سلام استاد: حفظکم الله! بنده قصد دارم نهج البلاغه رو بخونم، البته قبلش شرح نامه ی فرزندم این چنین باید بود رو خواندم! اما اگر بخواهم مستقیم با نهج البلاغه ارتباط موثر بگیرم، چگونه باید عمل کنم؟ نگاه هم به حکمت ها، خطبه ها و نامه ها چگونه باید باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود ابتدا به همان شرحهایی که از نهجالبلاغه در سایت وجود دارد، رجوع شود. موفق باشید
سلام: امروز که روزه ای گرفتم و هی به وقت تشنگی به یاد پیمانم با خدا می افتادم و ادامه می دادم به روزه ای که گرفته ام. یه حالی پیش اومد که مثل این که عابد شدم و یاد خداوند بود در کارم. فقط برای خدا بود. استاد میگم که من یه مدتی مبحث آشتی با خدای شما رو دنبال میکردم اما حالا که متاسفانه سیگار اومده و نمیگذاره که اونس خودم رو بگیر با مناسبات، نهایتا میترسم که در عاشورای حسینی و اربعیبن کربلایی دور بمونم از راهیان حقیقت. چرا باید نتونم بگم سیگار کشیدن رو بفهممش و بدونم که برای چی آخه؟ دنیای عجیبی شده. انسانیت گره خوده با اطرافیان و انسان ها، یک انسان میخواد آدم باشه اما باید به بقیه انسان ها هم فکر کنه. مناسبت ها از روز حضرت آدم، هابیل و قابیل شروع شد و آدم نتوانست بر نفس خود قلبه کند و واجد انجام دادن یک کاری بود بر خلاف پیمانی که با خدا بسته. یعنی طوری شده که ایستادن بر عهد این قدر سخت شده. حالا هم نمی دونم که چرا منی که ورزشم ترک نمیشد و داشتم با امیدی به اینده فکر میکردم با شکستی و آه و ناله ای خنک شدم. خدایا به کجای این شب تیره پناه آرم؟ سیگار ... هههه ... کی میشه که قهقهه بزنم از کار های خودم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست» . به هر حال تا میتوانید بدون آنکه خود را سرزنش کنید و یا مأیوس شوید، عزیزانی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی را مدّ نظر آورید و معنایی که او برای خود و برای زندگی، کرد. در این فضا به راحتی میتوانیم به وارستگیها اندیشه کنیم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی موفقیت روز افزون: در مورد زمان میخواستم بگین میخوام در مورد حقیقت زمان کتاب یا صوت و... میتونید بهم بگید؟ میخام در حقیقت زمان تفکر کنم. ممنون میشم راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در جواب سؤال شماره ۳۲۶۳۶ عرض شده است. و در جلد دوم کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» جلسه چهل و پنجم بحثی تحت عنوان «روح زمانه» شده است که میتوانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض احترام استاد بزرگوار: جنابعالی در بیانات خود حقیقت انسان امروزی را از نظر ملا صدرا به این مضمون تعریف کردهاید که او دنیای امروز را در خود تعریف می کند و خود را با آنچه در جهان هستی هست وقف نمیدهد اگر برداشت من از مطالب گفته شده صحیح هست لطفا راهنمایی بفرمایید که این نظر ملاصدرا در کدام یک از کتابهای ایشان می توانم جستجو کنم؟ متشکرم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان «اسفار اربعه» بخصوص از جلد پنجم به بعد و بالاخص جلد هشتم که ترجمه آن در سایت هست. موفق باشید
با سلام خدمت شما: سوره محمد آیه ۳۸ «هَا أَنتُمْ هَٰؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُم» آیه اثبات منیت و آثار شوم آن چرا منیت در ما انسانها ماندگار میشود؟ بعلت تولوا از انفاق «روی گردانیدن از انفاق» انفاق بمعنای جدا کردن خود از غیر خود! سوال: عدم انفاق چرا داریم؟ چون خلاف ذات آفرینش خود عمل میکنیم! الفقر ذات ماست «خالی بودن مرکز یا دل» که با بخل و عدم انفاق _به ایجاد خودی که مثل خود نیست! می انجامیم «یستبدل قوما غیر لکم ثم لایکونوا امثالکم» اگر بخل ورزی در انفاق خودیت نداشته باشیم بلافاصله ایجاد غیرلکم «غیر خود» که هیچ شباهتی به اصل وجودی مان ندارد دچار میشویم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته علامه طباطبایی «رحمتاللهعلیه»: اگر خدا همه اموال شما را طلب کند، شما دچار بخل خواهید شد، به شهادت این که شما وقتی دعوت می شوید که در راه خدا انفاق کنید - با اینکه انفاق پاره ای از مال شما است - بعضی از شما بخل می ورزید، حال چه رسد بگویند همه اموال را انفاق کنید، و این در صورتی است که هر کس در انفاق بخل بورزد، زیرا خیر را از خودش بریده، زیرا تنها خدا غنی است و نیازمند حقیقی هم تنها شمایید و با انفاق، فقر خودتان را از طریق امتثال امر الهی جبران می کنید. بنابراین اگر ایمان بیاورید و تقوا پیشه کنید و پاداش هایتان دهد (اشاره به آیه ی ۳۶) و اگر اعراض کنید، خداوند به جای شما قوم دیگری را جانشین می کند و آنان را موفق به ایمان می کند تا مثل شما نباشند، بلکه ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند و در راه او انقاق کنند. و اگر از آن حد از انفاق که به عهده مومنین گذاشته شده کوتاهی شود، دیگر امکانی برای ماندن آنها نیست و زندگی آنها به بحران می افتد و منقرض می شوند تا ملتی دیگر و با شایستگی ماندن، جای آنها را بگیرد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده در مساله خداوند احد یا واحد قهار و آنچه از این عنوان رفیع در منابع آمده سوالی دارم آیا میتوان چنین عنوان کرد؟ یا چنین فهم و اعتقادی غلط است؟ «هر موجودی مجموعه ای از بودن ها و نبودن هاست (مثلا حرف ب حرف ج نیست) پس هر موجودی مجموعه ای از کمالات و نصقهاست و غیر از این دو برای موجود نمیتوان متصور بود پس موجودات مقهور وجودند و خدا واحد قهار است یعنی وجود است یعنی واحدیت است قهاریت است و دیگر صفات... این معنای ذهنی احد است خداوند احد در مقام اطلاق، وجود صفات یا ذات صفات است یعنی مثلا واحدیت یا همان واحد بودن است، قادریت است، حاکمیت است. خداوند واحد در مقام تعین تمام صفات است یعنی مثلا واحد است قادر است حاکم است. الله مقام جمع صفات است مقام بین احد و واحد. مقام رسول الله و ائمه اطهار، احدیت است مقام قاب قوصین. درک بالاتر از احدیت برای انسان امکان ندارد.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته میتوان نسبت به آنچه در گفتارتان گشودهاید، اندیشید و نیز به این نکته میتوان فکر کرد که اگر «الله» مقامِ جمع اسماء است و مقام واحدیت میباشد؛ به حکم آیه کریمه که میفرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ» میتوان مقام رسول الله و ائمه «علیهمالسلام» را مقام واحدیتی دانست که به حضرت «الله» دعوت میکند. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت شما: یه سوالی از خدمتتون داشتم. توی یکی از پادکست هایی که مربوط به ولادت امیرالمؤمنین بود فرمودید یه مبحث امام شناسی ۱۰ جلسه ای همراه با جزوه آماده کردید، گوش کنید اما من هرچی توی سایت نگاه کردم نبود ممنون میشم راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید یا مباحث «حبّ اهل البیت» و یا مباحث «حقیقت نوری اهل البیت» و یا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بوده باشد. زیرا بحثی که ۱۰ جلسه باشد در رابطه با امامت، نداشتهایم. موفق باشید
سلام استاد طاهر زاده: خدا قوت. اگر حب نفس از انسان ریشه کن بشه و انسان بعد از طی کردن سیر و سلوک به مرحله فنا برسه آیا باز هم امتحان خواهد شد و اینکه آیا فنا به معنی رسیدن به جایی هست که انسان دیگر خود را نبیند و فقط خدا را در وجود خود ببیند یا بالاتر از اینهاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «امتحان در امتحان است ای پسر / پس به کمتر امتحان خود را مَخر» زیرا «گفتم فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی». موفق باشید
بی وضو نام سیمین تنان را نبر ای زرد روی / که لا یمسهم الا المطهرون به خون... آری وضو ساختن به آب علم است و وضو سوختن و طاهر شدن به خون دل عاشق که همهاش طلب است و هیچش مطلوب در کف نیست! و فراری هم ازین حکومتش نیست! تقدیرش عاشق شدن است! لا یمکن الفرار من حکومت عشق تو... و چه خوش است نرسیدن و مردن در طلب! تشبیه و تنزیه به چکارمان میآید وقتی او اوست؟ جالب است مرکب معشوق که با آن از عشق عاشقان میگریزد عقل است! سبحان الله مرکبی را نفی میکند که بر آن سوار است! و آیا واقعا بر آن سوار است؟ اگر جمل عقل این اشتر جلوهگر را نحر کردی عشق و عاشق و معشوق پیش رویت سجده میکنند و عشق چیست؟ هیچ و همه! همه و هیچ! تو کیستی؟ نگاهی که بوی گند گناه میدهد. در مسلک ما تکذیب و تصدیق یکیاست. چه چیز بدتر از این که هستم؟ و باز صبح میشود و عاقل میشویم! آه ای صبح قریب از شب حیرتم دور شو. نوشتم به آن امید که روزمان سیاه شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به آنچه در پیش است و در عین حال، در اجمال؛ نوشتن به کار میآید. در نوشتهای اینطور عرض شد:
اگر جهان ما، همان زبان ما است. بنابراین آیا باز هم میتوان متوهمانه، زبان را صرفا ابزاری برای بیانِ نیازها دانست؟
🔹 هیدگر میگفت: جهان، یکی از ویژگی های ساختارهای تشکیل دهنده ی اگزیستانسیالِ دازاین است.
🔸 در بخش دیگری از هستی و زمان میگفت: زبان هم یکی دیگر از امکاناتِ وجودی یا اگزیستانسیال دازاین است.
🔹 بنابراین زبان و جهان، مقومات اصلی دازاین میباشند. اما جالب آن که زبان از جهان و دازین هم فراتر میرود.
🔸 تا جایی که زبان میشود پناه گاهِ دازاین و حتی برتر و بالاتر «خانهی وجود» و این دازاین، شبانِ آن پناهگاه!!!
🔹 «زبان، خانهی وجود است، و در پناهِ آن، آدمی سُکنی میگزیند، و متفکران شبانِ این پناهگاه اند»
🔸 و ما آن حضور را در کلمات مولایمان علی علیه السلام میتوانیم احساس کنیم، از آن جهت که آن حضرت در جهانی حاضر شدند که تا قیام قیامت حضور خود را در آن حس میکردند و ذیل او آیا این شهید مرتضی آوینی نیست که خود را در جهان انقلاب اسلامی با کلماتش حاضر کرده؟
🔹 آیا ما با چنین رویکردی با نهج البلاغه مواجه هستیم؟ مسئله قرآن که جای خود دارد.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
موفق باشید
سلام استاد: ناظر به سوال ۳۶۵۳۹«حرف های خانمان ساز» پرسش و پاسخی که نه سوال بود و نه جواب نحوه ای حاضر بودن بود چیزی یا راهی که امروز نداریمش که آدم ها بیش از اینکه از هم سوال داشته باشند در محضر یکدیگر باشند و به ملاقات همدیگر بروند طلبی که خود استاد طاهرزاده هم همیشه داشته و به نحوی طلب پس فردایی میداندش این موقعیت، موقع و مقامی ست که در آن در پی درست و غلط چیزها نیستیم بلکه همه اش ملاقات و دیدن است و نسبت برقرار کردن پرسنده ای که در تخاطب با استاد می گوید «هیچگاه از بحثهایتان سر در نمیآوردم» و «صدرا نخوانده ام» چطور در بحثی که استاد با نگاه به صدرا سخن می گوید پرسنده ی سوال خود میگوید نمی فهمم ولی در سوالش میگوید «صدایتان بلندتر و ممتدتر از صدای دیگران در وجودم میپیچید!...و....گمان کنم بشود با این زبان درباره ی همه چیز و همه کس سخن گفت!..» و باز میگوید «در بین حرف هایتان زیر گریه زدم» آیا این چه زبان یا چه عالمی ست که او را به گریه در آورده و می گوید با این زبان می شود با همه سخن گفت بد نیست از خود بپرسیم عالمی که استاد ما را با صدرا و هایدگر و انقلاب اسلامی به آن دعوت می کند چه عالمی ست آیا عالمی ست که باید در پی درست و غلط های سخن رفت یا بیرون از این حرف ها در انتظار زبان دیگری باشیم؟ و به قول حافظ: عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی و به قول استاد در متن پاسخشان «ای کاش آنهایی که باید میشنیدند به جای گفتن و باز گفتن، کمی هم میشنیدند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا او مرا با خودم روبهرو کرد وقتی نمیفهمیدم صدرا چه میگوید، ولی اشک میریختم که گویا او جادهای مقابلم گشوده که نمیتوانم بروم و پای رفتن در آن را کافی نمییافتم. قصه مواجهه با چیزی است فراسوی نیک و بد، چه رسد به درست و غلط بودن. آری! عالَمی است که بناست در آن عالم افقی را در نسبت با خودمان برای خودمان بگشاید، در سکوت و عدم سؤال. نمیدانم در این مورد میتوان از «وقت» که در روایات داریم سخن گفت؟ خوب است که به دو نمونه از آن روایات ذیلاً نظر شود:
حضرت اميرالمؤمنين«علیه السلام» ميفرمايند: «إنَّ ماضِيَ يَوْمِكَ مُنْتَقِلٌ وَ باقِيَهُ مُتَّهَمٌ فَاغْتَنِم وَقْتَك بِالْعَمَل» آنچه از روزِ تو گذشته که ديگر نيست، و آنچه هم که باقي است و نيامده است که قابل اعتماد نيست، پس «وقت» خود را جهت عمل غنيمت شمار. چنانچه ملاحظه ميفرماييد حضرت ميخواهند ما را از گذشتهاي که رفته است و ديگر نيست و آيندهاي که نيامده و معلوم نيست بيايد، آزاد کنند و در اين شرايط است که از نيستي به هستي سير کردهايم و در مقام جمع خواطر قرار ميگيريم و به اصطلاح در «حضور» ميرويم، در اين حالت با حضور حق روبهرو ميشويم و از علم به عين ميآييم. «وقت» عبارت است از حالتي که سالک از ماضي و مستقبل آزاد شده و آمادة ورود واردات قلبي بر سرّ ضمير خود است. اول بايد خود را از گذشته و آينده آزاد کنيم تا «صاحب وقت» شويم و در اين حالت از نيستي به هستي وارد ميشويم. حضرت اميرالمؤمنين«علیهالسلام» ميفرمايند: «أَلا إِنَّ الْأَيَّامَ ثَلَاثَةٌ يَوْمٌ مَضَى لا تَرْجُوهُ وَ يَوْمٌ بَقِيَ لا بُدَّ مِنْهُ وَ يَوْمٌ يَأْتِي لا تَأْمَنُهُ فَالْأَمْسِ مَوْعِظَةٌ وَ الْيَوْمَ غَنِيمَةٌ وَ غَداً لا تَدْرِي مَنْ أَهْلُهُ... وَ الْيَوْمَ أَمِينٌ مُؤَد...»، کلّ روزگار سه روز بيشتر نيست، روزي که گذشت و اميدي به بازگشت آن نداريم، و روزي که مانده و اکنون در آنيم، و روزي که ميآيد و اطمينان به آمدن آن نيست، ديروز پند است و امروز غنيمت، و از فردا خبر نداري که از آن کيست ... امروز امانتداري است که هرچه به او بسپاري به تو باز خواهد گرداند. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: وقت شریفتون بخیر، ۱. استاد در سخنرانی در جمع دانشگاه فرهنگیان فرمودید وقتی از آموزش و پرورش بازنشسته شدم با من مصاحبه کردند، متن یا صوت آن مصاحبه را دارید؟ برای قشر فرهنگی مفید هست. ۲. رهبری درمورد کار کردن فلسفه برای کودکان توصیه فرمودند برای مقطع ابتدایی و کودک چه توصیه ای می فرمایید؟ چه کتاب و روشی در پیش بگیریم؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! خودم ندارم و شماره رفقایی هم که آن سالها با بنده مصاحبه کردند را نیز در اختیار ندارم ۲. در همین رابطه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «چه نیازی به نبی؟» میتواند مفید باشد. به نظر بنده کتابها و برنامههای خوبی در این رابطه هست، ولی بنده اطلاع ندارم. موفق باشید
سلام: من باردار هستم. میخوام اسم بچه ام را بگذارم محمد یاسین. به من گفتند که یاسین به خاطر سوره ی اول قرآن هست بچه تون همیشه مریض هست. از شما میخواهم بپرسم که این حرف واقعیت داره؟ ممنون میشیم تا سوال بنده را پاسخ دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گلهمندی ما از رفقایی است که جواب سؤال خود را دنبال نمیفرمایند و دوباره سؤال میکنند. در حالیکه این سؤال قبلاً در سؤال و جواب شماره 36482 خدمت آن کاربر محترم جواب داده شده است. موفق باشید
سلام علیکم: چرا خلق شدم؟ چرا باید دین را یاد بگیرم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، نکاتی مطرح شده است. میتوانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C
با سلام و درود خدمت استاد گرامی: استاد مرتبط با سخنان اخیرتون در مورد این پدیده و این موج بی سابقه تظاهرات های ضد استکباری در خود کشورهای غربی خواستم نظر جنابعالی را جویا شوم. بنده به عنوان کسی که ساکن در غرب هستم و بازتاب وقایع اخیر را در جامعه غرب دارم بی واسطه ادراک میکنم، حس میکنم بعد از به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان فلسطینی و بمباران فجیع بیمارستان ها که به معنای واقعی کلمه، بشریت یک نسل کشی تمام عیار را بر علیه یک ملت مظلوم بی دفاع جلوی چشمان خود تجربه می کند، ما شاهد یک بیداری وجدان عمومی در جوامع غربی هستیم که نقش خود دشمن صهیونیستی در این بیداری فطرت ها هم در خور اهمیت است! یعنی امپراطوری رسانه ای صهیونیستی در غرب به قدری در دروغگویی و تحریف واقعیات بی شرمی کرد و ظالم را جای مظلوم نشاند که باعث رسوایی خود شد و اعتماد عمومی جامعه غرب نسبت به رسانه ها به شکل وسیعی خدشه دار شد. یعنی فطرت بیدار هر انسانی به او گواهی میدهد که بمباران بیمارستان ها و مدارس را به هیچ وجه من الوجوح و با هیچ دلیلی نمیتوان توجیه کرد، حال آنکه باز رسانه های وابسته به صهیونیسم بعد از انکار اولیه به سعی در توجیه کردن این نسل کشی برآمدند. بنده فکر میکنم حتی بی اعتمادیی که در اثر این وقایع در بین مردم کشورهای غربی نسبت به رسانه های رسمی خودشان ایجاد شد بی سابقه بود و به بهترین تعبیر که تعبیر رهبری باشد ترمیم ناپذیر هم خواهد بود. استاد آیا می توانیم با یک فهم تاریخی این رخدادها را اینگونه بنگریم که گویی ما مواجه هستیم با آغاز تاریخ بیداری فطرت انسان ها که این در آینده به پس زدن تمدن مادی غرب از طرف فطرت انسان ها در خود غرب منجر می شود؟ آیا بیداری فطرت ها و بیزاری فطرت ها از تمدن غربی را می توان ذیل برطرف شدن موانع ظهور فهمید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که به خوبی از فضای آنچه در وجدان عمومی مردم کشورهای غربی میگذرد، به طور مستقیم گزارش میدهید، و خود جنابعالی حقیقتاً ناظر صحنهاید؛ واقعیت آن است که به دلایل مختلف ما با آغاز تاریخ دیگری روبهرو هستیم. زیرا از یک طرف فرهنگ مدرنیته به گفته خود متفکران غرب، نتوانست به وعده هایی که بیشتر فروختن آرمانهای کاذب بود، عمل کند و عملاً مردم، خود را در آن فضا در دام نیهیلیسم و نیستانگاری یافتند و از طرف دیگر با پشتیبانیِ سران جهان استکباری از جنایات رژیم صهیونیستی متوجه شدند ذیل چه حکومتهایی زندگی میکنند. این است که به طور شگفتآوری ملاحظه میکنید مردم جهان غرب در بستر اعتراض به کودککشیِ رژیم صهیونیستی در واقع متوجه فردای دیگری در وجدان خود هستند و این، هنر و هوشیاری ما را میطلبد که متوجه این امر باشیم و حضور تاریخی خود را که جدا از حضور تاریخ جهان نیست، مدّ نظر قرار دهیم، به همان معنایی که به گفته جناب گادامر، «تفکر، تاریخی است». یعنی کسانی امروز، مردان واقعی تفکرند که متوجه روح تاریخی باشند که در حال طلوع است و غزه، آینه آن حضور و آن تفکر است تا معلوم شود متفکر واقعی در این زمانه چه کسی است. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام: بنده از حضرت استاد درخواست دارم کلیپ مربوط به سوال ۳۵۸۲۸ را گوش بدهند و مجدد بررسی فرمایند به نظر میرسد لااقل بعضی سخنان مطرح شده در این کلیپ صحیح نیست و تایید کلی آن از طرف استاد جای تعجب داشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بنده نخواستم آن سخنان را تأیید کنم؛ بلکه در جواب در حاشیه آن سخنان، موضوعی مطرح شد که میتواند ان شاءالله به مخاطب کمک کند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز ۱. وقتی به کارکرد و خاصیت آتش فکر می کنیم این است که کاری که آتش می کند این است که با سرعت یک چیز را از شکل حقیقی و خاصیتش در می آورد. آیا نیهلیسم رو می توانیم همان آتش در نظر بگیریم. ۲. این عبارت که می گوید تقدیر این تاریخ نیهلیسم است، یعنی یک جورهایی در حال حاضر زندگی ناچارا در جهنم خودساخته بشر است؟ ۳. در جزوه جبر واختیار شما، به دنبال تعریف شما از قضا وقدر بودم، پیدانکردم. ۴.استاد برای ایجاد تعادل بین ترس و غضب چه راهکاری موثرتر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نکته ذوقیِ خوبی است. ۲. همینطور است زیرا بشر جدید با نوعی خودبنیادی دست به گریبان است. در این مورد خوب است که به سؤال و جواب شماره۳۵۹۹۰ رجوع فرمایید ۳. در جزوه «معارف اسلامی ۱» https://lobolmizan.ir/leaflet/226?mark=%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B1%D9%81 در قسمت «اختیار» به طور نسبتاً مفصل میتوانید ان شاءالله جواب خود را بیابید. ۴. همان دستورات اخلاقی که در کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» هست، در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه نماز یک امر حضوری است و نمازهای پنج گانه برای به یاد خدا بودن است چرا قضای نماز ترک شده را باید به جا آورد؟ همچنین در مورد روزه. البته در مورد روزه صراحتا در قرآن آمده که اگه در ماه مبارک نتوانستید بعدا بجا بیاورید ولی در مورد نماز نه. در این رابطه غیر قابل درک تر در خصوص نماز و روزه متوفی است که اگر ما آن را بجا بیاوریم چه سودی برای متوفی دارد در صورتیکه هدف از نماز و روزه قرب به خدا در زمان حیات فرد است. با تشکر .
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است. آری! حقیقت نماز با حضور قلب محقق میشود ولی شریعت الهی با تکالیفی که بر بندگان تعیین کرده است، بندگی آنها را شکل میدهد و اینجا است که حتی اگر فردی اراده مثلاً انجام نماز صبح را بکند و نماز را شروع کند و هیچ حضور قلبی نداشته باشد؛ در تکلیفی که خداوند به عهده او گذاشته است، وارد شده است. در مورد نماز میت نیز به این معناست که وقتی برای او و به نیت او نماز خوانده شود، تأثیر روحی و روحانی خاص خود را خواهد گذاشت. موفق باشید
سلام بزرگوار: جگرم خون است. غم شدیدی در وجودم دارم تحمل ندارم تفکر کنم و از باطن این جنگ اسرار اللهی بکشم بیرون. روزی ۱۰۰ بار بچه خودمرا در خیال کشته میبینم تا بتونم هم درد مردم غزه باشم چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به نکاتی که در مباحث «https://eitaa.com/matalebevijeh/15130
https://eitaa.com/matalebevijeh/15126 شده است توجه فرمایید. موفق باشید
سلام وقت بخیر: ببخشید سوالی داشتم ازتون همونطور که قبلا گفتم احساس میکنم زندگیم بی ارزشه و امروز به امید اینکه یه روزی شهید بشم امروز وصیت نامه نوشتم همینطور که داشتم از پدرم مادرم یاد میکردم خیلی گریه کردم همین الانم حالم خوب نیست نمیدونم چیکار کنم. دلم میخواد یه مسلمون واقعی بشم مثل فلسطینی ها. دلم میخواد شهید بشم از یه طرف خیلی امشب حالم بده کمک کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در تاریخی هستیم با بشر جدید و برهوتی که در پیش است. فهم نیهیلیسم برای شروع کار، لازم است. شماها ای جوانان امروز و فردا! کسانی نیستید که بدون حضور از جنس میخانهای آن بتوانید زندگی کنید. پیشنهاد میشود به عرایضی که در مورد سوره «اخلاص» شد و نیز به شرح غزلهای شماره 127 و 128 رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام خدمت جناب استاد طاهرزاده: اخیراً کلیپی از آقایی به نام تمسکی که ظاهراً طرفداران زیادی در کانال خود دارد، پخش شده است که مطالبی در مورد دین گفته اند که بعضاً مطالب درستی دارد (در سؤال ۳۵۸۲۸ مطالب آمده است)، یکی از مطالبی که این آقا گفته است این است که «دین، آدم خوب را خوب تر و آدم بد را بدتر می کند». آیا این جملات باعث دین گریزی جوانان نمی شود؟ کسی که بد هست آیا دین نمی تواند او را خوب کند؟ کسی که بد هست نباید سراغ دین برود؟ کجای آیات و روایات این را داریم؟ مگر انسانهای زمان قبل از اسلام و جاهلیت پس از اسلام به انسانهای متعالی و وارسته ای تبدیل نشدند؟ انسانهای وحشی و غارتگر قبل از اسلام به انسانهای از خودگذشته تبدیل شدند. آیا جملات این آقا در مورد دین با مطالب مقاله آقای مصطفی ملکیان سنخیتی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد خود قرآن متذکر این امر است که اگر کسی اهل تقوا باشد و متوجه عالم غیب شده باشد، قرآن را به عنوان عطای الهی مییابد و استفاده میکند. جناب آقای دکتر محقق داماد نکات دقیق قرآنی را به میان آوردند و در این رابطه می توانید به کتاب خوب « «تعلیم و تربیت اسلامی» از آیتالله حائری شیرازی و به سؤال و جواب های 24355 و 24273 و 8414 و 2067 رجوع فرمایید و این غیر از سخن آقای ملکیان است که اساساً ایشان جایگاهی برای دین قائل نیستند و مخاطب خود را توصیه به پذیرفتن نیستانگاری میکنند. موفق باشید
با سلام: میخواستم بدانم که وحدت وجود و همچنین اعیان ثابته، هر کدام در کدام فص، از فصوصالحکم اشاره شده است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان به طور مشخص در جایی از فصوص، موضوع «وحدت وجود» را مورد نظر قرار داد. زیرا تمام بنیانِ نگاه ابن عربی در سراسر فصوص، مبتنی بر همین امر است و در همین رابطه بحث اسماء الهی را پیش میآورد. در مورد «اعیان ثابته» به نظر میآید فصّ «عزیری» بیشتر به آن تذکر دارد. موفق باشید
سلام: استخاره صفحه ی ۲۸۳ قرآن «عسی ربکم آن یرحمکم » چطور است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فضا، فضای بیتوجهی یهود است و بدین معنا نباید امیدی داشت. موفق باشید
با سلام: نظر حضرتعالی در باب اینمساله چیست؟ آیا شما به شاهد بازی اعتقاد دارید؟ علت اصلی همجنس بازی متشرعین در حوزههای علمیه ایران و اقشار مرتبط با حوزهها، فلسفه ملاصدرایی است. (همان فلسفه افلاطونی و سقراطی). آنها معتقد بودند مردان برای رسیدن به کمال تنها و تنها باید از مسیر عشقبازی با دیگر مردان (پسرها) بخدا برسند و این مسیر با زنان میسر نیست و زنان مثل دیگر حیوانات هستند که برای زاد و ولد و زناشویی آفریده شدهاند! دکترابراهیم فیاض، استادِ فلسفه دانشگاه تهران
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها تهمت ها و سخنان مزخرفی است که انسانهای فاسق برای توجیه رذالتهای خودمی بافند. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: استاد من وقتی به گذشته ام فکر میکنم میبینم خیلی گناه های مختلفی مرتکب شدم، مثل سرزنش مومنین، غیبت، تکبر، تنبلی و.... از یک جهت خدا رو شکر میکنم که تا زنده ام حواسم رو جمع کرد، اما از یک جهت فکرش خیلی اذیتم میکنه، چون نمیدونم چطور باید جبران کنم، مثلا کسی که مومنی رو سرزنش کرده حالا باید چکار کنه که به همون خصلت دچار نشه؟ تکبری که تو وجودم هست و یک شبه از بین نمیره رو چطور جبران کنم؟ و...
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عظمت توبه فکر کنید و عرایضی که در جواب سؤال شماره 35675 شد. موفق باشید
با سلام خدمت شما: من یه دختر ۱۴ ساله دارم که علاقه مند هست در جلسات هفتگی شما شرکت کنه. به نظر شما آیا جلسات شما مناسب سن و سال ایشون هست؟ اگر که نیست چه استاد دیگه ای رو پیشنهاد می فرمایید که در جلسات ایشون شرکت کنه؟ و همینطور با این سن چه کتاب هایی از شما رو می تونه بخونه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر است ابتدا ایشان با کتابهایی مانند «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» و «چه نیاز به نبی» آشنا شوند. موفق باشید