بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: بنده احساس می‌کنم که نمازهایم قبول نیست، زیرا اگر قبول بود من رو از زشتیها باز می‌داشت، در حالی که یه مدت هست شدم فردی بسیار عصبانی، پرخاشگر، بد اخلاق،بد عنق و... دارای رذیلت های زشت اخلاقی بسیار شدم، تمامی افرادی که منتظر دیدار من بودند، الان ازم متنفر شدند حتی زن و فرزندان خودم. و من این حس دورکشی رو کامل احساس می‌کنم. الان به هیچ عنوان ناامید نیستم از زندگی ولی هرکاری می‌کنم درست نمیشم. با این اوصافی که در من ایجاد شده از آخرتم بیشتر می‌ترسم چون اگر عمل صالحی هم داشته باشم پوچ شده. لطفاً راهکاری به من نشان دهید که از همه نظر درست بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پس بالاخره باید به فکر این باشید که نماز بخوانید و برای خواندن نماز، مقدمات توحیدی و روحی آن را با رجوع به شرح حدیث «جنود عقل و جهل » که حضرت امام خمینی تدوین کرده‌اند فراهم نمایید. موفق باشید

35422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم می‌ترسانند با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! این‌طور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیت‌ها همراه می‌باشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور می‌داریم. موفق باشید

35327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: مقصود از ابعاد مادی حق و زمانمندی آن این نیست که خداوند جسم داشته باشد بلکه اگر قائل به وحدت وجود باشیم قاعدتا عالم ماده نیز خارج از خدا نخواهد بود بنابرین در ساحت ماده زمانمند و در ساحت های مجردش بی زمان است و ذاتا نسبت به زمان و بی زمانی لابشرط خواهد بود این مسئله نسبت به بقیه صفاتی که مربوط به عوالم پایین تر است نیز صادق است. بنابرین صفات سلبی نسبت به ساحت های مجرد حق و به شرط لایی او صادق است نه ذات. ذات حق لابشرط است نسبت به جسم، زمان، مکان و ... داشتن یا نداشتن این برداشت را تایید می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «وحدت وجود» حکایتِ حضور بیکرانه حضرت حق است با جلوات اسماء حسنایش، و این غیر از آن است که هر چیزی خدا باشد. بلکه برعکس، اموری مثل ابعاد مادی عالم، حجابِ حضرت حق است. موفق باشید

34627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: جزوه خلاصه کتاب بدایه را فرمودید اطلاع بدم دارید آماده کنید امانت بگیرم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آماده است. جمعه صبح یا دوشنبه تشریف بیاورید تا تقدیم شود. موفق باشید

39826

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: استاد جان برای تقویت اراده برای اینکه بتونم بیشتر مطالعه کنم تا چیز فهم بشوم چکار کنم؟ یک دوره معراج السعاده رو خواندم و یکه دوره مختصر هم عقاید اسلامی خوانده ام بهترین کتب را جمع آوری کردم ولی نمیدونم چرا اراده ندارم بیشتر از نیم تا یک ساعت مطالعه کنم. اگر راهکاری ارئه بدهید ممنون میشم اجرتون با آقا امام زمان (عج). ضمنا استاد جان قبلا هم گفته بودم که به لطف خدا امسال قبل از عید توفیق توبه بهم عنایت شد و در رویایی صادقه امام رضا دستم را گرفت و داخل حرم بردند اگر دستور سلوکی و اخلاقی عرفانی یا ذکری عنایت کنید ممنون میشم. الان متاسفانه رفیقی برای کمک در سیر و استادی برای طی طریق ندارم و خیلی احساس غربت و حیرت می‌کنم. اگر امکان داره بنده رو با کسی آشنا کنید تا به لطف خدا رفیقی در سیر الی الله داشته باشم و ان شاءالله توفیقاتم بیشتر بشه و کمی این حس دلتنگی ام کم شود اجرکم عندالله. (ومن الله توفیق)

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست مطالعه شود و با دنبال‌کردن قسمت دوم کتاب، جواب‌هایی که به دنبال آن هستید را بیابید. ۲. با سیر مطالعاتی سایت ان شاءالله می‌توانید جدّیت خود را شکل دهید. ۳. در مورد یافتن رفیق مهم آن است که انسان با معارفی که میابد، عملاً به رفیقی که رفیقِ رفیقان است؛ دست یابد. در این رابطه پیشنهاد می‌شود به جزوۀ «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمه الله )» رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA 

39812

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمه الله و برکاته. وقت بخیر. خدا قوت. سوالات: ۱. دوره علوم و معارف اسلامی علامه طهرانی دقیقا چه کتاب هایی هست که فرموده اند اگر با اخلاص بخوانیم حکم استاد راه سلوک دارد؟ ۲. اگر در مستحبات حتی افضل از زیارت؛ رفع حوائج مومن نیازمند هست، یعنی کلا زیارت و حج... نرویم و فقط مشکلات مومنین رو برطرف کنیم؟ ۳. اینکه علما می فرمایند برای سبک سازی روح و سبکی آن از نان جو، روغن زیتون و سرکه و انار استفاده کنیم؛ یعنی دقیقا چجوری و در چه وقت هایی استفاده کنیم یعنی مثلا هر روز یه قاشق سرکه بخوریم؟ ۴. طبق قانون رفق و مدارا (مراعات) یعنی درسته اگر مریض شدیم اعمال عبادی (مثل نماز شب و زیارت عاشورا و...) که مداومت داشتیم رو در این دوره بیماری به دلیل کسالت شدید ترک کنیم یا حتی باید بدون حضور قلب انجام داد؟ ۵. حق دوست و حق همسایه و حق معلم طبق لوازم راه سیر و سلوک الی الله چیست؟ و چگونه این حقوق را بشناسیم؟ ۶. آیا الان که شیاطین در بالا مشغول رفت و آمد هستند و از طرفی هم توصیه شده از بالا پشت بام زیارت انجام بدیم اگر در خانه یا ساختمان چند واحدی بودیم چه کار کنیم و نیز اگر در حیاط خانه باشیم کثرت خیلی دارد ولی در بالا پشت بام خلوت هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب‌هایی مانند «الله‌شناسی» و «امام‌شناسی» و «معاد»، همه کتاب‌های خوبی هستند. ۲. جمع آن دو خوب است بخصوص جهت حضور در حج واجب و اوج توحیدی که برای انسان پیش می‌آید. ۳. در این مورد صاحب‌نظر نیستم. ۴. در هر حال در امور مستحب، نباید به خود سخت‌گیری کرد. زیرا ممکن است نتیجۀ لازم به دست نیاید. ۵. خود شریعت در ابعاد مختلف این حقوق را مشخص کرده است بخصوص «رسالۀ حقوق» امام سجاد «علیه السلام» ۶. مهم، آن است که در شرایطی که پیش آمده است، خود را حاضر کنیم و سخت‌گیری ننماییم. موفق باشید 

39434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: با عنایت به «و کذلک شیعتنا فازوا...» حدیث شریف کساء، ۱. چنانچه فرد به درجه‌ی شیعه نائل شود در دنیا و آخرت اهل سعادت و نجات است؟ آیا این استدلال برای این درجه درست است که: فرد مومن پس از تلاش و توکل به مرحله ای می‌رسد که جذبه‌ی حضرات معصومین متوجه اش می‌شود و به علت شدت جذبه ایشان به فوز نائل می‌گردد؟ ۲. اگر جواب آری است چگونه می‌توان این رتبه را تشخیص داد؟ ۳. با توجه به آیات شریف قرآن آیا جز مقربین است که حسابش در گروی اعمالش نیست؟ «کل نفس به ما کسبت رهینه» با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه! در این مورد خوب است به https://eitaa.com/matalebevijeh/18568 رجوع شود. ۲. با توجه به نسبتی که در وجه انسانی‌مان با انسان کامل پیش می‌آید، راه برای رسیدن به آن رتبه گشوده می‌شود به همان معنایی که در صوت مذکور مطرح شد. ۳. همین‌طور است که می‌فرمایید. با حضور در قرب الهی عملاً انسان به ارادۀ الهی عمل می‌کند امری که در حدیث قرب نوافل متذکر آن هست. موفق باشید

39366

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام با عرض خدا قوت و قبولی طاعات و عبادات: سوالی داشتم در باب اینکه: آیا افقی که در حضور معلمان است افق و حضوری است که هرکس از معلمان تجربه کنند یا باید شرایط خاصی داشته باشند؟ و می خواستم یه توصیه هم داشته باشید البته به معلم های هنر. پیشاپیش خیلی ممنون از شما 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم رویکرد خود معلمان محترم است که با چه رویکرد و انگیزه ای در آن میدان حاضر باشند. عرایضی تحت عنوان «معلمی و پیشوایی نسلی که در پیش است» شده است خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشیدhttps://cdn.lobolmizan.ir/uploads/shakhsiatha/shahid_motahari/speech/gw5_Moalemi_va_pishvaei_nasli_ke_dar_pish_ast.mp3

39242
متن پرسش

صحبتی است میان من و حاج قاسم از افق هایی که به روزنه بدل شد، اشک هایی که به قندیل هایی یخ زده و چرکین بدل شد، آه هایی که به باد های سرد زمستان بدل شد، حال به او می‌گویم سردار دلم! کجایی؟ دلم برایت تنگ شده. بگویم «بادۀ اَلَسْت‏. ‏‏هُشیاری من بگیر و مستم بنما‏. ‏‏سرمست ز بادۀ الستم بنما‏. ‏‏بر نیستیم فزون کن از راه کَرم‏. ‏‏دَر دیدۀ خود هر آنچه هستم بنما‏» و به خود بگویم «فنا‏. ‏‏صوفی! به رَه عشق صفا باید کرد‏. ‏‏عهدی که نموده ای وفا باید کرد‏. ‏‏تا خویشتنی، به وصل جانان نرسی‏. ‏‏خود را به رَهِ دوست فنا باید کرد‏» خدایا مرا ببخش اگر لحظه ای هم غُر زدم خلاصه که «بسم الله الرحمن الرحیم» همین کافیست برای این که بگویم همه چیز فدایت ای خدا آری! «بسم الله الرحمن الرحیم» ببخش اگر که دل نسپردم به تو، ببخش رهایی خودت را به من، ببخش و دلم را سپرده خودت کن. «رَها باید شد!‏ ‏‏از هستی خویشتن رها باید شُد‏. ‏‏از دیو خودیِّ خود جُدا باید شُد‏. ‏‏آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏. ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از حاج قاسم عزیز گفتید و روحی که جان‌ها را متذکر راهی کرد که تنها راهِ سعادت در این زمانه است و زیبایی قضیه آن‌جا است که هرکس به دشمنان انسانیت بخصوص به آمریکا و اسرائیل نزدیک شود، بیش از پیش از حاج قاسم دور و دورتر می‌شود و این‌جا است که می‌توان گفت شهید حاج قاسم سلیمانی ما رازی شده است برای تشخیص حق از باطل. و دیدید که جان مردم چه اندازه در نسبت با او به خود آمدند و می‌بینیم که چه اندازه بعضی‌ها با دوری از ایشان آنچنان از خود بیگانه می‌شوند که آرزوی آن‌ها حاکمیت اسرائیل است بر ملت ما. اینجا است که می‌فهمیم اگر نسبت خود را با این مرد با جدیّت تمام معنا نکنیم، بی‌معناترین انسان‌ها خواهیم شد به همان معنایی که در آخرین بیت متذکر شدید: « آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است‏ . ‏‏کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد‏». امروز شیطان درون همان امیدواری به وعده‌های دشمن است و راهِ انبیاء، امیدواریِ هرچه بیشتر به آیندۀ انقلاب اسلامی می‌باشد که در منظر ایمانیِ رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده است. موفق باشید  

38924

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب: عطف به مقاله معرفت نفس از دیدگاه ملّاصدرا و افضل‌الدین کاشانى از مصطفى عزیزى علویجه صادق لاریجانى سوال دومی هم داشتم آیا مراتب کمال از منظر صدرا دقیقا همان مراتب معرفت نفس است؟ چنانچه در مقاله ذکر شده: «مراتب معرفت نفس نخستین مرتبه از مراتب معرفت نفس، از دیدگاه حکمت متعالیه، مرتبه مثالى و خیالى است. در این مرتبه، نفس انسان با چشم خیالى و مثالى اش حقایقى را مشاهده مى کند که از حواس ظاهرى پنهان هستند. این حقایق غیبى، خویش را در لباس تمثّلات و صورت هاى مثالى، بر نفس انسان مى نمایانند. در مرتبه دوم معرفت نفس، سالک به شهود حقایق عقلى بدون صورت مثالى و مادّى مى پردازد. او در این مرتبه (عقلى)، حقایق سرّى و انوار غیبى را مشاهده مى کند. مرتبه سوم معرفت نفس، و نهایت سیر الى اللّه، «فناء فى اللّه» مى باشد. در این مرحله، سالک کوه انانیّت را درهم مى شکند و «خود» و خواسته هاى خود را نمى بیند. وى در این مرحله، تنها چشم بر خداوند مى دوزد و در او فانى مى گردد: فیظهر له اَنوار سلطان الاحدیة و سواطع العظمة و الکبریاء الالهیة فیجعله هباءً منثورآ و یندکّ عند جمال اللّه تعالى جبلُ إنّیته، فیخرّ للّه خرورآ و یتلاشى تعیّنه فى التّعیّن الذاتى و یضمحلّ وجودُه فى الوجود الالهى و هذا مقام الفناء و المحو. در این مرحله از معرفت نفس، سالک به هیچ چیز به عنوان امرى مستقل نگاه نمى کند؛ بلکه همه چیز را رشحات فیض خداوند و عین فقر و وابستگى به او مى بیند. در این حالت است که عارف دچار «هَیَمان» و «حیرت» و سرگردانى در عظمت و شکوه خالق هستى مى شود. تعبیر دیگر درباره «فناء فى اللّه» این است که عارف، پس از عبور از عالم مثال و عقل خود به مرحله اى مى رسد که فقر وجودى خویش و عین الربط بودن اش به حق تعالى را شهود مى کند : إنّ وجود کلِّ شىء لیس الّا حقیقة هویّته المرتبطة بالوجود الحقّ القیّوم... فاِذن ادراک کلّ شىء لیس الّا ملاحظة ذلک الشىء على الوجه الّذى یرتبط بالواجب من ذلک الوجه الّذى هو وجوده و موجودیته. اگر سالک در مقام «فنا و محو» باقى بماند و به مقام «بقا و صحو» بازنگردد، او در مقام «جمع» باقى مانده و از خلق به سوى حق، محجوب و پوشیده است و این به سبب محدودیت گنجایش وجودى اوست که نمى تواند به حالت «صحو» بازگردد. امّا، بالاتر از این، مقام «صحو بعد المحو» و «نظر به تفصیل در عین جمع» مى باشد: و فوق ذلک مرتبةٌ اُخرى یرجع فیها إلى الصحو بعد المحو و نَظَرَ اِلى التفصیل فى عین الجمع و وسعَ صدرَه الحَقّ و الخَلق... بحیث لم یکن افعاله حجابآ عن صفاته و لا الصفات عن ذاته بل کان مشاهدآ للّه تعالى فى کلّ ما یسمع و یَرى و ملاحظآ لوجهه فى کلّ ما یظهر و یخفى. سالک در این مرحله، با اینکه مستغرق در جمال و کمال حق است، به خلق بازمى گردد و در هر چیزى که مى شنود و مى بیند، حق تعالى را مشاهده مى نماید.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. و این حکایت از آن دارد که چه اندازه «معرفت نفس» میدان وسیعی را در راستای درک حضور انسان در مراتب مختلف می گشاید و چرا مردانی همچون علامه حسن‌زاده این اندازه در رابطه با انسان و معرفت نفس تأکید دارند. در ضمن جناب کاشانی آن عارف کامل در مقدمه «منازل السائرین» نکاتی در این رابطه فرموده‌اند که خلاصه آن را در جواب سؤال شماره 38920 می‌توانید ملاحظه کنید. موفق باشید

38788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: فلسفه ی وجود دشمن و جنگ در دنیا با نگاه توحیدی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسی مفصل است. عرایضی تحت عنوان «قرآن و جایگاه شهادت سید حسن نصرالله» https://eitaa.com/matalebevijeh/17679 انجام شد. امید است که پس از استماع آن عرایض و با دقت روی متنی که از آن سخنرانی پیاده شده، جواب خود را بیابید. موفق باشید

38685

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وعرض ادب: استاد وقتی اتفاقاتی که برای ما می‌افتند را خدا برحسب ذاتمان و انتخاب عین ثابته مان رقم می‌زند، پس در اینجا توکل بی معنی می‌شود، چون ما مثلا در مواجهه با کاری تصمیمی می‌گیریم و انتخاب می‌کنیم و بعد از تصمیم توکل به خدا می‌کنیم ولی در صورتی که خدا خودش طبق ذات ما رقم می‌زند و انگار کاره ای نیست؟ و در این‌صورت استرس ها وترس ها بیشتر می‌شود که نکند مثلا در ذات من اتفاق بدی گذاشته شده باشد که دراینجا خدا هم طبق ذات رقم می‌زند، برای مثال خودم قبلا وقتی یک مسولیتی به عهده می‌گرفتم، پیش خودم می‌گفتم من تلاش و تصمیم مورد نیاز را می‌گیرم و بقیه را بخدا می‌سپارم اگر قرارباشد اتفاق بدی برایم بیفتد و یا صدمه و ضرری بمن برسد، می‌رسد و چون کار خدا می‌دانستم، بر این باور بودم که حتما حکمت وعدالت خدا هست برای همین هم راحت توکل می‌کردم وهم تسلیم خدا بودم، اما بعد از مطالعه و بحث عین ثابته و اینکه اتفاقات برحسب ذاتم می‌افتد این توکل و تسلیم را ندارم چون حس می‌کنم که خدا فقط رقم می‌زند و کاره ای نیست لطفا کمکم کنید، در ضمن طبق فرمایش شما کتاب انسان و سرنوشت و عدل الهی، و برهان وعرفان نظری، و فص عزیری، مطالعه شده، البته کتاب های معرفت نفس و حرکت جوهری و... هم قبلا مطالعه شده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این مورد بتوانید بین «عین ثابته» و انتخابِ شخصیت کلی و ذات انتخابگرِ انسان؛ جمع بفرمایید. موفق باشید

38634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد: برای دوستی که از امثال نور علی الهی، و عدم رعایت شریعت برگشته ولی همچنان ذائقه ای صوفی مسلک دارند، و دنبال یک جلسه ی تفسیرند، کدام یک از جلسات تفسیر تان را معرفی می فرمایید جهت نمونه برایشان ارسال کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله عرایضی که در رابطه با سوره نبأ و سوره حجرات شد، امید است که مفید افتد. https://lobolmizan.ir/sound/818?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/753?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA . موفق باشید

38598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: استاد اگر انسان بگوید بدن من یا خانه من یا همسر من نوعی دوییت بین اینها وجود دارد که می‌شود یکی را به دیگری نسبت داد. حال اگر می‌گوید روح من با توجه به اینکه حقیقت انسان روح اوست چگونه این کلمه معنا دار می‌شود در حالی من انسان همان روح اوست و به عکس و اینها دو چیز نیستند. اگر بگوییم روح در اینجا یک مفهوم ذهنی حصولی است که به یک امر حقیقی حضوری نسبت داده می‌شود درست است؟ یا اینکه بگوییم من انسان غیب الغیوب انسان است که روح یکی از شوون و ظهورت اوست لذا می‌توان این مرتبه نازله را به آن مرتبه عالیه نسبت داد ولی عوام الناس هم درکی از این کلمه دارند با اینکه از معرفت النفس بی بهره اند! سوال دوم اینکه حوادثی پیش می‌آید که انسان نوعی گله مندی در نفس خود نسبت به مقدرات احساس می‌کند خصوصا در صحنه انقلاب و پیشبرد آن که ظاهرا به سود دشمنان تمام می‌شود مثل اینکه بعد از موشک باران پایگاه آمریکا هواپیمای مسافربری ما توسط خودیها با یک اشتباه سهوی زده می‌شود و همه آن شجاعتها و حضور حماسی و کار بزرگ تحت‌الشعاع این قضیه قرار می‌گیرد آیا اگر این حادثه پیش نمی‌آمد بهتر نبود؟ با اینکه هیچ توجیه قرآنی و حکمت آمیزی نمی‌توان در مورد آن ارائه داد یا رئیس جمهوری که امید مؤمنین و انقلابیون بود یعنی شهید رییسی به شهادت می‌رسد. شهید بهشتی و شهید مطهری به عنوان دو محور و قطب اصلی مسائل سیاسی و معرفتی و علمی به شهادت می‌رسند در حالی که اگر زنده می‌ماندند امثال دکتر سروش و مصطفی ملکیان و بعضی سیاسیون منحرف محلی از اعراب پیدا نمی‌کردند. شهادت رجایی و باهنر و مورد اخیر شهادت حاج سید حسن نصرالله که حتی د ر خواب دیده بود کار اسرائیل را تمام می‌کند و معبر خواب هم ظاهرا آیت الله کشمیری بوده ولی به شهادت می‌رسد و صدها مورد دیگر از صدر اسلام تا کنون/ در مورد اینها چگونه باید اندیشید که با امید و اعتقادات ما سازگار باشد و گله مند نباشیم و آیا این گله مندی بد است؟ گاهی حوادث آنقدر عجیب است که انسان نعوذ بالله نسبت به قاعده مندی نظام حکیمانه البته با القا شیطان دچار شک می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بزرگان این حالت را علمِ به علم فرموده اند بدین معنا که به علم حضوری خود نزد خود، با علم حصولی آشنا می شویم. ۲. به این فکر کنید که «در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن / شرط اول قدم آن است که مجنون باشی». آیا همه این سختی ها موجب هرچه گشوده تر شدنِ مسیر توحیدی ما نمی شود؟ و آیا شهادت سید حسن نصرالله مبنایی ترین راه برای نابودی اسرائیل نخواهد بود. موفق باشید

38395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد شما یه اشاره اي شنبه ي این هفته به کاری که پیامبر (ص) در شب ۱۵ ماه شعبان انجام دادند کردین. میشه بگین چیکار می‌کرده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آدرس رجوع فرمایید. http://erfanvahekmat.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%B3%D8%AC%D8%AF%D9%87_%D8%B4%D8%A8_%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87_%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 . موفق باشید

38301

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: من تا حالا کربلا نرفتم. انگیزه و شوقی برای رفتن به کربلا ندارم. به نظر شما چرا اینقدر بی تفاوت هستم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد سری به جواب سؤال شماره 38265 بزنید. موفق باشید

38174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا همان گونه که بینایی عین نفس است، می‌توان گفت که تصاویری که در خواب می‌بینیم عین نفس است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که می‌فرمایید تصاویری که در نفس ظهور می‌کند، در درون نفس اتحاداً با نفس موجود است. موفق باشید

38120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: با توجه به مشکلات جوانان و روی آوردن به متاسفانه خودارضایی برای هر علت که در نهایت همان حال خوش درونی است و گشت و گذارهای مختلط و پارتی های جور وا جور.. آیا این همان سوبژکتویته است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست موضوع را به سوبژکیِ انسان که امری است معرفتی ارجاع دهیم. باید متوجه باشیم شرایط ازدواج جوانان را ساده و ساده‌تر کنیم. زیرا این یک امر طبیعی است، خودمان کار را سخت کرده‌ایم. موفق باشید

37942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و آرزوی سلامتی برای استاد بزرگوار: مدتی است که عنایت حق شامل حال این حقیر شده و دروازه های حقیقت برویم گشوده شده و حقانیت وحدت وجود برایم اثبات گردیده است و صد البته شنیدن فایل های صوتی بسیار عالی حضرتعالی در توضیح مسائل مختلف را عنایت حضرت حق به حساب می آورم در باب مسائل اعتقادی گاهی سئوالاتی پیش میاید که بعضا با گذشت زمان و مطالعه و یا از طریق اساتید مختلف به جواب می‌رسم ولی این سئوال را نتوانستم حل کنم از آنجایی که به این اصل اعتقاد دارم که یکی خدا نیست و یکی «من» و خدا در جایی مستقر و من در جایی مستقر، ودر وجود دوئیتی وجود ندارد سئوال من این است: در وقت دعا چگونه دعا کنیم و چگونه خدا را در نظر بگیریم که دوئیت بوجود نیاید آیا باید نفس را در نظر گرفت؟ و چگونه خدا را خواند که در خارج قرار نگیرد در نوشتار بیشتر قادر به توضیح نیستم. در پناه حق مستدام باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح سوره اخلاص https://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5 می‌یابید که ما در دعا، حجاب بین خود و خدا را کم و کمتر می‌کنیم و بیشتر متوجه حضور بیکرانه او می‌گردیم. موفق باشید

37833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: استاد حتما شنیدید داستان دوتا زنی که روی بچه ای ادعا داشتن و با ترفند حضرت امیر علیه السلام در قضاوتشون، مادر واقعی بچه کوتاه میاد و ایثار میکنه، از اجماع نکردن دو کاندیدای انقلابی یاد این داستان افتادم و با خودم میگم قالیباف به نظر سنجی ها تمکین نکرد و جلیلی هم اگه دلسوز انقلاب بود میتونست ایثار کنه که اگه یکی از این دو اتفاق افتاده بود احتمالا کار در دور اول به نفع انقلاب تمام می‌شد اون هم در این شرایط منطقه ای بسیار بسیار حساس که سید نصرالله عزیز هم دیروز بر زبان آورد، آیا اینطور نیست که هر دو بزرگوار امتحان خوبی پس ندادن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این مثال با موقعیتی که جنابعالی متذکر آن هستید، تطبیق نکند و در این رابطه نکات دقیقی در میان است که در محدوده این سؤال و جواب نمی‌گنجد.در این مورد خوب است نظری به نکته ای که آقای  مالک شریعتی، نماینده‌مجلس فرموده اند بیندازیدhttps://eitaa.com/asatid_enghelabi/74674موفق باشید

37589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و ارجمند: دو سوال دارم که خیلی ها سرزنشم میکنن خواستم از محضرتون کسب تکلیف کنم . ۱. آیا گریه بیش از حد برای اموات بخصوص اطفال باعث عذاب و رنجش آنها می‌شود؟ ۲. چگونه با احساس گناه و عذاب وجدان کنار بیایم؟ چون در تصادف منجر به فوت مقصر بودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.بی‌قراری لازم نیست. بالاخره شخصی که فوت کرده، زندگی دیگری را شروع می‌کند. آری! تقاضای رحمت واسعه برای او خوب است ولی بی‌قراری نه ۲. مرگ و زندگی افراد در دست ما نیست، در همان حدّی که سهل‌انگاری شده است باید خود را ملامت کرد و نه آن‌که گمان کنیم مرگ آن‌ها به دست ما انجام شده. در حالی‌که این امور مربوط به مقدّرات الهی می‌باشد. موفق باشید 

37575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: راه رهایی از نیست انگاری غیر از پذیرش این موضوع و امید به آینده چیست؟ آیا از راه مطالعه می‌توان از این نیست انگاری خارج شد!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالعه و نظر به «وجود»، آری. و این در کنار نسبتی که با انسانی همچون حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شکل بگیرد، ممکن است. علاوه بر چند جلسه‌ای که تحت عنوان «نیست‌انگاری» بحث شد و روی سایت هست، می‌توانید به دو جلسه اخیر شرح سوره «اعلی» نیز نظری بیندازید. موفق باشید

37569

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: منظور از انسان صغیر و عالم کبیر در عبارت زیر چیست: «این عالم همان انسان است که گشوده شده، انسان همان عالم است به جامعیت. انسان، عالم کبیر است به اعتبار جامعیت اسـما و صفات و عالم، انسان صغیر است به اعتبار کثرتها»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است. آری! در نسبت اوج محتوا، انسان، عالم کبیر است و در نسبت با وسعت مادی و حضور کثرات، انسان، عالم صغیر و عالم غیر انسان، عالم کبیر است. موفق باشید

37524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود و نور رحمت الهی تقدیم به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا و استاد طاهرزاده مهربان: استاد من در اقوام خودم و همسرم از افراد درجه کسانی هستند که بعضاً نماز شب هم میخونم ولی با حضرت آقا رهبر معظم عناد دارند و بقولی مصداق حسبنا کتاب الله هستند و من وقتی میان خونه مون خیلی عذاب می‌کشم از لحاظ روحی، اصلا جرأت ندارم کتاب دعایی دستم بگیرم، یا بچه هام وقتی اظهار علاقه به آقا می‌کنند مسخره شون می‌کنند، نمیتونم رابطه روحی و وجودی برقرار کنم، دوستشون داشته باشم، ولی خیلی افراد غریبه هستند، یا از آمریکا و اروپا هستند و الان برای غزه دلسوزی می‌کنند، بی حجابند ولی چفیه می‌پوشند و به اقتدار سید علی خامنه ای مینازند، هنوز مسلمان نشدند ولی قلبشون به رهبر ایمان داره، من این افراد رو خیلی دوست دارم. هر دو گروه رو دعا می‌کنم ولی با دسته اول نمیتونم هم‌صحبت بشم چون وجه مشترکی نداریم. آیا من از روی نفسم نمیتونم ارتباط قلبی برقرار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! این لطف خداوند است که ما را با انسانیت انسان‌ها که بهره‌ای از نور انسانِ کامل دارند؛ آشنا و مأنوس کرده است در هر کجا که باشند. و مطمئن باشید کسانی که نور انسان کامل را در حضرت نایب الإمام آیت الله خامنه‌ای «حفظه‌الله‌تعالی» نمی‌یابند و یا دل به رهنمودهای معنوی او نمی‌سپارند؛ هیچ بهره‌ای از حقیقت در خود ندارند. موفق باشید

37490

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: دقیقاً چرا استکبار درّنده و رژیم هار صهیونیستی دست از این جنایت ها بر نمی دارند؟ چرا آمریکا و اروپا با اینکه هزاران کیلومتر آن طرف دنیا هستند باز هم این همه اصرار دارند در منطقه ما دخالت و خیانت کنند؟ حقیقتاً این حجم از استکبار و وحشی گری و درّندگی و نفاق از جانب تمدنی که شعار آزادی و دموکراسی و‌ حقوق بشر سر می دهد حیرت آور است. چقدر کیف کردم وقتی رهبر معظم انقلاب (روحی فداه) در روز معلم، ذات فوق‌العاده خبیث و منافق آمریکا را برملا کردند و اشاره کردند که حتی دلسوزی های آمریکا برای غزه هم کاملا منافقانه و دروغین هست: «...آمریکا شریک جرم است. یک حرفی هم ممکن است یک وقتی بزنند به عنوان مثلاً دلسوزی و مانند اینها، [امّا] دروغ است، خلاف واقع است. آنچه انسان مشاهده می‌کند در عمل، نشان‌دهنده‌ی همراهی و همدستی آمریکا در این جرم بزرگ، در این گناه نابخشودنی با رژیم صهیونیستی است؛ اینها شریک جرمند.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله بیش از پیش روشن شد معنای شیطان بزرگ‌بودنِ آمریکا به چه معناست. و لازمه «ابی واستکبر» بودنِ شیطان جز همین نیست که ملاحظه می‌فرمایید که برای هیچ ملتی جز خود، جایی و ارزشی قائل نیست و زیبایی زندگی جز مقابل با آمریکا و عقبه حرامزاده آن یعنی رژیم صهیونیستی نیست که وعده پیروزی حقیقی در مقابله با استکبار پیش خواهد آمد. موفق باشید

نمایش چاپی