سلام و عرض ادب استاد عزیزم: غرض از مزاحمت؛ بنده را که از کودکی با کتب حضرتعالی و امام و رهبری مانوسم و تمام قد صبح و شب برای انقلاب میجنگم، میخواستم استخدام در ارگانی نظامی بشوم. آن هم نه استخدام حقیقی! بلکه یک پروژه ۶ ماهه! از ورود بنده جلوگیری سختی به عمل آمد! چرا؟ چون بنده همسرم ایرانی نیست! بنده اصلا ناراحت نیستم. مشکلی نیست ما با کسی دیگر معامله کردیم. ولیکن سوال بنده این است که با چه روشی میشود با ساختارهای غلطی که به اسم مصلحت نظام ایجاد شده است مبارزه کرد؟ ساختارهایی که ایجاد شده است به هیچ وجه اسلامی نیست. در اسلامی ترین و مقدس ترین ارگانها، ساختارهای غیر اسلامی دارند حکومت میکنند! بنده که کسی نیستم، ولی این ساختارها حاج قاسم ها را نمیگذارد وارد شوند، من گناهکار که جای خود دارم! بنده نگرانی از جهت خودم ندارم. بحمدلله در مکتب شما جوری بار آمده ام که این وقایع طبیعی را هم نورانی میبینم و بر سرعتم می افزاید. ولی حقیقتا صحنه خوبی نیست این صحنه ها برای اعتبار نظام لطمه آور است. چون الان خیلی از مردم این مسائل را از حضرت آقا تفکیک نمیکنند. نمییدانند که ایشان هم مخالف این مسائل هستند. باید چگونه و در چه بستری این مسائل حل شوند؟ دو مساله : ۱. چگونه آن ساختار غلط حل شود؟ ۲. چگونه این دیدگاه مردم را حل کنیم؟ التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! این ماییم و چنین تنگناهای تاریخی و صبر و شکیبایی و سبکی که ما را به آیندۀ دیگری می برد به همان معنایی که در این مسیر استودیو به محفل قرآنی که در شبکۀ ۳ تلویزیون ملاحظه میفرمایید، تبدیل میشود تا به جای حضور در محیطی که عملاً فرهنگ غربی در آن میدان حکومت میکند و سیطره دارد؛ به محفل برسیم که حضور در «جهان بین دو جهان» است تا نه از حضور در تاریخ جدید فاصله بگیریم و نه مقهور فضای سکولاریتۀ فرهنگ مدرنیه باشیم. و از این جهت برای عبور از این نوع تنگناها باید صبر پیشه کرد. به همان معنایی که خداوند میفرماید: «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» آنچه پيش شماست تمام مىشود و آنچه پيش خداست پايدار است، و قطعاً كسانى را كه شكيبايى كردند به بهتر از آنچه عمل مىكردند، پاداش خواهيم داد. موفق باشید
بسمه تعالی؛ سلام علیکم: استاد توحید در زندگی و ازدواج و خانواده چگونه تحقق می یابد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در دلِ شریعت الهی و رعایت دستورات ربّانی و صبر در این مسیر. موفق باشید
سلام استاد: برام مهم نیست کسانی که بیرون از حرم جمهوری اسلامی هستن چیکار میکنند، که البته قطعا در حال برنامه ریختن یا دشمنی ورزیدن علیه این حال خوش ما هستند. امشب الله اکبرم را جوری نگفتم که انگار همه ملت از شرایط اقتصادی خسته شده اند و میانشان با الله اکبر من کاری ساخته است. الله اکبر را از روی حال خوشم در حرم گفتم، از روی این گفتم که آمریکا هیچ است. نه که تازه برای من انقلابی مسئله شود وضعیت کنونی، باید دانست و فقط این را دانست که ما انقلابی هستیم و نیازی نیست که تعریف کنیم. اگر در مدرسه ما حرف پولدار بودن به معنای خوشبخت شدن در این حد زیاد است، یعنی غرب با رسانه اش به صورت نرم رخنه کرده است و اخلال بوجود آورده است در نظم فکری و سنتی ما برای روزی و رزق حلال. من حالا که دارم فکر میکنم کلا اگر جایی حالم خراب شد چون حرف پول آمد وسط به معنی امروزی اش که بعضی ها از نان خوردن سوء استفاده میکنند و همان را سدی بزرگ در برابر کار قرار میدهند. در این جلسۀ ۹ کتاب «انسان و باز انسان» شما چه خوب فرمودید که در جهان غربی که برای ما وضع شده است دکتر و مهندس ناجیان مملکت اند و در همین رابطه ما در اقتصاد هم مشکل میبینیم، که دانش بنیان توسط حضرت آقا مطرح شده است و امروزه چشم بسیاری از همه ی ما به آن دوخته شده است و باز هم این مسئله شده است که چرا جوانان و نیروی اصلی مملکت را این گونه به معنای مدرک گرفتن متوقف و یخ زده شده و میشوند و باید دانست که بهانه بسیار است برای جلوگیری از راه اندازی مسئلۀ تحصیل، مثلا امورات اداری و بودجه و... . من با فکری که در طی این چند وقت داشته ام، میگویم که ما نیاز به دارالفنونِ امیر کبیر داریم، به معنای واقعی کلمه هم تئوری مزخرف است و هم هنر. ما باید چه در هنرستان و چه در دبیرستان و چه در دانشگاه توانایی حل مسئله را پیدا کنیم و آن را بیاموزیم و همین جا بگویم که نه با مسائل فانتزی بلکه طوری که میانۀ آتشیم. به نظرم هیچ وقت نباید سخن آقا را فراموش کنیم که فرمودند: «آن چیزی که مشکلات را برطرف می کند، عامل داخلی است.» بنده از شما سوال میکنم که چه بلایی سر خواستن و نخواستن آمده است در مدرسه ما؟ در ادامه هم باید در پی شخصیت هایی مثل میرزا محمدتقیخان فراهانی باشم و باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. خوشا به حال ملتی که با درک حضور تاریخی خود، مسئلههای خود را میشناسد و مسئلههای دیگر انسانها بخصوص انسانهای گرفتار توهّم را مسئلۀ خود نمیداند. در این رابطه و با نظر به افقی که در این تاریخ در پیشِ رو داریم؛ باید متوجه باشیم انقلاب اسلامی امری نیست که همچون حادثهای که در تاریخ میآید و میرود؛ برود ولی این امکان در آن هست که عدهای آن را رها کنند که در واقع انقلاب آنها را رها کرده تا خود را بدون مزاحمت چنین افرادی ادامه دهد از آن جهت که آنها نمیتوانستند ادامه دهندۀ انقلاب باشند و این یعنی این افراد با هر سابقهای که داشته باشند دیگر ذیل ارادۀ الهی نیستند تا متوجۀ آیندهای باشند که با انقلاب اسلامی آغاز شده و عملاً خواسته و یا ناخواسته به استعماری تن میدهند که نه تنها عامل غارت منابع ما بلکه عامل تخریب فرهنگ ما و نابودی هویت ملّی خواهد شد و این یعنی گرفتار ذهنیتی شدند که بیخانمان است و هیچ معنایی برای خود ندارد تا بتواند با حضور در آن معنا با خود زندگی کند. در این رابطه باز باید به کسانی فکر کرد که معلوم نیست آنها انقلاب را رها کردهاند و یا انقلاب، آنها را رها کرده. موفق باشید
با سلام و جور و رحمت خدمت استاد: استاد معنا و حقیقت این جمله چیست که در شرح تذکرة الاولیای عطار بود؟ تا وادی لا اله الا الله طی نکنی به وادی محمد رسول الله نتوانی رسید یا این سخن: با آنکه به حق رسیدم زهره نداشتم به محمد رسیدن
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چه اندازه لازم است تا مدتی از عمر را با کتاب «تذکرة الاولیاء» جناب عطار طی کنیم که حقیقتاً تذکره و تذکری است برای هر آن کس که بنا داشته باشد مسیر توحید ربوبی را به صورتی حقیقی طی کند. چه خوش بود آن زمان که بنده با آن کتاب شریف به سر بردم و حاصل آن خلاصهای شد که روی سایت در معرض نظر و نگاه رفقا میباشد. https://lobolmizan.ir/leaflet/1007?mark=%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1
نمونهای از زیبایی روح بزرگ جناب عطار همین دو جملهای است که مطرح فرمودید که میفرماید تا انسان نور توحید را درک نکند، چگونه متوجه مظهر توحید یعنی شخصیت و سیرۀ حضرت رسول الله «صلواتاللهعلیهواله» که تمام وجود او تذکر و اشاره به توحید است؛ بشود؟ به همان معنایی که ما در آن دعای شریف داریم: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ» و اینکه جناب عطار فرمودهاند: «با آنکه به حق رسیدم زهره نداشتم به محمد رسیدن» حکایت از آن دارد که حضوری لازم است در نسبت با حضرت رسول الله «صلواتاللهعلیهوآله» که معارف کلامی و انتزاعی نسبت به حضرت حق کافی نیست تا ما متوجه جمال توحیدی بیکرانۀ حضرت محمد «صلواتاللهعلیهوآله» بشویم بلکه باید به توحیدی وارد شد که در دل آن توحید، به سخن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» اندیشید که فرمودند: «من رآني فقد رأى الحقّ» هر آن کس بر من نظر کند و مرا بنگرد، محققاً حق را نگریسته است. موفق باشید
سلام استاد: همان طور که میدانید باید قُله ها را فتح کنیم، اما در قله ثابت قدم ماندن و حفظ موقعیت خود حرف دیگری است که جای بحث کردن را دارد. مثلا خدمت شما عرض میکنم که یک سیب از یک درخت را ما بعنوان همان یک سیب تلقی کرده اما امکان دارد ما با سیب کار دیگری داشته باشیم یا اصلا آن را برای خوردن نخواهیم و نسبتی که ما با سیب داریم همچون نسبت یک باغبان با محصولش است. خلاصه که الان هم همین است، باید مشخص شود قله را برای چه می خواهیم. به قول حاج قاسم ۹۹ درصد راه اجباری است و فقط ۱ درصد توفیق پیدا میکنیم راه اختیاری را برویم، من هم میگویم حقیقتا همین است ۱ درصد فقط توفیق پیدا میکنم که بیدار باشم و بلکه از بیداری فقط آن را تجربه کرده باشم، به من ثابت شده است که سَرِ مفنگی و داغان من به وقت خواب چه بی تابی هایی که نمی کند و کافیست که کمی بوی بیداری بیاید، آن وقت است که سرم از همیشه بیشتر مفنگی میشود. اوضاع را که نگاه میکنم انگیزه ام برای نابودی استکبار و اسرائیل آن قدر زیاد میشود که همچون چوب نیمه افروخته ای است که با بادی بر افروخته می شود. پشت دستم را داغ میکنم که بدانم از این به بعد اگر به خدا غُر زدم و گلایه ای به علت کم کاری خودم داشت بدون هیچ توجیهی و دلیلی نیست که شکست خورده ام و شکستی به اندازه ی این که حاج قاسم میگوید:
«کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند؟ سرو باشی، باد یا طوفان چه فرقی میکند؟
مرز ها سهم زمین اند و تو سهم آسمان. آسمان شام با ایران چه فرقی میکند؟
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم. حصر الزهرا و آبادان چه فرقی میکند؟
مرز ما عشق است و هر جا اوست آنجا خاک ماست. سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی میکند؟
هر که را صبح شهاددت نیست شام مرگ است. بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی میکند؟»
جانم دارد از شدت فشار فرو میپاشد که سخت در این جهانِ مقابلمان، طلب قرارگاهم را دارم و حال هم که به مدرسه میروم باید یک شخصیت علمی و مهندسی را دنبال کنم و چگونه که میبینم انسان ها مقابل یکدیگر ایستاده اند، آن هم به این وسیله که باید پول درآوردن را بیاموزیم و بخوریم تا خورده نشویم، خب در این که این کار استکبار و اسرائیل است شکی ندارم ولی باز هم میگویم اگر قرار است خون آینده انقلاب را بوسیله آموزش و پرورش بریزند بگذار که بریزند و کشته شوم و با خود عهد بسته ام همچون شهید طهرانی مقدم که گفت بر روی مزار من بنویسید او کسی بود که میخواست اسرائیل را نابود کند طلب نابودی اسرائیل را با خود تا ابد حمل کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حضور که انسان در شاهراهی قرار گیرد که مقصد و انتهای آن، نابودی اسرائیل باشد؛ قرارگرفتن ذیل ارادۀ الهی در این تاریخ است و مهم آن است که متوجه باشیم خداوند برای هر کدام از ما چه راهی را در آن راستا میگشاید. اینجاست که یک دانشآموز هم میتواند با فرهیختگی و پشتکار و حوصله، در مسیر دانشآموزی، خود را در آن راه قرار دهد تا خداوند قلب او را همچون شهید طهرانیِ مقدم عزیز به سویی راهنمایی کند که مؤثر باشد. آری! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود، راه بگویدت که چون باید کرد». و این راه، همان انگیزۀ نابودی اسرائیل است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوارم: عاقبت تون به خیر. ۱. بشدت درگیر اعتیاد به استفاده از فضای مجازی هستم. فقط هم پیام رسان ایتا دارم و کلی از وقت روزم را به نحوی که گاهی خودم متوجه نمیشوم میگیرد. انگار پرسش و پاسخ ها و حال و احوال ها بخشی از واجبات روزانه ام شده. تاخوداکاه باعث میشود از کیفیت وقتم برای خانواده خودم و جامعه گرفته بشه. مخصوصا ذهن پریشی و عدم تمرکز از عوارضش هست. ولی جوری عادت کردم که حتی لابلای چند صفحه مطالعه حتما باید ایتا را باز کنم و چرخی بزنم و دوباره برگردم سمت مطالعه کلا گوشی همیشه به من چسبیده و دور شدنش خیلی خلأ ایجاد میکنه. راه های مختلفی امتحان کردم و به بن بست خوردم. استاد شما بگویید راه چاره چیست؟! ۲. نظرتون در مورد اعتکاف نوجوان ۱۳ ساله چیه؟ با ایجاد کردن بستر اعتکاف متناسب با این سن موافقید؟ اگر بله برای پهن کردن این بستر چه ملزوماتی بنظرتون میرسه ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید انسان به خودش برنامه بدهد و نسبت به رشد معارف اسلامی به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب به کتابخوانی توصیه میفرمایند، غفلت نشود بخصوص نسبت به قرآن و تأمّل در آیات الهی. و در این رابطه سیر مطالعاتی سایت پیشنهاد میشود. ۲. به نظر بنده خوب است که نوجوانان در همین سن اعتکاف را تجربه کنند البته در جاهایی که برای نوجوانان اعتکاف تشکیل میدهند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا قوت. چطوری میتونیم به مسائل پیرامونمون وجودی نگاه کنیم؟ تعارض هایی در قضایای پیرامون ما وجود داره فیالمثل در ایجاد تمدن نوین اسلامی؛ سایه شوم مدرنیته برما محاطه و مانع از ایجاد همچین تمدنی میشه و عملاً امکان ایجاد این تمدن نوین اسلامی رو برای ما محال جلوه میده چطور به این مسئله وجودی نگاه کنیم تا درگیر نگاه و نگرش مفهومی نشیم؟ یا بحث توسعه که مطرح است ما نمیتونیم قدم در مسیری بزاریم یا طرحی رو عملی کنیم که ارمغان تجدد مآبی است (چون اونها در اساس و رویکردشون به جهان متفاوته فلذا با ما اختلاف مبنا دارن) از طرفی ما باید در راه توسعه بیفتیم. چطور میشه راه توسعه رو رفت و درکنارش حیات قدسیمون رو طوری داشته باشیم که حضوری که هست خدشه دار نشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد مفصل است و در جلسات متعدد به مناسبتی که پیش میآمده است عرایضی شده است. خوب است به نکتهای که در جلسه اول برنامه «رصد خانه» https://eitaa.com/matalebevijeh/18168 و عرایضی که در رابطه با بیانات رهبر معظم انقلاب در موضوع بسیج شد، رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/18135 موفق باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز: ببخشید استاد من درجایی خوندم انسان وقتی ازجنت اسما به عالم ناسوت هبوط کرد هفتاد هزارحجاب نورانی وهفتاد هزار حجاب ظلمانی گرفته است و در سیرصعودی ازعالم ناسوت باید این حجاب را از دست بدهد تا خودش را پیدا کند و به کمال برسد. لطفا درباره حجب های نورانی و ظلمانی توضیح بدید و مثال بزنید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه مانع حضور ما در نسبتی است که با خداوند داریم، حجاب ظلمانی به حساب میآید از خودبینی بگیرید تا حبّ دنیا. و هر حضوری که ما را متوجه نور حضرت حق بکند و در عین حال نوعی جدایی در میان باشد، حجاب نورانی گفته میشود که به گفته آیت الله جوادی: «عقل» هم حجاب نورانی به حساب میآید زیرا از یک طرف ما را متوجه حضور حضرت ربّ العالمین میکند و هم به هر حال ما در مفاهیم قدسی قرار میگیریم. و این غیر از انس با خود حقایق است. موفق باشید
سلام استاد: آیا خط مقدم جبهه کجاست؟ نسبت به من، من چکار باید بکنم؟ آیا این چه معنایی را به همراه دارد که در فضای مدرسه هستم خود را مقابل حضوری بزرگ تر از حضور قبلی میبینم و به همین سودا زیر لگد کوب حوادث میروم، چگونه جان دیگری را بیابم؟ آیا به صرف زیر لگد کوب حوادث رفتن را درب رحمتی گشوده میشود یا انتظاری پس از این است تا همچنان خدا به صحنه بیاید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده و رهبر معظم انقلاب به خوبی آن را جلو میبرند؛ این مائیم و راهی که ممکن است در این راستا در مقابل ما به صورت خاص گشوده شود و «انتظار» به همین معنا میباشد. عمده، قرارگرفتن ذیل توصیههای فوقالعاده دقیق رهبری است که ۱۲ آبانماه با دانشآمزان و دانشجویان در میان گذاشتند. موفق باشیدhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58192
سلام علیکم: فرض کنید یک شخصی به نام حسن آقا هست. حسن آقا در پیش خودش فکر میکند که در علم خدا مشخص است که عاقبت او بدبختی و نکبت است. برای همین ناامید است و تلاشی برای عاقبت بخیری نمیکند. شما چه سخنی با او دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد پیشنهاد میشود به جزوه «جبر و اختیار» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
«یا مجیب». سلام استاد بزرگوار: ضمن آرزوی پیروزی جبهه مقاومت بر جبهه استکبارِ درنده و خونخوار پرسشی از محضرتان داشتم: در گذشته که علمایی مثل آیت الله قاضی «رضوان الله تعالی علیه» با همان کتاب ها و عبادات به آن کمالات نائل شدند، آیا در شرایط امروز تاریخ که این صوت ها و فیلم های معرفتی (نظیر سخنان رهبر معظم انقلاب و تصاویر نمازها و عبادات و توسلات و تضرعات ایشان و دیگر آثار بزرگان) به صحنه آمده است، آیا امکان جدیدی از طریق این صوت ها و فیلم ها ظهور یافته؟ در مورد این امکان کمی برای مان توضیح دهید. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر میدانی که تذکر به حضور خداوند در صحنه ها باشد می تواند میدان کمال ما به حساب آید و امروز انسان حیرت می کند از کارهایی که این نسل در نسبت با انس با حقیقت در این فضای مجازی انجام می دهد شما بهتر از بنده می دانید. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته: استاد اگر انسان بگوید بدن من یا خانه من یا همسر من نوعی دوییت بین اینها وجود دارد که میشود یکی را به دیگری نسبت داد. حال اگر میگوید روح من با توجه به اینکه حقیقت انسان روح اوست چگونه این کلمه معنا دار میشود در حالی من انسان همان روح اوست و به عکس و اینها دو چیز نیستند. اگر بگوییم روح در اینجا یک مفهوم ذهنی حصولی است که به یک امر حقیقی حضوری نسبت داده میشود درست است؟ یا اینکه بگوییم من انسان غیب الغیوب انسان است که روح یکی از شوون و ظهورت اوست لذا میتوان این مرتبه نازله را به آن مرتبه عالیه نسبت داد ولی عوام الناس هم درکی از این کلمه دارند با اینکه از معرفت النفس بی بهره اند! سوال دوم اینکه حوادثی پیش میآید که انسان نوعی گله مندی در نفس خود نسبت به مقدرات احساس میکند خصوصا در صحنه انقلاب و پیشبرد آن که ظاهرا به سود دشمنان تمام میشود مثل اینکه بعد از موشک باران پایگاه آمریکا هواپیمای مسافربری ما توسط خودیها با یک اشتباه سهوی زده میشود و همه آن شجاعتها و حضور حماسی و کار بزرگ تحتالشعاع این قضیه قرار میگیرد آیا اگر این حادثه پیش نمیآمد بهتر نبود؟ با اینکه هیچ توجیه قرآنی و حکمت آمیزی نمیتوان در مورد آن ارائه داد یا رئیس جمهوری که امید مؤمنین و انقلابیون بود یعنی شهید رییسی به شهادت میرسد. شهید بهشتی و شهید مطهری به عنوان دو محور و قطب اصلی مسائل سیاسی و معرفتی و علمی به شهادت میرسند در حالی که اگر زنده میماندند امثال دکتر سروش و مصطفی ملکیان و بعضی سیاسیون منحرف محلی از اعراب پیدا نمیکردند. شهادت رجایی و باهنر و مورد اخیر شهادت حاج سید حسن نصرالله که حتی د ر خواب دیده بود کار اسرائیل را تمام میکند و معبر خواب هم ظاهرا آیت الله کشمیری بوده ولی به شهادت میرسد و صدها مورد دیگر از صدر اسلام تا کنون/ در مورد اینها چگونه باید اندیشید که با امید و اعتقادات ما سازگار باشد و گله مند نباشیم و آیا این گله مندی بد است؟ گاهی حوادث آنقدر عجیب است که انسان نعوذ بالله نسبت به قاعده مندی نظام حکیمانه البته با القا شیطان دچار شک میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بزرگان این حالت را علمِ به علم فرموده اند بدین معنا که به علم حضوری خود نزد خود، با علم حصولی آشنا می شویم. ۲. به این فکر کنید که «در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن / شرط اول قدم آن است که مجنون باشی». آیا همه این سختی ها موجب هرچه گشوده تر شدنِ مسیر توحیدی ما نمی شود؟ و آیا شهادت سید حسن نصرالله مبنایی ترین راه برای نابودی اسرائیل نخواهد بود. موفق باشید
با سلام: آیا درست است که بگوییم که حقیقت محمدی بالفعل است که چهارده معصوم (ع) پس از تولد با آن اتحاد وجودی بر قرار میکنند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوب و قابل توجهی است. موفق باشید
سلام: اینکه انسان با فرض تمام تجربه های بد و خوب زندگی آیا واقعا ترجیح میدهد که وارد دنیا شود که اگر جواب خیر باشد پس خدا چرا ما را خلق کرده است او به ما ظلم کرده است چون اختیار ما را نادیده گرفته است. جواب قرآن برای بندگی و تکامل جواب دیگری که خودمون خواستیم که بیاییم و اینطور هم زندگی کنیم پس چرا انتخاب نکرده آیم که مثلاً عالم شویم یا شهید شویم یا اینکه مثلا ظالم نباشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: ۱. استاد از وقتی مصباح الانس را با شرح صوتی علامه حسن زاده میخونم خیلی خواب ایشون رو میبینم. اوایل کتاب بودم که در خواب برای من حلوای خرما تهیه میکردند و سه چهارتایی خواب دیگه. آیا میتوان گفت روح شریف علامه دارند به روح من کمک میکنند؟ ۲. استاد در معامله ای مبلغ کمی سر من کلاه گذاشتند دوست دارم پیگیری دادگاهی نکنم چونکه تمرکز حواسم به هم میخورد البته مدرکی هم از او ندارم و در نهایت با یک دروغ ساده احتمالا حق را به او میدهند فقط برای کمک به نظام اسلامی فکر میکنم نباید رهایش کنم. در این موارد کدام راه بهتر است؟ روز و شب عربده با خلق جهان نتوان کرد. ۳. استاد آیا شما هرظهر و شب در همان مسجد سه راه سیمین نماز میخوانید که من هفته ی آینده در مسیرم از شیراز به تهران شما رو زیارت کنم؟ خیلی دوست دارم شما رو ببینم. ۴. استاد من در ارتش میتوانم شما رو دعوت کنم حتی برای پادگان هایی که هر دو ماه چندین هزار نفر سرباز می آیند و میروند در سمنان کرمان تهران و... آیا شما با این کار موافق هستید؟ سایه تان مستدام التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این موارد، مواردی نیست که بنده بتوانم ورود کنم. ۲. در این موارد دلایل محکمه پسند نداشته باشیم میفرمایند به خدا واگذارید که او بهترین محکمه است. ۳. بنده بیشتر صبحها بعد از نماز در مسجد حضرت جدیجه کبری (س) میتوانم خدمت رفقا باشم به جز صبح یکشنبه ۴. متأسفانه شرایط بنده طوری نیست که بتوانم جهت سخنرانی خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: به تازگی در یکی از استانها مسئولیت استانی در باب امر به معروف و نهی از منکر به حقیر واگذار شده اگر شما به جای حقیر بودید چه کارهایی انجام میدادید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار مهم و سنگینی است. به هر حال باید با طرح معارف اصیلی که مبتنی بر «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن است، کار را جلو برد و به انسانی نظر کرد که انسان آخرالزمانی است و با ظرفیت خاص در عین آنکه خودش برای خودش مسئله شده است. با توجه به نکته اخیر عرایضی تحت عنوان «آخرین پیامبر و حضور در انسانیت قدسی» طی دو جلسه شده است. موفق باشید
حضرت استاد، واکنش های امیرالمومنین و دیگر معصومین به حسن بصری نیز به خاطر ظاهری بودن ائمه و عدم تحمل نظرات دیگر و عدم فهم زبان یک عارف بوده؟ به جای کپی کردن هزار باره ی نامه ی گورباچوف پاسخ عقلانی بدهید. ظاهر و باطن تطابق دارد یا تضاد؟ اگر تضاد دارد که فقه و احکام پوچ و بی ارزش ست و هر کسی می تواند عقیده ی خویش را باطنِ ظاهر معرفی کند، مثلا ده فرقه باطنی که همه با هم متضادند ده عقیده را باطنِ فلان ظاهر معرفی میکنند، اگر معیار همان ظاهر نیست بلکه به عقیده ی شما همین که جناب مولانا خودش بداند اشعارش کلام خودش نیست پس می تواند به شعر هایش بگوید لا یمسه الا المطهرون، کافی ست، پس فاتحه ی دین را بخوانید. بعد از اینکه فاتحه ی عقل را خواندید. اینکه نظر نائب خاص امام عصر را تحقیر کنید چون نائب عامی (از میان صدها نائب عام با نظر متفاوت) نظری داده فقط باید گفت: خدا عاقبتمان را به خیر کند که دینمان بازیچه ی جهل و خرافاتی شده که خود را عقل و مخالفینش را نفهم و مشرک میداند...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد سری به سؤال و جواب شماره 38370 بزنید. و سعی بفرمایید به بهانههای مختلف خود را از اشارات قرآنی که ماورای عبارات است و عرفای ما نظر به آن اشارات دارند؛ محروم نفرمایید. به همان معنایی که امام حسین «علیهالسلام» میفرمایند: «انّ کتابَ اللّهِ عَلى أربَعَةِ أشياءَ : عَلَى العِبارَةِ ، وَ الإشارَةِ ، وَ اللَّطائِفِ ، وَ الحَقائِقِ . فَالعِبارَةُ لِلعَوامِّ ، وَ الإشارَةُ لِلخَواصِّ ، وَ اللَّطائِفُ لِلأَولِياءِ ، وَ الحَقائِقُ لِلأنبِياء». موفق باشید
با سلام: در معرفت نفس می گویید که من فقط هست. این من در مقام ذات فقط هست. یا در زمانی که در برزخ شکل و جسم میگیرد هم، فقط هست؟ (تذکر: شما میگویید که من نه زن است نه مرد. نه بدن و نه... انسان فقط هست) با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان، همیشه در هر حال در نسبتِ با خودش نزد خودش حاضر است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها. جناب طاهرزاده خوب مقبول است که اینکه میدانیم شما استاد گرامی هستید چه میشود که امامم حسین بن علی (ع) میشود قلب قرآن؟ چرا امام حسین بن علی میشود قلب قرآن ؟ چرا خداوند امام حسین را انتخاب کرد که بشود قلب قرآن؟ وقتی میگوییم قلب یعنی وجود انسان و زندگی انسان چرا قلب قرآن و جود قرآن و میشود امام حسین؟ یا حق این بنده حقیر را چه حقیقتا حقیر را دعا بفرمایید. ان شاالله تعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه ائمه «علیهمالسلام» قلب قرآن هستند به اعتبار نور عصمتی که آنان دارند و به گفته قرآن «المطهّرون» هستند. موفق باشید
«خداوند متعال مجرد مطلق است و لذا حضوری مطلق و بدون محدودیت دارد.» آیا می توان گفت که خداوند متعال با توجه به عنایت و نظر خاصی که به بعضی چیزها دارد مثل کعبه و وجود پیامبر عزیز و اولیاء علیهم السلام، در آنجاها حضور شدیدتری داشته و لذا انسان خدا را در محضر اینها بیشتر حس می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خداوند در همه جا و همواره به طور کامل و مطلق است. منتها در بعضی مظاهر در نسبت با ما ظهور بیشتری دارد و میدان تجربه قرب در آن مظاهر برای انسان بیشتر فراهم میشود. موفق باشید
سلام: در پیام منسوب به استاد داوری آمده است مردم ایران مسلماً کم و بیش به این نکات توجه دارند و کاری نمیکنند که خدای ناکرده فردا در تاریخ بنویسند ایرانیان در سال ۱۴۰۳ چنان به دشمنی با خود و کشور خود برخاستند که گویی رسم و راه دوستی را از یاد برده و گم کردهاند. ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد زیرا ایرانیان در تنگناها به کشور خود پشت نمیکنند. آنجا که می گویند ولی چنین اتفاقی نخواهد افتاد و واقعا هم ایرانیان به جناب پزشکیان رای می دهند آیا در این فراز استاد پیشگویی کردند یا شناخت عمیق خویش را از ایرانیان نشان دادند یا ... خلاصه داستان چیست که استاد اینقدر قاطعانه از آینده می گویند و همان می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. شاید حالت تشویق داشته باشد. چون فیلسوف اهل تفکر است و نه پیشگویی! موفق باشید
سلام استاد: آیا شما تضمین می کنید که اگر اصلاحات سمت غرب بره داره آخرین نفس هاش را میزنه؟ اگر این مردم ما هستند که با رسانه ها براشون مسائل را وارونه میکنند و مردم دوباره به همین ها رای خواهند داد و هر اتفاقی هم بیفته همونجوری که در مناظره ها نظر داشتیم خیلی راحت هر چیزی که خواستند می گویند چون روی جهل مردم خیلی خوب حساب باز کردند و این مردم هم با جان دل پذیرایشان خواهند بود. استاد مسئله اینجاست اگر ما قرار است اجازه بدهیم مردم خودشان فکر کنند که ۱۴۰۰ این اتفاقات افتاد و فکر نکردند که اگر می کردند امروز دیگه این اشتباهات تکرار نمی شد و اگر قرار است که اشتباه کنند تا کی و تا کجا؟ به نظرتون همه این اتفاقات از اون اول تا به اینجا بهونه خدا نیست؟ اگر جواب بله یا نه هستش چرا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید تلاشهای ارزشمندی که شده است که حتی در دل آن سیاهنماییها منجر به حدود ۱۴ میلیون رأی به آقای جلیلی شد، مورد غفلت قرار گیرد و این حکایت از آن دارد که میتوان تلاش کرد تا سطح فهم جامعه ما رشد کند. ما کوتاهیها و تنگنظریهایی داشتهایم که بهانه شد تا عظمتهای حضور تاریخی انقلاب اسلامی درست دیده نشود. موفق باشید
سلام وقت بخیر: منظور از روزی چیست؟ آیا خانه و ماشین هم جزو همان روزی در حد کفافی است که خداوند ضامن شده تامین کند و با اندکی تلاش به سمت انسان میرسد؟ روزی من همان در حد کفاف است ک خداوند تضمین کرده آیا زمانی که من با پراید کارم انجام میشود خرید پژو جزو روزی من است یا خیر؟ من کارگر شرکت خصوصی هستم اگر تلاش من در حد روزی ۸ ساعت کار باشد باز هم خانه یا ماشینی که روزی من باشد به من میرسد؟ و من نباید تلاش مضاعف کنم و مثلا روزی ۱۶ ساعت کار کنم تا به آن خانه برسم؟ هدف من از خانه داشتن خانه ایست آبرومند و نه زیاد خوب نه بد جوری که بتوانم در آن آرامش داشته باشم و خانه ای امن برای خانواده ام باشد تا همسرم هر سال استرس اسباب کشی را نداشته باشد. من ماشینی خریده ام با قرض و وام حالا اگر این ماشین روزی من بوده من بدون وام و قسط و کار کردن تا ساعت ۱۱ شب به این ماشین میرسیدم؟ من توقع زیادی از زندگی ندارم ماشین و خانه ای معمول آن هم فقط برای اینکه خانواده ام از حداقل ها داشته باشند و درگیر اینها نباشند؟ کتاب شما در مورد رزق را خواندم احادیث را مطالعه کردم اما این موضوعات برایم مفهوم نبود ممنون میشوم پاسخ بدهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً آنچه به معنای رزق مقسوم در روایات مطرح است رزقی است که انسان از طریق آن در مسیر بندگی خداوند موفق خواهد شد، بقیه اموری که خودمان برای خودمان تعریف کردهایم را باید مورد پرسش قرار داد که آیا ما را در مسیر بندگی کمک میکند یا نه؟ بخصوص که جهان مدرن، زندگی را سخت کرده است. موفق باشید
با عرض سلام و ادب: در خصوص امثال دکتر داوری میخواستم خدمتتان عرض کنم مهم تصمیم گیری درست در بزنگاه های تاریخی است والا کثرت علم چه سودی دارد وقتی در مواقع حساس نتوانیم درست تصمیم بگیریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤالهای شماره 37882 و 37884 شد . امید است مفید افتد. موفق باشید
سلام و درود خدمت شما آقای طاهرزاده: دلم برای خداوند متعال خیلی تنگ شده وقتی فهمیدم فتنه ۸۸ عاشورا بوده دلم برای آقا امام حسین شکست و سوخت. دوست دارم زود تر در همین سن شهید بشم ان شاءالله برم. دلم برای آقا امام صادق تنگ شده. دلم برای امام هادی تنگ شده. به خدا قسم دلم برای پیامبرم تنگ شده. دلم برای همه شون تنگ شده. یا علی مدد
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اولیای الهی آینه های نمایش انوار الهی هستند و خوشا به حال روح و روحیه ای که در هر کوی و برزن به دنبال نظر به آن آینه هاست و خدای را شکر که انوار اولیای الهی در این زمانه در شخصیت حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و ذیلِ آن عزیزان در شهدا، قابل درک است. شهدایی که نظر به آینده تاریخ سازِ انقلاب اسلامی دارند. موفق باشید
