سلام خدمت استاد: چه میشود که طلب ها تغییر میکند؟ برای مثال چگونه فردی که در مسیر مبانی معرفتی در حال حرکت است و به قول خودمان سیروسلوک میکند به فردی تبدیل میشود که دچار امیال دنیوی شده و دچار دنیا زندگی میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره به گفته جناب مولوی: «ای بردار عقل یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». انسان باید بتواند در خزانِ روح خود، خود را حفظ کند و منتظر حضوری باشد بالاتر از حضور گذشته. ولی متأسفانه بعضیها چون در خزانِ روح خود قرار میگیرند این گونه عمل نمی کنند. به سخن جناب مولوی در دیوان شمس نظر کنید و رازِ ریزشهای از انقلاب اسلامی را در عین بیصبری نسبت به دولت آقای رئیسی که تازه کار را شروع کرده است، بیابید که چگونه قصه بعضی چنین است:
اندک اندک روي سرخش زرد شد
اندک اندک خشک شد چشم ترش
وسوسه و انديشه بر وي در گشاد
راند عشق لاابالي از درش
اندک اندک شاخ و برگش خشک گشت
چون بريده شد رگ بيخ آورش
اندک اندک ديو شد لاحول گو
سست شد در عاشقي بال و پرش
عشق داد و دل بر اين عالم نهاد
در برش زين پس نيايد دلبرش
خواجه مي گريد که ماند از قافله
ليک مي خندد خر اندر آخرش
عشق را بگذاشت و دم خر گرفت
لاجرم سرگين خر شد عنبرش
ملک را بگذاشت و بر سرگين نشست
لاجرم شد خرمگس سرلشکرش
خرمگس آن وسوسه ست و آن خيال
که همي خارش دهد همچون گرش
موفق باشید