و اما سوال من: اینکه آهویی در حال چرا در علفزار شکم عقل، صید شیری میشود که نمیداند از کجا بر او استیلا یافته جرم آهوست یا جرم شی؟ اما همه مرا مجرم میدانند، آری چون بجز او نیست! انا من المجرمین منتقما! انتقام ما به این است که میگوییم چنگال عشقت را بیشتر در جسم و جانمان و آنچه نمیدانیم و نباید بدانیم فرو کن! و باز از خود انتقام میگیریم. بیشتر زخم بزن بر تن آهوهایت. شیرِ لفظ است هر آن شیر که شیری نکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا این آهو است که با آهوبودنِ خود، شیر را برای دریدنش، شیر کرده است تا معلوم شود نباید از زیباییهای فوقالعاده چشم پوشید. راستی! اگر آهو، آهو نبود با آن دلرُباییهایش؛ شیر آن سلطان جنگل، اینهمه تلاش برای شکار آن آهو میکرد؟! این داستان عجیبی است. به این حدیث قدسی فکر کنید که حضرت حق چگونه شیفته بندهاش میشود و تا کشتن او جلو میرود تا خودش دیه او شود. فرمود: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی، و مَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه؛ آنکس که مرا طلب کند، مرا مییابد و آنکس که مرا یافت، مرا میشناسد و آنکس که مرا شناخت، مرا دوست میدارد و آنکس که مرا دوست داشت، به من عشق میورزد و آنکس که به من عشق ورزید، من نیز به او عشق میورزم و آنکس که من به او عشق ورزیدم، او را میکشم و آنکس را که من بکشم، خونبهای او بر من واجب است و آنکس که خونبهایش بر من واجب شد، پس خود من خونبهای او میباشم. موفق باشید
سلام و رحمت خدمت استاد بزرگوار: با توجه به اینکه در کتاب زیارت عاشورا اتحاد روحانی با امام حسین (ع) فرمودید؛ « هرکدام از این ۵ لعن، ابراز تنفر از فرهنگ و تفکری خاص هست» امکانش هست تفکر و فرهنگ ۵ لعن را بازتر بفرمایید؟ متشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان تفکری که متوجه حضور در توحیدی که انبیاء آوردهاند، نیست. تنها در آداب دین متوقف شدهاند. نمونه آن ابن ملجم است. موفق باشید
نمیدونم این حالت کیاست ولی هیچ وقت نتونستم بزرگوار باشم و البته حالم از بزرگوارهای این زمانه بِهَم می خوره چون همونی که با پول با توسعه یافتگی در جهان متجدد برای خودش خونه ای قشنگ رو ویرانه ها بنا کرده دقیقا نذاشته من راهه خودم رو آزادانه پیدا کنم. تازه برای من پَستی را برگزیده تا همواره بزرگوار بر من بتازد. من زندانیه تنهاییا و ذهن کوچک شده ارتباط با اوهامِ تنگ در مقابل حیات واقعی و عظیمِ گشوده و خیال های زیبا هستم. جملاتم همراه با ناسزا برای آنهایی که برای انسانها زندان ساختند و با زندانبانی پوچی خود را معنی بخشیدند تا همه همچون خودشان خرمنشان سوخته باشد آماده جنگ باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید آن افراد را که نام بردید، بزرگوار بدانیم؟ در حالیکه بسی کوچکاند زیرا در گودال تنگ خودخواهی و خودمحوریِ خود گرفتارند به جای آنکه در وسعت انسانی خود متوجه جایگاه و حقوق دیگر انسانها باشند. موفق باشید
با توجه به شرایط اکنون و شهادت سردار چگونه میتوانیم جوانان امروزی رو توجیه کنیم که راه سردار حق بود و شهادت کرمان ها هم به حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سردار دلها به نکاتی که در مورد شهدا بحث شد، خوب است توجه شود تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A2%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF و در مورد شهادت شهدای کرمان خوب است به جواب سؤال شماره 36666 رجوع فرمایید. موفق باشید
استاد عزیز سلام: دیدم در جایی فرمودید که چون در خواب حالت وجودی بوده پس خواب در ذهن نمی ماند، سوال اینکه آن بخش از خواب که در ذهن می ماند به چه صورت بوده؟ دوم اینکه می گویند در خواب حقیقت و وهم با هم آمیخته شده و حجت نیست. حال اگر بخواهیم درست بودن بعضی قسمتش را که حقیقت دارد بفهمیم آیا فقط باید منتظر باشیم تا اتفاق بیفتد یا اینکه راهی و تذکری وجود دارد که بتوان عمیق تر رویش فکر کرد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن نوع خوابها که از جهتی در ذهن میماند، وجه حصولی آن نیز در میان بوده و مربوط به امور روزمرّه است. ۲. آنهایی که علم تعبیر خواب داده شدهاند میتوانند، ولی نه هر مدعی. موفق باشید
سلام وقت به خیر: ببخشید من یه سوال پرسیدم شماره 36439، درخواست دارم حذفش کنید، چون با اطلاعاتِ نامطمئن پرسیدم و برای شخص بد میشه. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال مذکور اساساً در معرض دید کاربران قرار نگرفته است. موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: اخیرا کتاب آداب الصلوة و چهل حدیث امام خمینی را با جمعی از دوستان می خوندیم برام این سؤال پیش اومد که با توجه به مباحث اخیرشما آیا ادبیات این متون نیاز به بازخوانی جدیدی با توجه به زمانه ی امروز ندارند؟ به عنوان نمونه در مذمت حب نفس و دنیا با توجه به ارج نهادن به سوبژه شدن انسان قدسی، احساس می کردم نیاز به تبیین دارد و احساس می کنم اگر این کار صورت نگیرد صرفا برداشت اخلاقی از اینمتون می شود و بهره ی تاریخی نمی بریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم، نگاه ما است به موضوع که در نسبتی در موضوع حاضر شویم که همان حضورِ اکنون بیکرانه جاودانه ما باشد و آثار علماء در گذشته در چنین حضوری بوده، هرچند ادبیات آنها در این زمانه همین نکتهای را که میفرمایید به میان میآورد و از این جهت ما باید متذکر این امر باشیم تا رابطه تاریخی خود را با متون اصیل دورانهای گذشته همواره محفوظ بداریم و متوجه باشیم آنان نیز در افق شرایط تاریخی خود، ذیل اراده الهی متذکر آن نکات در آثار خود شدهاند. موفق باشید
سلام و ارادت: چندیست که با دو نفر از دوستان روحانیام مباحثی از جنس مباحث مطروحه شما را در میان می گذاریم و به گفتگو می نشینیم. در باب مباحث شما تقریبا ده سالی هست که گاهی گفت وگوهایی می کنیم. حال در مورد این که چه نیازی است که رجوعی به متفکرین غربی داشته باشیم و به غرب فکر کنیم زبان گنگی دارم. میخواستم خواهش کنم اگر جزوهای یا صوتی هست معرفی بفرمایید. دوستان روحانی ام نهایتا می گویند غرب را باید بدانیم برای این که دچار شبهه نشویم و من میگویم مسئله چیز دیگریست اما بیان تبیین آن را ندارم. ممنون از کمک تون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است اولاً: سری به جزوه «سفر به سرزمینهای بیگانه و بازگشت به خانه» https://lobolmizan.ir/leaflet/1060?mark=%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87 بزنید و ثانیاً: عرایضی تحت عنوان «نظر به ظرفیتهای بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن ظرفیتها» https://eitaa.com/matalebevijeh/14779شده است. موفق باشید
با سلام استاد گرامی: شخصی را در خواب در نظر بگیریم که در عالم خواب صورتهایی را میبیند. او در عالم خواب مردمک چشم آن عالم است. ادراکی که از ناظر در عالم خواب پیش فرض وجود دارد این است که او خود فرد خوابیده است. در واقع تفکیکی نمیتوان بین این دو از نظر صغیر و کبیر قایل شد. مطلبی که میخواهم خدمتتان عرض کنم این است که به نظر میرسه تفکیک این دو از هم از حیث ضرورت بیان و شرح موضوع است و در حقیقت عالم «عالم» است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. موفق باشید
کربلا، غزه، حلب، تهران، چه فرقی می کند؟ وقتی امام مهدی دلِ خوشی از من ندارد و بسکه آلوده شده ام شوق مرا ندارد دیگر چه فرقی برایم می کند؟ من در خط مقدم غزه هم که باشم و تیر هلاکت بر سر منحوس تمام صهیونیسم و صهیونیست هم اگر بزنم وقتی تارهای دلم با پود رفت و آمد امامم محکم نشده دلم چه فرشی دارد که پیش قدمهای خدا پهن کند تا سری به خانه ی دلم بزند؟ اینکه با او حرف می زنم و می گذارد پشت درب خانه اش بروم از بس کریم است و سخاوت دارد؛ وگرنه من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم. شما که می بینید من دارم بی امام مهدی می میرم؛ شما به دادم برسید؛ من بی امام ابدیتی ندارم و در سیاهچال نفسم می مانم؛ در ابدیتی بی سر و ته!
باسمه تعالی: سلام علیکم: امام زمان «عجلاللهتعالیفرجه» نماد کامل انسانی هستند که سراسر وجودشان رعایت ابعاد مختلف شریعت الهی است. حال هرکس در همه ابعاد وجودی خود اعم از اعمال و معارف الهیه به شریعت الهیه نزدیک شود و مقیّد به آنها باشد، عملاً به امام حیّ و حاضر خود نزدیک شده است. موفق باشید
با سلام: استاد برنامه اینترنتی و فضای مجازی تحت عنوان «گنج حضور» چندین سال است پخش میشود که به تفسیر مثنوی و غزلیات شمس مولانا مباردت دارد. استاد این برنامه به هیچ وجه اسم اشخاص یا فرقه و مذهب و..... بطور صریح نام نبرده در عین اینکه تفسیر میکند اما به هیچ وجه درمورد مسائل روز اظهار نظر یا موضع گیری ندارد ولی با این حال بنظر حقیر مفید است حال میخوام ازتون به نوعی استفتا وار درخواست کنم این برنامه را نگاه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته امثال جنابعالی با آگاهیهایی که خودتان نسبت به انسان و انقلاب دارید، میدانید چگونه از این نوع سخنان استفاده نمایید. ولی مبنای آن برنامه، نگاهِ روانشناسانه است که عملاً حقیقت انسان در این نوع نگاه، مورد غفلت قرار میگیرد. موفق باشید
به نام خدایی که جز نام نشانی از او ندارم. حاج آقا امیدوارم بتونم حالم را شرح بدم، به شدت نیاز به مداوا دارم. مضطربم، از خواندن نماز و گرفتن روزه و رعایت حرام و حلال از آن جهت که نوری دیده نمیشود، دل زده کرده مرا. دایم در ناملایمات روزگار درگیرم. درد میکشم از این که خود را در مسیر نمی یابم، درد می کشم که نمازم جز دولا راست شدن چیزی نیست، درد میکشم از کثرت گناه که دست و پایم را بسته. به دنبال ذکری، دستور عملی هستم که خالی شوم از همه ظلمات و کثرات. خسته ام که اطرافیانم پی همه چیز هستند الا خودشان الا خدایشان. بگویید ۴۰ روز روزه بگیر، یک سال نماز جعفر طیار بخوان بگویید یک کاری بکنم تا در مسیر رشد خودم قرار بگیرم من از این آورده های حاضر ناراضی ام. میخواهم پاک شوم و از هر عمل فقهی که انجام میدهم نور بگیرم، احساس کنم نزدیک تر شدم، و هر روز به کاری و هر دم به دمی نباشم. اگر نتوانستم شرایط را برای یک معالجه قطعی روشن کنم، بفرمایید تا توضیح بیشتری دهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه معرفت خود به حقایق را عمیقتر کنیم، برکات عبادات ما بیشتر میشود. در این رابطه خوب است خود را به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن به شرح کتاب «آداب الصلواۀ» از حضرت امام خمینی بپردازید. که صوت همه مباحث مذکور روی سایت هست. موفق باشید
سلام علیکم: آیا صلوات فرستادن ما باعث بالا رفتن درجه اهل بیت میشود و نفعی برای آنها دارد؟ اگر اینطور هست یعنی اهل بیت علیهم السلام کامل نیستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در کتاب « صلوات بر پيامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله»؛ عامل قدسيشدن روح» که روی سایت هست، در این مورد شده است. موفق باشید
سلام علیکم: در ابتدای کتاب سه دیدار؛ آقای نادر ابراهیمی عبارتی را از امام نقل میکنند: ایران موجودی است الهی که بر بال فرشتگان نشسته است بسیار حرف بلندی است اما توضیح میخواهد، نظر شریفتان چیست؟ در رابطه با ایران است یا جمهوری اسلامی ایران؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ایران است که در این تاریخ، راهی است برای آن کسی که به دنبال راه میباشد و نمونه راهبودنِ ایران برای هرکس و هر جریان، رخدادی است که این روزها در غزه ملاحظه میکنید که چگونه بر خلاف همه معادلات عادی، چنین صحنههایی بهوجود میآید تا معلوم شود نماد همه تمدنِ سکولار غربی چگونه ضربهپذیر است تا به فردایی بیندیشیم که آن فردا، ادامه جهان مدرن نیست که البته بحث در این مورد مفصل است، باشد که فرصت گفتگو در این مورد پیش آید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: مادر سه دخترهستم، و معلم با ۲۰ سال سابقه. امسال دختر کوچکم ۳ ساله است و بشدت اضطراب جدایی داره، که فکر کنم از اثرات پرستار پارسالی باشه سر دوراهی موندم که امسال برم سرکار یا مرخصی بگیرم، هنوز وضعیت کارم مشخص نیست و با توجه به کمبود معلم، مرخصی هم به این راحتی نمی دهند، اما اگر نیاز باشه به مدد الهی میگیرم الان نمیدونم تکلیفم چیه؟ آیا با این وضعیت مدارس و ضعف آگاهی اعتقادی، و گاها عناد بعضی معلمین، نیاز آموزش پرورش هست که با تمام سختی، دخترم رو بذارم و برم مدرسه، یا اولویت بندگی ام، موندن پیش دخترم هستش؟ حضرت آقا میفرمایند اگر مادری، بیرون سرکار نره هستند کسانی که جای او را پرکنند، اما اگر مادری رو کنار بگذاره کسی نمیتونه جاش رو پرکنه حالا آیا با وضعیت نگران کننده ی دانش آموزان الانه، این سخن حضرت آقا شامل بنده هم میشه؟ لطفا راهنماییم کنید که بهترین مسیر بندگی رو انتخاب کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر سر دو راهی سختی هستید. آری! اگر بتوانید به نحوی برای فرزندتان مادری کنید و از طرفی دانشآمزان را هم تنها نگذارید؛ جمع بین دو خوبی را به میان آوردهاید. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: یک سوال از خدمتتون داشتم من چند بار برام اتفاق افتاده که مثلا میگم فلانی ماشاءلله چقدر سلامته یا فلانی چقد خانواده خوبی داره بعد میترسم چشمشون کنم، بعد نگرانم که یوقت فکر کردن من باعث بشه خانوادش آسیب ببینن یا اینکه اون آدمی که میگم سلامته یوقت خدای نکرده بیمار بشه ولی نمیدونم چیکار کنم که این فکرها نیاد تو ذهنم باید چیکار کنم بنظرتون؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواجهه با خوبیها و امکانات خوبِ مردم و سلامتی آنها این سخنان را بفرمایید؛ بسیار خوب است و این غیر از چشمزخم است که روح طرف تمایل به خوبیهای اطراف ندارد. موفق باشید
سلام: چرا خلیفه الهی از بین اجنه انتخاب نشد؟ آنها هم ویژگیهای انسانی را مثل اختیار، مادی بودن، ظلوم و جهولی، امکان رشد و تعالی و... دارند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قرآن میفرماید لازمه خلیفۀ اللهی، امکان قبول اسماء الهی به جامعیت است که این امر، در انسان ممکن بود. موفق باشید
سلام: در هویت ساریه ما در حد یک امکان بودیم. طلب کردیم و پروردگار عطا کرد. ما روی چه علمی یا تجربه ای یا آرزویی طلب کریم؟ مگه ما قبل از هویت ساریه جای بودیم که علم به موضوعی داشته باشیم؟ یا اگه از روی نیازمون طلب کردیم این نیاز از کجا شکل گرفته؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اقتضای امکان ذاتی، تکویناً به جهت همان ممکنبودن، طلب است و به همین جهت حضرت حق جواب آن طلب را میدهد. موفق باشید
سلام استاد گرامی: بنده احساس میکنم که نمازهایم قبول نیست، زیرا اگر قبول بود من رو از زشتیها باز میداشت، در حالی که یه مدت هست شدم فردی بسیار عصبانی، پرخاشگر، بد اخلاق،بد عنق و... دارای رذیلت های زشت اخلاقی بسیار شدم، تمامی افرادی که منتظر دیدار من بودند، الان ازم متنفر شدند حتی زن و فرزندان خودم. و من این حس دورکشی رو کامل احساس میکنم. الان به هیچ عنوان ناامید نیستم از زندگی ولی هرکاری میکنم درست نمیشم. با این اوصافی که در من ایجاد شده از آخرتم بیشتر میترسم چون اگر عمل صالحی هم داشته باشم پوچ شده. لطفاً راهکاری به من نشان دهید که از همه نظر درست بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس بالاخره باید به فکر این باشید که نماز بخوانید و برای خواندن نماز، مقدمات توحیدی و روحی آن را با رجوع به شرح حدیث «جنود عقل و جهل » که حضرت امام خمینی تدوین کردهاند فراهم نمایید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. استاد گرامی برای مطالعه چند ساله: ۱. کتب اخلاقی ۲. شرح حال علما چه سیری را پیشنهاد میفرمایید؟ همچنین اگر سیر مطالعاتی ای موجود است و از آن اطلاع دارید و تایید میکنید، لطف بفرمایید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد کتب اخلاقی؛ کتاب «شرح حدیث عقل و جهل» از حضرت امام خمینی و کتاب «جامع السعاده» از مرحوم نراقی میتواند بسیار مفید باشد. در مورد قسمت دیگر سؤالتان، خوب است به کتاب «خون دلی که لعل شد» توجه فرمایید و البته در دیگر موارد، صاحبتظر نیستم. موفق باشید
با سلام: علی (ع) مظهر اسم جامع الله بود. پس چرا مردم زمان او تجلیات الله را در او ندیدند؟ سوال دوم: آنهایی که در زمان علی (ع) او را خدا فرض کردند آیا تجلیات اسم الله را در علی (ع) دیدند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: میدانید که این مباحث نیاز به مقدمات دارد وگرنه حتی در جوابدادن به این سؤالات، واژهها معنای خود را به ظهور نمی آورد. آری! رسول خدا و ائمه هدی «علیهمالسلام» به همان معنا که از رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» داریم که فرمودند: «من رانی فقد رای الله» همه مظهر نور الله میباشند و این غیر از آن است که آنان خودشان ذات حضرت الله باشند. موفق باشید
عرض سلام و ادب احترام محضر استاد عزیز: نظر حضرتعالی راجع به دگردیسی نگرش دکتر داوری اردکانی درباره علم دینی و ناممکن انگاری آن چیست؟ آیا چنین انگاره ای بر تغییر بنیانهای فکری ایشان دلالت ندارد؟ و آورده های فکری او را در قبال حقیقت غرب حداقل در منظومه فکری وی بی اعتبار نمیسازد؟ آیا این نظر، اندیشه داوری اردکانی را در دو دوره متقدم و متاخر و مستقل از هم تفکیک نمیکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده در جریان هستم نکاتی بود که ایشان در مورد علوم انسانی مانند جامعه شناسی و روانشناسی و اقتصاد مطرح کردند و فرمودند این علوم در بستر تاریخ مدرن و در مواجهه با مسائل پیش آمده در این تاریخ مطرح شدهاند و از این جهت علوم انسانیِ اسلامی و یا غیر اسلامی نداریم. و این سخن قابل توجهی است که متأسفانه به جای آنکه نسبت به سخن متفکرانه ایشان فکر شود، نادانسته شروع به نقد کردند و ما باز از امری که میتوانستیم بفهمیم، عقب افتادیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد: من خیلی وقته که سیر مطالعاتی شهید رو شروع کردم و بعدش میخواستم سراغ کتب امام و رهبری برم اما در همین بین با سیر مطالعاتی استاد صفایی حائری آشنا شدم. به نظر شما سیر مطالعاتی ایشون در این بین کجا جا دارن و کی بخونم؟ به نظر شما خوبه با سیر شهید همزمان سیر ایشون رو هم شروع کنم؟ یا نه؟ بسیار ممنون از پاسخگویی استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه خوب است در کنار نظر به سیره شهدا با نکات خوبی که مرحوم استاد حائری مطرح میکنند آشنا و آشناتر باشید. موفق باشید
بسمه تعالی. سلام علیکم: با توجه به پرسش ۴۰۶۸۸ که فرمودید جمع میان «حال و قال» باید کرد، دروس حوزوی «قال» را جلو میبرند، لکن شما استاد بزرگوار چه برنامه ای برای «حال» به بنده میدهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأمل در معارف توحیدی که بحمدالله در آثار حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» به خوبی مطرح شده، و تأمل در اخلاق حسنه مانند کاری که مرحوم نراقی در «جامع السعادات» به میان آوردند؛ میدان حال معنوی ما را گشوده و گشودهتر مینماید. https://eitaa.com/jameo_saadat موفق باشید
«بسم رب الزهرا» آسمان حرم امن قدس الهی برای پرواز پروانهگان عاشق است و این بال آتشین عاشقانه شهید است که فاصله زمین و آسمان را تا وصال به حرم قدس الهی و نظر به وجه الله میشکافد. هر پرواز را مقصدی است از برای گسستن از زمین و زمان و پیوستن به ملکوت و جبروت حق و باری گشودن دوباره دروازه های آسمان را باید دید که چگونه دوباره راه بر آسمانیان در بند تن گشوده و بال پرواز و جان این آسمانیان منزل نزول و عروج ملائک و روح القدس شده است. بیا و دوباره بشارت و طلیعه بعثت انسان را بر زمین نظاره کن که چگونه جانِ دوباره بر پیکره خاکی انسان آغاز به وزیدن گرفته و بشارت عهد دیگری را در آینده نزدیک میدهد وارسته و آزاد از فریب و مکر و حجاب جهان امروز بر انسان. مومن خود را هرگز مغرور و غره بر قدرت و توانایی های خویش و بی نیاز از حق نمی یابد که حیات مومن در فقر دوباره و دوباره اوست در برابر خالق پس ببین که چگونه سنگ های در آسمان رها شده مظلومان غزه، در آسمان بیت المقدس به رنگ لطف و قهر و انتقام و عدل و نصر خدا در آمده و به دست سپاهیان حق او بر سر خانه های عنکبوتیشان می آید و با هر پرواز در آسمان و اصابت بر زمین نوید: «نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ» سر میدهد. آری که توانایی های ما هرگز تکیه گاه ما نیست و اگر سلاح های ما چون بشارتی وعده صادق حق را نوید میدهد از آن روست که ما آیینه اراده اوییم در تاریخ و وارث روح الله و جلوه و ظهور«فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ» آری اینها آهن و سنگ و ابزار بی روح نیست که روح وارثان روح خدا در آن دمیده شده و بر بال دعای ما در پرواز و انجام وظیفه است. ما بر هیچ چیز جز ایمان خویش غره نمی شویم و جز تکیه بر ذات حق تعالی تکیه بر هیچ نداریم که ذکر مومن «یا عِمادَ مَنْ لَاعِمادَ لَهُ» است که هرچه هست از اوست و به سوی او باز میگردد و رنگ اراده و خواست اوست که باقی و ابدی خواهد ماند. پس بخوان به نام اسمای حسنی و آیات مبین حق او که ما وجود مُنجلی اوییم و از ایمان به اوست که نور میگیریم و نور خواهیم داد آری که كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ وَيَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این است آن نگاهی که در میدان جنگ با اسرائیل در مقابل ما گشوده شده، نگاهی فوق نظر به قدرت موشکها و ریزپرنده ها. حقیقتاً آنچه به صحنه آمده است صورتی از ظلمهایی است که در طول چند قرن اخیر، نظام استکباری بر مظلومان عالَم تحمیل کرده است و این قدرت نیست، این آه سینۀ مظلومان است و به همین جهت اصالت ندارد و در واقع به کارِ صاحبان قدرت نمیآید. باید به این نکته بسیار فکر کرد و به گفتۀ جنابعالی آنچه در این صحنهها پیش آمده است، ارادۀ خداوند است تا به لطف او از طریق ما جهان استکبار هر روز تحقیر و تحقیرتر شود. خدا را شکر که در میدان مقابله با رژیم صهیون تا این اندازه در نزد خود احساس حضور میکنیم که آن، احساس حضور ذیل ارادۀ الهی میباشد و از این جهت با هر شهادتی برافروختهتر میشویم. راستی را! رازِ این حضور چیست؟ موفق باشید
