بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37176

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: امروز که روزه ای گرفتم و هی به وقت تشنگی به یاد پیمانم با خدا می افتادم و ادامه می دادم به روزه ای که گرفته ام. یه حالی پیش اومد که مثل این که عابد شدم و یاد خداوند بود در کارم. فقط برای خدا بود. استاد میگم که من یه مدتی مبحث آشتی با خدای شما رو دنبال می‌کردم اما حالا که متاسفانه سیگار اومده و نمیگذاره که اونس خودم رو بگیر با مناسبات، نهایتا می‌ترسم که در عاشورای حسینی و اربعیبن کربلایی دور بمونم از راهیان حقیقت. چرا باید نتونم بگم سیگار کشیدن رو بفهممش و بدونم که برای چی آخه؟ دنیای عجیبی شده. انسانیت گره خوده با اطرافیان و انسان ها، یک انسان میخواد آدم باشه اما باید به بقیه انسان ها هم فکر کنه. مناسبت ها از روز حضرت آدم، هابیل و قابیل شروع شد و آدم نتوانست بر نفس خود قلبه کند و واجد انجام دادن یک کاری بود بر خلاف پیمانی که با خدا بسته. یعنی طوری شده که ایستادن بر عهد این قدر سخت شده. حالا هم نمی دونم که چرا منی که ورزشم ترک نمی‌شد و داشتم با امیدی به اینده فکر می‌کردم با شکستی و آه و ناله ای خنک شدم. خدایا به کجای این شب تیره پناه آرم؟ سیگار ... هههه ... کی میشه که قهقهه بزنم از کار های خودم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست» . به هر حال تا می‌توانید بدون آن‌که خود را سرزنش کنید و یا مأیوس شوید، عزیزانی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی را مدّ نظر آورید و معنایی که او برای خود و برای زندگی، کرد. در این فضا به راحتی می‌توانیم به وارستگی‌ها اندیشه کنیم. موفق باشید

37144

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: با توجه به پرسش ۳۷۰۷۷ حاج اقا سوالاتی تا بحال از شما پرسیده ام که در جوابش برای اینکه پیشنهاد سیر مطالعاتیتان را بدهید، فرمودید که در کنار درس حوزوی تان باشد و از دروس حوزوی غافل نشوید. علتش چیست؟ مرا توجیه کنید؟ چرا من بعد از گذر یک تاریخ، با وجود امثال شهید مطهری، علامه طباطبائی (رحمت الله علیهما) و خیلی دیگر از علمای سلف و متاخر، بدون اینکه متوجه سیر حرکت علمیشان باشم و متوجه باشم چه چیز هایی حل شده، چه چیز هایی باید حل شود و نیاز امروز چیست، چرا بدون در نظر گرفتن اینها به صورت کلی، باید از ابتدا خودم را متمرکز بر دروسی کنم هچون فقه و اصولی که امروز بدین گونه که هست، انچنان که باید کارایی ندارد؟ بله یک سری دروس را گذراندیم همچون ادبیات و منطق و کمی اصول که به نظر می اید که خوب شد که گذراندیم و در درک بهتر از حیث صرفا علمی، کمک می‌کند؟ خب حضرت آقا هم که در یک جمله در کتاب حوزه و روحانیت، حوزه را محل معنویت خواندند. در صورتی که فعلا نیست. چرا بدون پیدا کردن یک حیات معنوی چرا بدون اطلاع از پیشروی علم، باید دوباره از سرگیری کنیم و چه بسیار که دچار موازی کاری ها و کارهای تکراری می‌شویم؟ چرا الان که جوانم و در نهایت قدرت برای سیر در اسمان معنویت هستم و می‌توانم به سمت عقل فعال حرکت کنم، باید یک سری دروس خشکی را طی کنم که الان هیچ جایی در زندگی ام ندارند و اصلا متوجه این نیستم که چه دردی را قرار هست دوا کنند؟ مگر امام در جوانی به عقلانیت نائل نشد؟ خب ایشان خوشبختانه از اوان کودکی مشغول مقدمات بود و در ایام جوانی مشغول عرفان. خب حال که ما در کودکی مقدمات را طی نکردیم و حال نیز فرصت رهایی از توهمات و شهوات است چرا باید به این علوم بپردازیم؟ بنده قصد دارم اگر بتوانم دروس حوزوی ام را کمرنگ کنم و بیشتر به مباحث بپردازم تا با هویت بتوانم حوزه را امام وار طی کنم و دچار خمودگی و سرگردانی و بی مصرفی برای این نظام نشوم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که تراث فقهی ما تنها مربوط به موضوعات احکام باشد بلکه در درون تفقه نسبت به احکام، روحیه‌ای پیش می‌آید که نسبت به دیگر موضوعات نیز شخص طلبه فربه و دقیق می‌شود و نمونه آن را شما در امثال علامه مطهری می‌یابید که با همان روحیه حاضر در فقه چه اندازه در دیگر موضوعات نیز با دقت وارد می‌شوند و از طرفی با همه نکاتی که می‌فرمایید واقعاً هم اکنون همچنان ما عالی‌ترین سجایای اخلاقی را در همین حوزه‌ها و در بین همین طلاب می‌‌توانیم بیابیم. موفق باشید

36734
متن پرسش

سلام علیک و نفحاته و ریحانه. بسم الله الرحمن الرحیم: 
رجب و گذر از تحیر دیروز و امروز تاریخ بشر
 رجبیون، همان سالکانِ طریقتی می‌باشند که از دام میان تحجر و جمودِ بر ظاهر دین از یک طرف، و از غرق شدن در مناسبات تجدد و توهّمِ عالم مدرن، از طرف دیگر، راه دیگری را برگزیدند که نه آن است و نه این، بلکه رسیدگی و آزادی از اسارتِ دوگانه‌ای است که مشهور گرفتار آنند. خلقی جمود بر ظاهر عالم دینداری می‌کنند و تحجر بر مناسک صرف، و جمعی در تدارک و تمتع از هر چه بیشتر اهوای نفسانی‌اند. و در این میان این رجبیون‌اند که نه در ظاهری بریده از آسمانِ معنا توقف دارند، و نه سودا زده‌ی آرمان‌شهرِ گسیخته از غیب مدرنیته. رنجی که بشر امروز می‌برد بی‌هویتی است. فرقی هم نمی‌کند امروز، تحجر و تجدد هر دو در نتیجه با هم شریکند و هر دو به یک مسیر منتهی می‌شوند و آن بی‌هویتی است و پریشانی. راهِ برون‌رفت از میانه این و آن «رجب» است. راهی است که انسان را در باطنی‌ترین ابعاد خودش با جهانی بس دلنشین‌تر از دیروز و امروزش در معنایی اصیل از خودِ برین‌اش و در ساحتی از تعلق به بی‌کرانگی‌اش و لذت‌جویی و بی‌نهایت طلبی‌اش و ابعاد نامحدود ساحات انسانی‌اش، روبرو خواهد کرد. حقیقت آن است که آدمی امروز، نه متعلّق به دیروز است تا با ظاهری از آداب بتواند اعمال خود را ادامه دهد، و نه متعلّق به امروز تا آن‌که بتواند با مظاهر مناسبات و آزادی مدرنیسم آنچه را می‌خواهد به‌دست آورد و آرام بگیرد. و ریشه‌ی حیرانی و سردرگمی‌اش در این جاست؛ در دوگانگیِ بین دیروز و امروز و راهِ ناپیدای فردایی که نمی‌داند چه می‌شود! «رجب»، بازجستِ حقیقت است که نه دیروزِ انسان است و نه امروزِ پوچ او، بلکه گذر از پوسته‌ی دیروز است و عبور از پوستین امروز، برای جاودانگی و احساس اصیل‌ترین بودن‌ها و حضوری تمام‌نشدنی که زمان را از آنِ خود کند، نه آن‌که اسیر زمان و زمانه باشد. 
برای تلطیف زبان شاید مثال به انسان در افق برتر که انسان فردا به آن نظر دارد، همین ساحت شهدا خوب باشد که حاضرترین حضور را در اکنون بی کرانه‌ی خود یافتند و در عین بودن، خود را در ورای زمان و مکان در تاریخ حاضر می‌یابند و هر روز متعالی‌تر در زندگی ادامه پیدا می‌کنند بی‌آن‌که تمام بشوند، یا از چشم بیفتند یا بخواهند در مشهورات و معروفیت و مناسبات تکنیک و مدرنیزم معنا شوند. به هر حال راهی، فراگشوده پیش روی انسانی است که در فروبستگی وجه و صورتی از تاریخ به میان آمده است و ظرفیت آن را دارد تا عالی‌ترین نحوه ی حضور را پیش روی او بگشاید که همان رجب است و انسان با انتظار است که به فرج دست می‌یابد و از صورتی از تاریخ با صورتی دیگر روبرو می شود و از وجهی به وجه دیگر آن منتقل می شود. و ما بایست به انتظاری که با حضور در تاریخی که با رجب می توانیم حاضر شویم امیدوار باشیم و فرجی که در پس تحیّر تاریخی انسان است از انتظار حاصل می شود و راز این حلاوت شیرینی فرج و گشودگی است که آدمی را به فردایی بس فراتر از دیروز و امروز امیدوار می کند. «رجب»، حقیقتی است در تاریخ انسان، که بایست با آن روبرو شد به معنای زندگی در آن و حضور در معنایی که رجب پیش روی انسان می گشاید و گرنه می شود همان ادامه ی دیروزی که اصرار بر مناسک و اعمال دارد بدون نظر به ابعاد متعالی و معنایی و تاریخیِ رجب که رنجی است که آدمی تحمل کند آنچنان که مرتاضان تحمل می کنند اما با این تفاوت که این رنج را شریعت نیز پذیرفته است. رجب، قصه ی حضور نهایی ترین انسان در متعالی ترین ابعاد خودش می باشد. این سخن ادعا نیست! این را می‌شود در ادعیه ی ماه رجب دنبال کرد و گرنه خواندن دعا صرفا همان بازی زبانی است که انسان را از طلب آنچه که می‌تواند بشود و باشد غافل می‌کند. حضرت استاد ببخشید به خاطر اطاله‌ی کلام و لطف جنابعالی برای مطالعه‌ی وجیزه‌ی این حقیر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر یکی از خصوصیات اهل ایمان «زمان‌شناسی» است و شناخت نفحاتی که در ایام دهر و مراحلی از روزگار سراغ انسان می‌آید؛ حقیقتاً ماه مبارک رجب، دریچه طلوع نفحاتی است که انسان را با لطیف‌ترین ابعاد خودش و عالَم و آدم آشنا می‌کند و این مشروط بر آن است که متوجه باشیم «خبری در راه است»، و انسان با اذکار ماه رجب جان خود را متوجه آن خبر می‌نماید آن‌گاه که خود را در صراطی یافت که همچنان باید برود و چگونه از دیروز خود عبور کند به سوی حضوری که در دل همین صراط و رفتن نهفته است. 
دیشب در مقدمه عرایض خود این‌طور عرض شد که «ماه رجب» حضور در عالَمی را با انجام دستوراتی که فرموده‌اند، می‌گشاید که در إزای آن ما با اصیل‌ترین هویت ابدی خود روبه‌رو می‌شویم، به همان معنایی که حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ فِي بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ فَيَقُومُ أُنَاسٌ يُضِي‏ءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ الْجَمْعِ .... مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَمِينِهِ وَ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَسَارِهِ يَقُولُونَ لَهُ هَنِيئاً لَكَ كَرَامَةُ اللَّهِ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عِبَادِي وَ إِمَائِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُكْرِمَنَّ مَثْوَاكُمْ.... هَذَا لِمَنْ صَامَ شَيْئاً مِنْ رَجَبٍ وَ لَوْ يَوْماً وَاحِداً فِي أَوَّلِهِ أَوْ فِي وَسَطِهِ أَوْ فِي آخِرِه‏» چون قیامت برپا شود، منادی در باطن عرش ندا می‌دهد کیانند و کجایند «رجبیّون». پس مردمانی که چهره‌شان بسی درخشان است بلند می‌شوند در حالی‌که در هر طرفی از آن‌ها هزار فرشته قرار دارد و به آن‌ها گفته می‌شود بزرگداشت شما توسط خداوند گوارایتان باد. و آن‌گاه ندایی از طرف خداوند به آن‌ها می‌رسد که ای بندگان من به عزت و جلالم قسم جایگاه شما را بسی بزرگ می‌دارم. و سپس حضرت فرمودند اگر کسی چیزی از آن ماه را روزه بدارد هرچند یک روز از اول یا وسط و یا آخر آن باشد، شایسته آن مقام خواهد شد. موفق باشید    
 

36709

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

می‌خواهم ایده و طرح کار فرهنگی برای مادران و کودکان زیر ۵ سال در اعتکاف بهم بدین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به موضوع «جوان و انتخاب بزرگ» که در کتاب مذکور آمده است فکر کنید بخصوص در قسمت دوم کتاب که مخاطب آن همان کودکانی است که می‌فرمایید. موفق باشید  

36589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: استاد ارجمند سوالی از محضرتان داشتم اینکه چطور با اینکه در ذیل آیه غار (آیه ۴۰ سوره توبه) در تفسیر اهل البیت روایتی هست از امام صادق (ع) که شخصی از ایشان سوال می کند که آیا ابوبکر از صدیقین است و ایشان پاسخ می فرمایند: آری. و داستان آیه غار را تعریف می کنند. پس چگونه اگر چنین شخصی از صدیقین است ولایت امیرالمومنین (ع) را نپذیرفت و ماجرای سقیفه را پیش آورد؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد زیادی از طریق متون اهل سنت هست که مرحوم علامه امینی در «الغدیر» آورده‌اند که نمی‌توان صدیق‌بودن به آن معنایی که مقام صدیقین است برای جناب ابابکر دانست. از ابوبکر در متون اهل سنت نقل شده که در آغاز خلافتش خطاب به مردم کرد و گفت: «اَقیْلُونى فَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ»؛ مرا رها کنید که من بهترین شما نیستم. اکثر علمای اهل‌سنت و شیعه این جمله را نقل کرده‌اند. با توجه به این امر، نمی‌توان چنین توصیفاتی را برای ایشان قائل بود مگر آن‌که حضرت صادق «علیه‌السلام» بر اساس تقیّه چنین جمله‌ای را فرموده باشند بدان جهت که در بین اهل سنت، ابابکر به عنوان ابابکر صدّیق مشهور است. موفق باشید

36530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدا قوت: استاد بنده ۲۴ سالمه حدود سه ساله خوابهای سنگینی می‌بینم که بسیار روحم و توجهم را عمیق می‌کند و خود خوابیدنم هم بسیار عمیق است و متوجه اطراف نمی‌شوم و با صدا بیدار نمی‌شوم. اما نکته اینکه این خواب‌هایی که می‌بینم عموما در یک خواب هم شیطانی است هم ظاهر الهی دارد یعنی هم نور هم ظلمت هم روشن هم تاریک یعنی یک خواب هردو را در خود دارد در حالی که بنده از نوجوانی تا سه چهار سال پیش یعنی حدود هفت هشت سال مطلقا هیچ خوابی نمی‌دیدم جز به تعداد انگشتان دست در کل هفت هشت سال. به نظرتان مطلبی هست راهنمایی کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ان شاءالله با تعادل در معارف حقه‌ای که در نزد خود دارید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

36517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد: با توجه به مسائل مربوط به منازل انسان در سه ساحت احساس و تخیل و تعقل و عبور از این ساحات ۱. چگونه مجازات های روحانی و آتش های دوزخ موجب تزکیه نفوس می‌شود به طوری که گاهی در دنیا گاهی در برزخ و گاهی در حشر و موقف و حساب و جهنم نفوسی که قابلیت اصلاح و فلاح نهایی را دارند پاک می‌شود در واقع چون این امور اعتباری نیستند و تکوینی اند چگونه مثلا عملی که موجب ظهور فسادی در نفس می‌شود با عذاب پاک و معدوم می‌شود در واقع فرآیند تزکیه تکوینی چگونه است لطفاً توضیح بفرمایید. ۲. آیا جهنم خلد افرادی که خالد در جهنم اند با جهنم کسانی که فلاح نهایی دارند دو ساحت مختلف است به این عبارت که ذاتا جهنم خلد امکان عفو و خروج ندارد پس رستن از جهنم محال است یا این که خلد صفت نفس جهنمیان است نه جهنم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم: «لا یأکل النّار محل الایمان» پس اگر ایمان به نور توحید در میان باشد، سختی‌های برزخی و قیامتی، انسان را به اصل خود که همان ایمان است، برمی‌گرداند. ۲. آن کس که به کلی هیچگونه جهت‌گیری روحی به سوی توحید ندارد، همواره در جهنمِ خود باقی است. موفق باشید

36453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: بنده چند بار سوال کردم ولی جوابی دریافت نکردم خداوند کریم و عزیز به بنده حافظه بسیار قوی و هوش و استعداد بسیار عجیب عطا کردند اولین خاطره که از کودکی دارم اینکه در حیاط خانه بودم ناگهان تونل نوری جلوی من باز شد وارد شدم وقتی به انتها رسیدم تمام دنیای من دگرگون شد فهمیدم که این من هستم اینجا خانه است یه اسباب بازی داخل باغچه بود فهمیدم این وسیله بازی است سوال آیا این اتفاق برای همه رخ می دهد یا برای من فقط اتفاق افتاده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

36347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ۱. بر چه اساسی می‌گوییم الله جامع اسما و صفات است؟ ۲. خدا در قرآن می‌فرماید: قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى؛ بگو الله را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، همه نامهاى نیکو از آن اوست. (اسراء، آیه ۱۱۰) آیا رحمن هم جامع اسما الهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه می‌فرماید مهم خواندن خداوند است چه به عنوان «الله» و چه به عنوان «رحمان». زیرا برای او اسماء حسنایی هست که می‌توان بدان رجوع کرد. ولی وقتی در آیه «بسم الله الرّحمن الرّحیم» می‌فرماید به اسم «الله» که هم رحمان است و هم رحیم، نظر دارد؛ اینجا است که متوجه می‌شویم اسم «الله» وسعت بیشتری دارد که با رحمانیت خود، رحمت عامش را به میان می‌آورد و با رحیمیت خود فرمود: «بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ». موفق باشید

36317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه نماز یک امر حضوری است و نمازهای پنج گانه برای به یاد خدا بودن است چرا قضای نماز ترک شده را باید به جا آورد؟ همچنین در مورد روزه. البته در مورد روزه صراحتا در قرآن آمده که اگه در ماه مبارک نتوانستید بعدا بجا بیاورید ولی در مورد نماز نه. در این رابطه غیر قابل درک تر در خصوص نماز و روزه متوفی است که اگر ما آن را بجا بیاوریم چه سودی برای متوفی دارد در صورتیکه هدف از نماز و روزه قرب به خدا در زمان حیات فرد است. با تشکر .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است. آری! حقیقت نماز با حضور قلب محقق می‌شود ولی شریعت الهی با تکالیفی که بر بندگان تعیین کرده است، بندگی آن‌ها را شکل می‌دهد و این‌جا است که حتی اگر فردی اراده مثلاً انجام نماز صبح را بکند و نماز را شروع کند و هیچ حضور قلبی نداشته باشد؛ در تکلیفی که خداوند به عهده او گذاشته است، وارد شده است. در مورد نماز میت نیز به این معناست که وقتی برای او و به نیت او نماز خوانده شود، تأثیر روحی و روحانی خاص خود را خواهد گذاشت. موفق باشید

36225
متن پرسش

سلام حاج آقا: متفکر ذو ابعادی و ذو وجوهی گفته متفکران، درد زمانه و درمان زمانه را خوب می‌فهمند و ما هم حتمأ باور عقلی و قلبی و وجودی داریم. شاید به عنوان سؤال وجودی این تاریخ، مطرح می‌کنم شاید به عنوان ندای درونِ این تاریخ، به ظهور، آمده باشد. ۱. یک زمانی، هرگاه، حرف از تهاجم فرهنگی غرب بود ما فکر می‌کردیم فقط بد حجابی و موسیقی و امثال آن هست و راحت پای خود را کنار می‌کشیم و از آن دور می‌شویم اما امروز می‌بینم که «تقریبأ» تمام ما ها، از علماء و غیر علماء چنان در فرهنگ غرب فرو رفته و غرق شده ایم که تقریبأ جای دیدن غیری نیست: از تجمل گرایی و چشم و هم چشمی بگیرید تا مهم بودن حرف مردم، حرف مردم مهم شد.(لعنت بر ماهایی که حرف مردم برای ما مهم‌تر از حرف خدا شد) خلاصه عرض کنم: باورمان شد فرهنگ غرب با وجود جذابیت های ظاهری و عقلیِ قشری و سطحی که رفاه نسبی به بار می آورد، اما جان و روح و روان ما را نابود کرد و الآن هم به جایی رسیده‌ایم که دچار بی هویتی، بی معنایی، سرگردانی، نیهیلیسم و پوچ گرایی، بی‌قراری، نا آرامشی، طغیانگری، عصبانیت، درگیری فکری با مشکلات حاصل از شهرنشینی های غیر ضرور و نا متعادل، جنگ اعصاب و محاکمه دولتمردان در ذهن و در جلسات خصوصی و غیر خصوصی، نافرمانی های اجتماعی و مدنی و... که حاصل این فکر و فرهنگ غربیست. امراضیست که خیلی دیر از عوارض نا دانسته و نا خواسته عصر جدیدست (عصر تکنولوژی) الغرض: این بی سکنی شدن که حاصل این سیطره تمدن غرب بر جهانست آیا راه نجاتی هست که بشر خود را از آن نجات دهد؟ به گمانم کار، خیلی سختست و منجیان زمان، که خود روحانیت باشند شاید سخت، دچار نیهیلیسم پنهان شده اند و زودتر از دیگران درد نیهیلسم را چشیده باشند چون از یک طرف معنای جدید و عالم جدیدی پیدا نکرده اند و از طرف دیگر، از عالم غربی (امکانات و توانایی های مادی) تقریبأ، به دور هستند. به گمانم، راه نجات، در پیدا کردن عالم جدید است که صد البته خیلی سخت و جانکاهست و از طرفی انسان فرو رفته در فرهنگ غرب همانطور که عرض شد چشمی برای دیدن ندارد و گوشی برای شنیدن ندارد. چه کنیم که با عجین کردن زبان این جهان و زبان آن جهان، از شرّ بلای دوران، نجات پیدا کنیم و عالم جدید را در پیش چشم، ببینیم و بنمایانیم؟ ۲. احساسم اینست که حتی دوستان ما که در جلسات حکمت های حضور در جهان بین دوجهان شرکت می‌کنند تقریبأ دچار یک سر در گمی و بلا تکلیفی در فهم هستند و شاید هنوز سر رشته بحث هم دستشان نیامده است چون در حد فهم بنده، هیچکدام در مورد اصل بحث، حرف  نمی‌زنند و به جزئیات موجود در بحث می پردازند. تشکر از خداوند به خاطر همه چیز خصوصأ علمای متفکر.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به راهی باید نظر کرد که متذکر نهایی‌ترین حضور برای انسان است و آن راهی است که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» مقابل ما گشودند و شهدا نشان دادند این راه برای حضوری بیشتر نزد خود و در جهان، راه بزرگی است و فدایی این راه شدند تا بیشتر در نزد خود و در جهان حاضر شوند. و در مقابل این راه؛ راهی است که فرهنگ غربی مقابل بشر امروز گذارده و ملت ما در قبض و بسطِ خود نسبت به این دو راه، در رفت و آمدند. با به حضورآمدنِ آن راه در رخداد طوفان الاقصی می‌یابند که فرزندان آن راه هستند و از آن طرف با به میدان‌آمدنِ آن دولت‌های سازندگی و آن آرمان‌های توهّمی، یادمان رفت که فرزندِ آن راه‌ها نیستیم و در این مورد روحانی و غیر روحانی ندارد. وظیفه ما است که با مقاومت کامل متذکر راهی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شد. و در آن رابطه عرایضی در جواب سؤال شماره 36223 شد ۲. بالاخره در آن جلسات، هر کدام از عزیزان حضوری که در آن هستند را گزارش می‌دهند چرا که بنا نیست در آخر جلسه نتیجه خاصی حاصل شود زیرا حقیقت، اگر بسی نزدیک است، همچنان دور است. موفق باشید

36221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من معلم بازنشسته ام. نمی‌دانم با این حرفها چکار کنم. اگر اضافه کار بگیرم می‌گویند اگر شما اضافه کار نگیرید مجبورند از جوانان تحصیل کرده استفاده کنند تاکسی میرم می‌گویند اگر شما بیایید ما بیکار میشیم تو خونه باشیم زنمون غر می‌زند. نمیدونم چکار کنم؟ اصلا فعالیت اقتصادی بکنم یا نه؟ میخوام کار فرهنگی کنم میگند کار را بدید جوانان. ممنون می‌شوم اگر راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره که فعلاً آموزش و پرورش کمبود معلم دارد و به هر دلیلی امکان جبران آن با نیروهای جدید برایش ممکن نیست؛ چرا کمک نکنیم؟! آری! اگر در آنجا نیاز نبود، خود به خود در مراکز فرهنگی و فعالیت‌های جهادی باید وارد شد و در حدّ توان کمک کرد. موفق باشید

36157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: یک اکنون زده و خودخواه چگونه عمل می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را مشغول هرچه پیش آید خوش آید‌کردن، و بدون برنامه زندگی را به بازی‌گرفتن، معنی همان اکنون‌زدگی است. موفق باشید

36146
متن پرسش

با سلام: استاد ما باید با چه رویکرد و هدفی نماز بخوانیم یا روزه بگیریم قرآن بخوانیم و ...؟ احساس می‌کنم کم کم دیگر عبادات را برای ادای تکلیف انجام نمی دهم واقعا دوستشان دارم ولی سوالی دارم. در نماز فرمودید که ائمه (ع) را نصب العین خود کنیم که تجلی نام را مد نظر داشته باشیم. این طور عرض کنیم قربت الی الله یعنی چه؟ اگر من نماز بخوانم که به خدا نزدیک شوم که حظ نفس است پس باید با این رویکرد بخوانم که او لایق عبادت شدن است. در خصوص روزه چطور؟ اگر هدف من نزدیک شدن به او باشد حظ نفس است و فکر نمی‌کنم نتیجه نهایی حاصل شود. اگر با این رویکرد باشد که من روزه بگیرم تا او خود را در من ببیند او خود را در شمر ملعون هم میدید. استاد فکر نمی‌کنم برای حضرت حق فرق داشته باشد که خود را با چه درجه ای از روحانیت در من ببیند. او می‌خواهد خود را در من بچشد (لنعلم) حال برای او چه فرق می‌کند مرا در چه درجه ای از تجرد بچشد. حالا که این طور است چرا باید روزه بگیرم؟ تا او مرا بهتر بچشد؟ استاد من دوست دارم نماز و روزه فراوان به جا آورم ولی نمی‌دانم با چه هدفی این اعمال را به جا آورم. آرزوی من این است که با امام خمینی محشور شوم چه رسد به حضرت صدیقه ی کبری (س) ولی این گونه تفکرات شیطانی مرا اذیت می‌کند برای سه ماه رجب، شعبان و رمضان آینده برنامه ها دارم ولی دوست دارم قبل از شروع دقیقا بدانم که می‌خواهم چه کار کنم. البته این را می‌دانم که باید (عباد وقت) باشم و با انقلاب اسلامی نسبتی داشته باشم. خدا شما را حفظ کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه در مسیر انس با خداوند جلو برویم، باز همچنان باید جلوتر رفت. نه به معنایِ قربی که او را در دوردست‌ها بپنداریم و بخواهیم به او نزدیک شویم، بلکه به معنای آن‌که «یار نزدیک‌تر از من به من است/ این عجب بین که من از او دورم». پس بحث در عبادات مربوط به رفع حجاب است تا او خود را به نور اسمای حسنایش در ما بنگرد تا آن‌جایی که او در ما به ظهور آید به همان معنای «قرب نوافل» که فرمود: «کنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، و بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، و لِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ». در این‌جا حضرت حق خود را در میدان حضور بنده‌اش حاضر می‌یابد به همان معنایی که در آیه: « وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمى» وقتی در معارف توحیدی حاضر شدیم، حال کثرتِ عبادات موجب شدیّت آن حضور می‌شود. عرایضی در این رابطه نسبت به جایگاه شریعت، در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://eitaa.com/soha_sima/2926 شد. خوب است به آن‌جا رجوع شود. این‌جا است که در عبادات و بخصوص در روزه، با افقی روبرو می‌شویم که منتظر می مانیم هرچه بیشتر حقیقت به سوی ما آید. موفق باشید              

36141

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد عزیز: در فضای سیر و سلوک به مشکلی خورده‌ام بسیار جان‌فرسا! دچار وسواس در دعا شده‌ام! نمی‌دانم این دعایی که می‌خواهم بکنم امتثال ادعونی استجب لکم است و دعای عباد یا دعای استعجالی طبیعی است! اصلا نمی‌دانم دعا بکنم یا نه وقتی ارید ان لا ارید را می‌فهمم! نمی‌دانم برای شفای فلان بیمار گریه بکنم و دعا کنم یا طلب بلا کنم یا بگویم هرچه پیش آید خوش آید چون قضای الهی بهترین است! استاد گرانقدرم کاش حضانت این طفل یتیم را قبول می‌کردید، می‌دانم که بشدت از فضای مرید و مرادی بدتان می‌آید ولی کاش می‌شد روزی خصوصی زیارتتان کنم و هیچ نگویم و شما فقط بگویید و من با سری پایین فقط گوش کنم، من کورم و چاهی در پیش، حالا شما و کرمتان، و اما السائل فلا تنهر! استاد سلوک ذیل شخصیت امام خمینی ره واقعا عالیست اما بنظرم خیلی هم راحت نیست! نسل ما اگر امام خمینی ره را هم دارد کم کم می‌شناسد به برکت امثال شماست، وگرنه ما چه می‌دانستیم مصباح الهدایه و دیوان امام چیست؟ فکر می‌کردیم امام تحریر الوسیله و توضیح المسائل است با قدری چاشنی عبادت و سیاست! از شما می‌خواهم قدری نظر لطف به ما شاگردان بکنید و خصوصی تر وقتی برای هر یک قرار دهید مثلا هفته ای یک ساعت وقت خصوصی بدهید برای یک ملاقات، و وقت رزرو شود. تا همین جا هم بسیار مجاهدات شما مثمر ثمر بوده است الحق و الانصاف و این که طلب عاجزانه کردم برای ملاقات های خصوصی از سر لطف شما میسور می‌شود نه از باب وظیفه. حقیقتا دلتنگتان هستم استاد التماس دعای خاص

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! دعا می‌کنیم زیرا در دعا، در فضای قضای برتری حاضر می‌شویم و یا برای کسی که دعا می‌کنیم به حکم: «الدّعاُ يَرُدُّ القضاءَ وَ قَد اُبرِمُ اِبراماً!» دعا (آنچنان است) که مقدّرات حتمی الهی را دگرگون می‌کند. با دعا طرف در قضای دیگری که برای او بهتر است قرار می‌گیرد. ۲. چرا گمان نمی‌فرمایید که بر اساس همان طلب رفقا، عرایضی پیش می‌آید بخصوص در جلسات قرآنی. آیا این همان بهترین ملاقات نیست که در رابطه‌اش فرموده‌اند: «می‌رود از سینه‌ها در سینه‌ها / از رَه پنهان صلاح و کینه‌ها»؟ موفق باشید

36064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: در دوران دانشجویی، پایان نامه ای نوشتم، که جایی به یکی از نظرات تفسیری علامه نقد وارد کردم و نظر دیگری با توجه به ارائه مستنداتی داشتم، اما با توجه به نکاتی که الان از جزوه تفسیر علامه ملاحظه کردم و همچنین مراتب عرفانی که از ایشان اخیرا متوجه شدم، مردد شده‌ام. آیا جایی برای این نوع رویارویی علمی برای افراد بی علم و درایتی چون بنده، با امثال علامه هست یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در آن ساحت و آن موقعیت، برداشت شما همان بوده و این نباید اشکالی داشته باشد. عمده آن است که هرچه بیشتر تلاش کنیم، متوجه جهانی باشیم که به نور قرآن مقابل آن عالمان فرهیخته گشوده می‌شود و آن‌ها از طریق آن حضور، برداشت خود از آیات و سوره‌ها را گزارش می‌دهند. موفق باشید

36002

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: گاهی در راه برخی از عبادات موانعی پیش می آید. مثلاً می خواهیم برویم زیارت امامان معصوم علیهم‌السلام ولی مانعی ظهور می کند و اجازه نمی دهد. از کجا بفهمیم این مانع الهی است یا شیطانی است؟ چون اگر بدانیم الهی است با متانت بیشتری رفتار می کنیم ولی اگر بفهمیم شیطانی است و شیطان می خواهد ما را از طریق این مانع از این توفیق محروم کند، سعی می کنیم به هر شکلی که شده مانع را کنار بزنیم تا به فیض زیارت برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مسیری که در آن قدم می‌گذاریم با حرص همراه نبوده و به حکم تکلیف باشد، إن‌شاءالله الهی است. موفق باشید

35987

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آیه ای هست که اشاره میکنه حضرت آسیه از خدا خواست که از اون وضعیت شکنجه نجات پیدا کنه و بعد او را به سمت آسمان بردند (یادم نیست آدرس آیه رو خدمتتون بگم) آیا مرگ حضرت آسیه فرا میرسه یا منظور دیگه ای مد نظره آیه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این‌که جناب آسیه از حضرت حق طلب کرد که در جوار پروردگارش جایگاه و سکنایی داشته باشد، اصل قضیه بود و فرعون گمان می‌کرد با شکنجه او، او را از زندگی محروم می‌کند. غافل از آن‌که او را در مسیری قرار می‌دهد که طالبش بود و خداوند در همین رابطه می‌فرماید:  «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ...» (تحریم/۱۱) خداوند براى اهل ایمان، همسر فرعون را مثال مى‌زند. زمانى كه به پروردگار خويش عرض كرد: پروردگارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز ... موفق باشید

35809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من اصولا و شخصا درست یا غلط شخص رهبری را آدم دلسوزی می‌دانم. اما آنچه که ایشان می‌فرمایند زمین تا آسمان با واقعیت فرق دارد. یادم هست در دولت خاتمی و دولت روحانی وقتی عوامل دولت می گفتند که رشد اقتصادی مثلاً هفت درصد است رهبری می‌فرموند باید مردم این رشد اقتصادی را در سفره های خود ببینند» یعنی صرف گفتن اینکه رشد اقتصادی فلان درصد است فایده ندارد، الان هم اظهارات ایشان را باید با این ملاک بررسی کرد، آیا اکثریت مردم ایران الان احساس می کنند که شیب تند را پشت سرگذاشته اند و به قله ها رسیده اند و باید شوق و ذوق داشته باشند، آیا مردم در سفره خود چنین چیزی می بینند؟ اگر واقعیت زندگی مردم غیر از این را حکایت می‌کند دست اندرکاران و کسانی که اطلاعات را از سطح جامعه جمع آوری و به سمع و نظر امام جامعه می رسانند و کسانی که مشاوره می دهند باید بدانند که عدم اطلاع رسانی درست جامعه را به پرتگاه هولناکی برده و می برد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توجه به تاریخی است که با انقلاب اسلامی پیش آمده و معلوم است که این تاریخ با موانع و تنگناهایی روبروست، ولی جهت کلی آن بسی بزرگ و قابل توجه است و رهبر معظم انقلاب با بصیرت فوق العاده خود متوجه و متذکر این امر می‌باشند که چگونه دشمنان این آغاز، نسبت به موانعی جهت ادامه آن ناتوان ماندند و همین است معنای نزدیک شدن به قلّه. که البته بحث آن بسیار مهم است. موفق باشید

35726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: میشه لطف کنین بفرمایید عرش خدا که میگن با آه مظلوم میلرزه کجاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مکان خاصی مدّ نظر نیست، بلکه نحوه حضور بس متعالی حضرت حق را عرش الهی می‌نامند. مانند حضور عقل برای انسان که وقتی با امری غیر قابل قبول روبرو می‌شود نگران می‌گردد. موفق باشید

35586

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و درود و آرزوی موفقیت: پیشنهاد بنده حقیر و فقیر به شما استاد عزیز اینست که در آستانه محرم الحرام چند جلسه با مداحان بگذارید و به آن ها بفرمایید که اینقدر دروغ نگند و روایت های جعلی نخوانند که آبروی محرم و مصیبت را بردند. اگر در عزاداری و برگزاری مراسمات معنوی به همین شیوه و بدون کار فرهنگی اقدام کنیم متأسفانه نسل جوان را از دست می‌دهیم و تنها کسی که عمق این فاجعه را درک کرد آقای خامنه ای بود که در تمامی سخنرانی‌ها به‌خوبی به موضوعات لازمه جامعه می‌پردازند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله آثار و نوشته‌های خوبی مانند کتاب «حماسه حسینی» از مرحوم شهید مطهری و یا «انسان ۲۵۰ ساله» از مقام معظم رهبری جهت اطلاع نسبت به رخداد صحیح کربلا در میان است و حقیقتاً یک مداحِ اهل بیت لازم است با مطالعه چنین آثاری، اشعاری را گزارش کند که فضای حکمت سیره حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» در میان باشد. کاری که بحمدالله بعضی از مداحان عزیز انجام می‌دهند. موفق باشید

35556

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: هیات هفتگی که به لطف خدا شرکت می‌کنیم برای دهه محرم برنامه داره مکانش هم بسیار عمومیه (واقع در بام شهر که ۸ شهید گمنام هم اونجا دفن شدند) اخیرا خانمهایی بدون پوشش سر و پیراهنهای نسبتا کوتاه وارد حسینیه میشن حالا مسئولین هیات نمیدونن چه رفتاری با این موضوع باید داشته باشند مخصوصا که دهه ی اول با جمعیت ۲ تا ۳ هزار نفری مواجه هستند. پیشنهاد استاد برای این موضوع و احتمالاتی اینگونه چی هست؟ ضمنا از بنده خواستن رفتاری مناسب با این افراد داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید هم از یک طرف، مسئولان هیئت به طور غیر مستقیم و با قراردادن بعضی از بنرها تذکر دهند که خانم‌ها شئونات جلسه را که یک جلسه دینی و مذهبی است رعایت کنند؛ و هم خود خانم‌های با حجاب در این موارد ورود کنند زیرا بحث در رعایت شأن جلسه است و از این جهت تذکر دهند که خود افرادی که رعایت حجاب را نکردند متذکر و قانع شوند احترام به این نوع جلسات، رعایت حجاب مورد قبول فرهنگ حاکم در این جلسات است. موفق باشید

35391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: به نظر می رسد عقل نمی تواند بقای اشیا در غیاب ادراک را ثابت کند در قرآن کریم آمده است «قَالَ عِفْرِيتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقَامِكَ ۖ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ ۚ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَٰذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ ۖ وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ ۖ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ» همانطور که مشاهده می کنید شخصی که علمی از کتاب دارد تمام علوم را ممکن است نداشته باشد بلکه علمی از علوم کتاب را داشته و حتی عفریتی از جن نیز می تواند تخت را منتقل کند فرض کنید بلقیس یک ساعت تخت را ادراک نکرده باشد و در آن یک ساعت آن جن یا آن عالم تخت را منتقل و قبل از یک ساعت سر جای خود باز گردانند آیا بلقیس تصور نخواهد کرد تخت در آن یک ساعت در همان جا بوده است بنابرین دوام اشیا در غیاب ادراک مستلزم دلیل است و الا عقل نفیا یا اثباتا ساکت است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر عقل نتواند غیاب اشیاء را درک کند، در جای خود چگونه متوجه شویم غیاب اشیاء درک نشده است؟ به عقلی نظر بفرمایید که «اول ما خلق الله» است. موفق باشید

35284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: یک طلبه و دانشجوی فقه به نظرتان چه چیزی فارغ از مطالب درسی مثل دروس لمعه و... باید بداند و در این زمینه عمیق شود؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً باید در این زمانه حکمت صدرایی را دنبال کنید و سپس از طریق تفسیر المیزان، با جهانی که قرآن مقابل‌تان می‌گشاید آشنا گردید تا آنجایی که بتوانید إن شاءالله در جهانی قدم بگذارید که حضرت امام خمینی با تفسیر سوره «حمد» در مقابل این نسل گشودند. در این صورت به لطف الهی آن احساسِ بی‌محتوایی که بعضاً در عزیزانِ طلبه پیش می‌آید، پیش نیاید. موفق باشید

35237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در مورد انتخابات دور دوازدهم مجلس چه پیش بینی ای دارید؟ وقتی بهش فکر می‌کنم می‌بینم دور قبلی که شرایط مردم این جوری نبود، ۴۲ درصد مشارکت بود. این دفعه چی میشه؟ از سخنرانی ای که رهبر در ۱۴ خرداد امسال‌ داشتن این جوری برداشت کردم که یه فتنه سر این انتخابات در پیشه، مخصوصا که روحانی هم گفته میخام بیام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله مطمئن باشید مسیر انقلاب به سوی هر چه بیشتر حاضرشدن در جهان است با هویتی قدسی. و در این رابطه است که باید امیدوار به رحمت الهی بود و نیروهایی که از نسل حاج قاسم سلیمانی هستند به همان صورتی که ملاحظه می‌کنید رئیس جمهور محترم با همان روحیه در صحنه می‌باشد. مطمئن باشید مردم از آنهایی که زمانی مسئولیت داشتند ولی به تعبیر مقام معظم رهبری در مقابل دشمنان کوتاه آمدند و موجب مشکلات امروزین ما شدند، به خوبی عبور خواهند کرد. موفق باشید

نمایش چاپی