بسمه و رحمته و رضوانه سلام علیکم: آوینی، مرگ نهیلیسم را در حیات شهادت می داند. مکتبی که شهادت و شهید دارد به مرگ نهیلیسم نمی میرد بلکه به حیات عند ربی اش زنده است در تاریخ و شاید این باشد راز امیدواری رهبر انقلاب از آینده ی پیش روی مکتب خمینی و جوانان آن. شهادت، گذر از پوچی و حضور در زنده ترین حیات تاریخی است که انسان می تواند در آن حاضر شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راز امیدواریِ رهبر معظم انقلاب مربوط به نور توحیدی این انقلاب است و حضرت امام که به تعبیر رهبر انقلاب، نه امکان فراموشی او در تاریخ هست و نه امکان تحریف او. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت: بعضی از کتاب های استاد مانند آشتی با خود راستین نمیشه دانلود کرد چرا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فایل های کتاب آشتی با خدا بررسی شد اشکالی در دانلود آنها نمیباشد.
لازم بذکر است این سایت با توجه به اینکه دارای حجم بالایی از مطالب میباشد و در طی ایام گذشته بدلیل جابجایی سرور ممکن است در انتقال مطالب، بعضی از محتواها دچار آسیب گردیده باشد. لذا از عزیزان کاربرخواهشمند است در صورت مشاهده ایراد اطلاع رسانی نموده تا این موارد اصلاح گردند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد جانم: استاد در نهج البلاغه مولا خیلی ما را تذکر دادند به اینکه نهایت تلاشتون را بکنید. میخواستم بپرسم این نهایت تلاش مربوط به همه امور دنیوی و اخروی میشه یا فقط برخی امور؟ در روابط زناشویی اگه خانوم احساس کنه تو رابطشون یه چیزایی کمه و همین کمبودها باعث شده کیفیت رابطشون بیاد پایین، خانم باید نهایت تلاشش رو برای برطرف کردن اون کمبود ها بکنه یا چشم پوشی کنه و راضی باشه به آنچه هست؟ سپاس از محبت های شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: در متون دینی ما که راههای سعادت را مقابل ما میگشایند، بحث در آن است که بیش از آنچه برایمان کفایت میکند، دنبال نکنیم. به عنوان نمونه میتوانید به فایل صوتی https://eitaa.com/matalebevijeh/12962 رجوع فرمایید. موفق باشید
آکنده از ایمان ولی دلکنده از جان باش / مانند سلمان نه ولی قدری مسلمان باش / گاهی اگر بادی وزید و گرد و خاکی کرد / از جا بکن هر کوه را از جنس طوفان باش / بر دست سرداران و جانبازان بزن بوسه / این کار یعنی در میان خلق، انسان باش / با دردهای بیدوایت عشقبازی کن / کمتر به فکر جستن یک راه درمان باش / در داخل این خانه رفتن کار هرکس نیست / بیرون بمان اما نگهبان باش، دربان باش / در جنگ کاغذ پارهها بر نیزهها، هشدار / همراه مالک با علی، با اصل قرآن باش / وقتی که میخندند مردم، لحظهی گریهاست / وقتی که میگریند این مردم تو خندان باش / پرواز کن بالا برو بالاتر از خورشید / چون حاج قاسم خار در چشمان شیطان باش / باید کف کفش شما را بوسهباران کرد / با دل خریدار تمام ناز جانان باش / وقتی حمیّت یادگار حاج قاسم هاست / در تنگنای اقتصادی مرد میدان باش / دلخستگیها را برای اربعین بگذار / با کاروان کربلای پنج مهمان باش / ۲ آبان ماه ۱۴۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی با کربلای ۵ میهمان خدا شدیم، به گفتۀ جنابعالی میتوانیم از جنس طوفان باشیم. خدا میداند قصۀ امروزین ما چنین قصهای است و از این جهت رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «ایران عزیز ما مظهر امید است؛ مظهر امید است.» این ایران، ایرانی است که قهرمانان ما در میدانهای رقابتهای جهانی مدّ نظر دارند. ایرانی که در چهل سالۀ اخیر «امّ القریِ» جهان اسلام شد. موفق باشید
نیستم دنبال پاسخ، با سوالاتم خوشم / سیر ما امکان ندارد؟ با محالاتم خوشم / شاعری، بیپیشگی، سرمستی و عشق و جنون / بیکمالی هستم و با این کمالاتم خوشم / هر که ما را دید گفت: او غصه دارد در درون / در خودم، در زندگی، هم در رسالاتم خوشم / ثابتات آسمانها را بگو حسرت خورند / چرخهای هستم که در تغییر حالاتم خوشم / از مزیّتهای عقل منطقی صحبت نکن / شاعری هستم که دائم با خیالاتم خوشم / ۲۹ مهر ۱۴۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: بخصوص اگر این خیالات، تجلیات بستان خدا باشد از آن جهت که فرمودهاند: «آن خیالاتی که دام اولیاءست / عکس مه رویان بستان خداست» و اینجا است که میتوان با خیالات خوش بود. زیرا حکایت جهانی است که خدا در آن حاضر و حاضرتر است. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در موضوع معرفت و شناخت امام زمان (عج) و مباحث آخرالزمان و مهدویت برای خانم های خانه دار که بخواهیم صحبت کنیم چه سیر مطالعاتی را پیشنهاد میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس و شناخت خود زمینۀ درک انسان کامل میشود. در این رابطه خوب است سری به کانال «معرفت نفس» بزنید و بررسی بفرمایید سخن کدام اساتید با ذوق شما و دوستانتان همراه است. اگر بشود هر کدام از افراد صوت آن جلسه را قبل از حضور در جلسه گوش بدهند و جنابعالی محور بحث را تبیین و تشریح آن جلسه قرار دهید، ان شاءالله مؤثر خواهد بود https://eitaa.com/marefatenafs_10nokteh. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: میخواستم برای تربیت توحیدی و تاثیرات مثبت والدین به خصوص مادر بر فرزند به خصوص در دوران بارداری از شما مشورت و راهنمایی بگیرم که برای تربیت و تاثیر مثبت در جهت توحیدی بار آمدن فرزند از زمان جنینی چه توصیه و راهنمایی ای میفرمایید؟ التماس دعای فراوان استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه آثار روحیِ مادر در دورۀ بارداری در رشد و تعالی جنین نقش دارد؛ بحثی نیست. آری! مهم آن است که مادران در دورۀ بارداری با روحیۀ متانت و توکل و رعایت آداب شرعی و احتیاط نسبت به عدم حضور در مجالسی که فضا، فضای ایمانی نیست و یا غذا، غذای کاملاً مطمئن نیست؛ نسبت به انتظاری که فرزند در دورۀ جنینی از مادر دارد، مواظبت لازم را داشته باشند. موفق باشید
سلام و نور و احترام: اجازه میدهید که ما نظر آقای شهبازی درباره تحصن حجاب که در مطالب ویژه گذاشتید را نپذیریم؟ آخر چگونه باید بپذیرم در مملکت امام زمان (عج) اشخاصی قانون را له کنند که میخواهیم قانون حجاب را بالا ببریم! خون به خون شستن محال آمد محال پناه بر خدا واقعا آقای شهبازی دارند توجیح میکنند. خدا شاهده
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است نظری به جواب سؤال شمارۀ 39808 بیندازید. موفق باشید
با سلام: با توجه به سؤال شمارۀ 39730 که میفرمایید برنامه محفل و فضای آن در مقایسه با استودیو، حضور در «جهان بین دو جهان» است؛ آیا منظورتان آن است که ما همه آنچه در آن برنامه می گذرد را قبول کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه مکرر عرض شده، مهم نگاه تاریخی به جریانها و رخدادها میباشد و اینکه ملاحظه کنیم جهت رخدادها به چه سویی در حرکت است و از این جهت بنده برنامه محفل را مدّ نظر قرار میدهم که با حضور خاصی که نسبت به قرآن در آن برنامه هست، قرآن، تنها در محدودۀ خواندن متوقف نیست و بحمدالله کارشناسان صحنه بخصوص حاج آقای قاسمیان نشان دادهاند که چه اندازه میشود به کمک قرآن فکر کرد. و البته همۀ کارشناسان برنامه هر کدام ارزش خود را دارند. زیبایی کار در آنجا است که ملاحظه میکنید اقشار مختلف حتی افرادی که چندان با فضاهای دینی مؤنوس نبودهاند، نسبت به آن برنامه احساس خوبی دارند. و این یعنی حضور در «جهان بین دو جهان». بدین معنا که میتوان در عین متجددبودن، از حضور معنوی و قرآنی محروم نبود. موفق باشید
سلام استاد: همان طور که میدانید باید قُله ها را فتح کنیم، اما در قله ثابت قدم ماندن و حفظ موقعیت خود حرف دیگری است که جای بحث کردن را دارد. مثلا خدمت شما عرض میکنم که یک سیب از یک درخت را ما بعنوان همان یک سیب تلقی کرده اما امکان دارد ما با سیب کار دیگری داشته باشیم یا اصلا آن را برای خوردن نخواهیم و نسبتی که ما با سیب داریم همچون نسبت یک باغبان با محصولش است. خلاصه که الان هم همین است، باید مشخص شود قله را برای چه می خواهیم. به قول حاج قاسم ۹۹ درصد راه اجباری است و فقط ۱ درصد توفیق پیدا میکنیم راه اختیاری را برویم، من هم میگویم حقیقتا همین است ۱ درصد فقط توفیق پیدا میکنم که بیدار باشم و بلکه از بیداری فقط آن را تجربه کرده باشم، به من ثابت شده است که سَرِ مفنگی و داغان من به وقت خواب چه بی تابی هایی که نمی کند و کافیست که کمی بوی بیداری بیاید، آن وقت است که سرم از همیشه بیشتر مفنگی میشود. اوضاع را که نگاه میکنم انگیزه ام برای نابودی استکبار و اسرائیل آن قدر زیاد میشود که همچون چوب نیمه افروخته ای است که با بادی بر افروخته می شود. پشت دستم را داغ میکنم که بدانم از این به بعد اگر به خدا غُر زدم و گلایه ای به علت کم کاری خودم داشت بدون هیچ توجیهی و دلیلی نیست که شکست خورده ام و شکستی به اندازه ی این که حاج قاسم میگوید:
«کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند؟ سرو باشی، باد یا طوفان چه فرقی میکند؟
مرز ها سهم زمین اند و تو سهم آسمان. آسمان شام با ایران چه فرقی میکند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم. حصر الزهرا و آبادان چه فرقی میکند؟
مرز ما عشق است و هر جا اوست آنجا خاک ماست. سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
هر که را صبح شهاددت نیست شام مرگ است. بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟»
جانم دارد از شدت فشار فرو میپاشد که سخت در این جهانِ مقابلمان، طلب قرارگاهم را دارم و حال هم که به مدرسه میروم باید یک شخصیت علمی و مهندسی را دنبال کنم و چگونه که میبینم انسان ها مقابل یکدیگر ایستاده اند، آن هم به این وسیله که باید پول درآوردن را بیاموزیم و بخوریم تا خورده نشویم، خب در این که این کار استکبار و اسرائیل است شکی ندارم ولی باز هم میگویم اگر قرار است خون آینده انقلاب را بوسیله آموزش و پرورش بریزند بگذار که بریزند و کشته شوم و با خود عهد بسته ام همچون شهید طهرانی مقدم که گفت بر روی مزار من بنویسید او کسی بود که میخواست اسرائیل را نابود کند طلب نابودی اسرائیل را با خود تا ابد حمل کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حضور که انسان در شاهراهی قرار گیرد که مقصد و انتهای آن، نابودی اسرائیل باشد؛ قرارگرفتن ذیل ارادۀ الهی در این تاریخ است و مهم آن است که متوجه باشیم خداوند برای هر کدام از ما چه راهی را در آن راستا میگشاید. اینجاست که یک دانشآموز هم میتواند با فرهیختگی و پشتکار و حوصله، در مسیر دانشآموزی، خود را در آن راه قرار دهد تا خداوند قلب او را همچون شهید طهرانیِ مقدم عزیز به سویی راهنمایی کند که مؤثر باشد. آری! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود، راه بگویدت که چون باید کرد». و این راه، همان انگیزۀ نابودی اسرائیل است. موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت. استاد بعضا از علمای بزرگ رفتارها و فرمایشاتی میشنویم که انگار با خود آنها مطابقت ندارد. مثلا جانم فدای علامه حسن زاده آملی ایشان واکسن کرونا زده و ظاهرا به همین علت فوت کرده اند یا جانم به قربان علامه جوادی آملی ایشان خیلی از آقای رفسنجانی تعریف میکنند _ در اینترنت کلیپی با این محتوا هست _ استاد پس از دست بوسی در صورت صلاحدید من را راهنمایی فرمایید. دعا میکنم از نور حضرت امیر المومنین علیه السلام بیشتر به شما بتابد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش در این موارد باید آن امور را به خود آنها مربوط دانست بدون اینکه بخواهیم توجیه کنیم. موفق باشید
سلام استاد: بازهم خداوند درب حزبش را به رویم گشود، مادرم فاطمه الزهرا حزب الله را به رخم کشانده و گفت با زبان بی زبانی فردا مال ماست، بَه بِه این شور و حال، گویی اکنون را دیدم که ذوالفقار با همان مرام و مردانگی خودش چگونه رنگ و رخ این بد شکلان یعنی این دلقک های آمریکایی را فرق سر شکافته است و کار را تمام کرده است. اکنون چه حرف هایی که با من ندارد، اکنونی که کینه دارد از بنی اسرائیل، اکنونی که قاطعانه به من میگوید: گردن زدن این اسکلت های حیوان صفت و آبروی انسان بر، را با تو!! دلیل نوشتنم این بود که همین حال یه حسی بهم گفت: ببین اکنون را که پوزۀ اسرائیل با خاک یک سان شده است. یا علی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: اکنونت، مبارک باد. حقیقتاً همانطور که میفرمایید مائیم و چنان حضوری که جبهه حق در مقابل باطل به زیباییِ تمام در مقابلمان گشوده شده تا معنای زندگی را به تعبیر شهید سنوار عزیز؛ در دل طوفانی که طوفان الاقصی نام گرفت، پیدا کنیم. یحیی سنواری که در وصیتنامهای که منسوب به اوست؛ از سنگهایی میگوید که اولین کلماتی بودند در برابر جهانی که نسبت به آنهمه خیانت به مردم فلسطین، سکوت میکردند و در نتیجه حقیقتاً آن مرد توانست دیوارها و میلههای زندان را افقی و نوری ببیند که راه آزادی را روشن میکند، آن هم آزادی که به عنوان ایدهای میباشد که در دل مقاومت متولد میشود. آری! اکنونتان مبارک باد که جانتان منوّر به کینهای مقدس نسبت به رژیم صهیونیسم شده است. آیا زندگی در چنین حضوری که «اشدّاء علی الکفار» است زیبا نیست؟ موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در مورد خطبه ۸۰ نهج البلاغه که در آن امیر المومنین از کاستی زنان در عقل، ایمان، بهره اقتصادی صحبت می کنند. خواهشمند هستم شرح و تفسیر این خطبه را بفرمایید. متاسفانه توجه به معنای ظاهری خطبه باعث برداشت های غلطی از این خطبه در مورد خانم ها شده است و همین امر باعث جبهه گرفتن سفت و سخت خانم ها نسبت به این خطبه و دیگر خطبه های امیر المومنین در مورد زنان شده است. ممنون از راهنمایی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که آیت الله جوادی در رابطه با این خطبه فرمودهاند از آن جهت که سید رضی خطبه را تقطیع کرده است، به راحتی نمیتوان از آن خطبه نتیجه خاصی به دست آورد بخصوص که در جای دیگر مثل نامه ۳۱ حضرت، واژه «ریحانه» را در توصیف زنان به کار بردهاند. عرایضی در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در این رابطهها شده است. موفق باشید
با سلام و احترام: از آیه ۱۳ سوره مبارکه اعلی «ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحۡيَىٰ» میتوان برداشت زیر را کرد؟ اهل جهنم به وسعت ابدیت از نعمت موت و زنده شدن برخوردار نمیشوند. نه میمیرند که از آلام رهایی پیدا کنند و نه زنده میشوند که از موهبت ذیوجود بهرهمند شوند. یعنی وجودی در نیستی دارند که در دنیا چنین چیزی قابل فعلیت ندارد. لطفا توضیحی بیشتر در این خصوص بدهید و مرجعی معرفی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته درستی فرمودهاید. عرایضی در شرح سوره «اعلی» در این مورد شده است میتوانید به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
«بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیهاست...» آیا اگر رهبر کبیر انقلاب امروز در کنار ما می بودند، همان پیامی که بعد از شهادت استاد مطهری اعلام کردند را در مورد شهادت سید مقاومت اعلام نمی کردند؟ آیا گریه و بغض اشخاصی مثل آن خانم مجری شبکه المیادین در خواندن خبر شهادت سید مقاومت گواه بر این بیداری ملت ها نیست؟ آیا این طرز جاری شدن نام شهید و سید الشهدای مقاومت بر لبان مجری خانمی که در ظاهر اصلاً به شریعت اسلام مقید نیست و شاید مسلمان هم نیست، از تقدیس و تکریم شهید و شهادت در ذهن او و ارادت قلبی او به شهیدان راه مقاومت در جانش پرده بر نمی دارد؟ آیا این پدیده ها تأییدی بر پیام امام نیست که زنده ماندن این نهضت به این خونریزی هاست؟ آیا شهادت مجاهدی دلیر و حکیمی بزرگوار و با بصیرت همچون سید حسن نصرالله رحمت الله الیه و به جوش آمدن خون هزاران هزار آزاده در سرتاسر جهان گواه بر این نیست که خداوند دعای امام کبیر انقلاب را مستجاب نموده و مشعل شهادت را برای ما تا به حال حافظ و نگهبان بوده تا با روشن بودن این مشعل اسلام راستین زنده بماند و هر روز بیشتر از دیروز در صحنه روزگار حاضر باشد، حقانیت خود را در برابر چشمان بیدار آشکار کند و باطل بودن و کفر و استکبار و ظلم بودن جبهه مقابل آن را هر چه بیشتر برای بشریت عیان کند؟ پس شهادت قهرمانانه و زیبای سید مقاومت را باید به او و جبهه مقاومت تبریک گفت و نگران نبود، چراکه شهادت این راست قامتان تاریخ همیشه ضامن امتداد راه و مکتبشان بوده و ان شاء الله همچنان هم خواهد بود. ولی آیا نباید آن وقتی ترسید و نگران بود که تن رهبر مکتب سالم بماند ولی خود مکتب به سمت انحراف و سازش با استکبار برود؟ کما اینکه این خطر از سوی جبهه خودی بسی شدیدتر حس می شود و خدا نکند روزی بیاید که سازشکاران در پشت واژه های دلربا و فریبنده صلح و عقلانیت بر ما چیره شوند که در آن صورت شهادت و مقاومت در اذهان بی معنا شود و خداوند دیگر ما را لایق مقام شهادت نداند و این مشعل فروزان خاموش گردد که حاصل آن چیزی نخواهد بود جز زندگی در اوج ذلت و بردگی و انحطاط انسانیت و به سر بردن در روزمرگی ظلمات بی معنایی زندگی! التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً چه کسی باور میکرد که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» پس از قبول قطعنامه همچنان از خداوند تقاضا کنند که مشعل شهادت خاموش نشود. راستی را! چه اسراری در حضور شهید برای ادامه این راه در میان است که او یعنی شهید برای ادامه این راه باید زندهتر از حیاتی باشد که در زندگی دنیایی خود دارد تا بتواند به همراهان خود دلداری و امیدواری دهد که «أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ». و این است که ملاحظه میکنید مجاهدان حزب الله امیدوارتر از دیروز خود که سید مقاومت در کنارشان بود؛ در صحنه حاضرند. این به جهت آن است که سید مقاومت در بصیرتی جدید، نابودی اسرائیل را نه مانند دیروز که پیشبینی میکرد؛ بلکه احساس میکند و به حکم قرآن که فرمود: «يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» بشارتی و آیندهای بزرگ را که در میان است به جبهه مقاومت در هر کجا که هست، خبر میدهد و هرگز نباید از این نکته مهم غفلت کرد. آری! هرگاه که حضوری الهی در تاریخ همراه با شهادت به میان آید، حکایت از آن دارد که آیندهای ماورای تاریخی که مستکبران شکل دادهاند، در پیش است. و این راز و معجزه شهادت است و معلوم است که حضرت روح الله با آن بصیرت خاص خود برای ادامه تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده است؛ تقاضا کند: «خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.» موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: مدت کوتاهی است که در یک شرکت خصوصی دانش بنیان که تولیدات خوبی برای کشور دارد مشغول شدم. همت مدیریت، رسیدن به یک شرکت تراز انقلاب اسلامی بوده و هست. اما به نظر بنده با برگزاری نماز جماعت و چند مراسم مناسبتی و استفاده از کارمندها ی نسبتا متدین و امثال این نمی توان به این شرکت یک بنگاه اقتصادی اسلامی گفت. به ذهنم رسید که لازم است یک متخصص دین شناس در شرکت حضور فعال داشته باشد، کلیه قراردادهای مالی، مدیریت منابع انسانی و هر گونه ورود و خروج در مجموعه باید توسط یک متخصص دین تحت نظارت قرار بگیرد. از طرفی اگر بناست انسان ها در این مجموعه به تعالی برسند با قرار دادن صرفا اهداف تولیدی با کیفیت و با استفاده از متدهای غربی من بعید میدانم که این جریان بدون عیب و نقص باشد که هیچ، قطعا به نمونه کامل تراز انقلاب اسلامی تبدیل نخواهد شد. این تفکرات رو با صحبت های اخیر شما در مورد حضور تاریخی در کربلا هم موافق دیدم، نگاه صرفاً تولید محور به یک بنگاه اقتصادی که اهداف انقلاب اسلامی را دنبال می کند واقعا یک نگاه حداقلی است. اگر ذهنیات بنده مورد تایید شماست، چه پیشنهادی برای بنده و برای مدیریت شرکت دارید؟ چطور می توان یک شرکت را با ترازهای انقلاب اسلامی اداره کرد؟ آیا یک مجتهد لازم است؟ چطور میتوان از یک فقیه که آشنا با حوزه تخصصی تولید شرکت نیست استفاده کرد؟ و ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین مراکزی مهم آن است که نظر به انسانی باشد که آن انسان مواظب است در بستر حضور توحیدی خود با روحانیتی خاص نظر به آینده علمی و ایمانی داشته باشد تا اولاً: افرادی مانند تهرانیمقدمها احساس متعالیشدن در دلِ تولیدهای تکنیکی داشته باشند و در آن فضای معنوی منتظر حدس و گمانهای علمی گردند. ثانیاً: متفکرانه در امر دانشنبنیان جلو روند تا با ظرایف خاصی که نیاز امروزین ما میباشد، کار جلو رود که همان اندیشیدن در عین تفکر تکنیکی است. و این نکته بسیار ظریفی است یعنی باید متوجه باشیم دانشبنیان یک فکر و فرهنگ است و نه صرفاً یک علمِ تکنیکی. موفق باشید
دم دمای صبح بود آفتاب خیلی افقی و مماس به زمین تابیده و زمین را طلایی کردهبود، وسط این دشت طلایی یک جمعیت سیاهپوش سحرخیز به یک سمت حرکت میکنند از مزار امام به سمت دانشگاه! چه آغاز و فرجام زیبایی ظاهرش به سمت ایستگاه مترو بود، باطنش اما به سمت منزل بعدی انقلاب، چشمهای خسته و خواب زده و چند روز اشک ریخته که در بهت فتح جدید انقلاب بودند. آنقدر در بحبوحه حادثهها هستیم که روایت کردن آنچه بر ما و زمانه ما میگذرد بسی سنگین و دشوار است، هر انسانی در آن جمعیت برای یافتن خودش، به آن اقیانوس پیوسته بود، گویی قطرههایی باشیم که بیاقیانوس تبخیر میشویم و در گداختن بیمعنایی گم میشویم اما در دل آن جمعیت ما خود را پیدا کردیم سالها مجاهدت مردانی که هرگز همه ابعاد شخصیتشان بر ما آشکار نشد، خون حیاتی تازه در ما دمید، ۸ نفر شهید شده بودند اما میلیونها نفر بدون آنکه برایشان مهم باشد که چرا رنج این راه را به جان میخرند، چرا در این ازدحام خود را گم میکنند آمده بودند تا در کنار هم دوباره خود را در جمعیتی هم عهد از نو بیابند از نو بشناسند و چشم جهانی نگران این جمعیت بود قبلا شنیده بودم که مجردات تزاحم ندارند، جسمهای ما در ازدحام بود و روح ما آنچنان کنار هم لطیف و سیال جا گرفته بود که دلت میخواست بدنت ذوب شود تا جای اطرافیانت را باز کنی. ما در میانه این بودن و نبودن مستی کنار نهرهای بهشت را چشیدیم ما در گرمای آفتاب ساعتها ایستادیم تا سه بار با امام و مقتدایمان شهادت دهیم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» و آن لحظه که همه با هم شهادت دادیم تمام تاریخ بشر را در ثانیهای مرور کردیم از «انی اعلم ما لاتعلمون» که حضرت الله با ملائکه گفت تا «لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا» گویی خدا از این صحنه اشک شوق میریخت و باز به ملایکه میگفت «الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات و الارض» و آن لحظهای گویی آن غیب آسمانها و زمین در ناله بیادعا و زلال چند میلیون انسان رخ نمود. ما بر مرده ها نماز نخواندیم ما «نفخت فیه من روحی» را باز گفتیم جمعیتی که هیچ نام و نشان از هم نمیشناسند چون آشنایانی دیرینه با هم یک نفس شدند و در روح انقلاب نفسی تازه دمیدند قوت نفس انقلاب مرده زنده میکند. امت مسیح را باذن رب این انقلاب زنده میکند. این نفسها تا آنسوی جهان میرود و کودکی در غزه و جوانی در اروپا حس حیات میکند تا کسی با ما نفس نکشد حال ما را نمییابد. کدام شخصیت سیاسی در کجای جهان چنین محبوب بود؟ مگر عنوانهای قراردادی اجتماعی و سیاسی را چنان قوتی هست؟ آری ما جایی که درست به خاطر نداریم با هم عهدی بستهایم و با واقعهای به غایت غافلگیر کننده، دوباره عهد قدیممان را به یاد آوردیم مسیر، پرازدحام و پررنج و طولانی بود اما چرا خوش گذشت؟! چرا با هرکه سخن میگفتی آشناست؟! گویی ما سالهاست حرفهایمان را زدهایم انگار ادامه حرفهای گذشته است! با هم اختلاف نداشتیم؟ چرا بود، حتما اختلاف هم بود قرآن در وصف منافقان میگوید «تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی» و امروز ما امت پیامبر را دیدیم که «تحسبهم شتی و قلوبهم واحدة» فریب دعواها و اشتباهات ما را نخور، ما درباره فلان برنامه دولت و بهمان طرح مجلس و روش امر به معروف فلان نهاد اختلاف داریم، حتی گاهی خودمان هم فریب این اختلافها را میخوریم اما صبح عید فطر که پشت سر آقا نماز میخوانیم، امروز که با همه گلایهها از عملکرد دولت، چند میلیون نفر اشک ریختند و صادقانه سه بار زمزمه کردند، «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» دیدیم که دلمان صاف نشد؛ صاف بود ما همه از یک خم ساغر نوشیدهایم ما همه مست یک شرابیم همه اهل یک میخانهایم، یکی هفت خط دیگری جورکش، یکی صافی نوش و دیگری دُردکش
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این است قصه حضور در تاریخی که با توحید آغاز میشود تا در دفع استکبار درون و بیرون، گامها آغاز شود و به گفته جنابعالی آغازی باشد برای آغازی دیگر و حضور در بیکرانگی خود در عین درک بیکرانگی انسانهایی که حقیقتاً امت واحد و قلبهای یگانه دارند. چه اندازه این یگانگیها و این ایثارها زیباست و چه اندازه انسان، خود را در طلبِ حفظ این یگانگیها حاضر است به آب و آتش بزند؛ چه در این سویِ جهان ایستاده باشد و چه در آن سوی عالم. تنها کسانی می توانند چنین یگانگی و چنین حیاتی را احساس کنند که از غارهای تنگ خودبینی و خودخواهی و خودرأیی عبور کرده باشند. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز سوالی برایم پیش آمده از خدمتتان می پرسم. استاد در مورد تولد انسان ها، هر انسانی مجموعه ای از اخلاق و خلقیات و ویژگی های جسمی و روحی است که برخی و شاید بیشتر را از پدر و مادر به ارث می برد. حال اینطور فکر کردم که این فرزندی که اقتضای به وجود آمدن دارد و دارای ویژگی های مختص به خود است که تنها از یک پدر و مادر خاص با ویژگی های خاص اینها را به ارث می برد. حال در مورد انتخاب همسر و ازدواج هم هر مرد و زن طبق یک تقدیر خاص شاید برای هم ساخته شده اند. استاد آیا اینطور صحیح است که بگوییم که برای هر مردی یک زن و بالعکس تقدیر شده است که فقط با او می تواند ازدواج کند و مسیر رشد خود را طی کند؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آیه ۱۷۲ سوره اعراف که میفرماید: «وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ، قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا» هرکس قبل از تولد در پشت پدر خود به عنوان نطفه بوده است و از این جهت میتوان گفت هر فردی از پدر و مادر خاصی متولد میشود. موفق باشید
سلام: جانم این حجم از دلهره، اظطرار، اضطراب، نگرانی، بی قراری، تشویش، دلتنگی، غم، لابه، استغاثه، تضرع، دعا برای سید اولاد پیغمبر چه زیباست. خدا سید ابراهیم رو حفظ کنه ولی اولاد پیغمبر با اولاد پیغمبر چه فرقی داره؟ واقعا این اولاد پیغمبر با اون اولاد پیغمبر فرقی نداره؟ آه آه و صد آه که من هیچوقت برای اون اولاد پیغمبر که پدر زمان بندگان خداست تا این حد مضطر نشدم و با تمام قلبم دعا نکردم در پدر بودن او شکی نیست شاید من بنده خدا نیستم که برای غیبت و مصیبت سرپرستم بی تاب نیستم یا خودم رو محجور نمی دونم و احساس نیاز نمی کنم. اگه مستقلم از سرپرست و ولی زمانم که وای بحالم اگه بنده خدا نیستم، بنده کی یا چی شدم؟ خدایا من چه بلایی سر خودم آوردم؟ من نسبت به امام زمان غائب غریبم بی تفاوتم و نسبت به چند ساعت بی خبری از سایه مرد حقیقی زمان بی تاب. آه چه دروغ غم انگیز مقدسی حقمه که بی تاب پایینتر باشم چون لایق استغاثه غیبت جان عالم نیستم و همین غنیمت حال منه ولی نیمه خالی لیوان بدجور تو ذوق میزنه. پرسیدم چه کنم عاشق بی قرار شم که خواب و خوراک ازم گرفته بشه منظورم همین حس و حال الآنمه ولی انگار هربار تو یه مصداق ضعیفتر خودش رو نمایان می کنه حال عجیبی که نمی خوام سر از سجده تضرع بردارم تا خبر خوش رو بهم بدن اما هر بار مثل اسپند رو آتیش به خبرها نگاه میکنم و از بی خبری بی تابتر از قبل میشم که مومنی از دوستان معشوق (رجائا) در چه حال و روزیه و سرنوشت باقی مومنین در فراقش چی میشه کاش قبل از مرگ بی قراری برای اونی که باید رو درک کنم بنظرتون ممکنه؟ چه بلایی سرم اومده جانم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان از فقدان اولیای الهی که مأمور اصلاح مسلمین در مقابل استکبار هستند، اینچنین بیتاب میشود؛ حکایت شعور و وجدانی در صحنه است که خبر از آیندهای امیدبخش دارد این انقلاب، صفحه گشوده توحید است، با ظهور مردانی که اشارههایی هستند به سوی عرش که با بودنشان مأمور نمایش حقیقت توحیدیِ عرشاند، در جهان سیاست، تا تاریخی به ظهور آید که حکایت حضور انسان کامل «عجلاللهتعالیفرجهالشریف» میباشد و با شهادتشان که برگشت به مأوایِ عرشیشان میباشد ما را متوجه عرش میکنند. موفق باشید
سلام: راه رهایی از نیست انگاری غیر از پذیرش این موضوع و امید به آینده چیست؟ آیا از راه مطالعه میتوان از این نیست انگاری خارج شد!
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه و نظر به «وجود»، آری. و این در کنار نسبتی که با انسانی همچون حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» شکل بگیرد، ممکن است. علاوه بر چند جلسهای که تحت عنوان «نیستانگاری» بحث شد و روی سایت هست، میتوانید به دو جلسه اخیر شرح سوره «اعلی» نیز نظری بیندازید. موفق باشید
سلام علیکم: در بعضی روایات داریم که فاطمه زهرا سلام الله علیها در برزخ اطفال شیعیان را که از دنیا رفته اند تربیت میکند. این مطلب با بحث حرکت جوهری چه میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت حکایت، حکایتِ همان عزمی است که آن اطفال در عین ثابته خود دارا هستند و حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» همان عزم را با نور مادرانه خود به ظهور میآورند. والله اعلم. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام فراوان خدمت استاد بزرگوار و دلسوز و صبور: من یک معلم تربیتی پرورشی در سطح نوجوانان متوسطه هستم. یک استدلال کوتاه و منطقی و مفید و عاقلانه در مورد اینکه چرا ولی فقیه نایب امام زمان علیه السلام هست و واجب الاطاعت میخواستم ازتون. چون خیلی ازم میپرسند و حوصله شنیدن جوابهای طولانی هم ندارند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود بعد از مطالعه قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» رجوع شود آن هم به روایتی که از حضرت امام صادق «علیهالسلام» داریم که: رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» فرمودند: «يَحْمِلُ هَذَا الدِّينَ فِي كُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ يَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِيلَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِينَ كَمَا يَنْفِي الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيد» در هر قرن انسانهاي متعادل و عدولي هستند که اين دين را حمل نموده و هرگونه تأويلِ اهل باطل و تحريف افراطيون، و ادعاهاي جاهلين را از آن دور ميگردانند، همانطور كه کورهي آهنگران پليدي و چركي آهن را پاک ميکند. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده در تاریخ ۲۲،۲۳،۲۴، اردیبهشت مسافرت به اصفهان دارم، امکانش هست ملاقات حضوری با شما داشته باشم؟ برای اولین بار هستش که اصفهان میام و واقعا معلوم نیست چند سال دیگه میتونم بیام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها در صبحها بعد از نماز که در مسجد خدیجه کبری «سلاماللهعلیها» انجام میشود؛ میتوانم خدمت رفقا باشم. موفق باشید
سلام علیکم: در نوشته قبلی که شما پاسخ فرمودید: (البته بنا بود که کاربران محترم در این سایت سؤالاتی که در إزای مباحث برایشان پیش میآید را به میان بگذارند. به امید آنکه آن مباحث موجب رشد فکری و فرهنگی و جوابی باشد برای سؤالِ دیگر کاربران.) که فهمیدم بنده درگیر ویروس های امروزی هستم و ناخواه هزیان میگویم. شاید بیش از دَه بار ویروس گرفتم و اکثرا دلم آنقدر میلرزد تا واژگون شود پاسخ شما مرا خوشحال میکند زیرا میبینم همچنان عقل را مرکز اُمورات خود دارید الحمدلله. ولی من آن عقل و قلب را با یک ویروس براحتی از دست میدهم! شاید فرصت خوبی باشد بگویم پس کو تجرد نفس بنده بعد از سالها رنج و همراهی؟ زیرا با رویکرد عقلی سئوالات عقلی مطرح خواهند شد و این یکی از آن دسته است این را پاسخ بفرمایید که تمام موارد سایت و کتب و سلوک و انقلاب را در خود جای داده. و اگر از دست بنده برای اهداف علمی، فرهنگی و مسائل مردم کاری بر آمد بنده که همواره در خدمت هستم هرچند گاهی بیمار شوم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده نگاهی است که باید به کمک قرآن به عالم و آدم داشت آنهم در مبنایی که با «معرفت نفس» پیش میآید. و در این راستا پیشنهاد بنده آن است که بعد از تأمّل در مباحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن با رجوع به سوره آل عمران و شرح صوتی آن بتوان آن افق قرآنی که راههای زیبای زندگی را مقابلمان میگشاید را، إن شاءالله بیابیم. موفق باشید
عنوان: تکالیف اجتماعی. با سلام و احترام. در مورد هویت اجتماعی، تکلیف اجتماعی و اینکه امام خمینی فرمود: همه ی دین سیاست است. پس چرا حرکت موثری از مجتهدین و عرفای حاضر دیده نمی شه. در حد تنها رها کردن مردم و رهبری. بیشتر در حد یک توصیه به شرکت در انتخابات قبل از انتخابات و یک تشکر. آیا آنها بیکرانگی را در تهذیب نفس می یابند و شرکت در اجتماع و حفظ نظام جایی در بودنشان ندارد؟ به نظرم خواص هم به وظیفه شناخت ندارند باز صد رحمت به عوام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما سالها با بسته شدنِ درِ خانه اهل البیت«علیهمالسلام» نسبتمان با دین خدا در محدوده وظایف فردی بود. آری! زمان میبرد تا دیگر ابعاد دین برای تعالی ابعاد اجتماعی انسان مدّ نظر قرار گیرد. بحمدالله با حضور طلاب جوان آینده خوبی در حال رقم خوردن است. موفق باشید
