سلام علیکم: ۱. آیا درست است که بگوییم «رب» اسم جامع است لکن اسم مستقل جامع نیست مثل «الله» بلکه اعتباری است؟ ۲. نسبت شهدا با اسم رب چیست آیا صرفا در مقام فیض بردن از رب هستند در عوالم مربوب رب اند یا این که مظهر اسم رب هم هستند در عوالم و اگر مظهر اسم رب هستند مطلق است یا خیر؟ چرا که اگر مطلق باشد مقام مافوق تصوری برای شهداست؟ ۳. اگر پاسخ مثبت است کیفیت مظهریت آنها و ظهوراش در عوالم چگونه خواهد بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم ربّ حضرت حق، متذکر ربوبیت حضرت «الله» است نسبت به تعالی انسان و به فعلیتآوردنِ مابالقوههای انسانی، و از این جهت یکی از مظاهر اسم ربّ «نبوت نبیّ» میباشد به همان معنایی که پیامبر موجب تعالی ابعاد انسانی هستند. موفق باشید
سلام و ادب: استاد محترم پس از اینکه از طریق معرفت النفس و برهان صدیقین و فراگیری فلسفه با مسائل معرفتی آشنا شدیم از کجا و چگونه باید تزکیه را آغاز کنیم؟ چرا که امام (ره) فرمودند علم و عرفان بدون تزکیه انسان را به جهنم خواهد برد. گاه انسان از گناه متنفر است ولی به سبب آنکه عادت و اعتیاد یکی از موانع جدی در نفس انسان است چگونه باید آن را از بین برد؟ چنانکه فرمودند تغییر عادت در انسان معجزه است. چه چیزی میل و عادت به گناه را از بین خواهد برد و از آنجا که حقیقت امری زنده است و باید با آن دائما مانوس و مرتبط شد این حفظ ارتباط چگونه عملی خواهد شد؟ چه چیزی موجب میشود در گرداب غفلت گرفتار نشویم که تا پلک بزنیم و به خود بیاییم معلوم میشود چه خسارتی دیده ایم و چه چیزهایی از دست داده ایم و دیگر قادر نیستیم برخی اعمال را انجام دهیم اگرچه آن عمل خوش خلقی با همسر یا همت مطالعه و پژوهش باشد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده توجه به حقیقتی است که از طریق معارف الهی در مقابل ما گشوده میشود. در اینجا است که برای پایدارنگهداشتنِ آن توجه و انس با آن، پایِ رعایت دستورات اخلاقی و شرعی به میان میآید که همان تقوا میباشد، و انسان در این حالت تجربه میکند که چه اندازه ارتکاب به گناه، انسان را از آن حضور و توجه محروم می کند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: در شهر محل زندگی حقیر دو تا شهید گمنام حضور دارند. با توجه به تأکیدات حضرتعالی در رابطه با ارتباط با قبور و تربت شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و دارالشفاء بودن مزار این عزیزان، به نظر شما روزانه یا در طول هفته «چه ساعتی» و «چندبار» به زیارت ایشان برویم و در حین زیارت با چه سوره ها و اذکاری مشغول باشیم تا نور این شهیدان بر قلب ما تجلی کند و دردهای ما را شفا بدهند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر هفتهای یک مرتبه در صبحگاهِ دوشنبه یا پنج شنبه و یا جمعه باشد؛ خوب است و سورههایی مانند یس و یا الرحمن و یا ۷ مرتبه سوره قدر خوانده شود. موفق باشید
سلام و ارادت: چندیست که با دو نفر از دوستان روحانیام مباحثی از جنس مباحث مطروحه شما را در میان می گذاریم و به گفتگو می نشینیم. در باب مباحث شما تقریبا ده سالی هست که گاهی گفت وگوهایی می کنیم. حال در مورد این که چه نیازی است که رجوعی به متفکرین غربی داشته باشیم و به غرب فکر کنیم زبان گنگی دارم. میخواستم خواهش کنم اگر جزوهای یا صوتی هست معرفی بفرمایید. دوستان روحانی ام نهایتا می گویند غرب را باید بدانیم برای این که دچار شبهه نشویم و من میگویم مسئله چیز دیگریست اما بیان تبیین آن را ندارم. ممنون از کمک تون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است اولاً: سری به جزوه «سفر به سرزمینهای بیگانه و بازگشت به خانه» https://lobolmizan.ir/leaflet/1060?mark=%D8%A8%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87 بزنید و ثانیاً: عرایضی تحت عنوان «نظر به ظرفیتهای بشرِ جدید و راه معنابخشی به آن ظرفیتها» https://eitaa.com/matalebevijeh/14779شده است. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: اواخر حسی دارم نمیتوانم بفهمم و شرحش دهم و نمی دانم چقدر بهش اصالت بدم، نمی دانم دقیقا کی شروع شد. شاید این جمله را به خودم نزدیک می بینم، که «جز این نمی توانم باشم». نمیدانم چیست چه حالی است. کم خوردن و کم حرف زدن برایم سخت بود ولی الان زیادیش برایم ملال آور است و نمی توانم پرخور و حرف باشم. شاغلم، منزلی دارم، خانواده دارم. احساس می کنم که تعریف کلی من شده تاریخ و مذهب و فرهنگ و سیاست و جز این نمیتوان باشم و در فضای غیر این دست خودم نیست در فشار روحی هستم. بعد از چندین سال که به مسافرت رفتم فقط جایی که تاریخی و مذهبی است را می توانم در آن نفس بکشم. به اصفهان برای دیدار شما آمدم در آن چند روز انتخابم تخت فولاد بود و... اتفاقی به گلستان شهدا رسیدم سرمزار حاج حسین خرازی و چه وابستگی عجیبی پیدا کردم. استاد من از شهید شاید فقط نوشتن اسمش رو بلد بودم اما الان احساس می کنم که جز در فضای زندگی آنها روحم در فشار سختی است. دست خودم نیست جز این نمی توانم باشم. فقط در سر مزارها و قبرستان احساس آرامش می کنم. و داستان های دیگری که شاید فقط شما بفهمید. از شغل روزمره ام و سبک زندگی ام ناراحتم احساس می کنم در درونم عربده ای دارم که باید بر سر خودم و اطرافیانم که گرفتار مکر لیل و نهاریم بکشم. ببخشید مزاحم شدم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید جهان خود را جهانی قرار داد بسی گستردهتر از جهانی که انسانهای دنیازده گرفتار آن هستند و حال با حضور در آن جهان به حکم «ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ» میتوان در این جهان هم حاضر شد و با مردم حشر و نشر داشت ولی در نسبت با آن جهان، به همان معنایی که جناب مولوی در وصف پیامبر خدا دارد: «این یکی نقشش نشسته در جهان / وآن دگر نقشش چو مه در آسمان» موفق باشید
با سلام و احترام: بنده در گذشته، خواسته ها و حوائجی داشتم، که بهر دلیلی انجام نشد، و با تسلیم و رضا، آنها را در فکر و قلبم حل کردم و برایم تمام شد. در حال حاضر در شرایطی هستم، که با اراده و اختیار به چیزی و یا اتفاقی فکر نمیکنم، و معمولا آن حالی که بر قلبم عارض میشود را رصد میکنم، و متناسب با آن حال هر کاری، از گریه، دعا، عبادت، شادی و... لازم باشد انجام میدهم. بااینکه حوایج گذشته را با حالت تسلیم و رضا حل کردم، بدون اینکه ارادی فکر کنم، بعضا حال نیاز و بعضا دلگیری یا غصه نسبت به آن مسائل برایم پیش میآید، و اگر حالم حال درد دل، یا تضرع، یا حاجت باشد، با خداوند مطرح میکنم، و بعد از آن کانه هیچ نیازی و خواستهای نبوده و نیست. و حال رضا و تسلیم حاکم میشود. برایم سوال بود، که آیا اینها جزء خطورات بد هست؟ یا جز احوال است؟ اگر در این حال بعضا حال حال شکایت باشد؟ باید چه کرد؟ متشکرم از پاسخگویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زیباست اگر انسان با هزاران حاجت نظر به توحید و رحمت بیکرانه حضرت حق بکند و در آنجا به نوعی از استغناء و بینیازی نایل گردد که صدها برابر بالاتر از برآوردهشدنِ آن حوائج است[1] به همان معنایی که فرمودند: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». این است معجزه توحید و استقرار در قلمرو رحمت الهی، که به تعبیر صدرالمتألهین همان روبهروشدن با نور «وجود» است امری که در جهان غربی به تعبیر هایدگر مورد غفلت قرار گرفته و در نتیجه جهان مدرن نیازهای انسان را زیاد کرد و انقلاب اسلامی با افقی که مقابل انسان میگشاید بنا دارد سرنوشت انسان را از این نوع تنگناها تغییر دهد. موفق باشید
[1] - به جمله مبارک مولایمان علی «علیهالسلام» نظر کنید که میفرمایند: «استغناؤک عن الشَّیء خَیر من استغنائک به»، اینکه از چیزی بینیاز بشوید بهتر از آن است که با آن چیز بینیاز بشوید،
با سلام واحترام: در ارتباط با کتاب تاریخ معاصر ایران نویسنده: آقای موسی نجفی اگر احیانا نقطه نظری هست بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب خوبی است و جناب آقای دکتر نجفی جهت تهیه آن، زحمت کشیده اند و بنده نیز از آن استفاده کردهام و اینکه رهبر معظم انقلاب در ملاقات اخیرشان با دانشآموزان و دانشجویان توصیه به مطالعه تاریخ معاصر فرمودهاند، مسلّماً یکی از منابع خوب برای این کار، کتاب «تاریخ معاصر» آقای موسی نجفی است. موفق باشید
سلام: ببخشید من اگر بخواهم کتاب «زیارت عاشورا ارتباط روحانی با امام حسین علیه السلام» رو بخونم نیاز به پیش زمینه دارد؟ اگر دارد چه پیش زمینه هایی نیاز است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نیاز به پیشزمینه خاصی ندارد زیرا اشاره به نکاتی شده است که در فرهنگ ما مدّ نظر میباشد. ولی بهتر است با باوری که از طریق معرفت نفس پیش میآید؛ با این متونِ دینی روبرو شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل میشوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور میشود و فراموش میکنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، انشاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
سلام وقت شما بخیر و نور: سوالی در حیطه ی جبر و اختیار در انتخاب همسر داشتم اصل مسئله این است، نظر به مبحث اعیان ثابته، همسر را من انتخاب میکنم یا خداوند مقدر فرموده؟ اگر من به کسی نه بگویم، نه گفتن من ، به اراده ی خداوند است، یا به اختیار خودم؟ اگر مهر شخصی در دل من قرار گیرد، خداوند این مهر را در دل قرار داده یا خیر؟ آیا خدایی که این عالم و آدم را خلق کرده، در مسئله ی انتخاب همسر، که گفته شده نصف دین را شامل میشود، موضوع به این مهمی را به اختیار و عقل محدود بشر واگذار کرده؟ یا خیر، خداوند با توجه به درجات و درونیات و قوا و استعداد رشد هر کس، همسری برای او مقدر فرموده که رشد آن دو، با بودن در کنار یکدیگر رقم خورده سوال دوم اینجاست اگر شخص، تغییر کند، و رتبه وجودی اش بالاتر رود، همسر مقدر شده ی وی تغییر میکند؟ پیشاپیش تشکر از پاسخ گویی شما🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در آيات ۱۷۳ و ۱۷۳ سوره اعراف خبر از تعهد فطري انسان در مقابل خدا ميدهد كه انسان ذاتاً حق را ميشناسد و ربوبيت او را پذيرفته، و از ابتدا والدین هرکدام مشخص بوده است. لذا میفرماید:
« وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِي آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ قَالُواْ بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُواْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ، أَوْ تَقُولُواْ إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ »
يعني آنگاه كه از فرزندان آدم، از پشت نسلهايشان، تعهد گرفتيم، خودشان را گواه خودشان گرفتيم، كه آيا من ربّ شما نيستم؟ گفتند: آري شهادت ميدهيم. اين كار را كردم تا روز قيامت نگويند ما نسبت به ربوبيت تو غافل بوديم، يا بگويند كه پدران ما مشرك بودند و ما هم فرزندان آنها بوديم و از خود اطلاعي نداشتيم، آيا ما را هلاك ميكني به جهت كاري كه آن باطلان كردند؟
نتايج آيه :
الف – ذات همة انسانها با پروردگار خود روبرو شدهاست.
ب – همه بدون استثناء ذاتاً به رب بودن خداوند شهادت دادهاند.
ج – همه با يك علم ذاتي و حضوري پروردگارشان را ميشناسند.
د – در قيامت بدكاران نميتوانند بگويند ما از ربوبيت خداوند بياطلاع بوديم، چون جانشان چنين تصديقي را همواره داشته و آنها با مشغول كردن خود به دنيا، آن صدا را در خود خاموش كرده و در نتيجه نشنيدند.
ه – با توجه به اين ذات و فطرتِ آشنايِ به پروردگار هستي، نميتوانند بگويند چون پدران ما مشرك بودند ما هم مشرك شديم و محيط و تربيت خانوادگي را بهانهاي براي بدبودن خود بگيرند. لذا ريشه اصلي بد بودن و خوب بودن هر كس، خود فرد است و محيط و خانواده و پدر و مادر و جامعه و ژن، همهشان علت مُعِدِّه يا شرايط هستند و علت اصلي خود انسان است كه در مقابل نداي فطرت چه موضع و انتخابي بكند. و چه بسا از والدين غير صالح و در محيطي فاسد، انسانهايي متعالي سربرآورند، چرا كه اين انسانها نگذاشتند صداي فطرت در جانشان خاموش شود.
با توجه به موارد فوق می توان گفت از همان ابتدا والدین انسانها مشخص بوده، و خداوند ربوبیت خود را با آنها در میان گذارده. پس باید همسر هرکس در نسبت به فرزندی که مربوط به این همسر است، از قبل معلوم بوده باشد. موفق باشید
من خسته از رهایی و بی سرپناهی ام بال و پری نمانده برایم، قفس کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به سؤال و جواب شماره 35958 بزنید. گویا هنوز بال و پری در میان است و نباید به فکر قفس بود، باید به حضور در دشتهای گسترده توحید نظر کرد. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: شما در فصل هودی فرمودید: اسما بدون مظاهر وجود خارجی ندارد؟ آیا اسم الله هم همینطور است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جواب سؤال کننده شماره 35875 عرض شد بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد با توجه به این امر سؤال بعدی جنابعالی نیز سؤالی نیست که بتوان در فضای سؤال و جواب خدمتتان موضوعی را به میان آورد. موفق باشید
سلام: چرا خلیفه الهی از بین اجنه انتخاب نشد؟ آنها هم ویژگیهای انسانی را مثل اختیار، مادی بودن، ظلوم و جهولی، امکان رشد و تعالی و... دارند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قرآن میفرماید لازمه خلیفۀ اللهی، امکان قبول اسماء الهی به جامعیت است که این امر، در انسان ممکن بود. موفق باشید
با سلام جناب آقای طاهر زاده عزیز: مدتیست مطالب انتقادی و سوال از عملکرد نادرست رهبری در اداره کشور که میبابستی شما به عنوان حامی بی چون و چرای این همه ظلم و بی عدالتی پاسخ بفرمایید عوامل تندرو و افراطی روی سایت شما پخش نمیکنند. و بعضا سوالاتی پخش می شود که مثلا کسی خوابی دیده و باید شما تعبیر کنید در صورتی که مساله اصلی جامعه در حال حاضر ظلم و بی عدالتی و ستمیست که از ناحیه حاکمان بر ملت تجمیل می شود نمونه آن: گوشت خریدم از قصابی اومدم بیرون موتوری ازم زد! چند روز پیش هم یک خانم سن بالا توی پیاده رو نشسته بود داد و بیداد و ناله و نفرین میکرد. از رهگذران پرسیدم چی شده؟ گفتند: دو تا پلاستیک گوشت و مرغ را داده به یک پسر که کمکش کند ببرد آن طرف خیابون، طرف تو شلوغی فرار کرده. دو سه روز پیش روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: آمارها نشان میدهد که پس از سال ۱۳۹۷ با قلهزنی نرخ تورم و رشد فقر، میزان دستگیری سارقان نیز در مسیر صعودی قرار گرفته است. این در حالی است که در سالهای قبل از آن بهدلیل پایین بودن نرخ تورم و بهتر بودن شرایط اقتصادی، سطح سرقتها نیز کاهش یافته بود. ترک ها ضرب المثلی دارند "گچی هله هارای قرخیلیب" معادل فارسیشو نمیدانم ولی تقریبا معنای "حالا کجاشو دیدی" را دارد. قدیما پشم بز را می چیدند و بعد از ریسیدن، از آن در طناب بافی و چادر سیاه و ... استفاده می کردند. فردی می خواست پشم بزی را بچیند تا اولین قیچی را به پشم بز زد ، بز شروع به داد وفریاد کرد. طرف گفت؛ حالا کجاشو دیدی تازه اول کار است. گچی هله هارای قرخلیب!!! هرچه تورم بالاتر میرود نرخ دزدی هم افزایش مییابد. هر چه نرخ تورم افزایش یابد نرخ اخلاق و انسانیت کاهش می یابد. اگر مسئولین به دنبال کاهش ناهنجاریهای و آسیب های اجتماعی هستند باید در فکر کنترل فقر و تورم باشند و گرنه جامعه روی آرامش به خود را نخواهد دید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حال حساب کن اگر تذکرات رهبر معظم انقلاب و رهنمودهای حکیمانه ایشان نبود، چه افرادی بر ما غلبه می کردند و چگونه حتی صدای دادِ محرومان و مصیبتزدگان را در گلو خفه مینمودند. اینجا است که باید به آینده امیدوار بود از آن جهت که ما در آغازی هستیم جهت عبور از این تنگناها با خردی بس نورانی.
اگر انقلاب اسلامی فرصتی است تاریخی، باید از خود بپرسیم چه نسبتی بین عملکرد ما و این فرصت تاریخی هست تا جدّیتر از آنچه هستیم باشیم؟
متفکران جهان مدرن مانند ویل دورانت خود را در احساس تاریخی خود جستجو میکردند، در آن حدّ که در تلاشهای خود روز و شب نداشتند. حال مائیم و اتفاقی که از طریق انقلاب اسلامی پیش روی ما قرار گرفته و ما را دعوت میکند تا متفکرانه نسبت به آن فکر کنیم، از آن جهت که وظیفه متفکر، درک زمان و توجه به ظرفیتهای پیش آمده است، در عین توجه به دردهای انباشته قرنها و دهههایی که به ارث بردهایم و البته برای عبور از آنها باید روحی دیگر به میان آید، روحی که چراغی باشد برافروختهشده از روحِ خلوتنشینی به نام حضرت روحالله «رضواناللهتعالیعلیه» تا در نتیجه تغییری در بنیان جان انسانها شکل بگیرد و تاریخ دیگری آغاز شود و آینده دیگری به میان آید، غیر از آیندهای که جهان مدرن مدّ نظر انسانها قرار داده بود، آیندهای که با آزادی و تفکر محقق میشود و انسانها با انتخاب خود متوجه زمان قدسیشان در تاریخ باشند، با خودآگاهی به بینظمیها و پریشانیها و پراکندهکاریهایی که ما را در بر گرفته و در عین حال با حضور در قلمرو تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده میتوان به خردی رسید که اشاره به آینده دیگری دارد، در عین ایمان و امید.
موفق باشید
سلام استاد طاهرزاده: مدتی هست که با خودم و عبادتها و نمازهایم دچار تعارض و خستگی شدهام. با خودم میگویم: بیش از بیست سال نماز خواندن و ثابت ماندن آیا کافی نیست؟ من نمیتوانم این وضع را به همین منوال تاب بیاورم. از خود شما این معنا را درک کردم که اگر راهی را میروی و در وجود تو چیزی حاصل نمیشود پس داری اشتباه میروی. چطور باید راه و روش دیگری در پیش بگیرم؟ چطور باید در نماز حاضر شد؟ چطور (طبق بیانات خودتان) باید در پیش خودمان حاضر شویم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مسیر دینداری، بحث در حضور نسبت به صراط مستقیمی است که همچنان رو به جلو میباشد در راستای حقیقتی که در افق حضور ما به ظهور آمده. در این رابطه خوب است به سؤال و جواب شمارههای 34142 و 34733 رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام و احترام وقتتون بخیر: عذر میخوام یک سوال داشتم ازتون گویندگی و یا دوبلوری برای بانوان مشکلی داره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. ولی بهتر است این موضوع را از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
با سلام حضور استاد محترم: ببخشید می خواستم کتابی در مورد ابعاد عرفانی بارداری و تشکیل فرزند معرفی کنید که اصلا آیا این ایام سیری هست؟ ملکوت آن نوزاد گره به ملکوت مادر خورده؟ کلا هرچه در این مورد هست و حتما جالب هست بیان نمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موردکتابی نمیشناسم ولی هر آنچه مادران بر اساس تذکراتی که در روایات داریم، بیشتر خود را در آرامش معنوی قرار دهند؛ فرزندانِ آنان از روح مادر بهتر بهرهمند میشوند. موفق باشید
سلام علیکم: عازم سفر معنوی کربلا برای زیارت آقا جانم در روز عرفه هستم. لطفا دعا بفرمائید و نصیحت و تذکری
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راهی است بسی گشوده به سوی نهایتی که هر انسان در خود به دنبال آن است تا خود را در جهانی که امامِ شهیدان برای ما گشودهاند، بیابیم. بد نیست سری به جزوه «همراه با زائر عتبات» https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA که روی سایت هست بزنید. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم میترسانند با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! اینطور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیتها همراه میباشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور میداریم. موفق باشید
با سلام جناب آقای طاهر زاده عزیز و بزرگوار: لطف به این سوال پاسخ در خور توجه بفرمایید یک زمانی آقای خامنه ای گفت ما در شعب ابی طالب هستیم صدای اعتراض بلند شد که در آن زمان شخص رسول الله هم خودشان در شعب با مردم بودند نه مثل الان که مسوولین در کاخ نشستند دیگر کسی چیزی نگفت. الان دیدم شما در پاسخ به تعداد زیادی از سوالات میفرمایید گرانی و مشکلات فعلی بلا و امتحان و عبور از مقطع تاریخی و ....می باشد خواستم بفرمایید این بلا و آزمون الهی چرا فقط برای ملت است و برای امثال قایباف و زاکانی و میرسلیم و صادق لاریجانی نیست و دایره آن ها از امتحان معاف هستند؟ با امید پیروزی حق بر ظلم
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرق نمیکند، امتحان، امتحان است. قرآن میفرماید: «فَأَمَّا ٱلۡإِنسَٰنُ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ رَبُّهُۥ فَأَكۡرَمَهُۥ وَنَعَّمَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَكۡرَمَنِ 15
وَأَمَّآ إِذَا مَا ٱبۡتَلَىٰهُ فَقَدَرَ عَلَيۡهِ رِزۡقَهُۥ فَيَقُولُ رَبِّيٓ أَهَٰنَنِ 16
كَلَّاۖ بَل لَّا تُكۡرِمُونَ ٱلۡيَتِيمَ 17
وَلَا تَحَـٰٓضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ ٱلۡمِسۡكِينِ 18
وَتَأۡكُلُونَ ٱلتُّرَاثَ أَكۡلٗا لَّمّٗا 19
وَتُحِبُّونَ ٱلۡمَالَ حُبّٗا جَمّٗا 20
ملاحظه میکنید که همگان با هر موقعیتی که دارند در امتحان قرار میگیرند. حال هر کدام باید نسبت به آن امتحان، خود را نگهبانی کنند ثروتمند و فقیر و رانت خوار و مستضعف ندارد باید مشخص کند چه نسبتی بین مردم و اموالی که به دست آوردهاند، هست. موفق باشید
سلام و ارادت جناب استاد طاهرزاده ی بزرگوار: ببخشین ۱. میشه نماز یکشنبه ذالقعده رو هرروز خوند؟ ۲. میشه کلا نمازش رو بدون غسل خوند؟ ۳. میشه روز قبلش مثلا شنبه غسلش بگیریم و بعد یکشنبه نمازش رو بخونیم؟ ۴. بنده شاغلم اذان صبح ساعت ۲:۲۹ من اگر بخوام نماز شب بخونم و نماز صبح دیگه کششی برای بیداری بین الطلوعین ندارم باید چیکار کنم؟ ممنون بابت راهنمایی تون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً فقط در یکی از روزهای یکشنبه این ماه باید خوانده شود. حال اگر هر یکشنبه آن ماه رجاءً خوانده شود ان شاءالله برکات خود را دارد. ۲. آری! در امور مستحب چنین اجازههایی هست.۳. نیاز نیست ۴. ارحج، نماز واجب صبح است. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: ۱. من به دنبال جمعی از شاگردان شما استاد عزیز در شهر خودم میگردم (خرم آباد) در صورت امکان و وجود این چنین جمعی، ممنون میشوم اگر مرا راهنمایی بفرمایید. ۲. فرمودید در ارتباط با خلق از حکمت سخن بگوییم و به آیه قران که متذکر یتیمی پیامبر بود اشاره نمودید، از کجا بفهمیم کسی واقعا طالب آن است یا قصد دیگری دارد و شک را از خود دور کنیم یا زیاد و کم صحبت هایمان را چطور تنظیم کنیم؟ ۳. سرعت لازم برای اعتماد کردن به دیگران را چگونه باید ارزیابی و تنظیم کنیم؟ زود اعتماد کردن به دیگران و شبیه زمان تنهایی خود دیدن مفید است؟ اگر نه باید چه کنیم برای به تعادل رساندن این خصیصه.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کسی از عزیزان را به طور مشخص در منطقهای که جنابعالی تشریف دارید، نمیشناسم. ۲ و ۳. عمده وظیفه ما آن است که با خوشبینی و از سرِ دلسوزی با افراد روبرو شویم، مگر آنکه حرکات و گفتار آنها طوری باشد که دیگر نتوان در اصلاح آنها امیدوار بود. موفق باشید
سلام استاد عزیز و بزرگوار: استاد در مقابل افرادی که نسبت به مقدسات توهین میکنن چه برخوردی باید داشته باشیم؟ عده ای استدلالشون اینه که چون پیامبر در مقابل اینایی که بهشون توهین میکردن نرمخو بودن و مهربانانه برخورد میکردن ما هم باید در مقابل توهینها به دینمون به همین سبک پیامبر برخورد داشته باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر یکجا هست که طرف، ارزشِ جوابدادن ندارد؛ خداوند به ما فرموده است: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا». ولی اگر شرایط طوری است که میتوان به آن افراد تذکر داد، وظیفه آن است که به آنها تذکر داده شود. موفق باشید
بسمه تعالی. سلام علیکم: با توجه به پرسش ۴۰۶۸۸ که فرمودید جمع میان «حال و قال» باید کرد، دروس حوزوی «قال» را جلو میبرند، لکن شما استاد بزرگوار چه برنامه ای برای «حال» به بنده میدهید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأمل در معارف توحیدی که بحمدالله در آثار حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» به خوبی مطرح شده، و تأمل در اخلاق حسنه مانند کاری که مرحوم نراقی در «جامع السعادات» به میان آوردند؛ میدان حال معنوی ما را گشوده و گشودهتر مینماید. https://eitaa.com/jameo_saadat موفق باشید
سلام جناب طاهرزاده: درددلی با شما داشتم. بنده با سخنرانی های تک و توک شما؛ سیروسلوک رو شروع کردم چند ماهی همراه سلوکی داشتم تا وقتی راهنمای بنده بود مسیر به خوبی گاهی هم به سختی طی میشد ولی طی میشد بنا به دلایلی ما از هم جدا شدیم و من تنها ماندم. این تنهایی سخت بود بدون استاد و راهنما نمیشود مسیر را طی کرد. شما یکبارتوصیه کردین دستورالعمل های سلوکی از آیت الله بهجت رو بخونم که احتیاج به استاد نیست اما خودم رو میشناسم بدون راهنما نمیتونم. چند جایی پرس و جو کردم منتها با وجود اینکه خانم هستم شرایط سختترهست و کسی قبول زحمت نمیکند. آقای طاهرزاده الان که دفترچه محاسبه ام رو مرور میکردم همه مراقباتم مستحباتم واجباتم همشون تیک خورده بودن و حواسم خیلی به اعمالم بود. اما این چند وقت سست شدم یا بهتر بگم بیخیال شدم. تو اون دوران هیچوقت فکرنمیکردم به این روزها برسم. وقتی آخر شب محاسبه میکردم از اعمالم راضی بودم چون در طول روز خیلی مراقب اعمال و رفتارم بودم و حال دلم هم خوب بود اما الان به حال اون روزها غبطه میخورم که چرا اینطوری شد و چرا به این حالت رسیدم و وضعم رو نگه نداشتم. تمام زحماتم به باد رفت. نزدیک یکسال بود که مواظبت میکردم. لطفا راه حلی بمن بگید. چیکارکنم دوباره به اون حالتها برسم ازکجا شروع کنم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فراموش نکنید که گویا فراموش میکنیم که «دوست دارد یار، این آشفتگی»! آری! مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودند: «انّ للقلوب اقبالاً و ادباراً» که به اصطلاح عرفا، «بسط» و «قبض» برای قلب هست و ما نباید قبضی که برایمان پیش میآید را حمل بر بیخدایی بکنیم، بلکه آن حالت را زمینه نشاندادن صبر بر بندگی بدانیم. زیرا خداوند دوست دارد تا ما در چنین حالاتی نیز بندگی خود را به نمایش بگذاریم و معلوم است که شیطان هم باید به میدان بیاید و آن افکار را که میفرمایید در ما بدَمد تا با مقابله با همین افکار و به دنبال عمیقشدن معارف خود بتوانیم جلو و جلوتر بیاییم. چرا میفرمایید صفت بد اخلاقی جزء وجود افراد میشود؟!! هرگز چنین نیست، زیرا خداوند انسان را با فطرت توحیدیاش آفریده است و با نظر به شخصیت ائمه «علیهمالسلام» به عنوان انسانهای کامل، انسان احساس یگانگی میکند. این طبیعی است که شیطان تلاش میکند ما را نسبت به راهی که در آن قدم گذاشتهایم مأیوس کند زیرا کار شیطان اتفاقاً همین است که با کسانی درگیر شود که در «راه» هستند. وجود این وسوسهها به جای ناامیدی، امید را صد چندان میکند. پیشنهاد بنده آن است که با مباحث موجود روی سایت و یا در کانال «مطالب ویژه» مأنوس شوید تا إنشاءالله قوت اراده شما برای هرچه بهتر جلو رفتن تقویت شود. موفق باشید
