بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید بنده خودم به ذکر لا اله الا الله گویا انس و میل زیادی دارم که خواندن سوره توحید ولی وقتی میرم سجده طولانی بعد که بلند میشم از خستگی خوابم میبره چند ساعت می‌خوابم، مشکلم کجاست، دلم میخواد سکوت طولانی داشته باشم به محض حرف زدن احساس دور شدن می‌کنم، به ویژه وقتی از منزل بیرون میرم دلم یه دنیا میگیره استاد، دنیا و آدمهاش خیلی خفه کننده اند حتی خیلی از خودم می‌ترسم استاد، از نفسم سرکشی هاش، طغیان کردنهاش، دلم میخواد صبح تا شب فقط ذکر بگم و با کسی حرف نزنم. استاد چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعمق نسبت به معارف الهی مثل «معرفت نفس» و «تدبّر در قرآن» فکر کنید. موفق باشید

36197

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: چند سال پیش در راهپیمایی چند خانم رو دیدم از بسیج دانشگاه ولی با پوشش چادر وآرایش کرده، خیلی ناراحت شدم. چرا باید این افراد با این نوع آرایش حضور پیدا کنند؟، در راه برگشت فردی رو دیدم با چادر ولی صورت مثل گریم شده سفید و آرایش وحشتناک دقیقا چهره شیطانی داشت و از روبرو میومد و خنده شیطانی داشت برق چشم و خنده هاش قلبم رو به درد آورد به خودم که اومدم فهمیدم این یک انسان نبود بلکه خود شیطان بود، تا چند وقت از به یاد آوردن اون صحنه وحشت داشتم، با اینکه زمان زیادی از این ماجرا میگذره، علت دیدن این صحنه ذهنم رو مشغول کرده، آیا من نباید اونجا ناراحت می‌شدم یا....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

36185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل می‌شوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور می‌شود و فراموش می‌کنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، ان‌شاءالله گشایش لازم را پیش می‌آورد. موفق باشید

36171

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: آیا صلوات فرستادن ما باعث بالا رفتن درجه اهل بیت می‌شود و نفعی برای آنها دارد؟ اگر اینطور هست یعنی اهل بیت علیهم السلام کامل نیستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در کتاب « صلوات بر پيامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله»؛ عامل قدسي‌شدن روح» که روی سایت هست، در این مورد شده است. موفق باشید

36094
متن پرسش

سلام علیکم: در ابتدای کتاب سه دیدار؛ آقای نادر ابراهیمی عبارتی را از امام نقل می‌کنند: ایران موجودی است الهی که بر بال فرشتگان نشسته است بسیار حرف بلندی است اما توضیح می‌خواهد، نظر شریفتان چیست؟ در رابطه با ایران است یا جمهوری اسلامی ایران؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ایران است که در این تاریخ، راهی است برای آن کسی که به دنبال راه می‌باشد و نمونه راه‌بودنِ ایران برای هرکس و هر جریان، رخدادی است که این روزها در غزه ملاحظه می‌کنید که چگونه بر خلاف همه معادلات عادی، چنین صحنه‌هایی به‌وجود می‌آید تا معلوم شود نماد همه تمدنِ سکولار غربی چگونه ضربه‌پذیر است تا به فردایی بیندیشیم که آن فردا، ادامه جهان مدرن نیست که البته بحث در این مورد مفصل است، باشد که فرصت گفتگو در این مورد پیش آید. موفق باشید    

36086

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: بر اساس عرفان عالم مظهر خداست. آیا ظاهر که خدا باشد با مظهر یکی است؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هو الظاهر است به همان معنایی که می‌فرماید: «الله نور السموات و الارض» امری که حضرت امام خمینی در شرح سوره «حمد» بدان پرداختند. چنانچه بتوانید این امر را تصدیق بفرمایید می‌توانید ادامه دهید. موفق باشید

35915

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: 🙏🏻 عذرخواهی می‌کنم اگر پرسش بنده زیاد جنبه همگانی نداره. بنده خانمی ۱۸ ساله و در شرف ورود به دانشگاه هستم. بعد از ورود به رشته علوم تجربی در اثر انس با آثار اساتیدی مثل شما و.. به این نتیجه رسیدم که فضایی که باید توش تنفس کنم فضای علوم انسانی و تربیت فرهنگی هست. و علنا روحیه فلسفی ای که دارم اقتضا می‌کنه تو جو علوم انسانی اسلامی باشم. با تحقیقاتی که کردم، حوزه خوب برای خانوما توی اصفهان پیدا نکردم، و ترجیح دادم تغییر رشته بدم به علوم معارف اسلامی. در حال حاضر برای ورود به دانشگاه به تردید افتادم که برای فرهنگیان و معلمی اقدام کنم یا رشته فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه می‌تونه کمک بهتری بکنه تو هدفم. می‌خواستم ببینم نظر شما چیه؟ در این شرایط حوزه رو پیشنهاد می‌کنید یا معلمی یا خوندن رشته ای مثل فلسفه یا روانشناسی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید حضور در میدان معلمی در جوانب مختلف می‌تواند برای خودتان و دیگران مفید باشد. موفق باشید

35816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان خسته نباشید. استاد من دور و بر زندگیم افرادی که نسبتا مذهبی هم هستند را می‌بینم که به مصیبتهای فوق العاده عجیب و دردناک مبتلا می‌شوند و عمریست به چه کنم چه‌کنم هستند و خود و خانوادشون در اذیتند. اما من تا این لحظه از عمرم هیچکدام ازاین امتحانات را نداشته ام و همیشه الحمدلله در غرق نعمت بوده ام. سوالم اینه که همش تو ذهنم میاد که یااابالفضل خدا چه آشی برای خودم داره میپزه و منم دیر یا زود این اتفاقات سخت بلکه چون تا حالا نداشته ام خییییلی سخت تر بناس برام بیفته که نمیدونم این حرفم درسته یا نه؟ و اینکه نمیشه خدا کسی رو فقط به خیر در کل عمرش آزمایش کنه؟ سوال دومم اینه که لحظه مرگ‌هر کسی که تقدیرشه، چه چیزی ملاک تقدیره؟ یعنی چه پیمانه ای که پر بشه ملاک تقدیر خداست چون هم جوان می‌میرد و هم پیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرموده‌اند در نعمت، شکر و در مصیبت، صبر پیشه کنید زیرا در هر دو امتحان می‌شویم و نه آن‌که گمان کنیم نعمت‌ها به جهت امتیازی است که ما در نزد خدا داریم و یا سختی‌ها به جهت بی‌توجهی خداوند است. خیر! «امتحان در امتحان است ای پسر». ۲. چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

35697

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

صلوات بر پیامبر و سلام و درود به شما.  سوال کردن که شما محبوبیت ندارید میخام بگم که مردان الهی همواره در راه تبلیغ دین مورد نیش و کنایه دشمنان بوده اند و مادامی که حضرتعالی پشتیبان و حامی حاکم ستمگر و ویرانگر کشور و ملت نباشید در دل ما جای دارید و کتابهای شما زینت دهنده کتابخانه ما و مطالعه آن باعث نورانیت دل و روح ماست. اما در استانه هفته دولت مطلبی از امام عزیزمان را دیدم که خطاب به حاکم فعلی فرمودن ولی متاسفانه گوش نکردن و الان رسیدیم به وضعیت فعلی که فساد و بی عدالتی جامعه اسلامی را فراگرفته و به جایی رسیدیم که پول نفتمان با اجازه آمریکا در عمان بلوکه شده و باید با اجازه شیطان جهانخوار!!! خرج کنیم. بیانات امام خمینی در دیدار با هفته دول 1362 یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند ملت همراهشان نیست، اعمال دیکتاتوری می کنند. یکی از انگیزه هاست البته، انگیزه های دیگر هم دارد. چنانچه ملت ها همراه دولت باشند، وجهی پیدا نمی کند که دیکتاتوری بکنند با ملت خودشان، مجهز می شوند برای کسانی که به آنها حمله می کنند. وقتی که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت را، دیکتاتوری پیش می آید. به مناسبت هفته دولت، صبح روز هفتم شهریور 1362 اعضای هیئت دولت به همراه رئیس جمهور و نخست وزیر وقت با حضرت امام در جماران دیدار کردند. امام در این دیدار با تشریح انگیزه حضور مردم در انقلاب، لزوم خدمت مسئولان به مردم را یادآور شدند. متن کامل سخنان امام و توصیه های ایشان در ذیل آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم موقعیت جمهوری اسلامی در دنیا در این «هفته دولت»، ما تلخی ها و شیرینی ها داشتیم. تلخی ها از دست دادن چند نفر اشخاص متعهد که قبل از هفته، مرحوم «عراقی» بود که من مرحوم عراقی را از آن اولی که نهضت شروع شد و تماس با ما داشتند، می شناختم و انصافاً مردی بود که عمرش را صرف خدمت به اسلام کرد. و در این هفته هم که مرحوم آقای «رجایی» که همه می دانید چقدر مرد متعهدی و خدمتگزاری بود، و واقعاً معلم اخلاق بود به اعمال خودش. و همین طور آقای «باهنر» که مرد دانشمند متعهد و معلمی بود. این اسباب تأسف و تأثر ماست و شما. و این تلخی است که خوب، غیر از این هم ما در این طول مدت داشتیم. و شیرینی و شیرینی ها آنچه بحمد الله در این هفته که «هفته دولت» است و واقعاً باید هفته دولت حساب کرد. دولت و هر چه وابسته به اوست و ارتش و سپاه و همه اینها جای خودشان را در دنیا باز کرده اند. یعنی، دنیا امروز روی این جمهوری و روی دولت جمهوری و روی رئیس جمهور این کشور و روی مجلس و همه ارگان های دیگر حساب باز کرده است. آنهایی که تا کنون در کمین بودند که این دولت در بین خودشان یک چیزهایی واقع می شود و مردم هم اینها را قبول ندارند و بعد از یکی دو ماه قضیه تمام است، و صدام هم روی همین زمینه بازی اش دادند، الآن چند سال است گذشته است و آنها باز در خارج نشسته اند و منتظرند به اینکه کسانی برایشان کار بکنند و آنها بیایند بهره برداری کنند. و بحمد الله الآن دولت استقرار پیدا کرده است و کشور ما یک کشور مستقر مستقلی، آزادی است. و من امیدوارم که بیشتر از این، رو به استقلال و آزادی و جهات دیگر برود. اسلامیت انقلاب، انگیزه حضور مردم در صحنه ها و مهم همین معناست که کراراً من عرض کرده ام، این است که جمهوری چون اسلامی است و ملت اسلامی هستند، مسلم هستند، مادامی که دولت و رئیس جمهور و رئیس مجلس و مجلس و قوای قضائیه و ارتش و پاسدار و همه، رو به اسلام باشند این کشور اسلامی رو به آنهاست، و اساس همین است که برای خاطر اسلامی بودن از اول پیروزی حاصل شد. شما گمان نکنید که اگر یک انگیزه دیگری عرضه شده بود به این ملت، ملت مجتمع می شدند. برای اینکه ملت، ملت مسلمان است. وقتی که اسلام عرضه شد، خوب، تمام روحانیون، اکثر روحانیون، اکثر کسانی که در کار بودند تبلیغ کردند و مردم را به صحنه آوردند، و مردم هم خودشان با روی گشاده آمدند، و تا امروز هم تمام این فداکاریها، فداکاریهای روی اسلام است نه اینکه حساب دیگری دارد. مسأله ملیت هست، اما نه آن طوری که آقایان خیال می کنند که ما ملیت را بگیریم و کاری به اسلام نداشته باشیم، اول ملی باشیم و بعد اسلامی باشیم، نخیر، مسئله اسلامی بودن است که مردم را وادار کرد به اینکه جوان هایشان را بدهند و فریاد بزنند باز جنگ، این غیر از این چیزی نیست. همراه نبودن مردم با حکومتهای دیکتاتور و من کراراً به آقایان عرض کرده ام و حالا هم باز تکرار می کنم که خدمتگزار باشید به این ملتی که آن دست های خیانتکار را قطع کرد و این امانت را به شما سپرد. شما الآن امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری این است که آن را به طور شایسته حفظ کنید و به طور شایسته به نسل آینده و دولت های آینده تحویل بدهید، و مادامی که این طور باشید ملت پشت شماست، و مادامی که ملت همراه شما باشد هیچ آسیبی به شما و به کشور نمی رسد. یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند ملت همراهشان نیست، اعمال دیکتاتوری می کنند. یکی از انگیزه هاست البته، انگیزه های دیگر هم دارد. چنانچه ملت ها همراه دولت باشند، وجهی پیدا نمی کند که دیکتاتوری بکنند با ملت خودشان، مجهز می شوند برای کسانی که به آنها حمله می کنند. وقتی که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت را، دیکتاتوری پیش می آید. در این رژیم های سابق شاهنشاهی وضع این طور بود که مردم حال گریز داشتند، و اینها می خواستند آنها را با فشار نگه دارند و از آنها بدوشند، از این جهت دیکتاتوری پیدا می شد. شاهش دیکتاتور بود و- عرض می کنم که- استاندارهایشان هم همین طور، و فرماندارهایش هم همین طور، و شهربانی اش هم همین طور، و همه شان، ارتش هم همین معنا بود. برای اینکه، اینها می دیدند که مردم با آنها همراه نیستند، آنها هم که می خواهند استفاده بکنند، مسأله هم استفاده بود، نه مسأله برای انگیزه انسانی بود، برای استفاده بود، از این جهت، این انگیزه دیکتاتوری می شد، تو سر مردم زدن می شد. آن روزی که شما احساس کردید که می خواهید فشار به مردم بیاورید بدانید که دیکتاتور دارید می شوید. بدانید که مردم معلوم می شود از شما رو برگردانده اند. مادامی که مردم هستند و کمک دارند به شما می کنند، شما اگر مردم نبودند نمی توانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند، یعنی این سپاه مردمند، این بسیجی ها مردمند، ارتش هم امروز مردم است. اگر ارتش سابق بود همان طوری که خیال کرده بود صدام، خیالش به واقعیت می پیوست. برای اینکه، یک ارتشی بود که انگیزه اسلامی نداشت و انگیزه منافع شخصی داشت و به مجرد اینکه وارد می شدند آنها هم دست بر می داشتند. خوب، ما سابق دیدیم که وقتی که جنگ عمومی پیش آمد بدون اینکه با ما کار داشته باشند، آنها می خواستند از اینجا عبور کنند، هیچ هم کار به ما نداشتند، به مجرد اینکه اینها در سرحد وارد شدند، تمام ارتشی ها و ژاندارمری همه فرار کردند. و در تهران هم من خودم شاهد بودم که تهران هم چمدان ها را همین ارتشبدها و امثال اینها می بستند و از تهران فرار می کردند. کجا می خواستند بروند نمی دانم. و من دیدم که این سربازهایی که از توی سربازخانه ها آمده اند بیرون می گردند دنبال اینکه یک چیزی پیدا کنند بخورند. این برای این بود که، مردم همراه نبودند. مردم شکر می کردند که آمدند اینجا و رضا خان رفت. این یک واقعیت بود که ما شاهد بودیم این معنا را که شکر می کردند که خدا به آنها یک منتی گذاشته است که اجنبی ها، آنی که اجنبی بودند، از روسیه بود، از امریکا بود، از انگلستان بود، اینها آمدند و «پهلوی» رفت. وضع این طوری بود، چنانچه دیدید وقتی که محمد رضا هم رفت مردم ریختند و آن طور جشن بپا کردند، گویی که الآن سلطنت طلب ها در خارج همین دیشب هم می گفتند که همه ایران سلطنت طلبند، و اعلیحضرت رضای دوم «1» الآن محبوبیتی دارد که مردم همه با او هستند! خوب، اینها بگویند. و من اعتقادم این است که این رندها جمع شده اند دنبال این بچه که پول هایش را از جیبش درآورند. اینها می خواهند این را، پول هایی که پدر کذایش از مردم گرفته و حالا در بانک ها دست این است با این بهانه ها از او در آورند و بعد هم رهایش کنند برود سراغ کارش. و من صلاحش را می دانم برود سراغ تحصیل و برود سراغ یک کاسبی. بداند که دیگر این کارها گذشته است. مردم اگر چنانچه جمهوری اسلامی هم نباشد، دیگر سلطنت طلب نیستند، این شکی در کار نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته فکر کنید که به هر حال انقلاب اسلامی فرصتی است تاریخی، حال باید از خود بپرسیم چه نسبتی  بین عملکرد ما و این فرصت تاریخی هست تا جدّی‌تر از آنچه هستیم باشیم؟
متفکران جهان مدرن مانند ویل دورانت خود را در احساس تاریخی خود جستجو می‌کردند، در آن حدّ که در تلاش‌های خود روز و شب نداشتند. حال مائیم و اتفاقی که از طریق انقلاب اسلامی پیش روی ما قرار گرفته و ما را دعوت می‌کند تا متفکرانه نسبت به آن فکر کنیم، از آن جهت که وظیفه متفکر، درک زمان و توجه به ظرفیت‌های پیش آمده است، در عین توجه به دردهای انباشته قرن‌ها و دهه‌هایی که به ارث برده‌ایم و البته برای عبور از آن‌ها باید روحی دیگر به میان آید، روحی که چراغی باشد برافروخته‌شده از روحِ خلوت‌نشینی به نام حضرت روح‌الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تا در نتیجه تغییری در بنیان جان انسان‌ها شکل بگیرد  و تاریخ دیگری آغاز شود و آینده دیگری به میان آید، غیر از آینده‌ای که جهان مدرن مدّ نظر انسان‌ها قرار داده بود، آینده‌ای که با آزادی و تفکر محقق می‌شود و انسان‌ها با انتخاب خود متوجه زمان قدسی‌شان در تاریخ باشند، با خودآگاهی نسبت به بی‌نظمی‌ها و پریشانی‌ها و پراکنده‌کاری‌هایی که ما را در بر گرفته و در عین حال با حضور در قلمرو تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده می‌توان به خردی رسید که اشاره به آینده دیگری دارد، در عین ایمان و امید. موفق باشید

 

35670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: لطفا دستورالعملی را به عنوان تعقیبات نماز ذکر بفرمایید. و همچنین ذکری یا سوره ای که مداومت بر آن، شخص را به عوالم معنوی مشرف کند معرفی فرمایید. با تعداد و زمان. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این وادی‌ها نیستم. همان تعقیباتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح مطرح کرده‌اند، خوب است که انسان یکی یا دو تا از آن‌ها را مطابق ذوق خود انتخاب نماید. در مورد انس با قرآن، به ما بیشتر تدبّر در قرآن را داده‌اند. چه اندازه خوب است که از طریق تفسیر ارزشمند «المیزان» با قرآن مأنوس شوید. موفق باشید

35327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مقصود از ابعاد مادی حق و زمانمندی آن این نیست که خداوند جسم داشته باشد بلکه اگر قائل به وحدت وجود باشیم قاعدتا عالم ماده نیز خارج از خدا نخواهد بود بنابرین در ساحت ماده زمانمند و در ساحت های مجردش بی زمان است و ذاتا نسبت به زمان و بی زمانی لابشرط خواهد بود این مسئله نسبت به بقیه صفاتی که مربوط به عوالم پایین تر است نیز صادق است. بنابرین صفات سلبی نسبت به ساحت های مجرد حق و به شرط لایی او صادق است نه ذات. ذات حق لابشرط است نسبت به جسم، زمان، مکان و ... داشتن یا نداشتن این برداشت را تایید می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وحدت وجود» حکایتِ حضور بیکرانه حضرت حق است با جلوات اسماء حسنایش، و این غیر از آن است که هر چیزی خدا باشد. بلکه برعکس، اموری مثل ابعاد مادی عالم، حجابِ حضرت حق است. موفق باشید

38683
متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام استاد محترم حاج آقا طاهرزاده: با توجه به حساسیت مسئله لبنان و خبرهایی که در رابطه با نیاز جبهه مقاومت به گوش می‌رسد و بخصوص آوارگی مردم لبنان و غزه و نیازی که آن عزیزان از جهات مختلف دارند و با توجه به این که مراکز مختلف قابل اطمینانی برای جمع آوری کمکهای مالی در صحنه اند؛ از جمله «قرارگاه جهادی شهید ردانی پور» که زیر نظر سردار لادانی فعالیت می‌کند؛ نظر جنابعالی در رابطه با آن قرارگاه چیست؟

 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اساسی بودنِ صحنه تا آن جایی که جبهه استکباری مرگ خود را در صحنههای پیش آمده احساس میکند و تمام تلاش خود را به عمل می آورد که صحنه را به نفع خود تغییر دهد؛ باید موضوع را بسیار جدّی گرفت و با توجه به اینکه هرکس هرچه در توان دارد را باید به میان آورد بحمدالله مراکز قابل اعتمادی به صحنه آمدهاند. آری! از جمله «قرارگاه جهادی شهید ردانی پور» است که زیرنظر برادر عزیزمان فعالیت دارند. باتوجه به تجربههایی که آن قرارگاه در جریان کمک رسانی به زلزله زدگان و سیل زدگان در مناطق مختلف داشته اند؛ به گمان بنده قرارگاه قابل اطمینانی میباشد بخصوص که با روحیه مردمیِ خاص آن قرارگاه متوجه نقیصهها و اموری است که ممکن است مدّنظر گروههای رسمی قرار نگیرد و درعین حال ضرورت داشته باشد.

✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨

👈 شماره کارت جهت واریز به نام قرارگاه خدمت رسانی مردمی شهید ردانی پور، حسین لادانی دستجردی :

۵۸۹۲۱۰۱۳۹۰۶۶۲۲۰۹  

--------------------------------------

شماره شبا:

IR660150000003101029244459  

38243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام حاج آقا: می‌خواستم بپرسم عرفا سفره های غذا رو بین زن و مرد جدا می‌کردن؟ آیا باید سفره زن و مرد جدا انداخته بشه؟ می‌خواستم بدونم شما چطور زندگی می‌کنید، در زندگی شخص حضرتعالی مثلا سفره تون رو بین زنها و مردهای فامیل جدا میندازین؟ درباره امام خمینی و علامه طباطبایی هم‌ ممنون میشم بگید. سوال من فقط درباره سفره انداختنه که اگه‌ زن ها با حجاب باشن و مردهای فامیل هم آدم حسابی باشن نه جلف و سبک؛ باز هم لازمه ی سلوک اینه که سفره های غذا بین زن و مرد جدا باشن یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور که می‌فرمایید لازم نیست که حتماً سفره زن و مرد جدا باشد. وقتی باید احتیاط کرد که افراد نامحرم رعایت لازم را نسبت به همدیگر نداشته باشند. ما عموماً بر سر یک سفره هستیم و بحمدلله همه رعایت می‌کنیم. موفق باشید

38032

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده هرچه جست و جو کردم نتوانستم ملاک کارآمدی و توانایی انجام کار را در جناب جلیلی بر اساس تعاریف کارآمدی و توانایی در بیانات ولی امر احراز کنم. حتی افراد و کارشناسان متعهد و در سطح ملی که توانایی صحت سنجی برنامه های ایشان را داشته باشند رو هم پیدا نکردم. در استدلال های شما هم تطبیق دو ویژگی که رهبری فرمودند بر ایشان را ندیدم. ۱. آیا ممکن است ما در روش تحلیل با وجود علاقه به رهبری دچار نوعی تحجر از جنس فهم خوارج از دین و خودمحوری در تشخیص حق بشویم؟ ۲. با توجه به قاعده لطف که همیشه امکان تحقق لطف الهی وجود دارد اگر ما دچار تحجر شده باشیم این ظلمی که با توصیه و انتخاب جناب جلیلی به رهبری و آینده نظام اسلامی کرده ایم را چه در سال ۹۲ چه در این دوره چطور می‌توان جبران کرد؟ ۳. حتی فکر می‌کنم در سال ۸۴ نیز هم دچار همین اشتباه در انتخاب احمدی نژاد شدیم. ملاک های خودمان و فهم خودمان را مقدم بر ولی دانستیم. این انتخاب ها قابل جبران هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه می‌باشید که بحث در این مورد بسیار است و در کارآمدی آقای دکتر قالیباف در ساختن یک تهران حرفی نیست، ولی شهری که به گفته بعضی برای اشراف و سرمایه داران شهرِ خوبی است، نه برای مردمی که دیگر امکان زندگی در آن برایشان سخت شده است. با توجه به نگاهی که آقای دکتر جلیلی در راستای نگاه شهید رئیسی نسبت به هرچه مردمی‌ ترکردنِ نظام داشتند و دارند؛ تصور بنده آن است که با آقای دکتر جلیلی ما بیشتر به اهداف اصلی نظام اسلامی نزدیک می‌شدیم. البته در تعهد و دلسوزی آقای دکتر قالیباف بحثی نیست. موفق باشید

37871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ادامه همچنین استاد فرموده بودید دشمن می خواسته ۱۵ در صد رای بدهند چون چهل در صد شده پس پیروزی است. این منطق همچنان جاری است اگر ده در صد هم رای داده بودند می گفتند دشمن می خواسته یک‌نفر هم می‌آید وصف در صد شود ولی چون ده درصد آمدند پیروزی است. استاد یک نکته دیگر عرض کنم هر رای بالغ بر این چهل در صد در دور دوم به آقای پزشکیان داده شد به جیب نریزید رای اضافه بر دور اول به پزشکیان، نه به تفکر انقلابی و از سر ناچاری در تغییر وضعیت موجود است در حقیقت رای بغضا لمعاویه را با حب لعلی اشتباه نگیرید امروز در جامعه بحثی در بین مردم داغ است که می گویند با اینکه حکومت را قبول نداریم فعلا چاره ای نیست بریم به پزشکیان رای بدیم حداقل این تندروها بر سرمون مسلط نشوند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می دانید که بحث در این مورد بسیار است. حداقل به این نکته فکر شود که جبهه آقای پزشکیان با دامن‌زدن به موضوع قومیت، میدان اندیشیدن نسبت به تاریخی که در آن هستیم را، به حاشیه برده‌اند. کانال «چرکنویس» نکاتی را به میان آورده‌اند که قابل تفکر است. موفق باشید
https://eitaa.com/mosavadeh/258
 

37832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: انسان مومن در اثر گناه دارای یک ملکه نفسانی مثلاً عصبانیت می‌شود. در عالم برزخ و قیامت در اثر عذابی که می‌بیند، این ملکه نفسانی عصبانیت آیا از بین می‌رود و یا اینکه خدا دیگر اجازه ظهور به این ملکه نفسانی عصبانیت نمی‌دهد. کدام یک اتفاق می‌افتد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در زندگی برزخی و قیامتی در اختیار ملکات خود هستیم آن هم در بستر عقایدی که داریم. و چنانچه عقایدمان توحیدی باشد، بالاخره بعد از مدتی از ملکاتِ منفی خود آزاد می‌شویم. موفق باشید

37716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: پناه می‌بریم بر خدا از این وضع فعلی جبهه انقلاب و آمدن بهت آور آقای قالیباف و تکرار انتخابات ۹۲ و اینکه دست ما به هیچکدام نمی رسد تا دامن تک تک را گرفته و ناله و ضجه بزنیم برای رسیدن به وحدتی مثل جبهه مقابل.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آقای قالیباف و افرادی که به ایشان توصیه کرده‌اند جهت ریاست جمهور، تصوراتی از موقعیت دارند که حضور ایشان را لازم دانسته‌اند، ولی به نظر می‌آید با نوع مدیریتی که جناب آیت الله رئیسی پیش آوردند، آن مسیر توسط آقای دکتر جلیلی به خوبی جلو برود به آن معنا که ما با شئونات انسانیِ مناسب با انسان تراز انقلاب بتوانیم موانع را برطرف کنیم. موفق باشید

37637
متن پرسش

به بهانه شهادت شهید رییسی. شهادت و جهاد دست بی فکری مان را رو خواهد کرد مجاهد کسی ست که عجز خودش و عجز تاریخش را دریافته و از اول آن را پذیرفته است و از همین روست که جهد و تلاش می‌کند. و چون دستش را خالی می بیند نمی‌تواند ساکن باشد پس در پی جستن چیزی ست که نداردش و همینطور در طلب چیزی ست که مردمان تاریخش آن را ندارند و حتا شاید در طلب آن هم نیستند و مایل به فکر کردن و به عهده گرفتن آن هم نیستند و بدتر آنکه آگاه به این بی فکری شان هم نیستند مجاهد در همین عجز قدم در راه ساختن بر می‌دارد چرا که آنچه می‌بیند جز خراب آباد نیست. او رنج راه را می‌پذیرد تا راه را هموار کند. «بیا بیا که زمانی ز می خراب شویم / مگر رسیم به گنجی در این خراب آباد / نمی‌دهند اجازت مرا به سِیرِ سفر/ نسیمِ بادِ مُصَلّا و آبِ رُکن آباد» (حافظ) مجاهد آنقدر قدم در راه ساختن بر می‌دارد که دیگر به منتهای عجزش نایل شود و دیگر تاریخ امکان قدم برداشتن بیش از آن را به او ندهد اینجاست که دیگر ناگزیر شهادت را می‌پذیر و با شهادت دست بی فکری آدمیان را رو می‌کند تا بلکه عبرتی شود و راهی هموار شود. و مگر حسین بن علی جز این راه را رفت. در تاریخی که مردمان عهد دینی شان را فراموش کرده بودند و دچار بی فکری نسبت به زمانشان شده بودند و همه ی راه ها به بن بست کشیده شده بود حسین بن علی محض گشایش راهی، راه کوفه را در پیش گرفت. و آنقدر این راه را رفت و موانع را از سر گذراند تا اینکه در کربلا تمام راه ها بر او بسته شد. اینجا بود که ناگزیر شهادت را پذیرفت و با شهادتش دست یک تاریخ را برای مردمانش رو کرد و عبرتی برای آینده گانشان شد. #شهید_جمهور

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شهادت، راه‌گشاست آن‌گاه که گویا همه راه‌ها بسته است و حال مائیم و راهی که در فهمِ آن و در شناخت آن هوشیاریِ خاصی را می‌طلبد تا اولاً: معلوم گردد راه، بسته نیست و ثانیاً: این راه، شبیه دیگر راه‌ها نیز نمی‌باشد، راهی است که دقیقاً در دل یک تنگنا و بن‌بست گشوده می‌شود آن هم با هویتی دیگر و معنایی متفاوت. بگذارید بدون معناکردنِ آن راه، در روشنایی نیم‌روزِ آن جلو و جلوتر برویم. مانند حضور ی که شهید آیت الله ابراهیم رئیسی خود را در روشنایی نیم‌روزِ راهی که شهدا گشودند، درک کرد و در آن حاضر شد تا تاریکی غلبه نکند. او حقیقتاً «راه» شد و راهی را گشود که معنی آن «رفتن» است بدون آن‌که بخواهیم آن را تعریف کنیم. قصه «راه»، تعریف‌کردنی نیست، رفت و باز رفتن است. موفق باشید  

37471
متن پرسش

https://eitaa.com/lobolmizan/16224 در مورد این پیام، واقعا در مدارس زیادی به وجود معلمی که درس دین خوانده باشد نیاز است، به خصوص معلم مرد، همچنین برای جهاد تبیین، از طریق مدرک حوزه هم می شود آزمون استخدامی شرکت کرد، در کنار فعالیت مسجد و احیانا حضور در فضای مجازی اگر خودشان به دنبالش هستند، می توانید پیشنهاد بدهید اگر می‌خواهند به عنوان طلبه ای معلم هم ان شاء الله فعالیت کنند، البته اگر خودشان می خواهند، یا مواردی در ارتباط با دانش آموزان (مثلا در حین آموزش قرآن، یا تدریس تعلیمات دینی یا عربی، نکات زیادی را می توانند بیان کنند)، به امثال ایشان واقعا در مدارس نیاز است، چه ابتدایی چه پايه های دیگر، در فضای مجازی هم می توانند فعالیت کنند که مردم از علم ایشان بهره ببرند، همچنین یاد دادن امربه معروف و نهی از منکر به افرادی که به مسجد می آیند و گفتن مسائلی به آنها که بتوانند برای خانواده خود تبیین کنند. من در گذشته جذب مسجدی مربوط به حوزه علمیه شدم که در آن کتاب های مفیدی را برای استفاده و امانت بردن قرار داده بودند و امام جماعت مسجد، کلاس های چهل حدیث و اعتقادی داشتند (البته گویا برای طلبه ها بود ولی مردم هم می توانستند شرکت کنند)، همچنین به تفسیر هم بسیار علاقه داشتم، امام جماعت مسجدی را سراغ دارم که صبح های زیادی بعد از نماز جماعت صبح و تعقیبات، با وجود اینکه جمعیت کمی آنجا حضور دارند اما برای تفسیر و گاهی تصحیح قرائت وقت می گذاشتند و اتفاقا باعث علاقه من به آنجا شده بود، گاهی جوانان دیگری هم می آمدند. بعضی ظهرها هم درس نهج البلاغه قبل از اذان و نماز داشتند، و بعد از نماز گاهی صحیفه سجادیه خوانده می‌شد و مقداری در مورد آن صحبت می کردند. چنين جلساتی حتی اگر در حد چند دقیقه باشند واقعا مفیدند. برای امربه معروف و نهی از منکر هم خیلی ها نیاز به آموزش دارند، و نیاز است افراد خیلی بیشتری به سمت تذکر لسانی سوق داده شوند، و با جهاد تبیین برای اطرافیان خود هم در حد توان تبیین کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت اطلاع کاربر محترم سوال شماره ۳۷۴۰۸ . موفق باشید

37466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: یه سوالی داشتم. از صبح تا شب کارهایی که انجام می دهیم تمامش رویای صادقه هست. مثل این می ماند که قبلا این زندگی رو تجربه کردیه ایم حتی تدبر در قرآن و حتی صوت ها و جلساتی که گوش می دهم و یا حضوری شرکت می کنم. اگر بخواهم بیشتر با این جهان و دنیا و برزخ و قیامت و خودم آشنا بشوم چه سیر مطالعاتی رو پیشنهاد می کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان در همین عالم و در همین جهان کثرات، دل را متوجه حقیقت توحید و رحمت واسعه الهی بکند؛ آرام‌آرام در این جهان مانند حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»، آن جهانی می‌شود. کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن، إن شاءالله راه‌گشا خواهد بود. موفق باشید

37454

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: استاد لطفا در مثالی تفاوت سه عالم ماده و مثال و عقل را روشن کنید. قبلا در یکی از سخنرانی ها تون مثالی زده بودید که در این عالم در یک سبد چند پرتقال جای می گیرد، در برزخ محدودیت جا و تعداد نیست و بی نهایت جا می گیره. حالا این پرتقال و سبد در عالم عقل چه جوری می شه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مورد عالَم ماده و عالم خیال، آن مثالْ مثالِ خوبی است ولی در عالَم عقل ما با معانی و مفاهیم و سنت‌ها و قواعد روبه‌رو هستیم و در واقع از کثرت به سوی وحدت نسبت به همه چیز سیر می‌کنیم به حضور عقل. موفق باشید 

37397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام محضر استاد گرامی: در تفکر به وضع خودم و راهی شدن به وضع مطلوب به این نتیجه رسیدم با مواجه با همین من فعلی و موجود که دارم و خواندن مطالبی که مربوط به همین من فعلی و موجود هست امید هست راهی گشوده شود و الا خواندن و مواجه شدن با چیزهای دیگر هرچند مربوط به من متعالی باشد آخرش انسان یک احساس بیگانگی می‌کند. الان بنده با مباحث نیهیلیسم بیشتر احساس شناخت خودم رو دارم و طبق نتیجه بالا احتمال میدم با مواجه با این مبخث امید هست راهی برای مرحله بعدی گشوده شود. شاید حرفم خیلی دقیق نباشد کلیت حرف مدنظرم هست. خیلی ممنون از پاسخ گویی شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است و در همین رابطه داریم: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» و فرموده‌اند: «هرکسی را بهر کاری ساختند / میلِ آن اندر دلش انداختند». موفق باشید

37144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: با توجه به پرسش ۳۷۰۷۷ حاج اقا سوالاتی تا بحال از شما پرسیده ام که در جوابش برای اینکه پیشنهاد سیر مطالعاتیتان را بدهید، فرمودید که در کنار درس حوزوی تان باشد و از دروس حوزوی غافل نشوید. علتش چیست؟ مرا توجیه کنید؟ چرا من بعد از گذر یک تاریخ، با وجود امثال شهید مطهری، علامه طباطبائی (رحمت الله علیهما) و خیلی دیگر از علمای سلف و متاخر، بدون اینکه متوجه سیر حرکت علمیشان باشم و متوجه باشم چه چیز هایی حل شده، چه چیز هایی باید حل شود و نیاز امروز چیست، چرا بدون در نظر گرفتن اینها به صورت کلی، باید از ابتدا خودم را متمرکز بر دروسی کنم هچون فقه و اصولی که امروز بدین گونه که هست، انچنان که باید کارایی ندارد؟ بله یک سری دروس را گذراندیم همچون ادبیات و منطق و کمی اصول که به نظر می اید که خوب شد که گذراندیم و در درک بهتر از حیث صرفا علمی، کمک می‌کند؟ خب حضرت آقا هم که در یک جمله در کتاب حوزه و روحانیت، حوزه را محل معنویت خواندند. در صورتی که فعلا نیست. چرا بدون پیدا کردن یک حیات معنوی چرا بدون اطلاع از پیشروی علم، باید دوباره از سرگیری کنیم و چه بسیار که دچار موازی کاری ها و کارهای تکراری می‌شویم؟ چرا الان که جوانم و در نهایت قدرت برای سیر در اسمان معنویت هستم و می‌توانم به سمت عقل فعال حرکت کنم، باید یک سری دروس خشکی را طی کنم که الان هیچ جایی در زندگی ام ندارند و اصلا متوجه این نیستم که چه دردی را قرار هست دوا کنند؟ مگر امام در جوانی به عقلانیت نائل نشد؟ خب ایشان خوشبختانه از اوان کودکی مشغول مقدمات بود و در ایام جوانی مشغول عرفان. خب حال که ما در کودکی مقدمات را طی نکردیم و حال نیز فرصت رهایی از توهمات و شهوات است چرا باید به این علوم بپردازیم؟ بنده قصد دارم اگر بتوانم دروس حوزوی ام را کمرنگ کنم و بیشتر به مباحث بپردازم تا با هویت بتوانم حوزه را امام وار طی کنم و دچار خمودگی و سرگردانی و بی مصرفی برای این نظام نشوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که تراث فقهی ما تنها مربوط به موضوعات احکام باشد بلکه در درون تفقه نسبت به احکام، روحیه‌ای پیش می‌آید که نسبت به دیگر موضوعات نیز شخص طلبه فربه و دقیق می‌شود و نمونه آن را شما در امثال علامه مطهری می‌یابید که با همان روحیه حاضر در فقه چه اندازه در دیگر موضوعات نیز با دقت وارد می‌شوند و از طرفی با همه نکاتی که می‌فرمایید واقعاً هم اکنون همچنان ما عالی‌ترین سجایای اخلاقی را در همین حوزه‌ها و در بین همین طلاب می‌‌توانیم بیابیم. موفق باشید

37119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام! پاسخ شبهه زیر چیست؟ تفسیر علم به حضور معلوم نزد عالم، غلطه. چون ما به معدومات هم عالم هستیم. همانطور که خداوند هم به معدومات مثل شریک باری عالم است، با اینکه حضور معلوم در مورد معدومات نادرسته، پس تفسیر علم به حضور معلوم نادرست شد. با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مفهوم معدومات و علمِ به مفهوم آن‌ها، غیر از علم به حضور معلوم است نزد عالِم. و این دو نباید خلط شود. موفق باشید

37046

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

(11663 4) عدة من أصحابنا، عن أحمد بن أبی عبدالله، عن القاسم بن عروة، عن عبدالله ابن بکیر، عن زرارة قال: سألت أبا جعفر علیه السلام عن قول الله عزوجل: یوم تبدل الارض غیر الارض قال: تبدل خبزة نقیة یأکل منها الناس حتى یفرغوا من الحساب، فقال له قائل: إنهم لفی شغل یومئذ عن الاکل والشرب فقال: إن الله عزوجل خلق ابن آدم أجوف ولا بدله من الطعام والشراب، أهم أشد شغلا یومئذ أم من فی النار؟ فقد استغاثوا والله عزوجل یقول: وإن یستغیثوا یغاثوا بماء کالمهل یشوی الوجوه بئس الشراب. الکافی بابا الاکل مع الضیف با سلام خدمت استاد عزیز در رابطه با این حدیث: ۱. مفهوم «خلق ابن آدم اجوف» چیست؟ اجوف در این حدیث به چه معنا است؟ ۲. معنای طعام و شراب اخروی چیست؟ ۳. وجه و دلیل نیاز انسان به غذا و شراب اخروی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «اجوف» به معنای خالی بودن و نیازمندبودن است و لذا از این جهت همواره انسان در ذات خود اجوف و نیازمند به غیر است حتی در قیامت، جهت رفع نیاز خود نیازمند انس با انوار الهی می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی