سلام استاد عزیز: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات. بحثهایی اخیرا بین جریان مصاف و جریان منتسب به آقای قالیباف برقرار است. البته پیگیری بحث شفافیت چند سالی است توسط موسسه مصاف انجام می شود. اما متاسفانه رفتارها و مسایل عجیبی از جریان منتسب به آقای قالیباف مشاهده می شود. مثل نوع برخورد آقای جلیل محبی ویا امثالهم .... آیا این بحثها برای غربالگری مجلس انقلابی الان مناسب هست؟ نظر شما در رابطه با این موضوع و نحوه مواجه ما با این مسایل چه می باشد؟ لطفا ما را راهنمایی بفرمایید و برای ما هم دعا بفرمایید. با احترام
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید سخنان آن عزیزان را شنید و در دل آن سخنان، اندیشه صحیح را دریافت نمود. بهتر آن بود که به جای آنکه یک جریان، جریان دیگری را که هر دو فرزندان انقلاب هستند؛ نفی کنند، همدیگر را درک میکردند. زیرا از امام محمد باقر «عليهالسلام» داریم: «اِنَّ لِکُلِّ شَیءٍ قُفلاً وَ قُفلُ الایمانِ الرِّفقُ؛» هر چیزی قفلی دارد و قفل ایمان مداراکردن و نرمی است. موفق باشید
سلام استاد: خاطرم هست که در جایی می فرمودید باید خوف و رجاء در انسان به یک اندازه باشد. از آنجا که بنده فعلاً در شرایطی هستم که یأس از رحمت خدا تا حدودی بر من غالب هست خواستم در مورد افق و حد امید به رحمت الهی برایم بگویید که تا کجاهاست. در جایی دیدم که امیرالمؤمنین علیه السلام به خدای متعال عرضه می دارند: «الهی و عزتک و جلالک و لو قرنتنی فی الاصفاد طول الایام و منعتنی سیبک من بین الانام و حلت بینی و بین الکرام ما قطعت رجائی منک و لا صرفت وجه انتظاری للعفو عنک» : «معبودا به عزت و جلالت سوگند اگر روزهاى طولانی مرا با غل و زنجیر (کیفرت) ببندى و قرین (و همدم) سازى، و از میان همه مردم فقط مرا از عطاى خویش بازدارى و میان من و خوبان والامقام و گرامى حائل شوى، هیچ گاه امید من از تو قطع نشود، و روى امیدى را که به عفو و گذشت تو دارم به سوى دیگرى باز نگردانم.» آیا در این فراز اشاره به افقِ امید به رحمت الهی مطرح شده و می خواهد بفرماید که حتی در دل آنچنان بلاهایی هم باز جای امید به رحمت الهی وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای مولایمان باشم که این اندازه متوجه رحمت حضرت حق میباشند نسبت به بندگانش. آری! حقیقتاً نسبت خداوند به بندگان چنین است و در همین رابطه جناب مولوی متذکر میشوند: «در بلا هم میچشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید
سلام علیک و نفحاته و ریحانه. بسم الله الرحمن الرحیم:
رجب و گذر از تحیر دیروز و امروز تاریخ بشر
رجبیون، همان سالکانِ طریقتی میباشند که از دام میان تحجر و جمودِ بر ظاهر دین از یک طرف، و از غرق شدن در مناسبات تجدد و توهّمِ عالم مدرن، از طرف دیگر، راه دیگری را برگزیدند که نه آن است و نه این، بلکه رسیدگی و آزادی از اسارتِ دوگانهای است که مشهور گرفتار آنند. خلقی جمود بر ظاهر عالم دینداری میکنند و تحجر بر مناسک صرف، و جمعی در تدارک و تمتع از هر چه بیشتر اهوای نفسانیاند. و در این میان این رجبیوناند که نه در ظاهری بریده از آسمانِ معنا توقف دارند، و نه سودا زدهی آرمانشهرِ گسیخته از غیب مدرنیته. رنجی که بشر امروز میبرد بیهویتی است. فرقی هم نمیکند امروز، تحجر و تجدد هر دو در نتیجه با هم شریکند و هر دو به یک مسیر منتهی میشوند و آن بیهویتی است و پریشانی. راهِ برونرفت از میانه این و آن «رجب» است. راهی است که انسان را در باطنیترین ابعاد خودش با جهانی بس دلنشینتر از دیروز و امروزش در معنایی اصیل از خودِ بریناش و در ساحتی از تعلق به بیکرانگیاش و لذتجویی و بینهایت طلبیاش و ابعاد نامحدود ساحات انسانیاش، روبرو خواهد کرد. حقیقت آن است که آدمی امروز، نه متعلّق به دیروز است تا با ظاهری از آداب بتواند اعمال خود را ادامه دهد، و نه متعلّق به امروز تا آنکه بتواند با مظاهر مناسبات و آزادی مدرنیسم آنچه را میخواهد بهدست آورد و آرام بگیرد. و ریشهی حیرانی و سردرگمیاش در این جاست؛ در دوگانگیِ بین دیروز و امروز و راهِ ناپیدای فردایی که نمیداند چه میشود! «رجب»، بازجستِ حقیقت است که نه دیروزِ انسان است و نه امروزِ پوچ او، بلکه گذر از پوستهی دیروز است و عبور از پوستین امروز، برای جاودانگی و احساس اصیلترین بودنها و حضوری تمامنشدنی که زمان را از آنِ خود کند، نه آنکه اسیر زمان و زمانه باشد.
برای تلطیف زبان شاید مثال به انسان در افق برتر که انسان فردا به آن نظر دارد، همین ساحت شهدا خوب باشد که حاضرترین حضور را در اکنون بی کرانهی خود یافتند و در عین بودن، خود را در ورای زمان و مکان در تاریخ حاضر مییابند و هر روز متعالیتر در زندگی ادامه پیدا میکنند بیآنکه تمام بشوند، یا از چشم بیفتند یا بخواهند در مشهورات و معروفیت و مناسبات تکنیک و مدرنیزم معنا شوند. به هر حال راهی، فراگشوده پیش روی انسانی است که در فروبستگی وجه و صورتی از تاریخ به میان آمده است و ظرفیت آن را دارد تا عالیترین نحوه ی حضور را پیش روی او بگشاید که همان رجب است و انسان با انتظار است که به فرج دست مییابد و از صورتی از تاریخ با صورتی دیگر روبرو می شود و از وجهی به وجه دیگر آن منتقل می شود. و ما بایست به انتظاری که با حضور در تاریخی که با رجب می توانیم حاضر شویم امیدوار باشیم و فرجی که در پس تحیّر تاریخی انسان است از انتظار حاصل می شود و راز این حلاوت شیرینی فرج و گشودگی است که آدمی را به فردایی بس فراتر از دیروز و امروز امیدوار می کند. «رجب»، حقیقتی است در تاریخ انسان، که بایست با آن روبرو شد به معنای زندگی در آن و حضور در معنایی که رجب پیش روی انسان می گشاید و گرنه می شود همان ادامه ی دیروزی که اصرار بر مناسک و اعمال دارد بدون نظر به ابعاد متعالی و معنایی و تاریخیِ رجب که رنجی است که آدمی تحمل کند آنچنان که مرتاضان تحمل می کنند اما با این تفاوت که این رنج را شریعت نیز پذیرفته است. رجب، قصه ی حضور نهایی ترین انسان در متعالی ترین ابعاد خودش می باشد. این سخن ادعا نیست! این را میشود در ادعیه ی ماه رجب دنبال کرد و گرنه خواندن دعا صرفا همان بازی زبانی است که انسان را از طلب آنچه که میتواند بشود و باشد غافل میکند. حضرت استاد ببخشید به خاطر اطالهی کلام و لطف جنابعالی برای مطالعهی وجیزهی این حقیر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر یکی از خصوصیات اهل ایمان «زمانشناسی» است و شناخت نفحاتی که در ایام دهر و مراحلی از روزگار سراغ انسان میآید؛ حقیقتاً ماه مبارک رجب، دریچه طلوع نفحاتی است که انسان را با لطیفترین ابعاد خودش و عالَم و آدم آشنا میکند و این مشروط بر آن است که متوجه باشیم «خبری در راه است»، و انسان با اذکار ماه رجب جان خود را متوجه آن خبر مینماید آنگاه که خود را در صراطی یافت که همچنان باید برود و چگونه از دیروز خود عبور کند به سوی حضوری که در دل همین صراط و رفتن نهفته است.
دیشب در مقدمه عرایض خود اینطور عرض شد که «ماه رجب» حضور در عالَمی را با انجام دستوراتی که فرمودهاند، میگشاید که در إزای آن ما با اصیلترین هویت ابدی خود روبهرو میشویم، به همان معنایی که حضرت صادق «علیهالسلام» فرمودند: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ فِي بُطْنَانِ الْعَرْشِ أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ فَيَقُومُ أُنَاسٌ يُضِيءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ الْجَمْعِ .... مَعَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَمِينِهِ وَ أَلْفُ مَلَكٍ عَنْ يَسَارِهِ يَقُولُونَ لَهُ هَنِيئاً لَكَ كَرَامَةُ اللَّهِ يَا عَبْدَ اللَّهِ فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ عِبَادِي وَ إِمَائِي وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُكْرِمَنَّ مَثْوَاكُمْ.... هَذَا لِمَنْ صَامَ شَيْئاً مِنْ رَجَبٍ وَ لَوْ يَوْماً وَاحِداً فِي أَوَّلِهِ أَوْ فِي وَسَطِهِ أَوْ فِي آخِرِه» چون قیامت برپا شود، منادی در باطن عرش ندا میدهد کیانند و کجایند «رجبیّون». پس مردمانی که چهرهشان بسی درخشان است بلند میشوند در حالیکه در هر طرفی از آنها هزار فرشته قرار دارد و به آنها گفته میشود بزرگداشت شما توسط خداوند گوارایتان باد. و آنگاه ندایی از طرف خداوند به آنها میرسد که ای بندگان من به عزت و جلالم قسم جایگاه شما را بسی بزرگ میدارم. و سپس حضرت فرمودند اگر کسی چیزی از آن ماه را روزه بدارد هرچند یک روز از اول یا وسط و یا آخر آن باشد، شایسته آن مقام خواهد شد. موفق باشید
سلام و خدا قوت: بنده چند بار سوال کردم ولی جوابی دریافت نکردم خداوند کریم و عزیز به بنده حافظه بسیار قوی و هوش و استعداد بسیار عجیب عطا کردند اولین خاطره که از کودکی دارم اینکه در حیاط خانه بودم ناگهان تونل نوری جلوی من باز شد وارد شدم وقتی به انتها رسیدم تمام دنیای من دگرگون شد فهمیدم که این من هستم اینجا خانه است یه اسباب بازی داخل باغچه بود فهمیدم این وسیله بازی است سوال آیا این اتفاق برای همه رخ می دهد یا برای من فقط اتفاق افتاده
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً نیز عرض شد بنده در این موارد چیزی نمیدانم. موفق باشید
با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار: بنا بر تحقیق بنده برروی آیین باستانی «میترا» و جهانی بودن این آیین، در باب اسلام و تشیع شباهت هایی یافتم که نمیدونم درسته که بگویم که این آیین باستانی ایرانی در دین اسلام تاثیراتی داشته همانطور که در قرآن به خورشید قسم یاد شده. میشود گفت که باورهای این آیین بر اسلام تاثیر گذاشته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به موقعیت عربستان در آن زمان که تقریباً در حاشیه جهان آن روز بوده و با نظر به امّیبودن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» بسیار بعید است که این نوع آیین ها در آنجا حاضر بوده باشد. از طرفی سوگند به «شمس» در قرآن نظر به سنت حضور نور در عالَم دارد تا جایگاه نور هدایت الهی از طریق پیامبر را متذکر شود، نه اینکه برای «شمس» استقلالی قائل باشد و پرستش آن را به میان آورد. موفق باشید
سلام استاد: در خصوص رد متافیزیک و اساسا اینکه مشکل ما با آن چیست، منابعی از کتب خودتان یا سخنرانی ها یا هر مطلب دیگر بفرمایید تا مطالعه شود. ممنون میشوم اینجا هم توضیح مختصری بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث ردّ متافیزیک، به نظر می آید در میان نیست، بحث در ناکافی بودن مفاهیم است جهت حضور هرچه بیشتر. عرایضی که در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود» و یا در مباحث «عبور از نیست انگاری» به میان آمده؛ متذکر این امر هست که باید برای ادامه دینداری بر ساحت حضور نیز تأکید کرد. هایدگر نیز در کتاب «هستی و زمان» با توجه به دغدغه هایی که نسبت به خدا دارد، بر همین نکته تأکید دارد، امری که آقای دکتر رضا داوری نیز در آثار خود بعضاً پیش آورده اند. موفق باشید
سلام علیکم: عرض ادب و خدا قوت خدمت استاد محترم. بنده حدود دو سالی هست سیر مطالعاتی دروس شما رو شروع کردم. و تا حدی به آرامش رسیدم. اما استاد سوالی ذهن من درگیر کرده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به او کمک کنید تا زندگی خود را تلخ نبیند و شما هم با جهانی که ذیل انقلاب اسلامی و شهدا و رهبری در مقابل خود میگشایید، نگذارید ضعفهای مادی زندگی دل شما را مشغول کند. موفق باشید. (این موارد که حالت خصوصی دارد باید آدرس ایمیل خود را بنویسید)
با سلام و تشکر از استاد بابت پاسخگویی به سؤالات: استقامت عجیبی با وجود این همه مصیبتهای سنگین و بی سابقه در مردم غزه برایم معما شده. آیا این همان تجلی هستی و حضور و بودن نیست که به ظهور آمده و مرگ را برای این مردم بی معنا کرده و انگار که جاودانگی را در پیش چشم خود میبینند؟ با این صبر و استقامت حیرت آوری که اینها دارند نشان میدهند مثل این است که در عین نابودی و نیستی ظاهری در هستی و جاودانگی بسر می برند! استاد این واقعه چگونه واقعه ایست؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: احساس حضور در تاریخی که خداوند در این زمانه بر عهده رزمندگان فلسطینی گذارده تا سهمگینترین قدم را در بیثمرکردنِ یک تاریخ که استکبار شکل داده؛ معلوم است که عزم بزرگی میخواهد بیش از همه تلاشهایی که ۴۰۰ سال است جبهه استکبار برای شکل دادن تمدنی که انسانیت در آن گُم شده. متوجه چنین امری شدن، نوعی بصیرت و همتی بزرگ میخواهد. رزمندگان فلسطینی بالاخره پس از سالها بازیِ سیاسی که بعضی از رهبران آنها انجام دادند و بازی خوردند؛ امروز به خوبی متوجه شدهاند که این پیروزی، پیروزی بر اسرائیل نیست، بلکه به میانآوردنِ افول غرب است غربی که همیشه با تجاوز و استعمار، خود را به میان آورده. اخیراً جناب آقای فؤاد ایزدی در مصاحبهای که با آقای علیزاده در کانال جدال داشتند، در این رابطه نکات خوبی را مطرح نمودهاند خوب است به آن مصاحبه رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/14979 موفق باشید
سلام آقای طاهرزاده: من تازه با شما آشنا شدم ولی یه کم از پرسش و پاسخ هاتون را خواندم میشه لطفا برام دعا کنین مشکلم حل بشه❤️❤️
باسمه تعالی: سلام علیکم: به لطف الهی خداوند جبهه حق را در مسیر شما بگشاید. پیشنهاد میشود بعد از مطالعه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» سری به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» بزنید خوب است. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/71?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
سلام استاد عزیز: آیا انسان میتونه متوجه بشه ظرفیتش چه اندازه هست؟ با توجه به اینکه هر انسانی یه ظرفی داره و ما اومدیم در این دنیا تا پرش کنیم حالا چه با اعمال نیک و چه بد. آیا میتونیم متوجه بشیم چه اندازه دیگه ازش مونده؟ آیا ربطی به انگیزه برای زندگی داره؟ سوال دوم اینکه آیا میشه اعمال زشتی که داشتیم رو از این ظرف خارج کرد؟ چون من خودم حس میکنم دارم آروم آروم در مسیر دینداری پیش میرم تا یه هدفم برسم اما متاسفانه خیلی شکست میخورم ولی خب واقعا امیدم رو از دست نمیدم. و در نهایت اگه براتون میسر هست یک نکته ای از جهت شهادت بهم بگید. شاید آدم بشم. خیلی ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظرفیت ما در این زمانه آن مطالبی است که قرآن برای بشر آخرالزمان از طرف پروردگار آورده است. باید سعی کرد نسبت خود با قرآن را رشد دهیم. ۲. آری! انسان وقتی در مسیر دینداری قرار گرفت به مرور از ضعفهایش رها میشود. خوب است نظری به سؤال و جواب شماره 35461 بیندازید. موفق باشید
با سلام: من وحدت ذاتی خودم را احساس میکنم. حال من چگونه این احساس وحدت ذاتی خودم را تبدیل به احساس وحدت مطلق کنم؟ (منظورم از وحدت مطلق، خداوند است.)
باسمه تعالی: سلام علیکم: درک وحدت ذاتی خود، در عین ربط به عین الوجود، معنا دارد. بنابراین حضرت حق به اعتبار عین وجود، عین علم و قدرت و حیات و غیره است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: میشه معنای اجل معلق رو توضیح بدید؟ (استادی دارم که میفرمایند معنایی که عموم از اجل معلق در ذهن دارند اشتباه است و همه اجل هایی که اتفاق می افتد حتمی ست، این حرف درست است؟) و اینکه وقتی جوانی را به طور ناگهانی از دست میدهیم از کجا بفهمیم اجل حتمی بوده یا معلق؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور است که فرمودهاند. خداوند در قرآن میفرماید: «مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا ۚ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ» (حدید/۲۲) هر رنج و مصیبتی که در زمین یا در نفس خویش به شما رسد همه در کتاب پیش از آنکه همه را ایجاد کنیم ثبت است و البته این کار بر خدا آسان است. موفق باشید
سلام: در مورد تخت بودن زمین نظر شما چیست و اینکه از نظد شما این موضوع اهمیت زیادی داره؟ بنده فکر میکنم اگر زمین واقعا تخت باشه و به مردم گفته بشه چه دروغی به شما گفته شده خیلی دیدشون نسبت به غرب تغییر میکنه البته یه مطلبی هم تو ذهنمه اینکه اگر زمین تخت باشه قطعا نظام جمهوری اسلامی هم فهمیده و این سوال پیش میاد که چرا این واقعیت رو نمیگه. خیلی ممنون که امکان پرسش و پاسخ رو فراهم کردید، خدا خیرتون بده. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که در این مورد مطرح شده است را دیدم. فکر نمیکنم در جمعبندی بتوان آن را قبول کرد. موفق باشید
شب که راز بودنت را پوشید - باد که ساز دیدنت را سر داد - ابر که شوق خنده ات را بارید - من که شعر ماندنت را خواندم - لبهایم را می خندیدی چشمانم را می باریدی - در رویایت می چرخیدم آوازم را می رقصیدی - ما در انتظار مهتاب ماندیم - ما شبیه هم ترانه ای خواندیم. خدایا ما را از شاکرین زندگی که داری عطا می کنی، قرار ده و با جذبه ات ما را حیران ساز و عشق را معنا فرما . اصحاب عشق را رنجی عظیم در پیش است 💌
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصحاب عشق را رنجی در راه است وقتی پای در مسیر تواضع میگذارند تا از کمترین بودنهایی که آنها را جدا از حضرت محبوب نگه داشته؛ آزاد شوند. موفق باشید
سلام: چطور باید به این موضوع پی ببریم که شغل ما روزی ما رو نمیده و از طرف خدا میرسه؟ مگه با تلاش و کوشش نیست؟ پس چرا زمانی که بیکار هستیم روزیمون نمیاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تلاش ما در کسب رزق موجب میشود که رزق مقسوم و تعیینشده به راحتی به ما برسد و ما از سایر وظایف انسانی و دینی خود باز نمانیم و تنبلیِ ما موجب میشود که به هر حال، رزقِ مقسوم ما به ما برسد ولی در عین خواری و سختی. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد با توجه به آیه «قل هو الله احد» و با توجه به اینکه برای اینکه خداوند را خطاب قرار دهیم می گوییم «یا هو» و «یا احد» آیا می توان خداوند را یا هو احد نیز خطاب قرار داد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمیر «هو» مربوط به فرد غایب است نمیشود با واژه خطاب، به آن خطاب نمود. آری! میتوان گفت: «یا احد و یا صمد» . و یا اینطور گفته شود: «يا هُوَ يَا مَنْ لا هُوَ إلا هُوَ». موفق باشید
سلام استاد خوبم: به لطف خدا چند سالی هست منزل مون جلسه هفتگی حدیث کسا بهمراه شرح نامه ۳۱ نهج البلاغه برگزار میشه. برکات این جلسات برای خانواده مون خیلی زیاد بوده. حالا تعدادی از رفقای هم محله هم دلشون میخواد منزلشون جلسه داشته باشند ولی هر هفته و تنها براشون مقدور نیست. به من پیشنهاد دادند به جای اینکه هر دوشنبه منزل شما روضه باشه هر دوشنبه خونه یکی مون چرخشی جلسه بگیریم. من از طرفی حیفم میاد جلسه هفتگی مون هر هفته خانه خودمون برگزار نشه و از طرفی هم دلم میخواد به دوستانم برای گرفتن جلسه کمک کنم. شما بودین چه میکردین؟ من بهشون گفتم روزه ما سر جایش باشه و روز دیگری هم چرخشی داشته باشیم ولی ممکنه خودم نرسم هر هفته برم و اونها گفتن اگه خودمون چند تا هم نباشیم که جلسه شکل نمیگیره ولی بنظر من شکل جلسه به تعداد نیست اما خب دوستان به تنهایی جلسه نمیگیرند. ممکنه نظرتون بفرمائید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله با چرخشیکردن جلسات، برکات بیشتری پیش میآید. موفق باشید
سلام: ببخشید نظر شما درباره محمد جعفر مصفا چیه؟ که مولوی رو توضیح میدن
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده، هم از کتاب «همراه با پیر بلخ» ایشان استفاده کردم و هم از کتاب «تفکر زائد» و ترجمهای که از کتاب کریشنامورتی داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی. جناب آقای اصغر طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض میرسانم تفسیر چهار جلدی متین توسط مرحوم حجت الاسلام حاج شیخ علی نریمانی نوشته شده که خلاصه شده تفسیر المیزان هست و نویسنده این تفسیر را برای استفاده مساجد تنظیم کرده است. اگر جنابعالی تفسیر فوق را ملاحظه فرموده اید بفرمائید نویسنده محترم توانسته است به نحو احسن رسالت خلاصه نویسی را انجام دهد یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال تشکر و قدردانی را بعمل میآورم. من الله التوفيق
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن آثار را ندیدهام. ولی اینطور که میفرمایید باید کار ارزشمندی باشد از آن جهت که هر مسجدی که یک صفحه قرآن را بعد از نماز قرائت میکنند؛ بتوانند از شرح و تفسیر آن کتاب استفاده کنند که منحصر به ترجمه نباشد. موفق باشید
با سلام: آیا میشود که بگوییم علم، قدرت و حیات از شؤن، عین هستی است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این موارد را باید با تعمق در «برهان صدیقین» بیابید، وگرنه با سؤالات جزیی به نتیجهای که باید در فهم مطالب برسید، نخواهید رسید. موفق باشید
سلام: ای کاش استاد طاهرزاده در برابر فشارها مقاومت مینمودند و واردبازی دوسرباخت حمایت از آقای جلیلی نمیشدند. نه دولت آقای رئیسی آنگونه بود که ایشان از آن میگویند و نه جلیلی اینگونه است که از وی حمایت میکنند. جلیلی اگر قدرت بگیرد قطعا و قطعا مانند احمدی نژاد به انحراف کشانده خواهد شد. استاد عزیز با تمام احترامی که برایتان قائلم، خواهشمندم از این حمایت دست بردارید. چه جلیلی انتخاب بشود و چه نشود، در هر دو حالت این شخص ذات درونی خود را نشان خواهد داد. بنده این را نوشتم تا ثبت شود و ان شاءالله خواهید دید که اشتباه نکرده ام. بنده احمدی نژاد را هم میدانستم به چنین سرنوشتی دچار میشود جلیلی هم سرنوشتی اسفبارتر از احمدی نژاد خواهد داشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اطلاعاتی که از شخصیت آقای جلیلی داشتم ماورای مسئله انتخابات، شخصیت ایشان را شخصیت حضور انقلاب در جهان سیاست میدانم. موفق باشید
بسم اللّه. ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد، در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد، از آه دردناکی سازم خبر دلت را، روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد، رحم است بر اسیری، کز گرد دام زلفت با صد امیدواری، ناشاد رفته باشد، شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی، گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد. سلام و عرض ادب: تشنه شدیم و تنها از سقای دلمان طلب جام داریم و جای دیگر قرار نمیگیریم، کجاست طاهرزادهی پنجم که به شدت جانمان عطش وجودش را دارد؟ نهالی کاشتهاید، با محبت و شوق آب دادهاید و پروراندهاید، باغبانی نیستید که نهال خود را رها کند تا خودش به حال خودش شکوفه کند و ثمر دهد. برای ما که در دنیای سرد و تاریک نیستانگاری و توسعه نیافتگی نفس میکشیم، باغبانمان خودش میداند به نفس گرمش در جهانی که نامش را جهان میان دوجهان نهاده نفس میکشیم و هرچند درختی تنومند هم شده باشیم باز برای باغبانمان همان نهال کوچکیم که نگاه مهربان و گرمش ما را سرپا نگهمیدارد. به او بگویید ما منتظرشان هستیم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به انسان و باز به انسان باید اندیشید. چرا راهی را که در این تاریخ در مقابل ما گشوده شده است و ما از طریق آن راه، «ما» شدهایم، آن راه ادامه نیابد؟ آری! هر منزلی، منزل حضور در خود است، در بستر آشتی بیشتر با خدا، ولی این انسان است که خودش برای خودش موضوعیت دارد و رهرو صراطی است که همواره باید برود، بدون آنکه حضور دیروزینِ خود را در صراطی که آغاز کرده، نفی کند. ولی اگر صراط امری است وجودی و ما همواره در صراط هستیم و با حضور در آن در شدیّت وجودِ خود بیشتر و بیشتر حاضر میشویم که این شرطِ صراط و شرط رفتن است، چرا به فردای خود نظر نداشته باشیم؟ و معنای بودن با طاهرزاده دیروز، در عین نظر به طاهرزاده امروز، بدین معنا است که چرا باید عزیزانی که با عرایض و گفتار بنده شروع کردهاند در گذشته متوقف شوند و ادامه نیابند؟ آنگاه که معنایی از انسان در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی در حال ظهور است که معنای وسیعتری از انسان است.
در مباحث معرفت نفس نظرِ انسان به هستی خود بود و اینکه «انسان فقط هست» و در ادامه آرامآرام با توجه به هستی در تاریخ و حضور انسان در تاریخ، در میدانی حاضر شدیم که میدان نگاه هستیشناسانه به انسان است که با مدّ نظرقراردادنِ «اصالت وجود» به نحوهای از بودن انسان نظر میشود، به عنوان بودنی خاص که بودن در خود و در هستی و در بیکرانگی اکنون جاودانهاش میباشد و سعی شده این امر در اشاراتی گوناگون به تفصیلی حضوری در آید، به همان معنای آشکارگی در عین پنهانی. در حال نوعی بودن در این راستا هستیم. إن شاءالله پس از تنظیم نهایی تقدیم میشود. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد عزیز روز معلم برشما مبارک باد. براستی زمان چه جایگاهی دارد که شیخ شبستری گفت زندیقی اگر حفظ مراتب نکنی؟ زمان در ارتباط با وجود در مسیر توحید چه جایگاهی دارد؟ مسیرِ شدن چرا دفعی نیست؟ اهمیت زمان در هویت بخشی چیست؟ رابطه نفس با زمان چیست؟ چگونه نفس که امر مجرد است و زمان مند نیست، در گذر زمان رشد می یابد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً آن کس که زمان و زمانه را نشناسد، عملاً از عمر خود و علم خود بهرهای نخواهد برد. در این رابطه در جلسه شنبه، متنی تحت عنوان «زمان شناسی حضرت امام صادق علیه السلام و حضوری دیگر» و شرح صوتی آن خدمت دوستان عرضه شد که میتوانید آن را در کانال «مطالب ویژه» دنبال بفرمایید تا از عظمت سیره و روش انقلاب که راهِ امام صادق «علیهالسلام» را در این موارد طی میکند، حیرت نمایید. موفق باشید
سلام و رحمت هدیه ای متبرک از حرم اباعبدالله علیه السلام به پاس کمکهایم به بنده اهدا شد تسبیحِ متبرک این هدیه ناخواسته زیر آب قرار گرفت و از بین رفت. خیلی ذهنم درگیر خطاهایم است و قبول نشدن فعالیتها و کمکهایم در هیئت دلیل این اتفاق چه میتواند باشد؟ چطور میتوانم به خود آرامش دهم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه جنابعالی قصدی نداشتهاید، باید احتمال دهید حکمتی در کار بوده و إن شاءالله خیر بیشتری در راه است. موفق باشید
سلام: امروز که روزه ای گرفتم و هی به وقت تشنگی به یاد پیمانم با خدا می افتادم و ادامه می دادم به روزه ای که گرفته ام. یه حالی پیش اومد که مثل این که عابد شدم و یاد خداوند بود در کارم. فقط برای خدا بود. استاد میگم که من یه مدتی مبحث آشتی با خدای شما رو دنبال میکردم اما حالا که متاسفانه سیگار اومده و نمیگذاره که اونس خودم رو بگیر با مناسبات، نهایتا میترسم که در عاشورای حسینی و اربعیبن کربلایی دور بمونم از راهیان حقیقت. چرا باید نتونم بگم سیگار کشیدن رو بفهممش و بدونم که برای چی آخه؟ دنیای عجیبی شده. انسانیت گره خوده با اطرافیان و انسان ها، یک انسان میخواد آدم باشه اما باید به بقیه انسان ها هم فکر کنه. مناسبت ها از روز حضرت آدم، هابیل و قابیل شروع شد و آدم نتوانست بر نفس خود قلبه کند و واجد انجام دادن یک کاری بود بر خلاف پیمانی که با خدا بسته. یعنی طوری شده که ایستادن بر عهد این قدر سخت شده. حالا هم نمی دونم که چرا منی که ورزشم ترک نمیشد و داشتم با امیدی به اینده فکر میکردم با شکستی و آه و ناله ای خنک شدم. خدایا به کجای این شب تیره پناه آرم؟ سیگار ... هههه ... کی میشه که قهقهه بزنم از کار های خودم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو مگو ما را به آن شه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست» . به هر حال تا میتوانید بدون آنکه خود را سرزنش کنید و یا مأیوس شوید، عزیزانی همچون شهید حاج قاسم سلیمانی را مدّ نظر آورید و معنایی که او برای خود و برای زندگی، کرد. در این فضا به راحتی میتوانیم به وارستگیها اندیشه کنیم. موفق باشید
