سلام و ادب استاد گرامی در سوال ۳۸۳۹۰ معلوم گردید چرا حضرت امام، منصور حلاج را «ناآگاه و اهل دعوت به خود و صوفیِ بی صفای مشرک و نه متاله» دانسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد موضوع، جوانب مختلف دارد که از کدام جنبه نقد میشود و از کدام جنیه تأیید. همین امر را حضرت امام خمینی در مورد ابن عربی دارند. نکتهای که خوب است به صحبت حضرت امام خمینی در کتاب «سرّ الصلواۀ» مورد توجه قرار گیرد، این نکته است که میفرمایند: «و از امور مهمهای که تنبه به آن لازم است، و اخوان مؤمنین خصوصاً اهل علم ـ کثرالله امثالهم ـ باید در نظر داشته باشند، آن است که اگر کلامی از بعض علمای نفس و اهل معرفت دیدند یا شنیدند، به مجرد آنکه به گوش آنها آشنا نیست یا مبنی بر اصطلاحی است که آنها را از آن حظی نیست، بدون حجت شرعیه رمی به فساد و بطلان نکنند و از اهل آن توهین و تحقیر ننمایند؛ و گمان نکنند هرکس اسم از مراتب نفس و مقامات اولیا و عرفا و تجلّیات حقّ و عشق و محبت و امثال اینها که دراصطلاحات اهل معرفت رایج است برد، صوفی است یا مروج دعاوی صوفیه است، یا بافندۀ از پیش خود است، و بر طبق آن برهان عقلی یا حجتی شرعی ندارد؛ به جان دوست قسم که کلمات نوع آنها شرح بیانات قرآن و حدیث است.» موفق باشید
پیرو پاسختان به سوال ۳۸۲۸۷، پر واضح ست که متن راجع به قیاس فقهی صحبت کرده نه قیاس منطقی، تذکری که دادید برای کودکان راهگشا بود، سوالات بنده جواب داده نشد. ارجاع به نظر حضرت امام نیز مغلطه ی توسل به مرجع بود، در حالی که امام هم یک کارشناس فهم نصوص ست چنانچه رهبری اینگونه اند و در موارد متعدد نظرات این دو کارشناس متفاوت بوده و هست، ما راجع به نصوص صحبت میکنیم که ادعای امام و رهبری و ابن عربی مقبولیت آن ست به عنوان کلام الله، مساله تناقضات هر یک از برداشت ها و تفسیر هاست، عقاید نیز تقلیدی نیست. پاسخ سوالات را بدهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود سری به جواب سؤال شماره 38304 بزنید. موفق باشید
با سلام: آیا میشود که بگوییم علم، قدرت و حیات از شؤن، عین هستی است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب این موارد را باید با تعمق در «برهان صدیقین» بیابید، وگرنه با سؤالات جزیی به نتیجهای که باید در فهم مطالب برسید، نخواهید رسید. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: انسان از ابتدای خلقت در زمانه و بستری زندگی میکرد که امور زمینی اش جز پوشاندن بدن و غذایی برای خوردن و داشتن پناهگاهی نبود و مشتغلات زندگی اش محدود بود برای همین ارتباطش با عالم غیب به اسانی بود و زندگی بر مدار ارتباطات غیبی می گذشت. هرچه زمان گذشت اشتغالات زمینی اش روبه فزونی یافت که دیگر در زمان کنونی نمیتوان فرض بیشتر از این را کرد که انسان بعد از این چه میتواند بکند تا بتواند تمام اشتغالاتش را در طول شبانه روز انجام دهد و زمان کم نیاورد؛ مگر اینکه کاری کند که سرعت گردش زمین را کاهش دهد تا هر ۴۸ ساعت یک شبانه روز به حساب بیاید و فقط بتواند اشتغالاتی که برای یک روزش تعریف کرده را انجام دهد. راز کشش آتشینی که در پیشرفت تکنولوژی بوجود آمده چیست؟ چرا اینطور دارد پیش می رود؟ یک پیامی خواندم از آیت الله صفائی حائری ناظر به ادیسون؛ «بعضىها مىگويند: عبادت به جز خدمت خلق نيست، پس اديسون هم خدمت كرده است. خدمت يعنى چه؟ وقتى آدميت آدمى را مسدود كردند، وقتى چشم او را كور كردند، اگر نور افكن هم برايش درست كرده باشند، آيا به او خدمت كردهاند؟! وقتى دلش را كور كردند، اگر برايش چراغ آماده كنند، خدمت است؟! دنيايى كه چشم آدمها را از كاسه در آورده، دل آنها را وارونه كرده، ذهنيت آنها را بسته و كور كرده، حال اگر به آنها نان بدهد، آب بدهد، زندگى كامپيوترى بدهد و همه چيز را براى آنها همان طور كه مىخواهند فراهم كند، آيا به آنها خدمت كرده است؟! چه كسى را فريب مىدهيد؟ در چه فضايى حرف مىزنيد؟» حال نه اینکه ادیسون به تنهایی چشم بشر را کور کرد و نور افکن به او داد. اما همین نور افکن باعث شد که دیگر دنبال نور دیگری نگردد که تمام نور همینست. چرا به گونه ای شد پیشرفت علمیِ تکنولوژی که زندگی اگر با این ها توامان نباشد دچار اختلال جدیست؟ و چرا در جامعه اسلامی رشد صنعتی یکی از اهداف اصلیست؟ خب اینکه به بیشتر چسبیدن بشر به زمین می افزاید؟ برای حیات مقابله با دشمن است؟ آیا رازیست در پیشرفت تکنولوژی با رسیدن به عالم غیب؟ (چگونه فاش میگردد این راز؟)
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به گفته مولایمان امام المتقین «علیهالسلام»: «العلم نقطة کثّرها الجاهلون» علم، نقطهای بود که جاهلان آن را تبدیل به انواع نمودند. و این آغازِ سرگردانیها شد و خوشا به حال روحیههایی که همه حقیقت را در سادهترین زندگیها دنبال کردند و نگریستند. و به امید آیندهای که باز انسان متوجه شود بسیاری از این کثرات، حجاب حضور در محضر حقیقت است. میماند که باید به یک معنا فرزند زمان خود شد و در همین جهان زندگی کرد، ولی دل به آن نبست و سعی کرد جهتها را به سوی آن سادگیها جلو برد برای آیندهای دیگر، نه برای برگشت به دیروزی که برگشتپذیر نیست. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوار: با توجه به تیمی که آقای ظریف برای تعیین وزراء در نظر گرفته اند، نگرانی جدی وجود دارد. سوال اینست که مجلس چقدر دستش باز است که وزرای پیشنهادی را رد کند؟ آیا مجلس میتواند همه را رد صلاحیت کند یا چند بار ایراد بگیرد؟ افرادی که برای شورای راهبردی معین شده اند تمامشان مسائلی دارند من جمله در فتنه ۸۸ یا براندازی بعضا شرکت داشته اند. نگرانم انقلاب متوقف شود. شاید الآن شرایط از زمان خاتمی یا روحانی هم سخت تر باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته مجلس موظف است صلاحیت وزرایی را تعیین کند که شأن آنها مناسب مسئولیتی باشدکه در راستای اهداف انقلاب اسلامی قابل تحقق است. حال چه اندازه ممکن است، ما برایشان دعا میکنیم. موفق باشید
«یا لثارات الحسین (ع)» سلام: ببخشید یکی از دغدغه کسانی که به پزشکیان رای میدن اینه که میگن دخترامون رو گشت ارشاد می گیره می بره زندان اگه به جلیلی رای بدیم. اصلا برای این طرح ارشاد اگه سوال شد چی باید بگیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که توصیه های آقای دکتر جلیلی به خواندن کتاب های «مصباح الهدایه» و «شرح دعای سحر» و «سرّ الصلوات» و «اربعین حدیث» و «شرح جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی بوده است و تا این اندازه نسبت به مبانی عرفانی و حِکمی آگاه است. از آن جایی که ایمانِ عرفانی منجر به گشودگی انسان نسبت به عالم و آدم میشود؛ باید متوجه بود که ابداً شخصیت آقای جلیلی شخصیتی نیست که متأسفانه جبهه رقیبِ ایشان تحت عنوان «طالبانیسم» به ایشان نسبت میدهند و البته همان طور که نباید قاطعیت مولای مان علی«علیه السلام» را در مقابل انحرافاتی چون حکمیّت، بسته بودنِ آن حضرت قلمداد کرد؛ قاطعیت های دکتر جلیلی در مقابل لیبرالهای وطن فروش را نباید بسته بودنِ ایشان به حساب آورد. موفق باشید
بسمه تعالی، سلام علیکم: در حرم امام رضا سلام الله به یادتان هستیم. ۱. باتوجه به هدف حیات زمینی آدم، که اینگونه مطرح شد که در مذهب عقل، نیاز حقیقی بود که انسان با جنبه ضعف خود روبرو شود و به زمین هبوط کند تا بتواند ضعف ها را بر طرف کند و شایسته ملاقات با حضرت حق گردد. این پرسش ایجاد میگردد که اگر هدف خلقت انسان همچون کودکی است که تا بیاید راه رفتن را یاد بگیرد، چندین بار بر زمین میخورد. و همین زمین خوردن ها، گناهان اوست. خب حال که در مسیر صعودی پیشرفت قرار گرفت و با گذر زمان ضعف ها را برطرفکرد؛ یعنی دیگر به هر قدر که از ماده و جسمانیت عبور کرد و حقیقت گناهان برایش آشکار گشت و دیگر دچار گناه نشد و میلی به کثرت نداشت، آیا در روز حساب، بازخواست گناهانی که در مسیر رشد مرتکب شده بود، میگردد؟ اساسا با این نگاه گناه چه معنایی خواهد داشت؟ مگر قرار نیست با هست خودمان مواجه شویم؟ خب اگر این هست از گناهان گذر کرده باشد و میلی نداشته باشد، عمل اینجا چه معنایی پیدا میکند؟ یعنی اعمال سوء گذشته او بالافعل چه معنایی دارد و دیگر باز خواستی معنا دارد؟ ۲. جایگاه عمل با توجه به روایت: «اَلتّائِبُ مِنَ الذّنبِ كَمَن لاذَنْبَ لَهُ» چگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که روایت مذکور متذکر است حقیقتاً انسانها با توبه ای که نسبت به آن عملِ گناه انجام میدهند، دیگر شخصیت دیگری شده اند و در جایگاه وجودی دیگری قرار دارند و نباید از این لطف بزرگ حضرت معبود که همان تواب بودن است، غفلت کرد. موفق باشید
سلام: اصلحان بعد از جناب جلیلی را اگر مشخص بفرمایید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مشکلی است. با نظر به حضور تاریخی انقلاب اسلامی، انسانی مدّ نظر است که نه انسانِ جهان غرب است، با انواع توهّمات؛ و نه انسانِ جهان متحجّرین، که بیرون از تاریخ است. انسانِ انقلاب اسلامی انسانی است حاضر در این تاریخ در عین قدسیبودن. و بنده در شخصیت سیاسی و معنوی آقای دکتر جلیلی توجه به چنین انسانی را احساس میکنم. موفق باشید
سلام استاد: در رابطه با وقایع اخیر و شهادت ریس جمهور عزیز در دلم غم هست ولی گریه م نمیاد. در رابطه با سوختن احسان و دخترش در ماشین باهاشون صحبت کرده بودم. سرشار از عشق و لذت بودم و عشق رو فقط درون خودم نمیدیدم همه جا پر از عشق بود. از نقشه ای که براشون کشیده بود از سلیقه ش و فکرش از علمش از طرح و برنامه ش از صبرش از موفقیت سنجی حادثه از... و در نهایت از طرحی که برای پاکسازی اونها کشیده بود (به نظر من) لذت میبردم ولی برای رییسی غم در دلم هست ولی لذت وعشق نه کاملا بهش اعتماد دارم به طرح و برنامهای که ریخته اصلا نگران آینده نیستم نمیپرسم چرا چرا. میگم خوب بعدش چی میشه و انتظار سوپرایز شدن رو از طرفش دارم چون وقایع رو میتونم دست او در کاره حالا هرچه واقعه شدید تر انکار دستش رو پیدا تر میبینم و از این لذت میبرم چون خودش رو بی لباس نشون میده میبینم که دوستان گریه و زاری میکنند و در غزل حافظ هم. پس من چم شده. نکنه اشتباه رفتم. قضیه چیه. قسی القلب شدم آیا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد میتوان به ورقی از تاریخ در بستر توحیدی که در این زمانه ظهور کرده؛ اندیشه نمود. حال گاهی در نظر به صفحهای است که گشوده شده و ما احساس نزدیکی میکنیم و عزمی در ما طلوع میکند، و گاهی افقی گشوده میشود و طلبی عرشی پیش میآید و اشکی جاری میشود. مهم آن است که متوجه باشیم در شخصیت شهید رئیسی این مائیم و آیندهای که با عزمهایی بلند در پیش است. و حکایتِ باز رئیسی از او به گوش میرسد. موفق باشید
«السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین» سلام خدمت استاد طاهرزاده: بار ها به روضه امام حسین فکر کرده ام و اینکه روضه باید چگونه باشد دیدم کارخاصی نیاز نیست انجام داد همین ذکر مقاتل و ... کافی هست. گویا در هر داستانی ما باید خودمان را در درون داستان بیابیم برای ما داستان کربلا را بارها گفتته اند اما در کربلا حاضر نشده ایم یا حاضر شده ولی من هایی که برای خود ساخته ایم متذکر نمیشوند چگونه افق حضور در کربلا را با شنیدن روضه بگشاییم؟ میدانیم که انقلاب اسلامی تاریخ کنونی ما از گذشته یعنی کربلا آمده و برای حضور در این تاریخ باید به گذشته توجه کرد تا در آینده ای که دوباره می آید حاضر شد و برای توجه به گذشته باید آینده را یعنی عالم بقیت اللهی را مدنظر قرار داد. (شاید این نکته کمکی نکند اما به ذهنم رسید بیان کنم)
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. اساساً حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» طوری در صحنه کربلا حاضر شدند که همه انسانها در انسانیت خود نسبت به آن حضرت احساس یگانگی میکنند و عزاداری و روضه برای آن حضرت به معنای حضوری است که ما در نسبت با آن حضرت، امروز و فردای خود را زنده و بزرگ نگه داریم. موفق باشید
سلام استاد: رفت و آمد با فامیلی که به اهل بیت و انقلاب و رهبری و حتی مسئله ی غزه، فحاشی و ناسزای مستقیم میگوید بنظرتان باید به چه طریق باشد؟ و رفاقت با کسانی که اهل نماز و حجاب نیستن چطور؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد آن افراد در عین اینکه نباید مطلقاً قطع رحم کرد؛ باید به طور ظریف نشان داد موافق آن نیستیم. ۲. لازم نیست قطع رابطه شود زیرا اگر معاند نباشند، میتوانیم با محبت به آنها، آنان را به اسلام امیدوار کرد. موفق باشید
وحید یامینپور سکانسی از فیلم «طعم گیلاس» اثر مشهور عباس کیارستمی را منتشر کرده که در آن مردی خاطره خودکشی ناموفقش را برای کسی که به فکر خودکشی است نقل میکند و توضیح میدهد چگونه با چشیدن اتفاقی چند توت شیرین زندگی را احساس کرده است و از فکر خودکشی بیرون آمده است. یامین پور نوشته است: «خدا در چشیدن شیرینی یک توت رسیده است... خدا در مفاهیم متافیزیک نیست... خدا را میتوان در متن زندگی پیدا کرد... در گشودگیِ چشمها همهی جهان پر از امید و سرزندگی میشود...» کاملاً با این نگاه موافق هستم که با انتزاعیات نمیتوان به خدا رسید و به قول عرفایی مانند سید احمد کربلایی: فدایت! مسائل راه آخرت آموختنی نیست بلکه نوشیدنی است (کهکشان نیستی، ص۳۶۲). اما کیارستمی که مدعی «زندگی و دیگر هیچ» بود به مرگ و دنیای پس از آن کاری نداشت، همچنانکه در فیلم «باد ما را خواهد برد» گفت: کی به آن دنیا رفته و کی برگشته؟! در حالی که تا نمیریم به خدا نمیرسیم. زندگی خالص در مرگ اختیاری است و زندگی این دنیا ناخالص است. این چیزی بود که کیارستمی نفهمید تا اینکه مرگ ناگهان گریبانش را گرفت و خودش گفت مانند قماربازی شدم که همه چیزش را باخته! در پایان همین فیلم طعمگیلاس میبینیم که بعد از اقدام به خودکشی، صحنه عوض میشود و مرد از قبر بلند میشود و گروه فیلمسازی را در حال کار میبیند! گویا دنیای پس از مرگ فراتر از دنیای سینما نیست!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آقای دکتر یامینپور و پیش از آن آقای مارتین هایدگر متذکر شدهاند؛ ما اگر از طریق حکمت وارد هنر شویم و از جمله سینما، میتوانیم از سیطره نیستانگاریِ جهان مدرن عبور کنیم، وگرنه همان هنر، ادامه نیستانگاری خواهد بود. موفق باشید
سلام و عرض خدا قوت وتشکر فراوان از استاد گرامی: با توجه به روایات معصومین علیهمالسلام بر تاکید تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان، آیا مقدار تلاوت قرآن را در این ماه افزایش دهیم (همان گونه که امام رضا علیه السلام هر سه روز یک ختم قرآن انجام می دادند) یا اینکه با خواندن مقدار کمتر قرآن، ولی همراه با تفسیر المیزان از قرآن بهره بگیریم. ممنون و التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در ابتدا نیاز به تأمل در آیات و پشتکار برای فهم آیات از طریق تفاسیر داریم تا آنجا که إن شاءالله آماده آن قرائتی از قرآن میشویم که با خواندن آن متذکر معانی و اشارات آن میگردیم. موفق باشید
سلام: چه حالی پیدا کردم. هردم، این من این خود را میبینم و میابم در بدِ بد بد چنگال، ماسه های فرو کش، اندر سایه مطلق و همیشگی ام، او به من دروغ میگوید. میگه قفس دلبازه و پرواز دلگیره... من چه گناه کرده که هست حال خوشش را هم از من دریغ کرده. جوانم و به زندان افتاده ام، همه ی آب ها از آسیاب افتاده اند و انگار که هیچ و هیچ. خطاب من به قول حاج قاسم « پیر خوشنام» : ای تکیه و پناه. زیبا ترین لحضه. پر عصمت و پر شکوه. تنهایی و خلوت من. وای دلم تنگ شد برای این کلیپ های حاج قاسم و آقا مصطفی و حاج همت؛ آوینی برایم حرف ها دارد اما چه حیف که شب است و توفیق ما هم در شب هاست است و به روز نکشیده به خواب میرم. او امشب گفت از من بپرسید که من راه های آسمان را از طرق زمین آشنا ترم. مثل این که بوی یک طوفانی عظیم میاد، این چند وقت اینقدر مست بودم و حواسم نیست بود، اگر هست هم بود برای من نبود. کجا رفت اون عشق، چرا هردم داره از اون عشق کاهیده تر میشه، خود هم باورش نمیشد عاشقی را و الان باورش شده و نیست یادی. دلم پرواز میخواد، دلم همراز میخواد. (گر چه ما بندگان پادشهیم / پادشاهان ملک صبحگهیم . گنج در آستین و کیسه تهی / جام گیتی نما و خاک رهیم. هوشیار حضور و مست غرور / بحر توحید و غرقه گنهیم. شاهد بخت چون کرشمه کند / ماش آیینه رخ چو مهیم. شاه بیدار بخت را هر شب / ما نگهبان افسر و کلهیم. گو غنیمت شمار صحبت ما / که تو در خواب و ما به دیده گهیم. شاه منصور واقف است که ما / روی همت به هر کجا که نهیم. دشمنان را ز خون کفن سازیم / دوستان را قبای فتح دهیم. رنگ تزویر پیش ما نبود / شیر سرخیم و افعی سیهیم. وام حافظ بگو که بازدهند / کردهای اعتراف و ما گوهیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس باز باید در بودنِ خود با همه تنگی ها به شدنی فکر کرد که نویسنده محترم سؤال شماره 36951 با ما در میان گذاردهاند. ایشان آنچنان حرف را تمام کردهاند که جایی برای آنکه بنده چیزی بگویم، نمانده. موفق باشید
سلام: چه زیباست وقتی میبینم ما در انقلاب اسلامی به مرتبه ای از رشد زندگی رسیدیم که حضور در آینده یا همان امیدواری و عبور از مشکلات را حیات اصلی خود حس میکنیم و این زیبا ترین هدیه از جانب خدا به ما بود پس چه نیکوست شکرگذاری این رحمت معجزه آسا. براستی همه عمر تشنه ریختن مِی های نابِ حکیمانه حقایق خدا بودم تا با خلق خدا به اراده خدا بهرهمند شویم و زندگی کنیم . ای برادر اگر بگویم در انتظار این لطف خدا به ما چندین هزار مرتبه مُردم و زنده شدم به باور کسی نمی آید منی که عظیم ترین های عالم نمیتوانست قانعم کند و با احدی رودربایسی ندارم در مورد جانم دین خدا با عظمتش از زیبا ترین عشق متلاشی ام کرد چه زیباست و چه وصف نا پذیر و چقدر عقل و دل است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یعنی سیر «فی الحق بالحق الی الخلق»، تا در آینه انسانها گوهر انسانیت آنها مدّ نظر باشد. موفق باشید
سلام: سوالی در این مورد دارم که چرا شخصیت بزرگی همچون آقای دکتر رضا داوری اردکانی هیچگونه موضعی در مورد شهادت و شخصیت شهید سلیمانی (که مقام معظم رهبری از او به مکتب سلیمانی تعبیر میکند) ندارد؟ آیا ایشان مصلحتی را در نظر دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راحتی نمیتوان در این مورد نظر داد. به نظر میآید ایشان احساس کردهاند کسی نیستند که از نظر اجتماعی بخواهند در این مورد اظهار نظر کنند. وگرنه تعلّق ایشان به انقلاب اسلامی کاملاً مشخص است. موفق باشید
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ فَرِّغْ قَلْبِي لَِمحَبَّتِكَ ، وَ اشْغَلْهُ بِذِكْرِكَ...» سلام خدمت استاد طاهرزاده. انسان وقتی در محضر اولیای الهی مشرف می شود، آیا باید با خدا مناجات کند یا با اولیای خدا؟ مثلاً وقتی به لطف الهی به زیارت شمس الشموس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام مشرف شدیم، تقاضاهای خود را با خدا در میان بگذاریم یا با حضرت رضا علیه السلام؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیارت «امین الله» با اصالت سندی که دارد، نمونه خوبی در این امر است که پس از حضور در محضر امام و سلام بر آن حضرت، و انس با شخصیت روحانی آن امام، آنچنان زمینه فراهم میشود که به عالیترین شکل با خدا مناجات میکنید. موفق باشید
سلام استاد: دلم کربلا میخواد. میترسم میترسم از این سرما، و یخبندان. فقط عصر عاشوراست که میتونه این یخ رو ذوب کنه. .
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و ارادت به حاج قاسم ذیل رهبر معظم انقلاب به همان معنایی که فرمود: «والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی {رهبر معظم انقلاب} است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد.» موفق باشید
با سلام و احترام: این عبارت که شب عاشورا، از زبان یارام امام حسین (ع) گفته شده اگر هزاران بار بمیرم و زنده شوم باز هم در کنار شما میجنگم. فردی که هیچوقت مردن و زنده شدن را تجربه نکرده، با چه درکی و چه منطقی این کلام را عنوان میکند؟ این مردن یا زنده شدن چه معنایی دارد؟ یک مساله دیگر، آیا میتوان گفت، با توجه به روانشناسی و جایگاهی که برای زن و مرد بیان میشود، بگوییم مرد مظهر ولایت ظاهری است و زن مظهر ولایت باطنی در خانواده یا جامعه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال در آن جمله، مقصد و سخن در آن بوده که آنان به راحتی آماده شهادت ذیل حضور نسبت به دفاع از حضرت امام حسین «علیهالسلام» بودهاند. ۲. به نظر بنده نکته خوبی است. موفق باشید
سلام و خدا قوت خدمت استاد: با توجه به مسائل مربوط به منازل انسان در سه ساحت احساس و تخیل و تعقل و عبور از این ساحات ۱. چگونه مجازات های روحانی و آتش های دوزخ موجب تزکیه نفوس میشود به طوری که گاهی در دنیا گاهی در برزخ و گاهی در حشر و موقف و حساب و جهنم نفوسی که قابلیت اصلاح و فلاح نهایی را دارند پاک میشود در واقع چون این امور اعتباری نیستند و تکوینی اند چگونه مثلا عملی که موجب ظهور فسادی در نفس میشود با عذاب پاک و معدوم میشود در واقع فرآیند تزکیه تکوینی چگونه است لطفاً توضیح بفرمایید. ۲. آیا جهنم خلد افرادی که خالد در جهنم اند با جهنم کسانی که فلاح نهایی دارند دو ساحت مختلف است به این عبارت که ذاتا جهنم خلد امکان عفو و خروج ندارد پس رستن از جهنم محال است یا این که خلد صفت نفس جهنمیان است نه جهنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم: «لا یأکل النّار محل الایمان» پس اگر ایمان به نور توحید در میان باشد، سختیهای برزخی و قیامتی، انسان را به اصل خود که همان ایمان است، برمیگرداند. ۲. آن کس که به کلی هیچگونه جهتگیری روحی به سوی توحید ندارد، همواره در جهنمِ خود باقی است. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد گرامی، وقت بخیر. در مورد این که می فرمایند «خود را از همه پایین تر و گنه کار تر ببین و این که بایستی مومن عزت نفس داشته باشد» لطفا توضیح دهید که این دو مورد چگونه قابل جمع است؟ با تشکر و تقدیر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان در نسبت با دیگر مؤمنین در درون خود مییابد که چه اندازه راه نرفته در پیش دارد. ولی نه آنکه در ظاهر و در مواجهه با دیگران، خود را خوار و ذلیل نشان دهد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب استاد بزرگوار: بنا بر تحقیق بنده برروی آیین باستانی «میترا» و جهانی بودن این آیین، در باب اسلام و تشیع شباهت هایی یافتم که نمیدونم درسته که بگویم که این آیین باستانی ایرانی در دین اسلام تاثیراتی داشته همانطور که در قرآن به خورشید قسم یاد شده. میشود گفت که باورهای این آیین بر اسلام تاثیر گذاشته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به موقعیت عربستان در آن زمان که تقریباً در حاشیه جهان آن روز بوده و با نظر به امّیبودن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» بسیار بعید است که این نوع آیین ها در آنجا حاضر بوده باشد. از طرفی سوگند به «شمس» در قرآن نظر به سنت حضور نور در عالَم دارد تا جایگاه نور هدایت الهی از طریق پیامبر را متذکر شود، نه اینکه برای «شمس» استقلالی قائل باشد و پرستش آن را به میان آورد. موفق باشید
سلام استاد: خسته نباشید. یه سوالی ذهن من رو خیلی درگیر کرده. این عالمی که میگن پس از مرگ، در آن عالم هر کسی میٰتواند بدن خود را خلق کند و هر وقت و هر زمان که خواست به شکلی باشد چه عالمیست؟ و چطور و با چه اعمالی میتوان به آن مقامات و عالم دست پیدا کرد؟ واقعا این یکی از آرزوهای من است. میخام بهش برسم. خواهش میکنم کتابی ذکری معرفی کنید. لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. مثلا گفتن ذکر یا خالق...
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بدن انسان در قیامت به صورت اخلاق و افکار او ظهور میکند. به همین جهت در روایات داریم صورت بعضی از افراد در قیامت از خوک و میمون زشتتر است، به جهت افکار فاسد و اخلاق رذیلهای که در دنیا داشتند. کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که روی سایت هست در این مورد نکاتی را به میان آورده. موفق باشید
به اسم خدای فلسطین آری! دیگر نمی شود! دیگر امکان جولان واژه ها برای عرض اندامی در مقابل تصاویر نیست!چگونه و چطور هایی که احاطه ام کرده و منی که جز اشک هیچ دفاعی ندارم! گرچه جنگیست خود خواسته و تسلیمم چندی پیش یک اسراییلی آزاد شده توضیح میداد که رزمندگان القسام چطور با او رفتار می کردند! سبحان الله! چطور و چگونه می شود یک انسان تا این حد اوج بگیرد که اینگونه رفتار کند و مصداق این بیت شود به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من / چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا. آیا شیعه و سنی بودن یا حتی دین آنها مهم است! این همان مرام علیست که حالا از کوچه های مدینه پر کشیده و پشت دیواره های غزه در قلب رزمندگان نشسته است. پروردگارا اگر قرار است بشری بر روی زمین باشد اینگونه بشری باشد و اگر قرار است بشری پا به این کره ی خاکی بگذارد اینگونه بگذارد و اگر قرار است دنیا و عقبایی ما را بپذیرد اینگونه بپذیرد لبیک یا قسام
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً تاریخی در مقابلمان گشوده شده است که همه، همدیگر را در نوعی یگانگی احساس میکنند بخصوص در مقابل وحشیترین جبههای که جهان مدرن در آینه اسرائیل به ظهور آورده. آری! آنچنان در کنار همدیگر قرار گرفتهایم که تنها خوبیهای وجه انسانیمان به میان آمده است به همان معنای «فراسویِ نیک و بد». و اینجا است که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «دنیای آینده دنیای فلسطین است» و این نکته بسیار مهمی است از آن جهت که ما امروز در آینه فلسطین بخصوص در باریکه غزه، چیزی را تجربه میکنیم که شدیداً فردا به آن نیاز داریم، یعنی روحیه آخرالزمانی. روحیهای که ایثار و فداکاری و شجاعت به اوج خود خواهد رسید. از این جهت، آری! «دنیای آینده دنیای فلسطین است». موفق باشید
با سلام: استاد عزیز اگر در محل کار و شغلمون در اداره که خدمات و کالایی رو به مشتریان ارائه میدیم و عرضه می کنیم و در حالی که خب تعدادی از مشتریان این خدمات رو در راه درست استفاده می کنند. اگر متوجه بشیم که تعدادی از مشتریان این کالا و خدمات را در جهت سواستفاده و غیرقانونی استفاده می کنند. با فرض اینکه این روال قابل تغییر نباشه و به سبب کثرت مشتریان و فضای مسموم بعضی ادارات ما اگر بخواهیم این شغل را ادامه دهیم ناچار از این روال و کار باشیم، حال به نظر شما تکلیف چیست؟ از دفتر مرجع که سوال میکنیم میگن که این کار کمک به شخص متخلف است، و اینکه میگن در جای دیگری از آنجا مشغول بشید که در رابطه با آن کار نباشد، با خودم میگم اگر جای دیگری هم برم در آنجا باز هم در کل کمک به آن سیستم است. حال به نظر شما تکلیفم چیست برای اینکه درآمد شبهه نداشته باشه کلا انصراف بدم؟ ممنون میشم راهنمایی کنید نظر شما برام مهمه. سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه این کالاها به عنوان کالاهایی که در عرف جامعه به عنوان کالاهای مورد قبول عرضه میشود؛ دیگر سوء استفاده از آنها مربوط به خود افراد است. موفق باشید
