متن پرسش
سلام آقای طاهرزاده بزرگوار: روز بخیر
بعد از مطالعه و گوش دادن به بحث حرکت جوهری، به طور تصادف به یاد مطلبی افتادم که سال گذشته در اینترنت خوانده بودم.
این مطلب علمی جالب که موید برخی از عقاید ماست را مطالعه بفرمایید:
پاولی، برنده جایزه نوبل فیزیک در سال ۱۹۴۵ بود. این جایزه را به خاطر کشف قانون جدیدش به نام اصل طرد پاولی دریافت کرد. او مورد تشویق آلبرت انیشتین هم قرار گرفت. پاولی میگه که هر چیزی در جهان، ارتعاش مخصوص به خودش را دارد. فیزیک دان ها عدد کوانتوامی هر الکترون را محاسبه می کنند و به دست می آورند. پاولی می گه: هیچ دو الکترونی در جهان هستی دارای عدد کوانتوامی یکسانی نیست. (در واقع عدد کوانتومی الکترون،حکم شماره ملی ما آدمها را داره. منحصر به فرد و یکتاست).
مثال ساده برای فهم موضوع:
سیبی را بر می داریم و از میان میلیاردها الکترونی که داخلشه، فقط یکی را انتخاب می کنیم.
فرض کنیم نام آن الکترون را بگذاریم "کاملیا".
عدد کوانتوامی کاملیا عددی بسیار بسیار طولانیه، اما برای این که کارمون را اینجا ساده کنیم، فرض کنیم آن عدد بزرگ ۲۳ باشه.
پاولی ثابت کرد در هیچ کجای جهان هستی، نه تنها هیچ سیب دیگری، بلکه هیچ شیء دیگری پیدا نمی کنید که الکترونش عدد کوانتوامی آن ۲۳ باشه. شگفت انگیزه نه؟
حالا اگه دستمالی برداریم و به سیب بکشیم و آن را برق بیندازم، در اثر اصطکاک ایجاد شده، انرژی ای حاصل می شود و این انرژی عدد کوانتوامی کاملیا را ارتقا داده و به مثلا ۲۶ می رساند و درست در همان لحظه و بدون فوت وقت، تنها الکترونی که در جهان هستی با عدد کوانتوامی ۲۶ بوده، دستخوش تغییر می شود و عدد کوانتومی آن به عدد ۲۳ تغییر میکنه.
جهان ما برای حفظ توازن خود، لحظه به لحظه آرایش خود را تغییر می دهد. پاولی با اثبات این موضوع جایزه نوبل فیزیک گرفت و گفت:
اگر هر الکترونی دارای ارتعاش منحصر به فرد خود باشد، پس هر شیئی در جهان دارای ارتعاش مخصوص به خود است.
و اما نتیجه گیری:
وقتی یک سیب با یک اصطکاک کوچک، تغییر پیدا می کند، بنابراین وقتی که من فرزندم را در آغوش می گیرم و می بوسم، و یا وقتی که رفتار بد دوستم را می بخشم و صبوری می کنم،
و یا وقتی که به همسایه ام ناسزا می گویم و یا وقتی که دست خودم را می خارانم،
در واقع دارم دستور زنجیره ای از تغییرات را به جهان هستی می دهم. هر اندیشه ای که از ذهن ما می گذره، الکترون هایی را در گستره جهان هستی به ارتعاش در میاره و دستخوش تغییر می کنه. اگه به جای محبتی که به کسی کرده ای، از او بی مهری دیدی، ناامید از محبت کردن نشو!
چون برگشت آن را از فرد دیگری، در یک رابطه دیگر و در یک موضوع دیگر، خواهی ديد. تمام انرژی هایی که از شما ساطع می شود به شما باز می گردد.
و در نهایت به قول مولوی:
این جهان کوهست و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
و همینطور سعدی:
تو نیکی میکن و در دجله انداز
که ایزد در بیابانت دهد باز
استاد عزیز! فکر می کنم این مطلب و این قانون پاولی، بتواند حرکت جوهری را از نظر علمی ثابت کند. تحلیل شما درمورد مطلب بالا و ارتباطش با حرکت جوهری چیه؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است از آن جهت که ذات و یا جوهر هر موجودی منحصر به خودش میباشد و عکسالعمل مخصوص به خود را در میان میآورد. موفق باشید