سلام استاد: میخواستم که بگویم خسته شده ام، از همه چی، بدم میاد از مدرسه چون با سعی ها و تلاش های بسیار مدیر که مثلا از طرف آموزش و پرورش آمده و میخواد نظم و علم را به طرز عجیبی باهم قاطی کرده و بخورد ما داده. دلم میخواد بین تمام این مدرسه رفتن ها صد سال رو فقط نخوابم، دلم میخواد به مدت طولانی برم توی آسمون. چون تجربه بهم ثابت کرده که نباید چیزی برام مهم باشه و اینا هم میخوان به عنوان درس خوندن پاشم هر روز وقتم رو بگذارم و برم . خدا یا خسته شدم دیگه من بین تمام کثافت کاری هایم و ضرر زدن به جواهرات بدنم حضرت علی (ع) را دیدم و روشن شد از پس کلی تاریکی و دود و مه، آدمی و آدمیت، همانطور که یک برگ بدون اذن خدا از درخت نمی افتد خدا بالا ترین دست را دارد و بیخود نیست که من بعد دوران کودکی ام که با پدر و ماردم سپری کردم چشمم به حاج قاسم خورد و بکلی خودم رو جای دیگه ای دیدم. اما چرا باید یه کاری بکنن که آدم از انقلاب و قلب و حضرت آقا زده بشه، بعد دوباره برای پیدا کردن امام خمینی و حضرت آقا کلی ضرر بزنم. این قدر فضای مدرسه رفته توی مغزم که انگار یک خنجر زهر آلود گیر کرده توی استخوانم. چرا باید به آدم های مختلف فکر کنم؟ اصلا گور بابای اینکه من هدفم رشته الکترونیک بوده و.. . چرا من باید برم توی همچین فضای عفونتی مثلا درس بخونم، چون باید بدونید که درس خوندن یعنی این که خودم رو در اختیار خودم بزارم و راحت باشم. برای این که نظم در مدرسه بر قرار باشه همه جا را تا ارتفاع هزار متر میگیرن فنس میکشن و در ورودی رو هم شیش تا قفل میبندن روش، خب این فرقش با گاوداری چیه، از این طرف باید با یک مشت آدم که هیچ نسبتی با من ندارن یعنی معلم ها و هم کلاسی ها حرف بزنم، در حالی که من اصلا دلم نمی خواد جواب سلام شون رو هم بدم. خب اینا همه آیا غیر از اینه که توش برنامه ریزی شده که این کارها رو بکنن و به طرز عجیبی مسیر یک ملت و یک آرمان رو عوض بکنن؟ پس اگه معلوم شد که آموزش و پرورش در این حد باز هم به طرز عجیبی تحت کنترل غرب و آمریکاست، چرا که تسخیر نشود؟ حالا که معلوم شد میخواهند از پس جوانان انسان هایی تو خالی و پوچ یا به اصطلاح غرب زده و غرب پرست باشند چرا که تسخیر نشود؟ چرا از خدا نخواهییم؟ چرا حضور پیدا نکنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله استعدادهای خوبی در جانتان نهفته است که باید با بروزدادنِ هرچه بیشتر آنها خود را گستردهتر بیابید و این با همان صحبت آیت الله حسنزاده پیش میآید که مکرر میفرمودند: «دست در کار، و دل با یار» باید باشد. به این معنا که باید در همین زندگی، آری! در همین زندگی کار را جلو برد. مهم توجه به آرمانهای بزرگ تمدن اسلامی است و عبور از این نوع تنگناها، ولی با روشی که رهبر معظم انقلاب به میان آوردهاند به آن معنا که: «برای آبادکردنِ دهی نباید شهری را خراب کرد» اینجا است که ما در عین انتقاد به وضع موجود آموزش و پرورش و گِلهمندیهایی که رهبر معظم انقلاب سالهای قبل مطرح فرمودند؛ معتقدیم با احیای روحیۀ معنویت و مقاومت به مرور از این مشکلات و موانع عبور خواهیم کرد آن هم به روش شهید رئیسی «رحمتاللهعلیه». در نظر داشته باشید این انقلاب، رئیسیها در پیش دارد و با حضور در همین نظام آموزشی توسط امثال شما و با دقت به همین دروس، شماها آمادۀ حضور در آیندهای بزرگتر خواهید شد. مهم آن است که متوجه باشید با انقلاب اسلامی تاریخی آغاز شده است و معلوم است که حضور در این تاریخ و عبور از تاریخی که تفکر غربی بر آن تأکید دارد کار آسانی نیست ولی به گفته شاعر کانال اشاره های نا خوانا https://eitaa.com/esharenakhana
نباشد هیچ بن بستی برای ما وَلو در چاه
که ما را یوسفی باشد، وَ راهی هفت در داریم.
موفق باشید
با سلام: در رابطه با سوال 38447 به عرض می رسانم که ما قاعده ای داریم به نام بسیط الحقیقه کل الاشیا و.. که طبق این قاعده هستی و کمالات اشیا خداست و این آیا غیر از این است که خدا عین هستی اشیاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! طبق آن قاعده (بسیط الحقیقه) در جامعیت خود، همه اشیاء است. مانند نور بیرنگ. نه آنکه او مجموع آن رنگها باشد. موفق باشید
سلام استاد: عرض ادب و احترام، ببخشید در مورد خوردن گوشت چه نظری دارید؟ با توجه به اینکه در قرآن هست که از شیر و گوشت آنها تغذیه کنید و یه حدیث هست که میفرماید شکم خود را قبرستان حیوانات نکنید، حس میکنم بعد از خورد گوشت دچار خشم و ناراحتی میشم، درود های بیکران
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که اهل سلوک فرمودهاند بهتر است هر روز گوشت نخوریم و در ۴۰ روز حداقل یک بار گوشت خورده شود. موفق باشید
استاد سلام علیکم: اگر امکانش هست لطف می کنید جوابی که به سوال 38107 فرموید ( تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری مینگرند) در مورد آن زاویه دید بیشتر توضیح دهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی نمی دانم که با چه نگاهی حضرت ایشان آن جملات را به کار بردند. حتماً نکاتی مدّ نظرشان بوده است.
از متن تنفیذها، دیدگاه کلی آقا نسبت به رئیس جمهورها در آن زمان مشخص میشود.
متن تنفیذ مرحوم آقای هاشمی سال ۶۸ و ۷۲ : ياور صميمى امام و شخصيت برجستهى نظام جمهورى اسلامى و بازوى توانا و چهره منوّر نظام جمهوری اسلامی و رکن رکین انقلاب و بازوی توانا و زبان گویای آن.
متن تنفید آقای خاتمی سال ۷۶ و ۸۰ : دانشمند متفکر و اندیشمند فرزانه، شخصیتی انقلابی و فرزانه و منتسب به بیت سیادت و علم و تقوا مردی روحانی و کارآزموده و انقلابی و اهل دانش و معرفت قرار یافته و یکی از تربیتشدگان حوزهی معرفت دینی.
متن تنفیذ آقای احمدی نژاد سال ۸۴ و ۸۸ : شخصیتی انقلابی و دانشمند و مدیری شایسته و کارآزموده و دارای سوابق مجاهدت صادقانه در صحنههای گوناگون، مرد شجاع و سختکوش و هوشمند.
متن تنفیذ آقای روحانی سال ۹۲ و ۹۶ : شخصیتی دانشمند، و کارآزمودهی میدانهای گوناگون، و دارای سوابق جهادی متعدد، و مفتخر به حضور در مسئولیتهای دینی و سیاسی را به مدیریت اجرائی کشور.
متن تنفیذ شهید رئیسی سال ۱۴۰۰ : شخصیّتی مردمی و عالیقدر از تبار سیادت و علم، و مزیّن به پرهیزکاری و خردمندی، و دارای سوابق درخشان مدیریّت، عالِم فرزانه و خستگیناپذیر و کارآزموده و مردمی.
موفق باشید
سلام جناب استاد: هرچه بیشتر سوالات و پاسخ های انتخاباتی حضرتعالی رو مطالعه میکنم متوجه این امر میشوم که ما در انتخابها دارای نوعی اختیار در تشخیص مصداق هستیم که صرفا نیاز به استدلال عقلی و تطبیقی با نظر ولی فقیه ندارد. یعنی ما صرفا نباید دنبال کشف رای رهبری باشیم. چون به نظر میرسد شما دو ملاک تکرار شده و موکد رهبری در انقلابی بودن و توانایی انجام کار را لحاظ نمیکنید و بر «نگاه» و جهت گیری افراد تاکید میکنید. شما در پاسخ به سوالی که استدلال احراز کارآمدی و توانایی انجام بر جناب جلیلی را از شما طلب کرده بود به نقد کارآمدی قالیباف پرداختید و نظر برخی کارشناسان در مورد شهر تهران مطرح نمودید و باز بر «نگاه» جناب جلیلی فارغ از دو ملاک رهبری تاکید کردید. بر این اساس و با توجه به عملکرد حضرتعالی ما میتوانیم نوعی وسعت اختیار در تطبیق نامزد اصلح را فارغ از تاکیدات رهبری را برای مکلفین در نظر بگیریم؟ یعنی مثلا رهبری بعد اتمام دوره شهرداری قالیباف مدیریت جهادی (که منحصرا برای ایشان تا بحال مطرح شده است) ایشان را دلیل موفقیت ها میداند ولی نظر کارشناسی مورد وثوق ما حرف دیگری را تایید می کند؟ رهبری دو ملاک اساسی انقلابی بودن و توانایی انجام کار را مطرح میکنند ولی ما بر نگاه و جهت جناب جلیلی توجه کنیم در حالیکه به نظر میرسد با ملاک های رهبری جناب زاکانی تطبیق بیشتری دارند تا جناب جلیلی؟ البته بنده بعد از بررسی ها متوجه شدم استدلالی حتی برای هم جهتی جناب جلیلی و جناب رئیسی هم مطرح نمیشود و نوعی تحلیل اشراقی یا عرفانی پایه این نظر است. با توجه به اینکه جناب شهید رئیسی کارنامه و توان اجرایی را بر برنامه داشتن الویت میدادند (مناظرات) و چند دهه سابقه اجرایی کلان در سوابق داشتند احراز هم جهتی جناب جلیلی با ایشان در چه چارچوبی قابل تبیین است؟ سوال اصلی: آیا بر اساس بیانات شما برای مجاب کردن خود و جامعه باید دنبال کشف نظر رهبری در هر انتخابات باشیم یا اختیار تغییر الویت بندی ها و ایجاد ملاک های جدید را داریم؟ و اینکه استدلال منطقی در این تطبیق الویت دارد یا تشخیص قلبی حتی بدون استدلال؟ آیا با توجه عدم ارائه استدلال و تطبیق ملاک ها، انتخاب جناب جلیلی از مسیر دیگری همچون شهود قابل تبیین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته موضوع، موضوعی نیست که در محدوده چند سؤال و جواب روشن شود! با این حال به نظر بنده ملاکهایی که رهبر معظم انقلاب میفرمایند حقیقتاً فصلالخطاب است ولی درک مصداق آن رهنمودها و جایگاه آن و اشاراتی که آن سخنان بدان اشاره دارد، بسیار مهم است بخصوص که در چه موقعیتی و بر اساس چه موضوعی میفرمایند. موفق باشید
استاد سلام وقت بخیر: آِیا تفکر کسی که معتقد باشد امام زمان متولد نشده اند، اما هم اکنون حضور نورانی در عالم دارند صحیح است و چنین تفکری در شیعه جایگاهی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال به ادله عقلی و روایی، جهان هرگز بدون حجّت حیّ و حاضر نیست. و غفلت از این موضوع غفلت از نکته بسیار مهم و ارزشمندی است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در مواجهه با ناکامی ها و سختی ها و فشارهایی که طی حرکت در مسیر، برای انسان وجود دارند؛ که برخی ها از اراده انسان خارج اند و از قضا همین ها تاثیری تعیین کننده در سرنوشت و نتیجه امور دارند، چگونه جوانی و سرزندگی رو حفظ کنیم و امید رو زنده نگهداریم؟ چطور دچار انزوا و بی حالی نشیم؟ اینها از نشونه های پیری زودرسه که حتی فرد مؤمن به جایی میرسه که اعمال عبادی مثل اذکار، شرکت در مراسمات روضه و هیئتها، نمازها و روزه ها و تلاوت قرآن و... نه به جهت نیرو گرفتن برای انجام مأموریت ها و کارها؛ بلکه فقط برای اندکی دلخوشی، یا فراموشی دردها و رنجها، یا کسب آرامش خاطر و نشاط انجام میده؛ که همسر و خانواده اش اذیت نشن از این بی حالی. درست مثل سالمندانی که قدرت تغییر و تصمیم بزرگ ندارند، و امیدی برای انجام کارهای بزرگ ندارند اما وجود پر آرامشی دارند، مؤمن هستند و اهل عبادت، اهل دعا و راز و نیاز با پروردگار عالم. و البته اخلاص و دلسوزی نسبت به جامعه هم دارند. سوال اینه که چه میشه کرد؟ راهی هست؟ با فکر کردن به مواردی مثل اینکه خدا آدم رو از نقطه ای که آمال و آرزوشه امتحان میکنه یا گفته امیرالمومنین علیه السلام که من خدا رو به شکستن اراده ها شناختم یا اینکه رنج ها مساوی تقسیم میشن و تک تک آدم ها همچین احساسی رو تجربه کردند و یا در ادامه زندگی تجربه خواهند کرد و اینکه ناکامی ها بخشی از این دنیاست. ممکنه انسان آروم تر بشه؛ اما باز هم این آرامش برای حفظ نشاط و ادامه زندگی خوبه و نه برای احیای جوانی و حرکت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که متوجه هستید اگر نسبت به صراطی که در مقابل ما است، غفلت نکنیم و متوجه باشیم که همواره باید رفت و باز هم رفت؛ انسان در دینداری به نتیجه لازم میرسد. پیشنهاد میشود به عنوان مقدمه مطالبی که در رابطه با سوره آل عمران مطرح شده، مدّ نظر قرار دهید و سپس با عرایضی که در رابطه با سوره «بلد» به میان آمده، مأنوس گردید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/644?mark=%D8%A2%D9%84%20%D8%B9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86
https://lobolmizan.ir/sound/1065?mark=%D8%A8%D9%84%D8%AF
با عرض سلام و ادب: به غیر از رهبری که بزرگان دین ما به صداقت و پاکدستی ایشان اعتراف و امر به پیروی از این بزرگوار کردند، آیا شما نشانه ای از اسلام در بقیه ارکان نظام میبینید؟ جدیدترین اتفاق کتک زدن جمع معترض امرین به معروف و نهی از منکر - اگر آمر به معروفی در خیابان به پلیس زنگ بزند قریب به صد درصد مواقع پلیس حضور پیدا نخواهد کرد. - تشویق به گزارش دادن میکنند از اونور طلبه ای که این کار را انجام داده از دولت و روحانیت همه گردنش نمیگیرند و بیانیه به خلافش میدند تا یک زن داد کشید سر طلبه روحانی آقایان همه گفتند کار غلطی هست. چرا قبلش گوشزد نکردند؟ چرا قبلش نگفتند این کار غلطه شاید به دولت انقلابی باید گفت رفاه اقتصادی بهبود معشیت و... نمیخاهیم، حداقل لطفا متدینین رو کتک نزن
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط بسیار حساس است و متوجه باشید ما در جنگ فرهنگیِ بسیار حساسی قرار داریم. و اگر هرچه زودتر از ضعفهای خود عبور کنیم به جهت آموزههای اصیل و حکیمانه شریعت الهی باید امیدوار بود که در جهان آینده ما حاضر خواهیم بود. مهمْ برخوردهای حکیمانه و حسابشدهای است که باید نیروهای معتقد به انقلاب بشناسند و در آن ورود کنند تا دوگانگی و گسست نسلها به میان نیاید. موفق باشید
سلام: احساس میکنم به آنهایی که وعده آینده داده ایم از ما انتظار «بودنِ بودنشان» را دارند زیرا میخواهند رَوَنده باشند نه در راه مانده، همانطور که ما چنین درخواستی داریم؛ بعد از این همه سال تازه میفهمم بودن یعنی چه، بعد از این همه سال تازه دارم متوجه میشوم چه بر سرم گذشته و دلایل اتفاقات چیست با اینحال ناراحت نیستم هرچند تنم خونی است و آبرویی برایم نمانده اما خوشحال و شادم. همیشه از بعدِ رمضان هر سال میترسم و هیچ وقت آرام نگرفتم ای کاش عمرم را تقسیم بر ۱۲ میکردند و ۱۱ قست آنرا با ماه رمضان معامله میکردند. اگر خدا بخواهد گویا روزگاران شادی و عیش های مکرر دارد میآید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. این ربّ شهر الله است که به سراغ انسان آمده تا او را در جهانهای فراخ حاضر کند. خطاب حضرت محبوب به آن بشر آن است که «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهانهای فراخ؟» و حال! مائیم و جهانهای فراخی که از طریق ماه مبارک رمضان مقابلمان گشوده شده است تا بیش از پیش ربوبیت ربّ شهر رمضان را احساس کنیم. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرانقدر: من کتابهای مربوط به مباحث معاد شما را کاملا مطالعه کرده ام اما باز در مورد جسمانی بودن (از جنس بدن مثالی نه از بدن مادی) معاد برخی آیات پاسخی نیافته ام. مثل آیات زیر صریحا اعلام میکنند که جنس بدن اخروی و برزخی، گوشتی و مادی است: «أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ» یا «بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ» یا «ائذا متنا وکنا ترابا وعظاما ائنا لمبعوثون.يَقُولُونَ أَئِذَا مِتۡنَا وَكُنَّا تُرَابٗا وَعِظَٰمًا أَءِنَّا لَمَبۡعُوثُونَ. أَوَءَابَآؤُنَا ٱلۡأَوَّلُونَ.قُلۡ إِنَّ ٱلۡأَوَّلِينَ وَٱلۡأٓخِرِينَ.لَمَجۡمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَٰتِ يَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ» .... حتی در سایت آقای مکارم ایشان صریحا میفرمایند: از اين آيات و مانند آنها به خوبى استفاده مى شود كه رستاخيز با آخرين بدن صورت مى گيرد، قانون خرد نيز اقتضا مى كند كه چنين باشد؛ زيرا بدنى كه عصاره و فشرده همه بدن هاى دوران عمر است در حقيقت هميشه با روح بوده است و از هر جهت تناسب و سنخيت با آن دارد، و روح تنها با آن مى تواند زندگى كاملى داشته باشد بنابراين، مشكلى از اين جهت در امر معاد جسمانى پيدا نخواهد شد. همانگونه که قرآن فرموده همان جسمى كه خاك و متلاشى گشته، به فرمان خدا جمع آورى مى شود و لباس حيات نوينى بر آن پوشانده می شود. پس با این وجود و این آیات که صریحا به جنس بدن در قیامت اشاره دارند، میتوان باز هم قائل به این بود که جنس بدن در عوالم دیگر مثالی و مطابق آن نشئه خواهد بود و نه مادی و گوشتی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در دروس خود مبتنی بر روایتی که نقل فرموده اند، روشن کردند آیه مذکور در موقعیت جدال است نسبت به کسانی که تأکید بر آن داشتند که اساساً آنگاه که بدن انسان تبدیل به خاک میشود امکان برگشت برای آن نیست. در این مورد عرایضی در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%DA%AF%DB%8C شده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: بنده در مساله خداوند احد یا واحد قهار و آنچه از این عنوان رفیع در منابع آمده سوالی دارم آیا میتوان چنین عنوان کرد؟ یا چنین فهم و اعتقادی غلط است؟ «هر موجودی مجموعه ای از بودن ها و نبودن هاست (مثلا حرف ب حرف ج نیست) پس هر موجودی مجموعه ای از کمالات و نصقهاست و غیر از این دو برای موجود نمیتوان متصور بود پس موجودات مقهور وجودند و خدا واحد قهار است یعنی وجود است یعنی واحدیت است قهاریت است و دیگر صفات... این معنای ذهنی احد است خداوند احد در مقام اطلاق، وجود صفات یا ذات صفات است یعنی مثلا واحدیت یا همان واحد بودن است، قادریت است، حاکمیت است. خداوند واحد در مقام تعین تمام صفات است یعنی مثلا واحد است قادر است حاکم است. الله مقام جمع صفات است مقام بین احد و واحد. مقام رسول الله و ائمه اطهار، احدیت است مقام قاب قوصین. درک بالاتر از احدیت برای انسان امکان ندارد.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته میتوان نسبت به آنچه در گفتارتان گشودهاید، اندیشید و نیز به این نکته میتوان فکر کرد که اگر «الله» مقامِ جمع اسماء است و مقام واحدیت میباشد؛ به حکم آیه کریمه که میفرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ» میتوان مقام رسول الله و ائمه «علیهمالسلام» را مقام واحدیتی دانست که به حضرت «الله» دعوت میکند. موفق باشید
ممنون میشم این سوال را با دقت پاسخ بدهید. برای کسی که تا الان در هیچ مراسمی از حاج قاسم شرکت نکرده ولی چون به دست ترامپ شهید شده به شهادت ایشون ایمان داره، اگه فقط و فقط برای شهید شدن در سالگرد حاج قاسم شرکت کنه نه به هیچ هدف دیگه ای مثل عزاداری و نظام و.... یعنی برای عزاداری برای حاج قاسم، در مراسم شرکت نکنه. اگه فقط برای شهید شدن در مراسم حاج قاسم شرکت کنه و در بمب گذاری کشته بشه، شهید محسوب میشه؟ یا خودکشی محسوب میشه؟ لطفا با دقت سوالم رو ببینید، پای مرگ و زندگی. و یه شبهه ای مطرح میکنن که تقصیر جمهوری اسلامیه که امنیت مراسم رو تامین نمیکنه. آیا در شهید حساب شدن فرقی ایجاد میشه؟ دعا کنید شهید بشیم. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه شخصیت حاج قاسم باشد، شخصیتی که نگران مردم مظلوم بود و ظالمترین انسانِ دوران او را شهید کرد؛ کافی است که حاج قاسم را دوست بداریم و برای تجلیل از شخصیت او در سالگرد شهادت چنین انسان فرزانهای شرکت کردند و مسلّماً چنین افرادی اگر در این راه کشته شوند، شهیدند و در کنار آن شهید بزرگوار قرار می گیرند. بیچاره آنهایی که این نکات دقیق را نمیفهمند و آن حرفهایی که میفرمایید را میزنند!! در مورد انتخاب شهدا به وسیله خداوند؛ عرایضی در سؤال و جواب شماره 36666 شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
کجایند مردان آخرالزمانی که کوه ها شاید تکان بخورد اما آنها همواره محکم و مستقرند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین جوانان صادق که انسانیت انسانها برایشان امر مهمی است. همان دختری که معنی حضور در کنار حاج قاسم در کلماتش به گوش رسید یعنی شهیده مریم سلطانینژادhttps://eitaa.com/hosein_darabi/18976. موفق باشید
سلام: در نفی اصاله الوجود و وحدت وجود من وقتی اصاله بذات می بینم وجود هم تشخص پیدا می کنه (به جهت تبعیت مفهوم انتزاعی از منشاء انتزاع) مسئله وحدت وجود تو مبانی حکمی من اصلا طرح نمیشه. معتقدیم ادراک مفهوم ماهیت متاخر از مفهوم وجود است. اما مفهوم وجود یک مفهوم است. مفاهیم تصورات هستند. ظرف تصور عالم ذهن است. پس اصالتی ندارد. آنچه که اصیل است ذات با تمام تشخصاتش در عالم تکوین است. از این ذات یک مفهوم استقرار ذات در عالم تکوین در ذهن انتزاع می شود که اسمش میذارند وجود. یک تصویر متشخصات در عالم ذهن ایجاد می شود که اسمش گذاشتن ماهیت. هر دو مفهوم دارند انتزاع از ذات در عالم تکوین می شوند. و مفاهیم انتزاعی تابع منتزعشون (در اینجا ذات) هستند. خب اگر کسی این مسیر را با ما بیاد ذوات با یک دیگر متغایر هستند پس مفهوم وجود که انتزاع از این ذوات هم باید با یک دیگر متغایر باشند. لذا اصلا مجال برای طرح نظریه وحدت وجود مطرح نمیشه
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بحث در این مورد عمیقتر و گستردهتر از آن است که در محدوده جواب و سؤال بگنجد ولی در هر حال بحث در واقعیتی است که ذهن از آن واقعیت، مفهوم میسازد. حال سؤال این است که ذوات متکثره به چه نوع حضوری در عالم حاضرند و مبنا و بنیاد آنها چیست؟ اینجا است که بحث «اصالت وجود» پیش میآید و اخیراً عرایضی تحت عنوان «راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه» شروع شده است که میتوانید به دو جلسه اولیه آن رجوع فرمایید. https://eitaa.com/soha_sima/3244 البته مقدمه این جلسات، سلسله بحثهایی بوده است تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» https://eitaa.com/soha_sima/1871 که طی 30 جلسه بدان پرداخته شد. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: طبق آیه شریفه «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ...» چرا خدای متعال و ملائکه اش پیوسته بر اهل بیت علیهمالسلام صلوات می فرستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «صلوات بر پیامبر «صلواتاللهعلیهوآله»؛ عامل قدسیشدن روح» عرایضی در این رابطهها شده است. در واقع نبیّ خدا آینه نمایش خداوندند تا کمال الهی را به نمایش آورند و خداوند با نظر به آن حضرت، به یک معنا به معنای خود نظر دارد و در خود حاضر میشود و معنیِ صلوات در اینجا معنای خاصی است و فرشتگان که «عبادٌ مکرمون» هستند در پیروی خداوند چنین حضوری را که در واقع تجلیل از مقام محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» است پیش خواهند آورد. موفق باشید
سلام استاد گرامی: بنده گروهی تشکیل دادم در فضای مجازی در رابطه با زیارت عاشورا و از مطالب کتاب جنابعالی،(اتحاد روحانی با امام حسین) استفاده میکنم، میخواستم ببینم جنابعالی رضایت دارید؟ ودر اول مطالب نوشتم مطالب از کتاب شما می باشد، آیا کار درستی انجام دادم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: والأمر الیکم. در همه چیز نسبت به این مورد، مختارید.
ان شاءالله که ذیل نور مولایمان حضرت اباعبدالله«علیهالسلام» در جهانی حاضر شوید که جهان اولیای الهی است. موفق باشید
سلام: من باردار هستم. میخوام اسم بچه ام را بگذارم محمد یاسین. به من گفتند که یاسین به خاطر سوره ی اول قرآن هست بچه تون همیشه مریض هست. از شما میخواهم بپرسم که این حرف واقعیت داره؟ ممنون میشیم تا سوال بنده را پاسخ دهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گلهمندی ما از رفقایی است که جواب سؤال خود را دنبال نمیفرمایند و دوباره سؤال میکنند. در حالیکه این سؤال قبلاً در سؤال و جواب شماره 36482 خدمت آن کاربر محترم جواب داده شده است. موفق باشید
سلام: اگه الله همان امام زمان هست پس قل هو الله احد میشه بگو او امام زمان یگانه است. هر جایی در قرآن یا دعاها باید الله رو امام زمان گرفت. خودم فکر میکنم چون اهل بیت بدون نقص و کامل بودند پس اراده ی خدا میشوند و تفاوتی با خدا ندارند و مجرد که جا ندارن. مثل فرشته ها که نمیشه گفت جبرایل و میکائیل دو جا دارن. هر وقت به هر کدام نیاز بود هستند. پس خدا و امام زمان دوتا هستند به هر کدام که نیاز باشه هستند. حالا آیا من من چی؟ چه جایی هست آیا من هم چون مجرد جا ندارد با امام زمان یکی میشم؟. یعنی اگه بدون نقص بشم اراده امام زمان میشم؟ اگه بخواهیم آموزش درباره توحید بیشتر از مطالب سایت داشته باشیم جایی هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ مخلوقی در جایگاه خالق قرار ندارد، بلکه همه مظاهر اسماء او هستند و انسان کامل به حکم «علّم آدم الاسماء کلها» مظهر همه اسماء او میباشد و بدین لحاظ ما در نظر به او با انوار کامله حضرت حق روبهرو خواهیم شد. در این رابطه علیکم به دنبالکردنِ «برهان صدیقین» و شرح صوتی آن که روی سایت هست. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در ارتباط با جلسه بنیان ها؛ آیا عبارت نه شرقی، نه غربی اشاره به محوریت وجود دارد؟ و تعادل را مطرح می کند؟ امکان های زندگی غربی و شرقی در انسان امروز جمع شده است، غربی ها مشغول مدیتیشن و تای چی هستند و شرقی ها مشغول تکنیکی شدن و به روز شدن در سبک زندگی غربی. ولی هیچکدام نور نشد. و هم شرقی، هم غربی؛ جهان بین دو جهان انقلاب اسلامی نیست که نه مسجد (عبودیت شرقی) است و نه مدرسه (استدلال غربی)، بلکه میخانه است. نور وجود همچنین آیا تمدن اسلامی (مدنیت و شهر) تقاضای تجلی بهشت است؟ آیا انصار و مهاجرین در شهر مدینه، می توانند الگویی برای مدنیت اسلامی امروز ارائه کنند؟ در ارتباط با شهر، انسان محاط در محیط است و الگوهای رفتاری که به انسان تحمیل می شود، آداب زندگی او را می سازد. و چه فایده ایی دارد آدابی که زندگی را تهی از معنا می کند. آنچه می تواند هدایت گر باشد در رسیدن به مدنیت اسلامی حضور کمک کنندگان و هجرت کنندگان به اسلام حقیقی است که در نحوه ی تعامل آنها با یکدیگر الگو ها ظهور می کند. و اما شهر های ما کجای این قصه ایستاده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجه غربی انسان ما را در عقلانیت زنده نگه میدارد و وجه شرقی ما، ما را در عبودیت و اُنس، آری! در انس حاضر میکند و حال، این مائیم با این دو بال و زندگی در زمین، تا نه بدون عقلانیت اقدام کنیم و نه از انس با حق و خلق غفلت نماییم. اینجا است که مثلاً شهری خواهیم داشت مانند شهر اصفهان زمان صفویه که در عین آنکه شهر است، نه خانههای آن بیروح است و نه شهر طوری است که انسانها از همدیگر بیگانه باشند، به طوری که کوچه و شهر و بازار در هم تنیده شده اند. عمده بر میگردد به نوعی به خودآمدن که نه از وجه غربی و عقلانیت خود غفلت کنیم و نه از وجه شرقی و انس خود با عالم و آدم. مثل همین نوشته خودتان که در عین آنکه نوعی انس است، عقلانیت را به میان آورده است. مانند آنکه انسان در شهرِ اصیل معلوم نیست به بازار میرود تا خرید کند یا دوستان و آشنایان را ملاقات نماید بدون آنکه بخواهد آن نقیصه را با سینما و پارک و رستوران جبران کند. ما در بستر انقلاب اسلامی باید به شهرِ پسفردایی فکر کنیم. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: برای کسانی که حضور اربعینی را چشیده اند و از سفر اربعینی برگشتهاند چه توصیه ای دارید؟ چگونه آن انس را حفظ کنند و نگه بدارند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نسبت انسانها در جهان درونیِ آنها به آنها فکر کنید. آنها میدانند جایی باید باشند که بسی اصیلتر از جهانی است که اهل دنیا برای بشر ترسیم کردهاند. ۲. در جواب کاربر محترمی که چهل نکته از اربعین را به خوبی متذکر شده بودند (https://lobolmizan.ir/login) عرض شد باید به تاریخی فکر کرد که خداوند از طریق مردم در اربعینِ این سالها در حال شکلدادن است و باید آن را «فهم» کرد و وارستگی را با حضور در این تاریخ دنبال نمود. زیرا وارستگی در محدوده دیروزین، کافی نیست؛ اربعین و وارستگیِ پسفردایی در میان است و باید به آن فکر کرد. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: شما در صوت فصوصالحکم، فص یحیوی (صوت شماره ۱۷۳ فکر کنم هست) که از قول ابن عربی که در فتوحات میگوید: من با واهمه، خدای خودم را خلق کردم و مدتها با او بودم بطوریکه غذایی نمیخوردم. به نظر شما این خدایی که ابن عربی میگوید، خدای ساختگی نیست؟ با تشکر از الطاف شما!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد که جز خداوند کسی آنطور که شایسته اوست، او را نمیشناسد. به همین جهت تأکید میشود اگر افراد ذوق خاصی که برای رجوع به فصوص در خود نمییابند، خود را به زحمت نیندازند، یا لااقل با دنبالکردن کتاب «تمهیدالقواعد» ذهن خود را آماده نمایند. زیرا بیشتر با مواجه شدن با چنین مباحثی، انسان باید بتواند در درون خود آن مباحث را تصدیق نماید. موفق باشید
با سلام: میخواستم بدانم که وحدت وجود و همچنین اعیان ثابته، هر کدام در کدام فص، از فصوصالحکم اشاره شده است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان به طور مشخص در جایی از فصوص، موضوع «وحدت وجود» را مورد نظر قرار داد. زیرا تمام بنیانِ نگاه ابن عربی در سراسر فصوص، مبتنی بر همین امر است و در همین رابطه بحث اسماء الهی را پیش میآورد. در مورد «اعیان ثابته» به نظر میآید فصّ «عزیری» بیشتر به آن تذکر دارد. موفق باشید
سلام: در تفاوت علت حقیقی و معده میتوان گفت که نطفه علت حقیقی تشکیل فرزند و آنچه که در رحم مادر میگذرد علتهای معده هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علت حقیقی همیشه امری است وجودی و مجرد، بنابراین نطفه و رحم، همه در حکم شرایط و معدّات محسوب میشوند. موفق باشید
با سلام: ما برای ماه صفر برنامه روضه ای ترتیب دادیم تا ان شاءلله فضای راکد محله رو کمی بهتر کنیم. سوال من راجع ب کادر اجراییست که گاهی اوقات انگیزه خود را از دست میدهند، خسته میشوند و از هدف اصلی منحرف میشوند. برای رفع آن مشکل چه پیشنهادی دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که هر اندازه حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» به صورتی که انسانها احساس کنند انسانیتِ گمشده خود را در آن حضرت مییابند؛ مطرح شوند، انگیزه احیای جلسات عزاداری برای اباعبدالله «علیهالسلام» در افراد بیشتر میشود. عمده آن است که سعی کنیم محتوای جلسات، جوابِ نیاز این نسلِ آماده تعالی باشد. موفق باشید
سلام علیکم استاد طاهر زاده: جناب آقای شیخ محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری اخیرا از ساده زیستی رهبری و حقوق نگرفتن و گذران زندگی با هدایا و نذورات و ملک و املاک نداشتن ایشان و....سخن گفتند! اگر یک نظر سنجی انجام شود صد درصد مردم ایران یا شاید هشتاد درصد مردم دنیا آرزو داشته باشند مثل رهبر ایران ساده زیست باشند! من هم دوست داشتم هر روز نان و حلوا بخورم اما تمام اختیارات و قدرت رهبری را داشتم. هرکس را می خواستم بر مسند می نشاندم. هرکس را می خواستم رد صلاحیت می کردم و... و چه قدرت و اختیارات بی قید و شر طی داشتم، هر کاری که می خوانستم انجام میدادم. خوشا بحال چنین ساده زیستی شیک و بی دردسری، نه میدانی قیمت های مواد غذایی هر روز چقدر گران می شود. نه می دانی درد بیماری و بی پولی چیست. نه درد مستاجری می دانی چیست. نه مثل فرهنگیان می دانی حقوق ۲۹ اسفند ماه واریز شود چه خاکی باید بر سر بگیری. نه می دانی از کار بیکار شدن و پیش زن و بچه شرمنده شدن چه حسی دارد. از همه مهمتر اینگونه ساده زیست کردن این خاصیت را دارد که هیچ کس و هیچ چیز برات مهم نمی شود و هیچ درد و رنجی در قبال مردم و ملت نخواهی داشت. شاید حرف بزنی و ادایش را در بیاوری اما در عمل نه خودت کاری خواهی کرد و نه اجازه میدهی کسی برای مردم کاری انجام دهد. یکی حب مال دارد و دیگری حب قدرت البته حب قدرت ویرانگر تر است. یک سوال پایانی؛ امام علی علیه السلام هم با هدایا و نذورات و کمک یارانش زندگی می کرد؟ من که اینگونه روشی در زندگی از امام علی سراغ ندارم. با تشکر و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به سخنان شهید کاظمی توجه کنید. شاید به خود آیید و به گفته این مرد الهی، با زبان کسانی که انسان را تا قعر جهنم جلو میبرند؛ سخن نگوییم!! https://eitaa.com/khakestary_amar/38459 از سخنان شهید بزگوار حاج قاسم سلیمانی غافل نباشید که فرمود: « والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است. موفق باشید
