متن پرسش
سلام استاد عزیز:
در تفسیر المیزان در ذیل آیات مربوط به سوره توبه جناب علامه (ره) می فرمایند:
«رواياتى كه پيرامون تفسير آيات است اگر واحد باشند حجيت ندارند، مگر اينكه با مضمون آيات موافق باشد، كه در اين صورت بقدر موافقتشان با مضامين آيات حجيت دارند، و اين خود در فن اصول، حلاجى شده است، سرش هم اين است كه حجيت شرعى دائر مدار آثار شرعيه اى است كه بر آن حجت مترتب مى شود، و وقتى چنين شد قهرا حجيت روايات منحصر مى شود در احكام شرعى و بس. و اما آنچه روايت در باره غير احكام شرعى از قبيل داستانها و تفسير وارد شده و هيچ حكم شرعى را در آن متعرض نشده بهيچ وجه حجيت شرعى نخواهد داشت.
و همچنين است حجيت عقلى يعنى عقلائى، زيرا بعد از آنهمه دسيسه و جعلى كه در اخبار و مخصوصا اخبار تفسير و قصص سراغ داريم و خود المنار هم به آن اعتراف كرده و از احمد نقل كرده كه گفته است : اين روايات اصلى ندارند ديگر عقلا كجا و چگونه به آن اخبار و صحت متن آنها اعتماد مى كنند؟ پس در نزد عقلا هم حجيت ندارد، مگر آن روايتى كه متنش با ظواهر آيات كريمه موافق باشد.
پس كسى كه متعرض بحث روايات غير فقهى مى شود در درجه اول بايد از موافقت و مخالفتش با كتاب بحث كند، آنگاه اگر ديد روايتى با ظاهر كتاب موافق است آن را اخذ كند و گر نه طرح و طرد كند. پس، ملاك اعتبار روايت تنها و تنها موافقت كتاب است، و اگر موافق با كتاب نبود هر چند سندش صحيح باشد معتبر نيست و نبايد فريب صحت سندش را خورد.
پس، اينكه مى بينيم بسيارى از مفسرين عادت كرده اند بر اينكه بدون بحث از موافقت و مخالفت كتاب، سند روايت را مورد رسيدگى قرار داده و بصرف سند حكم مى كنند به اعتبار روايت، آنگاه مدلول آن را بر كتاب خدا تحميل نموده و كتاب خدا را تابع و فرع روايت مى شمارند روش صحيحى نيست، و هيچ دليلى بر صحت آن نداريم. تازه نامبردگان در روايتى كه جنبه قرينه دارد بحث سند را هم پيش نمى آورند.
ببخشید استاد برداشت بنده درست است:
۱. اگر روایتی واحد باشد اما درباب احکام شرعی باشد و سند آن صحیح باشد حجیت عقلی و شرعی دارد.
۲. اما اگر روایتی واحد باشد و در غیر احکام شرعی (مثلا تفسیر آیات و یا شأن نزول آیات) باشد حتی اگر سند آن هم صحیح باشد، حجیت شرعی و عقلی ندارد مگر اینکه با آیات قرآن منطبق باشد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از آنجایی که در حدیث ثقلین «کتاب اللّه و عترت» را برای ما حجت قرار دادهاند، اگر مطلبی را قرآن متعرض نشده و امام معصوم متذکر شدهاند، برای ما حجت است. ۲. این حرف درستی است زیرا در این مورد ملاک قرآن است. موفق باشید