سلام و عرض ادب: استاد بنده راجع به مسائل اعتقادی زیاد مطالعه میکنم و از لحاظ عقلی قبول میکنم مسائل اعتقادی رو ولی همش شک میکنم که این مسائل حقیقت داشته باشه. چه کار کنم که به یقین و به باور قلبی برسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید باورها، درونی باشد و اینجا است که نقش معرفت نفس حساس میشود. پیشنهاد میگردد پس از دنبال کردن کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح آن به کتاب «رسالۀ الولایه» از علامه طباطبایی و شرح آن پرداخته شود. شرح «رسالۀ الولایه» روی سایت هست. موفق باشید
سلام خدمت شما استاد بزرگوار: من یه دختر ۱۳ ساله دارم که خیلی بهم بی احترامی و اذیت می کنه. ولی با پدرش جرات این رفتارها رو نداره. وقتی هم دیگه شورش رو در میاره و مثلا من میگم امروز نمیشه بری کلاس یا باش قهر می کنم تازه دست پیش رو می گیره و می ره توی اتاقش در رو قفل می کنه. اگه چیزی که میخاد رو نخرم یا کاری که می گه نکنم شروع به بی ادبی می کنه. اصلا نمی دونم چیکار کنم. استاد جان خیلی نگرانم که روز به روز بدتر بشه. راه حلی بفرمایین ممنون میشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشاوران در مباحث روانشناسیِ سنین مختلف این موارد را بررسی کردهاند و بعضاً به تجربیات قابل استفادهای رسیدهاند. خوب است که در این مورد با آنها مشورت نمایید. موفق باشید
سلام علیکم: در برهان صدیقین میدانیم ماده نمیتواند منشأ افاضه وجود به مرتبه مادون باشد اما در مورد اینکه ما میدانیم حرکت در عالم ماده از جماد به سمت نبات و حیوان و نهایتا انسان است یعنی گویا با تکامل ماده و پیچیده تر شدنش، صفات وجودی همچون حیات و شجاعت و... شکل گرفته اند. آیا این دو مطلب به هم مربوطند یا من دچار خلط مبحث شدم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید با توجه به حرکت جوهری، حرکتی که میفرمایید در ازای فیضی است که از عالم بالا میگیرند و آن حرکت ادامه مییابد. پس در واقع آن فیض است که قوهها را به فعلیت و فعلیتهای بعد از فعلیت تبدیل میکند. موفق باشید
با سلام: استاد صمدی آملی در سخنرانی مورخه نهم مردادماه امسال فرمودند که: علامه حسن زاده آملی ، پیامبر انبائی بود. منظورشان چه بودهاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی شریعت جدیدی نیاوردهاند ولی از حقایق عالَم خبر دادند. موفق باشید
سلام: فرمودید به گفته حکیم بزرگ جناب صدرالمتألهین، در دوره جنینی در ابتدای امر، این نفس ناطقه مادر است که نطفه را تدبیر میکند تا آن نطفه، آماده پذیرش نفس ناطقه خود شود. اما الان در آزمایشگاه می توانند از همان ابتدا خارج از رحم مادر، جنین را پرورش بدهند همچنین روح مادر از چه طریقی می خواهد تدبیر خویش را اعمال کند چون ارتباط عصبی و ... ای که برقرار نیست فقط تغذیه رسانی انجام می شود نمی شود نفسی جسمی را تدبیر کند بعد تدبیر آن را بسپارد به نفس دیگری
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان توجه نفسِ مادر، کافی است تا نطفه مرد در ابتدای امر مانند یک سلول زنده سیر خود را ادامه دهد و به همین جهت حتی نطفه مرد در رحمِ به اصطلاح اجارهای قرار میگیرد. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: حضرتعالی بارها متذکر شده اید که کربلا صرفاً یک حادثه تاریخی نیست بلکه یک حقیقت قدسی و باطنی و ملکوتی است که همواره در طول تاریخ جلو آمده و در سال ۶۱ هجری به عنوان یک رخداد در شخصیت سیدالشهداء علیه السلام و یارانش ظهور کرد. و انبیاء و اولیای الهی با چشم ملکوتی و باطن بین به آن حقیقت نظر داشته و تماس گرفته اند و اشک ها ریخته اند. لذا اگر کسی می خواهد با کربلا و مقام حسینی تماس برقرار کند، باید به کمک تعلیم و تزکیه و تفکر تلاش کند تا حجاب ها و پردهها از چهره اصلی آن حقیقت کنار برود و متوجه باطن و حقیقت آن رخداد بشود. حال پرسش این است که اولاً: چرا این رخداد عظیم در آخرالزمان و در امت آخرین پیامبر و در تاریخ آخرین انسان ظاهر شده است؟ و ثانیاً: این حقیقت بعد از اینکه ظاهر شد، چگونه ادامه می یابد؟ و اینکه پیغمبر اکرم فرمودند: «... و أنا من حسین» بدین معناست که اسلام فقط و فقط با روح کربلا ادامه پیدا می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این معلوم است که کربلا به عنوان نهاییترین حضور انسان باید در بستر نهاییترین دین الهی به ظهور آید تا انسانِ آخرالزمانی با آن ظرفیت نهاییاش بتواند جواب جان خود را از آن حضور بیابد و اینجا است که روشن میشود چرا حرکت قدسی حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» در میدانی به ظهور میآید که آخرین رسول «صلواتاللهعلیهوآله» آن را گشودند و در نسبت خود با حرکت امام حسین «علیهالسلام» فرمودند: «حسین منی و أنا من حسین». به این فکر کنید که چه اندازه با نظر به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» و یاران آن حضرت، بشرِ جدید میتواند خود را در نزد خود، به عالیترین حضور ممکنه احساس کند. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: امیدوارم که همیشه در صحت و سلامت باشید ممنون از کتابها، صوتها و سخنرانیهای ارزشمندتون. شما از نگاهی نو و تازه همه مباحث را مطرح میکنید واقعا خالق یک گفتمان هستید. خیلی به خدا رو شاکرم برای اینکه به واسته استادی که کتابهای شما را به من معرفی کرد. از سال 93 به طور جدی در مباحث شما هستم و در حال تدریس بعضی از کتب شما در حوزه انسان شناسی و گاها مباحث انقلاب اسلامی، ولی سالهاست یک موضوعی در ذهن من از شما میچرخد و آن اینکه چرا شما وقتی از بعضی شخصیتهای سیاسی یا گاها اجتماعی صحبت میکنید یه نظرات قطعی بیان میکنید؟ گاهی در ذهنم میچرخد نکند استاد بغض و کینه شخصی از این افراد دارد که اینگونه تند صحبت میکند؟ مثلا برایم لاینحل است چرا شما راجع به شخص آقای هاشمی رفسنجانی اینقدر نظرات قطعی دارید؟ یادمه یه بار در جلسه ای بیان کردید خدای هاشمی خدای خمینی را کشت. واقعا شخصیت آقای هاشمی اگر به فرض دچار انحراف شده باشد چرا رهبر عزیزمان اینگونه در متن پیام ارتحال از ایشان یاد کرد. و متاسفانه این موضوعات به شدت در شاکردان شما رواج دارد. من تمام صوتهای شاگردان شما را هم گوش میدهم. مثلا در فایلی استاد حسینی داستانی از همراهی آقای هاشمی با رهبر معظم انقلاب در زمان جوانی داشتند به جایی رهبر معظم وقتی دیدند بچه های آن روستا دچار زنبور گزیدگی شدید شدند وردی خواندند و تمام آثار از آنها رفع شد و آقای هاشمی فرمودند چه خواندی ایشان گفتند فلان ورد را و ایشان فرمودند پس چرا برای من نشد و در ادامه استاد حسینی فرمودند فکر میکنند همه جا میشود با سیاست پیش رفت و سیاسی بازیه... واقعا شما این کفتمان را میپذیرید؟ یا استاد فرهادی که واقعا چنان با بغض شدید گاها در مسایل سیاسی ورود میکنند که نمیدانم چه بگویم و استاد موسوی و... واقعا شما که راه شهید بهشتی را رفتید و کادر سازی بسیار جالبی انجام دادید از شاگردانی که الحق و الانصاف دارند مجاهدت میکنند همین استاد حسینی، استاد فرهادی، استاد متقی، استاد موسویان، استاد اصفا و... من همش تو ذهنم میچرخه چون استاد طاهرزاده گاها با بغض نسبت به بعضی مباحث صحبت میکنند اینها هم همین راه را ادامه میدهند. واقعا دوست دارم در این زمینه پاسخی بشنوم که دلم از استادم، استاد طاهرزاده ای که سالهاست از ایشان مینوشم قرص تر شود. در پایان خیلی تشکر میکنم از مباحث شما، ای کاش در اصفهان بودم و به پای شما میافتادم که مرا در اخلاق سلوک دهید. استادی که سالها از او مینوشم اما یکبار موفق نشدم نصیحت یا تذکر مستقیمی از ایشان دریافت کنم. خوشا به حال شاگردان شما. یاعلی
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً دلیلی ندارد که بنده و امثال بنده با آقای هاشمی حساب شخصی داشته باشیم. اتفاقاً در ابتدا ارادت بسیاری به ایشان داشتیم تا اینکه با ریاست جمهوری ایشان، مسیری شکل گرفت که از نظر امثال ما انحراف از مسیر انقلاب بود و در جلسهای که خدمت آیت الله مصباح و دکتر حداد عادل تشکیل شد، همه نگران بودیم که چرا با چنین مسائلی روبرو شدیم و بحث «چه شد که کار به قتل امام حسین کشیده شد؟» در همین فضا عرض شد. به نظر میآید در نمازی که حضرت آقا برای آقای هاشمی خواندند آن جمله ای که عموماً برای میت خواند میشود حتی به اغماض؛ برای آقای هاشمی نخواندند که بگویند: « اللهم إنا لا نعلم منه إلا خیراً.» موفق باشید
سلام علیکم حاج آقا طاهرزاده: عید غدیر رو خدمت شما بزرگوار تبریک عرض میکنم. آیا این درست است که موقع نام گزاری فرزند باید نامی که انتخاب میکنند با نام مادر هم خوانی داشته باشد واگر هم خوانی نداشته باشد در آینده روی شغل و زندگی آن تاثیر بد میگزارد. با تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها اعتبار ندارد. همان خوب است که ما نام فرزندانمان را با نظر به انسانهای قدسی و الهی تعیین کنیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز و بزرگوار: در سوالی که در مورد مستند بانو قدس ایران حدود یک ماه پیش از شما شده بود فرموده بودید مستند مذکور را ندیده اید. امروز مستند را دیدم، به نظرم برای ما که در افقمان مجذوب امام عزیز و شخصیت ایشان هستیم، این مستند حاوی پیچیدگی هائیست. میخواستم بدانم مستند را دیده اید؟ احساس می کنم برایم سوالاتی در میان است که تنها ناظر به مستند میتوان در مورد آن ها گفتگو کرد. حتی به صورت متن نیز قادر به بیان سوال نیستم. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به تأکید جنابعالی سعی میکنم در اسرع وقت ببینم. موفق باشید
سلام: مرحوم معارف در کتاب حکمت انسی بخش سوم فصل دوم اصالت وجود یا ماهیت بعد از آنکه ادله اصالت ماهیت و اصالت وجود را رد می کنند در صفحه ۴۰۱ می فرمایند از آنچه گذشت پیدا می آید که ادله قائلان به اصالت وجود یا ماهیت هیچ یک کافی برای اثبات مدعای آنان نیست بدین معنا که تحقق موجودات نه به وجود خاص آنان و نه به ماهیت آنها است بلکه مناط تحقق موجودات به امری است ورای آنها که این امر به اعتقاد حکمای انسی تجلی وجود حق در اعیان -ماهیات- یا به بیان دقیقتر معیت استیثاری حق با اعیان اشیاء است
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اینکه مرحوم عباس معارف میفرمایند بیشتر نظر به اصالت وجود سینوی دارند که در آنجا بحث وجودات متباین در میان است و جناب صدرا با طرح تشکیکیبودن وجود، موضوع را به همان جایی میبرد که ماورای اصالت وجودی است که تقابل وجود با ماهیت باشد بلکه همانطور که مرحوم معارف متوجه بوده این وجود است که به صورتهای مختلف ظهور میکند و از این جهت جناب صدرا میفرمایند ما در هر موجودی، ابتدا، وجود را مییابیم. موفق باشید
استاد بزرگوار سلام علیکم: سوال من این است که علی رغم اشکلاتی که به نمایندگان مجلس وارد است از جمله گرفتن خودرو و... چطور رهبر انقلاب این مجلس را مجلس انقلابی می دانند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به کلیّت مجلس نسبت به مجالس گذشته باید نظر کرد. لذا حتی اگر ادعای آن نماینده مجلس درست باشد که اکنون از طریق قوه قضائیه احضار شده؛ نقشی در اظهار نظر نسبت به کلیت مجلس آن طور که رهبر معظم انقلاب میفرمایند، نمیتواند داشته باشد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: یک سوال اساسی ذهنم را مشغول کرده و آن سوال اینست که آقای خامنه ای آیا از مشکلات مردم خبر دارند یا خیر؟ در هر صورت بلی یا خیر واویلاست و مصیبت و سو عاقبت برای ایشان و سوال دوم اینکه شما در یک فایل های صوتی فرمودین جهان مملو هست از مولکول های فعال و زنده که در ارتباط هستند الان وارد هر مغازه ای که میشی تو هر خیابون و کوچه ای و برزنی هر جمع خانواده ای نفرین میکنند به آقای خامنه ای از ته دل و مسوولین مملکت آیا به نظرتون اینا تاثیر میگذاره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً رهبر معظم انقلاب با آن بصیرت خاصی که خداوند به ایشان عطا کرده، با عمق جان از آنچه فعلاً جامعه گرفتار آن هست، اطلاعات کافی دارند و علت آن را و ریشه های آن را به خوبی می دانند. و تنها با درایت و هوشیاریِ ایشان است که إن شاءالله جامعه از این معضل عبور می کند و البته مردم باید متوجه باشند خودشان منشأ این مشکلات نباشند تا تدبیرات رهبری و رهنمودهایی که ایشان جهت این نوع مشکلات متذکر می شوند، تأثیر خود را بگذارد. موفق باشید
سلام حضرت استاد: خدا قوت، به این رسیدم که اگر عمل انسان باعث پیوند دل و عشق دل به خدا نشود هر لحظه ممکن است تحت تاثیر هوا و هوس قرار بگیرد و بلغزد کما اینکه توی ذهنم نیست که در حال اشد حبا لله گناهی کنم از روی عمد البته که من لایق این محبت نیستم ولی میدونم محب اراده نمیکند که محبوب را اذیت کند و به این رسیدم که دلیل اینکه هرچه درجا میزنم حرکت نمیکنم بخاطر نبودن این محبت هست ولی نمیدونم چطور و چگونه این محبت رو فعال کنم، خیلی حدودی میدونم، ممنون میشم کمکم کنید، به این فکر بودم که خودم رو نساختم فردا امام زمان علیه السلام میان به دردشون نمیخورم ولی به فکرم خورد که اگر دلم عاشق خدا بشه و آن حالت خشیت مخلوط با محبت رو پیدا کنه مثل آیت الله ناصری، دیگر به راحتی میتونم به نیازهام برسم و خدا محب خودش را ناامید نمیکنه و به درد بخور میشم. شاید این پیامی که دادم آنقدر لزومی نداشت که وقتتون رو بگیرم ولی چه کنم که دوستتون دارم؟ همانطور که پدر و خانواده ام هم همینطور بودن
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که بتوانیم هر اندازه که ممکن است در محضر خداوند خود را احساس کنیم و در امور زندگی راضی به رضای خداوندی باشیم که همواره مواظب ما بوده و هست. و در این رابطه خلق خدا را دوست بداریم و اگر هم از آنها بدی میبینیم با بدیِ آنها بد باشیم و نه با انسانیت آنها. موفق باشید
استاد گرامی سلام: منظور از کلمات در آیه مبارکه چیست؟ «وَ لَوْ أَنَّ ما فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» ممنون
باسمه تعالی سلام علیکم: آیه فوق حکایت تجلیات بیکران و نامحدود حضرت حق را به میان میآورد که اگر عالم با تمام امکاناتش بخواهد آن کلمات را به ظهور آورد همچنان آن کلمات در غیب خود واقع هستند. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: با توجه به اینکه بعضی خوابها تعبیر خوبی ندارند، و روایتی هست که عمر خواب زنی را که پیامبر تعبیر خوبی کردند که شوهرت برمیگردد به مرگ شوهرش تعبیر کرد و شوهرش مرد و پیامبر فرمودند به خاطر اون تعبیر بود، میشه خواب رو تعبیر بد کرد یا همه رو باید تعبیر خوبی کرد؟ روایتی که نقل شد درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال موضوع، موضوع حساسی است و به همین جهت نباید به راحتی وارد تعبیر خواب شد. و مکرر بنده عرض کردهام که تعبیر خواب نمی دانم. موفق باشید
سلام استاد: قبلا خیلی امیدوار بودم به آینده اما الان انگار دیگر راهی نیست و به دست و پایم بند زده اند و با پتک بر سرم کوبیده اند، اصلا نمیدانم چه شد ولی چشمم را باز کردم و خودم را در ناکجا و در حسرت زندگی که میخواستم و میتوانستم بسازم دیدم درست در لحظه ایی که رویاهایم داشت محقق میشد همه چیز روی سرم آوارشد، فکر میکردم دارم به داشته هایم می افزاییم اما ناگهان همه چیز را از دست دادم، چطور حالم خوب باشد هرچند بخواهم نادیده بگیریم یا بپذیرم. زنده ماندن برایم سخت شده است، قبلا زیاد میشد با این جمله شما روبه رو میشدم که یوسفی در میان این چاه است حالا باز هم این جمله را میگویید؟ یعنی این میتواند یک خواب باشد و من به زودی از آن بیدارشوم؟ هیچ یک از کارهایی که میخواستم نمیتوانم انجام دهم با اینکه اکنون ثبات لازم را دارم اما دیگر نمیشود. قفل شده ام، چکار کنم استاد؟ یعنی با این حسرت به گور می روم؟ حسم این بود که دنیا هم بالاخره جای زیستن میشود و من آن روز هستم اما الان در بهت و تحیری بی انتها فرو رفته ام فقط زنده ام. همین
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سؤال و جوابهای شمارۀ 40556 و 40567 رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده چند وقتی است سوالی ذهنم را مشغول کرده و آن اینکه خدا برای چه انسان را خلق کرده؟ هدف از خلقت انسان چه بوده؟ ممنون میشم از اینکه بتوانم پاسخی دریافت کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، با همین عنوان مطرح شده است. خوب است که به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: خاصیت عدد چهل چیست؟ چرا در بخش های مختلفی از روایات و مباحث دینی به عدد چهل بر می خوریم؟ چرا چهل روز چرا ۳۹ روز نه چرا ۴۰ روز نه دلیل خاصی برایش یافت شده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در آن موقعیت چهل روزه است که نتیجۀ کار به بلوغ خود میرسد. موفق باشید
آن استقبال گرم رهبری از دور با آغوش باز آن در آغوش گرفتن یک عالم شیعی و یک مجاهد و عالم سنی آن نگاه ها و لبخند ها، ریشه اش عمق همدلی! «هرگاه بزرگی از میان ما رفت بزرگ دیگری جای او را خواهد گرفت» حرف هایی که اسماعیل قبل از قربانی شدن گویی در مورد خود می گفت و برای التیام دل های پر درد بعد از شهادتش همه چیز آن دیدار بوی شهادت می داد! همانند دیدارها و لحظات واپسین حاج قاسم عزیز و چه زیبا شهادت هایی در شگفت تاریخی زیبا به اعتبار «ما رأیت الا جمیلا»!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ای زندگی! ای زندگی! چه اندازه چهره خوبی از خود در این زمانه به ما نشان دادهای. چه کسی باور میکرد که در این آخرین زمان، اینهمه در میدان انسانیت با هر مذهب و مرامی که هستند، به همدیگر نزدیک و نزدیکتر باشند. حکایت قرارگرفتن شهید اسماعیل هنیه در آغوش رهبر معظم انقلاب، حکایت در آغوشگرفتن هزاران هزار انسان است که زمانه خود را درست تشخیص دادهاند. حکایت عبور از همه تقدسهای احمقانهای است که دشمنان انسانیت در قالب وهابیگری به ما تحمیل کرده بودند و ما به لطف الهی از آن عبور کردیم تا آنجایی که به گفته رهبر معظم انقلاب حتی آنهایی که ظاهراً رعایت احکام فقهی را نمیکنند چه اندازه نسبت به انسانیتی که در مردم غزه به ظهور آمده است؛ نزدیکند. اینجا است که در آن همآغوشی، ما به تاریخی فکر میکنیم که همه انسانیت و حقیقت در حال طلوع است به حکم «الیس الصبح بقریب» وقتی انسانها به حقیقت انسانی و معنویت الهی خود نظر داشته باشند. موفق باشید
سلام: پبرو سوال ۳۸۰۸۸ تلاش برای دیدن وجه انسانی آدمها. سوال و جواب نیست که درخواست توجه دادن به جایی است که بشود وجه انسانی آدمها را دید. آیا امکان چنین دیدنی هست؟ قطعا هست، اما اگر بگوییم مشکل است شاید بیراه نیست. حداقل برای خودم. اینکه باید در افقی حاضر شد و در آن افق است که میتوان آدمیت آدمها را دید قطعا همین است. و قطعا و یقینا آن افق انقلاب اسلامی است که جلواتش را در شهید رئیسی و حاج قاسم و خود حضرت آقا میبینیم. اما سخت بودنش در حاضر شدن است، در تغییر عالم است. سهل دیدناش نرسیدن است. اینکه سید حسن نصر الله از خدمت آقا میرسد و از خسته شدن و تحویل مسئولیت به دیگری میگوید و رهبری او را به خلوت کردن با خدایی که قادر و حکیم و علیم و رحیم است میدهند، در گفته شما ذیل این حرف که فرمودید: این افق و این حضور کار هرکسی نیست و اگر در افق سیدعلیها و سید حسن نصراللهها حاضر شدی میتوانی با چنین خدایی روبرو شوی. از این سخن سخت بودن چنین حضوری را میفهمم. نه غیرممکن بونش را. از بیعالمی بیچاره شدیم. از بیتاریخی خویشتن به تنگ آمدهایم. از این نیهیلیسم که میگویید و حتی سخت آن را درک میکنیم و نمیدانیم چه در ماست که اینقدر زمینگیر خویش را مییابیم، بیطاقت گشتهایم. آری! بیادبی به آدمها در نظر نگرفتن وجه انسانی آنهاست. بیطاقتی و لجاجت و بیصبر شدن هم از وجوه آن است. اما این را در خود مییابم که حتی اگر این توصیه را هم بکنید که وجه انسانی آدمها را در نسبت با آنها در نظر بگیرید و حمل بر صحت کنید، باز اگر در توجه آن هم باشم باز بیطاقت میشوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: جدّیترین اندیشه همین است که ما کمتر به این نکته میاندیشیم که تاریخی آغاز شده و ما باید خود را در آن حاضر کنیم تا بیابیم چه اندازه راه، گشوده است. عرایضی در رابطه با حضور تاریخی که با شهادت شهید اسماعیل هنیه پیش آمد در سؤال و جواب شماره 38134 شد. خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید
پنجهی شیر تعزیه میدرد از غضب سرت / حسّ غرور میکنی؟ وای به روز دیگرت / بوسه بزن به دست پیر، کبر امان نمیدهد گر شکنی تو خویش را اشک شود مقدّرت / نفی ادب نمیکند خادم بارگاه دوست هیچ شو تا عیان شود ذلّت خصم ابترت / کیست میان قبر که اشک رها نمیکند؟ وای به جسم اصغرت وای به جسم اکبرت / میرسد از مسیر عشق آینه، کم نیاورید سر ببرید بغض را گریهی ماست یاورت / مکتب ما که سنگ نیست حرمله سنگدلتر است / می بده این خمار را جان به فدای ساغرت / جای سلاح گرم ما روی زمین سرد نیست / عقل سلاح مرد نیست، دل بده دست دلبرت
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً عقل، سلاح مرد نیست. باید دل را به دلبر سپرد تا افقی گشوده شود و معلوم شود ما هم هستیم و هم نیستیم، و این است معنی «ایمان». موفق باشید
سلام علیکم: خدا قوت. برای شروع فلسفه اسلامی دیدم بعضی ها میگویند با بدایه و نهایه علامه طباطبایی کسی شروع بکند دیگر فلسفه رو نمیفهمد. آیا اینچین هست و نباید با بدایه و نهایه شروع کرد و پیشنهاد حضرت عالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اینطور نیست. کتاب «بدایه الحکمه» میتواند مقدمه خوبی باشد برای ورود به «اسفار اربعه» جناب ملاصدرا. موفق باشید
سلام: ببخشید استاد من دنبال یک پناهگاه و یک لحظه آرامش میگردم پیدا نمی کنم. این دنیا بستر امتحان و سختی های مختلف هست، مرگ هم که سختی های فراوان خودش را دارد. برزخ هم درگیر حساب و کتاب، احوالات قیامت هم که وحشتناک هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در محضر خداوند و توجه به توحید ربوبی، ما را در آغوش خدا قرار میدهد. کتاب «با دعا در آغوش خدا» https://lobolmizan.ir/book/608?mark=%D8%AF%D8%B1%20%D8%A2%D8%BA%D9%88%D8%B4 که روی سایت هست، ان شاءالله در این مورد میتواند مفید باشد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: بنده در سیر مطالعاتی انقلاب اسلامی به یک پرسشی برخوردم که آیا حقیقت منحصر در انقلاب اسلامی است؟ اگر چنین است وجه تمایز ما با مسیحیت چیست چون آنها هم حقیقت را منحصر در حضرت عیسی میدانستند و اینکه آیا نظر به مهدویت باعث نمیشه ما از این انحصار خارج بشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حضور تاریخی انقلاب اسلامی میباشد به عنوان حرکتی توحیدی که هرکس میتواند خود را در آن بیابد مانند حضوری که شهدا، خود را در انقلاب اسلامی یافتند. البته بحثْ نسبت به این موضوع مفصل است. پیشنهاد میشود سری به سؤال شماره 37238 بزنید خوب است. موفق باشید
اغلب مردان از همان بچگی میل به جنگیدن دارند به طور مثال دوست دارند پلیس باشند و سرباز باشند و... و دختران از همان بچگی خاله بازی میکنند و بیشتر کارهای عاطفی انجام میدهد. یک سوال اینجا مطرح است که میگویند امتحان مردان جهاد و امتحان زنان تحمل این است. اگر مرد زن دوم گرفت صبر کند. من هرچه فکر کردم دیدم که برای مردان که از همان ابتدا تمایل خاصی به جنگ و کارهای اینجوری دارند این امتحان زیاد هم سخت نیست اما برای زنان که عاطفه ای قوی دارند اینکه هوو داشته باشند دردناک خواهد بود، در جای جای اسلام و احکام آن مشاهده میشود که خدا اصلا توجهی به عاطفه ی قوی که به زن داده نکرده، یا به طور مثال مرد نیاز جنسی بیشتر دارد و زن نیاز عاطفی بیشتر، مرد با گرفتن زن نیازش میتواند کاملا برطرف شود اما مرد را خدا طوری نیافریده که به نیاز عاطفی زن درست پاسخ دهد، منظورم این است که زن چون فیزیکش را خدا آفریده و چیزی نیست که خودش کسب کرده باشد به راحتی جواب نیاز مرد را میدهد اما مرد را خدا اینطور نیافریده تا آن ابراز محبتی که زن احتیاج دارد را بتواند به طور کامل برطرف کند. این مسئله با تعدد زوجات هم بدتر میشود. من نمیدانم که منظورم را درست رساندم یا نه اما امیدوارم به مفهوم و منظور چیزی که میگویم توجه کنید و اگه از کلمات درستی استفاده نکردم ایراد نگیرید میدانید از همین مسئله میشه سوال راجع به عدالت خدا هم بیرون آورد. انگار خدا خواسته مدام زن را زجر دهد. برای یک نیاز جنسی مردان کلی احکام بیرون آمده و کلی حقوق به نفع مردان، چون آنها میل بیشتری دارند، اما به همان میزان راجع به عاطفه ی زن چیزی نیامده و یا در قرآن اشاره نشده، مثلا راجع به رفتار با زنی که به حرف شوهرش گوش نمیدهد آیه ی قرآن داریم اما برای اینکه مرد نیاز عاطفی را زن را برطرف نکند هیچ، بیشتر خیانت های زنان به خاطر همین مسائل عاطفی است، اگر زن نیاز مرد را برطرف نکند باز مرد میتواند یک زن دیگر بگیرد ولی اگر مرد نیاز عاطفی زن را برطرف نکند زن چه باید بکند؟ شاید برای شما قابل درک نباشد چون مرد هستید و نمیدانید که همین موضوع عاطفه و احساسات اگر بهش توجه نشود میتواند یک زن را تا فروپاشی ببرد اگر خدا زنان را هم مثل مردان منطقی تر میآفرید پذیرش این سری چیزها برای زنان به مراتب راحت تر میشد، دقیقا مثل همان میلی که به پسرها برای جنگ و محافظت و... داده راستش من هیچ عدالتی نمیبینم و از چهارده سالگی تا همین الان که بیست و یک سال سن دارم زندگی ام جهنم شده بسیاری از محدودیت های زن به خاطر همین احساسات و عاطفی قوی زن به وجود آمده مثل همین قانون که زن نمیتواند قاضی شود و... مشکل من نگاه خدا به زن است و عدالت خدا و حکمت خداست. من اصلا نمیتوانم خودم را قانع کنم که این دین را نگه دارم اگر اسلام میگفت زن از مرد پست تر است و انسانی تنزل یافته پذیرشش به مراتب راحت تر میشد. یا اگر مرد فقط انسان بود و زن را برای مرد خدا میآفرید زن نه زیبایی اش به سود اوست، نه عاطفه اش زیبایی اش برای مردان و عاطفه اش برای فرزندان برای خودش فقط ضرر است، به خاطر زیبایی حجاب آمده، به خاطر عاطفه محدودیت های دیگر من واقعا وضعم بحرانی است اینها یک درصد از چیزی که در ذهن من ایجاد شده هم نیست لطفا کمکم کنید. راستش را بخواهید من به طور کلی از جنسیتم متنفر شده ام و فکر میکنم شاید یکی از دلایلی که عالم زن زیاد نداریم همین موارد است و خیلی چیزهای دیگر که کتاب میشود اگر بنویسم
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن در این مورد بسیار است. پیشنهاد بنده آن است که ابتدا به کتاب «زن در آینه جلال و جمال الهی» از آیت الله جوادی رجوع فرمایید که به گفته خواهرانی که آن کتاب را مطالعه فرمودهاند چه اندازه اسلام، جایگاه حساسی برای زن قائل شده است، هرچند ممکن است مردان و زنان ما متوجه چنین جایگاه حساسی که به یک معنا جایگاه مادرانه است؛ نشوند جایگاهی که هر انسانی تنها ذیل حضور مادرانه زن، معنای خود را مییابد. پس از مطالعه آن کتاب پیشنهاد میشود به کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» رجوع شود. برای مواجهه با آیاتی که جایگاه خاصی برای زن قائل میباشد. کانال «بشنو از زن چون حکایت میکند»https://eitaa.com/ziafat_andishe و کانال «راه سوم» https://eitaa.com/rahesevvom نکات خوبی را به میان آوردهاند. موفق باشید
