بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39162

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت. استاد بعضا از علمای بزرگ رفتارها و فرمایشاتی می‌شنویم که انگار با خود آنها مطابقت ندارد. مثلا جانم فدای علامه حسن زاده آملی ایشان واکسن کرونا زده و ظاهرا به همین علت فوت کرده اند یا جانم به قربان علامه جوادی آملی ایشان خیلی از آقای رفسنجانی تعریف می‌کنند _ در اینترنت کلیپی با این محتوا هست _ استاد پس از دست بوسی در صورت صلاحدید من را راهنمایی فرمایید. دعا می‌کنم از نور حضرت امیر المومنین علیه السلام بیشتر به شما بتابد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش در این موارد باید آن امور را به خود آن‌ها مربوط دانست بدون اینکه بخواهیم توجیه کنیم. موفق باشید

39054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

طبق توصیه و دستورات اهل بیت علیهم السلام و فتاوای تمام فقهای اسلامی هرگاه کسی در احکام شریعت یا اعتقادات چیزی را به اشتباه به دیگران انتقال دهد وظیفه دارد اصلاح کند و جلوی به فنا رفتن مخاطبانش را بگیرد، و اگر ابزار لازم برای تکیه زدن بر جایگاهی را ندارد، آن جایگاه برای او حرام است، چه جایگاه استادی و تعلیم باشد و چه اجرا و... ، با توجه به اینکه خطای شما در برخی پرسش ها توسط سوال کنندگان تذکر داده و اصلاح می‌شود و بسیاری از موارد را گزینشی حذف و سانسور می‌کنید، (مثل سوال راجع به سوتی بزرگ در تفسیر از حدیث امام رضا علیه السلام : العبد اذا اختاره الله...)، اگر هنوز بر عقیده ی خویش هستید سوالات را پاسخ دهید یا اگر متوجه اشتباه تان شدید اصلاح کنید. مخصوصا که خود را مصداق عاقل اصولی همچون وحید بهبهانی رحمه الله دانسته و منتقدینِ برداشتتان را اخباریون غیرعاقل، سوالات و اشکالاتی که ارسال شد اتفاقا راجع به قواعد اصولی بوده است. امانت علمی، اخلاق علمی و تقوای علمی را رعایت کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث مصداق امثال بنده با عالم بزرگواری همچون آیت الله وحید بهبهبانی «رحمت‌الله‌علیه» نیست. تعجب بنده از آن است که سؤال کننده محترم در جریان مکتب اصولی آیت الله بهبهانی در مقابل اخباریون نمی‌باشد و این‌که اساساً مکتب اصولی علمای ما که باب اجتهاد را گشوده می‌دانند، در همین رابطه است که چگونه از روایات قواعد و اصول را استخراج کنند و در همین رابطه عرض شد از روایت مشهور حضرت رضا «علیه‌السلام» به همان دلیل که در همان روایت قاعده اصولی مطرح است، می‌توان آن نتیجه را اخذ کرد که: « إنَّ العَبدَ إذَا اختارَهُ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ لاُِمورِ عِبادِهِ شَرَحَ لِذلِكَ صَدرَهُ ، وأودَعَ قَلبَهُ يَنابيعَ الحِكمَةِ» هرگاه خداوند، بنده اى را براى امور بندگانش برگزيند، براى اين كار سينه اش را گشاده گرداند و چشمه هاى حكمت به دل او سپارد. همان‌طور که عرض شد مصداق تامّ این قاعده، مربوط به معصوم است ولی خود روایت به ما اجازه می‌دهد که آن را برای هر آن کس که به نحوی برای امور بندگانش به میدان آمده است، آن کمک‌ها و الطاف را بنماید که البته بنده مصداق آن را در این زمانه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب می‌دانم و مثل روز روشن است که افکار این بزرگان، حقیقتاً منوّر به تأییدات الهی است. و این‌جا است که انسان متأسف می‌شود که چگونه بعضی با ادعای فهمِ دینی گرفتار همان بلای اخباری‌گری می‌شوند که مرحوم شهید مطهری ناله‌ها و گِله‌ها از آن‌ها دارد. آیا به این سخن حضرت صادق «علیه‌السلام» فکر کرده اید که می فرمایند:« أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ‏ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ‏ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَيْهِ فَعَمِلَ بِهِ فَإِذَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ تَمَّ لَهُ إِسْلَامُهُ » (الكافي، ج‏8، ص: 14‏) هر گاه خداوند خير بنده ‏اى را خواهد سينه ‏اش را براى پذيرفتن اسلام بگشايد و چون اين مرحمت را در باره او كرد زبانش بحق گويا شود و بستگى بدان پيدا كند و بدان عمل كند و چون همه اينها را خدا براى او فراهم كرد اسلام او را كامل گرداند.
به نظر شما آیا باید به سؤالاتی که در آن‌ها آن نوع بی‌پروایی‌ها و توهین‌ها نه‌تنها به بنده، حتی به اشخاصی که شخصیت‌های محترمی در فرهنگ دینی ما هستند، جواب داد و در معرض نگاه کاربران محترم قرار گیرد؟! آیا این همان تشییع اموری نیست که شریعت و قانون آن را منع کرده‌اند؟! در حالی‌که حتی منع قانونی دارد. جالب است که هیچ کدام از این افراد حتی جنابعالی ایمیل خود را نمی فرستید تا لااقل به صورت خصوصی جواب داده شود. موفق باشید
 

38992

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز: ببخشید استاد من درجایی خوندم انسان وقتی ازجنت اسما به عالم ناسوت هبوط کرد هفتاد هزارحجاب نورانی وهفتاد هزار حجاب ظلمانی گرفته است و در سیرصعودی ازعالم ناسوت باید این حجاب را از دست بدهد تا خودش را پیدا کند و به کمال برسد. لطفا درباره حجب های نورانی و ظلمانی توضیح بدید و مثال بزنید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه مانع حضور ما در نسبتی است که با خداوند داریم، حجاب ظلمانی به حساب می‌آید از خودبینی بگیرید تا حبّ دنیا. و هر حضوری که ما را متوجه نور حضرت حق بکند و در عین حال نوعی جدایی در میان باشد، حجاب نورانی گفته می‌شود که به گفته آیت الله جوادی: «عقل» هم حجاب نورانی به حساب می‌آید زیرا از یک طرف ما را متوجه حضور حضرت ربّ العالمین می‌کند و هم به هر حال ما در مفاهیم قدسی قرار می‌گیریم. و این غیر از انس با خود حقایق است. موفق باشید

38955
متن پرسش

 سلام استاد: بازهم خداوند درب حزبش را به رویم گشود، مادرم فاطمه الزهرا حزب الله را به رخم کشانده و گفت با زبان بی زبانی فردا مال ماست، بَه بِه این شور و حال، گویی اکنون را دیدم که ذوالفقار با همان مرام و مردانگی خودش چگونه رنگ و رخ این بد شکلان یعنی این دلقک های آمریکایی را فرق سر شکافته است و کار را تمام کرده است. اکنون چه حرف هایی که با من ندارد، اکنونی که کینه دارد از بنی اسرائیل، اکنونی که قاطعانه به من می‌گوید: گردن زدن این اسکلت های حیوان صفت و آبروی انسان بر، را با تو!! دلیل نوشتنم این بود که همین حال یه حسی بهم گفت: ببین اکنون را که پوزۀ اسرائیل با خاک یک سان شده است. یا علی مدد 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکنونت، مبارک باد. حقیقتاً همان‌طور که می‌فرمایید مائیم و چنان حضوری که جبهه حق در مقابل باطل به زیباییِ تمام در مقابل‌مان گشوده شده تا معنای زندگی را به تعبیر شهید سنوار عزیز؛ در دل طوفانی که طوفان الاقصی نام گرفت، پیدا کنیم. یحیی سنواری که در وصیت‌نامه‌ای که منسوب به اوست؛ از سنگ‌هایی می‌گوید که اولین کلماتی بودند در برابر جهانی که نسبت به آن‌همه خیانت به مردم فلسطین، سکوت می‌کردند و در نتیجه حقیقتاً آن مرد توانست دیوارها و میله‌های زندان را افقی و نوری ببیند که راه آزادی را روشن می‌کند، آن هم آزادی که به عنوان ایده‌ای می‌باشد که در دل مقاومت متولد می‌شود. آری! اکنون‌تان مبارک باد که جان‌تان منوّر به کینه‌ای مقدس نسبت به رژیم صهیونیسم شده است. آیا زندگی در چنین حضوری که «اشدّاء علی الکفار» است زیبا نیست؟ موفق باشید      

38674

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام: می‌خواستم بدونم که توصیه شما چیست که در حین مطالعه چه کتاب های درسی و چه کتب های مختلف دیگر پراکندگی ذهنی برای انسان ایجاد نشود و به صورت کامل و دقیق بتواند متن را بخواند و (آن را فراموش نکند) و متوجه آن نیز بشود. با تشکر از شما ❤️

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می شود به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در قسمت دوم کتاب که ضرورت مطالعه را مطرح می کند؛ رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/book/78?mark=%D8%A7%D8%AF%D8%A8  . موفق باشید

38542
متن پرسش

«بکشید ما را؛ ملت ما بیدارتر می شود. بریزید خونها را؛ زندگی ما دوام پیدا می کند. این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیهاست...» آیا اگر رهبر کبیر انقلاب امروز در کنار ما می بودند، همان پیامی که بعد از شهادت استاد مطهری اعلام کردند را در مورد شهادت سید مقاومت اعلام نمی کردند؟ آیا گریه و بغض اشخاصی مثل آن خانم مجری شبکه المیادین در خواندن خبر شهادت سید مقاومت گواه بر این بیداری ملت ها نیست؟ آیا این طرز جاری شدن نام شهید و سید الشهدای مقاومت بر لبان مجری خانمی که در ظاهر اصلاً به شریعت اسلام مقید نیست و شاید مسلمان هم نیست، از تقدیس و تکریم شهید و شهادت در ذهن او و ارادت قلبی او به شهیدان راه مقاومت در جانش پرده بر نمی دارد؟ آیا این پدیده ها تأییدی بر پیام امام نیست که زنده ماندن این نهضت به این خونریزی هاست؟ آیا شهادت مجاهدی دلیر و حکیمی بزرگوار و با بصیرت همچون سید حسن نصرالله رحمت الله الیه و به جوش آمدن خون هزاران هزار آزاده در سرتاسر جهان گواه بر این نیست که خداوند دعای امام کبیر انقلاب را مستجاب نموده و مشعل شهادت را برای ما تا به حال حافظ و نگهبان بوده تا با روشن بودن این مشعل اسلام راستین زنده بماند و هر روز بیشتر از دیروز در صحنه روزگار حاضر باشد، حقانیت خود را در برابر چشمان بیدار آشکار کند و باطل بودن و کفر و استکبار و ظلم بودن جبهه مقابل آن را هر چه بیشتر برای بشریت عیان کند؟ پس شهادت قهرمانانه و زیبای سید مقاومت را باید به او و جبهه مقاومت تبریک گفت و نگران نبود، چراکه شهادت این راست قامتان تاریخ همیشه ضامن امتداد راه و مکتبشان بوده و ان شاء الله همچنان هم خواهد بود. ولی آیا نباید آن وقتی ترسید و نگران بود که تن رهبر مکتب سالم بماند ولی خود مکتب به سمت انحراف و سازش با استکبار برود؟ کما اینکه این خطر از سوی جبهه خودی بسی شدیدتر حس می شود و خدا نکند روزی بیاید که سازشکاران در پشت واژه های دلربا و فریبنده صلح و عقلانیت بر ما چیره شوند که در آن صورت شهادت و مقاومت در اذهان بی معنا شود و خداوند دیگر ما را لایق مقام شهادت نداند و این مشعل فروزان خاموش گردد که حاصل آن چیزی نخواهد بود جز زندگی در اوج ذلت و بردگی و انحطاط انسانیت و به سر بردن در روزمرگی ظلمات بی معنایی زندگی! التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً چه کسی باور می‌کرد که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» پس از قبول قطعنامه همچنان از خداوند تقاضا کنند که مشعل شهادت خاموش نشود. راستی را! چه اسراری در حضور شهید برای ادامه این راه در میان است که او یعنی شهید برای ادامه این راه باید زنده‌تر از حیاتی باشد که در زندگی دنیایی خود دارد تا بتواند به همراهان خود دلداری و امیدواری دهد که «أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ». و این است که ملاحظه می‌کنید مجاهدان حزب الله امیدوارتر از دیروز خود که سید مقاومت در کنارشان بود؛ در صحنه حاضرند. این به جهت آن است که سید مقاومت در بصیرتی جدید، نابودی اسرائیل را نه مانند دیروز که پیش‌بینی می‌کرد؛ بلکه احساس می‌کند و به حکم قرآن که فرمود: «يَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ» بشارتی و آینده‌ای بزرگ را که در میان است به جبهه مقاومت در هر کجا که هست، خبر می‌دهد و هرگز نباید از این نکته مهم غفلت کرد. آری! هرگاه که حضوری الهی در تاریخ همراه با شهادت به میان آید، حکایت از آن دارد که آینده‌ای ماورای تاریخی که مستکبران شکل داده‌اند، در پیش است. و این راز و معجزه شهادت است و معلوم است که حضرت روح الله با آن بصیرت خاص خود برای ادامه تاریخی که با انقلاب اسلامی گشوده شده است؛ تقاضا کند: «خداوندا! این دفتر و کتاب شهادت را همچنان به روی مشتاقان باز، و ما را هم از وصول به آن محروم مکن. خداوندا! کشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزه‌اند و نیازمند به مشعل شهادت؛ تو خود این چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش.» موفق باشید                

38504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: عادات رفتاری که در انتخاب بنده تاثیرگذار است در مورد شهوات وغضبها و ترس ها و... مثلا بنده انسان پرخوری هستم یا در ارتباط با انسانها رفتار خوبی دارم. اینها به مرور با تکرار سَبکی خاص ملکه انسان میشه و دفعات بعد انسان شاید بدون فکر خاصی در موقعیت ها همان رفتاری تکراری ضبط شده درونش را تکرار می کند. آیا تقریبا می‌توان گفت این همان نامه عمل انسان است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه عقاید و اخلاق و اعمال ما در قیامت طبق قاعده معاد جسمانی، صورت به خود می‌گیرند. موفق باشید

38460

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد وقت بخیر: من پرسش و پاسخ های سایت رو مطالعه کردم و دیدم در جواب یک سوال شما فرمودین ما خودمون شرایطی که قراره در دنیا داشته باشیم رو انتخاب می کنیم. سوال من این هست که عواقب انتخاب ما به ما نشون داده میشه؟ برای مثال یک فردی که انتخاب می کنه در یک خانواده نامناسب یا با ظاهر نامناسب یا معلولیت جسمی به دنیا بیاد، میدونه که قراره چه سختی هایی رو بابت این شرایط تحمل کنه در زندگی دنیا؟ و سوال بعدی من این هست که چون انتخاب خودش بوده در آخرت بابت سختی هایی که متحمل شده هیچ پاداشی دریافت نمیکنه چون این شرایط انتخاب خودش بوده؟ یک کودکی که در کودکی توسط والدینش آزار و اسیب میبینه بابت این سختی هیچ پاداشی دریافت نمیکنه چون انتخاب خودش بوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انتخاب اولیه به همان معنایی است که در روایت داریم: «السعید سعید فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه». و البته این انتخاب اولیه با روبروشدنِ در دنیا با تذکرات توحیدی انبیاء، جای خود را در شخصیت فرد مشخص می‌کند که آیا در آن انتخاب پایدار خواهد ماند یا نه. و این غیر از امور فرعی است که ممکن است برای هرکس در شرایط مختلف مانند همان آزار والدین که فرمودید، پیش آید. موفق باشید

38369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: با کلی آره یا نه که بگویم یا نگویم، یا اصلا چجوری بگویم. گفتن ندارد. همانند برکه ای که روزی زلال بوده و تا حال که کوه برف انبار دست از نجوا و اشک ریختن کشیده. داستان این گونه است: من هستم، کسی که در طی ۳ سال اخیر تا چند ماه پیش حرف های طاهرزاده را به گوش آویزان کرده بوده است. از زمان زن زندگی آزادی پاسخ شما به عکس العمل جوانانی که خود شما ها در آموزش و پرورشتان... شما حرفتان چه بود؟ حتی نمی گویید این ها چه می‌خواهند چرا به خیابان آمده اند؟ سریع کمبود دین و حمد می کنید در آنها. از این به بعد می نویسید جمهوری اسلامی می‌خوانیم رژیم غاصب جمهوری اسلامی. ایران کورشِ کبیر شده ایران امام رضا! خاکی به ارزش مردمام طلا زیست. مردمان از جنس کورش. طاهرزاده مگر تو از این خاک نیستی؟ سوال من این است چگونه توانسته اید اصالت خود را نادیده بگیرید؟ اشکال ندارد پارس را به اعراب بفروشید. « صعودی فقط عرب نیست» (خمینی، خامنه ای) هم عرب هستد. اما و هزار اما که باید بگویم تاریخ نشان داده که کسی خاک دیگری را برای منافع خود تسخیر کرده است، برای این خاک نیست و باید برود. سپاه اگر خیلی خوب این خاک را می‌خواست می آمد و بجای خرج کردن برای هوا کردن ۳۰۰ موشک تا تل آویو، مدرسه ای با امکانات بنا می‌کرد تا جوانان بتوانند بدون دقدقه پیشرفت کنند. چون او با ۳۰ موشک هم کارش راه می افتاد. ولی باید بگویم که در این عصر مظلوم تر از ملت و خاک ایران نیست و نبوده، همچنان فلسطین... حرفی نیست اما چرا خیانت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب آقای دکتر شایگان، این خردِ خسروانی بود که متوجه عظمت و حقّانیت عمیق‌ترین لایه اسلام شد و اسلام را در قالب تشیع از جان و دل پذیرفت و به یاری حضرت علی «علیه‌السلام» این انسانی‌ترین انسان برآمد. پس ایران، اسلام را پذیرفت و ایران، یعنی اسلام با نمادی چون سلمان فارسی. موفق باشید

38120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: با توجه به مشکلات جوانان و روی آوردن به متاسفانه خودارضایی برای هر علت که در نهایت همان حال خوش درونی است و گشت و گذارهای مختلط و پارتی های جور وا جور.. آیا این همان سوبژکتویته است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست موضوع را به سوبژکیِ انسان که امری است معرفتی ارجاع دهیم. باید متوجه باشیم شرایط ازدواج جوانان را ساده و ساده‌تر کنیم. زیرا این یک امر طبیعی است، خودمان کار را سخت کرده‌ایم. موفق باشید

37850

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: به خاطر کاهش میزان مشارکت در انتخابات ها و مخصوصاً انتخابات جمعه گذشته، خیلی مورد ملامت و سرزنش و تحقیر قرار گرفته ایم. به نظر حضرتعالی علت یا علت های این مسأله چه چیزهایی هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا در شرایطی این‌چنین که مردم در زیر رگبارهای تبلیغات منفی و سختیِ معیشت قرار داده شده بودند، چنین حضوری، یک معجزه تاریخی نیست؟ آنهم با برنامه‌هایی که تلاش داشتند دولت آیت الله رئیسی را تا آنجا زمین‌گیر کنند که به گفته خودشان، مشارکت کمتر از ۱۵ درصد باشد. کانال «کشکول» نکاتی را متذکر شده که می‌تواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/mahdian_mohsen/1119 . موفق باشید

37672
متن پرسش

دم دمای صبح بود آفتاب خیلی افقی و مماس به زمین تابیده و زمین را طلایی کرده‌بود، وسط این دشت طلایی یک جمعیت سیاه‌پوش سحرخیز به یک سمت حرکت می‌کنند از مزار امام به سمت دانشگاه! چه آغاز و فرجام زیبایی ظاهرش به سمت ایستگاه مترو بود، باطنش اما به سمت منزل بعدی انقلاب، چشمهای خسته و خواب زده و چند روز اشک ریخته که در بهت فتح جدید انقلاب بودند. آنقدر در بحبوحه حادثه‌ها هستیم که روایت کردن آنچه بر ما و زمانه ما می‌گذرد بسی سنگین و دشوار است، هر انسانی در آن جمعیت برای یافتن خودش، به آن اقیانوس پیوسته بود، گویی قطره‌هایی باشیم که بی‌اقیانوس تبخیر می‌شویم و در گداختن بی‌معنایی گم می‌شویم اما در دل آن جمعیت ما خود را پیدا کردیم سالها مجاهدت مردانی که هرگز همه ابعاد شخصیت‌شان بر ما آشکار نشد، خون حیاتی تازه در ما دمید، ۸ نفر شهید شده بودند اما میلیونها نفر بدون آنکه برایشان مهم باشد که چرا رنج این راه را به جان می‌خرند، چرا در این ازدحام خود را گم می‌کنند آمده بودند تا در کنار هم دوباره خود را در جمعیتی هم عهد از نو بیابند از نو بشناسند و چشم جهانی نگران این جمعیت بود قبلا شنیده بودم که مجردات تزاحم ندارند، جسمهای ما در ازدحام بود و روح ما آنچنان کنار هم لطیف و سیال جا گرفته بود که دلت می‌خواست بدنت ذوب شود تا جای اطرافیانت را باز کنی. ما در میانه این بودن و نبودن مستی کنار نهرهای بهشت را چشیدیم ما در گرمای آفتاب ساعتها ایستادیم تا سه بار با امام و مقتدایمان شهادت دهیم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» و آن لحظه که همه با هم شهادت دادیم تمام تاریخ بشر را در ثانیه‌ای مرور کردیم از «انی اعلم ما لاتعلمون» که حضرت الله با ملائکه گفت تا «لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا» گویی خدا از این صحنه اشک شوق می‌ریخت و باز به ملایکه می‌گفت «الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات و الارض» و آن لحظه‌ای گویی آن غیب آسمانها و زمین در ناله بی‌ادعا و زلال چند میلیون انسان رخ نمود. ما بر مرده ها نماز نخواندیم ما «نفخت فیه من روحی» را باز گفتیم جمعیتی که هیچ نام و نشان از هم نمی‌شناسند چون آشنایانی دیرینه با هم یک نفس شدند و در روح انقلاب نفسی تازه دمیدند قوت نفس انقلاب مرده زنده می‌کند. امت مسیح را باذن رب این انقلاب زنده می‌کند. این نفسها تا آنسوی جهان می‌رود و کودکی در غزه و جوانی در اروپا حس حیات می‌کند تا کسی با ما نفس نکشد حال ما را نمی‌یابد. کدام شخصیت سیاسی در کجای جهان چنین محبوب بود؟ مگر عنوانهای قراردادی اجتماعی و سیاسی را چنان قوتی هست؟ آری ما جایی که درست به خاطر نداریم با هم عهدی بسته‌ایم و با واقعه‌ای به غایت غافلگیر کننده، دوباره عهد قدیم‌مان را به یاد آوردیم مسیر، پرازدحام و پررنج و طولانی بود اما چرا خوش گذشت؟! چرا با هرکه سخن می‌گفتی آشناست؟! گویی ما سالهاست حرف‌هایمان را زده‌ایم انگار ادامه حرفهای گذشته است! با هم اختلاف نداشتیم؟‌ چرا بود، حتما اختلاف هم بود قرآن در وصف منافقان می‌گوید «تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی» و امروز ما امت پیامبر را دیدیم که «تحسبهم شتی و قلوبهم واحدة» فریب دعواها و اشتباهات ما را نخور، ما درباره فلان برنامه دولت و بهمان طرح مجلس و روش امر به معروف فلان نهاد اختلاف داریم، حتی گاهی خودمان هم فریب این اختلافها را می‌خوریم اما صبح عید فطر که پشت سر آقا نماز می‌خوانیم، امروز که با همه گلایه‌ها از عملکرد دولت، چند میلیون نفر اشک ریختند و صادقانه سه بار زمزمه کردند، «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» دیدیم که دلمان صاف نشد؛ صاف بود ما همه از یک خم ساغر نوشیده‌ایم ما همه مست یک شرابیم همه اهل یک میخانه‌ایم، یکی هفت خط دیگری جورکش، یکی صافی نوش و دیگری دُردکش

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این است قصه حضور در تاریخی که با توحید آغاز می‌شود تا در دفع استکبار درون و بیرون، گام‌ها آغاز شود و به گفته جنابعالی آغازی باشد برای آغازی دیگر و حضور در بیکرانگی خود در عین درک بیکرانگی انسان‌هایی که حقیقتاً امت واحد و قلب‌های یگانه دارند. چه اندازه این یگانگی‌ها و این ایثارها زیباست و چه اندازه انسان، خود را در طلبِ حفظ این یگانگی‌ها حاضر است به آب و آتش بزند؛ چه در این سویِ جهان ایستاده باشد و چه در آن سوی عالم. تنها کسانی می توانند چنین یگانگی و چنین حیاتی را احساس کنند که از غارهای تنگ خودبینی و خودخواهی و خودرأیی عبور کرده باشند. موفق باشید  

37623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: شخصی از آشنایان که قبلاً از نظر اعتقادی نسبت به اسلام بی اعتقاد بوده، جدیدا علاقه مند شده که قرآن را بخواند و به نحوی در اعتقاداتش بازنگری کند. از من خواسته سوره ای از قرآن را به او معرفی کنم تا به وسیله المیزان تفسیر آن را بخواند. به نظر شما کدام سوره را به او معرفی کنم؟ همچنین مسیر دیگری غیر از این راه برای او وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دنبال‌کردن مباحث شرح صوتیِ کتاب «ده نکته در معرفت نفس»؛ خوب است که به شرح صوتی سوره زمر پرداخته شود که هر دو روی سایت هست. موفق باشید

37575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: راه رهایی از نیست انگاری غیر از پذیرش این موضوع و امید به آینده چیست؟ آیا از راه مطالعه می‌توان از این نیست انگاری خارج شد!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه و نظر به «وجود»، آری. و این در کنار نسبتی که با انسانی همچون حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شکل بگیرد، ممکن است. علاوه بر چند جلسه‌ای که تحت عنوان «نیست‌انگاری» بحث شد و روی سایت هست، می‌توانید به دو جلسه اخیر شرح سوره «اعلی» نیز نظری بیندازید. موفق باشید

37569

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: منظور از انسان صغیر و عالم کبیر در عبارت زیر چیست: «این عالم همان انسان است که گشوده شده، انسان همان عالم است به جامعیت. انسان، عالم کبیر است به اعتبار جامعیت اسـما و صفات و عالم، انسان صغیر است به اعتبار کثرتها»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است. آری! در نسبت اوج محتوا، انسان، عالم کبیر است و در نسبت با وسعت مادی و حضور کثرات، انسان، عالم صغیر و عالم غیر انسان، عالم کبیر است. موفق باشید

37466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: یه سوالی داشتم. از صبح تا شب کارهایی که انجام می دهیم تمامش رویای صادقه هست. مثل این می ماند که قبلا این زندگی رو تجربه کردیه ایم حتی تدبر در قرآن و حتی صوت ها و جلساتی که گوش می دهم و یا حضوری شرکت می کنم. اگر بخواهم بیشتر با این جهان و دنیا و برزخ و قیامت و خودم آشنا بشوم چه سیر مطالعاتی رو پیشنهاد می کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان در همین عالم و در همین جهان کثرات، دل را متوجه حقیقت توحید و رحمت واسعه الهی بکند؛ آرام‌آرام در این جهان مانند حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»، آن جهانی می‌شود. کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» همراه با شرح صوتی آن، إن شاءالله راه‌گشا خواهد بود. موفق باشید

37437

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: میشه لطف کنید و یه کتاب یا فایل صوتی معرفی کنید که کمک کنه ما با قواعد عالم جبروت یا عالم عقل کامل آشنا بشیم؟ چطور میشه از تصویر یا صور رها بشیم و وارد عالم عقل بشیم؟ خدا بهتون خیر بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که انسان بتواند با عالم جبروت و عقل آشنا شود، نیاز به سلوک دارد. در این رابطه مرحوم آیت الله محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» خود سخن‌ها دارند تا انسان به مرور متوجه عالم عقل و جبروت بشود. عرایضی در شرح آن کتاب‌ها شده است که در سایت می‌توانید به صوت آن‌ها رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA موفق باشید         

37429
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به جلسات راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه سها ضرورتی در جمعی از بانوان در این بابت ایجاد شد و به تازگی جلسات تفسیر ملاصدرا توسط سرکار خانم ملاباشی در موسسه پُرسا برگزار می‌شود. خواستیم به اطلاع شما برسانیم که در صورت صلاحدید به اطلاع علاقمندان برسانید. این کلاس ها در این کانال ایتا اطلاع رسانی می‌شود: https://eitaa.com/porsa_andishe

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است. امید است علاقه‌مندان به آن مباحث که در واقع با نظر به «اصالت وجود»، اندیشه انسان مفتخر به فتح‌الفتوح می‌گردد؛ بتوانند استفاده نمایند. موفق باشید    

37408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طلبه درس خارج هستم. خسته ام از بی خاصیتی، هم برای خودم هم در نسبت با دیگران. انگار خیلی چیزها رو میدونم ولی نمیدونم به ظاهر دراز اطلاعاتم ولی خالی از معرفت، نمیتونم با امامم ارتباط برقرار کنم، انحرافات جوون ها رو هم می‌بینم و نمیتونم کاری کنم. بعضی وقتا میگم کاش می‌مردم و از این بلاتکلیفی راحت می‌شدم از طرفی هم دلم برای همسر خوب و بچه هام می‌سوزه که گرفتار من شدند معمم هستم و علاقه مند به طلبگی و لباس روحانیت ولی کارم فقط شده هر روز مسجد رفتن برای یکسری پیرمرد و پیرزن و برگشتن خونه بدون ثمری. بعضی وقتها انگار می‌خوام از درون متلاشی بشم وقتی می‌بینم خدا این همه نعمت و آرامش بهم داده ولی من هیچ کاری براش نمی‌کنم سرگردونم، نه میدونم چیکار کنم نه از کجا شروع کنم انگار که هیچ اراده‌ای ندارم خسته ام خسته. تو چاه عمیقی گرفتارم که هر علمی باعث فرو رفتن بیشترم میشه. شدیداً کمک لازمم. استاد همیشه حسرت انسان های موفق رو می‌خورم ولی من نه اهل دنیا شدم که تو دنیا چیزی داشته باشم نه اهل آخرت «خسرالدنیا والاخره»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: همین اقامه نماز جماعت و رونق‌داشتن آن در آن محل، و انس با مردم به عنوان روحانی محل، و سایه‌ای که روحانی محل در محل دارد را؛ نباید ساده گرفت. بخصوص اگر به بهانه‌هایی خردسالان و جوانان را بتوانید با روحانی محل آشنا کنید که نسبت به روحانیت، ذهنیت خوبی داشته باشند، چه خوب است. ثانیاً: بالاخره فضای مجازی در این زمان، میدان خوبی است تا متذکر نکات معنوی که نیاز مردم است باشید. ثالثاً: عمق‌بخشیدن به معارف الهی بخصوص معارف قرآنی از طریق تفسیری مانند «المیزان» زمینه می‌باشد تا رجوع مردم به شما جهت استفاده بیشتر فراهم شود. موفق باشید

37355
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: شما همواره فرمودید که اشتغالات زیاد دنیایی مانع کسب ورع می شود و یا توجه دادید به احادیث پیرامون بخش بندی کردن زمان و اختصاص قسمت اعظم فعالیت روزانه به مشاغل را اشتباه دانسته اید. این مطالب را با مرور زندگی برخی از بزرگان معاصر نتوانستم تطبیق دهم، به عنوان مثال در وصف پرکاری شهید طهرانی مقدم و یا حاج قاسم بسیار شنیده ایم. لطفاً در فهم درست این مسئله مطلبی بفرمایید و یا اینکه مرجعی را معرفی بفرمایید که ابهامات بنده را برطرف کند. سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی افقی از نور توحید در دل تاریخ در مقابل انسان گشوده شود، حضور فعّال او در صحنه صحنه‌های آن تاریخ نه تنها مشغله نیست بلکه حضوری است عین توحید که انسان در هر لحظه آن حضور، در هرکجا که باشد احساس می‌کند در قرب الهی قدم برمی‌دارد، حال چه شهید تهرانی مقدم باشد و ساختن موشک و یا شهید آوینی باشد و تهیه «روایت فتح» و یا اشک‌های نیمه شب رهبری باشد در دعا به ملتی که بنا دارند در راه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» قدمی جلو بگذارند. در آن صورت «همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت». موفق باشید

37310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار وقت بخیر: استاد من زمانی شوق زیارت امام یا امامزاده ای رو در دلم حس می‌کنم و خیلی مشتاق و دلتنگ زیارت می‌شوم، وقتی به حرم می‌روم اما انگار دلم یخ می‌زند، دیگر خبری از آن شوق نیست. می‌نشینم ادعیه می‌خوانم با حال خیلی معمولی، زبانم به دعا کردن و حاجت خواستن نمی‌چرخد. البته برای فرج امام زمان دعا می‌کنم، اما حوائجی که مد نظرم هست، زبانم به گفتن نمی‌چرخد و هیچ خبری از آن اشتیاق و حلاوت مناجات در آن لحظه نیست و وقتی برمی‌گردم بسیار غمگین می‌شوم که چرا قبل رفتن آن همه بی‌قراری و دلتنگی بود اما در حرم حال عبادت نبود و بسیار ناراحت می‌شوم. استاد بنظر حضرتعالی علت این اتفاق چه می‌تواند باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خود سخت بگیرید. فرموده‌اند: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». در چنین مواردی می‌توان زیر سایه امام و یا امام‌زاده‌ای که به زیارتشان مشرف شده‌اید؛ به تدبّر در قرآن و زیارت‌هایی مثل زیارت جامعه بپردازید. موفق باشید

37275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ۱. استاد اگر بخوام در زمینه مکتب سیاسی علامه طباطبایی بیشتر بدونم کجارجوع کنم؟ ۲. آیا در زمان حکومت امام زمان سیاست معنای خاص دارد؟ اصلا همچین موضوعی را کسی کارکرده یا نه مثلا بنده از خصوصیات دوران ظهور مطالبی دیدم قضاوت هم یه مطلب دیدم که شاید هر کدوم از این موضوع ها را میشه یه کارنامه رویش انجام داد، ولی در مورد اینکه سیاست چطوریه ندیدم که شاید اونم جای بحث و کار خودش را داره؟ ۳. در این خصوص جمع سیاست در زمان حکومت امام زمان و بحث شناخت زنان از خود اینا اگر مطلبی یا منبعی می‌شناسید لطفا معرفی بفرمایید. ۴. در موضوع مطلبی دیدم گفته بود. ولی بدون تبری اثرنداره حالا صحبتم اینه بحث تبری زن وقرآن این سه تا با هم آیا منبعی هست؟ در ضمن استاد میشه این موضوع را از مباحث استادی که تو سها دارن المیزان تدریس میکنن هم دریافت کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «تأملات سیاسی علامه طباطبایی» در این مورد نکات خوبی دارد. ۲. در موارد دیگر نکته مشخصی در ذهن خود ندارم. آری! عزیزی که در «سها» در موضوع المیزان زحمت می‌کشند، دارای فهم و اندیشه خوبی در این مورد می‌باشند. موفق باشید

37236

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: در زمان تولد امیرالمومنین حضرت علی که در کعبه اتفاق افتاد مگر درآن زمان کعبه بت خانه نبوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنیان خانه توحید، یعنی کعبه معظمه ابتدا به دست حضرت آدم «علیه‌السلام» و سپس با احیای حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» شکل گرفته، و بتخانه‌شدن آن امری است عرضی که جایگاه توحیدی آن را از آن سلب نمی‌کند. موفق باشید

37099

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث علت و معلول. ما در تقسیم بندی ارسطویی چهار علت داریم. فاعلی، غایی، مادی و صوری. در بحث علت مادی. این موجودات اطراف ما از ماده ساخته شده اند. سوال این ماده از چه ساخته شده است؟ اگر این سلسله به جایی ختم نشود چیزی بوجود نمی آید. آنجایی که ختم می‌شود چیست ؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از مراتب وجود، عالم ماده می‌باشد و از این جهت به عنوان علت مادی، زمینه پذیرش صوری است که بر آن جاری می‌شود. موفق باشید

37074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

آقا چیکار کنیم که دلمون یک رو بشه. چه راهی رو طی کنیم که هرچی میریم فقط از دل پاک و راستی باشه، ذکر و یاد خداوند به معنای نماز خواندن یا با تسبیح صلوات فرستادن کجاشه، آخه برا همین هم که ذکری از یاد خداوند در دل ما باشه راهی رو باید طی کرد. ذکر خداوند در چه زمانه ای و تاریخی میشه صبح و شب نداشتن برا خدا. می‌شنویم که شهید مخلصانه برای خدا هستش و کار میکنه؛ مثلا فتح خرمشهر که حاج احمد اون کار نشدنی و به این عظمت رو برای رضای خدا انجام میده و فتح میشه رو اگه می‌خواست که همین طوری با قاعده جنگ و منیت خودش به میدون بره هرگز این اتفاق رخ نمی داد. حتما یک ذکری به یاد خداوند می‌خواسته که هیچ وقت از اون جدا نشی و جلو بری تا آخر. اما اگه من باشم لحظاتی متصلم و اون هم یا نماز دارم میخونم یا دارم توی روضه ی اباعدالله اشک می ریزم. اون شهید احمد متوسلیان که می‌بینیمش توی عملیات های مختلف، چجوری تونسته بوده خالصانه کارش رو جلو ببره بارها و بارها. اون ها به لطف امام بزرگ مرتبه و بلند والا توانسه بودند که در این حد بر حیطه من خودشون و منیت شون حکمرانی کنند. عمل به زنده نگه داشتنِ ذکر و یاد خداوند در قلب.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی آرام‌آرام به خود تذکر بدهیم که این خداوند است که در همه صحنه‌ها خدایی می‌کند و ما اگر ذیل دستورات او در همه امور حرکت کنیم؛ إن شاءالله در میدانی که خدا حاضر است، حاضر می‌شویم و آن می‌شود که باید بشود، یعنی «در بلا هم می‌چشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید

نمایش چاپی