روایاتی ذیل «بکاء الطفل» مطرح است. میخواستم یک تفسیر درست از آنها بفرمایید که مراد حضرات چیست؟ در مقام عمل اثری دارد یا اینکه صرفا تغییر نوع نگاه است و... تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی در این مورد نمیدانم. شاید در سایتهای زیر بتوانید جواب خود را بیابید. موفق باشید
https://evanteb.com/%DA%AF%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%86%D9%88%D8%B2%D8%A7%D8%AF/ و https://ajsm.atu.ac.ir/article_1466.html
با سلام خدمت استاد عزیزم: وقتی یک گل را میبینیم اگه بگویم ماشاءالله زیبایی خدا را ببین که در این گل ظاهر شده است آیا این جمله یک نوع دوگانگی نیست؟ جمله درستش چیست که هم دوگانگی نباشد و هم محدودیت گل به خدا نسبت داده نشود؟ با تشکر از زحمات استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم همان سخن جناب شیخ محمود شبستری است که فرمود: « نظر را نغز کن تا نغز بینی / گذر از پوست کن تا مغز بینی». موفق باشید
سلام استاد: رحمان همان رحمتی است که وسعت کل شی ء، پس دنیا و آخرت ندارد و حتی جهنمیان هم مشمول رحمانیت خدا هستند، همه اسماء هم بعد از الله ذیل رحمانیت خدا ظهور میکنند. آیا این برداشت درست است؟ اگر درست است چطور علامه در المیزان ذیل سوره حمد در بحث روایتی فرموده اند اینکه روایت فرموده رحمان اسم خاص است به صفت عام یعنی هرچند شامل مومن و کافر میشود ولی رحمتش خاص دنیاست، خب این مطلب چطور با شمول رحمانیت خدا قابل جمع است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خداوند ابتدا با رحمت واسعه خود به میدان میآید و رحمت او همه را در بر میگیرد ولی در مورد انسان و با توجه به اختیاری که دارد اگر نسبت به آن رحمت، گشوده نباشد و آن را که انبیاء با شریعت الهی به میان میآورند؛ انکار کند عملاً از رحمت الهی محروم میگردد. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/17794 سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیز: آری به راستی افق انقلاب اسلامی که به برکت مجاهدتهای آشکار و نهان ِ خرد و کلان این امت در حال گسترش به اقصی نقاط جهان است، بسی گستردهتر از تفاوتهای داخلی و سیاسی است. استاد بزرگوار میدانم که موضع حضرتعالی در انتخابات از جنس هواداریهای سیاسی نبود و چون نگاهی را به سیره امام و افق اصیل انقلاب نزدیکتر میدیدید از فردی اعلام حمایت کردید اما دیروز که جناب آقای قالیباف با هدایت خود، هواپیمایش را در قلب تهدیدات منطقه نشاند، در قلبم آرزو میکردم که نسبت به مواضع ضدصهیونیستی و شجاعانه ایشان که از جنس بچههای جنگ است موضعی بگیرید و تحسین کنید تا خاطرمان جمع باشد که ما استاد را درست درک کردهایم، پای انقلاب، فراتر از فرد و جناح وقتی که پست شما در مطالب ویژه را دیدم و اکنون که این چند خط را مینویسم از شوق، اشک میریزم درست است که دشمن مرا در کنج خانه نمیبیند و میتوانم هرجه خواستم گریه کنم اما حس کردم داغ سید حسن نصرالله برای ایستادن است نه گریه کردن، حتی اگر دشمن نبیند. از اول خرداد امسال تا اوایل مهر، مثل تابستان سال ۶۰ پر از حادثه و ترور و داغ پشت داغ ما به هم دلگرمیم به جملههای هم صدای محکم رهبر و بیان رسا و حمایت تمام قدشان از جبهه مقاومت، تسکین قلب پردرد ما بود و این حمایت و تحسین حضرتعالی از موضعگیری آقای قالیباف، بسیار خرسندم کرد. ما به بودن در جاهایی که ندیدهایم عادت کردهایم از ضریح شش گوشه تا سنگرهای امروز مقاومت تا دریهای تفسیر مسجد الحمدلله
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که با گشوده شدن افقی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده؛ هر صحنه ای که در این تاریخ پیش می آید را در نسبت با آن افق معنا می کنیم و حتی اکنونِ خود را با حضور در آن افق و در آن آینده تجربه و احساس می نماییم. آری! در این راستا جایگاه هر حرکتی و هر شخصی معنای خود را دارد و با توجه به این امر چگونه می توان جایگاه حرکت آقای دکتر قالیباف و سخنان ایشان را در نشست اجلاس رؤسای مجالس اسلامی نادیده گرفت؟ و مگر تعلّق ما به آقای دکتر جلیلی نیز در همین راستا نبود؟ که جایگاه ایشان را در راستای حضور اکنونِ خود در آینده انقلاب اسلامی به عنوان ریاست جمهور تجربه می کردیم؟ مهم آن است که جای و جایگاه افراد را نسبت به انقلاب محفوظ بداریم. موفق باشید
سلام علیکم: برای عرفان عملی کدام صوت های خودتان را پیشنهاد میکنید ؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی که عرایضی در شرح آن کتاب به صورت صوتی شده و روی سایت هست، ان شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید
سلام محضر شما: ببخشید منظورتان از جواب سوال ۳۸۳۹۰ و سوالات قبل از آن در همین راستا، اینست که ابن عربی و مولوی هم همان طریق منصور حلاج را داشته اند و به همانجا منجر میشوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر منظور حلاج را با نگاه عرفانی بنگریم، آری! ولی این غیر از سخنانی است که حول شخصیت او گفته میشود که معلوم نیست درست باشد و از سخن جناب جنید نسبت به حلاج نمیتوان غفلت کرد که مشهور است متذکر حلاج شده بوده است که در آن زمان و در آن شرایط وقت آن حرفها نیست. گویا در کنارِ داریِ که حلاج را بدان آویخته بودند میگوید نگفتم حال وقت چنین سخنانی نیست. موفق باشید
«إلهی، چون عوامل طاحونه، چشم بسته و تن خستهام؛ راه بسیاری میروم و مسافتی نمیپیمایم. وای من اگر دستم نگیری و رهاییام ندهی» سلام استاد. نمی دانم چرا هر چی غزل جدید رهبر معظم انقلاب را زیر و رو می کنم و با دقت نگاهش می کنم می بینم انگار قصه من است! یعنی در آینه این غزل فقط خودم را می بینم. خدا می داند سال هاست سرگشته روزگاری پرگاروار دارم. شبانه روز دارم دور خودم می چرخم. هم خیلی زخمی و خسته ام. هم چاره ای از رفتن نیست. هم راه به شدت سنگلاخ است. استاد بحث طلوع و غروب ایمان تا کی ادامه دارد؟ یک زمانی مثلاً ۱۵ سال پیش اصلا این حرف ها نبود. فقط طلوع بود طلوع!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرچه ایمان زندهتر باشد، نازش بیشتر است. در جلسه چهارم سوره تغابن در این مورد عرایضی شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/17347 و در جلسه اخیر هم غزل حضرت آقا مواردی را در نسبت با ایمان پیش آوردند که راهگشا بود https://eitaa.com/matalebevijeh/17553. موفق باشید
سلام علیکم: من برهان صدیقین را خواندم و صوت هایش را گوش دادم. «قاعده کل ما بالعرض لابد....» معنی آن این است که هر بالعرضی باید به ما بالذات منتهی و ختم شود. وابستگی موجودات به عین هستی را بر اساس این قاعده خوب درک نکردم. چون فقط میگوید باید ختم شود. شما وابستگی را چگونه از آن در میآورید ؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک امر بدیهی است که آنچه بالعرض است به صرف بالعرضبودنش، منتهی به «ما بالذات» آن میشود. موفق باشید
با سلام: با توجه به سوال ۳۸۱۵۵ ، آیا میشود گفت که قوه بینایی نفس همان چشم نفس و قوه شنوایی همان گوش نفس است؟ البته منظور من گوش و چشم جسمانی نیست. منظور چشم و گوشی است که در عالم خواب داریم. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بین نفس و قوای آن دوگانگی نیست تا گمان شود مثلاً قوه بینایی نفس عضوی از اعضای نفس است. به آن جمله فوق العاده جناب صدرالمتألهین باید فکر کرد که فرمود: «النفس فی وحدتها کل القوی». موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در مورد کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی، اگر بخواهیم ترازی را در این رویه یعنی متوجه شدن به «وجود» که حاصل اسماء الله باشد و مبرا و منزه از جعلیات، الگوهای تبلیغاتی و تفسیر به رای، اهل کتاب و اساطیر الاولین باشد کتاب کلمات مکنونه از فیض کاشانی بسیار مناسب است، کتاب کلمات مکنونه فیض کاشانی علاوه بر آنکه یک متن کامل از هر جهت محسوب می شود یک منبع دائمی برای متوجه شدن به "«وجود» از طریق صدا و مشهودات است. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. در کتاب «کلمات مکنونه» جناب فیض کاشانی ما با اشارات ارزشمندی روبهرو هستیم. موفق باشید
سلام علیکم: بنده طلبه هستم و از امتحان استادی ادبیات عرب قبول شده ام و از طرفی در از امتحان دبیری عربی هم قبول شده ام و احتمالا در مصاحبه هم قبول شوم. بین معلم آموزش و پرورش شدن و استاد حوزه شدن مانده ام. از طرفی خیلی دوست دارم استاد حوزه شوم و حوزه را بسیار دوست دارم و از طرفی چون در حوزه امنیت شغلی وجود ندارد و به خاطر فشار مالی که خانواده ام را اذیت میکند و نیز توصیه پدرم به معلم شدن آن هم به خاطر مسائل مالی نمیدانم چه کنم. دوست دارم در حوزه استاد شوم. سوال دیگرم اینکه بنده الان به صورت مجازی در درس خارج فقه و اصول شرکت میکنم و چون در شهرستان هستم دسترسی به استاد اخلاق ندارم. از طرفی به خاطر پیشرفت معنوی به حوزه آمدم ولی تابه حال به خاطر کوتاهی خودم چیزی از معنویت نفهمیدم و از طرفی ۳۸ ساله ام و احساس میکنم عمرم را به بطالت گذرانده ام.غرق در امراض اخلاقی هستم. زود عصبانی میشوم و امراض دیگر و از طرفی با دیدن افراد و دوستان ام که برخی واقعا اهل معنویت و احیانا مکاشفه و سیر معنوی اند احساس عقب ماندگی و ناامیدی میکنم. چه کنم استاد بزرگوار؟ بد جور عقب مانده ام. از زندگی جز خوردن و خوابیدن چیزی نفهمیدم. لطفا کمکم کنید. در حال غرق شدن هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اولویت با حوزه است و عمیقشدن در قرآن و روایات و حکمت اسلامی که درنتیجه عبور از رذائل اخلاقی را نیز به همراه دارد مگر آنکه چارهای نباشد. موفق باشید
سلام خدمت جنابعالی: متوجه شدم حقیقت همیشه در دسترس اجتماع نیست و فقط گاهی زبان باز میکنه که شرایط محیا شده باشه، و در زمانهای انتظارش باید شرایط را احیاء کرد و این یکی از راز های وجود اصحاب اولیاء معصوم هست. با این حال متوجه شدم امروز شما مبحثی با موضوع (معلمی، پیشوایی، بصیرت تاریخی) مطرح کردید. هنوز آنرا نخواندم اما میخوانم ولی آنچه در قلب بنده پیش آمد فعلا گفتن رنج ها و مطرح کردن مشکلات و نواقصی است که در این مورد تجربه کردم. بر این باورم هر رنج طبیعی خوب است، حتی اگر رنجی باشد که ترامپ برای ترامپ شدنش تحمل کرده یا رنج پاکی که سردار شهید سلیمانی عزیز برای سلیمانی بودنش کشیده اما! هرگز رنجی به بدی «رنج رشد نکردن» و توقف از خاطر پوچی ندیدم. این حق بنده نبود با اینهمه توان و استعدادی که داشتم و میتوانستم از بزرگان این جهان باشم به خاطر خفگی میدان موجود، پرورش نیابم. به یاد دارم در سن سه چهار سالگی قدرت جسمی بیش از اندازه معمول و توان ذهنی و هوش و دقت و ذکاوت و خلاقیت بسیار زیادی داشتم و باعث تعجب بود ولی با اولین گام ورود به جهان ایران همه با زور ازم سلب شد. اگر شاید در جای دیگری بودم این اندازه پیچیده نبود. امروز با خودم گفتم: باید هجرت کنی و بروی جایی که هیچ گذشته ای در آن نباشد و از صفر شروع کنی که صفر تو صد بسیاری از مردمه و نترس برو کمی خود را باش و زندگی کن زیرا قرار نیست بسرعت لذت نوشیدن می حقیقت را بچشی. من چه گناهی دارم که همواره گرفتار عده ای هستم که همان عده مرا ذلیل میکنند؟! با چه انصافی مرا از من باز میگیرند و زندگی مرا به این مهلکه انداختند. آری از غربت بدم میاد پس: «حجابِ چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم / خوشا دَمی که از آن چهره پرده برفکنم / چُنین قفس نه سزایِ چو من خوش اَلحانیست / رَوَم به گلشنِ رضوان، که مرغِ آن چمنم / عیان نشد که چرا آمدم، کجا رفتم / دریغا و درد که غافل ز کارِ خویشتنم / چگونه طوف کنم در فضایِ عالمِ قدس؟ / که در سراچهٔ ترکیب، تختهبندِ تنم / اگر ز خونِ دلم بویِ شوق میآید / عجب مدار که همدردِ نافهٔ خُتَنَم / طرازِ پیرهنِ زَرکشم مبین چون شمع / که سوزهاست نهانی درونِ پیرهنم / بیا و هستیِ حافظ ز پیشِ او بردار / که با وجودِ تو کَس نَشنَوَد ز من که منم».
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در مسیر دینداری هرکجا که انسان قرار گیرد، راههای آسمان به سویش گشوده میشود، حال ممکن است انسانِ تنهایی باشد گوشه یک روستا و یا انسان مشهوری باشد همچون حضرت امام در مرکز یک کشور. آری! معلمی نیز اگر برای کسی پیش آید، راهی است که انسان با انسانها مرتبط خواهد شد. ولی مهم نیست، مهم روحیه صفا و تواضع است که زندگی را در هر شرایطی زنده نگه میدارد. موفق باشید
به مناسبت سالگرد رحلت امام نورانی ما: بودِ من از عشق بودن گرفت / دل از پرتو جان سرودن گرفت. خمینیترین نور هستی سلام / شکفتی و ظلمت زدودن گرفت. خم و میّ تویی، نِی تویی، کیم من؟ خماری که از میّ گشودن گرفت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر حقیقت، تنها در مظاهر با ما حرف دارد و جان ما را از حقیقت سیراب میکند، در این تاریخ، آری! در این تاریخ این حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» بود در عین اجمال. و مسلّماً ما به اندازه نسبتی که با او داریم در جان خود حقیقت را احساس میکنیم. و در این رابطه به رهبر معظم انقلاب که خمینیتر شد به اعتبار به تفصیلآوردن حضرت روح الله؛ نمیتوان با تمام وجود نظر نکرد، وگرنه در بیتاریخی، آری! در بیتاریخی بهسر میبریم و دلِ این خمینیترین خمینی را میسوزانیم. https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1080 موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: نظرتان راجع به کتاب من و مولانا: شرح زندگانی شمس تبریزی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نخواندهام. همین اندازه باید متوجه باشیم کسانی باید وارد این امور شوند که اولاً: روح عرفانی جناب مولانا را بشناسند و ثانیاً: متوجه شرایط تاریخی او باشند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: برای تقویت عزم و اراده چه راهکار هایی پیشنهاد میکیند که قویاً مورد توجه قرار گیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که روی سایت هست؛ مطالعه بفرمایید. موفق باشید
سلام استاد: همین حالا که برایتان مینویسم خبر دادند به زن مسلمان تعرض شده جلوی شوهر و فرزندش. حقیقتا حالم از خودم به هم میخورد هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم. من فدایی این این انقلاب و میراث حضرت روح الله هستم اما به نظرتان مصلحت سنجی سیاسی تا این حد تعارض با عقایدمان ندارد؟ این بن بست سیاسی نیست؟ غریتمان از آن سرباز آمریکایی که خودش را آتش زد کم تر نیست؟ واقعا ماندیم چه کنیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که ذیل سؤالات شماره 37250 و 37244 عرض شد، امید است خداوند راهی بگشاید تا با تمام وجود در میدان مقابل با اوج ظلم حاضر شویم «ولو بلغ ما بلغ» ذیل تصمیمات حکیمانه ولیّ الهی این زمان یعنی حضرت امام خامنهای «حفظهاللهتعالی». موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیزتر از جانم: یقین دارم غزه، کربلای امروز است و هر مؤمن روزه دار ولو روزانه میلیون ها نفر را افطاری بدهد اما بی نسبت با غزه باشد، در برهوت بهشت موهوم خویش غرق است و در حقیقت امام امت قوم از او روی گردان خواهد شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. چه اندازه از زندگی به دورند آنانی که جگرشان از ظلمی که بر مردم غزه میرود خون نمیباشد و چه اندازه از زندگی بهرهمندند آنانی که جانشان در آتشی که مردم غزه را فراگرفته؛ میسوزد. اینجا ما در مقابل نهایت جنایت و ظلم، خود را مییابیم تا با عزمی تاریخی، جای خود را نسبت به همه جنایتکاران تاریخ روشن کنیم. حقیقتاً سخن همان سخنی است که آن شاعر فرمود: «به خدا میدویم تا غزه» https://eitaa.com/matalebevijeh/16333 . موفق باشید
سلام حاج آقا: عرض ادب. ببخشید من یکسال پیش یه سر کتابی برام باز کردند و یکی از مواردش همراه داشتن یک دعاست که تا حالا همراهم بوده و از کسی شنیدم اگر دعا رو از خودم دور کنم توسط کائنات اذیت میشم. میخواستم لطفاً راهنماییم بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی نباید به این حرفها اعتماد کرد. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت شما: یه سوالی از خدمتتون داشتم. توی یکی از پادکست هایی که مربوط به ولادت امیرالمؤمنین بود فرمودید یه مبحث امام شناسی ۱۰ جلسه ای همراه با جزوه آماده کردید، گوش کنید اما من هرچی توی سایت نگاه کردم نبود ممنون میشم راهنمایی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید یا مباحث «حبّ اهل البیت» و یا مباحث «حقیقت نوری اهل البیت» و یا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بوده باشد. زیرا بحثی که ۱۰ جلسه باشد در رابطه با امامت، نداشتهایم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خیلی علاقه پیدا کردم به تفسیرهایی که توی سایت گذاشتین ملموس و قابل فهم است. خواستم ببینم متن این تفسیرها هست یا فقط فایل صوتی هست؟ خیلی دوست دارم المیزان بخونم ولی بحثهایی که میکنه یکم برای سطح من سنگین هست. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح و خلاصه بعضی از سورهها تحت عنوان «لب المیزان یا خلاصه سوره ها در المیزان» https://lobolmizan.ir/leaflet/1276?mark=%D9%84%D8%A8%20%D8%A7%D9%84%D9%85%DB%8C%D8%B2%D8%A7%D9%86 روی سایت هست. اگر مباحث را با توجه به نظری که روی آیات میاندازید، دنبال بفرمایید؛ انشاءالله قابل فهم میشود. موفق باشید
با سلام: میخواستم بدونم که در بستر ایتا آیا گروهی هست که در آن درباره مطالب استاد تبادل نظر بشود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: کانال مطالب ویژه سعی دارد عرایض بنده را در معرض نگاه کاربران قرار دهد ولی بنده در جریان کانالی که تبادل نظر در موضوعات را داشته باشد؛ نمیشناسم ممکن است خود رفقا چنین کانالی را تشکیل داشته باشند ولی بنده در جریان نیستم. موفق باشید
سلام استاد: ببخشید این درسهایی که در مدارس داده میشن آیا کاربردیه؟ واقعا حق والناس نیست که اینقدر وقت بچه ها رو میگیرن؟ درسهایی که اصلا کسی حتی یادش نمیمونه ودر حد حفظ هست و اکثرا بعد از پایان مدرسه فراموش میشن. آیا بهتر نبود بچه ها از ده سالگی به مدرسه بروند و درسهایی کم و مورد نیاز با توجه به انتخاب رشته شان، بعد ده سالگی به آنها سریع آموزش داده بشه؟ بچه های دبستان نصف روز تو مدرسه اند و نصف روز باقی مانده را باید درسهای فردا را بخونن و کلا این بچه در عذاب است و مشغول درس!!! دیگه این بماند که صبح به صبح باید بیدار شود و این عذابی مضاعف است برای آنها! به نظر من که آموزش و پرورش یک سواستفاده است. آنهم از قشر ضعیف و کودک جامعه!!! معمولا هم این بچه ها در مدارس کشمکش و دعوا دارند. علی الخصوص در مدارس پسرانه. البته بخاطر سنشان و نداشتن مهارتهای اجتماعی و رابطه ای خوب و درست، نمیتوان از آنها انتظار دیگری داشت. تازه تنبیه هایی که بعضی معلمان در حد کتک و تحقیر کودکپیش میروند. همه ی اینها باعث بوجود آمدن افرادی در آینده با اختلالات روان بسیار میشود! واقعا اینکار ظلم نیست؟ شما توجه داشته باشید که چقدر باید با بچه برای دروس ریاضی، علوم، اجتماعی، کلاسهای بالاتر، زبان، فیزیک، شیمی و...سرو کله زد و واقعا و حقیقتا کاری بیهوده. من حتی یک نفرم سراغ ندارم که اصلا یادش مونده باشه، که این دوازده سال چی خونده! و اکثر شغلها حتی یک خط از این مطالب که در کتابها خواندند به دردشان نمیخورد. واقعا این ریاضیها و فیزیک و شیمی و حل مسایل پیچیده چه سود؟ حیف عمرمون که دوازده سال سوخت میشود و بالاجبار باید به مدرسه بروی و گرنه شغلی بهت نمیدن. بخاطر نداشتن یک مدرک بیهوده. آیا این ظلم نیست؟ من که نمیبخشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مشکلات زیادی در نظام آموزشی جهان و در نظام آموزشی کشور ما نیز هست. ولی این بدان معنا نیست که ما برای حضور در این جهان، موضوعات آموزشیِ موجود و نظم تدریس آن را به هم بزنیم. باید با تفکری حکیمانه، روشهایی را به میان آوریم که مناسب امروزمان باشد، کاری که سند تحول نظام آموزشی سعی دارد عملیاتی کند. موفق باشید
با سلام: چه عیبی دارد که ما وحدت وجود را در جنبه تشریعی پیاده کنیم. توضیح اینکه ما فقط اوامر خدا را تبعیت کنیم و خواست خود را نفی کنیم. این باشد وحدت وجود. دیگر کاری نداشته باشیم که فقط خدا وجود داشته باشد. بگوئیم: هم خدا هست و هم غیر او. اما در تشریع بگوییم که فقط حرف خداست و حرف غیر او را نفی کنیم. نمیدانم مفهوم را رساندم یا نه! با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه به لطف الهی انسان متوجه شود که تنها با رعایت اوامر الهی در اعمال خود سعادتمند میشود، حرف خوبی است ولی موضوع «وحدت وجود» یک بحث نظری است و در مباحث نظری باید مورد بررسی قرار گیرد. موفق باشید
سلام بزرگوار: جگرم خون است. غم شدیدی در وجودم دارم تحمل ندارم تفکر کنم و از باطن این جنگ اسرار اللهی بکشم بیرون. روزی ۱۰۰ بار بچه خودمرا در خیال کشته میبینم تا بتونم هم درد مردم غزه باشم چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به نکاتی که در مباحث «https://eitaa.com/matalebevijeh/15130
https://eitaa.com/matalebevijeh/15126 شده است توجه فرمایید. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در ارتباط با جلسه بنیان ها؛ آیا عبارت نه شرقی، نه غربی اشاره به محوریت وجود دارد؟ و تعادل را مطرح می کند؟ امکان های زندگی غربی و شرقی در انسان امروز جمع شده است، غربی ها مشغول مدیتیشن و تای چی هستند و شرقی ها مشغول تکنیکی شدن و به روز شدن در سبک زندگی غربی. ولی هیچکدام نور نشد. و هم شرقی، هم غربی؛ جهان بین دو جهان انقلاب اسلامی نیست که نه مسجد (عبودیت شرقی) است و نه مدرسه (استدلال غربی)، بلکه میخانه است. نور وجود همچنین آیا تمدن اسلامی (مدنیت و شهر) تقاضای تجلی بهشت است؟ آیا انصار و مهاجرین در شهر مدینه، می توانند الگویی برای مدنیت اسلامی امروز ارائه کنند؟ در ارتباط با شهر، انسان محاط در محیط است و الگوهای رفتاری که به انسان تحمیل می شود، آداب زندگی او را می سازد. و چه فایده ایی دارد آدابی که زندگی را تهی از معنا می کند. آنچه می تواند هدایت گر باشد در رسیدن به مدنیت اسلامی حضور کمک کنندگان و هجرت کنندگان به اسلام حقیقی است که در نحوه ی تعامل آنها با یکدیگر الگو ها ظهور می کند. و اما شهر های ما کجای این قصه ایستاده اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجه غربی انسان ما را در عقلانیت زنده نگه میدارد و وجه شرقی ما، ما را در عبودیت و اُنس، آری! در انس حاضر میکند و حال، این مائیم با این دو بال و زندگی در زمین، تا نه بدون عقلانیت اقدام کنیم و نه از انس با حق و خلق غفلت نماییم. اینجا است که مثلاً شهری خواهیم داشت مانند شهر اصفهان زمان صفویه که در عین آنکه شهر است، نه خانههای آن بیروح است و نه شهر طوری است که انسانها از همدیگر بیگانه باشند، به طوری که کوچه و شهر و بازار در هم تنیده شده اند. عمده بر میگردد به نوعی به خودآمدن که نه از وجه غربی و عقلانیت خود غفلت کنیم و نه از وجه شرقی و انس خود با عالم و آدم. مثل همین نوشته خودتان که در عین آنکه نوعی انس است، عقلانیت را به میان آورده است. مانند آنکه انسان در شهرِ اصیل معلوم نیست به بازار میرود تا خرید کند یا دوستان و آشنایان را ملاقات نماید بدون آنکه بخواهد آن نقیصه را با سینما و پارک و رستوران جبران کند. ما در بستر انقلاب اسلامی باید به شهرِ پسفردایی فکر کنیم. موفق باشید
