سلام علیکم خسته نباشید خدا شما را حفظ کند. در مورد ازدواج باید چه نگاهی داشت و معنای زوجیت چیست؟ به نظرم الان خیلی از تفسیرها از ازدواج موجود بینانه هست به نظر شما جایگاه وجودی ازدواج چیست؟ و اینکه چگونه در این شرایط جامعه باید ازدواج کرد آیا کتابی مدنظر دارید یا صوت؟ و معنای خانواده چیست؟ قران به آن بیت میگوید یعنی خانواده چه بستری می باشد؟ خیلی ممنون میشم به هر سه سوال جواب بدهید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که قرآن میفرماید: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ (21/ روم) در دل ازدواج، انسان نوعی صمیمیت و رحمت را که از طرف خدا به طور خاص پیش میآید را تجربه میکند. عرایضی در رابطه با ازدواج در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» شده است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم عجل لولیک فرج به حق زینب کبری سلام الله علیها. جناب طاهرزاده خوب مقبول است که اینکه میدانیم شما استاد گرامی هستید چه میشود که امامم حسین بن علی (ع) میشود قلب قرآن؟ چرا امام حسین بن علی میشود قلب قرآن ؟ چرا خداوند امام حسین را انتخاب کرد که بشود قلب قرآن؟ وقتی میگوییم قلب یعنی وجود انسان و زندگی انسان چرا قلب قرآن و جود قرآن و میشود امام حسین؟ یا حق این بنده حقیر را چه حقیقتا حقیر را دعا بفرمایید. ان شاالله تعالی
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه ائمه «علیهمالسلام» قلب قرآن هستند به اعتبار نور عصمتی که آنان دارند و به گفته قرآن «المطهّرون» هستند. موفق باشید
«خداوند متعال مجرد مطلق است و لذا حضوری مطلق و بدون محدودیت دارد.» آیا می توان گفت که خداوند متعال با توجه به عنایت و نظر خاصی که به بعضی چیزها دارد مثل کعبه و وجود پیامبر عزیز و اولیاء علیهم السلام، در آنجاها حضور شدیدتری داشته و لذا انسان خدا را در محضر اینها بیشتر حس می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور خداوند در همه جا و همواره به طور کامل و مطلق است. منتها در بعضی مظاهر در نسبت با ما ظهور بیشتری دارد و میدان تجربه قرب در آن مظاهر برای انسان بیشتر فراهم میشود. موفق باشید
سلام استاد: در مورد آقای جلیلی میخواستم نکته ای رو بگم که استاد بنده به ایشان رای دادم و صحبت های شما رو هم با گوش قبول راجع به ایشون پذیرفتم. استاد بله ایشون انقلابی به معنی واقعی کلمه هستند و همه ی خصوصیات خوب ایشون رو هم در نظر دارم ولی میخواستم نقدی به ایشون بکنم و نظر شما رو هم بدونم. استاد آیا نباید به ایشون راجع به نگاه اقتصادی شون تذکری داد چرا که طرح و برنامه های اقتصادی شون باز در بازی نگاه سرمایه داری هست. اگر طرح های ایشون رو یک نگاهی کنید میبینید آخرش اقتصاد بر پایه ی دلار حال آنکه آقا میفرمایند نجات اقتصاد کشور دانشبنیان است. البته شاید شما بفرمایید ایشون به دانشبنیان توجه دارند. بله ایشون توجه دارند ولی مجموع صحبت ها و طرح های اقتصادی شون دانشبنیان را راه نجات اقتصاد کشور همانطور که رهبری فرمودند نمیدونند.اسناد بنظرم جا دارد که در کنار دفاع از نگاه و رویکرد های انقلابی ایشون نگاه اقتصادی ایشون که در بازی سرمایه داری ست که البته فکر میکنم خودشون به این مساله تنبه ندارند رو نقد کنیم. استاد میشد بیشتر توضیح بدم منتها خواستم وقت تون رو نگیرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد نگاه آقای دکتر جلیلی در رابطه با یارانه، نکتهای که فرمودند همان مطلبی بود که مجلس نیز بر آن تأکید دارد و اگر عملی شود خوب است. و در دیگر موارد نمیدانم نسبت به کدام مطلب میفرمایید نگاه اقتصادی ایشان در گردونه سرمایهداری است؟ البته اگر چنین است باید با طرح مصداق، نقد شود. موفق باشید
عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی: برای شروع مطالعه تفسیر المیزان کدام نشر را پیشنهاد میفرمایید؟ فروشنده گفتند که تفاوت میکند و چون بر طبق توصیه شما علاقه مند شدم به تفسیر ممنون میشوم بفرمایید کدام نشر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان ترجمه آقای موسوی همدانی که علامه طباطبایی نیز به آن ترجمه، نظر مثبت داشتند، خوب است. موفق باشید
سلام: چرا آقای داوری اردکانی فیلسوف معاصر از آقای پزشکیان حمایت کردند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در سوال و جوابهای شماره 37882 و 37886 و 37895و 37894 شده است خوب است که به آن متون رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام، استاد گرامی ضمن تشکر از زحمات شما برای دفاع از حق و جبهه حق، نکته ای به نظرم رسید که فکر میکنم بولد کردن آن دفاع از حق که در این زمان در ساحت آقای دکتر جلیلی تجلی پیدا کرده را آسان تر میگرداند، و آن نکته این است که با توجه به اطلاعاتی که من دارم جناب جلیلی جانباز و احتمالا با درصد بالایی از جانبازی هستند و یک پای خود را در راه دفاع از حق از دست داده اند ولی به دلیل خلوصشان از این نکته نه خودشون و نه حامیانشان جهت تبلیغ و روشن تر شدن شخصیت فداکار ایشان استفاده نکردند، در حالی که پر واضح است که ایشان در راه دفاع از میهن اسلامیشان جانباز شده اند و مسلما سختی های زیادی را در این مدت متحمل شده اند ولی دست از تلاش و کوشش برنداشته اند، به نظرم توجه دادن مردم به این مسئله خود به خود حق واقعی را برای فطرت های خداطلب ایشان واضح میکند، و من الله توفیق
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه قبلاً عرض شد بنده وقتی در سالهای گذشته با آقای دکتر جلیلی گفتگویی چند ساعته داشتم، ایشان را گوهری یافتم که جامعِ سیاست و دیانتِ توحیدی بود و از آن جهت عرض شد نباید ایشان تحت عنوان «اجماع» از صحنه حضور کنار بروند از آن جهت که نظر به ایشان به یک معنا نظر به سیاستِ توحیدی انقلاب است. البته بدون آنکه بخواهیم شخصیت ایشان را شخصیتی ماورایی قلمداد کنیم. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر استاد: من چند وقتی دچار نامیدی و یاس شدم. حالم خیلی بده و نمیدونم این حال رو چطوری خوب کنم خیلی احساس میکنم به کمک نیاز دارم ولی فقل کردم واقعا نمیدونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «راز نیستانگاری و راه عبور از آن» https://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C شده است. خوب است صوت آن مطالب را دنبال فرمایید. موفق باشید
با سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: با توجه به صحبت شما که فرمودید کارها باید از کف جامعه و از پایین درست شود و حتی مثال آقای احمدی نژاد (چهار سال اول) را زدید که از آن دوره بهتر نبود و کار حل نشد و فهمیدیم باید از پایین کار حل شود و باز در دیداری که رهبر عزیز با حاج مهدی رسولی داشتند که آنجا میخواستند مستقیم وارد شوند و حمایت کند از یک شخص خاص ولی رهبری ایشون را منع کردند و فرمودند بروید برای تمدن نوین اسلامی کار کنید و باز اشاره ای کوتاه دارم به سخنان رهبری در ۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ فرمودند یکی از چیزهایی هم که الان به این مناسبت، در این برههی زمانیِ بخصوص لازم است عرض بکنم، [اینکه] سعی کنید از گسترش نفوذ و کلمه در سطح کشور در مسائل زودبازده - مثل انتخابات و مانند اینها استفاده نشود. یعنی واقعاً به نظر من حیف است کار وسیع فرهنگی که انسان بخواهد انجام بدهد، وسیلهای قرار بدهد برای اینکه مثلاً در انتخابات یکی جلو بیاید، یکی عقب برود. این تشکیلات را تا آنجایی که ممکن است صرف این جور کارهای زودبازده [نکنید] تعجب بنده این است چرا باید شخصا از یک کاندیدا ولو این کادیدا کاملا اصلح باشد حمایت کنید؟ پیشاپیش از این که مصدع وقت شریف شدم عذر خواهی می کنم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد بنده آقای جلیلی را یک نامزد در کنار دیگر نامزدها نمیدانم. خوب است در این مورد به عرایضی که تحت عنوان «کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شد رجوع فرمایید. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: ضمن تبریک ایام. یکی از دوستان پرسیده اند دلیل اینکه صفت یا ویژگی هایی را که دارا نیستی مردم نسبت می دهند، چیست؟ و یا رفتار آنها شبیه به رفتار کسی است که این ویژگیها را داشته است. در این مواقع انسان نمی داند تفاوت بین خوبی و بدی چیست؟ یا گاهی با خود می گویی ای کاش همانطور که می گویند بودم حداقل اینقدر در ناراحتی نبودم. در معاشرت های خانوادگی و شغلی و... معمولا وجود دارد. لطفا کتابی هم از کتابهای خودتان در این زمینه معرفی کنید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسانی که متوجه حضور در تاریخ خود باشد، میتواند اصل را از فرع و صادق را از کاذب تشخیص دهد تا در انتخابهایش آگاهانه عمل نماید. پیشنهاد میشود مباحث مربوط به «معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن را دنبال فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: تعریف شما از خانواده چیست و در چه صورت می گویید وضعیت خانواده در کشوری بدتر یا بهتر شده؟ مثلا اسکلت پدر و مادر و فرزندان با وجود روابط گسسته و از هم گسیخته یا با وجود ترس فرزندان از پدر یا بی مهری مادر و امثالهم، آیا عنوان خانواده رو دارن؟ اگر بله، با چه منطقی؟ اگر خیر، پس چگونه میتوان معیار خارجی و بیرونی برای سنجش وضعیت خانواده داشت؟ آیا راهی برای اطلاع از حال و روز خانواده های ایرانی وجود داره تا بگیم آمار داریم و خانواده واقعی محقق شده؟ یا فقط به اسکلت اکتفا میکنید و همجنس گرایی و خانواده های تک والد را دلیلی بر بی خانمانی می دانید؟ نمیشود یک خانواده ی تک والد، از خانواده ی دو والدی، به حقیقت خانواده ی اصیل نزدیک تر باشه؟ زن ایرانی که با وجود خیانت دیدن یا با هوو سر میکنه از نظر خودش خانواده و آرامش و زندگی نداره. از نظر شما چطور؟ سوالاتم واقعیه و می خوام بدونم بر چه اساسی چنین فرمایشاتی دارید. لطفا دیدگاه خودتون بفرمایید نه دیگر صاحب نظران.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً میدانید که بحث در موضوع خانواده و زن به عنوان محور خانواده، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر دینی عرض عریضی دارد. پیشنهاد اولیه بنده مطالعه عرایضی که در این رابطه شده است، إن شاءالله منشأ اندیشیدن به این موضوع باشد. مثل کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» و جزوات «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده امروز» و «زنِ دیندار در نسبتی جدید با عالَم و آدم» و «زن و حضور تمدنی» و «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» که نوشته شد و باز هم باید نوشت و باز هم باید فکر کرد. موفق باشید
سلام استاد وقت شما بخیر: مگر گفته می شود جسم روحانی کعبه (بیت المعمور) در آسمان قرار دارد؟ آیا کربلا نیز به همین صورت است؟ (با توجه به روایاتی که خلقت کربلا را قبل از کعبه می داند) اگر بلی چرا انبیاء و اوصیا برای زیارت کربلا به زمین می آیند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال مطابق روایات، منشأ ظهور زمین از مکه و از باطن آن یعنی بیت المعمور است هرچند تعین روشن زمینی که ما را به بیت المعمور و انوار باطنی آن منتقل میکند؛ در کربلا راحتتر محقق میشود ولی این حضور هم مبتنی بر نظر به همان کعبه و بیت المعمور پیش میآید و به همین جهت انکار جایگاه کعبه، عملاً ما را نسبت به برکات دیگر مظاهر، محروم میکند. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: بنده سالیانی است مطالعاتی از کتابهای امام خمینی و ابن عربی و علامه حسن زاده آملی و شیخ پهلوانی و شاگردانشان، کتابها و تفسیر ارزشمند علامه طباطبایی عزیز را انجام داده ام وهمواره سعی بر ترک گناه با چله ها و زیارت عاشورا و انجام کارهایی که این اساتید گرامی فرمودند، البته که در هیاهوی دنیا و مشغولیات نیز گرفتاربودم و توفیق چندانی حاصل نشد، اما روزی در ۳ محرم درروضه امام حسین که بودم و در حالت توجه به امام و گریه بودم ناگهان دیدم ذهنم از همه افکار پاک شد و خالی شد و انگار به خدا نزدیک تر شدم و نیرویم قویتر شد بعد از روضه که به خانه آمدم همین حال را داشتم اگر اراده میکردم به جیزی فکر میکردم و اگرنمیخواستم آن را از ذهنم خارج میکردم و شب که خوابیدم فردای آن روز آن حالت رفته بود ولبگی وقتی که مطالعه میکردم یا قدگرآن میخواندم یا به جیزی فکر میکردم دوباره آن حال میشدم ولی به مرور زمان وغوطه ورشدن در دنیا آن حالت خیلی ضعیف شده و نیست، میخواستم بدانم آن چه حالی بود. لطفا برایم شرح دهید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بوده، امری نبوده که باید میمانده و یا باید با آن بهسر میبردید. مهم همان حضور توحیدی است که به لطف الهی سراغ انسان میآید و انسان نسبتی خاص با خدا و با خود و با دیگران پیدا میکند. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: ۱. آیا با روحیه ای که حضرت امام داشتند_ جدای از مقدرات الهی _ امکان ادامه انقلاب وجود داشت و یا نه! این حضرت آقاست که همزمان با زمان وجود یافته اند و این کشتی را ناخدایی میکنند؟ ۲.آیا دعایی که در حق دیگران داریم از آنجهت که سعه وجودی دیگران را نمیشناسیم. اگر دعای مد نظر ما برای فرد محقق شود، آیا نوعی محدودیت برای طرف نیست؟ ۳. بعد از طی کردن بحث هایی از معرفت نفس چرایی چینش سیر مطالعاتی چیست؟ به نظرم برای خودم بهتر است که با مباحث انقلاب اسلامی شروع کنم و بعد مباحث دیگر. از آنجهت که با مباحث انقلاب اسلامی در حضور و هویتی خواهم بود که با عزم و اراده و جدیت مرا برای شدن های بسیاری آماده میکند. صحیح است و یا نه؟ پیشنیازی میخواهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنانکه رهبر معظم انقلاب کراراً فرمودهاند آغاز این راه توسط حضرت امام گشوده شد و همه تلاش رهبری آن است که ابعاد بالقوه این راه را در مواجهه آنچه که پیش میآید به فعلیت برسانند. ۲. دعای ما برای افراد ذیل رحمت الهی اجابت میشود و خداوند آنطور که مصلحت افراد است، محقق میکند. ۳. کار خوبی است ولی در هر حال انس با قرآن مهم است. موفق باشید
در میخانه گشایید به رویم شب و روز که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم. استاد مگر نه اینکه «ادعونی استجب لکم» صحیح است «و اذا مرضت فهو یشفین» صریح؟ مکر نه اینکه عشق در یک لحظه اتفاق میفتد؟ مگرنه اینکه خیلی ها کم طاقتند و دل نازک و شکستنی ترند؟ مگر نه اینکه از فصوص و منازل و نماز و طاعت کاری نمیآید و او با ندایی در باز میکند و باب خانه معشوق باز است؟ مگر نه اینکه از همه بریده ایم؟ مگرنه اینکه عشق صورت میخواهد؟ استاد من نمیتوانم با شعر رباید دلبر از تو دل ولی آهسته آهسته زندگی کنم! استاد از خودم بیزارم، مگرنه اینکه خوب و بد را اینجا باهم میخرند؟ آه که چه سخت است غطائی که چشمانم را کور کرده است. میدانم مشکل از من است اما بنظرم کار معشوق هدایت امثال من که بد هستم است! خوب ها که خوبند! مگرنه اینکه جدشان با جذامیها مینشست، جذام ایمان من هم نمیتواند مانع رویتش شود! مگرنه اینکه ... مگرنه اینکه... استاد من گله دارم از این سردرگمی! از این بی کسی! از بی معشوقی و بی امامی! او که هست میدانم ولی استاد مگرنه اینکه هرجا گلی هست خار و خاشاکی هم هست! آه که ان الله لا یعجل لعجله الناس! اما من از فردا بیمناکم که نکند وقتی در خودم غوطهورم سر برسد! میدانم که به درد همان گردو بازی میخورم! ما را چه به کوچه لیلی! اما مگرنه اینکه او هیچ صدایی را بی پاسخ نمیگذارد و همین آه لبیک پیشاپیش اوست؟ آه که چه زمانه سختیست! متی احار فیک یا مولای! میگویند وقتی میبینی اش که دیدن و ندیدن برایت فرقی نکند وای خدا نکند که به این حال برسم که دیدن و ندیدن معشوق با هر توجیهی برایم فرق نکند! من خاک بر سر گمراه نبینمش چه کنم! حالا نمیدانم اسمش میشود اوبژه یا سوبژه! استاد من دارم از بی مونسی قابل رویت میمیرم دعایی بکنید برایمان! دعای استاد در حق شاگرد مستجاب است! بخدا پیگیر مباحث عرفانی هستم میدانم این حرفهایم کلی ایراد دارد و صحیح نیست و بی مبنا هستند! اما کم آوردم، رویت او در انقلاب و رهبری و امام و... درست جای خود اما رویت متعینه شخصیه او خودتان هم میدانید چیز دیگریست که به همه حصولمان آتش میزند! آه از کوری و دوری و صبوری! نوری کاش میتابید به این خیال آشفته تا از موقنین شوم! و کذلک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض! ابراهیم نیستم اما کذلک ای میشود برایم پیش بیاورند! آه از این خودخواهی های من! امام را هم برای تسلی دل خود و هوس میخواهم چه کنم که نمیفهمم و با نفهمی انس دارم! خاک بر سر من که جذام ایمانم را خورده! و باز خاک بر سر من. ای حجت خدا این دیوانه را ببخش یا صاحب الزمان
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرمود: « ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ» سپس شما را به جای گذشتگان در میان آوردیم تا بنگریم شما چه میکنید. حال مائیم و تجربه ایمانی که از یک طرف دلْ به دلبر دادن است و ناز او را کشیدن، و از طرف دیگر با خالِ لب او روبهروشدن و هزار سرگردانی. این یعنی ما را و رسیدن به لب یار کجا، که محل تجلیات ذاتیه انوار الهی است. مائیم و لب یار و بیماری از همان نوعی که در نوشته شما به چشم میخورد. و این قصه این زمانه است که زمانه سرگردانی است در بیابانی که انسانها لیلایِ دیروزین خود را که در دفاع مقدس با آن مأنوس بودند از کف دادهاند تا در ساحتی دیگر او را بیابند. و این قصه سرگردانیِ امروزین ما میباشد. لیلا را باید در ساحتی دیگر پیدا کرد، ساحتی که با «وجود» میتوان سر و کار پیدا کرد. وجودی که هیچ چیز نیست، ولی هست. و این یعنی «دوست دارد یار این آشفتگی». زیرا سر به سامانِ دیروزین نهادن کافی نیست. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام و درود و نور و رحمت الهی خدمت استاد طاهرزاده مهربان: ممنون و سپاسگزارم از پاسخ به سؤال قبلیم. استاد جان، (شدن) با تلاش در درست فکر کردن و بصیرت توحیدی یافتن حاصل میشه یا فقط با نظر و عنایت ویژه امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؟ این (شدن) که شما میفرمایید، چیه؟ آیا کسی که توحیدی زندگی میکند لزوما دائما با حضرت حجت ارواحنا له الفدا مراوده دارد؟ استاد جان، من خیلی دوست دارم که با حضرت حجت ارواحنا له الفدا مراوده داشته باشم، با معرفت و به شکلی که لذت قلب حضرت و رضایت ایشون باشد نه نفس من. خیلی دوست دارم حضور و غیبت حضرت برایم علی السویه باشد. خیلی دوست دارم فقط با اولیا الهی مراوده داشته باشم. خیلی تنها هستم. همسرم اجازه مسجد رفتن و رفت و آمد با دوستان مسجدی بهم نمیدن. میشه لطفاً راهنمایی ام بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین رابطه عرایضی تحت عنوان «نظر به حضرت مهدی«عجلاللهتعالیفرجه» و درک حضور نهایی امروزین خود»شده است.
https://eitaa.com/matalebevijeh/16112 . با توجه به این امر ما نور حضرت را در این تاریخ با شهدا و اولیای الهی میتوانیم احساس کنیم. موفق باشید
استاد عزیز و گرانقدر سلام و رحمه الله: سوالی داشتم خدمتتون ما ۴ تا خانواده هستیم در سنین میانسال. میخواستیم برنامه ای مناسب و راهگشا برای رمضان تدوین کنیم تا در این رمضان نتایج خوبی بگیریم. در حال حاضر ما فقط ۲ ماه است که بصورت هفتگی تفسیر سوره بقره رو با عنایت به المیزان و نکات استاد جوادی آملی پیگیری و مباحثه داریم. (طبق توصیه جنابعالی در سوالی که ۲، ۳ ماه قبل از شما پرسیدم) چنانکه در این تفسیر با عنایت به روح حاکم بر آیه، سعی در تهذیب هم سرلوحه کار است. مثلا قرار بر آن است تا انتهای هر شب هر کس در گروه بنویسد که در آن روز چند کار را با نام خدا شروع کرد یا توجه به مبارزه با خواست نفس اماره چقدر مد نظر داشت یا سحرخیزی بعد از نماز صبح و اقامه ی نماز شب چقدر مورد توجه بود. بنده نظر داشتم تا بررسی شرح جنود عقل و جهل امام (ره) و یا بررسی شرح حدیث عنوان بصری یا امثالهم را در این یک ماه داشته باشیم. در هر صورت می خواستم بدانم برای رمضان شما پیشنهاد چه برنامه ای می دهید. و برای تهذیب چه شیوه عملی پیشنهاد می فرمایید تا بصورت گروهی انجام شود؟ متشکر و ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حضور بیشتر زیر سایه قرآن؛ همان انس با تفسیر المیزان که برداشتهای خود را با همدیگر در میان بگذارید، کار خوبی است. ولی در موضوع تهذیب، هرکس باید بنفسه در نزد خود باشد و لازم نیست در این مورد به همدیگر گزارش داده شود. موفق باشید
مساله چیست؟ به نام خدا همین جا که گفتم مساله چیست همین مساله رو انگار گم کردم انگار که در درون من همه چیز پا به فرار گذاشته و برای یادآوری هر آنچه که الان بود و گویی الان هم نیست؛ باید فشاری به ذهن آشفتهام بیاورم ذهنی که تمام زنگهای هشدار در مغزش روشن گشته و هر چیزی که قصد دارد زندگی را به بیزندگیای ابدی تبدیل کند و حتی انسان را برده خود کند انسانی که یک بیچارگی از خود را و از تمام قلعههای وجودی خود به نظاره نشسته که این بیچارگی را چگونه دوا کند بدون آنکه دچار عوارض پس از دارو شود بدون آنکه سرگیجهای نسیبش شود و دوباره او را از ایستادن و حرکت بازدارد انسانهایی که از بی سر پناهی به پناههای بیپناه پناه بردهاند چگونه میتوانند باشند آخر؟ مگر میشود بی پناه به بی پناه پناه ببرد و آرامش یابد؟ چه باید کرد در این زمانهای که در این گِل و گیرِ بیگانهیِ عالَمِ ناشناختهای که در بن بست انسان مانده و حتی انسان را در شناخت کمتر از خود کوچک کرده انسانی که از سوالهای تکراری هر روز و هر شبش خسته و ملول گشته و نمیتواند حتی خود را برای خود دریابد و این انسان در دوگانگی عالم مانده و رها شده که، که حتی این دوگانگی هم، مخفی شده در میان تمثالهایِ بیمثالِ بیجانش گُلی که بر روی پرده وجود دارد دیده میشود اما آیا آن گُل گُل است؟ پس من میخواهم بدانم گُلهای واقعی کجایند و از کجا بدانم که این گلها گلهای واقعیای هستند که مرا به سمت و سوی حقیقت میبرند و زندگی را برایم زندگیای میکنند که حتی معنای زندگی را میتوانم در خود زندگیای که زندگی حقیقی بوده بیابم شهدا افسون گل سرخ را چگونه تشخیص دادهاند؟ تفکر؟ به من بگویید این تفکر را از کجا در خود و در لایههای زندگیم بیابم که حتی این تفکر هم من را مورد فراموشی و پیچاندن قرار ندهد؟ وقتی همه چیز در شکاکیتی فراگیر در ذهن به پیش میرود؛ پیشِ رفتی که این شکاکیت تمامیت مغزت را میجود و حتی تو را خرد میکند به علاوه رنگ باختنهایی که همین الان همین متن را برای یک انسانی چون من رنگ باخته میکند زندگیهایی که در چند کلمه خلاصه شده و با چند کلمه از بین میرود تنفرها و دوست داشتنهایی که در میان انبوه کلمات روانه شده اما بیجان و دار است طنابی که خرخره انسانها را میبرد بدون آنکه خونی بر روی زمین ریخته شود اره متوجه شدم که من با عقلم کافر شده ام تو این چند روز ولی آخه به منی که از پس همه دنیا باعقلم اومدم جلو و با همین عقل خیلی از چیزهای اطرافم رو انتخاب نکردم چجوری عقلم رو بزارم کنار و دیونه شم؟ اگر اون چیزی که میگین دیونگی نیست پس چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در این میدان که در آن حاضر شدهاید خود را از دور نشان میدهد، همان حاضرشدنی است بسی جدّی در نزد خود، به همان معنای «حضور اکنون بیکرانه جاودانه» که هرکس میتواند در نزد خود به بنیادیترین بنیاد حاضر شود و این با معرفت نفس گشوده میگردد به همان معنایی که مولایمان حضرت علی«علیهالسلام» فرمودند: «لا تَجهَلْ نَفسَكَ ؛ فإنَّ الجاهِلَ مَعرِفَةَ نَفسِهِ جاهِلٌ بِكُلِّ شَيء» به خويشتن ناآگاه مباش؛ زيرا كسى كه خود را نشناسد، هيچ چيز را نمى شناسد. پیشنهاد میشود در این رابطه به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام: آیا الله ذاتی صمد است یا الله وصفی؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: او در احدیت خود، در ذات خود مستغرق است و امثال صمدبودن برای او، وصفی است که ذاتاً در او میتوان یافت، برعکسِ خالقیت یا رزّاقیت که اوصافی است که در نسبت با مخلوق در او مییابیم. موفق باشید
با سلام: در بحث وحدت وجود اگر ما وجود را فقط خدا بدانیم و کثرت را در مظاهر برده و از آنها به عنوان نمود یاد کنیم، آیا من به عنوان نمود، میتوانم احساس وجود کنم؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ما در «وجودِ» خود عین ربط به وجود مطلق خود را در عین آنکه هیچ نیستیم جز ربط؛ مییابیم آنگاه که بتوانیم از کثرت ماهیات عبور نماییم. موفق باشید
خلقت بشریت در عین آزادی برای اینه هرکسی خودشو به خودش بده! تا خودشو با پیدایش و تجربه کردن خود در وجود خود به نتیجه برسونه و اگر پایداری داشت جاودانه ولی اگر ناپایدار بود فرو میریزه و فرو ریختن همون جهنمه و جهنم همون پوچیه ، افرادی بودند که توانستند بهترین پایداریها را داشته باشند که پیامرانند و خدا آنها را برگزید که برگزیدن خدا یعنی برگزیدن خودش چون او را بیشتر پایدار و مقرب دیده و جای دوئی و غیر نیست که پیامبر آخرین به وسعت همه تواریخ توانست خود را در پایداری بی نقصی پیدا کنه که پایداری خودش همون اسلامه و اسلام در واقع برای هرکسی پیدایش خودیست که پایدارترینین حالت اوست. خدا وجود هر کسی را که طلب داشت مطابق طلبش به او داد اما آدمی نتوانست در ابتدا خود را در وجود درک کند پس عالم مثال ساخته شد تا با صورت و معنی آرام آرام به خود آید و سپس به علت شدت مسائل خود را در هر مسئله ای میباخت پس تا عالم طبیعت صورت گری شکل گرفت تا با طبیعت بتواند صبر و آرامشی که در عوالم بالاتر برایش در حال رخ دادن بود را تحمل کند و به کل خود را نبازد. و اما در مقابل شیطان! که قسم خورد آنچه خودش با عبادت هفت هزار ساله به انانیتش همواره می افزوده را به دیگران نیز بیاموزد و خودش را بسط دهد اما با سوبژکتیویته یا همان یافتن خود در گوش سپردن به راهنمایی های شیطان! خود است اما خودی که شیطان دارد آنرا میسازد و آدمی نمیداند چنان آزاد است که میتواند با اسلام و ایمان موحد شود و خودش بالحق باشد یعنی جاودان و در مقابل با سوبژکتیویته میتواند یک شیطان بسط یافته و حتی عاشق حیوانات چون هرچه میبیند آینه اوست! کدام او؟! ... و اما نمیتوان فهمید چه کسی درست میگوید مگر با میزان و میزان انسان کامل است، از طرفی افرادی با دلسوزی تمام ما را دعوت میکنند به برتری و موفقیت در جهان مدرن که عموم دارند درش رقابت میکنند شیطان بزرگه ولی از طرفی افرادی با ظاهری ساده و دلسوزی تمام در همین جهان راه صعودی هستند به سوی پایداری ابدی من در این چند سطر آخر سالها صبر کردم و عمر خود را خرجش کردم ولی ارزشش را داشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چرا ارزش نداشته باشد که انسان متوجه شود با یافتن انسان کامل، چه اندازه در نسبت با او میتواند خود را معنا کند و بسط دهد و در این بسطدادن حقیقتاً شور زندگی را احساس کند زیرا انسانها به اندازهای که در معنابخشی به زندگی تلاش کنند، در زندگی موفق خواهند بود و معنابخشی به زندگی یعنی در عین آسمانیبودن، از زمین و زندگی معمولی غفلت نکنیم به همان معنایی که جناب مولوی در وصف رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» میفرماید: «نه ملک بودی و نه خسته ز خاک / ای بشیرِ ما بشر بودی و پاک». موفق باشید
سلام استاد: در دوران راهنمایی یک استادی داشتیم میفرمودند طبق یک نظریه نحو و صرف اگر حروف یک فعل به فعل دیگر یکی باشد ولو چیدمانشان پس و پیش باشد میتوانند هم معنا باشند! برایم جالب است «مقاومت » که مورد تاکید حضرت آیت الله خامنه ای مدظلهالعالی و «تقوی» مورد تاکید قرآن و حضرات ائمه اطهار معصومین علیهم السلام یک شباهت و اینهمانی عجیب و غریبی میانشان است، گویی تعریف تقوی با یک وجه ظاهر میشود و آن همان مقاومت است، امروزِ غزه که سلام و رضوان الهی نصيب شان باد، نماد و بقول حضرت عالی بینه، ظهور یافته قرآن است و خیر البریه! استاد با سخنان نورانیتان راهگشایی بیشتری بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میدانم که به گفته مولوی شرایط، شرایطی است که باید گفت:
الله، الله زود بشتاب و بجو چونکه بحرِ رحمت است این، نیست جو
الله، الله چون به فضلت راه داد سر به خاک پای او باید نهاد
خود که را آمد چنین دولت به دست قطره را بحری تقاضاگر شده است
چون تقاضا میکند دریا تو را پس چه استادی و درماندی هَلا؟
آری! یقناً نسبتی که ما باید با میدانی پیدا کنیم که میدان مقاومت در مقابل استکبار است؛ در واقع تقوای خود را تجربه میکنیم و میچشیم به همان معنایی که: رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله فرمودند: «أفضَلُ الجِهادُ كَلِمَةُ عَدلٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ، أفضَلُ الجِهادِ كَلِمَةُ حُكمٍ عِندَ إمامٍ جائرٍ» و آنقدر این جبهه روشن است و حجت امروزین ما به حساب میآید که انسان حیران میگردد چه اندازه از این طریق مرزش با کفر روشن و جدا خواهد شد. موفق باشید
سلام استاد: ر زیارت عاشورا در بعضی فرازها با اسئل الله یا اسئله آمده در بعضی فرازها با آن یرزقنی آمده هردو درخواست هست ولی فرق بین سؤال و طلب رزق در زیارت عاشورا چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت در معنا، یکی هستند ولی از واژههای مختلف استفاده میشود تا حالت تکراری به خود نگیرد. موفق باشید
با سلام: برداشت من اینست که ما از نظر عرفان در دین چیزی به نام علت و معلول نداریم. اگر این مطلب درست است، در عرفان بجای علت و معلول چه بگوییم؟ اگر امکان دارد لطفاً مختصری توضیح دهید؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا در مفهوم علت و معلول، دوگانگی است در حالیکه آنچه در صحنه واقعیت حاضر است، تجلیات انوار الهی است. موفق باشید
با سلام: در دنیا انسان در اثر حرکت جوهری ذاتش تغییر میکند.در برزخ و قیامت چگونه ذات انسان عوض میشود. مثلا قیافه یک مومن گنه کار میمون است و این قیافه چگونه به انسان تغییر میکند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دنیا تنها انسان با ملکات خود روبروست و رفع حجاب در آنجا به معنای رسیدن به اصیلترین ملکات است. موفق باشید
