بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
38101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: مدت کوتاهی است که در یک شرکت خصوصی دانش بنیان که تولیدات خوبی برای کشور دارد مشغول شدم. همت مدیریت، رسیدن به یک شرکت تراز انقلاب اسلامی بوده و هست. اما به نظر بنده با برگزاری نماز جماعت و چند مراسم مناسبتی و استفاده از کارمندها ی نسبتا متدین و امثال این نمی توان به این شرکت یک بنگاه اقتصادی اسلامی گفت. به ذهنم رسید که لازم است یک متخصص دین شناس در شرکت حضور فعال داشته باشد، کلیه قراردادهای مالی، مدیریت منابع انسانی و هر گونه ورود و خروج در مجموعه باید توسط یک متخصص دین تحت نظارت قرار بگیرد. از طرفی اگر بناست انسان ها در این مجموعه به تعالی برسند با قرار دادن صرفا اهداف تولیدی با کیفیت و با استفاده از متدهای غربی من بعید می‌دانم که این جریان بدون عیب و نقص باشد که هیچ، قطعا به نمونه کامل تراز انقلاب اسلامی تبدیل نخواهد شد. این تفکرات رو با صحبت های اخیر شما در مورد حضور تاریخی در کربلا هم موافق دیدم، نگاه صرفاً تولید محور به یک بنگاه اقتصادی که اهداف انقلاب اسلامی را دنبال می کند واقعا یک نگاه حداقلی است. اگر ذهنیات بنده مورد تایید شماست، چه پیشنهادی برای بنده و برای مدیریت شرکت دارید؟ چطور می توان یک شرکت را با ترازهای انقلاب اسلامی اداره کرد؟ آیا یک مجتهد لازم است؟ چطور می‌توان از یک فقیه که آشنا با حوزه تخصصی تولید شرکت نیست استفاده کرد؟ و ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین مراکزی مهم آن است که نظر به انسانی باشد که آن انسان مواظب است در بستر حضور توحیدی خود با روحانیتی خاص نظر به آینده علمی و ایمانی داشته باشد تا اولاً: افرادی مانند تهرانی‌مقدم‌ها احساس متعالی‌شدن در دلِ تولیدهای تکنیکی داشته باشند و در آن فضای معنوی منتظر حدس و گمان‌های علمی گردند. ثانیاً: متفکرانه در امر دانشن‌بنیان جلو روند تا با ظرایف خاصی که نیاز امروزین ما می‌باشد، کار جلو رود که همان اندیشیدن در عین تفکر تکنیکی است. و این نکته بسیار ظریفی است یعنی باید متوجه باشیم دانش‌بنیان یک فکر و فرهنگ است و نه صرفاً یک علمِ تکنیکی. موفق باشید

37672
متن پرسش

دم دمای صبح بود آفتاب خیلی افقی و مماس به زمین تابیده و زمین را طلایی کرده‌بود، وسط این دشت طلایی یک جمعیت سیاه‌پوش سحرخیز به یک سمت حرکت می‌کنند از مزار امام به سمت دانشگاه! چه آغاز و فرجام زیبایی ظاهرش به سمت ایستگاه مترو بود، باطنش اما به سمت منزل بعدی انقلاب، چشمهای خسته و خواب زده و چند روز اشک ریخته که در بهت فتح جدید انقلاب بودند. آنقدر در بحبوحه حادثه‌ها هستیم که روایت کردن آنچه بر ما و زمانه ما می‌گذرد بسی سنگین و دشوار است، هر انسانی در آن جمعیت برای یافتن خودش، به آن اقیانوس پیوسته بود، گویی قطره‌هایی باشیم که بی‌اقیانوس تبخیر می‌شویم و در گداختن بی‌معنایی گم می‌شویم اما در دل آن جمعیت ما خود را پیدا کردیم سالها مجاهدت مردانی که هرگز همه ابعاد شخصیت‌شان بر ما آشکار نشد، خون حیاتی تازه در ما دمید، ۸ نفر شهید شده بودند اما میلیونها نفر بدون آنکه برایشان مهم باشد که چرا رنج این راه را به جان می‌خرند، چرا در این ازدحام خود را گم می‌کنند آمده بودند تا در کنار هم دوباره خود را در جمعیتی هم عهد از نو بیابند از نو بشناسند و چشم جهانی نگران این جمعیت بود قبلا شنیده بودم که مجردات تزاحم ندارند، جسمهای ما در ازدحام بود و روح ما آنچنان کنار هم لطیف و سیال جا گرفته بود که دلت می‌خواست بدنت ذوب شود تا جای اطرافیانت را باز کنی. ما در میانه این بودن و نبودن مستی کنار نهرهای بهشت را چشیدیم ما در گرمای آفتاب ساعتها ایستادیم تا سه بار با امام و مقتدایمان شهادت دهیم «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» و آن لحظه که همه با هم شهادت دادیم تمام تاریخ بشر را در ثانیه‌ای مرور کردیم از «انی اعلم ما لاتعلمون» که حضرت الله با ملائکه گفت تا «لایرون فیها شمسا و لا زمهریرا» گویی خدا از این صحنه اشک شوق می‌ریخت و باز به ملایکه می‌گفت «الم اقل لکم انی اعلم غیب السموات و الارض» و آن لحظه‌ای گویی آن غیب آسمانها و زمین در ناله بی‌ادعا و زلال چند میلیون انسان رخ نمود. ما بر مرده ها نماز نخواندیم ما «نفخت فیه من روحی» را باز گفتیم جمعیتی که هیچ نام و نشان از هم نمی‌شناسند چون آشنایانی دیرینه با هم یک نفس شدند و در روح انقلاب نفسی تازه دمیدند قوت نفس انقلاب مرده زنده می‌کند. امت مسیح را باذن رب این انقلاب زنده می‌کند. این نفسها تا آنسوی جهان می‌رود و کودکی در غزه و جوانی در اروپا حس حیات می‌کند تا کسی با ما نفس نکشد حال ما را نمی‌یابد. کدام شخصیت سیاسی در کجای جهان چنین محبوب بود؟ مگر عنوانهای قراردادی اجتماعی و سیاسی را چنان قوتی هست؟ آری ما جایی که درست به خاطر نداریم با هم عهدی بسته‌ایم و با واقعه‌ای به غایت غافلگیر کننده، دوباره عهد قدیم‌مان را به یاد آوردیم مسیر، پرازدحام و پررنج و طولانی بود اما چرا خوش گذشت؟! چرا با هرکه سخن می‌گفتی آشناست؟! گویی ما سالهاست حرف‌هایمان را زده‌ایم انگار ادامه حرفهای گذشته است! با هم اختلاف نداشتیم؟‌ چرا بود، حتما اختلاف هم بود قرآن در وصف منافقان می‌گوید «تحسبهم جمیعا و قلوبهم شتی» و امروز ما امت پیامبر را دیدیم که «تحسبهم شتی و قلوبهم واحدة» فریب دعواها و اشتباهات ما را نخور، ما درباره فلان برنامه دولت و بهمان طرح مجلس و روش امر به معروف فلان نهاد اختلاف داریم، حتی گاهی خودمان هم فریب این اختلافها را می‌خوریم اما صبح عید فطر که پشت سر آقا نماز می‌خوانیم، امروز که با همه گلایه‌ها از عملکرد دولت، چند میلیون نفر اشک ریختند و صادقانه سه بار زمزمه کردند، «اللهم انا لانعلم منهم الا خیرا» دیدیم که دلمان صاف نشد؛ صاف بود ما همه از یک خم ساغر نوشیده‌ایم ما همه مست یک شرابیم همه اهل یک میخانه‌ایم، یکی هفت خط دیگری جورکش، یکی صافی نوش و دیگری دُردکش

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این است قصه حضور در تاریخی که با توحید آغاز می‌شود تا در دفع استکبار درون و بیرون، گام‌ها آغاز شود و به گفته جنابعالی آغازی باشد برای آغازی دیگر و حضور در بیکرانگی خود در عین درک بیکرانگی انسان‌هایی که حقیقتاً امت واحد و قلب‌های یگانه دارند. چه اندازه این یگانگی‌ها و این ایثارها زیباست و چه اندازه انسان، خود را در طلبِ حفظ این یگانگی‌ها حاضر است به آب و آتش بزند؛ چه در این سویِ جهان ایستاده باشد و چه در آن سوی عالم. تنها کسانی می توانند چنین یگانگی و چنین حیاتی را احساس کنند که از غارهای تنگ خودبینی و خودخواهی و خودرأیی عبور کرده باشند. موفق باشید  

37623

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: شخصی از آشنایان که قبلاً از نظر اعتقادی نسبت به اسلام بی اعتقاد بوده، جدیدا علاقه مند شده که قرآن را بخواند و به نحوی در اعتقاداتش بازنگری کند. از من خواسته سوره ای از قرآن را به او معرفی کنم تا به وسیله المیزان تفسیر آن را بخواند. به نظر شما کدام سوره را به او معرفی کنم؟ همچنین مسیر دیگری غیر از این راه برای او وجود دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از دنبال‌کردن مباحث شرح صوتیِ کتاب «ده نکته در معرفت نفس»؛ خوب است که به شرح صوتی سوره زمر پرداخته شود که هر دو روی سایت هست. موفق باشید

37569

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: منظور از انسان صغیر و عالم کبیر در عبارت زیر چیست: «این عالم همان انسان است که گشوده شده، انسان همان عالم است به جامعیت. انسان، عالم کبیر است به اعتبار جامعیت اسـما و صفات و عالم، انسان صغیر است به اعتبار کثرتها»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است. آری! در نسبت اوج محتوا، انسان، عالم کبیر است و در نسبت با وسعت مادی و حضور کثرات، انسان، عالم صغیر و عالم غیر انسان، عالم کبیر است. موفق باشید

37524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود و نور رحمت الهی تقدیم به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا و استاد طاهرزاده مهربان: استاد من در اقوام خودم و همسرم از افراد درجه کسانی هستند که بعضاً نماز شب هم میخونم ولی با حضرت آقا رهبر معظم عناد دارند و بقولی مصداق حسبنا کتاب الله هستند و من وقتی میان خونه مون خیلی عذاب می‌کشم از لحاظ روحی، اصلا جرأت ندارم کتاب دعایی دستم بگیرم، یا بچه هام وقتی اظهار علاقه به آقا می‌کنند مسخره شون می‌کنند، نمیتونم رابطه روحی و وجودی برقرار کنم، دوستشون داشته باشم، ولی خیلی افراد غریبه هستند، یا از آمریکا و اروپا هستند و الان برای غزه دلسوزی می‌کنند، بی حجابند ولی چفیه می‌پوشند و به اقتدار سید علی خامنه ای مینازند، هنوز مسلمان نشدند ولی قلبشون به رهبر ایمان داره، من این افراد رو خیلی دوست دارم. هر دو گروه رو دعا می‌کنم ولی با دسته اول نمیتونم هم‌صحبت بشم چون وجه مشترکی نداریم. آیا من از روی نفسم نمیتونم ارتباط قلبی برقرار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! این لطف خداوند است که ما را با انسانیت انسان‌ها که بهره‌ای از نور انسانِ کامل دارند؛ آشنا و مأنوس کرده است در هر کجا که باشند. و مطمئن باشید کسانی که نور انسان کامل را در حضرت نایب الإمام آیت الله خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» نمی‌یابند و یا دل به رهنمودهای معنوی او نمی‌سپارند؛ هیچ بهره‌ای از حقیقت در خود ندارند. موفق باشید

37437

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: میشه لطف کنید و یه کتاب یا فایل صوتی معرفی کنید که کمک کنه ما با قواعد عالم جبروت یا عالم عقل کامل آشنا بشیم؟ چطور میشه از تصویر یا صور رها بشیم و وارد عالم عقل بشیم؟ خدا بهتون خیر بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که انسان بتواند با عالم جبروت و عقل آشنا شود، نیاز به سلوک دارد. در این رابطه مرحوم آیت الله محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» خود سخن‌ها دارند تا انسان به مرور متوجه عالم عقل و جبروت بشود. عرایضی در شرح آن کتاب‌ها شده است که در سایت می‌توانید به صوت آن‌ها رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA موفق باشید         

37429
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به جلسات راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه سها ضرورتی در جمعی از بانوان در این بابت ایجاد شد و به تازگی جلسات تفسیر ملاصدرا توسط سرکار خانم ملاباشی در موسسه پُرسا برگزار می‌شود. خواستیم به اطلاع شما برسانیم که در صورت صلاحدید به اطلاع علاقمندان برسانید. این کلاس ها در این کانال ایتا اطلاع رسانی می‌شود: https://eitaa.com/porsa_andishe

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است. امید است علاقه‌مندان به آن مباحث که در واقع با نظر به «اصالت وجود»، اندیشه انسان مفتخر به فتح‌الفتوح می‌گردد؛ بتوانند استفاده نمایند. موفق باشید    

37401

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض احترام جناب استاد؛ دوستی دارم که به تناسخ معتقد هست و می گوید چند مرتبه زندگی های قبلیش رو در خواب دیده به عنوان نمونه جملاتی از ایشون رو براتون ارائه میدم تا خودتون بیشتر متوجه بشید می‌گویند آیه ی ۲۸ سوره ی بقره دلالت بر تناسخ دارد و می فرماید: میگه شما مرده بودید نمیگه شما وجود نداشتید یا بصورت خاک بودین خداوند عالم کلمه اشتباهی بکار نمیبره مرده بودید یعنی زنده بودید بعد مردید بعد دوباره زنده کردیم شما رو و دوباره می میرانیم و دوباره زنده می‌کنیم کلمه ی مرده بودید اول دال بر زنده بودن قبل از اون مرده بودن داره وگرنه می‌گفت شما وجود نداشتید و بعد هم به یکی از خواب هایی که دیده استناد میکنه که؛ من از ارتفاع بشدت ترس دارم یعنی در حد مرگ می‌ترسم چندین بار از خداوند عالم خواستم علت ترسم رو نشونم بده و من توی خواب رفتم به یکی از زندگیهام من یه زن حدودا ۳۰ ساله قد بلند و سبزه رو بودم از جمله اولین کسانی بودم که مسیحی شده بودم و سربازای یهودی من و یه تعداد دیگه رو بردن بالای یه کوه خیلی خیلی بلند و گفتن از عقیده ات برگرد ولی من مرتب فریاد می‌کشیدم یا عیسی مسیح و اونا من رو پرت کردن پائین. پائین کوه مردم زیادی جمع شده بودن اینقدر کوه بلند بود از بالا مثه مورچه بودن یه تعداد زیادی هم مصلوب شده بودن و زیر پاشون یه عالمه چوب بود که آتیشش زدن اصلا مثه خواب نبود توی راه که با غل و زنجیر می بردنمون چون می‌دونستم دارم می میرم به تک تک سنگ ریزه ها و گیاهها با حسرت نگاه می‌کردم. جواب چی هست این خواب چه مضمونی داره و میگه روح باید متعالی بشه و به درجات عالی برسه تا به الله و ملاقات با خداوند عالم برسه جوابتون به این شخص چی هست؟ ممنونم از وقتی که برای ما می‌گذارید در پناه خداوند محفوظ و موید باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد فهم درستِ آیات، خوب است به تفسیر آن آیات بخصوص به تفسیر «المیزان» رجوع شود. از طرف دیگر با توجه به اینکه دلایل محکمی در نفی تناسخ هست و جناب صدرالمتألهین در جلد هشتم «اسفار» مطرح فرموده‌اند؛ بیشتر باید این نوع احساس‌ها را مبتنی بر وَهم دانست. رجوع شود به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» صفحه 105 https://lobolmizan.ir/book/268?mark=%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AE.  در ضمن خوب است به پرسش و پاسخ‌های شماره 4173 و 4224 و 5988 و 13572 و 27073 رجوع شود. https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%AA%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%AE&tab=quests&inner_tab=all-quest
در ضمن عنایت دارید که هرگز نباید مبتنی بر خواب و رؤیا، اندیشه و معرفت خود را شکل داد. موفق باشید  
 

37367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته: در مواجه با خودم سوالی برایم پیش آمد. با توجه به نکته ۱۹ بحث راز طلوع بشر جدید که وجود هر شخص در فرایندی با آن در میان گذاشته می‌شود اینجا دوری برایم پیش آمد شاید هم دورش باطل نباشد ما برای اینکه در فرایندها حاضر شویم باید نزد خودمان حاضر شویم و برای اینکه نزد خودمان حاضر شویم باید در فرایند ها حاضر شویم؟ خیلی ها نمی‌توانند در فرایندها حاضر شوند بعضی ها هم که در فرایندها هستند نزد خود حاضر نمی‌شوند شاید چیزی عقب تر از این ها باشد؟ (آشنا با مباحث ده نکته و برهان صدیقین هستم.)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیری که انسان در خود و با خود باشد، متوجه حضوری از خود می‌شود که حضوری است گشوده به عالم، و به حکمت وسعتی که در ذات خود دارد این دوگانگی که مفهوماً دوگانه می‌باشند؛ در ذات انسان به عنوان یک حضور، قابل درک است. موفق باشید

37355
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم: شما همواره فرمودید که اشتغالات زیاد دنیایی مانع کسب ورع می شود و یا توجه دادید به احادیث پیرامون بخش بندی کردن زمان و اختصاص قسمت اعظم فعالیت روزانه به مشاغل را اشتباه دانسته اید. این مطالب را با مرور زندگی برخی از بزرگان معاصر نتوانستم تطبیق دهم، به عنوان مثال در وصف پرکاری شهید طهرانی مقدم و یا حاج قاسم بسیار شنیده ایم. لطفاً در فهم درست این مسئله مطلبی بفرمایید و یا اینکه مرجعی را معرفی بفرمایید که ابهامات بنده را برطرف کند. سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی افقی از نور توحید در دل تاریخ در مقابل انسان گشوده شود، حضور فعّال او در صحنه صحنه‌های آن تاریخ نه تنها مشغله نیست بلکه حضوری است عین توحید که انسان در هر لحظه آن حضور، در هرکجا که باشد احساس می‌کند در قرب الهی قدم برمی‌دارد، حال چه شهید تهرانی مقدم باشد و ساختن موشک و یا شهید آوینی باشد و تهیه «روایت فتح» و یا اشک‌های نیمه شب رهبری باشد در دعا به ملتی که بنا دارند در راه حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» قدمی جلو بگذارند. در آن صورت «همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت». موفق باشید

37310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار وقت بخیر: استاد من زمانی شوق زیارت امام یا امامزاده ای رو در دلم حس می‌کنم و خیلی مشتاق و دلتنگ زیارت می‌شوم، وقتی به حرم می‌روم اما انگار دلم یخ می‌زند، دیگر خبری از آن شوق نیست. می‌نشینم ادعیه می‌خوانم با حال خیلی معمولی، زبانم به دعا کردن و حاجت خواستن نمی‌چرخد. البته برای فرج امام زمان دعا می‌کنم، اما حوائجی که مد نظرم هست، زبانم به گفتن نمی‌چرخد و هیچ خبری از آن اشتیاق و حلاوت مناجات در آن لحظه نیست و وقتی برمی‌گردم بسیار غمگین می‌شوم که چرا قبل رفتن آن همه بی‌قراری و دلتنگی بود اما در حرم حال عبادت نبود و بسیار ناراحت می‌شوم. استاد بنظر حضرتعالی علت این اتفاق چه می‌تواند باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خود سخت بگیرید. فرموده‌اند: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». در چنین مواردی می‌توان زیر سایه امام و یا امام‌زاده‌ای که به زیارتشان مشرف شده‌اید؛ به تدبّر در قرآن و زیارت‌هایی مثل زیارت جامعه بپردازید. موفق باشید

37275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ۱. استاد اگر بخوام در زمینه مکتب سیاسی علامه طباطبایی بیشتر بدونم کجارجوع کنم؟ ۲. آیا در زمان حکومت امام زمان سیاست معنای خاص دارد؟ اصلا همچین موضوعی را کسی کارکرده یا نه مثلا بنده از خصوصیات دوران ظهور مطالبی دیدم قضاوت هم یه مطلب دیدم که شاید هر کدوم از این موضوع ها را میشه یه کارنامه رویش انجام داد، ولی در مورد اینکه سیاست چطوریه ندیدم که شاید اونم جای بحث و کار خودش را داره؟ ۳. در این خصوص جمع سیاست در زمان حکومت امام زمان و بحث شناخت زنان از خود اینا اگر مطلبی یا منبعی می‌شناسید لطفا معرفی بفرمایید. ۴. در موضوع مطلبی دیدم گفته بود. ولی بدون تبری اثرنداره حالا صحبتم اینه بحث تبری زن وقرآن این سه تا با هم آیا منبعی هست؟ در ضمن استاد میشه این موضوع را از مباحث استادی که تو سها دارن المیزان تدریس میکنن هم دریافت کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «تأملات سیاسی علامه طباطبایی» در این مورد نکات خوبی دارد. ۲. در موارد دیگر نکته مشخصی در ذهن خود ندارم. آری! عزیزی که در «سها» در موضوع المیزان زحمت می‌کشند، دارای فهم و اندیشه خوبی در این مورد می‌باشند. موفق باشید

37136

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب این سوال بیشتر جنبه درد دل داره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات ما هست که اگر ظلمی به شما می‌شود و حقوقی از شما ضایع می‌گردد که نمی‌توانید خودتان اقدام کنید، به خداوند واگذار نمایید او بهتر از شما با ظالم برخورد می‌کند. موفق باشید

37065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: اینکه ما بگوییم نفس مجموعه بینندگی، شنوایی، بویایی و سایر کمالاتش است جمله غلط است. اما اگر بگوییم نفس جامع بینندگی، شنوایی، بویایی و سایر کمالاتش است، صحیح می‌باشد. آیا عبارات بالا صحیح می‌باشد؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا موجود مجرد در ذات خود، کثرت‌بردار نیست. موفق باشید 

36876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم وقتتون بخیر: اینکه قانونی مانند حلال بودن ازدواج با دو خواهر در اسلام به حرمت می انجامد با توجه به اینکه تشریع ریشه در تکوین دارد چطوری میشه؟ تکوین چه تغییر اساسی ای کرده که شده حلیت به حرمت بدل شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید ممکن است در بعضی از مراحل تاریخی امکان تحقق همه ابعاد شریعت مطابق نظام تکوین و نفس‌الأمر، ممکن نبوده باشد تا اینکه آرام‌آرام شرایط فراهم شود. ظاهراً عدم ازدواج با دو خواهر از این نوع بوده است. مانند آنکه در ابتدای شریعت اسلام، شرب خمر حرام نشد و به مرور جامعه آماده شد تا حکم الهی مطرح شود. موفق باشید

36861

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جوان و انتخاب بزرگ! جوانم، دانشجو معلمم، لقب بسیجی به من داده اند به خطا، لاف ها زده ام و با ادعاهایم گوش عالم را کر کرده ام. انتخابهای بزرگی بر زبان رانده ام و از بر زمین ماندن امر ولی و تنها ماندن حجت خدا به درد آمده ام. اما خدا هرچه امکانات و بستر و استاد و آرزو و... بود برایم فراهم کرد و گفت حالا بیا وقت عمل است. و من متحیر و سرگردان شدم. حال تکلیف چیست؟ کدام مهمتر است؟ مگر نگفته اند مردی و کاری؟ کدام بار را بر دوش کشم؟ استاد! سخت به تنگ امده ام از سرگردانی. نمی‌دانم در بین این‌همه انتخاب بزرگ انتخاب بزرگم چیست؟ درباره تحول آموزش و پرورش کار کنم یا برای روایت شهدا؟ از اقامه نماز شروع کنم یا بحث کتاب؟ کارهای بسیج را رو به راه کنم یا در میدان علم و تحقیق وارد شوم؟ برای انتخابات وقت بگذارم یا کرسی های آزاد اندیشی؟! همه شان دغدغه و امر رهبر است اما کدام تکلیف من است؟ خیلی خسته ام، اما نه آن خستگی ای که حاج قاسم را بی خواب کرده بود. خستگی ام مدتها مرا در خواب برده و از ناامیدی و فشار روحی به خواب پناه می‌برم. خدا، آنکه هرکس برایش کار کند خستگی نمی‌شناسد حضورش برایم کمرنگ شده و انگار کور شده ام و نمی‌بینمش. جبهه و می‌دانم اگر مشخص بود شاید به این حال و روز نمی افتادم و اینقدر سست اراده و اسیر فرماندهی جسم نمی‌شدم. خودم را در کربلایی که یا لیتنایش ورود روز و شبم بود مثل ضحاک بن عبدالله مشرقی می‌بینم. همانی که از سپاه حسین (ع) گریخت! در عذابم استاد. نجاتم دهید! کربلای من کجاست؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز سخن بنده آن است که: «دوست دارد یارْ این آشفتگی». به حضوری فکر کنید که در آن حضور «لَا یشْغَلُه شَأْنٌ عَنْ شَأْن» کاری او را از کاری باز نمی‌دارد. به حضور در آموزش و پرورش فکر کنید و در بستر آن حضور، به راه ها و یا راهی که مقابل‌تان گشوده خواهد شد. نه جای نگرانی است و نه جای خستگی. از تعمق نسبت به معارف قرآنی نیز نباید غفلت کرد. موفق باشید

36787

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد انسان وقتی مدتی در جامعه غرب زندگی کرده باشد گاهی با تفاوت هایی روبرو می‌شود که گرچه این تفاوت ها در نگاه اول بی اهمیت جلوه کنند ولی با نگاهی عمیق تر، ریشه در دو جهان بینی متفاوت دارند. در آلمان وقتی بچه ها کار بدی انجام م‌یدهند والدین و یا معلمین به آنها می‌گویند تو اجازه نداری این کار را انجام دهی و یا این حرف بد را به زبان آوری؛ در حالیکه در جامعه ما وقتی بچه ای کار بدی انجام می‌دهد یا حرف بدی می‌زند والدین و یا معلم و استاد به آنها می‌گویند این کار کار بدی بود که انجام دادی و یا این حرف حرف خوبی نبود که به زبان آوردی. در واقع ما به حسن و قبح اخلاقی کار اشاره می‌کنیم و در جوامع اومانیستی مثل آلمان وقتی به بچه تذکر داده می‌شود تو اجازه نداری به جایز بودن یا نبودن آن عمل یا آن حرف‌ از نظر حقوقی اشاره می‌شود. به نظر جنابعالی که دارای تجارب ارزشمندی در زمینه آموزش و پرورش هستید آیا این دو رویکرد متفاوت در تربیت فرزندان نمی‌تواند منشأ دو اثر کاملاً متفاوت در شکل گیری شخصیت و دید آنها نسبت به امور اخلاقی در آینده شود؟ چراکه وقتی فقط منشأ حقوقی امری ملاک باشد و حقوق هم حقوق اومانیستی و بریده از احکام دینی باشد دیگر حسن و قبح اخلاقی آن امر به حجاب می‌رود و به فرد اینطور القاء می‌شود که هرچه حق دارم پس آن امر حتماً اخلاقی هم هست. حال آنکه در حقوق بر پایه اومانیسم صرفاً خود بشر منبع تشخیص است و این تشخیص تا آنجا پیش رفته که خیلی از مرزهای اخلاقی که مبنای دینی داشته اند را زیر پا گذاشته و بیشتر هم خواهد گذاشت. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و این نکته که در رابطه با غرب فرمودید ریشه در تاریخ ۴۰۰ ساله آن‌ها دارد که اصالت را به هویت شهروندی افراد می‌دهند به این معنا که یک شهروند به عنوان شهروند اجازه ندارد چنین کند بدون هرگونه توجهی به ابعاد ملکوتی و متعالی انسان. در حالی‌که وقتی در فضای توحیدی باطل‌بودنِ امری را به میان می‌آوریم، نظر به راهی داریم که به عنوان راهِ رجوع به حق مقابل‌مان گشوده شده. اخیراً عرایضی در جلسه دوشنبه‌ها بحثی تحت عنوان « جایگاه نسبت اخلاق با توحید» شد https://eitaa.com/matalebevijeh/15724 که می‌تواند در رابطه با این موضوع، راه‌گشا باشد. موفق باشید

36716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد محترم: استاد این فیلم رو ببینید عالیست مدت بسیار زیادی با آثارتان آشنایی نسبی دارم، حدسم اینه این فیلم را بسیار می پسنیدن (یک فیلم ضد آمریکایی اصیل به معنای واقعی کلمه است) در حدود بیست دقیقه اول متوجه می شوید از فیلم خوشتان می آید یا نه فضاش با کتاب جایگاه رزق انسان در هستی همسویی داشت Perfect Days 2023 https://www.uptvs.com/contents/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%A7%D9%84%DB%8C-perfect-days-2023.html

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر. نیاز به فرصتی دارد که امید است پیش بیاید. موفق باشید. 

36710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با توجه به شرایط اکنون و شهادت سردار چگونه می‌توانیم جوانان امروزی رو توجیه کنیم که راه سردار حق بود و شهادت کرمان ها هم به حق

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سردار دل‌ها به نکاتی که در مورد شهدا بحث شد، خوب است توجه شود تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A2%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF  و در مورد شهادت شهدای کرمان خوب است به جواب سؤال شماره 36666 رجوع فرمایید. موفق باشید

36676

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: صدای خورد شدن استخوان های اسراییل از کرمان شنیده شد. به به ....به به

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. به گفته جناب مولوی: « زآنک هر بدبخت خرمن‌سوخته / می‌نخواهد شمع کس افروخته.  هین کمالی دست آور تا تو هم / از کمال دیگران نفتی به غم». موفق باشید 

36521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام: دیدم در جایی فرمودید که چون در خواب حالت وجودی بوده پس خواب در ذهن نمی ماند، سوال اینکه آن بخش از خواب که در ذهن می ماند به چه صورت بوده؟ دوم اینکه می گویند در خواب حقیقت و وهم با هم آمیخته شده و حجت نیست. حال اگر بخواهیم درست بودن بعضی قسمتش را که حقیقت دارد بفهمیم آیا فقط باید منتظر باشیم تا اتفاق بیفتد یا اینکه راهی و تذکری وجود دارد که بتوان عمیق تر رویش فکر کرد‌؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن نوع خواب‌ها که از جهتی در ذهن می‌ماند، وجه حصولی آن نیز در میان بوده و مربوط به امور روزمرّه است. ۲. آن‌هایی که علم تعبیر خواب داده شده‌اند می‌توانند، ولی نه هر مدعی. موفق باشید

36468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ذهن من به گونه‌ای است که در این دنیا به کثرت اصالت می‌دهد. آیا پس از مرگ یعنی در برزخ و قیامت آیا همین ذهنی که به کثرت اصالت می دهد وجود دارد یا به گونه‌ای دیگر است؟ لطفاً توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال در زندگی بحث باید در توحید باشد و رجوع به حضرت حق، وگرنه در جهانی که در وصف آن فرمودند: «والامر یومئذٍ لله» اگر به غیر حق رجوع شود چه چیزی داریم که بدان دل ببندیم؟ و در زیر سایه او ابدیت خود را ادامه دهیم؟ موفق باشید

36452

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ارادت: چندیست که با دو نفر از دوستان روحانی‌ام مباحثی از جنس مباحث مطروحه شما را در میان می گذاریم و به گفتگو می نشینیم. در باب مباحث شما تقریبا ده سالی هست که گاهی گفت وگوهایی می کنیم. حال در مورد این که چه نیازی است که رجوعی به متفکرین غربی داشته باشیم و به غرب فکر کنیم زبان گنگی دارم. می‌خواستم خواهش کنم اگر جزوه‌ای یا صوتی هست معرفی بفرمایید. دوستان روحانی ام نهایتا می گویند غرب را باید بدانیم برای این که دچار شبهه نشویم و من می‌گویم مسئله چیز دیگریست اما بیان تبیین آن را ندارم. ممنون از کمک تون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است اولاً: سری به جزوه «سفر به سرزمین‌های بیگانه و بازگشت به خانه» https://lobolmizan.ir/leaflet/1060?mark=%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87 بزنید و ثانیاً: عرایضی تحت عنوان «نظر به ظرفیت‌های بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن ظرفیت‌ها»   https://eitaa.com/matalebevijeh/14779شده است. موفق باشید

36315

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام واحترام: در ارتباط با کتاب تاریخ معاصر ایران نویسنده: آقای موسی نجفی اگر احیانا نقطه نظری هست بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب خوبی است و جناب آقای دکتر نجفی جهت تهیه آن، زحمت کشیده اند و بنده نیز از آن استفاده کرده‌ام و اینکه رهبر معظم انقلاب در ملاقات اخیرشان با دانش‌آموزان و دانشجویان توصیه به مطالعه تاریخ معاصر فرموده‌اند، مسلّماً یکی از منابع خوب برای این کار، کتاب «تاریخ معاصر» آقای موسی نجفی است. موفق باشید

35876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: شما در فصل هودی فرمودید: اسما بدون مظاهر وجود خارجی ندارد؟ آیا اسم الله هم همینطور است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جواب سؤال کننده شماره 35875 عرض شد بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد با توجه به این امر سؤال بعدی جنابعالی نیز سؤالی نیست که بتوان در فضای سؤال و جواب خدمتتان موضوعی را به میان آورد. موفق باشید

نمایش چاپی