متن پرسش
استاد بزرگوارم سلام: بنده دانشجوی مشاوره هستم و کاملا نقص نظریه های مشاوره و رواندرمانی موجود را در همه حوزه ها احساس می کنم. ولی نمی دانم چه کار کنم؟ آیا ما چیزی به نام روانشناسی دینی داریم؟ یا باید بگوییم، روانشناسی با دین؟ اینکه مثلا بگوییم نفس اماره، لوامه و مطمئنه که اسلام گفته همان است که اریک برن نام آن را من کودکی، من والدینی و من بالغ می نامد درست است یا نه و یا عکس آن درست است یا هیچکدام؟ من بسیار علاقه مند به مسایل دینی هستم و ایمان دارم که تنها دین، نجات بخش اصلی انسانها ست. ولی نمی دانم مثلا درمان وسواس و یا اختلافات زناشویی را چگونه با استفاده از دین انجام دهم؟ اصلا این کار درست و با ارزشی است و یا اصلا نباید این مسایل را با هم ترکیب کرد؟ منظور از اینکه فرموده اید باید روش دینی را با ابزار روانشناسی پیاده کرد یعنی چی؟ خواهش می کنم با مثال توضیح دهید. آیا من که سواد خاصی در مسایل دینی ندارم، می توانم در این حوزه ها وارد شوم؟ در حال حاضر نیز در دوره معرفت النفس شرکت می کنم و قصد دارم اگر شد ادامه دهم. اگر کتابی، مطلبی و یا کسی هست که به من کمک کند معرفی نمایید؟ آیا روانشناسی با این اوصاف مفید است یا نه؟ از این که خسر الدنیا و الاخره باشم وحشت دارم ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اسلام در موضوع تعلیم و تربیت اسلامی و اخلاق، ما جوابهای نیازهای خود را که دنیای غرب از طریق رواندرمانی دنبال میکند، مییابیم. میماند بیماریهایی که به جهت اختلالات هورمونی پیش میآید که در رفتار ما ظهور خاصی را پدید میآورد که درمان این امور مربوط به علوم تجربی است مثل روانپزشکی 2- عرض بنده در رابطه با روش دینی با ابزار روانشناسی، در این رابطه است که بعضاً علم روانشناسی بهعنوان یک علم تجربی اختلالاتی را میشناسد که عموماً در اثر مشکلات نظام تکنیکی این دوران پیش آمده است که در متون ما مورد بحث قرار نگرفته است. حال باید با بررسی دقیق این اختلالات از یکطرف و با نظر به متون دینی در امر تعلیم و تربیت و اخلاق و عرفان، روش درمان صحیح این اختلالات جدید را مورد مطالعه قرار دهیم. سالهای گذشته جناب آقای دکتر باقری فعالیتهایی در این مورد داشتند، ولی در حال حاضر اطلاعاتی از کار ایشان ندارم. مباحث شرح «دعای مکارمالاخلاق» و شرح کتاب «جامع السعادة» که بر روی سایت هست، إنشاءاللّه در این مورد میتواند راهکار نشان دهد. موفق باشید