بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام: سوالی داشتم از محضر استاد. اینکه سالهای جوانی رو در غفلت گذروندم و وقتی به خودم اومدم وارد طلبگی شدم ولی نتوانستم به فطرت خداجویم پاسخ درستی بدهم. و هنوز حتی آنطور که باید از عبادت لذت نمی‌برم. احساس می‌کنم خدا استعداد بالایی در من قرار داده برای مباحث معرفت النفس و از طرفی هم برای کار فرهنگی. ندایی درونم میگه وارد مباحث قرآن و خودشناسی بشم و عاشق مطالعه و کار در زمینه قرآن هستم و حس می‌کنم هر راهی جز این راه بروم باختم. از طرفی بین این مورد و کار در مدرسه از طریق استخدام موندم که هم کار فرهنگی تربیتی است هم تا حدی استقلال مادی. می‌ترسم با وجود وظایف مادری و همسری اگر بخوام به کار در مدارس فکر کنم از سیر در مباحث معرفت النفس و قرآن و تفسیر عقب بمونم و در آینده دچار حسرت بشم و اگر بخوام هر دو رو با هم داشته باشم (سلوک و کار در مدارس) دچار تشطط بشم و کمبود وقت و از راه باز بمونم. به راهنمایی شما نیاز دارم بسیار سردرگمم. آیا بهتر است تمرکز و هم و غمم را بگذارم روی خودسازی و معرفت النفس و با قرآن باشم و روزی بتوانم اثرگذاریاشم یا با همین پای لنگان تلاش کنم برای استخدام و سعی کنم در کنارش خودسازی کنم (که البته در این صورت دیگر وقت چندانی برای مطالعه و تفسیر و...ندارم)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان با وسعتی که دارد همه این امور را می‌تواند در خود جای دهد هرچند در ابتدا، گمان کند کاری از کارش باز می‌دارد ولی در دل کار، ظرفیت‌های حضور در دیگر امور در او طلوع می‌کند. به همین جهت خوب است در کنار کار در مدرسه، نسبت به دیگر فعالیت‌ها نیز فعّال باشیم. موفق باشید

36767
متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: یک طرف وجودم می‌گوید «چنین قفش نه سزای چو من خوش الحانیست / روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم» و یک طرف وجودم می‌گوید «در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود / از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت» هر کسی در هر جایی که هست باید خودش را در راه انقلاب اسلامی قرار دهد چه کنم که ساقی رخ نمی نماید و این گم گشتگی انسان را امان نمی دهد با خود می‌گویم ای کاش من هم دچار روزمرگی می‌شدم و مثل مردم عادی زندگی می‌کردم این چه دردی است جان سوز. گویا باید دورانی مثل دوران دفاع مقدس بیایید تا ما را با خود ببرد واز این سکون نجات دهد. حال سوالم این است نکند من دارم درجا می‌زنم و باید عملی را انجام دهم (البته اگر توانی باشد) یا این روح دوران و قهر تاریخی من را زمین گیر کرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که ما را ایمانی در پیش است که نه راحت می‌توانیم با استدلال و قیاس با آن به‌سر بریم، و نه بی‌ایمانیِ محض که ما را با هیچ حقیقتی آشنایی نباشد. یعنی در جایی باشیم که جناب حافظ در اوج حضورش در آن قرار گرفت و اظهار داشت: «چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم». بنده این نوع حضور را بالاترین حضور می‌دانم و مناجات‌ها و اظهار عجزهای فوق‌العاده اولیای الهی را در امثال دعای کمیل از این جنس می‌توان دانست. آیا نباید به این حضور جناب عطّار نظر کرد که پس از چندی رفتن و رفتن، حال چنین می‌گوید: 
«ترسا بچه‌ایم افکند از زهد به ترسایی
اکنون من و زناری در دیر به تنهایی
دی زاهد دین بودم سجاده نشین بودم
ز ارباب یقین بودم سر دفتر دانایی
امروز دگر هستم دُردی کشم و مستم
در بتکده بنشستم دین داده به ترسایی
نه محرم ایمانم نه کفر همی‌دانم
نه اینم و نه آنم تن داده به رسوایی
دوش از غم فکر و دین یعنی که نه آن نه این
بنشسته بُدم غمگین شوریده و سودایی
ناگه ز درونِ جان در داد ندا جانان
کای عاشق سرگردان تا چند ز رعنایی؟
روزی دو سه گر از ما گشتی تو چنین تنها
باز آی سوی دریا تو گوهر دریایی
پس گفت در این معنی نه کفر نه دین اولی
برتر شو ازین دعوی گر سوخته مایی
موفق باشید
 

36499

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: چه عیبی دارد که ما وحدت وجود را در جنبه تشریعی پیاده کنیم. توضیح اینکه ما فقط اوامر خدا را تبعیت کنیم و خواست خود را نفی کنیم. این باشد وحدت وجود. دیگر کاری نداشته باشیم که فقط خدا وجود داشته باشد. بگوئیم: هم خدا هست و هم غیر او. اما در تشریع بگوییم که فقط حرف خداست و حرف غیر او را نفی کنیم. نمی‌دانم مفهوم را رساندم یا نه! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه به لطف الهی انسان متوجه شود که تنها با رعایت اوامر الهی در اعمال خود سعادتمند می‌شود، حرف خوبی است ولی موضوع «وحدت وجود» یک بحث نظری است و در مباحث نظری باید مورد بررسی قرار گیرد. موفق باشید

36347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ۱. بر چه اساسی می‌گوییم الله جامع اسما و صفات است؟ ۲. خدا در قرآن می‌فرماید: قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَیًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى؛ بگو الله را بخوانید یا رحمان را بخوانید، هر کدام را بخوانید، همه نامهاى نیکو از آن اوست. (اسراء، آیه ۱۱۰) آیا رحمن هم جامع اسما الهی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیه می‌فرماید مهم خواندن خداوند است چه به عنوان «الله» و چه به عنوان «رحمان». زیرا برای او اسماء حسنایی هست که می‌توان بدان رجوع کرد. ولی وقتی در آیه «بسم الله الرّحمن الرّحیم» می‌فرماید به اسم «الله» که هم رحمان است و هم رحیم، نظر دارد؛ اینجا است که متوجه می‌شویم اسم «الله» وسعت بیشتری دارد که با رحمانیت خود، رحمت عامش را به میان می‌آورد و با رحیمیت خود فرمود: «بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ». موفق باشید

36317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه نماز یک امر حضوری است و نمازهای پنج گانه برای به یاد خدا بودن است چرا قضای نماز ترک شده را باید به جا آورد؟ همچنین در مورد روزه. البته در مورد روزه صراحتا در قرآن آمده که اگه در ماه مبارک نتوانستید بعدا بجا بیاورید ولی در مورد نماز نه. در این رابطه غیر قابل درک تر در خصوص نماز و روزه متوفی است که اگر ما آن را بجا بیاوریم چه سودی برای متوفی دارد در صورتیکه هدف از نماز و روزه قرب به خدا در زمان حیات فرد است. با تشکر .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است. آری! حقیقت نماز با حضور قلب محقق می‌شود ولی شریعت الهی با تکالیفی که بر بندگان تعیین کرده است، بندگی آن‌ها را شکل می‌دهد و این‌جا است که حتی اگر فردی اراده مثلاً انجام نماز صبح را بکند و نماز را شروع کند و هیچ حضور قلبی نداشته باشد؛ در تکلیفی که خداوند به عهده او گذاشته است، وارد شده است. در مورد نماز میت نیز به این معناست که وقتی برای او و به نیت او نماز خوانده شود، تأثیر روحی و روحانی خاص خود را خواهد گذاشت. موفق باشید

36254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ادب و احترام و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون: استاد بزرگوار، به حول و قوه الهی، سالیانی است در کنار کسب معارف فلسفی و عرفان نظری، مشغول سلوک عملی نیز هستم و فضل و لطف الهی در این راه بر این حقیر بسیار بوده. مساله‌ای موجب آزار بنده است. اینکه گاهی از درون خود نداهایی با مضمون توهین به مقدسات می‌شنوم؛ البته به سرعت آن‌ها را از وجودم کنار می‌زنم و می‌روند. ۱. منشا این القائات چیست؟ (نفس خودم یا شیطان) ۲. آیا ممکن است آثار وضعی حالات و افکار و اعمال والدین و اجداد در وجودم باشد؟ (چون گاهی هتاکی‌هایی داشته‌اند) ۳. جهت رفع کامل چه دستوری می‌فرمایید؟ برکاتتان مستدام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره فراموش نکنید که شیطان در مسیری که به سوی خداوند است، فعّال می‌باشد و این نوع خطورات را طبیعی باید بدانیم و با بی‌توجهی به او، او را مأیوس کنید. هر اندازه در توحید و معاد عمیق‌تر شوید نفوذ شیطان کم خواهد شد. موفق باشید

36189

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: درکتاب آشتی با خدا فرمودید که انسان هرچه از بدنش دور تر شود بیشتر با خود واقعی روبرو می‌شود. چگونه می‌توان از بدن خاکی فاصله گرفت یا به اصطلاح با چه ریاضتی می‌توان از بدن فاصله گرفت، سوال دیگری که دارم این است که می‌توان از بدن فاصله گرفت و مثلاً به پیش پیامبر (ص) رفت یا به جایی که دوست داریم سیر کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رعایت حلال و حرام الهی و دوری از امیال غیر شرعی ۲. در مسیر رعایت دستورات شریعت الهی، عملاً روح انسان به روحانیت پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نزدیک می‌شود. موفق باشید

36149
متن پرسش

سلام استاد: وقت شما بخیر. درباره مسئله فلسطین پیامی را دیدم از یکی از هموطنان که آیه قرآن را ذکر کرده بود که هیچ کس نمی‌تواند سرنوشت قومی را تغییر دهد مگر آنکه خود اون قوم درون خود را تغییر دهند. با این تفاسیر نبرد طوفان الاقصی یک تغییر جمعی در مردم غزه می باشد، یعنی از حالت ظلم پذیری به حالت ظلم ناپذیری و یورش به ظالم تغییر کرد و حتما هم آگاه بودند که این تغییر هزینه داره و اون هم جان اونهاست. و مسلما این جریان جدید عاقبتش پیروزیست به بهای خون. همانطور که ابوعبیده گفت به جای اینکه هر روز بمیریم یکبار می‌میریم. آیا این همان حضور روح آخرالزمانی است که در تمام بشریت دمیده شده است و تکلیف هر انسانی را با این جریان روشن خواهد نمود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در نگاه تاریخیِ خود این‌طور رخداد طوفان الاقصی را متوجه می‌شوم. آری! اگر دیروز، «آن ها به عنوان قهرمانان آزادی‌بخش در مقابل رژیم صهیونیستی مبارزه می‌کردند، امروز با حضور شهید حاج قاسم سلیمانی در فضای آن مبارزه مجاهدان فلسطینی، کربلایی مبارزه می‌کنند. گویا مردم غزه متوجه شده‌اند که رسالت گشوده تفصیلی تاریخی را به عهده دارند که با انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دفاع از حرم شروع شد. به همین جهت ملاحظه کرده‌اید که در دیوارهای تونل‌های غزه نوشته‌اند: «نحن قاسم». و این یعنی کربلایی‌شدنِ غزه و شروع افول اسرائیل و آمریکا و اروپا و روشنفکرانی که سرنوشت خود را به اسرائیل گره زده‌اند. موفق باشید  

36049

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظر شما درباره قبول فرزند از بهزیستی چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل قضیه، که کار خوبی است. به هر حال تربیت این کودکان به خودی خود اجر و ثواب خاص خود را دارد. موفق باشید

36021

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض ادب: استاد گرامی با این جنس گفتگو ها در این کلیپها اگر احیانا نسبتی برقرار می کنید با ما هم به عنوان برنامه ریزان مراکز قرآنی در میان بگذارید آدرس کلیپ های مورد نظر،🔻 https://eitaa.com/tafakkor_qurani/2892 ویا 🔻 https://eitaa.com/35505591/1012 ویا 🔻 https://eitaa.com/khamenei_ir/4827

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار از عهده ما بیرون است. آری! اگر کسی سؤالی در رابطه با مباحثی که عرض شده است؛ داشته باشد و از طریق سایت سؤال بفرمایند؛ می‌توانیم در خدمتشان باشیم. موفق باشید

36001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

در مورد رزاقیت خداوند و... خیلی سوال شده برام اینی که می‌پرسم به این مسئله نگاه نکنید که نسخه ی فلانی هست، نسخه ی فلانی نیست، موضوع اینه برام گره ذهنی درست شده ما مثلا یه دبه ترشی می‌ندازیم مثلا فصل برداشت عسل هست و اون زمان بگذره اون عسل مرغوب تموم میشه، مقدار نیاز رو می‌خریم یا مثلا فصل آلبالوئه و یا..... مربا می‌پزیم یا خیلی مثالهای دیگه اینا رو نمیشه وعده ای گرفت یا یه چیزی یادم اومده بود کدوم معصوم بود امام صادق بودن فکر کنم که برنج یا گندم کمیاب میشه زمانشون، و به غلامشون می‌فرمایند هرچه درانبار داریم ببر بفروش خب این رو با مدل زندگی آقای بهجت چطور جمعش کنم؟ که اقا وعده وعده خرید می‌کردند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرایط قبیله‌ای زمان حضرت صادق«علیه‌السلام» و این‌که به آن صورت نبوده تا مغازه‌هایی باشد که هر موقع خواستند مایحتاج کلی خود را خریداری کنند؛ را نمی‌توان با شرایط زندگی آیت الله بهجت مقایسه کرد. در مورد رزق و جایگاه آن خوب است به کتاب «جایگاه رزق در هستی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

35987

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آیه ای هست که اشاره میکنه حضرت آسیه از خدا خواست که از اون وضعیت شکنجه نجات پیدا کنه و بعد او را به سمت آسمان بردند (یادم نیست آدرس آیه رو خدمتتون بگم) آیا مرگ حضرت آسیه فرا میرسه یا منظور دیگه ای مد نظره آیه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این‌که جناب آسیه از حضرت حق طلب کرد که در جوار پروردگارش جایگاه و سکنایی داشته باشد، اصل قضیه بود و فرعون گمان می‌کرد با شکنجه او، او را از زندگی محروم می‌کند. غافل از آن‌که او را در مسیری قرار می‌دهد که طالبش بود و خداوند در همین رابطه می‌فرماید:  «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ...» (تحریم/۱۱) خداوند براى اهل ایمان، همسر فرعون را مثال مى‌زند. زمانى كه به پروردگار خويش عرض كرد: پروردگارا! خانه اى براى من نزد خودت در بهشت بساز ... موفق باشید

35945

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من پسر هفت ساله ای دارم که سوالات زیادی می پرسد و بنده جواب بعضی از سوالاتش را نمی‌دانم مثلا می پرسد چرا خدا با قدرت خود کاری نکرد که امام حسین (ع) شهید نشوند؟ یا چرا امام جواد (ع) سم را خوردند (با توجه به کراماتی که از امامان برایش از کتاب ها خواندم) چرا امام زمان (عج) کاری نمی‌کند ما باید همه کار بکنیم تا امام بیاید چرا خدا مهسا امینی و امثال او را آفریده که در دنیا شر به پا شود؟ جواب های من مبنی بر این که ائمه قرار نیست با قدرت خود در هرچیزی نفوذ کنند یا انسان اختیار دارد و.... او را قانع نمی‌کند لطفا اگر می‌شود کتاب و جزوه ای هم در این زمینه به بنده معرفی کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اهل نظر معتقدند افراد در این سن، بیشتر دوست دارند سؤال کنند تا از طریق سؤال رابطه برقرار نمایند. پیشنهاد می‌شود قسمت دوم کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را برای او بخوانید. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

35776

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: یک سوال دارم از محضرتون خواهش می‌کنم جواب فلسفی و ماورایی ندین واقعیت را بفرمابید. آیا آقای سیستانی را قبول دارید؟ اگر قبول دارید آیا ایشون نسبت به اسلام دلسوز نیستند؟ الان در عراق حجاب اختیاریه ولی فریاد وا اسلاما سر نمیدن. شما ایشون را قبول ندارید سید نصرالله را که قبول دارید تو تجمعات حزب اله زنان بی حجاب الی ماشاءلله هستند با این دو فرض نتیجه میگیریم حجاب و بی حجابی بهانه است. بلکه سرپوش گذاشتن بر فساد و بی عدالیته. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در حجاب اجباری و یا حجاب اختیاری نیست! بحث در قوانینی است که ما در این کشور داریم و معلوم است که قانون اساسی ما و قوانین ما با کشور عراق و لبنان که کشور اقوام مختلف و مذاهب مختلف است، تفاوت اساسی دارد. موفق باشید

35652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام حضرت استاد طاهرزاده: آیا می‌شود جایگاه نهیلیسم و پوچی زدگی امور ولو دارای ارزش را با آیه شریفه «التوبة....... إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيم» تطبیق کرد؟ ضیق عوالم انفس و آفاق «جهان نفس و ماده» ، ضیقی نیست که در ذات آنها باشد، بلکه از «ظن» آدمی است در اثر فرار از جهاد در هر معنی آن! شده باشد؟ بنظر حقیر نهیلیسم و پوچی زده گی در عرصه ظن و گمان موجودیت خود را همچون شیشه کبودی مقابل چشم آمده و از کبودی آن هرچیزی کبود می‌نامید و الا «رحبت» بود. از این رو وقتی این ظن عارض می‌شود، آدمی از ضیق آن سر به توبه و برگشت می‌آورد. قدری اگر ممکن است از این آیه بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی انسان در موقعیت « وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ» قرار گرفت به یک معنا احساس پوچی می‌کند مگر آن‌که به خود آید و با توبه با خدا مأنوس شود. ولی موضوع نیهیلیسم امر دیگری است و مربوط به بشر جدید است. دکارت می‌خواهد در انسان شناسی جدید سکنا گزیند که در آن امکان شک نباشد و آن انسانی است که می‌اندیشد و نسبت میان اندیشه و هستی را درک می‌کند. در این‌جا در نظر دکارت حقیقت، همان بودنِ انسان است و انسان، ملاک هست‌ها و نیست‌ها می‌شود و البته این غیر از آن است که انسان با نظر به هویت تعلّقی خود متوجه حقیقتی ماورای وجود خود می‌باشد، بدون دوگانگی بین خود و حقیقتِ هستی.
بشر غربی با غفلت از هویت تعلّقی انسان نسبت به حقیقت، عملاً از حقیقت دست کشیده است و این یعنی دست کشیدن از انسانِ جویای معنا که همان نیست انگاری است، به همان معنایی که نیست‌انگاری فراموشیِ «وجود» است و گسیختگیِ نسبتِ انسان با هستی.
اگر تفکرِ آینده تفکری باشد که بشر را متذکر هستی، به معنای اصالت وجود و عین الرب بودن انسان نسبت به هستی می‌کند، ما از تاریخ تجدد رها می‌شویم و به جای مشغول شدن به ذهنیات خود و عدم تفکر، در «وجود» سکنا می‌گزینیم و دیگر در استیلای تکنولوژی که حاصل سوبژکتیویته است قرار نخواهیم گرفت و جهان دیگری آغاز می‌شود که انقلاب اسلامی متذکر آن است. موفق باشید

35650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر: تسلیت به مناسبت ایام پیش رو. چند وقتی است که درگیر شبهه ای شده ام که پاسخش را از هیچ روحانی نتوانستم بگیرم. مگر خداوند نمی‌گوید «لا اکراه فی الدین»؟ مگر نه اینکه انسان ها می‌توانند راه دیگری را انتخاب کنن ولو راه غلط؟ و مگر نه اینکه هیچ کدام از ما دینمان را انتخاب نمی‌کنیم و با دین پدرانمان متولد می‌شویم؟ پس چرا هر مسلمانی که بخواهد دینش را تغییر دهد یا از اسلام خارج شود مرتد است و باید اعدام گردد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که بحث مرتدّ بالفطره بیشتر نظر به جریان سیاسی که در پشت آن هست، مورد بحث قرار می‌گیرد. زیرا جریان واجب‌القتل‌بودنِ کافرِ بالفطره در رابطه با یک توطئه‌ی سیاسی است که قرآن در آیه‌ی ۷۲ سوره‌ی آل‌عمران متذکر آن است از آن جهت که می‌فرمایند: «وَ قالَتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ آمِنُوا بِالَّذي أُنْزِلَ عَلَى الَّذينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَ اكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» گروهی از اهل کتاب برای آن‌که روشن کنند اسلام یک دین واقعی نیست، نقشه کشیدند که ابتدا به عنوان دینی که از قبل در کتاب‌های خودشان از آن خبر داده شده، به اسلام بگروند و سپس اعلام کنند ما تحقیق کردیم و معلوم شد این دین آن دینی نیست که در کتاب پیامبر قبلی از آن خبر داده شده است و از این طریق با برگشت از اسلام به دین قبلی عملاً یک مقابله‌ی مستقیم با دین خدا را در پیش گیرند. از این جهت اسلام این نوع توطئه‌گران را که با آگاهی کامل برای ضربه‌زدن به اسلام ارتداد پیشه می‌کنند واجب‌القتل می‌داند. این غیر از آن است که کسی بخواهد در مورد اسلام تحقیق کند در این مورد قرآن در سوره‌ی توبه در آیه‌ی 6 می‌فرماید: «وَ إِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكينَ اسْتَجارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْلَمُونَ» اگر یکی از مشرکان از شما فرصت خواست که سخن خدا را بشنود و در آن تأمل کند، او را پناه دهید و آن‌چه از نظر علمی می‌طلبد در اختیارش بگذارید سپس با امنیت کامل او را برگردانید به محلی که می‌خواهد برگردد، تا هرطور خواست تصمیم بگیرد. به هر حال در مباحث فقهی حکم مرتد بالفطره فرق می‌کند با کسی که ناآگاهانه توهین می‌کند. سلمان رشدی چون مسلمان بوده و چنین توهین‌هایی را کرده، حکم مرتد بالفطره پیدا می‌کند. همچنان نیز خوب است به جواب سؤال‌های شماره 10036 و 1896 و 25619 رجوع فرمایید. موفق باشید

35605

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: برای نوکری امام حسین علیه‌السلام دست مان خالی است. قلب مان تهی است. خواهش می کنم دعا کنید تا نوکر خوبی باشیم. دعا کنید سیدالشهداء به ما نظر و نگاه خاص کنه. مضطریم. بیچاره ایم. سرافکنده ایم. بی آبروئیم. هیچی نداریم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه این حرف‌ها، «با کریمان کارها دشوار نیست» دیدید که شهید امیر حسین‌پور با آن فضای خاصی که از نظر ظاهر داشت چگونه در جان خود عهدی جانانه با حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» داشت و تا مرز شهادت در بهترین موقعیت دفاع از سیره اباعبدالله«علیه‌السلام» خود را احیاء کرد. عرایضی در این مورد با او در میان گذاشته شد که خوب است بدان رجوع فرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/14186

35476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: تو کتاب سر الصلاه یه مبحثی هست به نام «اقرا وقرا» استاد ما می گفتند یعنی هر کلمه نماز یه مزه بدهد، و یک شیرینی داشته باشد. آیا این چیزی که استاد ما فرمودند صرفا یک حالت محسوب می شود؟ آیا فرق می کند با اینکه در هر کلمه نماز اسما به قلب او جاری شود؟ یا اینکه این ها مراتب است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید به نور همان تجلی اسماء است که هر کلمه از نماز، مزه خود را ظاهر می‌کند. موفق باشید

35423
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیر: استاد در مورد راز آیه «و واعدنا موسی ثلاثیین لیله» در نماز شب های این توضیحی بفرمایید تا بتوانیم با ارتباط حقیقی با حقیقت این نماز و این ماه بهترین و بیشترین بهره را ببریم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نماز دهه اول ذی الحجّه نظر به یکی از زیباترین حضور و تکمیل آن حضور تا چهل شب در میقات الهی است که حضرت موسی «علیه‌السلام» در آن حاضر بودند و نمازگزار با تذکر به آن حضور و میقات، در نماز خود، خود را در آن فضا وارد می‌کند. موفق باشید   

35285

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. پیرو سؤال ۳۵۲۷۲ باید عرض کنم اگر خدا حضور در فضای مجازی را برای ما رقم زده بود حداقل باید چشمان سالم به ما می داد که بتوانیم فعالیت مجازی داشته باشیم. بنده در گذشته فعال مجازی بودم حتی در سایتهای بین المللی با ملیت های مختلف به زبان انگلیسی بحث و تبادل نظر می کردم اما درسالهای اخیر بخاطر پیوند قرنیه و مشکلات بینایی حتی گاهی کارهای ضروری ام را هم نمی توانم در اینترنت انجام دهم. اگر خداوند تقدیر دیگری برای ما رقم زده بود حداقل در خانواده ای که اکنون زندگی می کردم آرامش نسبی داشتم در حالی که مشکلات خانوادگی به حدی شدید و عمیق است که امکان زندگی عادی را سلب نموده و تا حد جنون به بنده فشار می آورد. ضمن اینکه خداوند ما را زوج آفریده و نیازهایی در ما قرار داده که در هیچ مسیر دیگری غیر از ازدواج برآورده نمی شود. بنده آنقدر در این چند سال اخیر راجع به این موضوعات فکر کرده ام و به نتیجه نرسیده ام که دیگر توان هیچ فعالیت فردی و اجتماعی ندارم و فقط هرروز به مرگ خود می اندیشم. واقعاً در زمینه حکمت خداوند دچار تردید شده ام چون تمام بخش های زندگی ام با هم تناقض دارند و چیزی که اصلاً در زندگی نمی یابم آرامش است. آرامشی که مقدمه هر نوع فعالیت و پیش نیاز انجام رسالت است. ممنون

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باز فراموش نکنید خالق ما، ربّ ما نیز هست و زمینه تعالی ما را به نحوی فراهم کرده است. در این مورد خوب است به عرایضی که با توجه به سؤال جنابعالی اخیراً عرض شد، نظری بیندازید. https://eitaa.com/matalebevijeh/13889. موفق باشید

35278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با توجه به اینکه اسم الله در مقام تعین ثانی مطرح می شود در نماز باید خداوند را در این مقام پرستید؟ و مقام تعین اول و ذات حق پرستیدنی نیستند؟ و اگر در نماز نیت کنیم که ذات حق را بپرستیم نماز باطل است؟ یا هر چه تلاش کنیم باز الله تعین ثانی را می توانیم بپرستیم و پرستیدن ذات محال است ولی باز احساس می کنم در نیت لااقل بشود ذات را پرستید ولو در عمل ممکن نباشد البته اگر این نیت مشکل شرعی نداشته باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آنجا در باطل‌بودن و یا باطل‌نبودن نیست. بحث در اُنس با حضرت محبوب است که از طریق اسماء او صورت می‌گیرد که همان حضرت «الله» است. هرچند می‌توان به تعیّن اول فکر کرد ولی این، غیر از انس با اسماء او می‌باشد. موفق باشید

35243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا می‌توان قاعده «بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشی منها» را در مورد نفس و قوایش پیاده کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که بسیط الحقیقه به عنوان کلِ اشیاء مطرح است می‌توان گفت مصداق آن خداوند باشد. موفق باشید

35076

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: دوست بزرگواری مطلبی را در سؤال شماره ۳۵۰۵۰ مطرح فرموده بودند که لازم دیدم نکاتی را بر حسب وظیفه به سمع و نظر برسانم ۱. چرا به حسب وظیفه؟ چون سؤال کننده محترم حرف از مقلدین زدند و شما هم نمی‌توانید زبان مقلدین باشید پس طرف خطاب امثال بنده هستند. ۲. بنده کمترین که جزو شاگردان قدیمی حضرتعالی نیستم اما به دلیل ارتباطی که با شاگران متقدّم شما دارم آنها را بسیار بسیار متدین، فاضل، اهل علم، باسواد، اهل دقت، با صفا و ملّا به معنای واقعی آن می‌بینم که عمومأ وجود بین هستند یعنی به خود خود هست وصل هستند و عارفانی بی هیاهو و گمنام در عرفان هستند. ۳. باز یاد آور می‌شوم که بنده کمترین هم که بهره ناچیزی از محضر شما و شاگردانتان[ که اسمی از آنها نمی برم]، برده ام اگر مسئله تقلیدی باشد که وا اسفا که به قول معروف نمرده به فتوای من نماز بخوانید که خدای ناکرده ما بخواهیم افرادی باشیم که بخواهیم مانند رایانه جمع اطلاعات کنیم. ۴. فقط افراد شاکر واقعی می‌دانند که شما، به مخاطبین خود عالَم می‌دهید و این غیر از دادن اطلاعات هست. ۵. بزرگان علم که واقعأ کارشناس هستند به خوبی می‌دانند که شما شاگرد خوب قران و نهج البلاغه و شاگرداهل بیت ـ علیهم صلوات الله ـ و شاگرد مکتب امام بزرگوار ـ رحمة الله علیه ـ هستید و چنین فردی ( شما) اگر بخواهد که شاگردانش از او تقلید کنند معاذ الله ظالم است (و حاشا و کلا) چنین باشد. والسلام. پناهپوری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع سخن ها حساس بود. در نظر بگیرید آن منتقد محترم حتی متوجه رابطه ذاتی بین علت حقیقی و معلول آن علت هم نمی باشند. موفق باشید

35003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام به استاد عزیز و گرامی: از کجا بفهمیم که عبادتهایمان از روی نفس هست و امسال در ماه مبارک رمضان شب تا سحر تا توانستم بیدار بودم و نمازها که مفاتیح وارد شده و صد رکعت در شب قدر خواندم تند تند خوندم نشسته و ایستاده خوندم تمام دعا ماه را خواندم و تمام دعای روز ماه خوندم بعضی مواقع خسته بودم نخودم آیا اینها از روی نفس نباشد و چگونه محبت غیر خدا از وجودمان برود؟ محبت بچه و همسر برود بیرون؟ چون خیلی علاقه به فرزند وهمسرم دارم باید چه کارکنم؟ با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید امیدوار به رحمت الهی نباشیم؟!!  به هر حال به ما فرموده اند: «گرچه بهشت  اش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش» آری! هم امیدوار به قبول عبادات خود باشید و هم مثل همه انسانهای متعادل، محبت همسر و فرزند خود را در خود پاس بدارید. موفق باشید

34923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: بنده در حجاب های نوری دیگران، خودم و از یه طرف توقف مدرنیته، از یه طرف نخواستن نفس ناطقه، گیرکردم، وقتی من نمیخام یه عده با حرص و شاید هم مشکلات ایجاد شده دولت ها حق ضایع میکنن. عمرم رفت و میگذره، چکار کنم اینکه همه را رها کنم وحشت دارم، هیچی نمیمونه و اگربخام بگیرم چیوبگیرم. از یه طرف مدام میگن زن نباید در زمان فعلی نیاد تو اجتماع این براشرایط من مساعد نیست نه میتونم تو اجتماع باشم نه نباشم، میخام خودم باشم نمیشه. از طرفی خودم کیه که باید باشم، از سمت مذهبی ها خیلی کتک به روحم میخوره، شیطونی بعضی ها هم برا روح من خیلی آسیب زا بود، گاه فکر می‌کنم ما متخصصین شهید زن را به عنوان الگو درست مطرح نکردیم تا بعد به بحث نفس برسیم. لذا اکثر زنها با ورود به اجتماع دارن راه تکرار شده را دوباره میرن، مثلا بنده نمیدونستم اینقدر زن فوق تخصص پزشک داشتیم شهید شدن، وقتی میخام با آرامش امور را پیش ببرم بیشتر خودمم ولی نمیشه، انگار خیلی قدرت میخاد و من ندارم و یا آنگاه که قدرت پیدا می‌کنم ازم سوء استفاده میشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با انقلاب اسلامی فارغ از کوتاهی‌هایی که داشته‌ایم، تاریخی شروع شده که زن و مرد برای معنابخشیدن به زندگی دنیایی و آخرتی خود باید تلاش کنند نسبت به چنین حضور تاریخی حساس باشند و خود را متناسب با تاریخی که شهدا بدین‌گونه آن را شکل دادند و پروراندند، همراه نگه داریم. از این جهت خوب است ابتدا نسبت به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی آگاهی پیدا کرد و در این رابطه پیشنهاد بنده مطالعه کتاب «جایگاه قدسی انقلاب اسلامی» است که روی سایت می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی