باسمه تعالی
کاربران محترم عنایت داشته باشند که این سایت وظیفۀ خود را تنها در محدودۀ جواب دادن به سؤالات معرفتیِ کاربران میداند و از اینکه نمیتوانیم جوابگوی سؤالات شخصی و حالات فردی کاربران محترم باشیم؛ عذرخواهی میشود.
طاهرزاده
.
عرض سلام و ادب استاد بنده به دنبال منبعی برای مطالعه اسفار اربعه هستم، اما از آنجایی که نمیتوانم منبع عربی آنرا مطالعه کنم میخواستم که اگر امکان دارد منبع معتبر و قابل استنادی که به زبان فارسی نوشته شده است به بنده معرفی بفرمایید ممنون از پاسختون
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بنده ترجمهای فارسی از «اسفار اربعه» را سراغ ندارم. ولی اگر به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها و کتاب «خویشتن پنهان» و پس از آن به کتاب « معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن رجوع فرمایید و پس از آن به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که متن آن همراه با شرح صوتی آن روی سایت هست؛ نیز رجوع فرمایید تا حدی وارد فضای «اسفار اربعه» خواهید شد. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرانقدر . بنده 27 سال سن دارم و 27 سال غفلت کرده ام در رمضان سال 1404 و از ابتدای این سال خداوند به این بنده توفیق داد و چندین بت و زنجیر بزرگ که بر پای دلم بود با عنایت خاص خداوند برچیده شد.. هر چند هنوز بت های بزرگی دارم اما آن که مانع اصلی حرکت بود برداشته شد و توفیقات زیادی هم از جانب خدا به من شد ک با اسباب خود خدا از طریق قرآن و کتب اخلاقی هر جا گیر میکنم صفحه را باز میکنم خود صفحات و حوادث راه را نشانم میدهند رشته ای این بنده حقیر در دانشگاه حقوق بوده و ازمون هایی از جمله قضاوت داده ام ک احتمالا پذیرفته میشوم از خدا خواستم راه را جلوی پایم نشان دهد علاقه زیادی به عرفان و علما و حوزه در بنده ایجاد شده میشود راه را بر این بنده عاصی نمایان کنید؟ با توجه ب این ک سن بنده هم ب تحصیل رسمی حوزه نمیخورد چه میفرمایید این روزها حوادث و قرآن و کتب میگویند باید جهاد کنی و از دنیا دل بکنی و اگر در میانه معرکه حق و باطل نباشی چه تپه نشین ندبه باشی چه شمر لعین ( در ضمن دوره تحصیل و قبل از غفلت ها استعداد خیلی خوبی داشتم) در ضمن استخاره گرفتم ایه 39 سوره حج آمد و خوب بود
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر کنید که در این سنّ که سنّ آمادگی برای کسب معارف و حقایق است؛ به میدان آمدهاید. پیشنهاد اولیه رجوع به سیر مطالعاتیِ سایت است بخصوص مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها و کتاب «خویشتن پنهان» و پس از آن رجوع به کتاب « معاد، بازگشت به جدیترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن و پس آن نظر به سورههای روم و عنکبوت و آلعمران که همۀ آن موارد در سایت هست. و البته بدون عجله و با برنامه. در ضمن از آموزش ادبیات عرب هم غفلت نشود زیرا بالاخره متون دینی را اگر با همان زبان که گفته شده است، بیابیم ارزش خود را دارد. موفق باشید
من متوجه تعارضات شما پیرامون افراد و سلک های مختلف نمیشوم، از طرفی میگویید خواب و مکاشفه حجت نیست ، از طرفی میفرمایید مطالبی که مخالفت واضح با قرآن و حدیث دارند از امثال جناب ابن عربی را نباید حکم به ظاهر کرد و باید دید او از چه نگاهی به دنیا نگریسته و اینان که مثلا به جناب ابن عربی خرده میگیرند که چرا آیات عذاب را به غرق در لذات و نعمات بهستی بودن تاویل و تفسیر کرده ، این افراد در ظاهر گیر کرده اند و نفهمیدند ، از طرف دیگر وقتی ده ها بار ابن عربی میگوید مکاشفه برای سنجش صحت و سقم احادیث از بررسی سند و محتوا و معیارهای حدیثی بالاتر است ، هیچ واکنشی نشان نمیدهید ، یعنی در این مورد هم معتقدید ابن عربی منظورش این نیست و باید نگریست چه نکات لطیفی در این نظراتش داشته؟ و یا وقتی سید حیدر آملی مینویسد اگر ابن عربی به دروغ هم اگر کتابش را به رسول الله ص نسبت داده باشد کار خوبی کرده میفرمایید مجال پاسخ در پرسش و پاسخ سایت وجود ندارد. حضرت استاد این تناقضات پدر صاحب مغزم را درآورده ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد بسیار است که در محدودۀ سؤال و جواب نمیگنجد. خوب است سری به کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد یزدانپناه بزنید. البته آنچه در مورد جناب سید حیدر آملی گفتید تهمتی است که به ایشان زده شده. اتفاقاً او بر عکس، معتقد است ملاک حق و باطل تنها پیامبر خدا و ائمۀ هدی«علیهمالسلام» هستند. موفق باشید
سلام استاد گرانقدر خواستم در این پیام از همه الطاف الهیهای که از طریق کتب شما و بسط دادن شاگردانتان نصیب ما بیچیزان شدهاست تشکر کنم، الحمدلله که شما و دوستان هستید، بی مزد مادی و منت هرآنچه را دارید شما و دوستان پیشکش کردهاید و بلطف خدا انقلاب را به احسن وجه تبیین میکنید. خدا سایه شما را برای خانواده محترمتان و شاگردان و ما بیچیزان و همه جهان اسلام مستدام بدارد، من طلبه اقرار میکنم که با شما تازه عاشق رهبری و انقلاب و شهیدان شدم، با کتب شما و صوتها چه شد که ما پیگیر سخنان رهبری شدیم و خود را در یک توحید آخرالزمانی حس میکنیم. در دستگاه کتبتان فهمیدیم مکتب فلسفه و عرفان ملاصدرا مکتب فلسفی عرفانی حماسی و مبارزه با ظلم و جهل است. شما به خوبی قرآن و برهان و عرفان را با حماسه و انقلاب پیوند زدهاید. از شما و همه شاگردانتان متشکرم. حفظکم الله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر برکتی هست به لطف خدا بوده است به حکم: «هر هدایت که داری ای درویش / هدیۀ حق شمر نه کردۀ خویش» و امید است خداوند از ما بپذیرد و خدا را شکر میکنیم که آنطور که میفرمایید راهی گشوده شده باشد به سوی حقیقتی که اسلام و ذیل اسلام، انقلاب اسلامی و حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب متذکر آن هستند. موفق باشید
سلام. درباره بخشش دیگران، درسته که همه خلایق با هر ظلمی که بهمون کردن رو ببخشیم به امید جلب نظر خدا؟ و آیا امام حسین ع، قاتلان خود رو بخشیدن؟ امام علی ع هم ابن ملجم رو بخشیدن؟ یا خواستن حتما قصاص بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع گذشت و بخشش و اغماض، در بستر حضور افراد است در جامعۀ اسلامی در کنار همدیگر که گاهی به حسب عادت و یا غفلت، خطاهایی نسبت به ما از آنها سر میزند. چه اندازه کار درستی است که نسبت به کار آنها اغماض کنیم. ولی این چه ربطی به دشمنان اسلام و انسانیت دارد؟! که اغماض از کارهای آنها عین کفر است. موفق باشید
سلام. اگه کسی از شنیدن حق، یهو بمیره ، شهید شده یا این چیز خوبی نیس؟ چون بعضی اوقات معارف رو تا یه جایی گوش میدم برای اینکه میدونم از بقیه شو گوش بدم ممکنه اتفاقی بیفته مثلا بمیرم. باید کنترل شده معارف رو گوش بدم یا بی مهابا برم جلو ولو اینکه بمیرم؟ پیشاپیش ممنون از جوابتون. و این نوع مرگ، اجل مسمی میشه یا اجل معلق ؟ و آیا مصداق موتوا قبل ان تموتوا میشه یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که ما در مسیر معارف الهی بخصوص قرآن، جلو و جلوتر رویم. به گفتۀ جناب حافظ:
در بیابان گر بشوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناکست و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کانرا نیست پایان، غم مخور
موفق باشید
باسلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده كلّ يدخل الجنة إلّا من اَبا اين روايت چی میخواد بگه استاد؟ این روایت مصداق فقط و فقط شیعیانه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَنْ أَطَاعَنِي دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَمَنْ عَصَانِي فَقَدْ أَبَى»: «هرکس از من اطاعت كند، وارد بهشت می شود و هرکس از من نافرمانی کند، درحقيقت امتناع ورزيده است». و این منحصر به شیعه و یا سنی نیست.
سلام و ادب حضرت استاد . این متن به نظر شما چقدر درسته؟ آیا علت اینکه برخی میگویند وقتی این عربی میخوانیم باید چشم بسته و دهان بسته و فقط گوش دهیم و جلو رویم تا حقایق خودنمایی کند با این نظر ارتباط دارد؟؟؟ ان کان واقعا صحیحا مطابقا، فالکتاب (فصوص الحکم) یکون من رسول اللّه و یکون وصل الیه (یعنى الى ابن العربی) منه على الوجه المذکور، من غیر خلاف؛ و یکون (فصوص الحکم) عدیم المثل و النظیر مثل القرآن، کما سبق تقریره. و ان لم یکن (الکلام) واقعا و لا مطابقا و یکون افتراء على النبىّ و على نفسه، فحینئذ الکتاب لا بدّ و أن یکون لأحد: امّا للنبىّ أو له أو لغیرهما. فان کان للنبی، فالمراد حاصل؛ و ان کان له، فهذه فضیله اخرى ثابته له مع کل فضیله، و یکون الغرض من نسبته الى الرسول ترغیب الخلق الیه و تحریضهم لدیه، و هذا لیس بمذموم عقلا و لا شرعا، بل هو محمود عقلا و شرعا، لانّه من المرغّبات، المرغّبه الى اللّه تعالى و الى طریق عباده.» المقدمات من کتاب نص النصوص، ص: 105
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که بتوان در میدان سؤال و جواب سایت در آن ورود کرد که نیاز به بحث و بررسی دارد. اگر نکتهای خاص مدّ نظر دارید مرقوم بفرمایید اگر بتوانیم در خدمت هستیم. موفق باشید
نظر شما درباره این یادداشت چیست؟ نکتهای ویژه از انسانشناسی قرآنی علامه طباطبایی برای روانشناسی و اخلاق تفسیر علامه طباطبایی از یک ویژگی انسان در سوره معارج، برخلاف نظر دیگر مفسران، با اعتقاد به خلقت احسن سازگارتر است و امکان مثبتنگری روانشناسان و فیلسوفان اخلاق نسبت به ساختار خلقت انسان را فراهم میکند. در سوره معارج گفته شده که «إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً». علامه طباطبایی میگوید: «هلع و حرص از فروع حب ذات است و به خودى خود از رذائل اخلاقى نيست و تنها وسيله کمالطلبى و "حب خیر شدید» است. استاد جوادی آملی در تفسیر سوره معارج دیدگاه خود که بین فطرت و طبیعت تفکیک میکند، را تکرار کرده و میگوید هلوع بودن انسان در طبیعت انسان است نه فطرت او. این صفت و لوازم آن بر اثر سوء یا فقدان تربیت پدید میآید. مزیت تبیین علامه طباطبایی این است که میگوید مصلین هَلَع را از بین نمیبرند بلکه به همان صورت كمال و فضيلت اصلى باقی میگذارند. این نوع انسانشناسی این سوال را بهتر پاسخ میدهد که چرا خداوند امیالی در وجود انسان قرار داد که باید محدود شوند؟ اگر قوای انسانی به کمال خود هدایت شوند نیازی به محدود کردن آنها نیست. با این نوع نگرش به انسان است که رفتار با افراد بزهکار تغییر میکند یعنی به جای طرد و مجازات غیرتنبیهی، برنامه تعدیل و به اعتدال آوردن قوای آنها اجرا میشود. مطالعه یادداشت کامل https://farsnews.ir/rezakarimi1001/1763133716693362924
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید هر دو مطلب قابل جمع باشد از آن جهت که هیچ میلی در انسان بیحساب و بیدلیل نیست. آنگاه که آن میلها در جای خود قرار گیرند و انسان در صفتی مانند «هلوع» بخواهد خود را در انسانیت وسعت دهد و از پای ننشیند، آن صفت ارزشمند میشود. ولی اگر در بستر انسانیت، خود را ادامه ندهد و گرفتار وَهمیات بشود همان حرص او را از پای در میاورد. موفق باشید
سلام: مروری بر کتاب تکوین داشتم. حقیقتا اعجاب آور است و ذهن را رهنمون خالق می کند اگر چه ممکن است درصدی نیز احتمال تصادف برود. باری به کتاب تشریع که نظر می کنم به نظر می رسد این ادراک و احساس را در من ایجاد نمی کند که الهی هستند حال لااقل در آن حد که اصل یا ترجمه هایشان را بعضا دیدم مانند قرآن مجید، کتاب مقدس، اوستا و ... مثلا در قرآن مجید مطالبی است که شگفتی بر نمی انگیزد مگر تعداد کمی از آیات و سر جمع به یقین نرسیدم که الهی است و نیز سایر کتب ادیان. شاید با توجه به تکوین خدا هست منتها لزومی ندیده با بشر به صورت تشریع سخن بگوید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکتۀ علامه طباطبایی که امروز سالگرد رحلت ایشان است، بیندیشید که میفرمایند: اعتباریات شریعت ریشه در نفس الامر یعنی نظام تکوین دارد. حال اگر با این منظر به قرآن نظر شود متوجه میشویم قرآن ما را با سنتهای جاری که همان نظام تکوین است، مرتبط میکند تا خود را در نظام متقن و اصیل هستی احساس کنیم. در راستای یاد علامه طباطبایی و ادامه راه آن مرد الهی، بحثی تحت عنوان «نقش علامه طباطبایی در قرن اخیر» تنظیم شده که خوب است نظری به آن بحث انداخته شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/20808 موفق باشید
سلام علیکم استاد گرامی: در جلسه ۶۹ معاد می فرمایند انسان هم اکنون در همه عوالم حاضر است و اگر افسردگی یا ناامیدی دارد، بهتر است به جای مراجعه به روانپزشک، مشکل خود را از اصل حل کند. حال آنکه معمولاً آنچه باعث افسردگی می شود ناشی از اختلالات در مرتبه هورمونها و عصبها است که مربوط به روان (همان جسم) می شود و نه مربوط به روح. در این موارد فقط داروهایی که تعادل هورمونی را به انسان برگردانند کارسازند. به عنوان مثال اگر کسی از سن ازدواج گذشته باشد و مجرد باشد، به دلیل اینکه هیجان جسمی لازم را در زندگیاش ندارد، هورمون سروتونین در بدن او کمتر از میزان لازم تولید می گردد و شخص به افسردگی مبتلا می گردد. این فرد حتی اگر روحش در بهشت باشد، تا زمانی که روح به این بدن متعلق است ناچار است با کمک دارو، کمبود هورمون خود را جبران کند و این ربطی به اعمال و عقایدش ندارد. آیا بنده درست عرض می کنم یا اشتباه متوجه شدم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید که اگر روح انسان در گسترۀ بیکرانۀ خود حاضر نشود که کارِ سادهای هم نیست، عملاً در مدیریت و تدبیر بدن با مشکلاتی روبهرو میشود که عکس العمل آن نمونههایی است که در اختلال هورمونیِ بدن پیش میآید و باید با همان تجربیات روانپزشکی درمان شود. ولی اگر در همان حالت هم سعی کنیم وسعت روح خود را مدّ نظر قرار دهیم، ان شاءالله روح انسان به تعادل خود برمیگردد و در تدبیر بدن موفق میشود. و البته این بدان معنا نیست که از کمک به بدن از طریق آن داروها منصرف شویم. موفق باشید
سلام و رحمت خدمت استاد طاهرزاده و همه همراهان بزرگوار: تشکر بابت وقتی که به مطالعه پرسش و پاسخ شایسته آن اختصاص میدهید. در رابطه با صحبت اخیر رهبری در روز ۱۳ آبان، و اشاره ایشون به حجاب زهرایی و زینبی سوالاتی داشتم که خدمتتون عرض میشه: ۱. این که ایشون مخاطب سخن خود را خانمها و دختران فرمودند و از مسئولیت حفظ حجاب در جامعه با ایشان صحبت کردند میتوان به اشارت رهبری گوش سپرد که: مسئولیت حفظ حجاب در جامعه به عنوان یک امر اسلامی و دینی، بیش از اینکه یک امر حکومتی باشد یک امر مردمی است که: «کلکم راع، و کلکم مسئول عن رعیته». آیا میتوان گفت که اصرار بر قانون حجاب بدون پذیرفتنمسئولیت جامعه دینی برای حفط آن، یک غفلت بزرگ است که فقط در ساحت حکمت و تفکر انقلابی میتوان به آن متدکر شد؟ ۲. و اگر حجاب امر زهرایی و زینبی است پس چگونه میتوان در پیگیری برای حفظ آن، از زبان خطبه هایشان غافل شد آن گاه که رهبری میفرمایند: خطبه طوفانی حضرت زهرا (س) پس از رحلت پیامبر اعظم (ص) که در عین مضامین مهم و اعتراضی و اعلام خطر درباره انحراف از مفاهیم برجسته اسلامی، با کلمات محکم و متین و بدون بیان حتی یک کلمه توهینآمیز بیان شده است، افزودند: مکتب اهلبیت از مسائلی مانند قول بغیر علم، غیبت، تهمت، بدگویی و بدزبانی مبرّا است. به نظر میرسد تامل بر این کلام بسیار مجمل رهبری، ساعت ها گفت وگو میطلبد تا در مساله حجاب، سلوک زهرایی و زینبی را شنوا شویم و راه تاریخ اکنون را برای اين مساله مهم بگشاییم تا مساله حجاب،عامل انسجام جامعه دینی گردد و نه اختلاف و دوری و یا تقصیر و مقصر یابی!! تشکر از وفتی که به مخاطبان هدیه میدید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این دوران آخرالزمانی که زمانۀ حضور ابعاد نهایی انسانها ذیل نظر به انسان کامل است؛ باید به حضور نهایی زنان و بانوان فکر کرد و اینکه اگر دختران ما متوجه باشند آن حضور نهایی که به دنبال آن میباشند را با نظر به نمادهایی از انسانیت مییابند که در شخصیت حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و حضرت زینب «سلاماللهعلیها» میتوانند بیابند، مسلّماً در درون خود به خوبی احساس میکنند چه اندازه به آن بزرگواران نزدیکاند و چه اندازه نیاز دارند برای رسیدن به نهایت خود، شخصیت آن بزرگواران را در خود جستجو کنند تا بیش از پیش به خودِ نهایی خود نزدیک شوند و از سرگردانی رهایی یابند. و اینجا است که در شخصیت زهرایی و زینبیِ خود حجاب را به معنای فاخر آن در مییابند. و این است آیندۀ فاخر دختران ما. موفق باشید
سلام علیکم: خدا میدونه با وجودم چقدر دلم به سازندگی تمدنی انقلاب اسلامی مسمم و امیدوار هستم. توانایی در انقلاب احساس میکنم که میتونه اونقدر متفاوت و کامل باشه که تقریباً همه دنیا ازین برتری شگفت زده بشن و نجات دهنده دنیا خواهد بود. متأسفم که از ابتدای انقلاب بیشتر افراد مسئول در مسائل مختلف موقعیت شغلی که خدمت از برای شایستگی و تلاش بوده رو بعنوان هدیه ای برای برتری جویی و استراحت استفاده کردند. متاسفم که تعداد بیشترین مسئولین و کم کارترین مسئولین دنیا را به اختلاف بسیار فاحش از هر کشوری داریم زیرا جایگاه شغلی رو هدیه گرفتند نه اینکه از خودسازی و لیاقت بدستش آورده باشن. اما از دل همین ظلم ها انقلاب اسلامی شروع کرده و امروز میبینم که امکان ساختن ایران اسلامی در وسعت حهانی بدست افراد شایسته و عاشق وجود داره. این فیلم از آیت الله مستجاب الدعواتی رو ببینید که چطور در آخر عمر روی تخت بیمارستان از خشکی آب زاینده رود گلایه میکنه و میگه ایران و اصفهان توانایی و برتری ذاتی داره و از اشتباه کاری مسئولینه که خشک شده. اینها نمونه ای از تلاشهای غمخواران دل سوخته ایه که به این زمان امید داشتند و جانشون رو فدای آینده کردند. ما میتوانیم ما توانمدیم و چنته پری از علم های الهی انسانی ایرانی، جهانی و اراده های راسخ و هوش های بینظیر ایرانی داریم. اونقدر منتظرم که گویا تشنه ای دم مرگ هستم. https://www.google.com/amp/s/www.khabaronline.ir/amp/1538877/
باسمه تعالی: سلام علیکم: الحمدلله که متوجۀ این نکات هستید و حقیقتاً بدانید که در دل همین طوفانها، راهِ نجات به معنای واقعی آن به ظهور میآید. این است که رهبر معظم انقلاب با نگاه حکیمانۀ خود میفرمایند: «ملّت ایران بدون تردید در آیندهای که آن آینده انشاءالله خیلی دور نخواهد بود و شما جوانهای عزیز قطعاً آن آینده را مشاهده خواهید کرد، از همه جهت در قلّههای شرف و افتخار خواهد بود.۱۳۹۳/۱۱/۲۹. و یا در جای دیگر میفرمایند: «من حقیقتاً به آینده خوشبینم و خیلی از افقها را خوب و روشن میبینم. ۱۳۷۰/۰۴/۲۵
▪️وضع ما بحمداللّه وضع خوبی است.۱۴۰۲/۰۱/۰۱ موفق باشید
بنده شغلم و کل زندگیم رو گذاشتم برای اینکه از نیهلیسم فارغ بشم، سعی کردم حضور تاریخی داشته باشم، سعی کردم کربوبلا رو تا جای ممکن بفهمم و برای خودم معناش کنم، با اینکه دیدیم دراین جنگ مقدس ۱۲ روزه سپاه و به خصوص هوافضا چه نقش مهمی رو ایفا کرد و چه هویت آفرین بود ولی برای من هر روز مفاهیم درست که با آنها زندگی میکردم بیرنگ میشن و دیگه برام معنا ندارن، مثل خدمت کردن، عاشق شدن انقلاب، مبارزه با استکبار و استعمار، مردم، توحید، خدا، دین اسلام و حتی ایمان، چرا اینطور شدهام؟ گویا نیهلیسم دارد به ترتیب سلولهای بدنم رو فتح میکند و من با نیهلیسم دارم حل میشم و به مرگم نزدیک میشم. لطفا تا جای ممکن استاد عزیز کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه این حالات را میتوانیم طبیعی بدانیم که برای حضور در جهانی به گشودگیِ انسانیت انسانها درک جایگاهی که خداوند تقدیر ما کرده و باید آن را پاس بداریم، آسان نیست و از این جهت باید با نظر به چشماندازی که با انقلاب اسلامی پیش آمده، آرامآرام آن حضور را که حضور ذیل ارادۀ الهی میباشد؛ درک کرد. حضوری که بدون مقابله با یهودیگریِ پیشآمده در این زمان به میان نمیآید. ان شاءالله امشب در مسجد انبیاء عرایضی در این رابطه خواهد شد. موفق باشید
سلام حاج آقا: ببخشید یه قبایلی از انسان ها هستن که عذرخواهی میکنم زندگی شون مثل حیواناته؛ مثلا هر چیزی پیدا کنن شکار میکنن و گاهی خام و گاهی پخته میخورن ؛ مثل موش، سنجاب، مارمولک خام، سیراب شیردون خام و کثیف، میمون و حتی خون بز. و بالاتنه شون رو نمی پوشونن. بسیار کثیفن درست مثل حیوانات. برای اینکه شیر آب ندارن، پایین لبشون رو سوراخ میکنن و آب رو در دهان کرده از این سوراخ لب به عنوان شیر آب برای شستن دست و صورت و تمیزکردن بچه ها استفاده میکنن و... . مطلقا اثری از عناصر انسانی در این افراد دیده نمیشه. فاقد هرگونه تمدن نیز هستن. رسوم عجیب غریب و ظالمانه و خرافاتی هم دارن. خیلی برام سوال شده که آیا اینها به دلیل این زندگی لجنی در جهنم باقی میمونن یا اینکه فقط بدنشون مثل انسانه و درواقع حیوانن و خداوند از اینها به اندازه انسان ها انتظار نداره؟ وضعیت قیامتی اینها چی میشه با این فرم اولیه و لجن گونه ی زندگی شون؟ حتی آنچه در قرآن درباره آدم و حوا اومده، درباره اینها صدق نمیکنه. مثلا بعضا مردان خود را نمی پوشونن. ولی مهم تر از همه اینه که با نگاه کردن بهشون متوجه میشین که اثری از تفکر انسانی و الهی در آنان یافت نمی شود. آیا جزو گونه ی انسان محسوب میشن؟ و بعد از مرگ، چی میشن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید اگر نحوهای از روح انسانی در آنها جاری باشد، میتوان گفت مصداق آیۀ ۹۸ نساء که میفرماید: «إِلَّا الْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ لَا يَسْتَطِيعُونَ حِيلَةً وَلَا يَهْتَدُونَ سَبِيلًا» باشند که پیامی و هدایتی برایشان نیامده. ولی اگر روح انسانی در آنها نیست، به حکم: «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» بدون هرگونه حساب و عقابی در زندگی قیامتی خود حاضر خواهند بود. البته در این مورد باید بیشتر تحقیق شود که بر آن قوم چه میگذرد. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد عزیز: خداوند متعال در قرآن از معجزاتی نام میبرد و داستان هایی از معجزات تعریف می کند (مثل داستان حضرت عزیر یا عذاب قوم لوط و... ) که الان هیچ نشانه ای از آنها نیست و قرآن که کتابی است برای انسان ها تا قیامت، از این معجزات به عنوان یک نشانه برای مردم یاد می کند آیا این داستان ها می تواند برای مردم این عصر یک نشانه (آیه) باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً اینگونه تذکرات مربوط به قوم یهود میباشد که از آن جهت مخاطب آن آیات بودهاند و شاید در فرهنگ جاهلیت نیز خبر آن نوع جریانها مطرح بوده است و خداوند از این طریق انکار و مقابله آنها را ضعیف میکرده تا حرفهای اصلی خود را بزند. موفق باشید
سلام علیکم: بر اساس مطلبی که در فص محمدی آورده اید که در حقیقت این خداست که لذیذ است منظورم هنگام عمل نکاح است. حال اگر کسی نیت کند که میخواهد به شهود خدا برسد. و اینطور فکر کند که آن حالت ارگاسم که بوجود میآید چشیدن خداست آیا اشکال دارد؟ چون در آنجا آمده که آنکسی که لذیذ است در این عمل خداست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده، نظر به «حضور» - و نه ظهور- خداوند در همۀ امور است حتی تا آنجایی که به گفتۀ جناب مولوی: «در بلا هم میچشم لذات او/ مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید
سلام و عرض ادب: برای نوجوانان و جوانانی که میخواهند وارد سیر و سلوک شوند چه کتاب هایی رو پیشنهاد میکنین؟ و چه شرح کتاب هایی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً جوانان ما به دنبال احیای انسانیت خود هستند و در این رابطه مباحث «معرفت نفس» شروع خوبی است با مقدمۀ کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و شرح آقای استاد وحدتیhttps://eitaa.com/tafakorism_archive/77 . موفق باشید
سلام و عرض ادب: چند وقتی هست میهمان کانال شما هستم و کتاب های استاد را مطالعه می کنم از ریزش افرادی که زمانی پای رکاب امام (ره) بودند ولی الان رهبر بی مثال و فرزانه را مقصر اوضاع می دانند دلگیرم. از نگاه تک بعدی و دنیا گرایانه افراد بزرگ فامیل که پشتیبان و باعث بیاعتمادی و ناامیدی جوانان نسبت به ایران است دلگیرم. نمیدانم چگونه با این افراد مواجه شوم و روشنگری کنم به طوریکه حرمت بزرگ فامیل پدر، عمو و غیره شکسته نشود و همچنین حرف حق در پس پرده نماند. تکلیف من در این زمان و موقعیت چیست؟ من مربی پرورشی هنرستان هم هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا بوده همینطور بوده است که بالاخره شیطان در صراط مستقیم نشسته است، چه بسیار طلحه و زبیرها که جانانه در کنار پیامبر خدا «صلیاللهعلیهوآله» ایستادند و مبارزه کردند ولی نتوانستند همانند حضرت علی «علیهالسلام» راه را ادامه دهند و در امتحانهایی که به حکم: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ» پیش آمد، نتوانستند معنی آن سختیها که در دل حرکات توحیدی پیش میآید را؛ درک کنند تا به مدال افتخارآمیزِ «و بشّر الصّابرین» برسند و مزۀ مقاومتها، آری! مزۀ مقاومتها را بچشند که جهانی نورانی در مقابلِ انسان گشوده میشود. وظیفۀ ما در مواجهه و مقابله با این افراد، جدال و تقابل نیست؛ صبر است و محبت، همانند مولایمان علی «علیهالسلام». تا آنجایی که خلیفۀ دوم گفت: «لَوْ لَا عَلِیٌّ لَهَلَکَ عُمَرُ؛ اگر علی نبود عمر هلاک میشد». و یا در جایی میگوید: «لا ابقانی الله بعدک یا علی» ای علی! خداوند یک روز هم مرا بدون تو زنده نگه ندارد. و این معجزۀ صبری است که در مسیر توحید پیش میآید. موفق باشید
سلام حاج آقا: وقتتون بخیر و الحمدلله برای وجود شما. ما با چن نفر داشتیم برای جا انداختن اصول انقلاب، فعالیت میکردیم. نزدیکِ خروجی دادن، دو نفر اومدن مسئولیت ها رو متوقف کردن به اجازه ی خودشون و در یه فرآیندی اینقدر کارو پیچیده کردن که تمام زحمات به باد رفت. من میخواستم کمترین قدمی برای انقلاب بردارم و واقعا برای اون کارها زحمت کشیده بودم. چون دردمند بودم و براش وقت گذاشته بودم. اینقدر اذیت کردن که اون جمع پاشید و الان خیلی غمگینم از اینکه کارمون نتیجه ای نداد و در این ده بیست سال، مسیله ای تا این حد غمگینم نکرده. هنوزم غم زیادی دارم و به اون دو نفر شک کردم و احتمال میدم نفوذی باشن که اینجوری نذاشتن کارمون ثمر بده. میخواستم چند جمله ای از شما بشنوم. امیدی، سرزنشی، نصیحتی، هرچی باشه خوبه. غمگین و آرومم و رفتم تو خودم و کلی گریه کردم. حس میکنم برای ترویج حقیقت اسلام شکست خوردم و تلاش هام به باد رفته. اون دو نفرم سپردم به خدا. یه بار میگم شاید باید بیشتر استقامت میکردم. یه بار میگم دیگه باید چه کار میکردن که نکردن و دیگه هیچ امیدی نبود. لطف کنید ببینید چی به قلبتون می افته و همون رو بهم بگید. خیلی غصه دارم. غصه ای که نمیتونم به کسی هم بگم.
باسمه تعالی، سلام علیکم: در مسیر توحید هرگز بنبستی وجود ندارد به هر حال راههایی به لطافت فرشتگان در مقابل ما گشوده شده است که باید در آن مسیر خود را بیابیم پیشنهاد سلسله مباحثی که تحت عنوان «زن و حضور نرم تمدنی» در کانالِ «بشنو از زن چون حکایت میکند» https://eitaa.com/ziafat_andishe مطرح شده است را دنبال بفرمایید از آن جهت که امروز ما برای حضور در انقلاب اسلامی باید به حضور نرم بیندیشیم امید است آن مباحث بتواند کمک کننده باشد.https://eitaa.com/ziafat_andishe/1496 موفق باشید
برای کسی که میخواد تازه در سیر و سلوک قدم برداره چه کتبی رو پیشنهاد میکنین؟ آیا معراج السعاده خوبه؟ یا جامع السعادات؟ یا مقالات استاد شجاعی؟ یا گناهان کبیره و قلب سلیم دستغیب؟ یا اخلاق عملی آیت الله کنی؟ یا چهل حدیث امام؟ یا کتاب سیر و سلوک طرحی نو در عرفان عملی شیعی آیت الله شیخ علی رضایی تهرانی؟ یا رساله لب اللباب علامه طهرانی؟ یا المراقبات میرزا جواد تبریزی؟ کدومش رو پیشنهاد میکنین؟
باسمه تعالی،سلام علیکم.همه آنچه فرمودید خوب است ولی اگر بنای سلوک داشته باشید مقالات مرحوم آیت الله محمد شجاعی ارزش خود را دارد به خصوص که شرح کتابها را در سایت میتوانید با حوصله دنبال کنید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA
برای کتاب جامع السعادات دو تا ترجمه هست: یکی ترجمه مجتبوی و یکی ترجمه کریم فیضی؛ من ترجمه کریم فیضی رو خریدم که دو جلده به نظرتون ترجمه کریم فیضی هم خوبه و ترجمه ها فرقی با هم ندارن؟
باسمه تعالی سلام علیکم: بنده ترجمه استاد مجتبوی را داشتم که ترجمه خوبی بود ولی از آن ترجمه اطلاع ندارم مهم اصل کتاب است و محتوای ارزشمند آن. موفق باشد
سلام استاد: در صبر بر معصیت و مصیبت و طاعت کدام یک اجر بالاتر دارد یا به عبارتی تحملش بر سالک سختتر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور در ذهن دارم که صبر در معصیت را سختتر میدانند از آن جهت که انسان برای عبور از معصیت عملاً باید ساحت و جایگاه و شخصیت خود را به جهان دیگری که جهان بندگی و عبودیت است؛ سیر دهد و البته برکات آن نیز بسی بزرگ است زیرا به جهان عبودیتِ حق وارد میشود. موفق باشید
سلام و رحمة الله: عرض ادب. در دنبالهی پرسش ۴۰۷۷۹، موارد اجتناب از مجالس مذهبی برای بنده شفاف نشد. از مصادیق آن بفرمایید که با سبک زندگی خودم تطبیق دهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد به نظر میآید مجالس مذهبی عموماً با طرح روایات و سیرۀ اولیای معصوم متذکر فطرت انسانی هستند. مگر آنکه خدای ناکرده جریانهایی با برنامه ریزی بخواهند سوء استفاده کنند که اگر کسی به دنبال حقیقت باشد به خوبی متوجه میشود و ما در این موارد ورود نمیکنیم. موفق باشید
