متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم:
طلبه پایه پنجم هستم. از سوال هایی که خودم و دیگر طلبه ها از محضر شما پرسیده بودیم، به این نتیجه رسیدم که شما بر این باورید که طلبه باید به درس و وظیفه ی طلبگی خود بپردازند و رزق و روزی آنها با توکل به خدا و قناعت، به آنها می رسد و خلاصه نیاز نیست در طلب مال و ثروت باشند. اما نظر این حقیر، مقداری متفاوت گشته است و می خواستم بدانم شما این نظر مرا تایید می فرمایید یا نه. با توجه به اینکه در زمانه ی کنونی، تعداد زیادی از مسلمانان و حتی غیر مسلمانان در فقر به سر می برند و با توجه به این نکته ی مهم که دشمنان اسلام در صدد مال اندوزی و تولید ثروت و سرمایه هستند تا جهان و خصوصا مسلمانان را بیشتر استثمار کنند و بیشتر زور گویی و ظلم کنند؛ چرا یک مسلمان و خصوصا یک طلبه، نباید به فکر تولید ثروت و تولید کار و سرمایه باشد؟ اصلا آیا این یک ضعف نیست که ما مسلمانان به مصرف گرایی و اسراف و بیکاری عادت کرده ایم. حرف و عقیده ی شما، زمانی عملی می باشد که این همه فقر گریبانگیر جامعه نباشد و اسلام و مسلمین، اینقدر دشمن پولدار نداشته باشند. با توجه به اینکه طلبه هستم و ان شاءالله که با دعای خیر شما، طلبه هم بمانم، آیا بهتر نیست که روحانیت به جای اینکه چشمش به دست پولی باشد که مردم می خواهند به بدهند، و یا امیدش به شهریه ی بسیااااااار زیادی باشد که به او می دهند! بهتر نیست که خودش برود دنبال تولید کار و سرمایه، تا هم خودش محتاج نباشد و هم تولید کار کرده و برای چند نفر هم شغل ایجاد کرده باشد؟
آیا بهتر نیست که روحانی در این زمانه، جمع اضداد باشد و هم درس بخواند و هم کار کند تا نه تنها محتاج کمک دیگران نباشد بلکه به دیگران هم کمک کند؛ و دیگر شکمش هم اینقدر برآمده نمی شود! نظر شما برای بنده خیلی خیلی مهم است. به نظر شما اولویت ها و کارهای زمین مانده در حوزه و روحانیت، چه کار هایی هستند؟ من در تابستان و یا روزهای تعطیل، کار کنم و پول در بیاورم بهتر است و یا اینکه به کار و تحقیق علمی و مطالعه بپردازم؟ و یا جمع هر دو تا؟
استاد عزیز، خیلی قلبم در اضطراب و ترس و پریشانی و حیرت به سر می برد. چه کار کنم که با آرامش خاطر، وظیفه تاریخی خودم را پیدا کنم و به آن عمل کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر جمع اضدادی که میفرمایید فراهم شود که خیلی خوب است و بعضاً برای بعضی از روحانیون پیش آمده است. ولی روی این نکته هم فکر کنید که اگر روحانیت ما از یک طرف بتواند طوری جامعه را هدایت کند که حرص ثروتاندوزی و داشتن ثروت زیاد نداشته باشد، و از طرف دیگر با سادهزیستی خود نشان دهد که زیبایی زندگی به سادهبودن و معنویبودن آن است، اساساً ارزشی برای ثروتمندان اهل دنیا نمیماند که مردم بخواهند آنها را الگوی خود قرار دهند. و این یعنی عبور از ثروت و ثروتاندوزی. موفق باشید