سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد آیا اینکه زن تمایل به دوست داشته شدن دارد برای زن انحراف محسوب میشود؟ و آیا مثلا از جنس علاقه ایی است که مرد به زنها دارد و باید آن را کنترل کند؟ آیا خداوند فقط خود را به عنوان معشوق می پسندد و غیرها را کنار میزند و زن را فطرتا طالب معشوق شدن خلق کرده و سپس رشد او را در عدم طلب عشق قرار داده؟ استاد عزیز ما زنهای مذهبی نیاز داریم از نظر علمی بتوانیم تحلیل کنیم که در مجوز تعدد زوجات برای مردان چه حکمتی برای زنان است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسان در درخشیدن وجود خود و وسعتدادن به حضور خود، در واقع خود را بیشتر احساس میکند و این غیر از خودنمایی و یا نظر به خودنماییها است. ۲. عرایضی در رابطه با موضوع تعدد زوجات در شرح سورههای نساء و احزاب شده است؛ که خوب است به صوت آن سورهها که در سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام محضر استاد گرامی: در تفکر به وضع خودم و راهی شدن به وضع مطلوب به این نتیجه رسیدم با مواجه با همین من فعلی و موجود که دارم و خواندن مطالبی که مربوط به همین من فعلی و موجود هست امید هست راهی گشوده شود و الا خواندن و مواجه شدن با چیزهای دیگر هرچند مربوط به من متعالی باشد آخرش انسان یک احساس بیگانگی میکند. الان بنده با مباحث نیهیلیسم بیشتر احساس شناخت خودم رو دارم و طبق نتیجه بالا احتمال میدم با مواجه با این مبخث امید هست راهی برای مرحله بعدی گشوده شود. شاید حرفم خیلی دقیق نباشد کلیت حرف مدنظرم هست. خیلی ممنون از پاسخ گویی شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است و در همین رابطه داریم: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» و فرمودهاند: «هرکسی را بهر کاری ساختند / میلِ آن اندر دلش انداختند». موفق باشید
سلام درباره ی سوال 37262 وقتی من الان نمیتونم از حق و مظلومیت دفاع کنم پس مردم کوچه های مدینه هم آیا همین طور بودند؟ آیا آنها چقدر مقصر در خانه نشینی امیرالمومنین علیه السلام بودند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه که میدان حضور در دفاع از حق برای انسان پیش آید و ممکن باشد، چرا کوتاهی کند و از زیبایی دفاع از حق که در واقع درخشش جان انسان است، غفلت نماید؟ بحمدالله آنطور که آقای حسین پاک در مصاحبه با آقای علیزاده فرمودهاند نقش مجاهدان ایرانی و سپاه قدس تا آنجا که ممکن بوده، چشمگیر است. موفق باشیدhttps://eitaa.com/jedaaltv/2058
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: فرهنگ مدرنیته چیست؟ چگونه می توان با فرهنگ مدرنیته روبرو شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است. خوب است به کتاب «فرهنگ مدرنیته و توهّم» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/93?mark=%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86%DB%8C%D8%AA%D9%87%20%D9%88%20%D8%AA%D9%88%D9%87%D9%85
سلام: نظر شما درباره سید جواد طباطبایی و نسبتش با داوری اردکانی چیست؟ من معتقدم اسلام گریزی این سید! در گزارش سردبیر سیاستنامه (از مروجان و شیفتگان او) تصریح شده که پس از مرگش در یادنامهاش نوشت: او هماره در پی تکوین تعریف ایران در استقلال نظری از جهان اسلام بود (سیاستنامه۲۶، ص۲۱). جواد طباطبایی اصطلاح اسلامایرانی کُربن را دو تکه کرد و کلمه ایرانیاش را مستقل از اسلام انگاشت. نهایتاً او با روشنفکران دینی، که بیملاحظه نقدشان میکرد، تفاوتی ندارد که بگوییم به جای اینکه ایران را غربی کند، غرب را ایرانی دانست و به تجدد ایران معتقد بود. او هم مانند بسیاری تجددگرایان نتوانست بفهمد تاریخ توحید از تاریخ ایران طولانیتر است و اسلام کاملترین دین در معرفی توحید است و ایرانیان از مستعدترین اقوام در فهم این حقیقت بزرگ هستند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. حتی متأسفانه آقای سید جواد طباطبایی معتقد بودند علت انحطاط ایران و عقبافتادن از غرب، فلسفه صدرایی میباشد. آقای دکتر مهدی امامی جمعه در کتاب «سیر تحول مکتب فلسفی اصفهان از ابن سینا تا ملاصدرا» نقدِ عالمانهای نسبت به نظر ایشان داشتهاند. موفق باشید
خرم آن روز که جان می رود اندر طلبت: هوالهادی🌹 عرض سلام: سوالی از محضرتون داشتم. بنده ساکن تهران هستم، خیلی نیازمند راهنمایی و کمک استاد طاهرزاده حفظه الله هستم، قدرت تشخیص کافی ندارم، نظرات استاد طاهرزاده و منش سیاسی ایشون رو قبول دارم. لطفا در این زمینه بنده رو کمک کنید🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم نسبتی است که ما در بستر معارف الهی و توحید ربّانی باید با همدیگر داشته باشیم و در این رابطه امید است با دنبال کردن سیر مطالعاتی سایت، آغاز انس مبارکی پیش آید. موفق باشید
با سلام: اگر ذات انسان عین علم است چرا هنگام بیهوشی از خودش آگاهی ندارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز در آن هنگام نیز انسان در نزد خودش می باشد ولی در آن حال، آگاهی به آگاهیاش ندارد. موفق باشید
سلام: وقتتون بخیر ببخشید وقتتون رو میگیرم. در موضوع برهان صدیقین جلسه اول سخنرانی. ما از کجا باید مطمئن باشیم هر نقصی نشأت گرفته از عدم است؟ چگونه می توان این موضوع را اثبات کرد و فهمید که همه نقص ها نشأت گرفته از عدم هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «برهان صدیقین» را همراه با صوت آن همچنان ادامه دهید تا ان شاءالله این نوع سؤالها برای جنابعالی روشن گردد. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: از میان رشتههایی مثل کلام اسلامی، تفسیر، تاریخ، تربیت دینی کودک و نوجوان، مشاور خانواده، کدام میتواند زمینه خدمت را به جامعه کنونی فراهم آورد؟ کدام بیشتر در این زمانه مورد احتیاج هست که بدان آن جور که نیاز و شایسته است پرداخته شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از رشتهها که فرمودید اگر در بستر معارف اسلامی مطرح شود، منشأ خیرات خواهد بود. با اینهمه به رشته «تفسیر» به اعتبار حضور بیشتر در قرآن میتوان فکر کرد. موفق باشید
ضمن عرض سلام مجدد: در پاسخ 36680 واقعیت ذات در عالم تکوین با تمام تشخصاتش هست. هرگونه فرایند تفکیک از خاصیت ذهن. برای اینکه می گم وجود صرفا یک مفهوم ذهنی نه حقیقت خارجی. چون در وجود در صدد تفکیک هستی از متشخصات ذات هستند. خب در تکوین اونچه که هست ذات با تمام تشخصاتش نه منفک از متشخصات. برای اینکه گفتم مسیر آقایون اشتباه
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذاتی که از موجودات در بیرون هست، هستی است به صورت آن ذات، و ما در نسبت با هستیِ خود که عین ربط به هستی مطلق است میتوانیم با وجود مطلق ربطی حضوری داشته باشیم و این غیر از وجود مفهومی است. حال با درک نسبت حضوری که از ربط وجود خود با وجود مطلق احساس میکنیم، در وسعتی که پیش میآید با «وجود» در همه مظاهر میتوان رابطه داشت. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: از یک طرف میگویید که مخاطب مطالبتان دانشجویان است، من اینطور میفهمم که مطالب عمیق نیست و طلبه به بیش از اینها اگر تلاش کند میتواند دست یابد از طرف دیگر میفرمایید: قصد از مطالب این نیست که چیزی دستگیرتان شود، اینها تذکر است. من اینطور متوجه میشوم که کسی که به عقل نوری دست یابد و از الفاظ و استدلال و ریاضی بودن عبور کند تازه میتواند در این مطالب غور کند. حال کدام است؟ آیا بعد از منطقی شدن و فیلسوف شدن و عارف شدن تازه مطالب شما درک خواهد شد و یا نه؟ طلبه هستم؛ دارم تأمل میکنم که باید چه کرد اول کتب شما بعد فلسفه عرفان و یا بلعکس و یا اصلاً دراین مجرا قرار نمیگیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با توجه به طلبهبودنِ جنابعالی و مسیری نورانی که در پیش گرفتهاید، پس از طی مقدمات و با حضور در دروس خارج، و قدم گذاردن در مسیر تدبّر در آیات و روایات و در کنار آن توجهی به فلسفه و عرفان؛ به خوبی میتوانید برای خود و دیگران مفید باشید. نباید در این مسیر عجله کرد. موفق باشید
سلام: من باردار هستم. میخوام اسم بچه ام را بگذارم محمد یاسین به من گفتند که یاسین اسم اول سوره ی قرآن هست همیشه بچه ات مریض میشود میخواستم بدونم که حقیقیت داره؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: قکر نمیکنم اینطور باشد. واژه «یاسین»، نظر به پیامبر و اهل البیت «علیهمالسلام» دارد. موفق باشید
با سلام: آیا میتوان بر اساس قاعده «بسیط الحقیقه کل الاشیا» و... فرض کرد که عالم مثال را بسیط الحقیقه و موجودات مثالی موجود در آن، همان اشیاء مد نظر قرار داد؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به بسیط الحقیقه، نظر به وجود است به هر جلوهای که باشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: در شهر محل زندگی حقیر دو تا شهید گمنام حضور دارند. با توجه به تأکیدات حضرتعالی در رابطه با ارتباط با قبور و تربت شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دارالشفاء بودن مزار این عزیزان، به نظر شما روزانه یا در طول هفته «چه ساعتی» و «چندبار» به زیارت ایشان برویم و در حین زیارت با چه سوره ها و اذکاری مشغول باشیم تا نور این شهیدان بر قلب ما تجلی کند و دردهای ما را شفا بدهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر هفتهای یک مرتبه در صبحگاهِ دوشنبه یا پنج شنبه و یا جمعه باشد؛ خوب است و سورههایی مانند یس و یا الرحمن و یا ۷ مرتبه سوره قدر خوانده شود. موفق باشید
با سلام استاد گرامی: شخصی را در خواب در نظر بگیریم که در عالم خواب صورتهایی را میبیند. او در عالم خواب مردمک چشم آن عالم است. ادراکی که از ناظر در عالم خواب پیش فرض وجود دارد این است که او خود فرد خوابیده است. در واقع تفکیکی نمیتوان بین این دو از نظر صغیر و کبیر قایل شد. مطلبی که میخواهم خدمتتان عرض کنم این است که به نظر میرسه تفکیک این دو از هم از حیث ضرورت بیان و شرح موضوع است و در حقیقت عالم «عالم» است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. موفق باشید
با سلام: شما در یکی از پاسخها فرموده آید که خدا عین لذت و ابتهاج است. آیا منظور شما این است که منشا هر لذتی خداست و آیا قاعده کل ما بالعرض لا بد ... در اینجا جاریست و میشود گفت که هر لذت بالعرض به خدا که عین لذت است منتهی شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در آن بود که خداوند عین کمال است و خداوند این کمال را به نحو حضوری در ذات خود احساس میکند و از این جهت، عین لذت است به همان معنایی که احساس کمال، لذت است. ولی این بدان معنا نیست که منشأ هر لذتی، خداوند باشد زیرا ممکن است آن لذت، ریشه در توهّمات فرد داشته باشد. موفق باشید
فرق حق در احدیت و الله در واحدیت چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق به عنوان وجود مطلق در مقام احدیت، مافوق هر اسمی، در ذات خود و در یگانگی خود مستغرق است و در مقام «اللّه»، مستجمع به جمیع اسماء میباشد. موفق باشید
سلام جناب استاد: با دیدن تحولات غزه و مظلومیت مسلمانان احساس مسئولیتی همراه با احساس ناتوانی در این جهاد و کمک به مسلمانان در وجودمان بوجود می آید حکمش چیست؟
- باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه عرایضی در جواب سوال شماره 36100 شد، خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید
«بسم ربّ اُمّ اَبیها» «ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ» نون؛ به قلم قسم و به آنچه مینویسند، هفتهای از اربعین نگذشته است و ما اربعینان، به دنبال قصه خود پیاده به هجرت زدیم تا بازیگر قصه گمشده خود باشیم. و هفته ای ست به شهر بازگشتهایم در شهر و امان از روزمرگی و بی قصهگیاش و درد از غربت شهر آشوبان در شهر که خاک غربت بر سر میزنند و درد غربت را کوله بار خویش کرده اند تا شاید دوباره، در صحرایی دیگر قصه خود را بیابند؛ حال خواه این صحرای ۱۴۰۰سال پیش، پس از هجرت پسر رسول خدا در کربلا میان کوفه و مدینه باشد، خواه میان هورها و بیابان های خوزستان شلمچه و چزابه و خواه رمل های فکه و یا هم اوج و فرود کوه های سرد کردستان، شایدم دشت ها و صحراهای سوریه، حلب و ادلب و لاذقیه... و ما چه کنیم که زادگان شهرهای شلوغ و پر ازدحامیم؟! شهرهای بی وقت و بی امان شب و روز ما اهالی خانه های سرد و پوچ شهریم که خود را در آشفتگی و پریشانی شهرسازان و مهندسان و پزشکان و مدیران پیدا کردیم و به دنبال راهیم و کوله بار بر دوش در انتظاریم، در انتظار حادثه یا که هم خبر تا در بی نظمیِ نظمِ شهر کوره راه بگشاییم. آخر کوچه های شهر تنگ تر از جان های منتظر ماست که خراب کنیم و دوباره بسازیم. میدانی از پس ماهی کم تر به شهر که برگشتم فقط یک چیز در درونم نجوا میکرد و موریانه وار وجودم را میجوید: «از شهر بیزارم» از انتظارِ در صف های شلوغ فلان باجه و فلان دکان و اداره، از نامه های بی روح از این اداره و سازمان به آن سازمان دیگری. بیزارم از ترافیک ها و شلوغی های هر روزی شهر بیزارم، از زیبایی زشت مصنوعی شهر بیزارم، از خاک و درخت و چمن پارک های مصنوعی شهر بیزارم، از پاهای خسته ای که مرکبش مرده است و اسبی برای انس و تاختن در بیابان ها و دشت ها و کوه ها ندارد، روحم خسته است، از بازی های هر روزگیمان آخر ما بازیگران شکست خورده بازی مناسبات بی روح و جان شهریم؛ ما بیزار خواب های خوش و آسوده مسافرخانه های شهریم. آری! بیزاریم و تن و جانمان بی رمغِ سرما خوردِگی های سَرمای شهر است و آه اگر تو نبودی تو، آری تو را خطاب میکنم ای شهر آشوب شهرهای ما که با فریادت و نجوای شبانه نماز شب هایت؛ خاک بیداری بر ما خواب زدگان زدی و ما را مهاجر و غریب و نا آشنای شهرها کردی و مقصدمان را نا آشناتر و در انتظار وعده و ایمان و امید تو، میسوزیم. ای امام ای متصل غروب شهر جدید به طلوع مدینة النبی چه کنیم امیدی هست بر میز های موریانه خورده شهر یا هم ابزار زنگ زده مهندسان شهر؟ یا اصلا به جوانههای نوظهور شهر؟ کاش میلاد آن ادبار کرده بر ظاهر دینداران کعبه پرست، همان مولود شهرهای خاک خورده ما باز میآمد و ما به امید آمدنش خرابه شهر را دوباره میساختیم و مهیای حضورش میکردیم. کاش در انتظار تو ای مولای ما ابزارها را نو و قلم ها را آغشته به جان و دلها را مشتاق و در پیش چشمانت میساختیم و فریاد تو سر میدادیم. ای مولای من قلمم در این غروب غربت وفات جدّت همان بعثت آخرین رسول رسالت حق بر کره ارض سخت به گردش میآید و پر لکنت و اشاره است تو را یاد کردیم، در جان و تن بر سینی زیارت و خدمت جدّت ابا عبدالله گذاشتن و امروز به شهر برگشته ایم و خواستار عزمی نو و شهر آشوبی ایم برای دوباره گرد حیات بر ممات شهر زدن. بَر شُکر خدای اگر، شب روز و ماه و سال بجنگیم و داد برآوریم که شُکر تو را که ما را در این زمان عشق انقلابِ امام و وصی و شهدایش دادی، تو خوب میدانی که حقا حقش بجا نیاوردهایم. پس تو یاد کن ما را و پیشش بخوان به نامِ بچه بسیجیهای خمینی ندیده و سید علی دیده و قوت ایستادگی و جنگیدن و خسته نشدن در این راه را بر ما صد افزون کن. ای مولای غریب و نا آشنای محبوب ما تو خوب میدانی که تو را با آل یاسین های رهبرمان یاد کردیم و خواندیم و یافتیم و اگر تو را یاد میکنیم در یاد او تو را یاد کرده ایم. به امید عزم و امیدی نو، برای ساختن دوباره، به قول حاج قاسم قرارگاه جدّت حسین بن علی، انقلاب اسلامی ایران.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قصه ما همین است که میفرمایید. در جستجوی چه چیزی باید بود که این سرگردانی به حضوری بس گسترده تبدیل شود؟
همانطور که در آخرین کلمات خود میفرمایید؛ وقتی میتوان به مردان بزرگی نظر کرد که نمونه برتر ما میباشند، جایی برای ناامیدی و سرگردانی نمیماند. مهم آن است که با تماشای آنان، کارِ خود را در راهی که مقابلمان گشوده شده است، ادامه دهیم. باید بدانیم ما در نزد خود تنها با «توحید» آرام میگیریم و مردان بزرگ، نمونههای حضورِ توحیدی ما نزد ما می باشند. آیا در این راه میتوان به مولایمان علی «علیهالسلام» نظر کرد؟
اگر نیاز امروزین خود را با واقعیترین انسانها جواب ندهیم، و در این زمانه متوجه رهبر معظم انقلاب که به گفته حاج قاسم؛ توجه به ایشان رمز عاقبت بخیری است نشویم؛ جواب نیاز خود را اشخاصی قرار میدهیم که در نهایت توهّم جواب توهّم نهاییِ ما را خواهند داد. مانند توجهی که به شخصیتهایِ بزرگشده توسط رسانهها میشود و باز سرگردانی و باز پوچی. زیرا تفاوت بسیاری است بین واقعیت و شخصیتهایی که متذکر واقعیتاند و توهّمات و شخصیتهایی که توهّم برانگیزند. موفق باشید
سلام: خدا قوت. «چه شد که کار به قتل حسین علیه السلام رسید» این عنوان رو نه داخل سایت نه جای دیگه پیدا نکردم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدای کتاب «راز شادي امام حسين (علیهالسلام) در قتلگاه» میتوانید آن بحث را دنبال فرمایید. موفق باشید
با سلام جناب استاد طاهرزاده: آیا امکان تطبیقی میان مـــــــــــباهله و «ابن» و «نساء» و «انفس» آیه شریفه و رابطه آنها با «مبانی رسیدن بخود » «تداوم مبانی و نهایتا تولد خود حقیقی از خود وهمی» «و ظهورخودِخودِحقیقی» برقرار باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز میدان مباهله در نسبت بین فرزندان راستین انقلاب مانند حاج قاسمها و ابراهیم رئیسیها و جبهه مقابل که مدعی راهکار برای رفع مشکلات بشر است؛ گشوده است و عملاً ما در حال مباهله هستیم «تا سیهرو شود آنکه در او غِش باشد». موفق باشید
با سلام: شما در حرکت جوهری می فرمایید که: حرکت در مقولات (این، وضع و...)، بخاطر حرکت در جوهر است. من در خواب از یک مکان به مکان دیگری راه رفتم. یعنی حرکت مکانی کردم. مگر در عالم خواب حرکت جوهری وجود دارد که من راه رفتم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب، با تصورِ راهرفتن روبرو شدهاید و نه با حرکتی که در راهرفتن هست. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: سوال من از جناب استاد طاهر زاده این هست که وقتی که بعضی از مراحلی از ایمان که در سخنرانی ها و کتاب های شما رو برای بعضی از اشخاص صاحب نظر تو مذهب بیان میکنی نظرشون این هست که اصلا نیازی نیست اینهمه سخت بگیری و عمدتا این صحبت ها دست نیافتی هست. با توجه به سختی و صعب الوصول بودن مطالب ممنون میشم شفاف بفرمایید واقعا یک شیعه باید به این مقامات برسه واگر نرسه برزخ سختی خواهد داشت یا خیر. سپاسگزارم از لطفتون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بستگی به خود فرد دارد که چگونه ابعاد شخصیتی خود را میتواند قانع کند و به همین جهت لازم نیست که در همه مباحثی که از طریق بنده مطرح میشود عزیزان ورود کنند مگر آنکه احساس کنند با آنچه دارند هنوز خلأهای جان خود را اشباع نکردهاند. موفق باشید
سلام: مرجع تقلید حتما باید انسان باشد؟ یا اگر رایانه بتواند به اجتهاد بپردازد قابل تقلید است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مجتهد زنده، ساحات و ابعادی از تجرد دارد که رایانه ندارد. موفق باشید
سلام: به نظر می رسد مباحث عرفان نظری انسان وار باشد به طور کلی انسان حقایق را از دریچه خویش نظاره گر است ولی حقیقت ممکن است لزوما در نظام ادراکی آدمی نگنجد و منطبق بر اصول آن نباشد. مثلا مباحث تعین اول و ثانی و عالم عقل و مثال و ماده و ... به نظر می رسد عرفا نگاه به خود کردند که ذاتی دارند بعد آن ذات به خود و کمالاتش آگاهی دارد و ابعاد عقلانی و خیالی و مادی دارد بعد همین ها را تسری دادند به خدا و عوالم وجودی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در تشکیک وجود است و اینکه وجود در مراتب مختلف خود، حکم خود و تعیّن خاص خود را دارد. موفق باشید
