متن پرسش
سلام استاد: در یکی از سوالات ذکر شده بود فتنه ای سهمگین تر از ۸۸ بر اساس شهود علما در کار است. این درست است؟ استاد فتنه ۸۸ پیرمان کرد٬ دوباره چهخبر قرار است بشود؟
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند همواره برای آنکه ملتی را بزرگ کند به شیطان اجازه میدهد تا وسوسه کند، و ملتی که در مسیر توحید قدم بردارد همواره با مقابله با شیطان، بزرگیها و عظمتهایش ظهور میکند، و برعکسِ تصور جنابعالی آن فتنهها ملت را جوان و جوانتر میکند. به گفتهی علی (ع) «وَ انَّ الدُّنْیا لَمْ تَکُنْ لِتَسْتَقِرَّ الّا عَلى ما جَعَلَها اللّهُ عَلَیْهِ مِنْ النَّعْماءِ وَ الْابتلاء»، بدان که دنیا مستقر نمىشود و سنت خدا در آن جارى نمىگردد مگر از طریق نعمت و بلاهایى که خدا در آن قرار داده است. یعنى خدا دنیا را ساخته است- از دستش هم درنرفته است- ولى سنتى که در آن جارى مىکند سختى و راحتى دادن است به طور توأمان. مدیر دنیا، مدیریت خودش را از طریق نعمتها و بلاها اعمال مىکند. نه بلاها از دست خدا دررفتهاند و نه راحتىها از زمام اختیار او خارج شدهاند. نه راحتى دادنها مدیریتى جدا از سختى دادنها دارد و نه سختى داراى مدیرى غیر از مدیر راحتى است. نه سختى گسسته از راحتى است و نه راحتى جداى از سختى. یک زندگى است که هم سختى دارد و هم راحتى، لذا مىتوان به جایى رسید که گفت:
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ/ اى عجب کس عاشق این هر دو ضدّ
خدایا زندگى راحت بىتحرک و بىمزه به چه کار مىآید؟ یک شور و حیرت، مصیبت و جنگ یا محرومیتى بده تا از بىتحرکى و تنبلى به درآییم! هنگامى که مریض در تختش خوابیده، اگر مرتب پهلو به پهلو نشود بدنش زخم مىشود، و سختىها و رنجهاى حیات، تکانهایى است که بر ما وارد مىشود تا خونمان لخته نگردد. لذا است که هم تقاضاى رفع مشکلات مىکنیم و هم نگرانیم که ما را به راحتى سردى گرفتار کند.
نالم و ترسم که او باور کند/ وز ترحّم جور را کمتر کند
موقعى که مشکلى براى من ایجاد نموده و حالم را گرفته است، مىنالم و از خدا مىخواهم که مشکلم را برطرف کند. امّا در عین حال ترسانم مبادا حرف مرا باور کرده، مشکلات مرا کم کند.
اگر در راحتى محض قرار گرفتم چه کنم؟ در آن وقت همانند بلبلى خواهم بود که از گُل جدایش کردهاند. بر من مباد که خدا مرا از سختى جدا کند- دقت کنید که دید خوبى است.
نالم و ترسم که او باور کند / وز ترحم جور را کمتر کند
واللّه ار زین خار در بستان شوم / همچو بلبل زین سبب نالان شوم
باز هم ناله سر خواهم داد امّا این بار به خاطر آن که او سختیها را از من گرفته است. قرآن مىفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانْسانَ فى کَبَد» (ما انسان را در سختیها مىپرورانیم) خدا مىفرماید شما پشتههاى سخت و گردنههاى تنگ حیات را پشتسر نگذاشتهاید. مرده و ساکت و ساکنید و تا به سختىها نیفتید نمىتوانید خودتان را آزاد کنید. تا سختىها را ننوشید زنده نمىشوید. «فَلااقْتَحَمَ الْعَقَبَه». موفق باشید