متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: ببخشید مزاحم وقتتون میشم استاد من طلبه سطح دو هستم که درسم به لطف خدا تمام شده خیلی دلم میخواست ادامه دهنده حوزه باشم ولی
حقیقتا انگار خدا فعالیت بسیج محله رو گذاشت جلوی راهم و باز هم به لطف خدا مربی حلقه صالحین دختران نوجوان رو به عهده گرفتم که تعداد دختران قابل توجه هست. خدا رو شکر با روحیه شادی که خداوند نصیبم کرده تونستم خیلی نزد خودم جذبشون کنم. در مرحله اول معرفت النفس رو با زبان راحت براشون گفتم. به نظرم یه درس جدید و خوبی براشون بود و جالبه خیلی دلشون میخواد از قیامت بدونن، ولی استاد الان دغدغه من این شده که متاسفانه اکثر این دختران گل که واقعا دلشون پاکه و خیلی دوست داشتنی هستند و آماده دریافت بسیاری از معارف هستند گرفتار شدید دوستیهای مجازی مخالف شدن، تمام دغدغه من شده که چه کار باید بکنم؟ واقعا نمیدونم تو این امر چه جوری راهنمایشون کنم و چه جوری بهشون بفهمونم که این راه درست نیست. مطلب دیگه که گاها استاد پیش خودم فکر میکنم من لیاقت ندارم تو بسیج و این نوجونها خدمت کنم، من هنوز خودم گرفتار خیلی گناهان هستم چه جوری میتونم راهنمای کسان دیگر باشم؟ استاد واقعا دلم میخواد هرچی از مال و جان دارم در راه کمک برای هدایت این دختران بردارم ولی گاها از خودم نامید میشوم لطفا راهنمایی کنید و واقعا مثل همیشه برامون دعا کنید که هم از گناهان خودمون دور بشیم و هم خدمتی کرده باشیم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار مباحث «ده نکته در معرفت نفس» توجه دادن به توصیه حضرت امیرالمؤمنین به امام حسن «علیهماالسلام» که در کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» مطرح شده کمکشان میکند تا آرامآرام متذکر شوند اگر گرفتار رابطههای غیر شرعی شوند از حضور در جهانهای گسترده معنویت محروم میگردند. موفق باشید