با سلام: در قرآن بسیار حمد را با تسبیح آورده است. مثلا «فسبح به حمد ربک» سوال این است که چگونه با تسبیح گفتن خدا به حمد او نیز پرداخت؟ آیا این کار زبانی است و با گفتن تسبیحات اربعه انجام می شود یا موضوعی است قلبی و نیازمندیهایی برای ادای آن دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میفرماید با نظر به کمالات او که همان حمد حضرت ربّ میباشد، او را منزه از هر نقصی بدان و این امری است که انسان در نسبت با پروردگارش میتواند برقرار کند که بهترین نسبت است. موفق باشید
استاد بزرگوار مجددا سلام علیکم: با عرض معذرت ازاینکه وقت شمارا می گیرم . سوال دیگری ازمحضرتون داشتم: بنده معلم هستم؛ مداحی هم می کنم، فن سخنوری خیلی قوی هم دارم ولی بعضا حس می کنم در ارتباط گیری با دیگران کمی مشکل دارم و با هرفردی نمی توانم ارتباط دوستانه و طولانی مدت بگیرم مگر اینکه مدت طولانی باشد آن فرد را شناخته باشم اصطلاحا آدم خیلی بجوشی نیستم. و تقریبا شخصیت آرومی دارم. به نظر شما جایگاه این قضیه در زندگی چقدر است؟و برای اینکه این مسئله را اصلاح کنم باید چه کنم؟ گاهی با خودم می گویم مسائلی بسیار مهم تراز این مسئله در زندگی وجود دارد و علاوه بر اینکه کمی ذهن من را به خود مشغول کرده ناراحت هم هستم که چرا ذهن من درگیر این قضیه شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آنکه مؤمن، برادر مؤمن است؛ هر آنکس که در بستر اسلام و در تاریخ انقلاب اسلامی ذیل ولایت رهبری حاضر است، محبوب ما میباشد باید به او دل سپرد و به حکم «السلام علینا و علی عباده الله الصّالحین» بر او و بر ما سلام. موفق باشید
سلام استاد: همه مان راجع به غرب و بخوصوص آمریکا میدانیم. اما چگونه هرگز از این فکر بیرون نیاییم که باید آمریکا و سگ زردش در فلسطین را سر تا پا آتش بزنیم. جامعه بسیار عجیب است اگر یک نگاهی بیندازیم میبینم چقدر ماهرانه و نامرئی، آمریکا و غرب دارند همین جا یعنی کف جامعه و اجتماعات علمی و بخوصوص فرهنگی ما، به طرز وحشیانه ای فکر ما برای نابودی شان را سر می برند آن هم به یک روش بسیار عجیب. مثلا احساسات، تردید ها، بلند پروازی ها تمام وقت هایی که میبینم یک سری جملات مزخرف از قبیل دین از سیاست جداست. مقداری که من از این اجتماعات یا قتلگاه برخور دار هستم فضای مدرسه است. آیا تا بحال انیمیشن I , Pet Goat II را دیده اید ؟ برای این انیمیشن 7 دقیقه ای که در سال 2012 ساخته شده است حدود 18 ساعت تحلیل درست کرده اند، من که اصلا نمی دانستم و هنوز هم نمی دانم Illuminati چیست، جالب اینجاست که من فقط زمان هایی که تا می آیم با خدا حال کنم، با حاج قاسم باشم، سریع بعد از این توسط همین فضای به ظاهر ناخواسته تشکیل شده ترور فکری میشوم به وسیله چالش های مزخرف مثل پول در آوردن در زاویه موفقیت و آدم سعادت مندی بودن. خب اینها برای شما هم پیش آمده، میخواهم بپرسم چه فکری به صورت بسیار درست و خیرخواهی اش ذهن شما را در بر گرفته؟ چه کسی به این فکر میکند که آمریکا بازی اش داده است. داشتم میگفتم و به اینجا رسید که چگونه این ها را همیشه با خود داشته باشیم چون برایم به خوبی روشن شده است که قرار است کوچک ترین نابودی خواهی من برای اسرائیل، به صورت نامرئی و غیر قابل توجهی مسموم و زمین گیر کند، چه کسی فکرش را میکرد که وضعیت جامعه و اجتماعات فردی و جمعی به نحوه های مختلف که همه برایشان سوال باشد چرا نمی شود در پی علم بود به معنای دانشمندان اصیل ایرانی همچون ابوعلی سینا و شیخ بهایی و... ، زیر سر غرب و آمریکا باشد؟ میخواهم یک خواسته ای از شما داشته باشم، آن هم این است که تحلیل و رمزگشایی انیمیشن I, Pet Goat II را به آن نظری انداخته و واکنشتان را برایم بگویید چون من این کار را کردم و بسیار عجیب بود برایم. در ادامه می خواهم نحوه ی حفظ کردن این را بدانم به این معنا که هرگز از فکر نابودی آمریکا بیرون نخواهم آمد چون مشخص شده او چه جنگ وحشیانه ای را علیه من راه انداخته است. فعلا بحث تا اینجا. انشاالله دوباره راه هایی برایم گشوده خواهد شد که از ان طرف برایم مسئله میشود، مسئله به تازگی برایم اهمیت بسیار پیدا کرده و میدانم حتما بعد آن گشودگی خواهد بود. و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب است که متوجه ظلماتی به نام روح آمریکایی شدهاید. جواب اصلی که باید به خودتان بدهید در نسبتی است که باید با فکری حکیمانه نسبتی با رهبر معظم انقلاب به عنوان زبانِ این تاریخ پیدا کنید که باید در این مورد اندیشه کرد. پیشنهاد میکنم بحث «رهبر انقلاب و زبان تاریخی که در پیش است» https://eitaa.com/matalebevijeh/17990 را مدّ نظر قرار دهید تا ان شاءالله میدان تفکر در این مورد در مقابلتان گشوده شود. همینطور که میفرمایید انیمیشن مذکور اشارات خاصی دارد که هرکس با پیشفرضهای خود آن را دنبال میکند. بنده نتوانستم رابطهای که منجر به تفکر شود با آن انیمیشن برقرار کنم. موفق باشید
درود استاد: خسته نباشید. استاد من دوست دارم مسیر سیر و سلوک عرفان رو طی کنم و شروع کنم ولی سوال برام ایجاد شده و ابهاماتی دارم ممنون میشم پاسخ بدهید. خیلی ممنون. ۱. آیا این مسیر و هدف درست هستش؟ (قصد نیت من تقرب الی الله و خشنودی خداوند هستش) (منظور از این مسیر مسیر سلوک عرفان هستش) ۲. سوال دیگرم این هستش چرا عارفان بزرگی مثل مرحوم آیتالله قاضی، سید هاشم حداد طهرانی و...... از لحاظ روحی و بدنی خیلی اذیت میشدن؟ مثلا آیتالله قاضی میگوید بعد از۴۰ سال عبادت به عالم غیب دست پیدا نکردند رفتند حرم فتح باب اتفاق افتاد و رسید خانه از حال رفتن و همش از حال میرفتن و مرحوم سید حداد که از لحاظ روحی اذیت میشدن مگر تقرب الله سختی دارد؟ مگر هر کس هدفش خشنودی خداوند باشد روحش آرام نمیشود پس چرا این بزرگواران اذیت میشدن؟ ۳. و سوال دیگری این هستش این عارفان بزرگ خودشان درخواست چنین قدرت از خداوند داشتن یا خداوند این قدرت ها رو بهشون عطا میکرد؟ چون قاضی فرمودن ۴۰ سال عبادت کردم اما به عالم غیب دست پیدا نکردن و.... و یا سید حداد موت اختیاری داشتن آیا این موارد به خواست خداوند بدون اینکه خود آن بزرگواران درخواست کنن؟ ۴. سوال آخرم این هستش چگونه کتاب های عرفانی واقعی و شبه عرفانی و مطالب و افرادی از این قبیل را تشخیص دهیم؟ خیلی ممنون دعا گوی شما هستم استاد. ان شاءلله خداوند به شما عمر و سلامتی عطا بفرمایید. خیلی ممنون در پناه خدا
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسیر عرفانی مسیری است که به گفته آیت الله حسنزاده، «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». آری! باید وارد آن میدان شد تا این نوع سؤالات برایمان جواب خود را بیابند و اینطور نیست که آن انتظارها و سختیها برای آنها شیرین نباشد و خود آنها انتظار داشته باشند خودشان میتوانند برای خودشان کاری بکنند. کتابهای مطمئن در این مسیر همان آثار مشهور عرفانی یعنی آثار ابن عربی و خواجه عبدالله انصاری است. موفق باشید
سلام ببخشید: پرسش شماره ۳۲۹۱۲ پرسش من است پاسخ را دریافت میکنم ولی دلم میخواد متن پرسشم را داشته باشم و متاسفانه برام نمیاره ممکنه متن پرسش ۳۲۹۱۲ را برام ارسال کنید. به عنوان پاسخ این پرسش. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواردی که سؤالکنندگان، سؤالاتشان مربوط به امور شخصیشان باشد و از طرفی آدرس ایمیلشان را مشخص نکرده باشند؛ با توجه به اینکه خودشان شماره سؤالشان را میدانند صرفاً جواب را در معرض نگاه کاربران قرار میدهیم. و بدین لحاظ نمیتوان این نوع سؤالات را در معرض نگاه کاربران قرار داد بخصوص که بنای این سایت آن است که جوابگوی سؤالات معرفتیِ کاربران محترم باشد ولی متأسفانه بعضاً امور شخصی و درد و دلهای عاطفی را به میان میاورند و موجب میشود تا فرصت کافی برای جواب به سؤالات اصلی از دست برود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: از مطالب زیبایی که بیان می فرمایید متشکرم. در راستای نگاه وجودی و تاریخی به معماری، متنی اولیه را آماده کرده ام. می خواستم خلاصه مطالب را اینجا ارسال کنم ولی به دلیل نیاز به راهنمایی شما در تکمیل و تصحیح مطالب، کلِ متن را در پیامرسان ارسال کردم. خیلی ممنون می شوم اگر راهنمایی بفرمایید. از وقت شما بی نهایت سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً آن متن را دیدم. در رابطه با معماری اسلامی و ظرایفی را که باید مدّ نظر قرار داد تا انسان در آن فضا احساس کند معمار با طراحی خود، آسمان را به زمین آورده؛ نکات دقیقی را در آن نوشتار به میان آوردهاید. حقیقتاً همینطور است که ما از سُکنیگزیدن در زمین به جهت مهندسیهای بیروح محروم شدهایم. تا آنجایی که حتی جناب هایدگر متوجه این امر شده است و بحث «ساختن، سکنی گزیدن، اندیشیدن» را به میان آورده است که جناب آقای دکتر صافیان در 8 جلسه شرح خوبی را از آن نوشته به میان آوردهاند که خوب است به آن توجه شودhttps://t.me/MJSafian/530 . موفق باشید
استاد عزیزتر از جان: لطفاً در جلسه ای راجع به ابیات مذکور در سوال 38390 مبحثی را آماده کنید و اشعاری از امام خمینی (ره) شرح دهید که به جناب حلاج از دیدگاه حضرت امام نظری به میان آید تحت عنوان «باز خمینی و باز حلاج و باز ادامۀ راه»
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در شرح غزل حضرت امام که در آن میفرمایند: «همچو منصور خریدار سرِ دار شدم» عرایضی شده است. خوب است که به آن غزل رجوع شود. موفق باشید
سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرانمایه: استاد همسر بنده مدتی است به جلسه خانمی که گویا دارای احوالات خوش و پر مایه و حتی صاحب کتاب هستند ورود پیدا کردن که جلساتشون هم خیلی پر شور هست ولی عمومی نیست و یه جور تشکیلات خصوصی و غیر علنی دارن و توی مکانهای عمومی هم برگزار نمیشه، محتوای جلسات هم تا اونجایی که بنده در جریانم بیشتر در مورد مبحث ولایت هست و صحیحه، ولی موردی که باعث شد مزاحم شما بشم اینه که بعضا جلسه تا بعد اذان طول میکشه حتی مورد بوده تا ده پانزده دقیقه بعد اذان، و ظاهرا ادامه جلسه (سخنرانی یا نوحه و روضه) را مهمتر میدونن تا نماز اول وقت، حالا با فرض این که محتوای جلسه صد در صد مورد تایید باشه و ایشون هم صاحب نفس سلیمی باشن از نظر شما چنین جلسه و چنین استادی مورد تایید هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تأخیر مختصر وقت نماز، نباید حساس بود. زیرا بالاخره خداوند چنین رخصتهایی را داده است. مهم آن است که حاضران بعد از مدتی خود را ذیل ولایت فقیه در افق تاریخی که انقلاب در مقابل ما حاضر کرده است و منجر به ظهور حاج قاسمها شده است؛ حاضر بیابند. موفق باشید
با سلام و عرض احترام: درک ویژگی های کودک به طور کلی، و ویژگی های کودک امروزی به طور خاص مسئله بنده ست. برای اینکه بدانم ویژگی های کودکِ مطلوبِ تمدن نوین اسلامی چیست؛ چه منابعی را پیشنهاد میکنید؟ میخواهم راهی بیابم برای فهم مجراهای فهم و تفکر کودک امروز، تا برای پرورش تعقل و تفکر او برنامه ریزی فرهنگی و فکری داشته باشم؛ برنامه ای در جهت پرورش کودکانی که مطلوب اند برای تمدن نوین اسلامی. اولا منابعی که مرا به شناختی از کودک، علیالخصوص کودک امروزین برساند. دوما منابعی که شناخت ویژگی های کودک مطلوب را به دست می دهند. سوم در فکر طرح راه حلی برای برنامه ریزی فرهنگی کودکان جامعه ام هستم. آیا مطالعه انسانشناسی عرفان اسلامی، کمکی به بنده در این جهت میکند؟ چه راهی برای این مطالعه پیش روی بنده میگذارید؟ احادیث معصومین علیهم السلام را در این زمینه از چه منبعی میتوان یافت؟ بسیار از صبر و حوصله و کمکهای مهربانانه شما سپاسگزار هستم. انشاءالله بهترین ها و خیرمحض از جانب خداوند متعال نصیب و بهره شما باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی نسبت به بشر این دوران تحت عنوان «بشر جدید و آزادی و دین» شده است https://lobolmizan.ir/sound/1068 ممکن است که به طور کلی بتواند برایتان کمک فکری باشد ولی در مورد کودک به طور خاص، بنده چیزی نمیدانم. ۲. تصور میشود کتابهای «فرزندم؛ اینچنین باید بود» و «جوان و انتخاب بزرگ» بتواند در کلیّت جوابگوی مسائلتان باشد. عرایضی نیز در قسمت دوم مصاحبهای که اخیراً با مجله «سوره» شده است در مورد فهم انسان جدید، إنشاءالله کمککننده خواهد بود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12424موفق باشید
با سلام وعرض احترام: استاد سوالم این هست تعداد یاران امام زمان (عج) که ۳۱۳ نفر هست چه تعداد از این ۳۱۳ نفر خانم هستند؟ چون بزرگی میفرمود در ۳۱۳ یار امام زمان (عج) زن نیست همه مرد هستند ولی ۵۰ نفر به غیر این ۳۱۳ نفر خانم این ۳۱۳ نفر را یاری و کمک میکنند. استاد میشه شما نظرتون رو بفرمایید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از آن جهت باید مرد باشند که وظیفه خاصی از جمله فرماندهی مستقیم جبهههای نبرد را در اقصی نقاط جهان به عهده دارند، وگرنه هیچ جایی برای اینکه در نزدیکی به حضرت تفاوتی بین زن و مرد باشد، وجود ندارد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب محضر استاد طاهرزاده: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ با توجه به این آیه بسیار با عظمت و اینکه قرآن کتاب همه زمان هاست و انقلاب اسلامی جلوه توحید و ربوبیت حضرت حق هست لطفا نسبت و تفسیر این آیه نسبت به حقیقت انقلاب اسلامی را تببین بفرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در بحث سوره نور بحمدلله در این رابطه شده است. خوب است که به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/782
سلام علیکم: وقتی مشغول مدیتیشن باشیم مشخص است که روی چه چیزی باید تمرکز کنیم. حالتی پیش می آید که انگار به درون خودمان نظر و توجه داریم. حالا اگر بخواهیم همین زمانی که برای رجوع به خود (یا خیال خود) صرف میکنیم را خرج رجوع به پروردگار کنیم چطور باید این تمرکز را ایجاد کنیم؟ و روی چه چیزی؟ حداقل در نظر به خود (ضمیر ناخودآگاه) خودی وجود دارد و سمت و سویی دارد که میتوان به جهت آن (درون خویشتن) متمایل شد. در رجوع به پروردگار باید به کدام سمت متمایل شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به عینالرّبطبودن و فقیر إلی اللّه از یک طرف، و عبودیت خودمان از طرف دیگر حضور پیدا کرد. موفق باشید
با سلام: آیا ما عرفان نظری را می آموزیم تا مقدمهی عرفان عملی باشد؟ اگر پاسخ آری است، آیا عرفان عملی ما باید بر اساس عرفان نظری باشد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفان نظری سراسر متذکر معارف عالیه توحیدی است و مسلّم بنا به فرمایش اولیای معصوم عبادات هرکس به اندازه معارف توحیدی او ارزش و نتیجه دارد. موفق باشید
سلام: خانمِ بنده دچار وسواس طهارت هست. هر کاری هم کردیم، تاثیر زیادی نداشته (مشاوره، روانشناش، روانپزشک، مشاوره مذهبی و..). خودشون و اطرافیان را دچار سختی و عذاب می کنند. البته این کار را عمدی نمی کنند و می گویند یک چیزی در درونم آزار می دهد و باید بشویم و یا به دیگران بگویم که فلان چیز را بشویید تا آرامش پیدا کنم. بهرحال به هر دری زدیم، درمان نشده. ۱. به نظر حضرتعالی درمانی داره؟ ۲. وظیفه ما (اطرافیان ایشان) چیست؟ با ایشان مقابله کنیم یا دستوراتی که می دهند انجام دهیم؟ ۳. صبر بر این بلا، اجری هم دارد؟ التماس دعای ویژه از حضرتعالی برای ایشان و دیگر مبتلایان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تمرکز در معارف الهی مثل «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن، قوه عاقله بر قوه واهمه غلبه مییابد و وسواس که امری است به جهت غلبه قوه واهمه؛ از میان میرود. ۲. بدون مقابله با چنین افرادی، لازم نیست از سخن آنها تبعیت کنیم. ۳. إنشاءالله به جهت صبر و شکیبایی که انجام میدهید نتیجه میگیرید. موفق باشید
سلام و احترام خدمت حضرت استاد: ببخشید میخواستم بدونم سیر مطالعاتی که پیشنهاد میدید و دارید شامل چه کتابهایی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید سیر مطالعاتی که روی سایت هست برای شروع، خوب باشد https://lobolmizan.ir/page/seyr . موفق باشید
سلام و درود خدا استاد عزیز: میخواستم نظرتون را درباره شخصیت حجت الاسلام قنبریان و مباحثی که مطرح میکنند چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حساسیت این عزیزان نسبت به تحقق عدالت ارزشمند است و باید ادامه داشته باشد. میماند که در نظام اجرایی برای تحقق این اهداف نیاز به حوصله و برنامهریزی دارد و از این جهت به نظر بنده دولت در مسیر تحقق عدالت تلاش لازم را به عمل خواهد آورد ولی محدودیتهای اجرایی چیز سادهای نیست که گمان کنیم یک شبه حل میشود. موفق باشید
سلام و احترام. به نظر میاد امسال کم طاقت شدم. قبلا روضه گوش می دادم و گریه می کردم امسال حتی طاقت کلمات روضه رو هم ندارم. کشتن، سیلی زدن، آتش زدن، همه کلمه های روضه ها و هر چیزی که به خشونت مربوط بشه حالم رو بد می کرد و نتونستم برم عزاداری و متأسفانه توفیق حضور در عزاداری از دست دادم. اشکالی داره؟ باید چه کار کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد روحانیت و صفای معنوی که امام و خانواده آن حضرت و اصحاب آن حضرت در آن صحنهها مدّ نظر داشتند و متوجه عظمت کار خود بودند؛ باشید. در آن حدّ که این آزارها که دشمنان آنها بر آنها إعمال میکردند، هیچ بود هیچ. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: در جایی فرمودین معنای حضور قلب در نماز چیزی فراتر از توجه به معانی آیه هاست و توجه به معانی در واقع حضور قلب واقعی نیست لطفا بفرمایید منظور از حضور قلب چیست و چطور می توان به این درجه رسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حالتی نیست که وصف آن در لفظ آید. مهم رجوع به خداوند است از طریق همان نماز و نظر به حضوری که در دل آن الفاظ برای انسان پیش میآید. موفق باشید
با سلام و عرض خدا قوت: با توجه به کاهش رشد جمعیت و مطالبه جدی رهبری در مورد فرزند آوری بنده خیلی دوست داشتم در این جهاد شریک باشم با اینکه در ابتدای زندگی مشترک قرار دارم اما نگرانی که وجود دارد این است که همسرم علی رغم اینکه انسان متشرعی است اما در پایبندی به اصول و احکام به نظرم در سطح بالایی قرار ندارد و فکر میکنم اگر صبر کنیم این مسئله اصلاح شود و بعد اقدام به فرزند آوری کنیم بهتر باشد. به نظر شما اهم و مهم در این مسئله کدام است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر نگران رزق او هستید، آن فرزند، رزق خود را با خود میآورد حتی زودتر و بیشتر. و اگر نگران تربیت او هستید کافی است ما خودمان امور اخلاقی را رعایت کنیم، او خودش انتخاب میکند و این برای ما هم خوب است. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: اینجانب چند سالی است که قرآن حفظ میکنم و استرس هام کاهش پیدا کرده حس آرامش، اطمینان و ترک معاصی برای من بعد از دوران حفظ پیش آمده، ولی بعضا با افرادی روبرو میشوم که توصیه میکنند حفظ قرآن توجه به ظاهر است و لازم نیست، بهتر است سعی کنم با حقیقت قرآن ارتباط برقرار کنم مگر حقیقت قرآن غیر از همین نورانیت و آرامش است؟ با توجه به اینکه افراد توصیه کننده اهل معرفت هستند میشه تفاوت ظاهر و باطن قرآن را بفرمایید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین کلمات با آهنگ آسمانیِ خود حقیقتاً به لطف خدا، جان را آسمانی میکند. ولی چرا در این کلمات آسمانی در کنار حفظ آنها در حدّ ممکن با رجوع به تفاسیر، تدبّر نکنیم؟! موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: ذیل شرح کتاب «بنیانهای حکمت حضور انقلاب اسلامی در جهان بین دو جهان» شماره ۱۸۱ بنیانها، بحث از «عقل قرآنی» شد و اینکه به کمک آن عقل بشر متوجه نقش اصل خود در عالم، مطابق نوامیس و سنتهای عالم میشود. خواستم نکتهای که به نظرم رسیده است را خدمت شما عرض کنم تا نظر شما را بدانم. عقل زمانه و حاکم بر هستی اگر عقل تکنیک است چون وجود به تعبیر هایدگر به صورت تکنیک آشکار شده است و لازمه زندگی در تاریخی که به سر میبریم تکنیکی زندگی کردن است، گریزی از این عقل وجود ندارد هرچند بشر آن عقل را به گشتل کشانده است، و در طول تاریخ بشریت هر بار عقلی به ظهور رسید تا جایی که وقتی ایرانیان با اسلام مواجه شدند متوجه گشتند که این مبانی اسلامی نیاز به عقلی دارد که آن عقل موید همه اصول اسلام باشد، نمی دانم اگر فلسفه ارسطویی و فلوطینی وارد جهان اسلام نشده بود ایرانیان چگونه دست به عقلی کردن مبانی اصولی دین می زدند، ولی تقدیر اینگونه رقم خورده که عقلی که تاریخ متافیزیک با آن آغاز شد، به دست ایرانیان بیفتد و آنها به این عقل متافیزیک زده جهت بدهند، عقلی که برای اسلام ایرانی که حتماً غیر از اسلام اعراب شبه جزیره حجاز بوده متفاوت است، ایرانیان باید این مبانی را عقلا به صحنه میآوردند و چنین نیز کردند، با این شرایط که عقل به صحنه آمده آنها عقلی بود که از ارسطو و فلوطین به آنها رسیده بود، و همه متفکران اذعان دارند فلسفهای که فارابی آن را اسلامی کرد کاملاً متفاوت با فلسفه یونانی بود، و شاید بتوان گفت ظاهری متافیزیکی و باطنی وجودی داشت، رنگ فلسفه اسلامی نمی توانست وجودی نباشد و اسلامی گردد، چون همه اسلام وجودی بود، و به نظرم هرگز فلسفه در جهان اسلام ماهوی نبود، روح متافیزیک ماهوی نگاه کردن است، ولی از فارابی تا صدرا که اوج فلسفه اسلامی بود همه به هستی وجودی نگاه کردند، با این تفاوت که در یک تشکیک تاریخی کم کم توانستند از روح متافیزیک خلاص گردند، اما همواره در تاریخ فلسفه اسلامی روح نگاه وجودی بوده و نه موجودبینانه و متافیزیکی، فلسفه در دوران اسلام به معنای عام خودش تا ابن سینا و سهروردی عقل جهان اسلام را تغذیه می کرد و جهان تاریخی آن تاریخ با این فلسفه تعقل می کرد و فهم جهان بیش از آن نبوده، هرچند که بعد از تهافت الفلاسفه غزالی سهروردی سمت فلسفه و نگاه معقول به هستی را کمی تغییر داد و نتیجه این تغییر چیزی جز کشتن او نبود و جهان اسلام در عین نیاز به فلسفه سهروردی که خواجه نصیر ها به آن محتاج بودند نشان داد تحمل اینگونه نگاه وجودی را ندارد، با حاکمیت صفویه و رسمی شدن تشیع دوازده امامی، دیگر حتی عقل سهروردی نیز نمی توانست ما را قانع کند که نگاه به هستی تا اینجا متوقف گردد، آنچه که شیعه از اهل البیت به دست آورده بود چیزی فراتر از عقل سهروردی بود، عقلی که از عالم عقول سینایی رها شده بود و عالم مثال را به عقل جهان اسلام هدیه داد، ولی مثالی که بیش از قوس نزول حرفی برای گفتن نداشت، نظام شیعی ای که پایه گذاری شده بود نیاز به عقلی داشت که شیعه بودن او را به تمام معنا هستی وار نشان دهد، و ملاصدرا قهرمان نمایش چنین عقلی شد که با اصالت وجود تمام تاریخ فلسفه اسلامی و یونانی را زیر و رو کرد، ملاصدرا اینبار وجودی به ما نشان داد که تمام روح متافیزیک موجود در فلسفه اسلامی را کشید و ما را وارد تمام هستی کرد، و این همان عقل جامع و قدسی بود که شیعه به دنبال آن بود، تا بتواند پایه های عقلانی شیعه را محکم کند، و مگر اگر امام زمان عقل خود را در این تاریخ می خواست به ظهور در آورد چیزی غیر از عقل صدرایی بود، همان عقلی که خمینی کبیر توانست انقلاب اسلامی را با آن حاکم کند، خمینی ای که خود را مدیون چنین عقلی می دانست و فریاد می زد:«ملاصدرا و ما ادریک ما ملاصدرا؟! او مشکلاتی را که بوعلی به حل آن در بحث معاد موفق نشده بود حل کرده است»، ملاصدرا عالم مثال صعودی را به ما نشان داد و قیامت را برای ما آشکار کرد، اما این سیر وجودی پایان پذیر نیست، زیرا وجود را پایانی نخواهد بود، و عقل جامع تری را انتظار می کشیم، عقلی که یک وجه گم شده آن در تاریخ ما، عقل تکنیک بود و ملاصدرا نتوانست آن را نمود دهد، و تاریخ آن عقل را آشکار کرد، و اگر به گشتل منتهی نشده بود خدا می داند چه تمدنی این دو عقل در کنار هم شکل می دادند! تاریخی شیعی تکنیکی که روح تکنیک آن چنان با عقلانیت شیعی همرنگ بود که جهان را زیر و رو می کرد. متاسفانه امروز این دو، دو عقل متفاوت و گسسته از هم هستند و دلیل همراه نشدن این دو چیزی جز گشتل نبوده است، آنچه که قرار است در آینده به کنار برود نه عقل تکنیک بلکه گشتل است که همچون حبابی و کفی بر روی طلای ناب نشسته است، لذا تاریخ وقتی به عقل جامع می رسد که این دو عقل بتوانند یکدیگر را پیدا کنند، زیرا تمدن نیازمند به عقل تکنیک است و تمدن اسلامی شیعی آینده نمی تواند بی نیاز از عقل تکنیک باشد، پس نیازمند به عقل جامعی هستیم که در عین غفلت نکردن از وجود، تمدنی به صحنه آورد که عقل تکنیک ذیل آن عقل قدسی فعال باشد، لذا تاریخ آینده چیزی بدون عقل تکنیک نیست، اما این بار این عقل به واسطه گشتل به حجاب نخواهد رفت و انسانی قدسی به صحنه خواهد آمد که عقل تکنیک ابزار تمدن سازی او خواهد بود، بدون اینکه تکنیک همه زندگی او را در بر بگیرد و این بار تکنیک دیگر افسار گسیخته و فرمان ده نخواهد بود بلکه عقل قدسی به او می گوید که کجا برود و خدا می داند این تکنیک تا چه اندازه ما را وسعت می دهد، اعم از وسعت در دنیا تا وسعت در کیهان و وسعت در هستی و وجود. هایدگر درست متوجه شد که غفلت از هستی در تمدن غرب نتوانسته اجازه دهد که آنها از عقل تکنیک درست بهره ببرند، بلکه آنها را گرفتار گشتل نموده است، ما با هایدگر متذکر وجود و غفلتی که در تاریخ متافیزیک بودیم گشتیم، و فهمیدیم چگونه تاریخی به هستی نگاه کنیم، و متوجه شدیم چگونه تاریخ هستی در وجهی به نام تکنیک به ظهور درآمده، وجهی که ملاصدرا نتوانست به ما نشان دهد، و به همین خاطر با صدرا نتوانستیم تمدن سازی کنیم. ولی به تعبیر جنابعالی هایدگر اجمال دارد ولی با ملاصدرا وجود را تفصیل یافته می یابیم، ما وجود اجمالی تفصیلی هر دو را می خواهیم، تا تذکر هایدگر به عقل تکنیک را با وجود تفصیل یافته ملاصدرا جمع کنیم و جهان و تمدن آینده را که حتماً شیعی است بسازیم. البته جمع این دو از سنخ جمع دو نفر نیست بلکه جمع در حقیقت واحدی است که عقلی توحیدی در نظام دنیایی را شکل خواهند داد. بیاندازه مشتاق رسیدن این دو عقل به یکدیگر هستم...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله متذکر نکات خوبی شدید بهخصوص که فرمودید: فلسفه فارابی به عنوان فلسفه اسلامی کاملاً متفاوت با فلسفه یونانی است. از عقل صدرایی گفتید و از جامع و قدسی بودن آن. تا آن جایی که حتی بنده معتقدم این عقل با هویت متعالیهای که دارد جامعتر از عرفان ابن عربی است با آن همه خوبیهایی که آن عرفان در اختیار ما میگذارد، ولی حکمت متعالی است که جوابگویی بشر امروز و حضور سلوکی اوست. در موضوع عقل تکنیکی که میتوان گفت تاریخ و عصر حضور وجود است در آخرین منزل به اعتبار آنکه به تعبیر هایدگر: «تاریخ چیزی نیست جز اعصار وجود». در اینجا است که می توان گفت اگر با حضور اصالت وجود صدرایی در این تاریخ حاضر شویم به خوبی هایدگر را و دغدقه او را میفهمیم که روشن کرد چگونه عقل تکنیکی به عنوان حوالت تاریخیِ این زمانه اصالت دارد و گشتل حجاب آن است، همانطور که فلسفه تحلیلی، حجابِ حکمت متعالیه صدرایی. آری! این دو عقل در مواجهه با همدیگر، همدیگر را معنا میکنند و این امر مهمی است از آن جهت که یکی از بالا شروع میکند و تا آخرین منزل که عین حرکت است، حاضر میشود که همان فلسفه اصالت وجود صدرایی است. فلسفهای که ما را تنها در عالم عقول و غیب نگه نمیدارد و تا جایی حاضر میکند که «بودن»، همان «شدن» است. و دیگر فلسفهای که از پایین شروع کرد و با نگاه وجودی نگرش ما را در پهنه هستی حاضر کرد تا افقی به سوی عالم بالا باشد، و این مائیم و حاضرشدن در مواجهه این دو فلسفه و این دو فیلسوف بزرگ. اجازه بدهید بعضی از جملههای هایدگر را از جلد سوم کتابی که در باره نیچه نوشته است، مطرح کنم تا ملاحظه بفرمایید چگونه در مواجهه با هایدگر، میتوان به صدرا اندیشید و در مواجهه با صدرا، میتوان به هایدگر فکر کرد. هایدگر در باره هستی میگوید: هستی، تهیترین چیز و در عین حال غنیترین است، هم اوست که به همه موجودات، آنچه شناخته شده و آنچه تجربه شده وآنچه ناشناخته است و نخست باید تجربه شود، وجود را عطا میکند. هستی یگانهترین چیزی است که دست هیچ موجودی به مقام بلند یگانگیاش نرسد. بر ضدّ هر موجودی که میخواهد سر برآورد، همواره باز موجودی همتراز با او قد علم میکند. حال هر اندازه میخواهد متفاوت باشد. اما هستی را مثل و مانندی نیست، آنچه در تقابل با هستی است، نیستی است، و چه بسا آن نیز خود ذاتاً فقط و فقط تابع هستی است. هستی بدیهیترین چیز است، آنچنان که توجه نداریم که چگونه خستگیناپذیر در فهم آن میکوشیم. در عین حال این بدیهیترین چیز کمتر از همه چیز مفهوم است و به ظاهر حتی قابل فهم نیست. بر چه مبنایی باید آن را بفهمیم؟ خارج از آنچه چیزی وجود دارد که به اتکای آن بتوان برای آن تعریفی به دست آورد؟ دست کم هیچ چیز برای تعریف به دست دادن مناسب نیست، زیرا آن خود نامتعین و تعین ناپذیر است بدیهیترین چیز با هرگونه مفهوم بودنی سر ستیز دارد. هستی بیش از هر چیز کاربرد دارد، ما در هر علمی و در هر موضعگیری به آن استناد میکنیم. زیرا همه جا در بین موجودات میمانیم و با موجودات سر و کار داریم. ما را از هستی بهرهمندی است اما در عین حال در هر لحظه در ظهور خود نااندیشه میماند. هستی قابل اطمینانترین چیز است که هرگز آرامش ما را با شک و تردید به هم نمیزند. گاه ما دچار تردید میشویم که آیا این موجود یا آن موجود هست یا نه، اغلب در نظر میگیریم که آیا موجود خاصی این گونه است یا آن گونه. هستی، که بدون آن ما درباره موجودات حتی نمیتوانیم از هیچ نظر تردید رواداریم، این اطمینان را میبخشد که در هیچ کجا نمیتوان قابل اطمینانتر از آن یافت. و با این وصف، هستی هیچ بنیاد و زمینهای را به دست ما نمیدهد، همچون موجودات - که رو به سوی بتوانیم بنا کنیم و به دامنش آویزیم. هستی نفی نقش چنین بنیادگذاری است، در حقیقت نفی هرگونه بنیادگذاری میباشد، ژرف و رازآمیز است. موفق باشید
در ادامه سوال ۳۵۶۶۶ چگونه صدقه باعث کاهش فشار به قلب حضرت میشود؟ رابطه بین صدقه و کم شدن فشار چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: صدقهدادن به عنوان عملی است که موجب ریزش الطاف الهی و رحمت واسعه حضرت پروردگار میشود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: به یاد ندارم که در ماه رمضان های سال های گذشته، این همه به اندازه امسال بد عمل کرده باشم. امسال وضعم خیلی خراب بود. خدا می داند که چه اندازه شرمگین و شرمسارم. هیچ امیدی به جز لطف و رحمت و رأفت کریمانه ی او ندارم. دستم واقعاً خالی است. احساس می کنم همه دست پر دارن از سر این سفره بلند میشن و بارشون رو بستن. ولی این حقیر روسیاه چیزی جز سرافکندگی و خجلت ندارم. متأسفانه به توصیههای شما گوش ندادم و شیطان منو به بیراهه ها برد. حالا چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! قضیه چیز دیگری است و آن، حضور در سکراتی است برای حضور در ساحتی دیگر و ایمانی نو. در این ماه، نور جلال حق وزیدن گرفته، به همان معنایی که در مقدمه جلسه دوم شرح غزل ۱۲۳ عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13533 موفق باشید
سلام علیکم: اینجانب طلبه هستم. با توجه به اینکه یادگیری مسائل شرعی از رساله عملیه خیلی مهم است ولی بنده راهی پیدا نمیکنم که بتوانم رساله عملیه مراجع را خوب یاد بگیرم به بعضی از اساتید هم گفتم گفتند با دیگر طلاب مباحثه کنید ولی طلبه ای که علاقه به احکام داشته باشد پیدا نکردم و حتی حاضر نیستند مسائل مبتلابه را بخوانند چه برسد به کل رساله. از نظر حضرتعالی اگر بخواهم رساله مطالعه کنم چه روشی باید باشد؟ ۲. لطفاً دو نفر از مراجعی را که به اعلمیت میشناسید بفرمایید به ترتیب اعلمیت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً کتاب «آموزش فقه» اثر جناب آقای فلاحزاده که در پایههای ابتدایی حوزهها خوانده میشود، کتاب خوبی است. ۲. با توجه به اینکه ما در تحقیق خود از جوانب مختلف رهبر معظم انقلاب را اعلم و ارجح میدانیم؛ نمیتوانیم کس دیگری را در عین احترام به همه مراجع محترم به عنوان اعلم پیشنهاد کنیم. موفق باشید
با سلام و خدا حافظی جهت نایب الزیاره بودن برای همه کاربران محترم در خدمت مرد مرد ها شهید حاج قاسم سلیمانی.
با سلام و خدا حافظی جهت نایب الزیاره بودن برای همه کاربران محترم در خدمت مرد مرد ها شهید حاج قاسم سلیمانی.