متن پرسش
با سلام:
۱. فرق بین تعریف یقین در فلسفه و منطق با یقین در علوم تجربی و در عامیانه چیست؟
۲. آیا یقین در علوم تجربی و تجربه، دائمی و ضد شک است؟
۳. آیا ظنون متراکمه که در منطق می گویند یقین آور و اطمینان بخش است؟
۴. اگر علوم تجربی و تجربیات یقینی نیستند پس باید به تجربیاتمان و ادراکات حسی مان که از اطراف درک می کنیم شک کنیم و مثلا در حین راه رفتن شک کنیم نکنه زمین دیگه سفت نباشه و شل بشه و بریم تو زمین و یا یکدفعه قانون جاذبه از بین نره مریم تو آسمان و... همانند سوفسطائیان؟
۵. آیا خداوند در قرآن برای تذکر و ایجاد یقین از علوم تجربی استفاده نمی کند؟ اینطور که بنده متوجه شدم ۶۰۰ آیه مربوط به علوم تجربی داریم آیا همین امر دلیل بر اطمینان بخش بودن و یقینی بودن علوم تجربی و تجربیات نیست؟
لطفا پاسخ بنده را واضح و قابل فهم بدهید. ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 24055 عرض شد در دلِ هر تجربهای، قیاسی خفی که آن قیاس، یقینآور است؛ نهفته است و حضرت پروردگار بر اساس تجربهی انسانها و عقل تجربیِ آنها با آنها سخن میگوید. موفق باشید