استاد در سوالی که شد فرمودید که علما بالاخره گفتند باید زمان و مکان لحاظ شود در حکم و اشاره کردید به امام من ملاک و معیار و فضا را میخواهم و الا مثال بزنم اینکه نماز صبح را چند ساعت تغییر بدهیم برای قضا نشدن چه اشکالی دارد؟! مگر مقتضای زندگی های شب بیداری امروز این نیست و به تقوا و خواندن نماز کثیر مردم نزدیک تر نیست؟ استاد سوال من این است فرق این با آنچه اهل سنت می گفتند و تمام فقها مخالفت می کردند چیست؟ با سخن امثال سروش در رابطه با احکام و عرضی بودن چیست؟ بارها در کلام و نوشتار شما دیدیم که گویی فرقی نیست و به راحتی حمل برعربیت و زمان گذشته و... می کنید الان واقعا در نظر شما ارث باید طبق قرآن تقسیم بشود یا خیر؟ اگر کار شنا کار سروش و ...نیست چگونه تشخیص میدهید از این حکم باید عبور کرد از دیگری خیر؟ چون آقای سروش حرفش این بود همه عرضی است و کنار میرود در نسبت با امروز
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مواردی است که باید خودتان تشخیص دهید که کدام راه، راهِ حقی است. عرایضی در https://eitaa.com/matalebevijeh/13913 شده امید است راهگشا باشد موفق باشید
سلام و عرض ادب: بنده به حمدالله بعد از سالها کم کم، جایگاه علم عرشی شما را بیشتر از قبل متوجه میشوم. اینکه شما آدم مذهبی، عارف، مفسر قران و نهج البلاغه و روایات، غرب شناس و ... بودید و هستید شکی نیست. اما نگاه بسیار عمیق و حکیمانه شما، تحلیل عرشی فرا سیاسی و فرا مذهبی جنابعالی، ما را وارد عالَم جدیدی میکند که گویا آن عالم، مادر عوالم و علوم هست و همین نگاه باعث میشود که ما با احاطه بیشتر و دیدن زوایا و جوانب بیشتر، مسائل را دنبال کنیم. فی المثل همین مناظره آقای نصیری و آقای خانعلی زاده را که در کانال مطالب ویژه بارگزاری فرمودید نکاتی را که به ذهنم رسید بیان کنم: ۱. تفکر آقای نصیری، نماد و جلوه ای از جریان فکری غربگراست که تمامأ غرب زده و اتفاقأ غرب پرست هستند. به دلیل اینکه هرچه غرب بگوید و انجام دهد ایده ال و هرچه جمهوری اسلامی انجام دهد همه یکسره عبث و باطلست. این گروه سامری، گوساله پرستی هستند که زیور و طلای آن گوساله، تجملات و اشرافی گری و زیبایی های ظاهری و ابزار غربیست و تاریخ چپاول و غارت ثروت سایر ملت ها توسط غرب را نمی بینند و تاریخ بردگانی که از آفریقا به آمریکا برده شدند را نمی دانند. کشتارها و جنایات غرب وحشی در جنگ های اول و دوم را نمیخواهند ببینند. تجاوز آمریکا و ناتو به کشورهای دیگر ( قتل و خرابی و ... که همه میبینند) را شاید اینها زیبا ببینند. غرب یکسره حیوانی و پاشیدگی خانواده و نابودی اخلاق انسانی و انحطاط انسانیت را متأسفانه نمیبینند چون دایره دیدشان محدود و خلاصه شده در ماشین لوکس و زیبایی های بصری و توهمی غرب. این جماعت، تا ابد میخواهند سایر ملل، برده و نوکر غرب باشند چون اعتقاد به کرامت انسانی ندارند جون باور ندارند که ما میتوانیم ارباب خودمان باشیم چون خودشان میخواهند غرب ادامه داشته باشد چون میخواهند ظلم و استکبار ادامه پیدا کند چون میخواهند خودشان ظالم باشند و این تفکر و فرهنگ غارتگر اگر نباشد هویت شان برباد رفته است. این تفکر که تمامأ در دنیای وهمیست و خودشان هم متعلق به این دنیای وهمی هستند دارند تمام میشوند چون تمام موجودیتشان توهمیست و توهم هم حقیقت ندارد که باقی شود. ۲- اقای خانعلی زاده از یک افق عزت مدارانه، علم مدارانه صحبت میکردند و بر اساس شواهد و اسنادی که نشان از عقلانیت بالای ایشان بود که در واقع عقلانیت انقلاب است، حکایت داشت. واقعأ خیلی قوی بودند و فردی به این حد مطلع و باسواد، باعث شعف ما شد که حتی دانشجویان هم با کف زدن، منطق آقای خانعلی زاده را تأیید کردند. این عقلانیت آقای دکتر خانعلی زاده، نشان پختگی ایشان بود که در طرف مقابل، ما تنها هیاهو، کینه بسیار عمیق و شدید از جمهوری اسلامی و جنجال آفرینی و عوام فریبی را دیدیم که گویا همان تفکر اموی را دنبال میکنند. ۳. با آنکه قصد دکتر خانعلی زاده علی الظاهر این بود که کمتر به شواهد قرانی و روایی رجوع کنند و بیشتر مستدل و علمی (آکادمیک و دانشگاهی) صحبت کنند اما مشخص بود که خیلی در زمینه دینی مسلط هستند اما چون فضا، فضای دانشجویی و دانشگاهی بود نمیخواستند وارد مسائل دینی شوند اما از دیگر سو، با آنکه طرف مناظره هیچ اعتقاد ـ تکرار میکنم هیچ اعتقاد عمیق دینی ندارد و دائم دین و نماد های اصیل دینی یعنی پیامبر و ائمه ـ علیم صلوات الله ـ را تحقیر میکنند و برداشت وارونه و شخصی از دین و تاریخ دارند اما و اما چنان عوام فریبی میکنند که شاید و البته شاید ـ فقط ظاهر بینان خفته، در خواب خود آنها را تأیید کنند. خود آقای نصیری; حداقل آنچه را که ما در بعد انسانی و اجتماعی از کلام ایشان درک میکنیم و از ما حصل کلامش بیرون میاید اصلأ قران را نفهمیده اند و به آقای خانعلی زاده توصیه میکنند که قران بخوانند. در جهان امروز قران خواندن، به تنهایی کافی نیست و با قرائت معایه ای بدتر. با قرائت داعشی هم صد البته بدتر. چون داعش بهتر از همه حافظ قران بودند (در کلمات و عبارات) الحاصل اینکه این مناظره امیدواریم باب تفکر و گفتگوی بین مردم را باز کند و مردم بیشتر به پوچی لیبرالها پی ببرند و اینکه جماعتی که همچون معاویه از دین استفاده ابزاری میکنند برای پیروانشان روشن شود. بنده بدون حب و بغض چیزکی را عرض کردم و سعی کردم با وجه پدیدار شناسانه هستی شناسانه و البته خیلی مختصر بررسی کنم. والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه موجب مباهات است که اینچنین کاربران عزیز متوجه جایگاه تاریخی ما در امروز و فردایمان هستند. و ملاحظه میکنید انگاه که انسان در مسیر صحیح قرار بگیرد، چه اندازه همچون آقای خانعلیزاده، منطقش رسا و عقلانی میشود و وقتی انسان در مسیر صحیح تاریخیِ خود قرار نگیرد چه اندازه با واژههای دینی ناتوانیِ خود را در فهم آن واژهها نشان میدهد. گویا ایشان فراموش کرده بودند که اساساً علت خروج حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» از مدینه به جهت عدم پذیرش بیعت یزید بود و از همان بدو ورود، حکایتِ این مسیر را که به شهادت میانجامد پیشبینی میکنند. موفق باشید
بسمه تعالی.سلام علیکم . به جهت سفر به راهیان نور چند روزی از جوابگویی به سوالات کاربران محترم معذور هستیم
بسمه تعالی.سلام علیکم . به جهت سفر به راهیان نور چند روزی از جوابگویی به سوالات کاربران محترم معذور هستیم
سلام استاد عزیزم: در کتاب زن آنگونه که باید باشد فرمودید زن و مرد باید توجهشان به هسته توحیدی خانواده باشد و نفی خود کنند و گذشت داشته باشند. من در طول یازده سال زندگی مشترک همین جور بودم و همیشه گذشت داشتم و خیلی از کمبودهایی که تو رابطم و درک احساساتم از طرف همسرم بود را نادیده میگرفتم و فراموش میکردم و سعی میکردم همیشه نیمه پر لیوان را ببینم. اما الان میبینم اون کمبودها که تو رابطه و درک احساساتم بوده در زمان هایی خودشو نشون میده و من قشنگ میفهمم چقدر بعضی مسایل برایم عقده شده و اذیت هستم و فهمیدم اون نادیده گرفتن ها هیچ وقت باعث حل موضوع نشده بلکه فقط کیفیت رابطمون رو پایین آورده برای همین الان مدتیه دارم سعی میکنم تو دل این کمبود ها برم و یه راه حلی براش پیدا کنم. آیا این کارم درسته یا باید مثل قبل گذشت کنم و بگذرم و نیمه پر لیوان را ببینم؟ در چه صورت آدم باید پیگیر حل مشکلاتی که تو رابطش هست باشه و در چه صورت باید بهش اهمیت نده و گذشت کنه؟ تشکر از لطف و مهربانی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در وسعت روح است و اینکه روح را نباید گرفتار اموری کرد که زندگی از وسعت خود فرو کاهد. آری! در دل چنین حضوری چه اشکالی دارد کمبودهایی که قابل رفع است برطرف کنیم ولی نه به قیمت از دست دادن حضور توحیدی خود. موفق باشید
یا مُنقِذَ الغرقی وَ یا منجِیَ الهَلکی. سلام و عرض ادب: در قرآن می فرماید: «اِنَّ في ذلِكَ لَذِكْري لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْب» (ق/۳۷) در این قرآن، ذکر و هوشیاری و بیدارباشی است برای کسی که او را قلب است. استاد، مگر نه این است که انسان به قرآن مراجعه می کند تا قلبش زنده شود؟ پس با توجه به این آیه، عملاً کسی نمی تواند از طریق قرآن دارای قلبی زنده شود! چون خودش می فرماید «اگر قلب داشته باشی» این قرآن برایت ذکر و بیدارباش خواهد بود. و الا فلا. این مسأله را چگونه حل کنیم؟ شبیه همین مسأله در آیه ی شریفه «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً» هم هست. بالاخره ما به قرآن رجوع می کنیم تا انواع ظلم ها و ظلمات وجودی ما را برطرف کند. چرا باید خسارت در پی داشته باشد؟ عذرخواهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که قرآن میفرماید: «ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛ فِيهِ ۛ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» منتها پس از آن تقوای اولیه که همان طالب حقیقتبودن است، بنا بر آن است که همانطور که میفرمایید اگر قلبها آماده باشد، این قرآن سخنها با آنها دارد وگرنه اگر کسی خواست ایراد بگیرد «لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَساراً». موفق باشید
یا حضرت دوست. سلام استاد: ببخشید استاد یه سوال داشتم غذاهای بیرونی (رستورانی) خوب ما صاحبش رو نمی شناسیم که با چه نیتی غذا رو درست کرده بسم الله گفته یا نگفته عقایدش چطور بوده با چه پولی تهیّه اش کرده و... در این صورت نباید غذای بیرون بخوریم اصلا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علمای دین فرمودهاند مصرف غذای بیرون مکروه است، ولی حرام نیست. و چون در جامعه اسلامی بالاخره این نوع غذاها توسط مسلمانها تهیه میشود؛ باید حملِ بر صحت کرد و نباید بهکلّی آن را نفی نمود. موفق باشید
سلام علیکم: چگونه شهیدانه زندگی کنیم و با شهادت از دنیا برویم؟ شهدا چه میبینند که اواخر عمر دنیاییشان رفتارهای متفاوتتری دارند؟ بنده جوانم و حیفم میآید که بیدرد و درک از دنیا بروم و میخواهم که همچون علیاکبر (ع) فدای اسلام و امام زمانم باشم. عاشق پیامبر، بانو زینب کبری و مهدی موعود هستم. بفرمایید چه کنم که خداوند مرا بعنوان قربانی بپذیرد و با شهادت بتوانم به لقاءالله برسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی است که آن بصیرت برای شهداء بهدست آمد. عرایضی در کنار مزار مبارک شهدای گمنام در کوه نور شده است. خوب است به آن عرایض که تا کنون 26 نکته از آن را در منظر خود دارید، رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/10871 موفق باشید
سلام و عرض ادب یه سوالی چند وقته برام جدی شده: در جلسه ۱۹ ام عرفان نظری ذیل بحث اعیان ثابته سوالاتی از شما پرسیده میشود و بحث است که محیط و ژن و وضعیتهای خارجی دلیل بد یا خوب شدن نیست، انسان انتخابگر است، و محدودیتها به طور ذاتی ضرر ندارد و درکم این بود که دنیا و شرایط و وضعیت بستری است که انسان با اختیار خویش، خود را بروز میدهد. اما این روزها مباحث به سمتی رفته که وضعیت و شرایط تاریخی است که انسانها را به کاری میکشاند. میفهمم این نگاه تاریخی است و روح کلی تاریخ موثر است و بستری است برای اینکه انسان خودش را شکوفا کند. ولی گاهی طوری بیان میشود(نه فقط در کلام خودتون) که دیگه پیش آمد است، متوجه ام که ابعاد وسیعی داره این بحثها و جایگاه تفکر داره چندتا مساله برام پیش آمده اگر چون شهدا مجاهدانه در عرصه انقلاب اسلامی ایستاده باشیم و خودمان را مصداق حق نپنداریم بلکه عبدی فقیر مضطر درک کنیم، این بیان و نگاه منجر به رویت آغوش حق و میدان واقعی میشود و پیش امدهایش همه جلوات اوست و با توکل و باوری از جنس اهل بیت علیهم السلام میتوان استقامت و نشاط داشت یا به قول شما در انتظار و وارستگی میشه حرکت کرد و هر دمش شهادت است. اما اگر دچار تنبلی یا فشلی یا حق پنداری خود شویم، قضیه مبدل به ظلمهایی به اسم خدا خواست و تاریخ چنان است و... میشود و قصه هایی دردآور دیدم که عرض میکنم، عده ای آسیب دیده اند و تازه کل فضای فکری رو میزنند و تفکیک شخص و تفکر ابتلای زمین گیری عده ای میشود. مساله دوم که سوال جدی تری شده برایم، قصه معاد و حشر است، پس معنای حساب و کتاب حق و مواجهه با اعمال چه میشود؟ اینگونه که هرکسی بنا بر احوال و وضعیت خویش کاری کرده پس دیگه یوم حشر و تغابن و قیامت و... به چه معناست؟ گویا دیگر هرکس به وسع خود ایستاده و عمل کرده و دیگر جهاد و تلاش فقط منجر به شدت وجود میشود. انگار جواب خودم رو دادم ولی سوالمم هست هنوز
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در هر حال، قرارگرفتن در شرایط تاریخی همچنان از ما انتخابِ مناسب آن شرایط را میطلبد و دیگر آنکه میتوان با قرارگرفتن در معرض جلوات الهی، در عین حضور در نوعی استقامت و نشاط، در میدان انتظار و وارستگی حاضر شد و جمع این دو بسیار مهم است و حقیقتاً اینکه انسان گرفتارِ حقپنداری خود شود، خطری است بسیار جدّی و مسلّماً چنانچه در مقابل انسان، افق توحیدی گشوده شود - به جای ابژهکردن وجود خدا- به خوبی مییابد که نسبت به آن افق بیکرانه توحیدی هیچ است هیچ، ولی در عین امیدواری. زیرا با افق گشوده ای که تجلیات خاصی به سوی انسان دارد، روبرو میباشد. ۲. معاد و حشر، حضور در ساحتی است که اجمال حضور انسان موحد در این دنیا در آن ساحت به تفصیل میآید و حقیقتاً آن ساحت است که انسان با اصیلترین و روشنترین حضوری که به دنبال آن بود در خود و در جهانی که در آن حاضر میشود، روبرو میگردد. موفق باشید
سلام استاد: من یه عرضی داشتم راجب اربعین و کربلا خب من قبل این که بخواهم برم کربلا بالاخره یه زندگی دارم مثلا کتاب های شما رو دنبال میکنم یا سعی میکنم با قرآن انس بگیرم یا نسبتم رو پیدا کنم و از این جور کارا ولی تا به محرم و اربعین نزدیک میشم و واردش میشم اصلا دیگه این جور نیست. مثلا میرفتم تو حرم امام حسین مینشستم و سعی میکردم یه چیزیا پیدا کنم ولی یه چیزی هم بهم میگفت که خب این که هست تو فقط باید ببینیش و قشنگ هم بدون هیچ دقدقه ای داشتمش و الان اینجا که اومدم دارم حسش میکنم. خلاصه همه چیز برام حاضر بود ولی تا پا مون رو گذاشتیم دوباره توی این شهر یا این سبک انگار باید بلند شیم و خودمون رو حفظ کنیم. و دقیقا همین نقطه برا من سخت هستش. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه همینطور است که نفحاتی از طرف خداوند بخصوص در مکانهای مقدس سراغ انسان میآید تا افق ادامه راه را بنمایاند و ما از آن به بعد از طریق رعایت دستورات شرع میتوانیم آن افق را برای خود روشن و روشنتر نماییم. موفق باشید
سلام استاد خداوند خیرتون بده. چطور باید بیماری ها رو بدون دارو درمان کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. به هر حال سیره بزرگان دین نیز دوری از دارو نبوده است ولی شفا را از خداوند میدانستند و در حدّ معمول و بدون افراط از دارو نیز استفاده میکردند. آنچه تأکید شده است «پرهیز» است. از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که فرموده باشند: «فإن المعدة بيت الداء والحمية رأس الدواء» معده، جایگاه همه بیماریها است به جهت خوردنهای غیر معمول و پرهیز از پرخوری اصل هرگونه دارو و درمان است. موفق باشید
باسمه تعالی. استاد طاهرزاده سلام علیکم: چند سال پیش یکی از شاگردان شما چند عدد CD مربوط به بحث معاد و چند ورق A4 خط کشی شده به بنده دادند که طبق آن برگه ها بحث های معاد را خلاصه کنم ولی متاسفانه من نتوانستم طبق قولی که داده بودم عمل کنم. به آقای توکلی گفتم ایشان گفتند که موارد فوق را تحویل همان کسی بده که تحویل گرفته ای ولی با عرض معذرت بنده آن شخص را دیگر نمی شناسم. الآن بابت سه عدد CD و چند برگ کاغذ چه کار کنم که جبران شود متشکرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال جز اینکه ردّ مظالمی برای او بدهید و از خداوند برایش بخشش طلب کنید، راهی نمانده است. إن شاءالله جنابعالی نیز به ثواب نیّتی که داشتهاید خواهید رسید. موفق باشید
سلام: ببخشید چرا صوت استاد در خصوص درس فصوص الحکم را درسایت نمیگذارند؟ چون در ایتا و روبیکا حذف میشه ثانیا در فهم مطالب کمک میکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «فصوصالحکم» نیاز به مقدماتی دارد تا منظور ابن عربی معلوم شود و از این جهت بهتر است هرکس بدون طی آن مقدمات، ورود نکند وگرنه متوجه مقصد و مقصود جناب ابن عربی نمیشود و به زحمت میافتد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: ببخشید یه سوال داشتم ازتون. من توی تعطیلات تابستان فیلم های کره ای میدیدم و رمان های مختلف میخوندم و بعد از یه مدتی که تغییر کردم دیگه نه فیلمارو دیدم نه رمان خوندم خیلی خوب بود که دیگه رمان نمیخوندم ولی یه چند وقتیه که دوباره وسوسه میشم برم بخونم و اینکه رمانها خیلی روم تاثیر بدی میزاره نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رُمانهای اصیل مانند آنچه آقای ویکتورهوگو و یا آقای داستایوفسکی نوشتهاند، جهانی را مقابل انسان میگشاید و اگر مطالعه آنها با چنین انگیزهای باشد، خوب است. ولی اگر صرفاً برای سرگرمی به آنها رجوع شود، ما در این دنیا نیامدهایم که خود را سرگرم کنیم، بخصوص که نیاز داریم تا با معارف دینی عمیق، خود را هرچه بیشتر رشد دهیم. موفق باشید
سلام و ادب: وقت شما بخیر. استاد این فرمایش شما که فرموده اید: علامه حسن زاده آملی تولدها در پیش دارد به چه معناست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن معناست که آن شخصیت بزرگ، حرفهایی دارند که نیاز است زمان بگذرد تا بشر جدید متوجه عمق آن نوع سخنان برای حضورش در عالم بشود. موفق باشید
با سلام و ادب: کتاب علل تزلزل تمدن غرب را مطالعه کردم. هزاران بار از خدا تشکر کردم که این کتاب را خواندم. گم بودم و پیدا شدم. عاقبت بخیری را براتون ارزومندم. برای ما هم دعا بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به امید آنکه متوجه شویم چرا رهبر معظم انقلاب این اندازه نسبت به امید، سخن میگویند. از آن جهت که ایشان بحمدلله به خوبی متوجه هستند که تمدن غرب نتوانست جوابگوی نیازهای گسترده و متعالی بشر جدید و انسانِ آخرالزمانی بشود. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: ببخشید حقیقتا در حال حاضر انسان با توجه به نیاتی که دارد برای بهتر و بیشتر حاضر شدن در جهان، نیازمند این است که با نیات سنتی خویش، کارهایی در جهان مدرن انجام دهد. (به عنوان مثال در فضای مجازی فعالیت کند و نیتش این باشد که کارش موجب ارتقای نظام اسلامی و در نتیجه رضای الهی می شود.) و ظاهرا بشر امروز دارد بر روی یک تیغه بس نازک حرکت میکند و این کاری است دشوار! تیغه ای که هر روز نوآوری میشود و روی جدیدی از خود را به ما به نمایش می گذارد. چه کنیم تا حالا که در ابتدای سالهای جوانی هستیم از لبه این تیغ منحرف نشویم و میزان و ملاک برای معرفت برای این حرکت را چگونه و در کجا کشف کنیم تا حکایت عطار (ره) نشویم که فرمود: «چون توانستم ندانستم، چه سود چون بدانستم، توانستم نبود» با تشکر🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه هستید شرایط، شرایطِ بسیار حساسی است و شناخت این زمانه و ظرفیتها و لغزشهای آن نیاز به زمانشناسی دقیقی دارد. عرایضی در خدمت حوزه «جامعة المهدی «عجلاللهتعالیفرجه» شد که ممکن است در این رابطه مفید باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/13194 موفق باشید
با سلام: بنده و همسرم خیلی خواب می بینیم دقیقا مثل یک فیلم این اتفاقا تقریبا همیشگی است. البته خانم بیشتر گاهی از خواب که بیدار میشن تا مدتی تحت تاثیر خوابی که دیدن هستن. ممکن است راهنمایی بکنید که چه باید کرد؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان بر امور عقلی و معرفتی متمرکز شود، قوه واهمه تحت سیطره عقل قرار میگیرد. و در همین رابطه روایات میفرمایند هر اندازه عقل و معرفت انسان قوی شود، خواب دیدن او کم میشود. مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، پیشنهاد میشود. موفق باشید
سلام علیکم: اولاً: از اینکه خدای متعال از طریق شما حجاب های ظلمانی را از چهره اصلیِ انقلاب کنار زد و ما را متوجه حقیقت و ذات تاریخی و نورانی و ملکوتی انقلاب عظیم اسلامی نمود خاضعانه شاکریم و از شما هم سپاسگزاریم. راند حق این آب را در جوی تو / آفرین بر دست و بر بازوی تو. ثانیاً: کمی در مورد «عبادات تاریخی» توضیح دهید که چه فرقی با عبادات فردی و جمعی و حتی اجتماعی دارد؟ (چون بارها از حضرتعالی شنیده ایم که اگر وارد قطارِ تاریخِ توحیدی بشوید گویا با تمام موحدین گذشته و آینده و با تمام انبیاء و اولیاء الهی از بدو تاریخ تا قیامت همراه هستید!) این چه نحوه حضوری است؟ ثالثاً: آیا حضور در رخدادهایی نظیر تظاهرات ۲۲ بهمن امسال از جنس همین عبادات تاریخی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکرر عرض شد عباداتی که اولیای الهی انجام میدهند، بیش از جهنمنرفتن و بهشترفتن، جهتِ هرچه بیشتر حاضرشدن در آیندهای است که با اسلام و در این زمانه با انقلاب اسلامی پیش آمده تا از اجمال آن به سوی تفصیل آن حقیقت سیر کند. از هزار رکعت نماز حضرت علی «علیهالسلام» بگبرید تا نماز شبهای مکرر و طولانی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه». موفق باشید
سلام استاد جان وقتتون بخیر: الف) در سوال شماره ۳۴۰۸۶ در مورد ترک اولای یونس فرمودید حضرت یونس منتظر نماندند حکم خدا بیاید نه انکه بین دو حکم حکمی را انتخاب کردند که اولی نبود، خب همینکه منتظر حکم خدا نماندند در حالی که به نظر میآید همینکه باید منتظر میماندند خودش اولی بوده و منتظر نماندن ترک اولی محسوب میشود ب) شما ترک اولی را چه تعریفی میکنید که در پاسخ به سوال ۳۴۰۸۹ میفرمایید ترک اولی بدان معنا نیست که پیامبران بین تو انتخاب آنکه ارجحیت نداشته انتخاب کرده باشند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ترک اولیای که در عرف مطرح است بدین معنا میباشد که در مقابل امر الهی، آن امر را اولی ندانیم و تصور بعضی نسبت به کار حضرت یونس «علیهالسلام» چنین است. در حالیکه حضرت بدین معنا عمل نکردند بلکه شأن ایشان آن بود که منتظر بمانند تا حضرت حقّ تکلیف پیامبرشان را تعیین کنند. در حالیکه حضرت به نظر خودشان همینکه ملاحظه کردند ابری بلاگونه آمد، قوم را ترک کردند. و به گفته علامه طباطبایی تمرّدی صورت نگرفت، نفرمودند نرو و رفت، بلکه نگفتند برو و رفت. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: برای رهایی از گناه عصبانی شدن با فرزندان چه راهکاری ارائه می دهید. بسیار تلاش کردم و از خدا خواستم ولی متأسفانه این رذیله داره همه ایمان ام را می گیره. و باعث از بین رفتن حرمت بین من و فرزندانم شده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رجوع به مباحثی که متذکر رذیلۀ خشم میباشد، خوب است. در این مورد میتوانید به شرح کتاب «جنود عقل و جهل» که روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید.
سلام و احترام خدمت استاد عزیز جناب طاهرزاده: من جوانی ٢٣ ساله هستم اهل اصفهان، من زمانی که نوجوان بودم چند سال در اروپا زندگی کردم و بعد از تنفس در فضای غرب، پوچی غرب را از عمق وجود احساس کردم و سوالات زیادی برایم در مورد معنای زندگی و پوچی و هدف انسان به وجود آمد. پس از بازگشت به ایران به واسطه رفقای عزیزم در مجمع شهید اژه ای با کتابهای شما و به خصوص با کتاب آشتی با خدا آشنا شدم و مانند تشنه ای که به آب رسیده باشد، از این کتاب و مطالب استفاده کردم و تحولی درون من ایجاد شد. انگار که تک تک کلمات آن را با تمام وجودم درک میکردم سالها از این تحول گذشت و من با سرلوحه قرار دادن احکام دین و معارف دینی وارد زندگی ای حقیقتا سرشار آرامش و اطمینان شدم اما باز بعد از گذشتن زمان و درگیر شدن با چالش هایی مانند تمام کردن دانشگاه، کار، سربازی و ارتباط جدی ای که به واسطه شغلم، با انسانهای پوچ و بی هدف پیدا کردم، باز وارد فضای اضطراب درونی شدم و حال با وجود اینکه همان مطالب قبلی را میخوانم و با وجود اینکه علی الظاهر حتی کلمه به کلمه آن را حفظ هستم اما اثری در جانم نمیگذارد و نمیتوانم خود را در فضا و حضوری خدایی بیابم و اینکه در کانالی که در تلگرام دارید (اشارت) فرموده بودید انسان امروز میتواند با بهره گیری از سخنان حضرت علی (ص) و با یافتن ایشان میتوانیم طلب بزرگ خود را بیابیم و از بحران بزرگی که در مقابل بشریت هست نجات بیابیم سوال بنده این است که با توجه به شرایطی که عرض شد این نجات چگونه میتواند حاصل شود؟ با تشکر و دعای خیر برای شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: حداقل میتوانید مدتی با خطبههای توحیدی آن حضرت مأنوس باشد و بنگرید آن حضرت چه نوع حضوری را برای ما مدّ نظر میآورند. در این رابطه میتوانید به قسمت سیر مطالعاتی سایت بخش مربوط به خطبههای نهج البلاغه رجوع فرمایید. و البته از «برهان صدیقین» و شرح مربوط به آن که روی سایت هست؛ غفلت نشود. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چند جلسه ی پیش شما عرض فرمودین که غرب فضایی برای انسان ایجاد کرده که انسانها جهنم یکدیگر شده اند. چرا جهنم یکدیگر شده اند؟ و راه بیرون آمدن از این مشکل چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! فرهنگ مدرنیته، عاملی میشود تا انسانها زندگی خود را در چشم و هم چشمی با همدیگر تنظیم کنند، حکایت از آن دارد که هرکس جهنم دیگری شده، بر خلاف آنکه در فضای ایمانی، هرکس آینه ایمان دیگری میگردد.
سلام علیکم استاد: لطفاً بفرمایید زمان دقیق صلوات شعبانیه چه وقت است؟ قبل از نماز ظهر یا بعد از نماز ظهر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است قبل از نماز و در حین اذان ظهر باشد. ولی همین کاری که در مساجد انجام می شود یعنی بین نماز ظهر و عصر کار خوبی است. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: استاد عزیز مطلبی در کانال نوسته ام، اگر زحمتی نیست نظر شریفتان را مرقوم کنید. یا عادل گفت: ظلم و فساد همه جا را فرا گرفته است. گفتم: تکنولوژی و تمدن تکنولوژیک، بزرگترین فسادی است که تاکنون بر روی کره زمین به وجود آمده است. گفت: توضیح دهید. گفتم: فساد از ریشه فسد به معنای «خروج شیء از اعتدال» است. با این تعریف تکنولوژی و تمدن تکنولوژیک بزرگترین مفسد و خارج کننده اشیاء از اعتدال است. با سموم کشاورزی و کود شیمیایی، تمام محصولات کشاورزی و به تبع آن بدن انسانها و حیوانات را از اعتدال خارج کرده است. با مواد غذایی صنعتی بدن ها را دچار فساد کرده است. با کارهای سخت و طاقت فرسا و خصوصا شیفت شب، بدن انسانها را از اعتدال خارج کرده است. با پزشکی مدرن که حالت تخصصی پیدا کرده است، کل بدن را از اعتدال خارج کرده است. با دود اتومبیل ها و کارخانهجات، هوا و در نتیجه ابرها را از اعتدال خارج کرده است و آب مصرفی انسان و حیوان و گیاه را از اعتدال خارج کرده است. بشر جدید با تکنولوژی جدید نظم بیشتری را خواست و همه چیز را از اعتدال خارج کرد و به فساد کشید. تکنولوژی و تمدن تکنولوژیک هر چه بیشتر پیشرفت کرد، سرعت تکنولوژی را بیشتر کرد و در نتیجه اشیاء را بیشتر از اعتدال خارج کرد و فساد گسترده ایی را در کل کره زمین تحمیل کرد. «ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ» https://eitaa.com/tabeensade
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سخن درستی است. عرایضی در این رابطه در کتابهای «تمدن زایی شیعه» و «گزینش تکنولوژی» و «عقل تکنیکی» شده است. موفق باشید
سلام و عرض ادب و خسته نباشید به شما استاد عزیز و همه ی گروه لب المیزان: استاد امروز یک مطلبی در نقد شما میخواندم که در کنار زحمات و تلاش های بی وقفه ی شما در راستای بسط نظام فکری اسلام و انقلاب و.... اما ۳ عیب هم از شما استاد انقلابی و مخلص گرفته بود که محضرتان عرض میکنم ۱. در سخنرانی ها و نوشته ها استاد این امر را به خواننده القا می کند که نویسنده نوعی شیفتگی مفرط به فلان نحوه تفکر دارد ۲. راهی که شاگردان وی میپیمایند بیشترین خطر را در ساختن ایدئولوژی از مباحث استاد میدانم. ارائه مباحث فکری وی به مثابه یک بسته ایدئولوژیک به مخاطبان و چشم پوشیدن از نواقص و خلاهایی که دارد، و نیز بیتوجهی به این موضوع که این فکر باید راهی دراز را بپیماید تا به پختگی برسد، میتواند آن را کم اثر و کم فروغ نماید. از منظر برخی شاگردان، استاد طاهرزاده تکلیف همه چیز را معلوم نموده است و همین امر باعث شده است خود و نیز دیگران را صرفا به کتب وی دعوت نموده و از مطالعات دیگر احساس بینیازی کنند. حداکثر آن است که به مطالعاتی میپردازند که هم راستا با نظرات استاد است مانند کتب داوری و فردید و نصر ۳. اشکال دیگری که در فعالیتهای مجموعه استاد طاهرزاده میبینم عدم فعالیت تشکیلاتی و منظم برای بسط این تفکر در جامعه است. روشنفکران ایرانی در برهه هایی توانسته اند تفکراتی بیمایه را با نظم تشکیلاتی، جذابیتهایی که در عرصه نشر ایجاد کردهاند، و بهرهگیری مناسب از رسانه، در جامعه نشر دهند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره معلوم است که بنده بیاشکال نیستم. تلاش بنده آن است که همه متذکر انقلاب اسلامی به عنوان روحِ دینداری در این زمانه باشیم، بدون آنکه نیاز به گروه یا تشکیلات خاصی داشته باشیم. ذیل نظام اسلامی و ولایت فقیه، به خودی خود نوعی تشکیلات نامرئی است بدون آنکه آفات تشکیلات مرسوم در آن باشد و البته باید مواظب باشیم در این مسیر، نفی دیگر نظرات که متذکر دینداری میباشند؛ نشود. موفق باشید