سلام با عرض خدا قوت و قبولی طاعات و عبادات: سوالی داشتم در باب اینکه: آیا افقی که در حضور معلمان است افق و حضوری است که هرکس از معلمان تجربه کنند یا باید شرایط خاصی داشته باشند؟ و می خواستم یه توصیه هم داشته باشید البته به معلم های هنر. پیشاپیش خیلی ممنون از شما 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم رویکرد خود معلمان محترم است که با چه رویکرد و انگیزه ای در آن میدان حاضر باشند. عرایضی تحت عنوان «معلمی و پیشوایی نسلی که در پیش است» شده است خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشیدhttps://cdn.lobolmizan.ir/uploads/shakhsiatha/shahid_motahari/speech/gw5_Moalemi_va_pishvaei_nasli_ke_dar_pish_ast.mp3
صحبتی است میان من و حاج قاسم از افق هایی که به روزنه بدل شد، اشک هایی که به قندیل هایی یخ زده و چرکین بدل شد، آه هایی که به باد های سرد زمستان بدل شد، حال به او میگویم سردار دلم! کجایی؟ دلم برایت تنگ شده. بگویم «بادۀ اَلَسْت. هُشیاری من بگیر و مستم بنما. سرمست ز بادۀ الستم بنما. بر نیستیم فزون کن از راه کَرم. دَر دیدۀ خود هر آنچه هستم بنما» و به خود بگویم «فنا. صوفی! به رَه عشق صفا باید کرد. عهدی که نموده ای وفا باید کرد. تا خویشتنی، به وصل جانان نرسی. خود را به رَهِ دوست فنا باید کرد» خدایا مرا ببخش اگر لحظه ای هم غُر زدم خلاصه که «بسم الله الرحمن الرحیم» همین کافیست برای این که بگویم همه چیز فدایت ای خدا آری! «بسم الله الرحمن الرحیم» ببخش اگر که دل نسپردم به تو، ببخش رهایی خودت را به من، ببخش و دلم را سپرده خودت کن. «رَها باید شد! از هستی خویشتن رها باید شُد. از دیو خودیِّ خود جُدا باید شُد. آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است. کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد»
باسمه تعالی: سلام علیکم: از حاج قاسم عزیز گفتید و روحی که جانها را متذکر راهی کرد که تنها راهِ سعادت در این زمانه است و زیبایی قضیه آنجا است که هرکس به دشمنان انسانیت بخصوص به آمریکا و اسرائیل نزدیک شود، بیش از پیش از حاج قاسم دور و دورتر میشود و اینجا است که میتوان گفت شهید حاج قاسم سلیمانی ما رازی شده است برای تشخیص حق از باطل. و دیدید که جان مردم چه اندازه در نسبت با او به خود آمدند و میبینیم که چه اندازه بعضیها با دوری از ایشان آنچنان از خود بیگانه میشوند که آرزوی آنها حاکمیت اسرائیل است بر ملت ما. اینجا است که میفهمیم اگر نسبت خود را با این مرد با جدیّت تمام معنا نکنیم، بیمعناترین انسانها خواهیم شد به همان معنایی که در آخرین بیت متذکر شدید: « آن کس که به شیطان دَرون سرگرم است . کی راهیِ راه انبیا خواهد شُد». امروز شیطان درون همان امیدواری به وعدههای دشمن است و راهِ انبیاء، امیدواریِ هرچه بیشتر به آیندۀ انقلاب اسلامی میباشد که در منظر ایمانیِ رهبر معظم انقلاب به ظهور آمده است. موفق باشید
عرض سلام و ادب: عطف به مقاله معرفت نفس از دیدگاه ملّاصدرا و افضلالدین کاشانى از مصطفى عزیزى علویجه صادق لاریجانى سوال دومی هم داشتم آیا مراتب کمال از منظر صدرا دقیقا همان مراتب معرفت نفس است؟ چنانچه در مقاله ذکر شده: «مراتب معرفت نفس نخستین مرتبه از مراتب معرفت نفس، از دیدگاه حکمت متعالیه، مرتبه مثالى و خیالى است. در این مرتبه، نفس انسان با چشم خیالى و مثالى اش حقایقى را مشاهده مى کند که از حواس ظاهرى پنهان هستند. این حقایق غیبى، خویش را در لباس تمثّلات و صورت هاى مثالى، بر نفس انسان مى نمایانند. در مرتبه دوم معرفت نفس، سالک به شهود حقایق عقلى بدون صورت مثالى و مادّى مى پردازد. او در این مرتبه (عقلى)، حقایق سرّى و انوار غیبى را مشاهده مى کند. مرتبه سوم معرفت نفس، و نهایت سیر الى اللّه، «فناء فى اللّه» مى باشد. در این مرحله، سالک کوه انانیّت را درهم مى شکند و «خود» و خواسته هاى خود را نمى بیند. وى در این مرحله، تنها چشم بر خداوند مى دوزد و در او فانى مى گردد: فیظهر له اَنوار سلطان الاحدیة و سواطع العظمة و الکبریاء الالهیة فیجعله هباءً منثورآ و یندکّ عند جمال اللّه تعالى جبلُ إنّیته، فیخرّ للّه خرورآ و یتلاشى تعیّنه فى التّعیّن الذاتى و یضمحلّ وجودُه فى الوجود الالهى و هذا مقام الفناء و المحو. در این مرحله از معرفت نفس، سالک به هیچ چیز به عنوان امرى مستقل نگاه نمى کند؛ بلکه همه چیز را رشحات فیض خداوند و عین فقر و وابستگى به او مى بیند. در این حالت است که عارف دچار «هَیَمان» و «حیرت» و سرگردانى در عظمت و شکوه خالق هستى مى شود. تعبیر دیگر درباره «فناء فى اللّه» این است که عارف، پس از عبور از عالم مثال و عقل خود به مرحله اى مى رسد که فقر وجودى خویش و عین الربط بودن اش به حق تعالى را شهود مى کند : إنّ وجود کلِّ شىء لیس الّا حقیقة هویّته المرتبطة بالوجود الحقّ القیّوم... فاِذن ادراک کلّ شىء لیس الّا ملاحظة ذلک الشىء على الوجه الّذى یرتبط بالواجب من ذلک الوجه الّذى هو وجوده و موجودیته. اگر سالک در مقام «فنا و محو» باقى بماند و به مقام «بقا و صحو» بازنگردد، او در مقام «جمع» باقى مانده و از خلق به سوى حق، محجوب و پوشیده است و این به سبب محدودیت گنجایش وجودى اوست که نمى تواند به حالت «صحو» بازگردد. امّا، بالاتر از این، مقام «صحو بعد المحو» و «نظر به تفصیل در عین جمع» مى باشد: و فوق ذلک مرتبةٌ اُخرى یرجع فیها إلى الصحو بعد المحو و نَظَرَ اِلى التفصیل فى عین الجمع و وسعَ صدرَه الحَقّ و الخَلق... بحیث لم یکن افعاله حجابآ عن صفاته و لا الصفات عن ذاته بل کان مشاهدآ للّه تعالى فى کلّ ما یسمع و یَرى و ملاحظآ لوجهه فى کلّ ما یظهر و یخفى. سالک در این مرحله، با اینکه مستغرق در جمال و کمال حق است، به خلق بازمى گردد و در هر چیزى که مى شنود و مى بیند، حق تعالى را مشاهده مى نماید.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. و این حکایت از آن دارد که چه اندازه «معرفت نفس» میدان وسیعی را در راستای درک حضور انسان در مراتب مختلف می گشاید و چرا مردانی همچون علامه حسنزاده این اندازه در رابطه با انسان و معرفت نفس تأکید دارند. در ضمن جناب کاشانی آن عارف کامل در مقدمه «منازل السائرین» نکاتی در این رابطه فرمودهاند که خلاصه آن را در جواب سؤال شماره 38920 میتوانید ملاحظه کنید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد: برای دوستی که از امثال نور علی الهی، و عدم رعایت شریعت برگشته ولی همچنان ذائقه ای صوفی مسلک دارند، و دنبال یک جلسه ی تفسیرند، کدام یک از جلسات تفسیر تان را معرفی می فرمایید جهت نمونه برایشان ارسال کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ان شاءالله عرایضی که در رابطه با سوره نبأ و سوره حجرات شد، امید است که مفید افتد. https://lobolmizan.ir/sound/818?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87 و https://lobolmizan.ir/sound/753?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%B1%D8%A7%D8%AA . موفق باشید
با سلام خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد شما یه اشاره اي شنبه ي این هفته به کاری که پیامبر (ص) در شب ۱۵ ماه شعبان انجام دادند کردین. میشه بگین چیکار میکرده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آدرس رجوع فرمایید. http://erfanvahekmat.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87/%D8%B3%D8%AC%D8%AF%D9%87_%D8%B4%D8%A8_%D9%86%DB%8C%D9%85%D9%87_%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 . موفق باشید
سلام: با کلی آره یا نه که بگویم یا نگویم، یا اصلا چجوری بگویم. گفتن ندارد. همانند برکه ای که روزی زلال بوده و تا حال که کوه برف انبار دست از نجوا و اشک ریختن کشیده. داستان این گونه است: من هستم، کسی که در طی ۳ سال اخیر تا چند ماه پیش حرف های طاهرزاده را به گوش آویزان کرده بوده است. از زمان زن زندگی آزادی پاسخ شما به عکس العمل جوانانی که خود شما ها در آموزش و پرورشتان... شما حرفتان چه بود؟ حتی نمی گویید این ها چه میخواهند چرا به خیابان آمده اند؟ سریع کمبود دین و حمد می کنید در آنها. از این به بعد می نویسید جمهوری اسلامی میخوانیم رژیم غاصب جمهوری اسلامی. ایران کورشِ کبیر شده ایران امام رضا! خاکی به ارزش مردمام طلا زیست. مردمان از جنس کورش. طاهرزاده مگر تو از این خاک نیستی؟ سوال من این است چگونه توانسته اید اصالت خود را نادیده بگیرید؟ اشکال ندارد پارس را به اعراب بفروشید. « صعودی فقط عرب نیست» (خمینی، خامنه ای) هم عرب هستد. اما و هزار اما که باید بگویم تاریخ نشان داده که کسی خاک دیگری را برای منافع خود تسخیر کرده است، برای این خاک نیست و باید برود. سپاه اگر خیلی خوب این خاک را میخواست می آمد و بجای خرج کردن برای هوا کردن ۳۰۰ موشک تا تل آویو، مدرسه ای با امکانات بنا میکرد تا جوانان بتوانند بدون دقدقه پیشرفت کنند. چون او با ۳۰ موشک هم کارش راه می افتاد. ولی باید بگویم که در این عصر مظلوم تر از ملت و خاک ایران نیست و نبوده، همچنان فلسطین... حرفی نیست اما چرا خیانت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب آقای دکتر شایگان، این خردِ خسروانی بود که متوجه عظمت و حقّانیت عمیقترین لایه اسلام شد و اسلام را در قالب تشیع از جان و دل پذیرفت و به یاری حضرت علی «علیهالسلام» این انسانیترین انسان برآمد. پس ایران، اسلام را پذیرفت و ایران، یعنی اسلام با نمادی چون سلمان فارسی. موفق باشید
با سلام: آیا همان گونه که بینایی عین نفس است، میتوان گفت که تصاویری که در خواب میبینیم عین نفس است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید تصاویری که در نفس ظهور میکند، در درون نفس اتحاداً با نفس موجود است. موفق باشید
سلام استاد عزیز: با توجه به مشکلات جوانان و روی آوردن به متاسفانه خودارضایی برای هر علت که در نهایت همان حال خوش درونی است و گشت و گذارهای مختلط و پارتی های جور وا جور.. آیا این همان سوبژکتویته است؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست موضوع را به سوبژکیِ انسان که امری است معرفتی ارجاع دهیم. باید متوجه باشیم شرایط ازدواج جوانان را ساده و سادهتر کنیم. زیرا این یک امر طبیعی است، خودمان کار را سخت کردهایم. موفق باشید
سلام: بعد از سالها همراهی با این انقلاب دلم میخواد زندگی کنم! شما نمیدونید چقدر عاشق زندگیام. دوست دارم معمولی مثل همه مردم دنیا زندگی کنم ولی خب نشده تاحالا چون شرایطش نبوده. هر چیزی حتی ساده ترینها ممکن نیستند. زمانی که انسان جانانه نزد خودش زندگی نکنه و هر عمل بزرگی ممکن خواهد بود برای انسان خودیافته ای که انسانیت در او راه یافته باشد. فرق خواسته من از زندگی کردن، با آلبرکامو یا نیچه زیاده! من نه زمین گیری و جوشش احساسات از سر ناچاری را پذیرام و نه تسلیم پوچی شدن را و نه تکذیب واقعیت ها را. برای من زیستن قبل از حضور زندگی حقیقی شبیه یک شهربازیه که باید در آن تفریح کنم، تا زمانی که « زندگی» پیداش شه. و شما نمیدانی چقدر از ضعف و ترحم بدم میاد ... اینقدر ناراحتم که مردم امام حسین علیه السلام رو به ضعف یاد میکنند در حالی که ای مردم نامرد، او را مردم کشتند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند خودش ما را برای زندگیکردن خلق کرده و راه آن را مقدّر میکند. باید خودِ ما همت کنیم در تقدیرات الهی حاضر شویم. کتاب «جایگاه رزق در هستی» نکاتی در این مورد دارد به آن کتاب که روی سایت هست، میتوانید رجوع کنید. موفق باشید
با سلام و آرزوی سلامتی برای استاد بزرگوار: مدتی است که عنایت حق شامل حال این حقیر شده و دروازه های حقیقت برویم گشوده شده و حقانیت وحدت وجود برایم اثبات گردیده است و صد البته شنیدن فایل های صوتی بسیار عالی حضرتعالی در توضیح مسائل مختلف را عنایت حضرت حق به حساب می آورم در باب مسائل اعتقادی گاهی سئوالاتی پیش میاید که بعضا با گذشت زمان و مطالعه و یا از طریق اساتید مختلف به جواب میرسم ولی این سئوال را نتوانستم حل کنم از آنجایی که به این اصل اعتقاد دارم که یکی خدا نیست و یکی «من» و خدا در جایی مستقر و من در جایی مستقر، ودر وجود دوئیتی وجود ندارد سئوال من این است: در وقت دعا چگونه دعا کنیم و چگونه خدا را در نظر بگیریم که دوئیت بوجود نیاید آیا باید نفس را در نظر گرفت؟ و چگونه خدا را خواند که در خارج قرار نگیرد در نوشتار بیشتر قادر به توضیح نیستم. در پناه حق مستدام باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح سوره اخلاص https://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5 مییابید که ما در دعا، حجاب بین خود و خدا را کم و کمتر میکنیم و بیشتر متوجه حضور بیکرانه او میگردیم. موفق باشید
سلام علیکم استاد: استاد حتما شنیدید داستان دوتا زنی که روی بچه ای ادعا داشتن و با ترفند حضرت امیر علیه السلام در قضاوتشون، مادر واقعی بچه کوتاه میاد و ایثار میکنه، از اجماع نکردن دو کاندیدای انقلابی یاد این داستان افتادم و با خودم میگم قالیباف به نظر سنجی ها تمکین نکرد و جلیلی هم اگه دلسوز انقلاب بود میتونست ایثار کنه که اگه یکی از این دو اتفاق افتاده بود احتمالا کار در دور اول به نفع انقلاب تمام میشد اون هم در این شرایط منطقه ای بسیار بسیار حساس که سید نصرالله عزیز هم دیروز بر زبان آورد، آیا اینطور نیست که هر دو بزرگوار امتحان خوبی پس ندادن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این مثال با موقعیتی که جنابعالی متذکر آن هستید، تطبیق نکند و در این رابطه نکات دقیقی در میان است که در محدوده این سؤال و جواب نمیگنجد.در این مورد خوب است نظری به نکته ای که آقای مالک شریعتی، نمایندهمجلس فرموده اند بیندازیدhttps://eitaa.com/asatid_enghelabi/74674موفق باشید
سلام استاد عزیز و ارجمند: دو سوال دارم که خیلی ها سرزنشم میکنن خواستم از محضرتون کسب تکلیف کنم . ۱. آیا گریه بیش از حد برای اموات بخصوص اطفال باعث عذاب و رنجش آنها میشود؟ ۲. چگونه با احساس گناه و عذاب وجدان کنار بیایم؟ چون در تصادف منجر به فوت مقصر بودم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱.بیقراری لازم نیست. بالاخره شخصی که فوت کرده، زندگی دیگری را شروع میکند. آری! تقاضای رحمت واسعه برای او خوب است ولی بیقراری نه ۲. مرگ و زندگی افراد در دست ما نیست، در همان حدّی که سهلانگاری شده است باید خود را ملامت کرد و نه آنکه گمان کنیم مرگ آنها به دست ما انجام شده. در حالیکه این امور مربوط به مقدّرات الهی میباشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد طاهرزاده: دقیقاً چرا استکبار درّنده و رژیم هار صهیونیستی دست از این جنایت ها بر نمی دارند؟ چرا آمریکا و اروپا با اینکه هزاران کیلومتر آن طرف دنیا هستند باز هم این همه اصرار دارند در منطقه ما دخالت و خیانت کنند؟ حقیقتاً این حجم از استکبار و وحشی گری و درّندگی و نفاق از جانب تمدنی که شعار آزادی و دموکراسی و حقوق بشر سر می دهد حیرت آور است. چقدر کیف کردم وقتی رهبر معظم انقلاب (روحی فداه) در روز معلم، ذات فوقالعاده خبیث و منافق آمریکا را برملا کردند و اشاره کردند که حتی دلسوزی های آمریکا برای غزه هم کاملا منافقانه و دروغین هست: «...آمریکا شریک جرم است. یک حرفی هم ممکن است یک وقتی بزنند به عنوان مثلاً دلسوزی و مانند اینها، [امّا] دروغ است، خلاف واقع است. آنچه انسان مشاهده میکند در عمل، نشاندهندهی همراهی و همدستی آمریکا در این جرم بزرگ، در این گناه نابخشودنی با رژیم صهیونیستی است؛ اینها شریک جرمند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله بیش از پیش روشن شد معنای شیطان بزرگبودنِ آمریکا به چه معناست. و لازمه «ابی واستکبر» بودنِ شیطان جز همین نیست که ملاحظه میفرمایید که برای هیچ ملتی جز خود، جایی و ارزشی قائل نیست و زیبایی زندگی جز مقابل با آمریکا و عقبه حرامزاده آن یعنی رژیم صهیونیستی نیست که وعده پیروزی حقیقی در مقابله با استکبار پیش خواهد آمد. موفق باشید
سلام استاد: یک سوالی برام پیش آمده. اگر ممکنه بیشتر دربارش توضیح بدید. چند روز پیش داشتم کتاب سیاحت غرب را میخواندم. داخل کتاب نوشته بود آقای قوچانی به همه سوال های نکیر و منکر جواب داده بود در آخر. از او پرسیده بودن. این جواب ها رو از کجا میگی؟ منظور؟ (این دین خودت بهش رسیدی یا از پدرت؟ خواستم بپرسم من هم مثل پدرم و همینطور پدرم مثل پدرش و.... دین اسلام را اینطور. پذیرفتیم. چگونه میتوانم خودم با استدلال به دین اسلام برسم نه از روی تقلید؟ با معرفت نفس امکانش هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه با عقل و دل خود آن مطالب را از پدران خود پذیرفتهایم، عملاً آن مطالب در حکم عقاید ما قرار گرفته است و دیگر حالت تقلید ندارد. البته معرفت نفس ارزش خود را دارد. موفق باشید
با سلام: ببخشید جدیدا استاد عبادی یه پیامی در کانالها منتشر کردند با این عنوان که حدیث کنز مخفی. حدیث من طلبنی وجدنی ... و خیلی دیگر از احادیث که بیشتر در عرفان هم هستند سند ندارند. استاد نظر شما را می خواستم. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. ولی از آن جهت که در آن نوع روایات، معارف توحیدی مطرح است، اهل معرفت احتمال آنکه از معصوم صادر شود را مدّ نظر دارند حتی «مناجات شعبانیه» و یا قسمت دوم «مناجات عرفه» که سند ندارد را، میتوان تصور کرد از غیر معصوم اینچنین معارفی به میان آید؟! به گفته آیت الله جوادی، خودِ متن گواه است که این سخنان جز از معصوم صادر نمیشود. شنیدهام حضرت امام خمینی نیز مبنای صحت متن را در این امور، محتوای متن میدانند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: شوهر من از ارادتمندان سرسخت شما ست...................... با توجه به اینکه این نوع موارد حالت خصوصی دارد، حداقل ایمیل خود را بگذارید تا جواب به صورت خصوصی ارسال شود و البته بهتر است که این موارد با کسانی که طرفین را میشناسند، در میان بگذارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که میدانید شیطان در مسیری که به سوی خداوند است، حاضر است و بد اخلاقیهای افراد مؤمن از این قرار میباشد. مهم آن است که متوجه شوند این افراد که إن شاءالله در صراطی که هستند باید برای ادامه راه از این بداخلاقیها با جدیت تمام عبور کنند بخصوص که عموماً در ۴۰ سالگی که مرز قدم در مراتب عالیه معنوی است، شیطان به سراغ این افراد میآید. باید خودشان مواظب خودشان باشند. موفق باشید
با سلام: در بحث علت و معلول. ما در تقسیم بندی ارسطویی چهار علت داریم. فاعلی، غایی، مادی و صوری. در بحث علت مادی. این موجودات اطراف ما از ماده ساخته شده اند. سوال این ماده از چه ساخته شده است؟ اگر این سلسله به جایی ختم نشود چیزی بوجود نمی آید. آنجایی که ختم میشود چیست ؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از مراتب وجود، عالم ماده میباشد و از این جهت به عنوان علت مادی، زمینه پذیرش صوری است که بر آن جاری میشود. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر باشه ان شاءالله. حس میکنم تازگی به درک جدیدی از ظهور حضرت رسیدم و می خواستم این فهمم رو به شما عرضه کنم تا اگر در جایی خطا رفتم، اصلاح بفرمایید. امام، انسان کامل است. یعنی انسانی که در همه ابعاد، به نهایت تکامل رسیده است. غایت ما انسان ها نیز، تکامل در ابعادی است که مستعد آنیم. به قول مولوی، هر کسی را بهر آن ساختند که مهرش را اندر دلش انداختند... و خداوند میفرمایند:«لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها» یعنی تکلیف و رسالت هر کس در دنیا، بر مبنای استعدادهای اوست و راه شناخت این استعدادها و تکلیف، میل عمیق قلبی نسبت به یک مسأله است. مسأله ای که اگر پیگیری اش کنیم و در آن به کمال برسیم، یعنی مسیر تکامل وجودی مان را پیموده ایم... و در حقیقت هر اندازه ما شکوفاتر شویم، انسان کامل بیشتر ظهور کرده... و وقتی انسانها به این فهم برسند که باید به دنبال شکوفایی خود و یا به عبارتی دیگر به دنبال خود برترشان باشند، آنگاه زمان ظهور انسان کاملی است که هر کس میتواند نهایت خود را در آینه وجود او ببیند. حال وظیفه ای که برای خود ترسیم کرده ام چیست؟ راستش دیگر نمیتوانم با افراد بر سر مسأله دینداری و عبادات و... صحبت کنم، حس میکنم نه حرفی دارم که بزنم و نه حرفهایی از این جنس قابل شنیدن است، فکر میکنم عمیق ترین و کارآمدترین تبلیغ دین در این دوران و برای انسان این زمان، ارجاع او به خویشتن خویش و واکاوی استعدادهای خودش و تلاش در جهت شکوفایی آنهاست... و کار من به عنوان یک بچه حزب اللهی در بستر انقلاب اسلامی و در چهارچوب جمهوری اسلامی، فراهم کردن بستری است برای کشف و پرورش این استعدادها تا ان شاءالله از این طریق این ظهورات استعدادی، برسیم به ظهور منشأ این خبرها و استعدادها...
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار نکته مهمی است. آری! باید زمینه انتخابهای متعالی را در انسانها فراهم کرد تا آنان در خودشان با توجه به جوهر وجودی خودشان به انتخابهایی برسند که در دل آن انتخابها، معنی حقیقی خود را احساس کنند. مصاحبه ای با چند نفر از اساتید محترم تحت عنوان «بررسی شیوههای تبیین معارف دین» شده https://lobolmizan.ir/leaflet/1414?mark=%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C . خوب است به آن متن مراجعه شود. موفق باشید
سلام استاد: یک کلمه؛ کربلا کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرجا ما باشیم و انقلاب اسلامی و شهداء. موفق باشید
با سلام: آیا میشود مثال موج و دریا را که در عرفان است. در برهان صدیقین مثال بزنیم و بگوییم هستی دریا باشد و ماهیت همان موج باشد. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با این نگاه که ماهیات، محل ظهور وجودند و اصالتی و استقلالی در خود ندارند. موفق باشید
سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: در مورد شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سوال داشتم. بعضی ها این شعار را مصداق دیکتاتوری میدانند، اما خود بنده معتقدم با توجه به اینکه ولایت فقیه در طول ولایت معصوم و ولایت خدا میباشد و در نتیجه مخالفت با ولایت فقیه مخالفت با ولایت خدا میباشد این شعار ضرورت دارد. اما با توجه به تبلیغات سنگین علیه ولایت فقیه و شخص ولی فقیه و از طرفی کم کاری مردم و مسئولین در اجرای فرامین ایشان بخش زیادی از مردم ظرفیت درک این مسئله را ندارند، بنابراین در لزوم گفتن این شعار شائبه ایجاد میشود. لطف بفرمایید نظر خود را در این مورد بفرمایید. و اگر نظری از امام خمینی و رهبر انقلاب در این مورد این شعار سراغ دارید بفرمایید. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضد ولایت فقیه در معنای حقیقیاش یعنی اسرائیل و آمریکا که به جای ولایت فقه و فقاهت، که ولایت توحید الهی میباشد؛ خودبنیادی پیشه کردهاند و از این جهت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه»فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد». و این یعنی دنبالکننده راهی باشیم که راه پشتیبانی از حق در مقابل باطل است، امری که شما در دفاع مردم ما از مردم غزه ملاحظه میکنید. موفق باشید
با عرض سلام: چه چیزی سبب می شود عده ای برای شهادت انتخاب شوند؟ آیا ممکن است کسی با گناه کبیره یا صغیره نیز انتخاب شود؟ یا شهدا دست کم درباره رعایت احکام، عصمت دارند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّماً باید شایسته شهادت شوند. نهایتاً آن است که مانند شهید شاهرخ ضرغام بالاخره توبه کردهاند. نکاتی در سؤال و جواب شماره 36666 در این رابطه شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
برای انگیزه سازی در طلبگی و رشد پیشرفت در دروس چه باید کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طلبه در این زمانه متوجه باشد جهان آینده، جهان عبور بشر از سکولاریسم است و رجوع به دینی که جوابگوی بشر جدید باشد. در این رابطه طلاب عزیز باید به خوبی در بستر دروس رسمی حوزه، خود را نسبت به قرآن و روایات مجهز کنند تا جوابگوی نیازهای انسانها در آیندهای نه چندان دور باشند. موفق باشید
سلام علیکم: ۱. آیا درست است که بگوییم «رب» اسم جامع است لکن اسم مستقل جامع نیست مثل «الله» بلکه اعتباری است؟ ۲. نسبت شهدا با اسم رب چیست آیا صرفا در مقام فیض بردن از رب هستند در عوالم مربوب رب اند یا این که مظهر اسم رب هم هستند در عوالم و اگر مظهر اسم رب هستند مطلق است یا خیر؟ چرا که اگر مطلق باشد مقام مافوق تصوری برای شهداست؟ ۳. اگر پاسخ مثبت است کیفیت مظهریت آنها و ظهوراش در عوالم چگونه خواهد بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسم ربّ حضرت حق، متذکر ربوبیت حضرت «الله» است نسبت به تعالی انسان و به فعلیتآوردنِ مابالقوههای انسانی، و از این جهت یکی از مظاهر اسم ربّ «نبوت نبیّ» میباشد به همان معنایی که پیامبر موجب تعالی ابعاد انسانی هستند. موفق باشید
با سلام و احترام: منظور از قضای لطفیه و قهریه خداوند چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حضرت ربّ العالمین گاهی با اسم جلال خود به صحنه میآید که بسی غیر قابل دسترس است و می توان گفت که قضای قهریهای در صحنه است. و گاهی با اسم جمال خود در میان است و میتوان گفت در قضای لطیفهاش حاضر است. موفق باشید
