بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: کسی که باردار باشد و فرزندش دختر باشد. خواب ببیند خانمی باحجاب به او اسمی را به مادر بچه بگوید برای بچه اش انتخاب کند در حالی که آن اسم مانند اسم مادر هست و آن خانم بگوید اگر این اسم را نگذاری اتفاق بدی برای بچه ات میافتد تکلیف چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که نه این‌گونه خواب‌ها معتبر است و نه باید به آن‌ها عمل کرد!! موفق باشید

32010
متن پرسش

سلام استاد عزیز: استاد عزیز شخصیت حقیر طوری است که در کنار بحثهای فکری به کارهای اجرایی فرهنگی هم می پردازم ولی گاهی انسان با کوه مشکلات و موانع روبرو می‌شود که آدم کم می آورد از طرفی به حضرت آقا نگاه می کنیم می بینیم با این اطلاعات وسیعی که از مشکلات دارند خود را نمی بازند و به اصطلاح کم نمی آورند این رویکرد از چه طریقی حاصل می شود و چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بسی مهم است که انسان وسعت خود را بشناسد بخصوص در این تاریخ که انسان، جهانی شده است و اگر به حضور جهانی خود فکر کند، می‌تواند در همه آن‌جاهایی که باید حاضر شود، حاضر گردد بدون آن‌که کاری او را از کاری باز دارد. گویا اگر تا دیروز ۵ پیامبر اولی‌العزم داشتیم، امروز بسیاری از انسان‌ها می‌توانند اولی‌العزم باشند. آیا به قول خودتان به رهبر انقلاب و حضرت امام و علامه طباطبایی نظر نکرده‌ایم که چگونه در جهان خود حاضر بودند؟ موفق باشید      

31985
متن پرسش

سلام استاد عزیز: می‌خواستم بدونم یک مومن تا کجا میتونه پل های پشت سرش رو خراب کنه؟ اگر شخصی مومن بوده و حتی مقام بالایی داشته ولی در حال حاضر بگونه ای کار رو خراب کرده [با غفلات] که با اینکه ته دلش میدونه خدا می‌بخشه ولی میدونه که دیگه آب از سرش گذشته. نمی‌دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه. ولی سوال آخر اینکه الان که شخص پل های ماقبلش رو خراب کرده و مدتی به سبب آن بگونه ای از رحمت خدایی دور بوده چگونه با اینکه ضعیف النفس هست بتواند تمام گذشته را جبران کنه؟ گاهی دچار این میشم کا واقعا اعتقادم به «انت اکرم من ان تضیع من ربیت و الی اخر» رو از دست میدم. چون می‌بینم خیلی زحمت کشیدم ولی بازم خدا اونجوری که باید، راضی نشده. آهی می‌کشم و باز ادامه میدم. حال میخوام بگم شما راهی بس محکم و سریع به من نشان دهید که استارت بزنم و دیگر به عقب نگاه نکنم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرموده‌اند که هرگز از رحمت حضرت معبود مأیوس نباشید. فرموده‌اند: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏» بگو ای بندگان من که در مورد خود تندروی کرده‌اید و از مرز بندگی خدا خارج شده‌اید! از رحمت خدا مأیوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزش‌های ما می‌باشد و در همان راستا تذکر می‌دهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارج‌کردن. یعنی یک بُعدی‌شدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرج‌دادن. گاهی انسان نمی‌فهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره می‌کند تازه می‌فهمیم دردمان و مشکل‌مان و جهت و ریشه‌ی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانی‌مان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شده‌ایم، در آن حدّ که نمی‌دانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس می‌کنیم که نمی‌دانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کرده‌ایم. حسرت افرادی را می‌خوریم که در عالمِ روحانی خود به‌سر می‌برند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی می‌کردند، زندگی کنیم از دست داده‌ایم.

خداوند دقیقاً در آیه‌ی فوق به چنین انسانی پیغام می‌فرستد که ای پیامبر به همان‌هایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و می‌توانید به همان نقطه‌ی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دام‌های دنیای مدرن زندگیت را خراب نکرده‌ای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست نداده‌ای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش، باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجات‌های شبانه‌ی دلسوختگان، باز ایثار و محبت همه‌ی آنها در سعه‌ی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟

۲. ظرفیت انسان آن‌چنان گسترده است که راهزنانی چون فُضیل بن عیّاض‌ها را تا مرز اولیای الهی پیش می‌برد که خوب است سری به زندگی‌نامه او بزنید. موفق باشید              

31727

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اگر در یک جمله بخواهید علت اینکه افراد مسلمان بعضا نماز شب خوان روبروی امام حسین (ع) ولی زمانه می ایستند و او را شهید می‌کنند بیان کنید چه می‌گویید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه عرایضی تحت عنوان «کربلا؛ بازجستِ سعه صدر گمشده» شده که خوب است فایل‌های صوتی آن را دنبال فرمایید. زیرا در آن صحنه به جای نظر به حقیقت، نظر به ظاهر دین شد. آدرس فایل‌ها http://lobolmizan.ir/sound/1316 . موفق باشید

31551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. استاد ببخشید اقتضای حکمت خداوند بر چه اساسی هست؟ آیا منبعی برای مطالعه در این مورد هست؟ ۲. اقتضای جلوه خداوند به اسم های متفاوت چگونه هست یعنی مثلا چگونه می شود که یک زمان اسم غنی عن العالمین ظهور می‌کند یک زمان اسم دیگری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این مربوط به حضرت پروردگار است که صفات او عین ذات اوست. آری! بعد از تحقق اسماء و صفات، ما متوجه نحوه ظهور آن اسماء خواهیم شد. در واقع نظر به سنن الهی در این مورد کارساز است. موفق باشید

31116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا جلسه دوشنبه ها رو مثل شنبه قبل از نماز نمی‌گذارید؟ مثلا ساعت هفت چهل و پنج؟ خیلی دیر میشه بعد از نماز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون بیشتر مردم محل در جلسه حاضرند و این جلسه بیشتر برای مردم محل گذاشته شده و هر ساله در طول تابستان جلسه تعطیل می‌شد و امسال رفقا اصرار داشتند تعطیل نشود. به همین جهت با کوتاه‌بودن شب‌ها روبه‌رو شده‌ایم. موفق باشید

30761

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: توی سخنرای استاد طاهرزاده یک آقایی رو مثال می‌زد می‌گفت ایشون فهمیده بوده که قسمت اینه که خونه دار نشه و مستاجر بمونه. خوب ما باید از کجا بفهمیم قسمتمون چیه که تلاش بیخودی و اضافی الکی نکنیم تا وقتمون تلف نشه؟ اینطوری هر کسی کمی تلاش می‌کند و بعد که به نتیجه نرسید از روی تنبلی دنبال کار را نمی‌گیرد و می‌گوید صلاح نیست مثلا من خانه دار شوم. از کجا بدانیم تلاشمان کافی بوده است. و تنبلی نکنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که ما تلاش نکنیم. بحث در آن است که اگر بدون حرص تلاش خود را انجام دادیم و احساس کردیم گویا تقدیر دیگری برای ما رقم خورده، به همان تقدیر راضی باشیم به همان معنایی که در آخر دعای «ابوحمزه‌ی ثمالی» از خداوند تقاضا می‌کنیم: «اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ یَقِینًا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِى إلَّا مَا کَتَبْتَ لِى، وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى؛ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

بار خدایا! من از تو مسألت دارم ایمانى را به من بدهى که خودت بواسطه آن ایمان در دل من بیائى و بالمباشره قلب مرا تصرّف نمائى، و یقینى را که با آن بدانم که هیچ گزندى و وارده‌اى به من نمى‌رسد مگر آنچه را که تو براى من مقدّر نموده‌اى، و مرا از زندگانى به مقدارى که براى من معیّن نموده‌اى و بهره داده‌اى راضى و خشنود گردانى؛ اى خداوند أرحم الرّاحمین! موفق باشید

30534

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز! با توجه به فرارسیدن ماه شعبان، می‌خواستم ببینم شرح زیبای مناجات شعبانیه که به صورت صوت است، به صورت مکتوب و جزوه هم درآمده است؟ همچنین حدیث معراج را که در اعتکاف سال های گذشته بحث کرده اید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه توفیق نشده. ولی متن نوشته‌شده‌ی «هشدار که ماه شعبان آمد!» می‌تواند إن‌شاءالله متذکر عزم خوبی باشد. موفق باشید

30437

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت. برای رسیدن ب جایی ک با تمام وجود کلمه ی (لا اله الا الله) رو بتونیم ب زبون بیاریم و انسانی زاهد باشیم، میگن باید پا روی تمام تعلقات دنیوی گذاشت، استاد شجایی فرمودند ک زهد یعنی از بدست آوردن چهار دسته معشوق (جمادی، گیاهی، حیوانی، و عقلانی) ذوق زده نشی و از دست دادنشونم تو رو افسرده دل نکنه. بعد طبق این تعریف می‌خواستم بدونم ک طلب کردن اونها از روی علاقه ای که بهشون داری با زهد منافات داره؟ یعنی وقتی در مقابل کسی نشستی و در حال مناجاتی که قراره تنها معشوقت باشه ی معشوق دنیایی رو بطلبی این کار مانع ایجاد میکنه برای رسیدن به زهد؟ خب از طرفی وقتی طلب میکنی یعنی هنوز ب طور کامل از دنیا نبریدی، از طرفی هم اگر بگن طلب کردنشون ممنوعه تازه انگار انسان بدتر گیرشون میشه و در خیالش اونها رو بزرگ میکنه و چ بسا دچار وهم هم بشه و اون علاقه رو از آنچه که در واقعیت هست بزرگ تر میکنه و رفته رفته به جایی میرسه که اون علاقه اون معشوق را در حدی بزرگ کرده که حتی اونو در مقابل رب میدونه و هرگاه که میخواد نماز بخونه دست به دعا برداره چون نمیتونه طلب او را در بین دعاهایش نیاورد و میداند که مباید عم بیاورد اصلا از دعا منصرف میشه و از عبادت باز میمونه یا به عبارتی بخاطر این ممنوعیت از معشوق حقیقی نیز باز میمونه میدونین چی میخوام بگم؟ میگم شاید اصلا علاقه ی او به اون معشوق زمینی حتی در حده اصرار هم نباشه و از نبودنش در زندگی آینده هیچ ترس و غمی هم نباشد و انسان بگه خب با خدایم یجوری پشت سر می‌گذاریم و اصلا مشکلی نیست من به خدا تکیه می‌کنم. اما اگر پای ممنوعیتی در میان باشد خب این انسان چون میدونه این علاقه ی چه بسا کم مانع خوشنودی خدا و رسیدن به (لا اله الا الله) میشه خب از سره خجالت کناره گیری میکنه از خدا و این کناره گیری از خدا باعث بزرگ شدن ناخواسته ی او معشوق در خیال میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در محضر حضرت حق و توجه به این‌که او بهترین آرزو و مطلوب ما است، می‌خواهیم نوعی از زندگی را به ما بدهد تا بهترین بندگی و حضور در عالم را برای انجام وظیفه داشته باشیم. در این رابطه طلب زندگی و لوازم آن زندگی مذموم نیست. موفق باشید

29791

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 29788 بحث در بداهت اصل استحاله اجتماع نقیضین نیست بلکه در مصادیق آن و ساختار ذهنی بشر است و بحث هگل هم ارتباطی با سوال من ندارد. در ثانی اگر قاعده قاعده است معنا ندارد یکجا جاری باشد و جای دیگر جاری نباشد بار دیگر شما را دعوت به مداقه بیشتر در آن سوال می‌کنم و اگر آن ایرادات که ماخوذ از یکی از مباحث آیت الله حیدری بود وارد باشد باید پذیرفت دست ما از واقع کوتاه است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم تا حدّی متوجه‌ی موضوع شدم. اتفاقاً مشکل را در این می‌بینم که می‌فرمایید «اگر قاعده قاعده است، معنا ندارد یک‌جا جاری باشد و جایی دیگر جاری نباشد». در حالی که هر قاعده‌ای تنها در جای خود جاری است. مگر نخواندید: «

در تناقض هشت وحدت شرط دان

وحدت موضوع و محمول و مکان

وحدت شرط و اضافه ، جزء و کل

قوه و فعل است ، در آخر زمان

به همین جهت مثال هگل زده شد تا نمونه‌ای باشد جهت جایی که تناقض می‌تواند جاری باشد وگرنه باید بحث مفصلی را به میان آورد که جای آن این‌جا نیست و هنوز هم عرض بنده آن است که این سایت بیشتر در ازاء جواب سؤالاتی قرار دارد که رفقا در مطالعه‌ی کتب موجود روی سایت برایشان پیش آمده، وگرنه برای ورود به آن نوع سؤالات نیاز به یک تیم هست و یک مؤسسه. موفق باشید

29083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ضمن تشکر چون مدتی هست که جلسات تعطیل شده پیشنهادی به ذهنم رسید. می‌شود جلسات را ضبط کرد و در سایت ارایه کرد تا مخاطبان عقب نمانند. ممنون. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که ممکن است همین کار در حال انجام‌گرفتن است. موفق باشید

29070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید معنای تجرد روح چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی محدودیت‌های ماده را ندارد مثل محدودیت زمان و مکان. موفق باشید

28035
متن پرسش
سلام علیکم: به نظرم مطلبی که در مباحث گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی فرمودید که انقلاب از جنس وجود است لذا قلوب را متوجه خود ساخته و حقیقتی اشراقی هست که متناسب ظرفیت شان، آنها را از حد دانایی ها که به همین دانایی و اثبات و اطلاع و دانش بر عقاید باشند به افق کیفی حقیقت و حضور در عالم قدسی برسند و لذا بر قلوب در این صراط گشوده اشراق می‌شود به ظرفیت افراد، دقیقا مرتبط است و گره خورده است و می‌تواند به ما کمک کند این فراز بیانیه گام دوم انقلاب را بهتر بفهمیم که حضرت آقا، انقلاب را زنده و مبانی اش را با حیات و بدون به اصطلاح تاریخ انقضا و تمام یافته می‌دانند: برای همه‌چیز می‌توان طول عمر مفید و تاریخ مصرف فرض کرد، امّا شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنا است؛ آنها هرگز بی‌مصرف و بی‌فایده نخواهند شد، زیرا فطرت بشر در همه‌ی عصرها با آن سرشته است. آزادی، اخلاق، معنویّت، عدالت، استقلال، عزّت، عقلانیّت، برادری، هیچ یک به یک نسل و یک جامعه مربوط نیست تا در دوره‌ای بدرخشد و در دوره‌ای دیگر افول کند. هرگز نمی‌توان مردمی را تصوّر کرد که از این چشم‌اندازهای مبارک دل‌زده شوند. هرگاه دل‌زدگی پیش آمده، از روی‌گردانی مسئولان از این ارزشهای دینی بوده است و نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقّق آنها. این یک مطلب بود که واقعا اشارات حضرتعالی و بحث جذاب به من خیلی کمک کرد برای فهم بهتر و هم افقی با رهبر عزیز.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید راهِ توحید هرگز و هرگز با بن‌بست روبه‌رو نخواهد شد، هرچند هزاران مانع توسط صاحبان نفس امّاره در مقابل آن پدید آورند، زیرا همان‌طور که می‌فرمایید بشر امروز بیش از گذشته متوجه شده است اگر همه‌ی زمین را در اختیار بگیرد و مسیر همه‌ی عیاشی‌ها را نیز فراهم کند، جواب واقعی به خود نداده است. اینجاست که می‌فهمیم در مأواگزیدن از طریق انقلاب اسلامی و در جمال پر جلال حضرت روح اللّه همه‌ی آینده از آنِ ما خواهد شد. اما نه به معنای این‌که منیّت ما حاکم باشد، بلکه به آن معنا که عبودیتی که مطلوب همه‌ی ما است به بشر عطا گردد. یقیناً ادامه‌ی بشر با راهی که انقلاب اسلامی در جهانی که انسان‌ها می‌توانند به راحتی همدیگر را ببینند، ادامه‌ای امیدوارکننده می‌باشد. موفق باشید  

27297

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد در رابطه با بحث انسان شناسی فایل صوتی ده نکته از معرفت النفس را گوش کردم ولی برایم اقناع کننده نبود، لطف می فرمایید منابع دیگری هم معرفی فرمایید. و خواهشی که دارم اینست که یکی از شاگردانتان را معرفی فرمایید تا سوالی حین دنبال کردن آثارتان برایم پیش آمد ازشون بپرسم. سایتون مستدام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «آشتی با خدا» و «خویشتن پنهان» را دنبال بفرمایید خوب است. در ضمن جناب حاج آقا اصفا در پیام‌رسان ایتا به آدرس زیر جواب سؤالات رفقا را می‌دهند. موفق باشید https://eitaa.com/joinchat/2058223627C6292143c14

26398
متن پرسش
سلام علیکم: اکنون پس از گذشت چهل و یک سال از پیروزی انقلاب اسلامی با وجود این همه سختی و مشقت و حتی تبعیض هایی که دیده می شود و جان مردم را به لب رسانده، چه امیدی برای دفاع از انقلاب هست؟ اگر دستاوردهای اتقلاب اعم از موشکی و نانو و صنایع و علوم جغرافیایی و زیستی و هسته ای و کشاورزی و ... بخواهیم بدانیم که خب می شد اینها را حتی تحت لوای حکومت پهلوی هم ببینیم پس دقیقاً ما از چه دستاوردی دفاع می کنیم؟ از این صنایع یا انسان هایی که تحت لوای انقلاب تربیت شده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در محل هویزه در رابطه با بودن شد که شاید در این رابطه مفید باشد: «با حضور در این سرزمین که صحنه­ های ایثار و شهادت بوده و می­ دانیم بر این سرزمین چه­ ها گذشته، چه احساسی در شما پیش می­ آید. عده‌ای در دریای عشق، زندگی را شناختند و بدون گرفتارشدن در زندگی­ های عرفی، خواستند به زندگیِ خود معنای دیگری ببخشند و «طرح‌اندازانه» به میدان آمدند و عالم را از آنِ خود کردند. برعکسِ جبهه‌ی استکبار که در توهُّم خود، می‌خواهد عالم را از آن خود کند. شهدا با حضور در جبهه حقّ، عالم را از آن خود کرده‌اند و مستکبران ناراحتند چرا ایران در منطقه فعّال است. در حالی‌که حضور ما در منطقه در راستای به خودآوردن مردم منطقه است و نه آن‌که مثل شما دست به غارت‌ ثروت و فرهنگ ملت­ها بزنیم. این مردم منطقه­ اند که به خود آمده­ اند وگرنه ما کار خاصی نکرده­ ایم. این یک قاعده در این عالم است که وقتی هر ملتی با فرهنگ ایثار و شهادت به صحنه آمد، آن ملت صاحب سرنوشت خود می‌شود. مقام معظم رهبری «حفظه­ الله» فرمودند: شما فشار را از مردم بردارید ببینید چگونه همه به حاکمیت حق رجوع می‌کنند.

عرض شد شهداء در زندگی «طرح­ اندازانه» به میدان آمدند و عالم را از آنِ خود کرده‌اند. حال سؤال این است که شما با نظر به راهی که شهدا مقابل­تان قرار داده‌اند، آیا طرحی برای معنابخشیدن به زندگی­تان پیدا کرده­ اید؟ این سؤال بنده، ماورایِ آن است که شما نماز می‌خوانید و روزه می‌گیرید تا بهشت بروید ولی آیا فکر کرده‌اید تا در إزای طرحی که برای زندگی‌تان دارید این عبادات را انجام ‌دهید تا آنچه در دوردست شماست از آن شما شود و بتوانید صدای آن را بشنوید که به شما می‌گوید: «أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ»؟ (هود/۸۱) معنی­ اش این است که آیا می­ دانید آن گشودگیِ صبحگاهان که به دنبال آن هستید، دور نیست، به همان معنایی که قیامت نزدیک است. با توجه به این‌که در وصف قیامت دارید: «وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» (انفطار/۱۹). قیامت آن‌جایی است که امر تنها از آنِ خدا است و شما هیچ اختیاری ندارید. پیامبر خدا (ص) می­ فرمایند: «الآن قیامتی قائم» یعنی آن قیامتی که به یک معنا در دور دست­ هاست، برای حضرت نزدیک شده است. این نشان می‌دهد، اگر انسان برای معنابخشی به زندگیِ خود طرح داشته باشد، اساساً همه‌ی آنچه در دور دست­ هاست، نزدیک می­ شوند. شهدا در هویتی که انسان زندگی­ اش را در دل این طرح­ اندازی معنا می­ کند، نشان دادند چقدر خوب می­ شود به آنچه به ظاهر دور است، نزدیک شد.

شهداء مانند رهبرشان یعنی حضرت روح اللّه «رضوان­ الله­ تعالی­ علیه» با هر آنچه که می‌خواست او را به انسانی ذلیل و منفعل تبدیل کند، سرِ ستیز داشت. شهداء خودشان برای خودشان مسئله بودند و دائماً با خود سخن‌ها داشتند که چگونه باید زندگی را طراحی کرد که زندگی معنا داشته باشد؟ و بالاخره با انتخابی همراه با شور و عشق و در نهایتِ صفا و سادگی، زندگی را معنا کردند تا توانستند باب شهادت را در مقابل خود بگشاید. تأکید بنده بر آن اصل است که بنا نداشتند تحقیر شوند زیرا کربلا را در مقابل خود می‌دیدند که راهی است به سوی رحمت الهی. ما نیز خودمان برای خودمان مسئله‌ایم که کجا باید باشیم و چگونه بودنی را باید بودن خودمان بدانیم؟ بنده به جهت شرایط سنّی و موقعیتی که داشتم با بعضی از شهداء مرتبط بودم، گاهی در خلوتی که با هم داشتیم و صحبت می‌کردند، چیزی را که از سخنان آن‌ها احساس می‌نمودم و مسئله‌شان شده بود، نحوه‌ی «بودن» بود، خودشان برای خودشان در نحوه‌ی بودن‌شان مسئله داشتند. مثل آن‌که هرکدام از ما برای خودمان باید مسئله باشیم که چه نوع بودنی را باید برای خودمان بودنِ حقیقی بدانیم و چه معنایی باید از خودمان داشته باشیم؟ در آن حالت یعنی وقتی به بودنِ خود نظر کردید آری! فقط به «بودنِ» خود نظر کردید. خدا می­ داند از بسیاری از دغدغه‌ها و احساس محرومیت‌ها آزاد می‌شوید و تعجب خواهید کرد چرا محرومیت‌های دنیایی را محرومیت می‌دانستید. در دنیایی که با حضور در آن نحوه‌ی «بودن»، با سعه­ ی رحمت الهی روبه‌رو می‌شوید. موفق باشید.

25828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت بنده خدا: هرچند به قول یکی از اساتید سوال زیر شاید مزخرف باشد اما با نسلی مواجه هستیم که تفکر نمی کند، اما شبهه ای توسط برخی جوانان و حتی بزرگتر ها مطرح میشه مبنی بر اینکه شاه در اواخر حکومت تصمیم گرفت قیمت دلار را تعیین کند و تقریبا گوش به حرف آمریکا ندهد. در نتیجه آمریکا روی حضرت امام کار کرد. لذا در یک حرکت نمایشی ایشان را به ترکیه، عراق و بعد به فرانسه مهد آزادی می فرستد و در نهایت جایگزین شاه می شود. اما امام وارد ایران که شد پشت به آمریکا کرد. در واقع رو دست زد. می گویند به نظر شما منطقی است در فرانسه اجازه فعالیت بدهند به ایشان. چطور بعد یکی دو روز نوارهای ایشان به انقلابیون می رسید. یعنی مراقب فعالیت ایشان نبودند؟ یا چطور اجازه دادند پرواز فرانسه به سلامت وارد ایران شود؟ و می گویند اسناد حمایت آمریکا از امام موجود است. (bbc) یکی از جوانان از یک طلبه سوال کرده بود و او هم اینگونه جواب داده بود که بله آمریکا امام را وارد کرد اما امام آنان را فریب داد. حال شما ما رو راهنمایی بفرمایید. چگونه باید جواب داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً این حرف‌ها نیست! این‌ها به توهّم بیشتر شبیه است. متأسفانه بعضی‌ها فکر می‌کنند دنیا به جای این که در دست خدا باشد، در دست آمریکاست. غافل از آن‌که جهانِ مدرن آن‌قدر ضعف و خلاء دارد که خودش هم دستِ خودش نیست. موفق باشید

25378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با سلام و خدا قوت: اگر انسان در امری تا حدودی بررسی کند بعد از امام معصوم (ع) بخواهد که اگر کارش درست است مثلا فلان اتفاق بیفتد و به پشتوانه این قرار وارد آن کار شود و بعد عاقبت آن کار جز خسارت نباشد. اینجا چه جوابی می تواند قلب را قانع کند؟ امام مظهر رحمت واسعه حق است. در این دنیا هم که جز خیر نمی شود دید، حکمت این اتفاق را چگونه می شود فهمید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! ما که نباید برای خدا و ائمه «علیهم‌السلام» تکلیف معلوم کنیم و بعد هم آن‌ها را بازخواست کنیم چرا مطابق برنامه و میل ما عمل نکردند؟!!! موفق باشید

25364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: استاد من اگر الان بخوام در زمینه ای مثلا تاریخ، تفسیر، فلسفه، عرفان،... یا هر علمی یه مطالعه ای داشته باشم یا در موضوع خاصی یا یه دور اطلاع داشته باشم چه شکلی باید عمل کنم؟ مثلا از چند تا استادش باید بپرسم؟ معروف ترین استاداش کین با زیر مجموعه اون استادا صحبت کنم راهنمایی بگیرم؟ (نحوه ورود و بررسی یک علم) با توجه به اینکه تجربه نشان داده است اکتفا به اساتید سطوح پایین بعضا انسان را از ارتباط با معارف عالیه باز می دارد. ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با سیر مطالعاتی مطرح شده بر روی سایت بتوانید شروع کنید. موفق باشید

34898

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: اولا زحمت بکشین فایل تصویری با اقای یامین پور را در سایت قرار دهید تا بتونیم استفاده کنیم و اینکه استاد شما اهل عرفان و گذشت و بخشش هستید اما کارهایی که در سایت انجام میشه نشان از کینه و عقده عوامل سایت دارد. هدف شما از بازخوانی و طرح نامه امام به آقای منتظری چیست؟ شما میدونین که آن فقیه عالیقدر طرفدارن زیادی دارند که هرچه شما و کیهان بد بگویید ثمری ندارد. هرچه دفتر آقای سیستانی و مرحوم بهجت اینکار را می‌کنند شما هم بکنید. چرا از دست از این کارها برنمی‌دارید با کیهان که عقده و کینه ازش می بارد چه فرقی می‌کنید. آقای منتظری و امام هردو اشتباه کردند چرا اشتباه هر دو را نمی‌گویید. به نظرم این با صبغه عرفانی شما اصلا همخوانی ندارد آقای منتظری (ره) در دل خیلی ها جا دارد و متاسفانه جنگ قدرت باعث برکناری ایشان شد به فرض اشتباه دست بردارید و بپردازید به مشکلات روز جامعه. بپردازید به خانه های تیمی و فساد و پارتی های شبانه که در مملکت امام زمان و در بغل گوشتان اصفهان مثل قارچ سبز شده. بپردازید به افزایش پدیده روزه خواری و بی حجابی و فاصله روز افزون مردم و جوانان از دین. مشکل جامعه امروز ما آقای منتظری نیست مشکل دین زدایی و چیزیهایی هست که متاسفانه حضرتعالی به آن نمی‌پردازید و یا مصلحتا چیزی نمی‌گویید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم مواردی که می‌فرمایید چه بوده است؟! به هر حال آنچه امروز جوابگوی این نسل است، حضوری است که با قرارگرفتن در تاریخ انقلاب اسلامی به میان می‌آید تا انسان‌ها در مقام «حق‌الیقینی»ِ خود حاضر شوند. خوب است به عرایضی که تحت عنوان  «جوانان امروز، به کمتر از حق الیقین راضی نمی‌شوند!» https://eitaa.com/matalebevijeh/13479 شده است، نظری بفرمایید. موفق باشید

33580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به سوال ۳۳۵۶۶ لطفا درخواست بنده را دقیق تر اجابت کنید. من از کجا بدانم که با شرح کتاب مقالات می توانم انس بگیرم؟ بنده پرسیدم آیا همان آثار امام خمینی (ره) که جنابعالی شرح کردید کافیه یا نه؟ شما حواله به روحیه داشتن انس با کتاب مقالات می کنید تازه اون هم مشروط که اگر روحیه اش را دارید. خوب من چکار کنم ببخشید اگر بی ادبی شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید این نوع مسائل با تجربه پیش می‌آید و با انس اولیه‌ای که با کتاب می‌گیرید و چند وقتی با آن به‌سر می‌برید، می‌یابید که آیا جوابگوی طلب و مسائل شما هست یا نه؟ و از این جهت عرض شد باید با انس با کتاب مذکور به روحیه خود رجوع کنید و با تجربه‌ای که برایتان پیش می‌آید تصمیم بگیرید. و در همین رابطه گفته می‌شود هر کتاب خوبی برای هر انسان خوبی نمی‌تواند مفید باشد. موفق باشید

33252
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی و عزیز: موضوع قمه زنی در عزای سیدالشهدا. ممنون میشم این دیدگاه من رو بخونین و نظرتون و بدین. اولا بگم من واقعا از رو قلب و دل به این نتیجه رسیدم نه از روی ترس یا احساسات. دوما من حدود ١۵ سال در عاشورا قمه زدم پس اگه نظرم رو میگم آدمی نیستم که تجربه قمه زنی نداشته و الکی حرف میزنه، پس نه جو گیر شدم نه تعصب بیجا دارم. بلکه واقعا به این باور رسیدم. سوما من از ١۵ سالگی مرجع تقلید داشتم و چند تا عوض کردم. اول آیت الله بهجت و الان مرجع من رهبر است که علت تغییر آن را میگم حالا دیدگاه من: استاد گرامی من بعد از چندین سال قمه زنی در محرم که از سر شور حسینی بود و لحظه شماری می‌کردم برای فرا رسیدن عاشورا زندگی را سپری کردم تا اینکه اون سالی که فتوا بر حرام بودن قمه صادر شد که وجود من بهم ریخت اوایل بسیار ناراحت بودم که این چه دین و اسلام و انقلابی هست که با عزاداری مخالفه پس فرقش با طاغوت مخالف عزاداری چیه؟ چون نتونستم بپذیرم و تحلیل کنم بر خلاف نظر مراجع میرفتم قمه می‌زدم حتی مدتی به فکر رفتم کلا مرجع تقلید رو بیخیال بشم ولی دلم رضا نداد همیشه تو بحث ها درگیر میشدم ناراحت میشدم تا اینکه ٣ سال بعدش تو یک سخنرانی در محرم یک جمله بصورت تصادفی از سخنران شنیدم که مسیر تفکر من تغییر کرد اگه بگم زندگیم تغییر کرد بهتره اون سال تو اون جلسه گفت شور حسینی خیلی خوبه ولی مهمتر شعور حسینی هست و هر کدوم نباشه کار میلنگه و این دو مکمل هم هستند این جمله به قدری مرا درگیر کرد که خوب شور معلومه چیه ولی شعور چیه که این بابا گفت افتادم دنبال تحقیق که چرا قمه زنی حرام شده و این همه سال می‌زدن الان به ما رسید حرام شد؟ فهمیدم اولا مثلا ٢٠ سال پیش تکنولوژی پیشرفتش کمتر بوده گوشی و... نبوده، دهات اینوری از بغلی بیخبر بوده و.... ولی الان لحظه ای بصورت زنده دنیا در ارتباطه و یه خبر آنی پخش میشه، دوما این زمانه جهش اسلام و تشیع سرعت بالاتری گرفته و شده مورد بحث و نقد ٨ میلیارد آدم سوما در عصر حاضر ایران شده مرکز توجهات جهان چرا؟ چون هم مرکز اسلام هم مرکز تشیع جهان اسلام هم مهمتر از همه پرچم این انقلاب و اسلام که کلی خون بپاش ریخته شده بدست رهبری هست که هم مسلط بر فقه و احکام دینه هم مسلط بر امور خارج از کشور و سیاست هست و بر جهان اسلام آگاه و تدبیر داره و این موضوع رهبر باعث شد من به یقین برسم که اعلم تر از همه مراجع در این زمانه رهبر هست و باعث شد تغییر مرجع بدم و رهبر رو انتخاب کنم خوب دیدم با یه فتوا روبرو شدم که ١۵ سال انجام دادم و حالا باید ترک کنم وقتی فکر کردم و تحقیق دیدم شعور حسینی یعنی جلوتر مراجع حرکت نکنم پشت سرشون باشم به قول معروف زودتر از امام جماعت ارکان نماز و انجام نده پس اگه شک دارم راجع به فتوا باید از خود امام حسین ع بپرسم که نمیشه پس باید سراغ امام زمانه خودم امام مهدی عج برم منم آدم عادی سرتاپا گناه که توفیق میخاد ندارم تشرف کنم پس چی؟ میمونه علما و مراجعی که بیشتر از من میفهمن خوب یه مرجع تقلید که نمیاد یه عمر مرجعیت رو خراب کنه و آخرتش رو بسوزونه پس رو استنباط شرایط خاص الان دنیا نظر داده حرامه. من مقلد باید پشت سرش باشم پس باید بپذیرم چرا که اگر امتحانی باشه که چقدر در نبود امام معصوم بر نظر علما و مراجع پایبندیم بعدشم الان باید کل رو دید نه خود را صلاح مصلحت زمانه و اسلام و دیدن که میگن نزنین. یه وقت امام حسن با اون قدرت و لشکر تن به صلح داد مصلحت دید یه وقت برادرش امام حسین با ٧٢ تا با اینکه میدونست شهید میشن صلاح دونست قیام کنه. حالا یک نفر روی کج فهمی شبهه کنه امام حسین تن به خود کشی داد ولی نفهمه مصلحت قیام بوده که در هر دو برادر اگر این کار انجام نمیشد اسلام از بین می‌رفت الانم همین طوره مصلحت نیست که حرام کردن چرا شاید اونور دنیا یکی بخاد دنبال دین برتر بره که حقشه شروع کنه به تحقیق خوب کجا میره اول صوت و تصویر و فضای مجازی ماهواره و.... وقتی صحنه قمه زنی که واقعا از رو اخلاص برا امام حسین میزنن رو میبینه ولی خبر از اخلاص که نداره تصویر رو میبینه میگه پس راست می‌گفتند ایران مرکز تروریسته و خون ریزن و این چه دینی هست که خشونت داره و زده میشه و میشه حکایت داعش که با این ترفند نفرت از اسلام رو داشت رواج می‌داد و یه جور برداشت اون نفر میشه هم راستا با داعش اونم ایرانی که این همه هجمه دنیا بخاطر انقلاب که پرچمش و بدست صاحب واقعیش امام زمان عج خواهد داد. ببینن این کار توش انجام میشه رو این حساب تصمیم گرفتم دیگه تا زمانی که حرام است انجام ندم گفتم نکنه خدای نکرده بشه حکایت خوارج که زمان مولا علی ع بجای پشت سر جلو حرکت کردند و سر ورقه های قران فریب خوردند و قران ناطق که امام معصوم بود رو رها کردند و شد یکیشون ابن ملجم. گفتم نکنه ناخواسته به اسم عزاداری بجای جذب کمک به دفع کنم و مثلا جماعتی بشه که فرض کنیم سد معبر کنن راه بسته بشه و روضه بخونن به اسم محرم و کسی اورژانسی مریض و گرفتار معطل بمونه و به خطر بافته رو این حسابها من شک تو هیچ مدل عزاداری نمیارم ولی عقل میگه اون مدلی که حرام کردند مصلحتی بوده که به نفع خود محرم و دستگاه سیدالشهداست. پس در آخر به این نتیجه رسیدم که بجای قمه زنی عملی برتر انجام بدم مثل شرکت در جلسات روضه روضه ای که قدمتی دیرین داره در همان کربلای ١۴٠٠ سال پیش خونده شد و گفت انا قتیل العبرات من تشنه اشکهایم مگه کسی که کفشهای عزادارها رو جفت میکنه یا سرویس بهداشتی مجالس عزاداری را نظافت میکنه رو امام حسین نمی‌پزیره و فقط مثلا قمه رو می‌پزیره. این شد که جریان فکری من رو کلمه شعور حسینی تغییر کرد و میتونم بگم شعور حسینی یه جورایی همان بصیرتی هست که رهبر سالهاست بر آن تاکید دارند و چند سالی هست که دیگه قمه نزدم و بیشتر فکر کردم در علت و هدف قیام کربلا. ببخشید طولانی شد حال نظر مبارکتان را بفرمایید تا اگر جایی تفکر خطا رفته اصلاح کنیم. با تشکر وقت شما گرفته شد. حلال کنین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چه اندازه خوب متوجه شده‌اید که: «شور حسینی در کنار شعور حسینی انسان را وسعت می‌دهد و به تعالی می‌رساند». و همان‌طور که می‌فرمایید انسان در این جهان باید حضور اسلام را در ابعاد کلی مدّ نظر قرار دهد و نه در ابعاد فردی و شخصی. امید است خوانندگان عزیز، سؤال کاربر محترم را از ابتدا تا انتها با دقت مطالعه فرمایند. زیرا آن عزیز نکات ارزشمندی را با خود و با ما در میان گذاشته است. موفق باشید   

33242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اگر بجای تفسیرالمیزان، از تفسیر تسنیم (علامه جوادی آملی) استفاده نماییم به مبانی مطلوب المیزان می رسیم؟ (دلایل انتخاب تسنیم از نظرمن این است که اولا تسنیم به فارسی هست اما المیزان را باید ترجمه آن را مطالعه نمود. ثانیا تسنیم به زمان ما نزدیکترهست.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید تفسیر «تسنیم»، شرح تفسیر المیزان است و اگر مطالب المیزان را مدّ نظر داشته باشید، بهتر از تفسیر تسنیم می‌توانید استفاده کنید. در ضمن عنایت داشته باشید ترجمه المیزان که توسط جناب آقای موسوی همدانی انجام شده، مورد تأیید علامه طباطبایی بوده است. موفق باشید

32710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد خیلی وقته این مطلب در ذهنم است که خدا را چگونه بشناسیم، صفات خدا را، از کتاب؟ از چی؟ مثلا خیلی وقته این سوال رو دارم اگه خدا مهربانه پس چرا این همه از عذاب تو قرآن میگه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر با کتاب «عدل الهی» مرحوم شهید مطهری شروع کنید، إن‌شاءالله نه‌تنها جواب سؤال‌های خود را می‌یابید حتی نسبت به این نوع مباحث قدرت تفکر نیز پیدا می‌کنید. در این مورد به کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست نیز می‌توانید رجوع بفرمایید. آیات مورد بحث خبر از آن می دهد که نتیجه آن اعمال آن نوع از عذاب ها است نه آنکه خداوند تصمیم گرفته آن عذاب ها را به وجود آورد. موفق باشید

32688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«لولا الحجة لساخت الارض بأهلها» با توجه به حدیث فوق منظور از حجت کیست؟ آیا شامل همه ی پیامبران می‌شود مانند یوسف و... یعنی هر پیامبری حجت زمان خودش است؟ اگر چنین است حد فاصل تاریخی بین حضرت اسماعیل (ع) تا پیامبر اسلام که نه پیامبری بوده و نه امام چگونه توجیه می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حجّت خدا در زمین بوده و در همان زمان هم حضرت موسی «علیه‌السلام» و جانشینان آن حضرت و حضرت عیسی «علیه‌السلام» و حواریون بوده‌اند. موفق باشید

32657
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: این تفکر و نوشتار درسته به نظرتون راجع به جبر خلقت و سعادت مندی و شقاوت فرد از طرف پدر و مادر؟ هدایت در مقام تشریع نیست هر چند شریعت از روی اعمال معصوم پایه گذاری و به صورت تئوری در اختیار ماست ولی این اعمال شریعت ذاتی است که تکوینا در برخی از بشر قرار داده شده بشری که از بدو تولد در محیطی شیعه با افکاری غیر از مدل فکری عامه مردم و قطعا با کسب حلال پدرانه که نیازی به «فالینظر الانسان الی طعامه» پیدا نکند که انسان کودک قابلیت فکری و عملی این نگاه به طعام را نخواهد داشت. از طرفی مدل بسته فکری خانواده شیعه که کودکی را پرورش می‌دهد، باعث این هدایت تکوینی از سمت ربش خواهد بود. و مذهب شیعه که از سلب پدر و مادری پاکیزه به فرزندی خوش شانس ارث برسد و رشد او را با غذای پاک در جسم و غذای پاک در تربیت مخلوط کند همان فرد فرزند است که هدایت خواهد شد و به مقصود خلقت خواهد رسید. این هدایت تکوینی است در آغاز خلقت هر فرد از بشر، همانطور که ذکریا وعده گرفت به یحیی «نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى» و نطفه هر پیامبر و معصومی منعقد شد به سلب پیامبری چرا اینها را باید فهمید چون افتخار به دین به مذهب به خوبی به پاکی ریشه در بسیاری از تکوین و جبر دارد و این افتخار و خود ستایی در مذهب و شیعه اگر در شخصی از شیعه باشد غرور و توهمی بیش نیست شیعه امروز بعد از ۱۴۰۰ سال شیعه مقتدری است که با حکومتی تحت عنوان تنها یک روایت فی زمان غیبتنا به ولی فقیه مراجعه می‌کند و هر چند کتاب‌ها در مورد ولی فقیه و حتی اصل و فرع آن نظریه پردازی شده و به امضای بزرگانی رسیده ولی حقیقت تاریخ منزوی بودن شیعه را در تمام طول این عمر عام ۱۴۰۰ ساله و خاص ۲۵۰ ساله معصومین اثبات می‌کند تا جایی که در تاریخ، در کتاب‌های قطور تاریخی و سرگذشت مسلمین بار اندکی از متون متعلق به فرهنگ امامت شیعه است حتی هر ۴۳ فرقه شیعه از زیدیه تا اسماعیلیه و واقفیه امام کاظم و ما جعفری های امام صادق علیه السلام همه و همه گوشه باریکی از این تاریخ مسلمین را به خود اختصاص داده ایم رفتار سنت الهی در مورد تمام امویان و عباسیان و مردم دورانی که تحت این حکومت‌ها مسلمانی کرده اند آیا ارتداد و ناحق بودن است؟ در فضایی که فرزندی در جامعه عباسیان متولد شده و بنابر جو حاکم زمان خود خلیفه را باعث حتی گردش ماه و خورشید می‌دانسته آیا مسلمان نیست و اشعری بودن و تفویضی بودنش حکم کفر دارد؟ قطعا اینطور نیست که این سنت و مدل حکومتی تا لحظه تکیه بر کعبه به همین منوال حداقلی شیعه خواهد گذشت باقی ادیان، تمامی فرق شیعه و سنی قطعا، که دین را از مادر به ارث برده اند تا زمانی که امامی از شیعه با تکیه بر کعبه به این بقیه الله نرسیده باشد بر حق خواهند بود و مسلمان زاده مسلمان است چه سنی چه شیعه چه افغان چه ایرانی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعی که می‌فرمایید بسیار عمیق‌تر از آن است که در محدوده یک سؤال و جواب بحث شود. کتاب‌های خوبی در این مورد نوشته شده که از جمله آن‌ها بحث کتاب «شیعه» جناب پروفسور هانری کربن است و موضوع «حکومت در حکومت» شیعیان در طول تاریخ. و عملاً حاکمان دوران، ظاهرِ حکومت را در اختیار داشتند و به همین جهت ملاحظه می‌کنید که عموماً آن‌ها کمر به قتل ائمه «علیهم‌السلام» می‌بستند. در مورد این‌که اجتماع در تربیت انسان نقش دارد، باید متوجه شد بحثِ «ما فی الشرایط» غیر از بحث «ما فی الانسان» است که حضرت آیت الله حائری شیرازی در کتاب شریف «تعلیم و تربیت اسلامی» به‌خوبی مطرح می‌کنند. بدین معنا که آنچه بالاخره مبنای انتخابِ اصیل انسان است «مافی الانسان» یا فطرت او است و به همین جهت حضرت موسی «علیه‌السلام» در عین آن‌که در دربار فرعون رشد می‌کند، ولی فطرت الهیِ ایشان، شخصیت‌شان را شکل می‌دهد. و برعکسِ آن فرزند حضرت نوح «علیه‌السلام» است. به هر حال مسئله را باید با دقت مورد ارزیابی قرار داد. موفق باشید

نمایش چاپی