متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی:
در رابطه با رزق سوالی داشتم
ابتدا روایت زیر رو آوردم:
روزى اميرمؤمنان با چند نفر از يارانش كنار مسجدى براى خواندن نماز توقف نمودند، به مردى كه در آنجا ايستاده بود فرمود: اين استر مرا نگه دار تا ما نمار بخوانيم. هنگامى كه آن حضرت وارد مسجد شد مرد افسار اسب را باز كرد و آن را به سرقت برد و فروخت! امام پس از اتمام نماز از مسجد بيرون آمدند درحالى كه دو درهم در دست داشتند تا به عنوان مزد به آن مرد بدهند، ولى مشاهده كردند استر رهاست و افسارش به سرقت رفته! حضرت دو درهم را به يكى از خادمانشان دادند با براى مركب افسارى بخرد، خادم وارد بازار شد و با همان افسار به سرقت رفته مواجه گشت كه دزد آن را به دو درهم فروخته بود، دو درهم را به مغازه دار داد و افسار را گرفت و نزد حضرت آورد، وقتى نگاه امام به افسار استرش افتاد فرمود: اين مرد شتاب كرد و خود را از روزى حلالى كه از دست من برايش مقرر شده بود محروم نمود و آن را تبديل به حرام كرد، سپس فرمود:
«ان العبد ليحرم الرزق الحلال بترك الصبر ولايزداد على ما قدرله:»
قطعاً انسان با بى صبرى و افتادن در جاده شتاب روزى حلال را بر خود حرام مى كند و با اين كار بر آنچه برايش از جانب حق مقرر شده نمى افزايد.
------------------------------
حال با توجه به این روایت، شخص آقای طبری که این مال و اموال نجومی رو برای خودش جمع کرده، اگه در مسیر حلال جلو می رفت آیا همین مقدار از اموال برایش مقدر شده بود و با این کارهایی که کرده و حجم انبوهی از پرونده رزق حلال خودش رو حرام کرده یا اینکه رزقی که برای ایشون مقدر شده همین مقداری بوده که تا الان مصرف کرده منتهی از راه حرام؟
یا حق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رزق حقیقی آن رزقی است که انسان نیاز دارد و آن رزق، مقسوم است و از ابتدا تقسیم شده است. ولی آنچه اهل دنیا جمعآوری میکنند رزق نیست، بلا است. موفق باشید