روزگار عجیب و غریبی است، هر کاری که میخواهی بکنی نمیشود، اصلا دست و دلت به کاری نمیرود که بشود یا نشود! سخت، معنای عسرت و گرفتگی روزگار را با تک تک اجزای بدنت حس میکنی، بی معنایی همچون نشئه خماری تریاک از تک تک سلول هایت بالا میرود تا اینکه کم کم به مغزت برسد و آن را از کار بیاندازد. بی خود میشوی، همان که مردم در زبان عامیانه میگویند بی بخار، بله! بی بخار بی بخار میشوی. از دست خودت کلافه میشوی که چرا چنین شده است و حتی همان لحظه هم حاضر نیستی کاری بکنی و اصلا مگر میشود کاری هم کرد که زمانه زمانه ی بی کاری است. گریه های ممتد پسرم را میشنوم که نمیخواهد بخوابد و مادرش در تلاش است که او را به زور خواب کند، شیر میخواهد، میخورد یا نمیخورد نمیدانم اما هنوز گریه میکند و به خواب نمیرود و در تقلا است که هر طوری شده به آزادی برسد، آزادی از خواب آن هم در عین خستگی و خواب آلودگی، نهایتش در رختخواب بخوابد یا روی زمین توی هال فرقی نمیکند، الان بخوابد یا یکساعت دیگر نیز فرقی نمیکند، آخرش میخوابد و خواب همان غفلت است. ما دقیقا همین بچه ایم در روزگاری که خستگی و خواب آلودگی ذاتی آن امانمان را بریده و دیر یا زود میخوابیم. کاش لااقل خوابمان رویا باشد نه کابوس! رویای روزی که دلمان گیر درست و غلط ها نباشد، اصلا همه دوگانه ها را بشکنی تا سومی ای بشوی ماورای باورها. این کابوس باورهاست که نهایتا تنگ گلویمان را در خواب غفلت میگیرند و میفشارند تا از هوش برویم و دیگر امیدی به زنده ماندمان نباشد و شاید هم بمیریم. بله مردن! آن هم چه مردنی! ایستاده و با چشم باز در حالی که قلبمان میزند و ریه هایمان پر و خالی میشود و زبانمان از تکاپو گفتن لحظه ای نمی ایستد خواهیم مرد. میمیریم و دنیای بی رحم بر جسدمان ادرار خواهد کرد که تا بوده و تا هست چنین هست. علی ای حال بر این مرده نظر اندازید و دعایی و فاتحه ایی که شاید خدایش بیامرزد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان آزاده نشان میدهد که بر هیچ امر و باور باطلی سر فرود نمیآورد، امور باطلی که انسان را همچون بردگان از خود بیگانه میکند و انسان را به نام زندگی در گورستانی خاموش فرو میبرد، زیرا جرأت نمیکند در راستای رجوع به حقیقت در مقابل هر امر و باور باطلی همچون «متعمّقون» ایستادگی کند.
اگر زندگی همان حضوری است که انسان هماکنون خود را در بیکرانه وجودش به سوی او احساس میکند، به همان معنای احساس فقر ذاتی و فقیر الی اللهبودن، هر چیزی که میخواهد ما را از چنین حضوری باز دارد، دشمن ما میباشد، حتی اگر در قالبی مقدس عرضه شود و به نام اخلاق بخواهد ما را از آن حضور و از آن زندگی محروم کند. در راستای یگانگی با دیگر انسانها، همیشه دیگران باش، خاستگاه عشق همین است. مبادا چنین در نظر آید، که با خودخواهیها، کارهایتان دونپایه و خوار گردد. موفق باشید
سلام استاد: ایام شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها رو خدمتتون تسلیت میگم. مدت زیادی هست که به خاطر گناهان زیاد توفیق ارتباط با شما و سایتتون رو ندارم در باتلاق نفسم گیر کرده ام ملتمس استغفار و دعای خیرتون هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه متوجه میباشید راه دیگری در مقابلتان هست که راه نورانیت است؛ این حکایت از آن دارد که قلب شما نسبت به حقیقت حساس است. به این نکته فکر کنید که پيامبر اکرم- صلی الله عليه و اله- فرمودند: حواريين به عيسي عليه السلام گفتند يا روح الله با كه بنشينيم فرمود: با كسي كه ديدارش شما را به ياد خدا اندازد و سخنش دانشتان را زياد كند و كردارش شما را بآخرت تشويق كند. «قَالَتِ اَلْحَوَارِيُّونَ لِعِيسَى يَا رُوحَ اَللَّهِ مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ يُذَكِّرُكُمُ اَللَّهَ رُؤْيَتُهُ وَ يَزِيدُ فِي عِلْمِكُمْ مَنْطِقُهُ وَ يُرَغِّبُكُمْ فِي اَلْآخِرَةِ عَمَلُهُ.» موفق باشید
با سلام: استاد برنامه اینترنتی و فضای مجازی تحت عنوان «گنج حضور» چندین سال است پخش میشود که به تفسیر مثنوی و غزلیات شمس مولانا مباردت دارد. استاد این برنامه به هیچ وجه اسم اشخاص یا فرقه و مذهب و..... بطور صریح نام نبرده در عین اینکه تفسیر میکند اما به هیچ وجه درمورد مسائل روز اظهار نظر یا موضع گیری ندارد ولی با این حال بنظر حقیر مفید است حال میخوام ازتون به نوعی استفتا وار درخواست کنم این برنامه را نگاه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته امثال جنابعالی با آگاهیهایی که خودتان نسبت به انسان و انقلاب دارید، میدانید چگونه از این نوع سخنان استفاده نمایید. ولی مبنای آن برنامه، نگاهِ روانشناسانه است که عملاً حقیقت انسان در این نوع نگاه، مورد غفلت قرار میگیرد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: ببخشید چند سالی است عطش آموختن و طلب علم در من زیاد شده شده و همین امر باعث شده کتاب های مختلف در موضوعات مختلف معارف مطالعه کنم اما بیشتر باعث گیج شدنم شده. استاد باید این حیرت در این زمینه، چگونه پاسخ بدم که هم برای خودم اثرگذار باشه هم برای اجتماع؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با «معرفت نفس» شروع کنید و از این جهت پیشنهاد میشود با سیر مطالعاتی که سایت مطرح کرده است، همراه شوید. https://lobolmizan.ir/page/seyr موفق باشید
سلام خدمت استاد: در کتاب خطر مادی شدن دین فرموده اید خلیفه دوم می گفت دین مانند شتری است که دوران مختلف توانایی و ناتوانی دارد. فرمودید حکم سنگسار زنا را به مصلحت و... لغو کرد و این مادی کردن دین است. الان که در جامعه ما حکم زنا به هیچ وجه اجرا نمی شود یا قطع کردن دین یا هزاران حکم به مصلحت تعطیل شده صد پله از خلیفه دوم بدتر است. هر چه مطالب این کتاب را خواندیم دیدیم تنها مکتبی که الان طبق این کتاب عمل می کنند طالبان هستند که تابع زمان نیستند. بعد مطالب این کتاب با صحبتهای کنونی شما که می فرمایید ما مال این زمان هستیم در تعارض است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: درست در زمانهای که همان احکام موجب بازدارندگی بود؛ خلیفه دوم آن احکام را لغو نمود. ولی اگر امروز با تشخیص عالمانِ دین، راههای دیگری هست برای بازدارندگیِ آن نوع انحرافات و گناهان؛ باید روی همان راهها فکر کرد. زیرا آن طور که از حضرت امام خمینی نقل میکنند آن نوع احکام، حکم بازدارندگی داشته است و نه آن که عیناً ذات آنها مورد نظر باشد. موفق باشید
سلام: چرا خلیفه الهی از بین اجنه انتخاب نشد؟ آنها هم ویژگیهای انسانی را مثل اختیار، مادی بودن، ظلوم و جهولی، امکان رشد و تعالی و... دارند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قرآن میفرماید لازمه خلیفۀ اللهی، امکان قبول اسماء الهی به جامعیت است که این امر، در انسان ممکن بود. موفق باشید
سلام استاد جان: خدا قوت! میگم اصطلاح آتش زدن به کشتی بعد از ورود به ساحل برای جلوگیری از عقب نشینی چی بود!؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موقعیت و جایی است که این عمل با روحیه سلحشوری منجر به تقویت جبهه در مقابل جبهه دشمن میشود. موفق باشید
با سلام: چرا امکان دانلود کتابها نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای تمامی کتابها امکان دانلود فایل های PDF و DOC قرار داده شده است.این امکان هم در لیست کتب وهم وقتی که یک کتاب را انتخاب میکنید در دسترس میباشد. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: خیلی ممنون بابت راهنمایی قبلیتون و اینکه وقت میذارید تراوشات شاگرد دیوونهتون رو بخونید. قدردانشم و حتما دونه دونه پیگیری میکنم به مرور. به اصرار خانواده و خصوصا مادرم که از رفتارهای مذهبی بنده به شدت ناراضی و بسیار نگرانان و معتقدن ۱۰۰ درصد من مریض شدم و آخوندها توی انگلستان مغزم رو شستشو دادن، بلاخره رفتم پیش دکتر روانپزشک. همینکه روسریم رو دید شروع کرد به سوالات مذهبی، نماز شب میخونی یا نه و... من درمورد همه ی رفتارهای مذهبیم و اینکه حقیقتا چقدر به دین علاقه دارم و چقدر خودم رو درگیرش کردم صحبت نکردم اصلا. با پرسیدن فقط چندتا سوال کوچولو توی پروندهم نوشته hyperreligiosity !!! (لابد پیش خودش فکر کرده حزب اللهیِ اُمل انگلیسی بلد نیست!) یعنی اختلال روانی مذهبی گرایی افراطی!!! این درحالیه که من به هیچ عنوان درگیر وسواس برای احکام یا قبولی عباداتم یا نجس و پاکی و.... نیستم فقط مذهب رو بر تمام جنبه های زندگیم ترجیح میدم چون چیز دیگه ای برام نه تنها معنی نداره، بلکه وجود نداره. قرص هاش رو هم انداختم توی سطل، معلومه کسی که فکر میکنه میتونه اینجوری کسی رو خر کنه خودش خیلی خره. بذار هرچی میخواد بشه، بشه. بذار اسلام هرکاری میخواد باهام بکنه، بکنه. بلاخره این سکه اینقدر چرخ میخوره تا به یه طرفی بیفته!!! بذار بین کفر مطلق و ایمان مطلق بند بازی کنیم تا بلاخره یه جایی سقوط کنیم. راستی استاد بلافاصله بعد اربعین، قراره برم کربلا برای اولین بار. دقیقا میشه تولد ۲۰ سالگیم. خاک دو عالم بر سرم که ۲۰ سااااال آزگار از عمر گرانمایهم گذشت و هنوز درگیر حیوانیت و دغدغه های حقیرانه هستم. چه کنیم که خیلی دیر هدایت شدیم، وقتی تمام حرمت ها شکسته شده بود و پرده های عصمت پاره شده بودن، وقتی گوهر انسانیم زیر خروارها خاک دفن شده بود، وقتی که تمام آنچه بهم متعلق بود رو از دست داده بودم. استاد، خدا به روم نیورد، شما هم به روم نیارین که فقط وقتی اومدم سراغ خدا که هیچی برام نمونده بود، وقتی که به بن بست رسیده بودم، وقتی هیچ لذتی برام نمونده بود که خودم رو باهاش گول بزنم، وقتی که جایگزینی نداشتم. خدا اولویت آخرم بود. تو آمدی اما کمی دیر. از ته یک کوچه ی دراز. گفتم برو! اما نشستی و به در کوبیدی و گریه کردی، آنقدر که گونه های منم خیس شد. آمدی و با آمدنت همه چیز را در دایره ی هستی آتش زدی. حالا همه چیز سوخته بود و خاکستر شده بود و با آمدنت طوفانی شدید درگرفت، پس خاکسترشان را هم بردی و این لازمه ی لمس کردن تو بود، از دست دادن همه چیز. گفتم اینجا پر است، جا برای تو نیست! اما آمدی و دل من که پر بود از فیزیک و شیمی و فلسفه و عکاسی و خوشگذرانی و دوست و رفیق و پول و احترام و خودخواهی و شهوت و حیوانیت و خواستن و خواستن و خواستن، خالی شد و فقط یک چیز ماند که همه چیز است و تو در دل هبوط کردی. استاد. تا اون زمان وقتم رو برای مطالعه روی چه مباحثی بذارم؟ همون معرفت نفس رو ادامه بدم، یا مطالعه درمورد عاشورا که هیچ چیزی ازش نمیدونم؟! چه اعمال مذهبی انجام بدم؟ (طبق معمول خودم سرخود چند مدل چله برداشتم. اصولا مشکلی وجود نداره اما به شدت به زیارت عاشورا حساسم و الانم که برای اربعین چلهشو برداشتم، یه جوری ام، جوری که خوب نیست ....) خیلی خجالت میکشم با وضعیت الانم وارد ۲۰ سالگی شم و با این وضعیت فعلی برم دیدار امام حسین (ع). یه راهی بگید که یکم، فقط یکم آدم شیم، یکم لایق شیم، یکم از شرمندگیمون کم شه. انگار خدا با تمام قدرت پشت در ضربه بزنه، اونقدر بلند که نتونی حتی نادیدهش بگیری و بخوابی، اونقدر محکم حتی تا مرز شکسته شدن در، اما وقتی در رو باز میکنی هیچ کس نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن را نباید ساده بگیرید که میفرمایید: «خدا، اولویت آخر بود». حقیقتاً در هر حال باید چنین باشد به همان معنایی که خود حضرت محبوب میفرماید: «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ»(جاثیه/6) بنگر چگونه او با ما به گفتگو نشسته است که مگر چیزی زندهتر و تازهتر از حضرت «الله» و آیاتی که اشاره به او دارند؛ هست که دل به آنها سپرد و ایمان خود را به میان آورد؟ و با توجه به این امر نباید از معارف عمیق توحیدی که انعکاسِ عقل و قلب است، در میدان عبادات غفلت کرد. و از این جهت آری! مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» عبادات ما را عمیقتر مینماید و البته نباید به خود سختگیری کرد که اطرافیان گمان کنند لازمۀ دینداری خارجشدن از زندگی و گوشۀ خلوتگزیدن است! هرچند هم نباید همرنگِ اهل دنیا شد. و این یعنی در صراطی گامنهادن که هر دو طرف آن سقوط در آتش است، چه در طرف افراط و چه در طرف تفریط. نظر به حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» بخصوص با روحِ اربعینی یعنی نظر به آیندهای که انسان از سیطرۀ یزیدیان عبور میکند و در این رابطه خوب است به مباحث «کربلا و عبور از دوگانگی بین زندگی و مقاومت»
https://lobolmizan.ir/sound/1670 نظری بیندازید. موفق باشید
سلام علیکم: با رجوع انواع مختلف مردم به رهبر معظم انقلاب، چه اندازه شایسته است تا افراد هرچه بیشتر متوجه عمق سخنان ایشان و اشارات حکیمانهای که در سخنانشان هست بشوند. در این صورت انسان هویت خود را تشخیص میدهد. وقتی به سخنان ایشان فکر می کنم، او را نایب الامامی میبینم که خداوند ایشان را برگزیده تا در زمان غیبت حضرت ولی عصر صلوات الله، ما از امام عصر محروم نباشیم. و با توجه به این امر مردم دنیا همه در مواجهه با انسانیت و ولایت موجود در هرکجا از تظاهرات ها که پرچم ایران و تصویر مقام نایب الامام حفظه الله را ظاهر میکنند نوعی حس معنا گرفتن خود را جشن میگیرند، آیا این به معنی حضور جهانی حکومت الله و شکست هر حاکم ظالم از سیاست کشورهاست؟ و آیا گفتن معنای صادقانه رخداد ها در جهان با «عقل و دیده» یک امر واجب برای هر توانمند و وظیفه شناسی نیست؟ ممنون میشوم پاسخ بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان با دقت به سخنان رهبر معظم انقلاب و حکمت و درایت ایشان توجه کند، حقیقتاً متوجه خواهد شد که چگونه رهبر معظم انقلاب توانستهاند ملت ایران را به ملتی بزرگ برای آیندۀ جهان تبدیل کنند تا ما در زندگی دنیایی خود با روحیهای که تنها بر اسباب دنیا تکیه میکنند، خود را معنا نکنیم و عملاً در آن صورت دنیا و آخرت خود را ضایع نماییم، به همان معنای سیطرۀ روحیۀ یهودیگری که نماد امروزین و افراطیِ آن رژیم صهیونی میباشد و انقلاب اسلامی با روحیۀ قدسی و ایمانیِ خود، بنا دارد بر اساس آموزههای قرآنی، صهیونیسم را که افراطیترین روحیۀ یهودیگری میباشد، به بیآیندگیِ کامل دچار کند و این یعنی نابودی باند جنایتکار صهیونیسم، و این یعنی حضور در میدانی که مقابلۀ انسانیت است با رژیمی که تماماً مقابل انسانیت میباشد و از این جهت تجاوز رژیم صهیونی به ما و مقابلۀ سلحشورانۀ مردم ما، ما را چندین سال نسبت به اهدافی که در راستای انقلاب اسلامی داشتیم جلو برد و بقیۀ کشورها در حوزۀ فهم ایران ابرقدرت در عین قدسیبودن، حساب دیگری روی ایران باز می کنند به همان معنای احترام به انسانیت انسانها. آقای دکتر سعید جلیلی گفتگویی با سرکار خانم امامی در «ویژه برنامه وعده صادق ۳» داشتند که در این رابطه خوب است به آن سخنان حکیمانه توجه شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/19664
و آن زیبایی وقتی به اوج خود میرسد که آمریکا به عنوان نماد استکبار در نظم جهانی موجود به میدان میآید تا به اصطلاح «قرارگاه» یعنی آمریکا به کمک «پادگان» که رژیم صهیونی باشد، آمده است و حال این ما هستیم که به لطف الهی به طور مستقیم وارد جنگ با نظامی شده ایم که در حال فروپاشی و احتضار است و خداوند سرعت بخشیدن به این فروپاشی را به عهده ما قرار داده. این است راز حمله مستقیم آمریکا به ما. موفق باشید
سلام و نور و احترام: اجازه میدهید که ما نظر آقای شهبازی درباره تحصن حجاب که در مطالب ویژه گذاشتید را نپذیریم؟ آخر چگونه باید بپذیرم در مملکت امام زمان (عج) اشخاصی قانون را له کنند که میخواهیم قانون حجاب را بالا ببریم! خون به خون شستن محال آمد محال پناه بر خدا واقعا آقای شهبازی دارند توجیح میکنند. خدا شاهده
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است نظری به جواب سؤال شمارۀ 39808 بیندازید. موفق باشید
استاد عزیزسلام: استاد فکر می کردم که شیطان فقط به خالق بودن خداوند آگاه است اما در آیات هست که خداوند را با نام رب یاد کرده است. استاد این چگونه یاد کردنی است؟ چرا با دانستن اینکه خداوند رب است باز هم در گمراهی مانده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینکه طبق آیۀ قرآن شیطان گفته است «رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي» حکایت از آن دارد که میداند حضرت حق ذیل ربوبیتش او را از رحمت خود دور کرده و مشکلش آن است که در همان حالت هم به حکم: «انَا خیرٌ منه» خود را میبیند و عملاً به نوعی اعتراضش به خداوند در همان جمله نیز پا بر جا است که چرا خداوند او را بر آدم ترجیح نداده است. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد طاهرزاده عزیز: من چندین ساله دچار اضطراب و سردرد شدید شدم و هر آنچه که از دارو شیمیایی یا گیاهی بوده مصرف کردم و هر آنچه از دعا و نذر و نیاز و توسل ولی همچنان این درد همراهمه وهمه بهم میگن باید خودتا درست کنی و من اصن نمیدونم چطوری میگن توکلتا قوی کن. نمیدونم خسته شدم از نداشتن آرامش از ترس و افکار منفی خسته شدم. آنقدر مشاوره رفتم ولی همه بی فایده یا با تاثیر نه چندان زیاد. یعنی این طور بگم هنوز احساس خوشی و شادی ندارم و آرامش لحظه به لحظه یه مشکلی دارم سردرد معده درد درد قفسه درد پا و دست دلشوره و... کمکم کنید. دیگه نمیدونم چی کار کنم. شرح صدرم صفره. تحمل شنیدن کوچکترین چیز استرس زا و منفیا ندارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به حضور بیکرانۀ اکنونِ خود، امری است که انسان را در حضوری میبرد آزاد از اضطرابها. و در این رابطه مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست، میتواند ان شاءالله مؤثر باشد. خوب است به بحثی که اخیراً تحت عنوان «برکات انتخاب خواست خدا بر میل خود» شده است، رجوع شود. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18332
سلام استاد عزیز: خدا قوت. چطوری میتونیم به مسائل پیرامونمون وجودی نگاه کنیم؟ تعارض هایی در قضایای پیرامون ما وجود داره فیالمثل در ایجاد تمدن نوین اسلامی؛ سایه شوم مدرنیته برما محاطه و مانع از ایجاد همچین تمدنی میشه و عملاً امکان ایجاد این تمدن نوین اسلامی رو برای ما محال جلوه میده چطور به این مسئله وجودی نگاه کنیم تا درگیر نگاه و نگرش مفهومی نشیم؟ یا بحث توسعه که مطرح است ما نمیتونیم قدم در مسیری بزاریم یا طرحی رو عملی کنیم که ارمغان تجدد مآبی است (چون اونها در اساس و رویکردشون به جهان متفاوته فلذا با ما اختلاف مبنا دارن) از طرفی ما باید در راه توسعه بیفتیم. چطور میشه راه توسعه رو رفت و درکنارش حیات قدسیمون رو طوری داشته باشیم که حضوری که هست خدشه دار نشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است و در جلسات متعدد به مناسبتی که پیش میآمده است عرایضی شده است. خوب است به نکتهای که در جلسه اول برنامه «رصد خانه» https://eitaa.com/matalebevijeh/18168 و عرایضی که در رابطه با بیانات رهبر معظم انقلاب در موضوع بسیج شد، رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18135 موفق باشید
«السَّلامُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ» سلام استاد: چرا خدای متعال اجازه داد سقیفه شکل بگیرد و مسیری که خدای متعال از طریق غدیر گشوده بود در حجاب برود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان دلیل که مولایمان حضرت صاحب الامر «عجلاللهتعالیفرجه» غایباند و سخت منتظرند تا ظهور کنند. ولی انسانها به انسانیت به معنای واقعی آن در خودشان نظر ندارند تا متوجه نسبت خود با انسان کامل بشوند. آری برادر! در آن دوران، انسانها مولایمان علی «علیهالسلام» را گُم کردند زیرا خود را در انسانیتِ اصیل گم کردند و فراموش نمودند و در نتیجه جایگاه حضرت امام المتقین «علیهالسلام» فهمیده نشد. همانطور که امروز نایب الامام که متذکر تاریخی است که با حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» آغاز شد را عدهای نفهمیدهاند!! آن روزی که مقام معظم رهبری فرمودند: «واقعاً حضرت امام «رضواناللّهتعالیعليه» انسان عجيبى بود اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست جز اينكه بگوييم تفضّل الهى بود براى اينكه چرخشى در تاريخ و در حركت قافله عظيم بشرى به وجود آورد، دستى بايد از غيب ظاهر مىشد، خداى متعال اين دست را ظاهر كرد». (بيانات در تاريخ: 1/3/1369) آیا ما به چنین بصیرتی نایل شدهایم که حضور حضرت روح الله چرخشی در تاریخ و در حرکت غافله عظیم بشری میباشد؟ موفق باشید
سلام خدمت استاد: امروز خواستم از جنونی برایتان بنویسم که گریبان گیرم شده و افکار بسیار سنگین و غیر قابل انقطاع راجع به این موضوع، ضربات مهلکی بر جانم وارد کرده است. در سن ۲۰ به سر می برم. اطرافم را که تماشا میکنم، در می یابم که همه مثل من نیازهای عاطفی دارند و همسن و سال های من این نیاز را با ارتباطات گوناگون، نظیر دوستی با جنس مخالف حل کرده اند و علی الظاهر خیلی خوب هم دارند جلو می روند. حتی به تازگی خبردار شده ام که رفقای مذهبی ام، گوی سبقت را ربوده و بعضا وارد این روابط شده اند. درست است که جهان تغییر کرده است ولی به خدا قسم که من نمیتوانم، نمی توانم زیر بار اینگونه روابط بروم حتی اگر ختم به ازدواج شود. قبلاً میگفتم خب اگر اینجور روابط به ازدواج منجر شوند که مشکلی ندارند ولی حالا دریافته ام که سراسر مشکل اند. شرع به من این اجازه را نداده که خارج از چارچوب ازدواج با جنس مخالفم رابطه ای داشته باشم هر چند دوستی های ساده. نمی دانم شاید من زیادی متحجر باشم که اینگونه تشخیص میدهم. ولی واقعا همینطور است آخر چگونه و با چه دلیلی، فردی که ادعای مسلمانی میکند اینگونه خود را شبیه عوام کند؟ خب بیایید منطقی باشیم! منی که تازه به سن جوانی رسیده ام و فضای مجازی و جامعه پر از اینگونه روابط است چگونه دیوانه نشوم؟ وقتی حتی به صورت شرعی نیز نمیتوانم این قضیه را حل بکنم. آخر چه کسی به یک دانشجوی ۲۰ ساله زن میدهد؟ البته که بسیار هم اهل کار و خانواده هستم ولی کسی باید باشد که به تنگنای من دچار شده باشد تا بفهمد چه میگویم. واقعا حس میکنم کسی مرا نمی فهمد. فقط با شما در میان میگذارم چون بقیه به محض مطرح کردن این کلمات، شروع به مسخره گری میکنند. گاهی اوقات شبانه روز بیدارم و فکر میکنم که چرا اینگونه بر من میگذرد؟ مگر من چیزی جز رعایت شریعت در جامعه امروزی را خواستم؟ باور کنید متحجر نیستم. می دانم که همسر را ندیده و نسنجیده نباید انتخاب کرد. میدانم باید صحبت کرد و به توافق و تفاهم رسید. رک بگویم؛ نه دوست دختر به کتم میرود نه دختری که پدر و مادر برایم انتخاب میکنند. نه آن تحجر دیروزین، نه این تخلف از شرعِ امروزین. واقعا امر ازدواج در فردای این تاریخ چگونه است؟ من دقیقا باید چه کاری انجام دهم که از ضربات افکار و صدمات احساسات در امان باشم؟ لطف بفرمایید این بنده را راهنمایی کنید. و من الله توفیق 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً موضوع بسیار حساسی در میان است از آن جهت که انسانها در وسعت انسانی خود ذیل شریعت الهی در این تاریخ چگونه در مورد ازدواج بیندیشند. آیا میتوان به این آیه فکر کرد که میفرماید: «وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَىٰ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ ۚ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» که به هر دلیلی اگر امکان ازدواج نیست، خداوند نوعی روحانیت را از فضل خود در جان ما ایجاد میکند تا آن نوع احساس نیاز به جنس مخالف به تأخیر بیفتد. و به نظر بنده این راهی است بسیار ارزشمند و تجربه شده تا امروز و فردای تاریخ ما، امروز و فردای عبور از تبرّج جاهلیت مدرن باشد و چه اندازه انسان در این مسیر این وعده الهی را تجربه میکند که میفرماید: «يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» حقیقتاً انسان فضل خدایی که آن خدا وسیع و گشوده و گسترده و علیم است را احساس میکند. موفق باشید
با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرانقدر: متن زیر را خواندم و خیلی لذت بردم خواستم نظر شما را جویا بشم التماس دعا یا حق. دقت کردید خداوند چطور شهادت شهید هنیه رو رقم زد ظاهرش اینه که ایشون در یک کشور دیگه و غریبانه شهید شد اما فرض کنید مثل فرزندانشون داخل غزه به شهادت می رسید کجا بر پیکرشون نماز می خوندن؟ چند نفر جمعیت می تونست در تشییع ایشون شرکت کنه و چه کسی بر ایشون نماز می خواند اصلا پوشش خبری چندانی داده می شد؟ باز هم دشمن احمق خواست نور الهی رو خاموش کنه ولی تقدیر الهی اینطور رقم زد: ۱. کسی که از همه چیز خودش گذشت، در مملکت امام زمان شهید شد. ۲. نائب امام زمان بر پیکرش نماز می خواند. ۳. تشییع میلیونی و با شکوه. ۴. با پوشش خبری جهانی لحظه به لحظه و محل اجتماع تمام آزادی خواهان جهان که با او وداع کنند. از این زیباتر هم داریم؟ و از این مقتدرانه تر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نکته مهمی است و بنده آنچه برای شهید هنیه پیش آمد را ریشه در خلوص ایشان میدانم تا آنجایی که ملاحظه کردید چگونه دلهای نورانی و معنوی مردم در جان و قلب خود تا این اندازه او را به جان خود نزدیک دیدند و همانطور که عرض شد ملاحظه کردید در آخرین دیدار با رهبر معظم انقلاب، این رهبر انقلاب هستند که آغوش میگشایند برای آن شهید. و این حکایت از آن دارد که یگانگیها تا این اندازه شدید شده است و این راز مهمی است برای آینده تاریخ ما. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوتتون بده ان شاءالله. یک سوالی چند وقته که ذهنم رو مشغول کرده به نظرتون با انتخاب شدن آقای پزشکیان، ما به ظهور نزدیک تر شدیم یا خدای نکرده بداء رخ داده و ... ؟! چون آقا پارسال فرمودند به قله نزدیکیم... یا فرمودند که به دوران اوجی نزدیکیم که از زمان رسول خدا (ص) تا الان اتفاق نیفتاده. حالا میخوام ببینم بدا رخ داده خدایی ناکرده؟ یا چطوری میشود با تیم آقای پزشکیان، به قله رسید؟ یا شاید بهتره بپرسم این انتخابات، چطوری قراره ما رو به قله برسونه؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور تاریخی انقلاب اسلامی با حالت جهانی و گستردهای که به خود گرفته، در حال صعود است حال باید ببینیم همانطور که در جواب سؤال شماره 37991 عرض شد؛ دولت آقای پزشکیان چه اندازه در این حضور قرار خواهند گرفت. موفق باشید
سلام و رحمت خدا قوت از محضر استاد، سوالی دارم: روح جن تا چه میزان توان درک و تحلیل دارد؟ مثلا ضمیرناخودآگاهی که در انسان هست را هم داراست؟ و تا چه میزان کلمات انسانها را درک میکند؟ و اینکه میخواهیم بررسی کنیم که تفاوت و توان روح جن در قیاس با انسان چطوره. دلیل این سوال، یک پژوهش علمی هست که ایدهاش از کلام الله مجید گرفته شده. مثل کارهای خارق العاده جنیان در سپاه حضرت سلیمان (تخت بلقیس، ساخت ساختمانها و...)، استراق سمعهای آسمانی و تعقیب با شهاب ثاقب، درک قرآن (شنیدن سوره جن) مخاطب قرارگرفتن در کلام الهی (سوره الرحمن و...) اگر پاسخ استاد بزرگوار، به این اشاره کند که بله حواس و درک جن مانند انسان است، سوال بعد پیش می آید که نقطه اصلی تحقیقات ماست: آیا جنیان، متوجه نواهایی مثل ریورسینگ هم میشوند؟ یعنی پیچش نواها را میفهمند؟ چیزی که فقط روی ضمائر اثر میگذارد. سپاس بی کران
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» که روی سایت هست رجوع بفرمایید. موفق باشید
سلام و درود خدمت شما سرور عزیز و گرانقدر: یک لحظه سکنانس فیلم مختار نامه را دیدم بدون اینکه خودم بخواهم اونجایی که مختار به دیدن امام حسن (ع) میرود. اون لحظه را دیدم یادم آمدم به خواب یکی از مداح ها که فرمودند حضرت زهرا را در خواب دیدند و ناراحت بودند چرا از امام حسن چیزی نمیگویید آقای طاهرزاده از اونوقت تا حالا. هم دلم برای امام حسن سوخت هم براش کمی گریه میکنم هم تازه گی ها خیلی ان شاءالله به فکرش هستم. نکته قابل توجه اینکه در وجود خودم احساس میکنم امام حسن پدرم هست و احساس میکنم که بنده فرزندشان هستم یا علی مدد ومن الله التوفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! توجه به این امر، حضوری است تا به عمق حرکت نرم و حماسی حضرت امام حسن مجتبی «علیهالسلام» آگاهی یابید. پیشنهاد میشود به متن « امام حسن «علیهالسلام» رجوع به هویت شیعه در تاریخ اسلام» که روی سایت هست رجوع فرمایید https://lobolmizan.ir/special-post/1195?mark=%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%20%D8%AD%D8%B3%D9%86 . موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: به خاطر کاهش میزان مشارکت در انتخابات ها و مخصوصاً انتخابات جمعه گذشته، خیلی مورد ملامت و سرزنش و تحقیر قرار گرفته ایم. به نظر حضرتعالی علت یا علت های این مسأله چه چیزهایی هستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا در شرایطی اینچنین که مردم در زیر رگبارهای تبلیغات منفی و سختیِ معیشت قرار داده شده بودند، چنین حضوری، یک معجزه تاریخی نیست؟ آنهم با برنامههایی که تلاش داشتند دولت آیت الله رئیسی را تا آنجا زمینگیر کنند که به گفته خودشان، مشارکت کمتر از ۱۵ درصد باشد. کانال «کشکول» نکاتی را متذکر شده که میتواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1119 . موفق باشید
دم دمای صبح بود آفتاب خیلی افقی و مماس به زمین تابیده و زمین را طلایی کردهبود، وسط این دشت طلایی یک جمعیت سیاهپوش سحرخیز به یک سمت حرکت میکنند از مزار امام به سمت دانشگاه! چه آغاز و فرجام زیبایی ظاهرش به سمت ایستگاه مترو بود، باطنش اما به سمت منزل بعدی انقلاب، چشمهای خسته و خواب زده و چند روز اشک ریخته که در بهت فتح جدید انقلاب بودند. آنقدر در بحبوحه حادثهها هستیم که روایت کردن آنچه بر ما و زمانه ما میگذرد بسی سنگین و دشوار است، هر انسانی در آن جمعیت برای یافتن خودش، به آن اقیانوس پیوسته بود، گویی قطرههایی باشیم که بیاقیانوس تبخیر میشویم و در گداختن بیمعنایی گم میشویم اما در دل آن جمعیت ما خود را پیدا کردیم سالها مجاهدت مردانی که هرگز همه ابعاد شخصیتشان بر ما آشکار نشد، خون حیاتی تازه در ما دمید، ۸ نفر شهید شده بودند اما میلیونها نفر بدون آنکه برایشان مهم باشد که چرا رنج این راه را به جان میخرند، چرا در این ازدحام خود را گم میکنند آمده بودند تا در کنار هم دوباره خود را در جمعیتی هم عهد از نو بیابند از نو بشناسند و چشم جهانی نگران این جمعیت بود قبلا شنیده بودم که مجردات تزاحم ندارند، جسمهای ما در ازدحام بود و روح ما آنچنان کنار هم لطیف و سیال جا گرفته بود که دلت میخواست بدنت ذوب شود تا جای اطرافیانت را باز کنی. ما در میانه این بودن و نبودن مستی کنار نهرهای بهشت را چشیدیم ما در گرمای آفتاب ساعتها ایستادیم تا سه بار با امام و مقتدایمان شهادت دهیم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» و آن لحظه که همه با هم شهادت دادیم تمام تاریخ بشر را در ثانیهای مرور کردیم از «انی اعلم ما لاتعلمون» که حضرت الله با ملائکه گفت تا «لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا» گویی خدا از این صحنه اشک شوق میریخت و باز به ملایکه میگفت «الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات و الارض» و آن لحظهای گویی آن غیب آسمانها و زمین در ناله بیادعا و زلال چند میلیون انسان رخ نمود. ما بر مرده ها نماز نخواندیم ما «نفخت فیه من روحی» را باز گفتیم جمعیتی که هیچ نام و نشان از هم نمیشناسند چون آشنایانی دیرینه با هم یک نفس شدند و در روح انقلاب نفسی تازه دمیدند قوت نفس انقلاب مرده زنده میکند. امت مسیح را باذن رب این انقلاب زنده میکند. این نفسها تا آنسوی جهان میرود و کودکی در غزه و جوانی در اروپا حس حیات میکند تا کسی با ما نفس نکشد حال ما را نمییابد. کدام شخصیت سیاسی در کجای جهان چنین محبوب بود؟ مگر عنوانهای قراردادی اجتماعی و سیاسی را چنان قوتی هست؟ آری ما جایی که درست به خاطر نداریم با هم عهدی بستهایم و با واقعهای به غایت غافلگیر کننده، دوباره عهد قدیممان را به یاد آوردیم مسیر، پرازدحام و پررنج و طولانی بود اما چرا خوش گذشت؟! چرا با هرکه سخن میگفتی آشناست؟! گویی ما سالهاست حرفهایمان را زدهایم انگار ادامه حرفهای گذشته است! با هم اختلاف نداشتیم؟ چرا بود، حتما اختلاف هم بود قرآن در وصف منافقان میگوید «تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی» و امروز ما امت پیامبر را دیدیم که «تحسبهم شتی و قلوبهم واحدة» فریب دعواها و اشتباهات ما را نخور، ما درباره فلان برنامه دولت و بهمان طرح مجلس و روش امر به معروف فلان نهاد اختلاف داریم، حتی گاهی خودمان هم فریب این اختلافها را میخوریم اما صبح عید فطر که پشت سر آقا نماز میخوانیم، امروز که با همه گلایهها از عملکرد دولت، چند میلیون نفر اشک ریختند و صادقانه سه بار زمزمه کردند، «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» دیدیم که دلمان صاف نشد؛ صاف بود ما همه از یک خم ساغر نوشیدهایم ما همه مست یک شرابیم همه اهل یک میخانهایم، یکی هفت خط دیگری جورکش، یکی صافی نوش و دیگری دُردکش
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این است قصه حضور در تاریخی که با توحید آغاز میشود تا در دفع استکبار درون و بیرون، گامها آغاز شود و به گفته جنابعالی آغازی باشد برای آغازی دیگر و حضور در بیکرانگی خود در عین درک بیکرانگی انسانهایی که حقیقتاً امت واحد و قلبهای یگانه دارند. چه اندازه این یگانگیها و این ایثارها زیباست و چه اندازه انسان، خود را در طلبِ حفظ این یگانگیها حاضر است به آب و آتش بزند؛ چه در این سویِ جهان ایستاده باشد و چه در آن سوی عالم. تنها کسانی می توانند چنین یگانگی و چنین حیاتی را احساس کنند که از غارهای تنگ خودبینی و خودخواهی و خودرأیی عبور کرده باشند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز سوالی برایم پیش آمده از خدمتتان می پرسم. استاد در مورد تولد انسان ها، هر انسانی مجموعه ای از اخلاق و خلقیات و ویژگی های جسمی و روحی است که برخی و شاید بیشتر را از پدر و مادر به ارث می برد. حال اینطور فکر کردم که این فرزندی که اقتضای به وجود آمدن دارد و دارای ویژگی های مختص به خود است که تنها از یک پدر و مادر خاص با ویژگی های خاص اینها را به ارث می برد. حال در مورد انتخاب همسر و ازدواج هم هر مرد و زن طبق یک تقدیر خاص شاید برای هم ساخته شده اند. استاد آیا اینطور صحیح است که بگوییم که برای هر مردی یک زن و بالعکس تقدیر شده است که فقط با او می تواند ازدواج کند و مسیر رشد خود را طی کند؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آیه ۱۷۲ سوره اعراف که میفرماید: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ، قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا» هرکس قبل از تولد در پشت پدر خود به عنوان نطفه بوده است و از این جهت میتوان گفت هر فردی از پدر و مادر خاصی متولد میشود. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: شخصی از آشنایان که قبلاً از نظر اعتقادی نسبت به اسلام بی اعتقاد بوده، جدیدا علاقه مند شده که قرآن را بخواند و به نحوی در اعتقاداتش بازنگری کند. از من خواسته سوره ای از قرآن را به او معرفی کنم تا به وسیله المیزان تفسیر آن را بخواند. به نظر شما کدام سوره را به او معرفی کنم؟ همچنین مسیر دیگری غیر از این راه برای او وجود دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دنبالکردن مباحث شرح صوتیِ کتاب «ده نکته در معرفت نفس»؛ خوب است که به شرح صوتی سوره زمر پرداخته شود که هر دو روی سایت هست. موفق باشید
سلام و احترام وقتتون بخیر: من با معرفی یکی از آشنایان و واسطه ها با خانم ....
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در جواب سؤال شماره 37535 به ایمیلتان ارسال شد. موفق باشید
