بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام جناب استاد طاهرزاده: آیا امکان تطبیقی میان مـــــــــــباهله و «ابن» و «نساء» و «انفس» آیه شریفه و رابطه آنها با «مبانی رسیدن بخود » «تداوم مبانی و نهایتا تولد خود حقیقی از خود وهمی» «و ظهورخودِخودِحقیقی» برقرار باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز میدان مباهله در نسبت بین فرزندان راستین انقلاب مانند حاج قاسم‌ها و ابراهیم رئیسی‌ها و جبهه مقابل که مدعی راهکار برای رفع مشکلات بشر است؛ گشوده است و عملاً ما در حال مباهله هستیم «تا سیه‌رو شود آن‌که در او غِش باشد». موفق باشید

35328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مرجع تقلید حتما باید انسان باشد؟ یا اگر رایانه بتواند به اجتهاد بپردازد قابل تقلید است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مجتهد زنده، ساحات و ابعادی از تجرد دارد که رایانه ندارد. موفق باشید

35218

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در مطالعه کتاب ارزشمند از برهان تا عرفان حضرتعالی هستم در بخش حرکت جوهری «موضوع انتقال تخت ملکه سبأ» اشاره فرمودید با وقوف بر حرکت جوهری، جدید بودن عالم ماده مکشوف می‌شود که خداوند هر لحظه عالم ماده ایجاد می‌فرماید، حال انسانی که در حال تزکیه نفس است با وحدت به مبادی عالم کثرت نزدیک می‌شود و در آن تصرف می‌کند. حال سوال اینست که استقرار در وحدت، _طبق برهان حرکت جوهری _مگر جایی برای حضور کثیر باقی می‌گذارد؟ معلوم است که جنابعالی در بیان این نکته به افق بس بالاتر توجه دارید و به ما نیز نمایان می‌کنید؟ چون وحدت، کثرت باقی نمی‌گذارد! منظور از تصرف همین موضوع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کثرت‌ها همین اموری می‌باشند که مطابق امکاناتی که در ذات خود دارند؛ به ظهور آیند هرچند واسطه و تعلّقی نسبت به مبانی خود دارند و هر اندازه بتوانیم در مبادیِ آنها حاضر شویم، کثرت‌ها در اختیار ما خواهند بود. موفق باشید

35168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: خدا قوت! میگم اصطلاح آتش زدن به کشتی بعد از ورود به ساحل برای جلوگیری از عقب نشینی چی بود!؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعیت و جایی است که این عمل با روحیه سلحشوری منجر به تقویت جبهه در مقابل جبهه دشمن می‌شود. موفق باشید

35119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: با توجه به بطلان بیهودگی در آفرینش الهی، هر خوابی که انسان می بیند حتی اضغاث احلام، علتی دارد ولو اینکه آن خواب تعبیر نداشته باشد و یا تعبیر آن در حالت عادی غیرقابل تحصیل باشد. با این مقدمه سؤالی داشتم. آیا پرواز کردن در خواب می تواند نشانی از آسودگی روح و کاهش تعلق به دنیا باشد؟ یادم می آید در اوان جوانی و بیشتر از آن در کودگی، خیلی در خواب پرواز می کردم اما الان که دل مشغولی های دنیایی ام زیاد است، به ندرت خواب پرواز کردن می بینم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خواب، همین‌طور است که می‌گویید زیرا که بالاخره هر خوابی نسبتی با احوالات انسان دارد, ولی بنده علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

40742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: به لطف خدا در محضر دوستان هم مباحثه ای بعد از پایان سوره حمد میخوایم شرح مصباح الهدایه رو شروع کنیم. چند سوال: اول اینکه کتاب مصباح الهدایه امام رو هم باید تهیه کنیم یا شرح شما برای ما کفایت میکنه؟ دوم اینکه اگر باید تهیه کنیم با ترجمه کدام یک از اساتید باشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که بحث ما بر اساس متن کتاب «مصباح الهدایه» است؛ در هر صورت باید آن متن بدون نیاز به ترجمۀ خاص در اختیار رفقا باشد که البته می‌توانید متن آن را در نرم افزاری که آثار حضرت امام را جمع آوری کرده‌اند، بیابید. موفق باشید

40704

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: در دروس معرفت النفس آمده که اگر انسان بدنش را ادراک می‌کند نشان می‌دهد که خودش غیر از بدنش است چون ادراک کننده غیر از ادراک شده است حال آنکه انسان خودش را هم با علم حصولی و حضوری ادراک می‌کند آیا خودش غیر از خودش است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در درک حصولی آری! مفهومِ معلوم نزد عالم است و نه وجود معلوم. ولی در درک حضوری، وجودِ معلوم نزد عالم می‌باشد و در این حالت دوگانگی در میان نیست. موفق باشید

40089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: چند سالی است حال روحی خوبی ندارم فکر گناه بیچاره ام کرده اصلا نمیدونم چه جوری باید روی خودم کار کنم. گناه چشم چرانی و میل به جنس مخالف وحشتناک داره اذیتم میکنه با اینکه ازدواج کردم ولی چشم چرانی می‌کنم. قبلا با کتابهای شما انس داشتم کتاب معرفت والنفس، برهان صدیقیین، معاد اینها رو با صوت هاش کار کردم ولی از وقتی ازدواج کردم از کتابهای شما دور شدم و الان هم دچار گناه چشم چرانی شدم. حتی چند روز پیش مشهد مقدس بودم و از امام رضا علیه السلام هم خواستم که از این گناه نجاتم بدند ولی.... خواهشا راهنماییم کنید چه جوری خودم رو اصلاح کنم و چه جوری دوباره با کتابهای شما انس بگیرم و از چه کتابی شروع کنم؟ ممنون از لطف تون ویژه برام دعا کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامۀ ذوالفنون حضرت آیت الله حسن‌زاده متذکر می‌شدند؛ هر اندازه انسان روح و جان خود را مشغول معارف الهی بگرداند، قدرت و سیطرۀ خیال او ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود و در این رابطه اولاً: خوب است خود را با معارفی همچون صوت شرح نامۀ ۳۱ و صوت شرح سورۀ آل‌عمران مشغول کنید. ثانیاً: چشم خود را در اختیار بگیرید تا هرچیزی که شما می‌خواهید، بنگرد. ثالثاً: از ورزش و خوراک متوسط غفلت نگردد. فراموش نکنید که اولیای الهی به ما فرموده‌اند هر آنچه در بقیۀ زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. موفق باشید

39719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد حضرت آقا باز حجت را برای شبه حوزویانی مثل رضا داوری اردکانی تمام کرد. ممنوعیت تکیه بر مبانی تمدنی غربی! اسلامی سازی علوم انسانی و بیگانه ‌دانستن بسیاری از آموزه‌های تمدن مادی غربی از بایسته‌هایی است که بار دیگر مقام معظم رهبری در دیدار اخیرشان با مسئولان نظام اسلامی بر آن تأکید کردند. معظم له فرمودند: «ما نمی‌توانیم در مسائل گوناگون سیاسی‌مان، اقتصادی‌مان و دیگر چیزها پیرو مبانی تمدن مادی غرب باشیم. تمدن غربی البته مزایایی دارد؛ در این شکی نیست....اما در مبانی آن تمدن نمی‌توانیم تکیه کنیم، مبانی آن تمدن، مبانی غلطی است. مخالف با مبانی اسلامی است.» مخاطب اولیۀ این بایسته، حوزه‌های علمیه هستند چرا که پیشران اسلامی‌سازی علوم انسانی حوزه‌های علمیه هستند و این روند باید از حوزه‌های علمیه به مجامع دانشگاهی سرریز شود. متأسفانه جدال بر سر اسلامی سازی علوم انسانی در میان حوزویان نیز وجود دارد و برخی شبه حوزویان ازجمله رضا داوری اردکانی، همچنین حوزویانی مانند داود فیرحی در تشدید این جدال، نقش‌آفرین هستند و اما سخنان اخیر دکتر پورجوادی که اسلامی سازی علوم انسانی را طرحی شکست خورده خواند و پول‌های مصرف شده در این مسیر را گزاف و بی‌مصرف دانست، یادآور سخنان دکتر داوری اردکانی و رویگردانی او از علم دینی بود. دکتر داوری چندین سال پیش در نامه ای چنین نوشت: « علم دینی ... سی سال است که به نتیجه نرسیده است، به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجه‌ای برسد. وقتی مطلب سیاسی با مسئله علمی خلط می‌شود، هر چه بکوشند به نتیجه نمی رسند. علم ماهیتی متفاوت با دین دارد.» این در حالی بود که زمانی دکتر داوری خود از مدافعان علم دینی و اسلامی سازی علوم انسانی به شمار می رفت و این نامه او سبب تعجّب بسیاری، از جمله دکتر سروش شد که با نامه‌ای تند به دکتر داوری تاخت و چنین نوشت: «گروهی به هلهله برخاسته‌اند که گویا دکتر داوری در کهنسالی "مستبصر" شده ... و غیرت علمی‌اش جنبیده و با دلیری دست ردّ به سینه‌ی تاریک‌اندیشان و دین‌فروشان و دانش‌تراشان زده ... این البته ابتهاجی کاذب و اجتهادی فاسد است. نان به نرخ روز خوردن که این‌همه هلهله ندارد.» در مقابل، علم دینی و علوم انسانی اسلامی مدافعان سرسختی چون آیت الله مصباح یزدی دارد که عمر علمی خویش را صرف آن ساخته است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در صحت تذکرات رهبر معظم انقلاب به خصوص در مواجهه با تمدن غرب هیچ شکی نیست و بحث در نکتۀ دیگری است که ایشان فرمودند ما علم را در هرجای دیگری که باشد دنبال می‌کنیم. و همان‌طور که عرض شد مهم آن است که ما سخنان انسان‌های متفکر را بشنویم و این غیر از تبعیت از آن‌ها است زیرا اساساً همان‌طور که از سخنان جنابعالی نیز برمی‌آید در میدان تفکر، تقلید مطرح نیست. البته بنده بین آقای دکتر داوری و آقای فیرحی تفاوت اساسی قائل می‌باشم. همۀ عرض بنده آن است که در میدان تفکر نمی‌توان آقای دکتر داوری را نادیده گرفت. از آن طرف آیا آقای سروش را با آن ادبیات که شما نیز متذکر آن هستید را می‌توان با آقای دکتر داوری مقایسه کرد؟!! موفق باشید https://eitaa.com/soha_sima/4710

39669

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد توحید در زندگی و ازدواج و خانواده چگونه تحقق می یابد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در دلِ شریعت الهی و رعایت دستورات ربّانی و صبر در این مسیر. موفق باشید

39577
متن پرسش

«گل ما هم گلاب شد آخر / دل شهری کباب شد آخر» «رفتی از بینمان به سوی خدا / اصفهان پر عذاب شد آخر» «با نگاه علی ولی الله / ذرّه هم آفتاب شد آخر» «تا خرابات پرزدی سرمست / حال یاران خراب شد آخر» «در دلم عکس روی شیرینت / چقدر زود قاب شد آخر» «وعده‌ی دیدن دوباره‌ی تو / گوشه‌ای از تراب شد آخر» «فخر سادات بودی و جانت / غرق انوار ناب شد آخر» «زندگینامه‌ی تو هم امروز / متن توی کتاب شد آخر» «جان پاکت به یک پیاله‌ی عشق / مست شور شراب شد آخر» «با غم رفتن تو پیر غمین / در دلم انقلاب شد آخر» «عالم هستی از مسافرتت / مملو از اضطراب شد آخر» «بس صدا می‌زدید مادر را / دعوتت مستجاب شد آخر» رحلت عالم فرزانه آیت الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی بر همه پویندگان راه عشق تسلیت باد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رثای مرحوم عالم فرزانه آیت الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی. موفق باشید

39542
متن پرسش

سلام‌ استاد: تشکر از وقتی که برای پاسخ به پرسش ها اختصاص می‌دهید: آن‌چه که خدمتتون عرض می‌شود درد دلی از چند بانوی فرهیخته است: همسرمان در کلاس های معرفتی شرکت می‌کنند. کلاس های عرفان ابن عربی می روند. اما نمی‌دانیم افق عرفان چیست که در افق شخصیتشان، بداخلاقی و بی صبری و ناسزاگویی حاکم‌است و گویی عرفان فقط خواندنی است. به چه زبانی می توان گفت که غایت عرفان، تفکری است که با آن بتوان اهل سَفرِ زندگی شد واسفار ملاصدرا را در سفرهای زندگی کنونی برای طی صراط پیش رو یافت؟ به راستی چگونه می‌توان به بیان مسائل فلسفی مسلط گشت اما از حقیقت فلسفه که عبور از مشهورات و پرهیز از جزم اندیشی است غافل گشت؟ و اساتید این کلاس ها را چگونه می‌توان به وضع بی فکری و بلایی که شاگردان، گرفتارند آگاه گردانید که عرفان خواندن به چه کار می‌آید آن گاه که مخاطب در پراکندگی ها و کثرتها، وحدتی را طالب نیست و با نگاه ایدئولوژیک خود هر چه که در باورشان نمی‌گنجد را نفی می‌کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این را باید در نظر داشته باشند که هر اندازه انسان بیشتر به صراط مستقیم نزدیک شود، به حکم سوگندی که شیطان خورده که در صراط مستقیم برای اغوای حاضران در آن راه قرار گیرد؛ بیشتر تلاش می‌کند تا افراد نتیجۀ لازم نصیبشان نشود و هنر ما آن است که متوجه شویم آری! با سعۀ صدر و نظر به ابعاد انسانیِ آن افراد به آن‌ها کمک کنیم تا خودشان متوجه شوند عرفان حقیقی به لطف الهی انسان را به بصیرتی می رساند که خوبی‌ها را در هر جا که باشد، بیابند زیرا حقیقت آن است که «شاخه گل هرجا که می‌روید گل است» و این‌طور نیست که فقط گلهای بوستان ما گل باشد و بقیه نفی شود. موفق باشید  

39535
متن پرسش

سلام استاد: برام مهم نیست کسانی که بیرون از حرم جمهوری اسلامی هستن چیکار می‌کنند، که البته قطعا در حال برنامه ریختن یا دشمنی ورزیدن علیه این حال خوش ما هستند. امشب الله اکبرم را جوری نگفتم که انگار همه  ملت از شرایط اقتصادی خسته شده اند و میانشان با الله اکبر من کاری ساخته است. الله اکبر را از روی حال خوشم در حرم گفتم، از روی این گفتم که آمریکا هیچ است. نه که تازه برای من انقلابی مسئله شود وضعیت کنونی، باید دانست و فقط این را دانست که ما انقلابی هستیم و نیازی نیست که تعریف کنیم. اگر در مدرسه ما حرف پولدار بودن به معنای خوشبخت شدن در این حد زیاد است، یعنی غرب با رسانه اش به صورت نرم رخنه کرده است و اخلال بوجود آورده است در نظم فکری و سنتی ما برای روزی و رزق حلال. من حالا که دارم فکر می‌کنم کلا اگر جایی حالم خراب شد چون حرف پول آمد وسط به معنی امروزی اش که بعضی ها از نان خوردن سوء استفاده می‌کنند و همان را سدی بزرگ در برابر کار قرار می‌دهند. در این جلسۀ ۹ کتاب «انسان و باز انسان» شما چه خوب فرمودید که در جهان غربی که برای ما وضع شده است دکتر و مهندس ناجیان مملکت اند و در همین رابطه ما در اقتصاد هم مشکل می‌بینیم، که دانش بنیان توسط حضرت آقا مطرح شده است و امروزه چشم بسیاری از همه ی ما به آن دوخته شده است و باز هم این مسئله شده است که چرا جوانان و نیروی اصلی مملکت را این گونه به معنای مدرک گرفتن متوقف و یخ زده شده و می‌شوند و باید دانست که بهانه بسیار است برای جلوگیری از راه اندازی مسئلۀ تحصیل، مثلا امورات اداری و بودجه و... . من با فکری که در طی این چند وقت داشته ام، می‌گویم که ما نیاز به دارالفنونِ امیر کبیر داریم، به معنای واقعی کلمه هم تئوری مزخرف است و هم هنر. ما باید چه در هنرستان و چه در دبیرستان و چه در دانشگاه توانایی حل مسئله را پیدا کنیم و آن را بیاموزیم و همین جا بگویم که نه با مسائل فانتزی بلکه طوری که میانۀ آتشیم. به نظرم هیچ وقت نباید سخن آقا را فراموش کنیم که فرمودند: «آن چیزی که مشکلات را برطرف می کند، عامل داخلی است.» بنده از شما سوال می‌کنم که چه بلایی سر خواستن و نخواستن آمده است در مدرسه ما؟ در ادامه هم باید در پی شخصیت هایی مثل میرزا محمدتقی‌خان فراهانی باشم و باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌‌فرمایید. خوشا به حال ملتی که با درک حضور تاریخی خود، مسئله‌های خود را می‌شناسد و مسئله‌های دیگر انسان‌ها بخصوص انسان‌های گرفتار توهّم را مسئلۀ خود نمی‌داند.  در این رابطه و با نظر به افقی که در این تاریخ در پیشِ رو داریم؛ باید متوجه باشیم انقلاب اسلامی امری نیست که همچون حادثه‌ای که در تاریخ می‌آید و می‌رود؛ برود ولی این امکان در آن هست که عده‌ای آن را رها کنند که در واقع انقلاب آن‌ها را رها کرده تا خود را بدون مزاحمت چنین افرادی ادامه دهد از آن جهت که آن‌ها نمی‌توانستند ادامه دهندۀ انقلاب باشند و این یعنی این افراد با هر سابقه‌ای که داشته باشند دیگر ذیل ارادۀ الهی نیستند تا متوجۀ آینده‌ای باشند که با انقلاب اسلامی آغاز شده و عملاً خواسته و یا ناخواسته به استعماری تن می‌دهند که نه تنها عامل غارت منابع ما بلکه عامل تخریب فرهنگ ما و نابودی هویت ملّی خواهد شد و این یعنی گرفتار ذهنیتی شدند  که بی‌خانمان است و هیچ معنایی برای خود ندارد تا بتواند با حضور در آن معنا با خود زندگی کند. در این رابطه باز باید به کسانی فکر کرد که معلوم نیست آن‌ها انقلاب را رها کرده‌اند و یا انقلاب، آن‌ها را رها کرده. موفق باشید                  

39143

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: این وجود که در همه موجودات با مراتب وجود داره، خود این وجود، مخلوق خداست یا ذات خداوند است که در همه موجودات خوب و بد هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به بحث «برهان صدیقین» که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید. https://lobolmizan.ir/sound/659

38916

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب طاهرزاده آنچه در پاسخ به پرسش ۳۸۹۰۶ فرمودید خلاف است، چرا که اجماع همه ی فرق اسلامی ما قبل از ابن عربی (اجماع شیعه و مذاهب اربعه اهل سنت، مالکی، حنبلی، شافعی، حنفی) با آنچه ابن عربی گفته متفاوت است، اما اولین بار جناب ابن عربی درباره همه ی واجبات چنین بدعتی نهاد که «فان الفرائض عندنا المقيدة بالأوقات فاذا ذهب وقتها بتعمد من الواجبة عليه لا يقضيها أبدا مطلقا» و بعد از او ابن تیمیه و ابن عثیمین چنین نظری در فضای فقهی دادند و سپس در بین وهابیون و برخی اهل سنت فعلی رایج شد. پس آنچه فرمودید علت این حکم شاذ که حضرت محی الدین فرموده بخاطر عقیده ی فقهی او منطبق با اهل سنت بوده است، اشتباه است. همچنین ادعای تقیه نیز باطل است، چون وجهی ندارد، لذا پاسخی دیگر باید داده‌ شود، نظر مبارکتان چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه عرض شد به عنوان یک احتمال بود. آنچه از ابن عربی از نظر اساتیدی مانند علامه طباطبایی و حضرت امام مدّ نظر است؛ کتاب «فصوص الحکم» و «فتوحات مکّیه» است که حضرت امام در نامه‌ای که به گورباچف نوشتند آن‌طور توصیف و تجلیل کردند که می دانید. موفق باشید 

38726

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ارادت حضرت استاد طاهرزاده: این جلسه جوان و انتخاب بزرگ به مزاج من دهه شصتی خوش نیومد ولی پسرم ۱۷ سالشه کاملا ارتباط گرفت. سوال برام پیش اومد که چقدر فاصله هست بین ما و اینها! علتش چی هست استاد توضیح میدید استفاده کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این هشدارباشی است به ما، به این معنا که باید زبان خود را ساده کرد، ولی همان‌طور که در جواب سؤال 38723 عرض شد نباید مطالب و موضوعات را تقلیل داد، همان‌طور که آقای وحدتی متوجه این امر هستند. موفق باشید

38340
متن پرسش

سلام علیکم: استاد من به یک چیزی در صحبت با افراد مختلف حتی افراد مذهبی و رفقای طلبه رسیدم و اون هم اینه همه دچار یک یاس و ناامیدی و فشار روحی هستند این منشاءش کجاست و راه حلش چی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ناامیدی و یأس چرا؟!! وقتی در تاریخی قرار داریم که انقلاب اسلامی هر روز سنگری را فتح می‌کند و روز به روز در راستای عبور از سیطره استکبار و صهیونیسم، میدانی را می‌گشاید. مهم آن است که بتوانیم تاریخی به هر پدیده‌ای بنگریم. در چنین نگاهی حتی بر فرض آن‌که دولتی مطابق نگاه و حضور تاریخیِ ما نباشد، در دل همین انقلاب اسلامی است که ما به عنوان تجربه تاریخی از آن موانع نیز عبور خواهیم کرد و تجربه‌ای بر تجربیات ما اضافه می‌شود و این در صورتی است که به روش و به سلوک رهبر معظم انقلاب عمل نماییم که چگونه با صبر و شکیبایی و سلوک خاص از افکار و اندیشه‌های امثال آقای هاشمی، انقلاب را عبور دادند. موفق باشید            

38333

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام: سن و سالی از من گذشته. از جوانی در باب معارف اسلامی مطالعات زیادی کرده ام. کتابها و نوارهای آیت الله حسن زاده آملی و شما را کار کردم. چند وقت پیش مناظره یک آتئیست را به طور اتفاقی گوش دادم. شک در دلم نسبت به خدا ایجاد شد. ترسیدم. سوال من این است که چرا با این‌همه تلاش برای کسب معارف اسلامی باز هم شک در دلم ایجاد شد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عبور از شک در بودنِ خدا با براهین عقلی محکم، کار ساده‌ای است. آنچه مهم می‌باشد لرزش در ایمان به خداوند است که کار می‌برد. عرایضی در ماه رمضان اخیر تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان معصوم «علیهم‌السلام» و عرفا»https://lobolmizan.ir/sound/1476?mark=%D8%A7%D8%B9%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%81#sound-row-5094  شد. امید است که مفید افتد. موفق باشید

38287

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

پیرو پاسخ جنابتان به سوال 38245 همان اسماء الله علیهم السلام زبانی داشتند در ظاهر همسو با ادبیات قرآن و نه ظاهرا خلاف قرآن که عقلا و نقلا اثبات می‌شود که آن زبان (عربی مبین) کاملترین زبان یعنی نمود کاملترین عقل بشریست و اگر مدعی هستید بشرِ توحیدی به سمت اکمال عقل پیش می‌رود نمی‌توانید همزمان ادعا کنید زبان دیگری برای دین لازم‌ست. ثانیا همان اسماء الله علیهم السلام در بحث ابلیس فرمودند «اول من قاس ابلیس»، ابلیس بین چه چیز قیاس کرد؟ میان خود و آدم، اگر بگویید ابلیس جرمش آن بود که در آینه روی تو ندید و عدم سجده، به خودی خود چیز بزرگی نبوده، نتیجتا باید بگویید جرمش به خلاف فرموده ی قرآن و احادیث تمرد تبعیت از فرمان الهی نبوده بلکه جرمش این بوده که نتوانسته نورانیتِ بیشتر گوهر انسانی را در مقابل گوهر خویش ببیند، چراکه: عن الصادق عليه السلام : أنّ إبليس قاس نفسه بآدم فقال خَلَقْتَنِي مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ فلو قاس الجوهر الذي خلق اللّٰه منه آدم بالنّار كان ذٰلك أكثر نوراً و ضياءً من النار. پس به آن منطقی که راه حل مشکل دانسته اید (محی الدین الهی قمشه ای)، گناه آدم این بود که توان قیاس نداشت و به بیان دیگر، توان رویت نورانیتِ جوهر آدم را نداشت، و الا ترک سجده و ترک اطاعت از امر خداوند گناهی نبود که مستحق این لعن و طرد باشد. با این فرض، ابلیس توان رویت آن نورانیت را داشته و بر اساس آن عمل نکرده؟ اگر نداشته که مختار نبوده و مجبور شده پس طرد و لعن و عذاب و... برای او خارج از عدالت الهی است. چنانکه برخی همچون ابن عربی عذاب را حتی به شیرینی و گوارایی تاویل برده اند. اگر داشته و عملی خلاف آن انجام داده \، وجهی نداشته که ائمه برای نهی از قیاس در احکام، از این موضوع (قیاس ابلیس) یاد کنند و در ادامه هم احکامی را با مدافعین قیاس مطرح‌کنند و جهل آن ها به مناط حکم را به رخشان بکشند. همانگونه که اسم الله الاعظم فرمودند: و لَو أرادَ اللّه ُ أنْ يَخلُقَ آدَم مِن نورٍ يَخطِفُ الأبْصارَ ضِياؤهُ لَفعَلَ ، و لَو فَعلَ لَظلَّتْ لَهُ الأعْناقُ خاضِعةً ، و لَخَفَّتِ البَلوى فيهِ على الملائكةِ ، و لكنَّ اللّه َ سبحانه يَبْتَلي خَلقَهُ بِبَعضِ ما يَجْهلونَ أصْلَهُ ، تَمييزا بالاخْتِبارِ لَهُم و نَفْيا للاسْتِكبارِ عنهُم « اگر خدا مى خواست آدم را از نورى خيره كننده بيافريند بى گمان مى توانست چنين كند و اگر چنين مى كرد، گردنها در برابر او فرود مى آمد و كار آزمايش بر فرشتگان آسان مى شد، ليك خداوند سبحان، آفريدگان خود را به چيزهايى كه اصل آن را نمى دانند مى آزمايد، تا با امتحان ايشان را جدا سازد و خصلتِ خودْ بزرگ بينى را از آنان بزدايد و تكبّر را از ايشان دور سازد.» پس نتیجتا امتحان ابلیس در همین عدم اطلاع کامل از جوهر ها بوده و الا قیاس در احکام ممنوع نبود. چرا که اصل قیاس با علمِ کامل اشکالی ندارد، اشکال اینجاست که ناقص العلم را چه به قیاس و یکه به دو کردن و بهانه تراشی و تکبر مقابل مولایی که به مولایی‌اش یقین دارد. حال سوال اینست که بر مبنای شما، ممنوعیتِ قیاس در احکام چگونه در زبان اسماء الله الحسنی مکررا آمده اما در منطق باطنی ها و صوفیان مکررا به قیاس در احکام و تاویل به رای عمل شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را مطرح می‌فرمایید. عنایت داشته باشید که قیاس در روایات که مقایسه دو امر جزئی است غیر از قیاس در منطق است. در مورد ابن عربی خوب است به نکته‌ای توجه شود که حضرت امام خمینی در نامه خود به گورباچف متذکر شدند و فرمودند: « .. و از کتب عرفا و بخصوص محیی‌الدین ابن‌ عربی نام نمی‌برم؛ که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در این‌گونه مسائل قویا دست دارند، راهی قم گردانید، تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند، که بدون این سفر آگاهی از آن امکان ندارد.». موفق باشید

38240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: بنده از سن ۱۴ سالگی مداحی رو شروع کردم؛ اما از همون سال اتفاقات عجیبی می افتاد و اصلا جلو نمی رفتم حتی الان من تو مداحی به جایی رسیدم که یا هیئتی برای خوندنم هماهنگ نمیشه یا اگر هم میشه کنسل میشه یا خیلی خوب نمیتونم اونجوری که باید بخونم مثلا محرم دو جا هیئت قول گرفتن برای خوندن اما اواسط دهه هر دو کنسل شد. خلاصه اینکه نمی دونم این کار رو ترک کنم یا ادامه بدم به نظرتون علت این قفل شدن امور چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که ممکن است باید استعدادهای خود را در جای دیگری رشد دهید مثل تعمق در معارف توحیدی و تدبّر در قرآن. خوب است نظری به پرسش و پاسخ شماره 38238 بیندازید. موفق باشید

38192

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرّحمن الرّحیم. سلام و احترام و آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون برای استاد معظم (زید عزه)؛ به حول و قوه الهی سالیانی است که در مسیر سلوک الهی، مدد او، این بنده ناچیز را حرکت داده در کنار تحصیل در حوزه و دانشگاه و مباحث فلسفه و عرفان. حدود ۲۳ سال پیش در عالم رویا آیت الله بهجت رحمة الله علیه را ديدم. (شکی در صادقه بودن این رویا ندارم. مباحث اقسام رویا را در کتب شریفتان مطالعه نموده‌ام) ایشان در کنار توصیه‌هایی که فرمودند، توصیه به پوشیدن «خاتم پنج تن» فرمودند. ماه رمضان امسال توفیق سفر به بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام یافتم. در بین راه که برای نماز توقف کردیم، حلقه‌ی ازدواج و انگشتری پنج تن که هدیه مقام معظم رهبری بود جا ماند و بعدا هرچه تلاش کردم پیدا نکردم. در خصوص حکمت این امر، فکرم درمانده شد. در حرم امام رضا علیه السلام به قلبم الهام شد که «تعلّقت را بردار» اینطور دریافتم که ارتباطم با همسرم از نوع تعلقی است که مانع سلوکم است نه ارتباطی الهی و مظهری از مظاهر مودت و لطف حق. و نیز تعلقی که به انگشتر اهدایی مقام معظم رهبری و احساس فخری که به آن داشتم. پس از زیارت حضرت رضا علیه السلام، دوباره انگشتر پنج تن دیگری تهیه کردم. بعد از گذشت دو ماه، این بار، نگین انگشتر گم شد. نمی‌دانم که حکمت، چیست. آیا بنا به توصیه‌ای که آیت الله بهجت داشتند دوباره تهیه کنم و یا دلیلی است بر تغییر نقش نگین انگشتر و یا؟ برکاتتان مستدام

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی نمی‌دانم. خودتان مبتنی بر معارف توحیدی و اشارات قرآنی باید در مسیر دینداری خود را ادامه دهید. موفق باشید

38187

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

« السّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ» در رابطه با شرکت در راهپیمایی اربعین امسال با اضطراب خاصی تفألی به جناب حافظ زدم غزل ذیل آمد. نظر مبارک استاد را خواستارم: خُرَّم آن روز کز این منزلِ ویران بروم / راحتِ جان طلبم و از پِیِ جانان بروم / گرچه دانم که به جایی نَبَرد راه غریب / من به بویِ سرِ آن زلفِ پریشان بروم / دلم از وحشتِ زندانِ سِکَندَر بگرفت / رخت بربندم و تا مُلکِ سلیمان بروم / چون صبا با تنِ بیمار و دلِ بی‌طاقت / به هواداریِ آن سروِ خِرامان بروم / در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت / با دلِ زخم‌کَش و دیدهٔ گریان بروم / نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی / تا درِ میکده شادان و غزل‌خوان بروم / به هواداری او ذَرِّه صفت، رقص‌کنان / تا لبِ چشمه‌ی خورشیدِ درخشان بروم / تازیان را غمِ احوالِ گران‌باران نیست / پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم / ور چو حافظ ز نبرم رَه بیرون / همرهِ کوکبهٔ آصفِ دوران بروم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این غزل مبارک همچون دیگر غزل‌های آن عارف دل‌زنده، حرف‌ها دارد که در محدوده پرسش و پاسخ سایت نمی گنجد. همه حرف در آن است که راهی است گشوده به سوی حقیقت. موفق باشید

38139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: الان فقط حکومت ایران برحق است و بقیه ی کشورها طاغوت هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «شاخ گل هرجا که روید هم گلست / خم مل هر جا که جوشد هم ملست». بنابراین در هرجا سخن از حق و حقیقت باشد و سخن از مقابله با ظلم و استکبار، آن‌جا جای حق و حقیقت است چه ایران باشد و چه هر کجای دنیا. موفق باشید

38082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهر زاده عزیز: امروز که دارم تفسیر المیزان رو میخونم، یه سوال تو ذهنم تداعی میشه که در سوره طه آیه ۱۴ به پیامبر صلوات الله خطاب میشه: «ولاتعجل بالقرآن» یا در آیه ۱۵ تا ۱۹سوره قیامت: «ولاتحرّک لسانک لتعجل به» آیا این چه کسی است که به پیامبر (ص) می‌گوید در قرآن خواندن عجله نکن، مگر این قرآن مال خود پیامبر نیست محصول تمثّلات و معراج خودشان نیست پس چطور پیامبر این آیه را برای مردم می خواند و چه کسی است که در آیات قرآن به پیامبر دستوراتی می‌دهد که چکار ی انجام بده یا نده مثل آیه «بلّع ما انزل الیک»، اگه این دستور مهم رو ابلاغ نکنی امر رسالتت رو انجام ندادی. نمیدونم چرا بهم الهام شد که این شخص حضرت امیرالمومنین علی (ع) هست، امیدوارم جواب این سوالم رو پیدا کنم و محصول خیال پردازی ام نباشد، مرا راهنمایی کنید استاد گرامی. ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که در شب قدر، قرآن بر جان رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» نازل شده و طی ۲۳ سال آن حقیقت جامع به کمک آیاتی که جناب جبرائیل نازل می‌کند، به تفصیل می‌آید؛ پس سابقه هر آیه‌ای در جان پیامبر خدا هست و همین‌که شرایط نزول آن نزدیک شود، می‌رود که خودِ پیامبر قبل از اظهار آن آیات توسط جناب جبرائیل بخوانند و در این رابطه خداوند می‌فرماید در این مورد، حضرت عجله نکنند و بگذارند بعد از آن‌که جبرائیل خواند آن را بخوانند. و در مورد مصداق آنچه به حضرت فرمودند: «بلّغ ما انزل الیک» گویا رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» دنبال فرصت بودند که خداوند با تذکر به آن حضرت، خواست بگوید فرصت را از دست ندهد. که در این مورد در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» عرایضی شده است. موفق باشید

38027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

انتقاد شدید آیت الله ناظم زاده قمی از واعظ بیت رهبری معظم‌انقلاب. آیت الله ناظم زاده قمی با صدور بیانیه ای سخنان آقای عالی واعظ بیت رهبری را شدیدا مورد انتقاد قرار داد و نوشت: جناب آقای عالی! بهتر نبود در شب تاسوعا که مطالب شما را ده ها هزار نفر از صدا و سیما می شنوند به جای طرح این مسائل بی فایده، گریزی به مشکلات طاقت فرسای اکثریت مردم می زدید تا رهبری معظم از زبان شما بشنوند و راه علاج را بیان کنند. همچنین گریزی هم به معضل طلاق و موانع ازدواج می‌زدید، تا معظم له دستوراتی در رفع این خطر بزرگ که نسل جوان را تهدید می کند، صادر کند. همچنین معضل مهاجرت جوانان تحصیل کرده و نیز فرار سرمایه ها را از کشور مطرح می‌کردید. ای کاش گریزی می زدید به مراقبت امیرمومنان علی- علیه السلام- در حکومت غیرولایی! خود در حفظ بیت المال که حاضر نشد دیناری از بیت المال به برادر نابینا و عیالوارش داده شود. یا اشاره ای می کردید به خاموش کردن چراغ بیت‌المال توسط علی -علیه السلام - زمانی که سخنان طلحه و زبیر غیر از مسائل جامعه و حکومت بود؛ تا مسئولان کشور بیشتر مراقب بیت المال باشند. جناب آقای عالی می دانید کشور ما حدود ۶۰ درصد فقیر و یارانه بگیر دارد. خوب بود اشاره می کردید که امیرمومنان وقتی دید مردی طلب کمک می کند، فرمود: چرا باید در حکومت علی فقیر باشد؟! که جواب دادند او مسیحی است و امام -علیه السلام- در جواب فرمود: او در جوانی خدمت کرده و اینک در حال پیری باید از بیت المال بی نیازش کنید. چه خوب بود می گفتید که حکومت غیرولایی علی! وقتی ابن کواء در مسجد و در حال نماز خواندن حضرت، آیه شرک آلود را به علی نسبت داد، حضرت با آیه جواب دادند نه با باطوم و مشت و حبس و حصر، و حتی حقوقش را قطع نکردند.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید طرح مشکلاتی که رهبر معظم انقلاب به خوبی در جریان آن هستند در محضر ایشان زیره به کرمان بردن است. مشکلات را باید در مسیر برنامه‌هایی که دولت شهید رئیسی داشتند؛ به مرور مرتفع کرد. طرح آن مسائل در آن جلسه، خود به خود موجب یأس و ناامیدی می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی