اسمه تعالی: سلام علیکم:
همچنان که «وقت» در هر تاریخی با قیاس و فکر به دست نمیآید و باید با روحیهی انتظار و به تعبیر دیگر «کشیک نفس کشیدن» متوجهی وقت تاریخی خود شد و تمام معنای خود را از آن به بعد در آن هویت بی چون و چرای بسیط معنا کرد، «آزادی» نیز یک وقت تاریخی است و تنها کسانی میتوانند آن را پاس بدارند و بر سر آن جان بدهند که در روح معنایی خود آن را یافته باشند. معلوم است که همیشه شیطان راهزن بیکار نیست و معنای تاریخی را با جایگزینی شیطانی به حجاب میبرد، اما کیستاند آنهایی که به جای حمله به آزادیهای زشت شیطانی در افقی بالاتر همواره نظر به آن وقت تاریخی مقدس دارند؟ همین موضوع در معنای اشراقی انقلاب اسلامی ظهور کردهاست که بعضی متوجه نقش شیطان در به تحریف بردن انقلاب نیستند و مثل حمله به بی بند و باریهایی که در قالب آزادی به میان آمدهاست و آزادی را پاس نمیدارند، با حمله به انواع تحجّر ها و خشونت ها وقت تاریخی انقلاب اسلامی را که معنا بخشیدن به انسان در تاریخ غیر قدسی سکولاریته است، نمیبینند. وقتی سخنی بر زبانی رانده شد که اگر بگویم دروغ ترین و آلودهترین سخن این تاریخ است فکر نمیکنم خطا کردهام؛ وقتی گفته شود: «انقلاب اسلامی بسط مدرنیته و نیهیلیسم است». این از همان عقلی ظهور میکند که میگوید: «کشور آل سعود مرکز مبارزه با تروریسم است». هر دو یک سخن است برای اصالت دادن به مدرنیته، حال بگو ما میتوانیم به زبان مدعیان طرفداری از هایدگر با چنین جملاتی روبرو شویم؟ آیا باید از هایدگر منصرف شد یا در دفاع از او چنین عقلی را عقل گزارشگر تفکر هایدگر ندانست؟ موفق باشید