با سلام و احترام خدمت شما استاد گرامی: شما در فصل هودی فرمودید: اسما بدون مظاهر وجود خارجی ندارد؟ آیا اسم الله هم همینطور است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جواب سؤال کننده شماره 35875 عرض شد بحث در این موارد بسیار حساس است و باید فضای سخن و جایگاه آن برای خواننده از قبل روشن شده باشد با توجه به این امر سؤال بعدی جنابعالی نیز سؤالی نیست که بتوان در فضای سؤال و جواب خدمتتان موضوعی را به میان آورد. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: به نظر شما کدوم یکی از این دو سیر میتونه مفیدتر باشه؟ با هدف سیر و سلوک و فعالیت فرهنگی تربیتی سیر اول: دو دور مطالعه کتب شهید مطهری و کتب شما بدایه و نهایه، حکمت متعالیه (استاد یزدان پناه) تفسیر استاد یزدان پناه سیر دوم «دو دور مطالعه کتب شهید مطهری و کتب شما «سه دور معنای قرآن هر دور یک هفته» «تفسیر نور ده جلد» «میزان الحکمه چهارده جلد» «پیشوایان هدایت چهارده جلد» « انسان دویست و پنجاه ساله حلقه سوم » «معارف قرآن»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ظرفیت خود افراد دارد. البته اگر کسی ظرفیت دنبالکردنِ دوره اول را داشته باشد، نتایج عمیقتری برایش پیش میآید. موفق باشید
عرض سلام و ادب: نظر جناب استاد در مورد کتاب شهید جاوید چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر اشکالاتی که مرحوم شهید مطهری به کتاب شهید جاوید داشتند، به نظر میآید سخن آقای دکتر شریعتی نیز سخن قابل توجهی است که فرموده بودند آقای صالحی قدرت درک شهادت را نداشتهاند. موفق باشید
با سلام جناب آقای طاهر زاده عزیز: مدتیست مطالب انتقادی و سوال از عملکرد نادرست رهبری در اداره کشور که میبابستی شما به عنوان حامی بی چون و چرای این همه ظلم و بی عدالتی پاسخ بفرمایید عوامل تندرو و افراطی روی سایت شما پخش نمیکنند. و بعضا سوالاتی پخش می شود که مثلا کسی خوابی دیده و باید شما تعبیر کنید در صورتی که مساله اصلی جامعه در حال حاضر ظلم و بی عدالتی و ستمیست که از ناحیه حاکمان بر ملت تجمیل می شود نمونه آن: گوشت خریدم از قصابی اومدم بیرون موتوری ازم زد! چند روز پیش هم یک خانم سن بالا توی پیاده رو نشسته بود داد و بیداد و ناله و نفرین میکرد. از رهگذران پرسیدم چی شده؟ گفتند: دو تا پلاستیک گوشت و مرغ را داده به یک پسر که کمکش کند ببرد آن طرف خیابون، طرف تو شلوغی فرار کرده. دو سه روز پیش روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: آمارها نشان میدهد که پس از سال ۱۳۹۷ با قلهزنی نرخ تورم و رشد فقر، میزان دستگیری سارقان نیز در مسیر صعودی قرار گرفته است. این در حالی است که در سالهای قبل از آن بهدلیل پایین بودن نرخ تورم و بهتر بودن شرایط اقتصادی، سطح سرقتها نیز کاهش یافته بود. ترک ها ضرب المثلی دارند "گچی هله هارای قرخیلیب" معادل فارسیشو نمیدانم ولی تقریبا معنای "حالا کجاشو دیدی" را دارد. قدیما پشم بز را می چیدند و بعد از ریسیدن، از آن در طناب بافی و چادر سیاه و ... استفاده می کردند. فردی می خواست پشم بزی را بچیند تا اولین قیچی را به پشم بز زد ، بز شروع به داد وفریاد کرد. طرف گفت؛ حالا کجاشو دیدی تازه اول کار است. گچی هله هارای قرخلیب!!! هرچه تورم بالاتر میرود نرخ دزدی هم افزایش مییابد. هر چه نرخ تورم افزایش یابد نرخ اخلاق و انسانیت کاهش می یابد. اگر مسئولین به دنبال کاهش ناهنجاریهای و آسیب های اجتماعی هستند باید در فکر کنترل فقر و تورم باشند و گرنه جامعه روی آرامش به خود را نخواهد دید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حال حساب کن اگر تذکرات رهبر معظم انقلاب و رهنمودهای حکیمانه ایشان نبود، چه افرادی بر ما غلبه می کردند و چگونه حتی صدای دادِ محرومان و مصیبتزدگان را در گلو خفه مینمودند. اینجا است که باید به آینده امیدوار بود از آن جهت که ما در آغازی هستیم جهت عبور از این تنگناها با خردی بس نورانی.
اگر انقلاب اسلامی فرصتی است تاریخی، باید از خود بپرسیم چه نسبتی بین عملکرد ما و این فرصت تاریخی هست تا جدّیتر از آنچه هستیم باشیم؟
متفکران جهان مدرن مانند ویل دورانت خود را در احساس تاریخی خود جستجو میکردند، در آن حدّ که در تلاشهای خود روز و شب نداشتند. حال مائیم و اتفاقی که از طریق انقلاب اسلامی پیش روی ما قرار گرفته و ما را دعوت میکند تا متفکرانه نسبت به آن فکر کنیم، از آن جهت که وظیفه متفکر، درک زمان و توجه به ظرفیتهای پیش آمده است، در عین توجه به دردهای انباشته قرنها و دهههایی که به ارث بردهایم و البته برای عبور از آنها باید روحی دیگر به میان آید، روحی که چراغی باشد برافروختهشده از روحِ خلوتنشینی به نام حضرت روحالله «رضواناللهتعالیعلیه» تا در نتیجه تغییری در بنیان جان انسانها شکل بگیرد و تاریخ دیگری آغاز شود و آینده دیگری به میان آید، غیر از آیندهای که جهان مدرن مدّ نظر انسانها قرار داده بود، آیندهای که با آزادی و تفکر محقق میشود و انسانها با انتخاب خود متوجه زمان قدسیشان در تاریخ باشند، با خودآگاهی به بینظمیها و پریشانیها و پراکندهکاریهایی که ما را در بر گرفته و در عین حال با حضور در قلمرو تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده میتوان به خردی رسید که اشاره به آینده دیگری دارد، در عین ایمان و امید.
موفق باشید
سلام: آیا در رحم مادر، نفس است که جسم را میسازد؟ ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته حکیم بزرگ جناب صدرالمتألهین، در دوره جنینی در ابتدای امر، این نفس ناطقه مادر است که نطفه را تدبیر میکند تا آن نطفه، آماده پذیرش نفس ناطقه خود شود. موفق باشید
با سلام: لطفا دستورالعملی را به عنوان تعقیبات نماز ذکر بفرمایید. و همچنین ذکری یا سوره ای که مداومت بر آن، شخص را به عوالم معنوی مشرف کند معرفی فرمایید. با تعداد و زمان. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این وادیها نیستم. همان تعقیباتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح مطرح کردهاند، خوب است که انسان یکی یا دو تا از آنها را مطابق ذوق خود انتخاب نماید. در مورد انس با قرآن، به ما بیشتر تدبّر در قرآن را دادهاند. چه اندازه خوب است که از طریق تفسیر ارزشمند «المیزان» با قرآن مأنوس شوید. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر: من چند وقتی بود که خیلی توی فاز خدا و امام و شهدا بودم ولی الان خیلی ازشون دور شدم الان خیلی راحت به چشم نامحرم نگاه میکنم، خیلی راحت فکرای بدی میاد توی ذهنم. ولی نمیتونم کنترلشون کنم و خیلی سر این موضوع اذیت میشم. احساس خیلی بدی نسبت به خودم دارم و اینکه وقتایی که میرم هیئت احساس بشدت بدی دارم بدم از خودم میاد که برای خود امام حسین نمیرم عزاداری. لطفا کمکم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه باورهای معنوی ما با پشتوانههای معرفتی همراه شود، نهتنها احوالات معنوی ضعیف نمیشوند بلکه بیش از پیش رشد و وسعت مییابند. پیشنهاد ما آن است که با توجه به تأکید روایاتِ مکرر، از موضوع «معرفت نفس» غفلت نشود. موفق باشید
با سلام: استاد عزیز متاسفانه با تهدید چند نفر افراطی و خوارج زمان حضرتعالی از ارایه پرسش های انتقادی و پاسخ به آن ها پرهیز فرمودین. ننگ و نفرین برای صاحبان تفکر تهدید و ارعاب بادکه حتی استاد اخلاق را هم میترسانند با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! اینطور نیست. بعضاً این سؤال کاربران است که با توهین به افراد و شخصیتها همراه میباشد و از این جهت و به حکم خودداری از تشییع فحشاء، نباید در معرض دید عموم قرار گیرد و یا جهت عبور از جدال، از جوابگویی به آن نوع مطالب، خود را معذور میداریم. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد اگر اسامی دنبال ظرف خود هستند تا ظاهر شوند، پس مریض که اینقدر دنبال شفا می گردد چرا بعضی وقتها نمی رسد به شفا یا دیر می رسد؟ یا یک جور دیگه بگم: مریض چی شد که اسم حی را از دست داد و به ضعف افتاد؟ حالا چکار کند دوباره برگرده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید جان طالب، ظرفیت لازم را جهت تجلیات انوار اسماء داشته باشد. موفق باشید
سلام: مقصود از ابعاد مادی حق و زمانمندی آن این نیست که خداوند جسم داشته باشد بلکه اگر قائل به وحدت وجود باشیم قاعدتا عالم ماده نیز خارج از خدا نخواهد بود بنابرین در ساحت ماده زمانمند و در ساحت های مجردش بی زمان است و ذاتا نسبت به زمان و بی زمانی لابشرط خواهد بود این مسئله نسبت به بقیه صفاتی که مربوط به عوالم پایین تر است نیز صادق است. بنابرین صفات سلبی نسبت به ساحت های مجرد حق و به شرط لایی او صادق است نه ذات. ذات حق لابشرط است نسبت به جسم، زمان، مکان و ... داشتن یا نداشتن این برداشت را تایید می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «وحدت وجود» حکایتِ حضور بیکرانه حضرت حق است با جلوات اسماء حسنایش، و این غیر از آن است که هر چیزی خدا باشد. بلکه برعکس، اموری مثل ابعاد مادی عالم، حجابِ حضرت حق است. موفق باشید
با سلام: ظاهرا موسیقی از زمان حضرت آدم علیه السلام با دو دسته شدن قوم ساخته شده، بیشتر از هر چیز یک قرن گذشته تا به امروز موسیقی اوج گرفته بطوری که خوانندگان را فرشته ای میابند که به جای آنها میخواند یا تسکین دهنده رنج ها و برگیرنده از کثرات و وحشی گری هاست یا بالعکس. حتی از بزرگترین تشیع جنازه های دنیا بعد از مذهب و سیاست به خوانندگان تعلق گرفته و شرق و غرب هم نشناخته. پیداست امر خاصی در پشت این ظواهر مخفی شده که بنده حرفی براش ندارم اما میشود در چهارچوب انسان شناسی مخصوصا بشر آخر سخنی را با بنده در میان بگذارید؟ بسیار مشتاقم تا ببینم آیا امکاناتی هست که خدا وقتی با نواهای خوش بندگان را جانب خود میخوانند گوش های ما نیز آن نداها را بشنوند؟ آیا امکانش هست در شرایط های پاک درون و بیرون که دست شیطان بسته است و جهانی سرتاسر خوشخوان و در یک عمومیت بشر بتواند از شلوغی ها به سوی یگانگی خود را نجات یافته بیابد و تسکین گیرد؟ میدانیم تسکین و سلامت نفس با رجوع به ابعاد اصیل انسانی خود محقق میشود و میدانم اگر در شرایطی غیر از جهان توحیدی آخرالزمان بود چنین سئوالی معقول نبود اما اتفاقا امروز پرسش این سئوال باعث خوشحالیست زیرا شرایط ها در حال تغییر است و هر آنکه قدم ها را محکم و سریع تر بسوی آینده خویش یا همان انقلاب اسلامی بردارد مستقر تر و مستحق تر است برای یافتن استعداد ها و شگفتیهای انسانی خود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز حقیقتاً از اینکه نقش موسیقی در آن زمانها چه بوده، اطلاعی ندارم. آری! بعید نیست ندای عالَم بالا بوده که به ظهور آمده و البته با غلبه خودخواهیهای بشر بر روان انسان، آن راه بسته شده است. به نظر میآید آنچه امروز میتواند مدّ نظر باشد آن است که اگر راهی بس گشوده و گسترده سزاوار این انسانها است که شماها باشید، چرا همچون پرندگان بالهای آماده پرواز خود را نمیگشایید تا بامهای بلند آسمان جایگاه شما باشد؟ تا احساس پوچی به سراغتان نیاید. آگر باغچه جانتان دارد میمیرد و اگر حیاط خانه جانتان تنها است و در انتظار بارش یک ابرناشناس است، چرا به ابرناشناسی که با حضور در جهان دیگر انسانها در حال بارش است پرواز نمیکنید؟ چرا به راهی که بس گشوده و گسترده مقابلتان گشوده شده است، فکر نمیکنید تا همه دشتها در درونتان به ظهور آیند؟ دشتهایی که انسانها در آن و در این روزگار معنای قناعت و تواضع و دوستداشتن و مهرورزی و تقوا را یک جا میفهمند و با حضور در خاطرات سبز و زنده دیروز فردای خود را معنا میبخشند تا جواب گشودگی و گستردگی خود را بدهند و گرفتار نیستانگاری این دوران که همان بیجوابگذاشتن بالهای آماده پرواز است، نشوید. موفق باشید
سلام بر استاد: از اینکه سؤالات قبلیم رو جواب دادید سپاسگزارم. میخوام بدونم درست پاسخ پرسش ۴۰۷۲۰ رو متوجه شدم. البته صوت جلسه ۳۲ (انسان و باز انسان) رو هم گوش دادم. ممنونم. اینطور که من متوجه شدم ما نباید عقیده داشته باشیم که حضرت حجت ارواحنا فداه در گوشه ای از دنیا نشستند و در عین اینکه این قابلیت رو دارند که در تمام زمانها و مکانها و عوالم گذشته و حال و آینده حضور داشته باشند، این قابلیت رو هم دارند که صدای دل ما رو قبل از به زبان آوردن بشنوند، بلکه اون وجود توحیدی نهایی درون ما که انسان کامل هست و سیطره بر عوالم مادی و خیال شخص من دارد و تلاش ما برای عین اون مقام توحیدی شدن هست در واقع همون امام زمانی هست که از دل من خبر دارد، و این مقام توحیدی و برتر وجود من در جسمی به نام حضرت مهدی ظهور دارد. استاد درست گفتم؟ استاد من فکر میکنم در واقع حضرات معصومین علیهم السلام و اولیای الهی و اساتید ولایی مظهر همون آیه «با الانسان علی نفسه بصیرة» هستند. این خودآگاهی هر شخص از خودش همون امام درون و در عالم دنیای مادی همون جسم مطهر و مبارک اهل بیت علیهم السلام هستند. درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که فرمودید و باید در این زمانه که انسان خودش مسئلۀ خودش شده، متوجه انسانهای حقیقی که نماد کامل انسانیت میباشند، شد. و این یعنی توجه به جایگاه اولیای معصوم «علیهمالسلام» که برای همۀ تاریخ و همۀ انسانها هستند. عرایضی در رابطه با آیۀ تطهیر و مقام اهل البیت «علیهمالسلام» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. میتوانید در آنجا به قسمت مربوط به آیۀ تطهیر رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و احترام: با آرزوی توفیق. چندگانگی و اختلاف مواضع در فضای ابهام آلود کنونی را چگونه تحلیل می کنید؟ چطور دستگاه وزارت خارجه و آقای عراقچی مرتب می گویند به شدت آسیب دیده ایم در حالی که خود رهبری فرمودند آسیب جزیی دیدیم؟ چطور مواضع مراجع شریف و قاطبه مردم دیندار در تهدید ترامپ و آرمان اساسی انقلاب مبنی بر نابودی اسرائیل از صفحه روزگار را به تندروی نسبت می دهند؟ چطور در مصاحبه با فاکس نیوز منفعلانه و نه از موضع قدرت پیشنهاد مذاکره با آمریکا را مطرح می کنند؟! مگر خود رهبری بارها نفرمودند باید صدای واحدی از حکومت و مردم به گوش جهانیان مخصوصاً آمریکای جنایتکار و ایادی پلیدش برسد؟! نه، دیگر نمیتوان توجیه کرد که دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی با رهبر هماهنگ است و از این حرفها. یک جای کار می لنگد. دلم برای امت حزب الله بیشتر از همه می سوزد که در میانه اخبار و تحلیل های گوناگون، موضع گیری های ضد و نقیض و در نبود میان دار و علمدار، مدام از این سو به آن سو کشیده می شود و می ماند با این همه نامردی روزگار چه کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینکه انتظار از دولت، انتظاری است که قاطعیت نظام در مقابل جبهۀ استکبار را بیش از این بنمایاند؛ ولی حقیقتاً صحبت با مردم جهان از طریق رسانهها باید طوری باشد که فضا، به نفع رسانههای جهان استکباری تمام نشود که ایران را به عنوان یک کشور تروریستی مطرح کردهاند و اینجاست که باید جایگاه آن نوع مصاحبهها را درک کرد. موفق باشید
سلام جناب طاهرزاده: درددلی با شما داشتم. بنده با سخنرانی های تک و توک شما؛ سیروسلوک رو شروع کردم چند ماهی همراه سلوکی داشتم تا وقتی راهنمای بنده بود مسیر به خوبی گاهی هم به سختی طی میشد ولی طی میشد بنا به دلایلی ما از هم جدا شدیم و من تنها ماندم. این تنهایی سخت بود بدون استاد و راهنما نمیشود مسیر را طی کرد. شما یکبارتوصیه کردین دستورالعمل های سلوکی از آیت الله بهجت رو بخونم که احتیاج به استاد نیست اما خودم رو میشناسم بدون راهنما نمیتونم. چند جایی پرس و جو کردم منتها با وجود اینکه خانم هستم شرایط سختترهست و کسی قبول زحمت نمیکند. آقای طاهرزاده الان که دفترچه محاسبه ام رو مرور میکردم همه مراقباتم مستحباتم واجباتم همشون تیک خورده بودن و حواسم خیلی به اعمالم بود. اما این چند وقت سست شدم یا بهتر بگم بیخیال شدم. تو اون دوران هیچوقت فکرنمیکردم به این روزها برسم. وقتی آخر شب محاسبه میکردم از اعمالم راضی بودم چون در طول روز خیلی مراقب اعمال و رفتارم بودم و حال دلم هم خوب بود اما الان به حال اون روزها غبطه میخورم که چرا اینطوری شد و چرا به این حالت رسیدم و وضعم رو نگه نداشتم. تمام زحماتم به باد رفت. نزدیک یکسال بود که مواظبت میکردم. لطفا راه حلی بمن بگید. چیکارکنم دوباره به اون حالتها برسم ازکجا شروع کنم؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فراموش نکنید که گویا فراموش میکنیم که «دوست دارد یار، این آشفتگی»! آری! مولایمان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» فرمودند: «انّ للقلوب اقبالاً و ادباراً» که به اصطلاح عرفا، «بسط» و «قبض» برای قلب هست و ما نباید قبضی که برایمان پیش میآید را حمل بر بیخدایی بکنیم، بلکه آن حالت را زمینه نشاندادن صبر بر بندگی بدانیم. زیرا خداوند دوست دارد تا ما در چنین حالاتی نیز بندگی خود را به نمایش بگذاریم و معلوم است که شیطان هم باید به میدان بیاید و آن افکار را که میفرمایید در ما بدَمد تا با مقابله با همین افکار و به دنبال عمیقشدن معارف خود بتوانیم جلو و جلوتر بیاییم. چرا میفرمایید صفت بد اخلاقی جزء وجود افراد میشود؟!! هرگز چنین نیست، زیرا خداوند انسان را با فطرت توحیدیاش آفریده است و با نظر به شخصیت ائمه «علیهمالسلام» به عنوان انسانهای کامل، انسان احساس یگانگی میکند. این طبیعی است که شیطان تلاش میکند ما را نسبت به راهی که در آن قدم گذاشتهایم مأیوس کند زیرا کار شیطان اتفاقاً همین است که با کسانی درگیر شود که در «راه» هستند. وجود این وسوسهها به جای ناامیدی، امید را صد چندان میکند. پیشنهاد بنده آن است که با مباحث موجود روی سایت و یا در کانال «مطالب ویژه» مأنوس شوید تا إنشاءالله قوت اراده شما برای هرچه بهتر جلو رفتن تقویت شود. موفق باشید
سلام استاد: گاهی انسان دچار سردی نسبت به همه چیز میشود و انگیزهای برای اقدام در هیچ چیز ندارد (گویا جذابیت از همه چیز سلب شده و میلی برای حرکت به سوی آن نیست) چون آنچه میخواسته بدست نیاورده (در بند بعد توضیح ذکر شده است)، بنابراین نه دلی برای انجام وظایف حال حاضر از جمله تحصیل، ورزش و ... که عقل حکم میکند لازم است، دارد و نه حواسی برای تمرکز بر روی آن دارد. در این چنین وضعیتی چه باید کرد؟ (چون آنچه در این سن در طلب آن هستم هنوز قسمت نشده و همین ضعف گاهی ابتلا به معصیتی را پدید آورده و باز بخاطر آگاهی از اشتباه تشدید سردی و ناراحتی نیز به وجود می آید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قصۀ زندگی چنین است که در همۀ این میدانها بر بندگیِ خود پایدار باشیم و در دلِ صبر در این بحرانها است که برکات زندگی شکل میگیرد. موفق باشید
رؤیت معجزه قرآن و معنای توکل در آینه وجود حضرت زهرا سلاماللهعلیها و حضرت نرجس خاتون: امروز ذکر و فکر ما وجود دختری از تبار نور بود که با سپردن خویش در دل طوفان و خطر دوران، مادرِ امام آخرین شد. آری صحبت از مادر مولایمان صاحب العصر و الزمان (عج)، حضرت نرجس خاتون بود. کلام که در تفکر به وجود تو جان گرفت و اندیشیدن به احوالت خواستگاه جانمان شد، ایمان و امید و توکل به خدا در بیان شیوای فرزندتان برایم معنایی دیگر یافت. ولی معزز دوران ما، در دیدار با شرکتکنندگان مسابقات بین المللی قرآن، تبیینی بس ایجازگونه داشتند، او فرمود: «هر وقت به قــرآن مراجعه میکنیم توجه داشته باشیم که قرآن معجزۀ پیغمبر است... فرق این معجزه با معجزات دیگر انبیا این است که آن معجزات مال دوران خود آن نبی مکرم بود و مشاهدۀ معجزۀ الهی مخصوص به همان مردم بود... لکن معجزۀ پیغمبر را در طول تاریخ و تا هزاران سال دیگر خود مردم جلوی چشمشان مشاهده میکنند این معجزه را به چشم خودشان میبینند. این استمرار اعجاز قرآنی و اعجاز نبوی یک برکت عظیمی است برای عالم انسانیت، برای عالم وجود. سامان یافتن زندگی و رفع مشکلات در صورت بهره بردن از قرآن... اگر از قرآن بهره ببریم، زندگی بشر به سامان خواهد رسید همۀ مشکلات برطرف خواهد شد. درسهای قرآن برای بشر درسهای عملی است قابل تجربه است؛ این غیر از معارف بلندی است که فقط برای بزرگان و اولیا و مقربان، دسترسی به آن ممکن است. اینها برای آحاد بشر قابل استفاده است.» و گویا آن احوال تو مرا به درون خود فرو میبرد تا دمی از خویش وارهم و در تو زندگی را نفَس بکِشم. ساده نیست که از آنچه داری و هست، دست بکِشی، دست کشیدن از ظواهر و مرسومات روزگارت را سخت نمیبینم، چون جان که در طلب حقیقت به جستجوگری و حیرانی برسد از اسم و رسم و مکنت و جاه و مقام، میتواند دل بکند، اما چطور از مهر و محبت مادر دل کندی؟ چطور خود را به طوفانی سپردی که در چرخش و غبار روزگار ممکنش در نظرها، هزاران ترس و واهمه در وجود زن و مردش میکارد، چه برسد به روح لطیف دختری چون تو که شاهزاده است و در اوج نعمت غوطهور و شاید چون منی هزار بار نقص خویش و دیگران را در رفاه و آسایش دیدهام، اما تو مرا به ایمانی رهنمونی که جنسش از جنس معجزه است، از جنسی که به ارادۀ او و فضل لایزالش محال را ممکن میکند و امید و توکل به او معنایی دیگر مییابد. نمیدانم، در تو قرآن را میبینم یا در قرآن تو را؟ معجزه تویی یا قرآن یا کلام سید مردان تاریخ، سید علی؟ شاید هنوز گنگم از خوابی که دیدم، باز با من حوصله کن و جلو بیا، ببین آقایم در معنای توکل چه میگوید: «وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه» اگر به خدای متعال توکل کردید، یعنی تکیه کردید و اعتماد کردید، خدا برای شما کافی است و به هیچ وسیلۀ دیگری به هیچ عامل دیگری برای رسیدن به مقصود احتیاج ندارید. یعنی چه اگر توکل کردیم، به عامل دیگری احتیاج نداریم؟ در چه شرایطی با چه وضعی این حقیقت قطعی و مسلّم تحقق پیدا میکند؟ توکل به خدا و ترتب اثر بر توکل به خدا، دارای یک شرط ذهنی و یک شرط عملی و واقعی است. شرط ذهنی این است که شما اعتماد داشته باشید به صدق وعدۀ الهی؛ «و مَن أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلاً...» آن شرط ذهنی یقین داشته باشیم که با اذن خدا محال ممکن میشود؛ چیزی که به نظر محال میرسد، ممکن میشود؛ این را یقین داشته باشیم. یعنی بایستی این را بدانیم که همۀ محالات موجود عالم با اذن الهی، با ارادۀ الهی قابل تحقق است و ممکن است تحقق پیدا کند؛ شرط عملی توکل به خداوند؛ ورود در میدان انجام وظایف شرط عملی؛ شرط عملی این است که برای پدید آمدن این رخداد این حادثه خدای متعال یک بخش کار را به عهدۀ خود انسان میگذارد این جوری نیست که بنشینیم داخل منزلمان، بعد بگوییم خب «كَم مِن فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَت فِئَةَ كَثيرَةٌ بِإِذْنِ الله»؛ نه، یک بخشی از کار به عهدۀ ما است...» و تا چشم باز کردم بگو چه دیدم، آری حضرت زهرا سلاماللهعلیها و تو را در یگانگی ایمانی یافتم که مادر هستی در رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و در بین در و دیوار سخت سقیفه که به نظر میآمد طوفانی است که بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را ممکن است از جا برکَند، با تمام وجود وعدۀ مهدی امت از ماست را باور کرد و آن امر محال را به نور رب العالمین ممکن یافت و تو چنان در نور باور او ذوب شدی که گویی خود اویی که یکی از ابعاد عملی یعنی به دنیای مادی آمدن او را به عهده گرفتی و از وجهی بهتر است بگویم تو هم بار امانت انسانیت را پذیرفتی و به جان خریدی، جز عشق و دلدادگی توحیدی رازآلود چه چیزی میتواند انسان را در «فاخلع نعلینِ» قدرت و اراده قرار دهد تا هیچ شوی و چنان صبر کنی در ذات الله که به ارادهاش او متولد شود. آیا قصۀ حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها، قصۀ حیات ما نیست؟ آیا امروز او را بر فراز خرابههای غزه و لبنان و سوریه و... حتی در میدان مبارزات مردم آزادیخواه جهان نمیبینی که دل به طوفان حوادث زده و در جستجوی حقیقت حیران و سرگردانِ رسیدن نامه و نشانهای از ولیّ زمان خویش است؟ امروز ما درون قصهایم و به تمامه به او نزدیک شدیم، نزدیکتر از همیشه، آیا طوفان انقلاب اسلامی را میبینی که محالی است در دل جهان توسعه یافتۀ مدرن، اما ممکن شد و تا ابد تاریخ امکان حضور یافته است؟ آیا طوفان الاقصی را دیدی که وه چه بینشان و پرنشان، نشان از نور استقامت ولایت و قرآن دارد؟ اللهم ارزقنا بخوانم یا اللهم ثبتنا؟ هر دو را با نوای اللهم اغفرلنای غفلتهایمان میخوانم تا به نور آن مرد ایستاده در افق تاریخ و شهدای جان فدایش، ما هم از این غافله جا نمانیم. سلام استاد عزیز، باز قلم جان گرفت که امیدوارم اگه قصوری در درک حقیر هست با کلام شما رفع شود. سؤالی هم پیش آمد، از وجهی صبر خدا هم صبری است که اگر به وجه مادی هم بخواهیم نگاه کنیم از سقیفه تا میلاد امام زمان (عج) حدود ۲۰۰ سال طول میکشد، و وقتی نگاه میکنیم از وجهی رسیدهایم و از وجهی راه بسی طولانی است، هم صبر و استقامت گویا بسی عظیم است و هم رسیدن گویا بسیار نزدیک، انگار معنای وجود را میشود یافت هم دور است هم نزدیک، آیا چنین است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همۀ حرف همین یک نکته است که چگونه یک زن، آری! یک زن یعنی جناب نرگس خاتون «سلاماللهعلیها» در آن شرایط توانستند آیینۀ بزرگ ایمانی شوند که ایمان حضور در نهاییترین میدان بود تا قرآن با نور حضرت صاحب الأمر«عجلاللهتعالیفرجه» نهایت خود را در آخرین دوران در افقِ جان انسانها بگشاید، و آن زن در جان خود اینگونه حاضر شود که باید برای چنین حضوری نقشآفرینی کند آنهم به هر قیمتی. و از طریق جناب نرگس خاتون آن عزمِ بزرگ تاریخی آغاز شد تا جهان دیگری در افق زمانه گشوده شود و مسیحیت نیز ابعاد متعالی خود را در نسبتی که با اسلام مواجه میشود؛ بیابد و در ریشههای تاریخی خود هرکس در نسبت با سید حسن نصرالله، نرگس خاتونی باشد آزاد از دوگانگیِ اسلامیت و یا مسیحیت، و آیندهای به ظهور آید که انسانیت معنای خود را در نهاییترین وسعت تجربه کند.
آیا ما معنای توکل و نقش مؤثر و بزرگ آن را جز در آیینۀ عزمِ جناب نرگس خاتون در آن انتخاب میتوانیم مدّ نظر آوریم که چگونه آن بانوی بزرگ تنها و بدون نام و نشان خود را با نام «نرگس» به قافلۀ اسیران رساند؟ تا آنجایی که اگر تمام ظلمات آخرالزمانی با تمام قدرتی که استکبار با تسلیحات خود و بمبهای سنگرشکن به میان آید؛ این مائیم که تمام نمیشویم با نظر به عزمی که جناب نرگس خاتون «سلاماللهعلیها» با ایمان خود به ظهور آوردند. موفق باشید
با سلام و احترام: با عنایت به «و کذلک شیعتنا فازوا...» حدیث شریف کساء، ۱. چنانچه فرد به درجهی شیعه نائل شود در دنیا و آخرت اهل سعادت و نجات است؟ آیا این استدلال برای این درجه درست است که: فرد مومن پس از تلاش و توکل به مرحله ای میرسد که جذبهی حضرات معصومین متوجه اش میشود و به علت شدت جذبه ایشان به فوز نائل میگردد؟ ۲. اگر جواب آری است چگونه میتوان این رتبه را تشخیص داد؟ ۳. با توجه به آیات شریف قرآن آیا جز مقربین است که حسابش در گروی اعمالش نیست؟ «کل نفس به ما کسبت رهینه» با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چرا که نه! در این مورد خوب است به https://eitaa.com/matalebevijeh/18568 رجوع شود. ۲. با توجه به نسبتی که در وجه انسانیمان با انسان کامل پیش میآید، راه برای رسیدن به آن رتبه گشوده میشود به همان معنایی که در صوت مذکور مطرح شد. ۳. همینطور است که میفرمایید. با حضور در قرب الهی عملاً انسان به ارادۀ الهی عمل میکند امری که در حدیث قرب نوافل متذکر آن هست. موفق باشید
سلام: اینکه انسان با فرض تمام تجربه های بد و خوب زندگی آیا واقعا ترجیح میدهد که وارد دنیا شود که اگر جواب خیر باشد پس خدا چرا ما را خلق کرده است او به ما ظلم کرده است چون اختیار ما را نادیده گرفته است. جواب قرآن برای بندگی و تکامل جواب دیگری که خودمون خواستیم که بیاییم و اینطور هم زندگی کنیم پس چرا انتخاب نکرده آیم که مثلاً عالم شویم یا شهید شویم یا اینکه مثلا ظالم نباشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست مطالعه شود. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد بزرگوار پیشاپیش از اینکه مزاحم وقتتون میشم عذر میخوام. استاد عزیز خیلی حال روحی خرابی دارم. خیلی مضطر و درمانده ام. حدود ۵ ساله با یه آقا بد دهن و عصبی ازدواج کردم. از اول بد دهنی میکرد تا محبور شد دکتر بره. اما همچنان این کار را در بحثها ادامه میدهد. چند باری خانه پدرم برگشتم اما سراغم اومدن و با تعهد و تعهد محضری برگشتم. اما انگار نه انگار. چند وقت پیش تو بحثها بهم میگه تو روانی هستی. عقده شخصیتی داری. داد میزنه سرم. منا کوچیک میبینه. خودش را تافته جدا بافته میبینه. گاها میگه فرهنگ ما بهم نمیخوره. چند روزه اومدم شهرستان خانه پدرم. اما اصلا دلم نیست برگردم. شما کمکم کنید.عاجزانه التماس می کنم. راهی جلوی پایم بزارید دعایی، وردی ذکری. دلم نمیخواد زندگیم از هم بپاشه از طرفی حس میکنم بخاطر مهریه است که مرا نگه داشته. با یه مشاور صحبت کردم حال و روزش و داروهای را گفتم. گفت دوقطبی. حتی ازش بچه دار نشو.هرچند ما بچه دار هم نشدیم. استاد بزرگوار خواهش میکنم راهی دعایی سر راه من قرار بدین. حالش متغیر. گاهی خوب میشه و سریع تعییر حال میده. اما من دیگه به آسانی خوب نمیشم. میخوام لطمه ای هم به ایشان بخوره . خدا خیر دنیا و آخرت نصیبتان کنه ان شاالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال زنان بزرگ در این موارد به خاطر حفظ زندگی به یک معنا با مدارا و با کجدار و مریز، زندگیشان را حفظ کردهاند. با توسل به سیره حضرت زهرا «سلاماللهعلیها» و انس با حضرت رب العالمین از طریق عبادات و صداقت و ایثار. موفق باشید
با سلام و احترام: در ادامه سوال ۳۸۵۰۳ دوست بزرگواری که در رشته پزشکی تحصیل کرده اند و علاقه مند هستند که زندگی و تحصیل خود را در خدمت اهداف انقلاب اسلامی قرار دهند با توجه به اینکه بنده نیز مسیر مشابهی را در رشته مهندسی طی کردم و با هدایت و راهنمایی جنابعالی مطالعات دینی را ادامه دادم و با شرایط و روحیات ایشان آشنا هستم لذا جسارتا پیشنهاد می کنم که مطالعات طب سنتی را شروع کنند و از این طریق خود را وقف انقلاب اسلامی و تولید علم نمایند. کتب حفظ الصحه ناصری و خلاصه الحکمه برای شروع مناسب است و با روحیات و علایق ایشان که مطالعات فلسفی میباشد تطابق دارد. البته اساتید مبرزی کتب مذکور را تدریس کرده اند و دوره های مجازی نیز دارند که در صورت نیاز می توانم راهنمایی نمایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهادی دلسوزانه به سؤال شماره 38503 . موفق باشید
سلام: وقت بخیر. من با شرایط مالی و ظاهری و خانوادگی خوب برای خدا با طلبه ای که از هر نظر شرایط نامناسبی داشت ازدواج کردم. متاسفانه ب.............................. ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع موارد که مربوط به زندگی شخصی افراد است باید با کسانی که طرفین را میشناسند، در میان گذاشته شود به امید آنکه با تذکر آن فرد تغییر روش دهد. و اموری نیست که ما بتوانیم نظر دهیم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیزم: استاد شما فرمودید باید در زمان خود حاضر باشید و در راه انقلاب اسلامی راه خود را پیدا کنیم تا به وظیفه خودمان عمل کرده باشیم و بهترین مسیرها برایمان پیش بیایید. من حدود دوسالی است خیلی تلاش کرده ام راهی پیدا کنم و بیشتر خواستم در حوضه های فرهنگی وارد بشم اما با برخوردهای سرد و بی نتیجه ای که از دوستان فرهنگی دیدم نه تنها تشویق نشدم بلکه کمی منزجر شدم. تحلیل من از جبهه فرهنگی یه مراکز خصوصی با یه محدود آدمهایی است که بیشتر هم با هم رفیقند تا همکار... و خودشون را عالی والا میدونند و بقیه را ناچیز. میدانم که این حرفها ربطی به شما استاد بزرگوار ندارد اما اینجا یکی از جاهای امن و پر آرامشی است که میتوان راحت حرف دل را زد و از خستگی ها و نا امیدیها سخن گفت. استاد، ذهنم خیلی خسته است از رفتن ها و نرسیدن ها، برایم دعا کنید. مرا ببخشید که با این صحبتها وقتتان را گرفتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این ماییم و راهی که شهدا در مقابل ما گشودند با نظر به حضور تاریخی انقلاب اسلامی، انسانی مدّ نظر است که نه انسانِ جهان غرب است، با انواع توهّمات؛ و نه انسانِ جهان متحجّرین، که بیرون از تاریخ است. انسانِ انقلاب اسلامی انسانی است حاضر در این تاریخ در عین قدسیبودن. با دنبالکردن مباحث کتاب «انقلاب اسلامی، جهان بین دو جهان» ان شاءالله افقی در این رابطه در مقابلتان گشوده خواهد شد. موفق باشید
سلام علیکم: آیا درست است که بگوییم: «وقتی من دستم را بالا میبرم قدرت را میبینم. وقتی ماشین حرکت میکند من قدرت را میبینم. وقتی جاذبه زمین را میبینم که اشیا را نمیگذارد بالا بروند، من قدرت را میبینم. الکترون را میبینم که مجبور است به گرد هسته دور بزند من قدرت را میبینم و...مثال های زیاد دیگر. من در این صحنه ها و مظاهر قدرت را دیدم. قدرت صفت ذاتی خداست. صفات عین ذات هستند. نتیجه آنکه من خدا را در مظاهر دیدم.» آیا مطالب بالا درست است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از این نوع قدرتها میتواند نسبی و اعتباری باشد و آنطور که در «برهان صدیقین» روشن شده، قدرت خداوند، ذاتیِ او است. موفق باشید
با سلام: استاد گرامی بنده تقریبا دو سال است که به شکلی اتفاقی ولی بر پایه مطالعات چند ساله در زمینه فلسفه متوجه مطلبی شدم ولی مردد بودم با چه کسی آن را مطرح کنم و تنها با شما در چند ماه گذشته به شکلی سربسته سوالاتی پرسیدم. به نظر می رسد حوادث پیرامون من و در جامعه و حتی کلان تر با وجود من نوعی پیوستگی دارد به نحوی که با شواهد متعددی روبرو هستم که نمیتوانم آن را در فهم خود انکار کنم. ادعای بزرگی است ولی ظاهرا جهان از چشم بنده دیده می شود به نوعی عالم صغیر را در خود میبینم. اما نکته اینجاست که نه انسان بی گناهی هستم و نه خود را در جایگاه خاص کسی که می گویند مردمک چشم این عالم است می دانم. در عین حال شواهد زیادی دارم که وجود من در مرکز این عالم است. سوال بنده این است که الف: بر مبنای مقام خلیفه اللهی آیا همه انسانها در مرکز عالم هستند و با درک عمیق در هستی خود به این نتیجه ای که من رسیدم خواهند رسید یا فقط یک تن مردمک چشم این عالم است؟ سوال دوم ب: آیا من در اشتباه هستم و نوعی آشفتگی در من بوجود آمده؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بنده نمیتوانم نظر بدهم. عنایت داشته باشید این سایت در محدوده سؤالات کاربرانی میتواند جوابگو باشد که مباحثِ مطرح در سایت را دنبال کردهاند و برایشان سؤالاتی پیش آمده. و لذا این سایت نمیتواند جوابگوی این نوع سؤالات برای کاربران محترم باشد. موفق باشید
با سلام: با توجه به سوال ۳۸۱۷۴ ، پس چرا ما موجود اتی که در خواب میبینیم احساسم این است که این موجودات قائم به ذات خودشان و مستقل از وجود من هستند. چرا با آنها احساس یگانگی و اتحاد ندارم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در دنیا هم صورتهایی که در ذهن هست، ابداع نفس میباشد و آنچه در خارج هست، علت معدّه است و نه علت حقیقی. بنابراین ما همیشه در نفس خود با صورتهایی که ذاتیِ آن نفس میباشند بهسر میبریم. موفق باشید
