بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
39437

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: از جناب استاد طاهرزاده خواهشمندیم شرح دعای سمات را هم بدهند. جژاء کم الله خیرا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته آیت الله قاضی آن دعا را شرح کرده‌اند و امید است توفیقی حاصل شود و باز از زوایای دیگر آن دعای اصیل و عمیق به صورتی که انسان‌های این زمانه بتوانند با موضوعات عمیق آن ارتباط پیدا کنند؛ شرح شود. موفق باشید

39096
متن پرسش

سلام علیکم: جناب آقای سید حمید رضا اصفا در بعضی از کانال‌ها مطلب زیر را اعلام فرموده‌اند. با توجه به شناختی که جنابعالی از ایشان دارید؛ نظر شما چیست؟
باسمه تعالی
حجامت این بار در خدمت جبهه  مقاومت
به اطلاع عزیزان می‌رساند؛
در نظر داریم سنتِ شریف حجامت را به نفع جبهه  مقاومت به کار گیریم و درآمد حاصله از آن را به استثنای  مبلغی که جهت تهیه  لوازم و سرویس دهی  هزینه می‌شود، به حساب پویش ایران همدل واریز کنیم.
نشانی : خ مدرس / ک ۲۳ / ب شیرازی / ب وحدت / پ ۱۰۴
موکب شهید آوینی
سید حمید رضا, همراه۰۹۱۴۰۰۳۶۹۰

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان تصمیم و نیّت خوبِ حاج آقا اصفا هستم و ایشان بنا دارند از این طریق علاوه بر کمک به جبهه مقاومت، یادآور هرچه بیشتر سنت حسنۀ حجامت شوند و به نظر بنده کار خوبی است. موفق باشید

38984
متن پرسش

کتاب؛ انسان و باز انسان تالیف استاد اصغر طاهرزاده. گفت و گو با طاهرزاده چیزی شبیه نماز خواندن است. تا می‌آیی حرفی بزنی یا بهتر بگویم وقت حرف زدنت که می‌‌رسد (مثل رسیدن وقت نماز) بدنت شروع می‌کند به لرزیدن البته من وقت نماز که می‌شود بدنم بیش از اندازه ثابت می‌نماید! منظورم چیزی است که درباره‌ی اولیا شنیده‌ایم که هرگاه وقت نماز می‌شد رنگ از رخسارشان می‌پرید و رعشه بر سر تا پایشان می‌افتاد! چرا که قرار است هست و نیستت بر ملا شود! در محضر طاهرزاده نمی‌خواهیم همانی باشیم که پیش دیگران هستیم! همانی که دائما آرایشش یا گریمش می‌کنیم تا مبادا نقصی از ما پیدا شود و دست‌آویز این و آن! البته هیچ‌کس لَنگ آن نیست و دام نیانداخته تا نقص‌های ما را دست‌آویز خود کند ولی خب ما ترجیح می‌دهیم اینگونه فکر کنیم چرا که خدای جهان امروز یعنی تکنیک نقص‌ها را (نقص ظاهر را) بهیچ عنوان فراموش نمی‌کند و از صغیره و کبیره‌ی آن نمی‌گذرد! ولی خب طاهرزاده است! و ما که می‌دانیم ریاکاریم و پر از نقص انتحار می‌کنیم و دست به کار خطایی می‌زنیم! بر ملا کردن خود پیش کسی که بنده‌ی خدای دیگری است یا لااقل تیغش می‌برد! کار خطرناکی می‌کنیم و برای چند دقیقه ما بی‌دست و پاها دست و پا را از تکیه‌گاه‌ها جدا می‌کنیم! کاری شبیه نماز خواندن! چرا که از گریم کردن خود له و لورده شده‌ایم و دربدر رحمن و رحیمی می‌شویم اولیا وقت نماز که می‌شد می‌گفتند: وقت ادای امانت آمده! گویا اولیا فقط امانتداران عجز خودند و هرباره عجز را در پیشگاه می‌آورند با طاهرزاده می‌شود امانت‌دار شد و با بیم و امید از سر عجز با او سخن عاجزانه گفت

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا جز آن است که زبان اشاره، زبانی است که به چیز مشخصی که ابژه به حساب آید؛ اشارت ندارد؟! و در عین حال «آن‌قدر هست که بانک جرسی می‌آید». گویا باید روشن می‌شد در این تاریخ در اردوگاه جبهه انقلاب حضرت روح الله چنین گفته‌هایی هم هست که دیروز و امروز و فردا را به هم می‌پیچد به طوری که معلوم نیست چه شد!! موفق باشید 

38879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: یه سوال داشتم: آیا شما چشم برزخی دارید؟ استاد من میخوام در کلاس هاتون شرکت کنم از پایه باید به کجا مراجعه کنم؟ به سخنرانی هاتون گوش میدم از بس برام سنگینه چهار پنج باری باید گوش کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چشم برزخی به چه کارِ بنده می‌آید؟!!!! نه چشم برزخی دارم و نه به دنبال آن می‌باشم وقتی می‌توان با نور قرآن و روایات اولیای الهی جایگاه هر چیز لازم است را در هستی درک کرد. مگر برای عبودیت خدا و انس با حضرت محبوب و دل سپردن به مولایمان حضرت علی «علیه‌السلام» راه بسته است که نیاز به چشم برزخی داشته باشیم؟! موفق باشید

38859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: یکی از دلایلی که مسائل نظامی ایران سر و سامان گرفته این است که زیر نظر هبری می‌باشد و رهبری در آن ورود پیدا می‌کند. حال سوال این است که چرا ایشان در مسائل اقتصادی ورود پیدا نمی‌کنند بالاخص اکنون که شرایط جنگی می‌باشد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نمی‌توان گفت مطلقا ورود نمی‌کنند. آری حضور ایشان در جهت‌گیری‌های کلی یک بحث است و اینکه مسئولیت مسائل خاص و جزئی اقتصاد را باید دولت به عنوان منتخب مردم دنبال کند، بحث دیگری است. فراموش نفرمایید اگر حضور کلان رهبری در مسائل حتی اقتصادی نبود ما به جای خنثی کردن تحریم‌ها که تا حدی انجام شد، گرفتار سیطره تحریم‌ها می‌شدیم. البته مشکل اقتصادی را باید در ریشه‌هایی دانست که در رگ و پوست جامعه ریشه دوانده است و بحمدالله با خودآگاهی خاصی که در حال ظهور است ما از این معضل بزرگ عبور می‌کنیم ان شاالله. موفق باشید

38841

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده: در مورد کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی، خوب دیدم تا مطلبی را بگویم، سریال کیمیا که از شبکه ی آی فیلم پخش می شود، به نظر می آید، این اثر هنری یکی از گفتمان های مغفول انقلاب اسلامی است که در کتاب نای و نی اثر آقای سید موسی صدر رهبر شیعیان لبنان مطرح شده است، اگر مطالبی که در این کتاب مطرح شده است را به عنوان یک بوطیقا در نظر بگیریم در نهایت مربوط می شود به برخورد اندیشه ها و مذاهب و گفتمان های مختلف در جامعه ی لبنان و آنچه در این اثر هنری که مربوط به فضای اوایل انقلاب اسلامی در ایران می شود، بر اساس پدیدارشناسی هوسرل مشاهده می شود نیز بر این گفتمان تطبیق دارد، اما آنچه قابل تامل است، این گفتمان مغفول که این چنین به نمایش درآمده است، در نهایت قابل تعمیم به کتاب بازگشت از شوروی اثر آندره ژید با ترجمه ی آل احمد است، یعنی آن گفتمانی که مدتی به عنوان یک حرکت مقدس و مذهبی مطرح بوده، در نهایت به یک دست شدن با سایر حرکت ها در سایر ملت ها با عقاید و آرمان های گوناگون می شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ان‌شاءالله، بخصوص که آن بزرگان زودتر با مسائلِ پیش‌آمده برای بشرجدید مواجه بودند و به خوبی فکر کرده‌اند. به نظر بنده هنوز سخن آندره ژید برای ما تازه است. موفق باشید

38387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد جان: متن زیر که فکر کنم مربوط به آقای زادبر هستش رو براتون ارسال می‌کنم، نظر حضرت عالی چیست؟ سپاس نه تنها مسولین بلکه عرف هم دارد تحمیل «انقلاب جنسی» در ایران را می پذیرد. بی عملی مطلق همه ما، معنایش همین است. دیگر مساله حجاب زنان نیست. از حجاب عبور کردند. مساله دیگر دینی یا شرعی نیست. مساله حلال و حرام بودن یک فعل و رابطه نیست. تجربه ای که مدرنیته برای انسان غربی به ارمغان آورده و در پیمودن آن تجربه، چند قله را فتح کرد، عینا در جامعه ما در حال تکرار است. فمینیسم و نسل بعد نحله‌های منتقد فمینیسم نتیجه همان تجربه است. تجربه ظلم غرب به زن، نتیجه اش شد شکل گیری فمینیسم، افراط در قله بعدی یعنی شعارهای فمینیستی نتیجه اش شد بازگشت به حالت پیشین، اما روند عادی پیشین شکل نگرفت. غرب همین تجربه را در همجنس بازی داشت. افراط در همجنس بازی نتیجه اش در امروز شد شکل گیری نهادهای مدافع خانواده در غرب، ولی روند عادی نشد. چون غرب خدا (وحی) را کنار گذاشت تا خودش همه چیز را تجربه کند. هزینه تجربه های تکراری نابودی جامعه است. ما همان مسیر را می رویم. نشانه‌ها این را می‌گویند. جامعه ایرانی به قله تجربه جنسی در سال‌های آینده نزدیک و دوباره بازمی‌گردد اما روند عادی نخواهد شد مگر اینکه پایه های سنت ایرانی_اسلامی زنده بمانند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان مبهمی است. باید به انسان و انتخاب‌های فرهیخته او اندیشید و در این راستا است که متوجه حقیقت خود می‌گردد و جایگاه حجاب برایش روشن می‌شود که نسبتی بین حجاب و ابعاد متعالی او در میان است. موفق باشید

38368
متن پرسش

سلام استاد: میدونم با این متن نظرتون راجع به من عوض میشه و ناراحت میشین اما بزارید حرفم رو بزنم و بگن کافره! من دیگه حالم از خودم و خدا و مردم و دنیا و آخرت و همچی بهم میخوره امروزم کلی کفر گفتم و حرف زشت و چرت و پرت زدم به هرچی که مقدسه، دیگه بریدم، کاش خلاص میشدم ازین دنیای لعنتی و آخرت و هرچی که هست، کاش نبودم اعصابم ریخته بهم. نمدونم صورت برزخیم سگه خوکه آدم عوضی هستم یا نه و عرفا در موردم چی فکر میکنن. اما بدم میاد از هرچی که هست، از شما به عنوان کسی که حس پدری بهتون پیدا کردم و خیلی دوستتون دارم میخام دعا کنید بمیرم خستم. لعنت به این دنیا که هیچکس آدم رو دوست نداره و همه پی منافعشون و عشق رو کشتن، خدا هم که هیچی، ببخشید این کفریات رو گفتم میدونم پشیمون میشم اما خیلی حالم بده الان که می‌نویسم. میدونم ازم قطع امید می‌کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که این حالت، حالت و قصه شما نیست؛ حکایت انسانی است که می‌خواهد خود را آزاد از دیروزش بیابد. در همین رابطه شب گذشته بود که این متن در حین بحث خوانده شد.
آیا این توقف‌گاه‌ها در مسیر ایمان، دریچه‌هایی نیست تا نسبت به آنچه هستیم و می‌دانیم، بازخوانی کنیم تا نسبت دیگری با آنچه از ایمانِ دیروزین می‌دانیم، بیابیم؟ که مربوط به امروز و فردای ما است، نه مربوط به دیروز و اکنون‌مان؟ آیا باید سوگوار آن‌چه باشیم که از دست دادیم؟ و یا منتظر تولد اندیشه‌ای که در امروز و فردای ما زندگی‌ساز است؟
ملاحظه می‌کنید که پس تنها قصه شما نیست و هنر ما آن است که این موقعیت را در خود بشناسیم. فکر می کنم همین آخرین غزل از رهبر معظم انقلاب نیز در درون چنین دغدغه‌ای مطرح شده است که می‌فرمایند:
دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی        رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم
نه می‌توانند ناامید باشند زیرا انتظارِ حضوری دیگر در میان است؛ و نه این حضور، بدونِ سنگلاخ هزاران سؤال و شبهه جلو می‌رود. و از این جهت بدون شکیبایی و در عین بی‌قراری، این راه را طی می‌کنند و این، زیباترین شکل پیمودنِ راه است در این زمانه. موفق باشید          
 

38327

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: عین وجود، عین علم است. سوال آیا عین وجود عین مرتبه های علم هم هست یا نه؟ یعنی آیا عین وجود، مثلاً عین، علم ملا صدرا هست یا نه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً هرجا پای وجود به هر نحوی در میان باشد آن امر، تشکیکی است. موفق باشید

38272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من در حیاط خانه نشسته بودم. یک گربه دیدم. به درخت داخل حیاط خیره شدم. درنتیجه به اسم حی منتقل شدم. یک مورچه مرده بود. به اسم ممیت منتقل شدم. صداهایی در اطراف خودم شنیدم. به اسم سمیع منتقل شدم. من با چشمم چیزهایی دیدم به اسم بصیر منتقل شدم. و... آیا مطالب بالا را درست درک کرده ام؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد مربوط به خود شخص است ما نمی‌توانیم ورودی داشته باشیم. موفق باشید

38266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی: استاد عزیز ببخشید اگر وقت ارزشمندتان گرفته می شود اما راهی دیگه ندارم جز سوال از شما، چون بحث هایی که اواخر فرمودید احساس می کنم در پیدا کردن خودم راهگشاتر باشد و حقیقت اینکه در فضایی زندگی می کنم که خیلی از این مباحث بیگانه هستند. سعی می کنم خلاصه عرض کنم که قبل از سال نود پرت در عالمی غیر دینی بودم، توفیق تحصیل ازم گرفته شد و به خدمت در محل دشواری اعزام شدم که الان احساس می کنم تنبیهی بود برایم. در اواسط خدمت روزی در تنهایی هر چند که قبلا هم به ترک گناهان فکر می کردم اما نمیدونم چه شد که در اون برجک نگهبانی این سری اراده ام فرق کرد و تصمیمم گرفت ودرونم پررنگ تر شد وسرآغازی شد برای برگشتم. با ترک هر گناه، رذایل بعدی هم نمیدونم چگونه در درونم کم رنگ می‌شد طوری که راحت می توانستم انجام ندم و تا جایی که از آن متنفر می شدم. الان اگر نادانسته گناهی کنم احساس می کنم از درونم چیزی بیرون کشیده میشه. ممنون میشم اگر امکان داشت به سوالاتم پاسخ فرمایید. حال ۱. سوال اول؛ در مورد نسبتم با رهبری است که قبلها احساسی نسبت به ایشان نداشتم ولی فی الحال نمی‌دانم چگونه و می دانم که من خودم تصمیم نگرفتم ولی نسبت به ایشان مثل ناموسم غیرت پیدا کردم، استاد نمی دانم که این جمله را از شما شنیدم یا شاگردانتان که انسان زمانی که تقوی پیشه کند از رذایل هر قدر پاک شود آینه می شود. داستان این علاقه چیست؟ ۲. حال و احوالم الان طوری شده که فقط در مسجد و مزار شهدا و قبرستان و اماکن مذهبی آرامش دارم در زندگی روزمره غیر از اینجاها لذتی ندارم. استاد حال شما هم اینگونه هست باید چه کار کنم؟ آیا باید تقویتش کنم؟ ۳. استاد شرح حال افرادی که تقوی دارند ولی نسبت به انقلاب و رهبری حساس نیستند چیست؟ ۴. استاد در مورد شرح حالم اول اینکه نمی‌دانم چرا نسبت به افراد کمتر گشوده و دارای سعه صدرم باید چه کنم؟ ۵. استاد سوال آخرم اینکه تکه شعری شما چند بار فرمودید که خود راه بگویدت که چه باید کرد؛ استاد عزیز راستیتش به گذشته خودم که نگاه می‌کنم می‌فهمم که خداوند علاقه و راه کشیده شدن به راه دینی را برایم گشوده و منتهی در بیرون فضا و شرایط متفاوت می بینم به نظر شما چکار کنم؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که قبلاً عرض شد در این موارد باید در همان راهی که مقابل ما گشوده شده، خود را ادامه دهیم و بدانیم به گفته جناب مولوی: «گر نپرسی، زودتر کشفت شود». با حضور در هرچه بیشتر ذیل تذکرات قرآنی. توصیه می‌شود مباحثی که در رابطه با سوره «آل‌عمران» شده است را دنبال فرمایید. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/sound/644?mark=%D8%A2%D9%84%20%D8%B9%D9%85%D8%B1%D8%A7%D9%86

38235

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و آرزوی سلامتی برای استاد بزرگوار: ۱۰ سالی می‌شود که در حال ابتلا و امتحانی هستم، در طول این ۱۰ سال بسیار تغییر کرده و ان‌شاءالله رشد کرده‌ام. این رنجِ امتحان، با تمام سختی‌ای که داشت، پر از نور بود و رشد الحمدلله. اما هنوز به سرانجام نرسیده و مشکل برطرف نشده‌ است. احساس خستگی و بی رمقی دارم. کورسویی از امید مانده اما دلسرد شده‌ام. حس گدایی را دارم که ۱۰ سال درب خانه‌ی کریمی را زد، ۱۰ سال صدا زد، اما درب باز نشد، التماس کرد، اما باز نشد، فریاد زد، اما باز نشد. فرمان صبر آمد، از آن به بعد صبورانه نشست تا صاحبخانه به وقتش در را باز کند اما هنوز باز نشده. دعایی نیست نخوانده باشم، نمازی نیست نخوانده باشم، به هر نحوی که بلد بودم صدایش زدم و نشد. اما مشکل، حالِ الانِ من است. آن گدای ۱۰ ساله، اکنون از پشت درب رفته و سر کوچه نشسته. بلاتکلیف و خاموش! چشمش هنوز به در آن خانه است. دلش می‌خواهد برکد پشت در و درب بزند اما نمی‌تواند. دلش می‌خواهد خواهش کند اما نمی‌تواند. دیگر صدایی نمانده. دست و دل به دعا کردن دیگر نمی‌رود. مگر نه اینکه اگر بخواهد، خودش می‌دهد؟ او که می‌داند چه کسی در کوچه منتظر است. سرد و خاموش شده ام. از آن تشویش و سوز و گدازی که بود خبری نیست. به تبع آن، آن حلاوت در نماز و دعا هم نیست. فقط به انجام واجبات اکتفا می‌کنم. و ناراحتم از این کم شدن ارتباطم با خدا. چرا این نفس تمکین نمی‌کند؟ این بی میلی به مستحبات از کجاست؟ از این دوری ناراحتم اما انگار همه‌ی وجود من یخ زده. نمی‌دانم اسمش قبض روح است یا چه. اما خیلی بد است. بسط چگونه حاصل می‌شود؟چطور رها شوم؟ حس خاکستری را دارم که آتشش خاموش شده، اما آماده‌ی شعله‌ور شدن است. بسیار ملتمس دعا هستم. هم برای به سرانجام رسیدن این امتحان ۱۰ ساله، هم برای برطرف شدن این مشکل روحم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که نباید بر آن موضوعی که تحقق آن حتی با اصرار انجام نمی‌شود، بیش از اندازه تأکید کرد. گویا مصلحت ما را در جای دیگری دیده‌اند. موفق باشید

38074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرانقدر: استاد جان، بنده یک برداشتی دارم از آموزه های دینی، ارائه می‌کنم ببینید درست است یا اشتباه. من فکر می‌کنم آغاز امامت و این که حجت الهی، مقام امامت را هم داشته باشد، از زمان حضرت ابراهیم بوده و قبل از آن حجج الهی بوده اند اما امام نبوده اند. اما بعد از حضرت ابراهیم حجت الهی، امام هم هستند. این درست است؟ سوال دوم اینکه در کجای قرآن ذکر شده که رسول اکرم صلی الله علیه وآله و اولاد طیبین و طاهرینشان امام هستند؟ ممنون از حوصله شما. مأجور باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات دقیقی در قرآن و روایات در این مورد مطرح شده است خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست،https://lobolmizan.ir/book/252?mark=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C بخصوص به فصل سوم آن کتاب رجوع فرمایید. موفق باشید

38015

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و بزرگوار: ببخشید می‌خواستم بدونم چگونه در نماز با خود حضرت حق سبحانه و تعالی ارتباط برقرار کنم نه مفهوم خدا. ممنون میشم ساده بیان کنید. سپاس فراوان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مقدمات معرفتی لازم بیندیشید مانند معرفت نفس و برهان صدیقین. موفق باشید

38011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: خسته نباشید. در کتاب خویشتن پنهان تفسیر مختصری از آیه: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ» کردید. حال با توجه به این آیه، منتی که خداوند بر سر شهدا می‌گذارد، جز این است که زندگانی آنها طوری است که می‌توانند در همین عالم دنیا اثر گذار باشند؟ با توجه به شفاعتی که شهدا دارند آیا این تفسیر مختصر برای این آیه مناسب نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته که بحث بیش از این حرفها می‌باشد. قصه، قصه حضور شهدا در نزد خود و در تاریخی است که شروع می‌شود و آنان در آن تاریخ تا قیامت حاضرند به بودنی که ذیل اراده الهی می‌باشد و به همین جهت شهدای کربلا اصرار داشتند در کنار حضرت امام حسین «علیه‌السلام» شهید شوند تا در دلِ آن شهادت، امروز در کنار حاج قاسم سلیمانی‌ها قرار داشته باشند. موفق باشید

37997

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام و آرزوی سلامتی برای استاد عزیز: در کتاب معرفت نفس _نکته دوم_ خواب را بعنوان ادله و برهان جایگاه تن و نفس مطرح می‌فرمایید. سوال: در خواب اصل بینایی و شنوایی و سایر جوارح فعال هستند و فارغ از محدودیت های زمان و مکان عمل می کنند. قوه عاقله که در بیداری یکی از جوارح بدن است و نقش فکر کردن و به خاطر سپردن را بر عهده دارد، در خواب چگونه جلوه می کند و چرا عملکرد محدودی مشابه عقل در بدن دارد، مثلا فراموش می کند و حالات دیگر؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در میدان خواب، آنچه در صحنه است صورت‌های خیالی است که به صورت حضوری برای نفس پیش می‌آید، نه به صورت حصولی و به همین جهت عموماً در خاطره و حافظه نمی‌ماند. موفق باشید

37865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در حال خواندن کتاب معرفت نفس و حشر هستم. احساس می‌کنم این‌همه معارف مرا دارند به جایی می‌برند که گنجایشش را ندارم، نمی‌دانم چه می‌شود آنقدر حیرت می‌کنم که گاهی می‌ترسم سطر بعدی کتاب را بخوانم، با خود می‌گویم این چه دریایی است که نهایت ندارد، این چه سیر از کثرت به وحدتی است که ته ندارد، می‌ترسم از این همه حجم نور و گاهی با خود می‌گویم کتاب را ببند! سبحان الله! استاد عزیز نمی‌دانم این چه آشنایی بود با شما که دیگر جز کتب شما و جلسات شنبه شب و مطالعه فصوص و اسفار و مولوی و بودن با دوستان اینچنینی و پیگیری مباحث مربوط به انقلاب امام راحل هیچ چیز دیگر برایم چیز نیست و علاقه‌ای به هیچ چیز جز اینها ندارم. می‌خواهم تمام شبانه روز در این احوال باشم و حیرتم بیشتر شود. ما شاگردان کوچک را سیراب می‌کنید با کتبتان، همه برایم غریبه شده‌اند حتی خودم، تنها آشنایم شمایید و حاج آقای موسویان و این کتب و دوستانی که در این وادی اند! جزاکم الله خیر الجزاء. ایدکم الله بنصره ان شاءالله.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم جوابگویی به حضوری است که این انسان در این زمان نیاز دارد تا جایگاه قرآن، آری! جایگاه قرآن برایش معلوم شود و از این جهت ما از ریشه‌های خود برای حضور در امروز و فردای خود نباید غفلت کنیم بخصوص از طلوعی که با جناب صدرالمتألهین آغاز شد. موفق باشید

37812

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب خدمت استاد محترم: در ابتدا عرض کنم که پرسش حقیر ابدا رویه سیاسی به معنای خاص آن ندارد. چند روز پیش ناظر به حضور آقای دکتر جلیلی در اصفهان از حضرت عالی کلیپی منتشر شد که مردم را به حضور در میدان امام دعوت فرمودید. فارغ از نفس دعوت به حضور در این میتینگ سیاسی و شخص دکتر جلیلی، پیش از این برخی از اصطلاحات این کلیپ مانند حضور تاریخی و قدسی را در فرمایشات حضرت عالی ناظر به اربعین حسینی یا تشییع حاج قاسم عزیز و ... شنیده بودیم و برایمان معنادار بود. پرسشم این است که آیا از نظر شما مطرح کردن مسائل مهمی که حضرت عالی عمرتان را صرف تبیین آن کرده‌اید، برای دعوت عمومی (و نه نخبگانی) به یک میتینگ سیاسی، منجر به ابتر ماندن فرمایشات و تبیین‌ها نزد عامه نمی‌شود؟ اگر قرار بود ادبیات حضور تاریخی و قدسی و پیوند آن با انقلاب، اربعین حسینی، تشییع حاج قاسم و ...، آن منظری باشد که ما امروزمان را با آن بخوانیم و معنادار بیابیم، آیا بهتر نیست در استعمال این ادبیات و تطبیقش بر اتفاقات طوری دقت شود که منتج به کوری مخاطب نگردد؟ بهتر نیست توجه شود که زدن این حرف بخشی از ماجراست و آن چه در طرف مقابل شنیده می‌شود، بخش مهم دیگر است؟ به نظر می‌رسد این رویکرد، حجاب رجوع وجودی به عالم که دغدغه حضرت عالی است می‌شود. با تشکر التماس دعا از حضرت عالی دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در هفته های اخیر عرض شده بنده به جهت آشنایی که از شخصیت آقای دکتر جلیلی دارم ایشان را در عرض دیگر نامزدها قرار نمی‌دهم همانطور که آیت الله رئیسی را نیز در جایگاه یک شخصیت سیاسی و اجرایی نمی‌دانستم. امری که بحمدالله پس از شهادت ایشان برای بسیاری روشن گردید. کافی است عرایض بنده در رابطه با آقای دکتر جلیلی را در دوره قبل نیز دنبال فرمایید. به هر حال این انقلاب است که در بستر تاریخی خود افراد خاصی را می پروراند مانند حاج حسین خرازی و حاج قاسم. و بنده آقای دکتر جلیلی را در چنین بستری می یابم. در این مورد حداقل خوب است نظری به عرایضی که اخیراً تحت عنوان ««کدام رئیس جمهور و حضور در کدام آینده؟» https://eitaa.com/matalebevijeh/17011 شده است بیندازید. موفق باشید

37747

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در آیه شریفه «مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةࣲ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ إِلَّا فِي كِتَٰبࣲ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرࣱ» و «لِّكَيۡلَا تَأۡسَوۡاْ عَلَىٰ مَا فَاتَكُمۡ وَلَا تَفۡرَحُواْ بِمَآ ءَاتَىٰكُمۡۗ وَٱللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخۡتَالࣲ فَخُورٍ» می فرماید به چیزی که به شما می‌رسد خوشحال و اندوهگین نشوید چرا که آن در کتابی از قبل نوشته شده بود. انسان از موضوعی که دخالتی در آن نداشته منطقا ناراحت یا خوشحال نمی‌شود چرا که کم و کیف تلاش و کاهلی در آن اثر گذار نیست. حال با توجه به این آیه این مفهوم عدم تاثیر انسان در سرنوشت تداعی می شود ولی آیاتی مانند «...لیس للانسان الا ما سعی...» نیز داریم. حلقه ارتباطی این دو دسته آیات و نحوه تاثیر تلاش انسان در سرنوشت را لطفا توضیح دهید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسان مأمور به تلاش است در اصلاح خود، ولی نظم کلی حوادث از قبل تعیین شده و ما مأموریم در فرصتی که برایمان هست، خود را اصلاح نماییم. موفق باشید

37546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: برای این که خیلی در فضای فقه و احکام شرعی نمانم و به وقت به آنها رجوع کنم چکار باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با همان روحیه تفقّهی که علمای ما به حکم وظیفه، نظر به احکام کردند می‌توان به معارف قرآنی نظر کرد. مانند کاری که شهید مطهری انجام دادند و همان‌گونه که عرض شد https://eitaa.com/matalebevijeh/16701 شهید مطهری را همان فضای فقه، در عین زمان‌شناسی، شهید مطهری کرد. موفق باشید 

37418
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و عشق و ارادت به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. استاد شجاعی در کلیپی فرمودند که وفاداری خودتون رو به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اثبات کنید، امام زمان علیه السلام به تعبیر حضرت علی علیه السلام اگه ۱۴۰۰ ساله آواره هستند، بدلیل این هست که یار وفادار ندارن مثل حضرت عباس علیه السلام، تا قیام کنند. وفاداری به نماز و روزه و هیئت و سینه زنی نیست، اینها برای زنده کردن وجدان و وفاداری. ما نسبت به امام هست. ممکنه ما لحظه ای که باید کاری بکنیم که وفاداری نسبت به امام زمان علیه السلام هست انجام ندیم و بریم هیئت و حال کنیم ولی بصیرت و تشخیص در میدان عمل سربزنگاه نداشته باشیم. فرمودند سرتون رو خلوت کنید از دلمشغولیهای دنیایی و حتی معنوی غیرمرتبط با حضرت حجت ارواحنا له الفدا، فقط دغدغه تون رو وفاداری کنید. چطوری؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دغدغه حضور هرچه بیشتر حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» تا رسیدن به میدان حضور؛ همه و همه در راستای تحقق توحید ربوبی و به میان‌آوردنِ ایمانی است که در راستای آن ایمان، دینْ در جان‌های افراد به ظهور آید و اجتماع، اجتماع توحیدی گردد و شرایط عبور بشریت از حاکمیت استکبار فراهم شود امری که در این زمانه، انقلاب اسلامی و ولیّ امر مسلمین پیش آورده‌اند برای فراهم‌کردن شرایط ظهور. و بدین لحاظ همه همت ما باید تلاش هر چه بیشتر در حاضرشدن در میدان انقلاب باشد و دنبال‌کردنِ منویّات رهبر معظم انقلاب. موفق باشید    

37359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: جوانی ۲۰ ساله هستم. دانشجوی سینما و علاقمند به هنر، یک فرد مسجدی و هیئتی هستم به موزیک رپ هم علاقه ای داشتم و قبل تر توش فعالیت کردم. اخیرا تو اعتکاف که بودم یک دوستی راجع به عقل و اثبات خدا صحیت کرد و من درگیر یک حالت عجیب روحی شدم که احساس می‌کنم خودمم نیستم. ‌مدام فکرهای اذیت کننده پیش میاد تا حدی که باعث سردردهای طولانی و سرگیجه میشه قبلا درگیرش شدم ولی با یه تاتر رفتن حالم خوب شد. اما این بار خیلی طولانی شده واقعا توصیف دقیقی ندارم ازش ولی میدونم خیلی به احساس های خیلی کوچیک تر هم حساس شدم و مدام استرس و ترس دارم که این حالت همیشگی باشه واقعا می ترسم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید سعی کنیم در میدان حضور در حیات دینی به معارف الهی خود عمق ببخشیم و متوجه نقش توهّمات نیز باشیم. پیشنهاد می‌شود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» را که روی سایت هست، مطالعه بفرمایید. موفق باشید

37340

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز در روایت است شخصی نزد پیامبر آمد و گفت یا رسول الله خدا را دوست دارم حضرت فرمود منتظر بلا باش پس از آن پیامبر پرسید مرا هم دوست داری عرضه داشت بله فرمود منتظردشمنی خلق باش دوباره سوال کرد علی را هم دوست داری گفت بله فرمود منتظر شهادت باش، استاد بعضی روایات هم در مورد اجر شهادت داریم مثلا یه جا گفته کسی که منتظرامام زمان باشه اجرشهید داره، یا مباحثی تو این مایه خصوصا پیرامون زن و بحث شهادت، استاد عزیز یه زن چطور میتونه این مباحث را با هم جمع کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده آن است که متوجه این نکته باشیم که به ما گفته‌اند: «مهر خوبان در میانِ جان نشان / جان مده الاّ به مهر دل‌خوشان» از آن جهت است که باید افق جان ما شخصیت انسان‌های کامل باشد و با آن‌ها به‌سربردن از طریق انس با شخصیت علمی و عملیِ آن‌ها؛ جهانِ ما همانی می‌شود که آن عزیزان در آن جهان حاضرند. موفق باشید

37290
متن پرسش

سلام استاد طاعاتتون قبول. پیرامون تجاوز به زنان آواره در بیمارستان شفا و سپس کشتار آنها، به نظرم از مرگ فرزند هم برای یک زن سخت تر باشد. خدا می‌داند چقدر تصور جنایات صهیونیستها سخت است چقدر سخت است با این اخبار وحشتناک زندگی کردن، اولیاء الهی چطور با این شرایط باز هم تسلیم و رضا به قضای الهی هستند؟ بگویید بلکه نفس وامانده من و امثال من نسبت به خدا بدگمان نشود. چطور مردم غزه دارند می‌بینند اجساد شهدایشان فاسد می‌شود و جانوران از آنها می‌خورند باز هم زندگی می‌کنند؟ چطور می‌توانند با فجایج باز هم زندگی کنند؟ قحطی و گرسنگی و دسترسی نداشتن به امکانات اولیه زندگی مثل لباس یا جای امن یا حتی امکانات پزشکی خیلی سخت است. داغ عزیزان، در خرابه زندگی کردن و... چه بگوییم که جز درد چیزی نیست. امام زمان چطور تاب می‌آورند؟ به اهل بیت امام حسین خیلی بی‌حرمتی شد اما تجاوز از هر جنایتی برای زن عفیفه سخت تر است. چطور تاب بیاوریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاحظه می‌کنید عرایضی ذیل سؤالات شماره 37262 و 37273 شد. حقیقتاً ما به تعبیر رهبر معظم انقلاب با اوج جنایات روبه‌رو هستیم در عین حیرت از عظمت و صبر و ایمان مردم غزه. حقیقتاً باید از خداوند تقاضا کرد راهی برای مقابله با چنین جنایات عظیمی مقابل ما بگشاید. مانند جبهه‌ای که در کربلا گشود که شهادت، همراهِ آن بود در کنار اسارت زن و فرزند. در موضوع غزه، باید به اوج ایمانی فکر کرد که بتواند با چنین رذالت عظیمی مقابله کند. و نمی‌دانم آن ایمان، چه ایمانی است که شهادت در دلِ آن ساده‌ترین اقدام است؟!! موفق باشید      

37155

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عنوان: معاد. با سلام و احترام: استاد لطفا راهنمایی بفرمایید: ۱. در نهایت در همه ی انسان ها همه ی اسماء بالفعل می شود و یا تعداد آن در هر کس متفاوت است؟ ۲. فشار اخروی بدون آتش، یعنی چه جوری؟ سپاسگزارم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! این‌طور نیست که در همه انسان‌ها اسمای الهی که به آن‌ها تعلیم شده تا مرز فعلیت آن اسماء جلو بروند، امری که نماد کامل آن، انسان‌های کامل می‌باشند. ۲. به گفته حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن فشار، شبیه فشار حالت غضب است که البته صورت پیدا می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی