بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و سپاس: دو سوال دارم: خطبه های توحیدی نهج البلاغه را از چه طریق می‌توان دنبال کرد؟ در کدام کتاب شما آمده؟ و سوال دوم، مدتی است افرادی در محل کار من را آزار روحی می دهند و هر کاری کردم از شرشان خلاص شوم باز ول‌کن نیستند. در حدی که ممکن است در جوانی، سکته کنم. برای آرامش روحی چه کتابی بخوانم؟ چه دعایی بکنم‌ تا نجات پیدا کنم؟ از خیر درآمد و... هم گذشتم و فقط می خواهم از شر اونها نجات پیدا کنم. لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری؛خطبه شماره 1    https://lobolmizan.ir/sound/717?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 و خطبه 182 https://lobolmizan.ir/sound/729?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 نکات خوبی در رابطه با توحید به میان آورده‌اند. ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و شرح کتاب «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که صوت آن روی سایت هست إن شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

35695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد طاهر زاده، اسعد الله ایامکم. اگر فردی رفتار خوبی با والدین نداشته باشد و اصطلاحا عاق والدین باشد، می دانیم که در صورت بخشش والدین باز هم آثار وضعی مترتب می گردد. حال چنانچه والدین برای این شخص دعا کنند و با توجه به آثار شگفت آور دعای والدین، ۱. آیا دعای خیر مادی و معنوی والدین به این شخص کارگر است؟ ۲. آیا آثار وضعی بدرفتاری با والدین با دعا رفع می شود؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به دست‌آوردن دلِ والدین، همه آثار منفی عاق والدین را از بین می‌برد و دعاهای آن‌ها برای ما مؤثر می‌افتد. موفق باشید

35047

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: وقت بخیر. ما تصمیم گرفتیم به صورت هفتگی دورهم جمع بشیم کنار مزار دو شهید گمنام عزیز نورالشهدا، به فکر خودم رسید با مطالعه ی جمعی این تجمع رو هدف دارتر کنیم. می‌خواستم لطف کنید راهنماییم کنید چه کتابی مناسب هست برای چنین فضایی؟ ضمنا این رو هم اضاف کنم که جمع به صورتی هست که نه میشه خیلی حالت کلاسی و تدریس یک طرفه ایجاد کرد نه مباحثه به معنای رسمی. تشکر از زحماتتون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است و خود شهداء إن شاءالله کمک می کنند. به نظر می آید تذکرات کتاب «فرزندم، این چنین باید بود» خوب باشد. موفق باشید

34828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: استاد داوری اردکانی در جایی می فرمایند: «من هنوز از این فکر که تجدد عمر جاودان ندارد و آدمی نمی تواند به دین و معرفت پشت کند، منصرف نشده ام اما پی برده ام که به محض ظهور آثار پیری عهد تجدد، تمدن غربی از هم نمی پاشد و میدان را وانمی گذارد. همچنین «نفوذ» در این تمدن و برقراری عهد و نظم تازه موکول به ظهور «اندیشه بنیانگذار» است. تدبیر و سیاست و قانون جای خود را دارند اما اینها نگهبان و نگهدارنده اند نه پدید آورنده و بسط دهنده. انقلاب ما شأن سیاسیش غالب بود و هنوز هم چنین است. باید اندیشه ره آموزی کند تا معاملات و مناسبات و کار و کردار و رفتار و اداره و مدرسه و اقتصاد و...سامان یابد. من در احوال شیفتگی نسبت به انقلاب، به تدریجی بودن و آرام آرام آمدن و دیدار نمودن و پرهیز کردن تفکر و قهر و نازهایش که معمولاً خریداری ندارد، توجه نداشتم و فکر می کردم که همه چیز یکجا از راه می رسد. در این سی سال هم همواره چشم به راه تفکر بوده ام.» اولاً: خواهش می کنم تا اندازه ای که برایتان مقدور هست در مورد «نفوذ» در این تمدن و «اندیشه بنیانگذار» که ایشان اشاره کردند توضیحاتی مبذول فرمایید. و ثانیاً: از نظر جنابعالی آن قسمت و نقطه ای که قلب تجدد حساب می شود و با هدف گیری آن می توان تمام این تمدن شیطانی را متلاشی و منفجر کرد کجاست؟ آیا اسلام چنین تیری در چنته دارد؟ یا جنابعالی اساساً به این پرسش اخیر فکر نکرده اید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحثِ این نوع مباحث بسیار مفصل است و ارزش آن را دارد که موضوعات مطرح شده در کتاب‌های «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بين دو جهان» و «انقلاب اسلامی و چگونگی تحقق آينده دين‌داری ما» را که روی سایت هست، دنبال فرمایید

34751

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: در گروهی مجازی از سوی منتقدان دین، این پرسش مطرح شد. خواستم از نقطه نظرات حضرتعالی مستفیض شویم. پرسش: «یک خروجی مثبت پس از چندین هزار سال وجود ادیان ذکر کنید»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور انسان‌هایی بزرگ که معنای زندگی را به بشر نشان دادند خروجی اسلام و در راستای خروجی بی‌دینی، همین سردمداران سرمایه‌پرست جهان استکباری کافی است. اگر از اسلام یک مرد مانند حضرت علی «علیه‌السلام» به عالم عرضه شد، برای حقّانیت آن دین کافی نبود؟ و حضور افردی مانند حضرت امام و رهبر معظم انقلاب و حاج قاسم سلیمانی حکایت از آن ندارد که اسلام و انقلاب چه ظرفیت‌های بزرگی در نزد خود دارد؟ موفق باشید

34501

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: نظرتون راجع به کتاب «صعود چهل ساله» از حجت‌الاسلام راجی چیه؟ و کتاب هایی از این دست که جایگاه ایران در آمار بین‌المللی را نشان می‌دهند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای کسانی که متوجه جایگاه ایران در جهان و پیشرفت‌هایی که کرده‌ است، نیستند، کتاب خوبی است. موفق باشید

34451

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی: از آن روی که دست تقدیر مرا تبدیل به شغل مشاور سلامت جسم افراد کرده، با مردمان زیادی روزانه ارتباط دارم و ناخوداگاه به مسائلی برمی‌خورم که ریشه در تفکرات آنها دارد. متاسفانه در بعضی برخوردها می‌بینم که افراد در طول زندگی به علت ناملایمت‌ها و بدرفتاری‌های برخی از مسئولین نسبت به اصل دین بدبین می‌شوند و بدتر اینکه با وجودیکه در خانواده‌های مذهبی بدنیا آمده و رشد کرده‌اند، با مطالعه‌ی کتبی که از آنها به «ممنوعه» یاد می‌کنند و معانی تحریف شده یا سطحی از قرآن (مثل نساءکم حرثٌ و مانند آن) دریافت کرده‌ و آنها را با انسان بی محتوا و لذت‌طلب غربی مقایسه می‌کنند، ذهن‌هایی بسته و تفکراتی متاسفانه شرک‌آلود و کفرآمیز برایشان ایجاد شده که پس از ساعت‌ها صحبت و مثال و دلیل و برهان باز از دری دیگر صحبت به میان می‌آورند و شبهه پشت شبهه... سوال من از شما استاد عزیز و فهیم این است که در این غوغای آخر الزمان که رسانه و قلم و زر و زور تلاش می‌کند که بر خیل مشرکان و کافران بیافزاید وظیفه‌ی ما برای تبیین و تاثیرگذاری روی چنین افرادی چیست؟ چه بسا تعداد این افراد زیاد است و شبهه‌ها و درست‌های آمیخته با غلط فراوان و گوشهاشان پر از کلمات و ذهن‌ها اما خالی از معانیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده شکل‌دادن سبکی از رفتار است که باید افراد معتقد به اسلام و انقلاب از خود نشان دهند تا حکایت کند از خرد و اخلاق انسانیِ انسان‌ها. در این حالت است که انسان جدید متوجه می‌شود برای عبور از پوچی، چه راهی را باید انتخاب کند. در این فضا به جای جدال و طرح شبهه بیشتر، رفاقت‌ها جای خود را باز می‌کند که البته هنوز ما به جهت ضعف رفتارمان از یک طرف و تبلیغات منفی دشمنان‌مان در ابتدای این راه هستیم. موفق باشید

33623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من در نوشت ابزار کار می کنم: اگر یه تحقیق ۲۰۰۰۰ تومانی را خودم خریداری کنم و آن را ۲۵۰۰۰ تومان به مشتری بفروشم، کار بدی کردم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! بالاخره یکی از منابع درآمد، تولید است و راه دیگر، توزیع است. منتها باید سعی کرد انصاف را رعایت کرد یعنی به اندازه‌ای که باید به آن جنس با نظر به فعالیتی که انجام شده و به اصطلاح با نظر به کرایه مغازه و سایر موارد؛ اضافه کرد. موفق باشید

38929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت: استاد پیرو سوال 38892 چند مطلب نمونه از کتاب حضرت حجت (مجموعه بیانات آیت‌الله بهجت پیرامون حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف) ارائه می‌دهم، ان‌شاءالله که وقت داشته باشید و یک نگاه اجمالی کنید و نظر بدهید؛ استاد ببخشید خیلی مُصرم به پاسخ، چون دیدم خیلی در کانال ها و ناشران تبلیغ وسیعی میشه «خود را درست کن ما به سراغت می آییم شخصی در فکر دیدار امام زمان بود؛ فهمید که آن حضرت با قفل سازی مراوده و ارتباط دارند. نزد یکی از قفل سازها رفت و دید پیرزنی برای ساختن قفل به او مراجعه کرد و پرسید: اجرت آن چقدر می‌شود؟ قفل ساز پاسخ داد یک عباسی می سازم و بعد از ساختن آن را به سیصد دینار یا یک سنار مبلغی که خیلی کمتر از آنچه می ساخت می‌خرم سپس با قفل ساز دیگری برخورد نمود که به یک سنار می ساخت و به یک عباسی می خرید از اینجا فهمید که این قفل ساز است که با حضرت ارتباط دارد. لذا به او گفت: سلام مرا به آقا برسان و بگو چگونه می‌توان به خدمت شما رسید؟ قفل ساز گفت: فلان وقت برای گرفتن جواب بیا در وقت مقرر به وی مراجعه کرد و جواب حضرت با را خواست. قفل ساز گفت حضرت فرمود: بگو تو در فکر این نباش که مرا ببینی خودت را درست کن ما به سراغت می آییم از کسانی نباش که قفل را به یک عباسی درست می‌کنند و سیصد دینار با یک سنار می‌خرند مثل کسانی باش که به یک سنار درست می‌کنند و به یک عباسی می خرند آری ترک واجبات و ارتکاب محرمات حجاب و نقاب دیدار ما از آن حضرت است دعا کنید بداء نشود! آیا نباید در فکر این باشیم که از کسی که خداوند برای اصلاح جامعه قرار داده، بخواهیم که بیاید؟! خود او در مسجد سهله و جمکران در خواب و بیداری در گوش افرادی از دوستانش بدون این که او را ببینند فرموده است: فرج من نزدیک است، دعا کنید؛ یا به نقلی فرموده: «فرجم نزدیک شده دعا کنید بداء (تغییر) حاصل نشود! کرامات مسجد سهله این شبهای چهارشنبه نجفی ها به طرف مسجد سهله سرازیر می‌شدند و خدا می داند که شبهای چهارشنبه و روزهایش و.... چه کرامتهایی و چه چیزهایی دیده شده است عجایب و غرایب مسجد جمکران ملجاً پاکان عده ای از پاکان و نیکان با حضرت صاحب السؤال و جواب می‌کنند و حاجت می طلبند و جواب می‌گیرند و در مسجد جمکران صدای آن حضرت را می شنوند. دیدار امام عصر در مسجد جمکران

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته اساتید بزرگ آن اندازه که حضرت صاحب الامر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» طالب ظهور هستند، بقیه طالب آن حضور نیستند. می‌ماند که به گفته حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ملتی که به دنیال مُصلح هست، خود باید صالح باشد. آری! باید به لطف الهی بیش از پیش تلاش کنیم تا در همه ابعاد انسانی به انسانیت برسیم تا انسان کامل احساس بفرمایند که میدان حضورشان قلب‌هایی است که انسانیت انسان‌ها را درک می‌کنند و این غیر از تحجرهایی است که به بهانه انتظار، بقیه انسان‌ها نفی می‌شوند. موفق باشید

37916
متن پرسش

عرض سلام و ادب: استاد بزرگوار ما اولا بنده در ایام انتخابات برای داشتن استادی مثل حضرتعالی خدا را شکر کردم که نگاه تمدنی شما ما را از اشتباه در تشخیص نگاه داشته و چه انتخاب خوبی نصیب ما شد که حضرتعالی را شناختیم و توفیق شاگردی هرچند ناقص و کم‌کار شما را داشته باشیم. در مورد انتخابات اخیر نگاهم را کوتاه عرض می کنم جهت اصلاح و راهنمایی شما: به نظر حقیر انتخابات اخیر تجربه شگرفی برای انقلاب رقم زد، هم دور اول شگفتی ساز بود با وجود حضور دو نامزد در جبهه انقلاب، چطور بدنه مردمی از چهره های گرانقدر انقلابی عبور کردند و بر اساس تشخیص خودشان عمل کردند، فارق از نوع انتخاب ایشان این حرکت به سوی انتخاب بر اساس فکر و بررسی و تحلیل و نه صرفا تبعیت محض، بسیار برای بنده مورد مباهات بود. همچنین دور دوم انتخابات هم در نوع خودش بی نظیر بود به نظر می رسد ما در دوره های قبل حداقل برای ما که از اواخر دهه هفتاد به بعد وارد فضای رای گیری شده ایم، هیچ دوره ای تا این حد گفتمان و بررسی و تحلیل پای رای جبهه انقلاب نبوده است که افراد برای یک رای بیشتر تا اقوام دور، تا همسایه ها و بعضاً حاشیه شهر و روستا وقت بگذارند و چهره به چهره صحبت کنند. گویی ما در دور دوم انتخابات شاهد یک رشد و بلوغ روحی و فکری مضاعفی بودیم و اکنون می توانیم بگوییم حدود ۱۳ میلیون رای داریم که فارغ از تبلیغات وهمی و خیالی، فارغ از وعده پست و مقام و.. به برنامه به افق کاری رای می دهند، و در انتخاب درگیر موضوعات ساده و دم دستی مثل قومیت و فیلترینگ و.. نمی شوند. این یک دستاورد بی نظیر هست برای دو سه دهه گذشته. نمی گویم از اول انقلاب چون اوضاع روحی و رشد عقلی مردم را در ابتدای پیروزی ندیدیم ولی اگر آن زمان اینقدر تحلیل بوده، ما داریم به آن دوره بر می گردیم، الحمدلله و نکته پایانی این که امروز وظیفه ما گسترش این جبهه است با گفتگو و نزدیک شدن به بدنه ملت. باید طیف انقلابی از گفتمان درون جبهه به سوی آحاد مردم حرکت کند. با مردمی که رای نداده اند و مردمی که رای به دکتر پزشکیان را برتر دانستند، باید حرف بزنیم و بیشتر بشنویم. ما باید فاصله ها را میان خودمان کم کنیم. به نظر حقیر انتخاب دکتر جلیلی در شرایطی که جمع زیادی هنوز رای نداده اند و ۱۷ میلیون اندیشه و روش ایشان را نجات بخش کشور و منطقه نمی دانند، کارگشا نمی شد. همانطور که شهید رئیسی عزیز هرچه کار می کرد نگاه مردم تغییر نمی کرد. به نظر می رسد باید برای تغییر نگاه مردم وقت بگذاریم وگرنه امام معصوم علیه السلام هم در این جامعه فعلی ظهور نخواهد کرد، تا زمانی که دلهای بیشتری آماده حق شود. ما اوضاع را بهتر از همه ی گذشته ها می بینیم و این را مرهون خون شهید سردار و شهید جمهور می دانیم و آینده را روشن و البته کارهای بر زمین مانده را بسیار برای تحول فکری و فرهنگی جامعه و فرصت پیش رو را برای تربیت خود و اهل و اطرافیان و.. فرصتی می دانیم که پروردگار مهربان به اهل دغدغه و عزم هدیه کرده در کنار پایش حق و مطالبه آن از دولت فعلی. لطف می کنید این نظرات را اصلاح بفرمایید. ارادتمند شیخ نظامی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرایضی در جواب سؤال 37914 شد، حقیقتاً انقلاب اسلامی هر اندازه جلو و جلوتر آمده است به بلوغی بعد از بلوغ دیروزین خود دست یافته است به همان معنایی که امروز حدود ۱۴ میلیون توانسته‌اند آقای جلیلی را درک کنند آنهم در فضای جلیلی‌هراسی از یک طرف و تحریک قومیت و شعارهای سلبی از طرف دیگر. این‌جا است که متوجه می‌شویم چه اندازه انقلاب اسلامی در تاریخی که تاریخ جریان اصلاح‌طلبی است حاضر و حاضرتر شده است تا متوجه باشیم اگر مدرنیته وضعی است تاریخی و جهانی، و از این جهت امکان عبور از آن نیست؛ می‌توانیم آن وضع تاریخی را از آنِ خود کنیم ولی در بستر وضعیت تاریخی خود، بدون آن‌که لازم باشد وابسته به جهان مدرن باشیم و استقلال خود را از دست بدهیم. و این با نظر به آرمان‌گراییِ انقلاب اسلامی و با نظر به افقی که کربلا مقابل ما گشوده، ممکن است، از آن جهت، آن «حضور» در واقع حضور در تاریخی است که موجب تجدید عهد ما با سنت تاریخی‌مان می‌شود که در کربلا پیش آمد ولی با خلق زبانی جدید و در بستر گفتمانی مناسب این زمانه. آری! با خلق زبانی جدید و در بستر گفتمانی مناسب تا معلوم شود حقیقتاً وعده‌ای که رهبر معظم انقلاب سال‌های قبل در رابطه با دولت اسلامی به میان آوردند از طریق شهید رئیسی گشوده شد و عاملی گشت تا ما فریب جریان‌های نئولیبرالیسم که نظری به عدالت و مردم ندارند را، نخوریم و بدانیم باز رئیسی در هر شخصیتی است که اشاره با او دارد مانند دکتر جلیلی و امثال ایشان. موفق باشید     

37594

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در خصوص آنکه در مثال منفصل، آنچه در عالم عقل هست، در مثال منفصل ظاهر می‌شود. سوال آیا آنچه در عالم عقل است، در مثال متصل تجلی می‌کند؟ سوال دوم آنچه که خیال بافی نامیده می‌شود، آیا ابتدا در عالم عقل بوده است یا نه؟ اگر جواب خیر است، چگونه ممکن است که حقیقتی بدون اینکه در عالم عقل باشد، در عالم مثال متصل ظاهر شود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! حقایقِ عقلی در خیال منفصل، صورتِ مناسب عالم عقلی را به ظهور می‌آورد. ۲. خیال متصل اگر تحت تأثیر خیال منفصل باشد؛ صورت‌های جزئی متعالی در آن به ظهور می‌آید و چنانچه تحت تأثیر حس و محسوسات باشد؛ صورت‌های جزئیِ مخلوط به وهم در آن شکل می‌گیرد. موفق باشید

37411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده، پدری دلسوز و مهربان. با عرض تبریک بمناسبت پیروزی در حمله به رژیم اسراییل. سؤالی از خدمت تون دارم. بنده مادری هستم صاحب دو فرزند پسر ۱۱ ساله و دختر ۵ ساله و مثل همه مادران دیگه نگران آینده فکری و اعتقادی و علمی فرزندانم هستم. و همیشه از لحاظ درسی و تربیتی خیلی به فرزندانم دقت دارم البته در حد عقل و تجربیات و توانایی‌های خودم و الگوگیری از فرمایشات اساتید. پسرم بازیگوشه و خیلی سربه هواست و خیلی برای درس خواندن تلاش نمیکنه. من و پدرش در هوش و تحصیلات موفق بودیم (البته با توجه بشرایط تربیتی و فرهنگی و امکاناتی زمان گذشته خودمون، من دانش آموز المپیادی بودم و مهندسی برق می‌خوندم و در آزمون جامعه الزهرا نفر اول شدم، حافظ قرآن بودم و پدرش هم مهندس برق هستند و بسیار بسیار باهوش و تیز). من همیشه تلاش می‌کنم پسرم مؤدب باشه، برنامه ریزی کردن رو یاد بگیره، درست فکر کردن و تجزیه تحلیل کردن رو یاد بگیره نه اینکه صرفا خشک و خالی درس بخونه، آزمایشهای عملی بهش یاد میدم، مدرس خطاطی و خوشنویسی هستم. خلاصه جوری که از درس خواندن لذت ببره براش شرایط مهیا می‌کنم. مدرسه دولتی هم درس میخونه. ولی پسرم کلا بیخیاله، همیشه دنبال از درس خواندن و بار مسئولیت شونه خالی کردنه، اصلا براش مهم نیست که تکالیفش رو ننوشته یا دیر از خواب بیدار بشه، دیر میرسه مدرسه، تمام بازیهاش رو میکنه، کارتن میبینه، فیلم و سریالهای تلویزیون میبینن می‌ره مسجد بازیگوشیهاش رو می‌کنه و آخر میگه خوابم میاد نه امتحانش رو میخونه نه تکالیف می‌نویسه. ولی اگر بهش بگی صد دفعه برو نون بخر و بیا، یا توی هیئت کار کن میوه و میره، ولی وظایف سن خودش رو انجام نمیده، می‌ره مدرسه و معلم بازخواست می‌کنه و تجربه می‌کنه که نمیتونه سر امتحان جواب سؤالات رو بده ولی براش درس عبرت نمیشه و به نمره ۱۵ و ۱۶ راضیه. و من ناراحت این شیوه زندگیش هستم که راحت طلب و بیخیاله، با اینکه من حافظ قرآن بودم و مربی حفظ مسجدم و مربی خطاطی ام ولی با اینکه استعداد زیادی برای حفظ داره تلاشی نمیکنه، یا خطش خیلی بده. دنبال سریعترین و راحت ترین راهه و کمترین تلاش و زحمت و فقط بازی و وقت تلف کردن و مهمونی و خوش گذرانی.... هرچه با بزرگترها مشورت می‌کنم و راهنمایی های بقیه اساتید رو می‌پرسم، میگن بذار استرس نداشته باشه، لازم نیست کارنامه اش عالی باشه، ۱۷ هم نمره خوبیه. ۲۰ گرفتن اصلا مهم نیست. ولی من هدفم نمره کارنامه اش نیست. من از راحت طلبیش نگران و ناراحت میشم. من از اینکه صبح از خواب بیدار میشه برای تمام زمانش تا شب بی برنامه هست و تن نمیده به هیچ کاری و انجام وظایفش ناراحت میشم. وی خاطر همین خیلی سعی می‌کنم خودم رو کنترل کنم ولی بالاخره لابلای این همه کنترل کردن یکدفعه هم عصبانی میشم و پرخاش می‌کنم. بعدشم کلی از دست خودم ناراحت میشم. با خودم میگم شاید در آینده این بچه شهید شد آنوقت من چطوری میتونم سرم رو بالا کنم؟ که در بچگی چقدر سرش داد و بیداد کردم! ممنونم میشم مثل همیشه راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 37410 به صورت تخصصی عرض شد؛ به هر حال ما در جهان و تاریخی هستیم که حتی جوانان ما نمی‌دانند معنای آن‌ها چیست و بحران معنا، همه آن‌ها را فرا گرفته از آن جهت که در معنایی که ما در دیروز خود به‌سر می‌بردیم، برای آن‌ها معنا ندارد و در این رابطه به نظرم توصیه آن‌هایی که پیشنهاد می‌کنند به نحوی باید آن‌ها را درک کرد و نباید نوعی اضطراب در آن‌ها شکل داد، هرچند می‌توان متذکرشان کرد به وسعتی که می‌توانند در آن حاضر شوند. و امید است نگاهی که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده، در این‌جا کارساز باشد و نسبت به حضورش در جلسات مذهبی می‌توان نوعی امیدواری را با معنای دیگری که از خود دارد، مدّ نظر قرار دارد. موفق باشید

37198
متن پرسش

سلام و عرض ادب: اینطور احساس می‌کنم که در حال حاضر مسائل ماورایی از طریق دشمنان جنی و انسی نسبت به شیعیان زیاد شده ابتدا خواستم نظر شما را در این مورد بدونم. بعد از آن هم چون این حملات متعدد گاهی اثرگذار بوده خواستم ببینم چطور در حد عالی می‌تونم علیه این مسائل اقدام کنم طوری که حتی برای نظام اسلامی مفید واقع شوم؟ چند کتاب مفید هم اگر در این زمینه و علوم غریبه معرفی بفرمایید. ممنون میشم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه همین‌طور بوده است که وقتی صراط مستقیم بیش از پیش به میان آید، تلاش شیطان نیز بیشتر به صحنه می‌آید به همان معنا که به خداوند گفت: «فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» و معلوم است که با حضور انقلاب اسلامی در تاریخ، بسیاری از حیله‌های چهارصدساله شیطان که می‌خواست جهان مدرن را مقصد انسان‌ها بگرداند، در حال خنثی‌شدن است. راه حل عبور از حیله شیطان، توحیدی است که اصالت را به انسان‌های موحدی همچون شهدای عزیز می‌دهد که نمونه آن را شما در «دعای سحر» که حضرت باقر «علیه‌السلام» به میان آورده‌اند، می‌یابید. توحیدی بسی بزرگ‌تر از آن نوع ایمانی که افراد معمولی دارند. ایمانی که در این طوفان یعنی طوفان جهان مدرن پیش آمده است، قوتِ کامل را ندارد و بدین لحاظ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»  که متوجه بودند برای حضوری بزرگ نیاز به توحیدی بزرگ دارند؛ کتاب شریف «شرح دعای سحر» را تدوین نمودند که خداوند تأمّل در آن کتاب را رزق همگان گرداند. در این راستا خوب است به کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%AD%D8%B3%D9%86%DB%8C رجوع فرمایید. به امید نظر به توحیدی عمیق به وسعت مقابله با ظلمات آخرالزمان. موفق باشید

36371
متن پرسش

سلام استاد: متنی نوشته بودم و می‌خواستم نظر شما را در این باره بدانم:
 به نام پروردگار حیات مرگ و حیات و مرگ و زندگی می‌گذرد، ایام در این شهر و در هر شهر دیگری می‌گذرد، چون باید سپری شود اما اینکه چگونه می‌گذرد نیز مهم است. این‌جا، این‌جایی است که ما هستیم و همه و همه زنده‌اند، یعنی می‌بینیم که مردم راه می‌روند حرف می‌زنند می‌خندد گریه می‌کنند و نشان از حرکت و بودنِ خود می‌دهند، اما آیا هستند؟! می‌خواهم بدانم که آیا واقعا هستند؟ آیا فقط زنده اند یا حیات هم دارند؟ شهر در عین زندگی، مرگ است.
(هم از سکوت گریزان، هم از صدا بیزار/ چنین چرا دلتنگم؟! چنین چرا بیزار؟ / زمین از آمدن برفِ تازه خشنود است. / من از شلوغی بسیار ردّ پا بی‌زار/ قدم زدم! ریه‌هایم شد از هوا لبریز / قدم زدم! ریه‌هایم شد از هوا بی‌زار / اگرچه می‌گذریم از کنار هم آرام / شما ز من متنفر، من از شما بی‌زار / به مسجد آمدم و ناامید برگشتم  / دل از مشاهده تلخی ریا بی‌زار، / صدای قاری و گلدسته‌های پژمرده / اذان مرده و دل‌های از خدا بی‌زار / به خانه‌ام بروم؟ خانه از سکوت پر است، / سکوت می‌کند از زندگی مرا بیزار / تمام خانه سکوت و تمام شهر صداست! / از این سکوت گریزان، از آن صدا بی‌زار. فاضل نظری)
 آیا شما جایی را سراغ دارید که حیات هم باشد، من جایی را سراغ دارم جایی که این روزها بعد از مدت‌ها آمده تا حیات را معنا کند و آن را به تمام جهان هبه کند؛ غزه و ملت بزرگ ‌فلسطین، نواری که شاید در این ایام خیلی‌ها آن را نوارِ مرگ، نوارِ نیست و نابودی نامیدند؛ اما در این نوار، از دل ویرانی‌ها آبادی‌ها رشد می‌کند و نسیمِ بوی مرگ، حیات می‌بخشد و عزرائیل همچون دوستی قدیمی امانتش را می‌گیرد و حیات می‌بخشد. حالا این نوارِ کوچک غزه تمام وجود و حیات است و جایی بیش از اینجا صفا ندارد. شب ها با نور موشک و انفجارها، شهر روشن می‌شود و روزها، بچه ها با صدای آژیر آمبولانس چشم به امید شهادت باز می‌کنند و شکر می‌کنند در اینکه در برابر این مصیبت خداوند صبر و مقاومتی بی‌نظیر را برایشان هدیه کرده است، و شکر می‌کنند با قرآن، گویا که قرآن آنجا دارد معنا می‌شود، گویا نوارِ غزه شده زبان قرآن و در زیر سایه حق، گویا قرآن ناطق شده است. و اینجاست ظهور و بروز و حضور حیات. آنجاست که دشمن هرچه می‌خواهد تو را نابود و نیست کند، تو باز هستی و حتی بیشتر از قبل!! مگر کسی شک دارد که شهید حاج قاسم کاری کرد که سردار حاج قاسم نکرد!! ‌و اینجا فرق حیات و زندگی را این شهید معنا می‌کند. اگر به حیات برسیم پایانی برای خود متصور نیستیم، ولی اگر به زندگی برسیم منتظر پایان تلخِ مرگ هستیم. غزه، زبان گویای قرآن، حیات دارد و پایانی ندارد و هست و حیات دارد و حیات دارد و هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرکس هر کجا که می‌خواهد باشد. اگر در جبهه‌ای که حق در مقابل باطل قد برافراشته حاضر نباشد، هیچ کجا نیست. زیرا در آن‌جایی که زندگی جریان دارد، حاضر نبوده است. همین‌طور که می فرمایید امروز از نوار غزه، آهنگ زندگی به گوش می‌رسد و این است آن کابوسی که صهیونیست‌ها می‌خواستند با شهادت مردم غزه آن را بمیرانند ولی هرچه بیشتر آن مردم را شهید کردند، آن کابوس به آن‌ها نزدیک و نزدیک‌تر شد. موفق باشید       

36120
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: در کانال «وارستگی»«https://eitaa.com/varastegi_ir» جمله‌ای از جناب آقای دکتر داوری آورده است که ایشان می‌فرمایند: «اگر در دهه‌های اخیر بعضی فلسفه‌های معاصر با نظر به فلسفه و عرفان اسلامی فهم شده‌است، این کوشش را التقاط و درهم آمیختن افکار و آراء متباین با یکدیگر نباید دانست. بلکه جهدی فکری برای درک گذشته و فهم زمان و تاریخ و نسبت ما با قدیم و جدید و جهان متجدد است. این معنی را کسانی که مستبصر نیستند و فلسفه و علوم انسانی را صرفاً امور آموختنی می‌دانند، درنمی‌یابند». «https://eitaa.com/varastegi_ir/585» حال سؤال بنده آن است که سخن ایشان را چطور معنا کنیم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه می‌فرمایید ایشان ما را متذکر این امر مهم می‌نمایند که اگر فلسفه‌های معاصر بخصوص فلسفه‌های فیلسوفانی مانند دکارت و کانت و هگل و هایدگر و گادامر را مورد نظر قرار دهیم و متوجه جهانی بشویم که این فیلسوفان در آن قرار دارند؛ عملاً با مسائل و دغدغه‌های بشر جدید روبرو شده‌ایم و با متفکرانی به موضوعات می‌اندیشیم که موضوعات امروز ما است. و حال اگر با چنین دغدغه‌هایی به متون عرفانی و فلسفی خود بنگریم معلوم است که بهره‌های فراوانی از میراثِ عمیق و حکیمانه خود برای امروزمان به دست میآوریم. عمده آن است که در نظر به فلسفه این فیلسوفان بزرگ بنا را در فهم و همراهی با آنها قرار دهیم نه آنکه از ابتدا بنا را برای مقابله و نفی آنها بگذاریم . موفق باشید

35981

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و قبولی طاعات و عباداتتان. استاد می‌خواستم نظرتان را در مورد قمر در عقرب و سعد و نحس ایام بپرسم با توجه به دو یاداشت زیر که اولی از قول علامه حسن زاده می‌فرمایند و دومی استاد شریفی از قول حضرت علی می‌خواستم بدانم چقدر صحت دارد و واقعا اگه کسی رعایت نکند برایش اتفاقی می‌افتد؟ #تقویم_قمر_در_عقرب_١۴٠٢: طبق نظر علامه حسن زاده رحمت الله علیه، نظر بهتر و موثق تر، محاسبه قمر در عقرب بر اساس صورت فلکی عقرب است (عکس سمت چپ) و نه برج عقرب. اگر چه که بهتر است در هر دو مدت (یعنی هم بر اساس صورت فلکی عقرب و هم برج عقرب) برای انجام امور مهم احتیاط شود و انجام نگیرند و در صورت ضرورت، با راهکارهایی که در پادکست بالا بیان شده است به آنها پرداخته شود. @Aminikhaah(یاداشت اول) قمر در عقرب در منابع اسلامی 🖊احمدحسین شریفی . بخش دوم: مواجهة امیرمؤمنان با قمر در عقرب: ابن ابی‌الحدید می‌گوید در یکی از جنگ‌ها، منجمی به نزد امیرمؤمنان آمد و عرض کرد که: «لا تحاربهم اليوم فإن القمر في العقرب؛ امروز به جنگ نرو؛ زیرا قمر در عقرب است!» آن حضرت در پاسخ فرمود: «قمرنا أم قمرهم؛ قمر ما در عقرب است یا قمر آنها؟!» یعنی اگر جنگ به هنگام قمر در عقرب شوم است و موجب شکست می‌شود، طبیعتاً هر دو گروه متخاصم که شکست نمی‌خورند، شکست یکی مساوی پیروزی دیگری است. حال اینکه می‌گویی قمر در عقرب است و جنگ سرنوشت خوبی ندارد، این قمر در عقرب بودن برای ما عاقبت خوبی ندارد یا برای آنها؟ یا اینکه قمر ما در عقرب است! و قمر آنها در منزلی دیگر؟!! «و قيل لعلي ع لا تحاربهم اليوم فإن القمر في العقرب فقال قمرنا أم قمرهم.» این برخورد حضرت نشان می‌دهد که اموری مثل قمر در عقرب یا هیچ ارتباطی با تصمیمات و انتخاب‌های ما ندارند یا اگر هم احیاناً تأثیری داشته باشند، آنقدر دور و ضعیف است که قابل اعتنا نیست. و نهایتاً همانطور که معصومان علیهم السلام فرموده‌اند، اگر کسی تحت تأثیر فرهنگ عمومی، تبلیغات یا هر چیز دیگری از نظر روحی و ذهنی احتمال چنین تأثیری را می‌دهد، با صدقه‌ دادن و توسل و توکل، نگرانی ذهنی خود را برطرف کند و کاری را که تصمیم به انجامش گرفته است را بدون هیچ نگرانی و دل‌شوره‌ای انجام دهد.  @Ahmadhoseinsharifi 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکته خوبی در رابطه با سخن حضرت علی «علیه‌السلام» اشاره فرمودید. مرحوم شهید مطهری نیز همین موضوع را به میان می‌آورند و عملاً قضیه ورود در این نوع مباحث در علم نجوم را نفی می‌کنند و روایات مربوط به آن را نیز ضعیف می‌دانند و نتیجه‌گیری آخری که شده است، نتیجه‌گیری خوبی است. موفق باشید

35736

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: فرصتی که خدا برای ما با انقلاب اسلامی پیش آوردند برای انسانهایی که دوست نداشتند در آخرالزمان در ظلالت پرورش یابند غنیمتی بود که خدا به ما بخشیدند و امید می‌رود باز راه نجات توسط خدا با انقلاب اسلامی باز باشد. خدا میدونه سالیان سال منتظر بودم و حتی از این انتظارِ سخت برنامه خودکشی با خود و امام حسین علیه السلام معین کرده بودم که اگر این دنیا به من معنای زندگی ندهد من در آن نخواهم ماند و بلطف خدا اجمالا آن معنا را در انقلاب اسلامی یافتم و اگر امروز زنده ام اینطور نیست که دنبال چیزی برای دنیای خود باشم بلکه یقینا با هستی خود زندگی می‌کنم هستی که نزد من است و مرا نگه داشته نگه داشتنی انسانی توحیدی. نمی‌دانم چطور می‌توان خوشحالی کرد من زیاد بلد نیستم اما شاید بتوان گفت عروسی من شادی من یا هر تعبیری از خوشحالی امروز است امروزی که احساس آرامش و استقرار می‌کنم در حالی که همه عمر در پی اش بودم خوشحالی از اینکه می‌بینم خدا آغازی برای ما رغم زده اند. من نه شایسته و ارزشی و علمی دارم که به کسی توصیه کنم خود را نجات دهند و نه این راهش است اما چون همه مخلوقات از خدای عالم دعا می‌کنم پرورگارا ما را هدایت فرما، اما شما مرا احمق و نادان و دنبال روی کور و بی دردی نفهم ندانید من رنج کشیده ام و به سختی جویندگی کردم در حالی که به خود با دروغ بستن و تزئین مشکلات اساسی انسانی به غفلت سپری نکردم یا دنباله روی مردم دنیا نبودم و به خود سخت گرفتم. بلی من نادانم بلی من معمولی ام بلی من بی سوادم اما شما مرا عبرت بگیرید و در پی خودی برتر و جاودان باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. تاریخِ توحیدی انقلاب اسلامی آغازی است تا انسانی که در دوران مدرن، خودش برای خودش مسئله شده است خود را دریابد. با نظر به تأملاتی که باید نسبت به تمدن اسلامی مد نظر داشت ، در این مورد خوب است در بستر آغاز تاریخی که با حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»  شروع شد، نظری چند به خود و به بشر جدید و به جهان پیرامونیِ‌مان بیندازیم، باشد که در بحران بی‌معناشدن بشرجدید و نیست‌انگاری که تقدیر این دوران است، راهِ معناداریِ بشر آخرالزمانی را با نظر به «جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی» مدّ نظر آوریم.
از آن‌جایی که حضور تاریخی، امری است درونی و با جان انسان‌ها ارتباط دارد و هستی انسان را با انسان در میان می‌گذارد، نمی‌توان حضور تاریخی را صرفاً با امری مثل اطلاع یافتن از موضوعات و وقایع تاریخی به دست آورد، زیرا حضور تاریخی امری است مربوط به تقدیر انسان‌ها، ذیل اراده الهی و انسان تنها می‌تواند سعی کند خود را ذیل آن اراده قرار دهد و به یک معنا خود را در تقدیر الهی حاضر کند و البته این امر، امرِ بسیار مهمی در رابطه با واقع بودگی انسان و نجات از بی‌تاریخی او می‌باشد. موفق باشید

 

35584

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در مورد مسائلی که امروزه در جامعه با آن سروکار داریم گاها سوالاتی در مورد درست بودن یا نبودن آنها پیش می آید که با سوال از دفتر مراجع می گویند که طبق قانون مراجع رسمی و مجلس و باقی ارگانها باید عمل شود. یا اینکه مثلا می گویند اگر اینطور عمل شود درست است، ولی شخص توانایی بررسی کامل آن را ندارد که بداند چگونه انجام می شود. حال اگر در شرایطی انسان می بیند که خود قانون انطباق درستی با آنچه که درست وعقلانی است ندارد در آن شرایط چه باید کرد؟ بطور مثال مسائل بانک و اقتصاد و... با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید در مورد بانک و مسائل اقتصادی، ما گرفتار مافیای نئولیبرالیسم و نزول‌خواریِ پنهان هستیم و درک درست آن هنوز نه در مسئولان و نه در جریان‌های مذهبی پیش نیامده. آنچه مایه امیدواری است نوعی به خودآمدن است که حکایت از بازخوانیِ کلّی در این مورد می‌کند و امثال آیت الله جوادی تذکراتی را شروع کرده‌اند هرچند هنوز گوش شنوایی به طور جدّی به میان نیامده است. ولی این انقلاب اسلامی است که بالاخره در ذات خود توان عبور از این معضل را دارا می‌باشد. موفق باشید

35485
متن پرسش

سلام علیکم استاد: آیا بی حجابی این روزها امری موقت است یا طولانی مدت؟ پاسخ پرسش های گذشته را مطالعه کردم اما اگر ممک است تحلیل خودتان را از وضعیت بگویید تشکر. مشهد دعاگوی شما هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً موضوع، موضوع ساده‌ای نیست و بحث در نوعی گذار از تاریخی به تاریخی است. تصور بنده آن است باید معنای آزادی را به دختران‌مان که به عنوان بشر جدید، آزادی برایشان مهم است روشن کرد و در این راستا عرایضی در مقاله «تقابل حجاب و آزادی چرا؟» و چهار جلسه شرح آن به میان آمد و از این جهت مسلّماً بی‌حجابی از معنای خود که تصور آزادی است، فرو می‌افتد و البته این غیر از بحث در قانونی است که به عنوان رعایت عفاف و حجاب مدّ نظر است و باید قانون‌گزاران به آن بپردازند. موفق باشید

35317
متن پرسش

پی نان بدویدم یکی چند به تزویر... خدا داد غذایی که ز تزویر بجستم غزل۱۴۷۲ دیوان شمس
موضوع : حول و حوش واژه «تــزویر»: بعنوان آخرین مـرحله ماده و اولین باب ورود به «حرم».
 با سلام: با عنایت به نظرِ ارباب لغت در خصوص واژه تــزویر آنچه حاصل می‌شود اینست که تــزویر ریشه اش زَوْر _بمعنای زیارت کننده است و از آن جهت، تزویر یعنی نمایاندن چیزی به ظاهری که باطن اش آن نیست، شاید اگر به دغدغه «شرح صــــدر» جنابعالی توجه شود که درصدد درک حقیقی از نسل جدید، دل پاک اما غرب زده، است، بی ربط نباشد که به این موضوع بپردازیم که آیا «سنگ انقلاب و اسلام و ایران» را به سینه زدن تــزویر نیست؟ همان اعتراض و نیشی که احیانا این قسم از انسان ها آن‌را بسیار چشیده اند!؟ می‌شود گفت که بله تزویر است یعنی باید بپذیریم که انقلاب مطرح شده در چهل و چند سال اخیر هنوز به حرم و به باطن و درونی ترین وجه هایش نرسیده است، لذا اینکه تزویر بنمایاند، محال نیست بله آنچه انقلاب اسلامی در دلها، سودای اجراش را دارد هنوز نشده!! این ظاهر هنوز آن باطن را نمی‌نمایاند (جز در شهداء) توجه را به بیت ابتدایی ارجاع می‌دهدم: «پی نان بدویدم یکی چند به تزویر / خدا داد غذایی که ز تزویر بجستم» راهکار قرآنی می‌فرماید «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» به طعام خود بنگرید اگر نبود باران، آب و.... طعام و غذایی نیز نبود! چه کسی و چه توانی را توان شکافتن زمین است برای بالا خواستن جوانه های طعام؟ به این حــــــرکت خطی نگاه کنیم، بظاهر، یک چرخه است، آب و ابر و باد و خورشید و حبه و نهایتا غذا! اما اگر نیک بنگریم این امر چرخه وار نیست، در توان اختیار طبیعت نیست، این حرکت خطی است، از مبدائی است تا غایتی! چشم حس ما هرچند آن‌را یک چرخه و سیکل می‌بیند اما خط است، خداوند غذایی معنوی چون انقلاب اسلامی را که در حرم حریم ایران به منصه ظهور آورد، نیز بار دیگر دعوت می‌کند ای انسان نیک بنگر و باز بنگر چگونه ممکن بود در میان این چرخه جهان لیل و سجیه و عادت و تاریکی و گمراهی، اینچنین نور به مصداق فجر بتابد؟ من با تزویر به انقلاب رو آوردم! نوراش دلم را کشانید اما هنوز که بذات آن نائل نشده ایم! باید بپذیریم که با تزویر به آن رسیدیم و ان‌شاءلله روزی به بطن آن برسیم، به حرم، به وطن، به بلد امین. «خمش باش خمش باش به تفصیل مگو بیش / ز تفسیر بگویم ز تف سِـیْر بجستم.»

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است که ما در ابتدا با تصورات خود وارد انقلاب شدیم که بعضی از آن تصورات، اصیل نبود. مانند برخوردی که اکثر مسلمانان در صدر اسلام داشتند که مطابق فضای تاریخیِ متأثر از شرک جاهلیت آن زمان بود، به اسلام رجوع کردند. ولی از آن‌جایی که ذات اسلام توحید بود آنانی که حضور در اسلامیت خود را با صداقت ادامه دادند، به لطف الهی به توحیدی که شایسته جان آنان بود، رسیدند. و همین امر در مورد انقلاب اسلامی در میان است که پایداری در آن، کار را به جایی می‌کشاند که آری! «خدا داد غذایی که به تزویر بجستیم» و آن احساسِ عالی‌ترین حضور در نزد خود در این تاریخ است. این‌جا است که چه خوب است مردم ما مانند شهدا و امام شهدا و رهبر معظم انقلاب متوجه این حضور بشوند که عطایی است الهی به آنهایی که تا آخر در کنار این انقلاب ایستاده‌اند. و حقیقتاً رهبر معظم انقلاب نکات ارزشمندی را در ۱۴ خرداد امسال در حرم حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این رابطه مطرح کردند. خوب است به تذکراتی که در این رابطه پیش آمد نظری بشودhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13918. موفق باشید.

35260

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: میخواستم بدونم، کار کردن در شرکتی که در حوزه‌ی فیلترینگ اینترنت ایران فعالیت دارد، چه میزان از لحاظ شرعی و اخلاقی صحیح هست؟ در نظر داشته باشید، که بحث فیلترینگ برخی مزایا را از جمله، تقویت امنیت ملی، کاهش استفاده‌ی مردم از رسانه‌های و فضاهای مجازی بیگانه، سوق دادن ملت به شبکه‌ی ملی اطلاعات و... به دنبال دارد. اما برخی معایب از جمله: مشکلات متعدد افراد متخصص برای انجام کارهای روزمره، نارضایتی بسیار بالای فکری و ذهنی طیف وسیعی از مردم در جریان استفاده از اینترنت و در نهایت گسترش استفاده از فیلترشکنها را به دنبال داشته است. برداشت شخصی بنده شبهه‌ناک بودن این عمل می‌باشد چه مثبت چه منفی، و گویی درگیر نشدن در چنین فضایی ارجح تر از ورود به این حوزه می‌باشد. با این حال ممنون میشوم نظر تخصصی خود را مطابق با نظر دین مبین اسلام در این مورد بفرمایید، که آیا ورود به چنین فضایی درست است، یا ایراد دارد و یا بهتر است به خاطر شبهاتی که وجود دارد، عطای چنین کاری را به لقایش بخشید. با تشکر از شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید وقتی دشمنان ما امیدوارند از طریق فضای مجازی افکار فاسد خود را القاء فرمایند ما چاره‌ای نداریم در چنین فضایی مواظب روح جوانان‌مان باشیم و نه‌تنها اشکال ندارد، بلکه در چنین فضایی لازم است تا آنجا که ممکن است فضای مجازی را سالم نگه داشت. موفق باشید

34834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیزم: این متنی که در ادامه براتون می‌فرستم بخشی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار سفرای ایران در کشورهای خارجی در تاریخ ۱۳۹۰/۱۰/۷ می‌باشد. لطفاً اگه میشه این بیانات را تبیین کنید تا قابل فهم تر بشه برام: «اینکه ما تصور کنیم اگر ارزشهای معنوی را ملاک قرار دادیم، کار دیپلماسی به بن‌بست خواهد خورد، غلط است؛ به بن‌بست نمی‌خورد. می‌توان با حفظ همین ارزشها، با پایفشاری بر همین ارزشها، در عرصه‌ی دیپلماسی وارد شد، فعال شد، تلاش کرد، منطق را حاکم کرد و طرفها را رفته رفته و بتدریج به مواضع خود نزدیک کرد. اینکه گفتیم «عزت، حکمت، مصلحت»، حکمت این است. حکمت این است که شما بتوانید مواضع طرف مقابل را حکیمانه به مواضع خودتان نزدیک کنید؛ اینها در تضاد با هم نیستند. حکمت و عزت و مصلحت مکمل همند؛ باید در جهت مصالح ملی باشند؛ و در درجه‌ی اول باید با حفظ عزت ملی و عزت هویتی همراه باشند. یعنی تسلیم، انسلام، انظلام، نه در مرحله‌ی باورهای قلبی و نه در مرحله‌ی عمل و قرارداد، نباید وجود داشته باشد؛ این با حکمت امکان‌پذیر است. دعوا کردن و اوقات‌تلخی کردن و حرف تند زدن، یک وقتی ممکن است به درد بخورد؛ اما این روش عمومی نیست. روش عمومی، حکمت است. حکمت یعنی با منطق، متین در عرصه‌ی دیپلماسی وارد شدن. اگر چنانچه اینجوری پیش برویم، به توفیق الهی پیشرفتهای ما هرگز متوقف نخواهد شد.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مطلب به نظر می‌آید در شرایط خود روشن باشد که در نظام سیاسیِ جهانی نباید با سیاسی‌کاری‌های معمول وارد شد زیرا در آن صورت تاریخی که باید با انقلاب اسلامی ساخته شود، به حجاب می‌رود و رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» در همین رابطه ۳ نکته «عزّت» و «حکمت» و «مصلحت» را به میان آوردند تا نه از عزت الهی خود کوتاه بیاییم و نه حکمت را رها کنیم و منفعل حادثه‌هایی باشیم که دشمنان پیش می‌آورند و آن‌گاه که مصلحت جامعه اقتضاء می‌کند که کاری بشود، بدون دلیل پافشاری کنیم بر امری که مصلحت نیست. مثل آن‌که در جریان‌های اخیر با این‌که عده‌ای از جوانان فریب‌خورده کارهایی کردند که در هر کشوری اگر چنین اعمالی را انجام می‌دادند آن‌ها را برای همیشه از حیات اجتماعی محروم می‌کردند؛ رهبر معظم انقلاب به جای انتقام مصلحت آن جوانان و نظام را در آن دیدند که آن‌چنان عفوی را إعمال فرمایند. موفق باشید

34659

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: معرفی کتاب «نامه های بلوغ» از استاد صفایی حائری به نوجوان پسری که به بلوغ رسیده رو پیشنهاد می‌کنید؟ با توجه به ثقیل بودن متن کتاب آیا موجب زده شدن نوجوان از معارف دینی نمیشه؟ راهکار؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب مذکور با روح جوانان با توجه به مسائلی که دارند، همراهی می‌کند. موفق باشید

34612

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آیا می‌شود که انسان خودش را در عین اینکه می‌داند که خداوند متعال او را بخشیده و بخشنده هستند، خطاکار بداند برای ایجاد شکستگی در نفس برای خداوند متعال و خود را پایین تر از مردم دیدن؟ آیا تبدیل این حال به ملکه صحیح است؟ البته منظورم این نیست که فرد گناه کند ولی مثلا با یادآوری گناهان گذشته و نقص عمل خود در عبادت خداوند خود را خطاکار بداند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان متوجه نسبت خود با حضرت پروردگار شود، همچون مولای‌مان علی «علیه‌السلام» در دعای کمیل می‌یابد که چه اندازه نسبت به شأن پروردگار کوتاهی‌ها دارد، نه از آن جهت که گناهِ علنی کرده، بلکه از آن جهت که شأن بندگیِ حضرت ربّ العالمین را به جا نیاورده و در همین رابطه به ما فرموده‌اند: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشت‌اش نه به کوشش دهند.»  

آری! وقتی پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در نظر به حضرت حق عرضه داشتند: «مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِك» (بحارالأنوار، ج 68، ص23) ما تو را آن‌طور که شایسته است نشناختیم. نه می‌توان گفت رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هیچ نسبتی با خداوند نداشتند و نه می‌توان گفت همه‌ آنچه از خداوند واقعیت دارد را حضرت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» دارا هستند. بلکه باید بگوییم آن حضرت با واقعیت خداوند نسبتی نزد خود دارا هستند که نه عین واقعیت خداوند است و نه غیر واقعیت خداوند، بلکه آن حضرت در بسط حضور خود، دانایی و درک و احساس خاصی از آن واقعیت و حضور را یافته‌اند و این شکاکیت محسوب نمی‌شود که گفته شود بالاخره یا خدا را یافته‌اند و یا نیافته‌اند، بلکه آن حضرت با خداوند نسبتی برقرار کرده‌اند و این نوع معرفت عملاً از دوگانه‌ «هست»، یا «نیست»، خارج است، زیرا جانی است به سوی خدا و ایمانی است بعد از ایمانی، با توجهی باز به سوی خدا و نوعی رفت و آمد، بین خدا و انسان. از یک طرف خداوند بر قلب آماده‌ رسول خدا«صلوات‌الله‌عليه‌وآله» تجلی می‌کند و از طرف دیگر رسول خدا «صلوات‌الله‌عليه‌وآله» به جهت ظرفیت خاص خود آن تجلی را به بهترین شکل می‌پذیرند و در آن قرار می‌گیرند و آماده برای تجلیِ بعدی می‌شوند، از این جهت نوعی «آمد» و «شد» در میان است. آمدنی از طرف خداوند و شدنی از طرف رسول خدا «صلوات‌الله‌عليه‌وآله».

موفق باشید

34148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: دیدم فرمودید در حال تنظیم بحثی درباره انقلاب اسلامی و وارستگی هستید. سوالم این است که در این بحث کتاب گلاسنهایت هایدگر هم مد نظرتان بوده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. در واقع نطفه اولیه بحثی که در حال تنظیم است، از کتاب «گلاسنهایت» جناب هایدگر شروع شده و البته در همان یادداشت‌ها متذکر این امر شده‌ایم. موفق باشید

نمایش چاپی