بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت شما: یه سوالی از خدمتتون داشتم. توی یکی از پادکست هایی که مربوط به ولادت امیرالمؤمنین بود فرمودید یه مبحث امام شناسی ۱۰ جلسه ای همراه با جزوه آماده کردید، گوش کنید اما من هرچی توی سایت نگاه کردم نبود ممنون میشم راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید یا مباحث «حبّ اهل البیت» و یا مباحث «حقیقت نوری اهل البیت» و یا کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بوده باشد. زیرا بحثی که  ۱۰ جلسه باشد در رابطه با امامت، نداشته‌ایم. موفق باشید

36647

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده طلبه پایه ۸، مدت حدود ۶ سال در مدرسه مسجد محور به عنوان مدیر دبستان فعالیت داشته ام به تازگی با توجه به سخنان رهبری و این قاعده که باید تحول از بالا به پایین باشد تصمیم گرفته ام که از این مدارس خارج و جهت ادامه خدمت، استخدام آموزش و پرورش شوم. هدف بنده از ورود به آموزش و پرورش حقوق و مزایا نیست بلکه تلاش علمی و عملی برای ایجاد تحولی عمیق در بدنه آموزش و پرورش کشور هست که یک فرآیند ۱۰ الی ۲۰ ساله دارد. سوال اول اینکه به نظر حضرتعالی آیا تحول از بالا به پایین است یعنی از وزارت آموزش و پرورش این تحول اتفاق می‌افتد یا از دل مردم و مدارس غیر انتفاعی و مسجد محور و....؟ سوال دوم اینکه بنده توانایی همکاری قوی با مدارس مسجد محور را دارم و حتی خودم می‌توانم مدرسه در مسجد تاسیس و فعالیت کنم، حال به نظر شما آیا وارد آموزش و پرورش شوم یا در خارج از آموزش و پرورش پیگیر تحول باشم؟ سؤال سوم اینکه به نظر شما آیا این هدف جزء اهداف منطقی و صحیح هست یا نه؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام حُسن خود را دارد و این امر، به روحیه خودتان بستگی دارد. شاید بتوان با حضور در آموزش و پرورش زمینه ای را فراهم کرد تا آرام‌آرام، آموزش و پرورش به سوی اهداف اصلی انقلاب جلو برود. ولی به هر حال هر دو حضوری که می فرمایید هرکدام حُسن خود را دارد. موفق باشید

36361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: چرا خلق شدم؟ چرا باید دین را یاد بگیرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، نکاتی مطرح شده است. می‌توانید به آن کتاب رجوع کنید. موفق باشید
 https://lobolmizan.ir/book/69?mark=%D8%A2%D8%B4%D8%AA%DB%8C

 

36329
متن پرسش

سلام استاد: با توجه به صحبت های شما برای اینکه گرفتار پوچی و نیهیلیسم نشویم، باید در انقلاب اسلامی حضور خود را پیدا کنیم و حاضر شویم؛ سوال اولم از خدمت شما: آیا این حضور همان افقی است که شهدا آن را دیدند و بسویش رفتند؟ سوال دوم: آیا شهدا همان قدر که شوق شهادت و انس با ملکوت داشتند همان قدر هم شوق زندگی در دنیای مادی و امورات مادی را داشتند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:آری! همچنان‌که در جلسه ۲۸ «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» https://eitaa.com/matalebevijeh/15214 عرض شد در افق توحیدی در دل انقلاب اسلامی و با نظر به آینده‌ای که باید در انتظار آن بود، می‌توان نسبت به نیست‌انگاریِ دوران تأمّل کرد و حقیقتاً شهدا با درک چنین تاریخی توانستند به راحتی تا مرز آن نوع فداکاری‌ها قدم در میدان بگذارند. موفق باشید      

36268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: ببخشید سوالی داشتم ازتون همونطور که قبلا گفتم احساس می‌کنم زندگیم بی ارزشه و امروز به امید اینکه یه روزی شهید بشم امروز وصیت نامه نوشتم همینطور که داشتم از پدرم مادرم یاد می‌کردم خیلی گریه کردم همین الانم حالم خوب نیست نمیدونم چیکار کنم. دلم میخواد یه مسلمون واقعی بشم مثل فلسطینی ها. دلم میخواد شهید بشم از یه طرف خیلی امشب حالم بده کمک کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در تاریخی هستیم با بشر جدید و برهوتی که در پیش است. فهم نیهیلیسم برای شروع کار، لازم است. شماها ای جوانان امروز و فردا! کسانی نیستید که بدون حضور از جنس میخانه‌ای آن بتوانید زندگی کنید. پیشنهاد می‌شود به عرایضی که در مورد سوره «اخلاص» شد و نیز به شرح غزل‌های شماره 127 و 128 رجوع فرمایید. موفق باشید

36267
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی: در ارتباط با جلسه بنیان ها؛ آیا عبارت نه شرقی، نه غربی اشاره به محوریت وجود دارد؟ و تعادل را مطرح می کند؟ امکان های زندگی غربی و شرقی در انسان امروز جمع شده است، غربی ها مشغول مدیتیشن و تای چی هستند و شرقی ها مشغول تکنیکی شدن و به روز شدن در سبک زندگی غربی. ولی هیچکدام نور نشد. و هم شرقی، هم غربی؛ جهان بین دو جهان انقلاب اسلامی نیست که نه مسجد (عبودیت شرقی) است و نه مدرسه (استدلال غربی)، بلکه میخانه است. نور وجود همچنین آیا تمدن اسلامی (مدنیت و شهر) تقاضای تجلی بهشت است؟ آیا انصار و مهاجرین در شهر مدینه، می توانند الگویی برای مدنیت اسلامی امروز ارائه کنند؟ در ارتباط با شهر، انسان محاط در محیط است و الگوهای رفتاری که به انسان تحمیل می شود، آداب زندگی او را می سازد. و چه فایده ایی دارد آدابی که زندگی را تهی از معنا می کند. آنچه می تواند هدایت گر باشد در رسیدن به مدنیت اسلامی حضور کمک کنندگان و هجرت کنندگان به اسلام حقیقی است که در نحوه ی تعامل آنها با یکدیگر الگو ها ظهور می کند. و اما شهر های ما کجای این قصه ایستاده اند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجه غربی انسان ما را در عقلانیت زنده نگه می‌دارد و وجه شرقی ما، ما را در عبودیت و اُنس، آری! در انس حاضر می‌کند و حال، این مائیم با این دو بال و زندگی در زمین، تا نه بدون عقلانیت اقدام کنیم و نه از انس با حق و خلق غفلت نماییم. اینجا است که مثلاً شهری خواهیم داشت مانند شهر اصفهان زمان صفویه که در عین آن‌که شهر است، نه خانه‌های آن بی‌روح است و نه شهر طوری است که انسان‌ها از همدیگر بیگانه باشند، به طوری که کوچه و شهر و بازار در هم تنیده شده اند. عمده بر می‌گردد به نوعی به خودآمدن که نه از وجه غربی و عقلانیت خود غفلت کنیم و نه از وجه شرقی و انس خود با عالم و آدم. مثل همین نوشته خودتان که در عین آن‌که نوعی انس است، عقلانیت را به میان آورده است. مانند آنکه انسان در شهرِ اصیل معلوم نیست به بازار می‌رود تا خرید کند یا دوستان و آشنایان را ملاقات نماید بدون آن‌که بخواهد آن نقیصه را با سینما و پارک و رستوران جبران کند. ما در بستر انقلاب اسلامی باید به شهرِ پس‌فردایی فکر کنیم. موفق باشید     

36256

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: ببخشید در رابطه با کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین علیه السلام صوتی منتشر نشده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! ولی در مباحثی مثل بحث‌هایی که در کتاب «کربلا، مبارزه با پوچی‌ها» شده، فضایی که آن زیارت متذکر آن است؛ پیش آمده. موفق باشید

36245

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: همان گونه که نمی‌توان درخت را دید (چون درخت مفهوم کلی است که ذهن از مشاهده مصادیق این مفهوم را ساخته) آیا مفهوم وجود هم اینچنین است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجود در مقابل عدم، واقعی ترین است. حال در مصداق، ما با تجلیات او روبرو هستیم. مانند مصداق مفهوم درخت. بنابراین آنچه در خارج است تجلیات وجود است و وجودِ مطلق، همان توحید است در بیکرانگی خود، که در ذاتش هیچ مصداقی ندارد  مگر به نور اسماء آنهم در جلوه‌ای که در ممکنات، آن اسماء ظاهرمی‌شوند. موفق باشید.

36146
متن پرسش

با سلام: استاد ما باید با چه رویکرد و هدفی نماز بخوانیم یا روزه بگیریم قرآن بخوانیم و ...؟ احساس می‌کنم کم کم دیگر عبادات را برای ادای تکلیف انجام نمی دهم واقعا دوستشان دارم ولی سوالی دارم. در نماز فرمودید که ائمه (ع) را نصب العین خود کنیم که تجلی نام را مد نظر داشته باشیم. این طور عرض کنیم قربت الی الله یعنی چه؟ اگر من نماز بخوانم که به خدا نزدیک شوم که حظ نفس است پس باید با این رویکرد بخوانم که او لایق عبادت شدن است. در خصوص روزه چطور؟ اگر هدف من نزدیک شدن به او باشد حظ نفس است و فکر نمی‌کنم نتیجه نهایی حاصل شود. اگر با این رویکرد باشد که من روزه بگیرم تا او خود را در من ببیند او خود را در شمر ملعون هم میدید. استاد فکر نمی‌کنم برای حضرت حق فرق داشته باشد که خود را با چه درجه ای از روحانیت در من ببیند. او می‌خواهد خود را در من بچشد (لنعلم) حال برای او چه فرق می‌کند مرا در چه درجه ای از تجرد بچشد. حالا که این طور است چرا باید روزه بگیرم؟ تا او مرا بهتر بچشد؟ استاد من دوست دارم نماز و روزه فراوان به جا آورم ولی نمی‌دانم با چه هدفی این اعمال را به جا آورم. آرزوی من این است که با امام خمینی محشور شوم چه رسد به حضرت صدیقه ی کبری (س) ولی این گونه تفکرات شیطانی مرا اذیت می‌کند برای سه ماه رجب، شعبان و رمضان آینده برنامه ها دارم ولی دوست دارم قبل از شروع دقیقا بدانم که می‌خواهم چه کار کنم. البته این را می‌دانم که باید (عباد وقت) باشم و با انقلاب اسلامی نسبتی داشته باشم. خدا شما را حفظ کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه در مسیر انس با خداوند جلو برویم، باز همچنان باید جلوتر رفت. نه به معنایِ قربی که او را در دوردست‌ها بپنداریم و بخواهیم به او نزدیک شویم، بلکه به معنای آن‌که «یار نزدیک‌تر از من به من است/ این عجب بین که من از او دورم». پس بحث در عبادات مربوط به رفع حجاب است تا او خود را به نور اسمای حسنایش در ما بنگرد تا آن‌جایی که او در ما به ظهور آید به همان معنای «قرب نوافل» که فرمود: «کنتُ سَمعَهُ الَّذی یَسمَعُ بِهِ، و بَصَرَهُ الَّذی یُبصِرُ بِهِ، و لِسانَهُ الَّذی یَنطِقُ بِهِ». در این‌جا حضرت حق خود را در میدان حضور بنده‌اش حاضر می‌یابد به همان معنایی که در آیه: « وَما رَمَيتَ إِذ رَمَيتَ وَلكِنَّ اللَّهَ رَمى» وقتی در معارف توحیدی حاضر شدیم، حال کثرتِ عبادات موجب شدیّت آن حضور می‌شود. عرایضی در این رابطه نسبت به جایگاه شریعت، در بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی»https://eitaa.com/soha_sima/2926 شد. خوب است به آن‌جا رجوع شود. این‌جا است که در عبادات و بخصوص در روزه، با افقی روبرو می‌شویم که منتظر می مانیم هرچه بیشتر حقیقت به سوی ما آید. موفق باشید              

36124
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید وقت شما را می گیرم. در رابطه با جلسه ی بنیان ها آنچه پیش آمد را خدمتتان می فرستم. و از راهنمایی شما خیلی ممنونم. در مورد «نفس جسم عالیه»؛ یک شخصی بود که گوشش را تکان می داد یک سانت بالا پایین می برد. در صورتی که بنده اصلا این عضله ی سرم را حس نمی کنم. توجهم در این مساله به جسم به عنوان مبنای ادراک انسان و حضور نزد خود است. اینکه خداوند می فرمایند من چشمش می‌شوم با من می‌بیند. گوشش می‌شوم با من می شنود. ( آیا می توانیم در نظر بگیریم: خداوند می گوید من قلبش می شوم؟) انسان که در دوگانگی ذهن و عین گرفتار است چگونه متوجه شود که قلبش او را به یگانگی فرا می‌خواند؟ از این جهت توجه به قلب صنوبری، بسیار اهمیت دارد. و در توجه مستمر و احساس وجودی حیات در ضربان قلب، آزادی از تصاویر ساخته شده ی ذهن، پدیدار می شود. «تربیت ذهن» با قلب، باعث می شود ذهن زود تر از قلب، تصویر سازی نکند. تلاش کند با صورت حقیقت زنده مرتبط شود و خودش را نزد قلبِ اشیاء بیابد. تا به جای اینکه تصویر سازی کند تصاویر، خودشان پدیدار شوند. (شاید همراه معنی و نحوه ی خدمت رسانی). آیا می‌توان گفت، از آنجایی که توجه به قلب صنوبری برای ارتباط با حقیقت، در رساله ی سیر و سلوک بحرالعلوم نیز آمده است؛ اگر انسان بخواهد با حقیقت در هر شیء، ارتباط برقرار کند می تواند از توجه به قلب صنوبری خود، در ارتباط وارد شود؟ برای ارتباط روحی در نسبت با ارتباط جسمی (فیزیکی). هر چند روح و جسم در یگانگی هستند، «از کدام افق با کدام افق» ارتباط برقرار کردن متفاوت می شود. زیرا صمدیت و «به سوی» نشان از جهت گیری اشیاء است. آیا می‌توانیم بگوییم وقتی انسان با اشیاء هم جهت باشد با قلب آنها مرتبط شده است. وجه الله بودن هستی نیز، از افق ارتباط برقرار کردن می گوید. همچنین علوم هم از این جهت که صورت سازی می کنند نمی گذارند اول قلب با حقیقت اشیا مرتبط شود و بعد ذهن از قلب حس نگاه را بگیرد و صورتِ حقیقت ببیند. زیرا در نگاه وجودی، تکیه گاه علمی مانند ابزار است، و ممکن است، اثر نکند. زیرا اثر گذاری از وجود است. از طرفی اینکه می گویند اگر الهی باشی در و دیوار با تو حرف می‌زند، و یا شعر ما سمیعیم و بصیریم و هوشیم با شما نامحرمان ما خاموشیم، آیا می توانیم بگوییم، یعنی اشیاء، خودشان می خواهند نور شناختِ خودشان را به انسان بدهند. چون خودشان در عین ثابته خودشان هستند. و در مورد صمدیت و احدیت؛ آیا می توانیم بگوییم نور صمدیت «به سوی»، سیاست را نیز متذکر می شود؟ زیرا سیاست از جهت گیری و ارتباط با عالَم وجود سخن می گوید. و همچنین نور صمدیت و حرکت جوهری و حرکت حبی، در نسبتی با هم احدیت را جلوه گر می کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را به میان آورده‌اید که هر کدام برای خود متذکر نکته‌ای است. آری! بشر جدید همان‌طور که آب را با آنهمه لطافت از طریق قلب درک می‌کرد؛ تنها به عنوان H2o می‌بیند. در بقیه امور نیز قصه از همین قرار است و به حضوری که به تعبیر قرآن «قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا» است نمی‌رسد که اتفاقاً ابتدا رابطه قلبی با موجودات و موضوعات پیش می‌آید و سپس فهم آن را به صورت جزئی درک می‌کند. قلب صنوبری، مرکز همان احساسی است که نفس ناطقه باید در آن حاضر باشد و هر اندازه ما قلب صنوبری خود را مدّ نظر داشته باشیم، بیشتر در نزد خود حاضریم و بیکرانگی خود را احساس می‌کنیم. موفق باشید

36064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: در دوران دانشجویی، پایان نامه ای نوشتم، که جایی به یکی از نظرات تفسیری علامه نقد وارد کردم و نظر دیگری با توجه به ارائه مستنداتی داشتم، اما با توجه به نکاتی که الان از جزوه تفسیر علامه ملاحظه کردم و همچنین مراتب عرفانی که از ایشان اخیرا متوجه شدم، مردد شده‌ام. آیا جایی برای این نوع رویارویی علمی برای افراد بی علم و درایتی چون بنده، با امثال علامه هست یا خیر؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در آن ساحت و آن موقعیت، برداشت شما همان بوده و این نباید اشکالی داشته باشد. عمده آن است که هرچه بیشتر تلاش کنیم، متوجه جهانی باشیم که به نور قرآن مقابل آن عالمان فرهیخته گشوده می‌شود و آن‌ها از طریق آن حضور، برداشت خود از آیات و سوره‌ها را گزارش می‌دهند. موفق باشید

36049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظر شما درباره قبول فرزند از بهزیستی چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه، که کار خوبی است. به هر حال تربیت این کودکان به خودی خود اجر و ثواب خاص خود را دارد. موفق باشید

36039

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در برهان صدیقین چون وجود مستقل فقط عین هستی است و غیر او وجود های ربطی هستند، آیا درست است که بگوییم که، عین هستی در همه هستی های ربطی حضور دارد؟ و در ضمن نمی‌دانم چرا از این دیوار برهان صدیقین نمی‌توانم بالا بروم و آن را هضم کنم؟ می‌خواهم با برهان صدیقین همه هستی را بنگرم اما نمی‌توانم. حدود سه ساله که درگیر برهان صدیقین هستم. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بالاخره اگر تشکیک در «وجود» است وجود در همه صحنه‌ها حاضر است، منتها در حدّ امکان ممکن‌الوجودها ظهوراتِ مختلف دارد و از این جهت تشکیکی یعنی دارای شدت و ضعف است. موفق باشید

35961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استاد وقت اون نرسیده که یک بار دیگه سوره ی اخلاص رو شرح بدید. الان همه جا پر از امام زمان شده. حالا وقتی می‌خواهیم عبادت کنیم باید خدا رو عبادت کنیم خوب وقتی خدا خودش میگه من احد هستم چه جوری من که هنوز من هستم عبادتش کنم؟ باید منی وجود نداشته باشه. الله در عبادت چه نقشی داره؟ تا چه حدی در نماز با الله ارتباط داشته باشم تا چه حدی با احد؟ اگه میشه با شرایط فعلی که خیلی ها رو میبینم قیامتشون بر پاشده یک شرح بدون سانسور بزارید تا بتوانند از چه کنم چه کنم نجات پیدا کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر آن سوره آخرالزمانی، جز یک کلمه است که در بستر حضور احدی حضرت حق و بیکرانگیِ او باید خود را احساس کنیم و همچنان از محدودیت‌های خود بکاهیم تا در بیکرانگی او که همان توحید است، بیشتر و بیشتر حاضر شویم؟ موفق باشید

35872

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: ما شاگرد شما هم حساب نمیشیم قصد جسارت ندارم اما چند بار به تازگی از حضرتعالی شنیدم که می‌فرمایید ملاصدرا در تعریف نفس می‌فرماید جسم آلی به منابع مراجعه کردم تعریف ملاصدرا از نفس به این صورت است کمال اول لجسم آلی ذی حیات بالقوه و این با انچه حضرتعالی می‌فرمایید متفاوت است. لطفا در مسیر اربعین به ما دعا کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! منظور همان «کمال اول لجسم آلی» است. بیشتر اشاره بنده از آن جهت است که متوجه باشیم همان جسم است که مظهر نفس است و ما نفس را در همین جسم بنگریم و نه آن طور که افلاطون می‌گوید که جسم به عنوان موجودی مادی جدای از نفس باشد. مفصل این بحث در ابتدای کتاب «معرفت نفس و حشر» از قول جناب صدرالمتألّهین مطرح شده است. موفق باشید

35666

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: دو تا سوال داشتم: ۱. اینکه میگن روز عاشورا برای امام زمان صدقه بدید معنیش چیه؟ یعنی امام کمتر ناراحت میشن؟! یا طلب حضوری مانند حضور امام حسین رو که دارند کمتر میشه و کمتر غصه می‌خورند؟! لطفا توضیح دهید ۲. اگر کار معروفی رو خودم انجام نمیدم شخص دیگه رو امر به آن بکنم یا نکنم؟ (مثلا بگم فلانی اینقدر چشم روی دنیا نداشته باش درحالی که خودم دارم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در آن است که هر انسان مؤمنی در روز عاشورا با غم بزرگی روبرو می‌شود بخصوص امامِ حیّ و حاضر، و از این جهت برای دفع فشاری که به قلب مبارک آن حضرت می‌آید فرموده‌اند برایشان صدقه بدهید. ۲. به هر حال تذکر به امر خوب، خوب است هرچند خودمان عامل آن نباشیم ولی وقتی تأثیر اساسی می‌گذارد که خودمان نیز مقیّد به آن سخنان باشیم. موفق باشید

35605

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: برای نوکری امام حسین علیه‌السلام دست مان خالی است. قلب مان تهی است. خواهش می کنم دعا کنید تا نوکر خوبی باشیم. دعا کنید سیدالشهداء به ما نظر و نگاه خاص کنه. مضطریم. بیچاره ایم. سرافکنده ایم. بی آبروئیم. هیچی نداریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این حرف‌ها، «با کریمان کارها دشوار نیست» دیدید که شهید امیر حسین‌پور با آن فضای خاصی که از نظر ظاهر داشت چگونه در جان خود عهدی جانانه با حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» داشت و تا مرز شهادت در بهترین موقعیت دفاع از سیره اباعبدالله«علیه‌السلام» خود را احیاء کرد. عرایضی در این مورد با او در میان گذاشته شد که خوب است بدان رجوع فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/14186

35476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: تو کتاب سر الصلاه یه مبحثی هست به نام «اقرا وقرا» استاد ما می گفتند یعنی هر کلمه نماز یه مزه بدهد، و یک شیرینی داشته باشد. آیا این چیزی که استاد ما فرمودند صرفا یک حالت محسوب می شود؟ آیا فرق می کند با اینکه در هر کلمه نماز اسما به قلب او جاری شود؟ یا اینکه این ها مراتب است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به نور همان تجلی اسماء است که هر کلمه از نماز، مزه خود را ظاهر می‌کند. موفق باشید

35423
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیر: استاد در مورد راز آیه «و واعدنا موسی ثلاثیین لیله» در نماز شب های این توضیحی بفرمایید تا بتوانیم با ارتباط حقیقی با حقیقت این نماز و این ماه بهترین و بیشترین بهره را ببریم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نماز دهه اول ذی الحجّه نظر به یکی از زیباترین حضور و تکمیل آن حضور تا چهل شب در میقات الهی است که حضرت موسی «علیه‌السلام» در آن حاضر بودند و نمازگزار با تذکر به آن حضور و میقات، در نماز خود، خود را در آن فضا وارد می‌کند. موفق باشید   

35309

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: شنیدم جناب آقای سید بهروز طیبان صاحب کانال حیات انسانی طرحی را قصد پیاده کردن دارن به این نحو که ۴۰ هزار هکتار زمین همراه ۴۰ خانواده دائم الوضو مشغول تولید و فعالیت و همه چیز طبیعی تولید شود از خوراک و پوشاک و سایر ملزومات. و یکی از اهدافشان هم خودکفایی دینی است. راستش وقتی این طرح را شنیدم با خودم فکر کردم کسی که مباحث تطهیر خیال و معرفت نفس استاد حسن زاده را کار کرده، این چی بود ازش؟. این طرح بیشتر توهم است. چه راه غیر مستقیمی که لباس مستقیم پوشیده؟. لطفا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این موارد فکر نکرده‌ام و حقیقتش چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید

35285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. پیرو سؤال ۳۵۲۷۲ باید عرض کنم اگر خدا حضور در فضای مجازی را برای ما رقم زده بود حداقل باید چشمان سالم به ما می داد که بتوانیم فعالیت مجازی داشته باشیم. بنده در گذشته فعال مجازی بودم حتی در سایتهای بین المللی با ملیت های مختلف به زبان انگلیسی بحث و تبادل نظر می کردم اما درسالهای اخیر بخاطر پیوند قرنیه و مشکلات بینایی حتی گاهی کارهای ضروری ام را هم نمی توانم در اینترنت انجام دهم. اگر خداوند تقدیر دیگری برای ما رقم زده بود حداقل در خانواده ای که اکنون زندگی می کردم آرامش نسبی داشتم در حالی که مشکلات خانوادگی به حدی شدید و عمیق است که امکان زندگی عادی را سلب نموده و تا حد جنون به بنده فشار می آورد. ضمن اینکه خداوند ما را زوج آفریده و نیازهایی در ما قرار داده که در هیچ مسیر دیگری غیر از ازدواج برآورده نمی شود. بنده آنقدر در این چند سال اخیر راجع به این موضوعات فکر کرده ام و به نتیجه نرسیده ام که دیگر توان هیچ فعالیت فردی و اجتماعی ندارم و فقط هرروز به مرگ خود می اندیشم. واقعاً در زمینه حکمت خداوند دچار تردید شده ام چون تمام بخش های زندگی ام با هم تناقض دارند و چیزی که اصلاً در زندگی نمی یابم آرامش است. آرامشی که مقدمه هر نوع فعالیت و پیش نیاز انجام رسالت است. ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باز فراموش نکنید خالق ما، ربّ ما نیز هست و زمینه تعالی ما را به نحوی فراهم کرده است. در این مورد خوب است به عرایضی که با توجه به سؤال جنابعالی اخیراً عرض شد، نظری بیندازید. https://eitaa.com/matalebevijeh/13889. موفق باشید

35278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه اسم الله در مقام تعین ثانی مطرح می شود در نماز باید خداوند را در این مقام پرستید؟ و مقام تعین اول و ذات حق پرستیدنی نیستند؟ و اگر در نماز نیت کنیم که ذات حق را بپرستیم نماز باطل است؟ یا هر چه تلاش کنیم باز الله تعین ثانی را می توانیم بپرستیم و پرستیدن ذات محال است ولی باز احساس می کنم در نیت لااقل بشود ذات را پرستید ولو در عمل ممکن نباشد البته اگر این نیت مشکل شرعی نداشته باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آنجا در باطل‌بودن و یا باطل‌نبودن نیست. بحث در اُنس با حضرت محبوب است که از طریق اسماء او صورت می‌گیرد که همان حضرت «الله» است. هرچند می‌توان به تعیّن اول فکر کرد ولی این، غیر از انس با اسماء او می‌باشد. موفق باشید

35275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و ادب. گیریم که دولت اسلامی محقق شد، گیریم که حکومت اسلامی محقق شد، گیریم که تمدن نوین اسلامی محقق شد، که چه بشود؟ گیریم که همه مناسبات بر اساس تعادل توحیدی که نمونه اعلای آن عدالت است در جامعه حاکم شد. که چه بشود؟ این نظام متعادل همه جانبه قرار است چه خروجی ای داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن‌جا است که انسان در نهایی‌ترین منزل با نهایی‌ترین حضورِ خود نزد خود حاضر می‌شود. و راز انتظار و چشم‌دوختن به این حضور که موجب نوعی درکِ آن نهایی‌ترین منزل در نهایی‌ترین حضور است نیز در این‌جا است مگر درک «حضور بیکرانه جاودانه اکنون»، همین نیست؟ موفق باشید

35274
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و خدا قوت محضر استاد عزیز جناب اقای طاهرزاده، با انکه بنده خیلی احاطه به مباحث جنابعالی ندارم اما از شعفی که در وجودم احساس میکنم نمی‌توانم زبان در کام بگذارم. بلبل وجودی ما، از همنشینی با گل وجود این دوران; یعنی انقلاب اسلامی که مظاهر بارز آن حضرت امام عزیز ـ رحمة الله علیه و حضرت رهبری عزیز ـ حفظه الله و حضرات شهدا ی گرانقدر( علیهم السلام) هستن; به ترانه خوانی پرداخته است و در مستی بهار این دوران (انقلاب اسلامی)، دیوانه گشته است و ما ظهور جزئیه امام زمان ـ عج ـ این دوران (انقلاب اسلامی) را در پیش خود احساس می‌کنیم همان احساس حضوری که گویا در سیر تاریخی خود، عطش رسیدن به آن را با آه و امید در خود جستجو می‌کردیم. آه از دردها و رنج های سفر طولانی تاریخی و امید برای دست یافتن به آن سرچشمه حیات جاودان (معدن وجود) آری زمانه ے بس عجیبیست که، با اشارت های جنابتان، ما هر روز وسیع‌تر و وسیع‌تر می‌شویم و به خوبی حضوری بعد از حضوری در خود می یابیم. در واقع با حضوری جدیدتر و شدیدتر یگانه می‌شویم مثل وقتی خواب کربلا را می‌بینیم که نه ما کربلا می‌رویم و نه کربلا پیش ما می آید بلکه در لامکان و لازمان با کربلا متحد می‌شویم . اخیرأ جزوه سفر به سرزمین های بیگانه برای برگشت به خانه با این لینک ( https://eitaa.com/jozavatlobolmizan/551 ) خیلی نظرم را جلب کرد که کاش گوش شنوا تر داشتم کاش چشم بیناتری داشتم کاش فهم عمیقتری داشتم کاش وجود شدیدتری داشتم تا با لایه های عمیق این اشارت ها، رابطه وجودی شدیدتر داشته باشم. کاش در توحید بالاتری بودم تا رازهای این گفتارها، هرچه بیشتر جانم را به کمال رساند. کاش... و کاش این معارف در کام همه چکیده شود کاش طلب این معارف بلند را خداوند قادر حکیم، به تمام جهانیان عطا کند (الساعه). به خداوندی خدا، شما به خوبی می‌دانید که خیلی از بزرگواران حق دارند به شما و شاگردانتان ناسزا بگویند چون واقعأ این معارف خیلی دور از دسترس است چون بر فراز قله های بلند، آشیانه کرده اید که دیدنی نیست و فقط کسانی به آن دیار نیستی که عین هستیست، بار یافتند که همچون پر هیچ و سبک شدند و باد های صحراگرد دیار وجود، به آنجا انتقالشان داد. گفت شما، همچون گنجیست که پنهان پنهانست و دست نیافتنیست اما هرگنجی نشانه هایی دارد برای یافتن آن گنج. چون همزیستی با عنقا دارید در رفیعترین قله های اعصار وجود جای دارید و با زبان اشارتهای وجود، قلم فرسایی می‌کنید و کلمات را همچون تابلو های در مسیر ، برای هدایت به دیار عشاق قرار میدهید . اری دیار عشاق درد و جگرسوزی زیاد دارد ـ هم در مسیر و هم در مقصد ... اما گویا نهایت ارزو و تکامل جان ما ، فانی شدنست و همچون شهید سلیمانی عزیز برای پاسداشت حرم قدسی ، تکه تکه شدن غایت امال جان ماست تا آمالی نماند و جانی نباشد و همه او باشد ، اویی که دیدنی نیست اما هست ، اویی که هست اما نیست چون منی نمانده تا او را ببیند چون تمامأ اوست که اوست و من بی خبر میشود چون منی نمانده تا خبر دار شود انگاه اوست که از خود خبر میدهدو این از راز هاست ... نمی‌دانم وقتی در کنار مزار شهید ابراهیم همت، با نظر به مقام رفیع ایشان و مدد ایشان گشودگی و هم کلامی با حقیقت دارم چقدر کتاب تاریخ در نزد ماست و چقدر ما به عنوان انقلاب اسلامی در قله تاریخ حاضریم اما به هر حال بیرنگ ترین عصر وجود که آغاز و انجام باشد از آن ماست و ما در آن جای داریم چه بخواهیم و چه نخواهیم، تقدیر ما شده است و این ماجرا ادامه دارد....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:
من که باشم که بر آن خاطِر عاطِر گذرم؟ / لطف‌ها می‌کنی ای خاکِ دَرَت، تاجِ سرم.
در این‌که داریم به گفته جنابعالی در بیرنگ‌ترین عصرِ وجود خود را احساس می‌کنیم و این عطای بزرگی است که از طرف حضرت محبوب عطا شده، بحثی نیست. چه اندازه میدان برای گشوده‌شدن انسان در این زمانه فراهم آمده تا خود را به عالی‌ترین نحوه حضور احساس کنیم و چه اندازه زیبا و متعالی حضرت روح الله مرز حق و باطل را و یا بگو مرز سرگردانی و پوچی را از آرامشِ حقیقی جدا نمود. راستی را! اگر بخواهیم بدانیم در کدام خانه امنی که بسی گسترده است، جای داریم؛ خوب است سری بزنیم به خانه پوچی‌های امثال آقای دکتر عبدالکریم سروش‌ها که این روزها به‌کلی گرفتار خلأ بی‌حقیقتیِ صِرف شده‌اند. حال با توجه به این امر باید از خود پرسید جایگاه حضرت روح الله نسبت به سرگردانی چنین افراد مدعی علم کجاست؟ و چرا رهبر بصیر انقلاب در مورد حضرت امام فرمودند او سرآمدِ این تاریخ است و لذا نه امکان حذف او هست و نه امکان تخریب او. چه اندازه زندگی ظلمانی خواهد بود وقتی در تاریخی که حضرت امام خمینی مقابل ما گشودند، حاضر نباشیم. تجلیل از امام کافی نیست، باید در تاریخی حاضر شد که شهدا حاضر شده‌اند و به تعبیر حضرت امام خمینی: « شهدا در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان ‏‏عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون ‎‏اند.» موفق باشید  

35243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می‌توان قاعده «بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشی منها» را در مورد نفس و قوایش پیاده کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که بسیط الحقیقه به عنوان کلِ اشیاء مطرح است می‌توان گفت مصداق آن خداوند باشد. موفق باشید

نمایش چاپی