برای انگیزه سازی در طلبگی و رشد پیشرفت در دروس چه باید کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طلبه در این زمانه متوجه باشد جهان آینده، جهان عبور بشر از سکولاریسم است و رجوع به دینی که جوابگوی بشر جدید باشد. در این رابطه طلاب عزیز باید به خوبی در بستر دروس رسمی حوزه، خود را نسبت به قرآن و روایات مجهز کنند تا جوابگوی نیازهای انسانها در آیندهای نه چندان دور باشند. موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم امروز همین اکنون دقیقا در کدامیک از منازل سیر کمالی افق تاریخ انقلاب اسلامی هستیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور نمی شود بتوانیم آن نکتهای که میفرمایید را مشخص کنیم. آنچه روشن است حضور هرچه بیشتر انقلاب اسلامی است در اهداف خود و در آینده با همه موانعی که در پیش دارد. موفق باشید
سلام علیکم: عرض ادب و احترام محضر استاد عزیز. بنده یک برداشت از مبحث تقسیم وجود به ذهنی و خارجی در فلسفه دارم که نمیدونم درست میباشد یا نه؛ اینه که احساس میکنم مبحث «لزوم ارتباط با وجود به جای ارتباط با مفهوم وجود.» و در یک کلام، اصل مبحث کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ میشود، امتداد عملی و عرفان عملیِ همین بحث تقسیم وجود به ذهنی و خارجی میباشد. خلاصه: شروع و ریشه مباحث کتاب آنگاه که فعالیت عای فرهنگی پوچ میشود از همین بحث وجود ذهنی و خارجی شکل گرفته و شروع شده. استاد، حلال بفرمایید اگر دقیق ننوشتم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که وقتی ما در بستر وجود، نسبت خود را با همه چیز برقرار کنیم؛ دیگر دوگانگی بین مفهوم و مصداق در میان نیست. در شماره ۵۲ بحث «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» نکتهای عرض شد که خوب است در جریان آن باشید. موفق باشید
با توجه به آنچه گذشت آیا میتوان در انتظاری که نظر به قلمرو گشوده هستی دارد، در عین روحیه توکل و توقعنداشتن، گرفتار کنارهگیریِ انفعالی نشد؟ و به حضوری دست یافت که به ما از قول خداوند در حدیث قدسی خبر دادهاند: «لا يَزالُ عبدي يَتَقرَّبُ إلَيَّ بالنَّوافِلِ حتّى اُحِبَّهُ، فَأكونَ أنا سَمعَهُ الذي يَسمَعُ بهِ، و بَصَرَهُ الذي يُبصِرُ بهِ، و لِسانَهُ الذي يَنطِقُ بهِ» تقربی که سمع انسان خدایی میشود و خداوند است که در هستی چنین انسانی میشنود و میبیند و سخن میگوید و انسان چنین حضوری را که حضور خداوند است نزد خودِ خداوند، در خود احساس میکند.
آیا این نوع تقرب همان حضوری نیست که انسان را در بیکرانه خود متوجه انتظاری میکند که همان اندیشیدن به «وجود» است؟ و این، همهی برخورداری و دارایی است، زیرا همهی بقاء است، به معنای حقیقی کلمه. بودنی که انسان در هر صحنهای برای باقیبودن بر آن، خود را حاضر میکند تا هرچه بیشتر خود را تجربه کند، بدون انگیزههای خود، فعالیتی والا و گشودگیِ راسخ و خودِ گشوده به سوی گشودگی که بیرون از خود نیست که به صورت ابژه در آید. این یعنی «ما میتوانیم». زیرا فهیمدهایم به چه سویی باید حاضر شویم تا با بنیان و وجودِ هر پدیدهای در متن هستیاش در بستر تاریخی آن حاضر گردیم و بفهمیم «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». زیرا هستیِ استکبار در مواجهه با هستیِ حقیقی، توهّمی بیش نیست و این یعنی تفکر حقیقی که در هستی و «وجود» ریشه دارد. درک آنچه گذشت، درک حضور بشر جدید است و مواجههای که میتوان با آن داشت و نیز درک موقعیت تاریخیِ خود که همان جمع «ایران تاریخی» و «اسلام بالنده» است در بستر انقلاب اسلامی و مسئولیتی که نسبت به نقش کلانِ خود در جهان امروز بر دوش خود باید احساس کنیم، تا ابعاد نهفته هستی خود را بیش از پیش احساس نماییم به عنوان آخرین انسان در آخرین دوران.
با سلام و عرض ادب: استاد ارجمند سوالی داشتم در مورد اجنه، اینکه آیا صرف روشن کردن عود در خانه ایی اجنه جمع می شوند؟ مثلا اگر همسایه ما روشن کند به ما هم مرتبط می شود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً چنین نیست. اساساً ما نباید ذهن خود را مشغول چنین خطوراتی بنماییم، در حالیکه ساحت اجنه، ساحت دیگری است و ربطی به ساحت ما ندارد. موفق باشید
با سلام واحترام: در ارتباط با کتاب تاریخ معاصر ایران نویسنده: آقای موسی نجفی اگر احیانا نقطه نظری هست بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب خوبی است و جناب آقای دکتر نجفی جهت تهیه آن، زحمت کشیده اند و بنده نیز از آن استفاده کردهام و اینکه رهبر معظم انقلاب در ملاقات اخیرشان با دانشآموزان و دانشجویان توصیه به مطالعه تاریخ معاصر فرمودهاند، مسلّماً یکی از منابع خوب برای این کار، کتاب «تاریخ معاصر» آقای موسی نجفی است. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: از مطالب بسیار زیبایی که در جلسه ی وارستگی بیان فرمودید تشکر می کنم. عبارت «رفتن به سوی نزدیکی ها» واقعاً برانگیزاننده است. نَفَسی که انسان می کشد، هوای نزدیک را به درون سینه می برد و حیات را قابل لمس می کند، این هوا، احساسِ بی نهایت می دهد و افقی در وجود انسان پدیدار می کند. یک شعری هست که می گوید: «دَم غنيمت دان كه عالم يك دَم است / هر كه با دَم همدم است او آدم است.» می توانیم بگوییم، حضوری از اکنونِ جاودانه ی بیکران به سوی همه ی نزدیکی ها.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بشر آخرالزمانی آنچنان ظرفیتی پیدا کرده است که میتواند در بیکرانه وجود خود اضداد را جمع کند به همان معنایی که رفتن به سوی نزدیکی ها که از طرف دیگر وسعتی دارد که دور است و این راز درک حقیقت است. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل میشوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور میشود و فراموش میکنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، انشاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
سلام علیکم: آیا صلوات فرستادن ما باعث بالا رفتن درجه اهل بیت میشود و نفعی برای آنها دارد؟ اگر اینطور هست یعنی اهل بیت علیهم السلام کامل نیستند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی در کتاب « صلوات بر پيامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله»؛ عامل قدسيشدن روح» که روی سایت هست، در این مورد شده است. موفق باشید
سلام وقت شما بخیر و نور: سوالی در حیطه ی جبر و اختیار در انتخاب همسر داشتم اصل مسئله این است، نظر به مبحث اعیان ثابته، همسر را من انتخاب میکنم یا خداوند مقدر فرموده؟ اگر من به کسی نه بگویم، نه گفتن من ، به اراده ی خداوند است، یا به اختیار خودم؟ اگر مهر شخصی در دل من قرار گیرد، خداوند این مهر را در دل قرار داده یا خیر؟ آیا خدایی که این عالم و آدم را خلق کرده، در مسئله ی انتخاب همسر، که گفته شده نصف دین را شامل میشود، موضوع به این مهمی را به اختیار و عقل محدود بشر واگذار کرده؟ یا خیر، خداوند با توجه به درجات و درونیات و قوا و استعداد رشد هر کس، همسری برای او مقدر فرموده که رشد آن دو، با بودن در کنار یکدیگر رقم خورده سوال دوم اینجاست اگر شخص، تغییر کند، و رتبه وجودی اش بالاتر رود، همسر مقدر شده ی وی تغییر میکند؟ پیشاپیش تشکر از پاسخ گویی شما🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در آيات ۱۷۳ و ۱۷۳ سوره اعراف خبر از تعهد فطري انسان در مقابل خدا ميدهد كه انسان ذاتاً حق را ميشناسد و ربوبيت او را پذيرفته، و از ابتدا والدین هرکدام مشخص بوده است. لذا میفرماید:
« وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ »
يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسلهايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت ميدهيم. اين كار را كردم تا روز قيامت نگويند ما نسبت به ربوبيت تو غافل بوديم، يا بگويند كه پدران ما مشرك بودند و ما هم فرزندان آنها بوديم و از خود اطلاعي نداشتيم، آيا ما را هلاك ميكني به جهت كاري كه آن باطلان كردند؟
نتايج آيه :
الف – ذات همة انسانها با پروردگار خود روبرو شدهاست.
ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت دادهاند.
ج – همه با يك علم ذاتي و حضوري پروردگارشان را ميشناسند.
د – در قيامت بدكاران نميتوانند بگويند ما از ربوبيت خداوند بياطلاع بوديم، چون جانشان چنين تصديقي را همواره داشته و آنها با مشغول كردن خود به دنيا، آن صدا را در خود خاموش كرده و در نتيجه نشنيدند.
ه – با توجه به اين ذات و فطرتِ آشنايِ به پروردگار هستي، نميتوانند بگويند چون پدران ما مشرك بودند ما هم مشرك شديم و محيط و تربيت خانوادگي را بهانهاي براي بدبودن خود بگيرند. لذا ريشه اصلي بد بودن و خوب بودن هر كس، خود فرد است و محيط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همهشان علت مُعِدِّه يا شرايط هستند و علت اصلي خود انسان است كه در مقابل نداي فطرت چه موضع و انتخابي بكند. و چه بسا از والدين غير صالح و در محيطي فاسد، انسانهايي متعالي سربرآورند، چرا كه اين انسانها نگذاشتند صداي فطرت در جانشان خاموش شود.
با توجه به موارد فوق می توان گفت از همان ابتدا والدین انسانها مشخص بوده، و خداوند ربوبیت خود را با آنها در میان گذارده. پس باید همسر هرکس در نسبت به فرزندی که مربوط به این همسر است، از قبل معلوم بوده باشد. موفق باشید
من خسته از رهایی و بی سرپناهی ام بال و پری نمانده برایم، قفس کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به سؤال و جواب شماره 35958 بزنید. گویا هنوز بال و پری در میان است و نباید به فکر قفس بود، باید به حضور در دشتهای گسترده توحید نظر کرد. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: شما در فصل هودی فرمودید: اسما بدون مظاهر وجود خارجی ندارد؟ آیا اسم الله هم همینطور است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جواب سؤال کننده شماره 35875 عرض شد بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد با توجه به این امر سؤال بعدی جنابعالی نیز سؤالی نیست که بتوان در فضای سؤال و جواب خدمتتان موضوعی را به میان آورد. موفق باشید
با سلام جناب آقای طاهر زاده عزیز: مدتیست مطالب انتقادی و سوال از عملکرد نادرست رهبری در اداره کشور که میبابستی شما به عنوان حامی بی چون و چرای این همه ظلم و بی عدالتی پاسخ بفرمایید عوامل تندرو و افراطی روی سایت شما پخش نمیکنند. و بعضا سوالاتی پخش می شود که مثلا کسی خوابی دیده و باید شما تعبیر کنید در صورتی که مساله اصلی جامعه در حال حاضر ظلم و بی عدالتی و ستمیست که از ناحیه حاکمان بر ملت تجمیل می شود نمونه آن: گوشت خریدم از قصابی اومدم بیرون موتوری ازم زد! چند روز پیش هم یک خانم سن بالا توی پیاده رو نشسته بود داد و بیداد و ناله و نفرین میکرد. از رهگذران پرسیدم چی شده؟ گفتند: دو تا پلاستیک گوشت و مرغ را داده به یک پسر که کمکش کند ببرد آن طرف خیابون، طرف تو شلوغی فرار کرده. دو سه روز پیش روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: آمارها نشان میدهد که پس از سال ۱۳۹۷ با قلهزنی نرخ تورم و رشد فقر، میزان دستگیری سارقان نیز در مسیر صعودی قرار گرفته است. این در حالی است که در سالهای قبل از آن بهدلیل پایین بودن نرخ تورم و بهتر بودن شرایط اقتصادی، سطح سرقتها نیز کاهش یافته بود. ترک ها ضرب المثلی دارند "گچی هله هارای قرخیلیب" معادل فارسیشو نمیدانم ولی تقریبا معنای "حالا کجاشو دیدی" را دارد. قدیما پشم بز را می چیدند و بعد از ریسیدن، از آن در طناب بافی و چادر سیاه و ... استفاده می کردند. فردی می خواست پشم بزی را بچیند تا اولین قیچی را به پشم بز زد ، بز شروع به داد وفریاد کرد. طرف گفت؛ حالا کجاشو دیدی تازه اول کار است. گچی هله هارای قرخلیب!!! هرچه تورم بالاتر میرود نرخ دزدی هم افزایش مییابد. هر چه نرخ تورم افزایش یابد نرخ اخلاق و انسانیت کاهش می یابد. اگر مسئولین به دنبال کاهش ناهنجاریهای و آسیب های اجتماعی هستند باید در فکر کنترل فقر و تورم باشند و گرنه جامعه روی آرامش به خود را نخواهد دید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حال حساب کن اگر تذکرات رهبر معظم انقلاب و رهنمودهای حکیمانه ایشان نبود، چه افرادی بر ما غلبه می کردند و چگونه حتی صدای دادِ محرومان و مصیبتزدگان را در گلو خفه مینمودند. اینجا است که باید به آینده امیدوار بود از آن جهت که ما در آغازی هستیم جهت عبور از این تنگناها با خردی بس نورانی.
اگر انقلاب اسلامی فرصتی است تاریخی، باید از خود بپرسیم چه نسبتی بین عملکرد ما و این فرصت تاریخی هست تا جدّیتر از آنچه هستیم باشیم؟
متفکران جهان مدرن مانند ویل دورانت خود را در احساس تاریخی خود جستجو میکردند، در آن حدّ که در تلاشهای خود روز و شب نداشتند. حال مائیم و اتفاقی که از طریق انقلاب اسلامی پیش روی ما قرار گرفته و ما را دعوت میکند تا متفکرانه نسبت به آن فکر کنیم، از آن جهت که وظیفه متفکر، درک زمان و توجه به ظرفیتهای پیش آمده است، در عین توجه به دردهای انباشته قرنها و دهههایی که به ارث بردهایم و البته برای عبور از آنها باید روحی دیگر به میان آید، روحی که چراغی باشد برافروختهشده از روحِ خلوتنشینی به نام حضرت روحالله «رضواناللهتعالیعلیه» تا در نتیجه تغییری در بنیان جان انسانها شکل بگیرد و تاریخ دیگری آغاز شود و آینده دیگری به میان آید، غیر از آیندهای که جهان مدرن مدّ نظر انسانها قرار داده بود، آیندهای که با آزادی و تفکر محقق میشود و انسانها با انتخاب خود متوجه زمان قدسیشان در تاریخ باشند، با خودآگاهی به بینظمیها و پریشانیها و پراکندهکاریهایی که ما را در بر گرفته و در عین حال با حضور در قلمرو تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده میتوان به خردی رسید که اشاره به آینده دیگری دارد، در عین ایمان و امید.
موفق باشید
با سلام: با توجه به سوال ۳۵۶۲۲ که فرمودید: تفسیر سوره واقعه را بصورت انفسی انجام داده اید، می خواستم بدانم سایر تفاسیری که از قرآن انجام داده آید و روی سایت لب المیزان (همین سایت) موجود است، آنها هم بصورت انفسی است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثراً سورهها بر مبنای نظر المیزان بحث شده است مگر سورههای معدودی که البته در دل بحث، نسبت به موضوع تذکر داده میشود. موفق باشید
با عرض سلام و تشکر از شما: سوال بنده این است که چرا با وجود اینکه انسانها در معاد با جسم مثالی محشور میشوند، ظاهر برخی از آیات قرآن در مورد معاد، به جسم مادی بیشتر نزدیک است تا جسم مثالی؟ مثل آیه ۳ و ۴ سوره قیامه: «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَه بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ» سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی»https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C عرض شد حضرت امام عسگری «علیهالسلام» فضای این آیه را فضای جدل خداوند با اُبیّ بن خلف میدانند بدین معنا که بر مبنای پیشفرضهای مخاطب سخن گفتهاند نه آنکه بخواهند موضوع را از این زاویه تثبیت کنند. موفق باشید
با سلام: آیا انسان با سلام کردن به دیگران مظهر اسم سلام خدا میشود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و البته بستگی به نیت و حضور ما دارد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: ۱. من به دنبال جمعی از شاگردان شما استاد عزیز در شهر خودم میگردم (خرم آباد) در صورت امکان و وجود این چنین جمعی، ممنون میشوم اگر مرا راهنمایی بفرمایید. ۲. فرمودید در ارتباط با خلق از حکمت سخن بگوییم و به آیه قران که متذکر یتیمی پیامبر بود اشاره نمودید، از کجا بفهمیم کسی واقعا طالب آن است یا قصد دیگری دارد و شک را از خود دور کنیم یا زیاد و کم صحبت هایمان را چطور تنظیم کنیم؟ ۳. سرعت لازم برای اعتماد کردن به دیگران را چگونه باید ارزیابی و تنظیم کنیم؟ زود اعتماد کردن به دیگران و شبیه زمان تنهایی خود دیدن مفید است؟ اگر نه باید چه کنیم برای به تعادل رساندن این خصیصه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کسی از عزیزان را به طور مشخص در منطقهای که جنابعالی تشریف دارید، نمیشناسم. ۲ و ۳. عمده وظیفه ما آن است که با خوشبینی و از سرِ دلسوزی با افراد روبرو شویم، مگر آنکه حرکات و گفتار آنها طوری باشد که دیگر نتوان در اصلاح آنها امیدوار بود. موفق باشید
سلام و درود خدمت استاد عزیزم: استاد چگونه با فرمایش آیت الله بهجت (ره) در کتاب بشارت از حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف ( امام زمان علیه السلام ما را میبینند و صدای ما را قبل از اینکه خودمان به زبان بیاوریم و بشنویم میشنوند) همیشه در همه کارها و رفتارها و نیات مان مدنظر داشته باشیم و ملکه هر لحظه مون باشه؟ من خیلی مواقع که عصبانی میشم از دست بچه های کوچیکم بخاطر اشتباهاتشون یا بازیگوشیهاشون آقا رو از یاد میبرم و داد میزنم ولی بعدش کلی از دست خودم ناراحت میشم تا چند روز حالم بده نمیتونم فراموش کنم. بعدش با خودم میگم آخه من کجا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کجا؟ تصمیم گرفتم برای کنترل نفسم از اول بشینم مباحث معرفت نفس شما رو گوش بدم. استاد فکر میکنم همیشه و هر لحظه باید گناهان خودم رو ببینم تا دچار عجب و تکبر نشم. خیلی از خودم بدم میاد . چه توقعی از آقا داشته باشم که منو بپذیرند؟ یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه در جلسۀ ۳۲ «انسان و باز انسان» https://eitaa.com/matalebevijeh/20587 عرض شد در نظر به حضرت صاحب الامر مدّ نظر ما آن حضرت که انسانِ انسانها میباشند میآید که در واقع وجه نهایی ما هستند و از این نظر از درون ما و از طریق خود ما ناظر بر ما میباشند و میتوان همواره آن نهایت را که حیّ و حاضرند و جانِ جانان ما هستند، مدّ نظر داشت. ۲. آری! این لطف خداوند است که انسان متوجۀ گناهانش میشود ولی نباید مأیوس شد. باید به کمک استغفار از آن گناهان عبور نمود. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. وقت بخیر. خدا قوت. سوالات: ۱. دوره علوم و معارف اسلامی علامه طهرانی دقیقا چه کتاب هایی هست که فرموده اند اگر با اخلاص بخوانیم حکم استاد راه سلوک دارد؟ ۲. اگر در مستحبات حتی افضل از زیارت؛ رفع حوائج مومن نیازمند هست، یعنی کلا زیارت و حج... نرویم و فقط مشکلات مومنین رو برطرف کنیم؟ ۳. اینکه علما می فرمایند برای سبک سازی روح و سبکی آن از نان جو، روغن زیتون و سرکه و انار استفاده کنیم؛ یعنی دقیقا چجوری و در چه وقت هایی استفاده کنیم یعنی مثلا هر روز یه قاشق سرکه بخوریم؟ ۴. طبق قانون رفق و مدارا (مراعات) یعنی درسته اگر مریض شدیم اعمال عبادی (مثل نماز شب و زیارت عاشورا و...) که مداومت داشتیم رو در این دوره بیماری به دلیل کسالت شدید ترک کنیم یا حتی باید بدون حضور قلب انجام داد؟ ۵. حق دوست و حق همسایه و حق معلم طبق لوازم راه سیر و سلوک الی الله چیست؟ و چگونه این حقوق را بشناسیم؟ ۶. آیا الان که شیاطین در بالا مشغول رفت و آمد هستند و از طرفی هم توصیه شده از بالا پشت بام زیارت انجام بدیم اگر در خانه یا ساختمان چند واحدی بودیم چه کار کنیم و نیز اگر در حیاط خانه باشیم کثرت خیلی دارد ولی در بالا پشت بام خلوت هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتابهایی مانند «اللهشناسی» و «امامشناسی» و «معاد»، همه کتابهای خوبی هستند. ۲. جمع آن دو خوب است بخصوص جهت حضور در حج واجب و اوج توحیدی که برای انسان پیش میآید. ۳. در این مورد صاحبنظر نیستم. ۴. در هر حال در امور مستحب، نباید به خود سختگیری کرد. زیرا ممکن است نتیجۀ لازم به دست نیاید. ۵. خود شریعت در ابعاد مختلف این حقوق را مشخص کرده است بخصوص «رسالۀ حقوق» امام سجاد «علیه السلام» ۶. مهم، آن است که در شرایطی که پیش آمده است، خود را حاضر کنیم و سختگیری ننماییم. موفق باشید
سلام و عرض ادب استاد عزیزم: غرض از مزاحمت؛ بنده را که از کودکی با کتب حضرتعالی و امام و رهبری مانوسم و تمام قد صبح و شب برای انقلاب میجنگم، میخواستم استخدام در ارگانی نظامی بشوم. آن هم نه استخدام حقیقی! بلکه یک پروژه ۶ ماهه! از ورود بنده جلوگیری سختی به عمل آمد! چرا؟ چون بنده همسرم ایرانی نیست! بنده اصلا ناراحت نیستم. مشکلی نیست ما با کسی دیگر معامله کردیم. ولیکن سوال بنده این است که با چه روشی میشود با ساختارهای غلطی که به اسم مصلحت نظام ایجاد شده است مبارزه کرد؟ ساختارهایی که ایجاد شده است به هیچ وجه اسلامی نیست. در اسلامی ترین و مقدس ترین ارگانها، ساختارهای غیر اسلامی دارند حکومت میکنند! بنده که کسی نیستم، ولی این ساختارها حاج قاسم ها را نمیگذارد وارد شوند، من گناهکار که جای خود دارم! بنده نگرانی از جهت خودم ندارم. بحمدلله در مکتب شما جوری بار آمده ام که این وقایع طبیعی را هم نورانی میبینم و بر سرعتم می افزاید. ولی حقیقتا صحنه خوبی نیست این صحنه ها برای اعتبار نظام لطمه آور است. چون الان خیلی از مردم این مسائل را از حضرت آقا تفکیک نمیکنند. نمییدانند که ایشان هم مخالف این مسائل هستند. باید چگونه و در چه بستری این مسائل حل شوند؟ دو مساله : ۱. چگونه آن ساختار غلط حل شود؟ ۲. چگونه این دیدگاه مردم را حل کنیم؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ماییم و چنین تنگناهای تاریخی و صبر و شکیبایی و سبکی که ما را به آیندۀ دیگری می برد به همان معنایی که در این مسیر استودیو به محفل قرآنی که در شبکۀ ۳ تلویزیون ملاحظه میفرمایید، تبدیل میشود تا به جای حضور در محیطی که عملاً فرهنگ غربی در آن میدان حکومت میکند و سیطره دارد؛ به محفل برسیم که حضور در «جهان بین دو جهان» است تا نه از حضور در تاریخ جدید فاصله بگیریم و نه مقهور فضای سکولاریتۀ فرهنگ مدرنیه باشیم. و از این جهت برای عبور از این نوع تنگناها باید صبر پیشه کرد. به همان معنایی که خداوند میفرماید: «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» آنچه پيش شماست تمام مىشود و آنچه پيش خداست پايدار است، و قطعاً كسانى را كه شكيبايى كردند به بهتر از آنچه عمل مىكردند، پاداش خواهيم داد. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد توحید در زندگی و ازدواج و خانواده چگونه تحقق می یابد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در دلِ شریعت الهی و رعایت دستورات ربّانی و صبر در این مسیر. موفق باشید
با سلام و جور و رحمت خدمت استاد: استاد معنا و حقیقت این جمله چیست که در شرح تذکرة الاولیای عطار بود؟ تا وادی لا اله الا الله طی نکنی به وادی محمد رسول الله نتوانی رسید یا این سخن: با آنکه به حق رسیدم زهره نداشتم به محمد رسیدن
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چه اندازه لازم است تا مدتی از عمر را با کتاب «تذکرة الاولیاء» جناب عطار طی کنیم که حقیقتاً تذکره و تذکری است برای هر آن کس که بنا داشته باشد مسیر توحید ربوبی را به صورتی حقیقی طی کند. چه خوش بود آن زمان که بنده با آن کتاب شریف به سر بردم و حاصل آن خلاصهای شد که روی سایت در معرض نظر و نگاه رفقا میباشد. https://lobolmizan.ir/leaflet/1007?mark=%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1
نمونهای از زیبایی روح بزرگ جناب عطار همین دو جملهای است که مطرح فرمودید که میفرماید تا انسان نور توحید را درک نکند، چگونه متوجه مظهر توحید یعنی شخصیت و سیرۀ حضرت رسول الله «صلواتاللهعلیهواله» که تمام وجود او تذکر و اشاره به توحید است؛ بشود؟ به همان معنایی که ما در آن دعای شریف داریم: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ» و اینکه جناب عطار فرمودهاند: «با آنکه به حق رسیدم زهره نداشتم به محمد رسیدن» حکایت از آن دارد که حضوری لازم است در نسبت با حضرت رسول الله «صلواتاللهعلیهوآله» که معارف کلامی و انتزاعی نسبت به حضرت حق کافی نیست تا ما متوجه جمال توحیدی بیکرانۀ حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» بشویم بلکه باید به توحیدی وارد شد که در دل آن توحید، به سخن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» اندیشید که فرمودند: «من رآني فقد رأى الحقّ» هر آن کس بر من نظر کند و مرا بنگرد، محققاً حق را نگریسته است. موفق باشید
با سلام و احترام: با عنایت به «و کذلک شیعتنا فازوا...» حدیث شریف کساء، ۱. چنانچه فرد به درجهی شیعه نائل شود در دنیا و آخرت اهل سعادت و نجات است؟ آیا این استدلال برای این درجه درست است که: فرد مومن پس از تلاش و توکل به مرحله ای میرسد که جذبهی حضرات معصومین متوجه اش میشود و به علت شدت جذبه ایشان به فوز نائل میگردد؟ ۲. اگر جواب آری است چگونه میتوان این رتبه را تشخیص داد؟ ۳. با توجه به آیات شریف قرآن آیا جز مقربین است که حسابش در گروی اعمالش نیست؟ «کل نفس به ما کسبت رهینه» با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه! در این مورد خوب است به https://eitaa.com/matalebevijeh/18568 رجوع شود. ۲. با توجه به نسبتی که در وجه انسانیمان با انسان کامل پیش میآید، راه برای رسیدن به آن رتبه گشوده میشود به همان معنایی که در صوت مذکور مطرح شد. ۳. همینطور است که میفرمایید. با حضور در قرب الهی عملاً انسان به ارادۀ الهی عمل میکند امری که در حدیث قرب نوافل متذکر آن هست. موفق باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز: ببخشید استاد من درجایی خوندم انسان وقتی ازجنت اسما به عالم ناسوت هبوط کرد هفتاد هزارحجاب نورانی وهفتاد هزار حجاب ظلمانی گرفته است و در سیرصعودی ازعالم ناسوت باید این حجاب را از دست بدهد تا خودش را پیدا کند و به کمال برسد. لطفا درباره حجب های نورانی و ظلمانی توضیح بدید و مثال بزنید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه مانع حضور ما در نسبتی است که با خداوند داریم، حجاب ظلمانی به حساب میآید از خودبینی بگیرید تا حبّ دنیا. و هر حضوری که ما را متوجه نور حضرت حق بکند و در عین حال نوعی جدایی در میان باشد، حجاب نورانی گفته میشود که به گفته آیت الله جوادی: «عقل» هم حجاب نورانی به حساب میآید زیرا از یک طرف ما را متوجه حضور حضرت ربّ العالمین میکند و هم به هر حال ما در مفاهیم قدسی قرار میگیریم. و این غیر از انس با خود حقایق است. موفق باشید
سلام استاد: آیا خط مقدم جبهه کجاست؟ نسبت به من، من چکار باید بکنم؟ آیا این چه معنایی را به همراه دارد که در فضای مدرسه هستم خود را مقابل حضوری بزرگ تر از حضور قبلی میبینم و به همین سودا زیر لگد کوب حوادث میروم، چگونه جان دیگری را بیابم؟ آیا به صرف زیر لگد کوب حوادث رفتن را درب رحمتی گشوده میشود یا انتظاری پس از این است تا همچنان خدا به صحنه بیاید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده و رهبر معظم انقلاب به خوبی آن را جلو میبرند؛ این مائیم و راهی که ممکن است در این راستا در مقابل ما به صورت خاص گشوده شود و «انتظار» به همین معنا میباشد. عمده، قرارگرفتن ذیل توصیههای فوقالعاده دقیق رهبری است که ۱۲ آبانماه با دانشآمزان و دانشجویان در میان گذاشتند. موفق باشیدhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58192
سلام استاد حال شما:. چند تا سوال داشتم ۱. چی میشه که یحیی سنوار سنی انقدر میتونه محبوب شیعیان بشه؟ نقطه پیوند چیه؟ ۲. مقدمه کتاب از برهان تا عرفان شما چیا هست؟ ۳. این آقایی که جوان و انتخاب بزرگ رو شرح دادن توی کانال گذاشتن آقای نظری این خوبه برای شروع؟ احساس کردم خیلی ساده و بدون پیچیدگی و زبان خاص دارن توضیح میدن. گفتم باز از شما بپرسم. ۴. چجوری میشه انسان کنار این مباحث علمی، عملش رو هم بالا ببره؟ یا علی
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جبهه مقاومت همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند ما از دوگانگیِ شیعه و سنی عبور میکنیم و ملاحظه میکنید که چگونه شهید یحیی سنوار در کلمات خود نسبت خود را با امام علی «علیهالسلام» و کربلا برقرار کرده. و این یعنی همان حضوری که شیعیان همیشه به دنبال آن بوده و هستند. ۲. همان کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» کارساز خواهد بود. ۳. آری! ۴. هر اندازه عمق معارف ما بیشتر شود، درک قرآن برایمان راحتتر میگردد و عبادات ما در آن راستا عمیقتر میشود و وقتی عبادات با حقایق معنوی پیش رفت، بیشتر به آن دل میبندیم. موفق باشید
