بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35634

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من از شما پرسیدم که روش تفسیری که در شرح تفاسیر قرآن روی سایت انجام داده‌اید، آیا انفسی است؟ چرا پاسخ ندادید؟ خوب سوال را نشان ندهید، فقط یک بله یا نه کفایت می‌کند!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 35629 رجوع فرمایید. موفق باشید

35416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت خدمت استاد: استاد بنده در سنین نوجوانی شور و نشاط بسیار زیادی داشتم و با خدا واقعا دوست بودم و خدا هم لذت عبادتشون را در دل من قرار داده بودن و هر روز به معنویتم می افزودند، خلاصه نعمت ها و ارزاق بسیار خوبی داشتم که به قول یکی از علما نه گوشی آن نعمت ها را شنیده و نه چشمی دیده. زندگیم سراسر رحمت و عشق خدا بود. اهل بیت علیهم السلام هم که مکررا عنایاتشون را در زندگیم می‌دیدم خلاصه وضعیت بسیار خوب و مطلوبی بود که فقط خدا می‌داند. آن زمان مثلا آرزوی شهادت می‌کردم از ته دلم بود و از روی پاکی البته حالا هم همین دعا ها را می‌کنم ولی ان زمان کجا و حالا کجا. تا اینکه متاسفانه از روی نادانی، غفلت ..... دم لای تله شیطان رجیم دادیم و مرتکب گناهانی شدم. البته از انجام گناه اصلا خوشم نمی آمد و حال بسیار بدی داشتم، ولی متاسفانه چند روزی آن گناه را انجام نمی‌دادم ولی دوباره پس از چند روز آلوده به گناه می‌شدم  در آن زمان و همین حالا حال خوبی نداشتم و ندارم چون از آن حال معنوی آن پاکی آن قرب الهی و آن نمازهای موثر و رسیدم به وضعیت ناپاک و گناه آلودی  متاسفانه مکررا گناه را انجام می‌دادم و حرمت شکنی کرده ام، البته چندین بار توبه کردم ولی باز مرتکب گناه. البته توبه هایم هم در سنین نوجوانی و حالا تفاوت داشت آن زمان حتی پس از توبه تاثیر خوب توبه و بخشش الهی را از درون حس می‌کردم ولی حالا هر چه توبه می‌کنم اصلا حس می‌کنم قبول نمی‌شود ولی بالا خره آن گناه را کنار گذاشتم و تلاش کردم دوباره به آن معنویت برسم و دو باره تا خط پایان رفتم ولی موفق نشدم یک بار ماه رمضان بود تصمیم گرفتم در طول ماه رمضان و با انجام واجبات به آن احوالات برسم که بعد از شب های دوم شب قدر که تولدم مصادف شده بود با شهادت امام علی علیه السلام، حال معنوی عجیبی درونم حس کردم و از درورن متنفر شده بودم باز گناه، و در اخر در روز عید فطر و هنگام خواندن نماز عید خدا به بنده هدایای معنوی خوبی عطا کردند. ولی بعد از مدتی کمی دوباره خراب کردم و آن هدایا سلب شد. یکبار هم حدودا ۳ ۴ ماه بعد از رمضان ۱۴۰۱ بود که اتفاقی با زندگی نامه شهید عارف احمد علی نیری آشنا شدم و دوباره تحولی درونم ایجاد و تصمیم گرفتم چهله ای بگیرم. چهله ای گرفتم که اوایل هر چهله عنایاتی می‌شود، من آن ها را حس کردم خلاصه موفق بودم در چهله تا اینکه روزهای پایانی چهله با القا افکار ناامید کننده شیطان بی صفت محروم شدم از به ثمر رسیدن چهله و از آن زمان هر چه می‌کنم که از این وضعیت خارج شوم و عمر بر باد رفته را جبران و از باقی مانده استفاده کنم نمی‌شود. حس می‌کنم در دستانم و پاهایم در غل و زنجیر فرو رفته نمی‌دانم باید چکار کنم. دیگه فقط از خدا و اهل بیت کمک میخوام راهی به من نشان دهند. حال با توجه به روایتی که گفته شده که اگر مدام و پشت سر هم گناه انجام دهید قلبتان تیره و تار می‌شود و دیگر فایده ندارد. چگونه هدایت شوم؟ چگونه فضایل قبل و بهترش را کسب کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در معارف الهیه مانند «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن» به کمک تفاسیر وارد شوید تا آن معارف، قلب را در عالَم و ساحتِ دیگری حاضر کند و انسان را از جهان آلوده گناه خارج نماید. موفق باشید

35338

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در تفسیر سوره واقعه درمبحث حوری بهشتی می فرمایید که: حوری تجلی همه اسما الهی است. من نتیجه می‌گیریم که منظور شما اینست که حوری مظهر اسم جامع الله است. اگر سخنان بالا درست است دو سوال برای من پیش می آید: اول: امام زمان (عج) الان مظهریت اسم الله را در چه چیزی رویت می کند؟ دوم: اهل تسنن می‌گویند که خدا روز قیامت به صورت یک انسان دیده می‌شود. حال آیا می‌توان گفت که این حوری همان خدای مد نظر اهل تسنن است؟ لطفاً در صورت امکان که هر دو سوال پاسخ واضح بدهید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اولیای الهی در هر چیزی نور الله را می‌دیدند. عمده آن است که متوجه باشیم: «دیده آن باید که باشد شه‌شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس» ۲. مسلّماً ذات الله قابل رؤیت نیست. موفق باشید

40111

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی؛ سلام علیکم: ۱. در این روزگار وا نفسا که عملا آدمی که نیاز طبیعی آن به تنهایی، نیازی مبرم و حیاتی شده و تا در تنهایی عمیقی خود را معنا نکنی عملا هیچ معنایی آدمی نمی تواند از خود و جهان خود بیابد، روایاتی که از حضور شیطان در تنهایی و عدم گمراهی شیطان در زمان هایی که مومنین جمع اند، چگونه باید این دو را فهم کرد؟ مگر می‌شود چند ده سال با خود در تنهایی نباشی تا حقایق را نیابی اما زنده باشی و مگر در این روزگار می‌شود در جمع عامه مومنین بود و به غفلت و روزمرگی و وابستگی واهمه کشیده نشد؟ ۲. استاد عزیز بلطف الهی تا چند روز آینده مسئولیت ازدواج را عهده خواهم گرفت و دوران جدیدی را برای حضور هرچه نورانی تر خود به تجربه خواهم نشست. حال که لطف الهی شامل شد و بنده را هم به این مهم باز شده، از شما التماس دعای خیر همراه با نکته ای بعنوان تحفه، دارم ۳. استاد عزیز آیا امکان دارد که عقد بنده رو روز جمعه بصورت غیابی بخوانید؟ (که مزاحمتی برای شما ایجاد نشود و تنها در همین سایت و یا با حاج آقا نظری در ارتباط باشیم که بنده رو باخبر کنند از خوانده شدن عقد) ۴. ازدواج یک جهان بی حد و اندازه! ازدواج و مسئولیت پذیری اولین و بزرگترین مسئولیتیست که هر انسانی در مقابل غیر و اجتماع می‌پذیرد. هر انسان مسئولیت پذیری در هر اندازه ای که فعالیت اجتماعی داشته باشد، در ازدواج باید ذهینیت کار و تجربه آن را کسب کرده باشد بدین صورت که ازدواج جهانیست که بستر حضور در جهان انسان ها را فراهم می‌کند . به ازدواج به عنوان یک رابطه کوچک (دونفره) نباید نگاه کرد. ازدواج محلیست برای یافت بنمایه هر نوع و هر میزان ارتباط اجتماعی ای که بدان نیازی وجود دارد؛ با همسران هر روز یک نوع رفتار نباید داشت، به یک شیوه تکراری نباید محبت کرد، به یک نوع بروز بودن نباید اکتفا کرد، که همین روح انسان را برای هرچه بیشتر بودن می پروراند. و همین است که جای انسان ها را در دل آدمی باز می‌کند که بتوانی با هر کسی برخورد مناسب خودش را بر پایه ی از خود گذشتی ابراز کنی. ازدواج، آمیخته ای از عشق و تلاشِ بی پایان است و شاید به تعبیری؛ آنکه بدنبال بزرگترین رشد هاست بدنبال ازدواج می‌رود چرا که؛ کوره ی آدم سازیست؛ یک شمشیر بعد از چند ده بار آتش دیدن، چکش خوردن و آب خوردن شمشیر برازنده می‌شود.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث «یدالله مع الجماعة» همراهی با مؤمنین است به همان معنای «دل با یار و دست در کار»  ۲. همان جملۀ حضرت امام دائماً باید مدّ نظر باشد که می‌فرمودند: «نسبت به هم گذشت داشته باشید» ۳. روحیۀ این کار را ندارم و تا حال نیز چنین کاری نکرده‌ام. ۴. عرایضی نسبت به امثال جنابعالی که از دوستان هستید، شده است که عیناً خدمتتان ارسال می‌شود. 
هوالمحبوب
نامه‌اي به زوج‌هایی كه در ابتداي پرواز خود هستند
     اي همسراني‌كه بنا داريد در كنار همديگر راه‌هـاي كشف‌ناشده‌ی زنـدگي را طي كنيـد- راه‌هايي كه هرگز به تنهايي نمي‌توانستيد وارد آن‌ها شويد-  بدانيد كه:
     در پيوند ازدواج، هر دو بايد از بسياري چيزهايي كه قبلاً با آن‌ها مأنوس بوديد، دل بِكَنيد و معلوم است كه اين کار سختي است. ولي كسي كه از مأنوسات زندگيِ قبلی  دل نكَند، به زندگي جديد وارد نخواهد شد و بدون دست‌یابی به تولدی جدید، هنوز در زندگي كودكانه خود به‌سر مي‌برد و تنها در فردبودنِ خود به‌سر می‌برد و به کلیّتِ جاری در زندگی مشترک دست نمی‌یابد.
      وارد شدن به شرايط جديد سخت است، ولي متوجه باشید كه پذيرفتن آن، تولّد جديدي خواهد بود و ‌كسي كه حاضر نيست در هواي تازه تنفّس كند، هنوز متولّد نشده است و «تا جنيني، كار خون آشامي است».  بايد در زندگي جديد هركس قامت خود را اندازه بزند و ببيند در چنين شرايطي چه‌ اندازه قد كشيده است، خوشه‌هاي گندم را در خرمن‌گاه بايد كوفت تا برهنه شوند و اندازة خود را بيابند و كاه را قسمتي از خود نپندارند. و مسلّم رمز و راز برهنگيِ گندم از كاه، راز و رمز دل‌كندن از مزرعه است، چرا كه تولّد جديد با مستوريِ ديروز در پوشش كاه‌هاي خيال و آرزوهاي دروغين، امكان ندارد. پيوند ازدواج؛ يك تولّد جديد و در پي آن، تجلّي جديدي در عرصة خانواده است و هرگز نبايد به جهت سختي‌هاي زندگي، از تمنّاي اين تولد دست برداشت، پس قدم در راه نهيد.
     گداختن، آب‌شدن، صاف شدن و سر به راه نهادن، مانند جويباري كه نغمة خود را در تنهايي شب، ساز مي‌كند، معني پيوند جديد دونفري است كه ديگر دونفر نيستند، يك نفر هم نيستند، اصلاً ديگر از نفر بودن در آمده‌اند. آيا مي‌توان به نوري كه در تولّد صبحگاهانِ خورشيد متولّد مي‌شود و در پهن‌دشت زمين متجلّي مي‌گردد، صفت يك‌نفر و يا دونفر داد؟ راهي بلندتر از يكي‌ها و دوتاها، راهي ماورای تعدّد و تكثّر، راهي از كثرت به‌سوي وحدت.
     پيوند همسري؛ يعني همراهي دوبال كه بايد با هماهنگي كامل به‌سوي آرمان‌هاي الهيِ زندگي سير كنند، اما اين همراهي و مودّتِ خدادادي را به زنجير بدل نكنيد كه پاي هر دو بدان گرفتار شود و هركدام مانع رفتن ديگري گردد. «از نان خود به هم ارزاني داريد، اما هر دو از يك قرص نان تناول نكنيد. امان دهيد هريك در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها.»
     خانه؛ محيط خوشِ آرامشي است كه توان شناسايي انسان را به خودش ارزاني مي‌دارد، كه تو تا كجا مي‌تواني در درون خود بالا روي، و همسر تو بستر چنين آرامشي را براي تو فراهم كرده است.
     خانه اگر محل اندكي براي تن به راحت‌دادن انسان است در پرتو محبت همسرخود، ولي نه آنچنان كه در اسارت رفاه درآيي و همسر خود را گرفتار خودخواهي‌هايت گرداني.
    از نشانه‌هاي حضور خدا در بين شما، اين‌كه از جان خودِ شما همسرانتان را خلق كرد تا در آرامش و سكني قرار گيريد و بين شما مودّت و دوستي و رحمت و گشايش قرار داد، «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة»؛ هشدار که در پاسداری آن آرامش و مودت و رحمت، کوشا باشید.
     پيوند ازدواج مقدمة شروع سكني‌يافتن و سكني‌گزيدن انسان است، تا هركس آرامش خود را در ديگري بيابد و هركس مي‌طلبد تا منشأ آرامش ديگري باشد. اگر انسان هدف از زيستن را كه عبارت است از «در قربِ حق قرارگرفتن» بشناسد، جايگاه خانواده را در راستاي چنين هدفي قدر مي‌نهد.                                 
با آرزوی توفیق برای عزیزان‌مان.
موفق باشید 
 

39805

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: وقت شما بخیر. ببخشید ماه مبارک جایی نماز می‌رفتم، متولیان مسجد اصرار دارند مبلغی هدیه‌ بدن، خیلی اصرار داشتند اما قبول نکردم، هنوزم اصرار دارند که بازم قبول نکردم. بازم اصرار دارند، نظر شما چیه در این موارد؟ بویژه بحث نماز که یه مسأله‌ی ساده هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید هدیه را ردّ کرد. موفق باشید

39773
متن پرسش

آمریکا مظهریت تام و تمام غفلت انسان امروز است و تو مَبین که بُرج های بلند و آسمان خراشش و پیشرفت چشم گیر تکنولوژیکش که عقل زمینی را زمین گیر خویش می‌کند همه حقیقت است. که باید به ویرانه های دل های مردم آواره و بی پناه این آسمان خراش ها نگریست که شبانه چگونه خود را از دارِ پوچی و نیستی و قهر و کین خویش، آویزان زندگی و جهان آمریکایی می‌کنند. جهان در پرتو اسمای حسنی او جلوه می‌کند و هر روز رنگی به خود می‌گیرد و نشان می‌دهد که اراده ای بالاتر از اراده مردمان و زور و قدرت ثروت مندان و سلطه تاریخی ظالمان در میان است. سالهاست که خون مظلومان عالم در چنگال و با دستان قهر و قدرت ستم این مجسمه شرک و افیون انسان امروز، بر زمین جاری می‌شود و از این میان مردانی مرد بر می‌خیزند و رسم زمان را باری دیگر دچار تغییر دگرگونی و انقلاب می‌کنند آری آنان که نشانی از اصحاب سِر ولایت آخرالزمانی دارند. آنان مردان مرد و مظهر نهایت انسانیت انسان در تاریخ اند که سینه ستبر خود را در برابر اراده و طرح و نقشه صهیون و آمریکا سپر کرده اند و چشم، به راهِ توحید در جهان امروز و آزادی قدس شریف دوخته اند. سالهاست مسلمانان جهان شاهد کربلای این کربلاییان در قتلگاه کودکان غزه و بیروت و حلب و رقه و بلبعک و کرانه باختری است و این کدام انسان است که در این وانفسا انتخاب بر آزادی از اسارت ارزش های آمریکایی و رویای شیرین و پوچ آمریکایی می‌کند و حضور کربلایی را بر می گزیند. افیون زمان فانی جهان آمریکایی ما را با خود برده است و این زمان نه زمان باقی است که بستر و جلوه گاه یاران و عشاق الحسین و رزمگاه یاران آخر الزمانی اوست که همان زمان فانی جهان نسیان گون انسان آمریکاییست که در چنگال اراده و سلطه این دیو خفی بد سرشت، خیال و قلب و عقل و وجود انسان امروز را در تسخیر و سلطه خلسه خود آورده است و گویی وجود و حضور تاریخی شگرف ما را از یاد و خاطره ما برده است. باید پناه و التجا بر خدای واحد و قهار و مکار جست و دید که این مکر آخر الزمانی را انسان این روزگار چگونه خواهد درید و پرده های حجاب زمان را کنار خواهد زد و حقیقت را به خون خود چگونه در بستر زمان نمایان خواهد کرد و بر پرده تاریخ خواهد کشید. تو از او باز پرس که طلیعه این کاشفان کرب و بلا و ظلمت شبانگاهی جهان آمریکایی را چه کس خواهد درید، که او این طلیعه را در وحدت امت مسلمان بیدار جهان در تشییعِ افق بلند شهادت سید حسن نصر الله و حاج قاسم سلیمانی نوید و بشارت بس عظیم داد پس باید چشم شست و در انتظار دوباره آفتاب بود. آری باید چشم شست در انتظار دوباره طلوع آفتاب در وجود و حضور تاریخی ما در جهان امروز بود و در تلالو اراده های پولادین و زبان فصیح و بلیغ شهدا و امام و رهبر انقلاب دوباره جان شست قدم در صراط مقاومت گذاشت و تن بر نسیان طلوع حقیقت شهادت شهید نصر الله و یارانش نداد که این طلیعه فتح قریب است و تو گویی این طلیعه را باید دوباره در وحدت امت و الفت مومنان و صلحا و شایستگان جست و جو کرد و به نظاره نشست. آری حقیقت را دوباره باید به نظاره نشست و دید که چگونه در رفتار و سکنات و عزم های بلند و حضور و زبان و هنر ما امت اسلامی طلوع می‌کند و خواهد کرد؛ آری جهان را باید نظاره کرد و دید دوباره که سنگ های کوچک و آه های سکوت مانند و خون های به ظاهر بی رنگ مردم مظلوم و مقاوم فلسطین و لبنان و سوریه و ایران و هر کجای دیگر این عالم خاکی چگونه جهان را از انانیت و چنگال اراده بشری و نفسانی و شیطانی انسان ناسی و کافر آمریکایی باز پس خواهد گرفت پس بیا و نظاره کن و بخوان که طلیعه این بشارت را قلوب الیف و دست های یکپارچه و کلمه وحدت قیام خمینی آشکار کرد و تو گویی تحقق این را به قطع با آیات فتح خواهی دید پس بیا و دوباره بخوان: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُبِینًا ﴿١﴾ لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَمَا تَأَخَّرَ وَیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَیَهْدِیَکَ صِرَاطًا مُسْتَقِیمًا ﴿٢﴾ وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا ﴿٣﴾ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَعَ إِیمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَکَانَ اللَّهُ عَلِیمًا حَکِیمًا... #روز_قدس #مقاومت #باشگاه_دانشجویی_فرصت #شب_های_قدر_انقلاب_اسلامی @forsat_soha

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و این یعنی بصیرتی که موجب می‌گردد متوجه باشیم ما در کدام طرف از تاریخی که در آن هستیم، قرار گرفته‌ایم. و در این رابطه عرض شد مقاومت، ایدۀ ایرانِ مدرن است و اگر ما بخواهیم در جهانِ خود حاضر باشیم باید از دام «سلطه و تسلیم» که نقشۀ جهان استکبار برای دیگر ملت‌ها است؛ عبور کنیم. و این یعنی ایمان آیت الله خامنه‌ای و این یعنی شهید سیّد حسن نصرالله و شهید یحیی سنوار؛ و این یعنی راه عبور از دام «سلطه و تسلیم» و این یعنی «زندگی». https://eitaa.com/matalebevijeh/18883. موفق باشید  

39528

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب استاد: این ویدئو را از این کودک فلسطینی ببینید فکر می‌کنم به دردتان می‌خورد و شما را در این عشق متحیر می‌کند. کلامی که در حضور به زبان ایشان جاری می‌شود سخن صدق ایست که نمی‌توان آن‌را نادیده گرفت. تفصیل حقیقتی که اجمالا رخ داده زیبایی‌های را برایمان در چنته دارد که عاشق دیدنشانیم. https://uploadkon.ir/uploads/d34908_25SnapClip-App-AQOXwnHBJ-erxeLME2BERPipv9nIRq6KYjlbYpu8yZZ0fx1soP5EoJB54p7cgevgrEXvrFWd-j8KYHSDChByywQceo2lftvt3wVfd0U.mp4

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که جهان با همۀ سختی‌هایش یک راه بیشتر برای بشریت راهِ حقیقت و عبور از مشکلات و حتی به هیچ‌گرفتن مشکلات نمانده است و آن، نظر به شریعتی است که ما را در آینۀ اولیای الهی به سوی خدا که همۀ حقیقت و مقصد است، رهنمون می‌باشد. موفق باشید

39234

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و درود خدمت شما استاد گرامی: عذر میخوام من چند روز پیش هم کمکی خواستم و می‌خواستم در مورد اضطراب شدیدم راهنمایی ام کنید و زحمت کشیدید و راهنمایی کردید ولی من اصلا نمیدونم باید دیگه چی کار کنم من سعی می‌کنم گناه نکنم و تلاش میکنم نه اینکه موفق بودم ولی دارم تلاش می‌کنم ولی احساس می‌کنم هیچ روی تعالی روحم موثر نبوده معرفت میخوام ولی نمیدونم چی کار کنم و همش احساس ترس دارم و شب گهگاهی برای نماز که بیدار میشم با عشق و آرامش نمیخونم و در روز دوباره پر از اضطراب و دلشوره ام هر چه دعا می‌کنم نمیدونم چرا اثر هنوز نداره. چی کار کنم معرفت نفس پیدا کنم؟ من بیشتر از اینکه از رحمانیت خدا روحم آرام بگیره متاسفانه از صفت آزمایش و غضبش اضطراب یه وقتایی دردونم ایجاد میشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان جملۀ مشهور در کتاب «ادب عقل و قلب و خیال» از آیت الله حسن‌زاده «رحمت‌الله‌علیه» فکر کنید که فرموده‌اند بررسی کرده‌ام اگر ذهن و فکر خود را با معارف الهیه مشغول نکنم، ذهنم مرا مشغول خود می‌کند. در این رابطه پیشنهاد می‌شود پس از بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با کتاب و شرح صوتی آن که روی سایت هست، مشغول مباحث قرآنی شوید مثل شرح سوره آل عمران و سوره انعام در عین نظر به خودِ آیات که در حین گوش دادن به مباحث، آیات نیز در مقابل جنابعالی باشد. موفق باشید

39131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز: ۱. آیا عین ثابته حضرت پیامبر همان حقیقت نوری محمدی هست یا خیر؟ (با توجه به اینکه پیامبر فرمودند اول ماخلق الله. صحبت از خلق کرد آیا حقیقت نوری در مقام واحدیت است یا احدیت؟) ۲.عین ثابته پیامبر با عین ثابته حضرت مهدی و حضرت رضا چه تفاوتی دارند؟ آیا به جهت اینکه انسان کامل هستند هردو عین ثابطه واحدی دارند یا خیر؟ ۳. اگر امان زمان واسطه فیض است پس باید واسطه فیض بدن خودش هم باشد درسته؟ یعنی بدن خودش را خودش بوجود می آورد و اگر اراده بکند فیض الهی به بدنش قطع شود بدن نداشته باشد یا این فیض را در جایی دیگر افاضه کند در این خصوص توضیحی بفرمایین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عین ثابته هرکس آن هویتی است که هرکس مطابق اختیار ذاتی خود در ازل الآزال انتخاب می‌کند و بستگی به خود آن شخص دارد و هرکس در جای خود. ۲. بدن هرکس در امور دنیایی مربوط به زمینه‌‌هایی است که شرایط مادی فراهم می‌کند 3- بدنِ برزخی هرکس، صورت عقاید و اعمال انسان است. برای روشن‌شدن این مباحث خوب است که به کتاب «معاد» و شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید 

39096
متن پرسش

سلام علیکم: جناب آقای سید حمید رضا اصفا در بعضی از کانال‌ها مطلب زیر را اعلام فرموده‌اند. با توجه به شناختی که جنابعالی از ایشان دارید؛ نظر شما چیست؟
باسمه تعالی
حجامت این بار در خدمت جبهه  مقاومت
به اطلاع عزیزان می‌رساند؛
در نظر داریم سنتِ شریف حجامت را به نفع جبهه  مقاومت به کار گیریم و درآمد حاصله از آن را به استثنای  مبلغی که جهت تهیه  لوازم و سرویس دهی  هزینه می‌شود، به حساب پویش ایران همدل واریز کنیم.
نشانی : خ مدرس / ک ۲۳ / ب شیرازی / ب وحدت / پ ۱۰۴
موکب شهید آوینی
سید حمید رضا, همراه۰۹۱۴۰۰۳۶۹۰

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان تصمیم و نیّت خوبِ حاج آقا اصفا هستم و ایشان بنا دارند از این طریق علاوه بر کمک به جبهه مقاومت، یادآور هرچه بیشتر سنت حسنۀ حجامت شوند و به نظر بنده کار خوبی است. موفق باشید

39068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: «از کجا می‌دانید اینجا که شما نشستید حقه؟» این جمله رو توی صوت چه نیازی به نبی تون گفتین. میشه بگین يعني چی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ کس به راحتی نمی‌تواند ادعا کند که در جایی که نشسته است، جای حقی است. می‌ماند که با رجوع به قرآن و سخنان معصوم، هرکس می‌تواند نسبت خود را با حق و حقیقت در پیش خود ارزیابی کند. موفق باشید

38881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: من کتاب حقیقت نوری اهل بیت، وقتی صحبت از این نور می‌شود چه تصوری از نور داشته باشم؟ آیا همانند نور مادی یا نوری از جنس معنی؟ سوال دوم: در رابطه با نور اسماء الله آیا باید همانند معنی تصور کنم. از اینکه وقتتان را صرف پاسخگویی می‌کنید، سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شخصیت اولیای الهی آینه و حکایت صفایی است که انسان در آن‌ها احساس می‌کند با نورانیتی از جنس معنویت که در آن‌ها حاضر است. ۲. یکی از انوار اسماءالله، همین حیاتی است که شما در خود احساس می‌کنید و یا علمی که در عالمان متعهد درک می‌گردد. موفق باشید

38879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: یه سوال داشتم: آیا شما چشم برزخی دارید؟ استاد من میخوام در کلاس هاتون شرکت کنم از پایه باید به کجا مراجعه کنم؟ به سخنرانی هاتون گوش میدم از بس برام سنگینه چهار پنج باری باید گوش کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چشم برزخی به چه کارِ بنده می‌آید؟!!!! نه چشم برزخی دارم و نه به دنبال آن می‌باشم وقتی می‌توان با نور قرآن و روایات اولیای الهی جایگاه هر چیز لازم است را در هستی درک کرد. مگر برای عبودیت خدا و انس با حضرت محبوب و دل سپردن به مولایمان حضرت علی «علیه‌السلام» راه بسته است که نیاز به چشم برزخی داشته باشیم؟! موفق باشید

38859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: یکی از دلایلی که مسائل نظامی ایران سر و سامان گرفته این است که زیر نظر هبری می‌باشد و رهبری در آن ورود پیدا می‌کند. حال سوال این است که چرا ایشان در مسائل اقتصادی ورود پیدا نمی‌کنند بالاخص اکنون که شرایط جنگی می‌باشد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نمی‌توان گفت مطلقا ورود نمی‌کنند. آری حضور ایشان در جهت‌گیری‌های کلی یک بحث است و اینکه مسئولیت مسائل خاص و جزئی اقتصاد را باید دولت به عنوان منتخب مردم دنبال کند، بحث دیگری است. فراموش نفرمایید اگر حضور کلان رهبری در مسائل حتی اقتصادی نبود ما به جای خنثی کردن تحریم‌ها که تا حدی انجام شد، گرفتار سیطره تحریم‌ها می‌شدیم. البته مشکل اقتصادی را باید در ریشه‌هایی دانست که در رگ و پوست جامعه ریشه دوانده است و بحمدالله با خودآگاهی خاصی که در حال ظهور است ما از این معضل بزرگ عبور می‌کنیم ان شاالله. موفق باشید

38553
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: در رابطه با بحث سه شنبه که فرمودید حضرت حجت اهل کتاب رو مخیر می‌کنند بین اینکه مسیحی یا یهودی باشند یا مسلمان شوند، خب اینجا سوال پیش میآد که این یک بحثه، اینکه کسی که حجت برش تمام شده و مسلمان نشده آیا پیش خدا معاقب هست یا خیر بحث دیگریست؟ شما این مطلب رو شاهد درستی صحبتتون گرفتید که مسیحی یا یهودی اگر حتی بدانند پیامبر حق است می‌توانند مسیحی یا یهودی بمانند. تازه اگر مسلمان بشوند نه پیامبر خود را قبول دارند نه پیامبر ما را. خب مسیحیها یا یهودیهایی که مسلمان می‌شوند چه حکمی دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی

سلام علیکم:

همان طور که در جواب سؤال شماره 38551 عرض شد خود قرآن طبق آیاتی که خوانده شد، حضور آن فرد را در کلیمی بودنش تأیید می کند در عین آن که آن فرد متوجه عظمت توحید قرآن می شود به اعتبار آن که قرآن فرمود: «لكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَ الْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ». و از آن مهم تر توجه به آیه « وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ ۖ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ ۚ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَٰكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ۚ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ» (48 /مائده) می باشد که می فرماید:
و اين كتاب را به راستى بر تو نازل كرديم؛ تصديق‌كننده و حاكم بر كتابهايى است كه پيش از آن بوده‌اند. پس بر وفق آنچه خدا نازل كرده است در ميانشان حكم كن و از پى خواهش هاشان مرو تا آنچه را از حق بر تو نازل شده است واگذارى. براى هر گروهى از شما شريعت و روشى نهاديم. و اگر خدا مى‌خواست همه شما را يك امت مى‌ساخت. ولى خواست در آنچه به شما ارزانى داشته است بيازمايدتان. پس در خيرات بر يكديگر پيشى گيريد. همگى بازگشتتان به خداست تا از آنچه در آن اختلاف مى‌كرديد آگاهتان سازد. به خصوص آن جایی که می فرماید « لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا» موفق باشید
 

38549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: چه کنیم تأثیر منفی جامعه را نپذیریم و تأثیر مثبت آن را بپذیریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم حاضرشدن در معارف عمیق مانند «معرفت نفس» و توجه به اشارات قرآنی است. پیشنهاد می شود با سوره مبارکه «زمر» که شرح صوتی آن روی سایت هست؛ مدتی مأنوس شوید. موفق باشید. 

38425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد شما در یکی از مباحثتون در مورد خیالات می‌فرمایید خیالات را دنبال نکنید تا از تنگنای برزخی بیرون بیاید چون خیالات ما را به تنگنا دعوت می کند. من مدت یک سال است دچار ابتلای سختی شدم که مجبور به انجام یه گناه شدم و هرکاری می کنم از حواشیش در امان نیستم طوری که مجبور شدم یکی دو بار دیگه اون گناه رو تکرار کنم. مثل یه جنگ عظیم درونم که گاهی شیطان نفسم پیروز شده و بقیه زمانها مشغول مبارزه ام برای رفع و دفع اون گناه و خیالات. این ابتلا به شدت همه ذهنم رو درگیر کرده که همش میخوام دوری کنم و همش شیطان نفسم با تمام قواش میخواد من رو زمین بزنه از طرفی باعث شده دیگه جایی برای خیالات دیگه نمونه که نمیدونم این خوبه یا نه از طرفی باعث شده از ترس این که این خیالات نیاد و آسیب نزنه دائم متوسل به ذکر و یاد خدا باشم یه جورایی دائم پناهنده باشم میتونم بگم هیچ ذکر و دعا و توسلی من رو نجات نداد انگار در برزخم هستم و تنها موندم با اعمالم از طرفی به طورعجیبی در این مدت در روزی زیارت های خوب و زیاد و با برکت به روم باز شده انگار میخوان بهم قوت بدن که تو این مبارزه بزرگ درونیم کم نیارم اما یه چیز هنوز برام مونده در این تنگنای عجیب و سخت اونم نقطه امید به خداوند رحمانه که مطمئنم خلاصه نجاتم میده. نمیدونم دارم مسیر رو اشتباه میرم یا درست آیا زیادی امیدوارم؟ یا باید یه کار دیگه بکنم؟ همه این خیالات ناشی از گناهیه که مجبور شدم انجام بدم حالا همه ذهنم درگیر توبه و جدال با اون خیالاتشه که نمیخوام باشه و هی میاد و هی این جنگ غالب و مغلوب میشه البته اینم بگم از برکات این ابتلا مخصوصا اینه که تقریبا ادعاهایی که داشتم را خدا جلو چشمم ریخت و فهمیدم گرفتار عجب بدی بوده و البته هنوزم هست که خدا خودش داره میریزونه. لطفا راهنماییم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نباید به خود سخت‌گیری کرد. با امید به پذیرش توبه، باید به زندگی عادی خود ادامه داد. موفق باشید

38264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: از استادی یک سیر مطالعاتی فلسفه غرب خواستم که ایشون این سیر رو پیشنهاد دادن ۱. رساله های افلاطون ۲. آثار آگوستین و توماس آکویناس ۳. آثار کانت ۴. آثار دکارت ۵ اسپینوزا آیا این سیر مورد تایید شما می‌باشد و در غیر اینصورت ممنون میشم یک سیر مطالعاتی فلسفه غرب پیشنهاد بدید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید این موارد را طی سیر مطالعاتی مورد توجه قرار داد. در این موارد می‌توانید به جزوات «تاریخ فلسفه غرب» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/leaflet/397?mark=%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%20%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8
https://lobolmizan.ir/leaflet/960?mark=%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%20%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87%20%D8%BA%D8%B1%D8%A8
 

38189

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: طبق جواب سوال lobolmizan_7ic9jixeho عنفوان و برهان و مراوده یعنی چی؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که برای بنده چنین فرصت‌هایی نیست که ما را به جای دیگری ارجاع دهید. بهتر است به طور مختصر سؤال خود را بفرمایید تا در حدّ امکان در خدمتتان باشم. موفق باشید

38015

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ببخشید می‌خواستم بدونم چگونه در نماز با خود حضرت حق سبحانه و تعالی ارتباط برقرار کنم نه مفهوم خدا. ممنون میشم ساده بیان کنید. سپاس فراوان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مقدمات معرفتی لازم بیندیشید مانند معرفت نفس و برهان صدیقین. موفق باشید

37986

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: ایام شهادت آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام را خدمتتون تسلیت عرض می کنم. ببخشید از جنابعالی چند سوال داشتم. آیا بعد از تحقیق برای اطمینان قلبی اشکالی دارد استخاره کنیم؟ آیا استخاره را باید به فرد خاصی دهیم یا خودمان هم انجام دهیم اشکالی ندارد؟ و سوال آخر اینکه در ماه صفر خطبه ساده عقد جاری کردن آیا از نظر روایی کراهت دارد؟ امیدوارم خدا عمری پر برکت و عزت و سلامت و توفیقات روز افزون نصیبتان گرداند. حق یار و نگهدارتان .🤲🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هرکس جایگاه آیات قرآن را در سوره‌ها بداند می‌تواند استخاره کند. ولی بعد از اطمینان قلبی، دیگر چه جایی برای استخاره؟!! ۲. خیر، اشکالی ندارد. موفق باشید

37952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در دنیا ما چشم داریم برای دیدن و گوش داریم برای شنیدن. در عالم خواب هم ما هم گوش داریم و هم چشم. آیا این چشم و گوش که در عالم خواب داریم، برای نفس ابزار هست یا نه؟ اگر نیست فلسفه داشتن گوش و چشم در خواب چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خواب، چشم و گوش ما ظهور قوای نفس هستند. ولی در بیداری، چشم و گوش ما ابزارهایی هستند از جنس بدن. موفق باشید

37927

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: وقتتون بخیر. بنده فکر کردم و با خود گفتم اگر به جای رهبر انقلاب، آقا امام زمان بود چه می‌کردم؟ خب مثل همین الان در برابر غربت شان ساکت بودم. این خیلی بد است. پس تصمیم گرفتم کاری راجع به رهبری انجام دهم تا اینطور مظلوم نباشند بین مردم، حتی بین خود مذهبی ها. تا ان شاءلله از این طریق انسی و توفیق کاری برای آقا امام زمان را بدهند اما نمی‌دانم راجع به رهبری، ولایت فقیه، امام و... چه کاری باید انجام دهم؟ چه مطالعاتی داشته باشم؟ چه خط قرمزی را رعایت کنم؟ با این موضوع در رسانه چطور حضور یابم؟ و... هیچ چیزش را نمی‌دانم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این مورد فکر کرد ولی چیز قابل گفتنی به ذهنم نمی‌رسد. موفق باشید

37905
متن پرسش

سلام: در این روز عید ملت ایران متنی نوشتم برای فردا لطفا مطالعه بفرمایید و دیدگاهتان را بیان کنید. به نام پرودگار آشکار و نهان. در این چند روز از عمرمان سعی و تلاشمان بر آن شد تا در مسیری قدم برداریم که به آن اعتقاد داشتیم و در مسیری قدم گذاشتیم که خلوت تر از دگر مسیرها بود. هر روز بر فکر این بودیم که چگونه حرف خود را به گوش مردم برسانیم و تبیین کنیم، این حرف از روز روشن تر را که امروز در سایه مانده. حرفی که واضح است ولی شنیده نمی‌شود. آمدیم وسط برای اینکه خون شهدای خدمت فراموش نشود و آمدیم وسط تا دوباره مثل غدیر حرف زمین نماند و سقیفه شکل نگیرد آمدیم وسط تا صدای بچه‌های مظلوم غزه خاموش نشود آمدیم وسط تا شهادت و مظلومیت بهشتی فراموش نشود آمدیم وسط تا آنقدر همه چیز یادمان نرود که روزی در برابر امام خود بایستیم و او را شهید کنیم تا عده‌ای بیدار شوند. آمدیم تا کربلا پیش نیاید. آمدیم که اگر ادعای درستی و حق می‌کنند و خود را برتر جلوه می‌دهند اگر حاضر باشند داستان مباهله را یادشان بیاوریم خلاصه و خلاصه آمدیم تا ...... هر کس آمد با هزار دلیل شاید مثل روز‌های اول که دغدغه نمی‌گذاشت بشینیم ولی نمی‌دانستیم باید چگونه حاضر شویم و چه کار کنیم. امروز هم انتظار نتیجه همانطور بی قرارمان کرده باشد. ولی باید بتوانیم دوباره بنشینیم و به فردا فکر کنیم و توسل کنیم تا هرچه خیر این مردم و مملکت امام زمان است اتفاق بیافتد. باید امروز فکر کنیم و ببینیم فردا قرار است چگونه در صحنه جمهوری اسلامی نقش بگیریم. در اول متن گفتم که چرا به میدان آمدیم ولی هدف اصلی این بود: ما آمدیم وسط میدان تا بار دیگر میراث امام را زنده نگه داریم و سعی کنیم گفتمان امام بر ادامه مسیر کشورمان حکومت کند. شاید نیت‌های اول متن نیت‌های انگیزه بخشی بود و هست ولی آنها لبه مرز پرتگاه است. چرا که اگر دیگری بر ما حاکم شود شاید نتوانیم به خود او فکر کنیم چون در این ایام با او مانند یک کافر و منافق روبه‌رو شده بودیم شاید اصلا نتوانیم به مقام ریاست جمهوری جمهوری اسلامی ایران فکر کنیم و این جایگاه را در افراد خلاصه کنیم و به خود جایگاه فکر نکنیم این جایگاه جایگاه ریاست جمهور است. یعنی از فردا محترم است همانگونه که تا الان بوده و نه اینکه از فردا به نظر برخی مقام تحمل و انزجار بلکه مقام احترام، سعی و تلاش و کوشش و هم افزایی و هم پیمانی و کمک به همدیگر است ورای اینکه چه کسی بر سر کار بیاید. ما یادمان رفته، که خود آمده‌ایم به یاد آوریم. ما خداوند بلند مرتبه را یادمان رفته ما مردم را یادمان رفته ما یادمان رفته که ما کاره‌ای نیستیم ما بعضی اوقات متصور می‌شویم که اگر ما نبودیم فلان اتفاق نمی‌افتاد و انقلاب جایگاه الان را نداشت انگار که ما که هستیم. ما فراموش کرده‌ایم که خدا هست و شاید با نیت درستی حاضر نشده بودیم و الان هم یادمان رفته که خدا هست و هر کس بر مسند ریاست جمهوری بنشیند نمی‌تواند بدون توکل به خدا و بدون حمایت و استعانت مردم کاری را از پیش ببرد برای همین است که حال دلمان خراب است. الان فقط خدا باید به کار‌ها نتیجه دهد پس دست به دامان حضرت حق بهترین و خیر را بخواهیم و بدانیم همه فرزند انقلاب هستیم و همه فردا باید برای رشد و پیشرفت کشور در کنار هم خستگی نشناسیم و در خستگی ها هم را احیا کنیم و در ندانستن ها هم را کمک کنیم و نگذاریم جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی جایی احساس خدشه کند و در جهان جایی کم بیاورد بلکه مثل یک تسبیح دست به دست هم فرای هر جناحی برای انقلاب هم افزایی کنیم و مانند تمام سنگ‌های یک کوه در برابر ظلم و زورگویی و دشمنان بایستیم. و مانند تمام چرخ‌دنده های یک ماشین به سمت قله و پیشرفت با سرعت حرکت کنیم. به امید آنکه به فردا‌ی خود و ایران فکر کنیم و به امید اینکه از سیل حرکت انقلاب عقب نمانیم و به امید فردایی پرشکوه برای ایران و ایرانی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که به خوبی می‌فرمایید ما در هر مرحله و پیش‌آمدی که در انقلاب پیش آمده و پیش می‌آید باید بدانیم چگونه در بستر صحنه‌های مختلف جمهوری اسلامی نقش خود را ایفا کنیم تا درخششی باشد بعد از درخششی و امیدی باشد بعد از امیدی به همان معنایی که با تمام جان می‌دانیم انقلاب اسلامی آغاز تاریخی است ماورای تاریخی که جهان مدرن مقابل ما گشوده است. نکاتی در جواب سؤال شماره 37914 پیش آمد. به امید آن‌که متوجه باشیم افقی که شهید رئیسی در این مرحله از انقلاب گشودند و معنای دولت اسلامی را به میان آوردند، امری است که تازه شروع شده است. عرایضی در شب گذشته به عنوان اولین شب نگاه به کربلا و تاریخی که در کربلا شروع شد عرض شد امید است کمکی باشد برای هرچه بیشتر نسبت به درک تاریخی که در آن حاضر هستیمhttps://eitaa.com/matalebevijeh/17133 . موفق باشید    

37747

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در آیه شریفه «مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةࣲ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ إِلَّا فِي كِتَٰبࣲ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرࣱ» و «لِّكَيۡلَا تَأۡسَوۡاْ عَلَىٰ مَا فَاتَكُمۡ وَلَا تَفۡرَحُواْ بِمَآ ءَاتَىٰكُمۡۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالࣲ فَخُورٍ» می فرماید به چیزی که به شما می‌رسد خوشحال و اندوهگین نشوید چرا که آن در کتابی از قبل نوشته شده بود. انسان از موضوعی که دخالتی در آن نداشته منطقا ناراحت یا خوشحال نمی‌شود چرا که کم و کیف تلاش و کاهلی در آن اثر گذار نیست. حال با توجه به این آیه این مفهوم عدم تاثیر انسان در سرنوشت تداعی می شود ولی آیاتی مانند «...لیس للانسان الا ما سعی...» نیز داریم. حلقه ارتباطی این دو دسته آیات و نحوه تاثیر تلاش انسان در سرنوشت را لطفا توضیح دهید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان مأمور به تلاش است در اصلاح خود، ولی نظم کلی حوادث از قبل تعیین شده و ما مأموریم در فرصتی که برایمان هست، خود را اصلاح نماییم. موفق باشید

نمایش چاپی