بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36224

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: از جناب میثم تمار نقل شده: «شبی از شب‌ها مولای من امیرالمؤمنین علی (ع) با من به بیرون از کوفه آمد و در مسجدی که آن‌جا بود چهار رکعت نماز گزارد، بعد از سلام نماز و گفتن تسبیح عرضه داشت: خدایا! چگونه تو را بخوانم با آن‌که نافرمانی تو را کرده‌ام، و چگونه تو را نخوانم بعد از آن‌که تو را شناخته و محبت تو در دلم جای گرفته است. دستی را به طرف تو دراز کردم که از گناه پُر است و چشمی که امیدوار (به بخشش و کرم) تو است... (دعایی طولانی کرد) سپس صدا را آهسته نمود و سر بر خاک نهاده سجده کرد و یک‌صد مرتبه گفت: العفو، العفو، آن‌گاه برخاست و بیرون رفت، من به دنبال حضرت به صحرا رفتم، حضرت خطّی برایم کشید و فرمود: مبادا از این خط بگذری! آن‌گاه خودش تنها رفت، شب تاریکی بود با خودم گفتم: تو مولای خود را رها کردی با آن‌که او دشمنان بسیار دارد، در پیشگاه الهی و نزد پیامبر او چه عذری خواهی داشت، به خدا که دنبالش خواهم رفت و مراقب او خواهم بود، گرچه از فرمان او سرپیچی کنم. به همین جهت، دنبال حضرت حرکت کردم، مقداری که آمدم دیدم حضرت سر را تا نصف بدن درون چاهی فرو برده و با چاه سخن می‌گوید و چاه نیز با حضرت سخن می‌گوید، که ناگاه حضرت متوجّه من شده فرمود: کیستی؟ گفتم: میثم. فرمود: آیا نگفتم از آن خط عبور نکنی؟ عرض کردم: ای مولای من! از دشمنان بر شما ترسیدم دلم آرام نگرفت فرمود: آیا از حرف‌های من چیزی شنیدی؟ عرض کردم: نه، فرمود: ای میثم! در سینه عقده‌هایی است که وقتی سینه‌ام از آن تنگ می‌شود با دست زمین را گود می‌کنم و اسرار خود را برای آن بازگو می‌کنم...» ۱. پرسش اول حقیر این است که از نظر حضرتعالی راز سر در چاه فرو بردن مولای متقیان سلام الله علیه چه بوده؟ ۲. پرسش دوم: با توجه به قسمت آخر همین روایت و روایت دیگری که از امام باقر سلام الله علیه نقل شده است که خطاب به یکی از پیروانشان نیز توصیه کردند که «هرگاه دلت به تنگ آمد، چاله‌ای کنده و راز خود را درون آن بازگو کن»؛ آیا برای امثال ما هم در شرایط دلتنگی اگر چنین عملی انجام دهیم مفید است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راز، همیشه راز است. آری! آن‌قدر هست که می‌فهمیم خبرهایی ناگفته در پیش است و اولیای الهی متوجه آن حضوری هستند که نهایت حضورها است. در این مورد عرایضی در جلسه ۲۶ «انقلاب اسلامی، وارستگی و انتظار» https://eitaa.com/matalebevijeh/15069  شد ۲. ظاهراً امروز آن چاهی که اولیای الهی در آن نجوا می‌کردند، گوش‌هایی شده که اتفاقاً ماورای سخنانی بس بلند و فاخر هستند. این‌جا است که رهبر معظم انقلاب به حلقه های میانی و جهاد تبیین امید بستند. موفق باشید

36182
متن پرسش

با سلام و احترام: در زمینه این کلام علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، آنکه بدون کشش عزم دریا کرد بهره لازم را نبرد. به درون بحر (قرآن) راه یافتن از آن کسی است که به هنگام موج خود را در معرض آن موج قرار دهد. آنگاه مجاز است بگوید، هرچه دارم همه از دولت قرآن دارم. چند سوال دارم: ۱. به چه معناست؟ ۲. نشانه اینکه بدانیم مواجهه ما با قرآن تا الان از این دست بوده یا نه چیست؟ در طبقه بندیهای مراجعین به قرآن، آیا برای امثال ما رسیدن به طبقه اول یعنی فهم عمیقانه، ممکن هست یا خیر؟ نشانه رسیدن به فهم عمیق چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌فرمایند لازمه مواجهه با قرآن، روحی است که انسان در افق جان خود متوجه حقیقت بیکرانه‌ای شود که قرآن از آن سخن می‌گوید و بدان اشاره دارد و کسی می‌تواند از این قرآن بهره‌مند شود که تمام وجود خود را در معرض آن نور قرار دهد. ۲. در خود نظر کنیم و بنگریم آیا جایی اساسی‌تر برای تدبّر جز در آیات قرآن می‌یابیم؟ ۳. باید امیدوار بود. موفق باشید              

36137
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: این روزها که اتفاقات بزرگی در جبهه مقاومت و در فلسطین در حال وقوع است و درست روز بعد از فاجعه بیمارستان غزه متنی بر قلم بنده جاری شد که مایل بودم با حضرتعالی در میان بگذارم و در تصحیح و تکمیل نگاهم به مساله فلسطین از حضرتعالی کمک بگیرم. از فرصتی که برای شاگردان و دوستداران دور و نزدیک می‌گذارید ممنونیم. متن: اگر شب قدر، شبی است که مقدرات عالم رقم می‌خورد، شبی است که ملائکه بر اهل زمین نظر ویژه دارند و همه امور را جاری می‌کنند، این شبها، شب قدر جهان اسلام است، وقتی زمین با همه‌ی فراخی‌اش بر اهل زمین تنگ می‌شود، وقتی به این باور رسیدیم که لاملجا من الله الا الیه سکینه الهی می‌رسد. در صحنه دهشتناک حمله به بیمارستانی که مردم پناه خود قرارداده بودند، و پس از ۷۵ سال جنایت اسرائیل همچنان امان دادن گرگ را باور کرده‌بودند، در صحنه پر از خاک و خون شب تلخ غزه، شدیدترین امید تمام این ۷۵ سال متولد شد، کافی است باورکنیم و تنها یک لحظه تنها یک لحظه در میانه این خوف و خطر پناه بودن، تنها پناه بودن الله را ببینیم. دیشب را با تصاویر غزه احیا گرفتیم تا دلهای ما با دلهایشان زنده شود و چه بگویم حسرت این‌همه در میانه میدان بودن خواب از چشمها ربود، چقدر از مردان ما آرزو کردند چند دقیقه در این میدانِ حضورِ خدا سلاحی حمل کنند، پیکری جابجا کنند و بعد هرگاه که او خواست به لقاءش بشتابند، چقدر از زنان ما قلبشان برای یک ساعت امدادگری بی‌قرار شد، حتی اگر از شدت غم یا با یک بمب دیگر نباشیم. ما دلمان برای لحظه‌های خوف و خطر سخت تنگ شده، دلمان برای حضور در نبرد آخرالزمانی خیر و شر له له می‌زند. ما که صدها بار کربلا را با خود مرور کرده‌ایم از مرگ در خانه و بستر هراسانیم گویی سفره‌ای پهن شده، بزمی به راه افتاده و ما حسرت زده فقط می‌توانیم از دور شاهد باشیم. دلمان می‌خواهد در میدان روضه‌های مجسم تاریخمان به ما هم سهم بدهند، حتی اگر یک نقطه از لشگر عظیم حق باشیم، حتی اگر جایی نامی از ما نماند، خاطره‌ای از ما ننویسند حتی اگر لشگر حق پس از ما آنچنان غرق شادی فتح شوند که نام شهدا جایی ثبت نشود، مهم نیست در این صحنه عظیم به ما دیالوگ بدهند یا فقط سیاهی لشگر باشیم، آنقدر نور این لشگر خیره کننده است که در سیاهیش هم که باشی حسرت ملائکه می‌شوی، مایه مباهات الله بر ملائکه می‌شوی اگر ملائکه خونهای به ناحق ریخته شده در غزه را دیدند و به الله گفتند اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الدماء، ما همانیم که مقابل ملائکه می‌ایستیم و آنها حتی یارای آن ندارند که نام ما را بیاورند، و آدم فقط خبری از ما به آنها می‌دهد و الله می‌گوید، نگفتم من چیزهایی می‌دانم که شما نمی‌دانید. اللهم اجعلنی ممن تنتصر به لدینک و لاتستبدل بی غیری

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سپاس خدا را که این کلمات از زبان خواهری جاری می‌شود که زبان را همچون اسلحه به دوش گرفته است تا برّان‌تر از اسلحه‌ها، در میدان باشد. آیا حقیقت حضورِ آخرالزمانی ما مژده چنین طلوعی را به میان نیاورده است؟! چه خوب فرمودید که اتفاقاً سکینه الهی در اوج طوفان، انسان را فرا می گیرد تا معلوم باشد هر اندازه شیطان با دشمنیِ بیشتر به میان آید، خداوند با مددی افزون‌تر یاران خود را مدد می‌کند به همان معنایی که جناب مولوی فرمود: «چون‌که سِرکه سِرکگی افزون کند / پس شِکر را واجب افزونی بُوَد». آری! این مائیم و تقابل دو تاریخ؛ تاریخی که همه معنای خود را در اسلحه‌ها و قدرت و رسانه و دروغ دنبال می‌کند، و تاریخی که انسان در آن نسبت به حقیقت تا مرز شهادت، خود را حاضر کرده است. غزّه، امروز آینه‌ای است تا همه چیز در آن نمایان شود. اینهمه تلاشِ اَبر قدرتها برای حفظ موجودیت اسرائیل، چیزی نیست جز حفظ موجودیت انسانی که به تعالی انسان و معنی قدسیِ انسان پشت کرده و اینهمه تلاش در جبهه مخالف، در سراسر جهان برای دفاع از فلسطین با چنین شور و عطشی، حکایت از آن دارد که بشرِ جدید راهی که در جستجوی او بود را در نظر به غزّه یافته است. حال این ما و شماییم که «بودنِ» خود را آری! «بودنِ» خود را در این صحنه‌ها تجربه کنیم که به گفته جنابعالی حتی اگر یک نقطه از لشگر عظیم حق باشیم و حتی اگر نامی از ما نماند و خاطره‌ای از ما ننویسند، زیرا در پیشِ خود که هستیم و همین احساسِ «بودن» در این صحنه به هر صورتی که پیش آید، همه آن حضوری است که ما سال‌ها به دنبال آن بودیم و دیروز، مزه آن را در دفاع مقدس و در تشییع پیکر پاک حاج قاسم مزمزه کردیم و حالا در میدانی بسی گشوده‌تر ماورای موضوع شیعه و سنی بودن داریم خود را تجربه می‌کنیم. موفق باشید  

36082

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: ببخشید می‌خواستم بدونم که چطوری میشه خروج روح کرد به صورت اختیاری روش کار چگونه هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به جواب سؤال شماره 36069 رجوع شود. موفق باشید

35939

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: قرآن می‌فرماید: «و الله اسماء الحسنی» (خدا دارای اسمای حسنی است پس خدا را به آن نامها بخوانید) شما در شرح سوره حمد امام خمینی فرمودید که الله اسم است. در حالیکه این آیه می‌گوید برای الله اسمهای نیکو است. نتیجه این که الله در اینجا ذات است نه اسم. لطفاً توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که در فراز «بسم الله الرّحمن الرّحیم» خودِ قرآن «الله» را به عنوان اسم مطرح کرده و حضرت امام بر همین مبنا بحث اسم‌بودنِ «الله» را به میان آوردند. آری! «الله» به عنوان اسمی که جامع جمیع صفات و اسماء است این‌جا مدّ نظر است و در آیه سوره اعراف بحث در الله است به جلوه های مختلف اسماء. موفق باشید

35606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در دنیا انسان در اثر حرکت جوهری ذاتش تغییر می‌کند.در برزخ و قیامت چگونه ذات انسان عوض می‌شود. مثلا قیافه یک مومن گنه کار میمون است و این قیافه چگونه به انسان تغییر می‌کند؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن دنیا تنها انسان با ملکات خود روبروست و رفع حجاب در آن‌جا به معنای رسیدن به اصیل‌ترین ملکات است. موفق باشید

35600

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام مجدد خدمت استاد بزرگوارم: جواب شما را مطالعه فرموده و بسیار خرسند شدیم. الحمدالله با فردی واقعاً با بصیرت آشنا شدیم آن طور که از حرف شما برداشت کردم فرمودین که این طبیعت ما هست و بقول معروف ذاتی هست که در معرض امتحانات باشیم و این امتحانات ما را تبدیل به فولاد و استعداد های ما را شکوفا می‌کند و موجب رفتن ما به سوی خداوند که مقصد اصلی ماست می‌شود. نکته دیگری که برداشت کردم که بسیار جالب بود این بود که فرمودین اهداف ما اگر صحیح باشد در بدترین مواقع هم مشکلی وجود ندارد زیرا که هدف خداست و راه رسیدن به خداوند بسیار ساده است اما اگر اهداف دنیایی باشد و خداوند آن اهداف را به ما ندهد اشتباه از ماست که هدف را درست انتخاب نکردیم نه خداوند اشتباه فرموده است. نکته دیگری که برداشت کردم این بود که حرف های بنده تایید کردین و فرمودین که در دنیایی که الان بوجود اومده رنج و عذاب بسیار بیشتر و سخت تر است و قابل توجیه هم نیست این اتفاقات و رسوایی ها که می افتد و اختلاس ها و... اینها را کوبیدید و گفتین که قابل توجیه نیست اما اینها می‌توانند برای ما پلی باشند بسوی آن معنای حقیقی که دنیا برای آن ساخته شده است که همون رسیدن به خداوند است که بالاتر از آن نیست و هدف خلقت ما همین بوده است و همین سه نکته تمام سوالات بنده را جواب داد و واقعاً بسیار زیبا بود و خداوند ان شاءلله شما را برای ما حفظ کند و بنده بسیار بسیار آرزومندم شما را ببینم اما سوال دیگری را محضرتان داشتم اگر در بعضی مواقع اهداف صحیح بوده یعنی اهداف کمک به خلق خدا باشد و این کمک به خلق باعث رسیدن ما به خداوند هم می‌شود و ما هم توکل کردیم و تمام تلاش خود را به کار گرفتیم و همه چیز تمام شده بود و موفقیت بسیار نزدیک بود اما یهویی کار از دست رفت و سپس شکست خوردیم این موضوع باعث ناراحتی شدید بنده شد در این حد که در عبادات دینی خود به مشکل برخوردم و مجبور شدم به واجبات کفایت کنم چرا این اتفاق افتاد هدف ما که صحیح بود تلاش ما صحیح بود؟ و ‌هر چقدر مرور می‌کنم دلیل موجهی نمی‌بینم که چرا انجام نشد. قسم می‌خورم که به جز خدمت به خلق هدفی نداشته و می‌خواستم اوضاع شهرم را درست کنم و دست مردم رو بگیرم و افراد فقیر را سیراب کنم اما متأسفانه انجام نشد و خیلی غمگین هستم. دلیلش چیه؟ میتونید برام توجیهش کنید؟ می‌دونم که این موضوع در سیطره عرفان عملی و جزو اسرار اللهی هست و جز با رسیدن به شهود حل نمی‌شود ولی دوست داشتم جواب کلی داشته باشم که قلبم آروم بگیرد و خیلی ممنونم اگر بتوانید به من بصورت مختصر جواب بدهید اگر هم صلاح دانستید برای ما دعا کنید خدا شاهده اگر که به هدف خود برسیم هیچ کسی ضرری نمی‌بیند و اوضاع را اگر درست نکنم بهتر می‌کنم در اون حوزه که مشغول هستم و بسیار ممنونم که برای این بنده حقیر وقت می‌گذارید و جواب می‌دهید و از صمیم قلب قدردان شما هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مورد اخیری که می‌فرمایید برای بعضی از رفقای دیگر هم پیش آمده. بنده آن را نوعی شهادت می‌دانم که شهدای آن از نوع شماها هستند و مانند دیگر شهدا از این طریق، تاریخی به ظهور می‌آید که قربانیان آن مانند شهدا متذکر حضور انواع موانع تعالی بشریت هستند. مطمئن باشید از طریق قربانیانی همچون شما موانعی که بعضاً مشکلاتی برای این انقلاب ایجاد کرده است، برطرف خواهد شد. موفق باشید

35424

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: نظرتون درباره روش ورود به عالم اهل‌البیت علیهم‌السلام در کتاب نهر عظیم چیست؟ و چطور و در چه مراحلی و با چه ادب و آدابی خوب است وارد عالم روایات و عالم نورانی اولیای معصوم صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین شد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمی‌شناسم ولی در هر حال اُنس با روایات اهل البیت بخصوص آنچه در کتاب شریف «تحف العقول» و «اصول کافی» می‌یابید بسیار کارساز است. موفق باشید

35397

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: انسان از لحاظ ژنتیکی شباهت بسیار بالایی با برخی جانوران دارد به طوری که گفته می شود بالای نود و نه درصد با شامپانزه مشابهت داریم این علاوه بر آنکه شاید می تواند موید خوبی برای تکامل باشد حقیقتی را نیز هویدا می کند که اینکه روح انسانی در کالبدی دمیده شود یا روح حیوانی بستگی به درصد ناچیز و میلی متری ژن ها دارد حال با توجه به توانمندی دانشمندان برای اصلاح ژنتیکی و ای بسا خلق موجوداتی توانمند تر از انسان کنونی حال ترا انسان بنامیم یا ابر انسان یا اصلا موجودی بسیار هوشمند باشد که در قالب انسان نگنجد این سوال را پیش می آورد که آیا آن موجودات دارای روحی مشابه انسان کنونی خواهند بود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در امکانِ ذاتی انسان است و زمینه‌هایی که در آن هست و لذا تغییراتی که می‌فرمایید در دل همین امکانِ ذاتی انجام می‌گیرد و نه بیش از آن. موفق باشید

40718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

نیستم دنبال پاسخ، با سوالاتم خوشم / سیر ما امکان ندارد؟ با محالاتم خوشم / شاعری، بی‌پیشگی، سرمستی و عشق و جنون / بی‌کمالی هستم و با این کمالاتم خوشم / هر که ما را دید گفت: او غصه دارد در درون / در خودم، در زندگی، هم در رسالاتم خوشم / ثابتات آسمانها را بگو حسرت خورند / چرخه‌‌ای هستم که در تغییر حالاتم خوشم / از مزیّت‌های عقل منطقی صحبت نکن / شاعری هستم که دائم با خیالاتم خوشم / ۲۹ مهر ۱۴۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخصوص اگر این خیالات، تجلیات بستان خدا باشد از آن جهت که فرموده‌اند: «آن خیالاتی که دام اولیاءست / عکس مه رویان بستان خداست» و این‌جا است که می‌توان با خیالات خوش بود. زیرا حکایت جهانی است که خدا در آن حاضر و حاضرتر است. موفق باشید

40204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ابن عربی در فص محمدی که در فصوص الحکم که بر روی سایت آورده شده بیان می‌کند که با نماز خواندن خدای معتقد ساخته می‌شود. سوالم این است که این خدای معتقد که توسط نماز ساخته می‌شود چه فرقی با خدایی که بت پرستان می‌سازند و آن را پرستش می‌کنند دارد؟ کلمه معتقد به فتح «ت» و «ق» می‌باشد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه انسان ذیل ارادۀ الهی و حضور هرچه بیشتر در شریعت نبوی حاضر و حاضرتر شود، بیش از پیش به حضرت حق به آن صورتی که شأن آن حضرت است؛ نزدیک می‌شود و از این جهت بحث اجمال و تفصیل در مسیر توحید است. لذا هر اندازه انسان در این مسیر درست حرکت کند، اجمالِ قبلی به تفصیل در می‌آید و همان تفصیل، در سیر خود نسبت به تفصیل بعدی، اجمال است و هرکس در مسیر توحید قرار بگیرد و چشم‌انداز خود را حقیقتِ حیّ و حاضر قرار دهد، چنین حالتی را دارا می‌باشد حتی اگر او اشرف مخلوقات باشد. لذا آن حضرت در محضر حق عرضه می‌دارند: «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک». موفق باشید

39974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد روز معلم را به شما که واقعا حق بزرگی به گردن من دارید تبریک عرض می‌کنم. آیا تعاریف روانشناسی از شخصیت انسان مثل تعریف درونگرایی یا برونگرایی و... مورد تایید دین و وحی است؟ و آیا در ازدواج به این تعاریف هم توجه کنیم یا نه مثلا از طرف مقابل بپرسیم شما درونگرا هستید یا برونگرا یا این که ملاک ما باید ملاک های دینی باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از لطفی که به بنده فرموده‌اید سپاسگزارم و خدا را شکر می‌کنم. ۲. به هر حال روحیۀ انسان‌ها متفاوت است. مهم آن است که هرکدام، دیگری را درک کنند و به روحیۀ همدیگر احترام بگذارند. موفق باشید

39485

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام آقای طاهرزاده: یه راهنمایی از شما می‌خواستم. آقایی در جلسه ای میگفتن اهل طریقت با ریاضت به خدا و نور میرسن حالا بلا و ریاضت یه تفاوتی داره؛ بلا فعل خداست که سر سفره بنده اش میزاره تا با اون بلا بنده رو به سمت خودش بکشونه. عامل بلا خود انسان نیست و خود انسان مصدر و منشا و علتش نیست که بهش بلای عرفانی میگن. خدا کسی رودوست داشته باشه اون رو به بلا دچار میکنه و اگه خیلی دوسش داشته باشه می‌چیندش یعنی همه چیز رو ازش میگیره مال و همسر و فرزند و... که کلا از دنیا و محبت دنیا منقطع بشه طبق اون شعر که میگن: هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می‌دهند. خدا بد بنده اش رو که نمیخواد و صلاح آدم رو میخواد ولی چرا برای اینکه بنده رو به خودش نزدیک کنه همه چیز رو ازش می‌گیره؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته می‌توان فکر کرد که هر آنچه مانع راه است را از او می‌‌زدایند، نه آن‌که امکان زندگی‌کردن را از انسان دریغ کند. و در این رابطه ملاک ما سیرۀ انبیاء و اولیاء می‌باشد. موفق باشید 

39455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات قبول حق. اگر به مطالب طرح شده در مورد ماه شعبان بخواهم رجوع کنم کدام را پیشنهاد می‌فرمایید چون روز ۲ شعبان در جلسه ای باید بعنوان سخنران در جمع خانمها صحبت داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به موارد زیر رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/970?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 وhttps://lobolmizan.ir/sound/838?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 و https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86&tab=sounds

39437

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: از جناب استاد طاهرزاده خواهشمندیم شرح دعای سمات را هم بدهند. جژاء کم الله خیرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته آیت الله قاضی آن دعا را شرح کرده‌اند و امید است توفیقی حاصل شود و باز از زوایای دیگر آن دعای اصیل و عمیق به صورتی که انسان‌های این زمانه بتوانند با موضوعات عمیق آن ارتباط پیدا کنند؛ شرح شود. موفق باشید

39201

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: دو مطلب -به ظاهر یکسان- از دو اندیشمند معاصر بیان می‌کنم و پرسش‌هایی را خدمت حضرتعالی عرض می‌کنم. آقای دکتر داوری در کتاب «علوم انسانی و برنامه‌ریزی توسعه» بیان می‌کنند: «ما تا زمانی‌که در علوم انسانی موجود به مراتب تحقیق و اجتهاد نرسیم، نمی‌توانیم در آن‌ها تحول پدید آوریم.». همچنین آیت الله میرباقری در کتاب عصر جدید می‌فرمایند: «پس، در عمل باید به همین نسخۀ عمل کنیم که دانش غرب را فتح کنیم؛ حتماً نباید از آنچه در جهان می‌گذرد بی‌خبر باشیم؛ باید آن‌ها را بگیریم و تسخیر کنیم و سپس استحاله کنیم. قبل از تسخیر نمی‌شود اصلاح و ترمیم و استحاله کرد. شما تا به علوم روز مسلّط نشوید، اصلاً نمی‌توانید کاری با آن انجام دهید». هر دو اندیشمند هم در ضمنِ مباحث تأکید می‌کنند که برای رسیدن به علوم انسانی مطلوب باید عالَم و انسانِ دگری در صحنه باشد. حال پرسش‌هایی ذهنِ حقیر را درگیر کرده: ۱. بر اساس قاعدۀ «فلینظر الانسان إلی طعامه» اگر ما به سمتِ مطالعه و تسلّط و اجتهاد در علوم انسانی غربی برویم، آیا نوعِ نگاه و نگرشِ ما بر اساس همان اصول و بنیان‌های غربی شکل نخواهد گرفت و در این صورت، ایجاد یک عالمِ دگر، سالبه به انتفای موضوع نخواهد شد؟ این موضوع وقتی رنگ و بوی بیشتری هم می‌گیرد که جملۀ حضرت آقا را سرلوحۀ خودمان قرار دهیم: «علوم انسانی غربی ذاتاً مسموم». به این راحتی هم نمی‌توان گفت کسانی با فهمِ مسمومیت، به سمت این علوم بروند و بتوانند خودشان را حفظ کنند؛ چراکه به هرآنچه توجه کنی، با او مأنوس خواهی شد و مأنوس، محبوبت تو خواهد شد. ۲. اگر برای تولید علوم انسانی اسلامی، باید در عالمِ دگری زیست کرد و عالَمِ دگری در صحنه باشد، باید فهمِ از این عالم داشته باشیم؟ چه کسی و چه چیزی این تصور از عالَمِ جدید را به ما می‌دهد تا بتوانیم بر اساس آن زیست دگری داشته باشیم؟ به غیر از آنکه فقط بگوییم «طلب» یک زیستِ دیگر آن کار را خواهد کرد. اگر اینگونه باشد، نیاز به ایجاد یک «طلبِ جمعی» در جهانِ موجود هستیم؛ این «طلب جمعی» به چه صورت خودش را می‌تواند در بینِ «بشرِ جدید» متجلّی کند؟ آیا راهی به غیر از تولید علوم انسانی اسلامی و ایجاد ابزارها و تکنیک‌ها و محصولات بر اساس آن است؟ ما همیشه ممنون شما بابت تمامی زحماتی که برای توسعۀ معارف می‌کشید، هستیم؛ إن شاء الله به حقّ این روز عزیز و به برکت تولّد حضرت فاطمه سلام الله علیها که مربّی این امت هستند، بهترین معارف را از ایشان دریافت کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که دقت کرده‌اید آری! به هر حال ما باید در جهان جدید حاضر شویم و در این رابطه نمی‌توانیم نسبت به علوم انسانی بیگانه باشیم. همه عرایض بنده در این رابطه در چهار جلد کتاب «جهان بین دو جهان» در همین رابطه است که با نوعی خودآگاهی نسبت به جهانِ موجود و با نظر به تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده است در جهان، آری! در جهان باید حاضر شد ولی با مبانی انسان‌شناسی و زمان شناسی که در معارف الهیۀ خود بخصوص در «حکمت صدرایی» دارا هستیم. و از آن طرف، طلبِ جمعی با در میان‌گذاشتن نیهیلیسم منجر می‌شود تا عزم عبور از آن نوع بی‌معنایی در انسان‌ها طلوع کند. که البته بحث در این مورد بسیار است و در سال‌های اخیر در این رابطه عرایضی پیش آمده است. موفق باشید

39054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

طبق توصیه و دستورات اهل بیت علیهم السلام و فتاوای تمام فقهای اسلامی هرگاه کسی در احکام شریعت یا اعتقادات چیزی را به اشتباه به دیگران انتقال دهد وظیفه دارد اصلاح کند و جلوی به فنا رفتن مخاطبانش را بگیرد، و اگر ابزار لازم برای تکیه زدن بر جایگاهی را ندارد، آن جایگاه برای او حرام است، چه جایگاه استادی و تعلیم باشد و چه اجرا و... ، با توجه به اینکه خطای شما در برخی پرسش ها توسط سوال کنندگان تذکر داده و اصلاح می‌شود و بسیاری از موارد را گزینشی حذف و سانسور می‌کنید، (مثل سوال راجع به سوتی بزرگ در تفسیر از حدیث امام رضا علیه السلام : العبد اذا اختاره الله...)، اگر هنوز بر عقیده ی خویش هستید سوالات را پاسخ دهید یا اگر متوجه اشتباه تان شدید اصلاح کنید. مخصوصا که خود را مصداق عاقل اصولی همچون وحید بهبهانی رحمه الله دانسته و منتقدینِ برداشتتان را اخباریون غیرعاقل، سوالات و اشکالاتی که ارسال شد اتفاقا راجع به قواعد اصولی بوده است. امانت علمی، اخلاق علمی و تقوای علمی را رعایت کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث مصداق امثال بنده با عالم بزرگواری همچون آیت الله وحید بهبهبانی «رحمت‌الله‌علیه» نیست. تعجب بنده از آن است که سؤال کننده محترم در جریان مکتب اصولی آیت الله بهبهانی در مقابل اخباریون نمی‌باشد و این‌که اساساً مکتب اصولی علمای ما که باب اجتهاد را گشوده می‌دانند، در همین رابطه است که چگونه از روایات قواعد و اصول را استخراج کنند و در همین رابطه عرض شد از روایت مشهور حضرت رضا «علیه‌السلام» به همان دلیل که در همان روایت قاعده اصولی مطرح است، می‌توان آن نتیجه را اخذ کرد که: « إنَّ العَبدَ إذَا اختارَهُ اللّه ُ عَزَّوجَلَّ لاُِمورِ عِبادِهِ شَرَحَ لِذلِكَ صَدرَهُ ، وأودَعَ قَلبَهُ يَنابيعَ الحِكمَةِ» هرگاه خداوند، بنده اى را براى امور بندگانش برگزيند، براى اين كار سينه اش را گشاده گرداند و چشمه هاى حكمت به دل او سپارد. همان‌طور که عرض شد مصداق تامّ این قاعده، مربوط به معصوم است ولی خود روایت به ما اجازه می‌دهد که آن را برای هر آن کس که به نحوی برای امور بندگانش به میدان آمده است، آن کمک‌ها و الطاف را بنماید که البته بنده مصداق آن را در این زمانه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب می‌دانم و مثل روز روشن است که افکار این بزرگان، حقیقتاً منوّر به تأییدات الهی است. و این‌جا است که انسان متأسف می‌شود که چگونه بعضی با ادعای فهمِ دینی گرفتار همان بلای اخباری‌گری می‌شوند که مرحوم شهید مطهری ناله‌ها و گِله‌ها از آن‌ها دارد. آیا به این سخن حضرت صادق «علیه‌السلام» فکر کرده اید که می فرمایند:« أَنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْدٍ خَيْراً شَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ‏ فَإِذَا أَعْطَاهُ ذَلِكَ أَنْطَقَ‏ لِسَانَهُ بِالْحَقِّ وَ عَقَدَ قَلْبَهُ عَلَيْهِ فَعَمِلَ بِهِ فَإِذَا جَمَعَ اللَّهُ لَهُ ذَلِكَ تَمَّ لَهُ إِسْلَامُهُ » (الكافي، ج‏8، ص: 14‏) هر گاه خداوند خير بنده ‏اى را خواهد سينه ‏اش را براى پذيرفتن اسلام بگشايد و چون اين مرحمت را در باره او كرد زبانش بحق گويا شود و بستگى بدان پيدا كند و بدان عمل كند و چون همه اينها را خدا براى او فراهم كرد اسلام او را كامل گرداند.
به نظر شما آیا باید به سؤالاتی که در آن‌ها آن نوع بی‌پروایی‌ها و توهین‌ها نه‌تنها به بنده، حتی به اشخاصی که شخصیت‌های محترمی در فرهنگ دینی ما هستند، جواب داد و در معرض نگاه کاربران محترم قرار گیرد؟! آیا این همان تشییع اموری نیست که شریعت و قانون آن را منع کرده‌اند؟! در حالی‌که حتی منع قانونی دارد. جالب است که هیچ کدام از این افراد حتی جنابعالی ایمیل خود را نمی فرستید تا لااقل به صورت خصوصی جواب داده شود. موفق باشید
 

38943

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: در رابطه با سوال ۳۸۹۴۱، اگر امکان دارد توضیح بفرمایید از چه جهتی بالا ترین مرحله صرف الوجود، غیب الغیوب است؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید در شرح صوتی «برهان صدیقین» دنبال بفرمایید از آن جهت که «وجود» در ذات خود چیزی نیست که آشکار باشد. آری! «وجود» غیب است و صرف الوجود، غیب الغیوب است که در ادبیات دینی همان احدیت گفته می‌شود. موفق باشید

38881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من کتاب حقیقت نوری اهل بیت، وقتی صحبت از این نور می‌شود چه تصوری از نور داشته باشم؟ آیا همانند نور مادی یا نوری از جنس معنی؟ سوال دوم: در رابطه با نور اسماء الله آیا باید همانند معنی تصور کنم. از اینکه وقتتان را صرف پاسخگویی می‌کنید، سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شخصیت اولیای الهی آینه و حکایت صفایی است که انسان در آن‌ها احساس می‌کند با نورانیتی از جنس معنویت که در آن‌ها حاضر است. ۲. یکی از انوار اسماءالله، همین حیاتی است که شما در خود احساس می‌کنید و یا علمی که در عالمان متعهد درک می‌گردد. موفق باشید

38700

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت بر استاد طاهرزاده بزرگوار: دانشجوی دکتری فلسفه در دانشگاه تربیت مدرس هستم. در گذشته از آثار شما استفاده کردم و مکاتبه داشتم. بعد از سالها مزاحمتون شدم تا بیانیه‌ای که برای آغاز یک حرکت تبیینی علمی در این شرایط خطیر نوشتم و مختصات کل جبهه را تعیین می‌کند به نظر حضرت عالی و بازدیدکنندگان تان برسانم. دعا بفرمایید توفیق همراه شود در این زمانه آخر. در ایتا و تلگرام با آیدی انتهای مطلب در خدمت دوستان هستم. ✍ علمی برای نجات، عزمی برای رستاخیز در حین فتنۀ نهایی یا محول الحول و الاحوال یا نور المستوحشین فی الظلم تحولات داخلی و بین‌المللی به مرحله خطیر و خطرناکی رسیده است. بحران اقتصادی و فرهنگی در داخل همزمان شده است با عزم طبقه حاکمه غرب برای مقابله نهایی با ایران و جبهه مقاومت در عرصه نظامی و امنیتی. اگر طبقه شرکتی-بانکی چپاولگر داخلی و عمال سیاسی و دولتی آنها را مستثنا کنیم و آنها را نه در جبهه خودی بلکه شریک طرح استکباری غرب در داخل بدانیم، آنچه باقی می‌ماند منازعه اهل حق در ایران و منطقه با جبهه کفر عبری-غربی است. منازعه حتماً و صد درصد یک منازعه مذهبی است: در یک سو مذهبی است که رحمت و عدالت را در کنار توحید روح دیانت می‌داند و به اولیای الهی تأسی می‌کند و شخصیت‌های رحمانی و عدلانی بزرگی چون خمینی و مطهری و موسی صدر و چمران و سلیمانی و نصرالله و مغنیه و عبدالملک و... اسوه‌های درخشان آنند؛ و در سوی دیگر جبهۀ کفر و الحاد و ظلم و‌ توحش و تزویر به رهبری طبقه حاکمه غرب است که خود را با شبه‌مذاهب یهودی و مسیحی متحد کرده است و به رویکرد طاغوتی خود رنگ شبه مذهبی پاشیده است تا دستکم حمایت پایگاه مردمی فریب‌خورده مسیحی و یهودی را برای آخرین فتنه‌هایش داشته باشد‌. در این ائتلاف طاغوتی شبه‌مذهبی، جزء یهودیت سرآمد و تعیین‌کننده است چرا که بلوک مسیحی در غرب نیز پیرو آن است! مشخصه اصلی یهودیت غالب تفاخر به یک عهد الهی باستانی است که با ایذاء و انکار انبیاء خودشان نقض شده و پیروان آن را به شیاطینی خالی از عدالت و رحمت و سرشار از تکبر و غرور به یک شکوه منسوخ‌شدۀ باستانی تبدیل کرده است. این شبه‌مذهب به تاریخ خیانت‌های خود که در خود تورات‌شان منعکس‌ شده بی‌توجه است و در عوض داستان‌های جلال و قداست انبیاء بنی‌اسرائیل را به وجود منحوس خود می‌چسباند‌. حکم تورات به قتل‌عام کفار پاگان در عهد عتیق را بر فرض صحت و اصالت، تطبیق به مسلمین موحد و مؤمن به نوح و ابراهیم و موسی علیهم‌السلام می‌کند‌ تا اینگونه مؤمنین راستین به تیغ متکبرینی که منکر تجدید عهد الهی با ظهور عیسی و محمد علیهما السلام هستند و‌ سر از توحش در آورده‌اند قتل‌عام شوند. پیروان شقی این شبه‌مذهب از قرون پیش با تبدیل جواز رباخواری از غیریهودیان به کسب‌وکار فاسد بانکداری به اقتصاد غرب مسلط و ذی‌نفعان بزرگ نظام اقتصادی استعماری غرب شدند‌! پیروزی در این منازعه پیچیدۀ تمدنی تنها با تاکید و تبیین تمایز اسوه‌های رحمت و عدالت و مقاومت ایمانی و اخلاقی جبهۀ اسلام در برابر شبه‌مذهب یهودی-مسیحی که تکبر پیروانش آنها را به دشمن رحمت، عدالت و‌ اخلاق تبدیل کرده ممکن است. امروز برای مخاطب آگاه جهانی هم تمایز بین خصائل رحمانی و اخلاقی رهبران اسوه مقاومت اسلامی در زندگی و سبک مبارزه‌شان، از استکبار و ظلم و‌ توحش پیروان شبه‌مذهب یهود و مسیحیت دارد به تدریج روشن می‌شود. امروز باید هر چه بیشتر این خصلت‌های متعالی را در اولیاء دین اسلام و اسوه‌های معاصر آن تبیین و تبلیغ کرد و به آنها اقتداء و تأسی. و البته این جهاد تبیینی حقیقی مستلزم یک امتداد انتقادی در داخل است. در جبهۀ داخلی اهم مسائل تبیین شبیخون «استعمار نو» به مسئولان جمهوری اسلامی بعد از دفاع مقدس است. مردم و مسئولان باید دریابند که فاجعه اقتصادی و فرهنگی داخلی نتیجه سیاست‌های همان تمدن ظلمانی است که متأسفانه بعد از جنگ تحمیلی به دست برخی از مسئولان جمهوری اسلامی أخذ و اجرا شد و سیاستهای کلان اقتصادی و جمعیتی را از مسیر اسلام و‌ انقلاب منحرف کرد و در مسیر اهداف شیطانی تمدن شیطانی غرب قرار داد. تمایز این عناصر سیاستی باطل در جبهه مخلوط داخلی که در آن نور و ظلمت در هم آمیخته و بسیاری از مسئولان و مردم را سردرگم کرده و حتی بخشی را در مسیر بطلان و خیانت قرار داده از اهم مسائل امروز است‌. باید خط نورانی و رحمانی و عدلانی اسلام را در جبهه داخلی و خارجی از خط ظلمانی استعمار نو در داخل و امپریالیسم نظامی در منطقه برای مردم خود و جهانیان تبیین کرد! این است پارامترهای جهاد تبیین حقیقی شما! این است صورت اصلی جهاد کبیر شما! این است بصیرت لازم برای قیام شما! «قل إنما أعظكم بوحدة أن تقوموا لله مثنى و فردى»! سوره سبأ: ۴۶ پند می‌دهم شما را به یک چیز: که برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید! @criticalknowledge 🧬 دانش حیاتی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید، آری! در مسیر توحیدیِ انقلاب اسلامی چه در داخل و چه در جهان، موانعی که متذکر آن شده‌اید وجود دارد و شناخت جایگاه تاریخی این موانع از یک طرف؛ و شناخت جایگاه انسان که باید در مقابل این جریان‌ها بایستد، از طرف دیگر مهم است وگرنه قصه آن می‌شود که رفت آب بیاورد، و آب او را برد. و از این افراد، کم نداشته‌ایم. این‌جا است که باید متوجه حضور روح بشر جدید و تاریخی که در آن هستیم، باشیم. بخصوص تاریخی که به سوی آینده قدسی در حرکت است و انسانی که متوجه ابعاد متعالی خود در نسبت با خود و جهان می‌باشد. عرایضی تحت عنوان « انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86 شده است. امید است برای اندیشیدن به این موضوع، مفید افتد. موفق باشید

38615

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد بزرگوار: جا داره همین جا ازتون تشکرکنم که زندگیم با شما عوض شد. استاد یه مدتی هست احساس گم گشتگی دارم همش دنبال یه چیزم که بیفتم تو راه. یه مدت دنبال این بودم برم حوزه، یه مدت دنبال حفظ قرآن و فکر می‌کنم خیلی کارهام بیهوده است حس می‌کنم باید یه کاری بکنم ولی نمیدونم چیکار. رشته ام هنر هستش و نقاشی کار می‌کنم فکر می‌کنم اونم بیهوده است و به درد آخرتم نمیخوره، مثلا دارم ظرف می‌شورم یا نقاشی میگم برو یه کار بهتر کن. با دلهره و اضطراب بیدار میشم صبحها، مثل اینایی شدم که نه دنیا را دارند نه آخرت. لطفا راهنماییم کنید. ممنون میشم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسانِ این دوران بنا نداشته باشد خود را فریب دهد به هر حال با چنین نحوه حضوری روبه رو خواهد بود. در این مورد خوب است به مباحثhttps://lobolmizan.ir/sound/1363?mark=%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%20%D8%A7%D9%86%DA%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C «راز نیست‌انگاری دوران و راه عبور از آن» رجوع شود. موفق باشید

38517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید: در زمینه توسل و اینکه این اشکال ذهنی هستش ممنون میشم کمکم کنید. اول اینکه در آیات سوره بقره آیه ۲۸ و ۲۹ و ۳۰ می‌فرماید من می‌خواهم در زمین خلیفه قرار دهم و.... یعنی امتحان آزمایش مدار انسانیت هستش و حتی روایات مربوط به عالم ذر مشاهده می‌شود خداوند اصحاب یمین و اصحاب شمال رو مدار امتحان قرار می‌دهد و حتی شیطان توحید رو قبول داشت اما خلافت انسان نپذیرفت و اینکه من تحقیق کردم انسانیت مدار دین اسلام هستش یعنی در روایات هستش حتی نماز و حتی اعمال عبادی ما بر اساس توسلات اهل بیت سنجیده میشه و سوال من این هستش چطور این موضوع رو با اومانیسم اشتباه نگیریم یعنی وجه تمایز این مکتب فکری با دین اسلام در زمینه انسانیست جیست؟ و اینکه اگر انسانیت انقدر مهم هستش ارتباط با خدا چه می‌شود؟ و اینکه در اعمال عبادی اصل رو توسل بزارم یعنی تمرکز روی اینکه توسلات بیشتری داشته باشم یا اینکه مد نظرم تقرب به خدا باشد؟ شاید مطالعه کتب غربی این مقدار سردرگمم کرده و شاید به دلیل شباهت نمیتونم از نظر ذهنی تمایز قایل بشم منظور این هستش که عبادات و راز نیاز با خدا منو جلو می‌برد یا اینکه توسلات ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث انسانیت به عنوان ذاتی که عین ربط به خداوند است ما را متوجه نسبت عبودیت ما با خداوند می‌کند. اخیراً عرایضی طی دو جلسه تحت عنوان  «آخرین پیامبر و حضور در انسانیت قدسی» https://eitaa.com/matalebevijeh/17578و https://eitaa.com/matalebevijeh/17632 شده است ان شاءالله که بتواند در این رابطه راه‌گشا باشد. موفق باشید

38498

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

باسمه تعالی: استاد طاهرزاده سلام علیکم: احتراما بعرض می‌رسانم بنده طوماری بشرح ذیل جهت محاکمه آقای محمدجواد ظریف و دست اندرکاران برجام نوشته ام و درحال گرفتن امضا جهت تقدیم به رئیس قوه قضائیه جناب حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا غلامحسین محسنی اژه ای هستم لطفا بفرمائید کارمن صحیح هست یا نه؟ قبلا از بذل عنایت شما کمال قدردانی و تشکر را بعمل می آورم. بسم الله الرحمن الرحیم رئیس محترم قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران حجت الاسلام والمسلمین محسنی اژه ای سلام علیکم: شنیده شده که در نماز جمعه به وزیر خارجه اسبق جمهوری اسلامی ایران، آقای دکتر محمد جواد ظریف، توهین شده است، ما توهین به شخص ایشان رامحکوم می کنیم و از شما درخواست جدی و عاجل داریم که ایشان و تمام تیم مذاکره کننده را طبق عدالت اسلامی محاکمه کنید. طبق فرمایش مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای مدظله العالی، که فرمودند برجام خسارت محض بود و دولت های حجت الاسلام دکتر حسن روحانی که بعضی موارد هشدار رهبری در مورد مذاکره را رعایت نکردند، رهبری فرمودند دولت های ایشان عبرت بود، را محاکمه کنید و اگر محکوم شدند، مجازات کنید و سکه ها را به بیت المال برگردانید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که محکمه و شخص قاضی بتواند مطابق موارد قانونی کسی را محاکمه کند. بیشتر با وجدان عمومی باید مسئله در میان گذاشته شود تا خطر نفوذ چنین افکاری در مراکز فکری و فرهنگی و اداری تقلیل یابد. موفق باشید

38373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: در حدیث عنوان بصری منظور حضرت از عبارت «بنده خدا برای خودش مصلحت اندیشی و تدبیر نمی‌کند» چیست؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان توکل به خداوند است و ذیل اراده الهی عمل‌کردن، به همان معنای «با توکل زانوی اُشتر ببند». موفق باشید

38313

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد گرامی: استاد آیا می توان همه ی غم ها و افسردگی ها و عدم انگیزه داشتن ها را ناشی از نیهیلیسم دانست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! بعضی از غم‌ها ریشه در کوتاهی‌های خودمان نسبت به خودمان دارد. موفق باشید

نمایش چاپی