سلام علیکم: با توجه به جمله ی عارف بالله آقای قاضی که فرمودند کسی که نماز های یومیه اش رو اول وقت بخواند به مراتب عالیه میرسد منظورشان در این دنیا بود یا اینکه مراتب تکامل پس از برزخ نیز ادامه میابد؟ بطور کلی آیا کسی در اواخر عمر سیر و سلوک را شروع کند و یقظه و توبه و مراقبه برایش حاصل شود و در منازل ابتدایی بمیرد این مراحل را تا فنا فی الله و پایان سفر اول و اسفار پس از آن در برزخ طی میکند؟ سرعت و کیفیت آن کند تر و پایینتر است؟ شرط اینکه پس از مرگ سیر طی شود چیست؟ چگونه سالک واقعی بحساب میاید و شرط ادامه مسیر در برزخ را دارا می شود؟خواهش میکنم توضیحات کافی بدهید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نوع آیات بیندیشید که میفرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ» حاکی از آنکه وقتی انسان در مسیر توحید قرار گیرد، نهتنها از ضعفها و سیئات گذشته او چشمپوشی میشود، در إزای اعمالی که انجام میدهد نظر به عالیترین و نیکوترین عملِ او میکنند و همه اعمال او را بر مبنای همان بهترین عمل برای او به حساب میآورند حتی آنچه را که در نیّت دارد و موفق به انجام آن نشده است. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد یه سوالی ذهن من رو در گیر کرده اینکه درسته که ارتباط با نامحرم حرامه ولی چرا یسری ها مثلا تو فضای مجازی خب یک شخصی رو پیدا میکنن و ارتباطشون رو خب میسنجن و خب به نتیجه ی خوبیم میرسن و ازدواج میکنن و شاید اگر سنتی بود اونقدر ادم ایده الش پیدا نمیشد و یا اینکه خب چون با هم اول آشنا میشن و همدیگرو دوس دارند بعد ازدواج خب خیلی سختیا حل میشه چون هم رو دوست دارند البته اینا هم نظریه ایست که من میشنوم و واقعا نمیدونم چه پاسخی بدم به کسانی که اینها رو میگن و خب صرفا حرام بودن ارتباط کار راه انداز نیست و میگن اره ما با فلانی صحبت میکنیم جهت آشنایی و رابطه احساسی نداریم. ممنون میشم جواب بدین
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه بسترهای اصلی آشنایی جوانان از طریق خانواده و جامعه سنتی از بین رفته است؛ حرفی نیست. ولی تجربه نشان داده از طریق فضای مجازی هم که توهّم در آن فضا غالب است، نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. احتمالاً باید به روشهای دیگری مثل حضور در اجتماعات مذهبی و فرهنگی فکر کرد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات. بحثهایی اخیرا بین جریان مصاف و جریان منتسب به آقای قالیباف برقرار است. البته پیگیری بحث شفافیت چند سالی است توسط موسسه مصاف انجام می شود. اما متاسفانه رفتارها و مسایل عجیبی از جریان منتسب به آقای قالیباف مشاهده می شود. مثل نوع برخورد آقای جلیل محبی ویا امثالهم .... آیا این بحثها برای غربالگری مجلس انقلابی الان مناسب هست؟ نظر شما در رابطه با این موضوع و نحوه مواجه ما با این مسایل چه می باشد؟ لطفا ما را راهنمایی بفرمایید و برای ما هم دعا بفرمایید. با احترام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید سخنان آن عزیزان را شنید و در دل آن سخنان، اندیشه صحیح را دریافت نمود. بهتر آن بود که به جای آنکه یک جریان، جریان دیگری را که هر دو فرزندان انقلاب هستند؛ نفی کنند، همدیگر را درک میکردند. زیرا از امام محمد باقر «عليهالسلام» داریم: «اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الایمانِ الرِّفقُ؛» هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مداراکردن و نرمی است. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: برای دنبال کردن بحث راز طلوع بشر جدید چه مباحثی پیش نیاز هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و «حرکت جوهری» همراه با شرح صوتی آنها و اگر بتوانید حتی مباحث « انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» https://lobolmizan.ir/sound/1096?mark=%D9%88%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DA%AF%DB%8 را دنبال کنید خوب است. موفق باشید
سلام استاد: خاطرم هست که در جایی می فرمودید باید خوف و رجاء در انسان به یک اندازه باشد. از آنجا که بنده فعلاً در شرایطی هستم که یأس از رحمت خدا تا حدودی بر من غالب هست خواستم در مورد افق و حد امید به رحمت الهی برایم بگویید که تا کجاهاست. در جایی دیدم که امیرالمؤمنین علیه السلام به خدای متعال عرضه می دارند: «الهی و عزتک و جلالک و لو قرنتنی فی الاصفاد طول الایام و منعتنی سیبک من بین الانام و حلت بینی و بین الکرام ما قطعت رجائی منک و لا صرفت وجه انتظاری للعفو عنک» : «معبودا به عزت و جلالت سوگند اگر روزهاى طولانی مرا با غل و زنجیر (کیفرت) ببندى و قرین (و همدم) سازى، و از میان همه مردم فقط مرا از عطاى خویش بازدارى و میان من و خوبان والامقام و گرامى حائل شوى، هیچ گاه امید من از تو قطع نشود، و روى امیدى را که به عفو و گذشت تو دارم به سوى دیگرى باز نگردانم.» آیا در این فراز اشاره به افقِ امید به رحمت الهی مطرح شده و می خواهد بفرماید که حتی در دل آنچنان بلاهایی هم باز جای امید به رحمت الهی وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای مولایمان باشم که این اندازه متوجه رحمت حضرت حق میباشند نسبت به بندگانش. آری! حقیقتاً نسبت خداوند به بندگان چنین است و در همین رابطه جناب مولوی متذکر میشوند: «در بلا هم میچشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید
ترسیدن از خدا یعنی چی؟ و از خدایی که رحمت غلبه داره چگونه باید ترسید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوف از خدا به معنای آن است که انسان باید نگران باشد کاری نکند که از رحمت او محروم گردد. زیرا به گفته جناب حافظ: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند؟» . موفق باشید
با سلام: بنده با سایت شما تازه آشنا شدم. فرهنگی بازنشسته هستم. هر روز مقداری از وقتم را به گوش دادن سخنرانی می گذرانم اما سوال من: در نماز برای حضور بیشتر کلمات و اذکار نماز که ضمیر غایب بیان می شوند در ذهن بصورت حاضر با خدا بیان می کنم مثل این که با کسی رودر رو صحبت می کنی گفتم پرسم که ایرادی به نماز وارد نمی کند؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «شرح آداب الصلواة» حضرت امام خمینی شروع خوبی است برای به ظهورآمدن افق اصیلی که ما در نماز نیاز به آن داریم. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 . موفق باشید
سلام استاد عزیز: کار او، اعجاز و وصف دین است / کار ما شکر، بس همین سنگین است / الا ای اهل عالم گوش باشید / غم در این میخانه بس شیرین است / حزن این ره، در پس آزادی است / اشک آن، غایت براین تقدیر است / ای شکسته بال و پر، گم کرده راه / ای که در زنجیر عصیان و گناه گرچه حتی غفلتی نبود تو را / راه حق، پیوسته میخواند تو را / میل تو باشد حجابی بر ره میخانه ات / این دوراهی مسیر، کرده است آواره ات / غم مخور ای جان من، چاره دست اوست / محو او شو با شهادت، هرچه هست اوست. این شعر رو در وصف حال خودم سرودم. ممنونم از راهنمایی های شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به حقیقت نظر کرد که تنها افقِ راستینی است در مقابل ما و اینکه تا نفس داریم، نفسنفسزنان باید جلو رفت و مانند نفس کشیدن که انسان را زنده نگه میدارد تا همچنان نفس بکشد و حیات خود را ادامه دهد؛ رازِ اُنس با حقیقت نیز چنین است که همواره باید به سوی او توجه کرد و همچنان رفتن را ادامه داد در عین انتظار. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده طلبه پایه ۸، مدت حدود ۶ سال در مدرسه مسجد محور به عنوان مدیر دبستان فعالیت داشته ام به تازگی با توجه به سخنان رهبری و این قاعده که باید تحول از بالا به پایین باشد تصمیم گرفته ام که از این مدارس خارج و جهت ادامه خدمت، استخدام آموزش و پرورش شوم. هدف بنده از ورود به آموزش و پرورش حقوق و مزایا نیست بلکه تلاش علمی و عملی برای ایجاد تحولی عمیق در بدنه آموزش و پرورش کشور هست که یک فرآیند ۱۰ الی ۲۰ ساله دارد. سوال اول اینکه به نظر حضرتعالی آیا تحول از بالا به پایین است یعنی از وزارت آموزش و پرورش این تحول اتفاق میافتد یا از دل مردم و مدارس غیر انتفاعی و مسجد محور و....؟ سوال دوم اینکه بنده توانایی همکاری قوی با مدارس مسجد محور را دارم و حتی خودم میتوانم مدرسه در مسجد تاسیس و فعالیت کنم، حال به نظر شما آیا وارد آموزش و پرورش شوم یا در خارج از آموزش و پرورش پیگیر تحول باشم؟ سؤال سوم اینکه به نظر شما آیا این هدف جزء اهداف منطقی و صحیح هست یا نه؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام حُسن خود را دارد و این امر، به روحیه خودتان بستگی دارد. شاید بتوان با حضور در آموزش و پرورش زمینه ای را فراهم کرد تا آرامآرام، آموزش و پرورش به سوی اهداف اصلی انقلاب جلو برود. ولی به هر حال هر دو حضوری که می فرمایید هرکدام حُسن خود را دارد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار: میخواستم در مورد میزان اهمیت روضه خانگی از محضرتون سوال کنم؟آیا تقابل و تضادی با موکبهای خیابانی دارد؟ بنده در ایام عزاداری فاطمیه، در کنار فعالیت در موکبهای خیابانی مراسم روضه هم داشتم که مورد مذمت دوستان قرار گرفتم. و این اتفاق سوال و دو راهی در ذهنم ایجاد کرد. صحیح هست که روضه خانگی رو تعطیل کنیم و فقط در موکبهای خیابانی مشغول باشیم؟ موکبهایی که خالی از فعالیت فرهنگی تاثیرگذار هست وفقط تنوع غذاهای لذیذ و رنگارنگ نذری توش هست. ممنون هستم از بابت پاسخگویی شما استاد گرامی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید جمع هر دو کار بهتر است تا هم با برقراری موکبها، نوعی شعار دینی به ظهور آید و البته سنت حسنه روضه خانگی هم ارزش خود را دارد. موفق باشید
سلام علیکم: در یک مجموعه ی رسانه ای تصمیم به تولید یک بازی تلفن همراه برای کودکان (قبل از سن تکلیف) داریم؛ به عنوان موضوع، علاقه مند بودیم که موضوع بازی در مورد توحید و قیامت باشد. در مورد مباحث نظری و عملی توحیدی اساتید و کتاب های ارزشمند علما در دسترس است اما سوالی که پیش آمده این است که برای تربیت توحیدی کودکان (در هفت سال دوم زندگی) چگونه عمل کنیم؟ در این زمینه اگر راهنمایی ای بفرمایید دعا گو هستیم. اگر موضوع دیگری را اولویت میدانید عنوان بفرمایید تا در تولیدات رسانه ای موضوع تولیدات قرار داده شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید مباحث مربوط به کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «چه نیازی به نبی» بتواند کمک کند. موفق باشید
سلام خدا قوت: استاد بنده ۲۴ سالمه حدود سه ساله خوابهای سنگینی میبینم که بسیار روحم و توجهم را عمیق میکند و خود خوابیدنم هم بسیار عمیق است و متوجه اطراف نمیشوم و با صدا بیدار نمیشوم. اما نکته اینکه این خوابهایی که میبینم عموما در یک خواب هم شیطانی است هم ظاهر الهی دارد یعنی هم نور هم ظلمت هم روشن هم تاریک یعنی یک خواب هردو را در خود دارد در حالی که بنده از نوجوانی تا سه چهار سال پیش یعنی حدود هفت هشت سال مطلقا هیچ خوابی نمیدیدم جز به تعداد انگشتان دست در کل هفت هشت سال. به نظرتان مطلبی هست راهنمایی کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست را مطالعه فرمایید. ان شاءالله با تعادل در معارف حقهای که در نزد خود دارید، نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید
سلام بزرگوار: جگرم خون است. غم شدیدی در وجودم دارم تحمل ندارم تفکر کنم و از باطن این جنگ اسرار اللهی بکشم بیرون. روزی ۱۰۰ بار بچه خودمرا در خیال کشته میبینم تا بتونم هم درد مردم غزه باشم چه کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به نکاتی که در مباحث «https://eitaa.com/matalebevijeh/15130
https://eitaa.com/matalebevijeh/15126 شده است توجه فرمایید. موفق باشید
سلام حاج آقا: متفکر ذو ابعادی و ذو وجوهی گفته متفکران، درد زمانه و درمان زمانه را خوب میفهمند و ما هم حتمأ باور عقلی و قلبی و وجودی داریم. شاید به عنوان سؤال وجودی این تاریخ، مطرح میکنم شاید به عنوان ندای درونِ این تاریخ، به ظهور، آمده باشد. ۱. یک زمانی، هرگاه، حرف از تهاجم فرهنگی غرب بود ما فکر میکردیم فقط بد حجابی و موسیقی و امثال آن هست و راحت پای خود را کنار میکشیم و از آن دور میشویم اما امروز میبینم که «تقریبأ» تمام ما ها، از علماء و غیر علماء چنان در فرهنگ غرب فرو رفته و غرق شده ایم که تقریبأ جای دیدن غیری نیست: از تجمل گرایی و چشم و هم چشمی بگیرید تا مهم بودن حرف مردم، حرف مردم مهم شد.(لعنت بر ماهایی که حرف مردم برای ما مهمتر از حرف خدا شد) خلاصه عرض کنم: باورمان شد فرهنگ غرب با وجود جذابیت های ظاهری و عقلیِ قشری و سطحی که رفاه نسبی به بار می آورد، اما جان و روح و روان ما را نابود کرد و الآن هم به جایی رسیدهایم که دچار بی هویتی، بی معنایی، سرگردانی، نیهیلیسم و پوچ گرایی، بیقراری، نا آرامشی، طغیانگری، عصبانیت، درگیری فکری با مشکلات حاصل از شهرنشینی های غیر ضرور و نا متعادل، جنگ اعصاب و محاکمه دولتمردان در ذهن و در جلسات خصوصی و غیر خصوصی، نافرمانی های اجتماعی و مدنی و... که حاصل این فکر و فرهنگ غربیست. امراضیست که خیلی دیر از عوارض نا دانسته و نا خواسته عصر جدیدست (عصر تکنولوژی) الغرض: این بی سکنی شدن که حاصل این سیطره تمدن غرب بر جهانست آیا راه نجاتی هست که بشر خود را از آن نجات دهد؟ به گمانم کار، خیلی سختست و منجیان زمان، که خود روحانیت باشند شاید سخت، دچار نیهیلیسم پنهان شده اند و زودتر از دیگران درد نیهیلسم را چشیده باشند چون از یک طرف معنای جدید و عالم جدیدی پیدا نکرده اند و از طرف دیگر، از عالم غربی (امکانات و توانایی های مادی) تقریبأ، به دور هستند. به گمانم، راه نجات، در پیدا کردن عالم جدید است که صد البته خیلی سخت و جانکاهست و از طرفی انسان فرو رفته در فرهنگ غرب همانطور که عرض شد چشمی برای دیدن ندارد و گوشی برای شنیدن ندارد. چه کنیم که با عجین کردن زبان این جهان و زبان آن جهان، از شرّ بلای دوران، نجات پیدا کنیم و عالم جدید را در پیش چشم، ببینیم و بنمایانیم؟ ۲. احساسم اینست که حتی دوستان ما که در جلسات حکمت های حضور در جهان بین دوجهان شرکت میکنند تقریبأ دچار یک سر در گمی و بلا تکلیفی در فهم هستند و شاید هنوز سر رشته بحث هم دستشان نیامده است چون در حد فهم بنده، هیچکدام در مورد اصل بحث، حرف نمیزنند و به جزئیات موجود در بحث می پردازند. تشکر از خداوند به خاطر همه چیز خصوصأ علمای متفکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به راهی باید نظر کرد که متذکر نهاییترین حضور برای انسان است و آن راهی است که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» مقابل ما گشودند و شهدا نشان دادند این راه برای حضوری بیشتر نزد خود و در جهان، راه بزرگی است و فدایی این راه شدند تا بیشتر در نزد خود و در جهان حاضر شوند. و در مقابل این راه؛ راهی است که فرهنگ غربی مقابل بشر امروز گذارده و ملت ما در قبض و بسطِ خود نسبت به این دو راه، در رفت و آمدند. با به حضورآمدنِ آن راه در رخداد طوفان الاقصی مییابند که فرزندان آن راه هستند و از آن طرف با به میدانآمدنِ آن دولتهای سازندگی و آن آرمانهای توهّمی، یادمان رفت که فرزندِ آن راهها نیستیم و در این مورد روحانی و غیر روحانی ندارد. وظیفه ما است که با مقاومت کامل متذکر راهی باشیم که با انقلاب اسلامی گشوده شد. و در آن رابطه عرایضی در جواب سؤال شماره 36223 شد ۲. بالاخره در آن جلسات، هر کدام از عزیزان حضوری که در آن هستند را گزارش میدهند چرا که بنا نیست در آخر جلسه نتیجه خاصی حاصل شود زیرا حقیقت، اگر بسی نزدیک است، همچنان دور است. موفق باشید
سلام استاد: یک اکنون زده و خودخواه چگونه عمل میکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود را مشغول هرچه پیش آید خوش آیدکردن، و بدون برنامه زندگی را به بازیگرفتن، معنی همان اکنونزدگی است. موفق باشید
سلام: بنده برای خودم این رسالت رو تعریف کردم که زیر سایه انقلاب اسلامی و طبق فرمایشات رهبری در رابطه با رسالت هنر در این زمینه سربازی انقلاب رو بکنم با آثارشما هم مرتبطم آیا این فعالیت سربازی انقلاب رو نصیبم میکنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله. مسلّماً این یکی از راههای مهم برای احیای ابعاد متعالی شما میباشد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد بنده با توجه به پرسش شماره 35185 دو سوال از شما دارم که اگر لطف کنید با بله یا خیر جواب بنده رو بدید ممنون میشم، سوال اول: با توجه به عرایض شما ضمیر هو ضمیر خطاب نیست و اگر بخواهیم از یا هو استفاده کنیم باید حتماً بعد از هو، او را توصیف کنیم مثل: «یا هو یا من لا هو الا هو؟» سوال دوم : استاد با توجه به سوال اول پس با توجه به آیه «قل هو الله احد» گفتن یا هو احد به معنای : ای اویی که یکتایی درست است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید همینطور باشد. ۲. وقتی گفته میشود یا احد و یا صمد، نظر به اویی میکنیم که احد و صمد است. ولی اگر گفته شود «یا هو احد» در واقع غایبانه به او نظر کرده ایم که البته آن نیز در جای خود قابل قبول است. موفق باشید
چطور با استاد ارتباط بگیریم
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها از طریق همین سایت میتوانم در خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
لطفاً در مورد اینکه میگن اسم شخص تنظیم باشه با اسم مادر از طریق حروف ابجد. چنین مطالبی در دین اسلام آمده یا مورد سفارش دین قرار گرفته ؟ لطفاً با ذکر منبع با تشکر از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤال در جواب سؤال شماره 34632 داده شده است. موفق باشید
سلام علیکم: به نظر حضرتعالی علت یا علل اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) اکثر مواقع از نان و «نمک» به عنوان غذا استفاده می کردند، چه بوده است؟ چون همان طور که ما در کلمات عرشی و بلند ایشان تأمل می کنیم باید در افعال ایشان که ریشه در همان مقام متعالی ایشان دارد هم تدبر کنیم. آیا صرفاً به خاطر ریاضت نفس بوده؟ چون اگر فقط بحث ریاضت باشد می توانستند نان خالی بخورند. ولی چرا «نمک»؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. مهم آن است که با نظر به سیرۀ آن حضرت، سعی کنیم در استفاده از دنیا به همان اموری اکتفا نماییم که برای زندگی در دنیا کافی است. موفق باشید
بسم الله النور. سلام: استادِ جان در مورد ولایت فقیه و دیدگاه اسلام و علما از صدر اسلام تا به حال در این مورد و ولایت فقیه را تا به چه حد قائل بودند کتاب یا مجموعه صوت دسترسی دارید معرفی کنید؟ آیا ولایت مطلقه فقیه را فقط حضرت امام قائل بودند؟ صوت یا کتاب واقعا لازم دارم تا اطلاعاتم رو تکمیل کنم و در بحثایی که پیش میاد به مردم و قشر فرهیخته و اهل مطالعه پاسخ متقن بدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از بهترین کتابها در رابطه با توجه به مبانی حِکمی و دینی مربوط به «ولایت فقیه» کتاب شریفِ « ولایت فقیه؛ ولایت عدالت و فقاهت» از حضرت آیت الله جوادی آملی است. در ضمن میتوانید به بحث «حکومت وِلایی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی. جناب آقای اصغر طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض میرسانم تفسیر چهار جلدی متین توسط مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ علی نریمانی نوشته شده که خلاصه شده تفسیر المیزان هست و نویسنده این تفسیر را برای استفاده مساجد تنظیم کرده است. اگر جنابعالی تفسیر فوق را ملاحظه فرموده اید بفرمائید نویسنده محترم توانسته است به نحو احسن رسالت خلاصه نویسی را انجام دهد یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال تشکر و قدردانی را بعمل میآورم. من الله التوفيق
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن آثار را ندیدهام. ولی اینطور که میفرمایید باید کار ارزشمندی باشد از آن جهت که هر مسجدی که یک صفحه قرآن را بعد از نماز قرائت میکنند؛ بتوانند از شرح و تفسیر آن کتاب استفاده کنند که منحصر به ترجمه نباشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و ارادت خدمت حضرت استاد طاهرزاده: اعیاد ماه رجب بویژه میلاد پرخیر و برکت حضرت علی علیه السلام رو به پیشگاه وجود مقدس و نورانی حضرت حجت ارواحنا له الفدا و رهبر بزرگوار و شما استاد گرامی تبریک عرض مینمایم. اکنون سؤالات حقیر ۱. شنیدن صدای ملک داعی یعنی چی و چه کسانی میشنوند و ربطش با (یا داعی الله و ربانی ایاته) که در زیارت آل یاسین به آقا سلام میکنیم چیست؟ ۲. حضرتعالی دروسی درباره شرح حدیث کسا دارید که گوش کنیم ؟ ۳. التماس دعا استاد. مطالب درس معاد خیلی سنگینه و از ثانیه به ثانیه اش نمیشه گذشت، وجودم هنگ میکنه. شما چطور تمام آنچه که ارائه میدید رو سیر کردید؟ من وقتی هنگ میکنم بیشتر به شما فکر میکنم که چگونه در عوالم معاد و توحید تنهایی سیر کردید که اینقدر زیبا ارائه میدید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان الهامات الهی است که در ماه رجب، جانِ افراد را متذکر برکات این ماه میکند ولی حضرت صاحب الزمان «عجل اللهتعالیفرجه» به عنوان یک شخص و امامی که مأمور هدایت الهی هستند در این فراز از زیارت مورد خطاب قرار میگیرند. ۲. نه! در این مورد عرایضی پیش نیامده است. ۳. اتفاقاً همانطور که حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» متذکر شدهاند، نیاز بشر امروز، نگاه به چنین معادی است که جناب صدرالمتألّهین با ما در میان گذاشتهاند. موفق باشید
سلام و ادب خدمت استاد بزرگوار: حقیقتا سوالی ذهنم را در گیر کرده. در روایت آمده است که: قال علی عليه السلام: إن للّه ِ مَلَكا يُنادي في كلِّ يَومٍ : لِدُوا لِلمَوتِ ، و اجمَعوا لِلفَناءِ ، و ابنُوا لِلخَرابِ این چه نحوه ای از حضور است که میگوید لدو للموت بزایی برای مردن. نمیگوید که بزایید ولی در آخر میمیرد میگوید بزایید برای مردن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر فوقالعاده ارزشمندی است تا ما خود را در جایی فوق این دنیا مدّ نظر قرار دهیم و دنیا را مقصد خود نپنداریم و البته این غیر از آن است که از وظایف دنیایی غفلت کنیم. موفق باشید
با سلام: چند کتاب مثل روح مجرد معرفی میفرمایید که حالمان را خوب کند؟ سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کتاب «کهکشان نیستی» از سرگذشت شهدا و اسراء مثل کتابهای زیبای «سرباز کوچک امام خمینی» و یا «تپه جاویدی و راز اشلو» نباید غفلت کرد. موفق باشید
