بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37268
متن پرسش

در میخانه گشایید به رویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم. استاد مگر نه اینکه «ادعونی استجب لکم» صحیح است «و اذا مرضت فهو یشفین» صریح؟ مکر نه اینکه عشق در یک لحظه اتفاق می‌فتد؟ مگرنه اینکه خیلی ها کم طاقتند و دل نازک و شکستنی ترند؟ مگر نه اینکه از فصوص و منازل و نماز و طاعت کاری نمی‌آید و او با ندایی در باز می‌کند و باب خانه معشوق باز است؟ مگر نه اینکه از همه بریده ایم؟ مگرنه اینکه عشق صورت می‌خواهد؟ استاد من نمی‌توانم با شعر رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته زندگی کنم! استاد از خودم بیزارم، مگرنه اینکه خوب و بد را اینجا باهم می‌خرند؟ آه که چه سخت است غطائی که چشمانم را کور کرده است. می‌دانم مشکل از من است اما بنظرم کار معشوق هدایت امثال من که بد هستم است! خوب ها که خوبند! مگرنه اینکه جدشان با جذامی‌ها می‌نشست، جذام ایمان من هم نمی‌تواند مانع رویتش شود! مگرنه اینکه ... مگرنه اینکه... استاد من گله دارم از این سردرگمی! از این بی کسی! از بی معشوقی و بی امامی! او که هست می‌دانم ولی استاد مگرنه اینکه هرجا گلی هست خار و خاشاکی هم هست! آه که ان الله لا یعجل لعجله الناس! اما من از فردا بیمناکم که نکند وقتی در خودم غوطه‌ورم سر برسد! می‌دانم که به درد همان گردو بازی می‌خورم! ما را چه به کوچه لیلی! اما مگرنه اینکه او هیچ صدایی را بی پاسخ نمی‌گذارد و همین آه لبیک پیشاپیش اوست؟ آه که چه زمانه سختیست! متی احار فیک یا مولای! می‌گویند وقتی می‌بینی اش که دیدن و ندیدن برایت فرقی نکند وای خدا نکند که به این حال برسم که دیدن و ندیدن معشوق با هر توجیهی برایم فرق نکند! من خاک بر سر گمراه نبینمش چه کنم! حالا نمی‌دانم اسمش می‌شود اوبژه یا سوبژه! استاد من دارم از بی مونسی قابل رویت می‌میرم دعایی بکنید برایمان! دعای استاد در حق شاگرد مستجاب است! بخدا پیگیر مباحث عرفانی هستم می‌دانم این حرفهایم کلی ایراد دارد و صحیح نیست و بی مبنا هستند! اما کم آوردم، رویت او در انقلاب و رهبری و امام و... درست جای خود اما رویت متعینه شخصیه او خودتان هم می‌دانید چیز دیگریست که به همه حصولمان آتش می‌زند! آه از کوری و دوری و صبوری! نوری کاش می‌تابید به این خیال آشفته تا از موقنین شوم! و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض! ابراهیم نیستم اما کذلک ای می‌شود برایم پیش بیاورند! آه از این خودخواهی های من! امام را هم برای تسلی دل خود و هوس می‌خواهم چه کنم که نمی‌فهمم و با نفهمی انس دارم! خاک بر سر من که جذام ایمانم را خورده! و باز خاک بر سر من. ای حجت خدا این دیوانه را ببخش یا صاحب الزمان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمود: « ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» سپس شما را به جای گذشتگان در میان آوردیم تا بنگریم شما چه می‌کنید. حال مائیم و تجربه ایمانی که از یک طرف دلْ به دلبر دادن است و ناز او را کشیدن، و از طرف دیگر با خالِ لب او روبه‌روشدن و هزار سرگردانی. این یعنی ما را و رسیدن به لب یار کجا، که محل تجلیات ذاتیه انوار الهی است. مائیم و لب یار و بیماری از همان نوعی که در نوشته شما به چشم می‌خورد. و این قصه این زمانه است که زمانه سرگردانی است در بیابانی که انسان‌ها لیلایِ دیروزین خود را که در دفاع مقدس با آن مأنوس بودند از کف داده‌اند تا در ساحتی دیگر او را بیابند. و این قصه سرگردانیِ امروزین ما می‌باشد. لیلا را باید در ساحتی دیگر پیدا کرد، ساحتی که با «وجود» می‌توان سر و کار پیدا کرد. وجودی که هیچ چیز نیست، ولی هست. و این یعنی «دوست دارد یار این آشفتگی». زیرا سر به سامانِ دیروزین نهادن کافی نیست. موفق باشید        

37165

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و نور و رحمت الهی تقدیم وجود مطهر استاد بزرگوار: استاد شما وقتی به شدت دلتنگ حضرت حجت ارواحنا له الفدا میشید‌، دلتنگی تون رو چطور آروم می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حضرت در مظاهری همچون رهبر معظم انقلاب و شهدا در میدان هستند و از آن مهم‌تر، آن حضرت وجه متعالی هرکس می‌باشند که به تعبیر آیت الله حسن‌زاده با کشیک نفس‌کشیدن می‌توان خود را تا حضور در محضر آن حضرت پیش برد. در این مورد نکاتی در بحث «نظر به حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود» https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ouliya_elahi/mahdaviyat/speech/5ql_nazar_be_hazrate_mahdi_va%20darke_hozor_nahaei.MP3 شده که خوب است نسبت به آن بحث، تأمّل فرمایید. موفق باشید

37160

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بزرگوار هستید. ببخشید می‌خواستم بپرسم در کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا موضوع «گرسنگي؛ پذيراييِ مقدّس خدا!» آیا در منابع کتب شیعه هم آمده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که ماه رمضان را ماه ضیافت الهی می‌دانیم و ماهی است که فرمودند از دیگر ماه‌ها شرافت دارد و از طرفی ما را به نوعی گرسنگی یعنی روزه‌داری دعوت می‌کند؛ حکایت از آن دارد که در این ماه، «گرسنگي؛ پذيراييِ مقدّس خدا» می‌باشد. موفق باشید

37047

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام جناب استاد: در مورد انگشتر و نگین انگشتر و سنگهای مربوط با نفس های متفاوت انسانها چه مطلبی می‌شود مطالعه کرد؟ اصلا شما حضرتعالی توصیه در خصوص سنگ خاصی برای انسان دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تحقیق چشمگیری نداشته‌ام. همان اندازه که در روایت نسبت به عهدِ سنگ عقیق و سنگ فیروزه مطرح است؛ به نظر می‌آید بتوانیم از آن‌ها استفاده کنیم. موفق باشید

36977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

اَرَنی کَسی بِگوید کِه تو را نَدیده باشد تو‌کِه با مَنی هَمیشه چِه تَری چِه لَن‌تَرانی‌. مَرا ببخش که همیشه سعی می‌کردم بزرگ باشم‌ اما اجازه نداشتم، مرا ببخش که خودم را گُم کردم‌، ای من مرا ببخش! من‌از خود عذر می‌خواهم که به خود چنین بد کردم زیرا بزرگ بودم و بزرگ هستم و بزرگ خواهم بود این واقعیتی است که اِنکار آن توسط هیچ کس دیگر موثر نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مکالمه جناب فیض کاشانی را با حضرت محبوب شنیده‌اید که چگونه جناب فیض به دنبال چیزی بود که مدت‌ها حضرت حق آن را برآورده کرده بودند به همان معنایی که در شعر خود از حضرت حق می‌پرسد:  «گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي» و در جواب می‌شنود: «گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي». این شما و آن مکالمه: موفق باشید
گفتم رخت نديدم گفتا نديده باشي
گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشي
گفتم ز گلستانت گفتا که بوي بردي
گفتم گلي نچيدم گفتا نچيده باشي
گفتم ز خود بريدم آن باده تا چشيدم
گفتا چه زان چشيدي از خود بريده باشي
گفتم لباس تقوي در عشق خود بريدم
گفتا به نيک نامي جامه دريده باشي
گفتم که در فراقت بس خون دل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشيده باشي
گفتم جفات تا کي گفتا هميشه باشد
از ما وفا نيايد شايد شنيده باشي
گفتم شراب لطفت آيا چه طعم دارد
گفتا گهي ز قهرم شايد مزيده باشي
گفتم که طعم آن لب، گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آيد شايد چشيده باشي
گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي
گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي
خود را اگر نبيني از وصل گل بچيني
کار تو (فيض) اينست خود را نديده باشي
 

36966

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: خسته نباشید. در مباحث شما چند واژه برایم دقیق روشن نیست می‌خواستم توضیحی بفرمایید؟ یک: کلمه افق دو: اکنون بی کران سه: انتظار چهار: وارستگی پنج: تاریخ (مثل تفکر تاریخی هست) ششم: گشودگی البته این طور نیست که کلا چیزی متوجه نباشم بلکه می‌خواهم دقیق تر مدنظر داشته باشم. خیلی ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام از این واژه‌ها ریشه در مقدماتی دارد که پیشنهاد می‌شود با رجوع به سیر مطالعاتی که در سایت هست؛ کار را شروع کنید. موفق باشید

36832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: در رابطه با این روایت از امام صادق چند سوال دارم؟ ۱. چرا حضرت تبدل غیر ارض را با تبدل نام توضیح داده اند به دلیل قرابت و انس ذهنی مخاطب یا دلیل دیگری؟ ۲. اجوف بودن انسان به معنای نیازمندی انسان است یا معنای دیگری دارد؟ ۳. در دنیا بدن تحلیل یا نقصان یا زمینه رشد دارد که با غذا ما یتحلل جبران می شود یا نقصان برطرف می شود یا رشد محقق می شود. غذای قیامتی با بدن قیامتی چنین نسبتی دارد؟ با تشکر از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نمی‌دانم به کدام موضوع اشاره می‌کنید؟ ۲. به نظر می‌آید نکته خوبی است از آن جهت که فرمود: «انتم الفقراء الی الله» ۳. در دنیا همان غذاها عامل  «بَدَلِ ما یتحلل» است. ولی در قیامت که بدن قیامتی صورت عقاید و اعمال ما می‌باشد، نیاز به «بَدَلِ ما یتحلل» ندارد. موفق باشید

36800

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: فلسفه ولایت داشتن شوهر بر همسرش چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آیت الله سیستانی به صراحت هست که مرد، بر زن ولایت ندارد و این نظرِ دیگر فقها نیز هست، هرچند تصریح نکرده باشند. آری! زن و مرد نسبت به هم وظایفی دارند ولی هرکدام در دیگر امور در انتخاب خود، آزادند. موفق باشید

36784

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: در مورد شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سوال داشتم. بعضی ها این شعار را مصداق دیکتاتوری می‌دانند، اما خود بنده معتقدم با توجه به اینکه ولایت فقیه در طول ولایت معصوم و ولایت خدا می‌باشد و در نتیجه مخالفت با ولایت فقیه مخالفت با ولایت خدا می‌باشد این شعار ضرورت دارد. اما با توجه به تبلیغات سنگین علیه ولایت فقیه و شخص ولی فقیه و از طرفی کم کاری مردم و مسئولین در اجرای فرامین ایشان بخش زیادی از مردم ظرفیت درک این مسئله را ندارند، بنابراین در لزوم گفتن این شعار شائبه ایجاد می‌شود. لطف بفرمایید نظر خود را در این مورد بفرمایید. و اگر نظری از امام خمینی و رهبر انقلاب در این مورد این شعار سراغ دارید بفرمایید. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ضد ولایت فقیه در معنای حقیقی‌اش یعنی اسرائیل و آمریکا که به جای ولایت فقه و فقاهت، که ولایت توحید الهی می‌باشد؛ خودبنیادی پیشه کرده‌اند و از این جهت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه»فرمودند: «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد». و این یعنی دنبال‌کننده راهی باشیم که راه پشتیبانی از حق در مقابل باطل است، امری که شما در دفاع مردم ما از مردم غزه ملاحظه می‌کنید. موفق باشید

36772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

نمیدونم این حالت کیاست ولی هیچ وقت نتونستم بزرگوار باشم و البته حالم از بزرگوارهای این زمانه بِهَم می خوره چون همونی که با پول با توسعه یافتگی در جهان متجدد برای خودش خونه ای قشنگ رو ویرانه ها بنا کرده دقیقا نذاشته من راهه خودم رو آزادانه پیدا کنم. تازه برای من پَستی را برگزیده تا همواره بزرگوار بر من بتازد. من زندانیه تنهاییا و ذهن کوچک شده ارتباط با اوهامِ تنگ در مقابل حیات واقعی و عظیمِ گشوده و خیال های زیبا هستم. جملاتم همراه با ناسزا برای آنهایی که برای انسانها زندان ساختند و با زندانبانی پوچی خود را معنی بخشیدند تا همه همچون خودشان خرمنشان سوخته باشد آماده جنگ باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا باید آن افراد را که نام بردید، بزرگوار بدانیم؟ در حالی‌که بسی کوچک‌اند زیرا در گودال تنگ خودخواهی و خودمحوریِ خود گرفتارند به جای آن‌که در وسعت انسانی خود متوجه جایگاه و حقوق دیگر انسان‌ها باشند. موفق باشید

36479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: روش تحصیلی و تربیتی دوران قدیم چگونه بوده که توانسته بوعلی سینا و فارابی و رازی و ملاصدرا و هزاران عالم دیگر را وارد جهان کند؟ آن روشمندی و آن شیوه چگونه بوده که چنین ظرفیت هایی را پدیدار کرده است؟ قطعا الان چنین چیزی در نظام آموزشی ما نیست، اگر کسی بخواهد به خواست خدا در همان فضا به صورت عملی قدم بردارد از کجا باید شروع کند و چکار کند؟ بنده خواستار راهکاری عملی می‌باشم اگر لطف بفرمایید. عرض خدا قوت دارم با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که اهل تفکر فرموده‌اند نظام آموزشی موجود برای تربیت افرادی است که نهادهای موجود نظام مدرن را اداره کند و این غیر از نظامهای آموزشی است که برای تفکر شکل می‌گرفتند. حال این مائیم و آینده ای که باید افرادی تربیت شوند برای حضور در جهانی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است که متأسفانه هنوز آن طور که شایسته است، شکل نگرفته. موفق باشید

36322

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به سرعت گرفتن حوادث در جهان و تضعیف سریع سیطره قدرت غربی آیا پس از این مرحله باید منتظر رو شدن و به صحنه جنگ آمدن اختلافات میان مذاهب و تفکرات مختلف اسلامی باشیم؟ به همان معنایی که در روایات داریم که در زمان ظهور کار حضرت سخت تر از زمان پیامبر صلی الله علیه وآله خواهد بود چرا که در زمان ظهور حضرت با کسانی رو به رو هستند که همگی ادعای فهم از اسلام دارند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شرایط، بسیار شبیه همین شرایطی است که غزه در این زمانه «قسیم الجنة و النّار» شده است و ملاحظه می‌کنید که عده‌ای از متحجّرین نسبت به چنین صحنه‌ای که تقابل حق و باطل است، یا بی‌تفاوتند و یا حق را به رژیم غاصب صهیونیستی می‌دهند. موفق باشید

36294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت شما استاد بزرگوار: من دو دختر ۱۴ و ۱۵ ساله دارم. دختر بزرگترم اصرار داره که به تولد دوستاش بره ولی پدرش و من مخالفت می کنیم. چون مسلما بعد از اون هم نوبت به خواهر کوچک ترش می رسه و هر دو میخان به تولد دوستاشون برن. نظر شما چیه استاد؟ من دارم سخت گیری می کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودتان بهتر می دانید. به هر حال جوانان را بخصوص در این زمانه، نمی توان چندان محدود کرد در حالی که از طریق فضای مجازی، جهانی در مقابل آنها گشوده شده است. موفق باشید

35953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد. من ................................... میدونم که باید توحیدی نگاه کنم. در این مورد چگونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

35606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در دنیا انسان در اثر حرکت جوهری ذاتش تغییر می‌کند.در برزخ و قیامت چگونه ذات انسان عوض می‌شود. مثلا قیافه یک مومن گنه کار میمون است و این قیافه چگونه به انسان تغییر می‌کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دنیا تنها انسان با ملکات خود روبروست و رفع حجاب در آن‌جا به معنای رسیدن به اصیل‌ترین ملکات است. موفق باشید

35421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: بزرگواری کنید راهنمایی کنید قبلا سوال خصوصی خیلی پرسیده ام و گفتید با ورزش و ارجاع به فرد دارای حکمت رجوع کنید. حدود ۱۰سال پیش با استاد حوزه که تو بحث عرفان آشنا و دکتر طب سنتی و انرژی درمانی تجربه داشتن ارتباط یک بار بر اساس این که من علاقه به عرفان و کلاس های شما هم می آمدم و کتابها را می خواندم. ایشان گفت تو این راه باید یک استاد داشته باشی یک بار روی چادر یک ضربه زد پشت کتفم و سوزش و داغی عجیب داشت. بعد رفتم دیدم بدون این لباس ها پاره سه دایره تو‌رفته به صورت مثلث حک شد و بعد دردهای‌ خاص، نورهای آبی بوی عطر خاص. خیلی اصرار که این چی است گفت یک امانتی و می تواند فکرها را بخواند. این کار ایشان جادو که نیست مربوط به پزشکی است یا هیپنوتیزم یا عرفان؟ من مامور شده ام جاهای که گناه است ایشان از این طریق متوجه می شود؟ و این درد مربوط به گناه من است یا طرف؟ در‌ کل تا کی است خوب است یا بد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید ما نباید در این میدان‌ها که احتمال حضور شیاطین و یا تقویت نفس امّاره است، ورود کنیم. موفق باشید

35395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: در رابطه با پرسش ۳۵۳۷۹ اگر همه چیز از قبل حتمی شده، پس دعا و تلاش چه سودی می‌تواند داشته باشد؟ کسی که بیماری سختی دارد، بگوید من که اجلم از قبل مشخص شده که چه زمانی اتفاق بیفتد، چرا رنج دکتر و دارو را تحمل کنم؟ یا کسی که بچه دار نمی‌شود بگوید، اگر قرار باشد از من نسلی بماند، می‌ماند، چرا انقدر زجر بکشم؟ دعا چه سودی دارد؟ این ها درست است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آیه ۲۲ سوره حدید نظر به کلیات زندگی دارد ولی اینکه در دل این کلیت می‌توان زندگی را آباد کرد یا نه، بحث دیگری است. باز به آیه فکر کنید که می‌فرماید هیچ مصیبتی در زمین و یا در جان شما واقع نمی‌شود مگر آن‌که از قبل معین شده. ولی بهترین برخورد نسبت به آنچه پیش می‌آید و بهترین امتحان را در آن راستا دادن، امری است که به کمک دعا و نیایش شکل می‌گیرد. موفق باشید

35359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: خانمی ۲۵ ساله هستم، سابقا علاقه و پیگیر مباحث فلسفی و... بودم ولی از جایی به بعد اشتیاقی نداشتم و در حال حاضر حتی فهمش هم واسم دشواره... مسئله اینه که تقریبا در تمام دروس به همچین حالتی رسیدم. هیچ بحثی جذابیتی نداره و به نوعی تکرار برخوردم. بیشتر تمایل دارم جای دانستن، بیابم! از توصیفات دیگران خسته و دنبال پیمودن راه خودم هستم. از شما تقاضا دارم راهنمایی بفرمایید اولا این حالت بد یا نقص است و باید فکر رفعش باشم؟ و دوما چطور باید محقق بشه؟ انگار سدی بین خودم و مناجات می‌بینم که نمیدونم چیه. اشتیاقی به چیزی ندارم، در راهی هم که ادعای طلبس رو دارم سستم. پ.ن: غرب شناسی، خویشتن پنهان، برخی کتب ائمه شناسی، هدف حیات، ادب خیال، مقداری از از برهان تا عرفان و.... رو از شما مطالعه و مباحثه کردم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در دو جلسه اخیر در رابطه با «راز نیست‌انگاری»  شده استhttps://eitaa.com/matalebevijeh/13805.
آری! به حضوری دیگر باید فکر کرد. بررسی کنید به نظر می‌آید خوب است به ۱۲ جلسه اخیر مباحث  «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» نظری بیندازید زیرا با نظر به همین روحیه‌ای که برای رفقا پیش آمده، عرایضی مطرح شده. https://eitaa.com/soha_sima/1871. در ضمن مباحثی که اخیراً در رابطه با سوره‌های «اللیل و الضحی و انشراح» شده است رویهمرفته مخاطب جلسات، امثال حضرتعالی می‌باشند. موفق باشید

 

35343

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در یکی از پرسش و پاسخ ها فرمودید که ما باید هنگام عبادت یکی از ائمه مدنظر مان باشد. می‌شود کمی توضیح بفرمایید!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «چگونگی به فعلیت‌رسیدن باورها» همراه با شرح صوتی آن شده است خوب است به آنجا رجوع شود. موفق باشید

40304
متن پرسش

سلام استاد عزیزم: خیلی ممنون بابت راهنمایی قبلیتون و اینکه وقت میذارید تراوشات شاگرد دیوونه‌تون رو بخونید. قدردانشم و حتما دونه دونه پیگیری می‌کنم به مرور. به اصرار خانواده و خصوصا مادرم که از رفتارهای مذهبی بنده به شدت ناراضی و بسیار نگران‌ان و معتقدن ۱۰۰ درصد من مریض شدم و آخوندها توی انگلستان مغزم رو شستشو دادن، بلاخره رفتم پیش دکتر روانپزشک. همینکه روسریم رو دید شروع کرد به سوالات مذهبی، نماز شب میخونی یا نه و... من درمورد همه ی رفتارهای مذهبیم و اینکه حقیقتا چقدر به دین علاقه دارم و چقدر خودم رو درگیرش کردم صحبت نکردم اصلا. با پرسیدن فقط چندتا سوال کوچولو توی پرونده‌م نوشته hyperreligiosity !!! (لابد پیش خودش فکر کرده حزب اللهیِ اُمل انگلیسی بلد نیست!) یعنی اختلال روانی مذهبی گرایی افراطی!!! این درحالیه که من به هیچ عنوان درگیر وسواس برای احکام یا قبولی عباداتم یا نجس و پاکی و.... نیستم فقط مذهب رو بر تمام جنبه های زندگیم ترجیح میدم چون چیز دیگه ای برام نه تنها معنی نداره، بلکه وجود نداره. قرص هاش رو هم انداختم توی سطل، معلومه کسی که فکر میکنه میتونه اینجوری کسی رو خر کنه خودش خیلی خره. بذار هرچی میخواد بشه، بشه. بذار اسلام هرکاری میخواد باهام بکنه، بکنه. بلاخره این سکه اینقدر چرخ میخوره تا به یه طرفی بیفته!!! بذار بین کفر مطلق و ایمان مطلق بند بازی کنیم تا بلاخره یه جایی سقوط کنیم. راستی استاد بلافاصله بعد اربعین، قراره برم کربلا برای اولین بار. دقیقا میشه تولد ۲۰ سالگیم. خاک دو عالم بر سرم که ۲۰ سااااال آزگار از عمر گرانمایه‌م گذشت و هنوز درگیر حیوانیت و دغدغه های حقیرانه هستم. چه کنیم که خیلی دیر هدایت شدیم، وقتی تمام حرمت ها شکسته شده بود و پرده های عصمت پاره شده بودن، وقتی گوهر انسانیم زیر خروارها خاک دفن شده بود، وقتی که تمام آنچه بهم متعلق بود رو از دست داده بودم. استاد، خدا به روم نیورد، شما هم به روم نیارین که فقط وقتی اومدم سراغ خدا که هیچی برام نمونده بود، وقتی که به بن بست رسیده بودم، وقتی هیچ لذتی برام نمونده بود که خودم رو باهاش گول بزنم، وقتی که جایگزینی نداشتم‌‌‌. خدا اولویت آخرم بود. تو آمدی اما کمی دیر. از ته یک کوچه ی دراز. گفتم برو! اما نشستی و به در کوبیدی و گریه کردی، آنقدر که گونه های منم خیس شد. آمدی و با آمدنت همه چیز را در دایره ی هستی آتش زدی. حالا همه چیز سوخته بود و خاکستر شده بود و با آمدنت طوفانی شدید درگرفت، پس خاکسترشان را هم بردی و این لازمه ی لمس کردن تو بود، از دست دادن همه چیز. گفتم اینجا پر است، جا برای تو نیست! اما آمدی و دل من که پر بود از فیزیک و شیمی و فلسفه و عکاسی و خوشگذرانی و دوست و رفیق و پول و احترام و خودخواهی و شهوت و حیوانیت و خواستن و خواستن و خواستن، خالی شد و فقط یک چیز ماند که همه چیز است و تو در دل هبوط کردی. استاد. تا اون زمان وقتم رو برای مطالعه روی چه مباحثی بذارم؟ همون معرفت نفس رو ادامه بدم، یا مطالعه درمورد عاشورا که هیچ چیزی ازش نمیدونم؟! چه اعمال مذهبی انجام بدم؟ (طبق معمول خودم سرخود چند مدل چله برداشتم. اصولا مشکلی وجود نداره اما به شدت به زیارت عاشورا حساسم و الانم که برای اربعین چله‌شو برداشتم، یه جوری ام، جوری که خوب نیست ....) خیلی خجالت می‌کشم با وضعیت الانم وارد ۲۰ سالگی شم و با این وضعیت فعلی برم دیدار امام حسین‌ (ع). یه راهی بگید که یکم، فقط یکم آدم شیم، یکم لایق شیم، یکم از شرمندگیمون کم شه. انگار خدا با تمام قدرت پشت در ضربه بزنه، اونقدر بلند که نتونی حتی نادیده‌ش بگیری و بخوابی، اونقدر محکم حتی تا مرز شکسته شدن در، اما وقتی در رو باز می‌کنی هیچ کس نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سخن را نباید ساده بگیرید که می‌فرمایید: «خدا، اولویت آخر بود». حقیقتاً در هر حال باید چنین باشد به همان معنایی که خود حضرت محبوب می‌فرماید: «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ»(جاثیه/6) بنگر چگونه او با ما به گفتگو نشسته است که مگر چیزی زنده‌تر و تازه‌تر از حضرت «الله» و آیاتی که اشاره به او دارند؛ هست که دل به آن‌ها سپرد و ایمان خود را به میان آورد؟ و با توجه به این امر نباید از معارف عمیق توحیدی که انعکاسِ عقل و قلب است، در میدان عبادات غفلت کرد. و از این جهت آری! مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» عبادات ما را عمیق‌تر می‌نماید و البته نباید به خود سخت‌‌گیری کرد که اطرافیان گمان کنند لازمۀ دینداری خارج‌شدن از زندگی و گوشۀ خلوت‌گزیدن است! هرچند هم نباید همرنگِ اهل دنیا شد. و این یعنی در صراطی گام‌نهادن که هر دو طرف آن سقوط در آتش است، چه در طرف افراط و چه در طرف تفریط. نظر به حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» بخصوص با روحِ اربعینی یعنی نظر به آینده‌ای که انسان از سیطرۀ یزیدیان عبور می‌کند و در این رابطه خوب است به مباحث «کربلا و عبور از دوگانگی بین زندگی و مقاومت»
https://lobolmizan.ir/sound/1670 نظری بیندازید. موفق باشید    
 

39977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد: ما گروهی از بانوان هستیم که سیر مطالعاتی رو از جوان وانتخاب بزرگ و چه نیاز به نبی و آشتی با خدا و ده نکته از معرفت و معاد و سلوک ذیل شخصیت امام و تفسیر جاثیه و... شروع کردیم و داریم ادامه میدیم، تعدادی از همسران ما که بازنشسته فرهنگی و نظامی هستن میخوان این سیر رو شروع کنن، ترتیب سیر مطالعاتی آنها هم همین باشد یا تغییراتی نیاز است با توجه به سن و تحصیلات و شرایط روز جامعه، ممنون از پاسخگویی شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همان سیری که انتخاب کرده‌اید برای آن عزیزان نیز خوب باشد. در عین حال اگر بتوانید و بتوانند در جریان مباحث قرآنی روزهای شنبه باشید؛ خوب است بخصوص که آن جلسات به اصطلاح، برخط می‌باشد. موفق باشید

39652

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«فدای ناز تو، معشوق عارفان، رمضان / ببخش باز به انسان، هویّت انسان» «هر آنچه از تو بگویم نگفته باشم هیچ / چگونه از تو بگویم؟ مسیر بی‌پایان؟» «اگر که من بسرایم چقدر دشوار است / اگر شما بسرایید می‌شود آسان» «ببین چگونه خدا گسترانده رحمت را / نشسته باز جهان زیر سایه‌ی قرآن» «همینقدر که نسیمی وزیده از آن سو/ نگاه کن که همین است قصّه‌ی ایمان» «نه سرنوشت من این نیست دلنوشت من است / وجود نوح گره خورده است با طوفان» «غنای مطلقی از ما چه چیز می‌خواهی؟ / بدون چون و چرا نذر عاشقان کن جان» «فرو بریز چو کوهی که پنبه خواهد شد / تو مثل دوزخی آتش فرو نبر به دهان» «نباش مثل کسانی که در پی نان‌اند / فنای دوست کجا و کجا سر و سامان؟» «بجای آب، لبت را شراب‌آگین کن / همیشه لحظه‌ی افطار از آن بگو نه اذان» «خدا کند که نبندند باز بتکده را / فدای ناز تو، معشوق عارفان، رمضان»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وقتی «وجود نوح گره خورده است با طوفان» خدا کند که در میان رمضان، همه چیز برود تا او بماند و بتوانیم ندا سر دهیم: «تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست» به همان معنا که ما باشیم و خدای ما. موفق باشید

39455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات قبول حق. اگر به مطالب طرح شده در مورد ماه شعبان بخواهم رجوع کنم کدام را پیشنهاد می‌فرمایید چون روز ۲ شعبان در جلسه ای باید بعنوان سخنران در جمع خانمها صحبت داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به موارد زیر رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/970?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 وhttps://lobolmizan.ir/sound/838?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 و https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86&tab=sounds

39120

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما: رهبری در چند سال اخیر در موضوع امر به معروف و نهی از منکر و حجاب و عفاف توصیه های اساسی فرمودند و آن را واجب فراموش شده و... خواندند. سوال بنده این است که چرا رهبری در مواجهه با بدحجاب ها مانند نمایشگاه کتاب و... نهی از منکر نکردند؟ یا بعضا در جلساتی که در حسینیه امام خمینی برگزار می‌شود، مشاهده می‌شود افراد بدحجابی هستند و کسی به آن ها تذکر نمی‌دهد. مضافاً بر این‌که این رفتارها توسط برخی افراد مذهبی و انقلابی به عنوان روشنفکری و تألیف قلوب توسط رهبری و محبت اقشار مختلف مردم حتی بدحجاب و بی‌حجاب ها تلقی شده و به عنوان یک روش در جامعه انتشار داده می‌شود. لطفا این مورد را توضیح دهید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شماره 39095 در این مورد شد. موفق باشید

38935

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: در مورد خطبه ۸۰ نهج البلاغه که در آن امیر المومنین از کاستی زنان در عقل، ایمان، بهره اقتصادی صحبت می کنند. خواهشمند هستم شرح و تفسیر این خطبه را بفرمایید. متاسفانه توجه به معنای ظاهری خطبه باعث برداشت های غلطی از این خطبه در مورد خانم ها شده است و همین امر باعث جبهه گرفتن سفت و سخت خانم ها نسبت به این خطبه و دیگر خطبه های امیر المومنین در مورد زنان شده است. ممنون از راهنمایی شما

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آیت الله جوادی در رابطه با این خطبه فرموده‌اند از آن جهت که سید رضی خطبه را تقطیع کرده است، به راحتی نمی‌توان از آن خطبه نتیجه خاصی به دست آورد بخصوص که در جای دیگر مثل نامه ۳۱ حضرت، واژه «ریحانه» را در توصیف زنان به کار برده‌اند. عرایضی در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در این رابطه‌ها شده است. موفق باشید

نمایش چاپی