اَرَنی کَسی بِگوید کِه تو را نَدیده باشد توکِه با مَنی هَمیشه چِه تَری چِه لَنتَرانی. مَرا ببخش که همیشه سعی میکردم بزرگ باشم اما اجازه نداشتم، مرا ببخش که خودم را گُم کردم، ای من مرا ببخش! مناز خود عذر میخواهم که به خود چنین بد کردم زیرا بزرگ بودم و بزرگ هستم و بزرگ خواهم بود این واقعیتی است که اِنکار آن توسط هیچ کس دیگر موثر نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً مکالمه جناب فیض کاشانی را با حضرت محبوب شنیدهاید که چگونه جناب فیض به دنبال چیزی بود که مدتها حضرت حق آن را برآورده کرده بودند به همان معنایی که در شعر خود از حضرت حق میپرسد: «گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي» و در جواب میشنود: «گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي». این شما و آن مکالمه: موفق باشید
گفتم رخت نديدم گفتا نديده باشي
گفتم ز غم خميدم گفتا خميده باشي
گفتم ز گلستانت گفتا که بوي بردي
گفتم گلي نچيدم گفتا نچيده باشي
گفتم ز خود بريدم آن باده تا چشيدم
گفتا چه زان چشيدي از خود بريده باشي
گفتم لباس تقوي در عشق خود بريدم
گفتا به نيک نامي جامه دريده باشي
گفتم که در فراقت بس خون دل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشيده باشي
گفتم جفات تا کي گفتا هميشه باشد
از ما وفا نيايد شايد شنيده باشي
گفتم شراب لطفت آيا چه طعم دارد
گفتا گهي ز قهرم شايد مزيده باشي
گفتم که طعم آن لب، گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آيد شايد چشيده باشي
گفتم به کام وصلت خواهم رسيد روزي
گفتا که نيک بنگر شايد رسيده باشي
خود را اگر نبيني از وصل گل بچيني
کار تو (فيض) اينست خود را نديده باشي
سلام علیکم: خسته نباشید. در مباحث شما چند واژه برایم دقیق روشن نیست میخواستم توضیحی بفرمایید؟ یک: کلمه افق دو: اکنون بی کران سه: انتظار چهار: وارستگی پنج: تاریخ (مثل تفکر تاریخی هست) ششم: گشودگی البته این طور نیست که کلا چیزی متوجه نباشم بلکه میخواهم دقیق تر مدنظر داشته باشم. خیلی ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر کدام از این واژهها ریشه در مقدماتی دارد که پیشنهاد میشود با رجوع به سیر مطالعاتی که در سایت هست؛ کار را شروع کنید. موفق باشید
با سلام: آیا میشود مثال موج و دریا را که در عرفان است. در برهان صدیقین مثال بزنیم و بگوییم هستی دریا باشد و ماهیت همان موج باشد. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با این نگاه که ماهیات، محل ظهور وجودند و اصالتی و استقلالی در خود ندارند. موفق باشید
با سلام: وجود اعتباری و وجود حقیقی در عرفان به چه معناست ؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد اعتباریات ابتدا لازم است فصل ششم اصول فلسفه علامه را با شرح استادی توانا دنبال بفرمایید و حقیقتاً مسئله بسیار مهمی است که چگونه هر اعتباری ریشه در نفس الأمر دارد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم: استاد من خیلی از دست همکارانم رنجیده خاطر میشوم، بخاطر حقه بازی هایی که در حین کار انجام میدهند، من هم نمیتونم سکوت کنم و از حق بگذرم و باهاشون برخورد میکنم، و این برخورد باعث میشود تا چند روز فکر و ذهنم درگیر اون مسئله باشه، و آدمی هستم تا ثابت نکنم ول کن نیستم، هرکاری هم میکنم بحث و جدل را کنار بگذارم به خودم میگم که نه در قیامت مظلوم هم مانند ظالم مؤاخذه میشود که چرا از حقش دفاع نکرده است، حیف این دل نیست درگیر مسائلی باشد که ما را از یاد خدا ببرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکرِ مشفقانه به رفقا دادن کار خوبی است در آن حدّ که به خود آیند، ولی دنبالکردن آنها نیاز نیست. موفق باشید
برای انگیزه سازی در طلبگی و رشد پیشرفت در دروس چه باید کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طلبه در این زمانه متوجه باشد جهان آینده، جهان عبور بشر از سکولاریسم است و رجوع به دینی که جوابگوی بشر جدید باشد. در این رابطه طلاب عزیز باید به خوبی در بستر دروس رسمی حوزه، خود را نسبت به قرآن و روایات مجهز کنند تا جوابگوی نیازهای انسانها در آیندهای نه چندان دور باشند. موفق باشید
سلام استاد: سوالی داشتم امروز همین اکنون دقیقا در کدامیک از منازل سیر کمالی افق تاریخ انقلاب اسلامی هستیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور نمی شود بتوانیم آن نکتهای که میفرمایید را مشخص کنیم. آنچه روشن است حضور هرچه بیشتر انقلاب اسلامی است در اهداف خود و در آینده با همه موانعی که در پیش دارد. موفق باشید
سلام بر استاد گرانقدر: سوالی خدمتتان داشتم. چرا میگن باید هر ذکری به تعداد مشخص گفته بشه وگرنه اثر ندارد یا اثری معکوس و بد دارد؟ یا احیانا اصلا اثر ندارد. چرا موضوع به این مهمی در کتابی کامل مطرح نشده که هر ذکر چند بار گفته شود؟ یا اگر کتابی هست و بنده بی اطلاعم، در مورد تعداد اذکار لطفا به بنده هم معرفی کنید. واقعا احساس وجودی ام حیران و سرگردان بودن همیشگی است. با این حرفا. احساس میکنم در جهان تاریکی زندانی هستم و گفته اند با ذکر گفتن مقرب و رها میشوی ولی تعداد ذکرها را برایم مشخص نمیکنند!!! در حالیکه آن ذکرها تعداد مشخصی دارد!!!!! به اینترنت و سایتها که نمیشه اعتماد کرد میشه؟ حداقل یه کتابی در این مورد یا چاپ کنید، یا معرفی کنید. میگن باید استاد بگه برا هر شخصی تعدادش فرق میکنه، آخه من به کی اعتماد کنم که کی واقعا برحقه و استاد حسابه؟اصلا من شما رو استاد میدونم خب شما بفرمایید من چه ذکری و چند تا ذکر بگم؟ اگه لازمه حضوری هم برسم خدمتتون اهل اصفهانم. چون وسواس گونه به این موضوع فکر میکنم و بیخیال نمیتونم بشم. من تعداد اذکار و خواصش رو میخام بدونم. استاد عمرم تموم شد وقتم رفت. اصلا به همین تسبیحات که پیامبر و امامان گفتن اکتفا کنیم چطوره؟ مثل تسبیحات حضرت زهرا یا خواندن مداوم ختم قران با حال تفکر و تذکر به خواددر فهم آیات؟ وقتی میگن استادی باید ذکرهایی با تعداد مشخص به هر فرد بدهد میترسم. میترسم از این کوتاهی ها در مراجعه نکردن. پناه بر خدا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور نیست که گفته اند. آری! بعضی از اذکار که از طریق ائمه وارد شده است و تعداد آنها را نیز مشخص کرده اند؛ بهتر است که به همان تعداد مقید باشیم تا بیشترین تأثیر را بگیریم، ولی کم و زیاد کردن تعداد آنها نیز به هر حال ما را از تأثیر آن اذکار که عموماً اذکار توحیدی است، محروم نمی کند. می ماند اذکاری که مثلاً استادی خاص مدّ نظر دارد و تأکیدی که بر تعداد آن می کند که به نظر می آید نباید خود را مشغول این امور کرد. مهم، همان اذکار عمومی مثل ذکر «لا اله الا الله» و ذکر صلوات و ذکر تسبیحات اربعه است. موفق باشید
با سلام و احترام: بنده در گذشته، خواسته ها و حوائجی داشتم، که بهر دلیلی انجام نشد، و با تسلیم و رضا، آنها را در فکر و قلبم حل کردم و برایم تمام شد. در حال حاضر در شرایطی هستم، که با اراده و اختیار به چیزی و یا اتفاقی فکر نمیکنم، و معمولا آن حالی که بر قلبم عارض میشود را رصد میکنم، و متناسب با آن حال هر کاری، از گریه، دعا، عبادت، شادی و... لازم باشد انجام میدهم. بااینکه حوایج گذشته را با حالت تسلیم و رضا حل کردم، بدون اینکه ارادی فکر کنم، بعضا حال نیاز و بعضا دلگیری یا غصه نسبت به آن مسائل برایم پیش میآید، و اگر حالم حال درد دل، یا تضرع، یا حاجت باشد، با خداوند مطرح میکنم، و بعد از آن کانه هیچ نیازی و خواستهای نبوده و نیست. و حال رضا و تسلیم حاکم میشود. برایم سوال بود، که آیا اینها جزء خطورات بد هست؟ یا جز احوال است؟ اگر در این حال بعضا حال حال شکایت باشد؟ باید چه کرد؟ متشکرم از پاسخگویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زیباست اگر انسان با هزاران حاجت نظر به توحید و رحمت بیکرانه حضرت حق بکند و در آنجا به نوعی از استغناء و بینیازی نایل گردد که صدها برابر بالاتر از برآوردهشدنِ آن حوائج است[1] به همان معنایی که فرمودند: «گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم / چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی». این است معجزه توحید و استقرار در قلمرو رحمت الهی، که به تعبیر صدرالمتألهین همان روبهروشدن با نور «وجود» است امری که در جهان غربی به تعبیر هایدگر مورد غفلت قرار گرفته و در نتیجه جهان مدرن نیازهای انسان را زیاد کرد و انقلاب اسلامی با افقی که مقابل انسان میگشاید بنا دارد سرنوشت انسان را از این نوع تنگناها تغییر دهد. موفق باشید
[1] - به جمله مبارک مولایمان علی «علیهالسلام» نظر کنید که میفرمایند: «استغناؤک عن الشَّیء خَیر من استغنائک به»، اینکه از چیزی بینیاز بشوید بهتر از آن است که با آن چیز بینیاز بشوید،
سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: از جناب میثم تمار نقل شده: «شبی از شبها مولای من امیرالمؤمنین علی (ع) با من به بیرون از کوفه آمد و در مسجدی که آنجا بود چهار رکعت نماز گزارد، بعد از سلام نماز و گفتن تسبیح عرضه داشت: خدایا! چگونه تو را بخوانم با آنکه نافرمانی تو را کردهام، و چگونه تو را نخوانم بعد از آنکه تو را شناخته و محبت تو در دلم جای گرفته است. دستی را به طرف تو دراز کردم که از گناه پُر است و چشمی که امیدوار (به بخشش و کرم) تو است... (دعایی طولانی کرد) سپس صدا را آهسته نمود و سر بر خاک نهاده سجده کرد و یکصد مرتبه گفت: العفو، العفو، آنگاه برخاست و بیرون رفت، من به دنبال حضرت به صحرا رفتم، حضرت خطّی برایم کشید و فرمود: مبادا از این خط بگذری! آنگاه خودش تنها رفت، شب تاریکی بود با خودم گفتم: تو مولای خود را رها کردی با آنکه او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر او چه عذری خواهی داشت، به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم. به همین جهت، دنبال حضرت حرکت کردم، مقداری که آمدم دیدم حضرت سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن میگوید و چاه نیز با حضرت سخن میگوید، که ناگاه حضرت متوجّه من شده فرمود: کیستی؟ گفتم: میثم. فرمود: آیا نگفتم از آن خط عبور نکنی؟ عرض کردم: ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم دلم آرام نگرفت فرمود: آیا از حرفهای من چیزی شنیدی؟ عرض کردم: نه، فرمود: ای میثم! در سینه عقدههایی است که وقتی سینهام از آن تنگ میشود با دست زمین را گود میکنم و اسرار خود را برای آن بازگو میکنم...» ۱. پرسش اول حقیر این است که از نظر حضرتعالی راز سر در چاه فرو بردن مولای متقیان سلام الله علیه چه بوده؟ ۲. پرسش دوم: با توجه به قسمت آخر همین روایت و روایت دیگری که از امام باقر سلام الله علیه نقل شده است که خطاب به یکی از پیروانشان نیز توصیه کردند که «هرگاه دلت به تنگ آمد، چالهای کنده و راز خود را درون آن بازگو کن»؛ آیا برای امثال ما هم در شرایط دلتنگی اگر چنین عملی انجام دهیم مفید است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راز، همیشه راز است. آری! آنقدر هست که میفهمیم خبرهایی ناگفته در پیش است و اولیای الهی متوجه آن حضوری هستند که نهایت حضورها است. در این مورد عرایضی در جلسه ۲۶ «انقلاب اسلامی، وارستگی و انتظار» https://eitaa.com/matalebevijeh/15069 شد ۲. ظاهراً امروز آن چاهی که اولیای الهی در آن نجوا میکردند، گوشهایی شده که اتفاقاً ماورای سخنانی بس بلند و فاخر هستند. اینجا است که رهبر معظم انقلاب به حلقه های میانی و جهاد تبیین امید بستند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد عزیز، بنده در مسائل زندگی دچار شلوغی شغلی و اجتماعی شدم، همیشه در این شلوغی ها ناگهان از یاد خدا غافل میشوم، مخصوصا که خیلی هم مجبور به مطالعه هستم و در خلال این مطالعات یاد حق تعالی و احساسات بندگی از من دور میشود و فراموش میکنم، چگونه تقوای ذهنیم را در این شرایط حفظ کنم، لطفاً راهنمایی کنید، کتابی چیزی یا جمله ای.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمق در معارف دینی مانند «معرفت نفس» و تفسیر قرآن، انشاءالله گشایش لازم را پیش میآورد. موفق باشید
سلام: خدا قوت. منظور این روایت چیست؟ «عنه عليه السلام القَرابَةُ إلى المَودَّةِ أحْوَجُ مِن المَودَّةِ إلى القَرابَةِ»; امام على عليه السلام: خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى» ; نهج البلاغة : الحكمة 308 .
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه مهم است دوستی است و حتی در دل خویشاوندی آنچه مهم است آن نوع دوستیهایی است که بین ارحام پیش میآید. حال چه آن دوستی در بین خویشان باشد و چه بین غیر ارحام. مهم، دوستی است و دوستداشتن، و دوستداشتن را دوستداشتن.https://eitaa.com/dastanak_ir/13862. موفق باشید
سلام علیکم و رحمهالله: متن زیر از گروه ایتایی برهان عینا نقل قول شده است. لطفا پس از مطالعه متن زیر مفهوم «واسطه فیض» بودن معصومین علیهمالسلام را تشریح فرمایید. سپاسگزارم لینک گروه: https://eitaa.com/28219951/7950 * «در آیه ۳۰ از سوره مبارکه توبه آمده است: «وَ قَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ قَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ»؛ این عبارات نشان میدهند که کافران اهل کتاب در «نظریه ولادت» به مشرکان تأسی جسته و با ایشان مضاهات میکنند و همین عامل باعث اجتماع این دو طیف در یک جبهه شده است. از سوی دیگر با مراجعه به آیات ۱۶ الی ۳۶ از سوره مبارکه مریم خواهیم دید که شاخصه اصلی جبهه حق و «صراط المستقیم» همانا عدم اعتقاد به «نظریه ولادت» قلمداد شده است؛ این مجموعه از آیات که در راستای ارائه تصویری درست از حضرت عیسی (ع) و داوری در خصوص اختلاف پیش آمده میان اهل کتاب درباره آن حضرت برآمدهاند، درنهایت اعلام میدارند: «...ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ / مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ / وَ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ»؛ در این آیات کریمه میان پاره از مفاهیم ملازمه برقرار شده است که ضروری است اشاره ای به نحوه ملازمه آنها داشته باشیم: ۱. در ابتدا لازم است بدانیم که عبارات فوق (آیات ۱۶ تا ۳۶ از سوره مریم) به مثابه صدور حکم از محکمه قرآن کریم درباره اختلاف پیش آمده (= فیه یمترون) در میان اهل کتاب می باشند و این از جمله مهم ترین رسالتی است که قرآن کریم برای خویش قلمداد کرده است؛ زیرا در آیات ۷۶ الی ۷۸ از سوره مبارکه نمل آمده است: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ وَ إِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ»، براین اساس اگر ندانیم که اختلافات پیش آمده در میان اهل کتاب بر سر چه بوده است، طبعاً نخواهیم دانست که در قرآن کریم قصه از چه قرار است. ۲. در این آیات کریمه مشاهده میشود که میان اعتقاد به «نظریه ولادت» و عدم عقیده به «کُن فیکون» رابطه وجود دارد. (پیشتر هم گفته بودیم که انکار قدرت «خلق لامِن شیء» یا همان «کُن فیکون» مستلزم اعتقاد به نظریه فلسفی «فیض و صدور» یا همان «نظریه ولادت» است) آنانکه قایل به «نظریه ولادت» یا همان نظریه فلسفی «فیض و صدور» هستند، الله را به عنوان تنها کسی که رب العالمین است، نمی پذیرند بلکه قایل به سلسله مراتبی از اربابان (وسائط فیض) بوده که از ایشان استمداد و استعانت می جویند، لذا آیه کریمه تأکید میکند که الله همان رب العالمین است و لاغیر. نتیجه اینکه: اگر الله را رب العالمین بدانیم (الحمدلله رب العالمین)، دست به «دعا» برداشته و صرفاً از او استعانت بجوئیم (ایاک نعبد و ایاک نستعین) و او را دارای قدرت مطلقه بر «محو و اثبات» حوادث و مقدرات جهان و تاریخ قلمداد نمائیم، آنگاه قایل به «نظریه ولادت» نخواهیم شد و درنتیجه همراه با کسانی که «انعم الله علیهم» هستند واقع در «صراط المستقیم» خواهیم بود» / پایان نقل قول
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به حکم یکی از اسمای الهی که «اسم جواد» است حضرت حق با تجلی دائمی خود همه امور را تدبیر مینماید ولی در عین تشکیکیبودن وجود. در مورد جایگاه واسطه فیض و نقش آن خوب است به کتاب «جايگاه و معني واسطه فيض» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/book/239?mark=%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87
سلام و عرض ادب: استاد گرامی محبت بفرمایید بفرمایید «فلا انساب بینهم» در آیه ۱۰۱ مومنون با «الحقنا بهم ذریتهم» در آیه ۲۱ سوره مبارکه طور چطور قابل جمع است؟ اگه بعد از نفخ صور مجددا همه از خاک برمیاییم و نسبتی بین هیچکس نیست چطور میشه آیه میفرماید ذریه مومن را به او ملحق میکنیم تا چشمش روشن شود با اینکه اعمالش کاستی دارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً الحاق ذرّیه به معنی الحاق آن اموری است که انسان برای خود انتخاب کرده، از آن جهت که میفرماید: «وَ كُلُّهُمْ آتيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً» (مریم/۹۵) یعنی هرکس تنها خودش میباشد و اعمال خودش بدون هرگونه نسبتی که در دنیا داشت. موفق باشید
با عرض سلام و تشکر از شما: سوال بنده این است که چرا با وجود اینکه انسانها در معاد با جسم مثالی محشور میشوند، ظاهر برخی از آیات قرآن در مورد معاد، به جسم مادی بیشتر نزدیک است تا جسم مثالی؟ مثل آیه ۳ و ۴ سوره قیامه: «أَيَحْسَبُ الْإِنسَانُ أَلَّن نَّجْمَعَ عِظَامَه بَلَىٰ قَادِرِينَ عَلَىٰ أَن نُّسَوِّيَ بَنَانَهُ» سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه در جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی»https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%AD%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C عرض شد حضرت امام عسگری «علیهالسلام» فضای این آیه را فضای جدل خداوند با اُبیّ بن خلف میدانند بدین معنا که بر مبنای پیشفرضهای مخاطب سخن گفتهاند نه آنکه بخواهند موضوع را از این زاویه تثبیت کنند. موفق باشید
با سلام و ادب: استاد اگر اسامی دنبال ظرف خود هستند تا ظاهر شوند، پس مریض که اینقدر دنبال شفا می گردد چرا بعضی وقتها نمی رسد به شفا یا دیر می رسد؟ یا یک جور دیگه بگم: مریض چی شد که اسم حی را از دست داد و به ضعف افتاد؟ حالا چکار کند دوباره برگرده؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید جان طالب، ظرفیت لازم را جهت تجلیات انوار اسماء داشته باشد. موفق باشید
نیستم دنبال پاسخ، با سوالاتم خوشم / سیر ما امکان ندارد؟ با محالاتم خوشم / شاعری، بیپیشگی، سرمستی و عشق و جنون / بیکمالی هستم و با این کمالاتم خوشم / هر که ما را دید گفت: او غصه دارد در درون / در خودم، در زندگی، هم در رسالاتم خوشم / ثابتات آسمانها را بگو حسرت خورند / چرخهای هستم که در تغییر حالاتم خوشم / از مزیّتهای عقل منطقی صحبت نکن / شاعری هستم که دائم با خیالاتم خوشم / ۲۹ مهر ۱۴۰۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: بخصوص اگر این خیالات، تجلیات بستان خدا باشد از آن جهت که فرمودهاند: «آن خیالاتی که دام اولیاءست / عکس مه رویان بستان خداست» و اینجا است که میتوان با خیالات خوش بود. زیرا حکایت جهانی است که خدا در آن حاضر و حاضرتر است. موفق باشید
سلام: یک نکته ای در جلسات اخیر جنابعالی و همینطور رهبر انقلاب توجه بنده رو جدی جلب کرده! شدت و وسعت مسائل جلسات بیش از حد معمول که قبلاً این وسعت نبود و این نشان دهنده ظرفیت بیشتره جهان و انسانهاشه. فقط یک نکته برام سئوال شده: این وسعت زیاد در همه آفاق و انفس باید اثرات جدی روی جهان بذاره؛ چرا که متحول شدن جهان را انسانهای آن شکل میدهند در حالی است که آنها تغییر کرده اند. تا حالا ندیدم شما یک نظری در مورد مثلاً وقوع دوباره جنگ یا دلایل کافی برای اینکه اصلا از جنگ نظامی عبور کردیم و وارد یک نوع دیگری از رخ داد ها بشویم، گفته باشید؟! شاید این اشاره افق حرکتی ما را به سوی درست تر نشانه بدهد و میدان جدیدی را بگشاید. بهرحال چه آنرا از زبان شیرین شما یا رهبری بشنوم بدانید از شنیدن آن، پوزیشن و چگونگی حضور اجتماعی جدید و میدان حضور جدید برای سیر کردن تاریخ وجودم را بدست می آورم و سخت برای به روز شدن موقعیت منتظرم. هرچند یاد گرفتم صبوری در عین انتظاری شیرین را پیشه کنم. به همان معنایی که از شما آموختهایم که انسان همانی باید باشد که وجودا هست و بهترین نوع بودن و زندگی کردن بودنی است که همان وجود ذاتی ابدی اش است، همانی که بوده و بیشتر میشود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با انقلاب اسلامی تاریخی آغاز شده که حکایت از آیندهای دارد غیر از آیندۀ سراسر توهّمی که جهان استکباری مدّ نظر آورده که، عین بیآیندگی میباشد. و از این جهت باید همۀ اموری که در مقابل انقلاب اسلامی پیش میآید با نگاه تمدنی مدّ نظر داشت، نگاهی که رهبر معظم انقلاب مدّ نظر دارند و از این جهت آمریکا و ترامپ و اسرائیل و نتانیاهو عددی نیستند که ما مشغول آن شویم. همۀ تلاش آنها را در راستای مقابله با حضور تاریخی انقلاب اسلامی به آینده باید بدانیم از آن جهت که متوجۀ حضور تاریخی انقلاب اسلامی در آیندۀ این جهان میباشند و از این جهت از حرکات آنها منفعل نمیباشیم و با متانت و صبر، کاری که شروع شده است را جلو و جلوتر میبریم با نظر به مردم آزادۀ جهان که سخت شیفتۀ ایران انقلابی این تاریخ هستند و بقیه را به چیزی نمیگیرند. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: میخواستم برای تربیت توحیدی و تاثیرات مثبت والدین به خصوص مادر بر فرزند به خصوص در دوران بارداری از شما مشورت و راهنمایی بگیرم که برای تربیت و تاثیر مثبت در جهت توحیدی بار آمدن فرزند از زمان جنینی چه توصیه و راهنمایی ای میفرمایید؟ التماس دعای فراوان استاد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه آثار روحیِ مادر در دورۀ بارداری در رشد و تعالی جنین نقش دارد؛ بحثی نیست. آری! مهم آن است که مادران در دورۀ بارداری با روحیۀ متانت و توکل و رعایت آداب شرعی و احتیاط نسبت به عدم حضور در مجالسی که فضا، فضای ایمانی نیست و یا غذا، غذای کاملاً مطمئن نیست؛ نسبت به انتظاری که فرزند در دورۀ جنینی از مادر دارد، مواظبت لازم را داشته باشند. موفق باشید
سلام استاد روز معلم را به شما که واقعا حق بزرگی به گردن من دارید تبریک عرض میکنم. آیا تعاریف روانشناسی از شخصیت انسان مثل تعریف درونگرایی یا برونگرایی و... مورد تایید دین و وحی است؟ و آیا در ازدواج به این تعاریف هم توجه کنیم یا نه مثلا از طرف مقابل بپرسیم شما درونگرا هستید یا برونگرا یا این که ملاک ما باید ملاک های دینی باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از لطفی که به بنده فرمودهاید سپاسگزارم و خدا را شکر میکنم. ۲. به هر حال روحیۀ انسانها متفاوت است. مهم آن است که هرکدام، دیگری را درک کنند و به روحیۀ همدیگر احترام بگذارند. موفق باشید
با سلام: تفاوت توهم و واقعیت چیست؟ من حقیقتا درمانده شدم و هرچه بیشتر میگذرد، بیشتر این مسائل به من هجوم می آورد. واقعا نمیدانم در رابطه با خدا و ائمه و شهدا چه نسبتی دارم. زمانهای زیادی را به صحبت با خدا و امام ها و حتی سر مزار شهدا میپردازم. اما نه جوابی و نه علامتی که به من تسلی قلبی دهد که صدایم را شنیدند. احساس میکنم در نسبت این بزرگواران در توهم هستم و دارم با خودم صحبت میکنم. توهم و تصور دارم که با آنها ارتباط گرفتم. اصلا نمیدانم کدام درست است. آیا حقیقتا رابطه ای برقرار شده یا همه تخیلات و توهمات من هستند! خواهشاً کمکم کنید. بگویید از کجا بفهمم این نسبتم با این بزرگواران در حقیقت چیست؟ نکند بعد از مرگ متوجه بشوم اصلا رابطه ای نبوده. من با خدای توهمی و امامان توهمی و ساخته ذهن خودم ارتباط برقرار کردم و این خسارت ابدی خواهد بود برای من. سپاسگزارم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید از «معرفت نفس» شروع کرد و با حضور و نسبتی انسانیِ خود نزد خود، نسبت انسانیِ خود را با آن عزیزان به میان آورد که چه اندازه آن ها متذکر حضور گمشدۀ ما در این عالم هستند تا آنجایی که انسان احساس میکند خود را هرچه بیشتر در آن شهدای عزیز دنبال میکند. در این صورت است که مییابیم چه اندازه با هر شهیدی راههایی اصیل در مقابل ما گشوده شده است. از شهید عزیزاللهیِ نوجوان بینام و نشان بگیرید تا شهید یحیی سنوار و سیّد حسن نصرالله، و رابطۀ حضوری که با این آینهها میتوان برقرار کرد. خود را آماده کنید برای چنین حضوری در نسبت با تشییع سید حسن نصرالله. بنده نیز نکاتی را تحت عنوان «در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله» با رفقا در میان گذاشتم که خوب است ذیلاً نظری به آن انداخته شود. موفق باشید
در آینۀ تشییع شهید سید حسن نصرالله
اگر شهدا با حیاتی بیشتر و تأثیری افزونتر در صحنه نیستند، چرا استکبار از تشییع پیکر مبارک سید حسن نصرالله تا این اندازه نگران است و تلاش دارد تشییع آن مرد بزرگ تا آنجا که ممکن است، محدود باشد؟
آیا خود را آماده کردهایم تا در فضایی که با تشییع آن مرد بزرگ پیش میآید، حاضر باشیم؟ فضایی که در تشییع پیکر جناب سعد بن معاذ پیش آمد و رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» متذکر انبوه فرشتگان در آن تشییع شدند.
در تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله آیندهای را مدّ نظر آورید که آن روح بزرگ، انسانهایی را به ظهور خواهد آورد که هر کدام، سید حسن نصراللهها هستند.
مگر میشود ما در این تشییع در اکنونِ خود نسبت به آینده بیبهره باشیم؟ اعم از آنکه در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روحمان آن مرد بزرگ را تشییع کند.
به گفتۀ آن مرد لبنانی فکر میکنم که میفرماید:
«حتی اگر سید را تشییع کنیم باز هم آماده نخواهیم بود. این تشییع تا روز قیامت با ما خواهد بود».
لبنانِ پس از تشییع، لبنانِ دیگری خواهد بود. لبنانی که بزرگ شهیدش قرار است تا قیام قیامت دستگیر وداع کنندگانش باشد.
آری روز تشییع سید، مقاومت خیز بلندی میگیرد، از اینجا تا قیامت. اعم از آنکه در لبنان حاضر باشیم و یا توجه و روحمان آن مرد بزرگ را تشییع کند.
طاهرزاده ۱۴۰۳
سلام استاد: خسته نباشید. کانالی به نام «علم الاسماء» مدعی است که با علم متافیزیکی اسلامی، همهی مشکلات افراد را میفهمد؛ چه جسمی و چه روحی، و درمان میکند. عناوینی هم که مدعی درمانش شده، مثلاً بررسی آسیب سحر و طلسم، آسیب اجنه، همزاد، چشم زخم و...، بررسی فرکانس نام، درجه مزاجی نام، محاسبه اسم اعظم شخصی و... یک مطلبی هم برای نام درمانی نوشته که: «آیا اینو میدونستید که اگر ارتعاش نامتان ضعیف باشد، حادثههای زیادی میتونه در زندگیتون رخ بده؟ مثل بیماری، بچهدار نشدن، تصادف، متضرر شدن در معاملات، کارها را نیمه رها کردن، مشکلات در ازدواج و روابط و حتی آسیبهای متافیزیک...» میخواستم بدانم اصلاً این علمها درسته؟ اصلاً متافیزیک، علمی هست که ثابت شده باشد؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گمان بنده با نظر به معارف قرآنی و حِکمی، ما نباید معطل این حرفها باشیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: عبارت زیر که جزو فرار های پایانی صلوات ضراب اصفهانی است. مربوط به روایت ۱۲ مهدی میشود؟ و آیا این روایت صحیح است؟ با توجه به عبارات قبل که برای طول عمر امام زمان دعا میشود و سپس دعای طول عمر که برای زمامداران در آخر آمده، زمامداران یا ۱۲ مهدی از نسل امام زمان (عج) هستند؟ وَ صَلِّ عَلَي وَلِيِّكَ وَ وُلاَهِ عَهْدِكَ وَ الأَْئِمَّهِ مِنْ وُلْدِهِ وَ مُدَّ فِي أَعْمَارِهِمْ و بر وليّت و زمامداران پاي بند به عهدت كه امامان از فرزندانش هستند درود فرست، و بر عمرشان بيفزا
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمودهاند: «مقصود از امامت (ائمه) در این عبارت غیر از مقصود از امامت ائمه اثنی عشر است. تأمل کنید.» موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: حتماً در جریان هستید که گروه جهادی نورالزهرا سلام الله علیها که در اصفهان و به خصوص در منطقه دستگرد خیارفعال هستند و نسبت به مردم مستضعف خدمت رسانی میکند بعضاً با مسائلی روبرو میشویم که لازم است جناب عالی راهنمایی بفرمایید. به عنوان نمونه افراد مهاجری را داریم که از کشورهای اطراف هستند و حقیقتاً محتاج میباشند آیا میتوانیم به آنها کمک کنیم و یا کسانی هستند از کشور خودمان که نمیدانیم حقیقتاً محتاجند یا نه ولی شدیدا اظهار نیاز میکند وظیفه ما نسبت به این افراد چیست؟
بسمه تعالی. سلام علیکم. در جریان فعالیت آن عزیزان میباشم و بحمدالله منشا خیرات کثیره هستند. در مورد مهاجرانی که غیر قانونی وارد کشور شدهاند به هر حال موجب مشکلاتی برای کشور میباشند، تا آنجا که ممکن است نباید شرایط برای آنها ساده و راحت باشد، هرچند نسبت به حداقل نیاز آنها که موجب سد جوع آنها شود نباید بیتفاوت بود و در مورد افرادی که اظهار نیاز میکنند هر چند ممکن است صادق نباشند ولی در حد رفع نیاز اولیه اشکال ندارد زیرا خطر آنکه نیازمند حقیقی باشند و ما بیتفاوت نسبت به آنها عبور کنیم بسیار زیاد است. موفق باشید
سلام علیکم: خداشناسی که در فطرت انسان میباشد. در این فطرت شناخت اسم جامع الله است یا شناخت ذات خدا؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً فطرت همان طور که درآیه ۱۷۲ سوره اعراف متذکر می شود ما با ربوبیت او در عهد الست که عهد فطری ما است؛ روبرو بوده ایم. موفق باشید
