متن پرسش
سلام استاد:
سوالی پرسیدم بودم و منو ارجاع داده بودین به صوت جلسه هفتم از جلسات دوشنبه هاتون.
اینکه باید بگذریم. قیل و قال نکنیم و...
استاد چی میشه من که بلطف خدا و شاگردی شما چندین سال مبنای زندگیم روی نادیده گرفتن و دلخور نشدن بوده حالا میبینم بعضی اطرافیان نزدیکم هر بار به یک بهانه ای رفتارهای من رو با ظرافت و مبالغه آمیز و به صورت زشت مورد نقد قرار میدن؟ استاد دلم خیلی شکسته. انگار یه بار سنگین روی شونه هام هست و نمیگذاره دوباره بلند بشم. دوباره بخندم. دوباره نبینم. و این خیلی داره منو عقب میندازه!!! آخه خدا خودش گفته بود رابطه ت رو با من خوب کن تا من رابطه ت با دیگران رو درست کنم. خب من بخاطر خدا هر جا ناراحت شدم دم نزدم و گذشتم ولی الان بجای اینکه تو چشم شون محبوب بشم انگار تو سری خور فرض شدم! دلم گرفته. همین الآنم ببینم شون لبخند میزنم ولی دلم بی قرار شده. از خودم ناراحتم. استاد نجاتم بدین. شما واسطه این... وقت کمه، نمیخوام سر این چیزای کوچک بمونم. بدجور زمین گیر شدم. پرِ پرواز کدومه؟ راستی استاد بلطف خدا و رهنمود شما باب نامه ۳۱ نهج البلاغه به جلسات هفتگی مجازی مون باز شد و شروع شده... ممنونم که هستید. ولی طرف عم بکم صمی که باشه وسط بهشت هم هیچی نمیفهمه!! پی نوشت: جواب هاتون به ایمیلم نمیاد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در شرایطی هستیم که قضیه همینطور است که ملاحظه میفرمایید. علت مشکل، شما نیستید، روحیهی مردم طوری شده که به جای تذکر به خودشان و توجه به نفسِ لوّامه، بقیه را مقصر میدانند. مطمئن باشید با برخورد خوب شما، خود شما گسترش مییابید. موفق باشید