بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
36161

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ان شاءالله که حالتون خوب باشه. استاد من پرستارم، ولی مجرد. خاستم به عنوان کادر درمان از طریق هلال احمر برم غزه با کادر درمان محور مقاومت برای کمک به مردم فلسطین. اما پدر و مادرم راضی نیستن قبلا که میخاستم برم سوریه بارم اجازه نمیدادن. الان چیکار کنم؟ میشه بدون اجازشون برم بعد ازشون حلالیت بطلبم؟ آخه هر وقت حرف از دفاع از مظلوم میشه میگن چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. پدر و مادرم همیشه سد راهن تکلیف چیه؟ مطمئنم اگه ایرانم جنگ بیفته میگن بذار اول اونا که اختلاس کردن بچه هاشون برن بعد تو برو جنگ. موندم استاد تکلیفم چیه؟ ممنونم🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته اگر شرایط طوری باشد که نیاز به چنین حضوری به میان آید، اجازه والدین شرط نیست. ولی این به شرطی است که نیاز به این حضور را مسئولان مربوطه اعلام کنند و امکان خدمت رسانی نیز فراهم باشد. موفق باشید

35701

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: درسته که اگه شهید نشم و مثل حضرت زینب بعد شهادت امام حسین خودم رو حاظر کنم این هم همون شهادت هست ولی من دلم میخواد که این بدنم هیچی ازش نمونه و تیکه تیکه بشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هم اکنون هم خودتان هستید و خودتان. بدن، ابزاری است که بالاخره از آنِ ما نیست. باید سعی کرد از طریق خودمان در عوالم معنوی، خود را حاضر و حاضرتر کرد در آن صورت، چه فرق می‌کند «زیر دریا خوش بُوَد یا روی او». موفق باشید

35634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من از شما پرسیدم که روش تفسیری که در شرح تفاسیر قرآن روی سایت انجام داده‌اید، آیا انفسی است؟ چرا پاسخ ندادید؟ خوب سوال را نشان ندهید، فقط یک بله یا نه کفایت می‌کند!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 35629 رجوع فرمایید. موفق باشید

35416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد: استاد بنده در سنین نوجوانی شور و نشاط بسیار زیادی داشتم و با خدا واقعا دوست بودم و خدا هم لذت عبادتشون را در دل من قرار داده بودن و هر روز به معنویتم می افزودند، خلاصه نعمت ها و ارزاق بسیار خوبی داشتم که به قول یکی از علما نه گوشی آن نعمت ها را شنیده و نه چشمی دیده. زندگیم سراسر رحمت و عشق خدا بود. اهل بیت علیهم السلام هم که مکررا عنایاتشون را در زندگیم می‌دیدم خلاصه وضعیت بسیار خوب و مطلوبی بود که فقط خدا می‌داند. آن زمان مثلا آرزوی شهادت می‌کردم از ته دلم بود و از روی پاکی البته حالا هم همین دعا ها را می‌کنم ولی ان زمان کجا و حالا کجا. تا اینکه متاسفانه از روی نادانی، غفلت ..... دم لای تله شیطان رجیم دادیم و مرتکب گناهانی شدم. البته از انجام گناه اصلا خوشم نمی آمد و حال بسیار بدی داشتم، ولی متاسفانه چند روزی آن گناه را انجام نمی‌دادم ولی دوباره پس از چند روز آلوده به گناه می‌شدم  در آن زمان و همین حالا حال خوبی نداشتم و ندارم چون از آن حال معنوی آن پاکی آن قرب الهی و آن نمازهای موثر و رسیدم به وضعیت ناپاک و گناه آلودی  متاسفانه مکررا گناه را انجام می‌دادم و حرمت شکنی کرده ام، البته چندین بار توبه کردم ولی باز مرتکب گناه. البته توبه هایم هم در سنین نوجوانی و حالا تفاوت داشت آن زمان حتی پس از توبه تاثیر خوب توبه و بخشش الهی را از درون حس می‌کردم ولی حالا هر چه توبه می‌کنم اصلا حس می‌کنم قبول نمی‌شود ولی بالا خره آن گناه را کنار گذاشتم و تلاش کردم دوباره به آن معنویت برسم و دو باره تا خط پایان رفتم ولی موفق نشدم یک بار ماه رمضان بود تصمیم گرفتم در طول ماه رمضان و با انجام واجبات به آن احوالات برسم که بعد از شب های دوم شب قدر که تولدم مصادف شده بود با شهادت امام علی علیه السلام، حال معنوی عجیبی درونم حس کردم و از درورن متنفر شده بودم باز گناه، و در اخر در روز عید فطر و هنگام خواندن نماز عید خدا به بنده هدایای معنوی خوبی عطا کردند. ولی بعد از مدتی کمی دوباره خراب کردم و آن هدایا سلب شد. یکبار هم حدودا ۳ ۴ ماه بعد از رمضان ۱۴۰۱ بود که اتفاقی با زندگی نامه شهید عارف احمد علی نیری آشنا شدم و دوباره تحولی درونم ایجاد و تصمیم گرفتم چهله ای بگیرم. چهله ای گرفتم که اوایل هر چهله عنایاتی می‌شود، من آن ها را حس کردم خلاصه موفق بودم در چهله تا اینکه روزهای پایانی چهله با القا افکار ناامید کننده شیطان بی صفت محروم شدم از به ثمر رسیدن چهله و از آن زمان هر چه می‌کنم که از این وضعیت خارج شوم و عمر بر باد رفته را جبران و از باقی مانده استفاده کنم نمی‌شود. حس می‌کنم در دستانم و پاهایم در غل و زنجیر فرو رفته نمی‌دانم باید چکار کنم. دیگه فقط از خدا و اهل بیت کمک میخوام راهی به من نشان دهند. حال با توجه به روایتی که گفته شده که اگر مدام و پشت سر هم گناه انجام دهید قلبتان تیره و تار می‌شود و دیگر فایده ندارد. چگونه هدایت شوم؟ چگونه فضایل قبل و بهترش را کسب کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در معارف الهیه مانند «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن» به کمک تفاسیر وارد شوید تا آن معارف، قلب را در عالَم و ساحتِ دیگری حاضر کند و انسان را از جهان آلوده گناه خارج نماید. موفق باشید

35338

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در تفسیر سوره واقعه درمبحث حوری بهشتی می فرمایید که: حوری تجلی همه اسما الهی است. من نتیجه می‌گیریم که منظور شما اینست که حوری مظهر اسم جامع الله است. اگر سخنان بالا درست است دو سوال برای من پیش می آید: اول: امام زمان (عج) الان مظهریت اسم الله را در چه چیزی رویت می کند؟ دوم: اهل تسنن می‌گویند که خدا روز قیامت به صورت یک انسان دیده می‌شود. حال آیا می‌توان گفت که این حوری همان خدای مد نظر اهل تسنن است؟ لطفاً در صورت امکان که هر دو سوال پاسخ واضح بدهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اولیای الهی در هر چیزی نور الله را می‌دیدند. عمده آن است که متوجه باشیم: «دیده آن باید که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» ۲. مسلّماً ذات الله قابل رؤیت نیست. موفق باشید

35325

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر خدمت شما: من بار ها و بارها برام اتفاق افتاده که توی خواب تشهد یا سلام و یا بقیه قسمت های نماز رو خوندم و با صدای خودم بیدار شدم از خواب به نظرتون نشانه چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله خیر است ولی بنده در این موارد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

39455

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: طاعات قبول حق. اگر به مطالب طرح شده در مورد ماه شعبان بخواهم رجوع کنم کدام را پیشنهاد می‌فرمایید چون روز ۲ شعبان در جلسه ای باید بعنوان سخنران در جمع خانمها صحبت داشته باشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به موارد زیر رجوع شود. موفق باشید https://lobolmizan.ir/leaflet/970?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 وhttps://lobolmizan.ir/sound/838?mark=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86 و https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%B4%D8%B9%D8%A8%D8%A7%D9%86&tab=sounds

39068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «از کجا می‌دانید اینجا که شما نشستید حقه؟» این جمله رو توی صوت چه نیازی به نبی تون گفتین. میشه بگین يعني چی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ کس به راحتی نمی‌تواند ادعا کند که در جایی که نشسته است، جای حقی است. می‌ماند که با رجوع به قرآن و سخنان معصوم، هرکس می‌تواند نسبت خود را با حق و حقیقت در پیش خود ارزیابی کند. موفق باشید

38859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: یکی از دلایلی که مسائل نظامی ایران سر و سامان گرفته این است که زیر نظر هبری می‌باشد و رهبری در آن ورود پیدا می‌کند. حال سوال این است که چرا ایشان در مسائل اقتصادی ورود پیدا نمی‌کنند بالاخص اکنون که شرایط جنگی می‌باشد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نمی‌توان گفت مطلقا ورود نمی‌کنند. آری حضور ایشان در جهت‌گیری‌های کلی یک بحث است و اینکه مسئولیت مسائل خاص و جزئی اقتصاد را باید دولت به عنوان منتخب مردم دنبال کند، بحث دیگری است. فراموش نفرمایید اگر حضور کلان رهبری در مسائل حتی اقتصادی نبود ما به جای خنثی کردن تحریم‌ها که تا حدی انجام شد، گرفتار سیطره تحریم‌ها می‌شدیم. البته مشکل اقتصادی را باید در ریشه‌هایی دانست که در رگ و پوست جامعه ریشه دوانده است و بحمدالله با خودآگاهی خاصی که در حال ظهور است ما از این معضل بزرگ عبور می‌کنیم ان شاالله. موفق باشید

38794
متن پرسش

سلام و عرض ارادت محضر استاد عزیز: می‌دانم که از سالهای دور انسی با مثنوی داشته‌اید و کم بیش از آثار شما هم مشخص است. سال گذشته درست در آغاز جنایات اسرائیل در غزه با دوستان به داستان آن پادشاه یهود که نصارا را می‌کشت رسیدیم و باز جلوه‌ای از حقیقت را از جاری زلال مثنوی، از اصول اصول دین شنیدیم گویی این ابیات را مولوی برای کودکان غزه سروده: مولوی، دفتر اول مثنوی، بخش ۳۸ - به سخن آمدن طفل درمیان آتش و تحریض کردن خلق را در افتادن به آتش.

    یک زنی با طفل آورد آن جهود        پیش آن بت و آتش اندر شعله بود    
    طفل ازو بستد در آتش در فکند        زن بترسید و دل از ایمان بکند    
    خواست تا او سجده آرد پیش بت        بانگ زد آن طفل انی لم امت    
    اندر آ ای مادر اینجا من خوشم        گر چه در صورت میان آتشم    
    چشم‌بندست آتش از بهر حجاب        رحمتست این سر برآورده ز جیب    
    اندر آ مادر ببین برهان حق        تا ببینی عشرت خاصان حق    
    اندر آ و آب بین آتش‌مثال        از جهانی کتشست آبش مثال    
    اندر آ اسرار ابراهیم بین        کو در آتش یافت سرو و یاسمین    
    مرگ می‌دیدم گه زادن ز تو        سخت خوفم بود افتادن ز تو    
    چون بزادم رستم از زندان تنگ        در جهان خوش‌هوای خوب‌رنگ    
    من جهان را چون رحم دیدم کنون        چون درین آتش بدیدم این سکون    
    اندرین آتش بدیدم عالمی        ذره ذره اندرو عیسی‌دمی    
    نک جهان نیست‌شکل هست‌ذات        و آن جهان هست شکل بی‌ثبات    
    اندر آ مادر بحق مادری        بین که این آذر ندارد آذری    
    اندر آ مادر که اقبال آمدست        اندر آ مادر مده دولت ز دست    
    قدرت آن سگ بدیدی اندر آ        تا ببینی قدرت و لطف خدا    
    من ز رحمت می‌کشانم پای تو        کز طرب خود نیستم پروای تو    
    اندر آ و دیگران را هم بخوان        کاندر آتش شاه بنهادست خوان    
    اندر آیید ای مسلمانان همه        غیر عذب دین عذابست آن همه    
    اندر آیید ای همه پروانه‌وار        اندرین بهره که دارد صد بهار    
    بانگ می‌زد درمیان آن گروه        پر همی شد جان خلقان از شکوه    
    خلق خود را بعد از آن بی‌خویشتن        می‌فکندند اندر آتش مرد و زن    
    بی‌موکل بی‌کشش از عشق دوست        زانک شیرین کردن هر تلخ ازوست    
    تا چنان شد کان عوانان خلق را        منع می‌کردند کتش در میا    
    آن یهودی شد سیه‌رو و خجل        شد پشیمان زین سبب بیماردل    
    کاندر ایمان خلق عاشق‌تر شدند        در فنای جسم صادق‌تر شدند    
    مکر شیطان هم درو پیچید شکر        دیو هم خود را سیه‌رو دید شکر    
    آنچ می‌مالید در روی کسان        جمع شد در چهره‌ی آن ناکس آن    
    آنک می‌درید جامه‌ی خلق چست        شد دریده آن او ایشان درست    

 ما از آتشی که در غزه افتاد هراسان بودیم و کودکان غزه با معصومیت و صبر بی‌نظیرشان تمام هیمنه پادشاه جهود را شکستند. حال ملتها صف گرفته‌اند که سهمی از آتش غزه برگیرند. یهود همیشه از مرگ ترسیده و خواسته دیگران را از مرگ بترساند، درحالی که امت اسلام بدون انکه ادعای نحن ابناء الله احباؤه سردهد، مرگ را در آغوش می‌گیرد ما از ذلت گریزانیم آنها از مرگ. مرگ اگر مرد است گو پیش من آی / تا در آغوشش بگیرم تنگ تنگ.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همین‌طور است. در این رابطه به بانگ بلند قرآن باید گوش سپرد که در خطاب به یهود می‌فرماید: «قُلْ يا أَيُّهَا الَّذينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (۶/ جمعه)  و این یعنی هر آن کس به اندازه‌ای که از مرگ هراس دارد در ادعای انس با حضرت معبود، فریب‌کاری می‌کند و کذّاب است و ملاحظه می‌کنید بحمدالله در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شد و «شهادت» وجهی از وجوه این تاریخ گشت، چه اندازه ملت ما در نسبت با حضور در آینده، خود را در آن شهادت‌ها جستجو می‌کنند و از این جهت چه گفتارها و چه زبان‌هایی درآینده در پیش است. آیا هنوز آن طور که در این تاریخ، شهادت طلوع کرده است، ما را توان درک آن هست؟ موفق باشید    

38549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم تأثیر منفی جامعه را نپذیریم و تأثیر مثبت آن را بپذیریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم حاضرشدن در معارف عمیق مانند «معرفت نفس» و توجه به اشارات قرآنی است. پیشنهاد می شود با سوره مبارکه «زمر» که شرح صوتی آن روی سایت هست؛ مدتی مأنوس شوید. موفق باشید. 

38363

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: الان که من روی بعضی آثار شما مانند برهان صدیقین، حرکت جوهری، معرفت نفس و... کار کرده‌ام. آیا این زحمات من با من می‌ماند یا از بین می‌رود؟ چون شما در چند جا فرمودین که انسان هنگام مرگ همه چیز یادش می‌رود و فقط اعتقاداتش می ماند. مگر حافظه مربوط به روح نیست؟ اگر مربوط به روح است پس حافظه هم می‌ماند. مگر اتحاد عالم و معلوم نیست؟ مگر علم جز ذات من نمیشه؟ پس چطور ممکنه علوم از بین برن؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه برای انسان می‌ماند علمی است که نفس انسان را شدت ببخشد و در این رابطه آری! موضوع اتحاد علم و عالِم و معلوم معنا می‌دهد وگرنه به صرفِ دانایی مسئله تمام نیست، می‌تواند مقدمه باشد. موفق باشید

38353

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث وحدت شخصی وجود و اختیار من دچار نوعی تناقض میشم. چون وقتی با نگاه وحدت شخصی وجود جلو می‌روم، خودم نفی می‌شوم. فقط خدا می‌ماند و من و دیگر اشیاء محل ظهور اراده های خداوند می‌شیم. چطور می‌توان از یکسو اراده و اختیار باشد و از سوی دیگر نگاه وحدت وجودی داشت؟ من از دیدگاه نظری نمی‌توانم این دو را با هم جمع کنم. اگر به وحدت وجود اصالت دهم به الکل اختیارم سلب می‌شود. اگر دیدگاه وحدت وجود درست است، چطور خود شما در اربعین، اعتکاف شرکت می‌کنید. آیا غیر از این است که می‌خواهید اراده شما فانی شود. خوب هرچه فانی تر شوید باید بی اختیار تر شود. حال اینکه می‌بینم شما خلاف وحدت وجود حرکت می‌کنید و سعی می‌کنید بر سرنوشت خودتان حاکم شوید. چگونه این تناقض اختیار و نگاه وحدت وجودی را حل می کنید؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای «وحدت وجود» به معنی نفی اختیار نیست. برای درک معنای حقیقی وحدت وجود، خوب است به کتاب «مبانی و اصول عرفان نظری» از استاد یزدان‌پناه رجوع شود. موفق باشید

38244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ابلیس از جن است. جن یک بدن مادی دارد و یک روح. سوالم این است که زمانی که ابلیس همراه فرشتگان بود که باید در برابر حضرت آدم علیه السلام سجده می‌کرد ، آیا با بدن مادی اش آنجا حاضر بود یا با بدن برزخی اش؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که قرآن در مورد شیطان می‌فرماید: «إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ» او و قبیله او شما را می‌بیند ولی شما آنان را نمی‌بینید. بدن او به صورتی که برای ما محسوس باشد نیست. شاید به گفته شهید بزرگوار حضرت آیت الله مطهری در تفسیر سوره جن، بدن آن‌ها از جنس انرژی باشد که البته این غیر از روح آن‌ها است که مجرد است. موفق باشید 

38015

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ببخشید می‌خواستم بدونم چگونه در نماز با خود حضرت حق سبحانه و تعالی ارتباط برقرار کنم نه مفهوم خدا. ممنون میشم ساده بیان کنید. سپاس فراوان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مقدمات معرفتی لازم بیندیشید مانند معرفت نفس و برهان صدیقین. موفق باشید

38011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: خسته نباشید. در کتاب خویشتن پنهان تفسیر مختصری از آیه: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» کردید. حال با توجه به این آیه، منتی که خداوند بر سر شهدا می‌گذارد، جز این است که زندگانی آنها طوری است که می‌توانند در همین عالم دنیا اثر گذار باشند؟ با توجه به شفاعتی که شهدا دارند آیا این تفسیر مختصر برای این آیه مناسب نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که بحث بیش از این حرفها می‌باشد. قصه، قصه حضور شهدا در نزد خود و در تاریخی است که شروع می‌شود و آنان در آن تاریخ تا قیامت حاضرند به بودنی که ذیل اراده الهی می‌باشد و به همین جهت شهدای کربلا اصرار داشتند در کنار حضرت امام حسین «علیه‌السلام» شهید شوند تا در دلِ آن شهادت، امروز در کنار حاج قاسم سلیمانی‌ها قرار داشته باشند. موفق باشید

37964

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: استاد میشه ظاهر و باطن بیعت صلح امام حسن (ع) با معاویه رو به بنده بگین؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب صلح امام حسن؛ پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه‌ی تاریخ» رجوع فرمایید. اصل این کتاب با عنوان «صلح الحسن» تألیف عالم جلیل‌القدر «شیخ راضی آل‌یاسین» از علمای حوزه‌ی نجف بوده است که در سال ۱۳۴۸ شمسی توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سن سی سالگی ترجمه شده است. موفق باشید

37952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در دنیا ما چشم داریم برای دیدن و گوش داریم برای شنیدن. در عالم خواب هم ما هم گوش داریم و هم چشم. آیا این چشم و گوش که در عالم خواب داریم، برای نفس ابزار هست یا نه؟ اگر نیست فلسفه داشتن گوش و چشم در خواب چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب، چشم و گوش ما ظهور قوای نفس هستند. ولی در بیداری، چشم و گوش ما ابزارهایی هستند از جنس بدن. موفق باشید

37927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. بنده فکر کردم و با خود گفتم اگر به جای رهبر انقلاب، آقا امام زمان بود چه می‌کردم؟ خب مثل همین الان در برابر غربت شان ساکت بودم. این خیلی بد است. پس تصمیم گرفتم کاری راجع به رهبری انجام دهم تا اینطور مظلوم نباشند بین مردم، حتی بین خود مذهبی ها. تا ان شاءلله از این طریق انسی و توفیق کاری برای آقا امام زمان را بدهند اما نمی‌دانم راجع به رهبری، ولایت فقیه، امام و... چه کاری باید انجام دهم؟ چه مطالعاتی داشته باشم؟ چه خط قرمزی را رعایت کنم؟ با این موضوع در رسانه چطور حضور یابم؟ و... هیچ چیزش را نمی‌دانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این مورد فکر کرد ولی چیز قابل گفتنی به ذهنم نمی‌رسد. موفق باشید

37920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«اللهم اجعلنا من الباکین علی الحسین» سلام خدمت استاد بزرگوار: گاهی که خدای متعال راه های متعالی و مقدسی را می گشایند و ما می خواهیم در این راه ها قرار بگیریم و خود را در این راه ها شناور کنیم، ناگهان وسوسه‌های شگفت آوری ظهور می کنند و مثل دسته زنبورهایی به ما حمله ور می شوند و ما را می گزند. و این قضیه بارها و بارها تکرار شده است. حال پرسش بنده این هست که در چنین شرایطی باید استقامت کرد و همچنان در شناوری راه شنا کرد، یا اینکه این وسوسه ها ذیل اراده الهی است تا ما از آن راه های متعالی و جاری به سوی خودش منصرف شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی راه، راهِ توحیدی باشد و در بستر توجه به سیره انسان‌های معصوم قرار داشته باشد، این مائیم و صبر در آن مسیر. و معلوم است که وقتی مسیر توحیدی نباشد زمانی که با مشکلاتی روبرو شدیم باید تجدید نظر کنیم. موفق باشید

37865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در حال خواندن کتاب معرفت نفس و حشر هستم. احساس می‌کنم این‌همه معارف مرا دارند به جایی می‌برند که گنجایشش را ندارم، نمی‌دانم چه می‌شود آنقدر حیرت می‌کنم که گاهی می‌ترسم سطر بعدی کتاب را بخوانم، با خود می‌گویم این چه دریایی است که نهایت ندارد، این چه سیر از کثرت به وحدتی است که ته ندارد، می‌ترسم از این همه حجم نور و گاهی با خود می‌گویم کتاب را ببند! سبحان الله! استاد عزیز نمی‌دانم این چه آشنایی بود با شما که دیگر جز کتب شما و جلسات شنبه شب و مطالعه فصوص و اسفار و مولوی و بودن با دوستان اینچنینی و پیگیری مباحث مربوط به انقلاب امام راحل هیچ چیز دیگر برایم چیز نیست و علاقه‌ای به هیچ چیز جز اینها ندارم. می‌خواهم تمام شبانه روز در این احوال باشم و حیرتم بیشتر شود. ما شاگردان کوچک را سیراب می‌کنید با کتبتان، همه برایم غریبه شده‌اند حتی خودم، تنها آشنایم شمایید و حاج آقای موسویان و این کتب و دوستانی که در این وادی اند! جزاکم الله خیر الجزاء. ایدکم الله بنصره ان شاءالله.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم جوابگویی به حضوری است که این انسان در این زمان نیاز دارد تا جایگاه قرآن، آری! جایگاه قرآن برایش معلوم شود و از این جهت ما از ریشه‌های خود برای حضور در امروز و فردای خود نباید غفلت کنیم بخصوص از طلوعی که با جناب صدرالمتألهین آغاز شد. موفق باشید

37693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: برای شناخت امام خمینی در زمینه مکتب امام خمینی و خط فکری ایشان و در جنبه های مختلف شناختی ایشان سیرمطالعاتی معرفی کنید. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید خوب است با مطالعه کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شروع فرمایید. و پس از آن می‌توانید مباحث «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://lobolmizan.ir/leaflet/1005 را دنبال فرمایید. موفق باشید

37636

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: آیا افرادی که به عالم برزخ می‌روند از وحدت وجود آگاهی پیدا می‌کنند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به همین جهت اظهار می‌دارند: «رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا». موفق باشید

37634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: ان شاءالله خدا همه خیر دنیا و آخرت رو نصیب شما کنه ۱. اسم پسر اول من محمد هادی و دومی محمد علی هست از بعضی می‌شنویم که دو اسمی بودن بچه بار سنگینی است و معمولا مشکلاتی رو برای بچه ایجاد میکنه و میگن بعضی بزرگان توصیه به تغییر اسم میکردن چون اسامی باطنی دارند و دو اسم نمیتونن با هم بسازن الان وظیفه ما چیه؟ ۲. این نوع امورات زندگی رو چطور میتونیم بشناسیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این موارد توجه کرد. هرکدام از این اسم‌ها نوری می‌شود برای هرچه بیشتر حفاظت و هدایت آن فرزندان. عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» در این رابطه شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

37491

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

همه قبیله من، عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت استاد عزیز و فرزانه فرارسیدن روز بزرگداشت مقام والای معلم را به حضرتعالی، که در برهه های سخت و نفس گیر زندگی ام، تلمذ و شاگردیتان، به فضل خدا، نجاتم داد، تبریک می گویم. روح بلند شهید والامقام مرتضی مطهری تا همیشه تاریخ، در بهشت اردیبهشت، با نام و جایگاه معلم و معلمی پیوند خورد و حقیقتا چه نیکو تقارنی است. شاکر درگاه خدا و قدردان وجود نازنینتان هستم، اگرچه: قدر تو خدای داند و بس او نیز معلم است و استاد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حال مائیم و ادامه راه زیبایی که آن مرد مخلص و دل‌زنده و زمان‌شناس مقابل ما قرار داد. در آثار گرانبهای او که حقیقتاً خواندنی است می‌توان متوجه دغدغه‌هایی شد که او نسبت به نشان‌دادن اسلام داشت تا انسانها معنای زندگی را درک کنند. از لطف جنابعالی متشکرم. موفق باشید

نمایش چاپی