باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب خاصی در نظر بنده نیست ولی آثاری که به شخصیت آن دو بزرگوار پرداختهاند مطالب مفیدی در اختیار انسان میگذارد به جهت عظمت شخصیت آن دو بزرگوار. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اخوی،کدام متن؟!!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «معرفت نفس» در این ساحت، حضور دارد که مییابد آن کسی که خود را و بدن خود را احساس میکند، امری است که در فلسفه به آن نفس ناطقه میگویند و مییابد که بدن او با تمام ابعادش، ابزارهای نفس ناطقه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بر این مبنا باشد که شما میفرمایید، درست است. ولی وقتی انسان مدرن از ابتدا بر اساس هوس خود سعی میکند استعدادهای طبیعت را در اختیار بگیرد، قضیه فرق میکند. در جلسات مباحث «عقل تکنیکی» این موضوع تا حدّی روشن شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند». موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: در ذیل بحث های گذشته و درک حضور ما در نیهیلیسم مطلبی مد نظرم بود که خدمتتان بیان می کنم: هستی در هر دوری ظهوری دارد و از طرفی بشر با نیهیلیسم یا نیست انگاری مواجه شده است، حال اگر نیهیلیسم به عنوان یک اتفاق تاریخی مدنظر قرار گیرد، جایگاه نیهیلیسم در مواجهه با هستی چیست؟ به نظر می رسد که نیهیلیسم امری مقابل هستی نیست که مثل تقابل عدم و هستی باشد بلکه باید آن را ظهور خود هستی ببینیم، آنگاه اگر نیهیلیسم را هستی ببینیم دیگر نمی توانیم آن را امری شر مورد نظر قرار دهیم بلکه خود نیهیلیسم امری مقدس و برترین ظهور هستی در کل ادوار تاریخ بشریت تاکنون باید دانست. این نیهیلیسم چیست؟ آیا چیزی به معنای نفی همه الهه ها و نفی تمام تقدس هاست؟ اگر نیچه در نیهیلیسم متوجه مرگ خدا که مقدس ترین حقیقت تاریخ بشریت بوده است و در هیچ دوره ای از تاریخ نفی مطلق نشده، گشته است، آیا متوجه نشده که هستی به صورت نیهیلیسم ظاهر گشته است؟ نیهیلیسم قرار است تمام مقدسات را که برای بشر تقدس یافته بی تقدس کند و مگر نه آنکه تا زمانی که الهه ها نفی نگردند الله به ظهور در نخواهد آمد. تاریخ ما گرفتار تقدس هایی بود که باید نفی می گشتند حتی اگر این مقدس خدا و انبیاء بودند و غرب با مواجهه ای که با هستی داشت مرگ همه مقدسات را رقم زد زیرا تمام تاریخ غرب جدید نیهیلیستی است و با نیچه به ظهور تام رسید و آخرین مقدس خودش هست که با شکاکیت رو به اضمحلال و رفتن است. اگر انقلاب اسلامی در تاریخ نیهیلیستی ظهور کرده است نباید همان حقیقتی دید که آمده تا نیهیلیسم تاریخ غرب باشد و مهر پایانی باشد بر آخرین مقدس تاریخ ما که امروز به صورت تکنیک به ظهور در آمده و غرب آن را به گشتل در آورده است. به نظر انقلاب اسلامی ادامه تاریخ نیهیلیستی است اما نیهیلیستی که باید آخرین مقدس را برای همیشه از مسیر حذف کند، البته باید باز متوجه بود که نیهیلیست نیستی نیست، بلکه ظهوری از هستی و وجود است، و انسان امروز درون روح این تاریخ حاضر است و بیرون از آن نیست لذا نمی توان انقلاب اسلامی را بیرون از تاریخ نیهیلیستی نگاه کرد. بنده نمی توانم نیهیلیسم را نعمت و رحمت هستی نبینم بلکه بزرگترین اتفاق برای ظهور اسم الله است زیرا الله بدون نفی تمام الهه ها و خدایان ناقص به ظهور در نخواهد آمد و این آخرین دور از تاریخ بشر است که بشر به نهایی ترین و بالاترین نقطه تاریخی دست یافته است و آن همان نیهیلیسم مقدس است که خبر از ظهور هستی مطلق می دهد. زیباترین اتفاق تمام ادوار تاریخی بشر رقم خورده است، در نیست انگاری «ما رأیت الا جمیلا» به ظهور خواهد آمد، در نیستی باید هستی را یافت که: در نومیدی بسی امید است / پایان شب سیه سپید است. در مورد شریعت نیز باید متذکر شوم که شریعت اگر نسبتی با حقیقت تاریخی برقرار نکند و شخص متوجه نشود که این شریعت بی نسبت با روح تاریخی است که حقیقت زمانه ماست آنگاه دچار روزمرگی و درد نیست انگاری می گردد و بزرگترین ریای تاریخی همین انجام شریعت بی نسبت با زمانه است لذا یا فرد بر همین مبنا ادامه می دهد و در نیهیلیسم سرگردان خود باقی می ماند و یا اینکه از شریعت جدا می گردد، و چه بد است شریعتی که نتوانسته نسبتی با روح حقیقت تاریخی خود برقرار کند، انسانی به ظاهر متدین ولی پوچ و بی معنا و بی نسبت با تاریخ خود، آنچه که امروز در جامعه متدین بی نسبت با انقلاب اسلامی می توان مشاهده نمود. تنها شریعتی که در این تاریخ می توان با حقیقت مرتبط گردد که نسبت خود را با انقلاب اسلامی پیدا کرده باشد، زیرا انقلاب اسلامی حقیقی ترین حقیقت تاریخی است که نیهیلیسم مقدس را به ظهور در آورده تا به هستی مطلق ما را هدایت کند، نیهیلیستی که نفی آمریکا و اسرائیل و تمام جهان کفر و باطل و مقدسات دروغین و حتی شیعه و شریعت جداشده از انقلاب است. آری بدون انقلاب اسلامی راهی نه به شریعت است نه راهی برای نجات از نیهیلیسم زمانه و نه راهی برای شیرین شدن تاریخ نیهیلیستی. به راستی که شریعت بدون حقیقت زمانه بزرگترین ریای تاریخی است، و در تاریخ انقلاب اسلامی زندگی کردن شیرین ترین نیهیلیسم زمانه است، که هرگز ناامیدی در آن راه ندارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با پدیده نیستانگاری، باید موضوع را در تاریخی که با سوبژهشدنِ انسان برای خودش پیش آمده، دنبال کرد از آن جهت که با نوعی خودبنیادی، عملاً انسان آنطور خود را معنا کرد که خودش جوابگوی خودش میباشد و اینجا بود که آرامآرام موضوع احساس خلأ امور قدسی برای بشر جدید پیدا شد و نیچه به خوبی متوجه این امر گشت که با سوبژهشدنِ انسان، انسان حتماً گرفتار نیست انگاری میگردد. در اینجا بنا نیست نسبت به ظرفیت گسترده انسان نادیده گرفته شود، بلکه توجه به این امر که این ظرفیت با روحیه خودبنیادی به کجا میکشد، آن نوع از هوشیاری است که نیچه به خوبی متوجه آن شد و اگر به عنوان تقدیر زمانه از آن یاد میشود به معنای آن نیست که درک چنین تاریخی، جبرِ تاریخی را پیش میآورد بلکه برعکس، انقلاب اسلامی حامل روحی است نسبت به درک همین نیهیلیسم تا بتواند جواب روح بشر جدید را با هرچه قدسیشدنِ او در همه ابعاد بدهد به همان معنای به ظهورآوردنِ همه نسبتهای انسان نسبت به خود و نسبت به جهان به معنای «دازاینِ» هایدگر. در اینجا است که باید به هایدگر فکر کرد که به جای پذیرفتن و تسلیم نیستانگاری، متذکر حضور آن است یعنی عملاً تصدیقی در میان نیست، بلکه فهمِ آن هنر فیلسوف است و مسلّماً انسان، طالب نوعی «بودن» و اگزیستانسی است که سراسر وجود او ذیل تاریخی که در آن حاضر است، وجود خود را احساس کند. اینجا است که باید بین فهمِ نیهیلیسم و یا تسلیمشدن نسبت به آن تفکیک کرد. جناب حاج آقا نجاتبخش نکتهای تحت عنوان «مسئله نیهیلیسم و خودآگاهی به حوالت تاریخی عصر جدید»
https://eitaa.com/soha_sima/2902 فرمودهاند که خوب است به آن نیز توجه شود. موفق باشید
بعد از ظهر ۲۹ شهریور سال ۱۴۰۱ دختری ایستاده بر روی سطل زباله، روسری خود را به آتش کشید. شب هنگام راه خانهاش را کج کرد و سر از ساختمان نیمهکاره ای درآورد. در بلند ترین نقطهی ساختمان، سیگارش را آتش زد و پرید. میدانید وصیتنامهی یک جملهایش چه بود؟ «تقصیر هیچ کس نبود.» شما برایِ من، استاد طاهرزادهی جلسات و نویسندهی کتابها نیستید. شما معلمِ بزرگترهایم در آن روستایِ دورافتادهای هستید که افتخارشان شاگردی شماست. راستش من هم معلمم. در کنار من هم معلمانی از آشنایان و دوستانِ شما هستند که به نوجوانانی معرفت النفس درس میدهند. شاگردانم به مباحث گوش میدهند یا حتی اغلب جانشان گوش دادن نمیکشد. بعد از کلاس و در خلوت برایم از راههایی که برایِ خودکشی به نظرشان میرسد میگویند. بپرم؟ برم زیر ماشین؟ قرص بخورم؟ و شاید هیچ کدام به ذهنشان هم نرسد که سوالِ زندگیِ نداشتهاشان را سرِ معلم و مؤلف مباحث معرفت و النفس فریاد بزنند. شاید به ذهنشان هم نرسد که یقهی کسی را بگیرند و بپرسند و بخواهند. لابد جز یقهی خدا دستشان به جایی نمیرسد. استاد طاهرزاده راستش این نسلِ مظلوم، اصلا حواسشان نیست که مهرِ پوچی خوردهاند و معلمی از یک نسل قبل برایشان خط و مرز کشیده و شاید اگر یک نفر سوالی پرسیده، حساب کار را به خودش حواله دادند تا برود و خودش را جراحی کند (ریز ریز کند) تا بلکه بداند کجا را اشتباه انتخاب کرده که زندگی ندارد! این نسل آنقدر مظلوم هست که اگر فقط یک جمله بخواهد بگوید، بارِ روی دوش عالم را بر سرِ خودش آوار میکند. «تقصیر هیچ کس نبود.» واقعا تقصیر ما نبود؟ واقعا به جز دفن کردن احوالاتِشان زیر لفظ پوچی و نیستانگاری و ... نمیتوانستیم دستی برایِ آشنایی به سمتِشان دراز کنیم؟ شنوایِشان شویم؟ مگر آنها فرزندان و جگرگوشههای این انقلاب نیستند؟!! (نبودند؟!!)
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر از یک طرف «تقصیر هیچکس نبود»، از طرف دیگر تقصیر بسیاری بود که این نسل را که نسل آخرالزمانی است، درک نکردند. و اگر جهان غرب با این انسانها چنین کرد که بگویند «تقصیر هیچکس نبود»؛ زیرا نمیدانند «چهکسی میتوانند باشند» که حالا آن کسی که باید باشند، نشدند! ما نیز با این انسانها طوری سخن نگفتیم که در آزادی و انتخابشان، خود را بیابند. و این نکته مهمی است. شاید نکاتی در جلسات «تقابل آزادی و حجاب! چرا؟» و مطالبی مطرح شده باشد که حکایت بیتقصیریِ این نسل به حساب آید. موفق باشید
با عرض سلام: مرگ صدام و ملکه رو دیدم. خدا قسمت کنه تا جوونم فروپاشی کاخ سفید رو خیلی زود ببینم شاد بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم:إنشاءالله. مطمئن باشید همانطور که امام عسکری «علیهالسلام» فرمودند یکی از نشانههای مومن، زیارت اربعین است بدین معنا که همچنان نور توحیدی امام حسین «علیهالسلام» ادامه دارد حتی اگر چهل روز اُمویان با خفقان خود بخواهند مطلب را تمام کنند؛ در همین رابطه انسان مؤمن مطمئن است در دل سیطره رسانهای جهان کفر آنچه میماند و پایدار و شکوفا میشود، انقلاب اسلامی است. موفق باشید
سلام: من از مردم فرار نمی کنم فقط آنها را از گزند خودم در امان نگه میدارم، من همیشه کم حرف بودم و بدون توجه و دانستن قواعد حرف زدن در حد نیاز صحبت می کردم، اما حالا تفاوت کرده، حرف زدن برایم سخت شده نمیدانم جواب سوالاتی که از من می شود را چطور بدهم که کسی آسیب نبیند، انگار هوشم در این زمینه صفر است و علیرغم همه چیز این جور چیزها را هرگز نمیخواهم یاد بگیرم، حرفی هست که بخواهم بزنم؟ حتی پیش پا افتاده ترین سوالات باعث آسیب میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت مولایمان علی «علیهالسلام» سعی کردند با ظاهری به ظاهر شوخ، میدان ارتباط با بقیه را گشوده نگه دارند هرچند که متهم شدند او مرد شوخ طبعی است و شایسته حکومت نیست، ولی حضرت کار خود را کردند و نگذاشتند فضای ارتباطشان با انسانها تنگ و تنگتر شود. موفق باشید
سلام و ادب: دو مسئله داشتم: اول: بنده حدودا از بدو تولد با حضور ماهواره در منزل بزرگ شدم و یکسری تاثیرات منفی ازش گرفتم تا الآن که سعی در مبارزه با این روحیات دارم، متاسفانه این روحیات در ارتباط با دوستانم هم تاثیر گذاشته و اذیتم کرده و به قولی احساس شهوت حقیر بالاست، از طرف دیگر اقارب نامحرم مسائل حجب و حیا را رعایت نمیکنند و با وجود تذکرات با بیاعتنایی از کنار مسئله میگذرند. این وسط حقیر هستم و محیط آلوده و ذهن آلوده که حقیقتا مستاصل شدم نمیدونم چطور با خودم، با محیط مبارزه کنم. ثانی: خانواده با عقاید احساسی و خرافی، بنده را بزرگ و تا الآن هم سر عقاید قبل خود پابرجا هستند، کنون که سن گذشت و به حدی رسیدیم که الحمدلله تا حدی تفکر داریم، وقتی مخالفتی سر عقیده یا سنتی میکنیم که از سر احساسات و بدون محکمات هست با واکنش تند مواجه میشیم، البته بعد نتیجه منفی عمل از سر احساسات خود را میبینند و چندمدتی پشیمانی هست اما بعد گذشت مدتی کماکان سر همون مسائل خود برمیگردند. خواستم ببینم نحوه تعامل با چنین روحیاتی چگونه هست؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مقاومت در مقابل میلهای حرام در جای خود موجب شوق بیشتر در عبادات میگردد. ۲. با مدارا در این موارد باید وارد شوید تا آرامآرام زبان همدیگر را بفهمید. موفق باشید
سلام: مظهر جلال خدا و جمال خدا کدام فرشتگان یا عقولند؟ شاید بگویید پیامبر اسلام اما آیا مظهر تام حتما باید یک انسان باشد؟ هیچ عارفی با عقول و ملائکه تطبیق نداده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً جناب عزرائیل را بتوان مظهر اسم جلال خداوند دانست و جناب جبرائیل را مظهر اسم جمال. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: استاد گرامی سوال بنده در مورد اختیار انسان و تقدیر الهی است. به نظر من تقدیر انسان را خدا نوشته و چینش شده و طبق آن پیش میرود و اصلا قابل تغییر نیست. چرا امام علی علیه السلام میدانستند که در محراب ضربت میخورند ولی باز به مسجد رفتند چون مقدر این بود که در فلان زمان و فلان مکان امام شهید شوند. زمان ظهور و یاران امام زمان ارواحنا له الفداء و وقوع قیامت همگی در چینش خدا کاملاً مشخص است قابل تغییر نیست. در کل وقایع عالم تا قیامت چینش شده و قابل تغییر نیست. پس سرنوشت زندگی هر انسانی هم معین شده و قابل تغییر نیست. چگونه انسان رویای صادقه می بیند چند روز بعد محقق میشود چون در تقدیر و برنامه الهی از قبل چیده شده که چه اتفاقاتی در زندگی هر انسانی پیش بیاد. در نتیجه اختیاری وجود ندارد همه چیز طبق برنامه الهی پیش می رود. مدیر عالم خداوند متعال حتما برای کل عالم برنامه دارد و طبق آن پیش خواهد رفت. در مورد انسان هم همینطور برنامه دارد. در اصل هر انسانی مادرزاد بهشتی یا جهنمی خلق شده است و نمی شود تغییر داد. ما باید فقط زندگی کنیم و منتظر مقدرات الهی باشیم. در واقع من مسئله لا جبر و لا تفویض با امر بین الامرین را قبول ندارم. بلکه انسان بخواهد یا نخواهد بهشتی یا جهنمی خلق میشود طبق برنامه الهی. مگر میشود خداوند عالم جهان و زندگی انسان را بدون چینش پیش ببرد و حوادث اتفاقی پیش بیاد و مطابق برنامه نباشد. حتی جایگاه دعا هم در این عالم به این صورت است که خود دعا هم جزء مقدرات الهی است یعنی تقدیر ما این بود که کار ما با دعا حل شود واگر مقدر نباشد با دعا هم مشکل انسان حل نخواهد شد. مثلاً کسی که در تقدیرش بچه دار شدن نباشد اگر هزار بار دعا کند و دکتر و درمان برود بچه دار نخواهد شد چون خدا نخواسته و برای او در برنامه الهی چینش نشده است. استاد گرامی میخواستم بدانم کجای این نوع تفکر من غلط است چون ذهنم را خیلی مشغول کرده است. بسیار تشکر از لطف شما. عذر میخواهم که وقتتان را گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر جزوه «جبر و اختیار» که در سایت هست را مطالعه فرمایید بهتر میتوانید سؤالات خود را مطرح کنید. زیرا میتوان بین تقدیر و اختیار جمع کرد. https://lobolmizan.ir/leaflet/181 موفق باشید
سلام استاد عزیز: حضرتعالی در مباحثتون از روایات استفاده می کنید که با توجه به سبقه حوزویتون مایلم سوالی بپرسم. آیا از حیث حدیث شناسی از لحاظ صحت و سقم متن و سند روایات، معناشناسی لغات و از این دست مسایل کمک می گیرید یا به فحص اساتیدتون از جمله علامه و امام و آقایان آملی اعتماد می کنید؟ از این جهت می پرسم که به نظرم باید به اجتهاد در تولید علم از منابع برسیم و از تقلید عبور کنیم اگه می خوایم از تمدن جهان شمول اسلامی حرف بزنیم و با روش هایی که علمای جوان و متاسفانه مهجور حوزه ازش حرف میزنن اجتهاد منحصر در فقه نباید باشه و مسیرش هم هرگز نیاز نیست که اینقدر پیچیده، نامانوس و مطول باشه و البته در کنار انتقاد، پیشنهادات معقولی هم دارن که اگه مایل هستید یا کتاب هاشونو براتون بفرستم یا آدرس و اسم تقدیم کنم. دعا کنید خدا توفیق و امکان حضور بده تا چند خبری و لو اندک ازین دست امیدبخش های بیدار کننده از حوزه علمیه ی نازا شده ی امام صادق علیه السلام براتون بیارم که برای امثال من که نا امید از طریق اجتهاد بودیم، کور سوی امیدی هست در ظلمت این دالان ویران که سالهاست جز خروجی کَمّی، خبری از کیفیت درش نیست که این اتلاف استعداد نطفه های شیعه فقط و فقط در قیامت ظرفیت بررسی همه ابعادش هست و براستی قیامت چه موید خوبی بر عدالت کردگار بی همتاس. علی الحساب اگه صلاح دیدید به این مقاله نگاهی بندازید: دلبری، سیدعلی(1391)، آسیب شناسی فهم حدیث، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی، معاونت پژوهشی، دفتر پژوهش، چاپ اول همکلامی با حضرتعالی افتخار بنده هست و اطاله کلام از سر حب استاد شاگردی. عذرا مولای
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه مهم امروزین ما فهم حضور تاریخی انقلاب اسلامی است و تبیین راه شهدا ذیل ولایت فقیه. گفت:
عاقل به کنار جوی پی پل میگشت دیوانه پا برهنه از جوی گذشت
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله با انسجامی که از طریق جناب آقای رئیسی بین کادر دولتمردان پیش آمده است، میتوان بسیار امیدوار بود زیرا همه بنا دارند در سنتی که با انقلاب اسلامی و شخصیت حضرت امام پیش آمده، جلو بروند و نه در بستر مدیریت فرهنگ غربی که عموماً ما را در ناکامی قرار میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! شریعت الهی و سیره انبیاء متذکر حقیقت جان انسان میشوند تا انسانها بتوانند در مسیر خودشناسی از فرامین الهی که فطرتشان متذکر آن است، پیروی کنند. ۲. غم انسانها را چه از نظر نیازهای مادی و نیازهای روحانی و معنوی، خوردن، همان راهی است که انبیای الهی در مقابل ما گذاردهاند. ۳. به یک معنا شیطان و شیاطین حجابهای رجوع به حضرت حق هستند و به معنایی دیگر مظهر اسم جلال حقاند تا ناآزمودگان را راهی به آن درگاه نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً نمیتوان روشن کرد که قضیه از چه قرار بوده. همینطور که در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرض شد هرگاه قوه واهمه غلبه کند، ممکن است که این موارد به ظهور برسد. بهترین راه، تقویت جسم از یک طرف، و تقویت روح است با تعمق و تدبّر در آیات و روایات. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قوه شنوایی یکی از قوای نفس است و در عضوی به نام گوش، نفس ناطقه در هویت شنواییاش ظهور میکند و به همین جهت میگویید من شنیدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی خوبی را متذکر میشوید. واقعاً همینطور است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همین اندازه جای برای ایشان قائل هستم که انقلاب اسلامی کاری کرده تا چنین افرادی هم بر اساس عُلقه و گرایش خود، به انقلاب اسلامی و بخصوص شخص مقام معظم رهبری گرایش پیدا کنند. ولی مگر میشود کسی دین خود را از امثال آقای امید دانا بگیرد؟! و مگر خود ایشان چنین ادعایی دارد؟! در این مورد بیشتر به سعهی انقلاب باید توجه داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه برای غیر حضرت «الله» برای همهی عالم صفت ممکنالوجود را بهکار میبریم، خداوند از یک طرف ممکنالوجودها را خلق میکند و از طرف دیگر کمالاتی که میتوانند داشته باشند را به آنها افاضه میکند. لذا حضرت موسی در مقابل فرعون فرمودند: «رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَىٰ كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! یک مقام است که به اعتبار محل تجلی، چهار گونه ظهور دارد. اگر محل تجلی، قبول علم بود، حضرت جبرائیلاند که ظهور میکنند و اگر محل قبض بود، حضرت عزرائیلاند که ظهور میکنند. موفق باشید
فرق جمهوری اسلامی با انقلاب اسلامی در چیست؟ و دلیل تاکید شهید حاج قاسم سلیمانی بر جمهوری اسلامی چه می تواند باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انقلاب اسلامی حرکتی است برای ویران کردن نظام شاهنشاهی و استکباری. که همچنان ادامه دارد. و جمهوری اسلامی، نظامی است که مردم ایران آن را ایجاد کرده اند و شهید بزرگوار متذکر قداست حتی نظام جمهوری اسلامی نیز می باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف در جای خود درست است ولی نباید ما را از وظیفهای که نسبت به جنین به عهده داریم، غافل کند و در دورهی جنینی از مواظبتهای لازم جنین غفلت نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است که چگونه عقل تکنیکی که عطایِ الهی بود جهت کشف حقیقت در رویارویی با طبیعت، ولی به جهت سیطرهی گِشتل، به تکنولوژی موجود تبدیل شد که توهّماتِ بشر را جواب میدهد. طیّ ۹ جلسه بر روی مقالهی «پرسش از تکنولوژی» آقای هایدگر در جمع رفقا گفتگویی انجام شد که بر روی سایت هست و بحمداللّه در حال تدوین آن مباحث جهت کتاب در دست تهیه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. حتی جناب ملاصدرا واژهی «ابداع» را به کار میبرند زیرا خلق، به معنای «اَلَّفَ» یعنی جمعآوری است و در عالم معنا، جمعآوری معنا نمیدهد. موفق باشید