سلام استاد: آیا خود مطالعه بنفسه حالا بصورت صوت گوش کردن یا مطالعه کتاب بصورت اینکه جدی وقت بزاریم باعث نیل به توحید میشه یا حتما باید کنارش نماز شب و ورد و... باشه؟ سوالم رو بهتر بپرسم: آیا ممکنه کسی به صرف مطالعه و کسب علم به توحید برسه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نور معارف الهی با حضور در عبادات شرعی است که در جان انسان جلوه میکند. آری! عبادت در حدّ انجام واجبات و ترک محرمات در ابتدای امر کافی است، ولی آن شریعت الهی است که افق توحیدی را میگشاید و زندگی را معنا میبخشد وقتی با معارف اصیلی همراه باشد. موفق باشید
سلام استاد جان: عاقبتتان به خیر. استاد بنده طلبه هستم و راجع به مسئله تنهایی (و احساس تنها بودن به علت پوچی و محدود بودن تمام امور دنیوی و از طرفی نامحدود بودن انسان) اکثر پرسش ها رو که در کانال نگاه کردم جواب شما در این مورد بود درک و حضور در انقلاب اسلامی (که تاکید بر شهدا مخصوصا شهید آوینی داشتین) همچنین نوشته هایی با این نام ها دیدم منتها نمی دانم از کجا و کدام مطلبتان یا صوتتان یا نوشته تان شروع کنم و سیر رو جلو ببرم اگر میشود راهنمایی کنید که چگونه و با چی شروع کنم و ادامه بدهم همچنین اگر جوابی غیر از این موضوعی که فرمودید در مورد همان مسئله دارید بفرمایید. درپناه خدا باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضور در نزد خود از طریق معرفت نفس فکر کنید تا ان شاءالله معنای انسان در بیکرانه هستی برایتان روشن شود و در این راستا به سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» نظر بفرمایید. امری که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» مطرح شده است. موفق باشید
سلام: خدا قوت. منظور این روایت چیست؟ «عنه عليه السلام القَرابَةُ إلى المَودَّةِ أحْوَجُ مِن المَودَّةِ إلى القَرابَةِ»; امام على عليه السلام: خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى» ; نهج البلاغة : الحكمة 308 .
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه مهم است دوستی است و حتی در دل خویشاوندی آنچه مهم است آن نوع دوستیهایی است که بین ارحام پیش میآید. حال چه آن دوستی در بین خویشان باشد و چه بین غیر ارحام. مهم، دوستی است و دوستداشتن، و دوستداشتن را دوستداشتن.https://eitaa.com/dastanak_ir/13862. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. من از رحمت خدا ناامیدم. لطفاً من رو راهنمایی کنید که چیکار کنم از این حال ناامیدی در بیام. سالهای مدیدی (بیش از بیست سال) با یه سری مشکلات دست و پنجه نرم می کردم و همه جور تلاشی برای رفعشون انجام دادم و هر روز اوضاع بدتر شد. در چند سال اخیر شدیداً دست به دعا و توسل و تضرع بلند کردم به امید اینکه فرجی برسه و از همه جا قطع امید کردم و به خدا خوشبین بودم که چون امیدم رو از همه جا قطع کرده حتماً می خواد فرج کنه. نه تنها هیچ فرجی نشد بلکه الان در بدترین شرایط قابل تصور قرار دارم و اخیراً امیدم رو به رحمت و دستگیری خدا کاملاً از دست دادم و توسل و استغفار و استغاثه رو رها کردم و در تاریکی ناامیدی مطلق روزگار می گذرونم. حتی برای رفع مشکلم به روان پزشک مراجعه کردم و ایشون معتقده مشکل جدی و خاصی ندارم (اگه تشخیص درست داده باشه) الان جدای از این که روزگارم به تلخ ترین و سخت ترین شکل ممکن می گذره، می ترسم با حال کفر از دنیا برم (البته واجباتم رو هنوز انجام میدم) لطفاً بگید چیکار کنم که حداقل کافر نمیرم! برای زندگی طاقت فرسا و غیر قابل تحملم که گمان نکنم کسی راه حلی سراغ داشته باشه. ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند ما را خلق کرد تا در جهان گشوده معنویت حاضر شویم که جهانی است سراسر رحمت. و از این جهت خودمان باید تلاش کنیم دنیا را برای خود عمده ننماییم. کتاب «مقالات» آیت الله شجاعی که شرح آن روی سایت هست راهگشای خوبی در این مورد میتواند باشدhttps://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D8%B4%D8%AC%D8%A7%D8%B9%DB%8C . موفق باشید
سلام استاد جان خسته نباشید. استاد من دور و بر زندگیم افرادی که نسبتا مذهبی هم هستند را میبینم که به مصیبتهای فوق العاده عجیب و دردناک مبتلا میشوند و عمریست به چه کنم چهکنم هستند و خود و خانوادشون در اذیتند. اما من تا این لحظه از عمرم هیچکدام ازاین امتحانات را نداشته ام و همیشه الحمدلله در غرق نعمت بوده ام. سوالم اینه که همش تو ذهنم میاد که یااابالفضل خدا چه آشی برای خودم داره میپزه و منم دیر یا زود این اتفاقات سخت بلکه چون تا حالا نداشته ام خییییلی سخت تر بناس برام بیفته که نمیدونم این حرفم درسته یا نه؟ و اینکه نمیشه خدا کسی رو فقط به خیر در کل عمرش آزمایش کنه؟ سوال دومم اینه که لحظه مرگهر کسی که تقدیرشه، چه چیزی ملاک تقدیره؟ یعنی چه پیمانه ای که پر بشه ملاک تقدیر خداست چون هم جوان میمیرد و هم پیر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرمودهاند در نعمت، شکر و در مصیبت، صبر پیشه کنید زیرا در هر دو امتحان میشویم و نه آنکه گمان کنیم نعمتها به جهت امتیازی است که ما در نزد خدا داریم و یا سختیها به جهت بیتوجهی خداوند است. خیر! «امتحان در امتحان است ای پسر». ۲. چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
سلام استاد عزیزم: استاد اگر کسی به ما به ظلم حقوقمان را نداد یا قولی که داده بود را عمل نکرد آیا باز هم مبتنی بر بحث کتاب رزق تون آیا این قضیه میتوان گفت که رزقمان نبوده؟ و نباید دفاع کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا نباید دفاع کرد وقتی خداوند آن رزق را برای ما تقدیر کرده است و عدهای آن را قاپیدهاند؟ این نوعی دفاع از حق است و برکات خاص خود را دارد، مگر آنکه کار به دردسرهای بزرگ بکشد که ما را از کارهای اصلی باز دارد؛ در این مورد میفرمایند به خدا واگذار کنید که او بهتر از شما توان احیای حق را دارد. ولی این مربوط به مرحله آخر است. موفق باشید
سلام: من سوال ۳۵۷۶۳ رو پرسیدم. شاید صدای یک مرد موجب شهوت برای یک خانم بشه از کجا معلوم؟ بعدش باید چیکار کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که عرض شد فضا، باید فضایی که موجب لهو و لعب و فتنه و فحشاء میگردد، نباشد. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: من چند وقتی بود که خیلی توی فاز خدا و امام و شهدا بودم ولی الان خیلی ازشون دور شدم الان خیلی راحت به چشم نامحرم نگاه میکنم، خیلی راحت فکرای بدی میاد توی ذهنم. ولی نمیتونم کنترلشون کنم و خیلی سر این موضوع اذیت میشم. احساس خیلی بدی نسبت به خودم دارم و اینکه وقتایی که میرم هیئت احساس بشدت بدی دارم بدم از خودم میاد که برای خود امام حسین نمیرم عزاداری. لطفا کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه باورهای معنوی ما با پشتوانههای معرفتی همراه شود، نهتنها احوالات معنوی ضعیف نمیشوند بلکه بیش از پیش رشد و وسعت مییابند. پیشنهاد ما آن است که با توجه به تأکید روایاتِ مکرر، از موضوع «معرفت نفس» غفلت نشود. موفق باشید
با سلام: با توجه به سوال ۳۵۶۲۲ که فرمودید: تفسیر سوره واقعه را بصورت انفسی انجام داده اید، می خواستم بدانم سایر تفاسیری که از قرآن انجام داده آید و روی سایت لب المیزان (همین سایت) موجود است، آنها هم بصورت انفسی است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثراً سورهها بر مبنای نظر المیزان بحث شده است مگر سورههای معدودی که البته در دل بحث، نسبت به موضوع تذکر داده میشود. موفق باشید
عرض سلام و ادب احترام محضر استاد عزیز: نظر حضرتعالی راجع به دگردیسی نگرش دکتر داوری اردکانی درباره علم دینی و ناممکن انگاری آن چیست؟ آیا چنین انگاره ای بر تغییر بنیانهای فکری ایشان دلالت ندارد؟ و آورده های فکری او را در قبال حقیقت غرب حداقل در منظومه فکری وی بی اعتبار نمیسازد؟ آیا این نظر، اندیشه داوری اردکانی را در دو دوره متقدم و متاخر و مستقل از هم تفکیک نمیکند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده در جریان هستم نکاتی بود که ایشان در مورد علوم انسانی مانند جامعه شناسی و روانشناسی و اقتصاد مطرح کردند و فرمودند این علوم در بستر تاریخ مدرن و در مواجهه با مسائل پیش آمده در این تاریخ مطرح شدهاند و از این جهت علوم انسانیِ اسلامی و یا غیر اسلامی نداریم. و این سخن قابل توجهی است که متأسفانه به جای آنکه نسبت به سخن متفکرانه ایشان فکر شود، نادانسته شروع به نقد کردند و ما باز از امری که میتوانستیم بفهمیم، عقب افتادیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد مهربان: استاد چطور آدم متوجه پیشرفت معنوی و وجودی خودش میشه که در ظاهر زندگی و رفتارهایش با اطرافیان و تصمیماتش یا تحلیل کردن مشکلات و مسایل زندگی نشانه ای داره یا نه؟ اساسا آیا باید منتظر نشانه ای باشیم که مثلاً نسبت به چند سال پیش بهتر شده این یا خیر، مثلا یادمه در یکی از سخنرانی ها شنیدم که میرزا جواد آقا ملکی تبریزی پیش استاد خودشون رفتند و از اینکه پیشرفتی در مسیر سلوک نداشتند گله کردند و اساتیدشون فرمودند که گره کار شما در ارتباطی هست که با اقوامتون دارید باید کینه ها رو حل کنید و ... ایشون چطور خودشون رو میسنجیدند که فهمیدند پیشرفتی نکردند؟ من بله خودم نگاه میکنم که آیا نسبت به چند سال پیش که خیلی از مباحث معرفتی رو گوش نداده بودم، نمازهایم سر وقت شده؟ یا نماز شبم در حد سه رکعت آخر مداوم و مستمر شده؟ آیا رفتارم با اطرافیانم با محبت شده؟ آیا میتونم دیگه براحتی شتر دیدی ندیدی بکنم یا خیر؟ آیا درک عقلیم از مباحث بیشتر شده؟ آیا بیشتر دهانم رو بستم و کمتر حرف بزنم و بیشتر عمل کنم؟ آیا تونستم عین آیه «لم تقولون ما لا تفعلون» بشم یا خیر؟ آیا تونستم هدفهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف رو اهداف جزئی و کوچک و بچگانه خودم ترجیح بدم و افق دیدم رو بالاتر ببرم و فانی کنم در اهداف حضرت حجت ارواحنا فداه؟ آیا به این اندازه از بصیرت رسیدم که در تحلیل های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی فکری که به ذهنم خطور میکنه مطمئنا نظر رهبر و امام زمان علیه السلام باشه یا هنوز فاصله های سنخیتی با وجود مطهر امام دارم؟ آیا هنوز برام مهمه که پشت سر من ازم تعریف میکنند یا ذم من میکنند؟ معیار اعمال رفتارم خالصانه برای تقرب به خداست و رضایت آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف یا رنگهای شرک از همه مدل هم توی وجودم هست؟ تعداد خداهای درونم کمتر شده یا نه؟ خلاصه استاد بزرگوارم معیار سنجش امام خمینی (ره) و رهبر عزیزمون یا علامه طباطبایی (ره) یا حسن زاده آملی (ره) برای پیشرفت سلوکی چیه؟ دیدار و تشرفات خدمت حضرت حجت ارواحنا فداه یا شنیدن صدای امام از درون و الهامات قلبی...؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته باید خدا را شکر کرد که چنین احوالات و اعمال پیش آمده، ولی همچنانکه متوجه هستید «بی نهایت حضرت است این بارگاه / صدر را بگذار ، صدرِ توست راه» و از این جهت باید به حضوری فکر کرد که انسان خود را ذیل ارادۀ الهی احساس کند و منتظر صبری بود که امیدواری از رحمت الهی را پیش میآورد. و این همان حالتی است که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در جواب آن خبرنگار که سؤال کرد حال که به ایران برمیگردید، چه حالی دارید؛ فرمودند: هیچی. و همۀ دنیا در این «هیچی» نهفته است. زیرا میدانند که اوست که دارد خدایی میکند و ما «برگ کاهم پیش تو ای تند باد ** من چه دانم که کجا خواهم فتاد». به او باید امیدوار بود. موفق باشید
با سلام و احترام: با عنایت به «و کذلک شیعتنا فازوا...» حدیث شریف کساء، ۱. چنانچه فرد به درجهی شیعه نائل شود در دنیا و آخرت اهل سعادت و نجات است؟ آیا این استدلال برای این درجه درست است که: فرد مومن پس از تلاش و توکل به مرحله ای میرسد که جذبهی حضرات معصومین متوجه اش میشود و به علت شدت جذبه ایشان به فوز نائل میگردد؟ ۲. اگر جواب آری است چگونه میتوان این رتبه را تشخیص داد؟ ۳. با توجه به آیات شریف قرآن آیا جز مقربین است که حسابش در گروی اعمالش نیست؟ «کل نفس به ما کسبت رهینه» با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه! در این مورد خوب است به https://eitaa.com/matalebevijeh/18568 رجوع شود. ۲. با توجه به نسبتی که در وجه انسانیمان با انسان کامل پیش میآید، راه برای رسیدن به آن رتبه گشوده میشود به همان معنایی که در صوت مذکور مطرح شد. ۳. همینطور است که میفرمایید. با حضور در قرب الهی عملاً انسان به ارادۀ الهی عمل میکند امری که در حدیث قرب نوافل متذکر آن هست. موفق باشید
سلام استاد بزرگوارم: عاقبت تون به خیر. ۱. بشدت درگیر اعتیاد به استفاده از فضای مجازی هستم. فقط هم پیام رسان ایتا دارم و کلی از وقت روزم را به نحوی که گاهی خودم متوجه نمیشوم میگیرد. انگار پرسش و پاسخ ها و حال و احوال ها بخشی از واجبات روزانه ام شده. تاخوداکاه باعث میشود از کیفیت وقتم برای خانواده خودم و جامعه گرفته بشه. مخصوصا ذهن پریشی و عدم تمرکز از عوارضش هست. ولی جوری عادت کردم که حتی لابلای چند صفحه مطالعه حتما باید ایتا را باز کنم و چرخی بزنم و دوباره برگردم سمت مطالعه کلا گوشی همیشه به من چسبیده و دور شدنش خیلی خلأ ایجاد میکنه. راه های مختلفی امتحان کردم و به بن بست خوردم. استاد شما بگویید راه چاره چیست؟! ۲. نظرتون در مورد اعتکاف نوجوان ۱۳ ساله چیه؟ با ایجاد کردن بستر اعتکاف متناسب با این سن موافقید؟ اگر بله برای پهن کردن این بستر چه ملزوماتی بنظرتون میرسه ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید انسان به خودش برنامه بدهد و نسبت به رشد معارف اسلامی به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب به کتابخوانی توصیه میفرمایند، غفلت نشود بخصوص نسبت به قرآن و تأمّل در آیات الهی. و در این رابطه سیر مطالعاتی سایت پیشنهاد میشود. ۲. به نظر بنده خوب است که نوجوانان در همین سن اعتکاف را تجربه کنند البته در جاهایی که برای نوجوانان اعتکاف تشکیل میدهند. موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد طاهرزاده عزیز: من چندین ساله دچار اضطراب و سردرد شدید شدم و هر آنچه که از دارو شیمیایی یا گیاهی بوده مصرف کردم و هر آنچه از دعا و نذر و نیاز و توسل ولی همچنان این درد همراهمه وهمه بهم میگن باید خودتا درست کنی و من اصن نمیدونم چطوری میگن توکلتا قوی کن. نمیدونم خسته شدم از نداشتن آرامش از ترس و افکار منفی خسته شدم. آنقدر مشاوره رفتم ولی همه بی فایده یا با تاثیر نه چندان زیاد. یعنی این طور بگم هنوز احساس خوشی و شادی ندارم و آرامش لحظه به لحظه یه مشکلی دارم سردرد معده درد درد قفسه درد پا و دست دلشوره و... کمکم کنید. دیگه نمیدونم چی کار کنم. شرح صدرم صفره. تحمل شنیدن کوچکترین چیز استرس زا و منفیا ندارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه به حضور بیکرانۀ اکنونِ خود، امری است که انسان را در حضوری میبرد آزاد از اضطرابها. و در این رابطه مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست، میتواند ان شاءالله مؤثر باشد. خوب است به بحثی که اخیراً تحت عنوان «برکات انتخاب خواست خدا بر میل خود» شده است، رجوع شود. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/18332
سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز: ببخشید استاد من درجایی خوندم انسان وقتی ازجنت اسما به عالم ناسوت هبوط کرد هفتاد هزارحجاب نورانی وهفتاد هزار حجاب ظلمانی گرفته است و در سیرصعودی ازعالم ناسوت باید این حجاب را از دست بدهد تا خودش را پیدا کند و به کمال برسد. لطفا درباره حجب های نورانی و ظلمانی توضیح بدید و مثال بزنید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه مانع حضور ما در نسبتی است که با خداوند داریم، حجاب ظلمانی به حساب میآید از خودبینی بگیرید تا حبّ دنیا. و هر حضوری که ما را متوجه نور حضرت حق بکند و در عین حال نوعی جدایی در میان باشد، حجاب نورانی گفته میشود که به گفته آیت الله جوادی: «عقل» هم حجاب نورانی به حساب میآید زیرا از یک طرف ما را متوجه حضور حضرت ربّ العالمین میکند و هم به هر حال ما در مفاهیم قدسی قرار میگیریم. و این غیر از انس با خود حقایق است. موفق باشید
سلام علیکم: آنچه در قسمت دوم پاسخ به سوال ۳۸۸۹۰ مطرح کرده اید دور است، مسأله اینست که تفقه چیست، فهم عقلانی و صحیح دین، بعد شخصی که میگوید تفقه چگونه است و نظرات متضاد دو فقیه کدام یک صحیح است، شما باز نوع خاصی از خروجی یکی از فقیهان را معیار پیدا کردن فقیه اکمل معرفی کنید، دور است، علت عدم حل شدن بحث های میان هواداران عرفان ابن عربی به عنوان کاملترین عرفان پس از وحی با مخالفان نیز همین نوع پاسخ هایی ست که داده میشود و وقتی اعتراض شود آنان را ضد انقلاب و ضد خرد و ضد خویش و ضد تدبر برچسب میزنید و شاکی هستید که چرا آن ها قائل به ولی الله و غیور بودن ابلیس را تکفیر میکنند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال میدانید که این نوع مباحث عرض عریضی دارد که در دل چنین فضایی نمیتوان به این امور ورود کرد. موفق باشید
سلام: فلسفه ی وجود دشمن و جنگ در دنیا با نگاه توحیدی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسی مفصل است. عرایضی تحت عنوان «قرآن و جایگاه شهادت سید حسن نصرالله» https://eitaa.com/matalebevijeh/17679 انجام شد. امید است که پس از استماع آن عرایض و با دقت روی متنی که از آن سخنرانی پیاده شده، جواب خود را بیابید. موفق باشید
سلام علیکم: فرض کنید یک شخصی به نام حسن آقا هست. حسن آقا در پیش خودش فکر میکند که در علم خدا مشخص است که عاقبت او بدبختی و نکبت است. برای همین ناامید است و تلاشی برای عاقبت بخیری نمیکند. شما چه سخنی با او دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد پیشنهاد میشود به جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علیکم: چگونه میشود کتاب، جایگاه خلاصه ۵۳ کتاب از بنده در شماره پرسش: ۳۸۶۴۹ را در مشهد تهیه کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که با حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: استاد اگر انسان بگوید بدن من یا خانه من یا همسر من نوعی دوییت بین اینها وجود دارد که میشود یکی را به دیگری نسبت داد. حال اگر میگوید روح من با توجه به اینکه حقیقت انسان روح اوست چگونه این کلمه معنا دار میشود در حالی من انسان همان روح اوست و به عکس و اینها دو چیز نیستند. اگر بگوییم روح در اینجا یک مفهوم ذهنی حصولی است که به یک امر حقیقی حضوری نسبت داده میشود درست است؟ یا اینکه بگوییم من انسان غیب الغیوب انسان است که روح یکی از شوون و ظهورت اوست لذا میتوان این مرتبه نازله را به آن مرتبه عالیه نسبت داد ولی عوام الناس هم درکی از این کلمه دارند با اینکه از معرفت النفس بی بهره اند! سوال دوم اینکه حوادثی پیش میآید که انسان نوعی گله مندی در نفس خود نسبت به مقدرات احساس میکند خصوصا در صحنه انقلاب و پیشبرد آن که ظاهرا به سود دشمنان تمام میشود مثل اینکه بعد از موشک باران پایگاه آمریکا هواپیمای مسافربری ما توسط خودیها با یک اشتباه سهوی زده میشود و همه آن شجاعتها و حضور حماسی و کار بزرگ تحتالشعاع این قضیه قرار میگیرد آیا اگر این حادثه پیش نمیآمد بهتر نبود؟ با اینکه هیچ توجیه قرآنی و حکمت آمیزی نمیتوان در مورد آن ارائه داد یا رئیس جمهوری که امید مؤمنین و انقلابیون بود یعنی شهید رییسی به شهادت میرسد. شهید بهشتی و شهید مطهری به عنوان دو محور و قطب اصلی مسائل سیاسی و معرفتی و علمی به شهادت میرسند در حالی که اگر زنده میماندند امثال دکتر سروش و مصطفی ملکیان و بعضی سیاسیون منحرف محلی از اعراب پیدا نمیکردند. شهادت رجایی و باهنر و مورد اخیر شهادت حاج سید حسن نصرالله که حتی د ر خواب دیده بود کار اسرائیل را تمام میکند و معبر خواب هم ظاهرا آیت الله کشمیری بوده ولی به شهادت میرسد و صدها مورد دیگر از صدر اسلام تا کنون/ در مورد اینها چگونه باید اندیشید که با امید و اعتقادات ما سازگار باشد و گله مند نباشیم و آیا این گله مندی بد است؟ گاهی حوادث آنقدر عجیب است که انسان نعوذ بالله نسبت به قاعده مندی نظام حکیمانه البته با القا شیطان دچار شک میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بزرگان این حالت را علمِ به علم فرموده اند بدین معنا که به علم حضوری خود نزد خود، با علم حصولی آشنا می شویم. ۲. به این فکر کنید که «در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن / شرط اول قدم آن است که مجنون باشی». آیا همه این سختی ها موجب هرچه گشوده تر شدنِ مسیر توحیدی ما نمی شود؟ و آیا شهادت سید حسن نصرالله مبنایی ترین راه برای نابودی اسرائیل نخواهد بود. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که بگوییم که حقیقت محمدی بالفعل است که چهارده معصوم (ع) پس از تولد با آن اتحاد وجودی بر قرار میکنند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوب و قابل توجهی است. موفق باشید
با سلام: در جواب سوال ۳۸۵۱۳ فرمودید دکتر جلیلی بالاتر از آن است که مسولیت هایی چون دکتر مخبر و دکتر قالیباف و ... را به او بسپارند و حیف است که ایشان خرج چنین اموری شود و کمتر از ریاست جمهوری نباید به ایشان داد!! چطور میشود که در مورد مستند شنود میفرمایید ما نمیتوانیم امور زندگیمان را بر اساس تجربه های یک نفر تنظیم کنیم و لازم است به منابع و مستندات قطعی رجوع کنیم و فرمودید اون تجربه ها توهمات آن فرد بوده است. ولی در مورد دکتر جلیلی بدون کارنامه و بدون عملکرد و بدون مستندات باید بپذیریم که ایشان سرمایه ای والا مقام برای نظام هستند و کمتر از ریاست جمهوری در شان و توانمندی های ایشان نیست!!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم چطور این دو مورد را بر همدیگر تطبیق میکنید!! به هر حال هر طور که صلاح میدانید فکر کنید. موفق باشید
حضرت استاد، واکنش های امیرالمومنین و دیگر معصومین به حسن بصری نیز به خاطر ظاهری بودن ائمه و عدم تحمل نظرات دیگر و عدم فهم زبان یک عارف بوده؟ به جای کپی کردن هزار باره ی نامه ی گورباچوف پاسخ عقلانی بدهید. ظاهر و باطن تطابق دارد یا تضاد؟ اگر تضاد دارد که فقه و احکام پوچ و بی ارزش ست و هر کسی می تواند عقیده ی خویش را باطنِ ظاهر معرفی کند، مثلا ده فرقه باطنی که همه با هم متضادند ده عقیده را باطنِ فلان ظاهر معرفی میکنند، اگر معیار همان ظاهر نیست بلکه به عقیده ی شما همین که جناب مولانا خودش بداند اشعارش کلام خودش نیست پس می تواند به شعر هایش بگوید لا یمسه الا المطهرون، کافی ست، پس فاتحه ی دین را بخوانید. بعد از اینکه فاتحه ی عقل را خواندید. اینکه نظر نائب خاص امام عصر را تحقیر کنید چون نائب عامی (از میان صدها نائب عام با نظر متفاوت) نظری داده فقط باید گفت: خدا عاقبتمان را به خیر کند که دینمان بازیچه ی جهل و خرافاتی شده که خود را عقل و مخالفینش را نفهم و مشرک میداند...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد سری به سؤال و جواب شماره 38370 بزنید. و سعی بفرمایید به بهانههای مختلف خود را از اشارات قرآنی که ماورای عبارات است و عرفای ما نظر به آن اشارات دارند؛ محروم نفرمایید. به همان معنایی که امام حسین «علیهالسلام» میفرمایند: «انّ کتابَ اللّهِ عَلى أربَعَةِ أشياءَ : عَلَى العِبارَةِ ، وَ الإشارَةِ ، وَ اللَّطائِفِ ، وَ الحَقائِقِ . فَالعِبارَةُ لِلعَوامِّ ، وَ الإشارَةُ لِلخَواصِّ ، وَ اللَّطائِفُ لِلأَولِياءِ ، وَ الحَقائِقُ لِلأنبِياء». موفق باشید
سلام علیکم: من تا حالا کربلا نرفتم. انگیزه و شوقی برای رفتن به کربلا ندارم. به نظر شما چرا اینقدر بی تفاوت هستم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد سری به جواب سؤال شماره 38265 بزنید. موفق باشید
سلام استاد: مولوی ستیزان بارها این متن را ارسال می کنند توضیح و پاسخ مناسبی دارین؟ شرع گریزی، خواسته های عرفانیِ شمس تبریزی از مولوی: جامی مینویسد: روزی شمس تبریزی از مولانا زیبا رویی درخواست كرد. مولانا همسر خود را دست گرفته در ميان آورد. شمس فرمود كه او خواهر جانى من است، نازنين پسرى مىخواهم. فى الحال مولانا فرزند خود سلطان ولد را پيش آورد. فرمود كه: وى فرزند من است. حاليا اگر قدرى شراب دست مىداد ذوقى مىكرديم. مولانا بيرون آمد و سبويى از محلّۀ جهودان پر كرده و برایش بياورد. نفحات الانس، نشر مطبعة لیسی، ص ۵۳۸ این خواسته ها، با کدام دین و مذهب و غیرتی سازگار است؟ آیا هنوز برخی در بی دین بودن اقطاب تصوف شک دارند؟ جالب آنکه مدافعانِ صوفیه تصریح کرده اند که این جماعت به هیچ دین و مذهبی پایبند نبودند و فقط به آموزه های خود عمل میکردند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید ملاک ما سندهای اصیلی مانند کتاب شریف «مثنوی» و یا دیوان «شمس تبریزی» است و جدا از این متون، ما را به نظراتی که بعضاً صوفیان ساخته و پرداختهاند چه؟!! مقام معظم رهبري «حفظهاللهتعالي» در جلسهاي که با شعرا در سال ۱۳۸۷ داشتند فرمودند: مثنوي همان طور که مولوي ميگويد: «هُوَ اُصولُ اصولِ اُصولِ الْدّين» می باشد و فرمودند: مرحوم مطهري هم با من هم عقيده بود. موفق باشید
