باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید هر سه نفر که میفرمایید نیاز میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن مستند ظرایفی داشت که باید مدّ نظر قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که در دستورات دینی به ما فرمودهاند فرزند زمان خود باشیم و به همین جهت باید در همین نظام آموزشی موجود، سعی کنیم به اهداف معنوی و توحیدی دست یابیم و این با دنبالکردن مدارسی که مسئولین متعهدی دارند تا حدّی قابل فهم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نیّت انسان کلّی باشد به خودی خود آن نیّت در نزدیکی حق به انسان کمک میکند هرچند در تکتکِ امور نیّات جزئی در میان نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن دیدگاه بحث تاریخِ فلسفه است در نگاه فلسفهی تحلیلی که جناب کاپلستون در تاریخ فلسفهشان مطرح میکنند. ولی در نگاه اخیر، نظر به مظاهر تاریخیِ وجود میشود در مراحل تاریخیِ فلسفههای دکارت و کانت و هگل و هایدگر. با نظر به حضور تاریخی آنها، موضوع با آنچه عموماً به عنوان فلسفه در دانشگاهها تدریس میشود، تا حدّی متفاوت خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً باید منظور از آدم در آن روایت، مقام خلیفة اللهی باشد که هر پیامبری در مقام رسالت خود، مطابق شرایطشان مظهر بعضی از آن اسماء نسبت به امتشان هستند در عین آنکه در مقام خود حامل همهی اسماء میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت رب و معرفت نفس! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدای را شکر که بنده را قابل دانست و روح و روان پاک امثال شما را متوجهی عرایض این حقیر کرد، با آن جمعبندیِ خوبی که از مباحث دارید.
اگر در این دنیا بنا باشد ما به عالَمی نظر کنیم که خوب است مأوای ابدی و حیاتِ پیشِ روی ما باشد، مأواگزیدن در روح پاک رفقایی امثال جنابعالی است. آری برادر! آنچه گفتی، نه آن بود که من گفته بودم و نه آن بود که از من شنیده و یا خواندهاید؛ خدا خودش لطف کرد تا ما را مفتخر کند تا در محضرش از او غفلت نکنیم و عجیب است که میتوانید در پیش خود آرامآرام آنگاه که به لطف الهی به ۴۰ سالگی برسید، شما نیز ندا سر دهید: «ربّانی ربّی اربعین سنة» راهی که در بستر انقلاب اسلامی انسان را به چنین فضایی وارد کند، یقیناً مطلوب انبیاء در طول تاریخ بوده است. خدا کند نسبت به آن مُعجب نگردیم تا به جای تواضع در مقابل سایر اندیشهها، تحقیر یا بیتفاوتی آنها را پیشه کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با دادن صدقه و تواضع و صلهی رحم و صداقت و کمکردنِ آرزوهای دنیایی، إنشاءاللّه مشکل حل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کیفیت فایلهای صوتی آن چندان خوب نیست ولی نزد حاجآقا نظری هست. شرح صوتی کتاب معاد تا حدی مطلب را جبران میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار عالی فرمودهاند، فدای چنین اندیشمندانی. زمانشناسی یعنی همین. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر چیزی که مانع عبودیت ما و مانع رعایت دستورات شرع در امور فردی و اجتماعی گردد و موجب کینه به خلق شود؛ نوعی وابستگی است و آزادی انسان را در انتخاب امور صحیح میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن، غذای سنگین نخوردن، کم حرفی در روز، کوتاهیهای آرزوهای دنیایی کارساز است. موفق باشید
سلام و درود بر شما استاد عزیز: چگونه بدانیم که به مرحله تدبر به روش صحیح رسیدهایم؟ تدبر یعنی چه، تامل بنده چگونه باشد تا به مرحله تدبر برسد؟ چگونه تدبر و تفکر بر روی آیات و روایات را آغاز کنیم؟ا ز کدام سوره و از کدام کتب روایی؟ قرآن کتب تفسیر هست اما برای روایات که شرح و تفسیر نیست چگونه و از چه منبعی باید آغاز نمود؟ من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبانی معرفتی مثل آنچه جناب ملاصدرا و حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیهما» در آثار خود پیش آوردهاند، میتواند میدان تدبّر و تأمّل در امور دینی و روایات اهل بیت را مقابل ما بگشاید. موفق باشید
سلام بر استاد گرامی: امیدوارم سلامت و همچنان پر انرژی در راه انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانهای آن باشید. استاد عزیز مطلبی در مورد ریشه آشوب ها و اغتشاشات اخیر در کانال پیام رسان ایتا نوشته ام. اگر زحمتی نیست نظر شریفتان را مطرح فرمایید. ممنون و متشکرم. مطلب: یکی از دوستان مطلبی در مورد ریشه اغتشاشات و آشوبهای اخیر جوانان و نوجوانان دهه هفتادی و هشتادی نوشته بود. به ذهن اینجانب نیز رسید که مطالبی را برای تحقیق و بررسی در ریشه های این آشوب ها و اغتشاشات مطرح کنم. در نظر بنده برای یافتن ریشهی این آشوب ها باید بین دو امر تفاوت قائل شویم و هر کدام را جداگانه بررسی کنیم. امر اول فاعلیت فاعل است که باید بررسی شود چه کسانی یا چه عواملی منجر به این آشوب شده اند و با چه ابزاری آتش آور معرکه در این آشوب و آشوب های قبل بوده اند. و برنامهریزی قبلی آنها برای رسیدن به یک آشوب چیست؟ امر دوم قابلیت قابل است که باید بررسی شود جوان و نوجوان دهه هشتاد و هفتادی در چه شرایطی است که این قابلیت را دارد تا عوامل بیرونی در درون او اثر بگذارد و او را وادار به شرکت در اغتشاشات و آشوب ها کند. در این پست به قابلیت درونی دهه هشتادی و هفتادی پرداخته میشود و انشاءالله در پست دیگری در مورد عوامل بیرونی نکاتی مطرح خواهد شد. ریشه های درونی مطرح شده در ذیل به صورت عبارت های کوتاه نوشته شده و امید است که دوستان در مجالس خود به صورت مفصل مورد بررسی قرار دهند. ♦️ ریشه آشوب های خیابانی در حسرت و عقده زندگی لاکچری است که سالهاست توسط رسانه ها و خصوصا اینستاگرام، در ذهن و خیال هر کسی تصویر سازی شده است، و نرسیدن به آن زندگی مساوی تباهی و نابودی است. وقتی در ذهن نوجوان و جوان کنونی قران و نظام جمهوری اسلامی، مانع رسیدن به آن زندگی باشد، او مجاز به آشوب و براندازی نظام است و ذهن او حکم میکند که قران را بسوزاند. ♦️ ریشه آشوب ها شهوتهای خفته در وجود نوجوانان دهه ۸۰ و جوانان دهه ۷۰ است. شهوت هایی که علاوه بر اقتضای سن، شعله گرفته از تصویرسازی های خیال است که از خیابانها و فضای مجازی در ذهن او ایجاد شده است و نظام جمهوری اسلامی را مانع و مخالف و ضد آن میبیند. ♦️ ریشه های آشوب، ناشی از خشونت پنهانی است که ریشه در نبودن محبت در خانوادهها دارد. ♦️ ریشه های آشوب ناشی از عدم ثبات است. ثباتی که در عدم حضور فعال و موثر پدر در خانواده و عدم عزت و احترام پدر و مادر در خانواده نابود شده است. ♦️ ریشههای آشوب ناشی از خشونت پنهانی است که ناشی از رشد دوران کودکی آنها در کودکستانها است. ♦️ ریشه آشوب در خشونت های روحی است که ناشی از عدم ارتباط های عاطفی با فامیل و صله ارحام است. ♦️ ریشه آشوب ها و آتش زدن پلیس و تلاش برای کور کردن پلیسی دیگر و بریدن گلوی مامور در نفهمی و کوری ناشی از مشروب خواری بسیاری از دهه هشتادی هاست. ♦️ ریشه حمله به خانواده با ظاهر مذهبی و کور کردن یک چشم از طفل آنها، در بسم الله نگفتن والدینشان هنگام رابطه زناشویی و شریک شدن جن در بسته شدن نطفه آنهاست. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که والدین خوردهاند و تبدیل به نطفه شده است. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که توسط خود جوان و نوجوان خورده شده است و بدن و مغز و .. او تشکیل شده است. ♦️ ریشه در خشونت پنهانی است که از سبک زندگی آپارتمانی و بزرگ شدن دهه هشتادی ها در آپارتمان است. ♦️ ریشه درخشونت پنهانی است که ناشی از شهر نشینی به صورت مدرن است. تفاوت شهر نشینی مدرن با شهرنشینی گذشته در این است که به کمک تکنولوژی شهر مدرن، شهر غریبه هاست. همسایه ها غریبه اند، همسفران هواپیما و قطار همدیگر را نمیشناسند. مشتری فروشگاههای زنجیره ایی همدیگر را نمیشناسند. شهر مدرن شهر غریبه هاست. ♦️ ریشه در تهور و جسارت بیش از حدی است که ناشی از زندگی در شهر مدرن است به صورتی که نه کسی او را میشناسد و نه او کسی را میشناسد. ♦️ و...... ♦️ و...... ریشه های فوق و سایر ریشه ها این قابلیت را در درون یک جوان و نوجوان ایجاد میکند که مطیع رسانهها شود. خصوصا رسانه هایی که عامل تمام بدبختیها و گرفتاریها را دین و قران و نظام جمهوری اسلامی معرفی میکنند. نتیجه قابلیت جوانان و فاعلیت دشمنان این میشود که جوان و نوجوان دهه هفتادی و هشتادی به این یقین میرسند که تنها و تنها راه نجات، حذف دین و بر اندازی نظام جمهوری اسلامی است، حتی به قیمت نابودی آینده و از دست دادن جان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به نکات خوب و دقیقی اشاره نمودهاید وریشهیابی کردهاید. آری! حدّاقل خوب است که کاربران محترم یکبار هم که شده نکاتی که متذکر شدهاید را مدّ نظر قرار دهند زیرا از این طریق، تفکر نسبت به مسائل جامعه سراغ انسان میآید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: چرا پیامبران همه از یک جغرافیا ظهور کردند ( تقریبا) مثلا در آمریکا یا اروپا پیامبر اولوالعزم صاحب شریعت نبوده؟! و اینکه خوب به نظرتون بعدا اروپایی ها، آمریکاییها و مثلا سرخ پوست ها در قیامت میتونن بگن برای ما پیامبر فرستاده نشد؟! با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه مرکز تمدن در غرب آسیا بوده و به گفته جناب رنهگنون این منطقه حدّ واسط بین شرق خورشید و غرب خورشید است، متعادلترین منطقه جغرافیایی است برای ظهور انبیای الهی که مقامشان مقام جمع عقل و قلب است. در مورد سرخپوستان مطالب زیادی هست که آنان نیز پیامبرانی داشتهاند و ابعاد قدسی فراوانی را در خود محفوظ میداشتند. نظر دیگر آنکه آنان نیز قبل از کشف آمریکا با منطقه غرب آسیا و پیامبران این منطقه ارتباط داشتهاند. کتاب «سرخپوستان آمریکا» از آقای دکتر حمید شفیعزاده تذکراتی در این مورد دارد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت شما! می خواستم بدانم که از نظر وجودی آیا مخلوقات در طول خداوند هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مخلوقات به عنوان ماهیت امر وجودی نیستند. آری! «وجود» تشکیک بردار است و مطلق وجود، مطلق کمال است و بقیه مراتب وجود، پرتو وجود مطلق می باشند. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: مشغول کتاب «جایگاه جن شیطان و جادوگر» در عالم بودم توی صحفه ۸۴ مطلبی بیان شده که برام سوال شد. فرمودید جابر بن عبدالله انصاری خدمت امام صادق رسید و ... مگر جابر در زمان امامت امام باقر فوت نشدند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در زمان اقامت حَجّاج در مدینه، جابر نیز در آنجا بوده است، اقوالی که مرگ او را بعد از سال ۷۴ قمری دانستهاند درستتر به نظر میرسد. موفق باشید
سلام علیکم: ضمن تقدیر و تشکر از تفاسیر و مباحث معرفتی. آیا مبدأ اراده در همه انسانها یکسان است یا بستگی به عین ثابت و شاکله وجودی هرکس اراده و انتخاب خاص خودش را دارد که با توجه به آن اسمائی که در علم الهی از آن تشکیل شده در این دنیا هم عمل میکند؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم «امکان»، ذاتیِ انسان است و انسان به جهت ابعاد مختلفی که دارد در مقابل امکانات مختلف، یکی را باید انتخاب کند، پس «انتخاب»، ذاتیِ انسان است یعنی مبدأ اراده، ذاتیِ انسان میباشد و در این رابطه انسان هرطور میخواهد خود را انتخاب میکند و ادامه میدهد و هر لحظه نیز میتواند خود را در شخصیت دیگری با انتخاب خود حاضر کند. موفق باشید
سلام: مظهر جلال خدا و جمال خدا کدام فرشتگان یا عقولند؟ شاید بگویید پیامبر اسلام اما آیا مظهر تام حتما باید یک انسان باشد؟ هیچ عارفی با عقول و ملائکه تطبیق نداده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جناب عزرائیل را بتوان مظهر اسم جلال خداوند دانست و جناب جبرائیل را مظهر اسم جمال. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر و خسته نباشید استاد گرامی: استاد امروز داشتم فایل صوتی شما در مورد تفسیر سوره نساء فایل آفات تمناهای غیرلازم را گوش میدادم و اینکه حساب روی کارهای خدا بوده برای ما و جریان زندگی خودتون رو میفرمودن، تلنگری خوردم به زندگی خودم گفتم شاید با عنوانش برای دوستان سایت ایجاد امیدواری بشه در اونها و خیری در اون باشه ان شاالله. بحث ازدواجم معضلی شده بود اونی که من میخواستم نمیشد و اونی که نمیخواستم میخواست محقق شه و کلافه شده بودم، از لحاظ عقیدتی هم فوق العاده آدم ضعیفی بودم که از دیانت فقط نماز و روزه سطحی رو داشتم و حجاب و پوشش افتضاح بود و خیلی مورد انتقاد اطرافیان قرار میگرفتم که این چه وضع آرایش و پوششه، غرق دنیا و تجملات و ظواهر اون بودم و فقط و فقط دنیا برام مهم و اصلا آخرت برام مهم نبود. میگفتم من دنیام به سامان باشه دیگه آخرت هر چی میخواد بشه حتی اگر برم جهنم مهم نیست، اعتقادات سطحی هم که داشتم داشت از دست میرفت، خیلی به خدا گله و شکایت داشتم و میگفتم توی اون دنیا که قراره حساب و کتاب بشیم، اول من باید از خدا حساب بکشم که این چه زندگیه که واسه من درست کردی و زندگی منو طلسم کردی و خدا شما باید حساب پس بدی به من کلا طلبکار بودم و خشمگین، تا اینکه وارد یک فضای خلوت و تفکر و تنهایی شدم نمیدونم چی شد معجزه بود چی بود. تلنگر شدیدی خوردم زندگی و عقاید من ۱۸۰ درجه متحول شد. شدم یه آدم کاملا متفاوت با قبل، نماز اول وقت ترک نمیشد، تهجد و نماز شب مستمر، حساب و کتاب روزه و نماز قضا رو کردم و حدودا یک سال تمام من روزه بودم به جز روزهای خاص که نمیشد روزه گرفت، نمازهای قضام رو خوندم، رد مظالم و حق ناس و این جور برنامه ها، پوشش هم شد چادر، حالا از این طرف بهم انتقاد میکنن که ای بابا دین هم اینقدر سخت نمیگیره که تو سخت میگیری و خودتون اینجوری میپوشونی، منی که عاشق دنیا بودم، شدم عاشق و شیفته خدا و قیامت، از عشق خدا و نماز شب، شب خوابم نمیبرد، میگفتم من این دنیا رو نمیخوام فقط خدا و اون دنیا، واسم مضحک میومد که چرا مردم اینقدر حرص دنیا رو میزنن، آخه این دنیا چی داره که چسبیدین بهش، برین عاشق خدا بشین میفهمین آرامش چیه خوشبختی چیه، اگر قرار بود خواستگار بیاد عزا میگرفتم و گریه میکردم که اینا میخوان منو از خدا جدا کنن من نمیخوام فکرم قلبم درگیر کسی جز خدا باشه من اصلا نمیتونم کسی رو جز خدا دوس داشته باشم. غرق عشق بازی با خدا بودم هر جایی که بودم حتی توی جمع که نشسته بودم فقط جسمم اونجا بود و روحم پیش خدا و در دل با خدا نجوا میکردم، حالا چند سالی از این موضوع گذشته و بنده همچنان مجردم، اما اصلا از این وضع ناراحت نیستم و نه تنها ناراحت نیستم بلکه خدارو شکر میکنم چون اگر توی این وضع و با اون سلیقه ازدواج میکردم توی منجلاب غرق بودم و هلاکتم حتمی بود، میگم خدایا اگر واسه فقط همین نعمتت یعنی هدایت و بیداری که نصیبم کردی تا ابد هم شکر کنم بازم کمه، خدایا من راضی ام به رضای تو، اگر مجردی صلاح منه سمعا و طاعتا و اگر متأهلی بازم راضی ام به رضای تو، تو فقط منو دوس داشته باش و از من راضی باش و منو کمک کن اون بنده موحدی که تو میخوای بشم دیگه هیچی برام مهم نیست و هیچی نمیخوام فقط تو رو داشته باشم. ببخشید که خیلی طولانی شد، احساس کردم شاید گفتنش خالی از فایده نباشه برای کاربرای دیگه، خدا بهتون سلامتی و طول عمر و قرب مطلق و همیشگی بده استاد بزرگوار.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این مورد خطاب جناب مولوی به چنین روحهایی را داریم که میفرماید:
عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد
از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور.... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد
ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی.... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد
کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد
در خانقه سینه غوغاست فقیران را.... ای سینه بیکینه غوغات مبارک باد
این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد.... دریاش همی گوید دریات مبارک باد
ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد
ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد
خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد
با همه این حرفها در مورد ازدواج، نباید سختگیری کرد. همینکه طرف مقیّد به رعایت واجبات و ترک محرمات باشد، کافی است. موفق باشید
استاد سلام: یک ویدئو در کلیپ زیر اومده که میخواد برهان صدیقین رو رد کنه لطف می کنید به اون پاسخ بدید. خدا خیرتون بده فقط با فیلترشکن باید وصل بشید https://www.youtube.com/watch?v=Zck0vOa-Vsc
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً میدانید که این نوع مباحث برای مخاطبان آن، برداشتهای متفاوتی را پیش میآورد. رفقا باید بفرمایند کدام نکته و کدام جمله از آن ویدئو منظور نظرشان میباشد تا بر همان نکته متمرکز شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوعی تلبیسِ شیطانی است زیرا گناهنکردن با نوعی خشوع و تواضع همراه است و انسان را هرچه بیشتر در مقابل حضرت حق خاشع میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله با انسجامی که از طریق جناب آقای رئیسی بین کادر دولتمردان پیش آمده است، میتوان بسیار امیدوار بود زیرا همه بنا دارند در سنتی که با انقلاب اسلامی و شخصیت حضرت امام پیش آمده، جلو بروند و نه در بستر مدیریت فرهنگ غربی که عموماً ما را در ناکامی قرار میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «وگر حرص بنالد، بگیریم کریها». در مورد عُجب هم قصه همین طور است. آنچه وظیفه است انجام میدهیم و آنگاه که عجب سراغمان آمد خطاب به خود خواهیم گفت: ای احمق! «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». موفق باشید
