بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

من خسته از رهایی و بی سرپناهی ام بال و پری نمانده برایم، قفس کجاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به سؤال و جواب شماره 35958 بزنید. گویا هنوز بال و پری در میان است و نباید به فکر قفس بود، باید به حضور در دشت‌های گسترده توحید نظر کرد. موفق باشید

35876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: شما در فصل هودی فرمودید: اسما بدون مظاهر وجود خارجی ندارد؟ آیا اسم الله هم همینطور است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در جواب سؤال کننده شماره 35875 عرض شد بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد با توجه به این امر سؤال بعدی جنابعالی نیز سؤالی نیست که بتوان در فضای سؤال و جواب خدمتتان موضوعی را به میان آورد. موفق باشید

35865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چرا خلیفه الهی از بین اجنه انتخاب نشد؟ آنها هم ویژگی‌های انسانی را مثل اختیار، مادی بودن، ظلوم و جهولی، امکان رشد و تعالی و... دارند. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قرآن می‌فرماید لازمه خلیفۀ اللهی، امکان قبول اسماء الهی به جامعیت است که این امر، در انسان ممکن بود. موفق باشید

35774

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: من سوال ۳۵۷۶۳ رو پرسیدم. شاید صدای یک مرد موجب شهوت برای یک خانم بشه از کجا معلوم؟ بعدش باید چیکار کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد فضا، باید فضایی که موجب لهو و لعب و فتنه و فحشاء می‌گردد، نباشد. موفق باشید

35680

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده: مدتی هست که با خودم و عبادت‌ها و نمازهایم دچار تعارض و خستگی شده‌ام. با خودم می‌گویم: بیش از بیست سال نماز خواندن و ثابت ماندن آیا کافی نیست؟ من نمی‌توانم این وضع را به همین منوال تاب بیاورم. از خود شما این معنا را درک کردم که اگر راهی را می‌روی و در وجود تو چیزی حاصل نمی‌شود پس داری اشتباه می‌روی. چطور باید راه و روش دیگری در پیش بگیرم؟ چطور باید در نماز حاضر شد؟ چطور (طبق بیانات خودتان) باید در پیش خودمان حاضر شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مسیر دینداری، بحث در حضور نسبت به صراط مستقیمی است که همچنان رو به جلو می‌باشد در راستای حقیقتی که در افق حضور ما به ظهور آمده. در این رابطه خوب است به سؤال و جواب شماره‌های 34142 و 34733 رجوع فرمایید. موفق باشید

35653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: من چند وقتی بود که خیلی توی فاز خدا و امام و شهدا بودم ولی الان خیلی ازشون دور شدم الان خیلی راحت به چشم نامحرم نگاه می‌کنم، خیلی راحت فکرای بدی میاد توی ذهنم. ولی نمیتونم کنترلشون کنم و خیلی سر این موضوع اذیت میشم. احساس خیلی بدی نسبت به خودم دارم و اینکه وقتایی که میرم هیئت احساس بشدت بدی دارم بدم از خودم میاد که برای خود امام حسین نمیرم عزاداری. لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه باورهای معنوی ما با پشتوانه‌های معرفتی همراه شود، نه‌تنها احوالات معنوی ضعیف نمی‌شوند بلکه بیش از پیش رشد و وسعت می‌یابند. پیشنهاد ما آن است که با توجه به تأکید روایاتِ مکرر، از موضوع «معرفت نفس» غفلت نشود. موفق باشید

35642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام وقتتون بخیر: عذر میخوام یک سوال داشتم ازتون گویندگی و یا دوبلوری برای بانوان مشکلی داره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. ولی بهتر است این موضوع را از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید

35629

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: با توجه به سوال ۳۵۶۲۲ که فرمودید: تفسیر سوره واقعه را بصورت انفسی انجام داده اید، می خواستم بدانم سایر تفاسیری که از قرآن انجام داده آید و روی سایت لب المیزان (همین سایت) موجود است، آنها هم بصورت انفسی است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثراً سوره‌ها بر مبنای نظر المیزان بحث شده است مگر سوره‌های معدودی که البته در دل بحث، نسبت به موضوع تذکر داده می‌شود. موفق باشید

35549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام حضور استاد محترم: ببخشید می خواستم کتابی در مورد ابعاد عرفانی بارداری و تشکیل فرزند معرفی کنید که اصلا آیا این ایام سیری هست؟ ملکوت آن نوزاد گره به ملکوت مادر خورده؟ کلا هرچه در این مورد هست و حتما جالب هست بیان نمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موردکتابی نمی‌شناسم ولی هر آنچه مادران بر اساس تذکراتی که در روایات داریم، بیشتر خود را در آرامش معنوی قرار دهند؛ فرزندانِ آنان از روح مادر بهتر بهره‌مند می‌شوند. موفق باشید

35430

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: عازم سفر معنوی کربلا برای زیارت آقا جانم در روز عرفه هستم. لطفا دعا بفرمائید و نصیحت و تذکری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی است بسی گشوده به سوی نهایتی که هر انسان در خود به دنبال آن است تا خود را در جهانی که امامِ شهیدان برای ما گشوده‌اند، بیابیم. بد نیست سری به جزوه «همراه با زائر عتبات» https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA که روی سایت هست بزنید. موفق باشید

35422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم می‌ترسانند با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! این‌طور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیت‌ها همراه می‌باشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور می‌داریم. موفق باشید

35368

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام جناب آقای طاهر زاده عزیز و بزرگوار: لطف به این سوال پاسخ در خور توجه بفرمایید یک زمانی آقای خامنه ای گفت ما در شعب ابی طالب هستیم صدای اعتراض بلند شد که در آن زمان شخص رسول الله هم خودشان در شعب با مردم بودند نه مثل الان که مسوولین در کاخ نشستند دیگر کسی چیزی نگفت. الان دیدم شما در پاسخ به تعداد زیادی از سوالات می‌فرمایید گرانی و مشکلات فعلی بلا و امتحان و عبور از مقطع تاریخی و ....می باشد خواستم بفرمایید این بلا و آزمون الهی چرا فقط برای ملت است و برای امثال قایباف و زاکانی و میرسلیم و صادق لاریجانی نیست و دایره آن ها از امتحان معاف هستند؟ با امید پیروزی حق بر ظلم

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمی‌کند، امتحان، امتحان است. قرآن می‌فرماید: «فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَكۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكۡرَمَنِ 15
وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَيۡهِ رِزۡقَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَهَٰنَنِ 16
كَلَّاۖ بَل لَّا تُكۡرِمُونَ ٱلۡيَتِيمَ 17
وَلَا تَحَـٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ 18
وَتَأۡكُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَكۡلٗا لَّمّٗا 19
وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا 20
ملاحظه می‌کنید که همگان با هر موقعیتی که دارند در امتحان قرار می‌گیرند. حال هر کدام باید نسبت به آن امتحان، خود را نگهبانی کنند ثروتمند و فقیر و رانت خوار و مستضعف ندارد باید مشخص کند چه نسبتی بین مردم و اموالی که به دست آورده‌اند، هست. موفق باشید

 

35229

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ارادت جناب استاد طاهرزاده ی بزرگوار: ببخشین ۱. میشه نماز یکشنبه ذالقعده رو هرروز خوند؟ ۲. میشه کلا نمازش رو بدون غسل خوند؟ ۳. میشه روز قبلش مثلا شنبه غسلش بگیریم و بعد یکشنبه نمازش رو بخونیم؟ ۴. بنده شاغلم اذان صبح ساعت ۲:۲۹ من اگر بخوام نماز شب بخونم و نماز صبح دیگه کششی برای بیداری بین الطلوعین ندارم باید چیکار کنم؟ ممنون بابت راهنمایی تون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً فقط در یکی از روزهای یکشنبه این ماه باید خوانده شود. حال اگر هر یکشنبه آن ماه رجاءً خوانده شود ان شاءالله برکات خود را دارد. ۲. آری! در امور مستحب چنین اجازه‌هایی هست.۳. نیاز نیست ۴. ارحج، نماز واجب صبح است. موفق باشید

35213

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: ۱. من به دنبال جمعی از شاگردان شما استاد عزیز در شهر خودم می‌گردم (خرم آباد) در صورت امکان و وجود این چنین جمعی، ممنون می‌شوم اگر مرا راهنمایی بفرمایید. ۲. فرمودید در ارتباط با خلق از حکمت سخن بگوییم و به آیه قران که متذکر یتیمی پیامبر بود اشاره نمودید، از کجا بفهمیم کسی واقعا طالب آن است یا قصد دیگری دارد و شک را از خود دور کنیم یا زیاد و کم صحبت هایمان را چطور تنظیم کنیم؟ ۳. سرعت لازم برای اعتماد کردن به دیگران را چگونه باید ارزیابی و تنظیم کنیم؟ زود اعتماد کردن به دیگران و شبیه زمان تنهایی خود دیدن مفید است؟ اگر نه باید چه کنیم برای به تعادل رساندن این خصیصه. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کسی از عزیزان را به طور مشخص در منطقه‌ای که جنابعالی تشریف دارید، نمی‌شناسم. ۲ و ۳. عمده وظیفه ما آن است که با خوش‌بینی و از سرِ دلسوزی با افراد روبرو شویم، مگر آن‌که حرکات و گفتار آنها طوری باشد که دیگر نتوان در اصلاح آنها امیدوار بود. موفق باشید

35166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و بزرگوار: استاد در مقابل افرادی که نسبت به مقدسات توهین میکنن چه برخوردی باید داشته باشیم؟ عده ای استدلالشون اینه که چون پیامبر در مقابل اینایی که بهشون توهین می‌کردن نرمخو بودن و مهربانانه برخورد می‌کردن ما هم باید در مقابل توهینها به دینمون به همین سبک پیامبر برخورد داشته باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر یک‌جا هست که طرف، ارزشِ جواب‌دادن ندارد؛ خداوند به ما فرموده است: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا». ولی اگر شرایط طوری است که می‌توان به آن افراد تذکر داد، وظیفه آن است که به آنها تذکر داده شود. موفق باشید

40693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: با توجه به پرسش ۴۰۶۸۸ که فرمودید جمع میان «حال و قال» باید کرد، دروس حوزوی «قال» را جلو می‌برند، لکن شما استاد بزرگوار چه برنامه ای برای «حال» به بنده می‌دهید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأمل در معارف توحیدی که بحمدالله در آثار حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به خوبی مطرح شده، و تأمل در اخلاق حسنه مانند کاری که مرحوم نراقی در «جامع السعادات» به میان آوردند؛ میدان حال معنوی ما را گشوده  و گشوده‌تر می‌نماید. https://eitaa.com/jameo_saadat موفق باشید

40346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام جناب طاهرزاده: درددلی با شما داشتم. بنده با سخنرانی های تک و توک شما؛ سیروسلوک رو شروع کردم چند ماهی همراه سلوکی داشتم تا وقتی راهنمای بنده بود مسیر به خوبی گاهی هم به سختی طی می‌شد ولی طی می‌شد بنا به دلایلی ما از هم جدا شدیم و من تنها ماندم. این تنهایی سخت بود بدون استاد و راهنما نمی‌شود مسیر را طی کرد. شما یک‌بارتوصیه کردین دستورالعمل های سلوکی از آیت الله بهجت رو بخونم که احتیاج به استاد نیست اما خودم رو می‌شناسم بدون راهنما نمیتونم. چند جایی پرس و جو کردم منتها با وجود اینکه خانم هستم شرایط سخت‌ترهست و کسی قبول زحمت نمی‌کند. آقای طاهرزاده الان که دفترچه محاسبه ام رو مرور می‌کردم همه مراقباتم مستحباتم واجباتم همشون تیک خورده بودن و حواسم خیلی به اعمالم بود. اما این چند وقت سست شدم یا بهتر بگم بیخیال شدم. تو اون دوران هیچ‌وقت فکرنمی‌کردم به این روزها برسم. وقتی آخر شب محاسبه می‌کردم از‌ اعمالم راضی بودم چون در طول روز خیلی مراقب اعمال و رفتارم بودم و حال دلم هم خوب بود اما الان به حال اون روزها غبطه می‌خورم که چرا اینطوری شد و چرا به این حالت رسیدم و وضعم رو نگه نداشتم. تمام زحماتم به باد رفت. نزدیک یکسال بود که مواظبت می‌کردم. لطفا راه حلی بمن بگید. چیکارکنم دوباره به اون حالتها برسم ازکجا شروع کنم؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فراموش نکنید که گویا فراموش می‌کنیم که «دوست دارد یار، این آشفتگی»! آری! مولایمان امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» فرمودند: «انّ للقلوب اقبالاً و ادباراً» که به اصطلاح عرفا، «بسط» و «قبض» برای قلب هست و ما نباید قبضی که برایمان پیش می‌آید را حمل بر بی‌خدایی بکنیم، بلکه آن حالت را زمینه نشان‌دادن صبر بر بندگی بدانیم. زیرا خداوند دوست دارد تا ما در چنین حالاتی نیز بندگی خود را به نمایش بگذاریم و معلوم است که شیطان هم باید به میدان بیاید و آن افکار را که می‌فرمایید در ما بدَمد تا با مقابله با همین افکار و به دنبال عمیق‌شدن معارف خود بتوانیم جلو و جلوتر بیاییم. چرا می‌فرمایید صفت بد اخلاقی جزء وجود افراد می‌شود؟!! هرگز چنین نیست، زیرا خداوند انسان را با فطرت توحیدی‌اش آفریده است و با نظر به شخصیت ائمه «علیهم‌السلام» به عنوان انسان‌های کامل، انسان احساس یگانگی می‌کند. این طبیعی است که شیطان تلاش می‌کند ما را نسبت به راهی که در آن قدم گذاشته‌ایم مأیوس کند زیرا کار شیطان اتفاقاً همین است که با کسانی درگیر شود که در «راه» هستند. وجود این وسوسه‌ها به جای ناامیدی، امید را صد چندان می‌کند. پیشنهاد بنده آن است که با مباحث موجود روی سایت و یا در کانال «مطالب ویژه» مأنوس شوید تا إن‌شاءالله قوت اراده شما برای هرچه بهتر جلو رفتن تقویت شود. موفق باشید

39594
متن پرسش

رؤیت معجزه قرآن و معنای توکل در آینه وجود حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و حضرت نرجس خاتون: امروز ذکر و فکر ما وجود دختری از تبار نور بود که با سپردن خویش در دل طوفان و خطر دوران، مادرِ امام آخرین شد. آری صحبت از مادر مولای‌مان صاحب العصر و الزمان (عج)، حضرت نرجس خاتون بود. کلام که در تفکر به وجود تو جان گرفت و اندیشیدن به احوالت خواستگاه جان‌مان شد، ایمان و امید و توکل به خدا در بیان شیوای فرزندتان برایم معنایی دیگر یافت. ولی معزز دوران ما، در دیدار با شرکت‌کنندگان مسابقات بین المللی قرآن، تبیینی بس ایجازگونه داشتند، او فرمود: «هر وقت به قــرآن مراجعه می‌کنیم توجه داشته باشیم که قرآن معجزۀ پیغمبر است... فرق این معجزه با معجزات دیگر انبیا این است که آن معجزات مال دوران خود آن نبی مکرم بود و مشاهدۀ معجزۀ الهی مخصوص به همان مردم بود... لکن معجزۀ پیغمبر را در طول تاریخ و تا هزاران سال دیگر خود مردم جلوی چشم‌شان مشاهده می‌کنند این معجزه را به چشم خودشان می‌بینند. این استمرار اعجاز قرآنی و اعجاز نبوی یک برکت عظیمی است برای عالم انسانیت، برای عالم وجود. سامان یافتن زندگی و رفع مشکلات در صورت بهره بردن از قرآن... اگر از قرآن بهره ببریم، زندگی بشر به سامان خواهد رسید همۀ مشکلات برطرف خواهد شد. درس‌های قرآن برای بشر درس‌های عملی است قابل تجربه است؛ این غیر از معارف بلندی است که فقط برای بزرگان و اولیا و مقربان، دسترسی به آن ممکن است. این‌ها برای آحاد بشر قابل استفاده است.» و گویا آن احوال تو مرا به درون خود فرو می‌برد تا دمی از خویش وارهم و در تو زندگی را نفَس بکِشم. ساده نیست که از آنچه داری و هست، دست بکِشی، دست کشیدن از ظواهر و مرسومات روزگارت را سخت نمی‌بینم، چون جان که در طلب حقیقت به جستجوگری و حیرانی برسد از اسم و رسم و مکنت و جاه و مقام، می‌تواند دل بکند، اما چطور از مهر و محبت مادر دل کندی؟ چطور خود را به طوفانی سپردی که در چرخش و غبار روزگار ممکنش در نظرها، هزاران ترس و واهمه در وجود زن و مردش می‌کارد، چه برسد به روح لطیف دختری چون تو که شاهزاده است و در اوج نعمت غوطه‌ور و شاید چون منی هزار بار نقص خویش و دیگران را در رفاه و آسایش دیده‌ام، اما تو مرا به ایمانی رهنمونی که جنسش از جنس معجزه است، از جنسی که به ارادۀ او و فضل لایزالش محال را ممکن می‌کند و امید و توکل به او معنایی دیگر می‌یابد. نمی‌دانم، در تو قرآن را می‌بینم یا در قرآن تو را؟ معجزه تویی یا قرآن یا کلام سید مردان تاریخ، سید علی؟ شاید هنوز گنگم از خوابی که دیدم، باز با من حوصله کن و جلو بیا، ببین آقایم در معنای توکل چه می‌گوید: «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» اگر به خدای متعال توکل کردید، یعنی تکیه کردید و اعتماد کردید، خدا برای شما کافی است و به هیچ وسیلۀ دیگری به هیچ عامل دیگری برای رسیدن به مقصود احتیاج ندارید. یعنی چه اگر توکل کردیم، به عامل دیگری احتیاج نداریم؟ در چه شرایطی با چه وضعی این حقیقت قطعی و مسلّم تحقق پیدا می‌کند؟ توکل به خدا و ترتب اثر بر توکل به خدا، دارای یک شرط ذهنی و یک شرط عملی و واقعی است. شرط ذهنی این است که شما اعتماد داشته باشید به صدق وعدۀ الهی؛ «و مَن أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً...» آن شرط ذهنی یقین داشته باشیم که با اذن خدا محال ممکن می‌شود؛ چیزی که به نظر محال می‌رسد، ممکن می‌شود؛ این را یقین داشته باشیم. یعنی بایستی این را بدانیم که همۀ محالات موجود عالم با اذن الهی، با ارادۀ الهی قابل تحقق است و ممکن است تحقق پیدا کند؛ شرط عملی توکل به خداوند؛ ورود در میدان انجام وظایف شرط عملی؛ شرط عملی این است که برای پدید آمدن این رخداد این حادثه خدای متعال یک بخش کار را به عهدۀ خود انسان می‌گذارد این جوری نیست که بنشینیم داخل منزلمان، بعد بگوییم خب «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةَ كَثيرَةٌ بِإِذْنِ الله»؛ نه، یک بخشی از کار به عهدۀ ما است...» و تا چشم باز کردم بگو چه دیدم، آری حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و تو را در یگانگی ایمانی یافتم که مادر هستی در رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و در بین در و دیوار سخت سقیفه که به نظر می‌آمد طوفانی است که بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ممکن است از جا برکَند، با تمام وجود وعدۀ مهدی امت از ماست را باور کرد و آن امر محال را به نور رب العالمین ممکن یافت و تو چنان در نور باور او ذوب شدی که گویی خود اویی که یکی از ابعاد عملی یعنی به دنیای مادی آمدن او را به عهده گرفتی و از وجهی بهتر است بگویم تو هم بار امانت انسانیت را پذیرفتی و به جان خریدی، جز عشق و دلدادگی توحیدی رازآلود چه چیزی می‌تواند انسان را در «فاخلع نعلینِ» قدرت و اراده قرار دهد تا هیچ شوی و چنان صبر کنی در ذات الله که به اراده‌‌اش او متولد شود. آیا قصۀ حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها، قصۀ حیات ما نیست؟ آیا امروز او را بر فراز خرابه‌های غزه و لبنان و سوریه و... حتی در میدان مبارزات مردم آزادی‌خواه جهان نمی‌بینی که دل به طوفان حوادث زده و در جستجوی حقیقت حیران و سرگردانِ رسیدن نامه و نشانه‌ای از ولیّ زمان خویش است؟ امروز ما درون قصه‌ایم و به تمامه به او نزدیک شدیم، نزدیک‌تر از همیشه، آیا طوفان انقلاب اسلامی را می‌بینی که محالی است در دل جهان توسعه یافتۀ مدرن، اما ممکن شد و تا ابد تاریخ امکان حضور یافته است؟ آیا طوفان الاقصی را دیدی که وه چه بی‌نشان و پرنشان، نشان از نور استقامت ولایت و قرآن دارد؟ اللهم ارزقنا بخوانم یا اللهم ثبتنا؟ هر دو را با نوای اللهم اغفرلنای غفلتهای‌مان می‌خوانم تا به نور آن مرد ایستاده در افق تاریخ و شهدای جان فدایش، ما هم از این غافله جا نمانیم. سلام استاد عزیز، باز قلم جان گرفت که امیدوارم اگه قصوری در درک حقیر هست با کلام شما رفع شود. سؤالی هم پیش آمد، از وجهی صبر خدا هم صبری است که اگر به وجه مادی هم بخواهیم نگاه کنیم از سقیفه تا میلاد امام زمان (عج) حدود ۲۰۰ سال طول می‌کشد، و وقتی نگاه می‌کنیم از وجهی رسیده‌ایم و از وجهی راه بسی طولانی است، هم صبر و استقامت گویا بسی عظیم است و هم رسیدن گویا بسیار نزدیک، انگار معنای وجود را می‌شود یافت هم دور است هم نزدیک، آیا چنین است؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف همین یک نکته است که چگونه یک زن، آری! یک زن یعنی جناب نرگس خاتون «سلام‌الله‌علیها» در آن شرایط توانستند آیینۀ بزرگ ایمانی شوند که ایمان حضور در نهایی‌ترین میدان بود تا قرآن با نور حضرت صاحب الأمر«عجل‌‌الله‌تعالی‌فرجه» نهایت خود را در آخرین دوران در افقِ جان انسان‌ها بگشاید، و آن زن در جان خود این‌گونه حاضر شود که باید برای چنین حضوری نقش‌آفرینی کند آن‌هم به هر قیمتی. و از طریق جناب نرگس خاتون آن عزمِ بزرگ تاریخی آغاز شد تا جهان دیگری در افق زمانه گشوده شود و مسیحیت نیز ابعاد متعالی خود را در نسبتی که با اسلام مواجه می‌شود؛ بیابد و در ریشه‌های تاریخی خود هرکس در نسبت با سید حسن نصرالله، نرگس خاتونی باشد آزاد از دوگانگیِ اسلامیت و یا مسیحیت، و آینده‌ای به ظهور آید که انسانیت معنای خود را در نهایی‌ترین وسعت تجربه کند.
آیا ما معنای توکل و نقش مؤثر و بزرگ آن را جز در آیینۀ عزمِ جناب نرگس خاتون در آن انتخاب می‌توانیم مدّ نظر آوریم که چگونه آن بانوی بزرگ تنها و بدون نام و نشان خود را با نام «نرگس» به قافلۀ اسیران رساند؟ تا آن‌جایی که اگر تمام ظلمات آخرالزمانی با تمام قدرتی که استکبار با تسلیحات خود و بمب‌های سنگرشکن به میان آید؛ این مائیم که تمام نمی‌شویم با نظر به عزمی که جناب نرگس خاتون «سلام‌الله‌علیها» با ایمان خود به ظهور آوردند. موفق باشید          
 

39446
متن پرسش

با سلام و جور و رحمت خدمت استاد: استاد معنا و حقیقت این جمله چیست که در شرح تذکرة الاولیای عطار بود؟ تا وادی لا اله الا الله طی نکنی به وادی محمد رسول الله نتوانی رسید یا این سخن: با آنکه به حق رسیدم زهره نداشتم به محمد رسیدن

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چه اندازه لازم است تا مدتی از عمر را با کتاب «تذکرة الاولیاء» جناب عطار طی کنیم که حقیقتاً تذکره و تذکری است برای هر آن کس که بنا داشته باشد مسیر توحید ربوبی را به صورتی حقیقی طی کند. چه خوش بود آن زمان که بنده با آن کتاب شریف به سر بردم و حاصل آن خلاصه‌ای شد که روی سایت در معرض نظر و نگاه رفقا می‌باشد. https://lobolmizan.ir/leaflet/1007?mark=%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1 
 نمونه‌ای از زیبایی روح بزرگ جناب عطار همین دو جمله‌ای است که مطرح فرمودید که می‌فرماید تا انسان نور توحید را درک نکند، چگونه متوجه مظهر توحید یعنی شخصیت و سیرۀ حضرت رسول الله «صلوات‌الله‌علیه‌واله» که تمام وجود او تذکر و اشاره به توحید است؛ بشود؟ به همان معنایی که ما در آن دعای شریف داریم: «اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ» و این‌که جناب عطار فرموده‌اند: «با آنکه به حق رسیدم زهره نداشتم به محمد رسیدن» حکایت از آن دارد که حضوری لازم است در نسبت با حضرت رسول الله «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» که معارف کلامی و انتزاعی نسبت به حضرت حق کافی نیست تا ما متوجه جمال توحیدی بیکرانۀ حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بشویم بلکه باید به توحیدی وارد شد که در دل آن توحید، به سخن رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» اندیشید که فرمودند: «من رآني فقد رأى الحقّ» هر آن کس بر من نظر کند و مرا بنگرد، محققاً حق را نگریسته است. موفق باشید        
 

39404
متن پرسش

سلام استاد: همان طور که می‌دانید باید قُله ها را فتح کنیم، اما در قله ثابت قدم ماندن و حفظ موقعیت خود حرف دیگری است که جای بحث کردن را دارد. مثلا خدمت شما عرض می‌کنم که یک سیب از یک درخت را ما بعنوان همان یک سیب تلقی کرده اما امکان دارد ما با سیب کار دیگری داشته باشیم یا اصلا آن را برای خوردن نخواهیم و نسبتی که ما با سیب داریم همچون نسبت یک باغبان با محصولش است. خلاصه که الان هم همین است، باید مشخص شود قله را برای چه می خواهیم. به قول حاج قاسم ۹۹ درصد راه اجباری است و فقط ۱ درصد توفیق پیدا می‌کنیم راه اختیاری را برویم، من هم می‌گویم حقیقتا همین است ۱ درصد فقط توفیق پیدا می‌کنم که بیدار باشم و بلکه از بیداری فقط آن را تجربه کرده باشم، به من ثابت شده است که سَرِ مفنگی و داغان من به وقت خواب چه بی تابی هایی که نمی کند و کافیست که کمی بوی بیداری بیاید، آن وقت است که سرم از همیشه بیشتر مفنگی می‌شود. اوضاع را که نگاه می‌کنم انگیزه ام برای نابودی استکبار و اسرائیل آن قدر زیاد می‌شود که همچون چوب نیمه افروخته ای است که با بادی بر افروخته می شود. پشت دستم را داغ میکنم که بدانم از این به بعد اگر به خدا غُر زدم و گلایه ای به علت کم کاری خودم داشت بدون هیچ توجیهی و دلیلی نیست که شکست خورده ام و شکستی به اندازه ی این که حاج قاسم می‌گوید: 
«کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی می‌کند؟ سرو باشی، باد یا طوفان چه فرقی می‌کند؟
 مرز ها سهم زمین اند و تو سهم آسمان. آسمان شام با ایران چه فرقی می‌کند؟
 قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم. حصر الزهرا و آبادان چه فرقی می‌کند؟ 
مرز ما عشق است و هر جا اوست آنجا خاک ماست. سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند؟ 
هر که را صبح شهاددت نیست شام مرگ است. بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند؟» 
جانم دارد از شدت فشار فرو می‌پاشد که سخت در این جهانِ مقابلمان، طلب قرارگاهم را دارم و حال هم که به مدرسه می‌روم باید یک شخصیت علمی و مهندسی را دنبال کنم و چگونه که می‌بینم انسان ها مقابل یکدیگر ایستاده اند، آن هم به این وسیله که باید پول درآوردن را بیاموزیم و بخوریم تا خورده نشویم، خب در این که این کار استکبار و اسرائیل است شکی ندارم ولی باز هم می‌گویم اگر قرار است خون آینده انقلاب را بوسیله آموزش و پرورش بریزند بگذار که بریزند و کشته شوم و با خود عهد بسته ام همچون شهید طهرانی مقدم که گفت بر روی مزار من بنویسید او کسی بود که می‌خواست اسرائیل را نابود کند طلب نابودی اسرائیل را با خود تا ابد حمل کنم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حضور که انسان در شاهراهی قرار گیرد که مقصد و انتهای آن، نابودی اسرائیل باشد؛ قرارگرفتن ذیل ارادۀ الهی در این تاریخ است و مهم آن است که متوجه باشیم خداوند برای هر کدام از ما چه راهی را در آن راستا می‌گشاید. این‌جاست که یک دانش‌آموز هم می‌تواند با فرهیختگی و پشتکار و حوصله، در مسیر دانش‌آموزی، خود را در آن راه قرار دهد تا خداوند قلب او را همچون شهید طهرانیِ مقدم عزیز به سویی راهنمایی کند که مؤثر باشد. آری! «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خود، راه بگویدت که چون باید کرد». و این راه، همان انگیزۀ نابودی اسرائیل است. موفق باشید  

39178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: خدا میاد یه رخی نشون میده و یه آرامشی به قلب ما میده که از هیچ کس و‌هیچ چیز غصه ای نداریم و برامون‌مهم‌نیست، میگیم‌ خدا راعشقه، بعد یهو‌ ول میکنه میره، اول اینکه این رفتن تقصیر ماست؟ و‌ کاری کردیم که این آرامشه یهو‌ ناپدید میشه؟ یا نه سنت خدا این شکلیه؟ و حالا که رفته برای منی که غرق گناه هستم خیلی سخته, حالا قدرت جذبه و بودن خدا در وجودم‌ و‌ قلبم نیست و لذت گناهان گذشته هم پرقدرت میان تو صحنه! چیکار باید بکنم؟ این آزمایش خداست؟ چرا اینقدر سخته پس؟ من الان چشمام پر اشک هستن و‌ همیشه میدونم قراره چه بلایی سرم بیاد و به خدا هم میگم که بابا من ضعیفم و هوای ما ضعیفا را داشتع باش، اما.... به خود خدا قسم من‌متنفرم از رقتن از حریم‌خدا! ولی ضعبفم زورم‌نمی‌رسه چه کنم خب؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی اخیراً تحت عنوان «معنی خوف و رجاء» شده است. امید است مفید افتد. https://eitaa.com/matalebevijeh/18285. موفق باشید

38935

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در مورد خطبه ۸۰ نهج البلاغه که در آن امیر المومنین از کاستی زنان در عقل، ایمان، بهره اقتصادی صحبت می کنند. خواهشمند هستم شرح و تفسیر این خطبه را بفرمایید. متاسفانه توجه به معنای ظاهری خطبه باعث برداشت های غلطی از این خطبه در مورد خانم ها شده است و همین امر باعث جبهه گرفتن سفت و سخت خانم ها نسبت به این خطبه و دیگر خطبه های امیر المومنین در مورد زنان شده است. ممنون از راهنمایی شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آیت الله جوادی در رابطه با این خطبه فرموده‌اند از آن جهت که سید رضی خطبه را تقطیع کرده است، به راحتی نمی‌توان از آن خطبه نتیجه خاصی به دست آورد بخصوص که در جای دیگر مثل نامه ۳۱ حضرت، واژه «ریحانه» را در توصیف زنان به کار برده‌اند. عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در این رابطه‌ها شده است. موفق باشید

38926

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: آنچه در قسمت دوم پاسخ به سوال ۳۸۸۹۰ مطرح کرده اید دور است، مسأله اینست که تفقه چیست، فهم عقلانی و صحیح دین، بعد شخصی که می‌گوید تفقه چگونه است و نظرات متضاد دو فقیه کدام یک صحیح است، شما باز نوع خاصی از خروجی یکی از فقیهان را معیار پیدا کردن فقیه اکمل معرفی کنید، دور است، علت عدم حل شدن بحث های میان هواداران عرفان ابن عربی به عنوان کاملترین عرفان پس از وحی با مخالفان نیز همین نوع پاسخ هایی ست که داده می‌شود و وقتی اعتراض شود آنان را ضد انقلاب و ضد خرد و ضد خویش و ضد تدبر برچسب می‌زنید و شاکی هستید که چرا آن ها قائل به ولی الله و غیور بودن ابلیس را تکفیر می‌کنند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال می‌دانید که این نوع مباحث عرض عریضی دارد که در دل چنین فضایی نمی‌توان به این امور ورود کرد. موفق باشید

38849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آیا خط مقدم جبهه کجاست؟ نسبت به من، من چکار باید بکنم؟ آیا این چه معنایی را به همراه دارد که در فضای مدرسه هستم خود را مقابل حضوری بزرگ تر از حضور قبلی می‌بینم و به همین سودا زیر لگد کوب حوادث می‌روم، چگونه جان دیگری را بیابم؟ آیا به صرف زیر لگد کوب حوادث رفتن را درب رحمتی گشوده می‌شود یا انتظاری پس از این است تا همچنان خدا به صحنه بیاید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده و رهبر معظم انقلاب به خوبی آن را جلو می‌برند؛ این مائیم و راهی که ممکن است در این راستا در مقابل ما به صورت خاص گشوده شود و «انتظار» به همین معنا می‌باشد. عمده، قرارگرفتن ذیل توصیه‌های فوق‌العاده دقیق رهبری است که ۱۲ آبان‌ماه با دانش‌آمزان و دانشجویان در میان گذاشتند. موفق باشیدhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=58192

38821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: روان شناس حوزوی و نویسنده هستم. مشغول نوشتن کتابی درباره سهم و نقش شیاطین در اختلافات زناشویی. در این زمینه فیش برداری کرده‌ام و مصاحبه‌های زیادی داشته‌ام. سؤالاتی برایم مطرح است استدعا دارم به سؤالاتی که برایم پیش آمده جواب فرمایید: بیشتر تلاشم در حوزه علوم غریبه بیان ترفندهای روان شناختی دعانویسان شیاد و.... است. همین طور بحث زمینه های روان شناختی اسناد مشکلات به جادو. درست می فرمایید کار خیلی حساس است. ۱. برداشت زیر درست است؟ در آیه ۱۰۲ بقره آمده سحر حقیقت دارد و قابل آموزش است و اکتساب. اگر توصیه های دینی حضرت سلیمان کافی می بود لازم نبود هاروت و ماروت بیایند آموزش هم بدهند برای بطلان سحر. بنابراین برای دفع سحرهای محکم، لازم است از اهل فن هم کمک گرفت. ۲. اگر یک نفر از یک میلیون گرفتار سحر شود طوری که متخصصان علوم مادی نتوانند علاج کند، فرد باید نزد چه فردی برود که اهلیت دفع داشته باشد؟ صفات (سلبی و ایجابی) چنین فردی چیست؟ علما وارسته در دسترس نیستند و کثرت مشکلات و مراجعن سبب می‌شود نتوان به خیل زیاد پرسشگران و افراد نگران پاسخگو باشند، در برابر دعانویسان شیاد و رمالان و دعانویسان گرفتار جاهل مرکب و کلاش در بیرون و فضای اینترنتی خیلی زیاد شده اند. ۳. آیا در عصر فعلی، دوره حضرت خاتم (ص) آیا شیاطین غیر وسوسه، قدرت اجرایی برای بیمار کردن جسمانی (مسنی الشیطانُ بنُصب و عذاب در داستان حضرت ایوب) و بیماری روانی (یَتخبّطه الشیطانُ من المس) دارند یا فقط وسوسه می کنند؟ (داستان دیوانه شدن افراد توسط جنیان در برخی روایات هست. و حکایت سنگ انداختن جنیان به منازل را بزرگانی مثل آیت‌الله بهجت نقل کرده اند) ۴. آیا کتاب مستقل نوشتن درباره سهم و نقش شیطان در اختلافات زناشویی سبب تشویش ذهن مردم می شود یا روشنگری است؟ در کتاب بحث می شود که در کنار علل متعدد مادی، علت ماورایی مثل سحر و چشم زخم و.. هم می تواند در اختلافات سهیم باشد. در کتاب پیوسته امور زیر تذکر داده می شود: قدرت انتخابگری انسان و فرع بودن وسوسه شیطان، تأیید الهی و فرشتگان، تأثیر سبک زندگی دنیا و دعا و توسل و ناچیز بودن قدرت شیطان در برابر خدا و ایمان قوی، آسیب های رجوع به دعانویسان شیاد و ناآگاه و... تذکر داده می شود) ۵. آیا بین نام افراد و مشکلات فردی و زناشویی و بیماری و سلامتی و فقر یا ثروت رابطه ای وجود دارد؟ این روزها افراد زیادی با عنوان علم اعداد و اسما و... نام مراجعان خود را حتی نام معصوم و صفات و القابشان را تغییر می دهند تا مشکلاتشون رفع شود. ۶. قطعا اسباب طبیعی مهم است در کنار آنها علل ماورایی در نارضامندی و رضامندی زناشویی کدام اند؟ ۷. کتاب معتبر ادعیه، ذکر، ختومات و.... برای استفاده عموم در این زمینه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است. کتاب روی سایت هست. به نظر می‌آید اگر بیشتر متذکر توحید و تقوا شویم، انسان‌ها را از گردونه تأثیر جنیان شرور که همان شیاطین هستند رهایی بخشیده‌ایم به همین جهت بیشتر باید در موضوع مقابله با شیطان که «کان من الجن» می‌باشد؛ موضوع را دنبال کرد. امید است نظر به آن کتاب بتواند جوابگوی سؤالات جنابعالی باشد. به هر حال در مواجهه با جنیان شرور یعنی شیاطین، مسئله نظر به تقوایی که شریعت الهی متذکر می‌شود اگر مطرح شود، بهتر است همان روشی که ائمه «علیهم‌السلام» دنبال کردند. موفق باشید

نمایش چاپی