با سلام: ۱. استاد اگر بخوام در زمینه مکتب سیاسی علامه طباطبایی بیشتر بدونم کجارجوع کنم؟ ۲. آیا در زمان حکومت امام زمان سیاست معنای خاص دارد؟ اصلا همچین موضوعی را کسی کارکرده یا نه مثلا بنده از خصوصیات دوران ظهور مطالبی دیدم قضاوت هم یه مطلب دیدم که شاید هر کدوم از این موضوع ها را میشه یه کارنامه رویش انجام داد، ولی در مورد اینکه سیاست چطوریه ندیدم که شاید اونم جای بحث و کار خودش را داره؟ ۳. در این خصوص جمع سیاست در زمان حکومت امام زمان و بحث شناخت زنان از خود اینا اگر مطلبی یا منبعی میشناسید لطفا معرفی بفرمایید. ۴. در موضوع مطلبی دیدم گفته بود. ولی بدون تبری اثرنداره حالا صحبتم اینه بحث تبری زن وقرآن این سه تا با هم آیا منبعی هست؟ در ضمن استاد میشه این موضوع را از مباحث استادی که تو سها دارن المیزان تدریس میکنن هم دریافت کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «تأملات سیاسی علامه طباطبایی» در این مورد نکات خوبی دارد. ۲. در موارد دیگر نکته مشخصی در ذهن خود ندارم. آری! عزیزی که در «سها» در موضوع المیزان زحمت میکشند، دارای فهم و اندیشه خوبی در این مورد میباشند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: شوهر من از ارادتمندان سرسخت شما ست...................... با توجه به اینکه این نوع موارد حالت خصوصی دارد، حداقل ایمیل خود را بگذارید تا جواب به صورت خصوصی ارسال شود و البته بهتر است که این موارد با کسانی که طرفین را میشناسند، در میان بگذارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید شیطان در مسیری که به سوی خداوند است، حاضر است و بد اخلاقیهای افراد مؤمن از این قرار میباشد. مهم آن است که متوجه شوند این افراد که إن شاءالله در صراطی که هستند باید برای ادامه راه از این بداخلاقیها با جدیت تمام عبور کنند بخصوص که عموماً در ۴۰ سالگی که مرز قدم در مراتب عالیه معنوی است، شیطان به سراغ این افراد میآید. باید خودشان مواظب خودشان باشند. موفق باشید
آقا چیکار کنیم که دلمون یک رو بشه. چه راهی رو طی کنیم که هرچی میریم فقط از دل پاک و راستی باشه، ذکر و یاد خداوند به معنای نماز خواندن یا با تسبیح صلوات فرستادن کجاشه، آخه برا همین هم که ذکری از یاد خداوند در دل ما باشه راهی رو باید طی کرد. ذکر خداوند در چه زمانه ای و تاریخی میشه صبح و شب نداشتن برا خدا. میشنویم که شهید مخلصانه برای خدا هستش و کار میکنه؛ مثلا فتح خرمشهر که حاج احمد اون کار نشدنی و به این عظمت رو برای رضای خدا انجام میده و فتح میشه رو اگه میخواست که همین طوری با قاعده جنگ و منیت خودش به میدون بره هرگز این اتفاق رخ نمی داد. حتما یک ذکری به یاد خداوند میخواسته که هیچ وقت از اون جدا نشی و جلو بری تا آخر. اما اگه من باشم لحظاتی متصلم و اون هم یا نماز دارم میخونم یا دارم توی روضه ی اباعدالله اشک می ریزم. اون شهید احمد متوسلیان که میبینیمش توی عملیات های مختلف، چجوری تونسته بوده خالصانه کارش رو جلو ببره بارها و بارها. اون ها به لطف امام بزرگ مرتبه و بلند والا توانسه بودند که در این حد بر حیطه من خودشون و منیت شون حکمرانی کنند. عمل به زنده نگه داشتنِ ذکر و یاد خداوند در قلب.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی آرامآرام به خود تذکر بدهیم که این خداوند است که در همه صحنهها خدایی میکند و ما اگر ذیل دستورات او در همه امور حرکت کنیم؛ إن شاءالله در میدانی که خدا حاضر است، حاضر میشویم و آن میشود که باید بشود، یعنی «در بلا هم میچشم الطاف او / مات اویم مات اویم مات او». موفق باشید
جوان و انتخاب بزرگ! جوانم، دانشجو معلمم، لقب بسیجی به من داده اند به خطا، لاف ها زده ام و با ادعاهایم گوش عالم را کر کرده ام. انتخابهای بزرگی بر زبان رانده ام و از بر زمین ماندن امر ولی و تنها ماندن حجت خدا به درد آمده ام. اما خدا هرچه امکانات و بستر و استاد و آرزو و... بود برایم فراهم کرد و گفت حالا بیا وقت عمل است. و من متحیر و سرگردان شدم. حال تکلیف چیست؟ کدام مهمتر است؟ مگر نگفته اند مردی و کاری؟ کدام بار را بر دوش کشم؟ استاد! سخت به تنگ امده ام از سرگردانی. نمیدانم در بین اینهمه انتخاب بزرگ انتخاب بزرگم چیست؟ درباره تحول آموزش و پرورش کار کنم یا برای روایت شهدا؟ از اقامه نماز شروع کنم یا بحث کتاب؟ کارهای بسیج را رو به راه کنم یا در میدان علم و تحقیق وارد شوم؟ برای انتخابات وقت بگذارم یا کرسی های آزاد اندیشی؟! همه شان دغدغه و امر رهبر است اما کدام تکلیف من است؟ خیلی خسته ام، اما نه آن خستگی ای که حاج قاسم را بی خواب کرده بود. خستگی ام مدتها مرا در خواب برده و از ناامیدی و فشار روحی به خواب پناه میبرم. خدا، آنکه هرکس برایش کار کند خستگی نمیشناسد حضورش برایم کمرنگ شده و انگار کور شده ام و نمیبینمش. جبهه و میدانم اگر مشخص بود شاید به این حال و روز نمی افتادم و اینقدر سست اراده و اسیر فرماندهی جسم نمیشدم. خودم را در کربلایی که یا لیتنایش ورود روز و شبم بود مثل ضحاک بن عبدالله مشرقی میبینم. همانی که از سپاه حسین (ع) گریخت! در عذابم استاد. نجاتم دهید! کربلای من کجاست؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز سخن بنده آن است که: «دوست دارد یارْ این آشفتگی». به حضوری فکر کنید که در آن حضور «لَا یشْغَلُه شَأْنٌ عَنْ شَأْن» کاری او را از کاری باز نمیدارد. به حضور در آموزش و پرورش فکر کنید و در بستر آن حضور، به راه ها و یا راهی که مقابلتان گشوده خواهد شد. نه جای نگرانی است و نه جای خستگی. از تعمق نسبت به معارف قرآنی نیز نباید غفلت کرد. موفق باشید
با سلام استاد: اگر قانونی گذاشته بشه اون افرادیکه میخان برن خارج و امریکا از همون اول یا ثبت نام نشوند در دانشگاهها یا هزینش ازشون گرفته بشه البته قبل پذیرش یا در مصاحبه این قانون وضع بشه و از اون طرف هم تحصیل کرده ها که میخان برن فرنگ هزینه ای که دانشگاه متقبل شده را باید برگردانند و بعد برن خوب قانونیه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با توجه به بحرانی که در جهان غرب در حال وقوع است، نباید به آنهایی که میروند سختگیری کرد و شرایط برای برگشت آنها مشکل نمود که رویِ برگشت داشته باشند. موفق باشید
با توجه به شرایط اکنون و شهادت سردار چگونه میتوانیم جوانان امروزی رو توجیه کنیم که راه سردار حق بود و شهادت کرمان ها هم به حق
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد سردار دلها به نکاتی که در مورد شهدا بحث شد، خوب است توجه شود تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» https://lobolmizan.ir/sound/1227?mark=%DA%A9%D8%B1%D8%A8%D9%84%D8%A7%20%D9%88%20%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C%20%DA%A9%D9%87%20%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%20%D9%85%D8%AA%D9%88%D8%AC%D9%87%20%D8%A2%D9%86%20%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86%D8%AF و در مورد شهادت شهدای کرمان خوب است به جواب سؤال شماره 36666 رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: وجود اعتباری و وجود حقیقی در عرفان به چه معناست ؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اعتباریات ابتدا لازم است فصل ششم اصول فلسفه علامه را با شرح استادی توانا دنبال بفرمایید و حقیقتاً مسئله بسیار مهمی است که چگونه هر اعتباری ریشه در نفس الأمر دارد. موفق باشید
سلام بر استاد گرانقدر: سوالی خدمتتان داشتم. چرا میگن باید هر ذکری به تعداد مشخص گفته بشه وگرنه اثر ندارد یا اثری معکوس و بد دارد؟ یا احیانا اصلا اثر ندارد. چرا موضوع به این مهمی در کتابی کامل مطرح نشده که هر ذکر چند بار گفته شود؟ یا اگر کتابی هست و بنده بی اطلاعم، در مورد تعداد اذکار لطفا به بنده هم معرفی کنید. واقعا احساس وجودی ام حیران و سرگردان بودن همیشگی است. با این حرفا. احساس میکنم در جهان تاریکی زندانی هستم و گفته اند با ذکر گفتن مقرب و رها میشوی ولی تعداد ذکرها را برایم مشخص نمیکنند!!! در حالیکه آن ذکرها تعداد مشخصی دارد!!!!! به اینترنت و سایتها که نمیشه اعتماد کرد میشه؟ حداقل یه کتابی در این مورد یا چاپ کنید، یا معرفی کنید. میگن باید استاد بگه برا هر شخصی تعدادش فرق میکنه، آخه من به کی اعتماد کنم که کی واقعا برحقه و استاد حسابه؟اصلا من شما رو استاد میدونم خب شما بفرمایید من چه ذکری و چند تا ذکر بگم؟ اگه لازمه حضوری هم برسم خدمتتون اهل اصفهانم. چون وسواس گونه به این موضوع فکر میکنم و بیخیال نمیتونم بشم. من تعداد اذکار و خواصش رو میخام بدونم. استاد عمرم تموم شد وقتم رفت. اصلا به همین تسبیحات که پیامبر و امامان گفتن اکتفا کنیم چطوره؟ مثل تسبیحات حضرت زهرا یا خواندن مداوم ختم قران با حال تفکر و تذکر به خواددر فهم آیات؟ وقتی میگن استادی باید ذکرهایی با تعداد مشخص به هر فرد بدهد میترسم. میترسم از این کوتاهی ها در مراجعه نکردن. پناه بر خدا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور نیست که گفته اند. آری! بعضی از اذکار که از طریق ائمه وارد شده است و تعداد آنها را نیز مشخص کرده اند؛ بهتر است که به همان تعداد مقید باشیم تا بیشترین تأثیر را بگیریم، ولی کم و زیاد کردن تعداد آنها نیز به هر حال ما را از تأثیر آن اذکار که عموماً اذکار توحیدی است، محروم نمی کند. می ماند اذکاری که مثلاً استادی خاص مدّ نظر دارد و تأکیدی که بر تعداد آن می کند که به نظر می آید نباید خود را مشغول این امور کرد. مهم، همان اذکار عمومی مثل ذکر «لا اله الا الله» و ذکر صلوات و ذکر تسبیحات اربعه است. موفق باشید
استاد عزیز سلام: دیدم در جایی فرمودید که چون در خواب حالت وجودی بوده پس خواب در ذهن نمی ماند، سوال اینکه آن بخش از خواب که در ذهن می ماند به چه صورت بوده؟ دوم اینکه می گویند در خواب حقیقت و وهم با هم آمیخته شده و حجت نیست. حال اگر بخواهیم درست بودن بعضی قسمتش را که حقیقت دارد بفهمیم آیا فقط باید منتظر باشیم تا اتفاق بیفتد یا اینکه راهی و تذکری وجود دارد که بتوان عمیق تر رویش فکر کرد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن نوع خوابها که از جهتی در ذهن میماند، وجه حصولی آن نیز در میان بوده و مربوط به امور روزمرّه است. ۲. آنهایی که علم تعبیر خواب داده شدهاند میتوانند، ولی نه هر مدعی. موفق باشید
سلام و ارادت: چندیست که با دو نفر از دوستان روحانیام مباحثی از جنس مباحث مطروحه شما را در میان می گذاریم و به گفتگو می نشینیم. در باب مباحث شما تقریبا ده سالی هست که گاهی گفت وگوهایی می کنیم. حال در مورد این که چه نیازی است که رجوعی به متفکرین غربی داشته باشیم و به غرب فکر کنیم زبان گنگی دارم. میخواستم خواهش کنم اگر جزوهای یا صوتی هست معرفی بفرمایید. دوستان روحانی ام نهایتا می گویند غرب را باید بدانیم برای این که دچار شبهه نشویم و من میگویم مسئله چیز دیگریست اما بیان تبیین آن را ندارم. ممنون از کمک تون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است اولاً: سری به جزوه «سفر به سرزمینهای بیگانه و بازگشت به خانه» https://lobolmizan.ir/leaflet/1060?mark=%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87 بزنید و ثانیاً: عرایضی تحت عنوان «نظر به ظرفیتهای بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن ظرفیتها» https://eitaa.com/matalebevijeh/14779شده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد خیلی ها میگن زمان جنگ و دفاع مقدس یه عده باید میرفتن جنگ و یه عده باید میرفتن دنبال امور دیگر و اشکال نداشت. ولی بنده گاه کتب رهبری را میخوانم از جمله تفسیر سوره برائت تو اون تفسیری که رهبری از آیات دارن به این مضمون است که بعضی همین خیال خام رها کردن ولی این را دارند تا آخرعمر اگرعبادت کنن جای اون جهاد را نمیگیرد, و لذا با این حرف خود را بالا میدانند و حتی بچه هاشون و گاها همسران اونا در مناصب مختلف و هم در محیط های علمی با حقوق بالا سرکارن بودن و هستند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنهایی که با این انقلاب الهی برخوردی صادقانه کردند و بیشتر در فکر خدمت به مردم بودند؛ از زندگی بهره حقیقی بردند، و بقیه خود دانند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: از مطالب بسیار زیبایی که در جلسه ی وارستگی بیان فرمودید تشکر می کنم. عبارت «رفتن به سوی نزدیکی ها» واقعاً برانگیزاننده است. نَفَسی که انسان می کشد، هوای نزدیک را به درون سینه می برد و حیات را قابل لمس می کند، این هوا، احساسِ بی نهایت می دهد و افقی در وجود انسان پدیدار می کند. یک شعری هست که می گوید: «دَم غنيمت دان كه عالم يك دَم است / هر كه با دَم همدم است او آدم است.» می توانیم بگوییم، حضوری از اکنونِ جاودانه ی بیکران به سوی همه ی نزدیکی ها.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بشر آخرالزمانی آنچنان ظرفیتی پیدا کرده است که میتواند در بیکرانه وجود خود اضداد را جمع کند به همان معنایی که رفتن به سوی نزدیکی ها که از طرف دیگر وسعتی دارد که دور است و این راز درک حقیقت است. موفق باشید
سلام: ببخشید من اگر بخواهم کتاب «زیارت عاشورا ارتباط روحانی با امام حسین علیه السلام» رو بخونم نیاز به پیش زمینه دارد؟ اگر دارد چه پیش زمینه هایی نیاز است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نیاز به پیشزمینه خاصی ندارد زیرا اشاره به نکاتی شده است که در فرهنگ ما مدّ نظر میباشد. ولی بهتر است با باوری که از طریق معرفت نفس پیش میآید؛ با این متونِ دینی روبرو شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل میشوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور میشود و فراموش میکنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، انشاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
با سلام: در پاسخ سوال ۳۶۰۳۹ فرمودید که: وجود در همه صحنه ها حاضر است. منظور شما از وجود، همان عین هستی است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! عین هستی در عین تشکیکیبودن و با مظهریت ممکنالوجودی که آینه آن هستی است، در میان است در حدّی که آن ممکن الوجود میتواند وجود را از طریق خود ظاهر کند تا ما از آن طریق به حقیقت وجود منتقل شویم. موفق باشید
سلام: چرا خلیفه الهی از بین اجنه انتخاب نشد؟ آنها هم ویژگیهای انسانی را مثل اختیار، مادی بودن، ظلوم و جهولی، امکان رشد و تعالی و... دارند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قرآن میفرماید لازمه خلیفۀ اللهی، امکان قبول اسماء الهی به جامعیت است که این امر، در انسان ممکن بود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمهالله: متن زیر از گروه ایتایی برهان عینا نقل قول شده است. لطفا پس از مطالعه متن زیر مفهوم «واسطه فیض» بودن معصومین علیهمالسلام را تشریح فرمایید. سپاسگزارم لینک گروه: https://eitaa.com/28219951/7950 * «در آیه ۳۰ از سوره مبارکه توبه آمده است: «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ»؛ این عبارات نشان میدهند که کافران اهل کتاب در «نظریه ولادت» به مشرکان تأسی جسته و با ایشان مضاهات میکنند و همین عامل باعث اجتماع این دو طیف در یک جبهه شده است. از سوی دیگر با مراجعه به آیات ۱۶ الی ۳۶ از سوره مبارکه مریم خواهیم دید که شاخصه اصلی جبهه حق و «صراط المستقیم» همانا عدم اعتقاد به «نظریه ولادت» قلمداد شده است؛ این مجموعه از آیات که در راستای ارائه تصویری درست از حضرت عیسی (ع) و داوری در خصوص اختلاف پیش آمده میان اهل کتاب درباره آن حضرت برآمدهاند، درنهایت اعلام میدارند: «...ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ / مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ / وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ»؛ در این آیات کریمه میان پاره از مفاهیم ملازمه برقرار شده است که ضروری است اشاره ای به نحوه ملازمه آنها داشته باشیم: ۱. در ابتدا لازم است بدانیم که عبارات فوق (آیات ۱۶ تا ۳۶ از سوره مریم) به مثابه صدور حکم از محکمه قرآن کریم درباره اختلاف پیش آمده (= فیه یمترون) در میان اهل کتاب می باشند و این از جمله مهم ترین رسالتی است که قرآن کریم برای خویش قلمداد کرده است؛ زیرا در آیات ۷۶ الی ۷۸ از سوره مبارکه نمل آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»، براین اساس اگر ندانیم که اختلافات پیش آمده در میان اهل کتاب بر سر چه بوده است، طبعاً نخواهیم دانست که در قرآن کریم قصه از چه قرار است. ۲. در این آیات کریمه مشاهده میشود که میان اعتقاد به «نظریه ولادت» و عدم عقیده به «کُن فیکون» رابطه وجود دارد. (پیشتر هم گفته بودیم که انکار قدرت «خلق لامِن شیء» یا همان «کُن فیکون» مستلزم اعتقاد به نظریه فلسفی «فیض و صدور» یا همان «نظریه ولادت» است) آنانکه قایل به «نظریه ولادت» یا همان نظریه فلسفی «فیض و صدور» هستند، الله را به عنوان تنها کسی که رب العالمین است، نمی پذیرند بلکه قایل به سلسله مراتبی از اربابان (وسائط فیض) بوده که از ایشان استمداد و استعانت می جویند، لذا آیه کریمه تأکید میکند که الله همان رب العالمین است و لاغیر. نتیجه اینکه: اگر الله را رب العالمین بدانیم (الحمدلله رب العالمین)، دست به «دعا» برداشته و صرفاً از او استعانت بجوئیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین) و او را دارای قدرت مطلقه بر «محو و اثبات» حوادث و مقدرات جهان و تاریخ قلمداد نمائیم، آنگاه قایل به «نظریه ولادت» نخواهیم شد و درنتیجه همراه با کسانی که «انعم الله علیهم» هستند واقع در «صراط المستقیم» خواهیم بود» / پایان نقل قول
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم یکی از اسمای الهی که «اسم جواد» است حضرت حق با تجلی دائمی خود همه امور را تدبیر مینماید ولی در عین تشکیکیبودن وجود. در مورد جایگاه واسطه فیض و نقش آن خوب است به کتاب «جايگاه و معني واسطه فيض» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/239?mark=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87
سلام استاد گرامی: بنده احساس میکنم که نمازهایم قبول نیست، زیرا اگر قبول بود من رو از زشتیها باز میداشت، در حالی که یه مدت هست شدم فردی بسیار عصبانی، پرخاشگر، بد اخلاق،بد عنق و... دارای رذیلت های زشت اخلاقی بسیار شدم، تمامی افرادی که منتظر دیدار من بودند، الان ازم متنفر شدند حتی زن و فرزندان خودم. و من این حس دورکشی رو کامل احساس میکنم. الان به هیچ عنوان ناامید نیستم از زندگی ولی هرکاری میکنم درست نمیشم. با این اوصافی که در من ایجاد شده از آخرتم بیشتر میترسم چون اگر عمل صالحی هم داشته باشم پوچ شده. لطفاً راهکاری به من نشان دهید که از همه نظر درست بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پس بالاخره باید به فکر این باشید که نماز بخوانید و برای خواندن نماز، مقدمات توحیدی و روحی آن را با رجوع به شرح حدیث «جنود عقل و جهل » که حضرت امام خمینی تدوین کردهاند فراهم نمایید. موفق باشید
با سلام حضور استاد محترم: ببخشید می خواستم کتابی در مورد ابعاد عرفانی بارداری و تشکیل فرزند معرفی کنید که اصلا آیا این ایام سیری هست؟ ملکوت آن نوزاد گره به ملکوت مادر خورده؟ کلا هرچه در این مورد هست و حتما جالب هست بیان نمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موردکتابی نمیشناسم ولی هر آنچه مادران بر اساس تذکراتی که در روایات داریم، بیشتر خود را در آرامش معنوی قرار دهند؛ فرزندانِ آنان از روح مادر بهتر بهرهمند میشوند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. استاد گرامی برای مطالعه چند ساله: ۱. کتب اخلاقی ۲. شرح حال علما چه سیری را پیشنهاد میفرمایید؟ همچنین اگر سیر مطالعاتی ای موجود است و از آن اطلاع دارید و تایید میکنید، لطف بفرمایید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد کتب اخلاقی؛ کتاب «شرح حدیث عقل و جهل» از حضرت امام خمینی و کتاب «جامع السعاده» از مرحوم نراقی میتواند بسیار مفید باشد. در مورد قسمت دیگر سؤالتان، خوب است به کتاب «خون دلی که لعل شد» توجه فرمایید و البته در دیگر موارد، صاحبتظر نیستم. موفق باشید
با سلام: چرا امکان دانلود کتابها نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای تمامی کتابها امکان دانلود فایل های PDF و DOC قرار داده شده است.این امکان هم در لیست کتب وهم وقتی که یک کتاب را انتخاب میکنید در دسترس میباشد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده ارجمند: لطفا نشانه ها و جزییات تجلی ذاتی بر نفس انسان را بفرمایید. و اینکه راهنمایی بفرمایید به چه طریقی به سلامت این دوران را سپری کنیم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه انسان متوجه نسبت وجودی خود با حضرت حق میشود، در حوزه تجلیات ذاتی قرار میگیرد و علم و حیات حضرت معبود، او را نسبت به علم و حیات خودش بیشتر و بیشتر می کند. موفق باشید
سلام علیکم: ابن عربی در فص محمدی که در فصوص الحکم که بر روی سایت آورده شده بیان میکند که با نماز خواندن خدای معتقد ساخته میشود. سوالم این است که این خدای معتقد که توسط نماز ساخته میشود چه فرقی با خدایی که بت پرستان میسازند و آن را پرستش میکنند دارد؟ کلمه معتقد به فتح «ت» و «ق» میباشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان ذیل ارادۀ الهی و حضور هرچه بیشتر در شریعت نبوی حاضر و حاضرتر شود، بیش از پیش به حضرت حق به آن صورتی که شأن آن حضرت است؛ نزدیک میشود و از این جهت بحث اجمال و تفصیل در مسیر توحید است. لذا هر اندازه انسان در این مسیر درست حرکت کند، اجمالِ قبلی به تفصیل در میآید و همان تفصیل، در سیر خود نسبت به تفصیل بعدی، اجمال است و هرکس در مسیر توحید قرار بگیرد و چشمانداز خود را حقیقتِ حیّ و حاضر قرار دهد، چنین حالتی را دارا میباشد حتی اگر او اشرف مخلوقات باشد. لذا آن حضرت در محضر حق عرضه میدارند: «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک». موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد جان برای تقویت اراده برای اینکه بتونم بیشتر مطالعه کنم تا چیز فهم بشوم چکار کنم؟ یک دوره معراج السعاده رو خواندم و یکه دوره مختصر هم عقاید اسلامی خوانده ام بهترین کتب را جمع آوری کردم ولی نمیدونم چرا اراده ندارم بیشتر از نیم تا یک ساعت مطالعه کنم. اگر راهکاری ارئه بدهید ممنون میشم اجرتون با آقا امام زمان (عج). ضمنا استاد جان قبلا هم گفته بودم که به لطف خدا امسال قبل از عید توفیق توبه بهم عنایت شد و در رویایی صادقه امام رضا دستم را گرفت و داخل حرم بردند اگر دستور سلوکی و اخلاقی عرفانی یا ذکری عنایت کنید ممنون میشم. الان متاسفانه رفیقی برای کمک در سیر و استادی برای طی طریق ندارم و خیلی احساس غربت و حیرت میکنم. اگر امکان داره بنده رو با کسی آشنا کنید تا به لطف خدا رفیقی در سیر الی الله داشته باشم و ان شاءالله توفیقاتم بیشتر بشه و کمی این حس دلتنگی ام کم شود اجرکم عندالله. (ومن الله توفیق)
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود و با دنبالکردن قسمت دوم کتاب، جوابهایی که به دنبال آن هستید را بیابید. ۲. با سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله میتوانید جدّیت خود را شکل دهید. ۳. در مورد یافتن رفیق مهم آن است که انسان با معارفی که میابد، عملاً به رفیقی که رفیقِ رفیقان است؛ دست یابد. در این رابطه پیشنهاد میشود به جزوۀ «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )» رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. وقت بخیر. خدا قوت. سوالات: ۱. دوره علوم و معارف اسلامی علامه طهرانی دقیقا چه کتاب هایی هست که فرموده اند اگر با اخلاص بخوانیم حکم استاد راه سلوک دارد؟ ۲. اگر در مستحبات حتی افضل از زیارت؛ رفع حوائج مومن نیازمند هست، یعنی کلا زیارت و حج... نرویم و فقط مشکلات مومنین رو برطرف کنیم؟ ۳. اینکه علما می فرمایند برای سبک سازی روح و سبکی آن از نان جو، روغن زیتون و سرکه و انار استفاده کنیم؛ یعنی دقیقا چجوری و در چه وقت هایی استفاده کنیم یعنی مثلا هر روز یه قاشق سرکه بخوریم؟ ۴. طبق قانون رفق و مدارا (مراعات) یعنی درسته اگر مریض شدیم اعمال عبادی (مثل نماز شب و زیارت عاشورا و...) که مداومت داشتیم رو در این دوره بیماری به دلیل کسالت شدید ترک کنیم یا حتی باید بدون حضور قلب انجام داد؟ ۵. حق دوست و حق همسایه و حق معلم طبق لوازم راه سیر و سلوک الی الله چیست؟ و چگونه این حقوق را بشناسیم؟ ۶. آیا الان که شیاطین در بالا مشغول رفت و آمد هستند و از طرفی هم توصیه شده از بالا پشت بام زیارت انجام بدیم اگر در خانه یا ساختمان چند واحدی بودیم چه کار کنیم و نیز اگر در حیاط خانه باشیم کثرت خیلی دارد ولی در بالا پشت بام خلوت هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتابهایی مانند «اللهشناسی» و «امامشناسی» و «معاد»، همه کتابهای خوبی هستند. ۲. جمع آن دو خوب است بخصوص جهت حضور در حج واجب و اوج توحیدی که برای انسان پیش میآید. ۳. در این مورد صاحبنظر نیستم. ۴. در هر حال در امور مستحب، نباید به خود سختگیری کرد. زیرا ممکن است نتیجۀ لازم به دست نیاید. ۵. خود شریعت در ابعاد مختلف این حقوق را مشخص کرده است بخصوص «رسالۀ حقوق» امام سجاد «علیه السلام» ۶. مهم، آن است که در شرایطی که پیش آمده است، خود را حاضر کنیم و سختگیری ننماییم. موفق باشید
