متن پرسش
سلام
خدمت استاد بزرگوار جناب آقای طاهرزاده
این سؤال را از جهت عرضه عقاید بنده جواب بدهید.
1- با توجه به اینکه در معارف توحیدی ما می گوییم که با ذات خدا نمی توانیم ارتباطی برقرار بکنیم و همانگونه که در بعضی از احادیث نقل شده است؛ معرفت حقیقی نمی توانیم به خدا پیدا بکنیم و تنها ارتباط ما می تواند با اسماء و صفات الهی باشد.
2- از طرفی ولی خدا و انسان کامل تجلی اسماء و صفات الهی می باشد.
این تفکر برای بنده به وجود آمد که تنها طریق ارتباط ما با خدا از سوی جانب ولی خدا می باشد.
برای اینکه مصادیقش را ذکر بکنم: مثلا شب های قدر را شب ارتباط با ولی خدا در نظر گرفتم و حتی در یکی از سه شب با توجه به اینکه تجلی اعظم اسماء و صفات الهی، ولی اعظم الهی حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف می باشند؛ دعای جوشن کبیر را خواندم (اسماء و صفات الهی را با توجه به ولی خدا می خواندم.)
اما بعد از مدتی این سؤالات برایم به وجود آمد که:
1- آیا این نوع نگاه شائبه غلو ندارد؟!
2- ارتباط با خدا واقعا یعنی چه؟! یعنی چه که ممکنی می تواند با حقیقت و واجب الوجودی ارتباط برقرار بکند و با او مناجات بکند؟
3- جایگاه امام و ولی خدا در تربیت اخلاقی ما و حرکت به سمت خدا چیست؟ مدتی به ذهنم می رسید که جایگاه امام در بعضی از کتب اخلاقی خالی می باشد. مثلا اخلاق را صرفا تنظیم قوای سه گانه و ... تعریف کرده بودند. آیا حقیقتی به اسم امام تنها در جایی که فردی به مشکلی می خورد باید وارد بشود؟!!!
4- مرز غلو چیست؟ (لا تتجاوزوا بنا العبودیة ، ثم قولوا فینا ما شئتم ولن تبلغوا، وإیاکم والغلو کغلو النصارى فإنی بریء من الغالین)
5- معنای واقعی و جدی شفاعت و توسل چیست؟ (منظورم بحث های ناظر به اثبات این دو امر برای برادران اهل سنت نیست بلکه به نظرم این دو مسأله را باید خیلی جدی بگیریم!!! مثلا این فقره (یا ولیَّ اللهِ انَّ بینی و بینَ اللهِ ذنوباً لا یأتی علیها الاّ رضاکُمْ) را خیلی عادی گرفته ایم.)
ببخشید اگه سؤالاتم یه مقدار پراکنده است!!!
یا مهدی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- قسمت اول را در سؤال های قبلی جواب دادهام 2- ممکنالوجود در ذات خود لا اقتضاء است بدین معنا که نه واجب است، و نه ممکن، حال اگر بهوجود آمده در بقاء خود عین ربط به علت خود میباش و انسان در این رابطه با مناجات با پروردگار خود بُعد انسانی خود را پایدار نگه میدارد همانطور که بعد مادی او بر طور تکوینی با اتصال به حضرت حق باقی است. 3 و 4- با مطالعهی کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت» إنشاءاللّه این قسمت از سؤالتان جواب داده میشود. موفق باشید