سلام و عرض ادب: برای فرزندی که ۱۰ سال است آلوده به انواع مواد، مخدر، مشروبات الکلی، دزدی، دروغ، بی نمازی است و تمام کارهای لازم چه درمانی چه دعایی انجام شده ولی تاثیر نداشته آیا میشود نفرینش کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بهتر است دعایش کنید. نمیداند، امیدوار باشید ان شاءالله اصلاح میشود. تا میتوانید با او قطع رابطه نکنید. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: وقت شریفتون بخیر، ۱. استاد در سخنرانی در جمع دانشگاه فرهنگیان فرمودید وقتی از آموزش و پرورش بازنشسته شدم با من مصاحبه کردند، متن یا صوت آن مصاحبه را دارید؟ برای قشر فرهنگی مفید هست. ۲. رهبری درمورد کار کردن فلسفه برای کودکان توصیه فرمودند برای مقطع ابتدایی و کودک چه توصیه ای می فرمایید؟ چه کتاب و روشی در پیش بگیریم؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! خودم ندارم و شماره رفقایی هم که آن سالها با بنده مصاحبه کردند را نیز در اختیار ندارم ۲. در همین رابطه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی؟» میتواند مفید باشد. به نظر بنده کتابها و برنامههای خوبی در این رابطه هست، ولی بنده اطلاع ندارم. موفق باشید
سلام: آیا شما گفته اید من هایدگر را در نماز شب خود دعا میکنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته هایدگری که به گفته دکتر سید احمد فردید، منتظر خدایی بود که با انقلاب اسلامی به ظهور آمد و آقای دکتر احمد فردید گفته بودند ای کاش زنده بود و آن خدا را مییافت. زیرا فلسفه هایدگر، فلسفه آمادهگر است و عرایض بنده در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار و وارستگی» با نظر به بحث «گلاسنهایت» هایدگر به ظهور آمده است. در آن جا است که انسان ملاحظه میکند چه اندازه میتواند به هایدگر نزدیک باشد ولی نه هایدگری که در دانشگاه به عنوان درس دانشگاهی مطرح میشود، بلکه هایدگر به قرائت دکتر احمد فردید. موفق باشید
سلام و خدا قوت خدمت استاد: با توجه به مسائل مربوط به منازل انسان در سه ساحت احساس و تخیل و تعقل و عبور از این ساحات ۱. چگونه مجازات های روحانی و آتش های دوزخ موجب تزکیه نفوس میشود به طوری که گاهی در دنیا گاهی در برزخ و گاهی در حشر و موقف و حساب و جهنم نفوسی که قابلیت اصلاح و فلاح نهایی را دارند پاک میشود در واقع چون این امور اعتباری نیستند و تکوینی اند چگونه مثلا عملی که موجب ظهور فسادی در نفس میشود با عذاب پاک و معدوم میشود در واقع فرآیند تزکیه تکوینی چگونه است لطفاً توضیح بفرمایید. ۲. آیا جهنم خلد افرادی که خالد در جهنم اند با جهنم کسانی که فلاح نهایی دارند دو ساحت مختلف است به این عبارت که ذاتا جهنم خلد امکان عفو و خروج ندارد پس رستن از جهنم محال است یا این که خلد صفت نفس جهنمیان است نه جهنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم: «لا یأکل النّار محل الایمان» پس اگر ایمان به نور توحید در میان باشد، سختیهای برزخی و قیامتی، انسان را به اصل خود که همان ایمان است، برمیگرداند. ۲. آن کس که به کلی هیچگونه جهتگیری روحی به سوی توحید ندارد، همواره در جهنمِ خود باقی است. موفق باشید
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: استاد به تازگی با این ربات تلگرامی آشنا شدم @libsan_bot اغلب کتاب های آمازون رو میشه باهاش دانلود کرد احتمالا شما هم بخواهین کتاب های بروز فلسفه و ... دسترسی داشته باشید ابزار خوبیه امیدوارم مفید باشد روش استفاده به این صورت اول کتاب رو در قسمت کتاب آمازون جستجو می کنیم https://www.amazon.com/ بعد برای این ربات می فرستیم ، در ادامه اگر کتاب رو داشته باشه لینک های دانلود رو ارسال می کنه موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه نماز یک امر حضوری است و نمازهای پنج گانه برای به یاد خدا بودن است چرا قضای نماز ترک شده را باید به جا آورد؟ همچنین در مورد روزه. البته در مورد روزه صراحتا در قرآن آمده که اگه در ماه مبارک نتوانستید بعدا بجا بیاورید ولی در مورد نماز نه. در این رابطه غیر قابل درک تر در خصوص نماز و روزه متوفی است که اگر ما آن را بجا بیاوریم چه سودی برای متوفی دارد در صورتیکه هدف از نماز و روزه قرب به خدا در زمان حیات فرد است. با تشکر .
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است. آری! حقیقت نماز با حضور قلب محقق میشود ولی شریعت الهی با تکالیفی که بر بندگان تعیین کرده است، بندگی آنها را شکل میدهد و اینجا است که حتی اگر فردی اراده مثلاً انجام نماز صبح را بکند و نماز را شروع کند و هیچ حضور قلبی نداشته باشد؛ در تکلیفی که خداوند به عهده او گذاشته است، وارد شده است. در مورد نماز میت نیز به این معناست که وقتی برای او و به نیت او نماز خوانده شود، تأثیر روحی و روحانی خاص خود را خواهد گذاشت. موفق باشید
سلام: از آقای طاهر زاده در باره حدیث عنوان بصری سوال دارم مگر این حدیث ابتدای راه خود سازی را عنوان نمیکند پس چرا در آن از مسئله شهوت جنسی و کنترل آن و کنترل نگاه حرام مطلبی عنوان نشده؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه بفرمایید که مخاطب حدیث، جناب عنوان بصری است که این منازل را طی کرده و برای حضور در مراحل عالیتر خدمت حضرت صادق «علیه السلام» رسیده است. موفق باشید
سلام حاج آقا: متفکر ذو ابعادی و ذو وجوهی گفته متفکران، درد زمانه و درمان زمانه را خوب میفهمند و ما هم حتمأ باور عقلی و قلبی و وجودی داریم. شاید به عنوان سؤال وجودی این تاریخ، مطرح میکنم شاید به عنوان ندای درونِ این تاریخ، به ظهور، آمده باشد. ۱. یک زمانی، هرگاه، حرف از تهاجم فرهنگی غرب بود ما فکر میکردیم فقط بد حجابی و موسیقی و امثال آن هست و راحت پای خود را کنار میکشیم و از آن دور میشویم اما امروز میبینم که «تقریبأ» تمام ما ها، از علماء و غیر علماء چنان در فرهنگ غرب فرو رفته و غرق شده ایم که تقریبأ جای دیدن غیری نیست: از تجمل گرایی و چشم و هم چشمی بگیرید تا مهم بودن حرف مردم، حرف مردم مهم شد.(لعنت بر ماهایی که حرف مردم برای ما مهمتر از حرف خدا شد) خلاصه عرض کنم: باورمان شد فرهنگ غرب با وجود جذابیت های ظاهری و عقلیِ قشری و سطحی که رفاه نسبی به بار می آورد، اما جان و روح و روان ما را نابود کرد و الآن هم به جایی رسیدهایم که دچار بی هویتی، بی معنایی، سرگردانی، نیهیلیسم و پوچ گرایی، بیقراری، نا آرامشی، طغیانگری، عصبانیت، درگیری فکری با مشکلات حاصل از شهرنشینی های غیر ضرور و نا متعادل، جنگ اعصاب و محاکمه دولتمردان در ذهن و در جلسات خصوصی و غیر خصوصی، نافرمانی های اجتماعی و مدنی و... که حاصل این فکر و فرهنگ غربیست. امراضیست که خیلی دیر از عوارض نا دانسته و نا خواسته عصر جدیدست (عصر تکنولوژی) الغرض: این بی سکنی شدن که حاصل این سیطره تمدن غرب بر جهانست آیا راه نجاتی هست که بشر خود را از آن نجات دهد؟ به گمانم کار، خیلی سختست و منجیان زمان، که خود روحانیت باشند شاید سخت، دچار نیهیلیسم پنهان شده اند و زودتر از دیگران درد نیهیلسم را چشیده باشند چون از یک طرف معنای جدید و عالم جدیدی پیدا نکرده اند و از طرف دیگر، از عالم غربی (امکانات و توانایی های مادی) تقریبأ، به دور هستند. به گمانم، راه نجات، در پیدا کردن عالم جدید است که صد البته خیلی سخت و جانکاهست و از طرفی انسان فرو رفته در فرهنگ غرب همانطور که عرض شد چشمی برای دیدن ندارد و گوشی برای شنیدن ندارد. چه کنیم که با عجین کردن زبان این جهان و زبان آن جهان، از شرّ بلای دوران، نجات پیدا کنیم و عالم جدید را در پیش چشم، ببینیم و بنمایانیم؟ ۲. احساسم اینست که حتی دوستان ما که در جلسات حکمت های حضور در جهان بین دوجهان شرکت میکنند تقریبأ دچار یک سر در گمی و بلا تکلیفی در فهم هستند و شاید هنوز سر رشته بحث هم دستشان نیامده است چون در حد فهم بنده، هیچکدام در مورد اصل بحث، حرف نمیزنند و به جزئیات موجود در بحث می پردازند. تشکر از خداوند به خاطر همه چیز خصوصأ علمای متفکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به راهی باید نظر کرد که متذکر نهاییترین حضور برای انسان است و آن راهی است که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» مقابل ما گشودند و شهدا نشان دادند این راه برای حضوری بیشتر نزد خود و در جهان، راه بزرگی است و فدایی این راه شدند تا بیشتر در نزد خود و در جهان حاضر شوند. و در مقابل این راه؛ راهی است که فرهنگ غربی مقابل بشر امروز گذارده و ملت ما در قبض و بسطِ خود نسبت به این دو راه، در رفت و آمدند. با به حضورآمدنِ آن راه در رخداد طوفان الاقصی مییابند که فرزندان آن راه هستند و از آن طرف با به میدانآمدنِ آن دولتهای سازندگی و آن آرمانهای توهّمی، یادمان رفت که فرزندِ آن راهها نیستیم و در این مورد روحانی و غیر روحانی ندارد. وظیفه ما است که با مقاومت کامل متذکر راهی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شد. و در آن رابطه عرایضی در جواب سؤال شماره 36223 شد ۲. بالاخره در آن جلسات، هر کدام از عزیزان حضوری که در آن هستند را گزارش میدهند چرا که بنا نیست در آخر جلسه نتیجه خاصی حاصل شود زیرا حقیقت، اگر بسی نزدیک است، همچنان دور است. موفق باشید
سلام استاد: من میدونم که نگاه های مردم خیلی مهم نیست و... ولی در موقعیت که قرار میگیرم چنان استرس میگیرم و استعداد هام از بین میره که نه میتونم صحبت کنم نه کاری رو انجام بدم که بلد بودم و... اگه میشه یه راهکاری بهم بگین
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان شاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
با سلام: استاد ما باید با چه رویکرد و هدفی نماز بخوانیم یا روزه بگیریم قرآن بخوانیم و ...؟ احساس میکنم کم کم دیگر عبادات را برای ادای تکلیف انجام نمی دهم واقعا دوستشان دارم ولی سوالی دارم. در نماز فرمودید که ائمه (ع) را نصب العین خود کنیم که تجلی نام را مد نظر داشته باشیم. این طور عرض کنیم قربت الی الله یعنی چه؟ اگر من نماز بخوانم که به خدا نزدیک شوم که حظ نفس است پس باید با این رویکرد بخوانم که او لایق عبادت شدن است. در خصوص روزه چطور؟ اگر هدف من نزدیک شدن به او باشد حظ نفس است و فکر نمیکنم نتیجه نهایی حاصل شود. اگر با این رویکرد باشد که من روزه بگیرم تا او خود را در من ببیند او خود را در شمر ملعون هم میدید. استاد فکر نمیکنم برای حضرت حق فرق داشته باشد که خود را با چه درجه ای از روحانیت در من ببیند. او میخواهد خود را در من بچشد (لنعلم) حال برای او چه فرق میکند مرا در چه درجه ای از تجرد بچشد. حالا که این طور است چرا باید روزه بگیرم؟ تا او مرا بهتر بچشد؟ استاد من دوست دارم نماز و روزه فراوان به جا آورم ولی نمیدانم با چه هدفی این اعمال را به جا آورم. آرزوی من این است که با امام خمینی محشور شوم چه رسد به حضرت صدیقه ی کبری (س) ولی این گونه تفکرات شیطانی مرا اذیت میکند برای سه ماه رجب، شعبان و رمضان آینده برنامه ها دارم ولی دوست دارم قبل از شروع دقیقا بدانم که میخواهم چه کار کنم. البته این را میدانم که باید (عباد وقت) باشم و با انقلاب اسلامی نسبتی داشته باشم. خدا شما را حفظ کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه در مسیر انس با خداوند جلو برویم، باز همچنان باید جلوتر رفت. نه به معنایِ قربی که او را در دوردستها بپنداریم و بخواهیم به او نزدیک شویم، بلکه به معنای آنکه «یار نزدیکتر از من به من است/ این عجب بین که من از او دورم». پس بحث در عبادات مربوط به رفع حجاب است تا او خود را به نور اسمای حسنایش در ما بنگرد تا آنجایی که او در ما به ظهور آید به همان معنای «قرب نوافل» که فرمود: «کنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، و بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، و لِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ». در اینجا حضرت حق خود را در میدان حضور بندهاش حاضر مییابد به همان معنایی که در آیه: « وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمى» وقتی در معارف توحیدی حاضر شدیم، حال کثرتِ عبادات موجب شدیّت آن حضور میشود. عرایضی در این رابطه نسبت به جایگاه شریعت، در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://eitaa.com/soha_sima/2926 شد. خوب است به آنجا رجوع شود. اینجا است که در عبادات و بخصوص در روزه، با افقی روبرو میشویم که منتظر می مانیم هرچه بیشتر حقیقت به سوی ما آید. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: گاهی در راه برخی از عبادات موانعی پیش می آید. مثلاً می خواهیم برویم زیارت امامان معصوم علیهمالسلام ولی مانعی ظهور می کند و اجازه نمی دهد. از کجا بفهمیم این مانع الهی است یا شیطانی است؟ چون اگر بدانیم الهی است با متانت بیشتری رفتار می کنیم ولی اگر بفهمیم شیطانی است و شیطان می خواهد ما را از طریق این مانع از این توفیق محروم کند، سعی می کنیم به هر شکلی که شده مانع را کنار بزنیم تا به فیض زیارت برسیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مسیری که در آن قدم میگذاریم با حرص همراه نبوده و به حکم تکلیف باشد، إنشاءالله الهی است. موفق باشید
در مورد رزاقیت خداوند و... خیلی سوال شده برام اینی که میپرسم به این مسئله نگاه نکنید که نسخه ی فلانی هست، نسخه ی فلانی نیست، موضوع اینه برام گره ذهنی درست شده ما مثلا یه دبه ترشی میندازیم مثلا فصل برداشت عسل هست و اون زمان بگذره اون عسل مرغوب تموم میشه، مقدار نیاز رو میخریم یا مثلا فصل آلبالوئه و یا..... مربا میپزیم یا خیلی مثالهای دیگه اینا رو نمیشه وعده ای گرفت یا یه چیزی یادم اومده بود کدوم معصوم بود امام صادق بودن فکر کنم که برنج یا گندم کمیاب میشه زمانشون، و به غلامشون میفرمایند هرچه درانبار داریم ببر بفروش خب این رو با مدل زندگی آقای بهجت چطور جمعش کنم؟ که اقا وعده وعده خرید میکردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط قبیلهای زمان حضرت صادق«علیهالسلام» و اینکه به آن صورت نبوده تا مغازههایی باشد که هر موقع خواستند مایحتاج کلی خود را خریداری کنند؛ را نمیتوان با شرایط زندگی آیت الله بهجت مقایسه کرد. در مورد رزق و جایگاه آن خوب است به کتاب «جایگاه رزق در هستی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: میشه لطف کنین بفرمایید عرش خدا که میگن با آه مظلوم میلرزه کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکان خاصی مدّ نظر نیست، بلکه نحوه حضور بس متعالی حضرت حق را عرش الهی مینامند. مانند حضور عقل برای انسان که وقتی با امری غیر قابل قبول روبرو میشود نگران میگردد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در این ایام سختی و تحریم اگر خامنه ای ورود کنند و جلوی افراد تندرو که اینروزها بشدت مخل آسایش ملت و مملکت شده اند بایستند امور جاری کشور رو به بهبودی خواهد رفت. بطور مثال سردبیر کیهان و چند فرد دیگر که سر عفاف بلوا بپا میکنند و عمدا می خواهند خودی نشان بدهند را بر کنار کنند خیلی از امور خودبخود حل می شود. مردم بطور ذاتی عفیف هستند و لازم نیست عده ای با فریاد این چیزها را یادشان بندازند. در شرکتهای خصوصی خیلی سالها پیش بی حجابی دیده میشد که برای کشور مشکلی نداشت از این ببعد هم نخواهد داشت. برپایی نماز و رعایت عفاف یک دعوتنامه از سوی خدای متعال است کسانی که این دعوت را رد میکنند خودشان بی سعادت هستند یا شاید فکر میکنند راه دیگری برای رسیدن به سعادت وجود دارد باید گذاشت بروند راهشان را پیدا کنند. اونها را بعدا خواهیم دید که با گریه و زاری به پابوس حرم حضرت رضا علیه سلام می روند و طلب بخشش خواهند کرد. بزارید بروند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست آری! باید بین افراد غافل و آنهایی که مأمورند تا تعمداً چهره جامعه را از حالت عفاف و حجاب خارج کنند تفکیک کرد و همچنانکه مستحضرید عدهای حقیقتاً مأمورند تا از طریق تشییع فحشاء نظام خانوادگیِ جامعه را که مأوای اصلی هر انسانی است؛ به هم بزنند. سختی کار آنجا است که بین غافل و مقصر چگونه تفکیک شود و اینجا است که با صبر و متانت و مقاومت، مطمئناً جریانی که به دنبال تشییع فحشاء در جامعه هست به نور خون شهداء رسوا و ناکام میشود. موفق باشید
با سلام حضرت استاد طاهرزاده: آیا میشود جایگاه نهیلیسم و پوچی زدگی امور ولو دارای ارزش را با آیه شریفه «التوبة....... إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم» تطبیق کرد؟ ضیق عوالم انفس و آفاق «جهان نفس و ماده» ، ضیقی نیست که در ذات آنها باشد، بلکه از «ظن» آدمی است در اثر فرار از جهاد در هر معنی آن! شده باشد؟ بنظر حقیر نهیلیسم و پوچی زده گی در عرصه ظن و گمان موجودیت خود را همچون شیشه کبودی مقابل چشم آمده و از کبودی آن هرچیزی کبود مینامید و الا «رحبت» بود. از این رو وقتی این ظن عارض میشود، آدمی از ضیق آن سر به توبه و برگشت میآورد. قدری اگر ممکن است از این آیه بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی انسان در موقعیت « وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ» قرار گرفت به یک معنا احساس پوچی میکند مگر آنکه به خود آید و با توبه با خدا مأنوس شود. ولی موضوع نیهیلیسم امر دیگری است و مربوط به بشر جدید است. دکارت میخواهد در انسان شناسی جدید سکنا گزیند که در آن امکان شک نباشد و آن انسانی است که میاندیشد و نسبت میان اندیشه و هستی را درک میکند. در اینجا در نظر دکارت حقیقت، همان بودنِ انسان است و انسان، ملاک هستها و نیستها میشود و البته این غیر از آن است که انسان با نظر به هویت تعلّقی خود متوجه حقیقتی ماورای وجود خود میباشد، بدون دوگانگی بین خود و حقیقتِ هستی.
بشر غربی با غفلت از هویت تعلّقی انسان نسبت به حقیقت، عملاً از حقیقت دست کشیده است و این یعنی دست کشیدن از انسانِ جویای معنا که همان نیست انگاری است، به همان معنایی که نیستانگاری فراموشیِ «وجود» است و گسیختگیِ نسبتِ انسان با هستی.
اگر تفکرِ آینده تفکری باشد که بشر را متذکر هستی، به معنای اصالت وجود و عین الرب بودن انسان نسبت به هستی میکند، ما از تاریخ تجدد رها میشویم و به جای مشغول شدن به ذهنیات خود و عدم تفکر، در «وجود» سکنا میگزینیم و دیگر در استیلای تکنولوژی که حاصل سوبژکتیویته است قرار نخواهیم گرفت و جهان دیگری آغاز میشود که انقلاب اسلامی متذکر آن است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: برای نوکری امام حسین علیهالسلام دست مان خالی است. قلب مان تهی است. خواهش می کنم دعا کنید تا نوکر خوبی باشیم. دعا کنید سیدالشهداء به ما نظر و نگاه خاص کنه. مضطریم. بیچاره ایم. سرافکنده ایم. بی آبروئیم. هیچی نداریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این حرفها، «با کریمان کارها دشوار نیست» دیدید که شهید امیر حسینپور با آن فضای خاصی که از نظر ظاهر داشت چگونه در جان خود عهدی جانانه با حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» داشت و تا مرز شهادت در بهترین موقعیت دفاع از سیره اباعبدالله«علیهالسلام» خود را احیاء کرد. عرایضی در این مورد با او در میان گذاشته شد که خوب است بدان رجوع فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/14186
عرض سلام و ادب: بنده برای سخنرانی محرم میخوام ضمن تفسیر سوره فجر و بیان طغیان و فساد قوم عاد و ثمود و فرعون و عاقبت اینها، طغیان و فساد نظام طاغوت پهلوی و تمدن غرب رو توصیح بدم و بعدش ذیل نفس مطمئنه جایگاه انقلاب اسلامی و مسیر ظهور امام زمان رو بیان کنم لطفا برای محتوای این تطبیق ها کمکم کنید. ممنون🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است سری به جزوه «ریشههای انقلاب» https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark=%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%20%D9%87%D8%A7 و مباحثی که اخیراً تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» https://eitaa.com/matalebevijeh/14173 شده است رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. نظرتون راجع به آقای سید محمد مهدی میرباقری چیه؟ و چقدر آثارشون در دنیای امروز راهگشاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطالب خوب و مفیدی را با مخاطب خود در میان میگذارند و لازم است رفقا از ایشان در باره موضوعاتی که به میان میآورند، استفاده کنند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: متاسفانه امثال بنده ، نتونستیم خوب درک کنیم که چقدر نیاز داریم حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) ظهور کنند . آنچنان که باید، احساس نیاز نمیکنیم و مشتاق نیستیم وحتی خیلی بدتر از این گاهی میترسم. چون یه بار یکی از افراد انقلابی مشهور گفتن که اگه امام زمان ظهور کنند دیگه ثواب عبادات ما خیلی کمتر میشه و... . چکار کنم نگاهم به قضیه درست بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنکس که به دنبال بهترین بودن برای خود و برای جهان بشری است، مسلّم در مقام انتظار نسبت به حضرت حجّت «عجلاللهتعالیفرجه» قرار دارد از آن جهت که به بدیها و پلشتیها رسمیت نمیدهد. مهم این نیست که ما هنوز شایسته حضور ذیل آن حضرت قرار نگرفتهایم، مهم آن است که در طلب چنین حضوری باشیم و این، خود به خود شایستگی لازم را پیش میآورد زیرا برای بدیها رسمیت قائل نشدهایم. موفق باشید
با سلام با عرض خسته نباشید محضر استاد. در قرآن میفرماید «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم» شما در شرح مقالات فرمودید احسن قوام روح است ولی در جایی دیگر دارید خلق مربوط به بدن و ماده و علل معده است و امر است که مربوط به روح است، اینجا واژه خلق به معنای امر است؟ یا اینکه روح هم دفعتا ایجاد نشده و خلق شده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید وقتی بحث خلقت تدریجی مقابل خلقت دفعی در میان باشد واژه «خلق» مربوط به خلقت تدریجی است. ولی وقتی بحث در «ایجاد» است به معنی کلی آن، میتواند شامل «امر» و «خلق» باشد. و ظاهراً آیه فوق خلقت را به این معنا مدّ نظر آورده. موفق باشید
با سلام: پیامبر (ص) وقتی از معراج برگشتند، فرمودند که: هنوزخنکی دست خدا در میان دو کتفم را احساس میکنم. این اتفاق اشاره به توحید ذاتی است یا توحید اسمایی؟ سوال دوم اینکه که وحدت وجود در کدام فص، فصوصالحکم آمده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمیدانم ۲. بحث «وحدت وجود» یک نوع توجه و نظر است که در متون عرفانی از جمله در «فصوص الحکم» جاری است، نه آنکه موضوعی باشد که با تعلیم پیش بیاید. موفق باشید
سلام علیکم استاد: یک طلبه و دانشجوی فقه به نظرتان چه چیزی فارغ از مطالب درسی مثل دروس لمعه و... باید بداند و در این زمینه عمیق شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید در این زمانه حکمت صدرایی را دنبال کنید و سپس از طریق تفسیر المیزان، با جهانی که قرآن مقابلتان میگشاید آشنا گردید تا آنجایی که بتوانید إن شاءالله در جهانی قدم بگذارید که حضرت امام خمینی با تفسیر سوره «حمد» در مقابل این نسل گشودند. در این صورت به لطف الهی آن احساسِ بیمحتوایی که بعضاً در عزیزانِ طلبه پیش میآید، پیش نیاید. موفق باشید
بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و ادب. گیریم که دولت اسلامی محقق شد، گیریم که حکومت اسلامی محقق شد، گیریم که تمدن نوین اسلامی محقق شد، که چه بشود؟ گیریم که همه مناسبات بر اساس تعادل توحیدی که نمونه اعلای آن عدالت است در جامعه حاکم شد. که چه بشود؟ این نظام متعادل همه جانبه قرار است چه خروجی ای داشته باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آنجا است که انسان در نهاییترین منزل با نهاییترین حضورِ خود نزد خود حاضر میشود. و راز انتظار و چشمدوختن به این حضور که موجب نوعی درکِ آن نهاییترین منزل در نهاییترین حضور است نیز در اینجا است مگر درک «حضور بیکرانه جاودانه اکنون»، همین نیست؟ موفق باشید
سلام علیکم: با عرض ادب و خدا قوت محضر استاد عزیز جناب اقای طاهرزاده، با انکه بنده خیلی احاطه به مباحث جنابعالی ندارم اما از شعفی که در وجودم احساس میکنم نمیتوانم زبان در کام بگذارم. بلبل وجودی ما، از همنشینی با گل وجود این دوران; یعنی انقلاب اسلامی که مظاهر بارز آن حضرت امام عزیز ـ رحمة الله علیه و حضرت رهبری عزیز ـ حفظه الله و حضرات شهدا ی گرانقدر( علیهم السلام) هستن; به ترانه خوانی پرداخته است و در مستی بهار این دوران (انقلاب اسلامی)، دیوانه گشته است و ما ظهور جزئیه امام زمان ـ عج ـ این دوران (انقلاب اسلامی) را در پیش خود احساس میکنیم همان احساس حضوری که گویا در سیر تاریخی خود، عطش رسیدن به آن را با آه و امید در خود جستجو میکردیم. آه از دردها و رنج های سفر طولانی تاریخی و امید برای دست یافتن به آن سرچشمه حیات جاودان (معدن وجود) آری زمانه ے بس عجیبیست که، با اشارت های جنابتان، ما هر روز وسیعتر و وسیعتر میشویم و به خوبی حضوری بعد از حضوری در خود می یابیم. در واقع با حضوری جدیدتر و شدیدتر یگانه میشویم مثل وقتی خواب کربلا را میبینیم که نه ما کربلا میرویم و نه کربلا پیش ما می آید بلکه در لامکان و لازمان با کربلا متحد میشویم . اخیرأ جزوه سفر به سرزمین های بیگانه برای برگشت به خانه با این لینک ( https://eitaa.com/jozavatlobolmizan/551 ) خیلی نظرم را جلب کرد که کاش گوش شنوا تر داشتم کاش چشم بیناتری داشتم کاش فهم عمیقتری داشتم کاش وجود شدیدتری داشتم تا با لایه های عمیق این اشارت ها، رابطه وجودی شدیدتر داشته باشم. کاش در توحید بالاتری بودم تا رازهای این گفتارها، هرچه بیشتر جانم را به کمال رساند. کاش... و کاش این معارف در کام همه چکیده شود کاش طلب این معارف بلند را خداوند قادر حکیم، به تمام جهانیان عطا کند (الساعه). به خداوندی خدا، شما به خوبی میدانید که خیلی از بزرگواران حق دارند به شما و شاگردانتان ناسزا بگویند چون واقعأ این معارف خیلی دور از دسترس است چون بر فراز قله های بلند، آشیانه کرده اید که دیدنی نیست و فقط کسانی به آن دیار نیستی که عین هستیست، بار یافتند که همچون پر هیچ و سبک شدند و باد های صحراگرد دیار وجود، به آنجا انتقالشان داد. گفت شما، همچون گنجیست که پنهان پنهانست و دست نیافتنیست اما هرگنجی نشانه هایی دارد برای یافتن آن گنج. چون همزیستی با عنقا دارید در رفیعترین قله های اعصار وجود جای دارید و با زبان اشارتهای وجود، قلم فرسایی میکنید و کلمات را همچون تابلو های در مسیر ، برای هدایت به دیار عشاق قرار میدهید . اری دیار عشاق درد و جگرسوزی زیاد دارد ـ هم در مسیر و هم در مقصد ... اما گویا نهایت ارزو و تکامل جان ما ، فانی شدنست و همچون شهید سلیمانی عزیز برای پاسداشت حرم قدسی ، تکه تکه شدن غایت امال جان ماست تا آمالی نماند و جانی نباشد و همه او باشد ، اویی که دیدنی نیست اما هست ، اویی که هست اما نیست چون منی نمانده تا او را ببیند چون تمامأ اوست که اوست و من بی خبر میشود چون منی نمانده تا خبر دار شود انگاه اوست که از خود خبر میدهدو این از راز هاست ... نمیدانم وقتی در کنار مزار شهید ابراهیم همت، با نظر به مقام رفیع ایشان و مدد ایشان گشودگی و هم کلامی با حقیقت دارم چقدر کتاب تاریخ در نزد ماست و چقدر ما به عنوان انقلاب اسلامی در قله تاریخ حاضریم اما به هر حال بیرنگ ترین عصر وجود که آغاز و انجام باشد از آن ماست و ما در آن جای داریم چه بخواهیم و چه نخواهیم، تقدیر ما شده است و این ماجرا ادامه دارد....
باسمه تعالی: سلام علیکم:
من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟ / لطفها میکنی ای خاکِ دَرَت، تاجِ سرم.
در اینکه داریم به گفته جنابعالی در بیرنگترین عصرِ وجود خود را احساس میکنیم و این عطای بزرگی است که از طرف حضرت محبوب عطا شده، بحثی نیست. چه اندازه میدان برای گشودهشدن انسان در این زمانه فراهم آمده تا خود را به عالیترین نحوه حضور احساس کنیم و چه اندازه زیبا و متعالی حضرت روح الله مرز حق و باطل را و یا بگو مرز سرگردانی و پوچی را از آرامشِ حقیقی جدا نمود. راستی را! اگر بخواهیم بدانیم در کدام خانه امنی که بسی گسترده است، جای داریم؛ خوب است سری بزنیم به خانه پوچیهای امثال آقای دکتر عبدالکریم سروشها که این روزها بهکلی گرفتار خلأ بیحقیقتیِ صِرف شدهاند. حال با توجه به این امر باید از خود پرسید جایگاه حضرت روح الله نسبت به سرگردانی چنین افراد مدعی علم کجاست؟ و چرا رهبر بصیر انقلاب در مورد حضرت امام فرمودند او سرآمدِ این تاریخ است و لذا نه امکان حذف او هست و نه امکان تخریب او. چه اندازه زندگی ظلمانی خواهد بود وقتی در تاریخی که حضرت امام خمینی مقابل ما گشودند، حاضر نباشیم. تجلیل از امام کافی نیست، باید در تاریخی حاضر شد که شهدا حاضر شدهاند و به تعبیر حضرت امام خمینی: « شهدا در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون اند.» موفق باشید
۳۵۱۶۴ با سلام خدمت استاد عزیز برای جوابی که برای سوال ۳۵۱۶۴ فرمودید شما درباره نیست انگاری صحبت کردید و من ربطش را خیلی نفهمیدم. استاد جان اون کمبودی که من حس میکنم در درونم نیست بلکه بیشتر در بیرونم و دنیای اطرافم است. خودم فکر میکنم از وقتی با صحبتهای شما آشنا شدم و مسیر زندگیم مشخص تر شد در خانواده خود تنهاتر شدم و از دوستانی هم که داشتم به علت متفاوت بودن فکر و رفتار و باور و اخلاق جدا شدم. وهمه اینها تنهایم کرد ولی الان میخواهم در دنیای بیرون هم باشم و مفیدتر از قبل هم باشم و قویتر... اما نمیدانم چگونه شروع کنم! نمیدانم اگر در این مرحله به ندای قلبم گوش دهم مفید است یا نه؟! نمیدانم چگونه مفید باشم و چگونه از آنچه آموختم در دنیای بیرون استفاده کنم؟! میدانم بنده یی هستم که هستی ام با یاد او (خدایی مهربانم) زنده میماند و هر لحظه زنده تر میشود و بدون او مرده ای بیش نیستم. و میدانم که تاریخ انقلاب اسلامی تاریخی زنده کننده و وصل کننده به حق است و از جنس آسمان است. اما نمیدانم من چگونه میتوانم در این تاریخ حضوری فعال داشته باشم؟ استاد جانم برایم دعا کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدان جهت آن عرایض خدمتتان نوشته شد تا معلوم شود در چه شرایطی هستیم و چگونه باید با خود و دیگر انسانها رابطه برقرار کرد وقتی همدیگر را در رابطه با نیستانگاری که عموم ما گرفتار آن هستیم، درک کنیم و مسئله اصلی خود را بشناسیم. در این صورت است که بستر رابطههایمان مشخص میشود امری که در جواب سؤال شماره 35188 متذکر آن شدیم. موفق باشید