سلام استاد: سوالی داشتم امروز همین اکنون دقیقا در کدامیک از منازل سیر کمالی افق تاریخ انقلاب اسلامی هستیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور نمی شود بتوانیم آن نکتهای که میفرمایید را مشخص کنیم. آنچه روشن است حضور هرچه بیشتر انقلاب اسلامی است در اهداف خود و در آینده با همه موانعی که در پیش دارد. موفق باشید
با سلام: روش تحصیلی و تربیتی دوران قدیم چگونه بوده که توانسته بوعلی سینا و فارابی و رازی و ملاصدرا و هزاران عالم دیگر را وارد جهان کند؟ آن روشمندی و آن شیوه چگونه بوده که چنین ظرفیت هایی را پدیدار کرده است؟ قطعا الان چنین چیزی در نظام آموزشی ما نیست، اگر کسی بخواهد به خواست خدا در همان فضا به صورت عملی قدم بردارد از کجا باید شروع کند و چکار کند؟ بنده خواستار راهکاری عملی میباشم اگر لطف بفرمایید. عرض خدا قوت دارم با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که اهل تفکر فرمودهاند نظام آموزشی موجود برای تربیت افرادی است که نهادهای موجود نظام مدرن را اداره کند و این غیر از نظامهای آموزشی است که برای تفکر شکل میگرفتند. حال این مائیم و آینده ای که باید افرادی تربیت شوند برای حضور در جهانی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است که متأسفانه هنوز آن طور که شایسته است، شکل نگرفته. موفق باشید
سلام علیکم خدا قوت: اخیرا کتابهایی با رسالت الهی در دانشگاهها ورود پیدا کرده که مثلا در درس فیزیک استاد از یک مطلب علمی بتواند گریزی به مسائل دینی بزند با توجه به اینکه انسان هدف او حرکت و سیر در عوالم و در نهایت فنا و بقا و قرب الهی این مطالب نوعی التقاط نیست و انسانها را در دنیا نگه داشتن نیست؟ یا مثلا سجده فلان فائده پزشکی را دارد و البته در این فضاهای موجود که بعضا در این درسها حرفی از توحید زده نمی شود و هدف گزاری آینده بشر. شاید مسببان این تالیفات نیتشان خوب باشد اما این می تواند بهانه ای باشد که انسان را از آن اوج حضور و حرکت به سمت تعالی و خدا باز دارد؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: این اشکال را مرحوم شهید مطهری به کتابهای آقای بازرگان داشتند از آن جهت که آقای بازرگان میخواستند بگویند دین اسلام غیر علمی نیست. ولی از این طریق عملاً نوعی اصالتدادن به نگاه علم تجربی بود که نمیتوان به مبناهای آن چندان اطمینان داشت. بهتر است از طریق معرفت نفس متذکر حقّانیت نگاه و دستورات دین باشیم. موفق باشید
سلام علیکم: این حاج قاسم و سید حسن نصرالله؛ این سربازان خط مقدم ولایت؛ این پیروان ثابت قدم... دلم را آکنده از آه کرده اند و سراسر وجودم پر شده از غبطه خوردن به آن ها. به کدام راه رونده بوده اند که اینچنین حاضرند؟ با کدام خدا نجوا کرده اند که اینچنین ثابت اند؟ سربازی اینچنینم آرزوست! که جز این نمیتوانم مشی کنم! آخر به کدام راه انسان بدین گونه ساخته میشود؟ حسرت که الفاظم نمیتوانند حالم را شرح دهند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به راهی باید فکر کرد که با انقلاب اسلامی مقابل ما در این زمانه گشوده شده است. راهی به وسعت نور توحید بیکرانه حضرت حق، که هر آن کس در آن قدم گذاشت، سراسر وجودش عزم و امید میشود تا ابعاد نهفته خود را به ظهور آورد. آری! حاج قاسم و سید حسن نصرالله یعنی حضور در انقلاب اسلامی و توحیدی که به هیچ امری جز رحمت الهی امیدنیست. موفق باشید
سلام: ببخشید من اگر بخواهم کتاب «زیارت عاشورا ارتباط روحانی با امام حسین علیه السلام» رو بخونم نیاز به پیش زمینه دارد؟ اگر دارد چه پیش زمینه هایی نیاز است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نیاز به پیشزمینه خاصی ندارد زیرا اشاره به نکاتی شده است که در فرهنگ ما مدّ نظر میباشد. ولی بهتر است با باوری که از طریق معرفت نفس پیش میآید؛ با این متونِ دینی روبرو شد. موفق باشید
من خسته از رهایی و بی سرپناهی ام بال و پری نمانده برایم، قفس کجاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به سؤال و جواب شماره 35958 بزنید. گویا هنوز بال و پری در میان است و نباید به فکر قفس بود، باید به حضور در دشتهای گسترده توحید نظر کرد. موفق باشید
سلام و رحمت خدمت استاد بزرگوار: میخواستم اگر امکانش هست نسبت یک طلبه با مقولهی هنر را تبیین بفرمایید. با توجه به اینکه هویت طلبه را دو شأن تعلیم و تبلیغ شکل میدهد و تبلیغ نیز آن هنگام اثرگذار خواهد بود که هنرمندانه باشد، این سوال هست که نسبت طلبه با هنر چگونه باید باشد؟ در چه قالبی؟ چه مقدار؟ تفاوتی که در نسبت طلبه با هنر هست با یک هنرمند چقدر و چگونه هست؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بشر جدید نمیتواند خود را بدون هنر باور کند و لذا آخرین دین یعنی قرآن، با روحِ هنری خاصی کلام الهی را به ظهور آورده. از این جهت حکیمانه ولی شاعرانه سخن میگوید و با توجه به این امر باید تلاش کرد حقایق را از طریق هنر به ظهور آورد. حال چه در غالب شعر و یا هنرهایی که بشر امروز با آنها آشنا میباشد مانند فیلم آنطور که شما در شهید اهل قلم یعنی شهید آوینی ملاحظه کردید. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: به نظر شما کدوم یکی از این دو سیر میتونه مفیدتر باشه؟ با هدف سیر و سلوک و فعالیت فرهنگی تربیتی سیر اول: دو دور مطالعه کتب شهید مطهری و کتب شما بدایه و نهایه، حکمت متعالیه (استاد یزدان پناه) تفسیر استاد یزدان پناه سیر دوم «دو دور مطالعه کتب شهید مطهری و کتب شما «سه دور معنای قرآن هر دور یک هفته» «تفسیر نور ده جلد» «میزان الحکمه چهارده جلد» «پیشوایان هدایت چهارده جلد» « انسان دویست و پنجاه ساله حلقه سوم » «معارف قرآن»
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به ظرفیت خود افراد دارد. البته اگر کسی ظرفیت دنبالکردنِ دوره اول را داشته باشد، نتایج عمیقتری برایش پیش میآید. موفق باشید
با سلام: لطفا دستورالعملی را به عنوان تعقیبات نماز ذکر بفرمایید. و همچنین ذکری یا سوره ای که مداومت بر آن، شخص را به عوالم معنوی مشرف کند معرفی فرمایید. با تعداد و زمان. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این وادیها نیستم. همان تعقیباتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح مطرح کردهاند، خوب است که انسان یکی یا دو تا از آنها را مطابق ذوق خود انتخاب نماید. در مورد انس با قرآن، به ما بیشتر تدبّر در قرآن را دادهاند. چه اندازه خوب است که از طریق تفسیر ارزشمند «المیزان» با قرآن مأنوس شوید. موفق باشید
سلام علیکم و رحمهالله: متن زیر از گروه ایتایی برهان عینا نقل قول شده است. لطفا پس از مطالعه متن زیر مفهوم «واسطه فیض» بودن معصومین علیهمالسلام را تشریح فرمایید. سپاسگزارم لینک گروه: https://eitaa.com/28219951/7950 * «در آیه ۳۰ از سوره مبارکه توبه آمده است: «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ»؛ این عبارات نشان میدهند که کافران اهل کتاب در «نظریه ولادت» به مشرکان تأسی جسته و با ایشان مضاهات میکنند و همین عامل باعث اجتماع این دو طیف در یک جبهه شده است. از سوی دیگر با مراجعه به آیات ۱۶ الی ۳۶ از سوره مبارکه مریم خواهیم دید که شاخصه اصلی جبهه حق و «صراط المستقیم» همانا عدم اعتقاد به «نظریه ولادت» قلمداد شده است؛ این مجموعه از آیات که در راستای ارائه تصویری درست از حضرت عیسی (ع) و داوری در خصوص اختلاف پیش آمده میان اهل کتاب درباره آن حضرت برآمدهاند، درنهایت اعلام میدارند: «...ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ / مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ / وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ»؛ در این آیات کریمه میان پاره از مفاهیم ملازمه برقرار شده است که ضروری است اشاره ای به نحوه ملازمه آنها داشته باشیم: ۱. در ابتدا لازم است بدانیم که عبارات فوق (آیات ۱۶ تا ۳۶ از سوره مریم) به مثابه صدور حکم از محکمه قرآن کریم درباره اختلاف پیش آمده (= فیه یمترون) در میان اهل کتاب می باشند و این از جمله مهم ترین رسالتی است که قرآن کریم برای خویش قلمداد کرده است؛ زیرا در آیات ۷۶ الی ۷۸ از سوره مبارکه نمل آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»، براین اساس اگر ندانیم که اختلافات پیش آمده در میان اهل کتاب بر سر چه بوده است، طبعاً نخواهیم دانست که در قرآن کریم قصه از چه قرار است. ۲. در این آیات کریمه مشاهده میشود که میان اعتقاد به «نظریه ولادت» و عدم عقیده به «کُن فیکون» رابطه وجود دارد. (پیشتر هم گفته بودیم که انکار قدرت «خلق لامِن شیء» یا همان «کُن فیکون» مستلزم اعتقاد به نظریه فلسفی «فیض و صدور» یا همان «نظریه ولادت» است) آنانکه قایل به «نظریه ولادت» یا همان نظریه فلسفی «فیض و صدور» هستند، الله را به عنوان تنها کسی که رب العالمین است، نمی پذیرند بلکه قایل به سلسله مراتبی از اربابان (وسائط فیض) بوده که از ایشان استمداد و استعانت می جویند، لذا آیه کریمه تأکید میکند که الله همان رب العالمین است و لاغیر. نتیجه اینکه: اگر الله را رب العالمین بدانیم (الحمدلله رب العالمین)، دست به «دعا» برداشته و صرفاً از او استعانت بجوئیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین) و او را دارای قدرت مطلقه بر «محو و اثبات» حوادث و مقدرات جهان و تاریخ قلمداد نمائیم، آنگاه قایل به «نظریه ولادت» نخواهیم شد و درنتیجه همراه با کسانی که «انعم الله علیهم» هستند واقع در «صراط المستقیم» خواهیم بود» / پایان نقل قول
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم یکی از اسمای الهی که «اسم جواد» است حضرت حق با تجلی دائمی خود همه امور را تدبیر مینماید ولی در عین تشکیکیبودن وجود. در مورد جایگاه واسطه فیض و نقش آن خوب است به کتاب «جايگاه و معني واسطه فيض» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/239?mark=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87
با سلام و احترام وقتتون بخیر: عذر میخوام یک سوال داشتم ازتون گویندگی و یا دوبلوری برای بانوان مشکلی داره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم. ولی بهتر است این موضوع را از مرجع تقلیدتان بپرسید. موفق باشید
با سلام: با توجه به سوال ۳۵۶۲۲ که فرمودید: تفسیر سوره واقعه را بصورت انفسی انجام داده اید، می خواستم بدانم سایر تفاسیری که از قرآن انجام داده آید و روی سایت لب المیزان (همین سایت) موجود است، آنها هم بصورت انفسی است؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثراً سورهها بر مبنای نظر المیزان بحث شده است مگر سورههای معدودی که البته در دل بحث، نسبت به موضوع تذکر داده میشود. موفق باشید
با عرض سلام و تشکر از شما: سوال بنده این است که چرا با وجود اینکه انسانها در معاد با جسم مثالی محشور میشوند، ظاهر برخی از آیات قرآن در مورد معاد، به جسم مادی بیشتر نزدیک است تا جسم مثالی؟ مثل آیه ۳ و ۴ سوره قیامه: «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَه بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ» سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی»https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C عرض شد حضرت امام عسگری «علیهالسلام» فضای این آیه را فضای جدل خداوند با اُبیّ بن خلف میدانند بدین معنا که بر مبنای پیشفرضهای مخاطب سخن گفتهاند نه آنکه بخواهند موضوع را از این زاویه تثبیت کنند. موفق باشید
با سلام: در یکی از پرسش و پاسخ ها فرمودید که ما باید هنگام عبادت یکی از ائمه مدنظر مان باشد. میشود کمی توضیح بفرمایید!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «چگونگی به فعلیترسیدن باورها» همراه با شرح صوتی آن شده است خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید
سلام و ادب استاد عزیز: لطفا درباره درمان تنبلی راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با رشد معارف و توجه به حقایق عالیه و معارفی که به آن حقایق اشاره دارد؛ موجب میشود تا انسان جهت ارتباط با آن حقایق تلاش نماید و همین امر او را از تنبلی میرهاند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: جزوه خلاصه کتاب بدایه را فرمودید اطلاع بدم دارید آماده کنید امانت بگیرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آماده است. جمعه صبح یا دوشنبه تشریف بیاورید تا تقدیم شود. موفق باشید
سلام بر استاد: از اینکه سؤالات قبلیم رو جواب دادید سپاسگزارم. میخوام بدونم درست پاسخ پرسش ۴۰۷۲۰ رو متوجه شدم. البته صوت جلسه ۳۲ (انسان و باز انسان) رو هم گوش دادم. ممنونم. اینطور که من متوجه شدم ما نباید عقیده داشته باشیم که حضرت حجت ارواحنا فداه در گوشه ای از دنیا نشستند و در عین اینکه این قابلیت رو دارند که در تمام زمانها و مکانها و عوالم گذشته و حال و آینده حضور داشته باشند، این قابلیت رو هم دارند که صدای دل ما رو قبل از به زبان آوردن بشنوند، بلکه اون وجود توحیدی نهایی درون ما که انسان کامل هست و سیطره بر عوالم مادی و خیال شخص من دارد و تلاش ما برای عین اون مقام توحیدی شدن هست در واقع همون امام زمانی هست که از دل من خبر دارد، و این مقام توحیدی و برتر وجود من در جسمی به نام حضرت مهدی ظهور دارد. استاد درست گفتم؟ استاد من فکر میکنم در واقع حضرات معصومین علیهم السلام و اولیای الهی و اساتید ولایی مظهر همون آیه «با الانسان علی نفسه بصیرة» هستند. این خودآگاهی هر شخص از خودش همون امام درون و در عالم دنیای مادی همون جسم مطهر و مبارک اهل بیت علیهم السلام هستند. درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که فرمودید و باید در این زمانه که انسان خودش مسئلۀ خودش شده، متوجه انسانهای حقیقی که نماد کامل انسانیت میباشند، شد. و این یعنی توجه به جایگاه اولیای معصوم «علیهمالسلام» که برای همۀ تاریخ و همۀ انسانها هستند. عرایضی در رابطه با آیۀ تطهیر و مقام اهل البیت «علیهمالسلام» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است. میتوانید در آنجا به قسمت مربوط به آیۀ تطهیر رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در موضوع معرفت و شناخت امام زمان (عج) و مباحث آخرالزمان و مهدویت برای خانم های خانه دار که بخواهیم صحبت کنیم چه سیر مطالعاتی را پیشنهاد میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس و شناخت خود زمینۀ درک انسان کامل میشود. در این رابطه خوب است سری به کانال «معرفت نفس» بزنید و بررسی بفرمایید سخن کدام اساتید با ذوق شما و دوستانتان همراه است. اگر بشود هر کدام از افراد صوت آن جلسه را قبل از حضور در جلسه گوش بدهند و جنابعالی محور بحث را تبیین و تشریح آن جلسه قرار دهید، ان شاءالله مؤثر خواهد بود https://eitaa.com/marefatenafs_10nokteh. موفق باشید
سلام: یک نکته ای در جلسات اخیر جنابعالی و همینطور رهبر انقلاب توجه بنده رو جدی جلب کرده! شدت و وسعت مسائل جلسات بیش از حد معمول که قبلاً این وسعت نبود و این نشان دهنده ظرفیت بیشتره جهان و انسانهاشه. فقط یک نکته برام سئوال شده: این وسعت زیاد در همه آفاق و انفس باید اثرات جدی روی جهان بذاره؛ چرا که متحول شدن جهان را انسانهای آن شکل میدهند در حالی است که آنها تغییر کرده اند. تا حالا ندیدم شما یک نظری در مورد مثلاً وقوع دوباره جنگ یا دلایل کافی برای اینکه اصلا از جنگ نظامی عبور کردیم و وارد یک نوع دیگری از رخ داد ها بشویم، گفته باشید؟! شاید این اشاره افق حرکتی ما را به سوی درست تر نشانه بدهد و میدان جدیدی را بگشاید. بهرحال چه آنرا از زبان شیرین شما یا رهبری بشنوم بدانید از شنیدن آن، پوزیشن و چگونگی حضور اجتماعی جدید و میدان حضور جدید برای سیر کردن تاریخ وجودم را بدست می آورم و سخت برای به روز شدن موقعیت منتظرم. هرچند یاد گرفتم صبوری در عین انتظاری شیرین را پیشه کنم. به همان معنایی که از شما آموختهایم که انسان همانی باید باشد که وجودا هست و بهترین نوع بودن و زندگی کردن بودنی است که همان وجود ذاتی ابدی اش است، همانی که بوده و بیشتر میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با انقلاب اسلامی تاریخی آغاز شده که حکایت از آیندهای دارد غیر از آیندۀ سراسر توهّمی که جهان استکباری مدّ نظر آورده که، عین بیآیندگی میباشد. و از این جهت باید همۀ اموری که در مقابل انقلاب اسلامی پیش میآید با نگاه تمدنی مدّ نظر داشت، نگاهی که رهبر معظم انقلاب مدّ نظر دارند و از این جهت آمریکا و ترامپ و اسرائیل و نتانیاهو عددی نیستند که ما مشغول آن شویم. همۀ تلاش آنها را در راستای مقابله با حضور تاریخی انقلاب اسلامی به آینده باید بدانیم از آن جهت که متوجۀ حضور تاریخی انقلاب اسلامی در آیندۀ این جهان میباشند و از این جهت از حرکات آنها منفعل نمیباشیم و با متانت و صبر، کاری که شروع شده است را جلو و جلوتر میبریم با نظر به مردم آزادۀ جهان که سخت شیفتۀ ایران انقلابی این تاریخ هستند و بقیه را به چیزی نمیگیرند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: میخواستم برای تربیت توحیدی و تاثیرات مثبت والدین به خصوص مادر بر فرزند به خصوص در دوران بارداری از شما مشورت و راهنمایی بگیرم که برای تربیت و تاثیر مثبت در جهت توحیدی بار آمدن فرزند از زمان جنینی چه توصیه و راهنمایی ای میفرمایید؟ التماس دعای فراوان استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه آثار روحیِ مادر در دورۀ بارداری در رشد و تعالی جنین نقش دارد؛ بحثی نیست. آری! مهم آن است که مادران در دورۀ بارداری با روحیۀ متانت و توکل و رعایت آداب شرعی و احتیاط نسبت به عدم حضور در مجالسی که فضا، فضای ایمانی نیست و یا غذا، غذای کاملاً مطمئن نیست؛ نسبت به انتظاری که فرزند در دورۀ جنینی از مادر دارد، مواظبت لازم را داشته باشند. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: ما گروهی از بانوان هستیم که سیر مطالعاتی رو از جوان وانتخاب بزرگ و چه نیاز به نبی و آشتی با خدا و ده نکته از معرفت و معاد و سلوک ذیل شخصیت امام و تفسیر جاثیه و... شروع کردیم و داریم ادامه میدیم، تعدادی از همسران ما که بازنشسته فرهنگی و نظامی هستن میخوان این سیر رو شروع کنن، ترتیب سیر مطالعاتی آنها هم همین باشد یا تغییراتی نیاز است با توجه به سن و تحصیلات و شرایط روز جامعه، ممنون از پاسخگویی شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید همان سیری که انتخاب کردهاید برای آن عزیزان نیز خوب باشد. در عین حال اگر بتوانید و بتوانند در جریان مباحث قرآنی روزهای شنبه باشید؛ خوب است بخصوص که آن جلسات به اصطلاح، برخط میباشد. موفق باشید
سلام و رحمت الله علیکم: شکر پروردگاری که زمان در امر اوست. خدا میداند استاد از اوایل دهه هشتاد شمسی به این طرف جهان در پیرامونم غرق خواب وهم، حس و شهوت و چنان غرق شد که دیگر خود را نتوانستم بیابم و کسی را زنده به عقل ندیدم مگر تعدادی کم تر از انگشتان یک دست. رنجی طولانی، چنان که امید رسیدن به عالم عقل را نتوان پیدا کنیم و نفس را در اوهام و حس ها نمیشد یافت و من اولین افرادی بودم که خود را در این شرایطی که به زور گویی ظالمان و تسلیم شدم اهل دنیا و غفلت نادانان گذشت گم کردم. و به خدایی که مرا آفرید قسم، از آن دوران تا کنون مزه زندگی را چنان که حق بشری است نتوانستم بچشم. خدایی که همه زمان در امر اوست و او با زمان ما را رشد داده همان خداییست که پیدای نهان و آشکار ناپیداست؛ ناگفته پیداست که خداییش همه ما را در بر گرفته. کسی که این همه بلاء داده همان کسی است که این همه آفیت داده آن هم از نوع ایمانی. برای کسی چون بنده چنین مسائلی که رخ میدهد رنجی بزرگ و شوق زندگی بزرگیست و مرا نمیتوان با چیزی شاد کرد مگر با همین خدایی کردن خدای و پروردگاری حضرت رب، پس اکنون شادم بحمدالله. و اما در نظرم ضعیف تر از آمریکا و اسرائیل شیطان کسی نیست و بزرگی الا خدا نیست و هرکسی را بزرگ میبینم که شبیه تر به خدای بزرگ است. زندگی لذت بردن از تکه پیتزایی نیست، زندگی لذت بردن از خدایی است که تنها اوست که زندگی میکند و هرکه بسوی او روانه شود و به زندگی خود راهش دهد. گفتن این حرف ها سالیان درازی از رنج را پشت سرگذاشته که امروز گفتنش را این اندازه مهم میدانم چرا که باید دانست چه اندازه رنج و خون پشت انتظار این فرج های الهی است و حرمتش را نگاه دارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و در این رابطه میتوان به بصیرت شهید آوینی بزرگ یعنی سیّد اهل قلم اندیشه کرد که چگونه متوجه بوده است جهانی در حال به ظهورآمدن است با هویت خاص قدسی. عرایضی تحت عنوان « با شهید آوینی در کجای تاریخ خود قرار میگیریم؟» شده است خوب است که نظری به آن انداخته شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/19105 موفق باشید
سلام استاد: گاهی انسان دچار سردی نسبت به همه چیز میشود و انگیزهای برای اقدام در هیچ چیز ندارد (گویا جذابیت از همه چیز سلب شده و میلی برای حرکت به سوی آن نیست) چون آنچه میخواسته بدست نیاورده (در بند بعد توضیح ذکر شده است)، بنابراین نه دلی برای انجام وظایف حال حاضر از جمله تحصیل، ورزش و ... که عقل حکم میکند لازم است، دارد و نه حواسی برای تمرکز بر روی آن دارد. در این چنین وضعیتی چه باید کرد؟ (چون آنچه در این سن در طلب آن هستم هنوز قسمت نشده و همین ضعف گاهی ابتلا به معصیتی را پدید آورده و باز بخاطر آگاهی از اشتباه تشدید سردی و ناراحتی نیز به وجود می آید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قصۀ زندگی چنین است که در همۀ این میدانها بر بندگیِ خود پایدار باشیم و در دلِ صبر در این بحرانها است که برکات زندگی شکل میگیرد. موفق باشید
با سلام: تفاوت توهم و واقعیت چیست؟ من حقیقتا درمانده شدم و هرچه بیشتر میگذرد، بیشتر این مسائل به من هجوم می آورد. واقعا نمیدانم در رابطه با خدا و ائمه و شهدا چه نسبتی دارم. زمانهای زیادی را به صحبت با خدا و امام ها و حتی سر مزار شهدا میپردازم. اما نه جوابی و نه علامتی که به من تسلی قلبی دهد که صدایم را شنیدند. احساس میکنم در نسبت این بزرگواران در توهم هستم و دارم با خودم صحبت میکنم. توهم و تصور دارم که با آنها ارتباط گرفتم. اصلا نمیدانم کدام درست است. آیا حقیقتا رابطه ای برقرار شده یا همه تخیلات و توهمات من هستند! خواهشاً کمکم کنید. بگویید از کجا بفهمم این نسبتم با این بزرگواران در حقیقت چیست؟ نکند بعد از مرگ متوجه بشوم اصلا رابطه ای نبوده. من با خدای توهمی و امامان توهمی و ساخته ذهن خودم ارتباط برقرار کردم و این خسارت ابدی خواهد بود برای من. سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید از «معرفت نفس» شروع کرد و با حضور و نسبتی انسانیِ خود نزد خود، نسبت انسانیِ خود را با آن عزیزان به میان آورد که چه اندازه آن ها متذکر حضور گمشدۀ ما در این عالم هستند تا آنجایی که انسان احساس میکند خود را هرچه بیشتر در آن شهدای عزیز دنبال میکند. در این صورت است که مییابیم چه اندازه با هر شهیدی راههایی اصیل در مقابل ما گشوده شده است. از شهید عزیزاللهیِ نوجوان بینام و نشان بگیرید تا شهید یحیی سنوار و سیّد حسن نصرالله، و رابطۀ حضوری که با این آینهها میتوان برقرار کرد. خود را آماده کنید برای چنین حضوری در نسبت با تشییع سید حسن نصرالله. بنده نیز نکاتی را تحت عنوان «در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله» با رفقا در میان گذاشتم که خوب است ذیلاً نظری به آن انداخته شود. موفق باشید
در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله
اگر شهدا با حیاتی بیشتر و تأثیری افزونتر در صحنه نیستند، چرا استکبار از تشییع پیکر مبارک سید حسن نصرالله تا این اندازه نگران است و تلاش دارد تشییع آن مرد بزرگ تا آنجا که ممکن است، محدود باشد؟
آیا خود را آماده کردهایم تا در فضایی که با تشییع آن مرد بزرگ پیش میآید، حاضر باشیم؟ فضایی که در تشییع پیکر جناب سعد بن معاذ پیش آمد و رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» متذکر انبوه فرشتگان در آن تشییع شدند.
در تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله آیندهای را مدّ نظر آورید که آن روح بزرگ، انسانهایی را به ظهور خواهد آورد که هر کدام، سید حسن نصراللهها هستند.
مگر میشود ما در این تشییع در اکنونِ خود نسبت به آینده بیبهره باشیم؟ اعم از آنکه در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روحمان آن مرد بزرگ را تشییع کند.
به گفتۀ آن مرد لبنانی فکر میکنم که میفرماید:
«حتی اگر سید را تشییع کنیم باز هم آماده نخواهیم بود. این تشییع تا روز قیامت با ما خواهد بود».
لبنانِ پس از تشییع، لبنانِ دیگری خواهد بود. لبنانی که بزرگ شهیدش قرار است تا قیام قیامت دستگیر وداع کنندگانش باشد.
آری روز تشییع سید، مقاومت خیز بلندی میگیرد، از اینجا تا قیامت. اعم از آنکه در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روحمان آن مرد بزرگ را تشییع کند.
طاهرزاده ۱۴۰۳
سلام آقای طاهرزاده: یه راهنمایی از شما میخواستم. آقایی در جلسه ای میگفتن اهل طریقت با ریاضت به خدا و نور میرسن حالا بلا و ریاضت یه تفاوتی داره؛ بلا فعل خداست که سر سفره بنده اش میزاره تا با اون بلا بنده رو به سمت خودش بکشونه. عامل بلا خود انسان نیست و خود انسان مصدر و منشا و علتش نیست که بهش بلای عرفانی میگن. خدا کسی رودوست داشته باشه اون رو به بلا دچار میکنه و اگه خیلی دوسش داشته باشه میچیندش یعنی همه چیز رو ازش میگیره مال و همسر و فرزند و... که کلا از دنیا و محبت دنیا منقطع بشه طبق اون شعر که میگن: هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند. خدا بد بنده اش رو که نمیخواد و صلاح آدم رو میخواد ولی چرا برای اینکه بنده رو به خودش نزدیک کنه همه چیز رو ازش میگیره؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته میتوان فکر کرد که هر آنچه مانع راه است را از او میزدایند، نه آنکه امکان زندگیکردن را از انسان دریغ کند. و در این رابطه ملاک ما سیرۀ انبیاء و اولیاء میباشد. موفق باشید
