سلام: از خدا خواستم هدایتم کنه شما رو جلوی راهم قرار داد! ۲۰ سالمه بالا شهر تهران زندگی میکنم. بچه پولدارم ولی نمیدونم زندگی برام چه معنی داره. ریش و قیچی با خودتون. میخوام آدم بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید از جایی شروع بفرمایید. از این جهت سیر مطالعاتی سایت را در همین رابطه خدمت عزیزان پیشنهاد میکنیم. در مورد ورود به کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» خوب است آن را با شرحی که آقای وحدتی در کانال «تفکریسم» به میان آوردهاند، دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/tafakorism/1763 موفق باشید
سلام: میخواستم بدونم آیا آیات و روایاتی داریم که صراحتا از تشکیل حکومت در زمان غیبت بگویند و اینکه امام خمینی (ره) نظریه ای دارند که میشه با تعابیری مثل انقلاب جهانی، صدور انقلاب، ایجاد یک حزب مستضعفین جهانی و .... استفاده میشد مثلا ایشان در جایی فرمودند به جوانان مسلمان که علیه حاکمانشان قیام کنند و حکومت اسلامی جهانی رو ایجاد کنند و این انقلاب جهانی اسلامی رو شروع انقلاب جهانی امام زمان (عج) دونستند. اما ما در روایاتمون داریم که اوضاع اخرالزمان اوضاع خوبی نیست، دین داری بسیار کمه، بر سر شیعیان بلاهای زیادی می آید، اینکه باید تقیه انجام بشه، اینکه باید در خانه ماند و متتظر قیام سفیانی بود و کاری نکرد و... این دو چطور با هم جمع میشن؟ لطفا از قرآن و روایات استفاده کنید چون من علم فقه را نمیتوانم احادیث را تفسیر کنم به مشکل برخوردم اینکه نمیفهمم چطور روایاتی داریم که میگوید شیعیان بلاهای بسیاری سرشان می آید و از طرفی هر قیام شیعیان شکست میخورد و ... و چطور با این حال باید قیام کرد و حزب مستضعفین جهاتی تشکیل داد، تمدن ساخت و.... خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد علاوه بر مطالعۀ کتاب «ولایت فقیه» حضرت امام، عرایضی در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» تحت عنوان «حکومت ولایی» شده است، کتاب روی سایت هست میتوانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید
🌷 به یاد امام عزیز. «روبروی دشمنان با عقل و دل سنگر کشید / با بسیجیهای خود تا جبههها لشکر کشید» «او خمینی بود، روحی از خدا در جسمها / خون دلها خورد و با خون مرزی از باور کشید» «مرزی از ایمان و شور و فکر و عشق و انقلاب / مرزی از اسلام در سرتاسر کشور کشید» «گفت: باید طرحی از غیرت رقم زد در جهان / در پس هر نقشه باید نقشهای دیگر کشید» «با خمینی میشود ویرانه را آباد کرد / عشق پیش از زایش ققنوس، خاکستر کشید» «چهرهپردازان چین از نقش او در حیرتند / نقش دل را در جهان از هر کسی بهتر کشید» «جای اندیشیدنی از جنس شیطان رجیم / بادهی دیوانگی را زود باید سر کشید» «پرکشیدن ویژهی مرغان افلاکی که نیست / با خمینی میتوان تا بینهایت پر کشید» ۶ دیماه ۱۴۰۳ علی رفیعی وردنجانی
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. حضرت روح الله «رضوان اللهتعالیعلیه» یک راه بود نه یک شخص. امری که رهبر معظم انقلاب به خوبی متوجۀ آن میباشند و دولت شهید رئیسی با جدّیت تمام بر این باور بود که به گفتۀ شما: «با خمینی میشود ویرانه را آباد کرد». موفق باشید
با سلام: چرا شما سخنان راوی مستند شنود را در حد توهمات پایین آوردید و از اثر گذاری آن بین جوانان (لاقل چند تن از دوستان خود بنده) کاسته اید؟ در حالی که خود حاج آقا عمادی و حاج آقا امینی خواه کاملا از صحبت های تجربه گر به وجد آمدن و براشون تازگی داشته و به گفته ی خودشان بینهایت از آنها استفاده کرده اند؟ اونوقت شما این تجربیات را توهمات آن فرد میدانید؟ صرفا میفرمایید اینگونه تجربه ها مواجه با نفس است و نه مواجه با مراحل اصلی انتقال به برزخ!! خب اوکی قبول، ولی صحبت های ایشان که میرفت تاثیرات زیادی روی جوانان در دوری از گناه و ترس از شیطان بگذاره را وقتی شما توهم میخوانید از اثر گذاری اش کم میشود و تمام زحمت های حاج آقا امینی خواه را هم به هدر می رود واقعا کجای حرفهای تجربه گر مشکل داشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وظیفه بنده آن است که نظر خود را بدهم و به ما دستور دادهاند نمیتوانیم با اعتماد به چنین احوالاتی که برای افراد پیش میآید؛ امورمان را تنظیم کنیم. هرچند ممکن است آن افراد، افرادِ محترمی باشند بخصوص که بنده به جناب حاج آقا امینیخواه به جهت زحماتی که میکشند و اطلاعات خوبی که دارند؛ ارادت میورزم. موفق باشید
آن استقبال گرم رهبری از دور با آغوش باز آن در آغوش گرفتن یک عالم شیعی و یک مجاهد و عالم سنی آن نگاه ها و لبخند ها، ریشه اش عمق همدلی! «هرگاه بزرگی از میان ما رفت بزرگ دیگری جای او را خواهد گرفت» حرف هایی که اسماعیل قبل از قربانی شدن گویی در مورد خود می گفت و برای التیام دل های پر درد بعد از شهادتش همه چیز آن دیدار بوی شهادت می داد! همانند دیدارها و لحظات واپسین حاج قاسم عزیز و چه زیبا شهادت هایی در شگفت تاریخی زیبا به اعتبار «ما رأیت الا جمیلا»!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ای زندگی! ای زندگی! چه اندازه چهره خوبی از خود در این زمانه به ما نشان دادهای. چه کسی باور میکرد که در این آخرین زمان، اینهمه در میدان انسانیت با هر مذهب و مرامی که هستند، به همدیگر نزدیک و نزدیکتر باشند. حکایت قرارگرفتن شهید اسماعیل هنیه در آغوش رهبر معظم انقلاب، حکایت در آغوشگرفتن هزاران هزار انسان است که زمانه خود را درست تشخیص دادهاند. حکایت عبور از همه تقدسهای احمقانهای است که دشمنان انسانیت در قالب وهابیگری به ما تحمیل کرده بودند و ما به لطف الهی از آن عبور کردیم تا آنجایی که به گفته رهبر معظم انقلاب حتی آنهایی که ظاهراً رعایت احکام فقهی را نمیکنند چه اندازه نسبت به انسانیتی که در مردم غزه به ظهور آمده است؛ نزدیکند. اینجا است که در آن همآغوشی، ما به تاریخی فکر میکنیم که همه انسانیت و حقیقت در حال طلوع است به حکم «الیس الصبح بقریب» وقتی انسانها به حقیقت انسانی و معنویت الهی خود نظر داشته باشند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: بنده هرچه جست و جو کردم نتوانستم ملاک کارآمدی و توانایی انجام کار را در جناب جلیلی بر اساس تعاریف کارآمدی و توانایی در بیانات ولی امر احراز کنم. حتی افراد و کارشناسان متعهد و در سطح ملی که توانایی صحت سنجی برنامه های ایشان را داشته باشند رو هم پیدا نکردم. در استدلال های شما هم تطبیق دو ویژگی که رهبری فرمودند بر ایشان را ندیدم. ۱. آیا ممکن است ما در روش تحلیل با وجود علاقه به رهبری دچار نوعی تحجر از جنس فهم خوارج از دین و خودمحوری در تشخیص حق بشویم؟ ۲. با توجه به قاعده لطف که همیشه امکان تحقق لطف الهی وجود دارد اگر ما دچار تحجر شده باشیم این ظلمی که با توصیه و انتخاب جناب جلیلی به رهبری و آینده نظام اسلامی کرده ایم را چه در سال ۹۲ چه در این دوره چطور میتوان جبران کرد؟ ۳. حتی فکر میکنم در سال ۸۴ نیز هم دچار همین اشتباه در انتخاب احمدی نژاد شدیم. ملاک های خودمان و فهم خودمان را مقدم بر ولی دانستیم. این انتخاب ها قابل جبران هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه میباشید که بحث در این مورد بسیار است و در کارآمدی آقای دکتر قالیباف در ساختن یک تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه داران شهرِ خوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکان زندگی در آن برایشان سخت شده است. با توجه به نگاهی که آقای دکتر جلیلی در راستای نگاه شهید رئیسی نسبت به هرچه مردمی ترکردنِ نظام داشتند و دارند؛ تصور بنده آن است که با آقای دکتر جلیلی ما بیشتر به اهداف اصلی نظام اسلامی نزدیک میشدیم. البته در تعهد و دلسوزی آقای دکتر قالیباف بحثی نیست. موفق باشید
سلام و درود خدمت استاد گرامی: بیاییم تصور کنیم که به علت نارضایتی از وضع موجود در انتخابات پیش رو شرکت نکرده ایم و نامزد انتخاباتی که در مناظره های امروز بدون ارائه راه حل و برنامه مشخصی، صرفاً با انتقاد و اتهام و سیاه نمایی وضع موجود و نادیده گرفتن دستاوردها و جایگاه ایران به عنوان یک کشور عزتمند در جهان، توانسته است با عوام فریبی تعداد زیادی از آراء مردم ناراضی را جلب کند رئیس جمهور شده. تصور کنیم اکنون چهارسال از ریاستجمهوری او گذشته و به علت رویکرد نئولیبرالی که نه دغدغه قشر محروم و متوسط را دارد و نه استقلال و عزت کشور برایش موضوعیت دارد، فاصله غنی و فقیر هر چه بیشتر شده، تورم اقتصاد گره خورده به دلار و برجام سر به فلک کشیده و بار دیگر کشورمان جولانگاه سلطان های سکه و دلار و اختلاس گران کلان شده، شرکت های ورشکسته ی که در دوره شهید رئیسی احیاء شدند بار دیگر ورشکسته شده و کارگران آنها بیکار و معترض ناچار در خیابان ها شعار سر میدهند و احقاق حق خود را فریاد میزنند. دشمن خبیث هم که در موقع انتخابات، در رسانه های خود نامزد انقلابی را در اذهان عمومی تخریب میکرد، اکنون به هدف خود رسیده و با پوشش هر چه بیشتر رسانه ای این نابسامانی ها از نزدیک شدن به هدف خود که آشوب و براندازی نظام است از شادی در پوست خود نمیگنجد. بیایید تصور کنیم که چهارسال از روی کار آمدن نامزد غربگرا و طرفدار سازش با استکبار میگذرد و به جای همدلی و همسویی و هم افزایی که بین دولت و نیروهای مسلح و دستگاه دیپلماسی در زمان شهید رئیسی ایجاد شد و به کشورمان در برابر تعرض و تجاوز دشمن اقتدار بخشید، ما اکنون بار دیگر شاهد فاصله گرفتن و واگرایی این نهادها از یکدیگر هستیم و دشمن فرصت طلب خشنود از این وضعیت مناسب برای ضربه زدن هر چه بیشتر به ایران عزیز. ولی هموطن مژده که هنوز این اتفاقات بد نیوفتاده و محقق شدن این تصورات شوم به حقیقت در گرو رأی و انتخاب درست من و توست در جمعه آینده. رأی دادن نه به معنای رضایت از وضع موجود که به معنای قرار گرفتن و پیش رفتن در مسیر درست و نه عقبگرد. رأی دادن به راهی که انقلاب اسلامی چهل و پنج سال پیش در برابر ظلمات غرب فرو رفته کنونی در ظلم غزه گشود و ادامه آن راه شهید چمران ها و شهید سلیمانی ها و شهید رئیسی بودند که راهشان به بودن ما در این تاریخ معنا میبخشد و این را بدانیم که سرانجام کنار آمدن و سازش با استکبار با الاجبار میرسد به حمایت از غرب در نسل کشی از جنس نسل کشی در غزه و به بی معنایی و پوچی که غرب هم اکنون با این صحنه جداکننده حق از باطل با آن روبروست. پس این سؤال را هم اکنون و قبل از رأی دادن باید از خود بپرسیم که با توهم حل مشکلات اقتصادیمان از طریق رفتن زیر سلطه استکبار، آیا حاضریم سرانجام کشور عزت مندمان این بشود که چشم بر ظلم ظالمان بسته و حامی مستکبران و ظالمان کودک کش غزه و غزه های فردا باشیم یا نه! و اگر خدای ناکرده تبدیل به این چنین مردمی شدیم دیگر میتوانیم به معنای واقعی دینداری کنیم و لاف عشق به امام حسین بزنیم!؟ با عرض معذرت به خاطر طولانی شدن مطلب.
اسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد اولاً: عنایت داشته باشید که انقلاب اسلامی، آغاز تاریخی است با آینده ای بسی روشن و روشن تر که در متن «ریاست جمهوری و نظر به کدام آینده» https://eitaa.com/matalebevijeh/17012 مطالبی در این رابطه عرض شده است. ثانیاً: عنایت داشته باشید که هر تاریخی در آغاز خود تنگناهایی از جنس گذشته دارد که بعضاً سر بر میآورد. امری که امروز در جریانهای لیبرال که آقای پزشکیان را جلو انداخته ملاحظه میکنید. ولی بخواهند یا نخواهند تاریخِ آنها گذشته است و اساساً این افراد، درکِ تاریخی ندارند. مهم آن است که مانند رهبر بصیر انقلاب با صبرِ تاریخی خود، آری! با صبر تاریخی خود، امروز و فردای مان را به زندگی تبدیل کنیم به جای آنکه گرفتار توهّمتنِ منورالفکرانِ دیروز و امروز باشیم. موفق باشید
با سلام: آیا در مبانی دینی موردی در رابطه با اینکه چه افرادی در هنگام قرائت خطبه عقد حضور داشته باشند وجود دارد؟ دیده میشود این مسئله که برخی را در این مراسم دعوت نمیکنند به این بهانه که «افراد حاضر باید نفسشان پاک باشد» باعث دلخوری و اختلاف بین خانواده ها شده. آیا دین تاکید دین به حسن ظن در این گونه موارد نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید حُسن ظنّ داشت و با ذکر «صلوات» و با شروعی که با «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» انجام میگیرد؛ آثار منفی مورد نظر دفع میشود. موفق باشید.
سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده بزرگوار: استاد در مباحث مهدویت حضرت عالی فرمودید: «عالم بقیة اللهی مقام جمع است نه فرق»، منظور از جمع و فرق چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث «برهان صدیقین» عرض شد که مقام «جمع»، همه کمالات را در عین یگانگی دارا میباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام و ارادت خدمت استاد طاهرزاده عزیز: میخواستم نظر حضرتعالی رو درباره حد اطاعت از همسر بدونم. من تمام تلاشم و میکنم که تمام وظایفم رو نسبت به همسرم و دو تا فرزند پسر ۱۱ ساله ام و دختر ۵ ساله ام و نظافت منزل و خدمت رسانی به خانواده و مهمانداری کم نذارم. و در حد عالی نیستم ولی در حد توانایی و عقلم و مدنظر گرفتن رضایت و قرب الهی تلاش خالصانه میکنم. اما همسرم مدام از من گله مند هستند. و حتی من جلوی ایشون تمام وقتم برای ایشون هست، ولی وقتی نیستند در منزل من کتاب میخونم و نماز و دعا و صوتهای شما رو گوش میدم. ولی ایشون میگن من دوست ندارم دنبال این چیزها باشی، حتی من برای نماز شب بیدار میشم خوششون نمیاد با اینکه من تمام حقوق تمکین ایشون رو رعایت میکنم. من با دوستانم مباحث نهج البلاغه شما رو مباحثه میکنیم هفته ای دو ساعت در خانه یکی از اعضا، ولی ایشون خیلی بهونه میگیره که من نرم. میگن فقط توی خونه باش. من با هیچکس ارتباط ندارم. تمام انس ام صوت گوش دادن و نماز و تفسیر قرآن شما رو گوش دادنه و البته حرف زدن با حضرت حجت ارواحنا له الفدا. وظیفه من طاعت از ایشون هست یا راضی کردنشون؟ من مربی قرآن کودکان در بسیج محله مون بودم، ولی بخاطر اینکه به ایشون ثابت کنم اولویتم شمایی موندم خونه و نرفتم.از طرفی خودم همش میگم حتما خیری پشت پرده هست و من نمیفهمم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید هر کدام از زوجین نسبت به همدیگر وظایفی دارند، ولی آنطور نیست که زن تحت ولایت شوهر باشد. باید خودش به ضرورتهای فکری خود نیز برسد. موفق باشید
بسم رب العالمین. سلام علیکم: حاج آقا سخت محتاج مباحث معرفت نفس هستم؛ با توجه به ظلمات موجود و نکته ظریفی که نسبت به این مباحث از جهت اینکه باید نظر انداخت و نه اینکه فقط جمع آوری علوم حاصل شود، درخواست دارم دستوراتی نسبت به این مهم بفرمایید از عبادات و... تا بتوان به عمق لازم دست یافت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس». از «ده نکته در معرفت نفس» و سپس با «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آنها، کار را شروع کنید، خود به خود ادامه راه روشن خواهد شد. موفق باشید
عرض سلام و احترام: برای جوانی که مذهبی نیست، چه کتابی در جهت رشد معنویت انسان پیشنهاد می کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» افقی را در مقابل جوانان و نوجوانان بگشاید. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهر زاده عزیز: از اینکه به پرسش بنده توجه دارید و پاسخ می دهید تشکر می کنم. بنده حدود ۲۰ سال است که به نوعی وسواس فکری (بسیار آزار دهنده) دچار شده ام و با اینکه واقف به اشتباه بودن افکار و بالطبع آن کارهای دستوری از آن افکار هستم اما هیچ گاه در مبارزه با این بیماری پیروز نبوده ام علاوه بر نشانه های عمومی وسواس فکری که در اکثر افراد مبتلا به این موضوع در بنده هست، موضوع بسیار آزار دهنده و وحشتناک تری نیز حدود ۲۰ سال است که گریبانگیر بنده است و آن این است که فکرهای سرایتی (بیماری ها، مصیبت ها، ناکامی ها و...) را از طریق دیگران مُسری می دانم و این باعث شده در ارتباط با افراد همیشه دچار اضطراب و وحشت شوم از بابت اینکه مسائل زندگی آنان به بنده نیز سرایت کند و این افکار دائما بدون لحظه ای توقف در ذهن بنده جولان می دهند و باعث اضطراب همیشگی و دائمی شده و تا جایی که باعث شست و شوی زیاد (لباس ها، بدن و...) شده از ترس اینکه در ارتباط با دیگران این اشیاء آلوده شده و حتما موضوعات نگران کننده آنان به بنده نیز سرایت خواهد کرد از جنابعالی در مقام استاد و پدری دلسوز تقاضا دارم راهنمایی یا حتی توصیه های عبادی برای رفع این موضوع جانکاه برای بنده بفرمایید. اجرکم عندالله
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته آیت الله مظاهری در این موارد باید شخصی را که به عنوان الگو و نمونه پذیرفتهایم، مدّ نظر قرار دهیم و بر اساس سیره و حرکات ایشان، حرکات و افکار و اعمال خود را تنظیم کنیم. در ضمن خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت است رجوع شود. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: امروز یک کلیپی یکی از دوستان برام فرستاده درباره امام زمان (عج) یک روحانی بنام سید کمال حیدری میگه ظهور امام زمان به نظر علامه طباطبایی در نشئه این دنیا نیست و مابین این دنیا و برزخ هست و ما باید به آن سمت حرکت کنیم. نظر حضرتعالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دنیا آنچنان در آخرین مراحلش به کمالات خود میرسد که ابعاد تجرد آن، بیشتر و بیشتر میشود و این یکی از «اشراط الساعة» میباشد به طوری که در روایت داریم هر سالِ آخرالزمان وسعت ۱۰ سال پیدا میکند. ولی باز همین دنیاست که چنین ظرفیت یافته است و از این جهت باید به نکتهای که علامه طباطبایی می فرمایند دقت کرد. موفق باشید
عرض سلام و ادب: استاد با توجه به تاریخ جدیدی که در حال وقوع است، من که یه انسانی ام که غرق در گناه و حجاب هایی هستم که برای خودم ساخته ام یعنی همین الان با توجه به احوالاتی که دارم میدونم توی برزخ درحال سوختنم. حالا من چطوری میتونم خودم رو توی این تاریخ معنا کنم یا حتی بهش ایمان بیارم؟ عبادت یا ذکر خاصی نیاز هست؟ میترسم استاد میترسم آخرش خسرالدنیا و خسرالاخره بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم افقی از حقیقت با شروع انقلاب اسلامی مقابل ما گشوده شده و راهی باز شده برای صداقت و ایمان و تواضع و پشتکار، معلوم است میتوانیم انسان دیگری شویم. در این حالت است که نه تنها به گفته قرآن: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» اعمال نیک، بدیها را میبرد، بلکه از این هم مهمتر: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» در آن حدّ که حتی چنانچه انسان در مسیر توحید قرار گیرد، سیئات او نیز تبدیل به حسنات خواهد شد. در راستای حضور هرچه بیشتر در تاریخ جدید که شهادت و ایثار جزء لاینفک آن است خوب است کتاب «گلستان ۱۱» مطالعه شود. موفق باشید
سلام استاد گرامی وقت بخیر: امیدوارم حالتان خوب باشد. میخواستم از شما یک راهنمایی بخواهم. من پارسال معلم شدم. و منطقه ای که درس میدهم چند تایی نیروی آزاد جذب کرده بودند که متاسفانه از لحاظ اعتقادی و پوشش و بقیه موارد که شاخصه معلمی نداشتند. من و همسرم احساس وظیفه کردیم و با ارتباط گرفتن گزینش گزارش این افراد را دادیم. این گزارشات باعث اخراج این افراد شد. حالا من نمیدانم وسوسه ی شیطان است در وجودم که چرا این کار را کردم. (یکی از کسانی که از دانشگاه فرهنگیان دو هفته بعد قبولی اخراج شد خودم تیپ ظاهری و کشف حجابش دیدم.) یا عذاب وجدان که چرا باعث اخراج این آدم ها شدم. البته هنوز چندتایی از آنها اخراج نشده اند. حکمشان آمده برای سال آینده. این میان یکی از آنها فهمید و حرف من افتاد دهن مردم. و به همه گفت من برایش زدم و نمیدانم اسم این کار آبرو ریزی هست یا نه. اما جو بسیار بدی بر علیه من درست کرده نمیدانم استاد کارم درست بوده یا نه. اطرافیان میگویند به تو ارتباطی ندارد چه کسی وارد سیستم میشود. اما من احساس وظیفه کردم و قدم در این راه گذاشتم خواهش میکنم من را از این وضعیتی که هستم با جملات و نصیحت های پدرانه تان نجات دهید. سپاسگذارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته اگر آن افراد، شایستگیِ معلمی را نداشته باشند واجب بوده و هست که به گزینش خبر دهیم. به هر حال اینان ممکن است در جای دیگر مفید باشند ولی مسئله تربیت یک نسل بسیار حساس است و ما تا حال کوتاهیهایی داشتهایم. موفق باشید
با سلام: وقتی گفته میشود که اصالت با وجود است آیا منظور مفهوم وجود است یا وجود به عنوان امری خارجی؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمیکند، در هر دو حال، وجود، بنیاد است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیک و رضوانه (مقاومت و حضور متعالی انسان در آخرالزمان) مولی امیرالمومنین علیه السلام الرّجاء لرحمة اللَّه آنجا اميد به رحمت خدا پيروزمندتر از اميدهاي ديگر است (و مگر امروز امیدوارتر از جبهه ی مقاومت در این تاریخ هست؟ این امید به رحمت الهی است که اینچنین مردان مقاومت و مبارزان جبهه ی حق را در غلبه ی اراده ها استوار کرده است و دست از پا نمی شناسند تا جبهه ی باطل را رسوا کنند و ادامه ی حرکت های تاریخ توحیدی را به سرانجام برسانند و اگر نبود امید به رحمت و وعده ی الهی، چه چیزی می توانست محرک اراده ی انسان باشد تا سر حد از دست دادن تمام دارایی و داشته هایی که دارد؟! این آن قدرت ایمانی است که در دل مجاهدان راه خداوند است که سرنوشت تاریخ، دل در گرو همین مجاهدان دارد. پس ای دشمن بشنو که فردای این عالم را ایمان جبهه ی مقاومت است که ترسیم می کند نه ابزار و آلات و ادوات و تجهیزات جنگی تان و نه تکنیک! این حزب الله است که در عالم غالب است و هر آنکس که جان اش در وادی این حزب باشد می فهمد که ترس و بن بست معنایی ندارد چرا که سلسله ی عالم را طولی می داند و گره گشای راه های بسته را در سر سلسله ی اسباب می فهمد و آنکس که می ترسد، عالم را در سلسله ی عرضی می پندارد و گمان دارد آنچه تاریخ را می سازد تکنیک است و نه ایمان! و برای همین در تاریک ترین بن بست ها هیچ راه فراخی برای نجات نمی یابد و نمی شناسد و دست به کشتار و سلاح و مرگ می زند و در آخر هم به انتهای خود می رسد که مرگ باشد! این سرنوشت تاریخی گذشته هایی است که امروز پیش روی ماست و دشمن از این امید و رحمت و فرج و گشایشی که پیش روی محسنین است به دور است «إن رحمت الله قریب من المحسنین» براستی مگر امروز محسن تر از جبهه ی حق که خانه و فرزند و همسر و مال و جانش را فدا کرده است و ایستادگی می کند داریم؟! خیر! پس بایست، منتظر رحمت تاریخی حق در انتهای این جبهه باشیم. تحلیل صحنه ی نبرد در تشخیص قدرت یک جبهه بسته به آن نوع جهان بینی دارد که انسان از صحنه ی نبرد می کند. و اگر می بینی آنانی را که مسحور و مقهور سلاح ها و تکنیک ها می شوند از آن روست که درکی از اندیشه مدد و رحمت و امید و وعده و وعید و درک قدسی میدان قدرت ندارند و فقط میدان را خلاصه در عضلات بازوی ظاهری می فهمند «یعلمون ظاهراً من الحیاة الدنیا و هم عن الآخرة لغافلون» و این عدم درک آن مصیبتی است که اینان را از فردای امید و رحمتی که انسان را در بر می گیرد محروم می کند و چه خسرانی بالاتر از اینکه انسان از آنچه که می تواند باشد و حضوری که می تواند در عالم بیابد و حس کند محروم شود؟ آیا فردای تاریک اینچین انسانی اگر خودکشی نباشد، افسردگی و پوچی و تشویش و اضطراب نیست؟ باید از خود بپرسیم، امروز کدام حضور است که می تواند ما را در فردای تاریخی مان سرزنده کند و از حیات تلخ و سردی که در انتظار بشر است رهایی بخشد؟ آیا این راه رهایی همین جبهه ی مقاومت نیست که در برابر استضعاف و استکبار و استثمار فرعونی تاریخ غرب قد علم کرده است و با نظر به امید و رحمت ملکوت عالم، به پا خواسته تا انسان به نهایی ترین حضورش در تاریخ و به آن وعده ی قسط و عدل و حکومت موعود دست بیاید و انسان طعم شیرین حیات را بچشد؟!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر در دیروزمان که یادی از پریروزمان بود که گفتیم: «کربلای جبهه ها یادش بخیر» و باز جلوتر رفتیم تا عصر عاشورا و دیدیم چگونه به گفته حضرت سجاد «علیه السلام» هرچه به غروب آن روز میرسیدیم چهره مبارک مولایمان امام حسین «علیه السلام» و یاران خاص شان گلگلون تر میشد و آن را پس از دفاع مقدس گم کردیم، گویا باز آن حیات متعالی دارد به سویمان می آید. مهم نیست که در کنار مبارزان حماس باشیم و یا حزب الله و یا در اینجا یعنی پشت دیوارهای غزه؛ مهم این است که احساسی را درک کنیم که بر جان و روان مادران غزه و عزم راسخ آنها در جریان است. و این مائیم و تاریخ عبور از پلیدی انسان خودبنیادِ جهان غرب. آری! طلوعی در پیش است. بدبخت آن کسی که این طلوع را که طلوع انسانیت انسان است، درک نکند و خوشا به حال آنانی که از هر قوم و ملتی، در بنیان انسانی خود، خود را در کنار مردمان بزرگ غزه احساس می کند. کافی است چشمهای خود را بگشاییم و بنگریم چه میدانی از فهم انسانیت انسانها به ظهور آمده است و چه ظلماتی فرا گرفته است آنانی که در طلوع این تاریخ امیدوارانه متوجه این آینده نیستند. آینده ای که به گفته حجت متعیّن این زمانه «آینده، آینده فلسطین است و نه آینده اسرائیل». موفق باشید
«و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین» بزرگترین مکر خدا در قبال بندگانش دادن وجود به آنها بود، نیستی مطلق به نیستی مضاف هست داد، جلّ الخالق و عظم شانه. نیستی مطلقمان را فراموش کردیم ولی یک روز یادمان میآید عهد نیستیمان را. وای بر ما نیستهای مضاف هست نما! چقدر توهم زده ایم! قربان خدایی که وجود ندارد ولی وجود میبخشد و ثابت میکند فاقد شیء معطی شیء است. وجود بوی گند میدهد، نیستی است که کمال مطلق است. قربان آن نیستی که عین هستی است ولی هیچ ربطی به هستی ندارد. بالاترین مرتبه توحید این است که بفهمی خدا وجود ندارد. فقط تویی که بوی گند هستی را میدهی، خدا از این بوی گند و آفت هستی منزه است، سبحان الله عما یصفون! هزاران آفرین به کفار که مردانه گفتند خدا نیست! خوشا بحالشان که جهنم عشق را به بهشت عقل ترجیح دادند و به وجود خدا کافر شدند. بزرگترین موحدین عالم کافر ترینشان هستند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه به حکم آیه شریفه که در وصف حضرت حق میفرماید: «لیس کمثله شیئ» که او شبیه هیچ موجودی نیست، و اساساً موجودی نیست مانند سایر موجودات، حرفی نیست، ولی موجودنبودن خدا غیر از وجودبودنِ اوست و اینکه عین وجود است که در ذات خود به گفته شیخ الرئیس ابوعلی سینا: «ماهیتُهُ انیّته» میباشد زیرا جنس او و ماهیت او همان هستی اوست و هستی ما به عنوان نور وجود او بسی ارزشمند است. مشکل آن است که ما به جای عبودیت نسبت به او و عین ربطبودن، انانیت خود را مدّ نظر آوریم. موفق باشید
سلام علیکم: برای آشنایی با تفکر و آثار رنه گنون، کدام کتاب ایشان را پیشنهاد می کنید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر سه کتابی که بنده از ایشان مطالعه کردهام کتابهای خوب و حکیمانهای بوده است مثل «بحران جهان غرب» و «سیطره کمیّت» و «راز صلیب». موفق باشید
سلام و ارادت: در ایام دهه محرم هیاتی در شهر، تابلویی نصب کرده که بر روی آن نوشته است: «آمنوا بالحسین» آیا این عبارت معنایی درست است؟ در حالی که در قرآن «آمنوا بالله و بالرسول» وجود دارد. یعنی به مستفاد رسالت ایمان به رسول به کار رفته اما «آمنوا بالمحمد» بکار نرفته است... به نظر می رسد زمینه سوء استفاده اهل تسنن بخصوص وهابیت از این نوشته ها وجود دارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورشان آن است که به حقیقت کار حضرت سیدالشهدا «علیهالسلام» ایمان بیاوریم. ولی به هر حال این عبارت، عبارت خوبی نیست. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: امیدوارم که همیشه در صحت و سلامت باشید ممنون از کتابها، صوتها و سخنرانیهای ارزشمندتون. شما از نگاهی نو و تازه همه مباحث را مطرح میکنید واقعا خالق یک گفتمان هستید. خیلی به خدا رو شاکرم برای اینکه به واسته استادی که کتابهای شما را به من معرفی کرد. از سال 93 به طور جدی در مباحث شما هستم و در حال تدریس بعضی از کتب شما در حوزه انسان شناسی و گاها مباحث انقلاب اسلامی، ولی سالهاست یک موضوعی در ذهن من از شما میچرخد و آن اینکه چرا شما وقتی از بعضی شخصیتهای سیاسی یا گاها اجتماعی صحبت میکنید یه نظرات قطعی بیان میکنید؟ گاهی در ذهنم میچرخد نکند استاد بغض و کینه شخصی از این افراد دارد که اینگونه تند صحبت میکند؟ مثلا برایم لاینحل است چرا شما راجع به شخص آقای هاشمی رفسنجانی اینقدر نظرات قطعی دارید؟ یادمه یه بار در جلسه ای بیان کردید خدای هاشمی خدای خمینی را کشت. واقعا شخصیت آقای هاشمی اگر به فرض دچار انحراف شده باشد چرا رهبر عزیزمان اینگونه در متن پیام ارتحال از ایشان یاد کرد. و متاسفانه این موضوعات به شدت در شاکردان شما رواج دارد. من تمام صوتهای شاگردان شما را هم گوش میدهم. مثلا در فایلی استاد حسینی داستانی از همراهی آقای هاشمی با رهبر معظم انقلاب در زمان جوانی داشتند به جایی رهبر معظم وقتی دیدند بچه های آن روستا دچار زنبور گزیدگی شدید شدند وردی خواندند و تمام آثار از آنها رفع شد و آقای هاشمی فرمودند چه خواندی ایشان گفتند فلان ورد را و ایشان فرمودند پس چرا برای من نشد و در ادامه استاد حسینی فرمودند فکر میکنند همه جا میشود با سیاست پیش رفت و سیاسی بازیه... واقعا شما این کفتمان را میپذیرید؟ یا استاد فرهادی که واقعا چنان با بغض شدید گاها در مسایل سیاسی ورود میکنند که نمیدانم چه بگویم و استاد موسوی و... واقعا شما که راه شهید بهشتی را رفتید و کادر سازی بسیار جالبی انجام دادید از شاگردانی که الحق و الانصاف دارند مجاهدت میکنند همین استاد حسینی، استاد فرهادی، استاد متقی، استاد موسویان، استاد اصفا و... من همش تو ذهنم میچرخه چون استاد طاهرزاده گاها با بغض نسبت به بعضی مباحث صحبت میکنند اینها هم همین راه را ادامه میدهند. واقعا دوست دارم در این زمینه پاسخی بشنوم که دلم از استادم، استاد طاهرزاده ای که سالهاست از ایشان مینوشم قرص تر شود. در پایان خیلی تشکر میکنم از مباحث شما، ای کاش در اصفهان بودم و به پای شما میافتادم که مرا در اخلاق سلوک دهید. استادی که سالها از او مینوشم اما یکبار موفق نشدم نصیحت یا تذکر مستقیمی از ایشان دریافت کنم. خوشا به حال شاگردان شما. یاعلی
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلماً دلیلی ندارد که بنده و امثال بنده با آقای هاشمی حساب شخصی داشته باشیم. اتفاقاً در ابتدا ارادت بسیاری به ایشان داشتیم تا اینکه با ریاست جمهوری ایشان، مسیری شکل گرفت که از نظر امثال ما انحراف از مسیر انقلاب بود و در جلسهای که خدمت آیت الله مصباح و دکتر حداد عادل تشکیل شد، همه نگران بودیم که چرا با چنین مسائلی روبرو شدیم و بحث «چه شد که کار به قتل امام حسین کشیده شد؟» در همین فضا عرض شد. به نظر میآید در نمازی که حضرت آقا برای آقای هاشمی خواندند آن جمله ای که عموماً برای میت خواند میشود حتی به اغماض؛ برای آقای هاشمی نخواندند که بگویند: « اللهم إنا لا نعلم منه إلا خیراً.» موفق باشید
سلام استاد عزیز: متاسفانه امثال بنده ، نتونستیم خوب درک کنیم که چقدر نیاز داریم حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) ظهور کنند . آنچنان که باید، احساس نیاز نمیکنیم و مشتاق نیستیم وحتی خیلی بدتر از این گاهی میترسم. چون یه بار یکی از افراد انقلابی مشهور گفتن که اگه امام زمان ظهور کنند دیگه ثواب عبادات ما خیلی کمتر میشه و... . چکار کنم نگاهم به قضیه درست بشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنکس که به دنبال بهترین بودن برای خود و برای جهان بشری است، مسلّم در مقام انتظار نسبت به حضرت حجّت «عجلاللهتعالیفرجه» قرار دارد از آن جهت که به بدیها و پلشتیها رسمیت نمیدهد. مهم این نیست که ما هنوز شایسته حضور ذیل آن حضرت قرار نگرفتهایم، مهم آن است که در طلب چنین حضوری باشیم و این، خود به خود شایستگی لازم را پیش میآورد زیرا برای بدیها رسمیت قائل نشدهایم. موفق باشید
به نام خدا سلام و عرض ادب: حضرت آقا در سالروز ازدواج حضرت علی و حضرت زهرا علیهما السلام برای اجرای مراسم عقد خواهر شهید قربانی، مهریه را ۱۴ سکه گرفتند و اتفاقا تاکید هم کردند که مهریه بیش از این را عقد نمی کنند. سوال بنده این است که این عمل رهبر انقلاب به معنای این است که ۱۴ سکه برای تمامی دختران حد متعالی مهریه است یا این که حد تعالی مهریه برای هر دختری مطابق با شرایط، متفاوت است؟ برخی از بزرگان معتقدند ۱۴ سکه از آن جهت که رهبر انقلاب و علمای دیگر در شرایط خاصی هستند و بنابه دلایلی می خواهند افراد کمتری برای عقد مراجعه کنند یا جهات دیگری، چنین مهریه ای را در نظر گرفته اند ولی در اصل مهریه باید طبق عرف خانواده دختر باشد و به گونه ای حالت بازدارندگی برای پسر وجود داشته باشد که در شرایط سخت زندگی پشتوانه ای برای دختر باشد. سخن درست چیست؟ آیا ما باید فعل رهبر را به همان شکل عیناً اجرا کنیم و برای کسب حد تعالی رشد، مهریه را ۱۴ سکه بگیریم؟ و یا اینکه حد تعالی مهریه برای ما تعریفی متفاوت دارد و باید مطابق با شرایط خودمان مهریه را بالا نگیریم ودر عین حال در این حد هم پایین نگیریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً آنچه رهبر معظم انقلاب در این مورد متذکر میشوند به معنای تکلیف نیست، ولی در هر حال مهریه کم، ارزش خود را دارد و مهریه زیاد به هیچ وجه پشتوانهای برای ادامه زندگی نیست و بعضاً ممکن است موجب تحریک خانمها گردد که با کوچکترین اختلاف به امید استفاده از مهریه سنگینشان تصمیم به طلاق بگیرند. موفق باشید
سلام خداقوت: بنده در حیطه کار با نوجوان دارم کار میکنم میخوام یه سیر مطالعاتی از کتاب استاد طاهر زاده بهم معرفی کنید خیلی نیازمند هستم، هم روش کار با این سن، هم اعتقادی. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله با کتاب «جوان و انتخاب» و «چه نیازی به نبی» شروع فرمایید و سپس با کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» ادامه دهید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید
