سلام استاد وقت بخیر: کلیپی دیدم مبنی بر اینکه آیت الله بهجت فرمودند قبل فلسفه باید کلام خوند و الا منحرف شدین تقصیر خودتان است. خواستم نظرتون رو درمورد این حرف بفرمایید و اینکه آیا فلسفه به تنهایی ممکن است موجب انحراف شود؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم، فلسفه بخصوص فلسفه صدرایی که عملاً یک نوع کلام به حساب می آید موجب انحراف نمی شود ولی سخن آیت الله بهجت در این است که بالاخره ابتدا باید عقاید خود را بر مبنای عقل و استدلال محکم نمود و در بستر همان عقاید، سراغ فلسفه رفت. موفق باشید
یا محبوب! عرض سلام و رضوان حضرت محبوب بر شما باد. جسارتا پیرامون سوال 34805 سوالی داشتم اینگونه انحراف از فلسفه ی عقلی و بی معنی کردن نیستی که اصلا عدم هستی است از کدام تفکر اشتباه نشئت میگیرد؟ یعنی آیا این نوعی پوچ انگاری است؟ و یا فقط یک اشتباه عقلی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که سؤالکننده با نوعی نیستانگاری دست به گریبان است. وگرنه نیستی به معنای نیستی نسبت به وجود دنیایی، غیر از نیستی به معنای مطلق کلمه است. به همین جهت ما بحث را به سخن جناب فیض کاشانی منتقل نمودیم که از هستی و أنانیّت خود مینالد. و این غیر از نیستی است به معنای عدم هستی. موفق باشید
سلام حضرت استاد: خدا قوت، به این رسیدم که اگر عمل انسان باعث پیوند دل و عشق دل به خدا نشود هر لحظه ممکن است تحت تاثیر هوا و هوس قرار بگیرد و بلغزد کما اینکه توی ذهنم نیست که در حال اشد حبا لله گناهی کنم از روی عمد البته که من لایق این محبت نیستم ولی میدونم محب اراده نمیکند که محبوب را اذیت کند و به این رسیدم که دلیل اینکه هرچه درجا میزنم حرکت نمیکنم بخاطر نبودن این محبت هست ولی نمیدونم چطور و چگونه این محبت رو فعال کنم، خیلی حدودی میدونم، ممنون میشم کمکم کنید، به این فکر بودم که خودم رو نساختم فردا امام زمان علیه السلام میان به دردشون نمیخورم ولی به فکرم خورد که اگر دلم عاشق خدا بشه و آن حالت خشیت مخلوط با محبت رو پیدا کنه مثل آیت الله ناصری، دیگر به راحتی میتونم به نیازهام برسم و خدا محب خودش را ناامید نمیکنه و به درد بخور میشم. شاید این پیامی که دادم آنقدر لزومی نداشت که وقتتون رو بگیرم ولی چه کنم که دوستتون دارم؟ همانطور که پدر و خانواده ام هم همینطور بودن
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که بتوانیم هر اندازه که ممکن است در محضر خداوند خود را احساس کنیم و در امور زندگی راضی به رضای خداوندی باشیم که همواره مواظب ما بوده و هست. و در این رابطه خلق خدا را دوست بداریم و اگر هم از آنها بدی میبینیم با بدیِ آنها بد باشیم و نه با انسانیت آنها. موفق باشید
سلام استاد: در کتاب معاد در قسمت سوال قبر عامل تثبیت عقاید احوال بنده ی صالح خدا و دشمن خدا رو بازگو کردید چرا ممتحن قبر ابتدا کفن های دشمن خدا را کنار میزند بعد سوال میکند؟ اینجا منظور از کنار زدن کفن چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً صورت رفع حجابهایی است که با حضور برزخی متوفی از آن طریق، صورت میگیرد و شخصیت آن فردبه ظهور میآید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده چند وقتی است سوالی ذهنم را مشغول کرده و آن اینکه خدا برای چه انسان را خلق کرده؟ هدف از خلقت انسان چه بوده؟ ممنون میشم از اینکه بتوانم پاسخی دریافت کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، با همین عنوان مطرح شده است. خوب است که به آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب مجدد خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی کاش میشد از شما جزوه ای یا کتابی می داشتیم که استاد از دریچه بینش توحیدی برای سرفصل های زندگی امروز به شکل کمی مصداقی پیشنهاد داده و نظراتشان را می دانستیم. تا گفتن شما بشود پایه ای و افقی برای ساخته شدن بیشتر راهها. مثلا در باب ازدواج، اقتصاد،... جزییات زندگی. ۲. استاد در باب مسائل زندگی مثلا اخلاق و... گویا آنچه که مهم است این است که ما نسبت به غضب زاویه بگیریم و تا محبت آید، همانطور که باید به طاغوت کافر شد تا ایمان آید. یعنی از زاویه دید وجودی زمینی ما مهم پس زدن کفر و طاغوت و لشگرشان است تا عشقمان به خدا ثابت شود و او به ما رو کند. احساس می کنم که ایمان و لشگرش خیلی بزرگتر از آن است که من بخواهم اراده به داشتنش کنم. ۳. در روانشناسی می گویند که اگر غضب سرکوب شود در ناخوداگاه رفته و به شکل دیگری خودش را نشان دهد. حال من خودم ارادت خاصی به این علم ندارم. حال در حدی که می توانم شاید مقداری از این حرف را قبول کنم آیا به نظر شما درست است که طبق دانسته های دینی خودمان اینطور تحلیل کنیم و بگوییم که اگر موضوعات مان را در زندگی طبق نگاه درست وجود بینانه نگاه نکنیم دچار آتش غضب (البته مذموم) می شویم و چون این عمل در مرتبه ای از مراتب وجودی ما می شود پس در باقی اعمالمان هم اثر گذار است و همینطور در مورد ترس مذموم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همۀ آنچه میفرمایید با تدبّر در قرآن حاصل میشود و کتابهای علمای اصیل همه مبتنی بر روایات و قرآن است. ۲. در مورد غضب، همینطور است که می فرمایید. پیشنهاد میشود از کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی غفلت نشود. موفق باشید
با عرض سلام و خسته نباشید: استاد ببخشید من این را عرض میکنم، اینکه واقعا معلوم هست مخاطبین شما تکلیفشان با جایگاه حمایت های شما چیه؟ من که بشخصه سردرگم شدم؛ آنقدر در ایام انتخابات از دکتر جلیلی حمایت تمام قد میکردید و میگفتید، فرد اصلح آقای جلیلی هست و کارآمدی مهم نیست!!! مهمه اینکه برنامه داشته باشی، الان چطور شده با یه پرواز آقای قالیباف تمجیدگوشان شدید؛ خب پس الان معلوم شد که کارآمدی بهتر از برنامه داشتن هست. و در انتخابات هم اصلح را اشتباه به مردم معرفی کردید؟! تازه بماند که از افراد معلوم الحالی مثل امید دانا و علی علیزاده دفاع میکردید، و مطالبش را نشر میدادید، اونکه خیلی وقته چهره اش رو شد اینم که تازگی ها به سرداران سپاه داره فحش میده و مقصر شهادت هنیه را جاسوسی شهید نیلفروشان میداند. (یا علی)
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به جواب سؤال های شماره 38651 و 38652 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: با توجه به مباحث اخیر_دو جلسه شنبه در باب آخرین پیامبر (ص) _ که سیره و سنت آقا رسولالله (ص) به عنوان دعوت بیصدا مد نظر قرار گرفت، و نگاهی و سخنی باید بود که ما متذکر آن بودن در شرایط امروزینمان شویم، کتاب یا جزوهای که بیش از پیش ما را متذکر این امر میکند معرفی نمایید. مقصد تذکر به حضرت رسول (ص) و حضوری است که باید ما در امروز شدت ببخشیم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: مبنای عرایضی که شد اصالت وجود جناب صدرالمتألهین بود. پیشنهاد میشود بعد از مباحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست به بحثی که تحت عنوان «نهاییترین انسان و نظر به شخصیت تاریخیِ صدرالمتألهین» روجوع شود. . موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/
آن استقبال گرم رهبری از دور با آغوش باز آن در آغوش گرفتن یک عالم شیعی و یک مجاهد و عالم سنی آن نگاه ها و لبخند ها، ریشه اش عمق همدلی! «هرگاه بزرگی از میان ما رفت بزرگ دیگری جای او را خواهد گرفت» حرف هایی که اسماعیل قبل از قربانی شدن گویی در مورد خود می گفت و برای التیام دل های پر درد بعد از شهادتش همه چیز آن دیدار بوی شهادت می داد! همانند دیدارها و لحظات واپسین حاج قاسم عزیز و چه زیبا شهادت هایی در شگفت تاریخی زیبا به اعتبار «ما رأیت الا جمیلا»!!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ای زندگی! ای زندگی! چه اندازه چهره خوبی از خود در این زمانه به ما نشان دادهای. چه کسی باور میکرد که در این آخرین زمان، اینهمه در میدان انسانیت با هر مذهب و مرامی که هستند، به همدیگر نزدیک و نزدیکتر باشند. حکایت قرارگرفتن شهید اسماعیل هنیه در آغوش رهبر معظم انقلاب، حکایت در آغوشگرفتن هزاران هزار انسان است که زمانه خود را درست تشخیص دادهاند. حکایت عبور از همه تقدسهای احمقانهای است که دشمنان انسانیت در قالب وهابیگری به ما تحمیل کرده بودند و ما به لطف الهی از آن عبور کردیم تا آنجایی که به گفته رهبر معظم انقلاب حتی آنهایی که ظاهراً رعایت احکام فقهی را نمیکنند چه اندازه نسبت به انسانیتی که در مردم غزه به ظهور آمده است؛ نزدیکند. اینجا است که در آن همآغوشی، ما به تاریخی فکر میکنیم که همه انسانیت و حقیقت در حال طلوع است به حکم «الیس الصبح بقریب» وقتی انسانها به حقیقت انسانی و معنویت الهی خود نظر داشته باشند. موفق باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه بهم بگین اسد الله اسدی که بود؟ و در سال ۱۳۸۸ چه کارهایی را انجام داد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی بیش از آنچه در برنامه «بدون تعارف» مطرح شد، نمیدانم. موفق باشید
سلام: ببخشید استاد من دنبال یک پناهگاه و یک لحظه آرامش میگردم پیدا نمی کنم. این دنیا بستر امتحان و سختی های مختلف هست، مرگ هم که سختی های فراوان خودش را دارد. برزخ هم درگیر حساب و کتاب، احوالات قیامت هم که وحشتناک هست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور در محضر خداوند و توجه به توحید ربوبی، ما را در آغوش خدا قرار میدهد. کتاب «با دعا در آغوش خدا» https://lobolmizan.ir/book/608?mark=%D8%AF%D8%B1%20%D8%A2%D8%BA%D9%88%D8%B4 که روی سایت هست، ان شاءالله در این مورد میتواند مفید باشد. موفق باشید
سلام و درود خدمت استاد گرامی: بیاییم تصور کنیم که به علت نارضایتی از وضع موجود در انتخابات پیش رو شرکت نکرده ایم و نامزد انتخاباتی که در مناظره های امروز بدون ارائه راه حل و برنامه مشخصی، صرفاً با انتقاد و اتهام و سیاه نمایی وضع موجود و نادیده گرفتن دستاوردها و جایگاه ایران به عنوان یک کشور عزتمند در جهان، توانسته است با عوام فریبی تعداد زیادی از آراء مردم ناراضی را جلب کند رئیس جمهور شده. تصور کنیم اکنون چهارسال از ریاستجمهوری او گذشته و به علت رویکرد نئولیبرالی که نه دغدغه قشر محروم و متوسط را دارد و نه استقلال و عزت کشور برایش موضوعیت دارد، فاصله غنی و فقیر هر چه بیشتر شده، تورم اقتصاد گره خورده به دلار و برجام سر به فلک کشیده و بار دیگر کشورمان جولانگاه سلطان های سکه و دلار و اختلاس گران کلان شده، شرکت های ورشکسته ی که در دوره شهید رئیسی احیاء شدند بار دیگر ورشکسته شده و کارگران آنها بیکار و معترض ناچار در خیابان ها شعار سر میدهند و احقاق حق خود را فریاد میزنند. دشمن خبیث هم که در موقع انتخابات، در رسانه های خود نامزد انقلابی را در اذهان عمومی تخریب میکرد، اکنون به هدف خود رسیده و با پوشش هر چه بیشتر رسانه ای این نابسامانی ها از نزدیک شدن به هدف خود که آشوب و براندازی نظام است از شادی در پوست خود نمیگنجد. بیایید تصور کنیم که چهارسال از روی کار آمدن نامزد غربگرا و طرفدار سازش با استکبار میگذرد و به جای همدلی و همسویی و هم افزایی که بین دولت و نیروهای مسلح و دستگاه دیپلماسی در زمان شهید رئیسی ایجاد شد و به کشورمان در برابر تعرض و تجاوز دشمن اقتدار بخشید، ما اکنون بار دیگر شاهد فاصله گرفتن و واگرایی این نهادها از یکدیگر هستیم و دشمن فرصت طلب خشنود از این وضعیت مناسب برای ضربه زدن هر چه بیشتر به ایران عزیز. ولی هموطن مژده که هنوز این اتفاقات بد نیوفتاده و محقق شدن این تصورات شوم به حقیقت در گرو رأی و انتخاب درست من و توست در جمعه آینده. رأی دادن نه به معنای رضایت از وضع موجود که به معنای قرار گرفتن و پیش رفتن در مسیر درست و نه عقبگرد. رأی دادن به راهی که انقلاب اسلامی چهل و پنج سال پیش در برابر ظلمات غرب فرو رفته کنونی در ظلم غزه گشود و ادامه آن راه شهید چمران ها و شهید سلیمانی ها و شهید رئیسی بودند که راهشان به بودن ما در این تاریخ معنا میبخشد و این را بدانیم که سرانجام کنار آمدن و سازش با استکبار با الاجبار میرسد به حمایت از غرب در نسل کشی از جنس نسل کشی در غزه و به بی معنایی و پوچی که غرب هم اکنون با این صحنه جداکننده حق از باطل با آن روبروست. پس این سؤال را هم اکنون و قبل از رأی دادن باید از خود بپرسیم که با توهم حل مشکلات اقتصادیمان از طریق رفتن زیر سلطه استکبار، آیا حاضریم سرانجام کشور عزت مندمان این بشود که چشم بر ظلم ظالمان بسته و حامی مستکبران و ظالمان کودک کش غزه و غزه های فردا باشیم یا نه! و اگر خدای ناکرده تبدیل به این چنین مردمی شدیم دیگر میتوانیم به معنای واقعی دینداری کنیم و لاف عشق به امام حسین بزنیم!؟ با عرض معذرت به خاطر طولانی شدن مطلب.
اسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد اولاً: عنایت داشته باشید که انقلاب اسلامی، آغاز تاریخی است با آینده ای بسی روشن و روشن تر که در متن «ریاست جمهوری و نظر به کدام آینده» https://eitaa.com/matalebevijeh/17012 مطالبی در این رابطه عرض شده است. ثانیاً: عنایت داشته باشید که هر تاریخی در آغاز خود تنگناهایی از جنس گذشته دارد که بعضاً سر بر میآورد. امری که امروز در جریانهای لیبرال که آقای پزشکیان را جلو انداخته ملاحظه میکنید. ولی بخواهند یا نخواهند تاریخِ آنها گذشته است و اساساً این افراد، درکِ تاریخی ندارند. مهم آن است که مانند رهبر بصیر انقلاب با صبرِ تاریخی خود، آری! با صبر تاریخی خود، امروز و فردای مان را به زندگی تبدیل کنیم به جای آنکه گرفتار توهّمتنِ منورالفکرانِ دیروز و امروز باشیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت جنابعالی و اسلام و جامعه نگران در امر خانواده. پاسخ شما را در گفتگوی موضوع #ارتباط_مرد_و_زن_در_بشر_جدید_و_معنای_وجودی_آنها به دقت مطالعه کردم. و نکات آن کاربر نگران را که فرمودند نیز مطالعه کردم البته پیش از آن، آن مطالب را میدانستم و جایگاه بنده دقیقا گفتگو با چنین جامعه ای است تا نه دچار گروهک های تندرویی شویم که میخواهند با تشدید فساد یک توهم برای ظهور زود رس ایجاد کنند و نه مسئله رها شده بماند تا جامعه از دست برود بلکه هم اکنون راهی باز شود بسوی آن قله که آن قله مدرنیته متوهم غیر انسانی نیست. و البته جایگاه محترم جنابعالی بطور کلی تذکر به بنیان انسانیت در هستی و تعقل و پروش میباشد. آنچه بنده عرض کردم که مسلم ناقص و پیش پا افتاده بود و بنا بر شروعی برای گفتگو. پیش تر عرض شد نتوانستیم از روابط غیر متعارف و روان پریشان و توهمات و شهوات بی رویه جلو گیری کنیم و نمیتوان احساسات و نیازهای انسان را نادیده گرفت و دیدیم که آسیب ها خوردهایم. ما بنا نداشتیم زنان غیر متعارف و کاسبان این امر را میدان دهیم و یک جامعه بیمار تر بسازیم! خیر بنای ما بر این بود آن دختر پسری که هم سن هستند و فردی معمولیاند با صیغه پیش روند تا در کنار یکدیگر پروشی سالم یابند نه آنکه در خانه جلوی پدر مادر مذهبی سکوت کنند و در خفا رابطه جنسی برقرار کنند تا اتفاقا دچار این مسائل روانی بد که گفته میشود شوند. بنا به شواهد شخصی و آمارهای مستدرک ارگان های رسمی و علمی کشور بسیاری از نسل جدید رابطه جنسی مخفی دارند و دیگر باکره نیستند و میزان سقط جنین بسیار بالاست، دقیقا مثل آن دختر مسئول فرهنگی پایگاه بسیج، که با گفتگو با بنده این مسئله را شرح داد و از خودش گفت که شهوتش بی اندازه زیاد است و رابطه جنسی با مردی میانسال و دیگران داشته و تقریبا هر شب خود ارضایی میکند و او یک بیمار نبود بلکه به خاطر حاضر نشدن ما و حضور دشمن یک بیمار شده (بنا ندارم بیش از این مثال بزنم با این که دارم اما مجبورا به خاطر درک موضوع گفتم). میبینیم که از ورود نکردن ما این مشکلات بیشتر شده نه آنکه ما متهم به بیشتر کردنش بشویم!. متوجه باشید ما نخواستیم به شهوت دامن زنیم، ما میخواستیم جامعه شهوت ران را در چهارچوبی انسانی کمک کنیم تا به سخن شما برسیم زیرا در تنگناها قرار داریم و باید آرام آرام راه را باز کنیم و از خطرات بیشتر به کنترل خطرات و سوق به آن قله برسانیم. و اما چیزی که لازم دانستم عرض کنم در باب سخن صحیح شما از تاریخ صیغه اول اسلام است؛ آری ولی اکنون در جنگی باطنی تاریخی هستیم! و بنا نیست مسئلهی صیغه به منظور عرفش تشدید شود. شماها خانواده هایی که جوانانتان تصمیم گرفتند مخفی کاری کنند بهتر است به فکر برقراری ارتباط با آنها باشید زیرا اگر شما با درک و محبت و تشرع و تعقل دل جوانان را جذب نکنید و راهکاری ملموس و عملی و موقت برای رسیدن به آن قله ندهید، دشمن منتظر اوست با جوابها و روش ها و لذت های زیبا که در جامعه شما حاضر کرده «ما بنا به توقف و انجماد نداریم ما بنایمان حرکت محکم است که پذیرای جوانان است و نخواستیم با بهانه این سخنان آنها را گمراه تر کنیم». جناب استاد بنده به وضوح سخنان شما را فهم کردم و بلطف خدا ورود کردم حال منتظرم ببینم چه پیش میآید و چه ساخته میشود ان شاءالله. نفسم را فدای دینی کردم که به آن امیدوارم و آبرویم فدای انسانهایی کردم که خود ارزش خود را نمیدانند و گمگشته و حیران و آسب دیده و منتظرند. هر شروعی مسلم پرورشی دارد مهم آن صراطی است که در آنیم. باز مرا به اموری متذکر شوید که بیش از کتب شماست و تا اینجای کار حرکت کردم و نیازشان دارم و منتظرم پیش تر روم. برای بنده تفکر برانگیز بود که شما «زن» را محور این مسئله دانستهاند و براستی زن محوریت غالب را دارد. من عابرو به کف گرفته و از چیزی هراس ندارم و تکیه ام بر عقل و حکمت و امر حی الهی است الحمدالله و شما را در این راستا مشاهده میکنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار ارزشمندی را به میان آورده اید مبنی بر آنکه ما نمی توانیم در این شرایط تاریخی نسبت به مسائل جنسی جوانان با موقعیت هایی که پیش آمده، ساده انگاری کنیم. آری! به هر حال بحثِ انکار ازدواج موقت در میان نیست، بحث در آن است که چرا در مسئله ازدواج مطابق این زمان فکر نکنیم؟ مگر نشنیده اید که پیامبر خدا «صلوات الله علیه و آله» در مسجد چگونه به راحتی برنامه ازدواج چند جوان را فی المجلس پیش می آوردند؟ ما مجبوریم اگر بنا بر آن است که از خطرات بزرگ انحرافات جنسی عبور کنیم، نسبت به این امر جنسی جوانان مان و ساده کردن ازدواج بیندیشیم و به بهانه خطرات توهّمی و یا احتمالی از ساده کردن ازدواج نباید غفلت کرد. وگرنه ملاحظه می کنید که علاوه بر مشکلاتی که فرمودید با درصد زیادی از دختران و پسرانی روبرو هستیم که در سن ۴۰ سالگی هنوز منتظر تشکیل خانواده و ازدواج هستند و پشیمان از سخت گیری هایی که انجام دادند. موفق باشید
سلام وقت بخیر: استاد شما کوچینگ عرفان برگزار نمی کنید؟ اساتید را می شناسید که کوچ عرفان برگزار کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً نمیدانم کوچینگ عرفان چی هست؟!!!! موفق باشید
با سلام و دعای خیر: استاد با توجه به افرادی که در تهران منتخب مردم شدند نظر حضرتعالی در خصوص نحوه حضور اشخاصی مثل آقای رائفی پور در خط دهی سیاسی چگونه است؟ به نظر شما این نحوه از کنشگری در مجموعه به نفع جریان انقلابی است یا خیر؟ تخریب افرادی مثل آقای قالیباف که عملکرد آنها مورد تایید رهبری است توسط آقای رائفی پور موجب کاهش اعتماد عمومی و حتی کاهش مشارکت نشده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد ما هر دوی آن عزیزان را فرزندان انقلاب میدانیم و سیره رهبر معظم انقلاب طوری نیست که ما گرفتار دو قطبی شویم. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در دعای ۱۳ صحیفه سجادیه آمده که خدا چنان کن که هیچ نعمتی از بنده است نبینم مگر آن که بهتر از آن را به من عطا کنی. آقای دولابی می گفتند اگر نعمتی در فردی دیدید به خود بنگرید، اگر آن را داشتید خدا را شکر کنید و اگر نداشتیم آن را از خدا طلب کنید ولی نظر امام خمینی در مورد حسد این است که وقتی حسود دیگری را کامل دید، در او حالت انکسار رخ میدهد که همین عامل تحقق حسد میشود. با توجه به دعای ۱۳ صحیفه سجادیه و توصیه ی مشابه آقای دولابی قاعدتاً در دیدن نعمت در فرد دیگری که انسان حائز آن نیست حالت طلب و انکسار رخ می دهد که به فرموده امام خمینی عامل حسد است. لطفا درباره این موضوع توضیح دهید که اگر نعمتی در فردی دیدیم آیا باید همان یا بهتر از آن را از خدا طلب کنیم یا خیر و اساسا رفتارمان چگونه باشد تا دچار حسد نشویم؟ با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در نظر به کمالاتی که در دیگران هست، متوجه صراط مستقیمی شدیم که در آن صراط با همه آن کمالات به مرور روبهرو خواهیم شد؛ با جدیت بیشتر راهِ خود را ادامه میدهیم کاری که امثال حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» پیشه کردند. موفق باشید
استاد دلم میخواد همین رو بگم که هیچ کس نیست و نبوده که گوش بده باشه. داره متلاشی میشه جگرم، خودم هستم ولی از بس که در خلوتم بی معنی بودم او هم الان نیست برا گوش دادن. خدایا زید من کو؟ من چه کنم؛ گناه عالم چیه که باید جور من رو بکشه. بدم میاد از آدم های که ترسو هستند و از حرف زدن با بقیه میترسن و همیشه دیوار دفاعی برای خود چیدن. آه ای کاش میشد این روند مسخره رو برید. انتقام میگیرم از دنیا، یکی از رفقای دوست داشتنی امشب از این حرف زد که یک کسی یه راهی رو شروع میکنه نمیدونم مینویسه، شعر میسرایه و ... دلم میخواد روند عادی خودم رو داشته باشم. هوا و هوس مثل یک قطب نما میمونه در دل یخ بندان که دل بستن و بسنده کردن به آن عاقلانه است. همه میدونن طاها کیه، همون که همیشه بی جهت و بی دلیل داره میخنده و خیلی رو مخه. اگه مِیخونه نرم کجا برم. اما من نمیدونم. چرا باید رفت توی لاک خود، مگه این دنیا جز یک قوطی در حال متلاشی نیست و دیگه خودم و خودت کجاشی. نیست انگارم، بوش همه جا را فرا گرفته، بجای طاووس های رویایی خفاش های کرنایی به دور من میگردند. نبود انگار، نیست انگار هرچی که تو بگی؛ همون فکر میکرد نیست. نمیدونم چجور گریه رو بنویسم. بابا بخدا من هم میخوام حاضر باشم در تاریخ اما، متاسفانه تا زیر چانه به زیر باتلاق رفته ام. بخدا خواستم این همه ننویسم ولی بدونین که من یک راوانی هستم که اطرافیانم یه لطفی کردن زنگ نزدن به فارابی بیاد ببرتم. هیچی ازتون نمیخوام، خونده باشین کافیه ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که در بودنِ خود به شدنی فکر کنیم که در دل این بودن، پیش میآید آنطور که جوانانی مانند شما در کانال «فرصت» https://eitaa.com/forsat_soha مباحثی تحت عنوان «ما و انقلاب اسلامی» را پیش آوردهاند. خوب است که به آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: روزگار هم جریان خودش رو داره. توش تا نمیری پیدا نمیشی، کلا حسابی تو رو هر جور هم که نمیخوای میکشه توی خودش، مگه این که یه روزهایی خیلی کمی پامون برسه به جاهای محکم و سخره ای، وگرنه تمام شن زار است و باتلاق. ای بابا! چی بگم، من دیوونس، جوونه و سنگینه؛ دردسر گریز شدم از وقتیکه در یادم هست. راجع به امروز که گفتید ۲۲ بهمن و راهپیمایی، رفتم و مشارکت کردم، خلاصه دیدم... انگار یک پوچی آنی و لحظه ای در جوّ بود ولی نهایتا برای خودم و همه ی کسانی که شرکت کردند یک به خود آمدنی بود بنظرم! ولی خیلی تفاوت داشت با ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انگار همه میدونستن جای خودشون رو توی تظاهرات و اجتماعات کجاست و چیه. از آینده نیومده ام و ندیدم که حالا چی میشه اما میدونم یه خدایی هست که ما رو تو بی تابی خودش می خواد. ما مسخره شدیم بیایم بگیم مرگ بر آمریکا؟ آری! باید مسخره شد و ملتهب شد بخواطر کشورم. اگه همچی درست بود که کسی بلند نمی شد بره تظاهرات کنه. دفاع مقدس هم توی مسخره گی کامل بود، هرکی نمی دونست پامی شد میرفت. پرچم؛ اونو دوست دارم که هویت منه ، اونو دوست دارم که هویتم رو با الله همراه کرده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: امری فوق ارادههای جزئی ما، ما را به سویی که مأوای جانمان است؛ جلو میبرد تا خود را در لایههایی عمیقتر که در هستی ما نهفته است، تجربه کنیم. آری! «عاقل به کنار جوی پیِ پل میگشت / دیوانه پا برهنه از جوی گذشت». این نوع دیوانگی از هزار عقلمداریِ اهل دنیا عاقلانهتر است یعنی «اوست دیوانه که دیوانه نشد». موفق باشید
سلام و وقت بخیر: آیا واقعیت دارد ک حضرت امیرالمومنین علی (ع) در زمان حکومتشان از ۳۴ فرض (امر واجب) چشم پوشی کردند بخاطر اینکه جامعه اون روزگار( پس از خلفا) پذیرا نبودند؟ اگر صحت دارد لطفا توضیح میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کلیّت، همینطور است و آیت الله حسینی تهرانی در مجلدات «امام شناسی» خود متذکر بعضی از آن موارد شدهاند که بهتر است به آن کتابها رجوع فرمایید. بنده حضور ذهنی نسبت به آن موارد ندارم. موفق باشید
.
.
سلام حضور استاد گرامی: ببخشید استاد چرا امسال ماه رجب بروز و ظهور دیگری دارد؟ متفاوت است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نوعی افقگشایی پیش آمده تا با امیدواریِ بیشتر به سوی آنچه در دل انقلاب در حال رخدادن است، قدم بزنیم. انقلاب اسلامی تنها در دل انسانهای فرهیختهای که از امثال آقای صادق زیباکلامها به کلّی جدا هستند؛ ادامه مییابد و ماه رجب یعنی بستر ظهور انسانهای «پسفردایی». موفق باشید
سلام و ادب استاد گران قدر وقت خوش و خداقوّت. دانشجوی ارشد فلسفه اسلامی هستم. فلسفه و عرفان اسلامی را با سیر حوزوی دنبال کردم. با توجّه به تاکیدی که به آثار استاد داوری اردکانی دارید، مطالعه کدامیک از کتب ایشان را برای دانشجوی فلسفه لازم می دانید؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً نمیتوانیم سیر مطالعاتی خاصی را در آثار آقای دکتر داوری مدّ نظر آورد از آن جهت که در مواجهه با مسائل خاصی که مدّ نظرشان بوده است، سخن خود را به میان آوردهاند. فکر کنم اگر با کتاب «عصر اوتوپی» شروع کنید، شروع خوبی باشد. بالاخره اقای دکتر داوری متفکری هستند که با انس با آثار ایشان آنچه پیش میاید، تفکر است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا قوت. یک سوال داشتم چه جوری میتونیم اسماء الله را در وجود خودمان به عینیت برسونم؟ آیا کتاب یا ... در این زمینه هستش که جامع توضیح داده باشه؟ آیا از طریق بلا امتحان این اسماء در وجود انسان به عینیت میرسه؟ سوال دوم اینکه چطور خودسازی کنم و در واقع تزکیه نفس انجام بدیم؟ از کجا شروع کنیم؟ اطلاعات در این زمینه هستش به صورت جامع؟ آیا نیاز به چله گرفتن و... هستس؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به «کتاب اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» https://lobolmizan.ir/book/241?mark=%D8%A7%D8%B3%D9%85%D8%A7%D8%A1رجوع شود. 2- مباحث «معرفت نفس» برای شروع بسیار مفید است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ۱. مگر انتخاب و اختیار برای دنیای مادی نیست؟ چرا آدم در بهشت قدرت انتخاب داشت؟ ۲. مگر فقط در دنیای مادی نیست که حقیقت محجوب است؟ چرا در بهشت که حقیقت هویداست، آدم غافل شد و سرپیچی کرد؟ ۳. مگر مقام ملائکه مقام عقل و فرمانپذیری محض نیست؟ پس چطور شیطان که به مقام ملائکه رسیده بود سرپیچی کرد؟ اصلا چطور قدرت سرپیچی داشت؟ ۴. چطور میشود که عبادت ۶۰۰۰ ساله شیطان، او را به مقام رجم میرساند؟ (البته اگر بخواهیم عبادتش را بی تاثیر در مسیرش بدانیم، قائل به عبث بودن عبادت شدیم). مگر حقیقت عبادت رسیدن به مقام لطف و رحمت و دوری از جنبه قهری خداوند متعال نیست؟ ۵. راز همجنسگرایی قوم لوط چیست؟ چرا چنین کاری انجام میدادند؟ واقعیت در صحنه چه بوده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایتان بشوم، خودتان هم تصدیق خواهید کرد که برای جوابدادن به این سؤالها یک مثنوی ۷۰ من نیاز است. پیشنهاد میشود با کتاب «هدف حیات زمینی آدم» که روی سایت هست، هر زمان که فرصت کردید، کار را شروع کنید؛ امکان تفکر در موضوعاتی که برایتان پیش آمده است فراهم میشود. موفق باشید
سلام استاد: اگر عالم وجود ربطی دارند و نه وجود مستقل، در این صورت آیا این صحیح است که اختیار اصلا برای وجود ربطی معنا ندارد؟ البته اختیار به آن معنایی که ما تصویر می کنیم که بیشتر یک موجودی مستقل از وجود خدا در نظر می گیریم و یک اختیاری برای آن در نظر می گیریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اختیار به معنای ارادهای در مقابل خداوند معنا ندارد، ولی به حکم «اعطی کل شیئٍ خلقه» آنگاه که حضرت حق ما را به ما داد، ما در ذاتِ امکانات متکثر خود عین اختیار هستیم و به همین جهت اختیار، ذاتیِ هر انسانی میباشد به جهت رو در رویی با امکانات متکثری که در پیش رو دارد. موفق باشید
