متن پرسش
سلام استاد:
نظرتان در مورد این نوشته چیست؟!
العلم حجاب الاکبر
شاید کمتر کتابی از امام باشد که به این قضیه اشاره نکرده باشد. چه معلوماتی که حجابی میشوند برای ندیدن حقیقت. بله خیلی از شهدا بدون آنکه کلمه ای فلسفه و عرفان بخوانند به حقیقت رسیدند اما ممکن است با خودمان فکر کنیم این یک بحث عرفانی است چه ربطی به آموزش و پرورش دارد؟! اگر مباحث استاد طاهرزاده را دنبال کرده باشید برایتان روشن است که انقلاب اسلامی حضوری تاریخی است که با بودن در آن میتوان به حقیقت رسید. همانطور که شهدا رسیدند. روزی پخش اعلامیه و راهپیمایی شرط حضور در این سلوک بود و روزی حضور در جبهه جنگ و روزی سوریه و... بنظرتان امروز چگونه باید شرایط بودن در این حضور را فراهم کرد؟
در زمانه ای که فساد و رانت بلای جان انقلابمان شده است. آیا راهی بجز ایستادگی در مقابل این فسادها داریم؟ اما چقدر وارد این حیطه شدیم؟ چقدر با رانت و فسادی که در اطراف خودمان بود مقابله کردیم؟ بنظرتان این که بنشینیم و خودمان را سرگرم فلسفه و مبانی سند تحول کنیم میتوانیم نتیجه ای که در جنگ و در سوریه و برپایی نهضت داشتیم بگیریم؟ یقینا خیر! بنظرتان مصداق العلم حجاب الاکبر نمیشویم؟ مخالفتی با فلسفه ندارم صحبتم این است که آیا این تاکید بر مباحث نظری خودش باعث نشده تا از هدف اصلیمان دور بمانیم؟ آیا #تعارض_منافع و #لابی گره های تحول در نظام تعلیم و تربیت نیست؟ چه کسی قرار است علیه این فساد ها قیام کند؟! تا وقتی دانشجو روحیه مبارزه با فساد نداشته باشد چه کسی قرار است بالاخره این گره ها را باز کند؟! آیا تشکل های دانشجویی واقعا به تربیت این افراد میپردازند یا کسانی را تربیت میکنند که تنها ایده پردازان خوبی هستند. هر چند برخی تشکل ها همین کار را هم نمیکنند و سکوی پرشی شدند که دانشجو های کت و شلواری حیات سیاسی شان را از طریق آنها بسازند؟! آیا نیاز به تغییر در این روند نیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن درستی است. باید به راهکارهایی فکر کرد که جریانهای فاسد رانتخوار احساس شرمندگی بکنند و این با معنای درست زندگی ممکن میشود. معنایی از سلحشوری و ایثار و ایمان، تا ارزش هرکس به تقوای او باشد. موفق باشید