متن پرسش
سلام استاد عزیز:
اولا با تشکر از پاسختان در ثانی بنده جواب خود را دریافت نکردم و آن اینکه شما چگونه اثبات می کنید که حضرت محمد پیامبر خدا بوده اند؟ از کجا معلوم ایشان یک انسان خوب نبوده اند؟ آیا غیر از قرآن که بنده اصلا متوجه اعجاز آن نمی شوم دلایلی بر این داریم که حضرت محمد پیامبر خدا بوده اند؟ آخر من که نه ایشان را دیده ام و نه کلام ایشان را شنیده ام چگونه به پیامبری ایشان ایمان بیاورم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت یا باید با تدبّر در قرآن متوجه الهیبودنِ آن شد، و یا از این جهت که کسی تا حال در مقابل ادعای قرآن که میفرماید: «وَ إِنْ کُنْتُمْ فی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِه..» و اگر درباره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کردهایم شک و تردید دارید،(دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ سوره ای نیاورده است، میپذیریم که قرآن معجزه است و یا به آنهایی که در قرآن تدبّر کردهاند و به الهیبودن آن یقین کردهاند باید اعتماد کرد. دکتر واگلیرى مىگوید: «کتاب آسمانى اسلام نمونه اى از اعجاز است ... قرآن کتابى است که نمىتوان از آن تقلید کرد ... چطور ممکن است این کتابِ اعجاز آمیز کار محمد باشد؟ در صورتى که او یک نفر عرب درس ناخوانده بوده است ... ما در این کتاب مخزنها و ذخایرى از دانش مىبینیم که مافوق استعداد و ظرفیت با هوشترین اشخاص و بزرگترین فیلسوفان و قوىترین رجال سیاست است». (استاد دانشگاه ناپل، کتاب «پیشرفت سریع اسلام»، ترجمهى سعیدى، ص 49. خودم فکر میکنم اگر کمی وقت بگذارید و با قرآن مأنوس شوید، به الهیبودن آن اقرار مینمایید: قرآن در طول 23 سال بر پیامبر خدا (ص) نازل شد، آن هم در شرایط اجتماعى و روحى متفاوتى که براى رسول خدا (ص) پیش مىآمد، بدون آن که رسول خدا پیشنویسى داشته باشد و یا پس از نزول آن به حکّ و اصلاح آن بپردازند با این همه هیچگونه تناقض و اختلافى در میان مطالب آن نیست. هرگز کسى ندید که مثلًا پیامبر (ص) یادداشتى داشته باشند و مطابق آن یادداشت آیات را قرائت کنند و یا طورى آیات را بخوانند که بعداً معلوم شود یک کلمه را اشتباه گفتهاند و بخواهند آن را تصحیح کنند، آن هم آیاتى که قبلًا هیچکس چنین کلماتى در هیچ کتابى نگفته بود و بعداً هم کسى نیامد بگوید شبیه آن کلمات در کتابهاى رومىها و یا ایرانىهاى متمدن آن زمان دیده شده است. قرآن طورى است که آیهاى مفسّر آیهاى دیگر و مجموعهى آن شاهد بر مجموع آن است و در عین تنوع - حتى در یک موضوع وحدت نگاهکاملًا درآن حاکم است. مثلًا در مورد عبادت و یا تقوا هزاران نکتهى متنوع دارد ولى همه با یک بینش و یک جهت و یک نگاه.خودِ قرآن مىفرماید: «أَ فَلا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ کانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فیهِ اخْتِلافاً کَثیراً» آیا این منکران قرآن در قرآن تدبّر و تفکر نمىکنند تا متوجه شوند اگر از طرف غیرخداوند صادر شده بود، حتماً در آن اختلاف و تضاد مىیافتند زیرا: اولًا: فکر انسان دستخوش تحول و تکامل است، و در آخر عمر عموماً اشتباهات اول را ندارد. ثانیاً: افکار انسان در طول زندگى تحت تأثیر حالات متفاوت روحىاش قرار دارد و سخنانش هماهنگ آن حالات، و گاهى متفاوت و بعضاً متضاد خواهد بود. ثالثاً: کسى که کارش بر دروغ باشد در طول عمر حتماً به تناقض و اختلاف مىافتد، در حالىکه هیچکدام از موارد بالا در قرآن نیست و یگانگى و وحدت کاملى بر آن حاکم است. موفق باشید