بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
40089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: چند سالی است حال روحی خوبی ندارم فکر گناه بیچاره ام کرده اصلا نمیدونم چه جوری باید روی خودم کار کنم. گناه چشم چرانی و میل به جنس مخالف وحشتناک داره اذیتم میکنه با اینکه ازدواج کردم ولی چشم چرانی می‌کنم. قبلا با کتابهای شما انس داشتم کتاب معرفت والنفس، برهان صدیقیین، معاد اینها رو با صوت هاش کار کردم ولی از وقتی ازدواج کردم از کتابهای شما دور شدم و الان هم دچار گناه چشم چرانی شدم. حتی چند روز پیش مشهد مقدس بودم و از امام رضا علیه السلام هم خواستم که از این گناه نجاتم بدند ولی.... خواهشا راهنماییم کنید چه جوری خودم رو اصلاح کنم و چه جوری دوباره با کتابهای شما انس بگیرم و از چه کتابی شروع کنم؟ ممنون از لطف تون ویژه برام دعا کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامۀ ذوالفنون حضرت آیت الله حسن‌زاده متذکر می‌شدند؛ هر اندازه انسان روح و جان خود را مشغول معارف الهی بگرداند، قدرت و سیطرۀ خیال او ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود و در این رابطه اولاً: خوب است خود را با معارفی همچون صوت شرح نامۀ ۳۱ و صوت شرح سورۀ آل‌عمران مشغول کنید. ثانیاً: چشم خود را در اختیار بگیرید تا هرچیزی که شما می‌خواهید، بنگرد. ثالثاً: از ورزش و خوراک متوسط غفلت نگردد. فراموش نکنید که اولیای الهی به ما فرموده‌اند هر آنچه در بقیۀ زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

39719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد حضرت آقا باز حجت را برای شبه حوزویانی مثل رضا داوری اردکانی تمام کرد. ممنوعیت تکیه بر مبانی تمدنی غربی! اسلامی سازی علوم انسانی و بیگانه ‌دانستن بسیاری از آموزه‌های تمدن مادی غربی از بایسته‌هایی است که بار دیگر مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با مسئولان نظام اسلامی بر آن تأکید کردند. معظم له فرمودند: «ما نمی‌توانیم در مسائل گوناگون سیاسی‌مان، اقتصادی‌مان و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدن مادی غرب باشیم. تمدن غربی البته مزایایی دارد؛ در این شکی نیست....اما در مبانی آن تمدن نمی‌توانیم تکیه کنیم، مبانی آن تمدن، مبانی غلطی است. مخالف با مبانی اسلامی است.» مخاطب اولیۀ این بایسته، حوزه‌های علمیه هستند چرا که پیشران اسلامی‌سازی علوم انسانی حوزه‌های علمیه هستند و این روند باید از حوزه‌های علمیه به مجامع دانشگاهی سرریز شود. متأسفانه جدال بر سر اسلامی سازی علوم انسانی در میان حوزویان نیز وجود دارد و برخی شبه حوزویان ازجمله رضا داوری اردکانی، همچنین حوزویانی مانند داود فیرحی در تشدید این جدال، نقش‌آفرین هستند و اما سخنان اخیر دکتر پورجوادی که اسلامی سازی علوم انسانی را طرحی شکست خورده خواند و پول‌های مصرف شده در این مسیر را گزاف و بی‌مصرف دانست، یادآور سخنان دکتر داوری اردکانی و رویگردانی او از علم دینی بود. دکتر داوری چندین سال پیش در نامه ای چنین نوشت: « علم دینی ... سی سال است که به نتیجه نرسیده است، به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجه‌ای برسد. وقتی مطلب سیاسی با مسئله علمی خلط می‌شود، هر چه بکوشند به نتیجه نمی رسند. علم ماهیتی متفاوت با دین دارد.» این در حالی بود که زمانی دکتر داوری خود از مدافعان علم دینی و اسلامی سازی علوم انسانی به شمار می رفت و این نامه او سبب تعجّب بسیاری، از جمله دکتر سروش شد که با نامه‌ای تند به دکتر داوری تاخت و چنین نوشت: «گروهی به هلهله برخاسته‌اند که گویا دکتر داوری در کهنسالی "مستبصر" شده ... و غیرت علمی‌اش جنبیده و با دلیری دست ردّ به سینه‌ی تاریک‌اندیشان و دین‌فروشان و دانش‌تراشان زده ... این البته ابتهاجی کاذب و اجتهادی فاسد است. نان به نرخ روز خوردن که این‌همه هلهله ندارد.» در مقابل، علم دینی و علوم انسانی اسلامی مدافعان سرسختی چون آیت الله مصباح یزدی دارد که عمر علمی خویش را صرف آن ساخته است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صحت تذکرات رهبر معظم انقلاب به خصوص در مواجهه با تمدن غرب هیچ شکی نیست و بحث در نکتۀ دیگری است که ایشان فرمودند ما علم را در هرجای دیگری که باشد دنبال می‌کنیم. و همان‌طور که عرض شد مهم آن است که ما سخنان انسان‌های متفکر را بشنویم و این غیر از تبعیت از آن‌ها است زیرا اساساً همان‌طور که از سخنان جنابعالی نیز برمی‌آید در میدان تفکر، تقلید مطرح نیست. البته بنده بین آقای دکتر داوری و آقای فیرحی تفاوت اساسی قائل می‌باشم. همۀ عرض بنده آن است که در میدان تفکر نمی‌توان آقای دکتر داوری را نادیده گرفت. از آن طرف آیا آقای سروش را با آن ادبیات که شما نیز متذکر آن هستید را می‌توان با آقای دکتر داوری مقایسه کرد؟!! موفق باشید https://eitaa.com/soha_sima/4710

39669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد توحید در زندگی و ازدواج و خانواده چگونه تحقق می یابد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در دلِ شریعت الهی و رعایت دستورات ربّانی و صبر در این مسیر. موفق باشید

39542
متن پرسش

سلام‌ استاد: تشکر از وقتی که برای پاسخ به پرسش ها اختصاص می‌دهید: آن‌چه که خدمتتون عرض می‌شود درد دلی از چند بانوی فرهیخته است: همسرمان در کلاس های معرفتی شرکت می‌کنند. کلاس های عرفان ابن عربی می روند. اما نمی‌دانیم افق عرفان چیست که در افق شخصیتشان، بداخلاقی و بی صبری و ناسزاگویی حاکم‌است و گویی عرفان فقط خواندنی است. به چه زبانی می توان گفت که غایت عرفان، تفکری است که با آن بتوان اهل سَفرِ زندگی شد واسفار ملاصدرا را در سفرهای زندگی کنونی برای طی صراط پیش رو یافت؟ به راستی چگونه می‌توان به بیان مسائل فلسفی مسلط گشت اما از حقیقت فلسفه که عبور از مشهورات و پرهیز از جزم اندیشی است غافل گشت؟ و اساتید این کلاس ها را چگونه می‌توان به وضع بی فکری و بلایی که شاگردان، گرفتارند آگاه گردانید که عرفان خواندن به چه کار می‌آید آن گاه که مخاطب در پراکندگی ها و کثرتها، وحدتی را طالب نیست و با نگاه ایدئولوژیک خود هر چه که در باورشان نمی‌گنجد را نفی می‌کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید در نظر داشته باشند که هر اندازه انسان بیشتر به صراط مستقیم نزدیک شود، به حکم سوگندی که شیطان خورده که در صراط مستقیم برای اغوای حاضران در آن راه قرار گیرد؛ بیشتر تلاش می‌کند تا افراد نتیجۀ لازم نصیبشان نشود و هنر ما آن است که متوجه شویم آری! با سعۀ صدر و نظر به ابعاد انسانیِ آن افراد به آن‌ها کمک کنیم تا خودشان متوجه شوند عرفان حقیقی به لطف الهی انسان را به بصیرتی می رساند که خوبی‌ها را در هر جا که باشد، بیابند زیرا حقیقت آن است که «شاخه گل هرجا که می‌روید گل است» و این‌طور نیست که فقط گلهای بوستان ما گل باشد و بقیه نفی شود. موفق باشید  

39258

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: چند مورد سوال داشتم ممنون می‌شوم راهنمایی بفرمایید. ۱. استاد در دوره های مختلف تاریخ داریم که مردم با سبک و سیاق های خودشان زندگی می کردند تا اینکه به اراده خداوند پیامبران الهی در برهه هایی ظهور داشتند و معیارهای زندگی درست و حق را بیان می کردند و از آنجا به بعد مردم دو دسته شده و بعد از طی روالی عذاب آمده و مستضعفان وارث شدند. خواستم از خدمتتان سوال کنم که کلمه ی تاریخی که شما در صحبتهایتان استفاده می کنید آیا مطابق همین برهه هاست؟ ۲. در سخنرانی اخیرتان در مورد تحول بنیادین آموزش، در قسمتی فرمودید که اگر چیزی تاریخی شود همه درگیر می شوند مگر معصوم. حال طبق توضیحات قبلتان که زمانی که بشر جدید متولد شد و بعد با گشتل به خطا رفت و حال در ادامه غرب، انقلاب اسلامی طلوع کرده، آیا در حال حاضر به طور مثال در جامعه ما هنوز تاریخ غرب است که ما در گیرش هستیم؟ وانقلاب هنوز بروز نکرده؟ یک مقدار دچار نافهمی شدم. آیا درست است که اینگونه بگوییم که در ذات و فطرت ما انقلاب اسلامی آشنای جان ماست و ظهور کرده ولی بخاطر بی تفاوتی ما نسبت به آن، فعلا تاریخ نبودنِ آن، یا پوچی نیهیلیسم است. یعنی از جانب خداوند انقلاب اسلامی اراده وتقدیر شده ولی به جهت بی تفاوتی ما نیهیلیسم که نبود معناست نصیبمان شده. ۳. اینکه فرمودید اگر چیزی تاریخی شود همه درگیر می شوند غیر معصوم، برایم سوال است که آیا در این حالت طبق این فرمایش شما پس خطاها و گناههای ما که ناشی از شاید فضای تاریخی است چگونه می شود؟ راستیتش یک نوع بی انگیزگی در ادامه این کلام ایجاد می شود که خب ما که مقصر نیستیم. آیا یاران امام معصوم در این فضای نیهیلیسمی پروریده نمی شوند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاحظه کرده‌اید بحث در این موارد به صورت‌های مختلف و با عنوان‌های مختلف پیش آمده و در هر صورتی به نکته‌ای از آن اشاره شده است. بیشترین تأکید در سه کتابی مطرح است که تحت عنوان «جهان بین دو جهان» تنظیم شده است و همان‌طور که در جواب سؤال شماره 39254 اشاره شد انقلاب اسلامی ظهور تاریخی است جهت عبور از تاریخ خودبنیادیِ جهان مدرن، و معلوم است که برای عبور از یک تاریخ و حضور در تاریخ دیگر، انسان‌ها راحت نیستند مگر آنانی که متوجۀ ذات تاریخی که پیش آمده است، شده باشند که نمونۀ آن را در حضرت امام خمینی می‌یابید که فرمودند این قرن، قرنِ نابودی ابرقدرت‌ها است. و یا رهبر معظم انقلاب بحث پیچ تاریخی را به میان آوردند و این‌جا است که ملاحظه می‌کنید با درک شخصیت‌هایی همچون حاج قاسم سلیمانی و شهدای عزیز نسبت به این امر و افقی که در مقابل‌شان گشوده می‌شود تا مرز شهادت جلو می‌روند هرچند عده‌ای نسبت به این حضور تاریخی بی‌تفاوت باشند. به جهت مفصل‌بودن این بحث، مصاحبه‌ای که دوستان انجام دادند تحت عنوان : «ما و بشر جدید و آیندۀ پیش رو» به صورت کتاب تهیه شده که ان شاءالله می‌تواند جوابگوی سؤالات مهم کاربران محترم باشد. موفق باشید

39143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: این وجود که در همه موجودات با مراتب وجود داره، خود این وجود، مخلوق خداست یا ذات خداوند است که در همه موجودات خوب و بد هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به بحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید. https://lobolmizan.ir/sound/659

38916

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب طاهرزاده آنچه در پاسخ به پرسش ۳۸۹۰۶ فرمودید خلاف است، چرا که اجماع همه ی فرق اسلامی ما قبل از ابن عربی (اجماع شیعه و مذاهب اربعه اهل سنت، مالکی، حنبلی، شافعی، حنفی) با آنچه ابن عربی گفته متفاوت است، اما اولین بار جناب ابن عربی درباره همه ی واجبات چنین بدعتی نهاد که «فان الفرائض عندنا المقيدة بالأوقات فاذا ذهب وقتها بتعمد من الواجبة عليه لا يقضيها أبدا مطلقا» و بعد از او ابن تیمیه و ابن عثیمین چنین نظری در فضای فقهی دادند و سپس در بین وهابیون و برخی اهل سنت فعلی رایج شد. پس آنچه فرمودید علت این حکم شاذ که حضرت محی الدین فرموده بخاطر عقیده ی فقهی او منطبق با اهل سنت بوده است، اشتباه است. همچنین ادعای تقیه نیز باطل است، چون وجهی ندارد، لذا پاسخی دیگر باید داده‌ شود، نظر مبارکتان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه عرض شد به عنوان یک احتمال بود. آنچه از ابن عربی از نظر اساتیدی مانند علامه طباطبایی و حضرت امام مدّ نظر است؛ کتاب «فصوص الحکم» و «فتوحات مکّیه» است که حضرت امام در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند آن‌طور توصیف و تجلیل کردند که می دانید. موفق باشید 

38726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ارادت حضرت استاد طاهرزاده: این جلسه جوان و انتخاب بزرگ به مزاج من دهه شصتی خوش نیومد ولی پسرم ۱۷ سالشه کاملا ارتباط گرفت. سوال برام پیش اومد که چقدر فاصله هست بین ما و اینها! علتش چی هست استاد توضیح میدید استفاده کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این هشدارباشی است به ما، به این معنا که باید زبان خود را ساده کرد، ولی همان‌طور که در جواب سؤال 38723 عرض شد نباید مطالب و موضوعات را تقلیل داد، همان‌طور که آقای وحدتی متوجه این امر هستند. موفق باشید

38360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

از برخی از اطرافیان نزدیکتان مکرر شنیدم که در خارج از دنیا انتخاب وجود ندارد، چه قبل دنیا چه بعد، بر این مبنا آنچه از احادیث مستفادست که دنیای ما تفصیل همان انتخاب های عامل ذر است، اگر عالم ذر خارج از این دنیا رخ داده و در آن انتخاب نبوده (به تعبیر آنان بروز و ظهور ذات ما بوده)، پس دنیا نیز به شرح احادیث تفصیل همان عامل ذرست و در دنیا نیز انتخاب معنا ندارد و جبرست. این قاعده از کدام یک از آیات و روایات آمده: «انتخاب فقط در دنیا ست نه خارج از آن»؟ آیا با یک قاعده ی عقلی که صحت و سقم آن یقینی نیست می توان یقینیات را تفسیر کرد و به تاویل برد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» آری! ما در این دنیا قدرت انتخاب داریم و نه در دنیای بعد از مرگ. ولی این بدان معنا نیست که قبل از این دنیا، روحِ ما قدرت انتخاب نداشته باشد. که بحث آن مفصل است و باید به مباحث «پیشاخلقتیِ انسان» رجوع شود. موفق باشید

38340
متن پرسش

سلام علیکم: استاد من به یک چیزی در صحبت با افراد مختلف حتی افراد مذهبی و رفقای طلبه رسیدم و اون هم اینه همه دچار یک یاس و ناامیدی و فشار روحی هستند این منشاءش کجاست و راه حلش چی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ناامیدی و یأس چرا؟!! وقتی در تاریخی قرار داریم که انقلاب اسلامی هر روز سنگری را فتح می‌کند و روز به روز در راستای عبور از سیطره استکبار و صهیونیسم، میدانی را می‌گشاید. مهم آن است که بتوانیم تاریخی به هر پدیده‌ای بنگریم. در چنین نگاهی حتی بر فرض آن‌که دولتی مطابق نگاه و حضور تاریخیِ ما نباشد، در دل همین انقلاب اسلامی است که ما به عنوان تجربه تاریخی از آن موانع نیز عبور خواهیم کرد و تجربه‌ای بر تجربیات ما اضافه می‌شود و این در صورتی است که به روش و به سلوک رهبر معظم انقلاب عمل نماییم که چگونه با صبر و شکیبایی و سلوک خاص از افکار و اندیشه‌های امثال آقای هاشمی، انقلاب را عبور دادند. موفق باشید            

38333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: سن و سالی از من گذشته. از جوانی در باب معارف اسلامی مطالعات زیادی کرده ام. کتابها و نوارهای آیت الله حسن زاده آملی و شما را کار کردم. چند وقت پیش مناظره یک آتئیست را به طور اتفاقی گوش دادم. شک در دلم نسبت به خدا ایجاد شد. ترسیدم. سوال من این است که چرا با این‌همه تلاش برای کسب معارف اسلامی باز هم شک در دلم ایجاد شد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عبور از شک در بودنِ خدا با براهین عقلی محکم، کار ساده‌ای است. آنچه مهم می‌باشد لرزش در ایمان به خداوند است که کار می‌برد. عرایضی در ماه رمضان اخیر تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهم‌السلام» و عرفا»https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81#sound-row-5094  شد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

پیرو پاسخ جنابتان به سوال 38245 همان اسماء الله علیهم السلام زبانی داشتند در ظاهر همسو با ادبیات قرآن و نه ظاهرا خلاف قرآن که عقلا و نقلا اثبات می‌شود که آن زبان (عربی مبین) کاملترین زبان یعنی نمود کاملترین عقل بشریست و اگر مدعی هستید بشرِ توحیدی به سمت اکمال عقل پیش می‌رود نمی‌توانید همزمان ادعا کنید زبان دیگری برای دین لازم‌ست. ثانیا همان اسماء الله علیهم السلام در بحث ابلیس فرمودند «اول من قاس ابلیس»، ابلیس بین چه چیز قیاس کرد؟ میان خود و آدم، اگر بگویید ابلیس جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید و عدم سجده، به خودی خود چیز بزرگی نبوده، نتیجتا باید بگویید جرمش به خلاف فرموده ی قرآن و احادیث تمرد تبعیت از فرمان الهی نبوده بلکه جرمش این بوده که نتوانسته نورانیتِ بیشتر گوهر انسانی را در مقابل گوهر خویش ببیند، چراکه: عن الصادق عليه السلام : أنّ إبليس قاس نفسه بآدم فقال خَلَقْتَنِي مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ فلو قاس الجوهر الذي خلق اللّٰه منه آدم بالنّار كان ذٰلك أكثر نوراً و ضياءً من النار. پس به آن منطقی که راه حل مشکل دانسته اید (محی الدین الهی قمشه ای)، گناه آدم این بود که توان قیاس نداشت و به بیان دیگر، توان رویت نورانیتِ جوهر آدم را نداشت، و الا ترک سجده و ترک اطاعت از امر خداوند گناهی نبود که مستحق این لعن و طرد باشد. با این فرض، ابلیس توان رویت آن نورانیت را داشته و بر اساس آن عمل نکرده؟ اگر نداشته که مختار نبوده و مجبور شده پس طرد و لعن و عذاب و... برای او خارج از عدالت الهی است. چنانکه برخی همچون ابن عربی عذاب را حتی به شیرینی و گوارایی تاویل برده اند. اگر داشته و عملی خلاف آن انجام داده \، وجهی نداشته که ائمه برای نهی از قیاس در احکام، از این موضوع (قیاس ابلیس) یاد کنند و در ادامه هم احکامی را با مدافعین قیاس مطرح‌کنند و جهل آن ها به مناط حکم را به رخشان بکشند. همانگونه که اسم الله الاعظم فرمودند: و لَو أرادَ اللّه ُ أنْ يَخلُقَ آدَم مِن نورٍ يَخطِفُ الأبْصارَ ضِياؤهُ لَفعَلَ ، و لَو فَعلَ لَظلَّتْ لَهُ الأعْناقُ خاضِعةً ، و لَخَفَّتِ البَلوى فيهِ على الملائكةِ ، و لكنَّ اللّه َ سبحانه يَبْتَلي خَلقَهُ بِبَعضِ ما يَجْهلونَ أصْلَهُ ، تَمييزا بالاخْتِبارِ لَهُم و نَفْيا للاسْتِكبارِ عنهُم « اگر خدا مى خواست آدم را از نورى خيره كننده بيافريند بى گمان مى توانست چنين كند و اگر چنين مى كرد، گردنها در برابر او فرود مى آمد و كار آزمايش بر فرشتگان آسان مى شد، ليك خداوند سبحان، آفريدگان خود را به چيزهايى كه اصل آن را نمى دانند مى آزمايد، تا با امتحان ايشان را جدا سازد و خصلتِ خودْ بزرگ بينى را از آنان بزدايد و تكبّر را از ايشان دور سازد.» پس نتیجتا امتحان ابلیس در همین عدم اطلاع کامل از جوهر ها بوده و الا قیاس در احکام ممنوع نبود. چرا که اصل قیاس با علمِ کامل اشکالی ندارد، اشکال اینجاست که ناقص العلم را چه به قیاس و یکه به دو کردن و بهانه تراشی و تکبر مقابل مولایی که به مولایی‌اش یقین دارد. حال سوال اینست که بر مبنای شما، ممنوعیتِ قیاس در احکام چگونه در زبان اسماء الله الحسنی مکررا آمده اما در منطق باطنی ها و صوفیان مکررا به قیاس در احکام و تاویل به رای عمل شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را مطرح می‌فرمایید. عنایت داشته باشید که قیاس در روایات که مقایسه دو امر جزئی است غیر از قیاس در منطق است. در مورد ابن عربی خوب است به نکته‌ای توجه شود که حضرت امام خمینی در نامه خود به گورباچف متذکر شدند و فرمودند: « .. و از کتب عرفا و بخصوص محیی‌الدین ابن‌ عربی نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویا دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.». موفق باشید

38240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده از سن ۱۴ سالگی مداحی رو شروع کردم؛ اما از همون سال اتفاقات عجیبی می افتاد و اصلا جلو نمی رفتم حتی الان من تو مداحی به جایی رسیدم که یا هیئتی برای خوندنم هماهنگ نمیشه یا اگر هم میشه کنسل میشه یا خیلی خوب نمیتونم اونجوری که باید بخونم مثلا محرم دو جا هیئت قول گرفتن برای خوندن اما اواسط دهه هر دو کنسل شد. خلاصه اینکه نمی دونم این کار رو ترک کنم یا ادامه بدم به نظرتون علت این قفل شدن امور چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که ممکن است باید استعدادهای خود را در جای دیگری رشد دهید مثل تعمق در معارف توحیدی و تدبّر در قرآن. خوب است نظری به پرسش و پاسخ شماره 38238 بیندازید. موفق باشید

38192

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرّحمن الرّحیم. سلام و احترام و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون برای استاد معظم (زید عزه)؛ به حول و قوه الهی سالیانی است که در مسیر سلوک الهی، مدد او، این بنده ناچیز را حرکت داده در کنار تحصیل در حوزه و دانشگاه و مباحث فلسفه و عرفان. حدود ۲۳ سال پیش در عالم رویا آیت الله بهجت رحمة الله علیه را ديدم. (شکی در صادقه بودن این رویا ندارم. مباحث اقسام رویا را در کتب شریفتان مطالعه نموده‌ام) ایشان در کنار توصیه‌هایی که فرمودند، توصیه به پوشیدن «خاتم پنج تن» فرمودند. ماه رمضان امسال توفیق سفر به بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام یافتم. در بین راه که برای نماز توقف کردیم، حلقه‌ی ازدواج و انگشتری پنج تن که هدیه مقام معظم رهبری بود جا ماند و بعدا هرچه تلاش کردم پیدا نکردم. در خصوص حکمت این امر، فکرم درمانده شد. در حرم امام رضا علیه السلام به قلبم الهام شد که «تعلّقت را بردار» اینطور دریافتم که ارتباطم با همسرم از نوع تعلقی است که مانع سلوکم است نه ارتباطی الهی و مظهری از مظاهر مودت و لطف حق. و نیز تعلقی که به انگشتر اهدایی مقام معظم رهبری و احساس فخری که به آن داشتم. پس از زیارت حضرت رضا علیه السلام، دوباره انگشتر پنج تن دیگری تهیه کردم. بعد از گذشت دو ماه، این بار، نگین انگشتر گم شد. نمی‌دانم که حکمت، چیست. آیا بنا به توصیه‌ای که آیت الله بهجت داشتند دوباره تهیه کنم و یا دلیلی است بر تغییر نقش نگین انگشتر و یا؟ برکاتتان مستدام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی نمی‌دانم. خودتان مبتنی بر معارف توحیدی و اشارات قرآنی باید در مسیر دینداری خود را ادامه دهید. موفق باشید

38187

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

« السّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ» در رابطه با شرکت در راهپیمایی اربعین امسال با اضطراب خاصی تفألی به جناب حافظ زدم غزل ذیل آمد. نظر مبارک استاد را خواستارم: خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم / راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم / گرچه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب / من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم / دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت / رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم / چون صبا با تنِ بیمار و دلِ بی‌طاقت / به هواداریِ آن سروِ خِرامان بروم / در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت / با دلِ زخم‌کَش و دیدهٔ گریان بروم / نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی / تا درِ میکده شادان و غزل‌خوان بروم / به هواداری او ذَرِّه صفت، رقص‌کنان / تا لبِ چشمه‌ی خورشیدِ درخشان بروم / تازیان را غمِ احوالِ گران‌باران نیست / پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم / ور چو حافظ ز نبرم رَه بیرون / همرهِ کوکبهٔ آصفِ دوران بروم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این غزل مبارک همچون دیگر غزل‌های آن عارف دل‌زنده، حرف‌ها دارد که در محدوده پرسش و پاسخ سایت نمی گنجد. همه حرف در آن است که راهی است گشوده به سوی حقیقت. موفق باشید

38139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: الان فقط حکومت ایران برحق است و بقیه ی کشورها طاغوت هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «شاخ گل هرجا که روید هم گلست / خم مل هر جا که جوشد هم ملست». بنابراین در هرجا سخن از حق و حقیقت باشد و سخن از مقابله با ظلم و استکبار، آن‌جا جای حق و حقیقت است چه ایران باشد و چه هر کجای دنیا. موفق باشید

38082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهر زاده عزیز: امروز که دارم تفسیر المیزان رو میخونم، یه سوال تو ذهنم تداعی میشه که در سوره طه آیه ۱۴ به پیامبر صلوات الله خطاب میشه: «ولاتعجل بالقرآن» یا در آیه ۱۵ تا ۱۹سوره قیامت: «ولاتحرّک لسانک لتعجل به» آیا این چه کسی است که به پیامبر (ص) می‌گوید در قرآن خواندن عجله نکن، مگر این قرآن مال خود پیامبر نیست محصول تمثّلات و معراج خودشان نیست پس چطور پیامبر این آیه را برای مردم می خواند و چه کسی است که در آیات قرآن به پیامبر دستوراتی می‌دهد که چکار ی انجام بده یا نده مثل آیه «بلّع ما انزل الیک»، اگه این دستور مهم رو ابلاغ نکنی امر رسالتت رو انجام ندادی. نمیدونم چرا بهم الهام شد که این شخص حضرت امیرالمومنین علی (ع) هست، امیدوارم جواب این سوالم رو پیدا کنم و محصول خیال پردازی ام نباشد، مرا راهنمایی کنید استاد گرامی. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در شب قدر، قرآن بر جان رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و طی ۲۳ سال آن حقیقت جامع به کمک آیاتی که جناب جبرائیل نازل می‌کند، به تفصیل می‌آید؛ پس سابقه هر آیه‌ای در جان پیامبر خدا هست و همین‌که شرایط نزول آن نزدیک شود، می‌رود که خودِ پیامبر قبل از اظهار آن آیات توسط جناب جبرائیل بخوانند و در این رابطه خداوند می‌فرماید در این مورد، حضرت عجله نکنند و بگذارند بعد از آن‌که جبرائیل خواند آن را بخوانند. و در مورد مصداق آنچه به حضرت فرمودند: «بلّغ ما انزل الیک» گویا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» دنبال فرصت بودند که خداوند با تذکر به آن حضرت، خواست بگوید فرصت را از دست ندهد. که در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی شده است. موفق باشید

38027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

انتقاد شدید آیت الله ناظم زاده قمی از واعظ بیت رهبری معظم‌انقلاب. آیت الله ناظم زاده قمی با صدور بیانیه ای سخنان آقای عالی واعظ بیت رهبری را شدیدا مورد انتقاد قرار داد و نوشت: جناب آقای عالی! بهتر نبود در شب تاسوعا که مطالب شما را ده ها هزار نفر از صدا و سیما می شنوند به جای طرح این مسائل بی فایده، گریزی به مشکلات طاقت فرسای اکثریت مردم می زدید تا رهبری معظم از زبان شما بشنوند و راه علاج را بیان کنند. همچنین گریزی هم به معضل طلاق و موانع ازدواج می‌زدید، تا معظم له دستوراتی در رفع این خطر بزرگ که نسل جوان را تهدید می کند، صادر کند. همچنین معضل مهاجرت جوانان تحصیل کرده و نیز فرار سرمایه ها را از کشور مطرح می‌کردید. ای کاش گریزی می زدید به مراقبت امیرمومنان علی- علیه السلام- در حکومت غیرولایی! خود در حفظ بیت المال که حاضر نشد دیناری از بیت المال به برادر نابینا و عیالوارش داده شود. یا اشاره ای می کردید به خاموش کردن چراغ بیت‌المال توسط علی -علیه السلام - زمانی که سخنان طلحه و زبیر غیر از مسائل جامعه و حکومت بود؛ تا مسئولان کشور بیشتر مراقب بیت المال باشند. جناب آقای عالی می دانید کشور ما حدود ۶۰ درصد فقیر و یارانه بگیر دارد. خوب بود اشاره می کردید که امیرمومنان وقتی دید مردی طلب کمک می کند، فرمود: چرا باید در حکومت علی فقیر باشد؟! که جواب دادند او مسیحی است و امام -علیه السلام- در جواب فرمود: او در جوانی خدمت کرده و اینک در حال پیری باید از بیت المال بی نیازش کنید. چه خوب بود می گفتید که حکومت غیرولایی علی! وقتی ابن کواء در مسجد و در حال نماز خواندن حضرت، آیه شرک آلود را به علی نسبت داد، حضرت با آیه جواب دادند نه با باطوم و مشت و حبس و حصر، و حتی حقوقش را قطع نکردند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید طرح مشکلاتی که رهبر معظم انقلاب به خوبی در جریان آن هستند در محضر ایشان زیره به کرمان بردن است. مشکلات را باید در مسیر برنامه‌هایی که دولت شهید رئیسی داشتند؛ به مرور مرتفع کرد. طرح آن مسائل در آن جلسه، خود به خود موجب یأس و ناامیدی می‌شود. موفق باشید

37918

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد عزیزم: استاد جان، در مورد آنچه راوی شنود دیده بودند و الان هم قبل از انتخابات گفتند که آقای ظریف بر اساس آنچه ایشان دیدند، دچار آبروریزی می شوند (الله اعلم) و... ولیکن شما فرمودین که آنچه آن بنده خدا دیده وهمیات بوده، اما چطوره که اتفاقاتی که ایشون دیدن، رخ میده؟ آقای ظریف که همین الان هم اون ظریف سابق نیست.... بهر حال می‌ترسم اون چیزی هم که راجع به رهبری دیدند که آخرین رهبر این انقلابند، هم رخ بده😢😢😢آن وقت باز هم به نظرتون توهمه؟ البته که ما به فضل خداوند امیدواریم و این انقلاب هم پربرکته و اگر در جغرافیای ایران اسلامی هم به محاق بره در لبنان و عراق و یمن و حتی غرب ادامه خواهد داشت. پایدار باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً در این موارد اگر ملاحظه فرمایید سعی می‌کنیم موارد را با آنچه که پیشگویی شده است، تطبیق دهیم. در حالی‌که ما باید طبق سنت های الهی عمل کنیم و نتیجه، فرعِ بر آن است. موفق باشید

37772
متن پرسش

سلام علیکم: استاد نظرتون در مورد این تحلیل چیست؟ هم حاوی نهیب هست و هم یاس (کفران نعمت و عقوبت، تاخیر در ظهور، اقوام خاسر رویگردان از ولی، کورسوی امید) بسم الله الرحمن الرحیم تلاش برای انتخاب رئیس جمهور جدید را، منحصرا در کند و کاش، بحث و جدل و زد و بندهای معمول تعریف کردن فاصله گرفتن از روح حقیقت انقلاب اسلامی است. از آنجا که احساس می شود وقایعی که پشت سر گذاشتیم نتیجه ی کفران نعمت هایی بود که تر و خشک با هم در آن سوختند، توجه داشته باشیم حفظ جریان حق احتیاج به توسل جمعی و استغفار بسیار و ایجاد زمینه ی حقیقت اخلاص در ما دارد. نا امید نیستیم اما بیش از آن که از قرآن های بر نیزه نگران باشیم، خائف از قلب های زنگ زده ی خودمان و تادیب الهی که منجر به تاخیر در اصل ظهور و فرسایشی شدن اصلاح امور را در پی دارد، هستیم. سپهر باطنی ایران مدت هاست در تلاطمی از کشش های نوارانی وامیال شهوانی دو سمت جبهه ی عقل و جهل به سر می برده است، لکن آنجا که عقل ها تحت برق مطامع از هویت الهی خویش رو به زیاده خواهی ناسوتی کردند باید منتظر چوب جلال و عقوبت کفران نعمت بود. آنجا که مولی الموحدین امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: أكثر مصارع العقول تحت بروق المطامع! ما در صورتی قوم برگزیده ی خدا خواهیم بود که بنده بودن محمل خویش را در تمام کیان وجودمان پیدا کرده باشد وگرنه اقوامی در تاریخ که گرد وجود ولیّ جمع آمدند و قدر نداستند و خاسر گشتند کم نبوده اند. به قول آن ولی خدا می‌فرمود قوم برگزیده بودن را به ما پیش فروش نکرده اند. شکستگی و استغفار جمعی و تبیین مواضع کفران نعمت و عزم جزم بر عدم رجوع به آن کورسوی امیدی برای آینده ی پیش روست‌. خداوند همیشه پشتیبان اهل حق خواهد بود. مهم این است که از دایره ی مفاهیم ذهنی و تصور اینکه ما اهل حق هستیم خارج شده و در عمل اهل حق باشیم تا شاهد نتیجه ی آن که نصرت الهی است باشیم. ♦️المکتوبات فی النجف الاشرف

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم درک فرصتی است که در دل انقلاب اسلامی به عنوان حرکت توحیدی این تاریخ پیش آمده و فرهیختگیِ خاص دکتر جلیلی می‌تواند آن فرصت را به فعلیت‌اش نزدیک کند وگرنه همان‌طور که ملاحظه فرموده‌اید مائیم و صدها ضعف، ولی با رویکردی که ملت ما بحمدالله به سوی کمال دارند و نباید از این مهم غفلت کرد که چگونه در این زمانه، راهِ حساس تاریخی خود را طی کنیم که نه متهم به تحجّر باشیم و نه گرفتار روشنفکرانِ غرب‌زده. آری! با شهادت آیت الله رئیسی، آغازی در دلِ آغاز تاریخی ما مدّ نظرها آمد که نباید از آن غفلت کرد هرچند که «اگر دیر آمدم، مجروح بودم / اسیر قبض و بسط روح بودم». و ما دقیقاً در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید                

37567

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد آیا اینکه زن تمایل به دوست داشته شدن دارد برای زن انحراف محسوب می‌شود؟ و آیا مثلا از جنس علاقه ایی است که مرد به زنها دارد و باید آن را کنترل کند؟ آیا خداوند فقط خود را به عنوان معشوق می پسندد و غیرها را کنار می‌زند و زن را فطرتا طالب معشوق شدن خلق کرده و سپس رشد او را در عدم طلب عشق قرار داده؟ استاد عزیز ما زنهای مذهبی نیاز داریم از نظر علمی بتوانیم تحلیل کنیم که در مجوز تعدد زوجات برای مردان چه حکمتی برای زنان است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان در درخشیدن وجود خود و وسعت‌دادن به حضور خود، در واقع خود را بیشتر احساس می‌کند و این غیر از خودنمایی و یا نظر به خودنمایی‌ها است. ۲. عرایضی در رابطه با موضوع تعدد زوجات در شرح سوره‌های نساء و احزاب شده است؛ که خوب است به صوت آن سوره‌ها که در سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

37483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیزو بزرگوار: تشکر از الطاف بسیار خالصانه ای که در اختیار عموم مردم تشنه اسلام و حقیقت دین قرار می‌دهید. روز معلم هم خدمتتان تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم. بنده سال ۱۴۰۰ به صورت ناگهانی پدرم رو از دست دادم شوک بزرگی بود، چند ماه دیگر علامه حسن زاده آملی جانم از این دنیا پر کشیدند و به ملکوت پیوستند، با از دست دادن پدر یتیم از دنیا شدم وبا ازدست رفتن علامه یتیم روحانی و معنوی شدم چون خیلی بشدت به ایشان علاقه داشتم حتی جلسات مصباح الانس ایشان را گوش می‌کردم با اینکه سواد حوزوی ندادم و فقط خودم با مطالعه آثار عرفانِ عرفای بزرگ مثل امام و ابن عربی و... به شناختی رسیده ام، با اینکه رشته دانشگاهم کامپیوتر بود ولی علاقه بسیار عجیبی به الهیات و عرفان و عرفای بزرگ داشتم و نزدیک ۱۶ ساله که عمرم در این راه صرف می‌شود، به علامه حسن زاده هم خیلی علاقه داشتم. در همان اوقات، یک سحری در ظاهر خواب بودم اما حس می‌کردم بیدارم فقط چشم بسته بود، دیدم پدرم را در همون امامزاده ای که دفن بودند، ایشان زنده و سرحال بودند آمدند نزد من و مقداری میوه توت به من دادند و رفتند، بعد درختی را دیدم کنده شده به آسمان پرواز می‌کند و در آسمان علامه حسن زاده آملی را دیدم که با عصایشان ایستاده بنده را نظاره می‌کنند درین لحظه با صدای الله اکبر اذان چشمانم باز شد. لطفا بفرمایید آیا می‌توان امیدوار بود که علامه گرامی به بنده عنایتی دارند که من ایشان را دیدم؟ چگونه بتوانم از محضر روحانی ایشان استفاده بنمایم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! آیا حضور آن پدر، ادامه خودِ شما نیست؟ با حیاتی آنچنان زیبا و با میوه‌هایی که حکایت شوق ایمانی است و رفع حجابی که منجر به انس بیشتر با صفای آن علامه ذوالفنونِ عزیز یعنی او که به گفته خود «حسن» بود و چه اندازه خدا او را «احسن» کرد. موفق باشید 

37100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: نظر شما درباره سید جواد طباطبایی و نسبتش با داوری اردکانی چیست؟ من معتقدم اسلام گریزی این سید! در گزارش سردبیر سیاست‌نامه (از مروجان و شیفتگان او) تصریح شده که پس از مرگش در یادنامه‌اش نوشت: او هماره در پی تکوین تعریف ایران در استقلال نظری از جهان اسلام بود (سیاست‌نامه۲۶، ص۲۱). جواد طباطبایی اصطلاح اسلام‌ایرانی کُربن را دو تکه کرد و کلمه ایرانی‌اش را مستقل از اسلام انگاشت. نهایتاً او با روشنفکران دینی، که بی‌ملاحظه نقدشان می‌کرد، تفاوتی ندارد که بگوییم به جای اینکه ایران را غربی کند، غرب را ایرانی دانست و به تجدد ایران معتقد بود. او هم مانند بسیاری تجدد‌گرایان نتوانست بفهمد تاریخ توحید از تاریخ ایران طولانی‌تر است و اسلام کامل‌ترین دین در معرفی توحید است و ایرانیان از مستعد‌ترین اقوام در فهم این حقیقت بزرگ هستند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. حتی متأسفانه آقای سید جواد طباطبایی معتقد بودند علت انحطاط ایران و عقب‌افتادن از غرب، فلسفه صدرایی می‌باشد. آقای دکتر مهدی امامی جمعه در کتاب «سیر تحول مکتب فلسفی اصفهان از ابن سینا تا ملاصدرا» نقدِ عالمانه‌ای نسبت به نظر ایشان داشته‌اند. موفق باشید

36962

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: شما گفتید سوال و پرسش 36951 ، اما اینطور که دیده میشه با این که همه جا روشن و نورانی شده ولی بدتر داره با این متن پام فرو میره و مستحکم ترش میکنه این غول خون خار عقلم را. به چه دردی میخوره، ما که نیومدیم حرف های خیلی مفید یا بدرد بخور بزنیم، به قول ما جوونا و خام ها میگیم عالم پر استایل و بی درد سر. در حالی که من میخوام کله شق باشم و نمونم. سناریو راه انداختین برای ما. حضور تاریخی دیگه چیچیه اصلا به چه دردی میخوره، یه نفر ایجوری بوده و اینا فهمیده اونم حاج قاسم هست، بقیه هم ریختن سرش هی میگن حضور تاریخی. بازم میریم کربلا می بینیم که چیجوریه این متن ها بدرد میخوره یا نه. حال اون کسی هم که توی اون لحضه مینویسه و این میشه نتجش رو کاری ندارم، اما بعدش اینجوری تصور میشه که جایی خبریه یا باید کاری انجام بدیم. من میگم این جور حالی که توی متن هست، حواله ی یک ترس فانتزی رو میده. کاری هم ندارم به این متن، دارم این جور حال رو میگم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست این حضور تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، راهی است که اتفاقاً جوانان این دوران از نیست‌انگاری که حکایت جهان مدرن است و همه انسان‌ها را فراگرفته؛ رها شوند. در این مورد خوب است به مباحث «نیست‌انگاری» که روی سایت هست رجوع شود. https://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C . موفق باشید

36893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد یه سوال داشتم چه موقع هایی گوش دادن موسیقی حرام میشه؟ الان مثلا موسیقی که هم خوانندش ایرانی بی حاشیه باشه منظورم اینکه توهین به مقدسات و نظام و اینا نکرده باشه اشکال داره گوش دادنش؟ ولی خب ریتم تندی داشته باشه در کل من نمی‌فهمم منظور مجالس لهو و لعب و فاسد دقیقا چی میتونه باشه واقعا گیج شدم میشه بهم توضیح بدین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به فتوای مقام معظم رهبری توجه کنید که می‌فرمایند موسیقی اگر موجب لهو و لعب شود حرام است. یعنی آن نوع موسیقی که موجب گرایش به فساد در ما گردد و یا زندگی ما را گرفتار بی‌معنایی خود کند. حال چه تند باشد و چه تند نباشد. موفق باشید

نمایش چاپی