من اصولا و شخصا درست یا غلط شخص رهبری را آدم دلسوزی میدانم. اما آنچه که ایشان میفرمایند زمین تا آسمان با واقعیت فرق دارد. یادم هست در دولت خاتمی و دولت روحانی وقتی عوامل دولت می گفتند که رشد اقتصادی مثلاً هفت درصد است رهبری میفرموند باید مردم این رشد اقتصادی را در سفره های خود ببینند» یعنی صرف گفتن اینکه رشد اقتصادی فلان درصد است فایده ندارد، الان هم اظهارات ایشان را باید با این ملاک بررسی کرد، آیا اکثریت مردم ایران الان احساس می کنند که شیب تند را پشت سرگذاشته اند و به قله ها رسیده اند و باید شوق و ذوق داشته باشند، آیا مردم در سفره خود چنین چیزی می بینند؟ اگر واقعیت زندگی مردم غیر از این را حکایت میکند دست اندرکاران و کسانی که اطلاعات را از سطح جامعه جمع آوری و به سمع و نظر امام جامعه می رسانند و کسانی که مشاوره می دهند باید بدانند که عدم اطلاع رسانی درست جامعه را به پرتگاه هولناکی برده و می برد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در توجه به تاریخی است که با انقلاب اسلامی پیش آمده و معلوم است که این تاریخ با موانع و تنگناهایی روبروست، ولی جهت کلی آن بسی بزرگ و قابل توجه است و رهبر معظم انقلاب با بصیرت فوق العاده خود متوجه و متذکر این امر میباشند که چگونه دشمنان این آغاز، نسبت به موانعی جهت ادامه آن ناتوان ماندند و همین است معنای نزدیک شدن به قلّه. که البته بحث آن بسیار مهم است. موفق باشید
با سلام: میشه لطف کنین بفرمایید عرش خدا که میگن با آه مظلوم میلرزه کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مکان خاصی مدّ نظر نیست، بلکه نحوه حضور بس متعالی حضرت حق را عرش الهی مینامند. مانند حضور عقل برای انسان که وقتی با امری غیر قابل قبول روبرو میشود نگران میگردد. موفق باشید
با سلام و درود و آرزوی موفقیت: پیشنهاد بنده حقیر و فقیر به شما استاد عزیز اینست که در آستانه محرم الحرام چند جلسه با مداحان بگذارید و به آن ها بفرمایید که اینقدر دروغ نگند و روایت های جعلی نخوانند که آبروی محرم و مصیبت را بردند. اگر در عزاداری و برگزاری مراسمات معنوی به همین شیوه و بدون کار فرهنگی اقدام کنیم متأسفانه نسل جوان را از دست میدهیم و تنها کسی که عمق این فاجعه را درک کرد آقای خامنه ای بود که در تمامی سخنرانیها بهخوبی به موضوعات لازمه جامعه میپردازند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله آثار و نوشتههای خوبی مانند کتاب «حماسه حسینی» از مرحوم شهید مطهری و یا «انسان ۲۵۰ ساله» از مقام معظم رهبری جهت اطلاع نسبت به رخداد صحیح کربلا در میان است و حقیقتاً یک مداحِ اهل بیت لازم است با مطالعه چنین آثاری، اشعاری را گزارش کند که فضای حکمت سیره حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» در میان باشد. کاری که بحمدالله بعضی از مداحان عزیز انجام میدهند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: تو کتاب سر الصلاه یه مبحثی هست به نام «اقرا وقرا» استاد ما می گفتند یعنی هر کلمه نماز یه مزه بدهد، و یک شیرینی داشته باشد. آیا این چیزی که استاد ما فرمودند صرفا یک حالت محسوب می شود؟ آیا فرق می کند با اینکه در هر کلمه نماز اسما به قلب او جاری شود؟ یا اینکه این ها مراتب است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به نور همان تجلی اسماء است که هر کلمه از نماز، مزه خود را ظاهر میکند. موفق باشید
سلام و عرض ارادت: متن زیر را یکی از دوستان بنده برایم ارسال کرده، لطفا نظر خود در مورد این متن بفرمایید و منابعی که این ماجرا را به درستی و دقیق روایت کرده را معرفی کنید. مخالفت آیتالله خمینی با رژیم شاه از زمان لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شد. خمینی با حق رأی زنان و حقوقی که در انتخابات به اقلیتهای مذهبی داده شده بود مخالفت کرد. عقبنشینی دولت در برابر این مخالفت باعث شد که خمینی پیشروی کند و در موضوع قرارداد کاپیتولاسیون در سخنرانیاش به شخص شاه حمله کند. متعاقب این سخنرانی، رژیم شاه وی را دستگیر و از قم به تهران برد و زندانی کرد. طبق قانون اساسی مشروطه مجتهدین و مراجع تقلید مصونیت از محاکمه داشتند و آیتالله خمینی در آن زمان مرجع تقلید نبود. برای نجات جان آیتالله خمینی، آیتالله شریعتمداری به تهران رفت و خمینی را به عنوان مرجع تقلید معرفی کرد. آیتالله سید محمد کاظم شریعتمداری در این زمینه گفته بود: «ما همان موقع به تهران آمدیم و در شاه عبدالعظیم تمام علمای شهرستانها را جمع کردیم و چون در آن موقع راجع به آیتالله خمینی نظر محاکمه و شدّت عمل داشتند و حتّی روزنامههای آن موقع صحبت از اعدام میکردند، از آن نظر لازم دیدیم که پیشگیری بشود.» آیتالله حسینعلی منتظری هم در این باره خاطرهای را نقل میکند: «من متن تلگرافی را که تهیّه کرده بودم خواندم که از آقای خمینی به عنوان آیتالله و مرجع عالیقدر تقلید نام برده بودم، یکی از آقایان گفت: ایشان که مرجع تقلید نیست، چه کسی از ایشان تقلید میکند؟! گفتم من از ایشان تقلید میکنم، پس ایشان مرجع تقلید است!» پس از انقلاب بین آیتالله خمینی و آیتالله شریعتمداری اختلافاتی به وجود آمد. در اولین فرصت، اتهام همراهی در کودتای صادق قطبزاده به شریعتمداری زده شد. پس از آن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (نهاد حکومتی اعلام مراجع رسمی) در اقدامی بیسابقه در تاریخ شیعه، آیتالله شریعتمداری را از مرجعیّت خلع کرد. سپس آیتالله شریعتمداری محصور شد و تا پایان عمر در حصر خانگی ماند. چند سال بعد، شبیه همین سناریو برای آیتالله حسینعلی منتظری اجرا شد. بنابراین دو نفری که حامی و پشتوانهی اصلی مرجعیت آیتالله خمینی بودند پس از انقلاب، هم از مرجعیت خلع شدند، هم مورد اهانت شدید قرار گرفتند و هم سالها در حصر خانگی به سر بردند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی است بسیار آشفته، ترکیبی از حق و باطل. پیشنهاد میشود حداقل سری به جزوه «انقلاب اسلامی و ریشههای آن» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark=%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%20%D9%87%D8%A7
با سلام: من وحدت ذاتی خودم را احساس میکنم. حال من چگونه این احساس وحدت ذاتی خودم را تبدیل به احساس وحدت مطلق کنم؟ (منظورم از وحدت مطلق، خداوند است.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک وحدت ذاتی خود، در عین ربط به عین الوجود، معنا دارد. بنابراین حضرت حق به اعتبار عین وجود، عین علم و قدرت و حیات و غیره است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: فرق مخلِص با مخلَص در چیست. و چه کنیم تا مخلَص شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن در این مورد بسیار است. آری! انسانِ مخلِص که به قصد رضایت حضرت حق، کار را شروع میکند و ادامه میهد به جایی میرسد که دیگر خداوند او را در بر میگیرد که در این حالت، مقام او مقامِ مخلَصین است که نمونه کامل آن اولیای معصوم میباشند. موفق باشید
شب که راز بودنت را پوشید - باد که ساز دیدنت را سر داد - ابر که شوق خنده ات را بارید - من که شعر ماندنت را خواندم - لبهایم را می خندیدی چشمانم را می باریدی - در رویایت می چرخیدم آوازم را می رقصیدی - ما در انتظار مهتاب ماندیم - ما شبیه هم ترانه ای خواندیم. خدایا ما را از شاکرین زندگی که داری عطا می کنی، قرار ده و با جذبه ات ما را حیران ساز و عشق را معنا فرما . اصحاب عشق را رنجی عظیم در پیش است 💌
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصحاب عشق را رنجی در راه است وقتی پای در مسیر تواضع میگذارند تا از کمترین بودنهایی که آنها را جدا از حضرت محبوب نگه داشته؛ آزاد شوند. موفق باشید
«یا غفور یا رحیم» سلام استاد بزرگوار: برخی بر این عقیده هستند که بهترین مدل حکومتی این هست که دیندار و غیردیندار در اجتماع آزاد باشند. هر کسی با هر عقیده ای و با هر سبک زندگی آزاد و محترم باشد. مسجد و میخانه آزاد باشد. هر کسی که خواست عبادت کند، به مسجد و حسینیه و... برود، و هر کسی هم که خواست عیش و نوش کند به میخانه و امثال ذلک برود. مذهبی ها محجبه باشند و غیرمذهبی ها بی حجاب. بدون اینکه مزاحم هم باشند. این ها به حکومت های سکولار و لیبرال غربی نظر دارند و برای چنین حکومت هایی جوامع غربی را مثال می زنند. خواستم نظر حضرتعالی را در این رابطه جویا بشم. آیا در چنین جوامعی امکان تجلی امر قدسی و ادامه دینداری حقیقی وجود دارد؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این جا است که وقتی افرادی با اکثریت حضورشان در جامعه، بنا داشتند جامعهای را بر مبنای افکار و عقاید خود شکل دهند و مطابق همان افکار و عقاید، قوانینی را تصویب کردند، این حق را دارند که مثلاً افراد مذهبی از آن جهت که متوجه هستند لاابالیگری محیط جامعه آنها را جهت ادامه حیات دینی مختل میکند؛ مانع آن نوع لاابالیگری همان چیزی که اسلام در جامعه اسلامی اعمال میکند و مثلاً مانع شراب خواریِ علنی شوند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: چگونه برخی از عرفا ذکر و دعاهایی گفته اند که شاید در روایات نیامده است؟ آقا از کجا به ذکر و تعداد آن و کاربرد هریک واقف هستند و آیا میتوان به آن ها عمل نمود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً مبنای دعاها و اذکار عرفا همان ادعیه و اذکاری است که از قرآن و معصومین گرفتهاند و با روحیه و ابتکار خود، آن را مناسب حالشان تنظیم نمودهاند. حال برای بقیه مؤثر است یا نه؛ هرکس باید خودش تجربه کند. آنچه اصل است ادعیه و اذکاری است که از طرف معصومین علیهم السلام صادر شده است. موفق باشید
سلام: چطور باید به این موضوع پی ببریم که شغل ما روزی ما رو نمیده و از طرف خدا میرسه؟ مگه با تلاش و کوشش نیست؟ پس چرا زمانی که بیکار هستیم روزیمون نمیاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تلاش ما در کسب رزق موجب میشود که رزق مقسوم و تعیینشده به راحتی به ما برسد و ما از سایر وظایف انسانی و دینی خود باز نمانیم و تنبلیِ ما موجب میشود که به هر حال، رزقِ مقسوم ما به ما برسد ولی در عین خواری و سختی. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: لطفا فرق بین رکوع و سجده و تفاوت ذکر شریف رب اعلی و رب عظیم را از منظر انفسی بفرمایید. با آرزوی سلامتی حضرت عالی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود به قسمت «نماز» که روی سایت هست در بخش «ربوبیت الهی» رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/1180?mark=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد بنده با توجه به پرسش شماره 35185 دو سوال از شما دارم که اگر لطف کنید با بله یا خیر جواب بنده رو بدید ممنون میشم، سوال اول: با توجه به عرایض شما ضمیر هو ضمیر خطاب نیست و اگر بخواهیم از یا هو استفاده کنیم باید حتماً بعد از هو، او را توصیف کنیم مثل: «یا هو یا من لا هو الا هو؟» سوال دوم : استاد با توجه به سوال اول پس با توجه به آیه «قل هو الله احد» گفتن یا هو احد به معنای : ای اویی که یکتایی درست است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید همینطور باشد. ۲. وقتی گفته میشود یا احد و یا صمد، نظر به اویی میکنیم که احد و صمد است. ولی اگر گفته شود «یا هو احد» در واقع غایبانه به او نظر کرده ایم که البته آن نیز در جای خود قابل قبول است. موفق باشید
سلام وقت بخیر: به نظر شما باید چکار کنم که در نمازهایم خدا حضور داشته باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته آیت الله بهجت باید در اعمال روزانه خود دقت کرد که ذهنمان گرفتار امور دنیایی نشود و البته در کنار این امر، باید در عمقبخشیدن به معارف توحیدی خود تلاش کرد. پیشنهاد میشود به عرایضی که در این رابطه تحت عنوان «نماز» شده و روی سایت است رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2&tab=sounds موفق باشید
کتاب جوان و انتخاب بزرگ برای چه سنی از دانش آموزان مناسب است که مسابقه کتابخوانی برگزار کنیم؟ اگر امکان داره استاد چند سوال در رابطه با این کتاب مطرح کنند تا در مسابقه کتابخوانی استفاده شود. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سنین آخر دبستان و اوایل دبیرستان میتواند موثر باشد، إنشاءالله. تهیه سوالها به عهده خود عزیزان باید باشد. موفق باشید
با سلام و درود: بنده که استاد نیاز ارجاع به محسن خاکی نداشتم که ادرس دادین من مرادم شما هستید و از شما راهنمایی خواستم من برنامه های صوتی و گفتاری شما را مییبنیم و مطالعه میکنم ولی خیلی وقته میبینم که انقلابیونی مثل شما و آقای پناهیان و امثالهم کلا نهج البلاغه را کنار گذاشتند و روی آوردن به آیات و سوره های عذاب و مبارزه و... چهل و اندی ساله که ما شدیم مدعی العموم کسانی که اصلا شیعه را قبول ندارند و کشور و ملت و چند نسل خودمون را به باد دادیم و سوزوندیم امروز عمل به دستورات حضرت علی (ع) کلا محجور واقع شده و اگر به فرض حال آن حضرت امروز این فرمایشات را میداشتند مسلما محضور میشدند به قول آن دوستمون سوال کننده محترم یک دوره درس اگر برای استاندار و فرماندار و ۲۳ نماینده اصفهان برگزار بشه خیلی بهتر جواب میده. با احترام
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همانطور که مکرر عرض شد در این موارد باید به جهتگیری کلی نظام نظر داشت که در عین وجود اینهمه موانع داخلی و خارجی به جهت مدّنظرقراردادنِ اهداف عدالتطلبانه حضرت علی «علیهالسلام» نظام، در کلیّت خود مواظب است انحرافاتی که پیش آمده، نهادینه نشوند و پیشرفت در این زمانه به این معنا است و در همین رابطه مقام معظم رهبری در سخنانشان با نیروهای مسلح نکات دقیقی را مطرح فرمودندکه خوب است به آن نکات توجه شود تا در بصیرت تاریخی قرار گیریم https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=52531 موفق باشید
سلام استاد بزرگوار وقت بخیر: تشکر میکنم بابت وقتی که برای ما میزارین خدا شما رو حفظ کنه. اولین سوالم اینکه یک استادی تو هر سلسله مباحثشون مثلا راجع به سکوت میگفتن سکوت عامل تمام بدبختی هاست و زبان معلقه یا سر تنبلی و بی حوصلگی میگفتن تنبلی و بی حوصلگی عامل تمام بدبختیاس آیا واقعا اینطوری هست یا یکم مبالغه کردن؟! و یه چیز دیگه اینکه من خودم به شدت به حضرت آقا ارادت دارم و دوسشون دارن اما سوالی برام پیش اومده که رهبر گفتن باید زمینه ای برای استعداد جوانان فراهم کنیم اما اینکار نشده و همیشه برام سواله که چرا احساس میکنم کاری نکردن تو این زمینه و واقعا هم کاری برای جوان ها نیست تو زمینه درس هم که انگار پارتی بازی و تقلب سال کنکور زیاده گرچه این بی توجه خود مسئولین و ربطی به رهبر نداره ولی خب بالاخره بعضی وقت ها تو دلم میگم شاید میشد که کاری کرد. التماس دعا لطفا تو کانال نزارین. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. واقعاً اینطور نیست که سکوت همیشه بد باشد. ۲. همانطور که رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» در سخنرانی ابتدای امسال فرمودند ما در کنار پیشرفتها باید در نقاط معیوب خود تحول ایجاد کنیم. ومعلوم است که به گفته ایشان، این کار، کار آسانی نیست. ولی ملت ایران قادر به رفع این عیوب هستند. موفق باشید
سلام حاج آقا: به لحاظ سال قمری ۴۰ سال را رد کرده ام. گناه کارم. زیاد. ولی دوست دارم بنده صالح خدا شوم. اهل کشف و شهود شوم. تقریبا ۱۴سال است در این فکرم. ولی بارها زمین خورده ام. الان هم مثل گذشته اراده قوی ای ندارم. نمیدانم گیج شده ام. آیا امیدوار باشم؟ نصیحتی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چرا امیدوار نباشید؟!! مهم آن است که راه را در بستر شریعت همراه با معرفت، درست طی کنیم و آن تدبّر در قرآن است. حال چه اهل کشف و شهود بشویم و یا نشویم. موفق باشید
«ظریفی میگفت، شادی وقتی طلوع میکند که انسان بداند وظیفه واقعیاش را به انجام رسانده. رسیدن به آن شادی، دشواری هر انجام وظیفهای را آسان میکند. مثل شادی یک پدر، آنهنگام که با دسترنجش آرزوی کوچک کودکش را برآورده میکند و در همان حال میداند، هرآنچه برای این منظور از دستش برآمده، انجام داده است. تحمل سختی انجام وظیفه در انتظار شادیِ پس از آن، آسان است. رنج حقیقی در انجام وظیفه نیست؛ که در ندانستن وظیفه است. گیجی و پریشانی ناشی از ندانستن وظیفه است که ما را خسته میکند. بشر امروز، بشر عاطل و باطل است. نمیداند کجاست و چه «باید» بکند. این «بایستگی» همان امر مجهول عصر ماست؛ عصر نیهیلیسم.» سلام استاد عزیز: اوقاتتون پر خیر و برکت ان شاالله با این وصف چطور ما باید پوچی را درک کنیم؟ واقعا ما نمیدونیم کجاییم و چه باید بکنیم؟ واقعا ما تنها ملت آینده دار دنیا نیستیم؟ آیا افتادن در چاه نهیلیسم تقدیریست که همه باید به آن مبتلا باشند؟ من واقعا نمیتونم بفهمم پوچی چی هست. ما اسلام را داریم. انقلاب اسلامی امام خمینی عزیز را داریم. ما در مسیریم و اگرچه در فهممون نسبت به این حقیقت دچار شدت و ضعفیم اما الحمدلله و المنه در نسبت با امام و انقلابیم چطور تصور کنیم نمیدونیم کجاییم و چه باید بکنیم درسته گاهی نمیتونیم تشخیص بدیم در لحظه مصداق عملی که باید انجام بدهیم چیه اما مگر نه اینکه تا خدا هست امید داریم که راه بازمیکنه و ما درنمیمونیم مگر نه اینکه «ان تنصرالله ینصرکم» مگرنه اینکه قرآن هست و اهل بیت هستند و انقلاب و امام هست و آقا هست پس چطور ما نمیدونیم کجاییم و چه کنیم؟ مگر هدایت خدا را باور نداریم که به چه کنم چه کنم دچار بشیم؟ آیا ما محکومیم به دلیل حضور در زمانه نهیلیسم، دچار آن شده باشیم؟ یا میشود که در این زمانه بود و به حضور خدا و هدایتش و آنچه ذکر شد، دچار پوچی و نهیلیسم نباشیم؟ آیا من اونقدر از مرحله پرت هستم که نمیفهمم نهیلیسم چیه در حالیکه دارم درش دست و پا میزنم؟ من هرگز در زندگیم دچار سردرگمی که اقای یامین پور ذکر کردند نشدم همیشه به انقلاب اسلامی عشق ورزیدم و همه زندگیم در این راستا بوده که شیرینی انقلاب و امام را به دیگران هم نشون بدم درسته بسیاری اوقات دستم از ابزار فلسفه و سخن و علوم دیگر خالی بوده اما قلبم ذره ای به حقانیت انقلاب اسلامی امام خمینی شک نکرده لااقل چنین شکی را در طول زندگیم بخاطر نمیارم و حالا مکرر در مکرر میشنوم از پوچی و نهیلیسم و... شک کردم که آیا باید حتماً پوچی را لمس کرده باشم یا بکنم؟ یا اگر چنین حس سردرگمی ندارم نشانه گیجی و پرت بودنم از مرحله است؟ و هر بار به خودم جواب میدهم با وجود خدا و... چرا محکوم به درک و غرق شدن در نهیلیسم هستم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که با انقلاب اسلامی در مقابل ملت ما گشوده شد طوری مردم بسیجی و انقلابی را در بر گرفت که گویا همه عالم در جان آن ملت شکوفا شد، ولی این انسان در این آخرین دوران با ظرفیت بیشتری که دارد به خود آمد و آنچه داشت را کافی ندانست. حال یا ادامه راه را بسته دید، و این یعنی ظهور نیهیلیسم. و یا در مواجهه با ظرفیت بیشتری که داشت، خود را با حضوری بیشتر ادامه داد و با عزمی که عزم فرزندان حضرت امام و انقلاب داشتند خود را معنا کرد و اینجا است که میتوان پرسید شما با کدام عزم، نسبت خود را با امام و انقلاب جلو میبرید؟ که در آن نسبت آری! خداوند را هرچه حاضرتر و فعالتر مییابید. این مهم است. و به نظر بنده آقای دکتر یامینپور به نکتۀ خوبی اشاره میکنند مبنی بر اینکه هرکس راه را در زمانۀ خود و در مواجهه با مسائل بشر جدید یافت؛ تماماً در حضوری است که او را در وسعت آخرالزمانیاش حاضر میکند در عین آنکه باید آن حضور را در نسبت با انقلاب و حضرت امام پاس بدارد و عمق ببخشد. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/17794 سلام و عرض ارادت خدمت استاد عزیز: آری به راستی افق انقلاب اسلامی که به برکت مجاهدتهای آشکار و نهان ِ خرد و کلان این امت در حال گسترش به اقصی نقاط جهان است، بسی گستردهتر از تفاوتهای داخلی و سیاسی است. استاد بزرگوار میدانم که موضع حضرتعالی در انتخابات از جنس هواداریهای سیاسی نبود و چون نگاهی را به سیره امام و افق اصیل انقلاب نزدیکتر میدیدید از فردی اعلام حمایت کردید اما دیروز که جناب آقای قالیباف با هدایت خود، هواپیمایش را در قلب تهدیدات منطقه نشاند، در قلبم آرزو میکردم که نسبت به مواضع ضدصهیونیستی و شجاعانه ایشان که از جنس بچههای جنگ است موضعی بگیرید و تحسین کنید تا خاطرمان جمع باشد که ما استاد را درست درک کردهایم، پای انقلاب، فراتر از فرد و جناح وقتی که پست شما در مطالب ویژه را دیدم و اکنون که این چند خط را مینویسم از شوق، اشک میریزم درست است که دشمن مرا در کنج خانه نمیبیند و میتوانم هرجه خواستم گریه کنم اما حس کردم داغ سید حسن نصرالله برای ایستادن است نه گریه کردن، حتی اگر دشمن نبیند. از اول خرداد امسال تا اوایل مهر، مثل تابستان سال ۶۰ پر از حادثه و ترور و داغ پشت داغ ما به هم دلگرمیم به جملههای هم صدای محکم رهبر و بیان رسا و حمایت تمام قدشان از جبهه مقاومت، تسکین قلب پردرد ما بود و این حمایت و تحسین حضرتعالی از موضعگیری آقای قالیباف، بسیار خرسندم کرد. ما به بودن در جاهایی که ندیدهایم عادت کردهایم از ضریح شش گوشه تا سنگرهای امروز مقاومت تا دریهای تفسیر مسجد الحمدلله
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را شکر که با گشوده شدن افقی که انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده؛ هر صحنه ای که در این تاریخ پیش می آید را در نسبت با آن افق معنا می کنیم و حتی اکنونِ خود را با حضور در آن افق و در آن آینده تجربه و احساس می نماییم. آری! در این راستا جایگاه هر حرکتی و هر شخصی معنای خود را دارد و با توجه به این امر چگونه می توان جایگاه حرکت آقای دکتر قالیباف و سخنان ایشان را در نشست اجلاس رؤسای مجالس اسلامی نادیده گرفت؟ و مگر تعلّق ما به آقای دکتر جلیلی نیز در همین راستا نبود؟ که جایگاه ایشان را در راستای حضور اکنونِ خود در آینده انقلاب اسلامی به عنوان ریاست جمهور تجربه می کردیم؟ مهم آن است که جای و جایگاه افراد را نسبت به انقلاب محفوظ بداریم. موفق باشید
با عرض سلام و وقت بخیر: سوالی مدتهاست که ذهن من را به خود درگیر کرده، اینکه اگر مادری به فرزندش علاقه داشته باشد یا حتی پسری به دختری یا بالعکس و مثالهایی از این نوع فردی که معشوق اوست این حس را خواسته یا ناخواسته دریافت میکند و این دیگر با اوست که به این محبت اهمیت دهد یا خیر. اما سوالِ بنده این است که در اعتقادات ما آمده که اهل بیت و خداوند از پدرو مادر نسبت به فرزند مهربان تر و دلسوز ترند پس چرا این محبت احساس نمی شود؟ نه تنها بنده که از افراد زیادی این سوال را پرسیده ام و آنها نیز همین حس را داشته اند. پیشاپیش ممنون از پاسختان
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد از چه منظری به اهل البیت «علیهم السلام» بنگریم. آیا آن عزیزان حضور برتر و نهاییِ ما در منظر ما نیستند؛ تا هرچه بیشتر نظر به آن ها با خودمان بیشتر به سر ببریم؟ به این جمله مولایمان علی «علیه السلام» فکر کنید که فرمودند: «لَو أحَبَّني جَبلٌ لَتَهافَتَ» اگر كوهى مرا دوست بدارد درهم فرو ريزد. اشاره به اصحابی که محبت به آن حضرت، آنان را از خود بی خود می کرد. موفق باشید
سلام محضر شما: ببخشید منظورتان از جواب سوال ۳۸۳۹۰ و سوالات قبل از آن در همین راستا، اینست که ابن عربی و مولوی هم همان طریق منصور حلاج را داشته اند و به همانجا منجر میشوند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر منظور حلاج را با نگاه عرفانی بنگریم، آری! ولی این غیر از سخنانی است که حول شخصیت او گفته میشود که معلوم نیست درست باشد و از سخن جناب جنید نسبت به حلاج نمیتوان غفلت کرد که مشهور است متذکر حلاج شده بوده است که در آن زمان و در آن شرایط وقت آن حرفها نیست. گویا در کنارِ داریِ که حلاج را بدان آویخته بودند میگوید نگفتم حال وقت چنین سخنانی نیست. موفق باشید
استاد جانم جوابتان به سوال (28275) را خواندم. ممنونم از شما عزیز جان و استاد گرامی. منظورتان اینست که جناب مولوی اینگونه مثنوی را میدیده که در مناقب العارفین هم آمده: روزی حضرت سلطان ولد (فرزند مولوی) فرمود: که از یاران، یکی به حضرت پدرم شکایتی کرد، که دانشمندان با من بحث کردند که مثنوی را چرا قرآن گویند؟ من بنده گفتم که تفسیر قرآن است. همانا که پدرم لحظه ای خاموش کرده فرمود که: ای سگ! چرا [قرآن] نباشد؟ ای خر! چرا نباشد؟ ای غرخواهر چرا نباشد؟ همانا که در ظروف حروف انبیا و اولیا جز انوار اسرار الهی مدرّج نیست. و کلام خدا از دل پاک ایشان رسته، بر جویبار زبان ایشان روان شده است. خواه سریانی باشد، خواه سبع المثانی، خواه عبری، خواه عربی… و به همین خاطر عبارات خاص کلام الله مجید را برای توصیف اشعارش آورده؟ که مثنوی نیز: بایدی سفره کرام برره یمنعون , بان لا یمسّه الا المطهرون ، کَما قالَ تَعالى یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیرا و انه شفاه الصدور، خَیْرٌ مَقامًا وَ أَحْسَنُ مَقِیلًا، الأَبْرارُ فیهِ یَأکُلونَ وَ یَشْرَبُونَ، مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ فِیها مِصْباحٌ. یعنی مولوی کلامش را چه میدیده دقیقا که شما و حضرت آقا تایید میکنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. جناب مولوی به خوبی درک میکرده که به قول خودش «تو مپندار که من شعر به خود میگویم / تا که هشیارم و بیدار، یکی دم نزنم». با این همه نباید بجز به آنچه در مثنوی و دیوان شمس هست اعتماد کرد. زیرا به گفته اهل تحقیق در آن کتابها بخصوص در «مناقب العارفین» مطالبی هست که احتمالاً مریدان جاهل از قول جناب مولوی مطرح کردهاند. موفق باشید
استاد سلام علیکم: به گزارش ایسنا، محمدجواد ظریف در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «محکومیت ترور شهید بزرگوار اسماعیل هنیه، در حالیکه جهان در سکوت نظاره گر نسل کشی اسرائیل و اقدامات مکرر تروریستی و تجاوزگرانه آن رژیم است، نتانیاهو منطقه و جهان را به سوی پرتگاه فاجعه پیش می برد، درست در روز تحلیف رئیس جمهور پزشکیان، که مردم ایران، منطقه و جهان را به صلح و آرامش و همدلی فرا میخواند. ایالات متحده و اتحادیه اروپا باید تا کنون متوجه شده باشند که بقای نتانیاهو در گرو کشتار، تخریب و هرج و مرج است. شهید اسماعیل هنیه قهرمان خستگی ناپذیر آزادی مردم فلسطین از اشغال اسرائیل بود. ترور ناجوانمردانه میهمان ما، عزم ایران را برای دفاع از خود و حمایت از عزم مردم فلسطین برای مبارزه برای آزادیشان دوچندان خواهد کرد. جهان نباید اجازه دهد که اهداف ویرانگر نتانیاهو محقق شود.» استاد راستش احساس میکنم توطئه در کار است. این همان ظریفی است که چند روز قبل در حسینیه امام خمینی هنگام شعار مرگ بر آمریکا با صورتی اخمو سکوت کرده و هیچ نمی گفت؟! از همه ابعاد این ترور عجیب بود و اگر درست فکر کنیم آنقدر دلیل وجود دارد که حادثه بالگرد آقای رئیسی را ترور اسرائیل بدانیم ولی نمیتوانیم این را بگوییم چون اسرائیل از خدا شه که ما این را بگویم ولی شاید ترور شهید رئیسی هم بی ربط به ترور اسماعیل هنیه و دولت اصلاحات نباشد. نظر شما چیست استاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرچه هست این داستان وجدان تاریخی ما میباشد که آقای ظریف هم متذکر آن هستند. عرایضی در رابطه با برکات این ترور در راستای حضور تاریخی جبهه مقاومت، در عین تلخیِ آن، انجام شد که خوب است به آن بحث رجوع شود https://eitaa.com/matalebevijeh/17293. موفق باشید
استاد سلام علیکم: «اکنون اینجانب با تشکر از همهی کسانی که در خلق این افتخار نقش آفریدهاند، به پیروی از ملت بزرگ، رأی آنان به شخصیت فرزانه، و صادق، و مردمی، و دانشمند جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان را تنفیذ و ایشان را به ریاست جمهوری اسلامی ایران منصوب میکنم» استاد متنی که خواندید بخشی از حکم تنفیذ می باشد و همچنانی که مشاهده می کنید رهبری آقای پزشکیان را شخصی فرزانه و صادق و مردمی و دانمشند خواندند. ولی چنان که ما در مناظرات بین آقای جلیلی و پزشکیان شاهد بودیم هیچ کدام از این صفات در آقای پزشکیان نبود و هم اکنون نیز وجود ندارد. برای مثال ایشان قول داده بودند کابینه جوان و بدون در نظر گرفتن حزب و جناه داشته باشند و امروز بعد از مراسم تنفیذ آقای عارف را که ۷۳ سال سن دارند و معاون اول خاتمی بودند را معاون اول خودش کرد و یا آقای ظریف و افرادی که خودتون هم اطلاع دارید و یا آمارهایی که به دروغ از شهید رئیسی منتشر کرد و یا اهانتی که به حاج قاسم کرد. استاد برای شخص من عجیب است و تعجب میکنم و فهمم عاجز است که رهبری که برای نماز خواندن رفسنجانی «اللهم آنا لا نعلم منهم الا خیرا» نگفت و شهادت دوروغ نداد حالا در تنفیذ اینگونه آقای پزشکیان را توصیف مي کنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز در این مورد فکر کردم. تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب، موضوع را از زاویه دیگری مینگرند و صحنه را ماورای صحنهای که در آن مناظرات پیش آمد؛ مدّ نظر دارند و شاید در مورد آقای عارف محذوراتی داشتند که برای انتخاب ایشان به عنوان معاونت اول، خصوصیات مثبتی در ایشان هست که شاید بتوان کار آقای پزشکیان را توجیه کرد. موفق باشید
