بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث حرکت جوهری ما می‌بینیم که پدیده های مادی تقدم و تأخر دارند. در عالم قیامت هم پدیده های قیامت تقدم و تأخر دارند. آیا می‌توان نتیجه گرفت که در قیامت هم حرکت وجود دارد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرکت جوهری به معنای ذاتی است که عین حرکت است که جهان ابدی از این نقص خالی است. ولی تقدم و تأخر نسبت به احوالات هرکس، برای اش پیش می‌آید بدون آن‌که ذات آن عالَم چنین حرکت‌هایی که در عالم ماده هست؛ در آن‌جا جاری باشد. موفق باشید

36039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در برهان صدیقین چون وجود مستقل فقط عین هستی است و غیر او وجود های ربطی هستند، آیا درست است که بگوییم که، عین هستی در همه هستی های ربطی حضور دارد؟ و در ضمن نمی‌دانم چرا از این دیوار برهان صدیقین نمی‌توانم بالا بروم و آن را هضم کنم؟ می‌خواهم با برهان صدیقین همه هستی را بنگرم اما نمی‌توانم. حدود سه ساله که درگیر برهان صدیقین هستم. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بالاخره اگر تشکیک در «وجود» است وجود در همه صحنه‌ها حاضر است، منتها در حدّ امکان ممکن‌الوجودها ظهوراتِ مختلف دارد و از این جهت تشکیکی یعنی دارای شدت و ضعف است. موفق باشید

36005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با خستگی شدید و امیدی به شکوفایی رسیده می‌نویسم که نسل شما و پدران و مادران ما اگر انقلاب نمی‌کردید یا من خود را می‌کشتم یا شما ها را. از سن ۶ سالگی به بعد شبانه روز رنج دیدم رنجِ بی معنایی و پوچی و هزار خدایی جامعه که هرکس برای خودش بتی است و من بدنبال خودی که حقیقتا منم.. خودی که جاودان باشد و در لحظه ای فرو نریزد خودی که بگویم هان! این من نه انانیت است و قهر جدایی از همه و نه تنهایی در سوز استخوان سوز پوچی، بگویم هان! این حضور است در عین معنای تنهایی زنده و در عین آشنایی و یگانگی با همه حقایق و واقعیات ، دنیا را زیر رو کردم بیشتر از هر چیز از دست مردمان کره خاکی رنج دیدم یعنی شما معلمان، شما بسیجیان، شما کارمندان، شما خانواده ها، شما مردم دنیا چه خوب و چه بد شمایی که ریش دارید و مسجد می‌روید و تقوی می‌کنید اما در اسلامی که آمریکا در خودش مسلمانتان کرده. مردمان نه گمشده ای داشتند و نه حتی ارزشی برای خود قائل و بد تر این که مغرورانه مرا تمسخر و خار کردند که چرا حرف از معنی انسان میزنی لال شو از این رو مرا به تمام ابعاد و توانایی به تمام اشکال و از همه جهت با صدها روش درونی و بیرونی اذیت و آزاری سخت و فوق تصور کردند. بنده می‌توانستم همه دنیایی که یک آدم تمام عیار اهل دنیا بتواند برسد را ببینم و انتهای پوچ آن را درک کنم اما آنها علاقه مند بودند به حرکت بسوی پوچی و بقول خودشون در لحظه زندگی کردن. خب هر چه کردید، کردید و من دیگه هیچی نمیخوام چون از سفر طولانی و خسته کننده ای باید پیش خود بازگردم و از خدا میخوام مرا در بازگشت به خود بمیراند طوری که قادر به بازگشتی از خود به هر کجا نداشته باشم. والسلام علیکم و رحمت الله و برکاه یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که اگر انسان در راهی که عقل و شرع متذکر آن می‌باشند، قدم نگذارد و مسیر زندگی را با این دو، جدّی نگیرد؛ با برهوت خود روبه‌رو می‌شود و به جای آن‌که در مقابل آن برهوت فکر کند و به خود آید و مسیر خود را بازخوانی نماید، ممکن است همچنان حضور در برهوت را ادامه دهد و معلوم است که در این حالت، بقیه را متهم می‌کند. همان‌طور که جناب مولوی در این رابطه می‌فرماید:
 زآنک هر بدبخت خرمن‌سوخته
می‌نخواهد شمع کس افروخته
هین کمالی دست آور تا تو هم
از کمال دیگران نفتی به غم
این‌جا است که باید هرکس مسیر کمال خود را بیابد و با پشتکار و حوصله، خود را جلو ببرد. موفق باشید

 

35917
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: برای کسانی که حضور اربعینی را چشیده اند و از سفر اربعینی برگشته‌اند چه توصیه ای دارید؟ چگونه آن انس را حفظ کنند و نگه بدارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نسبت انسان‌ها در جهان درونیِ آن‌ها به آن‌ها فکر کنید. آن‌ها می‌دانند جایی باید باشند که بسی اصیل‌تر از جهانی است که اهل دنیا برای بشر ترسیم کرده‌اند. ۲. در جواب کاربر محترمی که چهل نکته از اربعین را به خوبی متذکر شده بودند (https://lobolmizan.ir/login) عرض شد باید به تاریخی فکر کرد که خداوند از طریق مردم در اربعینِ این سال‌ها در حال شکل‌دادن است و باید آن را «فهم» کرد و وارستگی را با حضور در این تاریخ دنبال نمود. زیرا وارستگی در محدوده دیروزین، کافی نیست؛ اربعین و وارستگیِ پس‌فردایی در میان است و باید به آن فکر کرد. موفق باشید     

35845

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: فکر می‌کنم ملاصدراست که گفته ست در برهان صدیقین حتی لازم نبود عالم محسوسات وجود داشته باشد تا پی به خدا ببریم. می‌خواستم بپرسم منظورشون چی بوده چون ما ابتدا با دیدن موجودات اطراف وجودشان رو تصدیق می‌کنیم و سپس ادامه برهان رو جلو می‌بریم تا به عین الوجود می‌رسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال «هستی» به همان معنای مطلق‌بودنش، حکایت حضور توحید الهی است بخصوص که ما با هستی خود تعلّق به هستی مطلق را می‌توانیم درک کنیم. موفق باشید

35773

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود: این شعر برای سه فرزند عزیزی سروده شده است که مادرشان بعلت نداری در لرستان با خوراندن سم به آنان و خودش مرگ را بر اینگونه زیستن ترجبح داد. و  «شام آخر»!.... بچه ها امشب خورشتِ سَمّ تدارک دیده ام شام ، ته چینِ فرار از غم تدارک دیده ام سالها بی خواب و تنها بوده ایم، امشب ولی خوابِ راحت در کنار هم تدارک دیده ام، سفره را بنداز دختر! شاممان آماده است دوغ هم آورده ام یک کم تدارک دیده ام زخم!؟ نه! امشب دهانش بسته باشد بهتر است من برای زخم ها، مرهم تدارک دیده ام - شام خوبی بود نوش جان پسر! حالا بخواب! هر سه تان را خوابِ خوش، از دم تدارک دیده ام گوشی و سِلفی ندارم، درد وجدان را ولی من برای عالَم و آدم تدارک دیده ام «شام آخر»!؟ خوابِ آخر !؟ نه!، که گامِ آخر است بیشتر از پیش تر، محکم تدارک دیده ام هر که فردا زنگِ در را زد بگو خوابیده ایم! من برای روز بعدش هم تدارک دیده ام. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که قضیه چیز دیگری بوده است و ما اگر معتقد به رزّاق‌بودنِ خداوند باشیم هرگز گرفتار این نوع فضاهای دروغ نمی‌شویم. حتماً در جریان هستید که  در پیگیری‌های از مقامات پلیسی دورود مشخص شد که اصل خبر مبنی بر مرگ همزمان ۳ فرزند یک خانواده واقعیت دارد، اما علت مرگ آن‌ها تاکنون مسمومیت غذایی عنوان شده است و خودکشی خانوادگی مورد تایید قرار نگرفت. در ضمن خود مادر فرزندان زنده مانده است. موفق باشید

35660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اگر به جای حقیقت جویی لذت بردن از پدیدار را جایگزین کنیم رنج هستی کاسته نخواهد شد؟ با این توضیح که اگر کسی مشغول دیدن فیلمی به خصوص هالیوودی باشد و به جای لذت بردن از فیلم دغدغه این را داشته باشد آیا فلان صحنه ی فیلم در واقعیت هم رخ داده است یا نه مسلم است که با این پیشرفت های فناوری سینما و رایانه و هوش مصنوعی و جلوه های ویژه و ... چقدر کار تفکیک حقیقت و حقیقت نما برایش سخت خواهد بود. مورد دیگر در شهربازی سوار وسیله ای بودم بیرون پیدا نبود یک جا احساس کردم کیلومترها به سمت بالا در حال حرکتیم ولی خوب ساختمانی که آن وسیله در آن بود چند متر بیشتر ارتفاع نداشت و کلا از خطاهای حواس استفاده می کردند و بنده بنا را برین گذاشتم که اتفاقاتی که در طول آن برنامه پیش می آید را حمل بر واقعیت نکنم و می شود احساس کرد در حال پرواز به سوی آسمانی در حالیکه در واقعیت چنین نباشد همچنین احساسات و ادراکاتی که آدمی دارد تماما ممکن است منطبق بر واقعیت نباشد اما شاید مهم نباشد ما می توانیم از سیب لذت ببریم بدون اینکه سیبی در کار باشد حتی اگر اهریمن شروری که دکارت مطرح نمود نیز باشد که قاعدتا تواناست اندیشه را نیز دستخوش تغییر کند اهمیتی ندارد. من لذت می برم چه جای اهمیت که حتی باشم یا نباشم و چه لزومی دارد به جای لذت بردن، رنج حقیقت جویی را بر رنج های بی شمار هستی اضافه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوعی مشغول شدن با توهّمات است که به هر حال وقتی انسان به خود آید، چه در دنیا و چه در قیامت؛ می‌یابد که چه اندازه از حضور حقیقیِ ابدی‌اش فاصله دارد. البته این غیر از آن است که انسان در زندگی رخصت بازی‌کردن و تفریح‌کردن نیز دارد ولی نباید بازی را جدّی بگیرد و زندگی را در محدوده بازی و توهّمات شکل دهد. موفق باشید

35537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: من دانشجوی مهندسی هستم، اما بنا به دلایلی علاقه‌مند به فلسفه شدم الان در کنار مهندسی، فلسفه اسلامی مطالعه می کنم اما علاقه داشتم که به فلسفه غرب هم رجوع کنم به نظر جنابعالی آیا چنین رجوعی جایز است؟ چون نگران این هستم که به سمت الحاد کشیده بشم یکی از سوالات رو دنبال می‌کردم، خطاب به طلاب فرموده بودید تا طعم حکمت صدرایی رو نچشید سراغ فلسفه غرب نروید خواستم بدونم به نظرتون دنبال کردن مطالب هایدگر و به خصوص مطالعه کتاب هستی و زمان (با شرح صوتی دکتر صافیان) در کنار مطالعه ی فلسفه اسلامی جایز هست یا اینکه به طور کلی مطالعه فلسفه غرب را تا قبل از چیره شدن بر فلسفه اسلامی جایز نمی دانید؟ با تشکر از استاد عزیز

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر فلسفه اسلامی بخصوص فلسفه صدرا در موضوع «اصالت وجود» و «معرفت نفس» دنبال شود؛ حتی در مواجهه با تفکر هایدگر، بهتر می‌توان از تفکر هایدگر بهره‌مند شد. موفق باشید

35534

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. نظرتون راجع به آقای سید محمد مهدی میرباقری چیه؟ و چقدر آثارشون در دنیای امروز راهگشاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مطالب خوب و مفیدی را با مخاطب خود در میان می‌گذارند و لازم است رفقا از ایشان در باره موضوعاتی که به میان می‌آورند، استفاده کنند. موفق باشید

35458

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: من شنیدم که آقا امام زمان عج که ظهور بفرمایند خیلی ها جوون میشن آیا عقلا این امکان پذیره چون علامه طباطبائی می‌فرمودند که جسمی که بالفعل شده دیگه نمیتونه فید بک بزنه و بالقوه بشه یعنی نمیشه که مثلا ی پیرمرد کودک بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر بحث در آن است که اکثر یاران حضرت جوانانِ میانسال هستند و اگر هم بحث در موردی است که می‌فرمایید، شاید نظر به روح آن‌ها است که جوان می‌باشد. موفق باشید

35351

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در «قاعده بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشی منها»، این قاعده درباره الله است یا غیب الغیوب؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قاعده در هر مرتبه از «وجود» با همان تشکیکی که در وجود هست، جاری است. در این مورد پیشنهاد می‌شود بحث «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

35333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: هیچ کدام از متون دینی که نگاه کردم نتوانسته بنده را به طور کامل راضی کند. متون هند از حیث عرفانی خوب است ولی برخی مطالب آن احساس می شود منطبق بر واقع نیست یا اینکه نیاز به تاویل دارد. قرآن کریم دغدغه بنده عرفانی است و این مطالب که در آن آمده است به جز معدودی از آیات بنده را جذب نمی کند. مثلا این آیه برای ضمیری که به دنبال نفحات عرفانی است چه حرفی برای گفتن دارد؟ أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ ۚ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّىٰ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ ۚ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ ۖ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ ۖ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَىٰ

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که قرآن، به عنوان مظهر ربوبیت حضرت ربّ العالمین، کتابِ زندگی است تا انسان در همه ابعاد زندگی خود بتواند برنامه پروردگار خود را عملی کند. مهم آن است که زندگی را به آسمان معنویت متصل می‌کند. اگر سری به دو جلد کتابی که تحت عنوان «تفسیر القرآن الکریم» از ابن عربی چاپ شد که تأویلاتِ جناب کاشانی است؛ رجوع فرمایید، در مورد تأویلات قرآن با شما سخن‌ها دارد. موفق باشید

35275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و ادب. گیریم که دولت اسلامی محقق شد، گیریم که حکومت اسلامی محقق شد، گیریم که تمدن نوین اسلامی محقق شد، که چه بشود؟ گیریم که همه مناسبات بر اساس تعادل توحیدی که نمونه اعلای آن عدالت است در جامعه حاکم شد. که چه بشود؟ این نظام متعادل همه جانبه قرار است چه خروجی ای داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن‌جا است که انسان در نهایی‌ترین منزل با نهایی‌ترین حضورِ خود نزد خود حاضر می‌شود. و راز انتظار و چشم‌دوختن به این حضور که موجب نوعی درکِ آن نهایی‌ترین منزل در نهایی‌ترین حضور است نیز در این‌جا است مگر درک «حضور بیکرانه جاودانه اکنون»، همین نیست؟ موفق باشید

35274
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و خدا قوت محضر استاد عزیز جناب اقای طاهرزاده، با انکه بنده خیلی احاطه به مباحث جنابعالی ندارم اما از شعفی که در وجودم احساس میکنم نمی‌توانم زبان در کام بگذارم. بلبل وجودی ما، از همنشینی با گل وجود این دوران; یعنی انقلاب اسلامی که مظاهر بارز آن حضرت امام عزیز ـ رحمة الله علیه و حضرت رهبری عزیز ـ حفظه الله و حضرات شهدا ی گرانقدر( علیهم السلام) هستن; به ترانه خوانی پرداخته است و در مستی بهار این دوران (انقلاب اسلامی)، دیوانه گشته است و ما ظهور جزئیه امام زمان ـ عج ـ این دوران (انقلاب اسلامی) را در پیش خود احساس می‌کنیم همان احساس حضوری که گویا در سیر تاریخی خود، عطش رسیدن به آن را با آه و امید در خود جستجو می‌کردیم. آه از دردها و رنج های سفر طولانی تاریخی و امید برای دست یافتن به آن سرچشمه حیات جاودان (معدن وجود) آری زمانه ے بس عجیبیست که، با اشارت های جنابتان، ما هر روز وسیع‌تر و وسیع‌تر می‌شویم و به خوبی حضوری بعد از حضوری در خود می یابیم. در واقع با حضوری جدیدتر و شدیدتر یگانه می‌شویم مثل وقتی خواب کربلا را می‌بینیم که نه ما کربلا می‌رویم و نه کربلا پیش ما می آید بلکه در لامکان و لازمان با کربلا متحد می‌شویم . اخیرأ جزوه سفر به سرزمین های بیگانه برای برگشت به خانه با این لینک ( https://eitaa.com/jozavatlobolmizan/551 ) خیلی نظرم را جلب کرد که کاش گوش شنوا تر داشتم کاش چشم بیناتری داشتم کاش فهم عمیقتری داشتم کاش وجود شدیدتری داشتم تا با لایه های عمیق این اشارت ها، رابطه وجودی شدیدتر داشته باشم. کاش در توحید بالاتری بودم تا رازهای این گفتارها، هرچه بیشتر جانم را به کمال رساند. کاش... و کاش این معارف در کام همه چکیده شود کاش طلب این معارف بلند را خداوند قادر حکیم، به تمام جهانیان عطا کند (الساعه). به خداوندی خدا، شما به خوبی می‌دانید که خیلی از بزرگواران حق دارند به شما و شاگردانتان ناسزا بگویند چون واقعأ این معارف خیلی دور از دسترس است چون بر فراز قله های بلند، آشیانه کرده اید که دیدنی نیست و فقط کسانی به آن دیار نیستی که عین هستیست، بار یافتند که همچون پر هیچ و سبک شدند و باد های صحراگرد دیار وجود، به آنجا انتقالشان داد. گفت شما، همچون گنجیست که پنهان پنهانست و دست نیافتنیست اما هرگنجی نشانه هایی دارد برای یافتن آن گنج. چون همزیستی با عنقا دارید در رفیعترین قله های اعصار وجود جای دارید و با زبان اشارتهای وجود، قلم فرسایی می‌کنید و کلمات را همچون تابلو های در مسیر ، برای هدایت به دیار عشاق قرار میدهید . اری دیار عشاق درد و جگرسوزی زیاد دارد ـ هم در مسیر و هم در مقصد ... اما گویا نهایت ارزو و تکامل جان ما ، فانی شدنست و همچون شهید سلیمانی عزیز برای پاسداشت حرم قدسی ، تکه تکه شدن غایت امال جان ماست تا آمالی نماند و جانی نباشد و همه او باشد ، اویی که دیدنی نیست اما هست ، اویی که هست اما نیست چون منی نمانده تا او را ببیند چون تمامأ اوست که اوست و من بی خبر میشود چون منی نمانده تا خبر دار شود انگاه اوست که از خود خبر میدهدو این از راز هاست ... نمی‌دانم وقتی در کنار مزار شهید ابراهیم همت، با نظر به مقام رفیع ایشان و مدد ایشان گشودگی و هم کلامی با حقیقت دارم چقدر کتاب تاریخ در نزد ماست و چقدر ما به عنوان انقلاب اسلامی در قله تاریخ حاضریم اما به هر حال بیرنگ ترین عصر وجود که آغاز و انجام باشد از آن ماست و ما در آن جای داریم چه بخواهیم و چه نخواهیم، تقدیر ما شده است و این ماجرا ادامه دارد....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:
من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟ / لطف‌ها می‌کنی ای خاکِ دَرَت، تاجِ سرم.
در این‌که داریم به گفته جنابعالی در بیرنگ‌ترین عصرِ وجود خود را احساس می‌کنیم و این عطای بزرگی است که از طرف حضرت محبوب عطا شده، بحثی نیست. چه اندازه میدان برای گشوده‌شدن انسان در این زمانه فراهم آمده تا خود را به عالی‌ترین نحوه حضور احساس کنیم و چه اندازه زیبا و متعالی حضرت روح الله مرز حق و باطل را و یا بگو مرز سرگردانی و پوچی را از آرامشِ حقیقی جدا نمود. راستی را! اگر بخواهیم بدانیم در کدام خانه امنی که بسی گسترده است، جای داریم؛ خوب است سری بزنیم به خانه پوچی‌های امثال آقای دکتر عبدالکریم سروش‌ها که این روزها به‌کلی گرفتار خلأ بی‌حقیقتیِ صِرف شده‌اند. حال با توجه به این امر باید از خود پرسید جایگاه حضرت روح الله نسبت به سرگردانی چنین افراد مدعی علم کجاست؟ و چرا رهبر بصیر انقلاب در مورد حضرت امام فرمودند او سرآمدِ این تاریخ است و لذا نه امکان حذف او هست و نه امکان تخریب او. چه اندازه زندگی ظلمانی خواهد بود وقتی در تاریخی که حضرت امام خمینی مقابل ما گشودند، حاضر نباشیم. تجلیل از امام کافی نیست، باید در تاریخی حاضر شد که شهدا حاضر شده‌اند و به تعبیر حضرت امام خمینی: « شهدا در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان ‏‏عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون ‎‏اند.» موفق باشید  

35177

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: وقتتون بخیر.دختری از اقوام پس از مرگ پدر و مادرش حدود سن بیست سالگی کلا بی حجاب شده. خیلی ناراحتم. چون پدر و مادرش میدونم رضایت ندارند. کاری هم از دستم بر نمی‌آید متاسفانه‌. چه کنم استاد با این غصه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد خودشان باید خود را از این ورطه‌های توهّم و زندگی‌سوز نجات دهند. آری! اگر شرایط پیش آمد و بتوانید به این افراد تذکر دهید، کمک‌شان کرده‌اید وگرنه همچنان در آتش پوچی و نیست‌انگاری سرگردان و سرگردان‌تر خواهند شد. موفق باشید

34929

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: کتاب ده نکته معرفت نفس نکته دوم رو با صوت گوش کردیم و خواندیم یک سوال داشتیم ما تقریبا ۷ سال پیش یک خوابی دیدیم که از آن به بعد اتفاقاتی که برای ما پیش می آید همه با آن خواب ارتباط دارد این نوع خواب ها که حقیقتی رو بیان می کند رویاهای صادقه هست یا خواب های حقیقی؟ یا خواب های رحمانی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به نوع آن دارد. رؤیای صادقه منجر به حضور انسان نسبت به آن رؤیا در آینده می‌شود و به یک معنا رؤیایی است حقیقی. ولی رؤیای رحمانی، جهان معنوی و افق‌های روحانی را به صورت‌هایی خاص مثل دیدن آب‌هایی زلال مقابل انسان می‌گشاید. موفق باشید

39551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: وقتی یک گل را می‌بینیم اگه بگویم ماشاءالله زیبایی خدا را ببین که در این گل ظاهر شده است آیا این جمله یک نوع دوگانگی نیست؟ جمله درستش چیست که هم دوگانگی نباشد و هم محدودیت گل به خدا نسبت داده نشود؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم همان سخن جناب شیخ محمود شبستری است که فرمود: « نظر را نغز کن تا نغز بینی /  گذر از پوست کن تا مغز بینی». موفق باشید

39110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: رحمان همان رحمتی است که وسعت کل شی ء، پس دنیا و آخرت ندارد و حتی جهنمیان هم مشمول رحمانیت خدا هستند، همه اسماء هم بعد از الله ذیل رحمانیت خدا ظهور می‌کنند. آیا این برداشت درست است؟ اگر درست است چطور علامه در المیزان ذیل سوره حمد در بحث روایتی فرموده اند اینکه روایت فرموده رحمان اسم خاص است به صفت عام یعنی هرچند شامل مومن و کافر می‌شود ولی رحمتش خاص دنیاست، خب این مطلب چطور با شمول رحمانیت خدا قابل جمع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند ابتدا با رحمت واسعه خود به میدان می‌آید و رحمت او همه را در بر می‌گیرد ولی در مورد انسان و با توجه به اختیاری که دارد اگر نسبت به آن رحمت، گشوده نباشد و آن را که انبیاء با شریعت الهی به میان می‌آورند؛ انکار کند عملاً از رحمت الهی محروم می‌گردد. موفق باشید

39056
متن پرسش

سلام استاد: یه حالی دارم از جنس این که هم میدونم خدا هست اما این رو هم میدونم شیطان آمده و مرا مثل خود پنداشته است. این وسط منم که مانده ام و دل را ز دریا سپرده ام و عقل را در بیابان فراموش کرده ام و دستانم را تنها می‌بینم که در گرو عشق به سازهایم بی دلیل می رقصد. حال می گویم ای کاش شیطان را در مقابل خود نمی دیدم و کارم آسان تر می‌شد، آن وقت می شد که برای خودم یک گوشه بایستم و ببینم کارهایم را که چگونه در وقتم، تن سپرده ام به بی دردی، اما در این زمانه یا باید مرده باشم و لحضه لحضه ام را بمیرم یا اگر خواستم زنده باشم، باید لباس حوادث را بر تنم کنم و علی (ع) وار زندگی کنم. از سر ره تا غبار افشاند جان برخاستم / چون الف در وصل جانان از میان برخاستم / غرق خون هر چند جام روزی‌ام چون لاله بود / از کنار خوان قسمت شادمان برخاستم / مقصد از سامان هستی مهر تابان تو بود / همچو شبنم چهره چون دادی نشان برخاستم / در لگد کوب حوادث جان دیگر یافتم / چون غبار از زیر پای کاروان برخاستم / همچو بلبل با گرانجانان ندارم الفتی / طوطیان تا لب گشودند از میان برخاستم / صحبت شوریده حالان مایه شوریدگی است / با «امین» هر گه نشستم بی امان برخاستم. به قول حاج قاسم عزیز، ۹۹ درصد راه اجباری است. ولی ۱ درصد انسان توفیق پیدا می‌کند راه اختیاری را برود. من هم اول به لطف خدا و بعد هم به لطف امام و انقلاب و شهداست که اینجا هستم، وگر همان جوانی بودم در آرزوی خوشبختی به معنای مهاجرت کردن و پولدار شدن می‌گوید امام چرا انقلاب کرد؟ این را هم خوب می‌دانم که تمام این ها دسیسه ی دشمن است و برایش گران تمام می‌شود، پوچ شدن دسیسه هایش، همین هم مرا انرژی می‌بخشد برای جلوروی چون می‌دانم که هرچه جلو تر می‌روم آمریکا را از هیمنه ی دروغین خودش پایین کشیده و سر از تنش جدا کرده است. در اول نوشته خودم هم به این ها توجه نکرده بودم اما از خدا خواستم و شروع کردم به نوشتن تا رسیدم به اینجا که باید هم چون شعر بالا بود. یا علی مدد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زیباست جهانی و تاریخی که تا این‌جاها جداییِ جبهه حق از جبهه باطل روشن و روشن‌تر شده و انسان می‌تواند شخصیت گمشده خود را با حضور در جبهه مقابل با باطل پیدا کند و خود را در کنار مولای متقیان «علیه‌السلام» احساس نماید. آری! این است معنای حضوری که می‌توان نزد خود داشت و جایگاه مأواگرفتن در آسمانِ دینداری را احساس نمود، به همان معنایی که: «اگر دیر آمدم مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». ولی باز به خودآمدنی بیش از دیروز. و این است معنای حضور در تاریخی که به سوی تمدن نوین اسلامی شروع شده. موفق باشید        

38860
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: به لطف خدا چند روز قبل مشغول نظر به شرح غزل ۷۶ حافظ که سال های گذشته شرح داده بودید بودم که با این بیت و شرح آن مواجه شدم: «شکر خدا که از مدد بخت کار ساز/ بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست» می‌فرماید خدای را شکر که به کمک بخت کارسازم درست به همان چیزی که می‌خواستم رسیدم. راهی که رفتم و در آن انقلاب اسلامی را فهمیدم همه‌ی آن‌ چیزی است که در طلب آن بودم. می‌خواستم شخصی مثل ترامپ پیدا شود تا انسانی مثل رهبری ظهور نماید و در تقابلِ با او عزت اسلام به ظهور آید و این‌چنین شد. استاد باز هم ترامپ رئیس جمهور آمریکا شد! و برای ما که از قبل با این مطالب و نظیر آن مأنوس هستیم، به لطف الهی قصه‌ی قلب مان این است: «وَلَمّا رَأَى المُؤمِنونَ الأَحزابَ قالوا هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسولُهُ ۚ وَما زادَهُم إِلّا إيمانًا وَتَسليمًا»: موقعی که مؤمنان لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‌اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را» حقیقتاً همین‌طور است و بحمدالله تاریخی در مقابل ما گشوده شده است که در بستر حضور در آن تاریخ، معنای حضور آخرالزمانیِ اسلام را درک خواهیم کرد و به گفته جناب مولوی: اگر زمانی، ظلمات زیاد شود، از آن طرف هم حضرت حق نور هدایت خود را زیاد می‌کند. لذا  «چون‌که سرکه، سرکگی افزون کند / پس شکر را واجب افزونی بود.  قهرِ سرکه، لطف هم از انگبین / این دو باشد اصلِ هر سرکنگبین». از این نوع تقابل‌ها، ما را گریزی نیست ولی این‌که در این تقابل، متوجه ظهور هرچه بیشتر لطف خداوند می‌شویم، امر مهمی است و در این راستا متوجه جایگاه زبان مقام معظم رهبری می‌گردیم به عنوان زبان این تاریخ. در این رابطه اخیراً عرایضی تحت عنوان «رهبر انقلاب و زبان تاریخی که در پیش است» https://eitaa.com/matalebevijeh/17990  شده امید است مفید افتد. موفق باشید    

38769
متن پرسش

سلام استاد: راجع به سخن حضرت آقا که فرمود: دیگر کسی از تمدن غرب حرفی نزند. می خواهم بگویم چه دلنشین است این سخن، چه آتش های نیمه افروخته را که شعله نمی بخشد. همچو ققنوسی هوس پرواز شهید القدس را دارم، اما کبوتر بچه ای هستم بی پروا و کَله پُر باد در لباس بسیج مستضعفین به سوی گنبد امام رضا (ع) پَرپَر می‌زنم، تا زمین نخورم. این سخن چه غروری بخشیده چه عزمی را به رزم فراخوانده. با خود می‌گویم این غرب زده های امروزی آیا همین را کافی نیست که از این حضدر محرومند؟ این روزها که شهید های الاقصی شهید می‌شوند و خود را همچو نسیمی به قلب هایمان می‌رسانند تا عود، آتش نیمه افروخته شعله ور تر شود و خود را فدای فضای بد بوی آن لحضات کنند. عجب معنویتی می بخشد این فضای دریاچه ای در مِی کَده است که با اشک های مظلوم در گودال قتلگاه گرد آمده است، آن دریاچه هیچ وقت زلالش را کدر نمی کند و از زمان آدمی تا بحال خود را با اشک، تاز نگه داشته است. همین اشک هایی که شهید هنیه با سخنش که می‌گوید: اعلام می‌کنم فرمانده شهید، سلیمانی که همه زندگی خود را در حمایت از فلسطین به سر برد و در راس فرماندهی نیروی قدس بود، اعلام می‌کنم که او این فرمانده بزرگ، شهید قدس است، شهید قدس است، شهید قدس است. می‌خواهم صدرزاده باشم. مصطفی دست علی را به بالا برده و من بال بال می‌زنم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن جمله مقام معظم رهبری فوق‌العاده عمیق و اصیل است که فرمودند: «اگر امثال شهید سنوار پیدا نمی‌شدند که تا لحظه‌ی آخر بجنگند، سرنوشت منطقه یک جور بود، حالا که پیدا شدند یک جور دیگر است.» اولاً: روشن نمودند چگونه می‌توان این راه را تا آخر ادامه داد و ثانیاً: چگونه در این راه سرنوشت منطقه چیز دیگری غیر از آنچه اکنون حاکم است؛ خواهد بود و ثالثاً جایگاه سخن کسانی که به بهانه دلسوزی برای مردم فلسطین، به نحوی اسرائیل را به رسمیت می‌شناسند را نیز روشن نمودند. وقتی ادعا دارند: «بازگشت این رژیم به مرزهای قانونی پیش از تهاجم ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین را راه‌حل برون رفت از این بحران می‌دانند.» و این یعنی باز اسرائیل و باز تجاوز و باز سازمان مللی که در اختیار اسرائیل است. اینان که بعضاً روحانی می‌باشند چه اندازه از قرآن و وعده‌های آن به دور می‌باشند امری که بحمدالله سخت رهبر معظم انقلاب بر آن آگاهی و ایمان دارند. و مسائل کنونی منطقه و حوادث غزه، لبنان و کرانه باختری را تاریخ‌ساز خواندند با همان روحیه شهید سنوار و ایستادن تا آخر. موفق باشید

38326

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: من برهان صدیقین را خواندم و صوت هایش را گوش دادم. «قاعده کل ما بالعرض لابد....» معنی آن این است که هر بالعرضی باید به ما بالذات منتهی و ختم شود. وابستگی موجودات به عین هستی را بر اساس این قاعده خوب درک نکردم. چون فقط می‌گوید باید ختم شود. شما وابستگی را چگونه از آن در می‌آورید ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است که آنچه بالعرض است به صرف بالعرض‌بودنش، منتهی به «ما بالذات» آن می‌شود. موفق باشید

38104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آخرین ساعات دولت سیزدهم است و برایم این لحظات ارجمند است چرا که احتمالا چهار یا هشت سال فترت در پیش است و ممکن است فترت بیش از این باشد و دولت های بعد از آن نیز احتمالا فترتی باشند بنابرین این لحظات نابند و شاید کمیاب آیا عمر یاریگرم خواهد بود که باز شاهد دولت رحمت باشم؟ البته هنوز بعد از تنفیذ تا معاون اول و سپس وزرا تغییر نکردند باز نفحاتی از رحمت وزان خواهد بود اما بعد از رای اعتماد آیا دوران استغنای هستی و رخ بر گیری او شروع خواهد شد نمی دانم و تا کی خود داند دریغ و آه تنها روزنه ی هستی این چنین مانند صراط باریک و محیط فترات و فتن باید بشود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه هست بستری است که با انقلاب اسلامی در این تاریخ گشوده شده. صراطی که همچنان ادامه دارد و با ظهور شهید رئیسی عزیز افق به طور محسوسی گشوده شد. حال، ماییم و آن صراط و نور آن افق. هرکس در این‌جا نباشد خود را از دست داده است حتی اگر گمان کند می‌خواهد مسیر را تغییر دهد، آری! به گفته جناب مولوی: «تو درون چاه رفتستی ز کاخ / چه گنه دارد جهان‌های فراخ». موفق باشید

37828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

آیا می توان گفت که هنوز دوران شهید رئیسی و دکتر جلیلی فرا نرسیده است و تنها حضرت رب با نشان دادن دوره ای کوتاه از سیاست ورزی شهید رئیسی و عبد اللهیان، افق بس بلند مرتبه دیانت سیاسی را نشان داد تا مردان مرد گفتمان این نوع سیاست را ایجاد کنند تا حماسه مردمی، روزی، بدون تردید و توجه به تبلیغات پوشالی افراد غافل از تاریخ، شهید رئیسی را در آیینه دکتر جلیلی به ظهور آورد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است و در این رابطه، کاربر محترم سؤال شماره 37825 نکات خوبی را مطرح کرده‌اند. موفق باشید

37716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: پناه می‌بریم بر خدا از این وضع فعلی جبهه انقلاب و آمدن بهت آور آقای قالیباف و تکرار انتخابات ۹۲ و اینکه دست ما به هیچکدام نمی رسد تا دامن تک تک را گرفته و ناله و ضجه بزنیم برای رسیدن به وحدتی مثل جبهه مقابل.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید آقای قالیباف و افرادی که به ایشان توصیه کرده‌اند جهت ریاست جمهور، تصوراتی از موقعیت دارند که حضور ایشان را لازم دانسته‌اند، ولی به نظر می‌آید با نوع مدیریتی که جناب آیت الله رئیسی پیش آوردند، آن مسیر توسط آقای دکتر جلیلی به خوبی جلو برود به آن معنا که ما با شئونات انسانیِ مناسب با انسان تراز انقلاب بتوانیم موانع را برطرف کنیم. موفق باشید

نمایش چاپی