متن پرسش
سلام علیکم:
اعیاد رجبیه بر شما استاد عزیز مبارک: برای ما هم در این ماه عزیز دعاگو باشید.
هر چند می دانم بحث آقای احمدی نژاد شاید برای شما دیگر ملال آور شده باشد اما ما بخاطر انقلاب باید این بحث را حل کنیم چون بحث یک نفر در میان نیست بلکه دایره عظیمی از نیروهای انقلاب است که به شخص ایشان وصل شده بودند. استاد در دولت 9 و 10 با ظهور احمدی نژاد به فرموده حضرت آقا انقلاب یک رویش مضاعفی پیدا کرد و البته این ها همه نقاط بالقوه انقلاب بود که بالفعل شد. و مسائل همچنان پیش آمد و دشمنی ها با ایشان شروع شد و ... و نیز اشتباهات فاحش ایشان تا مسائل اخیر در مورد انتخابات و رد صلاحیت ایشان. اما اگر کسی این 12 سال را در ذهن داشته باشد خیلی سریع قضاوتی را می کند که دشمنان این روزها دارند القا می کنند که احمدی نژاد از اول منحرف بود و حالا خودتان اعتراف کردید و این برای اذهان عمومی مردم براحتی پذیرفته می شود و براحتی هم قابل جواب دادن نیست. مخالفین بی بصیرت احمدی نژاد هم به گونه ای مخالف می کنند که ایشان را یک منحرف بالذات می دانند که به نام انقلاب ضد انقلاب عمل می کند. و متوجه نمی شوند که گاهی با زدن و نقد احمدی نژاد آن هم بیرون از دایره انصاف و بر اساس اتهامات ناشی از فضای رسانه ای، دارند تمام دوران انقلابی دولتهای نهم و دهم را می زنند و ناخوداگاه با این کار دارند به آقا ضربه می زنند که ایشان هم اشتباه کرد که از ایشان این همه حمایت کرد. از آن طرف خود ایشان هم با این کارهای افتضاحی که این اواخر انجام داد خودش را بی آبرو کرد. ما دلمان برای انقلابمان می سوزد که فرد انقلابی بیاید و این همه خدمت کند و بعد از چندی اینگونه بدست خودش و به تهاجم و نقشه های نپیچیده دشمنان خارجی و داخلی به این نقطه برسد و در این بین دشمن شاد کنان جشن بگیرد که نقطه قوتی از انقلاب را به نقطه تهدید انقلاب تبدیل کرده است. خلاصه در این بین ذهن مشوش است که از ایشان چگونه دفاع کند و چگونه نقد کند که ذهن مخاطب را دقیق در مسیر انقلاب نگه دارد. چرا که فضای رسانه ای و مخالفین و موافقین خونین ایشان دفاع ها و نقدها را به نفع خود و بر علیه طرف مقابلشان مصادره می کنند. دلمان برای رهبرمان می سوزد که چگونه این یاری که نزدیکتر از هاشمی افکارش به او بود اینگونه باعث اختلاف افکنی بین نیروهای مذهبی شده است. خیلی ها سوال می کنند که مگر ایشان رئیس جمهور دو دوره نبوده چرا رد صلاحیت شده. خیلی از دوستان انقلابی امان این روزها بدبین به نظام و .. شده اند. واقعا در برزخی بدی گیر کرده ایم. ای کاش شما که روزی مدافع سرسخت ایشان بودید بخاطر انقلاب و امروز ظاهرا چندان گرایشی به ایشان نداشتید این موضوع را واضح می کردید که چه باید بکنیم. درست است که انقلاب ذاتی دارد و در ذات خود مقهور افرادش نمی شود و جلو می رود اما این انقلاب در دوره 84 به بعد در دولت و فرد آقای احمدی نژاد تجلی کرده بود و لذا این تجلی را نمی توان براحتی کنار زد از آن طرف این تجلی دچار غبارهایی شد که دوست و دشمن و اشرافیت سیاسی و اقتصادی براحتی با این غبارها سعی در ضربه زدن به این تجلی انقلاب دارد و با ضربه به آن می خواهد به خود انقلاب ضربه بزند. اگر کمک کنید راه برون رفت از این برزخ را برای نیروهای انقلابی مفتوح نمایید، شاید بتوانیم با ورود در آن در ارتقا انقلاب سربازی کنیم. ببخشید از طولانی شدن و پراکنده گویی. چون می دانم در مباحث مختلفش شاگردی کرده ام با اشاره مباحث مختلف را گفتم که از هر کدام سرفصلهای فراوانی برای گفتگو مد نظر بود. و العاقبه للمتقین. التماس دعا.
متن پاسخ
-
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه به نکات دقیقی اشاره دارید و هنر ما آن است که در چنین مواردی بهترین برخورد را با موضوع تاریخی خود داشته باشیم تا همانطور که فرمودهاید بتوانیم از دوست نادان و دشمن دانا هر دو عبور کنیم و این را در نقد منطقیِ خود در نسبت با آقای احمدینژاد میبینم. از اشتباهات آقای احمدینژاد در کنار شعارهای انقلابی ایشان، بحثی نیست و از آن توهّمی که ایشان را از بدنهی جریان انقلابی و رهبری جدا کرد نمیخواهم بحث کنم. بحث بر سر آن است که اگر امروز هم کسی همان شعارها را بدهد ما باز باید به او رجوع کنیم و از آن شعارها استقبال نماییم، منتها سعی خواهیم کرد علاوه بر نظر به آن شعارها، حکمتی را در شخصیت آن فرد دنبال نماییم و این آن چیزی است که آیندهی ما با عبرتگیری از گذشته، شکل میدهد. بنده در جواب سؤال شمارهی 19215 عرض کردم:
«حاشیههایی که دولت آقای احمدینژاد ایجاد کرد کمر رهبری و ما را که تمامقد از ایشان دفاع کردیم، شکست. فراموش کرد طلبهها چگونه از پول شهریههای خود از او دفاع کردند و یکمرتبه همه را رها کرد و شخصی به نام آقای مشائی را قِدیسگونه جلوی همه قرار داد. آقای احمدینژاد به ما و به رهبری ظلم کرد و این شد حال و روزِ ما که شما در این رنجنامه از آن سخن گفتید. ابتدا باید گذشته را بازخوانی کرد تا فردایی که دوباره نیروهای انقلاب کمر راست میکنند، حکیمانه عمل کنیم. چگونه میتوان هنوز به آقای احمدینژادی دلبست که قابل پیشبینی نیست؟! آیا شورای نگهبان میتواند کسی را بهعنوان رئیس جمهور به مردم معرفی کند که هر روز باید منتظر یک حرکت غیر قابل پیشبینی از او بود؟! دوای دردِ ما امروز بازخوانیِ تاریخی است که بدان دلبستیم ولی گویا باید دقیقتر مسئله را دنبال میکردیم. شعارهای خوب اگر از زبان شخصیتی که ابعاد وجودی او مطابق آن شعارها نباشد، به گوشمان رسید؛ دیگر بهراحتی به آن شخصیت دل نخواهیم بست».
تکلیف ما با آقای احمدینژاد بهخصوص با حرکات اخیر ایشان مشخص شده، ولی تکلیف ما با خودمان و انقلاب اسلامی از این به بعد با تجربه از گذشته بهتر روشن میشود. امید است رفقا بتوانند به راحتی از آقای احمدینژاد عبور کنند ولی از آنچه موجب رجوع به شعارهای ایشان شد، عبور نکنند. مطمئن باشید انقلاب، در جایگاهی قرار دارد که هرگز ظرفیت تاریخی این دوران، ذهنها و قلبها را بهجایِ دیگری جز اهداف انقلاب اسلامی جذب نمیکند، میماند که با خونِ جگرخوردنِ بیشتر آن پختگی لازم برای نیروهای انقلاب پیش خواهد آمد. هرچند به قول جناب آقای دکتر زرشناس نئولیبرالها گاهگاهی از حرکاتِ ناشیانهی ما به خود امیدوار میشوند، ولی چیزی نمیگذرد که دوباره با یأسِ پیشین خود روبهرو خواهند شد. موفق باشید