سلام و احترام: استاد شما فرمودید نهی کنیم از دست بوسی، مگر حدیث نداریم دست پدر و مادر و سید و سیده از اولاد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم را ببوسیم؟ ممنونم از راهنمایی تون، التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم منظور چه بوده است. بالاخره به گفته خودتان مواردی که میفرمایید، موارد پسندیدهای است. آری! معلوم است که نباید از سر چاپلوسی دست افرادی که شأنیت چنین احترامی را ندارند، بوسیده شود. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: استاد آیا همین که انسان متوجه باشد که هست و خودش هم منحصر به فرد است و دو تا نیست، یکی هست و هر جا هم که برود حتی کره ماه باز هم خودش همراه خودش می باشد و هر عملی هم که انجام دهد باز هم خودش آگاه است، این احساس همان حضور است؟ واینکه چگونه میتوان بر شدت این حضور افزود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همواره خودمان نزد خودمان هستیم، ولی گاهی با تعلق خاطر به امور محدود دنیایی، این حضور را محدود میکنیم و عملاً از حضور بیکرانه خود غفلت مینماییم. در حالیکه باتذکر به خود نسبت به امور بیکرانهای که داریم، خود را در انتخابهای بزرگ و بزرگتر مدد میکنیم. موفق باشید
سلام استاد خسته نباشید: استاد عزیز مدتی هست که احساس میکنم دعاهایم مستجاب نمیشود، نا امید نیستم از درگاه الهی ولی توقع برآورده شدن دارم، در روایات آمده که هرکس به کربلا برود رزقش زیاد می شود، بنده منکر این قضیه نیستم ولی از زمانی که از کربلا اومدم خیلی وضع مالیم بهم ریخته و حسابی اعصابم بخاطر این قضیه خرد شده، از این که بخوام تو زندگی درجا بزنم بدم میاد، دوست دارم رو جلو حرکت کنم و پیشرفت داشته باشم چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی ولی موفق نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به توحید الهی که افقی است در مقابل انسان، توجه شود و در دل آن حضور است که معنای زندگی و معنای هر آنچه پیش می آید، روشن میگردد. موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: من تازه با شما آشنا شدم ولی یه کم از پرسش و پاسخ هاتون را خواندم میشه لطفا برام دعا کنین مشکلم حل بشه❤️❤️
باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی خداوند جبهه حق را در مسیر شما بگشاید. پیشنهاد میشود بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» سری به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید خوب است. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
سلام و عرض ارادت: متن زیر را یکی از دوستان بنده برایم ارسال کرده، لطفا نظر خود در مورد این متن بفرمایید و منابعی که این ماجرا را به درستی و دقیق روایت کرده را معرفی کنید. مخالفت آیتالله خمینی با رژیم شاه از زمان لایحهی انجمنهای ایالتی و ولایتی شروع شد. خمینی با حق رأی زنان و حقوقی که در انتخابات به اقلیتهای مذهبی داده شده بود مخالفت کرد. عقبنشینی دولت در برابر این مخالفت باعث شد که خمینی پیشروی کند و در موضوع قرارداد کاپیتولاسیون در سخنرانیاش به شخص شاه حمله کند. متعاقب این سخنرانی، رژیم شاه وی را دستگیر و از قم به تهران برد و زندانی کرد. طبق قانون اساسی مشروطه مجتهدین و مراجع تقلید مصونیت از محاکمه داشتند و آیتالله خمینی در آن زمان مرجع تقلید نبود. برای نجات جان آیتالله خمینی، آیتالله شریعتمداری به تهران رفت و خمینی را به عنوان مرجع تقلید معرفی کرد. آیتالله سید محمد کاظم شریعتمداری در این زمینه گفته بود: «ما همان موقع به تهران آمدیم و در شاه عبدالعظیم تمام علمای شهرستانها را جمع کردیم و چون در آن موقع راجع به آیتالله خمینی نظر محاکمه و شدّت عمل داشتند و حتّی روزنامههای آن موقع صحبت از اعدام میکردند، از آن نظر لازم دیدیم که پیشگیری بشود.» آیتالله حسینعلی منتظری هم در این باره خاطرهای را نقل میکند: «من متن تلگرافی را که تهیّه کرده بودم خواندم که از آقای خمینی به عنوان آیتالله و مرجع عالیقدر تقلید نام برده بودم، یکی از آقایان گفت: ایشان که مرجع تقلید نیست، چه کسی از ایشان تقلید میکند؟! گفتم من از ایشان تقلید میکنم، پس ایشان مرجع تقلید است!» پس از انقلاب بین آیتالله خمینی و آیتالله شریعتمداری اختلافاتی به وجود آمد. در اولین فرصت، اتهام همراهی در کودتای صادق قطبزاده به شریعتمداری زده شد. پس از آن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (نهاد حکومتی اعلام مراجع رسمی) در اقدامی بیسابقه در تاریخ شیعه، آیتالله شریعتمداری را از مرجعیّت خلع کرد. سپس آیتالله شریعتمداری محصور شد و تا پایان عمر در حصر خانگی ماند. چند سال بعد، شبیه همین سناریو برای آیتالله حسینعلی منتظری اجرا شد. بنابراین دو نفری که حامی و پشتوانهی اصلی مرجعیت آیتالله خمینی بودند پس از انقلاب، هم از مرجعیت خلع شدند، هم مورد اهانت شدید قرار گرفتند و هم سالها در حصر خانگی به سر بردند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالبی است بسیار آشفته، ترکیبی از حق و باطل. پیشنهاد میشود حداقل سری به جزوه «انقلاب اسلامی و ریشههای آن» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/214?mark=%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87%20%D9%87%D8%A7
شب که راز بودنت را پوشید - باد که ساز دیدنت را سر داد - ابر که شوق خنده ات را بارید - من که شعر ماندنت را خواندم - لبهایم را می خندیدی چشمانم را می باریدی - در رویایت می چرخیدم آوازم را می رقصیدی - ما در انتظار مهتاب ماندیم - ما شبیه هم ترانه ای خواندیم. خدایا ما را از شاکرین زندگی که داری عطا می کنی، قرار ده و با جذبه ات ما را حیران ساز و عشق را معنا فرما . اصحاب عشق را رنجی عظیم در پیش است 💌
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصحاب عشق را رنجی در راه است وقتی پای در مسیر تواضع میگذارند تا از کمترین بودنهایی که آنها را جدا از حضرت محبوب نگه داشته؛ آزاد شوند. موفق باشید
سلام: چطور باید به این موضوع پی ببریم که شغل ما روزی ما رو نمیده و از طرف خدا میرسه؟ مگه با تلاش و کوشش نیست؟ پس چرا زمانی که بیکار هستیم روزیمون نمیاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تلاش ما در کسب رزق موجب میشود که رزق مقسوم و تعیینشده به راحتی به ما برسد و ما از سایر وظایف انسانی و دینی خود باز نمانیم و تنبلیِ ما موجب میشود که به هر حال، رزقِ مقسوم ما به ما برسد ولی در عین خواری و سختی. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: در کتاب ادب خیال عقل فرمودید باید کتب عالمان بزرگ را مطالعه کنیم و برنامه ریزی داشته باشیم. من مادر دو فرزند و خانه دار هستم و چند سالی ست مباحث شما را دنبال میکنم و همیشه سعی کردم با برنامه جلو برم اما تو این برنامه های که میریزم اخیرا یه کمبودی حس میکنم. انگار این کتاب خواندن ها و ویس گوش کردن ها و خلوت داشتن ها دیگه منو راضی نمیکنه. انگار باید حرکتی دیگر انجام بدم. در درون خود جستجو کردم و فهمیدم چقدر تشنه افرادی هستم هم دل و هم فکر و هم کلام... من حس میکنم خیلی نیاز به حضور در جمع هایی دارم که منو بفهمن و بتونم باشون صحبت کنم و راه پیدا کنم. نمیدونم باید کجا برم و چه جوری شروع کنم فقط میدونم روحم نیاز به اینگونه ارتباط ها پیدا کرده. چند جلسه ای به جلسات سها آمدم و لذت بردم اما هنوز راهمو پیدا نکردم. نمیدونم باید چیکار کنم. اون نشاطی که قبلاً داشتم هم ندارم. تنها تغذیه روحم و حال خوبم در حال حاضر کتب شما استاد عزیز و قرآن و نهج البلاغه است وگاهی نوشتنهایی که از دل بیرون میآید. استاد لطفا کمکم کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مکرر عرض شد باید به حضوری دیگر اندیشید. چگونه ممکن است که انسان تا آن جا راه را رها کند و به بیراهه قدم زند که ستایش گر قاتل عمر خود شود، وقتی هر آنچه معنای زندگی را از او می رُباید را دوست می دارد؟ مشتاق اموری میشود که بر سرگردانی او میافزاید و خواهان چیزهایی است که نیست، آری! چیزهایی که نیستند و جاودانگی را از او می رُبایند و چون احساس جاودانگی را از دست داد چه اندازه در بودن خود احساس پوچی میکند. اینجا است که همه راهها برای او بنبست است، زیرا اصیلترین راه که تماشای خود میباشد به عنوان بنده، حضرت ربّ العالمین را گم کرده است، راهی که هم اکنون او را تا بیکرانه ترین حضور حاضر می کند و معنا میبخشد و با حضور در آن ساحت به جای آن که از رفتن فرار کند به راحتی رنج رفتن را که همه زندگی است به جان میخرد. رنجی که در هر قدمی که برمی دارد زندگی را به او نشان میدهد. دوریِ این رفتن ها چه اندازه دردناک است هرچند با راحتی و رفاه همراه باشد. راحتیهای پوچ و بیثمر. این است راز نیستانگاری، راز بودنهای سرد و بیثمر به جهت فرار از رفتن که شأن حضور در حقیقت است. اینجا است که با حضور در تاریخ توحیدی که با انقلاب اسلامی شروع شد و احساس و شور معنوی که به سراغ انسان میآید، از نیستانگاریِ این دوران عبور کرد. موفق باشید
با سلام: انسان در خواب هر دو کفشش را گم کند، معنایش چیست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده علم به تعبیر خواب ندارم. موفق باشید
سلام: ببخشید نظر شما درباره محمد جعفر مصفا چیه؟ که مولوی رو توضیح میدن
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده، هم از کتاب «همراه با پیر بلخ» ایشان استفاده کردم و هم از کتاب «تفکر زائد» و ترجمهای که از کتاب کریشنامورتی داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی. جناب آقای اصغر طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض میرسانم تفسیر چهار جلدی متین توسط مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ علی نریمانی نوشته شده که خلاصه شده تفسیر المیزان هست و نویسنده این تفسیر را برای استفاده مساجد تنظیم کرده است. اگر جنابعالی تفسیر فوق را ملاحظه فرموده اید بفرمائید نویسنده محترم توانسته است به نحو احسن رسالت خلاصه نویسی را انجام دهد یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال تشکر و قدردانی را بعمل میآورم. من الله التوفيق
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن آثار را ندیدهام. ولی اینطور که میفرمایید باید کار ارزشمندی باشد از آن جهت که هر مسجدی که یک صفحه قرآن را بعد از نماز قرائت میکنند؛ بتوانند از شرح و تفسیر آن کتاب استفاده کنند که منحصر به ترجمه نباشد. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. پیرو پرسش و پاسخ ۳۹۸۳۹ پاسختون به نظرم درست نیست. ملاکی که خودم دارم فرمایشات مستقیم خود آقاست چیزی که خود آقا روش تاکید داشتند که مطلق مذاکره ممنوع هست، فرمایشات آقای خوش چشم هم سرجای خودش درست ولی قانع نشدم این مذاکره درست باشه یا دیپلماسی فعالی باشه. اگر آقا رضا داده اند با توجه به اینکه آقا فرموده اند پشت پرده خط قرمزی که مشخص کرده ام رد نمیکنم، چیزی مانند ماجرای تحمیل حکمیت زمان حضرت علی بوده و لاغیر. دیپلماسی فعال و تعاریفی که تو کانال نوشتید وصله این مذاکره نیست. به ویژه که نفر دوم مذاکره کننده برجام الآن نفر اول مذاکره هست. یعنی هیچ چیزی نسبت به زمان روحانی عوض نشده که بخوایم بگیم دیپلماسی عزت مندانه خواهد بود. تقسیم به مستقیم و غیر مستقیم هم عبور ظریفی از فرمایش رهبری است. بیم خسارت برجام دو و سه میرود. اگر فرمایشات صریح آقا برای ما اصل نباشد چیز دیگه ای نمیتونه اصل باشه. روند مذاکرات دقیقا مثل دولت روحانی هست که به فرموده آقا دولت عبرت بود. به هرحال زمان روشن خواهد کرد که دیپلماسی فعال دیپلماسی شهید امیر عبداللهیان بوده نه دیپلماسی عراقچی. اگر هم زمان رئیسی مذاکراتی بود با شکل کنونی خیلی متفاوت بوده و پی برجام بوده که اونم هیچ نتیجه ای نداشته. این مذاکره غیر مستقیم هم باشد همان توصیفات آقا را شامل میشود غیر عاقلانه، غیر شرافتمندانه است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال خوب است که در این مورد فکر شود بخصوص به سخنان سردار باقری https://eitaa.com/matalebevijeh/19113 و باز تأکید میشود آقای خوشچشم برای ما حرف دارند و متوجه نکتهای که شما میفرمایید، هستند. موفق باشید
سلام علیکم: ان شاءالله اعمالتان مقبول حضرت حق. آری نمیتوانم این همه انسان ها را ببینم و نگویم که در اعتکاف این چنین قد کشیدند و خدا به آنها توجه خاص کرده و به خدا درخشنده ترین افراد از دنیا هستند. همینان که خدا تخم عشق را در دل هایشان کاشته بعضی زود تر و بعضی دیر تر در حال قد کشیدند تا برای خود روزی گلی بشوند و بعضی گل شدند آنها که با دیدن زندگینامه شهدا خود را با رفتار شهدا یگانه میبینند و گریه میکنند زیرا خون ها داده اند. تاریخ تغییر کرده و از نظر بنده که ظهوری خاص از حضرت صاحب الزمان حاضر شده و گویا خدا بنا دارند زندگی را بکاممان شیرین کنند و این است پیروزی نهایی و زندگی حقیقی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این رابطه به خوبی میتوان به امروز و فردای این تاریخ و این جوانان فکر کرد. موفق باشید
با سلام و عرض خدا قوت خدمت استاد طاهرزاده: سوال این است که چگونه در نماز و قران خواندن حضور قلب داشته باشیم نه حضور فکر و اصلا منظور از حضور قلب چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد پیشنهاد میشود به کتاب «آداب الصلواۀ» حضرت امام که شرح صوتی آن نیز روی سایت هست؛ رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/674?mark=%D8%A2%D8%AF%D8%A7%D8%A8 موفق باشید
با سلام: آیا میشود که بگوییم علم، قدرت و حیات از شؤن، عین هستی است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این موارد را باید با تعمق در «برهان صدیقین» بیابید، وگرنه با سؤالات جزیی به نتیجهای که باید در فهم مطالب برسید، نخواهید رسید. موفق باشید
سلام استاد: نظر شما درباره مرگ مشکوک سید مصطفی خمینی چیه درسته که میگن ایشون رو ترور کردن امام دستور داده بود. خیلی ممنون میشم حقیقت رو بگین یا منبع معرفی کنید برم دنبالش میخوام حقیقت رو بدونم در ضمن از شخصیت الهی و عرفانی امام خبر دارم و کتاب هایی از ایشون خوندم ترور و مسمومیت ساواک؟ یا قتل به دستور امام و اینکه امام فرمودن از الطاف خفیه الهی بود به چه معناست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی بیش از اینکه فوت ایشان مشکوک بود و حضرت امام فرمودند: مصطفی امید آینده بود؛ نمیدانم. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. یا مادر مدد. شهید محمد مهدی ایرانمنش «بی حسرت از جهان نرود هیچکس به در / الا شهید عشق به تیر از کمان دوست» ما که بلد نیستیم حرف بزنیم یا چیزی که میبینیم رو بگیم ولی خب به دور از اغراق واقعا بعضی وقتا با یکسری اتفاقا یهو دلم میگیره یا اصلا یه حس دیگه ای دارم نسبت بهشون. اعظمش که خود حاج قاسم بود که واقعا حرفی برا گفتنش ندارم، بعدیش برای علی لندی بود که اونم بدون هیچ پیش زمینه یا دلیلی نسبت خاصی باهاش داشتم و الان این شهید بزرگوار. الانم واقعا یهویی شد اصلا حواسمم نبود به این اتفاق ولی یهو افتاد جلوم و انگار نمیتونستم کنارش بزنم و رد کنم برم بعدی. جایی دیدم نوشته بود پایان مقاومت ۱۱۰ روزه شهید! داشتم به این فکر میکردم اره واقعا ۱۱۰ روز جنگیده انگار ولی با خودش بیشتر. بیشتر تو انتظار رفتن بوده فکر میکنم تا موندن، همون راهی که خود حاج قاسم استادش بود و روز ۱۱۰ ام با «فمن یمت یرنی» علی (ع) رسید به آرزوش. آدم وقتی فکر میکنه میگه خب شهادت که الکی نمیشه، بالاخره هر کسی یه راهی رو میره تا میرسه به اون نقطه ولی چی میشه این دهه هشتادیهای عجیب اینقدر زود میرسن؟ توی این همه هیاهو جامعه و دنیا این گل ها چجوری میتونن سر از خاک سیاه روزگار ما در بیارن و شکفته بشن؟ با غیر راه حاج قاسم و امام که نمیشه واقعا. حاج قاسم چه راهی رو پیش آورد که همچین گل هایی بشکفن؟ ما که با حسرت داریم زندگی میکنیم و با حسرت هم از دنیا میریم ولی «الا شهید عشق به تیر از کمان دوست» بدیش اینه اینارو میگیم شاید خوب بلدیم حرف بزنیم ولی مرد راه نیستیم انگار. ان شاءلله ما هم حسرت به دل تیر دوست نمونیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این نوع حضور، ماندن در میدان ایمان است که گاهی هم لرزان میباشد، ولی کوتاهآمدن را نشاید. امری است که در مسیر توحید پیش میآید به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در غزل اخیر خود بدان اشاره کردند و فرمودند:
دلا ز معرکه محنت و بلا مگریز چو گردباد بههم پیچ و چون صبا مگریز
تو راست معجزه در کف، ز ساحران مهراس عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز
آری به هر بهانهای میتوان به زمانهای که در پیش داریم و باید در امروزمان آن را احساس کنیم نظر بیندازیم تا در فردای خود به زیباترین حضور خود را حس کنیم
چه تفاوتی بین نتانیاهو و غربزدهگان ما هست که هر دو امیدوارند میتوانند ذهنها را بر اساس ارادههای خود به نفع خود تغییر دهند و از حضور ارادهای ماوراء آنچه آنها اراده میکنند غافلند، اینان بیرون از اراده و شأنی که انسانها به دنبال آن هستند قرار دارند. شهدایی مانند شهید ایرانمنش در واقع در افقی حاضر شدند که رهبر معظم انقلاب در آن غزل، متذکر آن هستند و میفرمایند:
ز سست عهدی ایام دلشکسته مشو نشانه باش چو پرچم، ز بادها مگریز
موفق باشید
سلام علیکم: حاج آقا در بیاناتی آیت الله جوادی فرمودن که ائمه اطهار عدل قران هستند و این دو عدل یک دیگرند اما اقا فرمودن _ تو همین محفل قرانی اول ماه رمضان _ که قران ثقل اکبر است. ایا در تعارض هم اند این دو فرمایش؟ توضیحش چیست؟ اگر قران به عنوان ثقل اکبر باشد، یعنی انسان های کامل هم نتوانستند به مرتبه قران برسند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قلب مبارک مطهرون به حکم «لایمسه الا المطهرون» حقیقت قرآن را با جانشان لمس میکنند و از این جهت عِدلِ قرآن میشوند؛ ولی با اینهمه به این معنا است که بنیان خود را از قرآن که ثقل اکبر است دریافت نمودهاند. موفق باشید
سلام: امروز که روزه ای گرفتم و هی به وقت تشنگی به یاد پیمانم با خدا می افتادم و ادامه می دادم به روزه ای که گرفته ام. یه حالی پیش اومد که مثل این که عابد شدم و یاد خداوند بود در کارم. فقط برای خدا بود. استاد میگم که من یه مدتی مبحث آشتی با خدای شما رو دنبال میکردم اما حالا که متاسفانه سیگار اومده و نمیگذاره که اونس خودم رو بگیر با مناسبات، نهایتا میترسم که در عاشورای حسینی و اربعیبن کربلایی دور بمونم از راهیان حقیقت. چرا باید نتونم بگم سیگار کشیدن رو بفهممش و بدونم که برای چی آخه؟ دنیای عجیبی شده. انسانیت گره خوده با اطرافیان و انسان ها، یک انسان میخواد آدم باشه اما باید به بقیه انسان ها هم فکر کنه. مناسبت ها از روز حضرت آدم، هابیل و قابیل شروع شد و آدم نتوانست بر نفس خود قلبه کند و واجد انجام دادن یک کاری بود بر خلاف پیمانی که با خدا بسته. یعنی طوری شده که ایستادن بر عهد این قدر سخت شده. حالا هم نمی دونم که چرا منی که ورزشم ترک نمیشد و داشتم با امیدی به اینده فکر میکردم با شکستی و آه و ناله ای خنک شدم. خدایا به کجای این شب تیره پناه آرم؟ سیگار ... هههه ... کی میشه که قهقهه بزنم از کار های خودم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست» . به هر حال تا میتوانید بدون آنکه خود را سرزنش کنید و یا مأیوس شوید، عزیزانی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی را مدّ نظر آورید و معنایی که او برای خود و برای زندگی، کرد. در این فضا به راحتی میتوانیم به وارستگیها اندیشه کنیم. موفق باشید
سلام استاد گرامی: راستش من چند وقتی هست سوالات متعددی ذهنم رو درگیر کرده؛ اینکه چطور میشه آخرت و دنیا رو با هم توازن برقرار کرد، من وقتی به کلاس های معرفتی و تذکرات مذهبی میپردازم واقعا نسبت به دنیا و زندگی ام بی رغبت میشم یه جورایی دچار نا امیدی و بیهودگی دنیا میشم و اصلا دلم نمیخواد دیگه زنده باشم - نمیدونم کجای کارم ایراد داره؟ اصلا دیگه شوقی برای زندگی زناشویی، رسیدن به خونه و زندگی ندارم برام سواله که حضرت علی (ع) که میفرمایند: جوری زندگی کنید که انگار تا لحظه ای دیگر میمیرید و آماده مرگ باشید و طوری زندگی کنید که انگار ۱۰۰ ساله دیگه قراره روی دنیا باشید. چطور میشه این دو رو با هم جمع کرد که دچار نا امیدی، سرخوردگی و افسردگی نشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، حضور فعّال در زندگی است و معنابخشیدن به خود در این فضا که موجب میشود تا دنیا و آخرت جمع شوند. زیرا فرار از زندگی، فرار از وسعت ابدی است که ما در ذات خود دارا هستیم. موفق باشید
سلام و عرض خدا قوت وتشکر فراوان از استاد گرامی: با توجه به روایات معصومین علیهمالسلام بر تاکید تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان، آیا مقدار تلاوت قرآن را در این ماه افزایش دهیم (همان گونه که امام رضا علیه السلام هر سه روز یک ختم قرآن انجام می دادند) یا اینکه با خواندن مقدار کمتر قرآن، ولی همراه با تفسیر المیزان از قرآن بهره بگیریم. ممنون و التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در ابتدا نیاز به تأمل در آیات و پشتکار برای فهم آیات از طریق تفاسیر داریم تا آنجا که إن شاءالله آماده آن قرائتی از قرآن میشویم که با خواندن آن متذکر معانی و اشارات آن میگردیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات. بحثهایی اخیرا بین جریان مصاف و جریان منتسب به آقای قالیباف برقرار است. البته پیگیری بحث شفافیت چند سالی است توسط موسسه مصاف انجام می شود. اما متاسفانه رفتارها و مسایل عجیبی از جریان منتسب به آقای قالیباف مشاهده می شود. مثل نوع برخورد آقای جلیل محبی ویا امثالهم .... آیا این بحثها برای غربالگری مجلس انقلابی الان مناسب هست؟ نظر شما در رابطه با این موضوع و نحوه مواجه ما با این مسایل چه می باشد؟ لطفا ما را راهنمایی بفرمایید و برای ما هم دعا بفرمایید. با احترام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید سخنان آن عزیزان را شنید و در دل آن سخنان، اندیشه صحیح را دریافت نمود. بهتر آن بود که به جای آنکه یک جریان، جریان دیگری را که هر دو فرزندان انقلاب هستند؛ نفی کنند، همدیگر را درک میکردند. زیرا از امام محمد باقر «عليهالسلام» داریم: «اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الایمانِ الرِّفقُ؛» هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مداراکردن و نرمی است. موفق باشید
سلام: چه حالی پیدا کردم. هردم، این من این خود را میبینم و میابم در بدِ بد بد چنگال، ماسه های فرو کش، اندر سایه مطلق و همیشگی ام، او به من دروغ میگوید. میگه قفس دلبازه و پرواز دلگیره... من چه گناه کرده که هست حال خوشش را هم از من دریغ کرده. جوانم و به زندان افتاده ام، همه ی آب ها از آسیاب افتاده اند و انگار که هیچ و هیچ. خطاب من به قول حاج قاسم « پیر خوشنام» : ای تکیه و پناه. زیبا ترین لحضه. پر عصمت و پر شکوه. تنهایی و خلوت من. وای دلم تنگ شد برای این کلیپ های حاج قاسم و آقا مصطفی و حاج همت؛ آوینی برایم حرف ها دارد اما چه حیف که شب است و توفیق ما هم در شب هاست است و به روز نکشیده به خواب میرم. او امشب گفت از من بپرسید که من راه های آسمان را از طرق زمین آشنا ترم. مثل این که بوی یک طوفانی عظیم میاد، این چند وقت اینقدر مست بودم و حواسم نیست بود، اگر هست هم بود برای من نبود. کجا رفت اون عشق، چرا هردم داره از اون عشق کاهیده تر میشه، خود هم باورش نمیشد عاشقی را و الان باورش شده و نیست یادی. دلم پرواز میخواد، دلم همراز میخواد. (گر چه ما بندگان پادشهیم / پادشاهان ملک صبحگهیم . گنج در آستین و کیسه تهی / جام گیتی نما و خاک رهیم. هوشیار حضور و مست غرور / بحر توحید و غرقه گنهیم. شاهد بخت چون کرشمه کند / ماش آیینه رخ چو مهیم. شاه بیدار بخت را هر شب / ما نگهبان افسر و کلهیم. گو غنیمت شمار صحبت ما / که تو در خواب و ما به دیده گهیم. شاه منصور واقف است که ما / روی همت به هر کجا که نهیم. دشمنان را ز خون کفن سازیم / دوستان را قبای فتح دهیم. رنگ تزویر پیش ما نبود / شیر سرخیم و افعی سیهیم. وام حافظ بگو که بازدهند / کردهای اعتراف و ما گوهیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس باز باید در بودنِ خود با همه تنگی ها به شدنی فکر کرد که نویسنده محترم سؤال شماره 36951 با ما در میان گذاردهاند. ایشان آنچنان حرف را تمام کردهاند که جایی برای آنکه بنده چیزی بگویم، نمانده. موفق باشید
خدایا از تو ممنونم. خدایا از تو ممنونم که اضعف ضعف ها را در مسیر من قراردادی. و مرا متوجه این کردی که راز هستی این است که خدا سخت ترین جنگ ها را برای قوی ترین سرباز هایش مقدر میدارد. و این امید عظیمی در من می تاباند. خدایا از تو ممنونم که شهوت آتشین جنسی را جزء جنگ بی ابتدا و انتهایِ راهِ بی نهایت من قرار دادی. آخر برای من از این زیباتر چه میتواند باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا «در جهان جنگ این شادی بس است / که برآری بر عدو هر دم شکست». شیطانی با آنهمه حیله مقابل انسان است تا انسان با پیروزی بر وسوسههای او از طریق شریعت بتواند انسانی بزرگ شود همچون اولیای الهی. موفق باشید
سلام استاد لطفا این سوال را در معرض دید عموم نگذارید. ادرس ایمیل نداره اید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید کار خوبی است و مسلماً اشکالی ندارد. موفق باشید
