بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37281

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا در مبانی دینی موردی در رابطه با اینکه چه افرادی در هنگام قرائت خطبه عقد حضور داشته باشند وجود دارد؟ دیده می‌شود این مسئله که برخی را در این مراسم دعوت نمی‌کنند به این بهانه که «افراد حاضر باید نفسشان پاک باشد» باعث دلخوری و اختلاف بین خانواده ها شده. آیا دین تاکید دین به حسن ظن در این گونه موارد نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید حُسن ظنّ داشت و با ذکر «صلوات» و با شروعی که با «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» انجام می‌گیرد؛ آثار منفی مورد نظر دفع می‌شود. موفق باشید.

37227
متن پرسش

سلام علیکم! در اشعار فارسی ما قصه لیلی و مجنون داریم. مجنون هیچ وقت نمی‌تواند به وصال لیلی برسد. در این اشعار خدا مد نظر است ومجنون مخلوقات هستند. لیلی که همان خداست، دست نیافتنی است. مجنون چیست؟ پرتویی از وجود لیلی است. یعنی لیلی با پرتو افشانی خودش را نشان می‌دهد. مجنون از خودش وجودی ندارد. هرچه هست، پر توی وجود لیلی است. به هرچه نظر کنی پر توی روی لیلی است. به قول شاعر: با گلرخ خویش گفتم: ای غنچه دهان / هر لحظه مپوش چهره چون عشوه دهان / زد خنده که: من بعکس خوبان جهان / در پرده عیان باشم و بی پرده نهان. اگر شما به مصرع آخر دقت کنید. می گوید: لیلی در پرده عیان و آشکار است. اما بدون پرده نهان است. یعنی اگر بخواهی خدا را در پرده ببینی می‌شود. پرده هایش همین مظاهر هستند. اما اگر بخواهی خدا را بی‌پرده مشاهده کنید محال است و خدا پنهان می‌شود. پس دیدن لیلی (خدا) بی پرده محال است. اما خدا را در مظاهر می‌شود شهود کرد. خدا از طریق خلق موجودات پیام می‌دهد که هستم. یعنی خدا کمالات خودش را به توسط مظاهرش آشکار می‌سازد. یعنی بدون مظاهر محال است از خدا معرفتی کسب کنیم. در هرچه نظر کنی، فقط یک نور می‌بینی. موجودات اسماء الله هستند. اسمای الهی همان تجلیات ذات هستند. انسان هیچ گاه به ذات نمی‌رسد. مقام ذات، لارسم له است. اما انسان به حقیقت اسما می‌تواند برسد. حقیقت اسماء چشیدنی است نه مفهومی. عارف سعی می‌کند، تا به حقیقت اسماء الله برسد و آن را بچشد. تذکر خیلی مهم: اسماء الله مساوی ذات نیست. تمام موجوداتی که ما می‌بینیم مظاهر اسماء الله هستند. نه ذات. عارف می‌خواهد از طریق این موجودات به آن اسماء برسد. اسماء مفهوم نیستند. بلکه حقایق خارجی هستند. به مقام ذات الهی چه حصولی چه حضوری محال است رسیدن. اما رسیدن به اسماء الهی حضورا ممکن است و هدف عارف رسیدن به همین درک حضوری که مساوی چشیدن وجودی است، می‌باشد. راه رسیدن به اسماءالله تزکیه نفس و زدودن ما سوی الله از درون دل است. تا غیری در خانه دل است، او غایب است. باید کثرت از دل برود تا نور وحدت بیاید. «این ما تولوا فثم وجه الله» به هر سوی بنگری اسماء خدا را می‌بینی. یعنی اگر تزکیه نفس کنی، اسماء الهی در جان تو آشکار می‌شود. اسماء الهی وجه الله هستند. با حواس پنجگانه و یا نور عقل نمی‌توان به حقیقت این آیه رسید. بلکه باید دل را به میان آورد و آن را چشید. والسلام. نظر شما درباره متن فوق چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نگاه، نگاهی است بسیار عالی، و حقیقتاً باید در آن تأمل کرد و با نور ایمانی که در این مسیر پیش می‌آید زندگی دینی را ادامه داد و به سیره عالی‌ترین جلوه‌های اسماء که اولیای الهی هستند نظر نمود، به همان معنایی که حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «نحن و الله الأسماء الحسنی» به خدا سوگند، اسماء حسنای خداوند ما هستیم. موفق باشید    

37166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: استاد در مباحث مهدویت حضرت عالی فرمودید: «عالم بقیة اللهی مقام جمع است نه فرق»، منظور از جمع و فرق چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «برهان صدیقین» عرض شد که مقام «جمع»، همه کمالات را در عین یگانگی دارا می‌باشد. موفق باشید

37095

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز: می‌خواستم نظر حضرتعالی رو درباره حد اطاعت از همسر بدونم. من تمام تلاشم و می‌کنم که تمام وظایفم رو نسبت به همسرم و دو تا فرزند پسر ۱۱ ساله ام و دختر ۵ ساله ام و نظافت منزل و خدمت رسانی به خانواده و مهمانداری کم نذارم. و در حد عالی نیستم ولی در حد توانایی و عقلم و مدنظر گرفتن رضایت و قرب الهی تلاش خالصانه می‌کنم. اما همسرم مدام از من گله مند هستند. و حتی من جلوی ایشون تمام وقتم برای ایشون هست، ولی وقتی نیستند در منزل من کتاب میخونم و نماز و دعا و صوتهای شما رو گوش میدم. ولی ایشون میگن من دوست ندارم دنبال این چیزها باشی، حتی من برای نماز شب بیدار میشم خوششون نمیاد با اینکه من تمام حقوق تمکین ایشون رو رعایت می‌کنم. من با دوستانم مباحث نهج البلاغه شما رو مباحثه می‌کنیم هفته ای دو ساعت در خانه یکی از اعضا، ولی ایشون خیلی بهونه می‌گیره که من نرم. میگن فقط توی خونه باش. من با هیچکس ارتباط ندارم. تمام انس ام صوت گوش دادن و نماز و تفسیر قرآن شما رو گوش دادنه و البته حرف زدن با حضرت حجت ارواحنا له الفدا. وظیفه من طاعت از ایشون هست یا راضی کردنشون؟ من مربی قرآن کودکان در بسیج محله مون بودم، ولی بخاطر اینکه به ایشون ثابت کنم اولویتم شمایی موندم خونه و نرفتم.از طرفی خودم همش میگم حتما خیری پشت پرده هست و من نمی‌فهمم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید هر کدام از زوجین نسبت به همدیگر وظایفی دارند، ولی آن‌طور نیست که زن تحت ولایت شوهر باشد. باید خودش به ضرورت‌های فکری خود نیز برسد. موفق باشید

37082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در دعای ۱۳ صحیفه سجادیه آمده که خدا چنان کن که هیچ نعمتی از بنده است نبینم مگر آن که بهتر از آن را به من عطا کنی. آقای دولابی می گفتند اگر نعمتی در فردی دیدید به خود بنگرید، اگر آن را داشتید خدا را شکر کنید و اگر نداشتیم آن را از خدا طلب کنید ولی نظر امام خمینی در مورد حسد این است که وقتی حسود دیگری را کامل دید، در او حالت انکسار رخ می‌دهد که همین عامل تحقق حسد می‌شود. با توجه به دعای ۱۳ صحیفه سجادیه و توصیه ی مشابه آقای دولابی قاعدتاً در دیدن نعمت در فرد دیگری که انسان حائز آن نیست حالت طلب و انکسار رخ می دهد که به فرموده امام خمینی عامل حسد است. لطفا درباره این موضوع توضیح دهید که اگر نعمتی در فردی دیدیم آیا باید همان یا بهتر از آن را از خدا طلب کنیم یا خیر و اساسا رفتارمان چگونه باشد تا دچار حسد نشویم؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در نظر به کمالاتی که در دیگران هست، متوجه صراط مستقیمی شدیم که در آن صراط با همه آن کمالات به مرور روبه‌رو خواهیم شد؛ با جدیت بیشتر راهِ خود را ادامه می‌دهیم کاری که امثال حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پیشه کردند. موفق باشید

36924

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: روزگار هم جریان خودش رو داره. توش تا نمیری پیدا نمیشی، کلا حسابی تو رو هر جور هم که نمیخوای میکشه توی خودش، مگه این که یه روزهایی خیلی کمی پامون برسه به جاهای محکم و سخره ای، وگرنه تمام شن زار است و باتلاق. ای بابا! چی بگم، من دیوونس، جوونه و سنگینه؛ دردسر گریز شدم از وقتیکه در یادم هست. راجع به امروز که گفتید ۲۲ بهمن و راهپیمایی، رفتم و مشارکت کردم، خلاصه دیدم... انگار یک پوچی آنی و لحظه ای در جوّ بود ولی نهایتا برای خودم و همه ی کسانی که شرکت کردند یک به خود آمدنی بود بنظرم! ولی خیلی تفاوت داشت با ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انگار همه میدونستن جای خودشون رو توی تظاهرات و اجتماعات کجاست و چیه. از آینده نیومده ام و ندیدم که حالا چی میشه اما میدونم یه خدایی هست که ما رو تو بی تابی خودش می خواد. ما مسخره شدیم بیایم بگیم مرگ بر آمریکا؟ آری! باید مسخره شد و ملتهب شد بخواطر کشورم. اگه همچی درست بود که کسی بلند نمی شد بره تظاهرات کنه. دفاع مقدس هم توی مسخره گی کامل بود، هرکی نمی دونست پامی شد می‌رفت. پرچم؛ اونو دوست دارم که هویت منه ، اونو دوست دارم که هویتم رو با الله همراه کرده.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امری فوق اراده‌های جزئی ما، ما را به سویی که مأوای جان‌مان است؛ جلو می‌برد تا خود را در لایه‌هایی عمیق‌تر که در هستی ما نهفته است، تجربه کنیم. آری! «عاقل به کنار جوی پیِ پل می‌گشت / دیوانه پا برهنه از جوی گذشت». این نوع دیوانگی از هزار عقل‌مداریِ اهل دنیا عاقلانه‌تر است یعنی «اوست دیوانه که دیوانه نشد». موفق باشید

36854

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر: آیا واقعیت دارد ک حضرت امیرالمومنین علی (ع) در زمان حکومتشان از ۳۴ فرض (امر واجب) چشم پوشی کردند بخاطر اینکه جامعه اون روزگار( پس از خلفا) پذیرا نبودند؟ اگر صحت دارد لطفا توضیح می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّت، همین‌طور است و آیت الله حسینی تهرانی در مجلدات «امام شناسی» خود متذکر بعضی از آن موارد شده‌اند که بهتر است به آن کتاب‌ها رجوع فرمایید. بنده حضور ذهنی نسبت به آن موارد ندارم. موفق باشید 

36820

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و احترام: برای جوانی که مذهبی نیست، چه کتابی در جهت رشد معنویت انسان پیشنهاد می کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» افقی را در مقابل جوانان و نوجوانان بگشاید. موفق باشید

36790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

کاربر محترم سلام: پاسخی به پیام شما در وب سایت گروه فرهنگی المیزان ثبت شد: پیام شما: سلام استاد من سوال «نسبت ما با انتخابات در عین این‌همه مشکلات» را مطرح کرده بودم می خواستم تشکر کنم از پاسخ تان. بسیار به دل من نشست. مخصوصا آنجایی که از زندگی خودتان گفتید. صادقانه از درون شرمنده شدم و به فکر فرو رفتم. برای من دعا کنید تا در مسیر انقلاب و شهدا باشم. چه انسان های سختی کشیده و سختی کشیده ای که در نهایت از راه انقلاب جدا شدند. برای انسان های ضعیف النفسی مثل بنده دعا کنید تا مثل شهدا با وجود سختی ها و نیش خوردن ها و هزاران مسئله ی دیگر بتوانیم در راه انقلاب بمانیم. پاسخ پیام: با سلام. جهت رویت استاد، این پیام را در قسمت سوال و جوابهای سایت ارسال فرمایید. با تشکر موفق و سلامت باشید. گروه فرهنگی لب المیزان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آخر ای برادر! به گفته جناب حافظ:
ما بدین در نه پِیِ حشمت و جاه آمده‌ایم
از بد حادثه این جا به پناه آمده‌ایم
رهروِ منزلِ عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم
تا به اقلیمِ وجود این همه راه آمده‌ایم
و آنقدر این راه خطیر است که نسبت به حضوری که باید به دست آوریم، عملاً خود را غرق گناه می‌یابیم «که به دیوان عمل، غرق گناه آمده‌ایم». بیچاره آن‌هایی که با خودخواهی‌های خود، از همه آنچه جنابعالی در عطش حضور آن در سوز و گدازید؛ محرومند. بالاخره «از همه محروم‌تر خفاش بود / که عدوی آفتاب فاش بود». موفق باشید

 

36685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: حاج آقا در رابطه با جواب پرسش ۳۶۶۷۸، عبارتتان را شرح دهید، ظرفیت طلبگی؟ راهی که ولی فقیه متذکر شده؟ و... خواهش مندم تفصیلی پاسخ دهید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه این مطالب که می‌فرمایید مباحث مفصلی است. در مورد طلبگی خوب است به جزوه «عالَم طلبگی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/leaflet/212?mark=%D8%B9%D8%A7%D9%84%D9%85%20%D8%B7%D9%84%D8%A8%DA%AF%DB%8C  و در مورد نسبتی که باید با ولیّ فقیه داشت، خوب است به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که آن نیز روی سایت هست؛ رجوع فرمایید. موفق باشید

36661

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: پیرو سوال ۳۵۲۳۵ ؛ فرمودید که شهوت به عنوان غلبه توهمات است. رابطه عقل با شهوت چگونه است، پس آیا کسی که از توهمات بیرون آید شهوت ندارد؟ لطفاً کتابی یا ... معرفی کنید، نمی‌خواهم سطحی و ساده به این موضوع بنگرم. بحث معرفتی و حقیقی می‌خواهم دنبال کنم. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد میل‌های جسمانی، رجوع به حقیقت ندارند بلکه برای رفع نیازهای جسمانی و دنیایی انسان می‌باشد و از این جهت به عنوان توهّمات، نام برده می‌شوند و البته که بعضی از توهّمات، ریشه در نیازهای مادی ندارند و انسان را گرفتار وسوسه‌های شیطان می‌کند و شیطان از این طریق وارد شخصیت انسان می‌شود. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نکاتی در این مورد دارد که می‌توانید در سایت به آن رجوع فرمایید. از آن دقیق‌تر در کتاب «فصوص الحکم» ابن عربی مطالبی هست. موفق باشید 

36555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: استاد زمانی که می خواهیم از صرف ذهن و حفظیات و باور ذهنی و ترس از آینده و... آزاد شویم و سعی کنیم با خدا در خارج ذهن مثل درون ارتباط داشته باشیم، مثلا در مورد مشکل که در زندگی پیش میاد وقتی دعا کردیم چگونه در خارج از ذهن با او ارتباط بگیریم تا بفمهیم که چه راهی را از چند راه برایم قرار داده؟ گاهی پیش میاد که در انتخاب راههای مقابلم و اینکه واقعا کدام خواست و مرضی خداس سردرگمم. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به توحید و افقِ گشوده‌ای که در ازای آن توحید پیش می‌آید؛ نظر کنید و پس از آن هر راهی که راحت‌تر می‌توانید در آن ورود نمایید را بپذیرید. به داستانی که جناب مولوی مطرح کرده‌اند خوب است در این مورد فکر شود که به آن درویش که طالب گنج بود ندا سر دادند از فراز تپه‌ای که نزدیک منزلش بود، نیزه‌ای را رها کند و هرجا فرود آمد، بکَنَد و گنجی را بیابد. و او با تمام نیرو نیزه را رها کرد ولی به گنجی نرسید. ندا آمد: ای کمان و تیرها انداخته / گنج نزدیک و تو دور انداخته. موفق باشید

36513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب: استاد با توجه به تاریخ جدیدی که در حال وقوع است، من که یه انسانی ام که غرق در گناه و حجاب هایی هستم که برای خودم ساخته ام یعنی همین الان با توجه به احوالاتی که دارم میدونم توی برزخ درحال سوختنم. حالا من چطوری میتونم خودم رو توی این تاریخ معنا کنم یا حتی بهش ایمان بیارم؟ عبادت یا ذکر خاصی نیاز هست؟ می‌ترسم استاد می‌ترسم آخرش خسرالدنیا و خسرالاخره بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم افقی از حقیقت با شروع انقلاب اسلامی مقابل ما گشوده شده و راهی باز شده برای صداقت و ایمان و تواضع و پشتکار، معلوم است می‌توانیم انسان دیگری شویم. در این حالت است که نه تنها به گفته قرآن: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» اعمال نیک، بدی‌ها را می‌برد، بلکه از این هم مهم‌تر: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» در آن حدّ که حتی چنانچه انسان در مسیر توحید قرار گیرد، سیئات او نیز تبدیل به حسنات خواهد شد. در راستای حضور هرچه بیشتر در تاریخ جدید که شهادت و ایثار جزء لاینفک آن است خوب است کتاب «گلستان ۱۱» مطالعه شود. موفق باشید

36426

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدا بر استاد عزیز: چرا حضرت صادق علیه السلام می‌فرمایند «و ان روح المومن لاشد اتصالا بروح الله من اتصال شعاع الشمس بها»؟ چرا روح مومن نه روح هر انسانی؟ مگر روح هر انسانی متصل به حقیقت ملکوتی احسن تقویمی نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مهم آن است که ما آنچه هستیم، بشویم و این یعنی از طریق عبادات و معارف عالیه، آنچه تکویناً هستیم را در شخصیت خود به فعلیتِ خاصی در آوریم که از آن ما باشد. موفق باشید

36275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» بزرگترین مکر خدا در قبال بندگانش دادن وجود به آنها بود، نیستی مطلق به نیستی مضاف هست داد، جلّ الخالق و عظم شانه. نیستی مطلقمان را فراموش کردیم ولی یک روز یادمان می‌آید عهد نیستیمان را. وای بر ما نیست‌های مضاف هست نما! چقدر توهم زده ایم! قربان خدایی که وجود ندارد ولی وجود می‌بخشد و ثابت می‌کند فاقد شیء معطی شیء است. وجود بوی گند می‌دهد، نیستی است که کمال مطلق است. قربان آن نیستی که عین هستی است ولی هیچ ربطی به هستی ندارد. بالاترین مرتبه توحید این است که بفهمی خدا وجود ندارد‌‌‌. فقط تویی که بوی گند هستی را می‌دهی، خدا از این بوی گند و آفت هستی منزه است، سبحان الله عما یصفون! هزاران آفرین به کفار که مردانه گفتند خدا نیست! خوشا بحالشان که جهنم عشق را به بهشت عقل ترجیح دادند و به وجود خدا کافر شدند. بزرگترین موحدین عالم کافر ترینشان هستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که به حکم آیه شریفه که در وصف حضرت حق می‌فرماید: «لیس کمثله شیئ» که او شبیه هیچ موجودی نیست، و اساساً موجودی نیست مانند سایر موجودات، حرفی نیست، ولی موجودنبودن خدا غیر از وجودبودنِ اوست و اینکه عین وجود است که در ذات خود به گفته شیخ الرئیس ابوعلی سینا: «ماهیتُهُ انیّته» می‌باشد زیرا جنس او و ماهیت او همان هستی اوست و هستی ما به عنوان نور وجود او بسی ارزشمند است. مشکل آن است که ما به جای عبودیت نسبت به او و عین ربط‌بودن، انانیت خود را مدّ نظر آوریم. موفق باشید

36202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ببخشید متنی نوشته بودم می‌خواستم حتما با جنابعالی در میان بگذارم. تشکر. متن: به نام خدا شاید اولین باری نیست که می‌نویسم ولی این نوشتن با بقیه نوشته ها متفاوت است نمی‌خواهم گزارش دهم اصلا نمی دانم گزارش دادن چیست و چه سودایی دارد؟ می‌خواهم بگویم که صرفا گفته باشم و هیچ ... داستان زندگی ما چیست؟ چرا می‌خواهیم که بدانیم؟ و حتی چرا نمی‌خواهیم که ندانیم؟ اصلا اگر می‌دانیم چه نیازی به خدا داریم؟ ما که می‌دانیم پس... خسته شدم از این همه دانستن «والعصر إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بالصبر» نمی‌خواهم تفسیر کنم اصلا جایگاه تفسیر کردن ندارم. ولی می‌شود کمی فکر کرد والعصر ... کدام عصر؟ «ان الانسان لفی خسر» ضرر نکردیم کلا توی ضرریم خب چه کنیم؟ «الا الذین امنو و عملو الصالحات» جایگاه ایمان و عمل صالح کجاست؟ «تواصو بالحق» خب یعنی اون ایمانی ایمانه و اون عمل صالحی عمل صالحه که در نسبت با حق باشه؟ خب بد تر شد که پس حالا حق چیست؟ و «تواصو بالصبر» صبر یعنی، حالا نمی‌دانم. «فَاصْبِرُوا حَتَّىٰ يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا» صبر به معنای تحمل سختی نیست صبر به معنای تحمل ندانستنِ اصلا چرا تحمل ندانستن بلکه زندگی کردن با آن ..

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با نظر به حق معنای حقیقتی گشوده و بیکران در افقی که با ایمان حاصل می‌شود، صبر به همان معنای «انتظار و وارستگی» است تا او، خود با انوار خود ما را متوجه حقیقت خود بگرداند، به همان معنایی که فرمودند: «اول قدم آن است که او را یابی / دیگر قدم آن است که با او باشی». موفق باشید

36028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: یک نکته ای که جدیدا متوجه شدم، این است که، اگر بین خواب و خواندن نماز و انجام عبادت مخیر شوم، خواب را ترجیح می‌دهم. اگر در جایگاه امام حسین (ع) بودم، و بین یک روز شهادت زودتر و یک روز عبادت مخیر می‌شدم، تعجیل بنده در شهادت بود. سخت است در این دنیا بودن، و هرچند عبادت شیرینش می‌کند، ولی شاید چون حین عبادت من را می‌بینم ولی حین خواب هیچ نمی‌بینم. بعضا وقت سحر و برای نماز صبح، بیدار می‌شوم، به شکلی که خوابم نمی‌برد، ولی دوست دارم بخوابم. هرچند دوست دارم بیدار شوم و حس و حال سحر را درک کنم ولی ترجیحم خواب است. بیشتر بخاطر اینکه، خواب برادر مرگ است، با خواب خودم را فراموش می‌کنم، ولی در نماز من حضور دارم. در حالیکه حین عبادت لذت می‌برم، ولی با توجه به شرایط فعلی بنده خواب خوشایند تر از نماز است. باید چه کنم که از این فرصتها استفاده کنم و با این حال از دست ندهم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان چه در خواب و چه در بیداری نزد خود حاضر است منتها در خواب، تنها در اختیار ملکات خود می‌باشد بدون آن‌که بتواند اراده جدیدی داشته باشد. ولی در بیداری همواره می‌تواند راه‌های نرفته را در مسیر سلوک الی الله طی کند و از این جهت، بیداری و زندگی در دنیا فرصتی است تا بر تعالی خود بیفزاید تا در خواب و مرگ از آن اراده‌ها به صورت ملکاتِ برتر بهره‌مند شود. موفق باشید

35982

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. سوالی داشتم از حضورتون من تصمیم داشتم که در حوزه ثبت نام کنم که هم علوم دینی رو یاد بگیرم و هم اینکه شاید بتونم در آینده در آموزش و پرورش یا خود حوزه این مطالب رو به بقیه هم آموزش بدم اما الان مردد شدم فکر می‌کنم خیلی بعیده که بتونم چندین سال دیگه توی آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول بشم حتی اگر استخدام هم بشم باز هم مجبورم درس های کم ارزشی که نظام آموزشی تعیین کرده رو تدریس کنم و این درس ها هم به هیچ کسی کمکی نمی‌کنه و از طرفی هم فکر می‌کنم اگر به جای حوزه با سیر مطالعاتی سایت پیش برم خودم خیلی بهتر میتونم رشد کنم و برای تربیت فرزندانم هم که وظیفه اصلی منه بهتره و از طرفی هم می‌ترسم نرم حوزه و رسالتی به عهده م باشه به نظر شما چیکار باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوبی حضور در آموزش و پرورش آن است که در کنار مطالعاتی که دنبال می‌کنید، معلم با ارتباط با دانش‌آموز خود، خارج از موضوعات کتاب و درس معمولی، درس زندگی می‌تواند به دانش‌آموزان خود بدهد و این مسیر نه‌تنها شخصیت دانش‌آموزان، بلکه شخصیت خود معلم را نیز بسط می‌دهد. موفق باشید

35928

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد شاید یه ازفقه مسایل آن و مباحثی معرفتی و غیره گمانم هوا و اب خیلی روی لطافت روح موثره و شاید برخی ریزش ها و آسیب ها به دلیل نادیده گرفتن این نوع لطافت هست یه جایی خوندم هوای صبح گاهی و سحر لطافت داره حالا فرض کنیم این لطافت هوا بعضی شهرها و کوهستانها در غیر اوقات سحر هم هست سوای زمان موقعیت شرعی اون شاید نوع هوای آن موقع هم مدنظرهست؟ و در تربیت خیلی موثر وقتی هوای تمیز اینقدر آدم را سبک میکنه ایا در سیر انسانها موثر نیست و یا همان آب؟ گاه فکرمیکنن بعضی این افراد که واقعا بخش زیادی از هزینه هاشون صرف تفریح میشه و یا بعضا به خاطر وضعیت مادی دارای تفریح و طبیعت گردی زیادن رشدشون بیشتر است کاش بعضی گروههای فرهنگی حالت طبیعت گردی داشت تا همه میتونستن از طبیعت استفاده کنن و فقط مخصوص بالا شهرنشین های تهران و بعضی شهرها نبود. متاسفانه شهرداری تو بعضی شهرها مناطق خوش آب و هوا حتی دست. اقلیت های مذهبی بیشتره تا شیعه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً شرایط آب و هوایی در رابطه با روح و روحیه، مؤثر است ولی به گفته متفکران، در حدّ زمینه و نه در حدّ علت حقیقی. و از این جهت ملاحظه کرده‌اید اگر اراده انسانها محکم باشد، سیطره شرایط آنچنان نیست که اصل قضیه را که تعالی روح است در راستای اراده انسان به مشکل بیندازد و از آن طرف اگر انسان زندگی خود را مشغول امور تفریحی کرد، از مهمّ خود که همان درک حقیقی جایگاه خودش در هستی و در ابدیت است؛ باز می‌ماند. موفق باشید

35832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استخاره صفحه ی ۲۸۳ قرآن «عسی ربکم آن یرحمکم » چطور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فضا، فضای بی‌توجهی یهود است و بدین معنا نباید امیدی داشت. موفق باشید

35829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: ببخشید استاد سوالات پر تکرار قطعا شما را هم خسته می‌کند. چه رسد به خوانندگان عزیز. پوزش می‌طلبم در بحث توبه. ولی سوالی ذهن بنده را درگیر کرده که اگر کسی مثلا قتلی مرتکب شده باشد و الان توبه کرده است که ابدا دیگر این کار را تکرار نخواهد کرد چطور خدا او را می‌بخشد؟ آخه قاتل یک انسان را کشته است. و آن فرد را از تکاملش باز گذاشته است که ممکنه اگر آن فرد زنده می‌ماند کارهای خیر بسیاری می‌کرد. (الله اعلم) و اینکه اگر مقتول آن دنیا قاتل را نبخشد پس چطور جبران می‌شود؟ این نبخشیدن با بخشش خدا منافات دارد. خدا بخشیده، مقتول که نبخشیده. قاتل هم اون دنیا دستش خالیه از جبران قتلی که انجام داده. پس جهنمی و بدهکار میشه. پس بخشش خدا و توبه به چه دردش میخوره؟ پس توبه ای که میگن بی فایده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید خالق انسان‌ها یعنی حضرت حق، متذکر توبه شده است و مسلّماً طوری جهان را مدیریت می‌کند که اگر بر فرض قتلی صورت گیرد تقدیرِ مقتول نیز در همین رابطه بوده است نه آن که گمان کنیم قاتل، صاحب جهان است و البته اگر قاتل به تمام معنا توبه کرده باشد در قیامت، شخص مقتول با کسی روبه‌رو است که به یک معنا قاتل او نیست زیرا با توبه، شخصیت او تغییر کرده است. حال می‌ماند حکمت الهی که چگونه با مقتول رفتار کند که باز نظر جنابعالی به آیه ۲۲ سوره حدید جلب می‌شود که می‌فرماید هر اتفاقی از قبل در کتاب مخصوصی ثبت شده است. موفق باشید

35825

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: برای آشنایی با تفکر و آثار رنه گنون، کدام کتاب ایشان را پیشنهاد می کنید؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه کتابی که بنده از ایشان مطالعه کرده‌ام کتابهای خوب و حکیمانه‌ای بوده است مثل «بحران جهان غرب» و «سیطره کمیّت» و «راز صلیب». موفق باشید

35651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ارادت: در ایام دهه محرم هیاتی در شهر، تابلویی نصب کرده که بر روی آن نوشته است: «آمنوا بالحسین» آیا این عبارت معنایی درست است؟ در حالی که در قرآن «آمنوا بالله و بالرسول» وجود دارد. یعنی به مستفاد رسالت ایمان به رسول به کار رفته اما «آمنوا بالمحمد» بکار نرفته است... به نظر می رسد زمینه سوء استفاده اهل تسنن بخصوص وهابیت از این نوشته ها وجود دارد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورشان آن است که به حقیقت کار حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» ایمان بیاوریم. ولی به هر حال این عبارت، عبارت خوبی نیست. موفق باشید

35630

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در فضای مجازی با کتاب الکترونیکی تفسیر انفسی قرآن توسط علامه حسن زاده آملی برخوردم. در صورت امکان لطفاً نظر خودتان را بدهید. با تشکر! آدرس: https://najmeddinamoli.ir/wp-content/uploads/2021/09/%D9%82%D8%A7%D8%A8-%D9%82%D9%88%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D9%81%D8%B3%DB%8C-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%871.pdf

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه باز نشد ولی به هر حال علامه حسن‌زاده در مورد نگاه انفسی به قرآن شخصیت بارزی هستند که بنده نیز بهره‌هایی از نگاه ایشان برده‌ام. موفق باشید

35520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: متاسفانه امثال بنده ، نتونستیم خوب درک کنیم که چقدر نیاز داریم حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) ظهور کنند . آنچنان که باید، احساس نیاز نمی‌کنیم و مشتاق نیستیم وحتی خیلی بدتر از این گاهی می‌ترسم. چون یه بار یکی از افراد انقلابی مشهور گفتن که اگه امام زمان ظهور کنند دیگه ثواب عبادات ما خیلی کمتر میشه و... . چکار کنم نگاهم به قضیه درست بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آن‌کس که به دنبال بهترین بودن برای خود و برای جهان بشری است، مسلّم در مقام انتظار نسبت به حضرت حجّت «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» قرار دارد از آن جهت که به بدی‌ها و پلشتی‌ها رسمیت نمی‌دهد. مهم این نیست که ما هنوز شایسته حضور ذیل آن حضرت قرار نگرفته‌ایم، مهم آن است که در طلب چنین حضوری باشیم و این، خود به خود شایستگی لازم را پیش می‌آورد زیرا برای بدی‌ها رسمیت قائل نشده‌ایم. موفق باشید

نمایش چاپی