بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38613

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در صوت رویت فطری (تفسیر سوره اعراف) می فرمایید که: فطرت، کلی سعی است. لطفاً اگر امکان دارد کلی سعی را توضیح دهید؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با «کلّی سعی» مفصل است به عنوان حضوری جامع با وسعتی خاص، بر عکسِ مفهوم کلی مثل مفهوم آب که مصداق آن، آب جوی و آب دریا و آب چاه می باشد. موفق باشید

38476
متن پرسش

سلام: طبق روایات گویا خدا خلق کرده که خود را در هستی اش به تماشا بنشیند. یعنی در نهایی ترین بی نهایت خودش بذات بوده و می‌خواسته ببینید خودش چگونه خداست و البته این باز کمالی است که برای خود خداست. پس یعنی همه حرکات و اتفاقات هستی درواقع سیر و ظهور خدا شدن خداست! پس فقط خداست که می‌داند کیست. قصد ندارم خدا را تعریف کنم چون چنین کاری فقط توسط خود خدا و برای خودش امکان پذیر است، حتی می‌توان گفت خدا در نسبت با مخلوقاتش مقام خدایی گرفته اند وگرنه خدا هم فقط «منی است» نزد خودش! با این تفاوت که می‌داند کیست. کاش می‌خوابیدم و در پایان عمر خود بیدار می‌شدم، زیرا رنج بس بزرگی تازه برای خودم پیش رو دارم. بخداوندی خدا بالیقین هرگز در ذات قلبم از هیچ پیش آمدی ترسی ندارم و می‌دانم خدا پیروز است زیرا خدا، خداست دیگه پس خدا قبلا پیروز شده و اکنون فقط سیر پیروزی اش را دارد می‌سازد و می‌بیند و می آورد. این جملات مرا منفعل می‌کند زیرا با «صبر، رنج، غم، خواهش، تمنا، التماس، درد، ضعف، بیماری، خاری و هر گونه انواع درد» در خودم مواجهم، ای کاش در خودم مواجه بودم بلکه «با» خودم مواجهم. من همین اندازه می‌دانم حضرت رسول صلوات الله علیه به عنوان حضور پیامبریشان بعد از معراج قصد خود کشی داشتند که باز با اراده خودشان از آن جلوگیری کردند! این پارادوکس سالیانی است من را دیوانه کرده. همه چیز برای من در همین پارادوکسی که برای حضرت پیش آمده خلاصه می‌شود که اگر این برایم حل بشود بنده می‌توانم زندگی کنم و بسی بی شکست خواهم بود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همه زیبایی زندگی در آن است که انسان بتواند از طریق رعایت دستورات شرع مقدس با پروردگار خود انس پیدا کند به همان معنایی که مولایمان می‌فرمایند: « إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّا. أنت كما أُحب فاجعلني كما تُحب». خداى من مرا همين عزت بس كه بنده تو باشم و همين سربلندى‌ام بس كه تو پروردگار من باشى. تو آنچنانی که من دوست دارم. پس مرا آنچنان کن که تو دوست داری. ۲. چنین چیزی نداریم که حضرت بعد از معراج قصد خودکشی داشته باشند. موفق باشید

 

38105

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: انسان کامل و امام هستی که الان امام عصر سلام الله علیه هستند آیا ارواح بقیه معصومین نیز ذیل امامت ایشان هستند؟ در این صورت نبی اکرم سلام الله علیه مگر اشرف مخلوقات نیستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت انسانیت، کثرت‌بردار نیست. می‌ماند که امروز در جلوه مولای‌مان حضرت صاحب الأمر«روحی‌فداه» آن حقیقت به ظهور آمده، اما نور همه ائمه و اولیاء «علیهم‌السلام» در آینه وجود مقدس آن حضرت حاضر و ظاهر است. موفق باشید

38100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: انسان از ابتدای خلقت در زمانه و بستری زندگی می‌کرد که امور زمینی اش جز پوشاندن بدن و غذایی برای خوردن و داشتن پناهگاهی نبود و مشتغلات زندگی اش محدود بود برای همین ارتباطش با عالم غیب به اسانی بود و زندگی بر مدار ارتباطات غیبی می گذشت. هرچه زمان گذشت اشتغالات زمینی اش روبه فزونی یافت که دیگر در زمان کنونی نمی‌توان فرض بیشتر از این را کرد که انسان بعد از این چه می‌تواند بکند تا بتواند تمام اشتغالاتش را در طول شبانه روز انجام دهد و زمان کم نیاورد؛ مگر اینکه کاری کند که سرعت گردش زمین را کاهش دهد تا هر ۴۸ ساعت یک شبانه روز به حساب بیاید و فقط بتواند اشتغالاتی که برای یک روزش تعریف کرده را انجام دهد. راز کشش آتشینی که در پیشرفت تکنولوژی بوجود آمده چیست؟ چرا اینطور دارد پیش می رود؟ یک پیامی خواندم از آیت الله صفائی حائری ناظر به ادیسون؛ «بعضى‌ها مى‌گويند: عبادت به جز خدمت خلق نيست، پس اديسون هم خدمت كرده است. خدمت يعنى چه‌؟ وقتى آدميت آدمى را مسدود كردند، وقتى چشم او را كور كردند، اگر نور افكن هم برايش درست كرده باشند، آيا به او خدمت كرده‌اند؟! وقتى دلش را كور كردند، اگر برايش چراغ آماده كنند، خدمت است‌؟! دنيايى كه چشم آدم‌ها را از كاسه در آورده، دل آنها را وارونه كرده، ذهنيت آنها را بسته و كور كرده، حال اگر به آنها نان بدهد، آب بدهد، زندگى كامپيوترى بدهد و همه چيز را براى آنها همان طور كه مى‌خواهند فراهم كند، آيا به آنها خدمت كرده است‌؟! چه كسى را فريب مى‌دهيد؟ در چه فضايى حرف مى‌زنيد؟» حال نه اینکه ادیسون به تنهایی چشم بشر را کور کرد و نور افکن به او داد. اما همین نور افکن باعث شد که دیگر دنبال نور دیگری نگردد که تمام نور همینست. چرا به گونه ای شد پیشرفت علمیِ تکنولوژی که زندگی اگر با این ها توامان نباشد دچار اختلال جدیست؟ و چرا در جامعه اسلامی رشد صنعتی یکی از اهداف اصلیست؟ خب اینکه به بیشتر چسبیدن بشر به زمین می افزاید؟ برای حیات مقابله با دشمن است؟ آیا رازیست در پیشرفت تکنولوژی با رسیدن به عالم غیب؟ (چگونه فاش می‌گردد این راز؟)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته مولای‌مان امام المتقین «علیه‌السلام»: «العلم نقطة کثّرها الجاهلون» علم، نقطه‌ای بود که جاهلان آن را تبدیل به انواع‌ نمودند. و این آغازِ سرگردانی‌ها شد و خوشا به حال روحیه‌هایی که همه حقیقت را در ساده‌ترین زندگی‌ها دنبال کردند و نگریستند. و به امید آینده‌ای که باز انسان متوجه شود بسیاری از این کثرات، حجاب حضور در محضر حقیقت است. می‌ماند که باید به یک معنا فرزند زمان خود شد و در همین جهان زندگی کرد، ولی دل به آن نبست و سعی کرد جهت‌ها را به سوی آن سادگی‌ها جلو برد برای آینده‌ای دیگر، نه برای برگشت به دیروزی که برگشت‌پذیر نیست. موفق باشید

38053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: با توجه به تیمی که آقای ظریف برای تعیین وزراء در نظر گرفته اند، نگرانی جدی وجود دارد‌. سوال اینست که مجلس چقدر دستش باز است که وزرای پیشنهادی را رد کند؟ آیا مجلس می‌تواند همه را رد صلاحیت کند یا چند بار ایراد بگیرد؟ افرادی که برای شورای راهبردی معین شده اند تمامشان مسائلی دارند من جمله در فتنه ۸۸ یا براندازی بعضا شرکت داشته اند. نگرانم انقلاب متوقف شود. شاید الآن شرایط از زمان خاتمی یا روحانی هم سخت تر باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته مجلس موظف است صلاحیت وزرایی را تعیین کند که شأن آن‌ها مناسب مسئولیتی باشدکه در راستای اهداف انقلاب اسلامی قابل تحقق است. حال چه اندازه ممکن است، ما برایشان دعا می‌کنیم. موفق باشید

37735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اصلحان بعد از جناب جلیلی را اگر مشخص بفرمایید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مشکلی است. با نظر به حضور تاریخی انقلاب اسلامی، انسانی مدّ نظر است که نه انسانِ جهان غرب است، با انواع توهّمات؛ و نه انسانِ جهان متحجّرین، که بیرون از تاریخ است. انسانِ انقلاب اسلامی انسانی است حاضر در این تاریخ در عین قدسی‌بودن. و بنده در شخصیت سیاسی و معنوی آقای دکتر جلیلی توجه به چنین انسانی را احساس می‌کنم. موفق باشید 

37533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: کسی می‌میرد. فرزندش برایش خیرات می‌کند. آیا این خیرات سبب تغییر جوهری آن میت می‌شود؟ یا آن که بصورت رفع حجب برای میت رخ می‌دهد؟ با تشکر!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر زمینه‌های رسیدن آن خیرات در او باشد، آری! مؤثر خواهد بود آن‌هم در حدّ رفع حجاب. ولی اگر آن انسان، انسانی شقی باشد هیچ تأثیری برای او ندارد تا آن‌جایی که حتی خداوند به پیامبر خود می‌فرماید اگر برای منافق نماز میت‌اش را آن حضرت بخوانند برایش نتیجه‌ای نخواهد داشت. موفق باشید

37443

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: همیشه یک ترس از امتحانات الهی دارم که مانع از لذت بردن از زندگی و خللی در روند زندگی برای من ایجاد کرده چگونه می تونم بر این ترس غلبه کنم؟ حتی در مطالعه زندگی نامه بزرگان و امتحانات الهی را که با آن مواجه شدند دچار خوف و ترس شدیدی میشم‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر دینداری و توحید، اگر هم امتحانی پیش آید برای رشد و تعالی است و هرگز نباید این امور ما را از زندگی و لذات شرعی باز دارد. موفق باشید

37384

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: رفت و آمد با فامیلی که به اهل بیت و انقلاب و رهبری و حتی مسئله ی غزه، فحاشی و ناسزای مستقیم می‌گوید بنظرتان باید به چه طریق باشد؟ و رفاقت با کسانی که اهل نماز و حجاب نیستن چطور؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد آن افراد در عین اینکه نباید مطلقاً قطع رحم کرد؛ باید به طور ظریف نشان داد موافق آن نیستیم. ۲. لازم نیست قطع رابطه شود زیرا اگر معاند نباشند، می‌توانیم با محبت به آن‌ها، آنان را به اسلام امیدوار کرد. موفق باشید 

37197

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: حاج آقا در بیاناتی آیت الله جوادی فرمودن که ائمه اطهار عدل قران هستند و این دو عدل یک دیگرند اما اقا فرمودن _ تو همین محفل قرانی اول ماه رمضان _ که قران ثقل اکبر است. ایا در تعارض هم اند این دو فرمایش؟ توضیحش چیست؟ اگر قران به عنوان ثقل اکبر باشد، یعنی انسان های کامل هم نتوانستند به مرتبه قران برسند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قلب مبارک مطهرون به حکم «لایمسه الا المطهرون» حقیقت قرآن را با جان‌شان لمس می‌کنند و از این جهت عِدلِ قرآن می‌شوند؛ ولی با این‌همه به این معنا است که بنیان خود را از قرآن که ثقل اکبر است دریافت نموده‌اند. موفق باشید

37121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عنوان : بحث شناسی با سلام و ادب. لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. بحث توحید را از کدام گفتار شما منسجم تر گوش کنم؟ ۲. بحث چرا انقلاب را از کدام گفتار یا نوشتارتون ، منسجم تردنبال کنم؟ ۳. گفتار معاد را به شکر خدا گوش کردم. کتاب ده نکته را قبلا ۳ بار خواندم. حر کت جوهری و برهان علیین را یک بار خواندم. در ادامه چه می فرمایید؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان «برهان صدیقین» در رابطه با توحید، گفتگوهای اصیلی دارد و پس از آن، نگاه قرآنی در میان می‌آید با سوره «قل هو الله احد» و آیات اول سوره حدید. که حضرت امام در شرح سوره «حمد» متذکر آن شدند. ۲. سخن در این مورد بسیار است. علاوه بر کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» می‌توانید به جزوه «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» https://lobolmizan.ir/leaflet/1041?mark=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C  نیز رجوع فرمایید. ۳. «علیکم بالقرآن». عرایضی در شرح سوره نساء و آل‌عمران شد. خوب است به صوت آن مباحث رجوع فرمایید. موفق باشید

36998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرانقدر: استاد همانطور که مستحضرید چند سالی است که در بین ما ایرانیان اغلب موضع گیریها به شدت دوقطبی شده. به طوری که در مورد هر مسئله ای موافق و مخالف به جای گفتگو و تفاهم زود احساساتی می شوند و به جان همدیگر می افتند و متأسفانه به عقاید و یا اشخاص مورد احترام هم زبان به توهین می گشایند (که در این میان دشمن از طریق فضای مجازی با کاشتن تخم کینه و لجن پراکنی نقش اساسی و پرکاری دارد). بنده خیلی سعی دارم در بین رفت و آمدها بین آشنایان با مدارا و سعه صدر با مخالفان خود برخورد کنم ولی وقتی گاهی حرف از شهید و شهدا پیش می آید به هیچ وجه تحمل شنیدن بدگویی و تهمت و یا استهزاء شهدا را ندارم و خیلی زود از کوره در می روم و احساس انزجار و بیزاری و دل زدگی از اینگونه افراد تمام وجودم را فرا می گیرد به طوری که یا باید آن مکان را فوراً ترک کنم و یا اینکه زبان به پرخاش بر سر این افراد بگشایم. شخصاً به این نتیجه رسیده ام که باید از رفتن به خانه بعضی از این آشنایان اجتناب کنم و دور خیلی از رفت و آمدها و آدمها را در زندگی خط بکشم که این البته می شود بر خلاف توصیه دین به صله رحم. با وجود این سعی بر این دارم که در جهاد تبیین به نحوی شرکت داشته باشم و جاهلان و غافلان و گول خوردگان فضای مجازی را در حد وسع و توان خود از توطئه دشمنان آگاه سازم. گرچه حرفهای طرف مقابل به مدد فضای مجازی مسموم این زمان اکثراً در حد افتراء و توهین و استهزاء و احساسات صرف باقی می ماند تا اینکه به مرحله گفتگوی سالم و تبادل نظر و تفکر برسد. مرتبط با صحبت های ارزنده اخیر شما در مورد روحیه رفق و مدارا با یکدیگر و با نظر به الگوی رفتاری ائمه (در نسبت با دیگری) چه رفتاری را در این موارد توصیه می کنید.‌ محدود کردن معاشرت در حد همفکران خود و یا بالا بردن سقف تحمل در شنیدن حرف ناحق که البته در خصوص بحث شهدا این امر برای شخص بنده بسیار دشوار است و موجب ضعف اعصاب، کلافگی و بیخوابی و بی قراری می شود. با کمال تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که متوجه شده‌اید اکثر این افراد جاهل‌اند و تحت تأثیر دروغ‌های رسانه جهانی می‌باشند، ولی مغرض نیستند تا آن‌جایی که ملاحظه فرمودید حتی نگاه رهبر معظم انقلاب به اکثر خانم‌هایی که کشف حجاب می‌کنند، نگاه به انسان‌های فریب‌خورده است. و به این جهت است که به گفته خودتان باید رابطه‌ها را با افراد فریب‌خورده قطع نکرد تا متذکر فریب‌هایی باشند که آن‌ها را گرفتار کرده است. و در همین راستا همین‌طور که متوجه شده‌اید برای احیای جامعه خود نیاز به روحیه‌ای داریم که نسبت به این افراد، دلسوزانه برخورد شود. موفق باشید

36959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چه حالی پیدا کردم. هردم، این من این خود را می‌بینم و میابم در بدِ بد بد چنگال، ماسه های فرو کش، اندر سایه مطلق و همیشگی ام، او به من دروغ می‌گوید. میگه قفس دلبازه و پرواز دلگیره... من چه گناه کرده که هست حال خوشش را هم از من دریغ کرده. جوانم و به زندان افتاده ام، همه ی آب ها از آسیاب افتاده اند و انگار که هیچ و هیچ. خطاب من به قول حاج قاسم « پیر خوشنام» : ای تکیه و پناه. زیبا ترین لحضه. پر عصمت و پر شکوه. تنهایی و خلوت من. وای دلم تنگ شد برای این کلیپ های حاج قاسم و آقا مصطفی و حاج همت؛ آوینی برایم حرف ها دارد اما چه حیف که شب است و توفیق ما هم در شب هاست است و به روز نکشیده به خواب میرم. او امشب گفت از من بپرسید که من راه های آسمان را از طرق زمین آشنا ترم. مثل این که بوی یک طوفانی عظیم میاد، این چند وقت اینقدر مست بودم و حواسم نیست بود، اگر هست هم بود برای من نبود. کجا رفت اون عشق، چرا هردم داره از اون عشق کاهیده تر میشه، خود هم باورش نمیشد عاشقی را و الان باورش شده و نیست یادی. دلم پرواز میخواد، دلم همراز میخواد. (گر چه ما بندگان پادشهیم / پادشاهان ملک صبحگهیم . گنج در آستین و کیسه تهی / جام گیتی نما و خاک رهیم. هوشیار حضور و مست غرور / بحر توحید و غرقه گنهیم. شاهد بخت چون کرشمه کند / ماش آیینه رخ چو مهیم. شاه بیدار بخت را هر شب / ما نگهبان افسر و کلهیم. گو غنیمت شمار صحبت ما / که تو در خواب و ما به دیده گهیم. شاه منصور واقف است که ما / روی همت به هر کجا که نهیم. دشمنان را ز خون کفن سازیم / دوستان را قبای فتح دهیم. رنگ تزویر پیش ما نبود / شیر سرخیم و افعی سیهیم. وام حافظ بگو که بازدهند / کرده‌ای اعتراف و ما گوهیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس باز باید در بودنِ خود با همه تنگی ها به شدنی فکر کرد که نویسنده محترم سؤال شماره 36951 با ما در میان گذارده‌اند. ایشان آنچنان حرف را تمام کرده‌اند که جایی برای آن‌که بنده چیزی بگویم، نمانده. موفق باشید

36887

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چه زیباست وقتی می‌بینم ما در انقلاب اسلامی به مرتبه ای از رشد‌ زندگی رسیدیم که حضور در آینده یا همان امیدواری و عبور از مشکلات را حیات اصلی خود حس می‌کنیم و این زیبا ترین هدیه از جانب خدا به ما بود پس چه نیکوست شکرگذاری این رحمت معجزه آسا. براستی همه عمر تشنه ریختن مِی های نابِ حکیمانه حقایق خدا بودم تا با خلق خدا به اراده خدا بهره‌مند شویم و زندگی کنیم . ای برادر اگر بگویم در انتظار این لطف خدا به ما چندین هزار مرتبه مُردم و زنده شدم به باور کسی نمی آید منی که عظیم ترین های عالم نمی‌توانست قانعم کند و با احدی رودربایسی ندارم در مورد جانم دین خدا با عظمتش از زیبا ترین عشق متلاشی ام کرد چه زیباست و چه وصف نا پذیر و چقدر عقل و دل است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی سیر «فی الحق بالحق الی الخلق»، تا در آینه انسان‌ها گوهر انسانیت‌ آن‌ها مدّ نظر باشد. موفق باشید

36849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: استاد از بستگان نزدیک بنده چند سالی است که دچار بیماری آلزایمر شده و متأسفانه با گذشت زمان بیماری او پیشرفت کرده و احتمالا حادتر هم خواهد شد؛ به طوری که اخیرا شناخت و ادراک او از اطرافش و از اطرافیانش و از حرف هایی که می‌شنود بسیار کم شده و بیان مطلب و حرف زدن هم برای او دشوار گردیده. به همین علت با اینکه به حمد الله هنوز از برکت وجودش بهره مندیم ولی حضورش برای ما کمرنگ شده. چیزی که برای بنده در این باره بسیار تفکر برانگیز شده و شاید راه پی بردن به آن برای ما بسته است این نکته است که آیا این عدم ادراک و شناخت او از اطراف خود و از گفت و شنودهای اطرافیان، حضور خود او را نیز برای خودش کمرنگ کرده است یا نه!؟ آیا نفس ناطقه که از تجلیات حضور حضرت حق می باشد با کاهش ادراک عقلی و شناختی کاهش میابد و کمرنگ می‌شود؟ آیا کسی که دیگر قادر به تفکر و تعقل نباشد و درک او از اطرافش و از سخنان اطرافیانش بسیار کم شده باشد خود را کمتر خود حس می‌کند؟ آیا در این صورت او خودش هم کمتر بودن خود و حضور خود را حس می‌کند؟ اگر چنین نیست آیا پس مبنای فلسفه دکارت که گفت من فکر می‌کنم پس من هستم با همین مثال عینی زیر سوال نمی‌رود؟ چراکه اگر چنین بود پس باید می‌گفتیم من چون کمتر قادر به تفکر و تعقل هستم پس لذا کمتر هستم و اگر کلا قدرت تفکر را از دست دادم انگار که نیستم. ولی به نظر بنده انسان هر اندازه که قوه تعقل و تفکر و ادراک خود را از دست داده باشد باز حضور خود را نزد خود حس می‌کند و می‌داند که هست گرچه حتی دیگر مفهومی از بودن یا نبودن را نتواند درک کند! خواستم در این باره جویای نظر استاد گرامی شوم. با تشکر فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نگاه و نظر خود جنابعالی کاملاً درست است زیرا در این موارد انسان بیشتر در نزد خود حاضر می‌شود و در جهانِ وجودی خود آزاد از کثرت‌های بیرونی، خود را تجربه می‌کند و آنچه جناب دکارت می‌فرماید در حالت معمولی است و تفکراتی که بیشتر تفکرات نسبت به کمّیت‌ها می‌باشد مثل تفکر در علم ریاضی. موفق باشید

36730

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد زمانه، زمانه ای است که گویا مردمان به زندگی بدون امام زمان عجل الله تعالی فرجه عادت کرده اند و به زندگی عادی مشغولند و بالتبع متوجه واقعه ضد استکباری و ضد طاغوتی انقلاب اسلامی به عنوان حرکت در جهت مهدوی شدن دنیا نیستند، در این زمانه همانگونه که از حضرتعالی فراگرفته ایم چنانچه بخواهیم یک مسلمان روزمره نباشیم می‌بایست در چهارچوب تفکر انقلاب اسلامی زیست کنیم، شخصا دغدغه بنای زندگی در این چهارچوب را دارم ولی این رنج را هم دارم که انگار قابلیت مفید بودن و خدمت در این دستگاه برایم مهیا نیست، همون زندگی عادی که عموم مردم دارند را بنده هم طی می‌کنم به غیر از اینکه متوجه این مفاهیم و خودآگاهی هستم، ولی زمینه ای برای به فعلیت رسوندن این خودآگاهی نیافته ام و این عذاب آور است که نتوانم در راستای این مسوولیت تاریخی قدمی عملی بردارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان متوجه حضور تاریخی و افقی که در این حضور توحیدی در پیش است، باشد؛ به گفته جناب عطّار: «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». زیرا این حضور همان در راه‌بودن است. موفق باشید

36673

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خدا قوت. حاج آقا بنده طلبه پایه سوم در مدرسه حقانی ام. انتظارم از فضای حوزه سطح یک اینه که فضا فضای تربیتی باشه. تربیت توش مطرح باشه. هدایت تفکر درش اصل موضوع باشه و ورزش جز اصلش باشه و تهذیب نیز با جدیت پیگیری بشه و تربیت سیاسی نیز حاصل بشه و تفکر شکل بده. در یک کلام حداقل به خواست رهبری نزدیک باشد (نمیدونم تا چقدر بتونم آنچه که در ذهنم هست را براتون روشن کنم) در حالی که مدرسه حقانی اینطور نیست و کمابیش تاکیداتش بر روی درس هست که اونهم قابل توجه نیست به صورت کلی. من احساس خسران می‌کنم. به نظر خودم دو کار جلوم هست: یا فضا را عوض کنم؛ که بسیار متناسب با من این گزینه میتونه مناسب باشه و درست تربیت بکنم خودم را، جامع شکل بگیرم. یا اینکه شیوه تربیت را یاد بگیرم که بسیار کار سختی است (اما اگر یقین کنم که وظیفه این است قطعا این کار را خواهم کرد کما اینکه به شکل کج دار و مریز تا حالا جلو اومدم) ته خوب بودن از حیث علمی در سطح یک در قم پرورش علم نقلی هست و علم عقلی هیچ. خب ملاک ها چی میتونه باشه که بتونم تصمیم بگیرم؟ حاج آقا نظرتون چیه بیام اصفهان بیشتر در کنار شما باشم؟ (به خصوص که قوه واهمه بسیار قوی دارم و نیاز به تربیت دارم تا برش احاطه پیدا کنم.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است که انسان خودش با عزمی بلند و همتی جانانه در همان جایی که هست، خود را بسازد. حتماً می‌دانید که مدرسه حقانی جایگاه مردان اولو‌العزمی چون شهید بهشتی بوده است و درکی که آن مرد از جهان داشت و آن جامعیتی که در علوم عقلی و نقلی در او بود. به نظر می‌آید «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود / رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». موفق باشید

36597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: استاد توی یکی از کتاب هاتون آورده بودید که محمد بن ابوبکر بر سر قبر ابوبکر می رفت و با لگد به قبر او می زد و از او بیزار بود لطف می کنید آدرس اون روایت رو بفرستید؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده یقیناً چنین چیزی نگفته‌ام. زیرا ابداً چنین چیزی را معتقد نیستم. آری! جناب محمد ابابکر ارادت زیادی به مولایمان علی «علیه‌السلام» داشته‌اند ولی تربیت ذیل شخصیت آن حضرت، هرگز اجازه چنین برخوردهایی با پدرش را به او نمی‌دهد. موفق باشید

36497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من یک گلایه از شما دارم. خودتان می دانید که برهان صدیقین زیربنای بیشتر مباحثی است که در صوت ها و کتاب هایتان و همچنین پرسش و پاسخ هایتان می‌باشد. اما شما در چندین جا به صراحت اعلام کرده اید که برهان صدیقین برای آموزش بود و باید سراغ وحدت شخصی وجود رفت. خوب برهان صدیقین باید زیر بنای وحدت شخصی وجود باشد نه آنکه شما آن را رد کنید و بگویید فقط برای آموزش بوده است. چرا ما را سر کار می‌گذارید. خوب از همان اول بروید سراغ وحدت شخصی وجود. جالب این است که شما هرکس که در وحدت شخصی وجود اشکال دارد به برهان صدیقین ارجاع می دهید. آیا این روش شما تناقص در رفتار نیست. من خودم چند سوال داشتم درباره وحدت شخصی وجود که مرا به برهان صدیقین ارجاع می‌دهید. مطلب بعدی احساسم است که شما در پاسخ دادن به پرسش ها، مخصوصا اگر درباره وحدت شخصی وجود باشد احتیاط می‌کنید. به عنوان نمونه من سوالم این است که بر اساس وحدت شخصی وجود آیا شیرینی شکر از خداست؟ جواب برهان صدیقین را می‌دانم. از دیدگاه عرفان پاسخ دهید. احتمالا مرا دوباره به برهان صدیقین ارجاع می‌دهید! لطفاً توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی برهان صدیقین «فهم» شد، بسیاری از سؤالات نسبت به وحدت وجود جواب داده می‌شود و یا برای دنبال‌کردن مبحثِ «وحدت وجود» خوب است به کتاب «مبانی عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه رجوع فرمایید. موفق باشید

36449

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: ممنون از مباجث خیلی خوبتون، ببخشید می‌خواستم نظرتون رو در مورد این حدیث بدونم: رسول خدا (صلی الله علیه آله و سلم ) فرمودند: براى نطفه هاى خود جایگاه مناسبی اختیار کنید که دائی در خصوصیات فرزند موثر است همان طوری که دو همخوابه در خصوصیات فرزندانشان موثرند. در خبرى دیگر آمده كه فرمود: تلاش كنید براى نطفه هاى خود كشتزار صالحى انتخاب كنید و نزدیكان او را هم در نظر بگیرید زیرا فرزندان شبیه به دائى ها هستند. واقعا دایی یک شخص انقدر در سرنوشت او موثره؟ و کسی که می‌خواد همسر انتخاب کنه علاوه بر تحقیق در مورد شخص مورد نظر در مورد خواهر و برادرهای او هم باید همین قدر حساس باشه؟ مثلا دختری که خیلی خوب و مذهبیه ولی برادرش خیلی مذهبی نیست، این دایی روی بچه های دختر اثر دارند و کسی نباید با اون دختر ازدواج کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در شرایط عادی که جامعه در هویت اسلامی خود شکل گرفته، به ما فرموده‌اند همسر خود را از «بیوت صالحه» انتخاب کنید؛ می‌توان آن نوع روایات را در همین رابطه معنا کرد. می‌ماند در شرایط غیر عادی که ممکن است یک خانم و یک آقا جدای شرایط غیر دینی خانواده، خود را با هویت دینی دریافته باشند، که البته این ارزش خود را دارد. موفق باشید

36411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار: بنا بر تحقیق بنده برروی آیین باستانی «میترا» و جهانی بودن این آیین، در باب اسلام و تشیع شباهت هایی یافتم که نمیدونم درسته که بگویم که این آیین باستانی ایرانی در دین اسلام تاثیراتی داشته همانطور که در قرآن به خورشید قسم یاد شده. می‌شود گفت که باورهای این آیین بر اسلام تاثیر گذاشته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به موقعیت عربستان در آن زمان که تقریباً در حاشیه جهان آن روز بوده و با نظر به امّی‌بودن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بسیار بعید است که این نوع آیین ها در آنجا حاضر بوده باشد. از طرفی سوگند به «شمس» در قرآن نظر به سنت حضور نور در عالَم دارد تا جایگاه نور هدایت الهی از طریق پیامبر را متذکر شود، نه اینکه برای «شمس» استقلالی قائل باشد و پرستش آن را به میان آورد. موفق باشید

36405

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسمه تعالی. استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض می‌رسانم که در جلسه دوشنبه در مورد اشتباهات مردم و اقوام که مردم عادی هستند و دشمن اسلام نیستند فرمودید که باید ببخشیم و حق نداریم اگر اقوام ما را عصبانی کردند قطع رحم کنیم. حال سوال بنده اینست که حضرت امام صادق علیه السلام با شخصی بیست سال دوست بودند و وقتی دوست امام از روی جهالت به غلامش نسبت عدم حلال زاده گی داد امام ایشان را طرد فرمودند دوست امام هم که دشمن اسلام نبود. لطفا توضیح بفرمائید. قبلا از بذل عنایت شما کمال تشکر و قدردانی را بعمل می‌آورم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست باید آن حرکت امام صادق «علیه‌السلام» را با فرازی که از سخن حضرت کاظم «علیه‌السلام» به میان آمد مبنی بر آبروی مردم و عدم غضب به آن‌ها، جمع کنیم. شاید کار آن فرد، آن اندازه منفی بوده که امید اصلاح در او نمی‌دیدند. ولی به هر حال از آیه ۸ سوره ممتحنه نباید غفلت کرد از آن جهت که به ما توصیه شده به افرادی که با ما دشمنی نکرده‌اند بدون این‌که لازم است مسلمان باشند؛ نیکی نمایید. موفق باشید

36327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بحث‌های «راز نیست انگاری دوران و راه عبور از آن» را گوش دادم. من این رو فهمیدم و به این نتیجه رسیدم که بشر جدید، عرفانِ امام خمینی «رضوان‌الله‌علیه» را می‌خواهد. همچنین یاد سخنی از شما افتادم که وقتی مطرح فرمودید، عده‌ای از علما با شما مخالفت کردند و صداشون در اومد وقتی فرمودید: «اسلامِ بدونِ عرفان، اسلام نیست!» و در جواب اون‌ها فرمودید این حرف من نیست، بلکه حرف حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌علیه» است. البته نتیجه‌گیری از بحث شما سخته و به این راحتی‌ها نمیشه متوجه‌اش شد و بحث پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم:آری! ما هر اندازه بیشتر متوجه ظرفیت بشر آخرالزمانی شویم، بیشتر و بیشتر متوجه عظمت اسلام در لایه‌های عمیقتر آن می‌گردیم که همان عرفان حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» می‌باشد. آیا از خود پرسیده‌ایم چرا آن مرد الهی در آن سال‌های دور و در جوانی خود، آنهمه تلاش کردند در تألیف و تدوین آن کتاب‌های عرفانی آن هم در زمانی که کمتر کسی به آن کتاب‌ها نظر داشت؟ ولی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آینده و ظرفیت بشر جدید را به خوبی یافته بود و می‌دانست همین‌که بشر جدید متوجه دامِ نیست‌انگاری خود شود، نیاز به آن کتاب‌ها دارد با رویکرد عبور از نیست‌انگاری  و نه با رویکرد آن‌که بخواهد آن کتاب‌ها را تبدیل به متون صرفاً آموختنی نماید. موفق باشید

36272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: ببخشید بنده خودم به ذکر لا اله الا الله گویا انس و میل زیادی دارم که خواندن سوره توحید ولی وقتی میرم سجده طولانی بعد که بلند میشم از خستگی خوابم میبره چند ساعت می‌خوابم، مشکلم کجاست، دلم میخواد سکوت طولانی داشته باشم به محض حرف زدن احساس دور شدن می‌کنم، به ویژه وقتی از منزل بیرون میرم دلم یه دنیا میگیره استاد، دنیا و آدمهاش خیلی خفه کننده اند حتی خیلی از خودم می‌ترسم استاد، از نفسم سرکشی هاش، طغیان کردنهاش، دلم میخواد صبح تا شب فقط ذکر بگم و با کسی حرف نزنم. استاد چکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعمق نسبت به معارف الهی مثل «معرفت نفس» و «تدبّر در قرآن» فکر کنید. موفق باشید

36181
متن پرسش

به اسم خدای فلسطین آری! دیگر نمی شود! دیگر امکان جولان واژه ها برای عرض اندامی در مقابل تصاویر نیست!چگونه و چطور هایی که احاطه ام کرده و منی که جز اشک هیچ دفاعی ندارم! گرچه جنگیست خود خواسته و تسلیمم چندی پیش یک اسراییلی آزاد شده توضیح می‌داد که رزمندگان القسام چطور با او رفتار می کردند! سبحان الله! چطور و چگونه می شود یک انسان تا این حد اوج بگیرد که اینگونه رفتار کند و مصداق این بیت شود به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا. آیا شیعه و سنی بودن یا حتی دین آنها مهم است! این همان مرام علیست که حالا از کوچه های مدینه پر کشیده و پشت دیواره های غزه در قلب رزمندگان نشسته است. پروردگارا اگر قرار است بشری بر روی زمین باشد اینگونه بشری باشد و اگر قرار است بشری پا به این کره ی خاکی بگذارد اینگونه بگذارد و اگر قرار است دنیا و عقبایی ما را بپذیرد اینگونه بپذیرد لبیک یا قسام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً تاریخی در مقابل‌مان گشوده شده است که همه، همدیگر را در نوعی یگانگی احساس می‌کنند بخصوص در مقابل وحشی‌ترین جبهه‌ای که جهان مدرن در آینه اسرائیل به ظهور آورده. آری! آن‌چنان در کنار همدیگر قرار گرفته‌ایم که تنها خوبی‌های وجه انسانی‌مان به میان آمده است به همان معنای «فراسویِ نیک و بد». و این‌جا است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «دنیای آینده دنیای فلسطین است» و این نکته بسیار مهمی است از آن جهت که ما امروز در آینه فلسطین بخصوص در باریکه غزه، چیزی را تجربه می‌کنیم که شدیداً فردا به آن نیاز داریم، یعنی روحیه آخرالزمانی. روحیه‌ای که ایثار و فداکاری و شجاعت به اوج خود خواهد رسید. از این جهت، آری! «دنیای آینده دنیای فلسطین است». موفق باشید             

نمایش چاپی