متن پرسش
سلام، نمی دونم از کجا شروع کنم چون واقعا نمی دونم مشکلم از کجاست! دختری هستم سی ساله و با مدرک لیسانس و مجرد...به دلیل اینکه خواهری بزرگتر از خودم داشتم خانواده خیلی دیر اجازه دادند که خواستگاری داشته باشم و الان همون یکی دو تا خواستگارم ندارم...
الان بیکار و بلاتکلیفم... دختری هم نیستم که بتونم هر شغلی و در هر محیطی رو قبول کنم، تا حدودی مذهبی هستم و هر شرایطی رو نمی تونم قبول کنم و کلا روحیاتم جوریه که ترجیح میدم خانه دار باشم تا شاغل. چند سالی هست خیلی دعا و نذر و نیاز می کنم و نماز شب می خونم بلکه راهی باز بشه برام ولی هیچ فایده ای نداشته... هر چند وقت یه بار قرارهایی بین خودم و خدا و ائمه میگذارم و سعی می کنم با خدا باشم تا آرامش داشته باشم و دعاهام مستجاب بشه ولی هم هوای نفس خیلی اذیتم می کنه هم اینکه دعایی مستجاب نمیشه...
استاد راهنماییم کنید...خسته شدم از این بلاتکلیفی... از این بی هدفی
من واقعا نمی دونم چیکار کنم؟
متن پاسخ
باسمهتعالی: سلامعلیکم: هیچکدام از این چیزهایی که برایتان پیش میآید مثل آنکه خواهری بزرگتر داشتهاید اتفاقی نیست. شما باید در دل همین نوع زندگی که با آن روبهرو هستید خود را به روحانیتی که جانتان طلب کرده برسانید. و متوجه باشید راه اصلی ما راه اُنس با خدا است. هرکس را در شرایطی قرار دادند تا نشان دهد این راه را در هر حال گُم نمیکند. موفق باشید