سلام و درود خدا بر استاد عزیز: با اینکه میدانم این پرسش شاید به حضرتعالی ارتباطی نداشته باشد و خود جناب آقای دکتر داوری اردکانی باید پاسخ بدهند اما برای شما و به تبع ما، که به آرا و نظرات این متفکر و فیلسوف زمانه توجه جدی و ویژه داریم سوال پیش می آید چرا ایشان در حادثه سانحه سقوط بالگرد هواپیما به اندازه یک خط تسلیت هم نمیفرستند و همچون گذشته در مورد این مسائل به این بزرگی سکوت میکنند در حالی که فیلسوفی روسی نیز پیام میفرستد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که جناب آقای دکتر رضا داوری با توجه به تعلق عمیقی که نسبت به انقلاب اسلامی دارند و در نشستی که آقای دکتر رضا داوری در تاریخ پنجشنبه ۲۶ مرداد سال ۱۳۹۶ در خانه مشروطه اصفهان داشتند، از ایشان پرسیدند: «آیا انقلاب اسلامی راهی را برای ما باز کرده است؟ و آیا امکانات تازهای به روی ایران گشوده است؟» ایشان در جواب میفرمایند: «چرا در بدیهیات شک میکنید؟ مگر میتوان گفت که حرکت امام خمینی یک گشایش در تاریخ ما نبوده؟ انقلابی رخ داده وعهدِ دینی تجدید شده است، مهم آن است که ما چطور میخواهیم رونده این راه باشیم. اکنون باید گشایش را فهمید و البته به آن دلخوش نشد، باید به امکانات و چگونگی این راه دقت کرد. ما قدم به قدم باید آن را بگشاییم.» و از این جهت میتوان گفت شاید خود را در جایگاهی نمیدانند که باید نسبت به این امور وارد شوند و بیانیه صادر کنند. درحالیکه همه دغدغههای ایشان، سرافرازیِ ذات انقلاب است در همه مراحل تاریخیاش. موفق باشید
استاد عزیز: از راز این اشکهایی که تمامی ندارد بگویید، از راز این بیقراریها، از اسرار این انقلاب، استاد این انقلاب چیست؟!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این انقلاب، صفحه گشوده توحید است با ظهور مردانی که اشارههایی هستند به سوی عرش که با بودنشان مأمور نمایش حقیقت توحیدیِ عرشاند در جهان سیاست، تا تاریخی به ظهور آید که حکایت حضور انسان کامل «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» میباشد و با شهادتشان که برگشت به مأوایِ عرشیشان میباشد ما را متوجه عرش میکنند و اینجا است که ناگهان به خود میآییم که چه اندازه نیازمند آن حضور هستیم. و اینجا است که آن اشکهای زیبا، حکایتهای خود را با ما در میان میگذارد. و حکایتِ باز رئیسی از آن اشک ها به گوش میرسد. موفق
باشید
با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۶. گاهی حس میکنم که صدای آرامم شنیده نمیشود و با برخی افراد باید جدال کنم تا عیبشان را متوجه شوند. آیا اجازه این کار را داریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتی در جدال هم به ما فرمودهاند: «و جادلهم بالتی هی احسن» و به همین جهت ائمه ما «علیهمالسلام» میدان گفتگو با مخالفان را نیز میدان عدم تحقیر تشکیل میدادند که نمونههای آن را در مناظرات حضرت رضا «علیهالسلام» با مخالفان ملاحظه میکنید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی. استاد عزیز برای شما آرزوی سلامتی دارم. فدای سخنان و اندیشه ها و تفکر نجات بخشتان کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم:
من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام و عشق و ارادت به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. استاد شجاعی در کلیپی فرمودند که وفاداری خودتون رو به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اثبات کنید، امام زمان علیه السلام به تعبیر حضرت علی علیه السلام اگه ۱۴۰۰ ساله آواره هستند، بدلیل این هست که یار وفادار ندارن مثل حضرت عباس علیه السلام، تا قیام کنند. وفاداری به نماز و روزه و هیئت و سینه زنی نیست، اینها برای زنده کردن وجدان و وفاداری. ما نسبت به امام هست. ممکنه ما لحظه ای که باید کاری بکنیم که وفاداری نسبت به امام زمان علیه السلام هست انجام ندیم و بریم هیئت و حال کنیم ولی بصیرت و تشخیص در میدان عمل سربزنگاه نداشته باشیم. فرمودند سرتون رو خلوت کنید از دلمشغولیهای دنیایی و حتی معنوی غیرمرتبط با حضرت حجت ارواحنا له الفدا، فقط دغدغه تون رو وفاداری کنید. چطوری؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دغدغه حضور هرچه بیشتر حضرت صاحب الأمر «عجلاللهتعالیفرجه» تا رسیدن به میدان حضور؛ همه و همه در راستای تحقق توحید ربوبی و به میانآوردنِ ایمانی است که در راستای آن ایمان، دینْ در جانهای افراد به ظهور آید و اجتماع، اجتماع توحیدی گردد و شرایط عبور بشریت از حاکمیت استکبار فراهم شود امری که در این زمانه، انقلاب اسلامی و ولیّ امر مسلمین پیش آوردهاند برای فراهمکردن شرایط ظهور. و بدین لحاظ همه همت ما باید تلاش هر چه بیشتر در حاضرشدن در میدان انقلاب باشد و دنبالکردنِ منویّات رهبر معظم انقلاب. موفق باشید
سلام وقت بخیر: استاد شما کوچینگ عرفان برگزار نمی کنید؟ اساتید را می شناسید که کوچ عرفان برگزار کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصلاً نمیدانم کوچینگ عرفان چی هست؟!!!! موفق باشید
سلام استاد وقت شما به خیر: خیلی ممنون از مبحث حقیقت ایمان که مطرح فرمودید. آیا در مورد موقعیت های ایمانی، می توانیم بگوییم موقعیت هایی که حدّ تجربه نشده ی وجودِ هر انسانی را، به امتحان می کشاند که او در هر انتخابِ وسعتِ وجود، چقدر در وادیِ امن است و تعلقش به چیست؟ ... . فردی می گفت: «بر هر شاخه ایی نشستم خدا همان شاخه را بُرید.» خداوند پرنده را در هوا نگه می دارد، پرنده ایی که بال دارد و انسان هر چند که با دو پایش راه می رود و بال هم ندارد، میخواهد در عالم وجود با نور ایمانش پرواز کند. اگر حقیقتِ این نور که شدت و ضعف دارد را، نداشته باشد، نمی تواند پرواز کند. و حقیقتِ آن، ارتباط واقعی با خداوند است که مانندِ جزر و مد، اقیانوس وجود انسان را متلاطم میکند و سپس سکون می بخشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در مسیر ایمان، آنچه در مقابل انسان قرار میگیرد هرچه میخواهد باشد، زیباست حتی اگر شهادت حاج آقا مصطفی خمینی باشد و اینکه حضرت امام فرمودند مصطفی امید آینده بود. ولی آنگاه که با شهادت و یا رحلت او ربرو شدند بر مبنای ایمانشان فرمودند رحلت او از الطاف خفیّه الهی است. آنجا است که در آن جلسه عرض شد که چه اندازه ایمان در صحنههای به ظاهر میتواند میدان حضور خود را تجربه کند. موفق باشید
با عرض سلام: بنده تمایل زیادی به خواب دارم. و هر موقع هم میخوابم در نود و پنج درصد آن خواب میبینم. از خواب دیدن بسیار لذت میبرم. انگار من خود واقعی ام را در خواب میبینم. وقتی که خواب میبینم هشیاری من خیلی بیشتر از بیداری است. وقتی خوابی میبینم انگار من یک فیلم سینمایی میبینم که در آن بازی میکنم. از اینکه خودم را در خواب میبینم بسیار لذت بخش است. وقتی که خواب میروم، انگار از عالمی ضعیف وارد عالمی قویتر میشوم. چیزهابی که خواب میبینم، موجودات آن بسیار زنده تر از موجودات عالم بیداری است. به نظر شما این حالت من خوب است یا بد. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمودهاند بیش از ۸ ساعت در ۲۴ ساعت خوابیدن، موجب غلبه نفس بهیمیه بر نفسِ عاقله میشود و همانطور که میفرمایید صورتهای مربوط به قوه واهمه به میدان میآیند. موفق باشید
سلام علیکم! نظر شما راجع به ماجرای ملکی که به اسم آقای صدیقی امام جمعه موقت تهران چیست ؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مقاله آقای علی فروغی تحت عنوان: «پروژه، حمله به روحانیت انقلابی است» که در سایت رجانیوز مطرح فرمودهاند رجوع فرمایید. موفق باشید
https://www.rajanews.com/news/377873/%D9%BE%D8%B1%D9%88%DA%98%D9%87%D8%8C-%D8%AD%D9%85%D9%84%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
عنوان: معاد. با سلام و احترام: استاد لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. در نهایت در همه ی انسان ها همه ی اسماء بالفعل می شود و یا تعداد آن در هر کس متفاوت است؟ ۲. فشار اخروی بدون آتش، یعنی چه جوری؟ سپاسگزارم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! اینطور نیست که در همه انسانها اسمای الهی که به آنها تعلیم شده تا مرز فعلیت آن اسماء جلو بروند، امری که نماد کامل آن، انسانهای کامل میباشند. ۲. به گفته حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» آن فشار، شبیه فشار حالت غضب است که البته صورت پیدا میکند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: در طی یکی دو سال اخیر سوالات زیادی از جنابعالی پرسیده می شد با این مضمون که افراد دچار گرفتگی روحی و افسردگی و... شده بودند که جنابعالی در همه موارد جوابتون این بود که اینها مقدمه یک گشایش و نگاه به افق بلند در این تاریخ نیست انگاری است و...(به این مضمون) من خودم از این نوع جواب ها متعجب بودم. و خودم هم کم و بیش درگیر آن مشکلات روحی بودم. تا اینکه سال گذشته این گرفتگی های روحی به اوج خود رسید بطوریکه نه حوصله خواندن کتاب و.. و نه حوصله گوش دادن به سخنرانی ها و یا مجالس مذهبی را نداشتم. تا جایی که با خود می گفتم متی نصرالله. و از مشکلات زندگی در ذهن خود شکایت و گله داشتم و... غافل از اینکه این گرفتاریها مقدمه یک فتح بزرگ است و «اَلا ان نصرالله قریب» تا جایی که دچار بی خوابی ها و ترس های عجیب و غریب شدم. اما کم کم اوضاع تغییر کرد و نتیجه آن سختی ها انس با تفسیر المیزان شد که واقعا زندگی انسان را توحیدی بار می آورد و الان که نزدیک ۴۰ سال دارم حسرت می خورم که چرا زودتر سراغ این گوهر نایاب نرفتم. (ضمنا این را هم بگویم که به مدت محدودی - ۱۵ ماه - زیر نظر روانپزشک قرص مصرف می نمودم که ابتدا فکر می کردم این کار ناپسند است اما بعد فهمیدم مغز انسان هم بعضی مواقع مثل بقیه اعضا بعضی مواقع دچار کمبودهایی می شود که نیاز به کمک دهنده دارد.) لذا دوستانی که در مسیر هستند نگران این امواج نباشند و ان شاءالله به ساحل آرامش می رسند. البته در حال حاضر هم مشکلات قبلی کم و بیش هست ولی نگاه و افق تغییر کرده است. الان ناراحتی ام اینه که چرا کمتر وقت پیدا می کنم برای مطالعه المیزان و دوست دارم بیشتر وقت خود را با آن بگذرانم. استاد اگر سرعت مطالعه کم باشه اشکالی نداره؟ مثلا این جوری پیش برم شاید تا چند سال دیگه تموم نشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دقیقاً همان نکتهای است که در مواجهه با سؤال 37138 عرض شد. و البته با همان رویکردی که در جواب آن سؤال بر آن تأکید گردید. موفق باشید
سلام علیکم: شما در شرح تفسیر سورهی حمد امام خمینی (ره) در صوت دوم میایید و اثبات می کنید که ممکن نسبتش با وجود و عدم مساوی است برای همین احتیاج دارد تا عاملی او را از تساوی خارج کرده و به ممکن وجود دهد. و نتیجه میگیرید که این واجب است که در صحنه است. سوال من این است که چرا شما از امکان ذاتی ماهوی که نظر مشا است استفاده می کنید؟ چرا از فقر ذاتی معلول استفاده نمی کنید؟ شما پیرو مشا هستید یا ملاصدرا؟ نمیشه که در یکجا از مشا استفاده کنید و در جای دیگر از حکمت متعالیه. وقتی نظرات ملاصدرا را قبول دارید، چرا سراغ مشاء میروید؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «امکان ذاتی» برای ممکنالوجود، موضوعِ بسیار ارزشمندی است که همه متفکران حتی جناب ابن عربی متوجه آن است. اتفاقاً این نکته یکی از ارکان فلسفه اسلامی است که فلسفه یونان بویی هم از آن نبرده است و موضوعی است کاملاً عقلانی. و البته فقر ذاتی معلول در دستگاه «اصالت وجود» ظرایف خود را دارد. موفق باشید
با توجه به شرایط اکنون و شهادت سردار چگونه میتوانیم جوانان امروزی رو توجیه کنیم که راه سردار حق بود و شهادت کرمان ها هم به حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سردار دلها به نکاتی که در مورد شهدا بحث شد، خوب است توجه شود تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A2%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF و در مورد شهادت شهدای کرمان خوب است به جواب سؤال شماره 36666 رجوع فرمایید. موفق باشید
عرض سلام و ادب استاد عزیز: استاد آیا این برداشت و توضیح برای قضا و قدر الهی درست است که مثلا بگوییم که قدر الهی آن است که هر چیزی در این عالم اندازه ای دارد از زمانی که یک برگ روی درخت می ماند تا بر زمین افتد و تا میزان و مقدار و اندازه ای که می تواند ظلم و بدی کند تا ظرفیتش تکمیل شود و قضای الهی آن است که وقتی هر چیزی طبق تقدیر الهی به سرانجام ظرفیت خود رسید قضا و اراده الهی طبق سنن الهی حکم می کند. ممنون میشم اگر این توضیح ناقص است توضیح بفرمایید ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است. عرایضی در جزوه «معارف ۱» در این رابطه شده است. موفق باشید
سلام بر استاد گرانقدر: سوالی خدمتتان داشتم. چرا میگن باید هر ذکری به تعداد مشخص گفته بشه وگرنه اثر ندارد یا اثری معکوس و بد دارد؟ یا احیانا اصلا اثر ندارد. چرا موضوع به این مهمی در کتابی کامل مطرح نشده که هر ذکر چند بار گفته شود؟ یا اگر کتابی هست و بنده بی اطلاعم، در مورد تعداد اذکار لطفا به بنده هم معرفی کنید. واقعا احساس وجودی ام حیران و سرگردان بودن همیشگی است. با این حرفا. احساس میکنم در جهان تاریکی زندانی هستم و گفته اند با ذکر گفتن مقرب و رها میشوی ولی تعداد ذکرها را برایم مشخص نمیکنند!!! در حالیکه آن ذکرها تعداد مشخصی دارد!!!!! به اینترنت و سایتها که نمیشه اعتماد کرد میشه؟ حداقل یه کتابی در این مورد یا چاپ کنید، یا معرفی کنید. میگن باید استاد بگه برا هر شخصی تعدادش فرق میکنه، آخه من به کی اعتماد کنم که کی واقعا برحقه و استاد حسابه؟اصلا من شما رو استاد میدونم خب شما بفرمایید من چه ذکری و چند تا ذکر بگم؟ اگه لازمه حضوری هم برسم خدمتتون اهل اصفهانم. چون وسواس گونه به این موضوع فکر میکنم و بیخیال نمیتونم بشم. من تعداد اذکار و خواصش رو میخام بدونم. استاد عمرم تموم شد وقتم رفت. اصلا به همین تسبیحات که پیامبر و امامان گفتن اکتفا کنیم چطوره؟ مثل تسبیحات حضرت زهرا یا خواندن مداوم ختم قران با حال تفکر و تذکر به خواددر فهم آیات؟ وقتی میگن استادی باید ذکرهایی با تعداد مشخص به هر فرد بدهد میترسم. میترسم از این کوتاهی ها در مراجعه نکردن. پناه بر خدا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور نیست که گفته اند. آری! بعضی از اذکار که از طریق ائمه وارد شده است و تعداد آنها را نیز مشخص کرده اند؛ بهتر است که به همان تعداد مقید باشیم تا بیشترین تأثیر را بگیریم، ولی کم و زیاد کردن تعداد آنها نیز به هر حال ما را از تأثیر آن اذکار که عموماً اذکار توحیدی است، محروم نمی کند. می ماند اذکاری که مثلاً استادی خاص مدّ نظر دارد و تأکیدی که بر تعداد آن می کند که به نظر می آید نباید خود را مشغول این امور کرد. مهم، همان اذکار عمومی مثل ذکر «لا اله الا الله» و ذکر صلوات و ذکر تسبیحات اربعه است. موفق باشید
سلام و ادب: استاد محترم پس از اینکه از طریق معرفت النفس و برهان صدیقین و فراگیری فلسفه با مسائل معرفتی آشنا شدیم از کجا و چگونه باید تزکیه را آغاز کنیم؟ چرا که امام (ره) فرمودند علم و عرفان بدون تزکیه انسان را به جهنم خواهد برد. گاه انسان از گناه متنفر است ولی به سبب آنکه عادت و اعتیاد یکی از موانع جدی در نفس انسان است چگونه باید آن را از بین برد؟ چنانکه فرمودند تغییر عادت در انسان معجزه است. چه چیزی میل و عادت به گناه را از بین خواهد برد و از آنجا که حقیقت امری زنده است و باید با آن دائما مانوس و مرتبط شد این حفظ ارتباط چگونه عملی خواهد شد؟ چه چیزی موجب میشود در گرداب غفلت گرفتار نشویم که تا پلک بزنیم و به خود بیاییم معلوم میشود چه خسارتی دیده ایم و چه چیزهایی از دست داده ایم و دیگر قادر نیستیم برخی اعمال را انجام دهیم اگرچه آن عمل خوش خلقی با همسر یا همت مطالعه و پژوهش باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به حقیقتی است که از طریق معارف الهی در مقابل ما گشوده میشود. در اینجا است که برای پایدارنگهداشتنِ آن توجه و انس با آن، پایِ رعایت دستورات اخلاقی و شرعی به میان میآید که همان تقوا میباشد، و انسان در این حالت تجربه میکند که چه اندازه ارتکاب به گناه، انسان را از آن حضور و توجه محروم می کند. موفق باشید
سلام علیکم: عرض ادب و احترام محضر استاد عزیز. بنده یک برداشت از مبحث تقسیم وجود به ذهنی و خارجی در فلسفه دارم که نمیدونم درست میباشد یا نه؛ اینه که احساس میکنم مبحث «لزوم ارتباط با وجود به جای ارتباط با مفهوم وجود.» و در یک کلام، اصل مبحث کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ میشود، امتداد عملی و عرفان عملیِ همین بحث تقسیم وجود به ذهنی و خارجی میباشد. خلاصه: شروع و ریشه مباحث کتاب آنگاه که فعالیت عای فرهنگی پوچ میشود از همین بحث وجود ذهنی و خارجی شکل گرفته و شروع شده. استاد، حلال بفرمایید اگر دقیق ننوشتم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که وقتی ما در بستر وجود، نسبت خود را با همه چیز برقرار کنیم؛ دیگر دوگانگی بین مفهوم و مصداق در میان نیست. در شماره ۵۲ بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» نکتهای عرض شد که خوب است در جریان آن باشید. موفق باشید
با توجه به آنچه گذشت آیا میتوان در انتظاری که نظر به قلمرو گشوده هستی دارد، در عین روحیه توکل و توقعنداشتن، گرفتار کنارهگیریِ انفعالی نشد؟ و به حضوری دست یافت که به ما از قول خداوند در حدیث قدسی خبر دادهاند: «لا يَزالُ عبدي يَتَقرَّبُ إلَيَّ بالنَّوافِلِ حتّى اُحِبَّهُ، فَأكونَ أنا سَمعَهُ الذي يَسمَعُ بهِ، و بَصَرَهُ الذي يُبصِرُ بهِ، و لِسانَهُ الذي يَنطِقُ بهِ» تقربی که سمع انسان خدایی میشود و خداوند است که در هستی چنین انسانی میشنود و میبیند و سخن میگوید و انسان چنین حضوری را که حضور خداوند است نزد خودِ خداوند، در خود احساس میکند.
آیا این نوع تقرب همان حضوری نیست که انسان را در بیکرانه خود متوجه انتظاری میکند که همان اندیشیدن به «وجود» است؟ و این، همهی برخورداری و دارایی است، زیرا همهی بقاء است، به معنای حقیقی کلمه. بودنی که انسان در هر صحنهای برای باقیبودن بر آن، خود را حاضر میکند تا هرچه بیشتر خود را تجربه کند، بدون انگیزههای خود، فعالیتی والا و گشودگیِ راسخ و خودِ گشوده به سوی گشودگی که بیرون از خود نیست که به صورت ابژه در آید. این یعنی «ما میتوانیم». زیرا فهیمدهایم به چه سویی باید حاضر شویم تا با بنیان و وجودِ هر پدیدهای در متن هستیاش در بستر تاریخی آن حاضر گردیم و بفهمیم «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». زیرا هستیِ استکبار در مواجهه با هستیِ حقیقی، توهّمی بیش نیست و این یعنی تفکر حقیقی که در هستی و «وجود» ریشه دارد. درک آنچه گذشت، درک حضور بشر جدید است و مواجههای که میتوان با آن داشت و نیز درک موقعیت تاریخیِ خود که همان جمع «ایران تاریخی» و «اسلام بالنده» است در بستر انقلاب اسلامی و مسئولیتی که نسبت به نقش کلانِ خود در جهان امروز بر دوش خود باید احساس کنیم، تا ابعاد نهفته هستی خود را بیش از پیش احساس نماییم به عنوان آخرین انسان در آخرین دوران.
سلام: خدا قوت و ممنون از سایت خوبتون. من خلاصه تفسیر المیزان سوره مائده رو میخوام پیدا نمیکنم میتونید راهنماییم کنید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سوره مائده به صورت خلاصه در نیامده ولی کتاب «خلاصة التفاسیر» از آقای عباس پورسیف در این مورد میتواند کمککننده باشد. موفق باشید
سلام: ببخشید من اگر بخواهم کتاب «زیارت عاشورا ارتباط روحانی با امام حسین علیه السلام» رو بخونم نیاز به پیش زمینه دارد؟ اگر دارد چه پیش زمینه هایی نیاز است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نیاز به پیشزمینه خاصی ندارد زیرا اشاره به نکاتی شده است که در فرهنگ ما مدّ نظر میباشد. ولی بهتر است با باوری که از طریق معرفت نفس پیش میآید؛ با این متونِ دینی روبرو شد. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: این روزها که اتفاقات بزرگی در جبهه مقاومت و در فلسطین در حال وقوع است و درست روز بعد از فاجعه بیمارستان غزه متنی بر قلم بنده جاری شد که مایل بودم با حضرتعالی در میان بگذارم و در تصحیح و تکمیل نگاهم به مساله فلسطین از حضرتعالی کمک بگیرم. از فرصتی که برای شاگردان و دوستداران دور و نزدیک میگذارید ممنونیم. متن: اگر شب قدر، شبی است که مقدرات عالم رقم میخورد، شبی است که ملائکه بر اهل زمین نظر ویژه دارند و همه امور را جاری میکنند، این شبها، شب قدر جهان اسلام است، وقتی زمین با همهی فراخیاش بر اهل زمین تنگ میشود، وقتی به این باور رسیدیم که لاملجا من الله الا الیه سکینه الهی میرسد. در صحنه دهشتناک حمله به بیمارستانی که مردم پناه خود قرارداده بودند، و پس از ۷۵ سال جنایت اسرائیل همچنان امان دادن گرگ را باور کردهبودند، در صحنه پر از خاک و خون شب تلخ غزه، شدیدترین امید تمام این ۷۵ سال متولد شد، کافی است باورکنیم و تنها یک لحظه تنها یک لحظه در میانه این خوف و خطر پناه بودن، تنها پناه بودن الله را ببینیم. دیشب را با تصاویر غزه احیا گرفتیم تا دلهای ما با دلهایشان زنده شود و چه بگویم حسرت اینهمه در میانه میدان بودن خواب از چشمها ربود، چقدر از مردان ما آرزو کردند چند دقیقه در این میدانِ حضورِ خدا سلاحی حمل کنند، پیکری جابجا کنند و بعد هرگاه که او خواست به لقاءش بشتابند، چقدر از زنان ما قلبشان برای یک ساعت امدادگری بیقرار شد، حتی اگر از شدت غم یا با یک بمب دیگر نباشیم. ما دلمان برای لحظههای خوف و خطر سخت تنگ شده، دلمان برای حضور در نبرد آخرالزمانی خیر و شر له له میزند. ما که صدها بار کربلا را با خود مرور کردهایم از مرگ در خانه و بستر هراسانیم گویی سفرهای پهن شده، بزمی به راه افتاده و ما حسرت زده فقط میتوانیم از دور شاهد باشیم. دلمان میخواهد در میدان روضههای مجسم تاریخمان به ما هم سهم بدهند، حتی اگر یک نقطه از لشگر عظیم حق باشیم، حتی اگر جایی نامی از ما نماند، خاطرهای از ما ننویسند حتی اگر لشگر حق پس از ما آنچنان غرق شادی فتح شوند که نام شهدا جایی ثبت نشود، مهم نیست در این صحنه عظیم به ما دیالوگ بدهند یا فقط سیاهی لشگر باشیم، آنقدر نور این لشگر خیره کننده است که در سیاهیش هم که باشی حسرت ملائکه میشوی، مایه مباهات الله بر ملائکه میشوی اگر ملائکه خونهای به ناحق ریخته شده در غزه را دیدند و به الله گفتند اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء، ما همانیم که مقابل ملائکه میایستیم و آنها حتی یارای آن ندارند که نام ما را بیاورند، و آدم فقط خبری از ما به آنها میدهد و الله میگوید، نگفتم من چیزهایی میدانم که شما نمیدانید. اللهم اجعلنی ممن تنتصر به لدینک و لاتستبدل بی غیری
باسمه تعالی: سلام علیکم: سپاس خدا را که این کلمات از زبان خواهری جاری میشود که زبان را همچون اسلحه به دوش گرفته است تا برّانتر از اسلحهها، در میدان باشد. آیا حقیقت حضورِ آخرالزمانی ما مژده چنین طلوعی را به میان نیاورده است؟! چه خوب فرمودید که اتفاقاً سکینه الهی در اوج طوفان، انسان را فرا می گیرد تا معلوم باشد هر اندازه شیطان با دشمنیِ بیشتر به میان آید، خداوند با مددی افزونتر یاران خود را مدد میکند به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «چونکه سِرکه سِرکگی افزون کند / پس شِکر را واجب افزونی بُوَد». آری! این مائیم و تقابل دو تاریخ؛ تاریخی که همه معنای خود را در اسلحهها و قدرت و رسانه و دروغ دنبال میکند، و تاریخی که انسان در آن نسبت به حقیقت تا مرز شهادت، خود را حاضر کرده است. غزّه، امروز آینهای است تا همه چیز در آن نمایان شود. اینهمه تلاشِ اَبر قدرتها برای حفظ موجودیت اسرائیل، چیزی نیست جز حفظ موجودیت انسانی که به تعالی انسان و معنی قدسیِ انسان پشت کرده و اینهمه تلاش در جبهه مخالف، در سراسر جهان برای دفاع از فلسطین با چنین شور و عطشی، حکایت از آن دارد که بشرِ جدید راهی که در جستجوی او بود را در نظر به غزّه یافته است. حال این ما و شماییم که «بودنِ» خود را آری! «بودنِ» خود را در این صحنهها تجربه کنیم که به گفته جنابعالی حتی اگر یک نقطه از لشگر عظیم حق باشیم و حتی اگر نامی از ما نماند و خاطرهای از ما ننویسند، زیرا در پیشِ خود که هستیم و همین احساسِ «بودن» در این صحنه به هر صورتی که پیش آید، همه آن حضوری است که ما سالها به دنبال آن بودیم و دیروز، مزه آن را در دفاع مقدس و در تشییع پیکر پاک حاج قاسم مزمزه کردیم و حالا در میدانی بسی گشودهتر ماورای موضوع شیعه و سنی بودن داریم خود را تجربه میکنیم. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: ببخشید میخواستم بدونم که چطوری میشه خروج روح کرد به صورت اختیاری روش کار چگونه هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به جواب سؤال شماره 36069 رجوع شود. موفق باشید
سلام و عرض احترام: استاد به دنبال چند منبع معتبر و موثق و هم چنین یکسری کتب برای مطالعه بیشتر راجع به معرفت النفس و مبانی این موضوع هستم برای نوشتن مقاله پایانی سطح ٢ حوزه لطف می فرمایید از راهنمایی تون بهره مند شوم. با توجه به اینکه بیشتر مبانی این موضوع شهودی هست آیا بنده می توانم در حد یک مقاله کوتاه، مطالب نظری با ذکر منابع و عدله های اثبات شده گرد آوری کنم؟ پیشنهاد شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفسِ آیت الله حسنزاده و کتاب «عیون نفس» ایشان و جلد هشتم اسفار جناب ملاصدرا در این مورد میتوانند کمک کنند. موفق باشید
سلام: من کار تایپ کتاب انجام میدم میخواستم بدونم میتونم با شما همکاری داشته باشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطف دارید. ولی در حال حاضر چندان کارهای تایپی نداریم که خدمتتان باشیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد بزرگوارم: وقتتون بخیر. در فقه مطرح شده اگر پدر و مادر یا فرزندان مشکل مالی داشته باشند واجب النفقه هستند، حالا اگر خواهر و برادر مشکل مالی داشتند و زندگی سختی بگذرانند واجب النفقه نمیشوند این یعنی کمک نکردن به اونها عقاب و گناه نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به اعتبار آن که نسبت به والدین وظیفه مستقیم داریم، نسبت به خواهران و برادران از این جهت وظیفه مستقیمی نداریم ولی به اعتبار آنکه بتوانیم به آنها کمک کنیم مسلماً در مسیر صله رحم که زیباترین نحوه عبادت است قرار میگیریم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: واقعه «الست بربکم» که در قرآن آمده است، در واحدیت اتفاق افتاده است یا احدیت؟ با تشکر از توجه استاد بزرگوارم!
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای ما چنین نکاتی نباید مسئله باشد. مهم آن است که در فطرت خود چنین حضوری را مدّ نظر قرار دهیم. زیرا حضور در واحدیت و احدیت بستگی به رویکرد ما با موضوع دارد. موفق باشید