سلام استاد گرامی ان شاالله خدا عمربابرکت به شماعطا کنند سوالی ازجنابعالی داشتم بنده کم وبیش از سخنرانی های شما کمال استفاده رومیبرم بنده اوایل بحث ها حس وحال خوش معنوی نصیبم شد وگهگاهی خوابهای مفهومی میدیدم اماالان فکرمیکنم دچارتوقف شدم ونمیدانم دلیل این توقف ازکجا نشات میگیره؛از کانالهای مربوط به سیروسلوک اینطور متوجه شدم که دچار قبض و بسط شدم!ایا واقعا همینطور هست؟ازکجاباید دلیلش رو فهمید وبرای جبران چه اقدامی بایدکرد؟ ایا این قبض موقتی هست؟لطفا راهنمایی بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت ما در نسبت با انسانهایی که توانسته اند از پل صراط دنیا بگذرند، میتوانیم خود را پیدا کنیم و از این جهت قصه ما، قصه آنها است و قصه آنها در راهبودن است. آری! در راهبودن. این جا است که آن مرد الهی و زمانشناس بزرگ حضرت مولوی فرمود: «ای برادر عقل، یک دم با خود آر / دم به دم در تو خزان است و بهار». چرا به او که قصهگوی زندگیها است، گوش ندهیم و اگر بهاری را تجربه کردیم نخواهیم در این راه، خزانی را احساس کنیم؟!! هنوز مائیم و راهی که در آن آوینیها متولد خواهند شد، ولی این صراط و این راه، اگر دشتهایی دارد با دستهایی گشوده، ناگهان دامنههایی از قلههایی برافراشته دارد و ما که به دشت عادت کردهایم، این سختیها را به عنوان نوازش تعبیر نمیکنیم و آنگاه که بنا است از قلّه فرود آییم، بیباکی میکنیم. بازشدن چشم یعنی عزمی به اندازه حضور در سرد و گرم این عالَم، یعنی امام خامنهای«حفظهاللهتعالی» و هزاران غم به خاطر مظلومیت مردم غزه، و هزاران امید به خاطر حضور در تاریخی دیگر. قصه انسان چه اندازه عجیب و پیچیده و بزرگ است!!! موفق باشید